IRGCAF

علل ادامه جنگ بعد از فتح خرمشهر چه بود؟

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

[align=center]تصویر[/align]

ايران با افتخار از هشت سال جنگي كه بر او تحميل شد بيرون آمد، زيرا در جريان آن براي اولين بار در طول تاريخ معاصر اين سرزمين، حتي يك وجب نيز از خاك كشور جدا نشد.
دكتر مسعود اخوان كاظمي ، به بحث در خصوص شرايط موجود بعد از پيروزي انقلاب اسلامي و عوامل آغازين جنگ در سال 1359 پرداخت. وي، بررسي دقيق وضعيت روابط بين‌المللي جهان را در آن مقطع، نگاه به مسائل و وضعيت داخلي كشور و بررسي موضوع از منظر برخورد سازمان‌هاي بين‌المللي با موضوع جنگ عراق عليه ايران را براي روشن شدن بهتر بحث الزامي دانست و تصريح كرد:
جنگ عراق در زماني به ايران تحميل شد كه كشور در فضاي سال‌هاي اوليه‌ي انقلاب قرار داشت و با نابساماني‌هاي فراواني مواجه بود، كه در اين خصوص مي‌توان به مسائل و مشكلات كشور در مورد نظم داخلي (حركت‌هاي نيروهاي ضد انقلاب، تجزيه طلبان و شورش‌هاي منطقه‌اي) يا وضعيت نابسامان اقتصادي و عدم انسجام و وجود گسست در نيروهاي نظامي اشاره كرد.
وي گفت: براي هر انسان منصفي بر اساس منطق تمايل ايران براي شروع جنگ با كشور عراق قابل پذيرش و قبول نيست، زيرا با نگاه به شرايط آن روز ايران،مشخص خواهد شد كه ما در شرايطي نبوديم كه آغازگر جنگ باشيم و لذا جنگ بر ما تحميل شد. اين استاد علوم سياسي دانشگاه رازي كرمانشاه، خاطرنشان ساخت:
در شرايطي كه انقلاب اسلامي درصدد ترميم و اصلاح ساختار غلط گذشته‌ي كشور بود و تلاش‌هايي درصدد رفع مشكلات موجود در حال انجام داشت، رژيم بعثي عراق به سركردگي صدام با توجه به وجود ادعاهاي ارضي نسبت به ايران، فرصت را مناسب ديد و به صورت گسترده به خاك كشور ما حمله‌ور شد كه در اين ميان از حمايت كامل و بي‌نظير اكثر كشورهاي دنيا برخوردار بود و تمام اين كشورها حمايت بي‌دريغ خود را براي ريشه‌كن كردن نظام اسلامي انجام مي‌دادند كه حرف و ادعاي جديدي را در عرصه بين‌المللي مطرح كرده بود.
اخوان كاظمي، با اشاره به رشادت، دلاوري و ايثارگري جوانان در دفاع از كيان نظام جمهوري اسلامي در طول هشت سال دفاع مقدس، بر لزوم ارج نهادن به اقدامات صورت گرفته در اين دوران تاكيد و خاطرنشان كرد: ارزش، اهميت و جايگاه حماسه‌آفريني جوانان اين مرز بوم در آينده و براي نسل‌هاي بعد بهتر قابل درك خواهد بود و با گذشت زمان اهميت آن بيشتر مشخص خواهد شد.
وي، با بيان اين مطلب كه بازگو كردن ابعاد ناگفته‌ي جنگ از وظايف متوليان و مسئولين فرهنگي كشور است، اظهار داشت: ظهور انقلاب اسلامي با رهبري بي‌بدليل امام راحل از سوي قدرت‌هاي جهاني به حدي مهم بود كه هيچگاه ايدئولوژي آن را در حد يك شعار ندانستند و نسبت به آن احساس خطر كردند.
اين استاد دانشگاه، با اذعان به اين كه ظهور انقلاب اسلامي داراي اثرات جدي براي نظام بين‌الملل و باعث به چالش كشيده شدن نظام بين‌الملل در آن مقطع زماني گرديد، افزود: اين احساس خطر از سوي قدرت‌هاي جهاني آن‌قدر جدي بود كه براي اولين بار بعد از جنگ دوم جهاني آمريكا و شوروي كه در جنگ سرد به سر مي‌بردند در كنار هم قرار گرفته و به حمايت از حكومت عراق عليه ايران پرداختند.
اخوان كاظمي گفت: ايران در جنگ با عراق در حالي كه از لحاظ امكانات، شرايط نظامي و تسليحات در وضعيت مناسبي قرار نداشت، از سوي بسياري از كشورها نيز مورد تحريم واقع شده بود و از طرف ديگر عراق به عنوان طرف ما در جنگ در وضعيتي كاملا متفاوت نسبت به ايران قرار داشت.
وي افزود: علي‌رغم برابر نبودن ايران با عراق در بسياري از جهات و زمينه‌ها، جوانان فداكار و غيور اين مرز و بوم بعد از شروع جنگ مشتاقانه به ميادين نبرد شتافتند و در هجوم مردم به جبهه‌ها در راستاي دفاع از كشور مي‌توان مشروعيت نظام را ارزيابي كرد، چرا كه در تهاجم يك قدرت خارجي به كشور مي‌توان نسبت به حضور مردم در دفاع از ميهن، مشروعيت نظام سياسي را مورد ارزيابي قرار داد.
اخوان كاظمي، در پاسخ به سوالي در خصوص چرايي ادامه‌ي جنگ بعد از فتح خرمشهر؛ اعلام آتش‌بس، عقب‌نشيني نيروها به مرزهاي بين‌المللي، پرداخت غرامت و تعيين متجاوز را از اصلي‌ترين شروط برقراري صلح بين دو كشور دانست و تصريح كرد:
در سال 61 هيچ يك از موارد فوق محقق نشده بود، زيرا نيروهاي عراقي در مناطق مختلف هنوز در خاك ايران بودند و بازگشتي صورت نگرفته و متجاوز از سوي سازمان ملل تعيين نشده بود و تنها نماينده‌اي از كشور عربستان به طور غير رسمي و غيرقابل استناد اعلام كرد كه غرامت ايران را خواهد پرداخت.
وي ادامه داد: در آن زمان جاي انجام صلح نبود و اگر صلحي صورت مي‌گرفت، امروز شما حق داشتيد از نسل اول انقلاب انتقاد كنيد كه چرا در شرايطي كه در موضع قدرت قرار داشتند به صلح تن دادند.
اين استاد دانشگاه خاطرنشان كرد: ايران با افتخار از هشت سال جنگي كه بر او تحميل شد بيرون آمد، زيرا در جريان آن براي اولين بار در طول تاريخ معاصر اين سرزمين در جريان جنگ حتي يك وجب نيز از خاك ما جدا نشد و اين افتخار بزرگي است كه براي ما باقي خواهد ماند و نسل‌هاي آينده نيز بايد قدردان رزمندگان دوران دفاع مقدس باشند.
وي، با تاكيد بر لزوم پاسداشت اقدامات و دلاورمردي‌هاي انجام شده در اين دوران از سوي رزمندگان و سرداران جنگ، ابراز اميدواري كرد كه نسل جديد همچنان در حفظ روحيه‌ي افتخار، شجاعت و شهامت كوشا بوده و در آزموني كه وي از آن به عنوان «آزمون انرژي هسته‌يي» ياد كرد، سرفراز برون آيد.

