RedArmy

تحلیل و پیگیری تحولات جمهوری خلق چین

Recommended Posts

[quote]ایا چین می خواهد قدرت نظامی اش را به صورت دفاعی مطرح کند یا اینکه همانند اتحاد جماهیر شوروی سابق عمل کند و از این طریق در عرصه بین المللی ، امریکا را به چالش بکشد. باید منتظر ماند و دید که چین کدامیک از این دو راه را انتخاب خواهد کرد.
[/quote] بايد به اين كسينجر گفت كه :
چيني ها حماقت روسها رو مرتكب نميشن و نيروي نظامي عظيمي به لحاظ تجهيزات نميسازند .. بلكه در بلند مدت چيزي رو ميسازند كه نه معلوم باشه دفاعي هست و نه مشخص باشه كه تهاجميه .
چين كشور بزرگي هست و طبيعتا نيروي نظاميش بايد با توجه به ابعاد سرزميني و جمعيتيش ديده بشه كه همين هم براي امريكا خيلي بزرگ به نظر ميرسه اما براي چين كافي .

چين ميخواد ازلحاظ نظامي خرج زيادي نكنه و هم پيشرفت رو در كيفيت داشته باشه و هم كميت مورد نياز رو جبران كنه و هم اينكه به غرب و شرق بفهمونه كه فكر حمله به چين كاملا غير قابل باور هست . به همين خاطر مقدار زيادي ابهام در و اقراق در توان نظاميش به وجود مياره و هيچ وقت بدرستي به هيچ كس براورد مشخصي از توان نظاميش نميده ...

همين هم آمريكا رو نگران ميكنه ولي كاري هم از دستشون بر نخواهد امد به همين خاطر سياستمداران پخته اي امثال كسينجر هم نميتونند درك درستي از توان نظامي چين داشته باشند /.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]جناب وریور با اف7 هم کیفیت داره هم کمیت؟؟؟ icon_twisted[/quote]
پسر خوب چين حدود 2500 جنگنده داره .
كه اين يكي حدود 700 تاي اون هست (يعني همون كميت ! جديدا رادار هاي جالبي هم روش نصب كردن )پس جي 7 يا اف7 وجود داره ~و وقتي باهاش روبرو شدي يا بايد آمرام خرجش كني يا سايدويندر ! حالا مقابله با 700 تا اف 7 رو فرض كن در كنار مقابله با 300 فروند جي 8 ! 53 فروند سوخوي 27 ! 105 فروند جي 11 ! 100 تا جي 10 ! 127 فروند Su-30MKK ! . و 23 تا ام كا 2 واسه نيروي دريايي ! و جي 20 و ... ! ...

اوصيكم به مطالعه في حول بالاف ايرفورس ...

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]آمریکا هم 5000تا جنگنده داره!کلی موشک هوا به هوا داره!مگه با این توضیحات میشه کمیت کیفیت؟
[/quote] چه ارتباطي به هم دارند ؟ مشخص كنيد منظورتون چيه ؟

كسي حرف از توان دفاعي آمريكا زد ؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]آمریکا هم 5000تا جنگنده داره!کلی موشک هوا به هوا داره!مگه با این توضیحات میشه کمیت کیفیت؟ icon_twisted[/quote]

درست. ولی مگه آمریکا میتونه در آن واحد همه ی اون 5000 تا جنگنده شو به جنگ چین بفرسته؟ در حالی که چین چون جنگ تو خاک خودشه میتونه این کارو بکنه.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
جناب وریور من حرف از توان دفاعی آمریکا نزدم!فقط سوال کردم آیا اینهم همون کمیت کیفیت میشه؟؟

جناب اسپهبد بنه عرض کردم که فقط سوالی در ذهنم بود آیا اونهم همون استراتژی چینی میشه؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اقا این چین واقعا دنبال درگیری نیست یک سری چالش های داخلی از نظر سیاسی و اقتصادی داره که باید برای رسیدن به اونها از هر گونه درگیری نظامی پرهیز کنه به شدت با worior عزیز موافقم و بقول دکتر حسن عباسی دشمن چین کم شدن جمعیت دختران چینیه icon_twisted

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]بقول دکتر حسن عباسی دشمن چین کم شدن جمعیت دختران چینیه icon_twisted[/quote]

از بس که دختر چینی با مهریه دو یا 3 سکه بهار آزادی صادر کردند :?

