امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

با سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست.

 

 

 

سقوط فاو

روایت های جنگ یا جنگ روایت ها

sqwT_fw.jpg

 

عملیات "رمضان المبارک" به روایت عراق و سقوط فاو به روایت ایران ؛ در روزهای پایانی فروردین ماه 1367 ، بر یکی از بزرگترین فتوحات ایران در جنگ هشت ساله نقطه پایان گذاشت. واقعه ای که همچنان محل مناقشه فرماندهان و مسئولان وقت است و هر کدام یک مورد را به عنوان دلیل اصلی سقوط شبه جزیره فاو بیان می کنند.

 

فاو ؛ جزیره و به عبارت بهتر شبه جزیره ای در داخل خاک عراق است که در سال 1364 ، رزمندگان ایران در "عملیات والفجر 8" به داخل آن نفوذ کردند و سرانجام در فرودین 1365 کار فاو را یکسره کردند. هر چند پیروزی در فاو باعث برتری ایران در جنگ شده بود ، اما این برتری تنها تا فروردین 1367 ادامه داشت و اواخر فروردین ؛ عراق توانست "فاو" را پس بگیرد.

این باز پس گیری از سوی عراق ، به محلی برای گفتن ناگفته های جنگ تبدیل شده است.

در آخرین مورد ، سردار "سید یحیی رحیم صفوی" ، از فرماندهان ارشد سپاه در زمان جنگ ، به سوالاتی در مورد سقوط فاو پاسخ داده است. او که به جمع دانشجویان دانشگاه های افسری ارتش رفته بود ؛ در پاسخ به سوالی درباره چگونگی سقوط فاو گفته " از سال 1365 بنا بر تصمیم فرمانده جنگ ، مرحوم آقای هاشمی ، استراتژی جنگ از جنوب به شمال غرب تغییر پیدا کرد. دلیل منطقی اش هم این بود که دیگر ما سرزمینی در جنوب نداشتیم که بشود در آن عملیات نظامی انجام داد".

 

 

سرلشکر صفوی : غافلگیر شدیم!

srlshkhr_rHym_Sfwy~0.jpg

 

سرلشکر صفوی در ادامه ، سقوط فاو را ناشی از کمک اطلاعاتی آمریکا و غافلگیری نیروهای ایرانی دانسته و گفته " در چنین شرایطی عراقی ها فروردین سال 67 با اطلاعاتی که از آمریکائی ها درباره استعداد و وضعیت نیروهای ما گرفتنه بودند ، ما را غافلگیر و برای باز پس گیری فاو حمله کردند".  

به گزارش خبرگزاری ایلنا ، او با مقایسه تعداد نیروها و امکانات در زمان تصرف و سقوط فاو و کم شدن آنها در زمان سقوط گفت : "وقتی عراقی ها به ما حمله کردند ، ما عمده قوای مان در حلبچه و تمام فرماندهان اصلی هم در کرمانشاه بودند و در حقیقت همان طور که ما عراق را در تصرف فاو غافلگیر کردیم ، آنها هم با اطلاعاتی که آمریکائی ها به آنها دادند ؛ در باز پس گیری فاو ما را غافلگیر کردند. یعنی ما نفهمیدیم که عراق می خواهد فاو را پس بگیرد. بنابراین به طور مشخص فاو از سال 64 تا 67 در اختیار ما بود".

صفوی درباره دلایل بازپس گیری فاو توسط عراق گفت "ارتش عراق با پشتیبانی اطلاعاتی آمریکایی ها و سه برابر توان رزمی به نیروهای ما حمله کرده بود و علاوه بر پشتیبانی آتش توپخانه و هوائی از بمباران شیمیائی ، آن هم از نوع سیانور ، استفاده کرد. در جمع بندی، عملیات های پیروزی فاو در سال 64 و پیروزی کربلای 5 در شلمچه و رسیدن به پشت دروازه بصره ، توازن قوا به نفع ایران تمام شد و سرنوشت جنگ با صدرو قطعنامه 598 در سال 1366 که ایران آن را در سال 1367 پذیرفت ، خاتمه یافت".

 

 

در بیمارستان امام حسین (ع) کرمانشاه

frmndhn~0.png

محسن رضائی و فرماندهانی که با هلی کوپتر از کرمانشاه به فاو برگشتند

 

رحیم صفوی در ادامه به موردی اشاره کرد که خیلی ها آن را عامل اصلی سقوط فاو می دانند ؛ حضور فرماندهان سپاه در کرمانشاه. وی گفت " وقتی عراق به فاو حمله کرد ، همه ما فرماندهان در بیمارستان امام حسین (ع) کرمانشاه بودیم.

