امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

آقاي كياني عزيز اين هواپيما بيشتر شبيه هواپيماي راديوكنترل منه تا بي 2 ! icon_arrowd در ضمن ديگه اينقدر هم اوضامون خراب نيست كه تايگر هامون رو ...... ! :lol:
ما خودمون ديگه تقريبا كل قطعات تامكت رو ميسازيم ديگه اين حرف .... ! :mrgreen:

داداش رضا از لحاظ راداري مطمپن باش ما جلو تريم به هزار و يك دليل كه چند تاش رو ذكر ميكنم :

1. زماني كه ما با رادار تامكت كار ميكرديم چيني ها تو فضاي ساخت ميگ 21 بودن .
2. ما از خيلي وقت پيش با بهترين تكنولوژي آمريكا آشنا بوديم و سعي در ارتقا و بومي سازي آن داشتيم كه بعيد ميدونم كه موفق نشده باشيم با توجه به خبر هاي ارتقاي رادار تامكت .
.......

به نظرم چين بايد بياد از ما رادار بگيره چون ما به تنهايي اين كار ها رو ميكنيم ولي اين چيني ها روسيه اسرائيل و ...... هم كمكشون ميكنن تا يه چيز داغون در بيارن !

اعتماد به نفس رو حال ميكنين ! :lol:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
واریور جان من هم دقیقا از روی همین عکس اینو گفتم!
فقط چند تا سوال:
1- اون علامت 2001 ماله چیه؟
2- کانارد چه تاثیری تو مداومت پروازی داره؟
3-به نظرت برنامه تولید برای چند فروند باشه؟(نظر خودم روی 200-300 تا برای حفظ توازن قوا تو او ن منطقه اس)
4- احتمال تجهیز پاکستان به این هواپیما چقدر است؟(از 2020 به بعد)
راستی واریور جان اگه فیلم پروازشو دیدی می تونی یه تخمین بزنی ببینی چه متر طول کشید تا از روی باند کنده بشه؟
با تشکر!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بازم ببخشید واسه 2 پست متوالی!
دوستان از این هواپیما 2 پیش نمونه وجود داره عکس هایی که حدود 3-4 هفته پیش به صورت مخفی نمایش داده شد مربوط به پیش نمونه اول بود و این پرواز مربوط به پیش نمونه دوم است!
و تا اونجا که من فهمیدم موتور این دو پیش نمونه با هم متفاوت است.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
این دفعه دیگه فقط کف کردم.

برادر کماندوی عزیز! اونهایی که منو توی این سایت می شناسند می دونند که بی دلیل و مدرک حرف نمی زنم. حالا شما می گی ما نمی دونم چی چی اف-14 رو خودمون می سازیم و اینها... خوب خود دانید.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

هر کدوم از چرخ ها 2 درب کوچیک داره که در 2 جهت مخالف باز میشن (چراشو نمیدونم) ولی درب چرخ جلو کاملا یک تکه است.





ممنون از هر دو شما ، ممنون icon_arrowd :lol:
======================================================================

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
یک چیز اول بگه که این هوا پیما این طور که گفته میشه بیشتر نقش بمب افکن داره!(راست و دوروغشو نمی دونم ولی تو فروم خارجی می گفتن) پس خیلی نمی شه به f-22 ربطش داد!
تو ویکی هم چند تا تحلیل ازش کردن بودن که می گفتن احتمالا چین بتونه به 50تا 80 در صد قیمت pakfa بفروشدش!
روسا pakfa رو 100 میلیون اعلام کردن!( دیگه خودتون حساب بقیشو بکنید)
حالا کی قراره بیاد سرمایه گزاری کنه معلوم نیست !

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با اين حساب قيمتش خيلي ارزونتر ازf-22 در مياد.
فكر كنم اون شبيه سازي درگيري و ساقط كردن f-22 و اين جنگنده جديدشون همون بلايي رو سر f-22 مياره كه رادار روسي(نميدونم اس-300 بود يا اس-400 يا...)سر بي-2 آورد :mrgreen:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بالاخره ساختن سیستم های ضعیف و دزدی فناوری های پیشرفته از دیگر کشورها جواب داد و این چینی ها توانستند یک جنگنده جدید بسازن
بعید میدونم کیفیت t50 یا ب22 رو داشته باشه

اما به هر حال برای ما خوبه چینی ها عاشق پولن
با پول هر چیزی رو از چینی ها میشه خرید حتی فناوری ساخت هواپیما و جنگنده

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

جنگنده J-20 يك جنگنده رادار گريز نسل پنجم است . هواپيماي جنگنده دوموتوره که نمونه توسعه يافته آن توسط گروه صنايع هواپيمايي Chengdu براي ارتش آزادی بخش جمهوری خلق چين ساخته شده است.
در اواخر سال 2010 میلادی، J-20 تحت آزمون حرکت بر روی زمین همراه با سرعت بالا قرار گرفت. جي 20 اولين پروازش را در 11 ژوئن 2011 انجام داد. ژنرال هي ويرونگ ( معاونت فرماندهی نيروي هوايي ارتش آزادی بخش جمهوری خلق چین) گفت: در نوامبر 2009 انتظار مي رفت كه جي 20 تا سال 2017-2019 به توان عملياتي برسد .


توسعه (Development):

جي 20 يكي از برنامه هاي ساخت هواپيمايي رادارگريز تحت نام اختصاصی J-XX بود كه در اواخر سال 1990 آغار شد. طرح اولیه در ابتدا به نام پروژه 718 نامگذاری شد و نهایتا" در سال 2008 میلادی و طی رقابت با طرح پيشنهادي Shenyang كه طرحي بزرگتر از جي 20 بود, توانست توسط PLAAF تائید شود. دو نمونه اولیه تحت نام های 2001-1# و 2001-2# تا پايان سال 2010 ساخته شد. در 22 دسامبر 2010، ‌جي 20 تحت آزمايش حرکت با سرعت بالا بر روی زمین و در خارج از موسسه طراحي هواپيماهاي جنگنده Chengdu قرار گرفت. در طول این مرحله, هیچگونه آزمایش پروازی تائید شده ای انجام نگرفت. جي 20 اولين آزمايش پرواز رسمی خود را در 11 ژانويه 2011 انجام داد كه تقريبا 20 دقيقه طول كشيد. مدير سازمان اطلاعات ملي آمريكا, James R در خصوص این آزمایش گفت: مدت زيادي است كه آمريكا درمورد اين پروژه اطلاع دارد و از اين پرواز آزمايشي شگفت زده نشده ایم.
J-20-head-on1.jpg
آزمایش پرواز (Flight Testing):