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با سلام به دوستان.
طبق فرموده ی حاج ابراهیم چین بیش از هر چیزی نیاز به یک ثبات داخلی داره تا بتواند در حوزه های اقتصادی و فناوری به خوبی پیشرفت کنه.من فکر نمی کنم چین قصد پا گذاشتن روی دم امریکایی ها را داشته باشد گرچه چینی ها از امریکایی ها متنفرند.اما پیشرفت های نظامی چین بیشتر حالت بازدارندگی دارد تا تهاجمی نمی دونم شاید تا 20 سال اینده چین تبدیل به یک شوروی دیگه برای امریکا شود.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]با سلام به دوستان.
طبق فرموده ی حاج ابراهیم چین بیش از هر چیزی نیاز به یک ثبات داخلی داره تا بتواند در حوزه های اقتصادی و فناوری به خوبی پیشرفت کنه.من فکر نمی کنم چین قصد پا گذاشتن روی دم امریکایی ها را داشته باشد گرچه چینی ها از امریکایی ها متنفرند.اما پیشرفت های نظامی چین بیشتر حالت بازدارندگی دارد تا تهاجمی نمی دونم شاید تا 20 سال اینده چین تبدیل به یک شوروی دیگه برای امریکا شود.[/quote]

البته اگه تا 20 ساله دیگه آمریکا دست کم ضعیفتر نشود!
با توجه به قدرت دو طرف چالش بین چین و امریکا از مرز تحرکات نظامی گذشته. الان جنگ بین دو کشور از نظر اقتصادی و فرهنگی هست.
چین تا همین الان از نظر اقتصادی در برخی جاها از امریکا جلو افتاده بخصوص در صادرات و همه میدونیم که کشوری که بتونه قویترین اقتصاد رو داشته باشه در عرصه نظامی هم برتر خواهد شد.
اما از نظر فرهنگی حسابی وا داده و شاید یه روزی مثل روسیه ی الان با ناتو رزمایش مشترک انجام بده!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

[align=justify]دو تحليلگر مسائل بين‌المللي با اشاره به افزايش بودجه نظامي چين در سال 2011 مي‌نويسد: سرعت رشد نظامي چين پاسخي با سياست‌هاي جاري ايالات متحده در نظام بين‌الملل است.

به گزارش فارس؛ پايگاه تحليلي thesinoglobaldiscourse در مقاله‌اي به قلم دو نويسنده به نام‌هاي ابي والكمن و جوليا وو مي‌نويسد: بدون شك چين يكي از قدرت‌هاي بزرگ اقتصادي جهان است. اما رشد سريع نظامي چين كه اكنون حدود 2.3 ميليون نيروي نظامي دارد، توجهات زيادي را در سطح بين‌المللي به خود جلب كرده است. اين رشد روزافزون نظامي چين؛ سوالات، نگراني‌ها و ترس‌هايي را درباره انگيزه افزايش هزينه‌هاي نظامي اين كشور ايجاد كرده است. اما سوال اصلي اين است كه آيا اين ترس بايد وجود داشته باشد؟ آيا جامعه جهاني بايد از رشد فزاينده قابليت‌هاي نظامي چين نگران باشد؟

* بودجه دفاعي چين طي سال‌هاي اخير رشد 2 برابري را نشان مي‌دهد
آنها مي‌نويسند: در ابتدا بايد نگاهي به واقعيات موجود بيندازيم. دولت چين هر ساله در ماه مارس، بودجه نظامي ملي خود را به عنوان بخشي از گزارش سالانه بودجه دولتي منتشر مي‌كند. در سال 2011، دولت چين اعلام كرد كه بودجه دفاعي‌اش را به 601.1 ميليارد يوان يعني حدود 91.5 ميليارد دلار افزايش داده است؛ يعني 12.7 درصد بيشتر نسبت به سال 2010 كه حدود 531.1 ميليارد يوان بود. اين بودجه كلي تقريبا به سه بخش تقسيم مي‌شود؛ تجهيزات نظامي، هزينه پرسنل نظامي و آموزش و هزينه نگهداري تجهيزات.
هزينه‌هاي نظامي چين در سال‌هاي اخير افزايش يافته است؛ بودجه دفاعي در سال 2010 حدود 7.5 درصد افزايش داشته كه طي سال‌هاي اخير رشد دوبرابري را نشان مي‌دهد. حتي با ملاحظه رشد اقتصادي سريع چين، اين عدد باز هم اهميت توسعه نظامي چين را نشان مي‌دهد. در حاليكه توليد ناخالص داخلي كشور حدود 9.6 درصد در هر سال در طول دهه گذشته افزايش داشته است، اما بودجه اعلامي براي ارتش آزاديبخش خلق (PLA) حدود 16 درصد رشد داشته است. علاوه بر آن در دو سال گذشته چين دستاوردهاي نظامي چشم گيري داشته است.

