امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

دوستان تولید انبود اف-۳۵ به مشکل برخورده چونخیلی هزینهبر از اب دراومده :( و شاید هم فاحه اش خونده بشه

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام دوستان
من عضو تازه وارد اين جمع هستم
اينطور كه من اطلاع دارم قابليت هاي تاكتيكي اف-35 نسبت به اف-22 پايين تره به خاطر اينكه اف-35 يه جنگنده چند منظورست ولي اف22 يه رهگير تمام عياره
حتي قدرت مانور پايين تري هم نسبت به اف22 داره و البته از اف22 هم گرون تره
من عمود پرواز بودن رو تنها برتري اف35 به اف22 مي دونم ( اگه موردي سراغ داريد مطرح كنيد)

احتمالا علت اينكه توليد انبوهش به مشكل برخورده همون موردي هستش كه براي اف22 هم پيش اومده و اون اينكه به دليل تكنولوژي بالا دولت آمريكا صادرات اين جنگنده رو محدود كرده چون نمي خوان يه اف14 ديگه بر عليه خودشون بسازن و از طرفي نيروي هوايي و ايضا دريايي آمريكا هم توان خريد تعداد بالا از اين هواپيما ها رو ندارن به همين دليل هم بود كه كارخانه جنرال دايناميك ضمن احساس خطر ورشكستگي چند ماه پيش حدود 4000 پرسنل خودشو اخراج كرد

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
موتور واقعا جالبیه
انشاالله در چند روز اینده مقاله مفصلی رو در مورد موتور توربوفن بومی ارایه می کنم که امیدوارم دوستان استقبال کنن

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
کلا قرار تولید f-22 تعطیل بشه ، هزینه ی تولید و طراحیشون خیلی بالاست و واقعا اگه چندتاشون تو جنگ بزنی کلی ضرر دستشون میزاری

فکر کن روی ناو 20 تا f-35 نشسته بزنی ناو بترکونی ، خود ناو به درک هواپیماهاش کلی قیمت دارن
پس فکر نکنم تولیدش عاقلانه باشه
هرچند خود جنگ غیر عقلانی چه برسه هزینه کردن برای آدم کشتن

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
براي بقا در كنار درندگان جنگل يا بايد بزرگ بزرگ بود مثل فيل
يا بايد كوچيك كوچيك بود مثل مورچه

دوستان بيايد از اين لحظه فكر و خلاقيت خودمونو روي اين سوال حياتي متمركز كنيم :

چطور ميشه با روش هاي «ارزون قيمت و نامتعارف» جنگنده هاي پيشرفته و گرون قيمت دشمن رو ساقط كرد ( ساقط كرد به اين معنا كه يا روي هوا منهدمشون كنيم / يا / كاري كنيم كه اصلا نتونن عمليات انجام بدن / يا / كاري كنيم كه نتونن از تكنولوژيشون استفاده كنن)

ممنون ميشم اگه اين سوال رو همواره گوشه ذهنتون داشته باشيد. . .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]براي بقا در كنار درندگان جنگل يا بايد بزرگ بزرگ بود مثل فيل
يا بايد كوچيك كوچيك بود مثل مورچه

دوستان بيايد از اين لحظه فكر و خلاقيت خودمونو روي اين سوال حياتي متمركز كنيم :

چطور ميشه با روش هاي «ارزون قيمت و نامتعارف» جنگنده هاي پيشرفته و گرون قيمت دشمن رو ساقط كرد ( ساقط كرد به اين معنا كه يا روي هوا منهدمشون كنيم / يا / كاري كنيم كه اصلا نتونن عمليات انجام بدن / يا / كاري كنيم كه نتونن از تكنولوژيشون استفاده كنن)

ممنون ميشم اگه اين سوال رو همواره گوشه ذهنتون داشته باشيد. . .[/quote]
بهترین راه اینه که نقطه ضعفهای جنگنده هاشون رو پیدا کنیم و چیزی بسازیم تا به راحتی بتونه از طریق نقطه ضعف او جنگنده رو از بین ببره.مثلا همین اف 22 یه مشکل خیلی بزرگ داره و اون هم اینه که بدنه رو جوری نساختن که بتونه خروجی موتور رو به کل سرد کنه.این رو من نمیگم.خود آمزیکایی ها میگن.میگن که اف 22 یه شکست بوده.چون با یه موشک مادون قرمز که از در برابر جمر و کلا جنگال مقاوم باشه میشه ضدش...

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
آشنایی با رادار فوق مدرن AN/APG-81 جنگنده ی F-35 JSF

رادار AN/APG-81 یک رادار ارایه ایی پویش الکترونیک فعال AESA است.رادار کنترل آتش پیشرفته APG-81 توسط نورث روپ گرومن برای جنگنده ی صاعقه ی II یعنی اف-35 طراحی شده است.
مــــــد های هوا به سطح وآنتن AESA به طور برجسته ایی خصوصیات افزایش کارایی رادرا را نشان می دهد.
رادار AESA آ پی جی 81 جنگنده ی JSF نتیجه ی رقابت شرکت های وابسته به دولت ایالات متحده برای عقد قرار داد بزرگترین رادار آریه فازی فعال جهان است.سیستم های الکترونیکی وستیگنهاوس ( که در سال 1996 توسط نورث روپ گرومن دریافت شد) و هواپیمایی هیوز ( که در سال 1997 توسط کمپانی Raython دریافت شد) در فوریه 1996 قرارداد هایی را برای توسعه ی MIRFS/MFA دریافت کردند.

MIRFS/MFA به معنای سیستم فرکانس رادیویی مجتمع شده ی چند منظوره /آرایه چند منظوره است.
لاکهید مارتین و نورث روپ گرومن به عنوان برندگان مناقصه ی جنگنده ی JSF انتخاب شدند.قرداد نمایش و توسعه ی سیستم در 26 اکتبر 2001 اعلام شد.رادار AN/APG-81 یک رادار جانشین برای APG-77 اف-22 رپتور است.پیش بینی شده است بیش از 3000 دستگاه رادار آرایه فازی فعال AESA /APG-81 برای جنگنده ی اف-35 سفارش داده شود.
[img]http://www.militaryparsi.ir/images/stories/Radar/ANAPG-81/apg-81.jpg[/img]
به عنوان مثال در اوت 2007 ,8 دستگاه رادار APG-81 که قبلا" تولید شده بود تحویل شده اند و نیز در سال 2005 اولین سیستم رادار ی APG-81 برای انضمام بر روی اولین اف-35 به لاکهید مارتین تحویل داده شد.نورث روپ گرومن در تحویل این سیستم کمک کرده و دست داشته است.پیش از برنامه ایی که نورث روپ گرومن تعیین کرده بود, ابتدا 3 بلوک از نرم افزار رادار ایجاد شده و پروازش تست شد و در نهایت تحویل داد شد.
[img]http://www.militaryparsi.ir/images/stories/Radar/ANAPG-81/apg-811.jpg[/img]
توانایی های AN/APG-81 شامل مـــــــــد های هوا به هوای APG-77 به اضافه ی مد های پیشرفته ی هوا به سطح شامل : نقشه برداری با دقت و وضوح بالا, رهگیری و کشف اهداف متحرک زمینی چندگانه , بازشناسی رزمی , جنگ الکترونیک و ارتباطات پهنای باند فراتر از حد بالا است.رادار ساخته شده ی جاری برای اف-22 رپتور AN/APG-77v1 است که به سختی نرم افزار و سخت افزار APG-81 را برای قابلیت های پیشرفته ی هوا به سطح دریافت می کند.


رادار AN/APG-81 به منظور توانمند سازی خلبانان اف-35 برای دگیری موثر و کارگر با اهداف زمینی دوربرد طراحی شده است.گذشته از این با تامین آگاهی از وضعیت برجسته, ماندگاری و بقا افزایش داده شده است.بخش سیستم های الکترونیک نورث روپ گرومن, اف-35 را به سیستم الکترواپتیکی AN/AAS-37 یا DAS ( سیستم روزنه توزیع شده ) مجهز کرده است.
[img]http://www.militaryparsi.ir/images/stories/Radar/ANAPG-81/apg81sar1.jpg[/img]
[color=red]تصویر عملکرد کروی شکل DAS و نگاشت زمینی وضوح بالا از سیستم SAR (تصویر دوم)[/color]

این سیستم با محافظ ویژه و منحصر به فرد کروی شکل به دور هواپیما, خلبانان اف-35 را در برابر خطر موشک آماده می کند, همچنین این سیستم پشتیبانی ناوبری و عملیات های شبانه را نیز فراهم می سازد.تکنولوژی حالت جامد و حذف قسمت های متحرک مکانیکی به اطمینان پذیری بالا نسبت به سیستم های MSA جاری کمک شایانی کرده است.منظور از MSA , آرایه اسکن شده ی مکانیکی است.

