FLANKER

تحلیل و پیگیری تحولات قفقاز ( آذربایجان- ارمنستان -گرجستان )

Recommended Posts

در مورد قائله جنگ ارمنی/اذری زیاد گفته میشه ولی حالا به هر حال واقعیتی وجود داره که شاید بعدها ابعادش دیگه ای هم ازش روشن بشه و یک با یک مصداق سراغش میرم:

 

قائله سوریه که شروع شد ایران حتی با علم به اینکه نهایتا حرکتی ضد ایرانی است (حالا شاید خیلی واضح باشه خصوصا جای پای اردوغان ولی اونموقع سر صلح طلبی و انسانیت اردوغان حتی بسیاری از انقلابیون در ناسزا به جمهوری اسلامی قسم میخوردند چه برسه به لیبرال مسلکها)  ولی به بشار اسد پیشنهاد ترک سوریه را داد در اوضاعی که شرایط همون ابتدا به درب کاخ های اسد رسید. ولی وقتی دید خود بشار اسد معتقد هست به اینکه این یک جنگ تحمیلی و فتنه بیرونی است با حمایت درونی و قائل به مقاومت و ایتسادن هست و به هیچ وجه حاضر به ترک مبارزه نیست ایران هم در کنارش ایستاد. تازه ماجرا که در سطح جهانیش بسیار بسیار هم سخت بود در شکل ظاهری و حتی حمایت بین المللی.

 

در ماجرای ارمنستان وقتی راس یک کشور خودش بخشی ازفتنه و مشکل هست و هیچ اعتقاد و گوش شنوایی هم برای مبارزه و مقابله (جز نمایشهای سلبریتی طور زمان قبل از قدرتش نداره) نداره و هرچه میکنه جز خیانت به کشور و مردم خودش نیست و هیچ ثباتی هم نداره ( بشار هیچ وقت قبل از قائله سوریه نرفته بود با اسراییل توافقنامه امضا کنه و دوستان مثلا ایرانی و لبنانیش را برونه از خودش) و هر بار به یک رنگی درمیاد طوریکه حتی توافق صلح را مخفیانه از چشم بسیاری از کشور و ساختارش امضا میکنه؛ کمک و تلاش برای کمک نه تنها امکانپذیر نیست بلکه هیچ بعید نیست در میانه راه ببینی امثال پاشینیان داره با اردوغان فالوده میخوره و تو را وسط معرکه رها کرده (با فاش کردن تمام توافقاتی که مثلا قرار وبده پنهان باشه) و کاسه داغتر از اش معرفیت میکنه و مشکل ماجرا.

 

شاید ما میتونستیم هزینه های بیشتری به اردوغان تحیمل کنیم در این جنگ که دیر یا زود با اهداف اردوغان رخ میداد این نبرد ولی این زمین، زمین بازی مناسبی نبود. ما برای افسار زدن به اردوغان باید زمین مناسب را انتخاب کنیم. در پستی دیگه بهش میپردازم. اردوغان برای مهار ما در سوریه و عراق به قفقاز اومد. همانقدر که باید در قفقاز برنامه جدید بچینیم و ازش غافل نشیم زمین بازی برای مهار اردوغان برای ما در سوریه و عراق هست خصوصا در سوریه و حلب.

 

ویرایش شده در توسط alala
  • Like 1
  • Upvote 9

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بر 21 آذر 1399 در 21:51 , alala گفت:

در ماجرای ارمنستان وقتی راس یک کشور خودش بخشی ازفتنه و مشکل هست و هیچ اعتقاد و گوش شنوایی هم برای مبارزه و مقابله (جز نمایشهای سلبریتی طور زمان قبل از قدرتش نداره) نداره و هرچه میکنه جز خیانت به کشور و مردم خودش نیست و هیچ ثباتی هم نداره ( بشار هیچ وقت قبل از قائله سوریه نرفته بود با اسراییل توافقنامه امضا کنه و دوستان مثلا ایرانی و لبنانیش را برونه از خودش) و هر بار به یک رنگی درمیاد طوریکه حتی توافق صلح را مخفیانه از چشم بسیاری از کشور و ساختارش امضا میکنه؛ کمک و تلاش برای کمک نه تنها امکانپذیر نیست بلکه هیچ بعید نیست در میانه راه ببینی امثال پاشینیان داره با اردوغان فالوده میخوره و تو را وسط معرکه رها کرده (با فاش کردن تمام توافقاتی که مثلا قرار وبده پنهان باشه) و کاسه داغتر از اش معرفیت میکنه و مشکل ماجرا.

 

 

امروز ارمنستان شاهد جمعیت زیادی از طرفداران نیکول پاشینیان بود که در حمایت از اون و ضد مخالفینش تظاهرات کردند. این هم یک تایید دیگه برای اتخاذ مواضع محتاطانه در مورد حمایت از پاشینیان. مردمی که خودشون هم راضی به شرایط خفت بار تحمیلی هستند و از عاملش حمایت هم میکنند؛ حالا تحت تاثیر پوپولیسم و مکتب سلبریتیسم هستند یا اینکه مثل بخش زیادی از منطقه روابط نرمال با ترکیه* را ترجیح میدند در برابر واگذاری قره باغ فرقی نمیکنه؛ مشخصا از نمونه های خوب خنجر زدن از پشت فرداروز حمایتها بوده و هستند. اونهایی که تازه اصلا و ابدا چنین مواضعی ضد منافع کشور خودشون نداشتند چنان خنجر زدند که جاش هنوز هست چه برسه به اینها که پس فردا وسط معرکه تمام اختلافات را کنار میگذاشتند و علیه ما متحد میشدند.

