FLANKER

تحلیل و پیگیری تحولات قفقاز ( آذربایجان- ارمنستان -گرجستان )

Recommended Posts

سلام

چند سال پیش وزیر اسرائیلی گفته بود آذربایجان رو برای ایران مثل لبنان برای اسرائیل میکنیم..یعنی همونطور که ایران در لبنان حزب الله رو تشکیل داد و حمایت کرد بدنبال این هستن که در اذربایجان از گروهکهای تروریستی وهابی و پانترکیستی برای ایران تهدید ایجاد کنند در حال حاضر هم مقدمات این کار توسط ترکیه و اسرائیل و حکومت علیف آماده میشه اگه مقابله نکنیم تا چندسال آینده مشکلات جدی امنیتی در این بخش از مرزهامون خواهیم داشت..

دیگه باید مماشات و کلی گویی در مورد این کشورک ها رو کنار گذاشت و با استراتژی صحیح و اقدامات عملی به مقابله با تهدیدات پیش رو بپردازیم

 

ویرایش شده در توسط mohamadreza0912
  • Like 1
  • Upvote 10

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

هر بلایی که بر سر ما می اید تقصیر خودمان است به خاطر کم کاری و خیانتمان به هم تبارانمان هست

ایران باید از تالشی های اذربایجان حمایت مالی و تسلیحاتی کنه

این تالشی ها بارها از ایران درخواست کمک کردن ولی متاسفانه ایران از انها حمایت نکرد

 

تالشی های توسط رژیم الهام الیف سرکوب می شوند

 

علی‌اکرم همت‌زاده که یک تالشی است به ایران نامه نوشت و درخواست کمک کرد ولی متاسفانه ایران جوابی نداد

همت‌زاده در مهرماه سال ۱۳۸۷ نامه‌ای سرگشاده به مردم ایران نوشت و ضمن اشاره به لغو قراردادهای گلستان و ترکمنچای پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، از آن‌ها برای احقاق حقوق هموطنانشان آن‌سوی مرزها درخواست کمک نمود

علی‌اکرم همت‌زاده

لینک زیر

https://fa.wikipedia.org/wiki/علی‌اکرم_همت‌زاده

جمهوری خودگردان تالش-مغان

جمهوری خودگردان تالش-مغان یک جمهوری خودگردان به ریاست جمهوری علی‌اکرم همت‌زاده بود که از ژوئن تا اوت ۱۹۹۳ اداره تالش گشتاسبی را بر عهده داشت.[۱] این جمهوری در جنوب خاوری منطقه خاک جمهوری آذربایجان قرار داشت و از رایونهای آستارا، لریک، لنکران، ماساللی، یاردیملی، جلیل‌آباد و بیله‌سوار تشکیل شده بود. از نظر جغرافیایی، جمهوری خودگردان تالش-مغان همه مناطق پایین رود ارس در جمهوری آذربایجان را شامل می‌شد.

پس از به قدرت رسیدن حیدر علیف حدود ده هزار تن از مردم شهر لنکران در مقابل مقر همت‌اف تظاهرات کرده و خواستار خلع او از قدرت شدند[۲]

شکل‌گیری

در اوایل ماه ژوئن سال ۱۹۹۳ در شهر گنجه با رهبری «صورت حسین‌اف» حوادثی رخ داد. اولین کسانی که در کشور از «صورت حسین‌اوف» جانبداری کردند و به دفاع از او برخاستند. گروهی از نیروهای میهن‌پرست لنکرانی بودند که راس آن‌ها سرهنگ بازنشسته علی‌اکرم همت‌اف قرار داشت.

در ۱۵ ژوئن ۱۹۹۳، شورای شهر لنکران در جلسه فوق‌العاده خود نسبت به شهردار سلب اعتماد کرده و اختیارات وی را به «علی‌اکرم همت‌اف» واگذار کردند به همین شکل مخالفت مردمی و نظامی در شهر لنکران علیه حکومت شکل گرفت.

در ۲۱ ژوئن ۱۹۹۳، رهبری واحد نظامی «۱۷» اطلاعیه‌ای خطاب به مردم صادر کرد، در این بیانیه آمده بود: «در اوضاع بحرانی که در نتیجه فقدان حکومت و هرج و مرج در کشور به وجود آمده‌است واحد نظامی (۱۷) در مقابل مردم احساس مسئولیت خود را درک کرده و تأمین امنیت مردم مناطق آستارا، لنکران، لریک، یاردیلمی، ماسالی، جلیل‌آباد و بیله‌سوار را بر عهده خود گرفته و در این منطقه جمهوری خود مختار تالش-مغان را اعلام می‌کند.»

در ۱۷ اوت، با توجه به موانع قابل تصور و غیرقابل تصور، انتخابات خلق جمهوری خود مختاری تالش مغان برگزار شد و از هفت منطقه مذکور ۲۱۶ نماینده از ۲۵۰ نماینده انتخاب شده و در مجلس حضور یافتند. در نخستین جلسه به اتفاق آرا ایجاد جمهوری خود مختار تالش مغان در قالب جمهوری آذربایجان را تصویب کردند؛ و در جلسه بعدی لایحهٔ تدوین قانون اساسی آن جمهوری تصویب شد و «علی‌اکرم همت‌اف» به عنوان رئیس‌جمهور موقت جمهوری خود مختار تالش مغان و «فخرالدین عباسف» به عنوان رئیس مجلس خلق انتخاب گردیدند. هم‌چنین ترتیب کار مجلس خلق و روز انتخابات ریاست جمهوری مشخص شد و کمیسیونی مأمور تهیه و تدوین قانون اساسی گردید و رنگ و آرم پرچم جمهوری خود مختار تالش مغان نیز مورد تصویب قرار گرفت.

در نهایت در تاریخ ۲۳ اوت سال ۱۹۹۳ بر اثر تهاجم گسترده نیروهای دولتی و خودداری علی‌اکرم همت اوف از درگیری مسلحانه و خونریزی، جمهوری خود مختار تالش مغان ساقط شد و همه رهبران آن رئیس‌جمهور، وزیر دفاع و غیره و بیش‌تر از ۲۰ نفر زندانی شدند و شمار زیادی نیز متواری گردیدند.