آقای رضائی رو کرد به ما و گفت "کی حاضر است برود به فاو؟" بنده چون بیشتر از همه فرماندهان ، منطقه را می شناختم قبول کردم بروم. به اتفاق آقای مرتضی قربانی ، آقای حاج قاسم سلیمانی ، آقای اصغر صبوری ، آقای احمد کاظمی و یکی دو تا دیگر از فرماندهان لشکرها از کرمانشاه با یک هلی کوپتر 214 مستقیم به سمت فاو حرکت کردیم. در مسیر کرمانشاه تا فاو ، در دزفول هلیکوپتر سوخت زد و هر چه بالگرد به سمت آبادان نزدیک شد ، خلبان گفت سوخت من دارد تمام می شود. اما من می گفتم برو ؛ باید ما را به فاو برسانی. وقتی که در فاو نشست ، دیگر یک قطره بنزین هم نداشت. بالگرد در فاو ماند تا اینکه فردا با گالن برایش سوخت آوردیم که بتواند برگردد.

عراقی ها در آن سه جاده ای نام بردم ، داشتند حمله می کردند. تا دو روز مقاومت شد و سپس عقب روی به سمت ایران صورت گرفت".

 

 

سقوط فاو به روایت روحانی

rwHny_-_hshmy.jpg

 

اما هستند افرادی که این مسئله را بیشتر باز کرده اند. به عنوان مثال "حسن روحانی" رئیس جمهوری فعلی که آن زمان فرمانده قرارگاه پدافند بود ، سال 1382 در مصاحبه با روزنامه "همشهری" از دلایل سقوط فاو گفت. به اعتقاد روحانی "موضوعات متعددی دست به دست هم داد تا فاو سقوط کرد" . "جاسوسی منافقین" و همین طور "تغییر جبهه اصلی از جنوب به غرب" از جمله این دلایل بود.

او مسئله دیگر را اینگونه شرح داد : " مسئله سوم اینکه سپاه خودش را به امکانات پدافندی فاو اعم از سنگرها و خاکریزهای مهم دل خوش کرده بود که فاو قابل نفوذ نیست. مسئله چهارم هم اختلافات داخلی پشت جبهه بود" .

او که در زمان مصاحبه ، دبیر شورایعالی امنیت ملی بوده ، در ادامه می گوید : "سپاه یکی از ذهنیت هایش این بود که اگر تعدادی از نیروهای سپاه به مجلس بروند ، مشکلات آنها بهتر حل می شود و پشتیبانی بهتری از جبهه ها می شود. لذا آمدند ، عده ای از مسئولات سپاه و سرداران را تشویق کردند تا کاندیدا شوند و خود آنها هم در این زمینه فعال شدند. لذا وقتی فاو سقوط کرد ، سپاه سمیناری در کرمانشاه داشت و عمده فرماندهان در غرب بودند".

 

 

روحانی : رضائی گفت مگر اینکه بمب اتم بزنند

rwHny-rDy27y.jpg

 

روحانی روایتی هم از روز سقوط فاو دارد ؛ او گفته : "روزی که فاو سقوط کرد ، روزی بود که آیت الله موسوی اردبیلی برای آنها در سمینار سخنرانی داشت. اولین خبر را که "فاو درحال سقوط است" ، من به آقای هاشمی رفستجانی دادم و آن هم یک روز صبح خیلی زود ، فرمانده نیروی هوائی به نقل از یکی از خلبانان پایگاه امیدیه تماس گرفت و گفت سپاه از ما تقاضای بمباران کرده و ما برای پشتیبانی در فاو ، پرواز می کنیم و نیروهای ما در حال عقب نشینی از فاو هستند.

صبح زود به آقای هاشمی اطلاع دادم وضعیت فاو خراب است. ایشان گفت بعید است خبر درست باشد. ایشان یک ساعت بعد تماس گرفت و گفت خبر شما درست نبوده. با آقای محسن رضائی صحبت کردم ، ایشان گفت فاو سقوط نخواهد کرد ، مگر اینکه عراق بمب اتم به کار ببرد."

 

او ادامه داد : " نیم ساعت بعد وقتی خلبان ها برای بمباران رفته بودند ، دوباره تماس گرفته و گفته بودند فاو از نظر ما سقوط کرده است. برای اینکه همه نیروها دارند به این طرف می آیند و سپاه ، خطی برای بمباران به ما می دهد که قبلا خط مقدم آنها بوده. معلوم است که خط اول را خالی کرده است. دوباره به آقای هاشمی گفتم فاو در حال سقوط است و ایشان گفت اشتباه می کنید. یعنی گزارش سپاه ایشان را مطمئن کرده بود. وقتی آقای رضائی می گفت مگر اینکه عراق بمب اتم بزند ، معنایش این بود که خیلی مطمئن به دفاع از فاو بودند.