مشخصات تاکتیکی رادار فوق مدرن AN/APG-81 جنگنده ی اف-35 JSF

کشور سازنده: ایالات متحده ی امــــــــــریکا USA
شرکت سازنده: نورث روپ گرومن
نوع رادار: دو حالته ی هوابرد
سبک آنتن: AESA
فرکانس عملکرد: بانــــــــــد X
تعداد عناصر انتشاری: بیش از 1200 عنصر
زاویه اسکن آزیموت ( چپ- راست): +/- 60 یا +/- 70 درجه
زاویه اسکن الویشن ( بالا - پایین):+/- 60 یا +/- 70 درجه
مشخصه ی MTBF : در یک منبع بیش از 2000 ساعت و در منبع دیگر کمتر از 700 ساعت اعلام شده است! ناشناخته
برد رهگیری موثر برای هدفی با سطخح مقطع راداری 1m2 : بین 140 تا 160 کیلومتر
قابلیت LPI : دارد
تعدا هدف رهگیری شده حین اسکن: ناشناخته
مد های هوا به سطح: SAR- نقشه برداری زمینی با قدرت تفکیک پذیری بالا- کشف اهداف زمینی متحرک- رهگیری اهداف زمینی متحرک- پرتورافکنی SAR
وزن رادار : 220 کیلوگرم گزارش شده
سلاح های متناسب با رادار: موشک های میان برد پیشرفته ی آمرام C و D

[url=http://www.militaryparsi.ir/aviation-industry/world/aviation-electronics/763-AN-APG-81-.html]منبع[/url]
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اطلاعات خوبي بود. تشكر.
اما سئوال اينه كه پرنده هاي ما از رادارهاي ارايه فازي استفاده ميكنن؟
روي زمين چطور ؟
البته پر واضح است كه هرچه در دنيا استفاده بشه ما حتما بعنوان سمپل آورديم و كار مهندسي معكوس رو روشون شروع كرديم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]چرا اين رادار سربالا ساخته شده؟[/quote] فکر کنم سربالا به اون هواپیمای تست متصل شده .

البته توی این سیستم بیم رادار بصورت الکترونیکی گردش داره .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
نکته ی جالب درباره ی F135 این است که با وجود حجم بالاتر و رانش بیشتر نسبت به F119، از آن سبک تر است (جرم F119 معادل 1769 کیلوگرم و حداکثر رانش آن کمی بیش از 35000 پوند می باشد).
ضمناً جناب mansour_smz، جنگنده ی F-35 از F-22 گران تر نیست.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بخش اول

Lockheed Martin F-35 Lightning II از خانواده ی جنگنده های تک سرنشین و تک موتوره میباشد.این جنگنده ی چند منظوره ی نسل پنجم ، جهت شناسایی ، حمله ی زمینی و دفاع هوایی با قابلیت پنهانکاری تولید شده است.
F-35 در سه مدل اصلی گسترش یافته که نوع اول قابلیت نشست و برخاست از باند های معمولی را دارد. نوع دوم ، مخصوص باندهای کوتاه ساخته شده است و نوع سوم که مخصوص ناوهای هواپیمابر میباشد.
F-35 زاده ی پروژه X-35 میباشد که در برنامه ای ، موسوم به (JSF ( Joint Strike Fighter تولید شد.هزینه های اصلی این برنامه توسط ایالات متحده ، بریتانیا و شرکای دیگر آمریکا تامین شده است و در این میان میتوان به بیشتر کشور های عضو ناتو و کشورهایی که رابطه ی نزدیکی با آمریکا دارند اشاره داشت.این برنامه توسط یک تیم صنایع هوافضا و به رهبری شرکت لاکهید مارتین به اجرا در آمد و سرانجام F-35 اولین پرواز خود را در دسامبر سال 2006 انجام داد.

F-35A_three-view1.png
جنگنده F-35 در سه نمای متفاوت

آمریکا قصد خرید 2,443 فروند از این جنگنده را به ارزش 323 میلیارد دلار دارد که این موضوع ، طرح را به گران قیمت ترین برنامه ی دفاعی ایالات متحده و دنیا ، تبدیل کرده است.آمارهای مالی سال 2010 نیروی هوایی ایالات متحده نشان از آن داشت که مخارج فرعی این پروژه از 89 میلیون دلار به 200 میلیون دلار تا مرحله تولید F-35 ، افزایش یافته است.در نهایت هزینه ی تخمینی خرید 2,443 فروند F-35 به حدود 382 میلیارد دلار افزایش یافت و هر هواپیما به طور میانگین 156 میلیون دلار قیمت گذاری شد.افزایش هزینه های این طرح ، ایالات متحده را واداشت تا در تعداد تولیدی این جنگنده تردید داشته باشد.در ژانویه سال 2011 ، F-35B بخاطر بروز برخی مشکلات در تولید به مدت دو سال تحت بازنگری خواهد بود.در فوریه همین سال پنتاگون مبلغی به ارزش 207.6 میلیون دلار برای آماده کردن کردن هر جنگنده در FY2012 پیش بینی کرد که در صورت انجام تحقیقات ، تولید ، آزمایش و ارزیابی به 304.15 میلون دلار برای هر جنگنده تمام خواهد شد.


F-35_Wind_Tunnel_Model.jpg
مدل تونل باد جنگنده F-35 در مرکز مهندسی طراحی ارنولد

توسعه و تولید


نیازها و انتخاب های برنامه JSF
برنامه JSF ، طرحی جهت جایگزینی با جنگنده های F-16 ، A-10 ، FA-18 (البته به جز انواع E/F “Super Hornet”) و جنگنده ی تاکتیکی AV-8B میباشد.برای پایین نگه داشتن هزینه های تولید ، توسعه و عملیاتی بودن هواپیماها ، یک طرح ارائه شد تا این جنگنده در سه نوع تولید شود:
• F-35A ، مخصوص نشست و برخاست از باندهای متعارف(CTOL)
• F-35B ،مخصوص نشست و برخاست در باندهای کوتاه(STOVL)
• F-35C ، مخصوص نشست و برخاست از ناوهای هواپیمابر(CV)
جورج استاندریج (George Standridge) از طرف شرکت لاکهید مارتین ، گفته است که جنگنده F-35 با وجود اینکه نیاز کمتری به پشتیبانی های لجستیک دارد و تقریبا با سایر جنگنده ها هم قیمت است در یک نبرد هوایی چهار برابر موثرتر از یک جنگنده ی معمولی است ، در عملیات های حمله ی زمینی هشت برابر موثرتر از یک جنگنده ی معمولی بوده و سه برابر بیشتر از جنگنده های شناسایی دفاع هوایی ، موثر است.به نظر میرسد هدف طرح F-35 ساختن یک جنگنده ی برتر تا سال 2040 و دومین جنگنده ی برتری هوایی پس از رپتور باشد.
قرار داد اصلی تولید F-35 در 16 نوامبر 1996 به امضا رسید ، ولی حهت اجرایی کردن و تولید و توسعه در سال 2001 در اختیار لاکهید مارتین قرار گرفت که با طرح X-35 ، پروژه ی X-32 بوئینگ را کنار زده بود. این درحالی بود که هر دو طرح تقریبا پیش نیازهایی یکسان داشتند ، ولی طرح X-35 پس بررسی های تکمیلی ، به دلیل وجود ریسک کمتر و توسعه سریعتر برگزیده شد.جنگنده جدید الورود ، F-35 نام گرفت که خارج از قانون استاندارد های DoD جهت نامگذاری بر روی جنگنده های آمریکایی بود.بر اساس این قانون این پروژه بایدF-24 نامگذاری میشد.



f35_technology_commonality1.jpg

فاز طراحی


بر پایه ی تست هایی که در تونل باد انجام گرفت ، لاکهید مارتین با مقداری بزرگتر کردن طرح X-35 ، وارد پروژه ی F-35 شد.در این راستا تثبیت کننده افقی جنگنده جهت حفظ کنترل 2 اینچ جابجا شد و به سمت عقب هواپیما نزدیکتر شد.قسمت فوقانی بدنه یک اینچ در امتداد خط میانی جنگنده ، بالاتر آمد.تصمیمی نیز جهت بزرگتر کردن اندازه ی قسمت های حمل سلاح مدل F-35B گرفته شد تا وجه اشتراکی با دو نوع دیگر داشته باشد.سرانجام ساخت قسمت های مختلف بدنه ی F-35 در نوامبر 2003 آغاز شد.
مدل F-35B در سال 2004 در خطر از دست دادن کارایی های مورد نیاز بود ، زیرا اضافه وزن زیادی داشت که طبق گزارشات مربوطه ، 1000 کیلوگرم بوده است.لاکهید مارتین با اضافه کردن به نیروی رانش موتورهای آن و کوچک کردن اعضای ساختمان جنگنده ، شامل:کوچک کردن فضای قرارگیری سلاح ها و تثبیت کننده ی افقی هواپیما ، تغییر مسیر نیروی رانش از خروجی های رول پست به نازل اصلی و طراحی مجدد اتصال وینگ میت ، سیستم بخش الکتریکی و بخش عقب کاکپیت ، تلاش در برطرف کردن این مشکل داشت.بسیاری از این تغییرات مخصوص F-35B نبود و در هر سه مدل جهت بودن وجوه مشترک بیشتر انجام شد.در سپتامبر 2004 ، مشکل اضافه وزن جنگنده مرتفع شد و 1200 کیلوگرم از وزن آن کاسته شد.
در تاریخ 7 جولای سال 2006 نیروی هوایی ایالات متحده در مراسم یادبود افتخارات هواپیمای P-38 شرکت لاکهید مارتین ، رسما نام F-35 Lightning II را اعلام کرد و در 19 دسامبر سال 2008 اولین (F-35A(AF-1 بهینه سازی شده(بخصوص از نظر وزن) را اماده کرد.این جنگنده اولین F-35 بود که با تمام سرعت خط تولید F-35 ، تولید شد و مانند جنگنده هایی بود که در سال 2010 تحویل میشدند.
شرکتهای مختلف بسیاری ، اجزای مختلف F-35 را تولید میکنند.شرکت لاکهید مارتین که طرف قرار داد اصلی است مسئولیت اَسِمبِل نهایی ، تکمیل کلی سیستم ، سیستم های عملیاتی ، قسمت جلویی بدنه به همراه بالها و سیستم کنترل پرواز را برعهده دارد.شرکت نورثروپ گرومن وظیفه ی تهیه و ساخت رادار فعال ارایه فازی ، سیستم دید الکترو اپتیکی(DAS) ، سیستم های مخابراتی ، سیستم ناوبری ، سیستم شناسایی ، قسمت مرکزی بدنه ، قسمت قرارگیری سلاح ها و سیم نگهدارنده جنگنده بهنگام فرود را دارد.شرکت BAE Systems قسمت عقبی جنگنده و دُم ، دم های افقی و عمودی ، سیستم های جنگ الکترونیکی ، سیستمهای مربوط به سوخت و نرم افزار کنترل پرواز را تامین میکند.شرکنت Alenia هم وظیفه ی اسِمبِل نهایی جنگنده هایی که برای ایتالیا و کشورهای اروپایی تولید میشوند را دارد(البته به جز ترکیه و انگلیستان).این نکته نیز گفتنی است که امریکا اعلام کرده است کدهای نرم افزاری F-35 را در اختیار هیچ یک از شرکای خود قرار نخواهد داد.
در ژانویه سال 2009 شش فروند جنگنده ی F-35 تکمیل شدند که شامل AF-1 و AG-1 بودند و 17 فروند نیز در مرحله تولید به سر میبردند.13 فروند از این 17 فروند در مراحل تست های پیش از پرواز بودند که تمام آنها در سال 2009 تکمیل میشدند.4 فروند باقی نیز اولین هواپیماهای مدل تولید بودند که اولین انها در سال 2010 تحویل نیروی هوایی ایالات متحده ، و به پایگاه اگلین منتقل گشت.وزیر دفاع امریکا در سال 2009 سرعت تولید این جنگنده را بیشتر کرد تا هرچه سریعتر 2,443 فروند به نیروهای آمریکایی تحویل شوند.لاکهید در سال 2010 اعلام کرد به علت بروز برخی مشکلات تولید در نوع قرار گیری بالها ، تولید اولیه کمی کند خواهد بود.