 

*شاید این نکته خیلی ساده و بدیهی باشه و سطحی به نظر برسه ولی کسانیکه تحولات ترکیه را دنبال میکنند میدونند بخش زیادی از علائق جمعیت عوام منطقه از پاکستانی و افغانستانی بگیر تا اعراب و جمهوریه ای قفقاز و ... که طبیعتا اولین تاثیر خودش را در بحث توریسم ترکیه میزاره تنها و تنها بواسطه قدیمیتر موسیقی ترکیه و بالاخص سریال های ترکیه در حال حاضر  شیفته این کشور و سفر بهش شدند و هستند. استفاده از رنگ و لعاب و تقریبا تماما دکور شیک حتی در صحنه های خارجی، داستان های عاشقانه فراتر از حتی بالیوود و استفاده بسیار شدید و پررنگ از زنان و دختران و مدلهای ترک (کافی است به کامنتها یوتیوب برای مدتی دقیق بشید) تصویری رویاگون را از ترکیه به مخاطبان القا میکنه و کرده که تنها ارزوی بسیاریشون دیدن بستر این جغرافیایی است که سریالها درش رخ میده و ادمهای درون اون. بحث اقتصاد عجیب و غریبی که همین سریالها در بحث پوشاک و مدلینگ و سلبریتیسم و خود فروش رسانه ای تصویر و ویدئو و صوت به کنار که ایجاد کرده.

 

حالا این بحث بدیهی را به این خاطر اشاره کردم که موضوع زنان و دختران به کنار، تصویری که سینمای ایران و در کلیت هنر ایران از ایران به افکار عمومی خارجی در همون شکل محدودش مخابره کرده (تماما هم با حمایت وسیع دولتی) چه تصوری برای مخاطب میسازه از ایران؟ حالا تصویر سازی هیولانه گونه رسانه های غربی به کنار.

  • Upvote 7
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

مخالفان دولت ارمنستان به خیابان‌ها آمدند/آمادگی پاشینیان برای استعفا - خبرآنلاین (khabaronline.ir)

 

به گزارش ریانووستی، مخالفان نیکول پاشینیان نخست‌وزیر ارمنستان بار دیگر اقدام به برگزاری تظاهرات گسترده علیه وی در خیابان‌های ایروان کرده و با مسدود کردن خیابان معروف مارشال باقرامیان که کاخ نخست‌وزیری و پارلمان ارمنستان در آن واقع شده است، خواستار کناره‌گیری یا برکناری پاشینیان از سمت خود شدند.

ریانووستی گزارش داده است که تظاهرات کنندگان با شعار «ارمنستان بدون نیکولا» اعتراض خود به ادامه حضور نیکول پاشینیان در سمت نخست‌وزیری را ابراز داشته‌اند و در این میان نیروهای پلیس ایروان نیز با حضور در صحنه تلاش کردند که خیابان مارشال باقرامیان را بازگشایی کنند.

نیکول پاشینیان به دلیل امضای توافق آتش‌بس در منطقه قره‌باغ با جمهوری آذربایجان که به موجب آن بخش‌هایی از قره‌باغ به جمهوری آذربایجان بازگردانده شده است، مورد خشم گروه‌هایی از مردم ارمنستان قرار گرفته و معترضان از وی می‌خواهند که هرچه زودتر از سمت خود کناره‌گیری کند.

ساعتی پیش پاشینیان طی پیامی در حساب کاربری خود در فیس‌بوک اعلام کرد: «من آماده استعفا هستم اما فقط به خواست همه مردم. من همچنین آماده‌ام که در صورت اعتماد مردم به من، همچنان به کارم به عنوان نخست‌وزیر ارمنستان ادامه دهم.»

 

 

 

 

 

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
هم اکنون, GHIAM گفت:

آیا این پایان آذربایجان است؟

 

هنگامی که نیکول پاشینیان نسخت وزیر ارمنستان در روز 10 ژانویه 2020 آتش بس را پذیرفت، الهام علی اف احساس پیروزی کرد. علی اف سرزمین‌های را که پدرش رئیس جمهور پیشین آذربایجان در جنگ اول قره باغ از دست داد توانست بازپس بگیرد.  علی اف قبلا با تعهد به دیپلماسی در ازای دریافت کمک‌های مالی و تسلیحاتی با موفقیت آمریکا را فریب داد و پس از آن با یک حمله غافلگیرانه توانست از لحاظ نظامی بیشتر از آنچیزی حاصل کند که ممکن بود با استفاده از دیپلماسی به دست آورد. او همچنین با تبدیل خود به یک متحدد ضروری برای اردوغان رئیس جمهور ترکیه و پوتین رئیس جمهور روسیه، قدرت خود را افزایش داد. او احتمالا برآورد کرده است که در صورت بروز هرگونه ناآرامی در آذربایجان، آنها قدرت او را حفظ خواهند کرد همانطور که پوتین با حمایت از بشار اسد رئیس جمهور سوریه از هیچ تلاشی برای محافظت از منافع روسیه فروگذار نکرده است.

ارمنستان در جنگ شکست خورد و علی اف پیروز شد. اما آذربایجان هم باخت. پرچم های آذربایجان ممکن است بر فراز شوشا که در بین ارامنه به نام های شوشی و کالباجار نیز شناخته می شود ، به اهتزاز درآیند، اما پیروزی علی اف به قیمت استقلال آذربایجان تمام می شود. علی اف برای تقویت قدرت شخصی و تضمین احتمالی جانشینی همسر و پسرش ، حاکمیت آذربایجان را فروخته است.

نیروهای روسی اکنون در آذربایجان هستند. هم بر روی کاغذ و هم در واقعیت ، آنها آتش بس را بین آذربایجان و ارمنستان اعمال میکنند ، اما وارد کردن مجدد نیروهای روسی در منطقه، هدف دیرینه پوتین بوده است چرا که به نظر می‌رسد او همه کشورهای شوروی سابق را گام به گام به آغوش خود بازگرداند. شاید علی اف از پذیرش سربازان روسی اطمینان خاطر داشته باشد زیرا آنها دستاوردهایی را که وی و نیروهای ترک در طول جنگ بدست آوردند، تقویت کردند ، اما علی اف فراموش کرده است گرچه نیروهای روسی به سرعت وارد می شوند ، آنها به ندرت از آنجا خارج میشوند.