البته بعد از آن خیلی تلاش شد که فاو را باز پس بگیریم که نشد".

 

 

رضائی : گفتم که روحیه دشمن خراب شود

mHsn_rDy27y_myrqy27d.jpg

 

اما "محسن رضائی" که در زمان سقوط فاو در کرمانشاه به سر می برد ، درباره این سخنان روحانی گفته است "معلوم است! وقتی در تلفن از من سوال می شود آیا فاو دارد سقوط می کند ، بگویم که بله در حال سقوط است و وضع ما خیلی خراب است؟ آدم در صحنه جنگ که چنین چیزی نمی گوید ؛ می گوید شما مطمئن باشید!"

 

رضائی همچنین می گوید جمله تاریخی اش که به هاشمی اطمینان داده فاو سقوط نمی کند مگر اینکه عراق بمب اتم بزند ، برای تخریب روحیه دشمن بوده است. او در توضیحات خود گفته بود : " این برای تخریب روحیه طرف مقابل بود که روی شنود بیسیم های ما بودند! ".

 

روحانی در همان مستند ، روایت می کند : "دو بار با هاشمی تماس گرفتم و هاشمی با استناد مکالمه اش با محسن رضائی ، می گوید این اخبار دروغ است و تو گوش نکن!". او ادامه داد : " من هم گفتم که خب اگر دروغ است که هیچی!".

روحانی می گوید : " حدود ساعت 9 یا 9:30 صبح بود که باز هم با آقای هاشمی صحبت کردم که ایشان گفت مثل اینکه خبرهائی هست! من هم گفتم به شما که گفتم! کسی باورش نمی شد فاو سقوط کرده ؛ همه در شوک بودند.

 

سقوط فاو یک دومینو بود؛ یعنی حرکتی بود که پشت آن حرکات بعدی را آورد. سقوط فاو به معنی ضربه اساسی به روحیه رزمندگان بود. اصلا خود فاو مهم نبود ، شکستن روحیه ها مهم بود".

هاشمی رفسنجانی نیز در این مستند درباره سقوط فاو صحبت می کند : "آن چند نقطه ای که پس گرفتند هم به عراقی ها روحیه داده بود و هم به نیروهای ما آسیب روحی زده بود".

 

 

رفیق دوست نمی گویم !! /  سقوط فاو دلائل سیاسی دارد.

mHsn_rfyq_dwst.jpg

 

اما به جز روحانی ، "محسن رفیق دوست" ، وزیر سپاه وقت نیز صحبت هایی مشابه روحانی داشته ، البته با اشاراتی غیر مستقیم.

رفیق دوست در مصاحبه با مهر ، از طرح مسائل این چنینی درباره فاو انتقاد کرده و ضمن اصرار بر عدم ورود به بحث در این باره می گوید : "موضوع فاو یک داستانی بود که امروز کسانی آن را طرح می کنند که می خواهند ضربه ای بزنند و من در پاسخ ندادنم جلوی آن ضربه را می گیرم".

 

هر چند وی در مرداد سال 1390 ، در گفت و گو با هفته نامه "پنجره" ، دلیل سقوط فاو را "سیاسی" دانسته بود :

"وقتی فاو سقوط کرد ، ما در موضع ضعف بودیم ، اما نه ضعفی که قطعنامه را بپذیریم؛ بنابراین مصلحت نبود. یکی از ناگفته های جنگی این است که هنوز هم نمی گوئیم. سقوط فاو سیاسی بود و فاو بر اثر بی توجهی سقوط کرد ، نه بر اثر ضعف نظامی ما. در داخل مملکت اتفاقاتی افتاد که فاو سست شد و ما عقب نشستیم. مناقشات سیاسی داخل کشور اثر داشت و علتش هم مجلس سوم بود. مثلا ما به فلان استان که نیروی اصلی ما را در سپاه و بسیج تشکیل می داد ، می گفتیم آقا ما از فلان استان این مقدار نیرو می خواهیم ، اینها می گفتند صبر کنید انتخابات تمام شود ، اینجا فعلا فضا دو جناحی و دو قطبی شده است. به طور کلی مسائل سیاسی تأثیر گذاشت".

 

 

ngfth_hy_df60_mqds.jpg

 

با این اوصاف به نظر می رسد هنوز ناگفته های زیادی درباره پیروزی ها و شکست های زمان جنگ در صندوقچه اسرار فرماندهان باقی مانده باشد. صندوقچه هائی که اگر باز و بازخوانی شود ، علل آن پیروزی های بزرگ در عملیات ها و همچنین شکست های دردناک در عملیات ها را شفاف تر می کند .