Sajed.ir

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دليل اصلي ادامه ي جنگ سر گرم كردن مردم و غارت اموال كشور!!

arash_slayer:کاربر گرامی لطفا از فرستادن پست های سیاسی و توهین امیز در این انجمن جدا خود داری کنید :|

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

دليل اصلي ادامه ي جنگ سر گرم كردن مردم و غارت اموال كشور!!

دليل بسيار منطقي و كارشناسي‌شده‌اي بود دوست عزيز.
صدا و سيما٬ در به در به دنبال يه كارشناس خبره مي‌گرده.
نمي‌خواين از اين فرصت٬ استفاده كنين؟ :| :|

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

دليل اصلي ادامه ي جنگ سر گرم كردن مردم و غارت اموال كشور!!

دليل بسيار منطقي و كارشناسي‌شده‌اي بود دوست عزيز.
صدا و سيما٬ در به در به دنبال يه كارشناس خبره مي‌گرده.
نمي‌خواين از اين فرصت٬ استفاده كنين؟ icon_cheesygrin :|

با اين همه سانسوري كه صدا و سيما داره هيچ كارشناسي نمي تونه و جرات نميكنه خيانتهاي جمهوري اسلامي رو برملا كنه icon_cheesygrin
باور نميكنيد احتمال زياد خواهيد ديد كه همين جمله هم ويرايش يا حذف ميشود :|

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

دليل اصلي ادامه ي جنگ سر گرم كردن مردم و غارت اموال كشور!!

دليل بسيار منطقي و كارشناسي‌شده‌اي بود دوست عزيز.
صدا و سيما٬ در به در به دنبال يه كارشناس خبره مي‌گرده.
نمي‌خواين از اين فرصت٬ استفاده كنين؟ :D :|

با اين همه سانسوري كه صدا و سيما داره هيچ كارشناسي نمي تونه و جرات نميكنه خيانتهاي جمهوري اسلامي رو برملا كنه :|
باور نميكنيد احتمال زياد خواهيد ديد كه همين جمله هم ويرايش يا حذف ميشودrin

اين سايت چه ربطي به صدا و سيما داره!!!!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟ icon_cheesygrin icon_cheesygrin

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
خوب دوستان. لطفاً از موضوع مطروحه، فاصله نگيرين و تاپيك‌هاي سايت رو به مكاني براي عقده‌گشايي‌هاي سياسي و تاريخي خود، تبديل نكنين! اگه در اين راستا، مطلب قابل استناد، منطقي و مستدلي دارين، بفرمايين. در غير اينصورت، بهتره اين حرف‌هاي دوست‌داشتني و شيرين خودتون رو به وبلاگ‌هايي كه ما شاء الله هر روز، مثل قارچ رشد مي‌كنه و پره از اين صحبت‌ها، منتقل بفرمايين تا بقيه‌ي جهانيان هم از صحبت‌هاي شما، استفاده‌ي لازم رو ببرن. قوانين اوليه‌ي سايت رو نگاه بفرمايين : اين يك سايت مرتبط به مسائل نظامي‌ است. لطفاً از هرگونه بحث سياسي در آن، پرهيز بفرماييد! درصورت ادامه‌، ناچار به حذف پست‌هاي اضافي خواهم بود. اميدوارم الان نفرمايين : «ديدين گفتم! الان مياد پستامو پاك مي‌كنه :| !»

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
فتح خرمشهر و عدم پایان جنگ ویرانگر

از نظر نظامی، اجرای چهار عملیات بسیار سنگین ولی کاملن موفق طی 8 ماه قبل از فتح خرمشهر، نشان دهندهء تجدید قوای نظامی ایران بود. از بعد سیاسی، در واقع عراق با از دست دادن خرمشهر، تکیه گاهش را برای مذاکرهء صلح از دست داد. ایران در وضعیت جدید و با توجه به موقعیت برتر سیاسی و نظامی، سه راه حل فراروی خود داشت:

1) آغاز مذاکره با رزیم عراق که لازمهء آن، اعطای امتیاز به ایران به دلیل موقعیت برتر نظامی بود.

2) ترک مخاصمه، بدون اتمام رسمی جنگ؛ که در این صورت، قوای نظامی ایران می بایست در حالت نه جنگ و نه صلح در مرزها مستقر بمانند.

3) صلحی شرافتمندانه که متضمن حقوق پایمال شدهء ایران باشد.

4) ادامهء جنگ به دلیل وضعیت خفت باری که از ارتش عراق در خرمشهر مشاهده شد و فتح بغداد و آزادی کربلا و کوبیدن بر طبل شعار راه قدس از کربلا می گذرد.

موقعیت برتر نظامی ایران و پیروزی های پی در پی، در ایجاد اعتماد لازم برای پیروزی های بعدی بر عراق، تاثیر به سزایی در تصمیم گیری بر ادامهء جنگ در داخل خاک عراق، داشت. (پس از فتح خرمشهر و عقب نشینی عراق)

ورود به داخل خاک عراق، حاصل نگرانی و بی اعتمادی مقامات جمهوری اسلامی به سیاستهای مجامع بین المللی در مورد پایان جنگ بود. بدین ترتیب علیرغم میل باطنی آیت ا... خمینی بر عدم ورود به خاک عراق، با پافشاری فرماندهان ارشد سپاه پاسداران و البته مخالفت برخی فرماندهان ارشد ارتش، نظیر زنده یاد ناخدا افضلی، آیت الله خمینی به ادامهء جنگ در داخل خاک عراق متقاعد شدند و بدین ترتیب، جنگ ویرانگر، شش سال دیگر، بی حاصل و با تلفات و خسارات بسیار سنگین ادامه یافت. طی شش سال بعد، هیچ نتیجه ای عاید ایران نشد و برخی موفقیتهای مقطعی نظیر فتح فاو و یا پیشروی در شرق بصره نیز همگی در سال آخر جنگ با تلفات و خسارات بسیار زیاد، از دست رفتند. (عدم رضایت آیت ا... خمینی جهت ورود به خاک عراق، براساس دست نوشتهء سردار غلام علی رشید بدست آمده است.)