plane-f-35-fab-desk-10241.jpg

افزایش هزینه طرح و تاخیر بیشتر


در 21 اوریل 2009 ، پایگاه خبری پنتاگون ، مدیا ریپورتس اعلام کرد که طی سالهای 2007 و 2008 چندین ترابایت از اطلاعات مربوط به F-35 اعم از اطلاعات طراحی و سیستمهای الکترونیکی توسط کامپیوترهای جاسوس دزیده شده اند و این امر باعث ساختن سامانه هایی جهت مقابله با F-35 خواهد شد.گرچه شرکت لاکهید مارتین به کل صحت این خبر را رد کرد و مدعی شد که هیچ اطلاعات مهمی دزیده نشده است!!!
در 9 نوامبر 2009 ، اشتون کارتر (Ashton Carter) معاون وزیر دفاع اعلام کرد که تیم محاسبات پنتاگون موسوم به تیم JET یا Joint Estimate Team راهی مناسب جهت تامین هزینه های تولید و پیشرفت طرح پیدا کرده است.وی اذعان داشت سعی میکند از به وقوع پیوستن آن بپرهیزد. در تاریخ 1 فوریه 2010 وزیر دفاع رابرت گیت ، مدیر برنامه JSF ، جنرال دیوید هینز را برکنار کرد و از پرداخت مبلغی به ارزش 614 میلیون دلار به لاکهید مارتین بخاطر تاخیر این شرکت ، خودداری نمود.
در تاریخ 11 مارس 2010 ، گزراشی از سخنگوی دفتر دولت به کمیته سنای نیروهای مسلح ارسال شد مبنی بر این که هر فروند F-35 قیمتی بالغ بر 112 میلون دلار خواهد داشت.پنتاگون به صورت رسمی اعلام کرد که هزینه های پروژه F-35 ، 50% بیشتر از آنچه پیش بینی میشده ، بوده است!!!
در نوامبر 2010 در طرحی مبنی بر کاهش هزینه پروژه ، گفته میشد که F-35B تولید نشود و بجای آن دو مدل F-35A و F-35C وارد چرخه تولید شوند.در این راستا مشاور فنی لاکهید مارتین اعلام کرد این موضوع تنها شایعه ای بوده و تصمیمی جهت عدم تولید F-35B و عدم جایگزین کردن آن با AV-8B گرفته نشده است.او همچنین متذکر شد که امکان وجود تاخیر و افزایش مبالغ به دلیل برخی ناسازگاری های فنی با هواپیما و نرم افزارهای آن میباشد ، اما عمده علت افزایش هزینه ها ، مربوط به تستهای پروازی است.
مرکز اطلاعات دفاعی نرم اقزاری برای این پروژه درنظر گرفته بود که منجر به دگرگونی در هواپیما میشد ، البته به همراه یک سال تاخیر و 3 میلیارد دلار هزینه ی بیشتر.در پایان سال 2010 تنها 15% از این نرم افزار باقی مانده بود تا نوشته شود ، ولی این قسمت شامل بخشهای مشکلی همچون ترکیب اطلاعات بود.این نکته نیز حائز اهمیت است که در سال 2011 مشخص شد تنها 50% از این برنامه کامل و در واقع 8 میلیون خط ، کد نوشته شده است و جهت تکمیل این برنامه حداقل به 6 سال وقت و 110 مهندس دیگر نیاز است.قابل ذکر است که مشکلات مالی و تاخیرهای به وجود آمده بسیار گسترده است و بحث پیرامون آنها خارج از حوصله مقاله میباشد.

f-35-joint-strike-fighter1.jpg

طراحی


بنظر F-35 مدل کوچکتر شده و تک موتوره ی جنگنده ی F-22 Raptor میباشد و عنصرهایی مشابه آن را دارا میباشد.لوله های اگزوز این جنگنده توسط شرکت جنرال داینامیکس تهیه شده که پیش از این برای جنگنده عمود پرواز سوپر سونیک در سال 1972 طراحی شده بود.
شرکت لاکهید مارتین به علت خاص بودن طراحی F-35B STOVL با شرکت Yakovlev مذاکراتی داشت تا بتواند اطلاعات طراحی هواپیمای YAK-141 را بدست آورد تا از آن در طرح F-35B بهره ببرد.البته از سال 1960 طرح های آزمایشی زیادی در خود آمریکا بودند که موفقیتی بدست نیاوردند و از این میان میتوان به طرح ناموفق Rockwell XFV-12 اشاره کرد.در این راستا F-35B اولین جنگنده سوپرسونیک عملیاتی و پنهانکار موفق میباشد.
حداکثر سرعت این جنگنده 1.6 ماخ و حداکثر وزن برخاست صاعقه دو ، 27,000 کیلوگرم میباشد.F-35 مقدار قابل توجهی از جنگنده هایی که قرار است جایگزین آنها شود ، سنگینتر میباشد.وزن F-35 بدون تسلیحات بسیار نزدیک به جنگنده ی تک موتوره و تک سرنشینه F-105 Thunderchief ، سنگین ترین جنگنده ی تک موتوره جنگ ویتنام ، است.با این وجود موتور مدرن F-35 نیروی رانشی 60% بیشتر در هواپیمایی با وزن مشابه ایجاد میکند ، درنتیجه نیروی رانش بر وزن و لود شدن تجهیزات بالها ، بیشتر قابل مقایسه با F-16 مسلح میباشد.

jsf-family-variants1.jpg



• استقامت بالا ، سهولت تعمیر و نگهداری تکنولوژی استیلث ، استفاده از فیبر حصیر بجای استفاده از پلت فرم های معمول پنهانکاری که نگهداری دشوار و تعمیرات سختی طلب میکنند.
• ارتقا ایونیک و ترکیب سنسورها که باعث ترکیب اطلاعات سنسورهای مختلف شده به خلبان در هدایت هواپیما و یافتن مشخصات هدف و رله سریع اطلاعات با مرکز کنترل و فرماندهی کمک میکند
• سرعت بالای انتقال اطلاعات که شامل IEEE 1394b و شبکه فیبر میشود
• اضافه شدن سیستم های ALGS یا همان اجرای خودکار همه جانبه ی تدارکات ، ALIS یا همان سیستم خودکار اطلاعات تدارکات و CMMS یا همان مدیریت پایداری کامپیوتری سیستم که هدایت هواپیما را با استفاده از کمترین نیروی انسانی محیا میسازند
• اضافه شدن محرک های هیدروستاتیک که با قابلیت کنترل سیستم پرواز با سیم ، اجرا میشوند

شرکت لاکهید مارتین ادعا میکند که F-35 دومین جنگنده ی قدرتمند درگیری هوایی بلند برد ، پس از F-22 رپتور میباشد.این شرکت همیچنین پیشنهادی جهت جایگزینی F-35 با F-15C/D نیروی هوایی ایالات متحده جهت ایفای نقش برتری هوایی و جایگزینی با F-15E در نقش حملات زمینی را دارد ، ولی در عمل این جنگنده هم از برد کوتاه تری نسبت به مدلهای مختلف F-15 برخوردار است ، هم قابلیت حمل تسلیحات به اندازه ی F-15 را ندارد.
لاکهید مارتین مدعی شده است که F-35 بسیار منعطف پذیرتر از رپتور است و به دلیل وجود سنسورهای پیشرفته و اطلاعات ترکیبی که از آنها استفاده میکند ، نسبت به F-22 برتری دارد.
بخش اعظم ساختمان F-35 ، از مواد ترکیبیِ ساخته شده از BMI و مواد پلاستیکی کامپوزیتی تهیه شده اند.با این وجود F-35 اولین هواپیمایی است که با وجود مواد نانو کامپوزیت و کربن پلاستیکِ نانوتیوب تقویت شده در ساختار اصلی ، به تولید انبوه رسیده است.
نویسنده و مترجم : اشکان سمیعی

http://www.militaryparsi.ir/aviation-industry/world/aircraft/fighter/858-F-35-Lightning-II.html