بعید است ترکها نیز آذربایجان را ترک کنند. هدف آذربایجان از جنگ، آزادسازی قره باغ و مناطق آذربایجانی اطراف آن بود که ارمنستان در جنگ 1988-1994 آنها را اشغال کرده بود. اما انگیزه ترکیه متفاوت بود. اردوغان و رهبران فکری امنیتی-نظامی ترکیه مانند دوغو پرینچک مدتها است که از جاه طلبی‌های پان ترکی استقبال میکنند تا ترکیه را از نظر فرهنگی ، اقتصادی و سیاسی با آذربایجان و کشورهای ترک آسیای میانه پیوند دهند. با گذر از فرودگاه آسین بوغا آنکار به سمت شهر، دیوارنگاره‌ای منقش به پرچم‌های جمهوری‌های ترک از آذربایجان به ترکستان شرقی (اویغورهای چین) دیده ‌می‌شود. طبق گزارشات بر اساس توافق آتش، نه تنها ترکیه یک راه ارتباطی از طریق خاک ارمنستان به آذربایجان به دست آورده است (البته ساز و کار این جاده مشخص نیست) بلکه ترکیه نیروهای خود را به یک مرکز مشترک نظارت روسی-ترکی اعزام می‌کند. نیروهای ویژه ترکیه در باکو حضور دارند و جت های اف -16 ترک نیز در پایگاه های آذربایجان مستقر هستند. علی اف ممکن است به اردوغان به عنوان یک دوست نگاه کند اما اردوغان علی اف را به عنوان وسیله ای برای رسیدن به هدف می داند.

در نهایت به مزدوران سوری (تروریستهای سوری) می‌رسیم. ترکیه با استقبال علی اف این تروریستها را به آذربایجان منتقل کرد، با این حال به نظر می‌رسد علی اف حتی اگر اراده کند نمی‌تواند آنها را مجبور به خروج از خاک آذربایجان کند. همانطور که ترکیه توانست آتش تروریست‌ها را علیه ارمنی ها هدایت کند ، آنها به همین راحتی می توانند از آنها برای هدفگیری آذری های مخالف اهداف ترکیه استفاده کنند.

آذربایجان برای اولین بار توانست در سال 1918 به استقلال برسد اما 23 ماه بعد، با ورود نیرویهای روسی این استقلال شکست خورد. فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی دومین فرصت را به آذربایجان اعطا کرد. شورای عالی سوسیالیستی جمهوری آذربایجان در 18 اکتبر 1991 استقلال آذربایجان را اعلام کرد ، اقدامی که متعاقباً با همه پرسی تأیید شد. هرچند این دوره از استقلال آذربایجان طولانی‌تر شده است اما همچنان نتیجه یکسان است: نیروهای خارجی حاضر در آذربایجان به باکو جواب پس نمی‌دهد بلکه به کاخ کرملین و کاخ آک ساری (ترکیه) پاسخگو هستند. ممکن است آذری‌ها روز 10 نوامبر را به عنوان روز تاریخ پیروز خود بر ارمنستان در جنگ قره باغ 2020 جشن بگیرند اما زمانی‌که روزهای جشن به پایان برسید ممکن است آنها متوجه شوند این پایان واقعی استقلال آذربایجان و آغاز فرمان‌برداری این کشور از روسیه و ترکیه است.  

 

ترجمه توسط GHIAM/ منبع

 

زمانیکه ایران با عثمانی در دوره صفویه وارد جنگ شد بعضی از طوایف کرد طرف ایران و بعضی طرف ترکیه رو گرفتند. علت این بود که کردها سنی بودند و عثمانی ها خود را خلفای مسلمان های سنی می پنداشتند و جنگ هم جنبه ملی و هم مذهبی داشت. کردها در ان دوران و دوران های بعد با وعده های عثمانی بارها در جنگ های مختلف علیه ایران شرکت کردند و هم در عمل هم به صورت معنوی از ایران جدا شدند. در دوره های بعد صفویه و نادر شاه بارها عثمانی را شکست دادند و می توانستند مناطق کرد نشین دیاربکر و .. که جزو عثمانی بود را به ایران باز گردانند ولی در واقعیت تلاش لازم را نکردند چون این مناطق از لحاض معنوی از ایران جدا شده بود. همین الان کردهای عراق تعاملات فرهنگی زیادی با ما دارند ولی کردهای ترکیه خیلی از ما دور هستند. این اشتباه استراتژیک و باور دروغ های عثمانی باعث شد کردها قرن ها است که تحت ستم ترک ها هستند در صورتیکه اگر جزو ایران مانده بودند الان اقلیت نبودند بلکه با یک جمعیت 30 ملیونی در ایران به مانند اذری ها صاحب قدرت بودند. الان هم اذری ها ارام ارام دارند به دام دروغ های ترکیه می افتند. حتی در داخل کشور خودمان هم اذری هایی هستند که تمایل به ترکیه دارند. اذری ها در ایران شهروند درجه یک هستند. حتی رهبر و بسیاری از مقامات اذری هستند. اگر زمانی ادربایجان قدم به قدم گرفتار ترکیه و یا روسیه شود به همان مسیر کردها می افتد. 

در همین جنگ اخیر ترکیه به جای ازادسازی قرباغ بیشتر در فکر ایجاد گذرگاه اتصال نخجوان به اذربایجان بود. در عمل بیشتر قرباغ دست ارمنستان باقی ماند. در واقع اذری ها شدند الت دست ترکیه و روسیه.   

  • Like 2
  • Upvote 12

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

یادی کنم از گذشته و یه تشکرم بکنم از دوستان میلیتاری، در عینی که گذاشتن همین پان ترک ها حرفشونو بزنن.نه اجازه جولان و فحاشی بهشون دادن، و در عین حال نهایت سعیو کردن که لطمه ای هم نخورن. انجمن میلیتاری از معدود جاهایی بود که بی طرفی در اونجا رعایت شد و همه قومیت های در ایران محترم شمرده شد.