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با اجازه‌ي شما، نظرات فرمانده‌ي وقت سپاه پاسداران، دكتر محسن رضايي (كه تو مصاحبه با سايت شريف نيوز عنوان شده) رو قرار مي‌دم.
-----------------------------------------------------------------


* نظراتی مطرح می‌شود مبنی بر اینكه امام عقیده داشتند كه بعد از فتح خرمشهر وارد خاك عراق نشویم و پشت مرزها به دفاع بپردازیم. برای این نظر هم سه دلیل مطرح می‌شد. یكی اینكه اگر وارد خاك عراق شویم مردم عراق به دلیل تعصب فراوان خود بیشتر می‌جنگند. دوم اینكه شیوخ منطقه بیشتر از عراق حمایت خواهند كرد و سوم اینكه دنیا رسمی‌تر ما را تحت فشار قرار خواهد داد. اما پس از طرح نظرات كارشناسان نظامی امام می‌پذیرند كه وارد خاك عراق شویم. چه شد كه ایران تصمیم گرفت هم جنگ را ادامه دهد و هم وارد خاك عراق شود؟

رضایی: امام با ادامه جنگ مخالف نبود. امام هیچ‌گاه نگفت كه سر مرزها بمانید و وارد خاك عراق نشوید. این مساله به عنوان یك پرسش برای ایشان مطرح بود. امام می‌گفتند با توجه با اینكه دلایلی وجود دارد چرا شما سر مرز نمی‌مانید؟ این بحث پیش آمد كه آیا بر سر مرزها بمانیم و بجنگیم یا وارد خاك عراق شویم و به نبرد ادامه دهیم؟ در جلسه مشتركی كه ما نظامی‌ها و سیاسیون با حضرت امام داشتیم نظراتمان را برای امام (ره) بیان كردیم.


* سیاسیون چه كسانی بودند؟

رضایی: مقام معظم رهبری، آقای هاشمی رفسنجانی، آقای میرحسین موسوی، آقای موسوی اردبیلی و دكتر ولایتی و حاج احمد آقا معمولا در جلسات حضور داشتند. نظر تمام سیاسیون این بود كه جنگ نباید به مرز متوقف شود. ابتدا آقای هاشمی به نمایندگی سیاسیون سخن گفت و عنوان كرد كه نباید بر سر مرزها بمانیم. استدلال این بود كه اگر بخواهیم جنگ را تمام كنیم باید یك اهرم فشار داشته باشیم كه به وسیله آن بتوانیم در میز مذاكره آبرومندانه جنگ را تمام كنیم و به حقوقمان برسیم. ضمن آنكه هنوز مناطقی چون مهران، نفت‌شهر، میمك و ارتفاعات مسلط به قصر شیرین در تصرف نیروهای بعثی بود كه الزام پیش‌روی به خاك عراق را دو چندان می‌كرد. بعد از آن امام رو به نظامی‌ها كرد و فرمود نظر شما چیست؟ مرحوم ظهیرنژاد (رییس ستاد مشترك ارتش) پاسخ داد: ما اگر بر سر مرزها باقی بمانیم و آتش‌بس شود آن‌گاه باید نیروهای وسیعی را بر سر مرزها نگهداریم ولی اگر به خاك عراق پیش‌روی كنیم و خود را به پشت اروند برسانیم آنجا با یك نیروی كم ولی مطمئن می‌توانیم از حمله مجدد ارتش عراق جلوگیری و آنها را زمین‌گیر كنیم و به آسانی از مرزها دفاع كنیم. بعد از سخنان مرحوم ظهیرنژاد امام رو به من كرد و گفت: نظر شما چیست؟ من هم گفتم با نظرات مطرح شده موافقم. مرز جنوبی ایران قابل دفاع نیست.