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بخش دوم
موتورها
موتور اصلی F-35 ساخت شرکت Pratt & Whitney میباشد که نام F135 را تصاحب کرده و موتور جایگزین نیز محصول مشترک دو شرکت بزرگ General Elecrtic/Rolls Royce بنام F136 است.نکته حائز توجه این است که این دو موتور قابلیت سوپرکروز را برای F-35 فراهم نمیسازند.نمونه های عمود پرواز از سیستمهای پرواز رولس رویس بهره میبرند که توسط شرکت لاکهید مارتین ساخته و توسط رولس رویس تولید میشوند.این سیستم بیشتر شبیه Yak-141 روسی VJ 101D/E آلمانی که از جمله عمود پروازهای پیشین میباشند ، است.در این جنگنده نیز مانند هواپیمای Harrier Jump jet در جهت پرواز عمودی جنگنده از موتورهای رولس رویس پگاسوس(Rolls-Royce Pegasus) استفاده شده است.
Pratt--Whitney-F135-.jpg

سیستم لیفت از قسمتهای گوناگون شامل فنِ لیفت ، میله ی شافت ، دو عدد رول پست و سه عدد گرداننده واحد (3BSM) میباشد.سیستم 3BSM که همان نازل های بردار رانش میباشد ، به موتور اصلی اجازه میدهد تا نیروی کشنده ی دُم هواپیما را خنثی کند.فنِ لیفت در نزدیکی جلوی هواپیما قرار گرفته و تعادل این جنگنده توسط دو عدد روتور توربينهاى خطى که در ان ديسک و تيغه ها بصورت يکپارچه ساخته شده اند ، تامین میشود.این سیستم از توربینهایکم فشار ، توسط میله شافت و گیرباکس نیروی مورد نیاز خود را دریافت میکند.کنترل رول در طول مدت پرواز با سرعت کم ، هوای سرد شده ی موتورها را به نازل های رانش که در بالها قرار گرفته اند ، هدایت میکند.این نازلها را به اصطلاح ، رول پست (Roll Post) میخوانند.خنک کننده هوای خروجی فنهای لیفت هنگام بلند شدن جنگنده بصورت عمودی ، وظیفه بسیار مهمی بر عهده دارند ، زیرا این بادهای داغ بهمراه سرعت بسیار زیاد خود میتوانند باند و یا عرشه ناوهای هواپیمابر را خراب کنند.

Pratt--Whitney-F135---.jpg

تا به امروز ، F136 از باقی قسمتهای برنامه F-35 گرانتر بوده و باعث شده تا تصمیمی مبنی بر کاهش تعداد تولیدی این جنگنده گرفته شود و هزینه پروژه نیز افزایش یابد.تیم پروژه ی F136 ادعا میکنند که این موتور با تفاوت درجه دمای خروجی موتورها ، بسیار مناسب جنگنده ی عمود پرواز F-35 میباشد.

lifesystem.jpg

شرکت Pratt & Whitney نیز در حال تست نمونه های ارتقا یافته ی موتور F135 میباشد. این موضوع باعث شد تا شرکت جنرال الکتریک در پاسخ به این مطلب مدعی شود که موتور F-136 قابلیت تولید نیروی رانشی بیش از 43 هزار پوند(190 kN) را دارد.(نمونه ی اولیه F135 قابلیت تولید نیرویی معادل 43 هزار پوند را داشت).مدل جدید F135 در تستهای انجام شده نشان داد که توانایی تولید نیروی رانشی برابر 50 هزار پوند(220kN) را دارد ، بنابراین میتوان از آن به عنوان قدرتمندترین موتوری که تاکنون بر روی یک جنگنده نصب شده است ، نام برد.

PW_F135_STOVL_Propulsion_System_fs1.jpg

تسلیحات

F-35 شامل یک عدد مسلسل GAU-22/A که نمونه ی چهار لول مسلسل GAU-12 Equalizer 25 mm میباشد ، است.این مسلسل داخل بدنه قرار میگیرد و شامل 182 گلوله برای F-35A ، و غلاف خارجی بهمراه 220 تیر برای F-35B و F-35C میباشد.البته غلافی که در دو نوع C وB استفاده شده است کاملا استیلث بوده و قابلیت نصب تحهیزات دیگر مانند تجهیزات جنگ الکترونیک و یا تجهیزات شناسایی و ... را دارد.

46_76124_d922db8ecda96ca1.jpg

این جنگنده دارای دو جایگاه حمل تسلیحات در داخل بدنه است و قابلیت نصب 4 عدد پایلون زیربالها و 2 پایلون نزدیک به قسمت انتهایی بالها را نیز دارد.دو پایلون بیرونی فقط توانایی حمل موشک های هوا به هوایAIM-9X Sidewinder و AIM-132 ASRAAM را دارند.موشک های آسرام در صورت لود شدن در پایلونهای خارجی هواپیما ، فقط مقدار ناچیزی به سطح مقطع راداری آن می افزایند.انواع موشکهای AIM-120 AMRAAM ، Storm Shadow ، موشک کروز هوا به سطح AGM-158 ، بمبهای هدایت شونده و تانکهای سوخت 1800 و 2300 لیتری نیز قابلیت قرارگیری در دیگر پایلونها را دارند.گرچه استفاده از پایلونهای خارجی باعث میشود تا این جنگنده مقداری از قابلیت پنهانکاری خود را از دست بدهد ، ولی قابلیت حمل تعداد بیشتر موشکها ، بمب ها و تانکهای خارجی سوخت را به F-35 میدهد.این پرنده ی گرون قیمت و زیبا قابلیت حمل 8 تیر موشک آمرام و 2 تیر موشک سایدوایندر را در محفظه های داخلی بدنه ی خود دارد و 6 عدد بمب 2000 پوندی بهمراه دو فروند سایدوایندر و دو فروند آمرام را در جایگاه های خارجی خود حمل میکند.همچنین در محفظه های داخلی خود توانایی حمل دو فروند بمب 2000 پوندی در مدلهی A و C را دارد و در مدل B به دلیل کوچکتر بودن محفظه های داخلی ، قابلیت حمل دو فروند بمب 1000 پوندی فراهم میباشد.جمعا F-35 قابلیت حمل AIM-120 AMRAAM ، AIM-132 ASRAAM ، بمبهای هدایت شونده دوهزار پوندی با سامانه JDAM ،سامانه JSOW ، موشک ضد زره Brimstone و مهمات خوشه ای را دارد.این جنگنده با این ظرفیت حمل تسلیحات نسبتا بیشتری دز مقایسه با جنگنده های معمولی را دارد و این نشاندهنده ی این است که این پرنده نیز مانند رپتور گزینه ی مناسبی برای جایگزینی با دیگر جنگنده ها میباشد.

F-35_weapons_bay.jpg

لاکهید مارتین اظهار میکند که جایگاه های حمل تسلیحات میتوانند فقط برای حمل موشکهای هوا به هوا و یا موشک های هوا به زمین ساخته شوند و پیشنهادی مطرح شد تا در نمونه Block 5 این هواپیما ، بجای حمل دو عدد سلاح ، سه عدد در هر جایگاه لود شود و بمبهای بزرگ جای خود را به موشک های کوچکتر مثل آمرام بدهند.این اپگرید قابلیت حمل چهار عدد بمب GBU-39 که قطر کمی دارند را در هر جایگاه فراهم میکند.البته باز هم نوع Bقابلیت حمل تنها 3 بمب را دارد ، ولی تمام انواع F-35 قابلیت حمل 4 عدد بمب GBU-53/B را در هر جایگاه خواهند داشت.موشک MBDA Meteor نیز درحال یکپارچه سازی جهت استفاده در F-35 میباشد و در دسامبر 2010 مشخص شد که بک فروند Meteor که دارای بالچه های کوچکتر نسبت به مدل معمولی بود برای F-35 تولید شده است.

f35weapco8.png

بریتانیا برنامه ای جهت لود شدن 4 فروند آسرام در داخل بدنه داشت که بعدها این طرح تغییر کرد و قرار شد تا دو فروند در داخل و دو فروند خارج بدنه لود شوند.آسرامهای لود شده ی خارجی تاثیر بسیار ناچیزی بر سطح مقطع راداری هواپیما دارند.
نروژ و استرلیا درحال کارکردن بر روی برنامه ای جهت تبدیل موشک زمین پایه ضد کشتی NSM و نصب آن بر روی F-35 میباشند.نمونه ی بهسازی شده مخصوص F-35 میتواند یک موشک چند منظوره و تنها موشک کروز نصب شده روی این جنگنده باشد که در جایگاه های داخلی این جنگنده قرار خواهد گرفت.مطالعات نشان داده است که پرنده ی گران قیمت ، قابلیت حمل 2 فروند از این موشکها را داخل بدنه و 4 فروند خارج بدنه دارد.برد تقریبی این موشک 278 کیلومتر میباشد.
این نکته نیز شایان ذکر است که بمب اتمی B61 قرار بود تا سال 2017 به مرحله تولید برسد ، اما احتمالا به دلیل تاخیرهای برنامه F-35 ، این پروژه نیز تاخیر خواهد داشت.