 

عملیات هائی مثل والفجر 8 ، خیبر ، والفجر مقدماتی ، بیت المقدس ، کربلای 4 و 5 و همینطور سقوط فاو ؛ هنوز ناگفته های فراوانی دارند. 

 

 

==============================

 

روایتی کوتاه از سقوط فاو و جنگ روایت ها :

 

 

===============================

 

پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند.

 

.

  • Like 2
  • Upvote 11

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با سلام و عرض تبریک عید سعید فطر خدمت دوستان

جای بسی خوشوقتی است که با ترک اینجا توسط تاریخدانهای بزرگی از قبیل رضا کیانی و مولتکه و هانس لوفت وافه فتیله ی مطالعات تاریخی( مخصوصا تاریخ جنگ ایران-عراق) پایین کشیده نشده و پرچم تحلیلهای تاریخی به دست جوانانی مانند Mehran55 افتاده است.

عنوان پست مشخص میکنه که هدف اصلی برادر مهران بررسی سقوط فاو نیست بلکه روایتهای مختلفی است که نسبت به این واقعه میشه

پیدا کرد.... درباره خود سقوط فاو میشه یه سری مسائل رو گفت که اگر حوصله ای بود جمع بندی می کنم و خدمت دوستان عرضه می کنم.

اما خدمت آقا مهران بگم که اصلا این در ذات تاریخ هست که شما نسبت به یه واقعه یا رویداد تاریخی میتونی ده ها روایت پیدا کنی. یعنی هر تاریخ نویس یا تاریخ نگاری در حقیقت خود تاریخ رو برای شما بازگو نمیکنه بلکه روایت خودش از تاریخ رو بازگو میکنه.

این هست که اگر در روایتهایی که در بالا از آقایان رحیم صفوی، هاشمی، محسن رضایی و رفیق دوست کردید تناضها و کم و زیاد می بینید اصلا نباید تعجب بکنید. در موارد دیگه هم همینه... مثلا تحلیل انقلاب 57 رو نگاه کنید:

شاه میگفت کار انگلیس و آمریکا بوده

طرفداران فعلی نظام میگن انقلاب خروش نیروهای مذهبی بود که در اثر سیاستهای غربگرایی رژیم به فغان اومدن( از زرنگی نیروهای مذهبی این بود که با وجود دشمنی با چپها هر واژه ای که به دردشون می خورد از چپها کش می رفتن. یکی ش همین واژه ی غرب زدگی)

چپها می گفتن که انقلاب به خاطر مبارزه ی طبقاتی طبقات پایین دست با طبقات صاحب ابزار تولید بوده

ملی مذهبی ها میگفتن ما بودیم که مردم رو به صحنه آوردیم

چریکهای مبارز به شاه (اعم از مذهبی و چپ) هم می گفتن که ما مردم رو بیدار کردیم و به خیابون کشیدیم

خلاصه هر کسی روایت خودش را ارائه می کنه.

 

بر 21 اردیبهشت 1400 در 05:59 , mehran55 گفت:

با این اوصاف به نظر می رسد هنوز ناگفته های زیادی درباره پیروزی ها و شکست های زمان جنگ در صندوقچه اسرار فرماندهان باقی مانده باشد. صندوقچه هائی که اگر باز و بازخوانی شود ، علل آن پیروزی های بزرگ در عملیات ها و همچنین شکست های دردناک در عملیات ها را شفاف تر می کند .

اول سپتامبر 1939 هیتلر به لهستان حمله کرد و جنگ جهانی دوم شروع شد. یه هفته قبل وزیر امور خارجه ی آلمان (فون ریبن تروپ) برای امضای یه قرارداد همکاری اقتصادی و این حرفا رفته بود مسکو و با مولوتوف پیمان بسته بود. چیزی که منتشر نشد این بود که قرار داد مولوتوف-ریبن تروپ یه ضمیمه ی محرمانه هم داشته که بر اساس اون روسها و آلمان اروپای شرقی رو بین خودشون تقسیم کردند و بقیه ی ماجرا...

حالا سوال اینه که در جنگ ایران و عراق هم چنین چیزهای یواشکی وجود داشته... مثلا رابطه ی ایران و اسرائیل، ایران و آمریکا، آمریکا و عراق، و خیلی چیزهای دیگه درباره ی خیانتها، اشتباهات، کاستی ها که هنوز منتشر نشده اند.

 درباره ی ناگفته های جنگ حقیقت ش اینه که هیچ ناگفته ای در موردش باقی نمونده... اگر کسی حوصله کنه و دنبال مدارک منتشر شده بگرده انقدر مدرک معتبر پیدا می کنه که دیگه نیازی به خاطرات زیدو عمرو نباشه... بر اساس همین مدارک و اسناد میشه به خوبی تمام صحنه های جنگ رو بازسازی کرد یا در زمینه هایی که اسناد کافی وجود نداشته باشند با تقریب خوبی قضایا رو بازسازی کرد...