* توسعه نظامي چين هشداري به آمريكا است
اين تحليلگران در ادامه اضافه مي‌كنند: در سال 2010، ارتش چين هفت ماهواره شناسايي در مدار زمين قرار داد. در سال 2011، ارتش خلق اولين و جديدترين جت جنگي مخفي و ناو هواپيمابر جنگي خود را آزمايش كرد و اخيرا نيز اولين هواپيماي با قابليت حمل را مورد آزمايش قرار داد.
چين به زودي نهمين كشور جهان با قابليت ناو هواپيمابر در كنار ايالات متحده، ايتاليا، اسپانيا، روسيه، برزيل، تايلند، فرانسه و انگليس تبديل خواهد شد. علاوه بر آن چين در حال توسعه زيردريايي‌هاي پيشرفته و موشك‌هاي دريا پيماي خود مي‌باشد.
روي هم رفته، چين به طور معمول بزرگترين ارتش جهان را دارد و توسعه نظامي اين كشور دليلي بر هشدار در منطقه آسيا پاسيفيك و قدرت فعلي نظامي جهان يعني ايالات متحده است.
اما مساله مهم اين است كه دلايل منطقي تصميم چين براي مدرن كردن نيروهاي نظامي‌اش و افزايش هزينه‌هاي دفاعي آن بررسي شود.

* يكي از دلايل اصلي چين براي افزايش توان نظامي محافظت و دفاع از خود مي‌باشد
اين نويسندگان با اشاره به اينكه يكي از دلايل اصلي چين براي افزايش توان نظامي محافظت و دفاع از خود مي‌باشد مي‌افزايد: چين با داشتن دومين اقتصاد بزرگ جهان، مرزهاي بي ثبات و جمعيت زياد و متنوع، بايد بتواند از خودش عليه تهاجم خارجي و همچنين بي ثباتي داخلي دفاع كند. تجارت جهاني گسترده و اتكاي آن به سوخت خارجي و مواد خام، چين را وادار به داشتن نيروي نظامي قوي براي تامين منافعش مي‌كند.
اگر چين مي‌خواهد موقعيتش را به عنوان يك ابرقدرت جهاني حفظ كند، بايد توانايي نظامي بالايي داشته باشد. به علاوه، رشد نظامي چين اقتصاد اين كشور را به ايجاد شغل‌هاي مورد نياز در اين زمينه و همچنين بازارهاي صادراتي براي فروش تسليحات تحريك مي‌كند. با ملاحظه اين انگيزه‌ها، به نظر مي‌رسد كه نظامي شدن چين بيشتر يك عمل دفاعي است تا تهاجمي. علاوه بر آن، چين تلاش مي‌كند نگراني‌هاي بين‌المللي را با تاكيد بر تعهدش به توسعه صلح آميز و اصلاحات دفاعي كاهش دهد.

* چين هرگز به دنبال تعقيب سياست توسعه طلبانه و سلطه جويانه نيست
در ملاقات ژانويه 2011 رئيس جمهور چين از كاخ سفيد، وي تاكيد كرد كه ما به هيچ عنوان در مسابقه تسليحاتي و هيچ تهديدي براي كشورهاي ديگر نيستيم. چين هرگز به دنبال تعقيب سياست توسعه طلبانه و سلطه جويانه نيست. در مقايسه با ميانگين جهاني، هزينه‌هاي نظامي چين نسبتا پايين است؛ به ويژه با توجه به جمعيت، قلمرو گسترده و خطوط مرزي زياد. طبق بودجه رسمي دولت در سال 2010، هزينه‌هاي نظامي چين حدود 2.1 درصد توليد ناخالص داخلي آن مي‌باشد و اين ميزان كمتر از ايالات متحده است كه بودجه نظامي آن حدود 4.8 درصد توليد ناخالص داخلي است.