اولين پرواز جي 20 در 11 ژانويه 2011 تقريبا 15 دقيقه طول كشيد و در طول پرواز نیز يك فروند جنگنده J-10S ساخت Chengdu آن را اسكورت مي كرد. بعد از اولين پرواز موفقيت آميز مراسمي رسمی برگزار شد. در این مراسم افرادی همچون: خلبان تست کننده جي 20 به نام لي گنگ (Li Gang) و مدير طراحي بانگ وي (Yang Wei) به همراه ژنرال لي آندونگ (Li Andong) (معاون مدير کل دپارتمان ملی تسليحات و مدير كمسيون علم و فناوري دپارتمان تسليحات ملی در PLA از سال 2000 میلادی) حضور داشتند. بدین ترتیب کشور چین بعد از آمريكا و پیش از روسیه به عنوان سومین كشور دنیا که تمام مراحل ساخت و آزمایش پرواز یک جنگنده حقیقی و رادار گریز را خود انجام داده است انتخاب گردید. روزنامه گاردين گزارش داد: با اين كه كارشناسان از سرعت طراحی و ساخت اين هواپيما شگفت زده شده اند اما با اين حال مي گويند كه هنوز قدرت نظامي چين نسبت به آمريكا عقب است و توان نیروهای نظامي چین تنها بر منطقه تحت سلطه خودشان محدود است .
اولين آزمایش پروازی J-20 با تاریخ بازديد وزیر دفاع ایالات متحده Robert Gates از کشور چين همزمان شد. این اتفاق در ابتدا توسط جمعی از مقامات رسمی پنتاگون و كارشناسان رسانه ای آمریکا اینگونه تفسير شد كه ممكن است به عنوان يك اخطار براي هيئت نمايندگان ايالات متحده انجام شده باشد. با اين حال بعد از ديدار با مقامات ارشد چيني از جمله رئيس جمهور چین (Hu Jintao), وزیر دفاع آمریکا اظهار داشت: به نظر میرسد رهبر نیروهای غير نظامي چین با انجام اين آزمایش دنیا را شگفت زده کرده است اما من مطمئن هستم این آزمایش ارتباطی به بازدید من از کشور چین نداشته است. پروفسور جین کانرونگ (Jin Canrong) استاد دانشگاه Renmin در پكن كه داراي تخصص در روابط چين و ایالات متحده میباشد اظهار داشت: رئيس جمهور هو بي خبر از آنكه اين تست ممکن است سؤالات بسیاری را در خصوص ماهيت غیر نظامی کنترل ارتش چين بالا مي برد، اين آزمایش را انجام داده است.
با اين حال میشاییل اسواین (Michael Swaine) به عنوان كارشناس PLA و یک فرد آگاه در روابط نظامي چين و آمريكا گفت: هرچند اين امكان وجود دارد, اما ممکن است مقامات ارشد چيني نمي دانستند كه اين تست پرواز قرار است در اين روز اتفاق بيفتد و به منزله توهين به وزیر دفاع آمریکا نیست و بهتر است رئيس جمهور هو خود را از این بابت نگران نکنند. در مقابل تصميم گيري مربوط به توليد، توسعه و آزمايشات هواپيماهاي نظامي به طور معمول توسط مقامات سطح پايين مدیريت مي شود تا توسط رهبران ارشد نظامي و غير نظامي.

پرواز آزمایشی دوم اين هواپیما به مدت يك ساعت و 20 دقيقه در روز 17 آوريل 2011 صورت گرفت. در 5 می سال 2011، 55 دقیقه تست پرواز که شامل جمع شدن ارابه های فرود نیز میشد, انجام گرفت. برنامه كامل تستهاي اوليه شامل 10 الی 20 پرواز است كه انتظار میرود سال ها طول بكشد.
j-201.jpg
انتقال فناوری (Technology transfer):

در سایت Globalsecurity.org آمده است كه احتمالا چين مشاركت در توسعه و توليد جنگنده نسل پنجم را با روسيه كاهش داده است ، با توجه به اين كه روسيه براي به دست آوردن منافع بيشتر از مشاركت با چين با آن همكاري مي كرده است. رهبران چين فكر مي كنند كه طراحي جی 20 از PAKFA روسي برتراست. كميته خدمات مسلح هاروارد در مجلس ايالات متحده Mekean در باره جي 20 گفته است: درك من اين است كه آنها جي 20 را مبني بر اطلاعاتي كه از روسيه در مورد يك طرح روسي دريافت كرده اند ساخته اند و اينكه انها قادر به كپي برداري هستند. مقامات نظامي Balkan به خبرگذاري Associated Press گفتند: این احتمال وجود دارد که کشورهای چين و روسيه با اقتباس گرفتن از تکنولوژی هواپیمای رادارگریز F-117 nighthawk که در جنگ کوسوو(Kosovo) در سال 1999 توسط ارتش صربستان منحدم شد, جنگنده J-20 را طراحی نموده باشند.
اگر كارشناسان چيني از سيستم پوشش هاي رادارگريز F-117 استفاده كرده باشند مي توان نتيجه گرفت كه يك دهه از آمريكا عقبتر هستند. با اين حال خلبان چيني آزمايش کننده Xu Yongling گفته ست كه جي 20 يك شاهكار بومی از علم و فناوري است. او همچنين اظهار داشت كه فناوري F-117 بسيار قديمي است حتي در همان زمان هم مورد هدف گلوله قرار گرفت و نمي تواند به عنوان يك هواپيماي رادار گريز نسل بعدي مورد استفاده قرار گيرد.
ژنرال بازنشسته نيروي هوايي ايالات متحده Thomas G. McInerney گفته است: احتمالا طراحي پایه جي 20 حاصل جاسوسي های سايبري از پروژه ي FB-22 کمپانی Lockheed Martin می باشد. يك دادستان فدرال حدس میزند کشور چين از تكنولوژي هواپيماي رادارگريز Northrop Grumman B-2 Spirit كه توسط Noshir Gowadia عرضه شده است استفاده نموده است.
رئيس ستاد نيروي هوايي هند (Pradeen Vasnt Naik) گفته است كه در جي20 به طور كامل از فن مهندسي معكوس استفاده شده است و در این بین بخش تحقیق و توسعه (R&D) کشور چین هیچگونه دخالتی نداشته است و این موضوع به عنوان یک عمل غير اخلاقي مورد سؤال قرار مي گيرد.
Ilya Kramnik مفسر ارتش نظامي روسيه حدس زده است كه چین هنوز 15-10 سال از ايالات متحده و روسيه در فناوري هوايي عقب تر است و ممكن نيست بتواند همه مواد مرکب هوایی و سنسورهاي مورد نياز براي هواپيمایش را توليد كند و مي تواند به جاي آن به تأمين كننده هاي خارجي آن خود كمك كند. با اين حال او حدس زده كه چين احتمالا مي تواند جنگنده های نسل پنجم جي20 را با قیمت 80% تا 50% کمتر تر از نمونه هاي نسل پنجم ایالت متحده و روسيه تولید کند و اين موضوع ممكن است موجب جذب مشتريان بالقوه همچون پاكستان و کشورهای شرق آسیا و آمریکای لاتین و جنوب شرقي آسيا و كشورهايي در آفريقا شود.
Konstantin Sivkov از آكادمي مسائل ژئوپولوتيک بيان كرد كه ايالات متحده آمريكا از پيشرفت تكنولوژي نظامي چين احساس خطر كرده است. میشاییل پوگوسیان (Mikhail Pogosyan) رئيس سازمان هواپيمايي ايالات متحده ادعا كرده است كه برنامه چين يك تظاهر بوده است و این کشور فاقد زیر ساخت های لازم جهت تكميل پروژه است.
145762_86541561_s27j20t50f221.jpg
طراحی (Design):