خلاصه اینه که این حرفها و صندوق مندوق حرفهای سیاسی سیاستمداران هستش برای سر کار گذاشتن ملت

  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بر 21 اردیبهشت 1400 در 05:59 , mehran55 گفت:

سرلشکر صفوی : غافلگیر شدیم!

اگه غافلگیر شدن ، چرا توی عملیات های بعدی مقابل عراق پدافند نکردن و براحتی عقب نشینی میکردن ؟ قضیه بو داره ! 

یه روایت هست که میگه اون اواخر دیگه جبهه ها خالی شده بود و تجهیزات هم نبود و ...

اما میبینیم وقتی عراق بعد از پذیرش قطعنامه از سوی ایران به داخل خاک ما حمله میکنه و به نزدیکی اهواز میاد ایران با یه پاتک عظیم اونها رو عقب میبرن ... 

و به روایت خیلی از فرماندهان که میگن سیل عظیمی از اعزام به جبهه اون اواخر جنگ بود که اون تاریخ مظلوم واقع شده ...

بالاخره قضیه بو داره ! شاید خیلی از طرفها میخواستن هر طور شده این جنگو تمومش کنن حتی شاید با پس دادن خاک عراق !

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
38 minutes قبل , saeedpi گفت:

 

یه روایت هست که میگه اون اواخر دیگه جبهه ها خالی شده بود و تجهیزات هم نبود و ...

 

با سلام

برادر این مورد که اشاره فرمودید ، روایت نیست ، بلکه واقعیت اون برهه از جنگه !

دیگه نه پولی بود ، نه تجهیزاتی بود ، نه نیروی با انگیزه ای برای ادامه جنگ فرسایشی ، و نه حتی پشتیبانی مردمی !

بعنوان مثال اون زمان دزفول بعنوان شهر پشتیبان جنگ شناخته میشد ، کار بجایی رسید که در دزفول حتی یک لیوان آب هم به رزمنده ها فروخته میشد !

مردمی که به پول اون یک لیوان آب هم نیاز داشتند و رزمنده ای که با رفتاری که بابت فروش آب بهش میشد ، دیگه روحیه ای برای جنگیدن نداشت !

از طرفی واقعیاتی که در یگان های اعزامی سپاه در جنگ اتفاق می افتاد هم در این برهه عجیب و غریب است ، با تغییر نگرش سپاه به کشیدن جنگ به منطقه غرب ، گروههای اعزامی نیروهای سپاه به پادگان های مرزی ، فرستاده میشدند و حتی چندین ماه در این پادگانها منتظر اعزام به خط میماندن ، وقتی خبری از اعزام به خط نمیشد ، اکثرا ترک محل خدمت کرده و باز میگشتن ، عده زیادی حتی بخاطر همین موضوعات از بدنه سپاه استعفا دادند .

بعد از چند سال ادامه جنگ ، جوانانی که زندگیشان در چند سال در جنگ گذشته بود ، بعد از سالها که به همسالانشون که در شهر ها مانده بودند نگاه میکردن و پیشرفت اونها را در تحصیلات و کار و زندگی میدیدند ، خیلی هایشان جنگ رو ول کردند و برای ادامه تحصیل به دانشگاه برگشتند .

.

در موشکافی اواخر جنگ عوامل زیادی هست که باید همزمان و با تاثیری که بر هم داشتند بررسی بشه تا بشه نتیجه عادلانه گرفت .

  • Like 2
  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بر 21 اردیبهشت 1400 در 05:59 , mehran55 گفت:

با این اوصاف به نظر می رسد هنوز ناگفته های زیادی درباره پیروزی ها و شکست های زمان جنگ در صندوقچه اسرار فرماندهان باقی مانده باشد.

 

بر 21 اردیبهشت 1400 در 05:59 , mehran55 گفت:

هر چند پیروزی در فاو باعث برتری ایران در جنگ شده بود ،

یکی از به اصطلاح ناگفته های جنگ نه جزئیات عملیات والفجر 8 بلکه اهداف اصلی والفجر 8 است... در غلب تحلیلها و مصاحبه ها بیان میشه که به دلیل بن بست به وجود آمده در جبهه ها سپاه تصمیم گرفت با یک اقدام غیرقابل پیش بینی به فاو حمله کنه و اونجا رو بگیره.... بعدش هم جوری درباره اهمیت استراتژیک فاو صحبت میشه که انگار مثلا فتح اون میتونست مستقیما به فتح خود بغداد منجر بشه .