* حضور آمريكا در منطقه و حمايت از تايوان انگيزه چين براي افزايش بودجه نظامي
اين تحليلگران در ادامه مقاله‌ با بيان اينكه يكي از دلايل اصلي افزايش توان نظامي چين حضور ايالات متحده در منطقه است، اضافه مي‌كنند: بعضي از مخالفان اين ديدگاه معتقدند كه انگيزه اصلي چين از توسعه نيروي نظامي خود ايجاد ابزاري براي ترساندن تايوان و مداخله و مقابله با حضور نظامي آمريكا در آسياست. در سال 2008، ايالات متحده حدود 6.5 بيليون دلار تجهيزات نظامي به تايوان فروخت و حضور برجسته خود در جنوب درياي چين را حفظ كرد. عده‌اي نيز معتقدند كه تصميم اخير چين براي افزايش هزينه‌هاي دفاعي خود(حدود 12.7 درصد) به خاطر افزايش تنش در خط مرزي چين-هند است.
از سوي ديگر ايالات متحده ادعا مي‌كند كه دولت چين همه جزئيات بودجه نظامي خود را منتشر نمي‌كند و حدود 20 تا 40 بيليون دلار بيشتر از آن چيزي است كه اعلام كرده است. اما اين احتمال نيز وجود دارد كه ايالات متحده در مورد تهديد نظامي چين كمي بزرگنمايي كند.

* تهديد چين به اقدام نظامي عليه تايوان
صرفنظر از انگيزه چين، استفاده بالقوه از رشد نيروهاي مسلح اين كشور بايد مورد ملاحظه قرار گيرد. چين تهديد كرده است كه اگر تايوان ادعاي حاكميت سياسي و جدايي از چين داشته باشد، اقدام نظامي عليه تايوان اتخاذ مي‌كند. در واقع يكي از انگيزه‌هاي چين از افزايش توان نظامي مقابله با اقدامات تايوان است. اما آنها هيچ تهديد عمومي براي كشورهاي ديگر نيستند اما به هر حال هند ممكن است نگران بدتر شدن اوضاع مرزي و تنش در مرزهايش با چين باشد. همچنين مساله قابل ملاحظه ديگر منافع چين و نفوذ آمريكا و تاثير آن بر منطقه آسيا پاسيفيك است.
در اوايل ژوئن 2011، رابرت گيتس وزير دفاع ايالات متحده، اذعان داشت كه چين در انديشه رقابت تسليحاتي با ايالات متحده نيست، اما توسعه نظامي چين ممكن است باعث آزادي عمل آنها در آسيا و فرصتي براي توسعه نفوذ آنها در منطقه شود. بدون شك، همكاري گسترده و ارتباطات براي دوري از اقدامات خطرناك و بي حساب و كتاب ميان رقبا مهم است. گيتس همچنين به تاريخ اتحاد جماهير شوروي اشاره كرد و گفت: من فكر مي‌كنم چيني‌ها درس بزرگي از تجربه شوروي گرفته‌اند. و اگر چين از نگراني‌هاي داخلي خود در حمايت از نظامي شدن چشم پوشي كند حماقت شوروي را تكرار كرده است. همچنين براي ايالات متحده هم اغراق كردن در تهديد نظامي چين و ناديده گرفتن فرصت‌هاي تشكيل يك اتحاد نظامي با اين كشور كاملا احمقانه است.
آنها در انتهاي مقاله مي‌نويسند: سرعت رشد نظامي چين پاسخي به سياست‌هاي جهاني فعلي ما و شرايط اقتصادي جهاني است بنابراين جامعه بين‌المللي نبايد از چين واهمه داشته باشد.

90/05/24
منبع: خبرگزاري فارس
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=9005150011
[/align]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

اوباما در ادامه باج دهی های خود به مدودف گفت: روسیه در لبه پیوستن به سازمان تجارت جهانی است و کاخ سفید با کنگره همکار ی می کند تا قانون "جکسون ونیک" که در زمان شوروی سابق به منظور مجازات روسیه به خاطر جلوگیری از مهاجرت یهودیان به سرزمین های اشغالی وضع شد، لغو کند.