مشخصات:
جي20 يك هواپيماي تك سرنشين و دوموتوره است كه به نظر مي رسد تا حدي بزرگتر و سنگين تر از Sukhoi T-50 و Lockheed Martin F-22 Raptor است. بیل سوییت من (Bill Sweetman) تخمين مي زند که طول آن در حدود 75 فوت (23 متر) و دهانه بال ها 45 فوت (14 متر) و يا بيشتر است و انتظار مي رود كه در لحظه برخاست توانایی تحمل حداکثر وزن 75000 الی 80000 پوند (34000 تا 36000 کیلوگرم ) را دارا باشد.
نمونه اولیه با استفاده از موتورهای روسی Saturn 117S میتواند قدرتی معادل 32000 پوند (15000 کیلو گرم) ارئه نماید که به گفته سخنگوی پنتاگون (Col.David Lapan) یکی از نشانه های مشکلات طراحی این هواپیما است. منابع چینی ادعا کردن که این هواپیما با استفاده از 2 نوع موتور توربوفن همراه با رانش بالای 13200 کیلوگرم و مجهز به نازل های بردار کنترل رانش (TVC) ساخته می شوند که هر دوی آنها در چین ساخته شده اند. با این حال Richard Aboulfia گفته که موتور های WS-10 از ضعف سانحه و احتمال خرابی در آسمان رنج میبرند.
جی 20ممکن است در سرعت پایین چابکی کمتری نسبت به Lockheed Martin F-22 Raptor یا PAK-FA داشته باشد، اما همچنین ممکن است از توانایی حمل سلاح بیشتر در داخل محافظ داخلی و همچنین ظرفیت حمل سوخت بیشتر بهره ببرد. جی 20 دارای بدنه طویل و پهن میباشد و همچنین ورودی موتورهای آن به نسبت سایر نمونه ها کوچکتر هستند. بال ها از نوع مثلثی می باشند و بالچه های تعادلی (Canard) نیز رو به جلو هستند. آسمانه (Canopy) از نوع محدب و همچنین خروجی اگزوزها از نوع متغیر و حلقوی میباشد. بخش جلویی جی 20 شبیه F-22 Raptor و بدنه و دم آن شبیه نمونه اولیه Sukhoi T-50 است. بیل سوییت با توجه به عکس های اولیه معتقد است که طراحی آن احتمالا در رده یک هواپیمای دوربرد و Ground Attack (هوا به زمین) و کاملا" در نقش مخالفGeneral Dynamics F-111 Aardvark می باشد. داگلاس بری (Douglas Barrie)، معتقد است بالچه های تعادلی مایل به جلو (Forward Canards) و شیب دار J-20 همانند MiG 1.42 است. در یادداشت های بری آمده است که تفاوت های اصلی در میان J-20 و MiG 1.42 عبارتند از: بدنه مایل به جلو و طراحی تیز زوایای حمله در کنار طبف موتورهای مختلف قرار گرفته در داخل بدنه که موجب کاهش ضریب دید راداری میگردند. به نظر میرسد که چینی ها با جاسوسی سایبری از برخی پیمانکاران مختلف پروژه F-35 توانسته اند به برخی نکات در طراحی J-20 دست یابند.
جی 20 دارای 2 سکان عمودی با قابلیت حرکت در تمام جهات و آرایش Swept Back همچون F-35 می باشد و از این لحاظ شباهتی به جنگنده هایی همچون F-22 و PAK-FA که دارای دم ذوزنقه و بالچه های تعادلی ثابت هستند ندارد. این هواپیما همچنین در بخش دماغه به سبک F-22 است. در حالیکه شیب دماعه F-35 از نوع Dropped و یا همان "کاهنده" می باشد. ورودی موتورها به شکل مستقیم در زیر دماغه و با قابلیت مافوق صوت به روش DSI به همراه Canopy یک تکه می باشند. در نوامبر 2006 گزارش شد که J-20 های دارای موتورهای WS-15 قادر به ایجاد نسبت پیشرانش به وزن (Thrust to Weight) معادل 10/17000 کیلوگرم (37000 پوند) می باشند. اولین نمونه تولیدی با نام اختصاصی 2001-1# به موتورهای AL - 31F مجهز گردید و نمونه دیگر تحت عنوان 2001-2# به موتورهای توسعه یافته WS-10G همراه با نازل های دارای قابلیت کاهش ضریب RCS و تشعشع امواج مادون قرمز در جهت پنهانکاری و رادار گریزی بیشتر, مجهز گردید.
ممکن است جی 20 تبدیل به اولین هواپیمای عملیاتی و دارای قابلیت انجام ماموریت های جنگی شود که میتواند در طول ماموریت های خود به مقدار کافی سوخت حمل نماید و نیازی به سوخت گیری هوایی نداشته باشد. جف مورل (Geoff Morrell) سخنگوی پنتاگون, گفته است تا پیش از موعد رونمایی جنگنده جی 20 نمی توان در خصوص قابلیت های رادار گریزی و همچنین صحت نسل پنجم بودن آن سخن گفت.
big-j20-22.jpg
سامانه های الکتریکی و الکترونیکی (Avionics):

احتمال میرود در تولید جی 20 از سامانه کنترل پرواز با سیم (Fly by Wire یا همان FBW) به همراه سامانه یکپارچه کنترل آتش (Fire Control) در کنار سامانه هوشمند کنترل موتورها بهره گیری شود. همچنین پیش بینی می شود در بخش رادار کنترل آتش, J-20 از یک عدد رادار Type 1475/KLJ5 با تکنولوژی آرایه فازی (AESA) بهره ببرد.
با توجه به تصاویر جدید اینترنتی, دو پنجره کوچک و دارای محافط دودی به شکل الماس در دو طرف دماغه دیده میشوند که احتمال دارد حاوی سنسورهای الکترو اوپتیکی یا همان EO همچون نمونه های گرمایاب MAWS و یا جستجوی مادون قرمز IRST باشند. همچنین 2 پنجره دیگر در قسمت تحتانی بدنه و 2 عدد در قسمت فوقانی بالچه های تعادلی (Canard) دیده میشوند که ممکن است حاوی نوعی سنسور مشابه نمونه آمریکایی EODAS نثب شده بر روی F-35 باشند که در اینصورت قابلیت اسکن 360 درجه را به J-20 اعطا می نمایند.
china-J-20-stealth-fighter-aircraft-cock
کابین خلبان (Cockpit):

این هواپیما از یک کابین تماما" دیجیتال به همراه 2 عدد صفحه نمایش کرستال مایع (LCD) بزرگ در کنار تعداد زیادی نمونه های کوچکتر به همراه نمایشگر سر بالای عرض (HUD) با تکنولوژی هولوگرافیک و تفکیک رنگ بالا بهره میبرد.بسیاری از این قبیل سامانه های اصلی, پیش از این بر روی هواپیماهای J-10B مورد آزمایش قرار گرفته اند و به همین دلیل سرعت توسعه J-20 نسبت به سایر نمونه ها بالاتر است.
J-20sidebays1.jpg
جنگ افزارها (Armament):

J-20دارای مخازن داخلی بزرگ جهت حمل انواع موشک های هوا به هوای کوتاه برد و برد بلند همچون PL-10 وPL-12C/D و PL-21 به 2 محفظه جانبی جهت حمل موشک های کوتاهبرد PL-10 میباشد.
J-20-6.1.jpg
خصوصیات رادار گریزی (Stealth):