پس از ده سال با فشارهای شورای اروپا بر دولت آذربایجان علی اکرم همت‌اف آزاد شده و با پناهندگی سیاسی در هلند به سر می‌برد و به مبارزه سیاسی خودادامه می‌دهد هلال محمدف و فخردین عباسف (نخست وزیر و رئیس مجلس جمهوری خود مختار تالش) از مسکو به داخل آذربایجان برگشته‌اند تا حقوق تالش را احیا کنند.[۳]

سه هدف عمده تحولات سال ۱۹۹۳ در تالش شمالی عبارتند از: «میل به آزادی‌های مردم‌سالار پس از فروپاشی شوروی»، «مقابله با اندیشه‌های پان‌ترکیسم» و «حفظ هویت قومی». این قوم با وجود حدود دو قرن جدایی از خاک ایران، هرگز ایرانی‌بودن خویش را فراموش نکرده‌اند.[۴]

لینک زیر

https://fa.wikipedia.org/wiki/جمهوری_خودگردان_تالش-مغان

 


 

بررسی روند تاریخی‌سیاسی جمهوری تالش- مغان

بی‌توجهی ایران به جنبش اصیل تالش-مغان در سال1993 میلادی یکی از نقاط تامل‌برانگیز در تاریخ سیاست خارجی کشورمان است که شاید توافق زیادی با عقد قرارداد ترکمنچای نداشته باشد. در حالی که در سرحدات مرزی ایران حکومتی قانونی و خودمختار به دستور رییس‌جمهور پیشین باکو تشکیل شده بود که خود را دوستدار ایران می‌دانست، سیاست خارجی کشور از کنار این رخداد کامل بی‌تفاوت گذشت. حیدر علی پس از به قدرت‌رسیدن در حالی که یک‌به‌یک در حال از دست‌دادن استان‌های جمهوری آذربایجان در جنگ قراباغ بود به جای اینکه به فکر تمامیت ارضی کشور خود در غرب باشد، نیروهای نظامی خود را به جنوب شرق گسیل داشت تا به سرکوب تالش‌ها بپردازند که فرزندان آن‌ها در جبهه قراباغ می‌جنگیدند. در این تاریخ حیدرعلی‌اف روابط نزدیکی با ایران به ویژه رییس‌جمهور وقت، هاشمی رفسنجانی و علی اکبر ولایتی داشت. پرسش اینجاست که چرا دولت وقت برای تثبیت موقعیت قانونی تالش‌های ایرانی‌تبار با وجود چند میلیون دلار کمک مالی به باکو امتیازی دریافت نکرد؟ به‌ویژه اینکه جمهوری خودمختار تالش مغان توسط ابوالفضل ایلچی بیک، رییس‌جمهور پیشین این کشور تثبت شده و قانونی بود. نخبگان تالش از عدم‌ حمایت دولت ایران از حرکت‌های سیاسی- فرهنگی آن‌ها و بی‌تفاوتی ایران به سرنوشت‌شان گله‌مند هستند. آیا تالش‌های شیعه حق ندارند از ایران انتظار داشته باشند که دست‌کم به اندازه سایر شیعیان جهان مورد حمایت قرار گیرند؟ آن‌ها بر این باورند که به دلیل وابستگی تباری و زبانی به ایران، مورد ستم قرار گرفته و سرکوب ‌شده‌اند، به‌عبارتی ‌دیگر هزینه ایرانی‌بودن را در سرحدات مرزی پرداخت کرده‌اند اما از جانب ایران حمایت معنوی لازم صورت نگرفته است.

جنبش ملی تالش که اکنون بیشتر رهبران آن در حالت تبعید و در روسیه به سر می برند در درجه اول صیانت از موجودیت فرهنگی تالش‌ها را هدف قرار داده است. رژیم باکو با انکار موجودیت تالش‌ها، آن‌ها را فقیر نگه داشته و نخبگان فرهنگی آن‌ها را به قتل می‌رساند. انتشار هر نوع نامه و مقاله به زبان تالش ممنوع است و حتی وب سایت‌های اینترنتی نیز به‌سرعت فیلتر می‌شوند و جالب اینکه دنیا در قبال این قتل عام فرهنگی و سیستماتیک سکوت اختیار کرده است. در این میان حرکت ملی تالش که اسماعیل شعبان‌اف یکی از رهبران آن است، در صف اول مقابله با جریان ویرانگری قرار گرفته که نابودی بنیان اقلیت تالش را در دستور کار قرار داده است.

 

ادامه در لینک زیر

http://azariha.org/2425/بررسی-روند-تاریخی‌سیاسی-جمهوری-تالش-م/

 

ویرایش شده در توسط mojtaba1
  • Like 3
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
2 hours قبل , mohamadreza0912 گفت:

سلام

چند سال پیش وزیر اسرائیلی گفته بود آذربایجان رو برای ایران مثل لبنان برای اسرائیل میکنیم..یعنی همونطور که ایران در لبنان حزب الله رو تشکیل داد و حمایت کرد بدنبال این هستن که در اذربایجان از گروهکهای تروریستی وهابی و پانترکیستی برای ایران تهدید ایجاد کنند در حال حاضر هم مقدمات این کار توسط ترکیه و اسرائیل و حکومت علیف آماده میشه اگه مقابله نکنیم تا چندسال آینده مشکلات جدی امنیتی در این بخش از مرزهامون خواهیم داشت..

دیگه باید مماشات و کلی گویی در مورد این کشورک ها رو کنار گذاشت و با استراتژی صحیح و اقدامات عملی به مقابله با تهدیدات پیش رو بپردازیم

 

وزرای اسراییلی از وقتی نتانیاهو توی عرصه سیاسی اسراییل ظاهر شده، حرف زیاد میزن
تشکیل حزب الله معلول شرایط و زمان خاصی بود و دلیل موفقیتش هم دقیقا همین مسائل بوده
ولی آیا اون شرایط برای کشور آذربایجان هم صادقه؟ مسلما جواب بله نیست
دشمنی یه فرد در قدرت بدون پشتوانه دائمی مردمی که به صورت مرتب توسط مردم تایید نشه، با یک کشور همسایه قدرتمند، به هیچ وجه به نفع اون فرد نیست!
تا وقتی که خونی ریخته نشه، جای دوست و دشمن به راحتی میتونه عوض بشه
و به نظر میاد که جمهوری اسلامی این موضوع رو به خوبی درک میکنه

ویرایش شده در توسط morteza69hb
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

یک مورد هرگز خالی از لطف نبوده اینکه ایرانی ها چه ترک چه کرد و چه لر و عرب ارادت خاصی به امامان داشتن در صورتی که همین ترکیه همشون سنی مذهب هستن و فقط هم ساختار سنی مذهب رو دارن قطعا و قطعا ترک های ما بخش عمدشون شیعه هستن و چه بهتر که شیعه تو باکو حکومت کنه .