719760_orig.jpg


خبرگزاری مهر-گروه بین الملل: اظهارات رئیس جمهوری آمریکا درباره رایزنی کاخ سفید با کنگره در خصوص لغو قانون "جکسون ونیک" نشان می دهد که نشست اپک به محلی برای لابی اوباما علیه ایران و امتیاز دهی این کشور برای تغییر موضع چین و روسیه تبدیل شده است.


در پی انتشار گزارش ناادلانه آژانس بین المللی انرژی اتمی درباره برنامه هسته ای ایران، "باراک اوباما" در دیدار با همتای روسی و چینی خود تاکید کرد: چین و روسیه آمریکا را در اعمال فشار علیه ایران تنها نمی گذارند اما هم اکنون رهبران این دو کشور در محافل عمومی رسما این موضوع را تایید نمی کنند.

اوباما روز گذشته پس از گفتگو با "دیمیتری مدودف" رئیس جمهوری روسیه در حاشیه نشست رهبران آسیا-اقیانوسیه در هونولولو مرکز ایالت هاوایی در ایالات متحده گفت: رهبران روسیه و آمریکا در پی دستیابی به موضعی مشترک در مورد چگونگی مواجهه با برنامه هسته ای ایران هستند.

رئیس جمهوری آمریکا پیش از دیدار با "هو جین تائو" همتای چینی خود گفت: تلاش می کنم رئیس جمهوری چین را متوجه این موضوع کنم که ایران به تعهدات بین المللی خود و قطعنامه های شورای امنیت پایبند نبوده است.

بدون تردید می توان گفت آمریکا از نشست همکاریهای اقتصادی آسیا-اقیانوسیه (اپک) به عنوان محلی برای همراه کردن چین و روسیه در اعمال فشارهای بیشتر علیه ایران استفاده کرده، زیرا این دو کشور عضو دائم شورای امنیت بارها با تاکید بر صلح آمیز بودن برنامه هسته ای ایران مخالفت خود را با هرگونه تحریم و اقدام نظامی علیه این کشور اعلام کرده و گفتگو را تنها روش ممکن برای حل پرونده هسته ای ایران دانستند.

اوباما در ادامه باج دهی های خود به مدودف گفت: روسیه در لبه پیوستن به سازمان تجارت جهانی است و کاخ سفید با کنگره همکار ی می کند تا قانون "جکسون ونیک" که در زمان شوروی سابق به منظور مجازات روسیه به خاطر جلوگیری از مهاجرت یهودیان به سرزمین های اشغالی وضع شد، لغو کند.

گفته می شود که این اصلاحیه از موانع اصلی توسعه همکاریهای اقتصادی میان روسیه و آمریکا است که تا حدی باعث متشنج شدن روابط واشنگتن-مسکو شده است.

رئیس جمهوری آمریکا همچنین تاکید کرد: پیوستن روسیه به سازمان تجارت جهانی خبر خوشی برای اقتصاد آمریکا و اروپا است و واشنگتن قصد دارد تا در روابط اقتصادی خود با مسکو تجدید نظر کند.

اظهارات اوباما در حالی مطرح می شود که مقامات ارشد شورای امنیت ملی آمریکا پیش از انتشار گزارش "یوکیا آمانو" درباره برنامه هسته ای ایران رایزنی های بسیاری را با مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی داشتند و آمانو در نهایت در پی این رایزنی ها گزارشی مغرضانه درباره ایران ارائه کرد.

719759_orig.jpg

از سوی دیگر با وجود تلاش آمریکا و اروپا برای همراه کردن چین و روسیه در قبال پرونده هسته ای ایران، این دو کشور ضمن مخالفت خود با اعمال فشار علیه ایران تاکید کردند هر تلاشی را برای جلوگیری از صدور قطعنامه ضد ایرانی انجام می دهند.

غربیها درحالی مدعی نظامی بودن پرونده هسته ای ایران هستند که این کشور در سال گذشته پیشنهاد بازدید کشورهای خارجی از تاسیسات هسته ای خود را مطرح کرد و روسیه نیز این اقدام را نشانگر توجه ایران به مسائل مهم و در راستای آمادگی این کشور برای همکاری با جامعه بین الملل دانست.

پیشنهاد ایران درحالی مطرح شد که "کاترین اشتون" مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا بازدید از تاسیسات هسته ای ایران را کار بازرسان آژانس دانسته و دعوت ایران را رد کرد.