کارلو کوپ (Carlo Kopp) معقد است که قابلیت خفای کلی در شکلگیری J-20 بطور قابل توجهی بهتر از F-35 و PAK FA است، اما او با برخی نظرات دیگران موافق است، کارلو مانند Shih Hiao-wei از ماهنامه دفاعی بین المللی و Bill Sweetman از موسسه Aviation Week معتقد است که برخی از قطعات جی 20 ممکن است قابلیت های اختفای آن را به چالش بکشد. به عنوان مثال: قسمت های در بر گیرنده موتور, ساختمان سکان عمودی و نازل غیر متقارن موتورها از جمله مواردی هستند که با قابلیت پنهانکاری, سازگاری ندارند. اما ممکن است این قبیل مشکلات تا پیش از ارائه نمونه نهایی مرتفع گردند. در ژانویه 2011 مشخص گردید که نازل موتورها فاقد قابلیت پنهانکاری میباشند واین موضوع ممکن است به این دلیل این باشد که نسل پنجم این موتورها هنوز کامل نشده است.
با این حال، یکی از نمونه های اولیه با استفاده از موتور های WS-10G به همراه نازل های پنهانکار و لبه های ناهموار و دندانه ای عرضه شد که پیش بینی میشود کلیه این خصوصیات موجل کاهش ضریب RCS به میزان نمونه هایی همچون F119 و F135 نمیشوند. رابرت گیتس نیز در مورد برخی قابلیت های رادار گریز J-20 تردید دارد ولی در مقابل معتقد است که توسعه ی جی 20 از توان بالقوه ای برخوردار است که برخی از قابلیت های ما را در خطر قرار داده است و ما مجبوریم به آنها توجه کنیم و ما باید پاسخ مناسبی به برنامه های آنها با برنامه های خود بدهیم. کوپ و گوون بیشتر بر این باورند که جی 20 طراحی شده است برای اینکه در نقش یک رهگیر سنگین و از بین برنده AWACS و هواپیما های سوخت رسان هوایی فعالیت کند. اگر این موضوع درست باشد, J-20 میتواند بیشتر شبیه به یک فرورند MIG-25 با قابلیت پنهانکاری باشد. سوییت من موافق است که به احتمال زیاد این نقش برای چنین هواپیمایی با ابعاد بزرگ و نسبت قدرت به وزن کم میتواند برخی قابلیت های آن را در خصوص سرعت و برد کاهش دهد.
لوییس پیج معتقد است: بعید است که چین به این زودی موفق به ساخت یک هواپیمای رادار گریز همه جانبه با قابلیت رهگیری به سبک نمونه های آمریکایی شده باشد و بنابر این جی 20 بیشتر در خصوص انهدام اهداف زمینی مورد استفاده قرار خواهد گرفت ودر خصوص نقش عملیاتی خود نیز محدود خواهد بود به نسل قبلی هواپیما های رادارگریز آمریکایی مانند Lockheed F- 117Nighthawk، با اینحال انتظار میرود J-20 از یک رادار AESA بهره ببرد. هرچند رادارهای نصب شده بر روی F-35 و F-22 توانایی جنگ الکترونیک و رهگیری هم زمان را دارا میباشند و این قابلیت ها برای J-20 چندان کافی نخواهد بود.
Loren B. Thompson معتقد است که ترکیب بخش جلوی J-20 دارای قابلیت های پنهانکاری میباشد و این موضوع باعث میشود تا این جنگنده بتواند اهداف زمینی خود را نابود سازد در حالی که ایالات متحده فاقد پایگاه های کافی برای F-22 ها برای مقابله با حملات اینچنین است و متحدان آمریکا هیچ هواپیمای قابل مقایسه ای را ندارند. تامپسون همین طور گفته است که هواپیماهای دوربرد دریایی ممکن است باعث مشکلات بیشتری نسبت به نمونه های کوتاهبرد و برتری هوایی همچون F-22 برای ایالات متحده شوند.
J-20-1st-flight1.jpg
بالچه های تعادلی نصب شده بر روی بدنه J-20 در هر 2 رده سرعتی مادون و مافوق صوت دارای کارایی میباشند (این قبیل بالچه ها بیشتر در رده های مافوق صوت مفید هستند) اما مشخص نیر آیا چین در این خصوص از تکنولوژی به کار رفته در Eurofighter Typhoon استفاده نموده است یا خیر ؟ در غیر اینصورت ممکن است قابلیت های پنهانکاری این بخش نیز به زیر سوال برود.
Richard Aboulafia تحلیلگر گروهTeal در خصوص استفاده به جا از Canard ها در J-20 تردید دارد و معتقد است این بخش از بدنه را نمیتوان از دید رادارهای شناسایی پنهان نگه داشت و همچنین او معتقد است راه های بهتری نیز وجود داشتند. همچنین Aboulafia معتقد است کشور چین در ساخت بسیاری از بخش های J-20 از قطعات غیر مطابق ااستفاده نموده است و این موضوع این پرسش را به وجود می آورد که آیا براستی کشور چین دارای تکنولوژی ساخت جنگنده های نسل پنجم میباشد با خیر ؟ با این حال Canard ها میتوانند موجب افزایش قابلیت مانور پذیری هواپیما نسبت به نمونه های بهره گیرنده از بال های مثلثی شوند.
سوییت من در یادداشت های خود میگوید که Canardهای مثلثی تنها در هواپیمای بزرگ و مافوق ثوت کاربرد دارند و همچنین این موضوع در کنار ورودی های DSI و مافوق صوت موتورها, باعث میگردند تا حد اکثر سرعت J-20 به میزان 2 ماخ محدود گردد.
J.D.McFarlan از Lockheed Martin میگوید که ورودی های DSI در جی 20 بسیار شبیه به F-35 هستند اما معلوم نیست که چینی ها آن را خودشان طراحی کرده اند یا نه.
Kanwa Andrew Chan سردبیر خبرگزاری نظامی هنگ کنگ، میگوید که صحت خفای جی 20 در میان پارامتر های دیگر نیز مورد پرسش قرار میگیرد، و همچنین او معتقد است J-20 با رقبای آمریکایی و روسی خود همچون F-22 و T-50 همخوانی ندارد و این موضوع را میتوان از طریق عواملی همچون: ضعف قدرت موتورها, عدم توانایی پرواز در سرعت های مافوق صوت به مدت طولانی و همچنین صعف های ساختاری در سامانه های رادار و پنهانکاری آن جستجو نمود. بنابراین او معتقد است J-20 در نسل +4 قرار میگیرد.
j20f22comp1.jpg

مشخصات:
از آنجا که این هواپیما در حال توسعه است، این مشخصات ممکن است برآوردی از تصاویر موجود باشد:
داده ها از B. لورن تامپسون از موسسه لگزینگتون و جیمز Dunnigan
ویژگی های عمومی
خدمه : 1
طول : 62 فوت (19 متر)
طول بال : 41 فوت (12.5 متر)
ارتفاع : نامشخص
مساحت بال : 630 فوت مربع
حداکثر وزن برخاست : 66،000-80،000 پوند (34000 -- 37000 کیلوگرم)
موتورها : 2 عدد S117 و WS - 10G توربوفن (در نمونه اولیه) و WS - 15 توربوفن (در نمونه نهایی)
نیروی پیشران (بدون پس سوز): نامشخص
نیروی پیشران (همراه با پس سوز): 31.900 پوند در نمونه S117 و 32.845 پوند در نمونه WS-10G و 40.500 پوند در نمونه
S117: 31.900 پوند
WS-10G: 32.845 پوند
WS-15: 40.500 پوند

منبع:میلیتاری پارسی
مترجم متن : گلسار ماریامی
ویرایش متن : Captain Pilot

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

خسته نباشی عالی بود

نظر اساتید در مورد این قسمت چیه

رهبران چين فكر مي كنند كه طراحي جی 20 از PAKFA روسي برتراست



این قسمت یعنی چی به کجا اشاره داره

و نازل غیر متقارن موتورها از جمله مواردی هستند که

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ممنون
كاش ميشد بصورت پنهاني از چين 3 تا اسكادران در اينده ميخريديم !

