امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

جالب هست ولی مساله پدافند چک - لهستان موضوعی است که بیشتر از ایران به امنیت ملی روسیه و توان هجومی بالستیک آن مربوط بوده و روسها حق دارند از استقرار پدافند ضدموشکی در اروپای شرقی و نزدیک به مرزهای خود ابراز خطر و نگرانی کنند. اگر مسیر موشکهای فرضی شلیک شده از سوی ایران به آمریکا و حتی اروپای غربی را بر روی نقشه ترسیم کنیم با یک نگاه ساده متوجه خواهیم شد که چند صد کیلومتر پائین تر از برد پدافند چک - لهستان پرواز کرده و در این مسیر موشکها در ارتفاع حداکثر پروازی بوده که هیچ پدافندی قادر به رهگیری آنها نخواهد بود. پس بهانه تهدیدات موشکی ایران کاملا بی اساس و کذب است. اما درباره روسیه اینچنین نیست و موشکهای شلیک شده روسی به سمت اروپای غربی و بویژه انگلیس دقیقا از فراز پدافند مذکور عبور کرده و در ارتفاع مناسب برای رهگیری قرار خواهند داشت. آمریکا در نظر دارد مجموعه ای از پدافندهای پاتریوت و تاد به اضافه موشکهای تاکتیکی را در اروپای شرقی مستقر کند که علاوه بر امکان دفاع تا ارتفاع 150 کیلومتری قادر به زدن نقاط استراتژیک روسیه واقع در جنوب غربی این کشور خواهند بود.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

سرعت و دقت در دفاع موشکی حرف اول را می زند. به همین دلیل، به ماهواره و یک سیستم رادار قدرتمند و موشک های ردیاب نیاز است. موشک های ردیاب، شبیه موشک های عادی است که در انبار نگهداری می شود. قسمت هوشمند این موشک ها، کلاهک ردیاب آنهاست. این کلاهک ها هیچ نوع مواد منفجره ای در خود ندارند و این یکی از استدلال های آمریکایی ها در اصرار بر "فقط دفاعی" بودن این موشک هاست. موشک های ردیاب، عمدتاً اتوماتیک هسستند و روند فرمان دهی و درگیری در آنها، باید بسیار هوشمندانه تعیین شود، چراکه در صورت پرتاب یکی از این موشک ها، وقت ناچیزی برای مشورت میان واشنگتن، ورشو و پراگ وجود خواهد داشت. تئوری این است که زمانی که یکی از این موشک ها شلیک شود، کلاهک هسته وارد موشک مهاجم شده و آن را در بالاتر از جو زمین، با استفاده از انرژی ناشی از حرکت متقابل نابود می کند. سرعت موشک ردیاب و موشک مهاجم در این لحظه به بیست و چهار هزار کیلومتر در ساعت می رسد، یعنی شش و نیم کیلومتر در ثانیه. بنابراین، هدف قرار دادن موشک مهاجم توسط موشک ردیاب، از هدف قرار دادن یک گلوله با گلوله دیگر هم سخت تر است. آمریکایی ها در بیست سال گذشته بیش از صد میلیارد دلار را خرج برنامه جنجالی توسعه سپردفاعی در مقابل موشک های بالستیک کرده اند. منتقدان می گویند با وجود این هزینه گزاف، پنتاگون - وزارت دفاع آمریکا- هنوز هم ثابت نکرده که این سیستم دفاعی، در شرایط واقعی کار خواهد کرد. اما حامیان این برنامه نه تنها بر کارآیی این سیستم تاکید دارند، بلکه می گویند با این سیستم، می توان یک نقطه بر روی یک گلوله را، با گلوله ای دیگر هدف قرار داد. منبع : نیک چایلدز

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بله سرمايه‌گذاري عجيبي شده! از جمله ساخت رادار قدرتمند sbx لینک: http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=5550#46141