امام در پایان جلسه فرمودند راجع به این پیشنهاد فكر می‌كنم و پاسخ می‌دهم. امام پیش‌روی به خاك عراق را تایید كردند و فرمودند چند نكته را توجه داشته باشید یكی اینكه صریحا اعلام كنید كه ما چشم طمع به خاك عراق نداریم ثانیا با مردم عراق كاری نداشته باشید به طوری كه مردم بفهمند شما با ارتش عراق درگیر هستید نه با مردم عراق، ثالثا كاری كنید كه افكار عمومی ما را متجاوز قلمداد نكنند!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ادامه ندادن جنگ حماقت بود. چرا كه : 1- هنوز بخشي از خاك ايران، در دست عراق بود. اگه اون زمان، ايران آتش‌بس رو مي‌پذيرفت، حالا بايد براي بدست آوردن سرزميني كه به خود ما تعلق داشت، سال‌ها با بعثي‌ها مذاكره كرده و جلسه مي‌ذاشتيم كه شايد خداي نكرده، اونا دلشون به رحم بياد و اون رو به ما برگردونن! 2- مجامع صالح و عزيز بين‌الملل كه تازه سه سال پس از جنگ، يادشون افتاد كه بين ايران و عراق جنگ شده، مشخص بود كه پس از آتش‌بس، طرف كي رو مي‌گيرن! ضمن اينكه آتش‌بس، ايران رو آماده براي نبرد نگه مي‌داشت و ناامني‌ها، ادامه پيدا مي‌كرد! 3- طرف متخاصم در جنگ، مشخص نشده بود. حتي بحثي از غرامت هم نبود! درحالي كه قاعدتاً بايد عراق به عنوان طرف متخاصم، اعلام و وادار به پرداخت غرامت مي‌شد. 4- هيچ تضميني وجود نداشت كه عراق، مجدداً وارد جنگ نشود. حتي خود صدام، در ديدار با كنت دومارانش فرانسوي، اعلام كرده بود كه درصورت پذيرش طرف ايراني، قصد ترميم و تجهيز مجدد ارتش و اينبار، ويراني ايران را دارم! 5- ايران، اهرم فشاري براي مذاكره با طرف عراقي نداشت! مسلماً در اين شرايط، هيچ چيز به ايراني‌ها نمي‌رسيد! 6- شعار «راه قدس، از كربلا مي‌گذرد»، براي بعد از اين جريان و سر ماجراي جنگ ايران با اسرائيل (توسط لشكر 27 محمد رسول‌الله (ص) ) بود! محض اطلاع، عرض كردم كه حداقل اين دليل رو از صحبت‌هاتون حذف كنين كه حرفاتون ايراد ديگه‌اي نداشته باشه. 7- ارتش عراق، آنقدر وضع بدي داشت كه ادامه‌ي جنگ، بدون كمك مستقيم ايالات متحده و فرانسه، علناً غيرممكن بود! (در عمليات رمضان كه چندي بعد برگزار شد، همين آقاي كنت دومارانش، وزير اطلاعات وقت فرانسه، در جبهه حضور داشت!). عراق، براي جلوگيري از حمله‌ي ايران به سمت بغداد، گارد رياست جمهوري رو مسئول امنيت بغداد كرد و دور بغداد، خندق كنده شد! پس دليلي نداشت كه از موضع ضعف با عراق برخورد كنيم! همچين ارتشي، هنوز چند نقطه از ايران رو در اختيار داشت! پس علي‌الظاهر قدرت دست اون‌ها بود نه ما. ضمن اينكه مذاكرات صلح، از نظر سياسي به جايي نرسيد و ايران، مجبور به ادامه‌ي جنگ شد!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
و اما مضرات ادامه جنگ : 1- تمامی زیرساخت های اقتصادی و زیر بنایی کشور از بین رفتند بطوری که بعد از 8 سال قادر به تامین حتی مایحتاج اولیه غذایی مردم هم نبودیم. 2- در طول سالهای جنگ عملا رشد اقتصادی کشور بسیار پایین بود و درصد بسیار بالایی از بودجه ناچیز کشور که ناشی از درآمدهای نفتی بود به جنگ اختصاص یافت. 3- دانشگاهها ، مراکز آموزشی و تحقیقاتی عملا فلج بودند یا کارآمدی خود را نداشتند. در نتیجه بیشتر از 8 سال از تمام دنیا در زمینه پیشرفت های علمی عقب ماندیم که خود عواقب بسیاری برای ما در بر داشت. 4- بهترین و مخلص ترین جوانان این کشور در اثر ادامه جنگ شهید شدند و کشوری که تازه انقلاب کرده بود نیروی انسانی خود را که می توانست به نحو دیگری از آن استفاده کند از دست داد.حالا اینهمه خانواده که بی سرپرست بودند و کودکانی که یتیم شدند بماند. 5- کلی معضل اجتماعی و مشکلات روانی که پیامد مستقیم جنگ است . البته من برای ادامه جنگ تا بازپس گیری تمام خاک ایران موافق بودم ولی ادامه جنگ از آن لحظه و ورود به خاک عراق با شعار "جنگ جنگ تا رفع فتنه از جهان" و امثال این ها نتیجه اش نوشیدن جام زهر و قبول قطعنامه 598 بعد از بر باد رفتن سرمایه های کشور بود.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

و اما مضرات ادامه جنگ :

1- تمامی زیرساخت های اقتصادی و زیر بنایی کشور از بین رفتند بطوری که بعد از 8 سال قادر به تامین حتی مایحتاج اولیه غذایی مردم هم نبودیم.

2- در طول سالهای جنگ عملا رشد اقتصادی کشور بسیار پایین بود و درصد بسیار بالایی از بودجه ناچیز کشور که ناشی از درآمدهای نفتی بود به جنگ اختصاص یافت.

3- دانشگاهها ، مراکز آموزشی و تحقیقاتی عملا فلج بودند یا کارآمدی خود را نداشتند. در نتیجه بیشتر از 8 سال از تمام دنیا در زمینه پیشرفت های علمی عقب ماندیم که خود عواقب بسیاری برای ما در بر داشت.

4- بهترین و مخلص ترین جوانان این کشور در اثر ادامه جنگ شهید شدند و کشوری که تازه انقلاب کرده بود نیروی انسانی خود را که می توانست به نحو دیگری از آن استفاده کند از دست داد.حالا اینهمه خانواده که بی سرپرست بودند و کودکانی که یتیم شدند بماند.

5- کلی معضل اجتماعی و مشکلات روانی که پیامد مستقیم جنگ است .

البته من برای ادامه جنگ تا بازپس گیری تمام خاک ایران موافق بودم ولی ادامه جنگ از آن لحظه و ورود به خاک عراق با شعار "جنگ جنگ تا رفع فتنه از جهان" و امثال این ها نتیجه اش نوشیدن جام زهر و قبول قطعنامه 598 بعد از بر باد رفتن سرمایه های کشور بود.

خوب دوست عزيز. جنگ بود. تو جنگ كه حلوا خيرات نمي‌كردن!
ايران كه علاقه‌اي به جنگ نداشت. اين جنگ، به ايران تحميل شد و تا آخرين روز هم همين وضعيت بود.
شما مي‌فرمايين كه براي ادامه جنگ تا بازپس گيري تمام خاك ايران، موافقيد ولي بعد از اون نه! يعني فكر مي‌كنين اگه ايران بقيه‌ي جاها رو مي‌گرفت، عراق هم سريع بي‌خيال مي‌شد؟ يا اينكه عراق از اشغال و تهاجم باز مي‌ايستاد تا ايران بقيه‌ي جاها رو از چنگش خارج كنه؟
ورود به خاك عراق، به دلايلي بود كه عرض شد و در اون زمان، خاك ايران، هنوز دست عراق بود. ضمن اينكه ورود به عراق، براي ايجاد اهرم فشار، براي پذيرش صلح بود! ولي عملاً مذاكرات به نتيجه‌اي نرسيد. اين ديگه تقصير ايران نبود! مي‌خواستين ايران با عراق، يكجانبه آتش‌بس اعلام كنه؟!!
جنگ، جنگ، تا رفع كل فتنه، در برابر شعار «جنگ، جنگ، تا يك پيروزي»، شعار سپاه بود و به اين دليل كه اون‌ها مي‌ديدن كه عراق، تازه داره مجهز مي‌شه. تازه داره موج جديدي از تسليحات و نفرات، به جبهه‌ي عراق سرازير مي‌شه. مشخص بود كه عراق، علاقه‌اي به صلح نداره و اين ادعاي آتش‌بس موقت، فقط براي تقويت ارتش بعث هست!
يه سر به كتاب «جنگ جهاني چهارم، ديپلماسي و جاسوسي در عصر خشونت» بزنين. ببينين كه در اون‌جا، طرح صلح عراق، به چه ترتيب بود! ببينين كه همين آقاي كنت دومارانش، رئيس سازمان اطلاعاتي و جاسوسي فرانسه بزنين و از طرح صلح ايشون و همچنين وضعيتي كه بعد از اون، درصورت پذيرش براي ايران بوجود مي‌اومد، آگاه بشين!
ايران، مغز خر نخورده بود كه بخواد همين‌طور الكي جنگ رو اداره كنه. ضمن اينكه اگه تسليحات، مثل بارون براي عراق نازل مي‌شد، ايران براي خريد يه سري كلاش ساده، بايد با كلي واسطه و از بازار سياه اسلحه، چندين برابر گرون‌تر خريداري كنه! پس هيچ‌كس اينقدر احمق نبود كه بخواد 8 سال بجنگه!
يادمون نره! اين جنگ، به ايران تحميل شد! ايران، چاره‌اي جز ادامه‌ي جنگ نداشت.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ايران، مغز خر نخورده بود كه بخواد همين‌طور الكي جنگ رو اداره كنه. ضمن اينكه اگه تسليحات، مثل بارون براي عراق نازل مي‌شد، ايران براي خريد يه سري كلاش ساده، بايد با كلي واسطه و از بازار سياه اسلحه، چندين برابر گرون‌تر خريداري كنه! پس هيچ‌كس اينقدر احمق نبود كه بخواد 8 سال بجنگه!
يادمون نره! اين جنگ، به ايران تحميل شد! ايران، چاره‌اي جز ادامه‌ي جنگ نداشت.