JSF_F35_P1230144.jpg

پنهانکاری و نشانه ها


F-35 حهت داشتن سطح مقطع راداری کم از مواد خاصی ، از جمله فیبرهای حصیری ساخته شده و برعکس جنگنده های نسلهای پیشین ، از شکل خاصی برخوردار است که باعث هرچه کمتر شدن امکان شناسایی هواپیما میشود.
جنگنده های نسلهای پیشین (F-15,F-16,FA-18) بیشتر عملیاتهای خود را با حمل تانکهای اضافی سوخت انجام میدادند ، در حالیکه F-35 باید اغلب عملیاتهای خود را بدون استفاده از مخارن خارجی سوخت انجام دهد.
F-35 بر خلاف کوچکتر بودن از رپتور ، دارای سطح مقطع راداری بیشتری میباشد.گفتنی است که ناهمواری های یک توپ گلف فلزی از ناهمواری های سطح رپتور بیشتر است ، در واقع هدف از طراحی رپتور ، عدم شناسایی جنگنده توسط هرگونه راداری بوده است. سطح F-35 به گونه ای طراحی شده است که رادارهای باند X و S که بصورت معمول قادر به ردیابی جنگنده ها و موشک های زمین به هوا و امواج راداری آنها میباشند ، قابلیت شناسایی آنرا نداشته باشند.البته با استفاده از رادارهای فعال در دیگر فرکانس ها ، میتوان این جنگنده را به آسانی شناسایی کرد.خدمه ی زمینی به انجام تست های بازرسی راداری (RVR) پس از انجام تعمیرات نیاز دارند تا از سطح مقطع راداری هواپیما پس از تعمیرات آگاه شوند که این مرحله در نسلهای پیشین مطرح نبود.
یک جنگنده ی پنهانکار باید از تمامی جهات مخفی باشد و نه تنها خود را از دید رادارها مصون نگاه دارد ، این عامل در F-35 مورد توجه قرار گرفته و علاوه بر مخفی ماندن از دید رادارها ،از کاهنده ی امواج فروسرخ و ... نیز استفاده میکند.

در اواخر سال 2008 نیروی هوایی اظهار داشت که F-35 به هنگام برخاست دوبرابر صدایی که F-15 ایجاد میکند را به همراه دارد و این صدا در هنگام فرود به چهار برابر صدای ایگل موقع فرود تبدیل میشود.به همین دلیل ساکنان اطراف پایگاه های هوایی لوک ، اریزونا و اگلین خواستار انتقال ازمایشات نیروی هوایی شدند.اما طبق گزارشات بعدی که در سال 2009 ارائه شدند ، مشخص شد که F-35 به مقداری که در دفعه اول گزارش شده بود ، صدا ندارد و صدای موتور آن قابل قیاس باF-22 و FA-18 سوپر هورنت میباشد.(حتی F-35 از رپتور کم صدا تر است)

Lockheed_Martin_F-35_Lightning_II_mock-u

کاکپیت
کاکپیت F-35 شامل یک عدد صفحه نمایش PCD به اندازه 20*8 اینچ میباشد.سیستم شناسایی گفتار موجود در کاکپیت که توسط شرکت Adacel ساخته شده ، طوری برنامه ریزی شده که به خلبان امکان کار کردن با هواپیما را به صورت ویژه ای میدهد.F-35 اولین هواپیمای بال ثابت عملیاتی ایالات متحده میباشد که از این سیستم استفاده میکند ، گرچه این سیستم در AV-8B نیز مورد استفاده قرار گرفته بود و در دیگر جتها به صورت آزمایشی استفاده شده بود که میتوان F-16 VISTA را در این میان مثال زد.
یک سیستم نمایشگر نیز در کلاه خلبان تعبیه شده است.این سیستم پیش از این نیز در جنگنده هایی همچون F-15,F-16,F/A-18 مورد استفاده قرار گرفته بود.البته این نکته شایان توجه هست که جنگنده های پیشین در کنار این سیستم که موسوم به HMDS است ، از یک عدد هاد (HUD or Head Up Display) بهره میبردند ، ولی F-35 اولین جنگنده ای است که هاد ندارد و تنها از این سیستم بهره میجوید.این جنگنده به یک کنترلر استیک که سمت راست کاکپیت قرار گرفته و مجهز میباشد.
صندلی پرنده Martin Baker US16E در F-35 مورد استفاده قرار گرفته است.این صندلی براساس معیارهای بسیار دقیقی طراحی شده که امکان پرش خلبان در ارتفاع پست ، فشار گرانشی کنترل شده در هنگام پرتاب خلبان و اندازه ی بدن خلبان را دربر میگرد.US16E از دو پرتاب کننده که به صورت ریلی قرار گرفته اند استفاده میکند.شایان ذکر است که کاکپیت F-16 Fighting Falcon دارای کاکپیت مشابه به F-35 میباشد و خلبانان جهت آموزش پرواز با F-35 از آن استفاده میکنند.


منبع : en.wikipedia.org/wiki/Lockheed_Martin_F-35_Lightning_II
نویسنده و مترجم : اشکان سمیعی

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط parsneet
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      تاپیک حاضر با محوریت پوشش خبر ها و اطلاعات مسابقات نظامی برگزار شده در ایران و همچنین شرکت تیم های ایرانی در سایر مسابقات بین المللی نظامی می باشد .
       
      مقدمه :
      مسابقات نظامی هر ساله در سراسر جهان با شرکت پرسنل نظامی ( به صورت داخلی و یا بین المللی ) برگزار می گردد . این گونه مسابقات علی رقم اینکه از قواعد و استاندارد متحدی برخوردار نیستند ( منظور نبودن کمیته جامع و قوانین واحده بین المللی در رشته های تخصصی می باشد ) اما تا حدودی پیرو قواعد و ضوابط برگزاری رزمایش های نظامی هستند . ( البته تیم های ورزشی و مسابقات ارتش های جهان (CISM) تا حدودی متفاوت از سایر مسابقات تخصصی هستند که در ذیل به آن اشاره خواهد گردید )
      اساساً هدف از برگزاری این گونه مسابقات تخصصی بالا بردن آمادگی پرسنل و ایجاد حس رقابت و افزایش انگیزش پرسنل نظامی جهت فراگیری مهارت های تخصصی است . و همچنین سنجش توانمندی پرسنل در مقایسه با واحد های مشابه در ارگان های نظامی داخلی و یا ارتش های خارجی دیگر است . پس تا حدودی می توان بیان کرد که تیم های شرکت کننده ( در مسابقات بین المللی ) عموماً از بین کشور های دوست و یا هم پیمان ( و یا حداقل غیر متخاصم ) انتخاب می شوند و برای سنجش توانایی های تخصصی شان گرد هم می آیند . و همچنین حتی گاهی می تواند بیان گر همسویی کشور های شرکت کنند و حامل پیام های خاص برای ارتش های رقیب شان نیز باشند .
       
       
       
      تاریخچه :
      می توان به نوعی اولین مسابقات نظامی ( با تاکید و اولویت دادن به پرسنل نظامی ) را به یونان باستان نسب داد . در رویدادی جشن گونه که عموما" ( و نه اختصاصاً ) پرسنل نظامی در آن شرکت می کردند تا آمادگی جسمانی و مهارت های کار با سلاح در رقابت با حریفان را بسنجند . در ادامه و ظهور امپراطوری روم باستان این نوع مسابقات چهره خشن تر و جدی تری به خود گرفت به گونه ای که مکان های اختصاصی مانند کلوزیوم (Colosseum) و همچنین شرکت کنندگان مخصوص بنام گلادیاتور (Gladiator) برای شرکت در آن تربیت می گردیدند .
      این مسابقات شرحی مفصل دارد ولی به اختصار : برگزاری آن در قرون مختلف تکامل یافته و عموماً شرکت کنندگان آن از بین سربازان قوای شکست خورده در جنگ با امپراطوری روم انتخاب می شدند و در بین خیل عظیم از این سربازان که در مسابقات محلی و ایالات های مستعمره روم برگذار می شد برگزیدگان ( که یقیناً تعداد کمی از آنان بودند) می توانستند آزادی خود را به دست آورند . ولی جنگجویانی نیز بودند که به خاطر بدست آوردن پول و یا شهرت نسبت به شرکت در این مسابقات خونین اقدام می کردند . این مسابقات که به خشونت بی پروا و ضد انسانی اش معروف گشته بود بدون فایده هم البته نبود . ( البته فواید آن از دید فرماندهان نظامی ) باید اشاره کرد که تمامی این مسابقات به نبرد های خونین تن به تن اختصاص نداشت بلکه اکثر این رویداد ها به باز سازی نبرد های روم در مقابل دشمنانش مختص می شد ( یقیناً آن نبردهای که در آن پیروز گردیده بودند تا خاطرات ، تکنیک های رزم و قهرمانان آن را مرور و زنده نگاه دارند ) عده ای از سربازان لباس های قوای دشمن را بر تن می کردند و سربازانی دیگر که نقش نیروهای رومی را داشتند با بکارگیری ارابه و اسب و سلاح های آن دوران در چندین پرده که گاهی تا چند روز نیز ادامه می یافت آن نبرد خاص را باز سازی می کردند . از نحوه یورش قوای مهاجم گرفته تا نبرد های تن به تن ، عبور از رودخانه ، یورش سواره نظام ، محاصره قلعه ها و یقیناً نمایش پیروز مندانه و دلاورانه ارتش رومی بر حریف خود !
       
      در عصر جدید ایده مسابقات نظامی بعد از پایان جنگ جهانی اول شکل گرفت . در سال 1919 پس از جنگ جهانی اول ، بازی های بین متفقین توسط شورای ورزشی نیروهای متفقین ژنرال جان پرشینگ سازماندهی شد و 1500 ورزشکار از 18 کشور را گرد هم آورد تا در 24 رشته ورزشی به رقابت بپردازند. این رویداد در Joinville-le-Pont فرانسه برگزار شد . و طی سالهای بعد در ماه مه 1946 ، پس از جنگ جهانی دوم ، شورای ورزشی نیروهای متفقین توسط سرهنگ هانری دبروس و پنج‌گانه المپیک توسط سرگرد رائول مولت احیا شد و در  7 تا 8 سپتامبر همان سال دومین بازی‌های بین متفقین در برلین (در المپیاستادیون , محل برگزاری بازی های المپیک 1936) برگزار شد .
       