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مقامات نظامي روسيه روز پنجشنبه خبر دادند كه اين كشور تا سال ‪ ۲۰۱۵‬ميلادي براي نفوذ به سپر موشكي آمريكا هشت زيردريايي هسته‌اي مجهز به موشكبولاوا خواهد ساخت. به گزارش خبرگزاري فرانسه از مسكو، دريادار الكساندر تاتارينوف معاون فرمانده نيروي دريايي روسيه به خبرنگاران گفت: براساس برنامه جديد تسليحاتي، ساخت هشت زيردريايي هسته‌اي مجهز به موشك‌هاي جديد راهبردي بولاوا پيش بيني مي‌شود. موشك بولاوا با برد هشت هزار كيلومتر را مي‌توان به كلاهك هسته‌اي مجهز كرد. مقامات روسيه تاكيد كردند كه اين موشك قادر به نفوذ به تمامي سيستم هاي ضدموشكي موجود است. دريادار خاطرنشان كرد كه اين موشك از سال ‪ ۲۰۰۹‬ميلادي بكار گرفته خواهد شد ولاديمير پوپوكين معاون وزير دفاع روسيه نيز در گفت وگو با يك روزناماه نظامي اظهار داشت: انبار تسليحات و تجهيزات نظامي دوران شوروي خالي شده اند. وي افزود: برنامه دولت در زمينه تسليحاتي براي دوره ‪ ۲۰۰۷‬تا ‪ ۲۰۱۵‬ميلادي ساخت سلاح‌هاي جديد از تمامي انواع است. اين مقام روس خاطرنشان كرد: ما تجهيز دوباره ارتش را از سال ‪ ۲۰۱۱‬تا ‪۲۰۱۲‬ آغاز خواهيم كرد اما بايد به اين روند سرعت داد زيرا ارتش بايد به سلاح هاي جديد مجهز شود. پوپوكين گفت: تحولات گرجستان و اوستياي جنوبي و آبخازيا ما را مجبور كرد تا وضعيت ارتش خود را دوباره ارزيابي كنيم. روسيه در مدت درگيري‌هاي گرجستان دستكم چهار هواپيماي نظامي را از دست داد. منبع: http://www2.irna.ir/fa/news/view/menu-156/8707117502211937.htm

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
فرمانده نيروي مقاومت بسيج:

[b]ايران قفل سپر موشكي دشمن را شكسته است :oops: [/b][img]http://media.farsnews.com/Media/8704/Images/jpg/A0463/A0463695.jpg[/img]
خبرگزاري فارس: حجت الاسلام والمسلمين طائب تاكيد كرد: متخصصان كشورمان قفل سپر موشكي دشمن را شناسايي كرده و آن را شكسته‌اند.


به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از روابط عمومي نيروي مقاومت بسيج، حسين طائب فرمانده نيروي مقاومت بسيج در بازديد از يكي از مراكز توليد علم و فناوري نظامي در حضور بيش از 200 نخبه بسيجي گفت: حمايت از توزيع علم از ضروريات اجتناب ناپذير انقلاب است و امروز جامعه به علوم انساني نياز جدي دارد.
وي كه به همراه هيئتي از مسئولين تخصصي جهاد علمي به اين بازديد رفته بود، اضافه كرد: جوانان بويژه نخبگان علمي بايد همچون پدران خود در دفاع مقدس براي ساختن كشور از هيچ تلاشي فروگذار نكنند و جهاد علمي را در سرلوحه كار خود قرار دهند.
معاون فرمانده كل سپاه تصريح كرد: موفقيتهاي بدست آمده در عرصه توليد علم در بخش هاي نانوتكنولوژي، مهندسي، فنآوري پزشكي و پيراپزشكي و همچنين در عرصه‌هاي دفاعي و نظامي قابل توجه است و همانگونه كه شاهد هستيم قفل سپر موشكي دشمن را شناسايي كرده و آن را شكسته است.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
من منظور این خبر رو نفهمیدم خیلی از سایتها اینو گفته بودن !!! یعنی چی آخه :oops:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[align=justify]طرح بلندپروازانه دفاع ملي موشكي آمريكا كه از سوي پنتاگون و با هدف مقابله با حملات كشورهاي ديگر طراحي و اجرا گرديده است با مخالفت‌هاي گسترده داخلي و خارجي روبه‌رو شده است. در اين طرح ضمن استقرار موشك‌هايي در خاك آمريكا، كليه موشك‌هاي بالستيك، پرتاب شده به سوي اهدافي در خاك ايالات متحده ره‌گيري و منهدم مي‌گردد. برنده اصلي اين طرح كه تاكنون صدها ميليارد دلار براي آن هزينه شده و پيش‌بيني مي‌شود كه در مجموع يك تريليون دلار هزينه خواهد داشت، ابرشركت‌هايي هستند كه در سايه اين پروژه، سودهاي هنگفتي به دست خواهند آورد. نويسنده اين مقابله با بررسي ابعاد مختلف اين طرح و كارايي احتمالي آن در صورت مواجهه با تهديدي واقعي، معتقد است كه مردم آمريكا در نهايت بازنده اصلي چنين طرح‌هاي بلندپروازانه و بي‌فايده‌اي هستند.