یادمون نمیره الهام چطوری شیعیان ما رو تو باکوی خودمون اذیت کرده امیداوارم به این نکته توجه بشه شیعیان در باکو یادگار ما هستن که ایران باید بیشتر هواشون رو داشته باشه . 

یا علی 

 

  • Like 1
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 ساعت پیش, baktari گفت:

یک مورد هرگز خالی از لطف نبوده اینکه ایرانی ها چه ترک چه کرد و چه لر و عرب ارادت خاصی به امامان داشتن در صورتی که همین ترکیه همشون سنی مذهب هستن و فقط هم ساختار سنی مذهب رو دارن قطعا و قطعا ترک های ما بخش عمدشون شیعه هستن و چه بهتر که شیعه تو باکو حکومت کنه .

یادمون نمیره الهام چطوری شیعیان ما رو تو باکوی خودمون اذیت کرده امیداوارم به این نکته توجه بشه شیعیان در باکو یادگار ما هستن که ایران باید بیشتر هواشون رو داشته باشه . 

یا علی 

 

 

با سلام 

 

در اصل ایران باید بعد از تقویت اصولی و همه جانبه اقتصادی و نظامی و تقویت روابط مستحکم سیاسی با کشور های اثر گذار، به فکر افزایش حضور منطقه ای تاثیرگذار و در نهایت تقویت و حمایت از گروه های طرفدار ایران و علاقه مند به بازگشت و پیوستن به ایران یکپارچه باشه همون کاری که اردوغان در حال حاضر در  برخی مناطق قصد اون رو داره و در مناطقی از سوریه و عراق با استفاده از فرصت های بوجود آمده ناشی از ضعف حکومتهای مرکزی انجام داده و دنبال میکنه.

 

معتقدم که اگر ایران وضعیت اقتصادی و روابط سیاسی محکم و قدرتمند و دولت مقتدری در زمان جنگ آخر آذربایجان و ارمنستان داشت با همین توان نظامی کنونی به راحتی میتوانستیم مناطق قره باغ و خودمختار رو با بهانه تامین امنیت ایرانی تبارهای آن مناطق (کلاً این کشور ها ایرانی الاصل هستند) با عقب راندن دو طرف، تحت کنترل و تسلط خود درآورد و بعد از چند سال با یک رفراندوم دوباره به کشور برگرداند

بسیاری از گروه ها رو میشود با این تفکر حمایت کرد بلاخص در مناطق شمال غرب در افغانستان یا حتی در بحرین 

البته تا اون روز ما فاصله داریم اما باید مسئولان رده اول کشور در فکر آن روز و برنامه ریزی های بلند مدت باشند و از این چنین فرصت هایی استفاده کنند.

اولین سد برای چنین راهبردهایی اقتصاد هست که فعلاً ما مشکلات بسیاری در این زمینه داریم.

به امید آن روز

ویرایش شده در توسط LostSky
  • Upvote 10

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ملاقات سفیر ایران در ارمنستان با وزیر دفاع این کشور

حضور وابسته نظامی ایران هم جالب هست 

در گذشته فقط رایزن های  تجاری و سیاسی و فرهنگی حضور داشتند ولی الان فقط سفیر هست و وابسته نظامی

 

3273305.jpg

 

  • Like 2
  • Upvote 12

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

سلام،

خبری شنیدم که قطع قسمت جنوبی ارمنستان بین آذربایجان، ترکیه و ارمنستان قبلا توافق شده و احتمالا بزودی انجام میشه.

آیا این درست است؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
5 hours قبل , mortal گفت:

سلام،

خبری شنیدم که قطع قسمت جنوبی ارمنستان بین آذربایجان، ترکیه و ارمنستان قبلا توافق شده و احتمالا بزودی انجام میشه.

آیا این درست است؟

سلام

خیر

 

اولا توافقی که امضا شد بین ارمنستان و روسیه و اذربایجان بود.

ثانیا در توافق اشاره شده به کریدور دسترسی که نخجوان بتونه به اذربایجان ارتباط زمینی و ریلی داشته باشه.

از اونجا که قبل از جنگ اول اصولا دوستانی که رفتند میدونند ما در اون ناحیه هم مسیر ریلی داشتیم و هم ترانزیتی (و با جنگ بسته شد و سالهاست که مسدوده) پس حالا تفسیر از کریدور بسیار مختلف هست. روس ها و ارمنی ها عقیده دارند نهایتا اگر مذاکراتی رخ بده و شرایط طرفین مورد قبول بشند فقط جاده ترانزیتی و ریلی بازگشایی خواهد شد که یک روند طبیعی است. ولی اردوغان به این راضی نیست و دوست داره یک کریدور با دسترسی نامحدود داشته باشه که به نوعی در نهایت تبدیل بشه به یک دالان مثل دالانی که ارمنستان به قره باغ در اختیار داره که خب مورد قبول ما نیست چون اونوقت مرز ما با ارمنستان مخدوش میشه و اشغال خاک یک کشور دیگه محسوب میشه توسط ترکیه و اذربایجان. همان چیزی که در قره باغ اذربایجان و ترکیه براش سینه چاک میدادند (ازادی خاک اشغال شده) و حالا دارند برای انجامش (اشغال خاک دیگران) سینه چاک میدند منافقان مزور! :)

  • Like 1
  • Upvote 10

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

چند کلیپی که از رسانه های رژیم باکو و زیاده گویی هاشون منتشر شده (خصوصا رییس سابق پارلمان و جایی که اشاره میکنه اصلا اذربایجانی در کار نبود و اخیرترها! این نام اطلاق شد و حالا ما مدعی سرزمین ایران شدیم و ...) نماینده یک چیز هست. چیزی که اون خانم مجری زیرک هم با سخنوری خیلی خوب تونست از عهدش بر بیاد: تحریف عمیق تاریخ برای افکار عمومی اذری ها. که ابالخره ایرانی ها هم مخاطبش هستند در بخش هایی به علت اشتراک زبانی.

 

اشاره میشه که تحریف به قدری عمیق هست که حتی تاریخ معاصر ایران را هم دربرمیگیره و شخصیت هایی مثل ستارخان با دروغهایی وقیحانه و آشکار هم کاملا برعکس به خورد مخاطبان اذری داده میشند در راستای هدف جعل تاریخ و تاریخ سازی برای یک موجودیت غصبی! چندین ساله.