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

به نظرم بهتره انجمنش تغيير كنه به «هواپيماهاى نظامى» و اين هم تاپيك معرفى اوليه ى اين هواپيما:
J-xx پيشرفته ترين جنگنده آسيايي

از مضرات قفل كردن هاى بى توجيه٬ همينه كه نمى شه تاديك هاى قابل بحث رو٬ بعداً تكميل كرد! لطفاً اين تاپيك رو باز كنيد

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با عرض سلام
به نظر بنده این جنگنده از لحاظ پنهانکاری از PAKFA سرتره. اما از لحاظ رادار و تجهیزات الکترونیکی و جنگ الکترونیک به احتمال زیاد از نمونه روسی ضعیفتره. در کل برای کشوری مثل چین بسیار امیدوار کننده است که برای اولین بار دست به طراحی مستقل زده و کپی نمیکنه! واقعا جای تبریک داره.
  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
طراحیش بسیار ابتدایی تر از نمونه های آمریکایی است و این در نمونه روسی هم دیده میشه ولی کمتر
به طراحی قسمت موتورش خوب دقت کنید نازل های موتور تابلو بیرون زدن و حتی نمونه روسی واین خیلی مشکل بزرگی برای این هواپیما و نمونه روسی

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط parsneet
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      تاپیک حاضر با محوریت پوشش خبر ها و اطلاعات مسابقات نظامی برگزار شده در ایران و همچنین شرکت تیم های ایرانی در سایر مسابقات بین المللی نظامی می باشد .
       
      مقدمه :
      مسابقات نظامی هر ساله در سراسر جهان با شرکت پرسنل نظامی ( به صورت داخلی و یا بین المللی ) برگزار می گردد . این گونه مسابقات علی رقم اینکه از قواعد و استاندارد متحدی برخوردار نیستند ( منظور نبودن کمیته جامع و قوانین واحده بین المللی در رشته های تخصصی می باشد ) اما تا حدودی پیرو قواعد و ضوابط برگزاری رزمایش های نظامی هستند . ( البته تیم های ورزشی و مسابقات ارتش های جهان (CISM) تا حدودی متفاوت از سایر مسابقات تخصصی هستند که در ذیل به آن اشاره خواهد گردید )
      اساساً هدف از برگزاری این گونه مسابقات تخصصی بالا بردن آمادگی پرسنل و ایجاد حس رقابت و افزایش انگیزش پرسنل نظامی جهت فراگیری مهارت های تخصصی است . و همچنین سنجش توانمندی پرسنل در مقایسه با واحد های مشابه در ارگان های نظامی داخلی و یا ارتش های خارجی دیگر است . پس تا حدودی می توان بیان کرد که تیم های شرکت کننده ( در مسابقات بین المللی ) عموماً از بین کشور های دوست و یا هم پیمان ( و یا حداقل غیر متخاصم ) انتخاب می شوند و برای سنجش توانایی های تخصصی شان گرد هم می آیند . و همچنین حتی گاهی می تواند بیان گر همسویی کشور های شرکت کنند و حامل پیام های خاص برای ارتش های رقیب شان نیز باشند .
       
       
       
      تاریخچه :
      می توان به نوعی اولین مسابقات نظامی ( با تاکید و اولویت دادن به پرسنل نظامی ) را به یونان باستان نسب داد . در رویدادی جشن گونه که عموما" ( و نه اختصاصاً ) پرسنل نظامی در آن شرکت می کردند تا آمادگی جسمانی و مهارت های کار با سلاح در رقابت با حریفان را بسنجند . در ادامه و ظهور امپراطوری روم باستان این نوع مسابقات چهره خشن تر و جدی تری به خود گرفت به گونه ای که مکان های اختصاصی مانند کلوزیوم (Colosseum) و همچنین شرکت کنندگان مخصوص بنام گلادیاتور (Gladiator) برای شرکت در آن تربیت می گردیدند .
      این مسابقات شرحی مفصل دارد ولی به اختصار : برگزاری آن در قرون مختلف تکامل یافته و عموماً شرکت کنندگان آن از بین سربازان قوای شکست خورده در جنگ با امپراطوری روم انتخاب می شدند و در بین خیل عظیم از این سربازان که در مسابقات محلی و ایالات های مستعمره روم برگذار می شد برگزیدگان ( که یقیناً تعداد کمی از آنان بودند) می توانستند آزادی خود را به دست آورند . ولی جنگجویانی نیز بودند که به خاطر بدست آوردن پول و یا شهرت نسبت به شرکت در این مسابقات خونین اقدام می کردند . این مسابقات که به خشونت بی پروا و ضد انسانی اش معروف گشته بود بدون فایده هم البته نبود . ( البته فواید آن از دید فرماندهان نظامی ) باید اشاره کرد که تمامی این مسابقات به نبرد های خونین تن به تن اختصاص نداشت بلکه اکثر این رویداد ها به باز سازی نبرد های روم در مقابل دشمنانش مختص می شد ( یقیناً آن نبردهای که در آن پیروز گردیده بودند تا خاطرات ، تکنیک های رزم و قهرمانان آن را مرور و زنده نگاه دارند ) عده ای از سربازان لباس های قوای دشمن را بر تن می کردند و سربازانی دیگر که نقش نیروهای رومی را داشتند با بکارگیری ارابه و اسب و سلاح های آن دوران در چندین پرده که گاهی تا چند روز نیز ادامه می یافت آن نبرد خاص را باز سازی می کردند . از نحوه یورش قوای مهاجم گرفته تا نبرد های تن به تن ، عبور از رودخانه ، یورش سواره نظام ، محاصره قلعه ها و یقیناً نمایش پیروز مندانه و دلاورانه ارتش رومی بر حریف خود !
       
      در عصر جدید ایده مسابقات نظامی بعد از پایان جنگ جهانی اول شکل گرفت . در سال 1919 پس از جنگ جهانی اول ، بازی های بین متفقین توسط شورای ورزشی نیروهای متفقین ژنرال جان پرشینگ سازماندهی شد و 1500 ورزشکار از 18 کشور را گرد هم آورد تا در 24 رشته ورزشی به رقابت بپردازند. این رویداد در Joinville-le-Pont فرانسه برگزار شد . و طی سالهای بعد در ماه مه 1946 ، پس از جنگ جهانی دوم ، شورای ورزشی نیروهای متفقین توسط سرهنگ هانری دبروس و پنج‌گانه المپیک توسط سرگرد رائول مولت احیا شد و در  7 تا 8 سپتامبر همان سال دومین بازی‌های بین متفقین در برلین (در المپیاستادیون , محل برگزاری بازی های المپیک 1936) برگزار شد .
       