اتفاقن خورده بود! ادامهء جنگ بر پايهء اين دليل كه ارتش بعث عراق در فرصت آتش بس اقدام به بازسازي و سپس حمله به ايران مي كند كاملن واهي بود.
ما در تير سال 67 در چه وضعيتي بوديم كه مجبور شديم قطعنامهء 598 را قبول كنيم؟ عراق در سال 1367 داراي 5500 دستگاه تانك، 714 فروند هواپيماي پيشرفته نظير ميگ29 و سوخوي24 و توپولوف22، ششصد دستگاه سامانهء پرتابگر موشكهاي سام، ده هزار دستگاه توپ ضدهوايي در انواع مختلف، شبكهء راداري پيشرفته و به هم پيوسته شده، رادار پرنده (آواكس) و حداقل 2 ميليون سرباز آموزش ديده بود كه با كمكهاي بي دريغ كشورهاي دوست و برادر و مسلمان! كويت و عربستان مشكلي براي ادامهء جنگ و حتا فتح تهران نيز نداشتند!

اما چرا نكردند؟ ما قوي بوديم و با ايثار و شجاعت و امدادهاي غيبي و شعار الله اكبر،‌ پيشروي ارتش بسيار مسلح و آمادهء سال 67 عراق را گرفتيم؟ خير. خود آنها تمايل به جنگ نداشتند.

يكي از فرماندهان نيروي هوايي اين طور مي گفت كه ما در تير ماه 1367 تنها داراي 12 فانتوم عملياتي بوديم و تعداد تامكتهاي عملياتي نيز 1 يا 2 فروند بود. دليل؟ واضح است، زيرا پرواز 13 ساعته و انجام سه يا چهار بار سوختگيري هوايي، نشان دهندهء نداشتن هواپيماي جايگزين است!

تانك؟ چه تانكي؟ چيفتن يا ام60 و اسكورپيون هاي خريداري شده در 30 سال قبل؟ قطعات يدكي؟ تمام شده بودند و يا بسيار اندك بودند. لامپ مخصوص سايت هاي راداري هاوك؟ در دسترس نبود به طوري كه يك لامپ سالم را با هواپيما از تهران به خارك مي بردند و چند ساعت بعد دوباره آن را بر مي گرداندند زيرا لامپ دوم سالمي وجود نداشت!

فونيكس؟ هيچكدام باطري حرارتي مخصوص نداشتند به طوري كه آيت الله هاشمي رفسنجاني در خاطرات خود، از خريد تنها 10 عدد باطري فونيكس به قيمت گزاف هر عدد 10 هزار دلار را عملي موفقيت آميز مي داند!

صدام اگر اراده مي كرد، در همان عمليات گروهك مجاهدين، قادر بود به راحتي تا همدان و حتا تهران نيز پيشروي كند.

چرا عاقل كند كاري كه پشيماني به بار آورد؟ چرا بايد در اوج ضعف تن به آتش بس داد؟ آيا شرايط جبهه ها در سال 67 خيلي ايده آل تر از خرداد 61 بودند؟!

آيا با ضعف شديد نيروهاي مسلح ما در سال 67، چرا صدام نخواست كه عمليات بزرگي را جهت تصرف شهرهاي مهمي نظير اهواز يا همدان اجرا كند؟ جواب: چون قصد ادامهء جنگ ويرانگري كه اقتصاد عراق را ضعيف كرده بود نداشت.

تحليل گران و مغزهايي متفكر و نايابي كه تحليل مي كردند بعد از فتح خرمشهر بايد وارد خاك عراق شد كجايند؟ عمليات بدرُ، والفجر مقدماتي، خيبرِ، والفجر8 (فاو)، كربلاي5 (شرق بصره) و . . . چه شدند؟ هيچ! دهها هزار شهيد و هيچ. ميلياردها دلار هزينه و خسارت و بازهم هيچ.

!!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
جالبه. من نمي‌دونم شما چرا اينقدر عاشق ايرانين كه هميشه ما رو تو ضعيف‌ترين حالت و پست‌‌ترين رفتار و دشمن‌مون رو تو قوي‌ترين حالت ممكن و انساني‌ترين رفتار، در نظر مي‌گيرين!!
كي؟ صدام؟‌ :| صدام نمي‌خواست جنگ رو ادامه بده؟ :| حرف جالبي بود. بيايد يه بار ديگه، روزهاي پاياني جنگ رو با هم بررسي كنيم.