  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 

ویدئو ستفاده ارتش اذربایجان موشک ضد زره اسراییلی SPIKE LR علیه ارمنستان

https://www.aparat.com/v/nfutR

 

ویدئو ستفاده ارتش اذربایجان موشک ضد زره اسراییلی  SPIKE ER  علیه ارمنستان

https://www.aparat.com/v/ikSAh

 

منبع منبع 1

  • Like 1
  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بازوبند رنگی آیا؟!

 

برای جایی که نیروهای فقط یک ارتش وجود دارند؟!

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
14 hours قبل , alala گفت:

فقط یک ارتش

مستشاران عبري و تركيه اي و مزدوران تكفيري 

  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با افزایش تهدیدات در شمال غرب کشور (حضور پررنگ تر اسراییل بنا بر وابستگی آذربایجان؛ حضور ترکیه و نهایتا روسها به شکل نظامی در منطقه) و تجربه تجاوزات هوایی پهپادها در طول جنگ اخیر و البته احمالا افزایش واحدهای پدافندی تولید بومی توجه به شمال غرب بیشتر شد و در نهایت این افتتاح میتونه نوید بخش تقویت زیرساختهای پدافندی در شمال غرب باشه. امیدوارم به مرور و با افزایش بودجه و تولید تعداد بیشتری سامانه بومی بتونیم در تمام نقاط حیاتی کشور پدافند مستقر کنیم تا در نهایت درگیری پدافند زمینی کشور از مرزها بتونه شروع بشه قبل از رسیدن تهدیدات به عمق و مراکز و شهرهای حیاتی تحت پوشش پدافند.

 

نقل قول

تهران-ایرنا- مرکز عملیات مشترک(SOC) پدافند هوایی شمالغرب کشور با حضور جانشین قرارگاه پدافند هوایی خاتم الانبیا(ص) کشور افتتاح و مورد بهره‌برداری قرار گرفت.

به گزارش روز دوشنبه ایرنا از روابط عمومی ارتش، SOC مرکز فرماندهی و عملیات منطقه‌ای پدافند هوایی است که وظیفه فرماندهی و کنترل عملیات پدافند هوایی مشترک ارتش و سپاه در یک منطقه مشخص از کشور را بر عهده دارد.

امیر سرتیپ قادر رحیم زاده جانشین قرارگاه پدافند هوایی خاتم الانبیا(ص) کشور در آیین افتتاح مرکز عملیات مشترک پدافند هوایی شمالغرب کشور با گرامیداشت سالروز چهل و دومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی گفت: دشمنان ایران اسلامی از ابتدا نتوانستند هیچ گونه خدشه‌ای به نظام و انقلاب اسلامی وارد کنند و انشاءالله بعد از این هم به لطف خداوند متعال این فکر باطل و خیال شوم محقق نخواهد شد.

وی افزود: اتحاد و همدلی بین کارکنان ارتش و سپاه امروز بیش از هر زمان دیگری است و ما شاهد یک مجموعه منظم در شبکه یکپارچه پدافند هوایی جهت صیانت از آسمان ایران اسلامی هستیم.

 

  • Like 2
  • Upvote 12

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

درگیری جدید آذربایجان و ارمنستان به کجا رسید ؟ نیروهای آذربایجان چقدر وارد نوار  مرزی شدن ؟ در امتداد مرز خودمون بوده ؟

 

ویرایش شده در توسط arasrayan
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط worior
      بسمه تعالی
      مقدمه
      نگارنده متن ذیل از دیدگاه راهبردی به مسئله قره باغ و احتمالات و پیامد های مربوط به آینده منطقه نگاشته است. هر جنگی در هر منطقه از دنیا بدون حمایت و عزم ملی یا مردمی که در حال جنگ هستند محکوم به شکست خواهد بود. از این رو جنگ در قره باغ امری بسیار وابسته به مسائل جمعیتی و افکار عمومی ست و از برای آن انجام میشود.
       
      مسئله فتح سرزمینی
       
      جنگ های فتح سرزمینی به سبک دوره فئودالی مدتهاست منسوخ شده، سازمان ملل و جوامع بین المللی بسختی با تغییرات در مرزها از طریق حملات نظامی کنار می آیند. پذیرفتن تغییر مرزهای کشورها از طریق تهاجم نظامی امریست که میتواند عواقب متقابلی برای کشورهایی که آن تغییرات را میپذیرند داشته باشد، این عواقب از تروریسم گرفته تا رفتن این پذیرش به حافظه تاریخی جهانی وبدل شدن به عرفی که امکان رخداد مجدد برای همان کشور پذیرنده نیز بوجود می آورد. صرف نظر از اینکه حق و باطل تاریخی این منازعات مرزی چگونه باشد، برنده منازعه، بعد از پیروزی باید هزینه های بسیاری در عرصه روابط بین الملل برای جلب افکار عمومی، سیاستمداران کشورهای مختلف جهت پذیرش رسمی مرزهای جدید پرداخت کند، علی الخصوص به اعضای دایم شورای امنیت سازمان ملل و شاید واکنش این اعضا در پذیرش این مرز جدید آنقدر طولانی شود که فرصت واکنش متقابل و بروز جنگی دیگر را رقم بزند.
       