 

جالب اینجاست که اشاره میشه به تاریخدانان اذربایجانی ولی به درستی پاسخ داده میشه کدوم تاریخدان! یک جایی باید قدمتی تاریخی داشته باشه تا تاریخدان و تاریخ داشته باشه، نمیشه چهار عروسک خیمه شب بازی دول استعماری و قومیتی و همیشه دشمن اتفاقا با اذربایجان (سرزمین ایران) و ایران صبح از خواب بلند بشند نه تنها تاریخ سازی کنند بلکه تاریخ کشوری مثل ایران را هم تحریف کنند و تا مثلا جعلهاون منطقی به نظر برسه.

 

خلاصه در تبیین و رسانه بسیار کار داریم. درسته هزینه ای که برای مقابله روانی/رسانه ای میشه با ایران چیز عجیب و غریب و بی نظیری در تاریخ هست و ابزار هم کاملا در دست دشمنان. از بودجه اونور اقیانوس ارام گرفته تا ترکیه و سعودی و امارات و اپوزیسیون* ثروتمند و اروپا و هلند و چه و چه ولی خب ما محکومیم هر شخصی هم وظیفه خودش را انجام بده چون هر فردی برای سرزمین خودش مسئولیت داره فارغ از مسئولیت حکومت ها. اگر چنین بود حتما ما شاهد زخمهایی چون بحرین و قره سو و گلستان و ترکمنچای و ... نبودیم.

 

* ترک شدن ناگهانی م. علینژاد و ایران وایر و اینترنشنال و ... عجیب هست؟! یکهو تخم کفتر اذری خورده توییت اذری میزنند در محکومیت ایران و حمایت از  باکو؟! خیر! خائن بالاخره (برای بسیاری از ابتدا اشکار هست) به خاطر ماهیت دریوزه گریش و تاجر مابیش به خاطر منافعش حتی پدر و مادر و زن و فرزند خودش را هم معامله میکنه و از پشت نقاب بیرون میاد (برای کسانیکه هنوز نمیبینند یا میگن توطئه است) چه برسه به سرزمین و اب و خاکی که خیلی قبلتر از اون معاملش کردند به بهایی ناچیز و تنها به خاطر منفعت شخصی.

 

  • Like 1
  • Upvote 8

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

خبرهای غیر رسمی حاکی از اینه که از فردا یکشنبه، نیروهای زمینی ارتش وارد خاک ارمنستان شده و اقدام به ایجاد پایگاه نظامی در استان سیونیک ارمنستان خواهند کرد .

دیروز بعد از "جلسه هماهنگی سفیر ایران در ایروان با وزیر دفاع ارمنستان"، فضای هوایی ارمنستان برای گشت و عملیات پهپادها و در صورت نیاز  جنگنده های ایرانی باز شده ...

  • Like 1
  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
3 hours قبل , 008 گفت:

خبرهای غیر رسمی حاکی از اینه که از فردا یکشنبه، نیروهای زمینی ارتش وارد خاک ارمنستان شده و اقدام به ایجاد پایگاه نظامی در استان سیونیک ارمنستان خواهند کرد .

دیروز بعد از "جلسه هماهنگی سفیر ایران در ایروان با وزیر دفاع ارمنستان"، فضای هوایی ارمنستان برای گشت و عملیات پهپادها و در صورت نیاز  جنگنده های ایرانی باز شده ...

منبع؟

 

  • Like 3
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
14 hours قبل , alala گفت:

سلام

خیر

 

اولا توافقی که امضا شد بین ارمنستان و روسیه و اذربایجان بود.

ثانیا در توافق اشاره شده به کریدور دسترسی که نخجوان بتونه به اذربایجان ارتباط زمینی و ریلی داشته باشه.

از اونجا که قبل از جنگ اول اصولا دوستانی که رفتند میدونند ما در اون ناحیه هم مسیر ریلی داشتیم و هم ترانزیتی (و با جنگ بسته شد و سالهاست که مسدوده) پس حالا تفسیر از کریدور بسیار مختلف هست. روس ها و ارمنی ها عقیده دارند نهایتا اگر مذاکراتی رخ بده و شرایط طرفین مورد قبول بشند فقط جاده ترانزیتی و ریلی بازگشایی خواهد شد که یک روند طبیعی است. ولی اردوغان به این راضی نیست و دوست داره یک کریدور با دسترسی نامحدود داشته باشه که به نوعی در نهایت تبدیل بشه به یک دالان مثل دالانی که ارمنستان به قره باغ در اختیار داره که خب مورد قبول ما نیست چون اونوقت مرز ما با ارمنستان مخدوش میشه و اشغال خاک یک کشور دیگه محسوب میشه توسط ترکیه و اذربایجان. همان چیزی که در قره باغ اذربایجان و ترکیه براش سینه چاک میدادند (ازادی خاک اشغال شده) و حالا دارند برای انجامش (اشغال خاک دیگران) سینه چاک میدند منافقان مزور! :)

بنظرم مهم اینه که نظر شخص باشتینیان چه باشد او در حال تصفیه ارتش و وزارت دفاع برای ایجاد تفاهم با آذربایجان و ترکیه است. او مایل به تنش زدایی کامل با ترکیه و آذربایجان است و نمیدانم انتهاش چی است. بنظر تصمیم جدی اش را گرفته و نمیدانم فعالیتهای ایران تاثیری میگذارد یا نه.

بنظر میاید ایران غافلگیر شده و عکس العملهایش با تاخیر ولی شدت بیشتر است.

البته ایران معمولا در پاسخها تاخیر دارد ولی در لحظات آخر بازی را کامل بهم میریزد انشالله که دیر نشده باشد.

آخرین مرحله اشت خارج شدن نیروهای ارتش ارتساخ از قره باغ و تحویل سه شهر به آذربایجان بوده. ظاهرا که روسیه هم در جریان فرآیند است که اگر نظر آنان با ایران هماهنگ شود امید بیشتری به نتایج است.