يك راز كوچك در مورد دفاع ملي موشكي ايالات متحده وجود دارد كه پنتاگون نمي‌خواهند شما آن را بدانيد. راز اين است: سيستم كنوني دفاع موشكي از پايه معيوب است". اين وضعيت نه تنها از بعد تكنولوژيكي ،‌بلكه از لحاظ منطق و مفهوم وجود دارد. چرا كه اين سيستم نبايد بنا مي گرديد حتي نبايد اين پروژه آغاز مي‌شد و نظير جنگ ما در عراق ،‌ اگر اين سيستم به كار گرفته شود ايالات متحده بي‌دفاع‌تر و خطرپذيرتر از وضعيتي خواهد بود كه اصولا اين سيستم وجود خارجي نداشت. اجازه بدهيد كه بيشتر در اين مورد بينديشيم .اصولا ايده دفاع ملي موشكي، ايده خوبي است يا خير؟ و نظير هر سيستم پيچيده ديگر كه بايد چهار مرحله توجيه فني و عملي را بگذارند. آيا اصولا اين آزمون‌ها ضروري‌اند؟ و آيا اين سيستم دفاعي، كارايي خواهد داشت؟‌ و آيا جايگزين‌هاي ديگري براي آن وجود دارد؟ و آيا منافع آن بيش از معايب آن است؟ اين موارد نكاتي ساده اما بسيار حايز اهميت هستند. مشكل سيستم دفاعي موشكي اين است كه اين سيستم در همه اين چهار مرحله شكست خواهد خورد.

اينك به اين نكات توجه نماييد:
الف) آيا اين سيستم دفاع ملي موشكي ضروري است؟
به خاطر داشته باشيد كه اين طرح بلندپروازانه، براي دفاع از امريكا در برابر پرتاب موشك‌هاي اتمي دولت‌هاي محور شرارت ايجاد شده است. اما اين طرح از ريشه مضحك است چرا كه حتي تصور اين حرف‌ها هم به سختي ممكن است . همچنين بايد دانست كه چهار كشور مورد نظر دولت امريكا (يعني كره شمالي ، سوريه، ايران و عراق) اصولا فاقد موشك‌هاي بالستيك هستند. اين سناريو در سال 1997 ميلادي طراحي شده بود كه بر مبناي آن ، كره شمالي در 8 سال آينده به اين موشك‌ها دست مي‌يافت. اما برنامه توسعه موشكي اين كشور، دو سال قبل از آن يعني سال 1995 ميلادي متوقف شده بود. به علاوه، درحالي كه كره شمالي توافقاتي با كره جنوبي به دست‌آورده، اما طرح دفاع موشكي همچنان تداوم يافته و بدون هيچ تغييري دنبال شده است.
ساير اين دولت‌هاي محور شرارت چه وضعيتي دارند؟ عراق كه با اشغال نظامي روبه رو شده و ديگر تهديدي عليه هيچ كس به جز سربازان بي‌دفاع ارتش امريكا محسوب نمي‌شود. ايران نيز داراي موشك‌هاي بالستيك و هسته‌اي نيست. همچنين ليبي حتي از ساخت يك ساعت معمولي كه بتواند همتراز با دقت مورد نياز در ساخت يك موشك بين قاره‌اي به كار رود ناتوان است. لذا حتي صحبت از دارا بودن موشك‌هايي كه بتواند نقاطي در چند هزار مايلي را مورد هدف قرار دهد بي‌معني مي‌باشد.