      راهبرد نظامی جاری آذربایجان در قره باغ
       
      شیوه های رزمی طرفین این درگیری هرچه باشد از قواعدی قابل شمارش پیروی خواهد کرد، نه از آن جهت که بسادگی قابل پیش بینی هستند، بلکه تجربیات تاریخی زیادی نسبت به چنین درگیری هایی وجود دارد. از نظر جمعیت شناختی منطقه ناگورنوقره باغ جمعیت ساکنی عمدتا ارمنی تبار دارد، آذری ها بدون حمایت افکار عمومی ساکن در منطقه و پشتیبانی مردمی قادر پیشروی نخواهند بود، حتی در صورت پیشروی موفقیت آمیز قادر به حفظ سرزمین های فتح شده نخواهند شد. بنابراین بدیهی است که ترکیب جمعیتی منطقه ابتدا تغییر کند و این امر نه به یکباره امکانپذیر است و نه در یک نبرد کوتاه مدت. بلکه جنگی طولانی مدت، همراه با زیرآتش گرفتن مستقیم شهرها، کشتار ارمنی ها و مهاجرت دادن اجباری جمعیت ساکن در این مناطق میتواند راهبرد انتخابی طرف آذری باشد و این شکل از درگیری پیوسته و همراه با سکونت دادن آذری ها در منطقه ادامه پیدا کند تا ترکیب جمعیتی از ارمنی به آذری و ترک تغییر کند، تا در یک نبرد قاطع احتمالی بسیار بزرگ شرایط برای اشغال دایم فراهم شود و یا دست کم از طریق یک روند دمکراتیک مثلا رای گیری و تعیین سرنوشت از سوی ساکنان به نفع دولت باکو تغییرات مورد نظر آن دولت بدست آید. روشهای مورد بحث در بالا پیشتر از سوی اسراییل به کار گرفته شده اند، سبقه تاریخی طولانی دارند تا جایی که ماکیاوولی در شهریار به صراحت در مورد مهاجرت اجباری و تغییر جمعیت سرزمینی توسط حکام سخن رانده است. و شاید بتوان دلیل نزدیکی آذربایجان به اسراییل در گرفتن تجهیزات نظامی و مشاوره در خصوص بازسازی ارتش خود را در سطور بالا یافت.
       
      راهبرد دفاعی ارمنستان در برابر تهاجم آذربایجان
      تاکنون آنچه آذربایجان نشان داده، اتکا به تاکتیک سنتی رزمی در مناطق کوهستانی، نظیر استقرار توپخانه، ورود به شهرها، استفاده از موشک های کوتاه و میانبرد و همچنین داد و فریاد پروپگاندای خویش در سراسر دنیا پیرامون حقانیت و نبرد علیه تروریسم آذربایجانی ست، چنین سیاستی بدلیل وجود پایگاه جمعیتی در آرتساخ(قره باغ) و مورد تهاجم قرار گرفتن امری بدیهی است. ارمنستان با سرعت بسیار به سمت مظلوم نمایی وشکست پذیری احتمالی و نیاز به کمک پیش میرود. چنین وضعیتی به ارمنستان کمک میکند تا به جلب کمک های بین المللی از دولت های نسبتا ثروتمند مسیحی بپردازد، همچنین با توجه به در اختیار داشتن مناطق مورد مناقشه، به تحریک فشارهای بین المللی به سمت آذربایجان در جهت پایان جنگ بپردازد.
       
      تدریج گرایی منطقی
      در هیچ جنگی نمیتوان نتایج را از ابتدا به دقت بر شمرد، گفته اند آنچه در مورد آینده میتوان با دقت گفت، عدم پیشبینی درست آن است. اما بر اساس شواهد،  تجربیات و دانش های موجود و نسبت به گذشته تمرین های نظامی آذربایجان و خریدهای نظامی های دو کشور؛ از دید نگارنده، پیش بینی میشود جنگی میان مدت و سپس یک نبرد تعیین کننده راهبرد آغازین جمهوری آذربایجان بوده باشد، گرچه ممکن است هیچ وقت چنین رخدادی به حقیقت نپیوندد. ولیکن، این یک الزام برای داشتن یک تفسیر راهبردی منطقی درآغاز جنگ است، گرچه یک گرند استراتژی(راهبرد فراگیر) محسوب نمیشود.  هر راهبردی برای ورود به هر درگیری نیازمند راهبردی برای ادامه خروج از آن نیز خواهد بود. راهبردهایی که در ادامه اتخاذ میشود آنهایی هستند که در جبهه های نبرد آموخته میشوند، و جملگی خرده راهبردهایی هستند که ظهور کرده و دور از مسیر اصلی و هدف کلی نیستند. در موقعیت کنونی بدین دلیل که تشدیدگر این نبرد در این مقطع جمهوری آذربایجان است، این کشور ابتکار عمل را در اختیار دارد و تدریجا ارمنستان خود را در برابر ابتکارهای آذربایجان واکنش گر میبینید،  آذربایجان تصمیم گیرنده اصلی در پایان دادن به نبرد یا تغییر شکل ماهیت جنگ خواهد بود.
      نیازمندی به راهبردی برای خروج و پایان دادن به جنگ در ابتدا، بدلایل پیشگری از ورود به جنگ دایمی، فرسایشی و یا بیرون کشیدن از درگیری در زمان مناسب طرح میشود، سپس در ادامه بر اساس موفقیت ها یا شکست هایی که کسب میشود تحت اثرات جبهه ها و افکار عمومی تغییر خواهد کرد. بنابراین بزرگترین رکن اصلی جبهه دو طرف نه روی زمین بلکه در رسانه ها و پروپگاندای جهانی آنان است. این موفقیت ها در پروپگاندای طرفین است که جنگ را به پیش خواهد برد و حتی سطح بروز خشونت ها و یا اقدام علیه اشغال سرزمینی و حتی میزان زیر آتش گرفتن پایتخت های یکدیگر تنظیم خواهد کرد.
       