---------------------------------------------------------------------------

در روز 27 تير 1367، ايران اعلام مي‌كنه كه قطعنامه‌ي 598 رو (كه تقريباً يك سال پيش، در تاريخ 29 تير 1366 در سازمان ملل به تصويب رسيد!) مي‌پذيره. همون موقع، ارتش صلح‌دوست و ضدجنگ عراق، احتمالاً به منظور ايجاد دموكراسي در ايران، از دو جبهه‌ي غرب و جنوب، حمله‌ي سنگيني رو آغاز مي‌كنن كه حتي از ابتداي جنگ، اين حجم حمله ديده نشده بود! عراق فكر مي‌كرد كه كار نيروي نظامي ايران رو ساخته! البته چندان اشتباه هم نمي‌كرد. مشكلات فراووني ايران داشت. اما ...! اجازه بدين اينجا رو به نقل از كتاب «آغاز تا پايان» (از صفحه‌ي 208 تا 210) خدمتتون عرض كنم كه يه وقت فكر نكنين دارم از خودم حرف مي‌زنم!

... وضعيت بسيار حساسي بود. خرمشهر يك بار ديگر در پايان جنگ در آستانه‌ِ سقوط قرار داشت ... امام خميني (ره) توسط فرزندشان (حاج احمد آقا) پيامي را براي سپاه - تنها سازمان حاضر در صحنه - ارسال فرمود. در پيام مزبور آمده بود :‌«اينجا نقطه حياتي كفر و اسلام است، يعني نقطه شكست و پيروزي، يا اسلام يا كفر و بايد متر به متر بجنگيد و هيچ‌چيزي از هيچ‌كس پذيرفته نيست. اينجا نقطه‌اي است كه يا موجب مي‌شود سپاه حيات پيدا كند دوباره در كشور يا براي هميشه سپاه يك سپاه ذليل و مرده بشود.»
...بعدها سرهنگ «احمد زبيدي» افسر سابق ارتش عراق، طي مقاله‌اي در روزنامه لبناني «السفير» اقدام صدام در حمله مجدد به سمت خرمشهر را يك «اشتباه استراتژيك» ناميد و نوشت :
در موقعيتي كه ايران از كمبود نيرو رنج مي‌برد و ابتكار عمل در اختيار رهبري عراق بود، پيشروي نيروهاي عراقي به سمت خوزستان منجر به خروش ملي و ايجاد شور و شوق وطن‌خواهانه در ميان مردم ايران شد. همين نيروها طي يك هفته درگيري تلفات و خسارات سنگيني در محور جنوب - به ويژه شلمچه ايران - بر نيروهاي عراقي وارد ساختند و در اين منطقه، 18 تيپ زرهي و مكانيزه كه اصل قدرت عراق را تشكيل مي‌دادند، مورد تهاجم نيروهاي داوطلب ايراني قرار گرفتند و با عقب نشيني شتاب‌زده خود، تا حدود زيادي منهدم شدند.

اما پس از مقاومت ايراني‌ها و دفع حملات عراق بود كه منافقين حمله‌ي جديدي رو شروع كردند. از همان كتاب، ماجرا رو ادامه مي‌دم :

... هنوز در جنوب ارتش عراق به طور كامل تا خط مرزي عقب زده نشده بود كه مقارن ساعت 30 : 14 روز سوم مرداد 1367، منافقين هجوم مشترك خود را با ارتش عراق از طريق «سرپل ذهاب» به طرف شهر «كرند» آغاز كردند. منافقين عمليات خود را با هدف براندازي آغاز كردند، با اين تصور كه اوضاع بين‌المللي كاملاً به زيان ايران است و اوضاع داخلي كشور نيز به دليل تحولات نظامي و پذيرش قطعنامه 598 آسيب‌پذير شده. به همين دلايل، منافقين مي‌پنداشتند با يك ضربه و شوك نظام جمهوري اسلامي را فرو خواهند ريخت و اين تنها فرصتي است كه در اختيار دارند. «مسعود رجوي» طي تحليلي گفته بود : نبايد اين فرصت تاريخي را از دست بدهيم. بايد حمله كنيم و در شرايطي كه رژيم نيروي جنگي ندارد، كار را تمام كنيم! «مريم رجوي» نيز در جمع نيروهاي حمله كننده گفته بود : «وقتي از جبهه برويم، آن طرف‌تر كسي نيست كه جلوي ما را بگيرد.» در همين نشست، سركرده‌ي منافقين در پاسخ به سوالات حاضرين مي‌گويد : «جمع‌بندي نهايي در ميدان آزادي!»
منافقين طرح خود را در يك نشست 24 ساعته آماده كردند و نام عمليات را «فروغ جاويدان» گذاشتند...

حالا من درست نفهميدم كه اين ارتش انسان‌دوست و صلح‌طلب عراقي، چطوري به ايران حمله كردند كه همه فهميدند جز حضرت عالي! البته شايد ديگه به جنگ عادت كرده بودين و اين حملات رو يه امر روزمره مي‌دونستين. به همين خاطرم احساس كردين كه صدام، ديگه نيازي به جنگيدن نداشت!

---------------------------------------------------------------------------

اما درمورد آمار عجيب و غريب شما كه فكر كنم الهام شده از طرف خدا بوده، بايد اين آمار رو ارائه كنم.
نشريه‌ي «اسپرسو» چاپ ايتاليا، در آوريل 1988 (ارديبهشت 1367) موازنه‌ي توان نظامي ايران و عراق رو اينطور عنوان مي‌كنه (آمار سمت راست، متعلق به ايران و آمار سمت چپ، متعلق به عراق هست) :
منظور از ارتش، تمام توان نظامي موجود هست، چه گاردهاي رياست جمهوري و چه ساير موارد، مثل خود سپاه ايران) :

ارتش : 655.000 نفر / 800.000 نفر

تانك : 1.050 دستگاه / 7.000 دستگاه

توپخانه : 600 قبضه / 5.600 قبضه

هواپيما : 200 فروند / 500 فروند


البته شايد هم اين نشريه‌ي درپيت و زرد، از ايران پول گرفته بود كه همچين آماري رو (بدون هماهنگي با شخص شما) اعلام كنه.