اوباما که هم اکنون تحت فشار شدید در خصوص تراز منفی تجارت آمریکا با چین قرار دارد، در دیدار با هو جین تائو نیز آمریکا و چین را دو قدرت بزرگ در اقیانوس آرام خواند و گفت: مردم آمریکا به شدت از چگونگی تغییر در سیاست هاق اقتصادی چین دچار سرخوردگی و بی صبری شده اند.

http://www.mehrnews.com/fa/newsdetail.aspx?NewsID=1458906

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
چین رو نمی دونم چون کلا کشوری هست که مثل جنس هاش بهش اعتمادی نیست ولی روسیه افکار عمومی تمام مردمش و سیاست مدار هاش ضد ساکسون و ضد آمریکایی هست همونطور که تو فیلم های آمریکایی میبینید تو فیلم های آمریکایی روسها تروریست و مشکل ساز اند و تهش میبازند تو فیلم های روسی این امر برعکس هست. ولی در کل روسیه به هیچ وجه خودش رو وارد این بحران اقتصادی و اجتماعی بحران آمریکا و اروپا نمیکنه همونطور که میدونه اگه بخواد وارد شه این امتیاز رو میگیره ولی باید در برابرش به کشورهای اروپایی و خود آمریکا یه عالمه امتیاز بده.
حساب کنید آمریکا و صهیونیست ها به کجا رسیدند که حتی حاضر اند با دشمن قدیمی و تشنه به خونشون مذاکره میکنند و حاضر اند بهش امتیاز بدند!!!

ولی انشاالله تهش پیروزی ما به ثمر خواهد رسید به قول معروف ((عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد))

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]همونطور که تو فیلم های آمریکایی میبینید تو فیلم های آمریکایی روسها تروریست و مشکل ساز اند و تهش میبازند تو فیلم های روسی این امر برعکس هست. [/quote]

جناب IPS واقعا برام جالب شد چند تا از اين فيلمهاي روسي كه شما گفتيد رو ببينم.ميتونم خواهش كنم اسم چند تاشو بگيد تا برم گير بيارمشون؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط remo
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
       

       
      از ویکی پدیا :
       
      " اراده ، به شوق شدید تحقق فعل اطلاق می‌شود.خواستن و اراده، آن قدر مهم است که گفته شده، خواستن، توانستن است."
       
      به طور کلی، «اراده» ، ظرفیت کلی داشتن چنان خواسته‌هایی است که عمل قاطعانه بر مبنای آنها شکل میگیرد.
       
       
       
      این موضوع به یک کلیشه تبدیل شده‌است که در قرن بیست و یکم هیچ رابطه ای مهمتر از  رابطه بین ایالات‌متحده و چین نیست .مانند بسیاری از کلیشه‌های دیگر، این جمله درست است اما خیلی مفید نیست ، چون در مورد ماهیت رابطه ، چیز کمی میگوید و یا بهتر است بگوییم اصلا نمیگوید.در این تاپیک قصد داریم اسناد و تحلیل های مهم این جنگ اراده ها رو  خدمت دوستان ترجمه و ارائه بدیم.متن زیر معرفی و بررسی اولبن سند و مهمترین سند در مقابله امریکا با چین هست که به صورت پیش درامد تاپیک اورده شده.ترجمه سند در پست های بعدی خدمت دوستان ارائه میشه.
       
       
      در سال 2015 مرحله تازه ای در محافل سیاست خارجی آمریکا بر سر رسیدن به یک سیاست تهاجمی در قبال چین توسط آخرین گزارش منتشر شده اندیشکده شورای روابط خارجی امریکا آغاز شد.این گزارش با عنوان " بازبینی استراتژی کلان آمریکا نسبت به چین " ( Revising US Grand Strategy Toward China ), چیزی کم‌تر از یک دستور کار برای جنگ نیست.
       