ب) آيا اين سيستم داراي كارايي مورد نظر پنتاگون خواهد بود؟
آزمون‌هايي كه تاكنون انجام شده است، بيش از آنكه با ارزش باشند، وضعيتي طنز‌آميز داشته‌اند. چرا كه بيشتر اين آزمايش‌ها باشكست روبه‌رو شده‌اند. البته بعدها دست‌اندركاران يكي از پروژه‌ها اعتراف نمودند كه براي دستكاري نتايج، تحت فشار بوده‌اند. به علاوه در آزمايش‌هاي اخير هدف مورد نظر، يك دستگاه فرستنده ردياب بوده است كه مسير حركت خود را اعلام مي‌كند. بدين ترتيب تنها يك قاطر كور قادر به يافتن اين هدف ها نخواهد بود. بايد دانست كه مشكلات مربوط به كارايي اين سيستم در چهار گروه قابل ذكر است:
نكته اول اينكه ، اصولا هدف قرار دادن يك گلوله با يك گلوله ديگر، كاري بسيار مشكل و تاحدودي غيرعملي است. در واقع بايد دانست كه اين موشك‌ها با سرعتي 10 برابر يك گلوله معمولي، به سوي مقصد پرتاب مي‌شوند.
نكته دوم نيز به آزمون‌هاي انجام شده باز مي‌گردد، چرا كه در يك سيستم كارا و عملياتي دفاع موشكي كه بزرگ‌ترين ماشين ساخته شده بشر تاكنون است، ميليون‌ها قطعه و صدها ميليون كد رايانه‌اي وجود دارد كه ميليون‌ها مايل از فضاي پيرامون زمين را در بر مي‌گيرد. به علاوه، اين سيستم بايد كاملا دقيق بوده و به صورتي موفق عمل نمايد اما سيستم كنوني، هيچ گاه در يك جهان واقعي در مورد آزمايش قرار نگرفته است.
در مورد اين مساله كمي بيشتر بيانديشيد. آيا شما نيز سيستم حسابداري شركت خود را بدين گونه مديريت مي‌كنيد؟ و آيا شما همه صورت‌ حساب‌هاي مربوط به يك هزينه را با چشماني بسته پرداخت مي‌كنيد؟ و آيا شما بايد همه هزينه‌هاي مربوط به سيستمي را كه تاكنون هرگز در دنياي واقعي آزمون نشده بپردازيد؟
سومين نكته نيز اين است كه اين سيستم فاقد توانايي در تشخيص ميان اهداف واقعي و اهداف گمراه‌كننده است. اما كاملا واضح است كه پرتاب اين موشك‌هاي گمراه كننده ، بسيار ارزان‌تر و ساده‌تر از منهدم كردن اين اهداف خواهد بود. لذا در رويارويي دو سيستم تهاجمي و تدافعي، پيروزي كشور مدافع، بسيار مشكل است. هر چند شكست فاجعه‌آميز اين دفاع موشكي، از هم اكنون قابل پيش‌بيني است. اما آخرين و مهم‌ترين مشكل اين است كه يك بمب قرارداده شده در بخش باريك كشتي و يا در بخش تحتاني يك كاميون، مي‌تواند كل اين سيستم را فلج كند. اين روشي است كه يك مهاجم واقعي مي‌تواند از آن بهره بگيرد. (به حوادث 11 سپتامبر توجه كنيد) اين روشي ساده‌تر ، سريع‌تر ،‌كم‌هزينه‌تر ،موفقيت‌آميزتر و عاقلانه‌تر در مقايسه با استفاده از موشك‌هاي بين قاره‌اي است كه گازهاي فراواني نيز از انتهاي آن خارج مي‌شود؛ چرا كه سيستم دفاعي موشكي ما در برابر اين گونه حملات كاملا ناكار است به علاوه اين روش نيازي به كار پيچيده مهندسي و سرمايه‌گذاري هنگفت مالي ندارد.