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

مورد دیگری که در نقشه ها دیدم فاصله اندک راه آهن ارمنستان با خا ایران در اطراف کوه آرارات است (گذر از خاک ترکیه) میشود این اتصال را همزمان با اتصال نخجوان به آذربایجان جا انداخت؟

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط worior
      بسمه تعالی
      مقدمه
      نگارنده متن ذیل از دیدگاه راهبردی به مسئله قره باغ و احتمالات و پیامد های مربوط به آینده منطقه نگاشته است. هر جنگی در هر منطقه از دنیا بدون حمایت و عزم ملی یا مردمی که در حال جنگ هستند محکوم به شکست خواهد بود. از این رو جنگ در قره باغ امری بسیار وابسته به مسائل جمعیتی و افکار عمومی ست و از برای آن انجام میشود.
       
      مسئله فتح سرزمینی
       
      جنگ های فتح سرزمینی به سبک دوره فئودالی مدتهاست منسوخ شده، سازمان ملل و جوامع بین المللی بسختی با تغییرات در مرزها از طریق حملات نظامی کنار می آیند. پذیرفتن تغییر مرزهای کشورها از طریق تهاجم نظامی امریست که میتواند عواقب متقابلی برای کشورهایی که آن تغییرات را میپذیرند داشته باشد، این عواقب از تروریسم گرفته تا رفتن این پذیرش به حافظه تاریخی جهانی وبدل شدن به عرفی که امکان رخداد مجدد برای همان کشور پذیرنده نیز بوجود می آورد. صرف نظر از اینکه حق و باطل تاریخی این منازعات مرزی چگونه باشد، برنده منازعه، بعد از پیروزی باید هزینه های بسیاری در عرصه روابط بین الملل برای جلب افکار عمومی، سیاستمداران کشورهای مختلف جهت پذیرش رسمی مرزهای جدید پرداخت کند، علی الخصوص به اعضای دایم شورای امنیت سازمان ملل و شاید واکنش این اعضا در پذیرش این مرز جدید آنقدر طولانی شود که فرصت واکنش متقابل و بروز جنگی دیگر را رقم بزند.
       
      راهبرد نظامی جاری آذربایجان در قره باغ
       
      شیوه های رزمی طرفین این درگیری هرچه باشد از قواعدی قابل شمارش پیروی خواهد کرد، نه از آن جهت که بسادگی قابل پیش بینی هستند، بلکه تجربیات تاریخی زیادی نسبت به چنین درگیری هایی وجود دارد. از نظر جمعیت شناختی منطقه ناگورنوقره باغ جمعیت ساکنی عمدتا ارمنی تبار دارد، آذری ها بدون حمایت افکار عمومی ساکن در منطقه و پشتیبانی مردمی قادر پیشروی نخواهند بود، حتی در صورت پیشروی موفقیت آمیز قادر به حفظ سرزمین های فتح شده نخواهند شد. بنابراین بدیهی است که ترکیب جمعیتی منطقه ابتدا تغییر کند و این امر نه به یکباره امکانپذیر است و نه در یک نبرد کوتاه مدت. بلکه جنگی طولانی مدت، همراه با زیرآتش گرفتن مستقیم شهرها، کشتار ارمنی ها و مهاجرت دادن اجباری جمعیت ساکن در این مناطق میتواند راهبرد انتخابی طرف آذری باشد و این شکل از درگیری پیوسته و همراه با سکونت دادن آذری ها در منطقه ادامه پیدا کند تا ترکیب جمعیتی از ارمنی به آذری و ترک تغییر کند، تا در یک نبرد قاطع احتمالی بسیار بزرگ شرایط برای اشغال دایم فراهم شود و یا دست کم از طریق یک روند دمکراتیک مثلا رای گیری و تعیین سرنوشت از سوی ساکنان به نفع دولت باکو تغییرات مورد نظر آن دولت بدست آید. روشهای مورد بحث در بالا پیشتر از سوی اسراییل به کار گرفته شده اند، سبقه تاریخی طولانی دارند تا جایی که ماکیاوولی در شهریار به صراحت در مورد مهاجرت اجباری و تغییر جمعیت سرزمینی توسط حکام سخن رانده است. و شاید بتوان دلیل نزدیکی آذربایجان به اسراییل در گرفتن تجهیزات نظامی و مشاوره در خصوص بازسازی ارتش خود را در سطور بالا یافت.
       
      راهبرد دفاعی ارمنستان در برابر تهاجم آذربایجان
      تاکنون آنچه آذربایجان نشان داده، اتکا به تاکتیک سنتی رزمی در مناطق کوهستانی، نظیر استقرار توپخانه، ورود به شهرها، استفاده از موشک های کوتاه و میانبرد و همچنین داد و فریاد پروپگاندای خویش در سراسر دنیا پیرامون حقانیت و نبرد علیه تروریسم آذربایجانی ست، چنین سیاستی بدلیل وجود پایگاه جمعیتی در آرتساخ(قره باغ) و مورد تهاجم قرار گرفتن امری بدیهی است. ارمنستان با سرعت بسیار به سمت مظلوم نمایی وشکست پذیری احتمالی و نیاز به کمک پیش میرود. چنین وضعیتی به ارمنستان کمک میکند تا به جلب کمک های بین المللی از دولت های نسبتا ثروتمند مسیحی بپردازد، همچنین با توجه به در اختیار داشتن مناطق مورد مناقشه، به تحریک فشارهای بین المللی به سمت آذربایجان در جهت پایان جنگ بپردازد.
       
      تدریج گرایی منطقی
      در هیچ جنگی نمیتوان نتایج را از ابتدا به دقت بر شمرد، گفته اند آنچه در مورد آینده میتوان با دقت گفت، عدم پیشبینی درست آن است. اما بر اساس شواهد،  تجربیات و دانش های موجود و نسبت به گذشته تمرین های نظامی آذربایجان و خریدهای نظامی های دو کشور؛ از دید نگارنده، پیش بینی میشود جنگی میان مدت و سپس یک نبرد تعیین کننده راهبرد آغازین جمهوری آذربایجان بوده باشد، گرچه ممکن است هیچ وقت چنین رخدادی به حقیقت نپیوندد. ولیکن، این یک الزام برای داشتن یک تفسیر راهبردی منطقی درآغاز جنگ است، گرچه یک گرند استراتژی(راهبرد فراگیر) محسوب نمیشود.  هر راهبردی برای ورود به هر درگیری نیازمند راهبردی برای ادامه خروج از آن نیز خواهد بود. راهبردهایی که در ادامه اتخاذ میشود آنهایی هستند که در جبهه های نبرد آموخته میشوند، و جملگی خرده راهبردهایی هستند که ظهور کرده و دور از مسیر اصلی و هدف کلی نیستند. در موقعیت کنونی بدین دلیل که تشدیدگر این نبرد در این مقطع جمهوری آذربایجان است، این کشور ابتکار عمل را در اختیار دارد و تدریجا ارمنستان خود را در برابر ابتکارهای آذربایجان واکنش گر میبینید،  آذربایجان تصمیم گیرنده اصلی در پایان دادن به نبرد یا تغییر شکل ماهیت جنگ خواهد بود.
      نیازمندی به راهبردی برای خروج و پایان دادن به جنگ در ابتدا، بدلایل پیشگری از ورود به جنگ دایمی، فرسایشی و یا بیرون کشیدن از درگیری در زمان مناسب طرح میشود، سپس در ادامه بر اساس موفقیت ها یا شکست هایی که کسب میشود تحت اثرات جبهه ها و افکار عمومی تغییر خواهد کرد. بنابراین بزرگترین رکن اصلی جبهه دو طرف نه روی زمین بلکه در رسانه ها و پروپگاندای جهانی آنان است. این موفقیت ها در پروپگاندای طرفین است که جنگ را به پیش خواهد برد و حتی سطح بروز خشونت ها و یا اقدام علیه اشغال سرزمینی و حتی میزان زیر آتش گرفتن پایتخت های یکدیگر تنظیم خواهد کرد.
       