---------------------------------------------------------------------------

اينجا رو بخونين. بد نيست. از مجله «سياست دفاعي» (شماره چهارم، صفحات 203 و 206) هست :

... نيروهاي مسلح ارتش عراق در نتيجه فروش عظيم تسليحاتي توسط اتحاد شوروي و قدرت‌هاي غربي، در مدتي كمتر از دو سال، سيستم‌هاي تسليحاتي خود را به بيشتر از 40% افزايش دادند. در آستانه بازپس‌گيري «فاو» در آوريل 1988 (ارديبهشت 1367) ارتش عراق حدود 5.000 تانك، 4.500 نفربر زرهي، 5.500 عراده توپ، 420 فروند هلي‌كوپتر و 720 فروند هواپيماي جنگنده و بمب‌افكن آماده براي عمليات در اختيار داشت. اين خيل عظيم سيستم‌هاي تسليحاتي با حداقل 300 فروند موشك زمين به زمين اسكاد تجديد ساختار شده توسط آلمان‌ها و مقادير زيادي مهمات شيميايي توليد شده به اتكاي فن‌آوري صادراتي آمريكايي - اروپايي تكميل مي‌شد. حكومت بغداد با كسب اين مقادير عظيم از جنگ‌افزارهاي مدرن متعارف و غيرمتعارف، توانست استعداد نيروهاي زميني ارتش خود را از 27 لشكر در سال 1986 (1365) به 50 لشكر در سال 1988 (1367) يعني دو برابر برساند. اين امر نمايان‌گر رشد واقعي در ساختار نيرو و توانايي‌هاي عملياتي صدام حسين بود و در جهت تغيير موازنه‌ي استراتژيك كلي منطقه خليج فارس، گام مهمي به شمار مي‌رفت ...

مواردي از اين دست، تا دلتون بخواد، فراوون موجود هست. جالب اينكه اكثراً هم آمار كشورها و مجلات اروپايي و امريكايي هست (كه شايد همگي، بطور همزمان از جمهوري اسلامي پول گرفتن!). جالبه كه در صحبت‌هاتون، به هيچ وجه اشاره نكردين كه بزرگترين كشوري كه در سال‌هاي پاياني جنگ، به عراق حال داد، امريكا بود!! امريكا با ناوهاش تشريف آورده بود خليج فارس و علناً با نبرد با ناوها و ناوچه‌هاي ايراني، سرعت صادرات دموكراسي رو در حد جهاني بالا برده بود!! غرق‌ شدن ناوچه پيكان، تنها يكي از خدمات امريكا به عراق بود.
ژنرال مائر عبدالرشيد، در جايي عنوان كرده بود : «حجم فرستادن موشك‌هاي فرانسوي، به حدي بود كه حتي جايي براي نگهداري اين موشك‌ها، نداشتيم و گاهاً ما‌ه‌ها، موشك‌ها، در بندرگاه رها مي‌شدند تا در انبارهاي ما، جايي براي نگهداري آن‌ها باز شود»!!
به لطف غرب و شوروي (يا به عبارت بهتر و صحيح‌تر؛ به لطف 52 كشور جهان (بله! 52 كشور! نه فقط عربستان سعودي و كويت!!!)؛ از ابرقدرت‌ها گرفته تا كشورهاي كوچك، اما غني عربي)، عراق هر روز، پربارتر و مجهزتر مي‌شد. حالا نمي‌دونم اين كجاش افتخار داره كه شما به عنوان يه ايراني كه ادعاي وطن‌دوستي‌تون مي‌شه، اين موارد رو ناديده گرفتين و با خوشحالي اعلام مي‌كنين كه عراق اين رو داشت و ما نداشتيم! نمي‌دونم شما، خاك ايران رو با شاه به قول خودتون فقيدش دوست دارين يا عيب از ذهن مشكل‌دار بنده هست كه نمي‌تونم وطن‌پرستي شما رو از صحبت‌هاي شما، درك كنم!!! البته فكر كنم وطن‌دوستي‌تون و انتخاب نوع جالبش٬ به خود شما مربوط باشه. پس در اين زمينه دخالتي نمي‌كنم!

---------------------------------------------------------------------------

و اما درمورد دليلي كه شما كاملاً واهي دونستين، بايد عرض كنم كه علي‌الظاهر، شما و كنت دومارانش و صدام حسين، چندان با هم تفاهم نداشتين!! چون علي‌الظاهر، نظر اون دو نفر، چيز ديگه‌اي بود و به طور كاملاً اتفاقي، اين رو در كتابي هم نوشتند! البته شايد اين دو نفر هم از ايران پول گرفته بودن كه با ذكر دلايل واهي، جاي دفاع رو براي امثال من باقي بذارن!! خدا رو چه ديدين؟ تو اين جهان، هر اتفاقي مي‌افته!

---------------------------------------------------------------------------

در آخر، بد نيست براي اينكه نشون بدم جهانيان، چقدر موافق حرف‌هاي ميهن‌پرستانه و واقع‌بينانه‌ي شما بودن، اين موارد رو نشون بدم :

... ايران با عقب‌نشيني عراق از كليه‌ي مواضع‌اش، تقريباً به همه‌ي آن چيزي كه مي‌خواست دست يافت. صدام حسين با تحميل جنگي كه به كشته شدن صدها هزار نفر از دو طرف منجر گرديد، سرانجام - با پذيرش مجدد قرارداد 1975 الجزاير - پيروزي را به طرف مقابل ارائه كرد.

«جرج بوش پدر؛ رئيس جمهور اسبق امريكا»
«مصاحبه مطبوعاتي كاخ سفيد - 22 سپتامبر 1990»


... اين براي صدام حسين شكستي بزرگ محسوب خواهد شد، زيرا نهايتاً موضع صدام در رابطه با قرارداد 1975 با ايران بود كه ريشه آغاز جنگ در سپتامبر 1980 شد. حال اگر بعد از هشت سال جنگ و خونريزي، صدام مواضع ايران را قبول كند، مثل اين است كه در واقع هيچ بردي نداشته است. صدام با عقب‌نشيني از كليه مواضع خود در برابر ايران، در واقع شكست را در جنگي كه خود آغازگر آن بود، پذيرفت.

«گري سيك، مشاور امنيت ملي اسبق كاخ سفيد»
«مصاحبه به تاريخ 16 اوت 1990»


... من از رفتار اين شخص (صدام) در قبول مجدد قرارداد الجزاير شگفت‌زده شدم. ناگهان اطلاع يافتم كه تسليم تمام خواسته‌هاي ايران شده است! كسي نيست كه از صدام بپرسد پس چرا اينهمه سال به جنگيدن ادامه دادن و نيم ميليون عراقي را به كشتن دادي و چرا تمام امكانات جهان غرب را در خدمت عراق به كار گرفتي؟ اين حيرت‌آور است!