اتفاقا اگر بحثی باید صورت بگیره اینجا است. دوستان اگر به دقت نقشه رو نگاه کنند می بینند که هرچند فاو یه نقطه ی استراتژیک هست ولی این هدف استراتژیک برای رسیدن به چی باید فتح می شده؟ همین طوری فتح می کردیم نگه ش می داشتیم که چی بشه؟ اگر هدف از فتح فاو همین استراتژی مرحوم رفسنجانی بر اساس شعار جنگ جنگ تا یک پیروزی بوده که خوب دیدیم این عملیات نتیجه ی مورد نظر رو در بر نداشت و سبب نشد تا عراق پای میز مذاکره بیاد و شرایط ایران رو قبول کنه.

اگر هدف رسیدن به ام القصر و پس از اون بصره بوده سوال اینه که چرا بعدش این هدف پی گیری نشد و نیروها همون جا موندن تا اینکه عراق اومد و همه رو جارو کرد؟

اگر قرار بر موندن نیروها در فاو بوده چرا امکانات لازم برای دفاع از اونها تدارک دیده نشد؟ چرا عقبه شون محدود بود؟ چرا پشتیبانی توپخانه مورد نیازشون تهیه نشد؟ چرا در هنگام نیاز طرح های دفاعی لازم براشون تهیه نشد؟ پلن  B ایران در صورت شکسته شدن خط اول رزمنده ها در فاو چی بود؟ پلن ایران برای تخلیه ی بچه ها در صورت نیاز چه بود؟ پلن ایران برای بهره گیری از پشتیبانی نزدیک نیروی هوایی و هوانیروز در صورت تک عراق چی بود؟ پلن ایران برای استفاده از پشتیبانی نیروی دریایی ارتش در صورت تک ایران چی بود؟

از نظر زمین اگر بررسی کنیم شاید فتح فاو یک پیروزی شگفت انگیز بود اما انقدر تاثیر گذار نبود که بتونه به قول دوستمون mehran555 باعث برتری ایران در جنگ بشه. این برتری اگر به وجود اومده بود خوب باید در صحنه ی عمل می دیدیمش؟ یعنی مثلا موازنه قدرت جوری به هم می خورد که ما یه حمله در مرکز (مثلا از سمت فکه) می کردیم و دو سه تا حمله از بالاتر و کلا نیروهای عراق از هم می پاشیدن. هم چی چیزی رو در واقعیت جنگ نمی بینیم. بعد از والفجر 8 عراق دیوانه وار تمام نیروهای در دسترس خودش رو  وارد کارزار می کنه اما موفق نمیشه. با این وجود تا حدود دو سال و نیم بعد به جنگ ادامه میده و جز یه پیشروی کوچیک در عملیات کربلای 5 و یک عملیات فریب استراتژیک در والفجر10 چیزی دست ایران رو نمیگیره.

با وجود فتح آشکار سپاه در عملیات والفجر 8 نگه داشتن اونجا و عقب نرفتن از اونجا از بزرگترین اشتباهات ایران بود. نگه داشتن این تکه زمین به قدری سخت بود که وقتی عراقی ها عملیات رمضان المبارک رو شروع کردن و فاو سقوط کرد مرحوم هاشمی رفسنجانی در یک جلسه با فرماندهان سپاه این جملات رو به زبون میاره:

«بدترین جا برای ما فاو بود. او حتما باید می گرفت. ما باید سرمایه گذاری می کردیم. اگر 40 گردان هم داشتید بازمی گرفت.»

40 گردان یعنی 12000 هزار نفر. کل ظرفیت نیروی تک ور سپاه در اوج خودش بوده حدودا 150 گردان یعنی در حدود یک سوم نیروی تک ور سپاه اگر در فاو می موندن و دفاع می کردن باز هم کم بود. سرلشکر غلامعلی رشید(در اون زمان معاون عملیات فرماندهی کل سپاه)در جلسه ای در روز 28 فروردین تعداد نیروی خط اول ایران در فاو رو 2000 نفر اعلام کرد برای جبهه ای به عرض تقریبا 20 کیلومتر.... میزنه به عبارتی هر ده متر یه نفر. جمعا نفرات مستقر در فاو کمتر از ده گردان (3000 نفر ) بودن. این کم بودن نفرات به خوبی نشون میده علی رغم تبلیغات گسترده ی سپاه در ا همیت فاو اتفاقا نگه داشتن اونجا براشون اهمیت نداشته و اون دلقکی که می گفت صدام اگر بمب هسته ای هم بزنه نمیتونه فاو رو بگیره الان باید بیاد جواب بده که اگر اونجا اهمیت داشته چرا نیرو توش نذاشتن و اگر اهمیت نداشته برای چی بچه های مردم رو اونجا نگه داشتن تا عراق همه شون رو شهید یا اسیر کنه.