      پیشبینی نسبت به رویه های آینده درگیری در قره باغ:
       
      آذربایجان در جبهه جنوبی پیشروی خوبی صورت داده است اما نکات زیر حائز اهمیت است؛
      -          همانطور که عرض شد، برای آذربایجان در مناطقی که پشتیبانی جمعیتی ندارد امکان پیشروی موفق بسختی ممکن است و در صورت پیشروی امکان حفظ و بهره برداری از پیشروی پیچیده تر خواهد بود. بنابراین انتخاب پیشروی از جنوب از این جهت منطقی است که ؛
      o        ممکن است بخواهد خود را با حمله سریع به نخجوان برساند، به دو دلیل 1- تکمیل اتصال سرزمینی 2-جلوگیری از ورود ارمنستان به نخجوان در برابر یک سناریوی پاسخ احتمالی به تهاجمات در غره باق.
      o        این نکته حائز اهمیت است که در شمال ایران آذریها و ترک ها درصد تجمعی بیشتری نسبت به آذریهایی منطقه غره باق وجود دارد. بنابراین این احتمال وجود دارد که ارتش آذربایجان و ترکیه از طریق منطقه نخجوان بصورت مستقیم یا غیر مستقیم در منطقه به یکدیگر دست بدهند.(پشتیبانی هوایی ترک، پیاده نظام هایی شامل نیرومخصوص ترک در لباس تروریست های پانترک و نوعثمانی، و ارتش آذربایجان از شرق)
      o        امکان تهاجم سریع در مناطق کوهستانی بسادگی میسر نیست و تنها با سرعت بالا از طریق عبور از مسیر رودخانه ارس ممکن است،با توجه به این امر، روستاهای مرزی ایران مانند عاشقلو، اوزان، کرانلو و ... در معرض تهدید تهاجم آذریها و احتمال پاسخ ارمنی ها در آن مناطق هستند
      o        در صورت وقوع شورش های ساختگی و بحران کمبود منابع و تظاهرات، شرایط برای نفوذ نیروهای اطلاعاتی امنیتی هر سه کشور ترکیه، آذربایجان و ارمنستان جهت بهره برداری از آشوب ممکن است. و در ادامه پاسخ ایران در سرکوب تظاهرات و یا شورش، عواقبی نظیر نفوذ و دخالت بیگانه در حتی کوتاه هم خواهد داشت.
      o        آنچه فضای بحران برای ورود به نبردهای چریکی و شورشهای اجتماعی تقویت میکند، آن است که دو کشور بزودی بسیاری از تسلیحات زرهی خود را از دست میدهند، سازمان نیروهای مسلح این کشورها اقدام به جذب نیروی مردمی خواهد کرد. این امر سبب میشود تا ارتش های منظم تبدیل به ارتش های پراکنده با ابعاد بالای استفاده از نیروی شبه نظامی شوند و به تجهیزات شبه نظامیان نظیر وانت های مسلح، موشک های دوشپرتاب و ضد تانک قابل حمل توسط نفر روی بیاورند.
      o        وضعیت جنگ با استفاده از شبه نظامیان، سبب میشود تا حجم انبوهی از تجهیزات انفرادی جنگی وارد مناطق شمالی کشورمان شود.
      o        جنگ با استفاده از شبه نظامیان نیز به تلاش های وسیعی از عملیات روانی و پروپگاندای سیاسی نیازمند است.
      o        در میان مدت ممکن است جمیع موارد فوق ایران را وادار به ورود به  یک جنگ هیبریدی با محوریت ترکیه و آذربایجان کند.
       
      اقدامات پیشنهادی در بخش تاکتیکی و سیاستگذاری برای ایران:
       
      در بخش تاکتیکی: اجرای مانور ترکیبی.
      -          اقدام به اجرای سریع مانور ضد چریکی و ضد شورشی در مناطق مرزی کشور به سبک زیر؛
      o        تمرین استقرار و حرکت به سمت پاکتی از 5 تا 10 روستای مرزی در یک مسیر، به شکلی که  چند  تیم متحرک، به روستاهای در مناطق مرزی در بخش بندی های جغرافیایی مشخص وارد میشوند، و استقرار تیم های ثابت را امکان سنجی و مدیریت میکنند؛
      1-      تیم های متحرک در دو بخش ابتدا بدون ظاهر نظامی به سپس به قصد تمرین تامین نظامی و سپس بصورت کاملا نظامی به قصد فراهم آوری امکان استقرار تیم های ثابت با تجهیزات وارد مناطق روستایی میشوند، با جمعیت پل ارتباطی ایجاد میکنند، و به ترتیب متوالی پس از استقرار تیم های ثابت به قصد روستای بعدی خارج میشوند.
      2-      سپس تیم های ثابت با استقرار تجهیزات بیمارستانی، امدادی، هلال احمر و کمک به مناطق روستایی وارد میشوند، در مدت زمان مشخص فعالیت های ارتباطات انسانی و اجتماعی  را تمرین کرده و منتظر ورود دوم تیم های متحرک در تاریخ مقرر میشوند.
      3-      سپس تیم های متحرک دیگری به ترتیبی موازی به قصد کمک به جمع آوری تجهیزات ثابت وارد میشوند. و در پایان مانور اسکرت را تا فاصله ایمن را تمرین میکنند.
       