      این گزارش به مبحثی اشاره می‌کند که در طول جنگ جهانی دوم مطرح شده‌است ، یعنی ،کلان استراتژی (Grand Strategy) .کلان استراتژی  درواقع با " یکپارچه کردن سیاست‌ ها (سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی و...) و  قدرت نظامی یک ملت ، توسل و نیاز به جنگ را [برای تسهیل اهداف] غیر ضرور می نماید و یا شانس پیروزی را افزایش می دهد. موضوع اصلی گزارش این است که سلطه جهانی آمریکا به واسطه رشد مستمر چین مورد تهدید است و این روند باید توسط ابزارهای اقتصادی , دیپلماتیک و نظامی معکوس شود .به طور قابل‌توجهی , در ابتدای گزارش , نویسندگان آن به راهنمای برنامه‌ریزی دفاعی پنتاگون در سال 1992 اشاره کرده اند که در پی فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی ایجاد شد و اصرار داشت استراتژی آمریکا باید بر روی ممانعت از ظهور هر رقیب جهانی احتمالی در آینده تمرکز کند . نویسندگان ادعا می‌کنند چین یک " کلان استراتژی " برای سلطه منطقه‌ای و در نهایت سلطه جهانی دارد و روشن می‌کنند که تهدیدی جدی برای آمریکا است که از رشد اقتصادی چین در نظام بین‌المللی کنونی ناشی می‌شود .
       
      لحن این گزارش یادآور تحلیلی است که در ابتدای سال ۱۹۰۷ توسط مقام ارشد دفتر وزارت امور خارجه بریتانیا ، ایر کرو (Eyre Crowe) در مورد تهدیدات روبه رشد آلمان و تاثیر آن بر بریتانیا نگاشته شد.
       
       
       

      با اینکه چین یک قدرت امپریالیستی مثل آلمان نیست ، اما افزایش قدرت اقتصادی آن موقعیت آمریکا را تضعیف می‌کند .طبق این گزارش : " از آنجا که تلاش آمریکا برای ادغام چین در نظم بین‌المللی لیبرالی ، تهدیدات جدیدی مقابل سلطه آمریکا در آسیا ایجاد کرده‌است و می‌تواند در نهایت منجر به یک چالش مهم در سلطه جهانی آمریکا  شود، واشنگتن به یک استراتژی کلان در برابر چین نیاز دارد تا به برقراری سلطه خود کمک کند .تکرار سیاست جنگ سرد مبتنی بر " سد نفوذ " (Containment)  دیگر ممکن نیست زیرا بر اساس سیاست های اقتدارگرا و توسعه طلبی اتحاد جماهیر شوروی بود، اما رشد اقتصادی چین با جهانی شدن اقتصاد و ادغام چین در بازارهای جهانی مرتبط است.
       

      پوستری از استراتژی سد نفوذ
       
      این ادعا تایید مستقیمی از  تحلیل مارکسیستی است که ریشه جنگ در شیوه عملکرد خود نظام کاپیتالیسم قرار دارد.چین در چارچوب بازار جهانی فعالیت کرده‌است که حداقل توسط آمریکا تاسیس نشده است.اما این ادغام به خودی خود برتری ایالات‌متحده را تضعیف کرده‌است .در این گزارش گفته شده‌است : حمایت ایالات‌متحده از ورود چین به سیستم تجارت جهانی باعث ایجاد وضعیت ناهنجاری شده‌ که در آن واشنگتن به تسریع رشد اقتصادی پکن کمک کرده‌است و به همین ترتیب موجب ظهور یک رقیب ژئوپولتیک شد.بر این اساس , در پیشبرد عوامل اصلی یک " استراتژی کلان " آمریکایی , نویسندگان تمرکز قابل‌توجهی در مسائل اقتصادی دارند . به عنوان بخشی از طرح احیا اقتصادی , آمریکا باید :
       
       مجموعه جدیدی از روابط تجاری در آسیا که چین را نادیده می گیرد ایجاد و ابزارهای موثر برای مقابله با استفاده گسترده چین از ابزارهای ژئواکونومیک در آسیا و در مشارکت با متحدین و شرکای آمریکا و فراتر از آن طراحی کند . ایجاد یک مکانیزم جدید کنترل فن‌آوری در برابر چین .  
       
      پیمان تجاری اقیانوس آرام یا شراکت ترنس-پسیفیک(TPP) ، که در حال حاضر چین را نادیده می گیرد و پیمان تجاری و سرمایه‌گذاری ترنس-آتلانتیک (TTIP )  بین اتحادیهٔ اروپا و ایالات متحده امریکا در دوران  اوباما مطرح شد و طبق گزارش از الزامات محدود کردن چین است . عدم ارائه آن به شدت استراتژی کلان ایالات متحده را تضعیف خواهد کرد.قرارداد TPP باعث نزدیک شدن کشورهای همسایه چین به آمریکا و کاهش وابستگی آن‌ها به تجارت با چین می‌شود و در نتیجه قدرت چین در روابط تجاری کاهش میابد.
       