این حرف البته فقط مال رفسنجانی نبود. دریابان شمخانی هم در جلسه ای دیگر در ستاد کل سپاه این جمله رو گفت:

«اگر همه توان سپاه رو هم به کار می گرفتیم بعید بود بتوانیم فاو را حفظ کنیم فقط به تاخیر می افتاد.»

مطالعات جسته و گریخته ی من نشون میده که هدف والفجر8 گرفتن جای پایی برای رسیدن به ام القصر و بعد از اون محاصره ی بصره از جنوب بوده. با توجه به اینکه بعد از والفجر 8 اقدامات دفاعی عراق ادامه ی استراتژی ایران رو منتفی کرد فرماندهان باید در اولین فرصت یه برنامه ریزی برای تخلیه ی فاو انجام میدادن.

شاید بهتر بود که این پست در خود عملیات والفجر 8 باید اما از اونجایی که مسائل منجر به فروپاشی دفاع ایران در طی عملیات رمضان المبارک رو داریم بررسی می کنیم اینها رو اینجا نوشتم.... مسئله خیلی خیلی جنبه های دیگه ای هم داره که اگر حوصله بود و عمری همین جا اضافه می کنم.

  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست.

 

 

20 hours قبل , RezaKiani گفت:

با سلام و عرض تبریک عید سعید فطر خدمت دوستان

جای بسی خوشوقتی است که با ترک اینجا توسط تاریخدانهای بزرگی از قبیل رضا کیانی و مولتکه و هانس لوفت وافه فتیله ی مطالعات تاریخی( مخصوصا تاریخ جنگ ایران-عراق) پایین کشیده نشده و پرچم تحلیلهای تاریخی به دست جوانانی مانند Mehran55 افتاده است.

 

سلام از بنده است و بنده هم متقابلا عید سعید فطر رو خدمت شما تبریک عرض می کنم.

بابد از شما یک تشکر ویژه هم بکنم که از عبارات "جوان" برای بنده استفاده کردید. مدتهای مدیدی میشد که کسی من رو جوان خطاب نکرده بود. که خوب حس خیلی خوبی بود یادآوری دوران جوانی ;)

 

20 hours قبل , RezaKiani گفت:

عنوان پست مشخص میکنه که هدف اصلی برادر مهران بررسی سقوط فاو نیست بلکه روایتهای مختلفی است که نسبت به این واقعه میشه

 

اما خدمت آقا مهران بگم که اصلا این در ذات تاریخ هست که شما نسبت به یه واقعه یا رویداد تاریخی میتونی ده ها روایت پیدا کنی

 

در واقع نیت اصلی بنده هم در این پست مورد اشاره شما ، نه تحلیل واقعه ، که تحلیل روایتگران واقعه بود و از این جهت عبارت "جنگ روایت ها" رو استفاده کردم. فکر می کنم که وقتش رسیده باشه ( بعد از حدود 3 دهه از جنگ) که بجز روایت رسمی و اعلامی ، سایر روایت ها رو هم نیم نگاهی بهشون داشته باشیم.

 

18 hours قبل , saeedpi گفت:

اگه غافلگیر شدن ، چرا توی عملیات های بعدی مقابل عراق پدافند نکردن و براحتی عقب نشینی میکردن ؟ قضیه بو داره ! 

یه روایت هست که میگه اون اواخر دیگه جبهه ها خالی شده بود و تجهیزات هم نبود و ...

اما میبینیم وقتی عراق بعد از پذیرش قطعنامه از سوی ایران به داخل خاک ما حمله میکنه و به نزدیکی اهواز میاد ایران با یه پاتک عظیم اونها رو عقب میبرن ... 

و به روایت خیلی از فرماندهان که میگن سیل عظیمی از اعزام به جبهه اون اواخر جنگ بود که اون تاریخ مظلوم واقع شده ...

بالاخره قضیه بو داره ! شاید خیلی از طرفها میخواستن هر طور شده این جنگو تمومش کنن حتی شاید با پس دادن خاک عراق !

 

برای پاسخ به این سوالات شما

این پست

و این پست

و این پست

رو در تاپیک لایه های پنهان جنگ ارسال کردم. شاید بتونه به یافتن پاسخ سوالات شما کمک کنه.

 

17 hours قبل , 951 گفت:

با سلام

 

بعنوان مثال اون زمان دزفول بعنوان شهر پشتیبان جنگ شناخته میشد ، کار بجایی رسید که در دزفول حتی یک لیوان آب هم به رزمنده ها فروخته میشد !