ج) آيا جايگزين‌هاي بهتري براي اين سيستم دفاع موشكي وجود دارد؟
پيش‌بيني‌هاي محافظه‌كارانه‌تر نشان مي‌دهد كه استقرار اين سيستم، صدها ميليارد دلار هزينه دارد(90 ميليارد دلار تاكنون در اين بخش هزينه گرديده و ما هنوز نتوانسته‌ايم بهره‌برداري از اين سيستم را آغاز كنيم.) منتقدان اين سيستم معتقدند كه استقرار كامل اين سيستم، به هزينه‌اي معادل يك تريليون دلار نيازمند خواهد بود. اگر هم به تاريخچه ولخرجي‌هاي پرهزينه پنتاگون نگاهي بياندازيد،دلايل خوبي وجود دارد كه اين پيش‌بيني دور از واقع نيست. (خريد چكش‌هاي 700 دلاري براي استفاده سربازان در مناطق جنگي از سوي پنتاگون در چند سال پيش را بسياري از ما به خاطر داريم.)
استفاده مناسب از اين بودجه‌ يك تريليون دلاري مي‌تواند بخش مهمي از بدهي ملي كنوني 7 تريليون‌دلاري دولت ما را پرداخت كند. همچنين مي‌تواند با اين بودجه، در برابر كشورهاي محور شرارت، علاوه بر پرداخت مشوق‌هاي مناسب مالي در جهت متوقف كردن برنامه‌هاي توسعه موشكي ،‌كشتي‌هاي جنگي نيروي دريايي ايالات متحده را نيز به صورت دايمي در سواحل اين دولت‌ها، مستقر نموده تا همه موشك‌هاي شليك شده از خاك اين كشورها را هدف قرار دهند. به علاوه امكان ارايه كمك‌هاي اقتصادي دولت امريكا جهت توسعه اين كشورها نيز در كنار امكان دستيابي آنان به بازار امريكا از جمله ساير راه‌حل ‌هاي ممكن خواهد بود.انجام همه اين اقدامات، هزينه‌اي بسيار كمتر در مقايسه با استقرار سيستم دفاع ملي موشكي، در بر خواهد داشت. مطمئنا اين راهكارها اثر بخش‌تر نيز خواهند بود. به ويژه اينكه همان طور كه دولت كره شمالي بارها اعلام نموده است، در صورت كمك‌هاي مالي و فني دولت ما، از برنامه‌هاي مربوط به توسعه سلاح‌هاي هسته‌اي خود چشم پوشي مي‌كند.

د) در نهايت نيز اين سوال مطرح مي‌شود كه آيا اين سيستم منافعي بيش از مضرات آن خواهد داشت؟
پاسخ به اين سوال مي‌تواند به مهم‌ترين شاخص سنجش موفقيت‌ سيستم دفاعي ملي موشكي ايالات متحده تبديل شود. چرا كه استقرار كامل اين سيستم، منجر به نابودي كليه فعاليت‌هاي پيشين در زمينه كنترل سلاح‌هاي كشتار جمعي در 50 سال اخير خواهد شد.
به علاوه بر اين سيستم نوين، امريكا به دولتي مهاجم و نابودكننده بدل مي‌شود. دو دولت چين و روسيه اعلام كردند كه در پاسخ به بكارگيري اين سيستم از سوي ارتش امريكا، با افزايش قابليت‌هاي تهاجمي خويش به مقابله خواهند پرداخت. بدين ترتيب، اين كار مي‌تواند به يك مسابقه جهاني در زمينه گسترش تسليحات جنگي به ويژه در منطقه حساس جنوب آسيا منجر شود.
متحدان اروپايي ما نيز در برابر اين طرح موضع‌گيري كرده‌اند، به ويژه اينكه آنان معتقدند، اين كار دنيا را ناامن‌تر خواهد كرد. رئيس جمهور فرانسه در ديدار خود با رئيس جمهور كشور ما و همزمان با اولين ديدار جرج بوش پس از اروپا، چنين گفته بود: «اين يك دعوت پرهزينه به گسترش تسليحات نظامي است. پاسخ كره شمالي به اشغال عراق نيز بايد مورد توجه شما قرار گيرد چرا كه دولت اين كشور سلاح‌هاي هسته‌اي را به عنوان يك عامل اطمينان‌بخش در برابر تهاجم به سرزمين‌ خويش برگزيده است و اين كار منطقي مي‌باشد.»

يك منطق مشابه نيز در بخش دفاع موشكي وجود دارد. اگر ايالات متحده خواهان ساخت آن بوده و ديگران معتقدند كه اين كار باعث تهديد امنيت آنهاست، آنان بي‌كار نخواهند نشست و به گسترش زرادخانه هسته‌اي خود مي پردازند تا در برابر اقدامات ايالات متحده به دفاعي موثر دست بزنند؛ لذا سلاح‌هاي هسته‌اي بيشتري در سراسر دنيا و در ميان دولت‌هايي بيشتر، گسترش خواهد يافت كه در مجموع به ناپايداري وضعيت جهان در مقايسه با دوره پيش از استقرار اين سيستم،منجر خواهد گرديد تا اينجا ما با 4 مرحله‌اي آشنا شديم كه براي توجيه فني و اجرايي يك سيستم تسليحاتي ضروري است چرا كه يك سيستم در مرحله اول بايد ضروري ودر مرحله بعد؛ منافعش بيش از معايبش باشد. ما معتقديم كه سيستم كنوني دفاع ملي موشكي ايالات متحده هيچ يك از اين مراحل را با موفقيت طي نخواهد كرد، لذا اين طرح برنامه‌اي خطرناك و بيمار است اما چرا با وجود همه اين مشكلات اين طرح همچنان در حال اجرا است؟