       
       

      تراز تجاری منفی امریکا در مقابل چین و اتحادیه اروپا
       
       
      تمرکز این گزارش در مورد مسائل اقتصادی به هیچ وجه نمایانگر کاهش معیارهای نظامی نیست. برعکس، نویسندگان اقدامات نظامی مفصلی را تعریف می کنند.
       
      پیشنهادات این گزارش عبارتند از گسترش روابط امنیتی ایالات متحده و ژاپن برای پوشش همه آسیا، ارتقا ارتش ژاپن, همسو کردن ژاپن با مفاهیمی مانند نبرد هوا - دریایی (Air - Sea battle)، حمله گسترده به امکانات نظامی در سرزمین اصلی چین و افزایش همکاری با ژاپن در مورد دفاع موشکی (BMD) است. سیستم‌های ضد موشکی برای یک استراتژی تهاجم اولیه حیاتی محسوب می‌شوند چون هدف آن این است که هر گونه اقدام تلافی جویانه را خنثی کند.در کره جنوبی، افزایش ظرفیت BMD و همچنین یک استراتژی جامع به همراه ژاپن برای "تغییر رژیم" در کره شمالی، مورد نیاز است.
       
      استرالیا به عنوان «لنگر جنوبی» روابط ایالات متحده در اقیانوس آرام توصیف شده است. این گزارش خواستار استفاده از پایگاه نیروی دریایی استرلینگ در غرب استرالیا برای حمایت از "ساختار نیروی دریایی ایالات متحده در منطقه است." ایالات متحده و استرالیا باید در امر شناسایی ، ناوگان بدون سرنشین را در جزایر کوکوس استرالیا در اقیانوس هند مستقرکنند و "دو کشور باید با هم کار کنند تا سریع تر بتوانند مزیت های  بالقوه استرالیا در دفاع موشکی را شناسایی کنند. " تسلیحات هسته ای هند باید به عنوان یک "دارایی" در موازنه قدرت دیده شود، و همکاری نظامی ایالات متحده و هند باید افزایش یابد. نقش اندونزی در تمرینات نظامی مشترک باید گسترش یابد، تمرینات دریایی با ویتنام تقویت شده و فیلیپین باید طیف وسیعی از توانایی های دفاعی را توسعه دهد.
       
       
      در جبهه سیاسی این گزارش  ، ایالات متحده باید "دیپلماسی سطح بالا" (high - level diplomacy) را با چین برای کاهش "تنش های شدید ذاتی" شروع کند تا به متحدان و دوستان خود در آسیا و دیگر نقاط اطمینان دهد هدف آن اجتناب از مقابله با چین است. منشا این تناقض آشکار، در بخش مهمی از محرک جنگ آمریکا و تهاجم در جبهه ایدئولوژیک قرار دارد. هدف "دیپلماسی سطح بالا" و حتی سرمایه‌گذاری‌های مشترک احتمالی با چین در برخی موارد، تولید تبلیغات دروغین است که علت جنگ، تقصیر دشمن آمریکا است - در این مورد قاطعیت و پرخاشگری چین. راه اندازی تبلیغات دروغین عنصر اصلی آغاز فعالیت نظامی آمریکا بوده‌است، یعنی از اواخر قرن ۱۹  زمانی که تبدیل به یک قدرت امپریالیستی شد تاکنون .
       
      در واقع, این گزارش به طور خاص هر گونه سازش با چین را رد می‌کند. در نتیجه نویسندگان آمده :
       
      در اینجا چشم‌انداز واقعی مطلقا ایجاد اعتماد بنیادین, هم‌زیستی مسالمت‌آمیز, " درک متقابل ", " یک شراکت استراتژیک " یا " نوع جدیدی از روابط  " بین ایالات‌متحده و چین نیست. "
       
       
       
       
       
       
       

      دانلود سند
       
      سایت معرفی و شرح سند :
      https://www.wsws.org/en/articles/2015/05/02/chin-m02.html
       
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.