مردمی که به پول اون یک لیوان آب هم نیاز داشتند و رزمنده ای که با رفتاری که بابت فروش آب بهش میشد ، دیگه روحیه ای برای جنگیدن نداشت !

 

 

با سلام

حداقل خاطرات بنده (به عنوان کسی که اتفاقا در اون سالها در دزفول بود) و خاطرات بسیاری از رزمندگان و سرداران دفاع مقدس ( که فرصت گفتگوی رو در رو برای گردآوری خاطرات شون از دفاع مقدس رو داشتم) با این روایت شما در تضاد هست.

 

حالا ممکن هست که یک فردی در یک روزی در برابر یک رزمنده ای چنین واکنشی رو بروز داده باشه ، اما اینکه بگوئیم که در سالهای پایانی جنگ حتی یک لیوان آب هم به رزمندگان فروخته میشد ؛ حداقل با خاطراتی که من از دوستان لشکرهای عاشورا و سیدالشهداء و محمد رسول الله و علی ابن ابیطالب  رودررو و چهره به چهره شنیدم تضاد فاحش داره.

اتفاقا اکثریت شون از اون پیرمرد بستنی فروش کنار پل قدیم دزفول خاطره داشتند که وقتی رزمنده ای با لباس بسیجی می رفت ، ازش پول بستنی رو نمی گرفت.

ویرایش شده در توسط mehran55
  • Like 1
  • Upvote 10

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

تا جایی که شفافیت و صداقت بین مسئولین وجود داشت رزمندگان و مردم دریغ نکردن ولی طبیعی بود که سیاسی کاری ها و دو دسته های آخر جنگ در کنار مشکلات مالی، نبود تسلیحات و پشتیبانی و تدارکات  بر روحیه ها تاثیر بگذارد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
4 hours قبل , mehran55 گفت:

با سلام

حداقل خاطرات بنده (به عنوان کسی که اتفاقا در اون سالها در دزفول بود) و خاطرات بسیاری از رزمندگان و سرداران دفاع مقدس ( که فرصت گفتگوی رو در رو برای گردآوری خاطرات شون از دفاع مقدس رو داشتم) با این روایت شما در تضاد هست.

 

حالا ممکن هست که یک فردی در یک روزی در برابر یک رزمنده ای چنین واکنشی رو بروز داده باشه ، اما اینکه بگوئیم که در سالهای پایانی جنگ حتی یک لیوان آب هم به رزمندگان فروخته میشد ؛ حداقل با خاطراتی که من از دوستان لشکرهای عاشورا و سیدالشهداء و محمد رسول الله و علی ابن ابیطالب  رودررو و چهره به چهره شنیدم تضاد فاحش داره.

اتفاقا اکثریت شون از اون پیرمرد بستنی فروش کنار پل قدیم دزفول خاطره داشتند که وقتی رزمنده ای با لباس بسیجی می رفت ، ازش پول بستنی رو نمی گرفت.

با سلام

اگر شکی در صداقت راویان این ماجرا داشتم از بیان خود داری میکردم .

مشابه این ماجرا را اتفاقا جناب حاتمی کیا در یکی از برنامه های تلویزیونی هم مثال آوردند .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

باید یه جامعه آماری این رفتارو داشته باشن تا نتیجه گرفت نه اینکه موردی باشه. همیشه مشت نمونه خروار نیست ...

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
3 minutes قبل , 951 گفت:

با سلام

اگر شکی در صداقت راویان این ماجرا داشتم از بیان خود داری میکردم .

مشابه این ماجرا را اتفاقا جناب حاتمی کیا در یکی از برنامه های تلویزیونی هم مثال آوردند .

 

بله 

بازگشت با سی 130 از عملیات بدر

و که باور می کرد که ما صبح در کنار دجله بودیم

و شب راننده تاکسی میگفت اگر پول دارید سوار شید

 

اما همه اینطور نبودند

جنگ را مردم جنوب شهر و روستایی جلو بردند و تا آخر پای کار ایستادند 

اگر هم دقت کنید بیشتر شهدا از روستا ها و مناطق محروم کشور بودند 

از این بابت صاحب این انقلاب و دفاع مردم پایین شهر هستند و نه مسئولین بالا نشین

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
هم اکنون, aminf14 گفت:

باید یه جامعه آماری این رفتارو داشته باشن تا نتیجه گرفت نه اینکه موردی باشه. همیشه مشت نمونه خروار نیست ...

در متن ذکر کردم که راویان ، نه راوی  .

اون راویان هم جامعه آماری در خور توجهی دارند .

متاسفانه در این فضا نمیشه بیشتر از این بصورت مصداقی صحبت کرد .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.