      پیشبینی نسبت به رویه های آینده درگیری در قره باغ:
       
      آذربایجان در جبهه جنوبی پیشروی خوبی صورت داده است اما نکات زیر حائز اهمیت است؛
      -          همانطور که عرض شد، برای آذربایجان در مناطقی که پشتیبانی جمعیتی ندارد امکان پیشروی موفق بسختی ممکن است و در صورت پیشروی امکان حفظ و بهره برداری از پیشروی پیچیده تر خواهد بود. بنابراین انتخاب پیشروی از جنوب از این جهت منطقی است که ؛
      o        ممکن است بخواهد خود را با حمله سریع به نخجوان برساند، به دو دلیل 1- تکمیل اتصال سرزمینی 2-جلوگیری از ورود ارمنستان به نخجوان در برابر یک سناریوی پاسخ احتمالی به تهاجمات در غره باق.
      o        این نکته حائز اهمیت است که در شمال ایران آذریها و ترک ها درصد تجمعی بیشتری نسبت به آذریهایی منطقه غره باق وجود دارد. بنابراین این احتمال وجود دارد که ارتش آذربایجان و ترکیه از طریق منطقه نخجوان بصورت مستقیم یا غیر مستقیم در منطقه به یکدیگر دست بدهند.(پشتیبانی هوایی ترک، پیاده نظام هایی شامل نیرومخصوص ترک در لباس تروریست های پانترک و نوعثمانی، و ارتش آذربایجان از شرق)
      o        امکان تهاجم سریع در مناطق کوهستانی بسادگی میسر نیست و تنها با سرعت بالا از طریق عبور از مسیر رودخانه ارس ممکن است،با توجه به این امر، روستاهای مرزی ایران مانند عاشقلو، اوزان، کرانلو و ... در معرض تهدید تهاجم آذریها و احتمال پاسخ ارمنی ها در آن مناطق هستند
      o        در صورت وقوع شورش های ساختگی و بحران کمبود منابع و تظاهرات، شرایط برای نفوذ نیروهای اطلاعاتی امنیتی هر سه کشور ترکیه، آذربایجان و ارمنستان جهت بهره برداری از آشوب ممکن است. و در ادامه پاسخ ایران در سرکوب تظاهرات و یا شورش، عواقبی نظیر نفوذ و دخالت بیگانه در حتی کوتاه هم خواهد داشت.
      o        آنچه فضای بحران برای ورود به نبردهای چریکی و شورشهای اجتماعی تقویت میکند، آن است که دو کشور بزودی بسیاری از تسلیحات زرهی خود را از دست میدهند، سازمان نیروهای مسلح این کشورها اقدام به جذب نیروی مردمی خواهد کرد. این امر سبب میشود تا ارتش های منظم تبدیل به ارتش های پراکنده با ابعاد بالای استفاده از نیروی شبه نظامی شوند و به تجهیزات شبه نظامیان نظیر وانت های مسلح، موشک های دوشپرتاب و ضد تانک قابل حمل توسط نفر روی بیاورند.
      o        وضعیت جنگ با استفاده از شبه نظامیان، سبب میشود تا حجم انبوهی از تجهیزات انفرادی جنگی وارد مناطق شمالی کشورمان شود.
      o        جنگ با استفاده از شبه نظامیان نیز به تلاش های وسیعی از عملیات روانی و پروپگاندای سیاسی نیازمند است.
      o        در میان مدت ممکن است جمیع موارد فوق ایران را وادار به ورود به  یک جنگ هیبریدی با محوریت ترکیه و آذربایجان کند.
       
      اقدامات پیشنهادی در بخش تاکتیکی و سیاستگذاری برای ایران:
       
      در بخش تاکتیکی: اجرای مانور ترکیبی.
      -          اقدام به اجرای سریع مانور ضد چریکی و ضد شورشی در مناطق مرزی کشور به سبک زیر؛
      o        تمرین استقرار و حرکت به سمت پاکتی از 5 تا 10 روستای مرزی در یک مسیر، به شکلی که  چند  تیم متحرک، به روستاهای در مناطق مرزی در بخش بندی های جغرافیایی مشخص وارد میشوند، و استقرار تیم های ثابت را امکان سنجی و مدیریت میکنند؛
      1-      تیم های متحرک در دو بخش ابتدا بدون ظاهر نظامی به سپس به قصد تمرین تامین نظامی و سپس بصورت کاملا نظامی به قصد فراهم آوری امکان استقرار تیم های ثابت با تجهیزات وارد مناطق روستایی میشوند، با جمعیت پل ارتباطی ایجاد میکنند، و به ترتیب متوالی پس از استقرار تیم های ثابت به قصد روستای بعدی خارج میشوند.
      2-      سپس تیم های ثابت با استقرار تجهیزات بیمارستانی، امدادی، هلال احمر و کمک به مناطق روستایی وارد میشوند، در مدت زمان مشخص فعالیت های ارتباطات انسانی و اجتماعی  را تمرین کرده و منتظر ورود دوم تیم های متحرک در تاریخ مقرر میشوند.
      3-      سپس تیم های متحرک دیگری به ترتیبی موازی به قصد کمک به جمع آوری تجهیزات ثابت وارد میشوند. و در پایان مانور اسکرت را تا فاصله ایمن را تمرین میکنند.
       