      چند ماه بعد، با پایان دادن به شورای ورزش نیروهای متفقین ، سرهنگ دبروس و سرگرد مولت مسابقات ارتش های جهان (CISM) را در 18 فوریه 1948 تأسیس کردند . اعضای موسس آن بلژیک ، دانمارک ، فرانسه ، لوکزامبورگ و هلند بودند . در سال 1950، آرژانتین و مصر به عضویت آن درآمدند. در سال 1951 ایالات متحده به آن پیوست . در سال 1952 عراق ، لبنان ، پاکستان و سوریه و دو سال بعد برزیل به عضویت آن درآمدند . و همچنین کانادا در سال 1985 وارد آن شد . سپس در سال 1991 با پایان جنگ سرد سازمان رقیب پیمان ورشو کمیته ورزش ارتش متفقین (SKDA) با CISM ادغام شد و خبر از پیوستن 31 کشور و عضو جدید و سایر کشورهای مرتبط با بلوک شوروی را داد. این پیشرفت سریع منجر به رسمیت شناختن توسط نهادهای بین المللی از جمله IOC شد. قبل از سال 1995 CISM هر سال 15 تا 20 مسابقات جهانی را برگزار می کرد. از سال 1995  CISM هر چهار سال یک بار بازی های جهانی نظامی را که یک رویداد چند ورزشی است با شرکت نمایندگانی از ارتشهای 127 کشور دنیا سازماندهی می کند .
       
       

       
      رویدادها
      برگزاری مسابقات مرتبط با ارتش های جهان طیف متنوعی را در بر می گیرد و بلوک های سیاسی و جغرافیایی متعدد سعی در برگزاری رویدادهای مشابه زیادی جهت بالا بردن مهارت پرسنل خود دارند . اما به نوعی اهداف برگزاری این چنین مسابقاتی تنها به بالا بردن مهارت ها محدود نمی گردد . بلکه برپایی نمایشگاه های تخصصی تجهیزات تیراندازی و حتی ماشین آلات زرهی و تسلیحات انفرادی و البسه نظامی و ... در حاشیه این مسابقات بیان گر این است که این رویدادها مکانی است تا برنامه ریزان و دست اندرکاران نظامی کشور های مختلف به عرضه و کسب اطلاعات و سنجش آمادگی قوای نظامی پیرامونی خود اقدام نمایند .
       
      به برخی از این رویدادها می توان به اختصار اشاره کرد مانند :
      - مسابقات بین المللی پنج گانه ورزشی ( تیراندازی سرعت و دقت ، میدان موانع ، شنا ۵۰ متر با مانع ، دو صحرانوردی ۸ کیلومتر و پرتاب نارنجک )
      - مسابقات بین المللی نظامی پهپادی ارتش های جهان
      - مسابقات بین‌المللی نظامی غواصی در عمق
      - مسابقات بین‌المللی نظامی جهت یابی
      - مسابقات بین‌المللی نظامی بیاتلون زرهی روسیه
      - مسابقات سراسری امنیت سایبری در آمریکا
      و ...
       

      بازتاب و آثار
      برای بیان تاثیر حضور بین المللی تیم های نظامی و ترتیب دادن این چنین مسابقاتی منعکس کردن دیدگاه بعضی از تحلیل گران غربی شاید مفید باشد به عنوان نمونه :
      «واشنگتن فری بیکن» «جوزف هومیر» تحلیلگر امنیت ملی : روسیه و چین در نمایش قدرت به آمریکا قصد شرکت در یک بازی‌های بین‌المللی در آمریکای لاتین ( ونزوئلا ) تحت عنوان « تک تیرانداز مرز » را دارند . این  بازی‌های نظامی یکی از واضح ترین نشانه‌ها  از شکل گیری یک ائتلاف ضد ایالات متحده در آمریکای لاتین است. روسیه و متحدانش ( ایران و چین ) با حضور در این مسابقات نظامی در ونزوئلا در حال نمایش قدرت هستند . با عادی سازی تحرکات نظامی دشمنان ایالات متحده در دریای کارائیب ، ما در معرض خطر در آمریکای لاتین هستیم .
       
       
      در حال حاضر به نظر می رسد که برگزاری این گونه مسابقات در بین نیرو های نظامی منطقه ای و جهانی در حال افزایش هست . مسابقاتی که هم در رشته های عمومی ( آمادگی جسمانی و ورزشی ) و هم رشته های تخصصی ( تیر اندازی ، زرهی و توپخانه ، پهپادی و ... ) با حضور تیم های چندگانه به جدیت پیگیری می شود . قطعا انتخاب تیم های ورزیده در این گونه رقابت ها باعث افزایش اعتماد به نفس پرسنل و همچنین تبلیغات مثبت برای نیرو های نظامی ما نیز خواهد گردید  . همچنین برگزاری مسابقات کشوری و درون مرزی برای ما موجبات حس رقابت و افزایش انگیزش سازمانی را برای نیروهای مسلح ما در پی خواهد داشت . انشالله 
       

       
       
       
      بن پایه :
      https://www.milsport.one/cism/members-nations
      https://www.ilsf.org/about/recognition/cism/
      https://armedforcessports.defense.gov/CISM/Military-World-Games/
      https://en.wikipedia.org/wiki/Colosseum
      https://freebeacon.com/national-security/iran-russia-china-to-run-war-drills-in-latin-america/
       
      گرد آوری جهت انجمن میلیتاری
       
       
    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط MR9
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      سرکوب پدافند هوایی دشمن
        (Suppression of Enemy Air Defenses /SEAD)
       

       
       وایلدویزل / استاندارد 
       
      یکی از ماموریتهای اصلی واحدهای پروازی نیروی هوایی پس از ظهورسه عنصرجدید در نبردهای معاصر (رادار/ توپخانه ضدهوایی هدایت راداری و نهایتا" موشکهای هدایت شونده زمین به هوا)، کنترل و ازکارانداختن و نابودی این  سامانه ها  می باشد . بررسی دقیق نبردهای به وقوع پیوسته پس از جنگ دوم جهانی نشان می دهد که هرکدام از این نبردها ، جنبه های نوینی از فناوری را با بکارگیری تجهیزات ، تسلیحات و تاکتیک ها به نمایش گذاشته و نشان داده اند که گاهی استفاده از  وجودبرتری کمی تسلیحات غیر پیشرفته در مقابل برتری کیفی تسلیحات پیشرفته و یا برعکس ، پیروزی های نظامی خیره کننده ای را به ارمغان آورده است. در کنار این مساله و به موازات افزایش توانایی های رزمی یک سامانه تسلیحاتی ،توسعه تاکتیکهای مورد نیاز نیز یک اصل غیر قابل اجتناب بشمار می رود . در چنین شرایطی ، سامانه های پدافند هوایی نیز از این قاعده مستثنی نبوده ، چــنانکه این نوع از سیستم های جــــنگ افــــزاری می بایست دارای قابلیت های پدافندی مناسبی باشند تا درمرحله آغازین تهاجم دشمن ، بتوانند ایمنی مناطق مسکونی ، مراکز ثقل سیاسی، نظامی و اقتصادی را از گزند بمباران و آسیب حفظ نمایند و با ایجاد لطمات عمده به پیکره و استخوان بندی قدرت هوایی دشمن ، باعث لغو ماموریت های تهاجمی وبه احتمال زیاد تغییر نتیجه جنگ شوند . بنابراین، به صورت طبیعی ،  نیروی هوایی مهاجم سعی خواهد نمود تا تهاجم خود را با انجام ماموریت های سرکوب پدافند هوایی آغاز نماید . برهمین اساس و بنا به تعریف وزارت دفاع ایالات متحده ، سرکوبی پدافند هوایی دشمن عبارتند از :
       