      دلایل اجرای مانور تاکتیکی فوق؛
      -          جدایی طلبها، شبه نظامیان، چریک ها و ارتش های دارای ابعاد هیبریدی که قادرند از طریق اجرای عملیات روانی، پروپگاندای سیاسی و پشتیبانی مالی در کنار ارتش های منظم خود اجرای طرح عملیاتی ترکیبی کنند، ابتدا با نفوذ، سپس ایجاد پل های ارتباطی و پس از آن شروع در نا امن کردن محیط های روستایی، اقدام به ایجاد معضلات  روانی کرده، و در ادامه از ساکنان عدم همکاری با دولت مرکزی را طلب خواهند، ابتدا با تحریک و سپس با تهدید. در فضای ناامنی مردم روستایی از همکاری اطلاعاتی و امنیتی با دولت های مرکزی پرهیز میکنند و حتی ممکن است جذب این گروه ها شوند، مگر در شرایطی که احساس کنند فضای ایمن و قدرت غالبی توسط دولت مرکزی قادر به حمایت از آنان یا نابود سازی تحرکات ضد دولتی ست.
      -          از طرفی دیگر در صورت بروز خشونت، و نفوذ بیگانه در مناطق مرزی ای که امروز نسبتا امن هستند، نیروی آموزش ندیده یا نیرویی که منطقه عملیاتی خود را تجربه نکرده باشد، بسختی میتواند با مردم ارتباط برقرار کرده و قادر نخواهد بود اقدامی که در شرایط عادی تمرین نشده است را در شرایط حاد بحران به اجرا بگذارد.
      -       آن بخش از  جریانهای فکری که در مناطق روستایی مرزی و در معرض تهدیدات مختلف امنیتی هستند، در صورتی که با هسته های خفته عملیاتی چریک های دشمن سمپاتی و هماهنگی برای روز شورش داشته باشند(آنچه در شهرهای عراق مانند رمادی، موصل و تکریت اتفاق افتاد) بسرعت دچار خطا، واکنش و یا تغییر نقشه خواهند شد، و در نتیجه اجرای این مانور این اقدامات قابل ردیابی خواهند بود.
      -          بنیاد عملیات هیبریدی مرزی ضد کشور، از طریق کشتار و تروربه نام حکومت (مانند اقدام چریک های فدایی خلق در کردستان علیه پادگان های ارتش) و سپس ایجاد هسته های مقاومت علیه دولتها انجام میگیرد، جذب نیرو تنها در صورت خلاء قدرت و واکنش نابهنگام دولت مرکزی ممکن است، و از طرفی در صورت اقدام تند، سلطه آمیز و نابخردانه نیروهای نظامی دولتی، اوضاع از کنترل خارج و یا تشدید میشود.(مانند اقدامات دیر هنگام بشار اسد در شمال و غرب سوریه)
      -           ولیکن این اقدام تند و سلطه آمیز برای هسته های نفوذی تا حدودی لازم و رعب آور است و محاسبات شانس، بخصوص بهره برداری از نفوذ های پیشین یا پل ارتباطی برقرار شده قبلی آنها را پایین می آورد، بنابراین حضور پیشدستانه و ایمن سازی جهت ایجاد قوت قلب برای ساکنان و دادن اطمینان برای اجرای مجدد وسریع چنین پاسداری مرزی، سبقه ای برای تحکیم قدرت حاکمیت کشور در مناطق مرزی ایجاد خواهد و فرصت بهره برداری از متجاوزان به اقتدار کشور را خواهد گرفت.
       
       
      در بخش راهبردی؛
      اگر مناقشه امروز آذربایجان – ارمنستان را به ابعاد نظامی و روانی تقسیم کنیم، باید گفت این رابطه 20-80 خواهد بود. اقدامات نظامی که به شکست منجر شوند عواقب وخیم سیاسی بسیاری خواهند داشت با این وجود آنچه روی زمین رخ میدهد سهم 20 درصدی از واقعیت های آینده خواهد شد، و داشتن یک فیلم 5 دقیقه از حضور در مناطق تحت سیطره رقیب در افکار عمومی اثری به مراتب بیشتر از خود نشان خواهد داد.
      دولت پاشینیان با استفاده از اعتراضات گسترده و اجرای شورش خیابانی به قدرت رسیده است و شکست در صحنه نظامی برای وی شکست در صحنه سیاست و افکار عمومی نیز خواهد بود، آنچه وی روی زمین و در مانور نظامی در برابر باکو انجام میدهد در عمل در حکم اجرای مانور سیاسی برای بقای وی  نیز هست، از طرفی باکو نیز تفاوت چندانی ندارد، اگر دولت تک حزب و شبه پادشاهی علی اف نتواند در جبهه ها پیشروی مناسبی داشته باشد، در صحنه افکار عمومی نیز شکست و بی تفاوتی مردم نسبت به دولت مرکزی را تجربه خواهد کرد. اگر بخواهیم ملاک های اقتصادی و راهبردی فتح سرزمینی در قره باغ را در نظر بگیریم، آنچه پس از این جنگ به هر نحوی باقی بماند برتری خاصی از این دو منظر ایجاد نخواهد کرد. بنابراین جنگ در قره باق امری کاملا سیاسی و برای کسب افتخارات سیاسی انجام میشود تا مبنایی نظامی و یا اقتصادی داشته باشد.
       
      در حین و پس از این جنگ:
       
      ارمنستان:
      -          پاشینیان به شکل فزاینده ای خود را پلیس ضد تروریسم، و ضد شورش و بنیاد گرایی اسلامی در منطقه قفقاز معرفی خواهد کرد.
      -          وی خواهد توانست از کشورهای ثروتمند مسیحی و از طریق کلیساهای بسیار، سرمایه لازم در حد لازم برای ادامه جنگ را فراهم کند. و شاید این جنگ راهی برای ورود تفکرات اوانجلیستی به ارمنستان باز کند.
      -          دولت ایروان در محاصره ترکیه و آذربایجان است و بشدت احساس ناامنی خواهد کرد، بنابراین به دنبال ایران و روسیه خواهد دوید، نیروی هوایی، موشکی و پدافندی خود را بشدت تقویت خواهد کرد.
      -          هر دو کشور تسلیحات بسیار زیادی در بخش زمینی از دست داده اند و خواهند داد، تمایل برای جبران تجهیزات زرهی و تقاضا برای تجهیزات دورایستا و موشکی به شکل فزاینده ای بازار تسلیحاتی بزرگی در منطقه قفقاز ایجاد خواهد شد. هر دو کشور به سمت بومی سازی تسلیحات و تبدیل شدن به قدرت های موشکی پیش خواهند رفت، و این امر مزیت موشکی ایران را تحت تاثیر شدید قرار خواهد داد.
      -          ایروان مزیت های ذاتی بزرگی از نظر اقتصادی ندارد، و اگر امنیت خود را از دست رفته ببیند بشدت با آسیب های اجتماعی فراوان روبرو خواهد شد بنابراین دولت پاشینیان هرکاری برای جلوگیری از این وضعیت خواهد کرد، منجمله اجاره دادن پایگاه های نظامی به آمریکا و ناتو، و قرارگیری بجای ترکیه امروز. چنین اقدامی سبب خواهد شد تا هم امنیت لازم را بدست آورد و هم به مکانی امن برای سرمایه گذاری خارجی بدل شود. چه بسا امروز آمریکا به دنبال تنبیه ترکیه و خروج از اینجرلیک و پیمان اجاره تسلیحات اتمی ست، و ممکن است به سمت ایروان روی بیاورد. ایروانی که دولت پاشینیان با تکیه بر شعارهای ضد روسی در آن به قدرت رسیده است.
      -          این امر برای روسیه بسیار آسیب زا خواهد بود بخصوص با توجه به مشکلات با گرجستان، بنابراین روسیه اجازه نخواهد داد و این اجازه ندادن به معنای گسترش وسیع ارتباطات با ارمنستان و حضور پیوسته در آن است. از طرفی برای ایران هم معضلات فراوانی ایجاد خواهد کرد بخصوص اینکه اسراییل در آذربایجان نفوذ گسترده ای پیدا کرده و اگر ارمنستان نیز به سمت آمریکا متمایل شود، محوز ضد ایرانی اسراییل و آمریکا میدان صلح، جنگ و کلیه تحولات منطقه قفقاز تا سالهای بسیار خواهند بود.
       