      دلایل اجرای مانور تاکتیکی فوق؛
      -          جدایی طلبها، شبه نظامیان، چریک ها و ارتش های دارای ابعاد هیبریدی که قادرند از طریق اجرای عملیات روانی، پروپگاندای سیاسی و پشتیبانی مالی در کنار ارتش های منظم خود اجرای طرح عملیاتی ترکیبی کنند، ابتدا با نفوذ، سپس ایجاد پل های ارتباطی و پس از آن شروع در نا امن کردن محیط های روستایی، اقدام به ایجاد معضلات  روانی کرده، و در ادامه از ساکنان عدم همکاری با دولت مرکزی را طلب خواهند، ابتدا با تحریک و سپس با تهدید. در فضای ناامنی مردم روستایی از همکاری اطلاعاتی و امنیتی با دولت های مرکزی پرهیز میکنند و حتی ممکن است جذب این گروه ها شوند، مگر در شرایطی که احساس کنند فضای ایمن و قدرت غالبی توسط دولت مرکزی قادر به حمایت از آنان یا نابود سازی تحرکات ضد دولتی ست.
      -          از طرفی دیگر در صورت بروز خشونت، و نفوذ بیگانه در مناطق مرزی ای که امروز نسبتا امن هستند، نیروی آموزش ندیده یا نیرویی که منطقه عملیاتی خود را تجربه نکرده باشد، بسختی میتواند با مردم ارتباط برقرار کرده و قادر نخواهد بود اقدامی که در شرایط عادی تمرین نشده است را در شرایط حاد بحران به اجرا بگذارد.
      -       آن بخش از  جریانهای فکری که در مناطق روستایی مرزی و در معرض تهدیدات مختلف امنیتی هستند، در صورتی که با هسته های خفته عملیاتی چریک های دشمن سمپاتی و هماهنگی برای روز شورش داشته باشند(آنچه در شهرهای عراق مانند رمادی، موصل و تکریت اتفاق افتاد) بسرعت دچار خطا، واکنش و یا تغییر نقشه خواهند شد، و در نتیجه اجرای این مانور این اقدامات قابل ردیابی خواهند بود.
      -          بنیاد عملیات هیبریدی مرزی ضد کشور، از طریق کشتار و تروربه نام حکومت (مانند اقدام چریک های فدایی خلق در کردستان علیه پادگان های ارتش) و سپس ایجاد هسته های مقاومت علیه دولتها انجام میگیرد، جذب نیرو تنها در صورت خلاء قدرت و واکنش نابهنگام دولت مرکزی ممکن است، و از طرفی در صورت اقدام تند، سلطه آمیز و نابخردانه نیروهای نظامی دولتی، اوضاع از کنترل خارج و یا تشدید میشود.(مانند اقدامات دیر هنگام بشار اسد در شمال و غرب سوریه)
      -           ولیکن این اقدام تند و سلطه آمیز برای هسته های نفوذی تا حدودی لازم و رعب آور است و محاسبات شانس، بخصوص بهره برداری از نفوذ های پیشین یا پل ارتباطی برقرار شده قبلی آنها را پایین می آورد، بنابراین حضور پیشدستانه و ایمن سازی جهت ایجاد قوت قلب برای ساکنان و دادن اطمینان برای اجرای مجدد وسریع چنین پاسداری مرزی، سبقه ای برای تحکیم قدرت حاکمیت کشور در مناطق مرزی ایجاد خواهد و فرصت بهره برداری از متجاوزان به اقتدار کشور را خواهد گرفت.
       
       
      در بخش راهبردی؛
      اگر مناقشه امروز آذربایجان – ارمنستان را به ابعاد نظامی و روانی تقسیم کنیم، باید گفت این رابطه 20-80 خواهد بود. اقدامات نظامی که به شکست منجر شوند عواقب وخیم سیاسی بسیاری خواهند داشت با این وجود آنچه روی زمین رخ میدهد سهم 20 درصدی از واقعیت های آینده خواهد شد، و داشتن یک فیلم 5 دقیقه از حضور در مناطق تحت سیطره رقیب در افکار عمومی اثری به مراتب بیشتر از خود نشان خواهد داد.
      دولت پاشینیان با استفاده از اعتراضات گسترده و اجرای شورش خیابانی به قدرت رسیده است و شکست در صحنه نظامی برای وی شکست در صحنه سیاست و افکار عمومی نیز خواهد بود، آنچه وی روی زمین و در مانور نظامی در برابر باکو انجام میدهد در عمل در حکم اجرای مانور سیاسی برای بقای وی  نیز هست، از طرفی باکو نیز تفاوت چندانی ندارد، اگر دولت تک حزب و شبه پادشاهی علی اف نتواند در جبهه ها پیشروی مناسبی داشته باشد، در صحنه افکار عمومی نیز شکست و بی تفاوتی مردم نسبت به دولت مرکزی را تجربه خواهد کرد. اگر بخواهیم ملاک های اقتصادی و راهبردی فتح سرزمینی در قره باغ را در نظر بگیریم، آنچه پس از این جنگ به هر نحوی باقی بماند برتری خاصی از این دو منظر ایجاد نخواهد کرد. بنابراین جنگ در قره باق امری کاملا سیاسی و برای کسب افتخارات سیاسی انجام میشود تا مبنایی نظامی و یا اقتصادی داشته باشد.
       
      در حین و پس از این جنگ:
       