«امير نايف بن عبدالعزيز، وزير كشور عربستان سعودي»
«1 سپتامبر 1990»


زياده عرضي نيست.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1- عراق پس از اينكه ايران در اوج ضعف ارتش و نيروهاي مسلح و در زماني كه جبهه ها از نيروهاي داوطلب خالي شده بودند، قطعنامهء 598 را پذيرفت زيرا با ادامهء جنگ و همچنين حضور ناوگان قدرتمند ايالات متحده در خليج فارس، پايه هاي حكومتش را متزلزل مي ديد و با ادامهء‌ جنگ قادر نمي شد شعار از تهران تا فرات را به اجرا بگذارد. 2- ما در سال 67 شايد بيش از 200 هواپيماي جنگي داشتيم. ظاهرن منظور من را نگرفتيد. هواپيماي عملياتي با هواپيمايي كه موشك خورده و يا از برخي قطعات يدكي حياتي بي بهره است فرق دارد! 3- ارتش عراق در تير و مرداد 67 به ايران حمله اي جامع انجام داد تا مناطقي را اشغال كرده و از آنها در مذاكرات پس از آتش بس به عنوان برگ برنده استفاده كند. ارتش عراق به استعداد رزمي و كميت تجهيزاتي مدرني كه در اختيار داشت به راحتي قادر بود تا خود تهران پيشروي كند. اما چرا نكرد؟ از گاز سيانور استفاده مي كرد و تا خود ميدان آزادي نيز مي توانست با هزاران تانكي كه در اختيارش گذاشته بودند مي توانست پيشروي كند. به نظر من اربابش يعني شوروي، اجازهء اين كار را نداد. شوروي پيش از اين نيز در قائلهء كانال سوئز به سال 1956 اجازهء ادامهء جنگ را به اسرائيل و متحدانش نداده بود و آنها را تهديد به استفاده از سلاح هسته اي نموده بود. (تئوري موازنهء متقارن قوا در منطقهء خليج فارس) 4- عراق از 52 كشور كمك دريافت نمود اما كمكهاي مالي را كشورهاي دوست و برادر و مسلمان كويت و عربستان در اختيارش مي گذاشتند. 5- عراق در سال 67 با پشتيباني هوايي ميگهاي29 اي كه يك سال قبل از شوروي دريافت كرده بود و همچنين با استفاده از بمب افكن هاي سوخوي24 و توپولوف22 به راحتي قادر بود تمامي پايگاههاي هوايي ايران و مناطق حساس در تهران را هدف قرار دهد. زيرا از نيروي هوايي ما به جز سايه اي ضعيف، چيزي باقي نمانده بود و اين نيز طبيعي است چون به ما نمي فروختند. 6- بدهي 30 ميليارد دلاري كويت به عراق كه براي نابودي دشمنان عجم شان در اختيار صدام قرار گرفته بود، از اولين مطالبات كويت از عراق بود. چه بايد كرد؟ كويت براي عراق شاخ شده بود در حالي كه در طول تاريخ همواره جزو قلمرو خاك عراق بوده است. پس كويت بايد اشغال شده و ضميمهء خاك عراق شود تا هم عراق به خليج فارس دسترسي بهتري داشته باشد و هم منابع نفتي عظيمي چون منطقهء بي طرف در اختيار عراق قرار گيرد و هم طلب 30 ميليارد دلاري نيز محو شود. براي اين كار بايد خيال صدام از دشمن قديمي اش ايران راحت مي شد. خوب! چه بايد كرد؟ بايد به مرزهاي قرارداد 1975 مراجعه نمود، تبادل اسرا كرد و آتش بس را محكمتر نمود تا خيالشان از ايران راحت شود و بتواند نيروهايش را متوجه كويت نمايد. (پس از ما نترسيده بودند چون واقعن چيزي هم نداشتيم كه قابل ترس باشد) 7- در مورد تعداد تانك نيز من حداقل 5500 دستگاه را عنوان كردم. زيرا همواره تعدادي از تانكها مشمول تعمير و بهينه سازي مي شوند. در حالي كه تانكهاي ما عملن زمين گير بودند زيرا نه انگليس و نه آمريكا حاضر نبودند قطعات آنها را به ما بفروشند. معدود قطعات چيفتن و ام60 نيز با واسطهء بلغارستان و به وسيلهء اسرائيل به ايران ارسال مي شدند. (همينطور موشكهاي هاوك و قطعات فانتوم) 8- وطن پرستي، قبول واقعيات است تا در آينده منجر به تكرار اشتباهات نشود.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دوست من آقا مصطفی : بلی درست است که در جنگ حلوا خیرات نمی کنند من هم ایرانی هستم و دوست داشتم ایران تا خود بغداد هم پیشروی کند ولی باید آینده را هم در نظر می گرفتیم. در ادامه جنگ هنگامی که ایران به مرزهای بین المللی رسید نظر سیاسیون مانند رفسنجانی برش بیشتری از نظر فرماندهان (خصوصا ارتش) داشت خود رفسنجانی در خاطرات خود نوشته بود " امام بشدت با ادامه جنگ مخالف بودند و اعتقاد داشتند ما وظیفه خود را انجام داده ایم و نباید به کشور اسلامی حمله کنیم ولی ما { رفسنجانی } تا صبح با امام صحبت کردیم و بالاخره او را متقاعد به ادامه جنگ کردیم" ( البته عین کلمات خاطرم نیست) ترس عراق از ایران طبیعی بود عراق با وجود برخورداری از حمایت اکثر کشورهای جهان از اعراب گرفته تا آمریکا و اروپا از حمله به ایران می ترسید (بعلت شکستهای مسخره اش) ولی بدش نیز نمی آمد رویای سردار قادسیه و نهاوند را همیشه زنده نگاه دارد !!! من حدس می زنم یکی دیگر از دلایل پذیرش قطعنامه 598 توسط عراق اعمال فشار از سوی اسراییل بود. شاید حدس من اشتباه باشد ولی اسراییل بشدت از قدرت یافتن صدام واهمه داشت صدام آنقدر دچار غرور کاذب و خود برتر بینی شد که فکر کرد یگانه منجی قوم عرب است و باید در جهان عرب حکومت کند و آرزوی دیرین اعراب را که پیروزی بر اسراییل بود عملی سازد. اسراییل از طریق برخی از دوستان خود مثل آمریکا بر عراق فشار آورد که ترمز کند. البته جنگ با ایران هم دیگر برای عراق دستاورد مهمی نداشت این جنگ فرسایشی شده بود و هر دو طرف لطمات زیادی دیده بودند. در مورد ایران و نتیجه ادامه جنگ شما بهتر است همین نامه محرمانه اخیر محسن رضایی به امام را بخوانید که نسبت به ادامه جنگ و عدم پذیرش صلح هشدار داده بود. به نظر من ایران می توانست براحتی در مرزهای خودش دفاع کند اینکار بسیار ساده تر از عملیات آفندی بود.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.