      " انجام هرگونه فعالیتی به منظور خنثی سازی ، نابود سازی و ایجاد اختلال موقت یا دائم در سامانه های پدافند هوایی زمین و دریاپایه دشمن بوسیله تجهیزات مخرب یا اخلالگرها "
       

       
       
      جنگنده / بمب افکن F-105G ، یکی از مهمترین جنگ افزارهای ارتش ایالات متحده برای مقابله با آتشبارهای سام ارتش ویتنام شمالی بشمارمی آمد .
       

       
      جنگنده / بمب افکن F-4G  در حال تیک آف از فرودگاهی در عربستان
      در حالی که برای اجرای ماموریت SEAD ، به مهمات متنوعی شامل مشکهای هوا به زمین ماوریک و مهمات ضد تشعشع شرایک و غلاف جنگ الکترونیک مجهز شده است .
       
       

       
       
      ارتش ایالات متحده برای ایجاد برتری هوایی بر فراز منطقه نبرد ، تاکید زیادی بر استفاده از اسکادارن های وایلد ویزل دارد .
      تصویر فوق یکفروند جنگنده / بمب افکن A-7E را بر روی عرشه فوقانی ناو هواپیمابر USS AMERICA نشان میدهد که برای اجرای عملیات بر علیه آتشبارهای دفاع هوایی لیبی (عملیات دره الدورادو ) آماده می شود . به نظر می رسد پرنده فوق برای اجرای این ماموریت به مهمات ضد رادار شرایک و مهمات هوابه زمین راک آی مارک II مجهز شده است .
       

       
       
      ارتش های اروپایی نیز پس از مشاهده تاثیر تسلیحات ضد رادار ، بسرعت خود را به قابلیت های ضد رادار مجهز نمودند .
      تصویر فوق یک فروند تورنادو ECR نیروی هوایی آلمان را که به مهمات ضدرادار هارم مجهز شده است را نشان میدهد
       

       
       
      مهمات ضد تشعشع AGM-88 HARM، جنگنده / بمب افکنF/A-18 C
       

       
       
      نیروی هوایی بریتانیا ، به شکل وسیعی از مهمات ضد رادار درسازمان رزم نیروی هوایی خود بهره می برد .
      تصویر فوق ، یک تیر موشک ضد تشعشع آلارم را بروی یکفروند جنگنده/ بمب افکن تورنادو GR4 نشان می دهد .
       

       
       
      در حال حاضر پرنده ویژه نیروی هوایی ارتش ایالات متحده برای اجرای ماموریتهای سرکوب پدافند هوایی ، جنگنده/بمب افکن F-16 CJ بشمار می آید .
       
      پرنده فوق ، یکفروند F-16 CJ بلاک 50 سری D است که برای اجرای ماموریت SEAD ، به طیف متنوعی از مهمات شامل ، AIM-120 آمرام ، AIM-9 M سایدویندر در جایگاه های دو وهشت  ، مهمات ضد رادار AGM-88 هارم در جایگاه های سه و هفت ، و برای هدفیابی به یک غلاف AN/ASQ-213 ، مسلح شده است .
      با این حال و براساس نظرات خلبانان شرکت کننده در جنگ ویتنام ، قابلیتهای تاندرچیف و فانتوم به مراتب افزون تر از این نمونه فالکون بشمار می آمد .
       
       
      نویسنده و مترجم : کارشناس ارشد جغرافیای سیاسی - MR9
      Military.ir Copyright
      تمامی حقوق برای انجمن میلیتاری محفوظ است
      منابع  :
      1- Davis, Larry and Menard, David, Republic F-105 Thunderchief
      2- Bill Siuru, Bill Holder-General Dynamics F-16 Fighting Falcon
      3-F-4 PHANTOM II IN ACTION
      4- "MODERN MILITARY AIRCRAFT "THUD"
      5- A-7 IN ACTION
      6- ویکی
      7- مطالعات شخصی اینجانب از منابع گوناگون
    • توسط MR9
      موقعیت قرارگاه مرکزی منافقین :
       
      در 90 کیلومتری شمال بغداد ،پس از عبور از شهر "الخالص" به "قرارگاه  اشرف" خواهید رسید.این پادگان با وسعت6 در 8کیلومتر مربع تا سال 1365 هجری شمسی تحت عنوان "معسگر الخالص الخاص" محل استقرار یکی از تیپ های گارد ریاست جمهوری صدام حسین بود.این پادگان از شمال به انبارهای بزرگ مهمات و تسلیحات و یک روستای کوچک عراقی،از شرق به یک فرودگاه متروکه،از جنوب شرق به روستای "شیخ شنیف" ، از جنوب به یک مرکز مرغداری و از غرب به جاده بغداد- کرکوک محدود شده است."اشرف بزرگ" 12*10 کیلومتر مربع است  که پادگان اشرف و زمین های اطراف آن را شامل می شود.
       
        
       
       
       
       
      پس از اخراج مسعود رجوی به عراق و ملاقات او با صدام حسین ، این پادگان بطور کامل تحویل گروهک منافقین  شد و  آنها پایگاه های خود در سلیمانیه و کرکوک را جمع آوری کرده و از سال 1366 هجری شمسی تحت عنوان به اصطلاح "ارتش آزادیبخش ملی " در این محل تجمع کنند.
      در کیلومتر 90 جاده قدیم بغداد-کرکوک انشعابی از قسمت شرقی، شما را به درب اصلی پادگان اشرف هدایت خواهد کرد.شمال و جنوب این جاده آسفالته و فرعی محل استقرار 2 گردان ارتش صدام حسین ،گروهان رادار،گروهان موشکی پدافند هوایی و مقر سازمان استخبارات صدام حسین است که در نزدیکی ورود به پادگان قرار دارد.از سال 1365 شمسی تا زمان سرنگونی صدام  حسین ،نقش این نیروها پدافند هوایی،حفاظت بیرونی و کنترل ورود و خروج به پادگان اشرف بود .
       
       
        
       
       
      مرصاد ، کمینگاه منافقین 
      ببرها وارد می شوند :
       
      اگر چه نیروی های مسلح جمهوری اسلامی ایران ( ارتش  جمهوری اسلامی ایران ، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی  ، بسیج و..)  در جریان عملیات مرصاد ، شکست سنگینی بر پیکره گروهک منافقین وارد آورد ، بازماندگان فرقه رجوی ، مجدداً نیروی های باقی مانده خود را در قرارگاه های  متعدد خود در عراق ، جمع آوری و با حمایت رژیم بعثی ، فعالیتهای خود را از سر گرفتند . اما بدنبال شکست مفتضحانه رژیم بعثی حاکم بر بغداد در مقابل تهاجم گسترده نیروهای ائتلاف به منظور بازپس گیری کویت در ماه مارس 1991 و بغرنج شدن وضعیت در این کشور که همراه با بروز تشنجات و حرکتهای مسلحانه در شمال و جنوب آن گردید ، باعث شد تا گروهک منافقین  با یک بن بست غیر قابل تصور مواجه گردد .
       