      چند ماه بعد، با پایان دادن به شورای ورزش نیروهای متفقین ، سرهنگ دبروس و سرگرد مولت مسابقات ارتش های جهان (CISM) را در 18 فوریه 1948 تأسیس کردند . اعضای موسس آن بلژیک ، دانمارک ، فرانسه ، لوکزامبورگ و هلند بودند . در سال 1950، آرژانتین و مصر به عضویت آن درآمدند. در سال 1951 ایالات متحده به آن پیوست . در سال 1952 عراق ، لبنان ، پاکستان و سوریه و دو سال بعد برزیل به عضویت آن درآمدند . و همچنین کانادا در سال 1985 وارد آن شد . سپس در سال 1991 با پایان جنگ سرد سازمان رقیب پیمان ورشو کمیته ورزش ارتش متفقین (SKDA) با CISM ادغام شد و خبر از پیوستن 31 کشور و عضو جدید و سایر کشورهای مرتبط با بلوک شوروی را داد. این پیشرفت سریع منجر به رسمیت شناختن توسط نهادهای بین المللی از جمله IOC شد. قبل از سال 1995 CISM هر سال 15 تا 20 مسابقات جهانی را برگزار می کرد. از سال 1995  CISM هر چهار سال یک بار بازی های جهانی نظامی را که یک رویداد چند ورزشی است با شرکت نمایندگانی از ارتشهای 127 کشور دنیا سازماندهی می کند .
       
       

       
      رویدادها
      برگزاری مسابقات مرتبط با ارتش های جهان طیف متنوعی را در بر می گیرد و بلوک های سیاسی و جغرافیایی متعدد سعی در برگزاری رویدادهای مشابه زیادی جهت بالا بردن مهارت پرسنل خود دارند . اما به نوعی اهداف برگزاری این چنین مسابقاتی تنها به بالا بردن مهارت ها محدود نمی گردد . بلکه برپایی نمایشگاه های تخصصی تجهیزات تیراندازی و حتی ماشین آلات زرهی و تسلیحات انفرادی و البسه نظامی و ... در حاشیه این مسابقات بیان گر این است که این رویدادها مکانی است تا برنامه ریزان و دست اندرکاران نظامی کشور های مختلف به عرضه و کسب اطلاعات و سنجش آمادگی قوای نظامی پیرامونی خود اقدام نمایند .
       
      به برخی از این رویدادها می توان به اختصار اشاره کرد مانند :
      - مسابقات بین المللی پنج گانه ورزشی ( تیراندازی سرعت و دقت ، میدان موانع ، شنا ۵۰ متر با مانع ، دو صحرانوردی ۸ کیلومتر و پرتاب نارنجک )
      - مسابقات بین المللی نظامی پهپادی ارتش های جهان
      - مسابقات بین‌المللی نظامی غواصی در عمق
      - مسابقات بین‌المللی نظامی جهت یابی
      - مسابقات بین‌المللی نظامی بیاتلون زرهی روسیه
      - مسابقات سراسری امنیت سایبری در آمریکا
      و ...
       

      بازتاب و آثار
      برای بیان تاثیر حضور بین المللی تیم های نظامی و ترتیب دادن این چنین مسابقاتی منعکس کردن دیدگاه بعضی از تحلیل گران غربی شاید مفید باشد به عنوان نمونه :
      «واشنگتن فری بیکن» «جوزف هومیر» تحلیلگر امنیت ملی : روسیه و چین در نمایش قدرت به آمریکا قصد شرکت در یک بازی‌های بین‌المللی در آمریکای لاتین ( ونزوئلا ) تحت عنوان « تک تیرانداز مرز » را دارند . این  بازی‌های نظامی یکی از واضح ترین نشانه‌ها  از شکل گیری یک ائتلاف ضد ایالات متحده در آمریکای لاتین است. روسیه و متحدانش ( ایران و چین ) با حضور در این مسابقات نظامی در ونزوئلا در حال نمایش قدرت هستند . با عادی سازی تحرکات نظامی دشمنان ایالات متحده در دریای کارائیب ، ما در معرض خطر در آمریکای لاتین هستیم .
       
       
      در حال حاضر به نظر می رسد که برگزاری این گونه مسابقات در بین نیرو های نظامی منطقه ای و جهانی در حال افزایش هست . مسابقاتی که هم در رشته های عمومی ( آمادگی جسمانی و ورزشی ) و هم رشته های تخصصی ( تیر اندازی ، زرهی و توپخانه ، پهپادی و ... ) با حضور تیم های چندگانه به جدیت پیگیری می شود . قطعا انتخاب تیم های ورزیده در این گونه رقابت ها باعث افزایش اعتماد به نفس پرسنل و همچنین تبلیغات مثبت برای نیرو های نظامی ما نیز خواهد گردید  . همچنین برگزاری مسابقات کشوری و درون مرزی برای ما موجبات حس رقابت و افزایش انگیزش سازمانی را برای نیروهای مسلح ما در پی خواهد داشت . انشالله 
       

       
       
       
      بن پایه :
      https://www.milsport.one/cism/members-nations
      https://www.ilsf.org/about/recognition/cism/
      https://armedforcessports.defense.gov/CISM/Military-World-Games/
      https://en.wikipedia.org/wiki/Colosseum
      https://freebeacon.com/national-security/iran-russia-china-to-run-war-drills-in-latin-america/
       
      گرد آوری جهت انجمن میلیتاری
       
       
    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط MR9
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      سرکوب پدافند هوایی دشمن
        (Suppression of Enemy Air Defenses /SEAD)
       

       
       وایلدویزل / استاندارد 
       
      یکی از ماموریتهای اصلی واحدهای پروازی نیروی هوایی پس از ظهورسه عنصرجدید در نبردهای معاصر (رادار/ توپخانه ضدهوایی هدایت راداری و نهایتا" موشکهای هدایت شونده زمین به هوا)، کنترل و ازکارانداختن و نابودی این  سامانه ها  می باشد . بررسی دقیق نبردهای به وقوع پیوسته پس از جنگ دوم جهانی نشان می دهد که هرکدام از این نبردها ، جنبه های نوینی از فناوری را با بکارگیری تجهیزات ، تسلیحات و تاکتیک ها به نمایش گذاشته و نشان داده اند که گاهی استفاده از  وجودبرتری کمی تسلیحات غیر پیشرفته در مقابل برتری کیفی تسلیحات پیشرفته و یا برعکس ، پیروزی های نظامی خیره کننده ای را به ارمغان آورده است. در کنار این مساله و به موازات افزایش توانایی های رزمی یک سامانه تسلیحاتی ،توسعه تاکتیکهای مورد نیاز نیز یک اصل غیر قابل اجتناب بشمار می رود . در چنین شرایطی ، سامانه های پدافند هوایی نیز از این قاعده مستثنی نبوده ، چــنانکه این نوع از سیستم های جــــنگ افــــزاری می بایست دارای قابلیت های پدافندی مناسبی باشند تا درمرحله آغازین تهاجم دشمن ، بتوانند ایمنی مناطق مسکونی ، مراکز ثقل سیاسی، نظامی و اقتصادی را از گزند بمباران و آسیب حفظ نمایند و با ایجاد لطمات عمده به پیکره و استخوان بندی قدرت هوایی دشمن ، باعث لغو ماموریت های تهاجمی وبه احتمال زیاد تغییر نتیجه جنگ شوند . بنابراین، به صورت طبیعی ،  نیروی هوایی مهاجم سعی خواهد نمود تا تهاجم خود را با انجام ماموریت های سرکوب پدافند هوایی آغاز نماید . برهمین اساس و بنا به تعریف وزارت دفاع ایالات متحده ، سرکوبی پدافند هوایی دشمن عبارتند از :
       
      " انجام هرگونه فعالیتی به منظور خنثی سازی ، نابود سازی و ایجاد اختلال موقت یا دائم در سامانه های پدافند هوایی زمین و دریاپایه دشمن بوسیله تجهیزات مخرب یا اخلالگرها "
       

       
       
      جنگنده / بمب افکن F-105G ، یکی از مهمترین جنگ افزارهای ارتش ایالات متحده برای مقابله با آتشبارهای سام ارتش ویتنام شمالی بشمارمی آمد .
       

       
      جنگنده / بمب افکن F-4G  در حال تیک آف از فرودگاهی در عربستان
      در حالی که برای اجرای ماموریت SEAD ، به مهمات متنوعی شامل مشکهای هوا به زمین ماوریک و مهمات ضد تشعشع شرایک و غلاف جنگ الکترونیک مجهز شده است .
       
       

       
       
      ارتش ایالات متحده برای ایجاد برتری هوایی بر فراز منطقه نبرد ، تاکید زیادی بر استفاده از اسکادارن های وایلد ویزل دارد .
      تصویر فوق یکفروند جنگنده / بمب افکن A-7E را بر روی عرشه فوقانی ناو هواپیمابر USS AMERICA نشان میدهد که برای اجرای عملیات بر علیه آتشبارهای دفاع هوایی لیبی (عملیات دره الدورادو ) آماده می شود . به نظر می رسد پرنده فوق برای اجرای این ماموریت به مهمات ضد رادار شرایک و مهمات هوابه زمین راک آی مارک II مجهز شده است .
       