      ارمنستان:
      -          پاشینیان به شکل فزاینده ای خود را پلیس ضد تروریسم، و ضد شورش و بنیاد گرایی اسلامی در منطقه قفقاز معرفی خواهد کرد.
      -          وی خواهد توانست از کشورهای ثروتمند مسیحی و از طریق کلیساهای بسیار، سرمایه لازم در حد لازم برای ادامه جنگ را فراهم کند. و شاید این جنگ راهی برای ورود تفکرات اوانجلیستی به ارمنستان باز کند.
      -          دولت ایروان در محاصره ترکیه و آذربایجان است و بشدت احساس ناامنی خواهد کرد، بنابراین به دنبال ایران و روسیه خواهد دوید، نیروی هوایی، موشکی و پدافندی خود را بشدت تقویت خواهد کرد.
      -          هر دو کشور تسلیحات بسیار زیادی در بخش زمینی از دست داده اند و خواهند داد، تمایل برای جبران تجهیزات زرهی و تقاضا برای تجهیزات دورایستا و موشکی به شکل فزاینده ای بازار تسلیحاتی بزرگی در منطقه قفقاز ایجاد خواهد شد. هر دو کشور به سمت بومی سازی تسلیحات و تبدیل شدن به قدرت های موشکی پیش خواهند رفت، و این امر مزیت موشکی ایران را تحت تاثیر شدید قرار خواهد داد.
      -          ایروان مزیت های ذاتی بزرگی از نظر اقتصادی ندارد، و اگر امنیت خود را از دست رفته ببیند بشدت با آسیب های اجتماعی فراوان روبرو خواهد شد بنابراین دولت پاشینیان هرکاری برای جلوگیری از این وضعیت خواهد کرد، منجمله اجاره دادن پایگاه های نظامی به آمریکا و ناتو، و قرارگیری بجای ترکیه امروز. چنین اقدامی سبب خواهد شد تا هم امنیت لازم را بدست آورد و هم به مکانی امن برای سرمایه گذاری خارجی بدل شود. چه بسا امروز آمریکا به دنبال تنبیه ترکیه و خروج از اینجرلیک و پیمان اجاره تسلیحات اتمی ست، و ممکن است به سمت ایروان روی بیاورد. ایروانی که دولت پاشینیان با تکیه بر شعارهای ضد روسی در آن به قدرت رسیده است.
      -          این امر برای روسیه بسیار آسیب زا خواهد بود بخصوص با توجه به مشکلات با گرجستان، بنابراین روسیه اجازه نخواهد داد و این اجازه ندادن به معنای گسترش وسیع ارتباطات با ارمنستان و حضور پیوسته در آن است. از طرفی برای ایران هم معضلات فراوانی ایجاد خواهد کرد بخصوص اینکه اسراییل در آذربایجان نفوذ گسترده ای پیدا کرده و اگر ارمنستان نیز به سمت آمریکا متمایل شود، محوز ضد ایرانی اسراییل و آمریکا میدان صلح، جنگ و کلیه تحولات منطقه قفقاز تا سالهای بسیار خواهند بود.
       
      آذربایجان:
      -          آذربایجان از توان کشورهای اسلامی نظیر پاکستان، تروریست های اسلامگرا در سراسر دنیا استفاده خواهد کرد، بنابراین به تجربه ترکیه در اداره و مجتمع کردن این چریک ها نیازمند است، تا جایی که ممکن است ادامه جنگ را مستقیما ترکیه اداره کند.
      -          این کشور تا پایان جنگ حجم بالایی تسلیحات مصرف خواهد کرد، و پس از جنگ وارد یک تقابل سرد تسلیحاتی با ارمنستان خواهد شد. اگر ارمنستان قدرت هوایی خود را تقویت کند، آذربایجان در برابر قادر به چنین کاری نخواهد بود.
      -          آذربایجان هم اکنون نیروی هوایی ضعیف و قدیمی دارد که  نمیتواند آنچنان قدرت تهاجمی و عملیاتی کافیاز خود نشان دهد.  بعید است روسها بخواهند آذری ها را در سطح راهبردی مانند نیروی هوایی در برابر ارمنی ها تقویت کنند، آنها قبلا به ارمنستان جنگنده های گرانقیمت و راهبردی سوخوی 30 فروخته اند و ارمنستان را مشتری خود کرده اند، کشورهای غربی نیز بعید به نظر میرسد که بخواهند به آذربایجان در برابر یک دولت مسیحی دیگر اسلحه بفروشند، با این وجود جنگنده های غربی نیز بسیار گرانقیمت تر از گونه های روسی هستند و بعید آذری ها از عهده تهیه آنها بر بیایند.
      -          با توجه به دو مورد فوق به نظر میرسد که آذریها به دنبال تهیه تسلیحات موشکی زمین به زمین کوتاه و میانبرد به شکل وسیع و در قالب راه اندازی خط تولید بروند. آنها از ترکیه موشکهای کروز و بالستیک خریداری خواهند کرد.
      ایران:
      -          سیاست ایران هر چه باشد، در معرض اقدامات پیچیده دو کشور برای ورود به درگیری یا حمایت از یک طرف خواهد بود، هم برای ارمنستان بسیار مفید است که ایران را جلب کند وهم برای آذربایجان، ایران دچار وضعیتی انتخابی میشود، با اینکه این انتخاب حتی در اندیشه بسیار دشوار، ایران باید از آن اجتناب کند.
      -          نخبگان سیاسی آذربایجان و ترکیه به صراحت از چشم داشت خود به خاک ایران سخن میگویند، اما از نظر اقدام در حال حاضر در جایگاهی نیستند که بتوانند کاری از پیش ببرند مگر در صورت ضعف شدید سیاسی و خلاء قدرت در ایران. به همین دلیل ایران هم به جلوگیری از شکل گیری یک اتحاد ضد ایرانی با محوریت "ارتش تورک" که در صورت موفقیت آذربایجان میرود به یک ایدولوژی نظامی سیاسی غالب تبدیل شود، باید بسرعت اقدام کند.
      -          ایران و ارمنستان میتوانند برای شکل گیری یک نیروی نظامی محدود جهت عملیات ضد تروریسم در مناطق مرزی مشارکت کنند.
       
      ویراست نشده است، اگر ایرادی دیدید تذکر بدین تا اصلاح کنم:
      نسخه فارسی تهیه شده برای میلیتاری  http://www.military.ir/
      نسخه انگلیسی :https://msai.ir/
       
       
       
    • توسط karkas
      با سلام


      طی چند هفته اخیر شاهد تصاویر نیروی هوایی المان و فرانسه بودید که تصمیم به ادامه تصاویر گرفتم . در این تاپیک هم تصاویر تمام جنگنده های ترکیه و اساسا نیروی هوایی ترکیه هست . نیروی هوایی ترکیه نیروی بسیار قدرتمندیه و می شه گفت نیروی هوایی کشور های منطقه رو می زاره تو جیب . البته اطلاعاتی از مقاله اقا سعید در مورد استعداد های هوایی ترکیه رو گذاشتم . نيروي هوايي ترکیه شامل 60 هزار سرباز و حدودا 600 جنگنده كه عبارتند از 240 فروند F-16C/D و 175 فروند F-4E و 44 فروند RF-4E و حدود 140 فروند F-5A/B كه همگي مدرنيزه شده و در شرايط كاملا عملياتي قرار دارند.
























      موفق باشید .
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.