نكته اول را بايد در اين حقيقت جست‌‍‌وجو كرد كه اصولا اين سيستم به هيچ وجه رويكردي دفاعي نداشته است. حتي مدافعان اين سيستم نيز بيش از ساير مردم از اين امر آگاه هستند. چرا كه از ديرباز "دفاع موشكي" ،‌سيستمي تهاجمي و نه تدافعي بوده است. و در گام بعدي كنترل فضا به عنوان جبهه عملياتي آن برگزيده شده است و هيچ يك از نقاط دنيا از تيررس اين موشك‌ها در امان نخواهد بود. از روزهاي آغازين به وجود آمدن اين ايده كه به عنوان جنگ ستارگان شناخته مي‌شد، قلب دفاع موشكي در اشعه‌هاي ليزر هدايت سلاح‌هاي هسته‌اي قرار داشت. اين سيستم ارايه‌كننده يك طرح پيچيده بود كه بر اساس آن، سلاح‌هاي هسته‌اي ايالات متحده در فضا مستقر مي شد.
رودي وود روف فيزيكداني كه برنامه‌ اشعه ايكس را در آزمايشگاه "لاورنس ليورمور" مديريت كرد چنين گفته بود: « اگر اشعه ليزر اين قدرت را داشته باشد كه موشك‌هاي دشمن را نابود كند، مطمئنا مي‌تواند اهدافي را در سطح زمين نيز با سرعت و قدرتي بالا منهدم نمايد.»

براي پافشاري بر اين نكته، به اين خبر كه در وب‌سايت "اخبار فضايي و امنيتي "‌ منتشر گرديده است، توجه كنيد: " مطالعات انجام شده توسط بخشي دفاعي به اين نتيجه رسيده است كه پيش از آنكه سيستم مربوط به ايستگاه‌‌هاي نبرد ليزري به وضعيتي دست يابد كه واقعا در مقابله با موشك‌هاي بالستيكي مفيد باشد، اين سيستم به آن اندازه قدرتمند خواهد بود كه شهرها را در چند دقيقه نابود نمايد.»

همراه با دكترين راديكال بوش در مورد سياست‌ جنگ‌هاي پيش‌گيرنده، سيستم دفاع ملي موشكي به ايالات متحده اين قدرت را خواهد داد كه به توانايي اجراي اين عمليات‌هاي پيش‌دستانه، دست يابد. چرا كه توانايي يك كشور در انهدام تسليحات نظامي كشوري ديگر، حتي پيش از آنكه از اين سلاح‌ها استفاده كند به معناي دستيابي به قدرتي بلامنازع خواهد بود.

بدين ترتيب علي‌رغم همه تلاش‌هايي كه تاكنون در جهت ايمن‌تر نمودن دنيا از تهديدات هسته‌اي انجام شده است. استقرار اين سيستم ملي دفاع موشكي به افزايش ريسك اين حملات منتهي خواهد بود. چرا كه نظامي كردن فضا ارزان‌تر، اطمينان بخش‌تر و دقيق‌تر بوده و با موفقيت بيشتري نيز همراه است.

به‌علاوه، يكي از دلايل منطقي ايجاد اين دفاع موشكي، كمك به رشد مالي كارگزاران صنعتي - نظامي طرف قرارداد با پنتاگون مي‌باشد. به دنبال افول اقتصادي اين ابرشركت‌ها پس از پايان جنگ سرد، در سايه تحقق چنين طرح‌هايي، مطمئنا اين ابرشركت‌ها به منافع مالي قابل توجهي دست خواهند يافت. اين ابرشركت‌ها غول پيكرند. آنها قدرتمندند و ميليون‌ها دلار صرف خريد سياست‌مداران مي‌كنند، همان طور كه ما براي خريدهاي روزمره خويش به يك بقالي مي‌رويم. از ديدگاه آنان، دفاع موشكي، يك سيستم تسليحاتي كامل است . هر چند در واقع، اين مجموعه غيرضروري و ناكارآ بوده و صدها ميليارد دلار هزينه در برداشته است.