       
       
      ارتش های اروپایی نیز پس از مشاهده تاثیر تسلیحات ضد رادار ، بسرعت خود را به قابلیت های ضد رادار مجهز نمودند .
      تصویر فوق یک فروند تورنادو ECR نیروی هوایی آلمان را که به مهمات ضدرادار هارم مجهز شده است را نشان میدهد
       

       
       
      مهمات ضد تشعشع AGM-88 HARM، جنگنده / بمب افکنF/A-18 C
       

       
       
      نیروی هوایی بریتانیا ، به شکل وسیعی از مهمات ضد رادار درسازمان رزم نیروی هوایی خود بهره می برد .
      تصویر فوق ، یک تیر موشک ضد تشعشع آلارم را بروی یکفروند جنگنده/ بمب افکن تورنادو GR4 نشان می دهد .
       

       
       
      در حال حاضر پرنده ویژه نیروی هوایی ارتش ایالات متحده برای اجرای ماموریتهای سرکوب پدافند هوایی ، جنگنده/بمب افکن F-16 CJ بشمار می آید .
       
      پرنده فوق ، یکفروند F-16 CJ بلاک 50 سری D است که برای اجرای ماموریت SEAD ، به طیف متنوعی از مهمات شامل ، AIM-120 آمرام ، AIM-9 M سایدویندر در جایگاه های دو وهشت  ، مهمات ضد رادار AGM-88 هارم در جایگاه های سه و هفت ، و برای هدفیابی به یک غلاف AN/ASQ-213 ، مسلح شده است .
      با این حال و براساس نظرات خلبانان شرکت کننده در جنگ ویتنام ، قابلیتهای تاندرچیف و فانتوم به مراتب افزون تر از این نمونه فالکون بشمار می آمد .
       
       
      نویسنده و مترجم : کارشناس ارشد جغرافیای سیاسی - MR9
      Military.ir Copyright
      تمامی حقوق برای انجمن میلیتاری محفوظ است
      منابع  :
      1- Davis, Larry and Menard, David, Republic F-105 Thunderchief
      2- Bill Siuru, Bill Holder-General Dynamics F-16 Fighting Falcon
      3-F-4 PHANTOM II IN ACTION
      4- "MODERN MILITARY AIRCRAFT "THUD"
      5- A-7 IN ACTION
      6- ویکی
      7- مطالعات شخصی اینجانب از منابع گوناگون
    • توسط jotter
      گاهی به پهپادهای پرتاب شونده از زیردریایی
      با توجه به توان و کارایی اثبات شده زیر دریایی های پنهان کار و بومی ایران، مجهز شدن این تجهیزات به پرنده های بدون سرنشین کابوسی برای نیروهای بیگانه حاضر در منطقه خواهد بود.
      به گزارش گروه دفاع و امنیت مشرق، پرنده های بدون سرنشین در نقش های مختلف از جمله شناسایی، جاسوسی و اکتشاف، جنگ افزار های برگزیده ارتش های امروز دنیا هستند که دارای جایگاهی تسخیر ناشدنی در جنگ های مدرن می باشند.
      مزیت بدون سرنشین بودن، در کنار ویژگی های کوچکی، سبکی و ارزانی و همین طور قابلیت اطمینان پذیری بالا، به این وسایل امکان می دهد تا بیشتر از هر وسیله دیگری برای مقاصد گفته شده مناسبت داشته باشند. هر چند که پهپاد ها، در حین انجام ماموریت بسیار کارآمدند، ولی در برخی از اوقات، استفاده از آنها به دلیل بعد مسافت و همین طور بزرگی و گستردگی تاسیسات پرتاب و بازیافت و ایستگاه زمینی، مشکلاتی را پیش روی می آورد که از آن جمله می توان به آسیب پذیری تاسیسات در مقابل آتش احتمالی دشمن، ایجاد خطر برای گروه انجام عملیات و همین طور لو رفتن محل استقرار نیروهای خودی اشاره کرد. با توجه به این موضوع اگر بتوان پهپادها را به شکلی مخفیانه وکار آمد و در فاصله مناسب از دشمن دریافت و بازیافت کرد، بالا رفتن قابلیت اطمینان پذیری پیش و پس از انجام عملیات، کارایی وسیله را دو چندان خواهد ساخت و از این طرف دیگر نیروهای خودی نیز از ایمنی کافی برخوردار خوهند بود. گزینه ای که قادر است تمام این نیازمندیها را برآورده کند، واگذار کردن نقش پرتاب و بازیافت و همین طور ایستگاه کنترل زمینی به زیر دریایی هایی است که قادرند به شکلی رادار گریز وارد آب های دشمن شوند.
      در این مقاله به تلاش های صورت گرفته برای توسعه این دسته از پهپاد ها در نقاط مختلف جهان و معرفی نمونه های ساخته شده و طرح های در دست توسعه از آنها می پردازیم:

      *پهپاد تک ماو
      پژوهشگران در سال 2005موفق به تولید پهپادی شدند که با قرار گرفتن در یک لوله می تواند،از زیر دریایی های رها شده و با رسیدن به سطح آب، پرواز کند. این پروژه که با پشتیبانی نیروی دریایی ایالات متحده انجام کرفته است،توسط پژوهشگران شرکت سامانه های اسپاوار به اجرا در آمده است. این پهپاد با قرار گرفتن در یک لوله سر بسته، به کمک یک گوی شناور از عمق 40 پایی به سطح آب رسیده و شناور می شود. در داخل لوله ساز و کارری تعبیه شده است که برای پرتاب کردن پهپاد، سرعت اولیه لازم رابه آن می دهد. پرنده بدون سرنشینی که در این سامانه مورد استفاده قرار گرفته است، یک ریز پهپاد تک ماو است که بالهای آن برای امکان پذیری قرار گرفتن در داخل لوله تا می شوند. گوی شناور در سطح آب که به وسیلهی یک سیم با زیر دریایی ارتباط دارد، در نقش ایستگاه کنترل زمینی آن نیز ظاهر می شود. همین طور وظایف فرمان و کنترل را پیش از پرتاب می توان با خالی کردن هوای داخل این بویه، آن را به زیر آب کشیده و با زیر دیایی به خارج از منطقه عملیات جابه جا کرد. پرنده بدون سرنشین به کار رفته نیز پس از انجام عملیات در داخل دریا سقوط خواهد نمود.
      پهپاد تک ماو که توسط نیروهای اشغال گر امریکایی در عراق مورد استفاده قرار گرفته استف قاد به پرواز با سرعتی معادل 80 کیلونتر بر ساعت بوده و تا 30 دقیقه می تواند پرواز خودگردان انجام دهد . تک ماو توسط شرکت پژوهش های کاربردی واقع در آلبوکرک، نیومکزیکو طراحی و ساخته شده است. ویژگی های طراحی این وسیله به شکلی است که با پرتاب شدن از زیر دریایی های سرنشین دار و بدون سرنشین همخوانی خوبی دارد.

      *پهپاد اسکن ایگل
      پژوهشگران در سال 2006 نسخه ای از پهپاد اسن ایگل را طراحی کرده اند که قابلیت پرتاب شدن از هواپیما را دارد. این نسخه جدید به طوری تغییر یافته است تا بتواند از محفظه بمب هواپیماهای بمب افکن و یا زیر دریایی و همین طور از لوله اژدرمانندی زیر دریایی ها شلیک می شود، پرتابرگردد. برای بازیافت این وسیله می توان از شنورهای سطح آب و یا گارد ساحلی استفاده کرد.همین طور می توان لوله هایی که پهپاد از آن پرتاب می شوند را از راه دور غرق کرد.
      لوله اژدر مانند کوچک پس از پرتاب شدن از زیر دریایی به سطح آب آمده و پهپاد اسکن ایگل را پس از باز شدن بال های آن تا ارتفاعی پرتاب می کندکه پرنده بتواند به پرواز خود ادامه دهد. پهپاد اسکن ایگل که 40 پوند وزن دارد قادر است ماموریت هایی را تا 20 ساعت به انجام برسناد. شعاع عملیاتی این وسیله از زیر دریایی تقریبا برابر با شعاع عملیاتی آن در صورت هدایت از سطح زمین است.