      آذربایجان:
      -          آذربایجان از توان کشورهای اسلامی نظیر پاکستان، تروریست های اسلامگرا در سراسر دنیا استفاده خواهد کرد، بنابراین به تجربه ترکیه در اداره و مجتمع کردن این چریک ها نیازمند است، تا جایی که ممکن است ادامه جنگ را مستقیما ترکیه اداره کند.
      -          این کشور تا پایان جنگ حجم بالایی تسلیحات مصرف خواهد کرد، و پس از جنگ وارد یک تقابل سرد تسلیحاتی با ارمنستان خواهد شد. اگر ارمنستان قدرت هوایی خود را تقویت کند، آذربایجان در برابر قادر به چنین کاری نخواهد بود.
      -          آذربایجان هم اکنون نیروی هوایی ضعیف و قدیمی دارد که  نمیتواند آنچنان قدرت تهاجمی و عملیاتی کافیاز خود نشان دهد.  بعید است روسها بخواهند آذری ها را در سطح راهبردی مانند نیروی هوایی در برابر ارمنی ها تقویت کنند، آنها قبلا به ارمنستان جنگنده های گرانقیمت و راهبردی سوخوی 30 فروخته اند و ارمنستان را مشتری خود کرده اند، کشورهای غربی نیز بعید به نظر میرسد که بخواهند به آذربایجان در برابر یک دولت مسیحی دیگر اسلحه بفروشند، با این وجود جنگنده های غربی نیز بسیار گرانقیمت تر از گونه های روسی هستند و بعید آذری ها از عهده تهیه آنها بر بیایند.
      -          با توجه به دو مورد فوق به نظر میرسد که آذریها به دنبال تهیه تسلیحات موشکی زمین به زمین کوتاه و میانبرد به شکل وسیع و در قالب راه اندازی خط تولید بروند. آنها از ترکیه موشکهای کروز و بالستیک خریداری خواهند کرد.
      ایران:
      -          سیاست ایران هر چه باشد، در معرض اقدامات پیچیده دو کشور برای ورود به درگیری یا حمایت از یک طرف خواهد بود، هم برای ارمنستان بسیار مفید است که ایران را جلب کند وهم برای آذربایجان، ایران دچار وضعیتی انتخابی میشود، با اینکه این انتخاب حتی در اندیشه بسیار دشوار، ایران باید از آن اجتناب کند.
      -          نخبگان سیاسی آذربایجان و ترکیه به صراحت از چشم داشت خود به خاک ایران سخن میگویند، اما از نظر اقدام در حال حاضر در جایگاهی نیستند که بتوانند کاری از پیش ببرند مگر در صورت ضعف شدید سیاسی و خلاء قدرت در ایران. به همین دلیل ایران هم به جلوگیری از شکل گیری یک اتحاد ضد ایرانی با محوریت "ارتش تورک" که در صورت موفقیت آذربایجان میرود به یک ایدولوژی نظامی سیاسی غالب تبدیل شود، باید بسرعت اقدام کند.
      -          ایران و ارمنستان میتوانند برای شکل گیری یک نیروی نظامی محدود جهت عملیات ضد تروریسم در مناطق مرزی مشارکت کنند.
       
      ویراست نشده است، اگر ایرادی دیدید تذکر بدین تا اصلاح کنم:
      نسخه فارسی تهیه شده برای میلیتاری  http://www.military.ir/
      نسخه انگلیسی :https://msai.ir/
       
       
       
    • توسط karkas
      با سلام


      طی چند هفته اخیر شاهد تصاویر نیروی هوایی المان و فرانسه بودید که تصمیم به ادامه تصاویر گرفتم . در این تاپیک هم تصاویر تمام جنگنده های ترکیه و اساسا نیروی هوایی ترکیه هست . نیروی هوایی ترکیه نیروی بسیار قدرتمندیه و می شه گفت نیروی هوایی کشور های منطقه رو می زاره تو جیب . البته اطلاعاتی از مقاله اقا سعید در مورد استعداد های هوایی ترکیه رو گذاشتم . نيروي هوايي ترکیه شامل 60 هزار سرباز و حدودا 600 جنگنده كه عبارتند از 240 فروند F-16C/D و 175 فروند F-4E و 44 فروند RF-4E و حدود 140 فروند F-5A/B كه همگي مدرنيزه شده و در شرايط كاملا عملياتي قرار دارند.
























      موفق باشید .
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.