       

       
       
      به همین دلیل ، تروریستهای مسلح این گروهک ، دست به تحرکات جدیدی در داخل خاک ایران زده و در یکم آوریل 1991 ، با استفاده از شرایط حاد منطقه ، یکسری اقدامات مسلحانه تروریستی  در غرب ایران ، بویژه ارتفاعات استان کرمانشاه  را رقم زدند که موجبات به شهادت رسیدن صدها نفر از شهروندان کرد ساکن در این منطقه را فراهم آورد .
      بنابراین در پاسخ به شرارتهای این گروهک تروریستی ، در بامداد روز 5 آوریل ، نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران  با استفاده از 9 فروند جنگنده- بمب افکن F-4E ، جمعی پایگاه سوم شکاری (TFB-3)  یک ضربت اساسی را به پادگان اشرف که قرار گاه مرکزی این گروهک بشمار می رفت ، وارد آورد که درعمق 80 کیلومتری داخل خاک عراق و در 28 کیلومتری شمال شهر  خالص  قرار داشت . 5 دقیقه بعد از این حمله ، 9 فروند جنگنده- بمب افکن F-5E جمعی پایگاه چهارم شکاری (TFB-4) بقیه تاسیسات این قرار گاه را با مهمات سنگین مورد حمله قرار دادند که براساس اطلاعات منتشر شده ، تلفات گسترده ای را موجب گردید .
       

       
       
      با این حال ، در جریان این حمله غافلگیرانه  ، خدمه یکی از فانتوم های شرکت کننده ( سریال 6688-3) موفق به اجرای صحیح مانور POP-UP نگردید و هر دوخدمه مجبور به اجکت شده و توسط شبه نظامیان مستقر در منطقه  بازداشت و بسرعت به دولت عراق تحویل داده شدند
       
       

       
      بقایای فانتوم ساقط شده نیروی هوایی به سریال 6688-3
       
       
      در شمال عراق ، دولت ترکیه که سالهاست در حال جنگ غیر رسمی با شورشیان حزب کارگران کرد که به شکل محرمانه از حمایتهای اطلاعاتی و تسلیحاتی دولت وقت عراق بهره می برد ، قرار داشت ، به منظور سرکوب این شورشیان ، چندین عملیات رزمی را در امتداد مرز با ایران ، طراحی و اجرا نمود .
       

       
       
      در جریان این عملیات رزمی ، فانتوم های  نیروی هوایی ترکیه بارها و بارها حریم هوایی ایران را مورد تجاوز قرار داده و نقض نمودند و در این سو ، در موارد متعددی  ، رادار مراقبت منطقه ، هشدارهای لازم را به ترکها ارسال نمود ولی علی الظاهر نیروی هوایی ایران هرگز عملیات رهگیری را اجرا ننمود . این مساله  را می توان بدین دلیل تشریح نمود که  تایگرهای مستقر در پایگاه دوم شکاری ،اگر چه بسیار سریع تر از فانتوم های ترک بودند اما بدلیل اینکه  تیم های ضربتی نیروی هوایی ترکیه توسط جنگنده های F-16C این نیرو  اسکورت می شدند ، حضور تایگر عملاً بی اثر بشمار می رفت . به همین علت ، فرماندهی وقت نیروی هوایی ایران تصمیم گرفت تا سازمان رزم پایگاه دوم شکاری را با اعزام جنگنده های MIG-29 که به تازگی از اتحاد شوروی تحویل گرفته شده بودند ، تقویت نماید .
       
       

       
       
      اعزام فالکروم های تهرانی  ، اگر چه در ابتدا به شکل موقت به این پایگاه مامور شده بودند ، اما با تغییر شرایط ، این استقرار به شکل دائمی در آمد و اسکادران 22 تاکتیکی نیروی هوایی (TFS-22) با حضور میگ های روسی تشکیل گردید و از آن سو ، تمامی  تایگرهای موجود در این پایگاه (F-5E) به اسکادارن 21 تاکتیکی (TFS-21) انتقال یافتند .
       
      با فروکش کردن آتش جنگ در آسیای جنوب غربی ، شرایط تقریباً به حالت عادی بازگشت ، اما این آرامش زیاد بطول نیانجامید ، چرا که در سال 1994 ، گروهگ منافقین مجدداً با اعزام تیم های ترورویستی بداخل کشور ، به شکل منظم دست به تخریب ، ترور مردم عادی و شماری از مقامات ارشد نظامی و غیر نظامی  زدند .
       
       

      سپهبد شهید صیاد شیرازی 
       
       
      د رنتیجه نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران ، مجدداً ماموریت یافت تا حملات هوایی خود را علیه قرارگاه مرکزی این گروهک در داخل خاک عراق ، از سر بگیرد .
      این ماموریت کمتر شناخته شده ، توسط یکفروند جنگنده- بمب افکن F-5F و سه فروند جنگنده – بمب افکن F-5E جمعی پایگاه دوم شکاری در 9 نوامبر 1994 اجرا گردید . در این حمله جمعاً 16 تیر مهمات هوا به زمین مارک-82 به روی هدف حمل شد و پرنده های رزمی با موفقیت کامل و بدون خسارت جانبی ، ماموریت خود را به انجام رساندند .
       
       

       
       
      اما بدلیل اینکه این حمله غافلگیرانه  در داخل محدوده موسوم به منطقه پرواز ممنوع (NO FLY ZONE) شمال عراق که توسط ایالات متحده و بریتانیا حفاظت می گردید ، انجام شد ، به محض اطلاع از وقوع این حمله ، 20 فروند جنگنده  متحدین شامل  جنگنده – بمب افکن های F-16  و F-15 نیروی هوایی ایالات متحده به منظور رهگیری این دسته پروازی از پایگاه های خود واقع در خاک ترکیه به پرواز در آمدند که با توجه به پایان ماموریت دسته رزمی نیروی هوایی ایران ، برخوردی میان این دو پیش نیامد . 
       

       
       
       
      پی نوشت :
       
      1- پلان های رزمی ارائه شده در این تاپیک در سطح وب وجود ندارد و توسط مترجم طراحی شده است 
      2-  در این انجمن ، بیشتز از حماسه های گردان های تامکت و فانتوم گفته شده ، باشد که  این تاپیک گوشه ای از حماسه های تایگرهای مظلوم نیروی هوایی که تلفات قابل توجهی را هم در جنگ تحمیلی متحمل شده است ، بیان نماید .
       
       
       
      منبع : با اندکی تصرف ، IRANIAN TIGERS AT WAR  BY BABAK TAGHVAEE
       
       
        این مجموعه با صرف زمان ترجمه  شده است ،
      بنابراین ، هر گونه برداشت با ذکر منبع (MILITARY.IR) خواهد بود . 
      در غیر اینصورت ، برداشت کننده  ، عرفاً و شرعاً ، مسئول خواهد بود .
       
       مترجم : MR9      
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.