      *پهپاد وولانس
      در ماه گذشته، پژوهشگران آلمانی با استفاده از طرح موجود علاءالدین، پهپادی را طراحی کرده اند که به جای پرتاب به کمک دستف می تواند از ساز و کاری که در برجک دیده بانی زیر دریایی تعبیه شده، پرتبا گردد. دست کم می توان سه عدد از پرنده های بدون سرنشین وولانس رابا قرار دادن در محفظه های بسته در زیر دریایی، نگهداری کرد. این پرنده ا بوسیله ی پرتاب کننده هایی تا شونده پرتاب می شوند که در برجک دیده بانی زیر دریایی های پرسکوپ دار قرار گرفته اند. از طرف دیگر می توان به جای استفاده از پریسکوپ و یا پرتاب کننده های پهپاد وولانسف از مسلسل در این مکان استفاده کرد.
      برای پرتاب پهپاد وولانس، لازم است زیردریایی به عمق استفاده از پریسکوپ وارد شده و دریچه برجک خود را باز کند. در این صورت پرتاب کننده هواپیما که به شکلی جالب هواپیمای با بالهای تا شده را به همراه دارد، از هم باز شده و این وسیله ی کوچک را پرتاب می کند. پس از انجام این کار دریچه برجک بسته شده و خلبان پرنده با فرو رفتن زیر دریایی در زیر آب، ‌به کنترل آن می پردازد. برای برقراری ارتباط ، آنتنی بلند از بدنه زیر دریایی خارج شده و وظیفه ی ارسال فرامین و دریافت داده ها را انجام می دهد. در این روش نیازی به بازیافت کردن تجهیزات پرتاب کننده پرنده نیست و از طرف دیگر، سرعت عمل نیز بسیار بالاست. مشکل موجود در این طرح، ضرورت بالا آمدن زیر دریایی به عمق پیرسکوپ است.
      پهپاد وولانس به مانند علاء الدین قادر است تا پیش از خالی شدن باتری ها، تا یک ساعت عملیات انجام دهد. از جایی که تنها راه بازیافت پرنده بازگشت زیر دریایی به سطح اب است، این سامانه را می توان یک بار مصرف تلقی کرد. سرعت بیشینه وولانس90 کیلومتر در ساعت است که اغلب به دلیل خارج شدن از خط دید، در طول یک ساعت می تواند تا شعاع 30 کیلومتری از زیر دریایی مادر دور شود. این وسیله برای زیر دریایی هایی که در آنها مورد ساتفاده قرار می گیرد، یک برگ برنده به شمار می آید، چرا که زیر دریایی ها در هنگام فرو رفتن در زیر آب اطلاعی از دنیای اطراف خود ندارند. همینطور به دلیل سرعت کم، زیر دریایی های غیر اتمی در زیر اب قادر نیستند، دشمنان خود را در محیط اطراف شناسایی کرده و برای مقابله سریع و مؤثر با آنها درست به انجام کاری بزنند.با مجهز شدن زیر دریایی ها به این وسایل، امکان تبدیل شدن آنها به جنگ افزار هایی هراس انگیز وجود خواهد داشت.
      هر چند که پهپاد های وولانس تقریبا غیر قابل ردگیری هستند، ولی به دلیل فرو فرستاده شدن تصاویر ویدئویی در باند سی توسط این وسایل به زیردریایی ، امکان به خطر افتادن زیر دریایی مادر وجود خواهد داشت. بالگرد های ضد زیر دریایی مدرن امروزی با استفاده از سامانه های سونار خود قادر خواهند بود با استفاده از این امواج ، این زیر دریایی ها را به اسانی مورد هدف قرار دهند.

      *پهپاد کورمورنت
      در سالهای گذشته، طراحی و ساخت پهپادی در دارپا مورد توجه قرار گرفته است که قادر است پس از پرتاب از زیر دریایی و انجام عملیات، بازیافت شده و دوباره مورد استفاده قرار گیرد. طرح اولیه این پهپاد دگردیسی پذیر که کورمورنت نام دارد، توسط مهندسان شرکت لاکهید مارتین داده شده است.
      نقاط حساس این پرنده از جمله ورودی های هوایی آن در هنگام پرتاب توسط روکشهایی انعطاف پذیر آب بندی می شوند. برای جلوگیری از پاره شدن این پوشش، درون بدنه پهپاد،با نیتروژن تحت فشار قرار می گیرد. این پرنده از لوله های پرتاب موشک های بالستیک قاره پیما نظیر ترایدنت قابل پرتاب بوده و از پس از پرتاب بر روی سطح آب شناور خواهد شد. با جدا شدن روکش های محافظ سوراخ های بدنه در سطح آب، موتور جت به کار خواهد افتاد و پرنده به تدریج از سطح آب جدا خوهد گشت. پس از انجام عملیات می توان پرنده را بوسیله شناور شدن در سطح آب و یا استفاده از چتر بازیافت کرد.
      این پرنده را می توان برای مقاصد شناسایی و یا تهاجمی به کار گرفت که با توجه به محموله ای که برای آن در نظر گرفته، مشخص می گردد. بدنه این وسیله از تیتانیوم ساخته می شود که علاوه بر مقاوم بودن در برابر خوردگی، می تواند در برابر شلیک شدن موشک از حفره داخل آن نیز از خود پایداری نشان دهد. بر خلاف موشکهای بالستیک که محل اختفای یزر دریایی مادر را بر ملا می کنند، این وسیله باعث لو رفتن ایستگاه زمینی خود نخواهد شد.
      نکته جالب درباره بازیافت این وسیله استفاده از یک ربات زیر دریایی است که بر زیبایی کار و در عین حال پیچیدگی آن می افزاید. انجام اولین آزمایش ها در مورد امکان پذیری ساخت چنین وسیله ای در اواخر سال 2008 آغاز خواهد گردید.

      تحلیل
      جایگاه پهپاد های پرتاب شونده از زیر دریایی در راهبرد دفاعی جمهوری اسلامی
      با توجه به تهدیدات روز افزون دشمنان خارجی و از طرف دیگر فزونی گرفتن توان علمی و فنی کشور مان در زمینه نظامی و غیر نظامی، استفاده از جنگ افزار های پیشرفته و غافل گیر کننده مسلما قنشی کلیدی در به هم زدن محاسبات دشمنان از منظر پیش گیری و همین طور زمین گیر کردن آنها در صورت حمله احتمالی خواهد داشت. خمان گونه که گفته شد، ویژگی پنهان کاری زیر دریایی ها در ترکیب با مزیت های فوق العاده پرنده های بدون سرنشین، کلید حل بسیاری از مشکلات موجود در عملیات های شناسایی و جاسوسی است. با توجه به توان و کارایی اثبات شده زیر دریایی های پنهان کار و بومی ایران، مجهز شدن این تجهیزات به پرنده های بدون سرنشین می تواند کابوسی برای نیروهای بیگانه حاضر در منطقه تبدیل گردد و کار را برای حضور آنان در این مناطق به مراتب مشکل تر کند.
      با توجه به این موضوع دامنه شناسایی و جاسوسی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی به یک باره گسترش چشم گیری خواهد بافت، به طوری که بنا به تحلیل کارشناسان امنیتی غوغاسالار رژیم صهیونیستی «حتی استفاده از گزینه دریایی مدیترانه نیر در اقدام تلافی جویانه ایران در برابر تهاجم احتمالی، وجود خواهد داشت.»
      از طرف دیگر با توجه به توسعه فناوری یاد شده، استفاده از آن در آب های سرزمینی ایران زنگ خطری برای مسئولان امر خواهد بود،‌ چرا که در صورت پیش بینی نکردن این امکان و مقابله پیشاپیش با آن،‌ امکان هر گونه درز اطلاعاتی از تاسیسات ساحلی و فرا ساحلی وجود خواهد داشت.
      شایان ذکر است که جاسوسی به کمک پرنده های بدون سرنشین کوچک بسیار موثرتر از تصویر برداری هایی که از منابع ماهواره ای انجام می گیرد خواهد بود. هر چند که دشمن در موقعیتی نیست که توانایی حمله از پهپادهایی با این ویژگی را داشته باشد، ولی در راهبرد دفاعی آینده جمهوری اسلامی باید، حضور احتمالی این وسایل را هم پایه جنگ افزارهایی چون موشک های کروز دور برد، جدی گرفت.
      منبع:
      www.globalsecurity.com
      www.theregister.co.uk
      www.strategypage.com
      http://mashreghnews.ir/NSite/FullStory/News/?Id=14040
    • توسط MR9
      فکور90 ، در اصل ، یک پروژه داخلی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران (IRIAF)  بشمار می رفت که تاریخ آغاز آن به اوایل دهه نخست قرن بیست و یکم ( 2000 میلادی ) برمی گردد . به اعتقاد برخی ، در آن زمان هیچ  موشک هوا به هوای عملیاتی AIM-54A فونیکس در فهرست موجودی نیرو وجود نداشت ، در نتیجه  متخصصان نیروی هوایی پیشنهاد دادند  تا قطعات و اجزاء فونیکس ها را با قطعات موشکهای تغییر یافته هاوک ( پروژه سجیل ) بهبود دهند و موشکهای موجود را بحالت عملیاتی بازگردانند .
      با کلید خوردن این پروژه ، به شکل همزمان نیروی هوایی یک قرارداد همکاری را با صنایع شهید بابایی وابسته به وزارت دفاع و پشتبانی نیرو های مسلح با هدف بازگرداندن چند تیر موشک فونیکس بحالت عملیاتی در یک بازه زمانی یکساله (2007-2006) به امضاء رساندند  و برای اطمینان از صحت کار ، چند کارشناس بازنشسته فنی نیروی هوایی ارتش نیز به این پروژه پیوسته و این ایده دنبال شد.
      براساس گزارشهای تایید نشده ، در اوایل کار ، موشکهای از رده خارج فونیکس با استفاده از جستجوگر موشک MIM-23B دوباره عملیاتی شدند . با این حال ، در سالهای بعد (2009-2008) ، زمانی که صنایع شهید بابایی ، یک نسخه بهبود یافته از موشک پدافند هوایی MIM-23B را با رادار و اویونیک جدید برای نیروی هوایی توسعه داد ، این ایده برای کارشناسان بوجود آمد که تمامی موشکهای فونیکس باقی مانده را با اویونیک جدید و رادار موشک شلمچه ، ( نسخه بهبود یافته MIM-23B) به حالت عملیاتی درآورند .
      این موشک با موفقیت کامل مابین سالهای 2009 تا 2010 آزمایش شد ، اما علی الظاهر  در خط تولید انبوه قرار نگرفت . نسخه جدید سجیل / شلمچه  با جستجوگر و اویونیک پیشرفته با شناسه سجیل هوابرد برای تجهیز تامکتهای نیروی هوایی ، فانتوم ومیراژهای اف-یک در حال توسعه است .
      پی نوشت : 
      این تحلیل ، صرفاً یک نظر بشمار می رود و نه تایید و نه رد می گردد . با این حال امیدواریم نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران ، بیش از پیش ، از قابلیتهای تدافعی ، تهاجمی برخوردار گردد . 
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.