به علاوه، اين كار موجب جهت‌گيري و اقدامات تدافعي از سوي دولت‌هاي روسيه و چين شده است كه مي تواند به بروز يك مسابقه جهاني ديگر تسليحاتي منجر گردد كه بر اساس آن ، همه جنبه‌هاي درگير منازعات بين‌المللي تلاش مي‌كنند تا خود را در نيمه اول قرن بيست و يكم به تجهيزات كشتار جمعي مسلح كنند.

علي‌رغم شكست دولت امريكا در اشغال عراق، بايد اذعان كرد كه ما در جنگ سرد به پيروزي دست يافتيم. هم اكنون نيز دولت ما قدرتمندتر از هر زمان ديگري است . اما در كنار اين قدرت، بايد عاقلانه عمل نمود تا همه تلاش‌هاي انجام گرفته در جهت ايجاد صلح، به موفقيت منجر شود . ما در آستانه دوره‌اي حساس قرار گرفته‌ايم كه مي‌تواند به افزايش تعداد دشمنان ما منجر شود. سياست‌ كليدي ما بايد تلاش در جهت همكاري بيشتر صلح‌جويانه همه انسان‌ها و دولت‌ها در كنار يكديگر باشد. دفاع موشكي مي‌تواند منجر به بر هم زدن بسياري از معادلات جهاني گردد، چرا كه در سايه استقرار اين سيستم نامتعادل و پايان‌ناپذير در بخش صنايع تسليحاتي ايالات متحده بسياري از آرزوهاي صلح‌جويانه مردم دنيا كه همواره خواهان آن بوده‌اند ناكام خواهد ماند، وضعيتي كه مورد نظر و خواست دروني بسياري از ما نيست.
نويسنده:رابرت فريمن
منبع : خبرگزاري فارس[/align]
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
به نظر من اين دفاع موشكي ها لازم هست .

اگر بخوايم عادلانه حرف بزنيم بايد بگم كه با توجه به تهديدي كه روسيه با موشك هاي بالستيكش مي تونه به آمريكا وارد كنه ُ يك چنين دفاع موشكي خوبه ولي اينكه ايا معيوب هستند يا خير ديگه ....

ولي ايا اينكه ايا اين سيستم ها مشكل دارند يا خير ديگه به خودشون مربوطه .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
در مورد دفاع موشکی آمریکا باید بگم زمانی که آمریکا یی ها دست به تولید انواع تجهیزات تهاجمی مثل ناوهای هواپیمابر زیر دریایی و هواپیماهای جنگنده جدید با آمار تولید بالا میزدند فکر نمی کردند که سرزمین اونها مورد تهاجم واقع بشه ولی روسها راه دیگری رو رفتند اونه روی آوردن به پدافند های موفق ضد موشک مثل اس200 و ... که متعاقبا منجر به توسعه سیستم موشکی تهاجمی روسیه هم شد میتوان گفت روسها در بعد موشکی از آمریکا چند یله جلوترند . در زمان جنگ سرد بود که ریگان از نبود هیچ گونه سیستم دفاعی ضد موشک شوکه شد درحالی که روسها اطراف موسکو را با سامانه های ضد موشک خود پوشش میدادند !
این آغازی شد تا آمریکا اهمیت استراتژیک پدافندهای ضد موشکی را درک نماید اما در این طرح مبنا بر این گذاشته شد که اگر در دنیا جنگ دیگری صورت گیرد آمریکا از تهاجم موشکهای طرفین در امان نخواهد بود به همین خاطر دست به چنین طرح بلند پروازانه ای زدند یعنی اماده سازی آمریکا برای جنگ جهانی دیگر !!!!تا این جزیره دور افتاده از تهاجم موشکهای هسته ای در امان باشد !

واقعیت امر این است که هیچ طرحی در این سامانه به موفقیت نرسیده است و همهگی به نحوی بلوف بوده اند هیچگاه موشکها را نتوانستند در فاز نهایی نابود کنند و هر اقدامی که صورت گرفته در فاز میانی و ابتدایی پرواز موشکهای دوربرد است !
بههمین خاطر در این طرح روی به ایده های جدیدی همچون پروژه ضربه برق آسای جهانی روی آورده اند که طرحهایی نظیر بلک سویفت از این جمله است از اینرو میتوان ناکامی محض این برنامه ضد موشکی را تایید کرد!

[img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/antimissile.png[/img]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

جنگ ستارگان و طرح سپر موشکی آمریکا بیشتر یک شعار برای فریب اذهان عمومی این کشور در جهت سود بیشتر شرکتهای چند ملیتی است و قرار هم نیست به این زودیها نتیجه ای بدهد! تا زمانی که امکانش باشد این شرکتها طرح رو کش میدهند تا سود بیشتری به جیب بزنند! شاید یه دو دهه دیگه هم این بازی رو ادامه دهند تا اینکه با ورود تسلیحات پرتو افکن عملا طرح کنونی ناکارامد شود!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ببینید دوستان .

اساسا قدرت آمریکا دفاعی نیست بلکه بیشتر تهاجمی هست و حتی می شه با دیدن پدافند های آمریکایی به یک چنین موضوعی پی برد . و اگر دقت کنید می بینید که بیشتر سرمایه گذاری آمریکا بر روی سلاح ها و تسلیحات تهاجمی است .

روسیه تا کنون سرمایه گذاری عظیمی در صنعت پدافندی کرده که حاصلش هم پدافندی های عمودی هست مثل اس-300 و اس-400 .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[align=center][size=18][color=darkred]گسترش نفوذ زیر چتر پدافند[/color][/size][/align]

من این مقاله را قبلا در همین بخش با مقاله ای تحت عنوان (دفاع ملی موشکی آمریکا) NMD بررسی کردم و الان بصورت تخصصی تر این مطلب را بخصوص بعد از تصمیم گیری مبنی استقرار رادار باند X در سرزمین های اشغالی بصورت تخصصی تر مطرح می کنم.

[color=red]مقدمه :[/color]
در دهه 1980 با روی کار آمدن دولت ریگان برنامه ابتکار دفاع استراتژیک (SDI) در دستور کار مقامات نظامی ایالات متحده قرار گرفت برنامه ای که به خاطر شباهت آن با موضوع فیلم سینمایی جنگ ستارگان معروف شد.
تفاوت عمده ابتکار دفاع استراتژیک با برنامه پدافند موشکی در این است که عمده فعالیت های پدافندی جنگ ستارگان در فضای خارج از جو و توسط ماهواره ها انجام می گرفت و بر اساس آن ماهواره های مسلح به سلاح لیزری و حتی هسته ای در سراسر فضای اطراف زمین به گردش پرداخته و علاوه بر انهدام موشک های متخاصم خارج شده از جو قادر به هدف قرار دادن اهداف مستقر بر زمین نیز بود.
ابتکار دفاع استراتژیک به خاطر هزینه های کلانی که طلب می کرد هیچ گاه از مرحله طرح جلوتر نرفت ولی صرف مطرح شدن آن کافی بود تا مقامات اتحاد شوروی را دچار تزلزل شدید کند و راه را برای فروپاشی بلوک شرق هموار سازد.
با وقوع 11 سپتامبر دوره ای جدید در طرح پدافند موشکی آمریکا آغاز شد. جورج دبیلیو بوش به چند اقدام در این زمینه دست زد نخست اینکه از کنگره 8/3 میلیار دلار بودجه برای پدافند موشکی در سال 2002 درخواست کرد در حالی که بودجه سال 2001 برای این کار 2/1 میلیار دلار بود دوم اینکه برنامه پدافند موشکی را به جای پدافند موشکی در صحنه (TMD) مطرح کرد.
شایان ذکر است این برنامه پدافند موشکی بر خلاف قبلی پدافندی چند لایه است و بالاخره اینکه آمریکا را از معاهده موشک های ضد بالستیک (ABM) خارج کرد.

[color=red]جزئیات طرح :[/color]
در این پدافند موشکی سه لایه پدافندی منظور شده است که عبارتند از
پدافند مرحله پرتاب(Boost Phase) ، پدافند لایه میانی(Midcourse) و پدافند مرحله نهایی (Terminal phase)
در پدافند مرحله پرتاب سامانه پدافندی اعم از رادار یا موشک رهگیر در نزدیکی خاک دشمن مستقر می شوند تا در فاصله کوتاهی پس از پرتاب موشک بالستیک دشمن آن را پیش از ورود به جو کشف رهگیری و منهدم کنند.
[align=center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/missile061599%7E1.gif[/img][/align]
[align=center][color=red]نمودار شماتیک طرح دفاع موشکی آمریکا[/color][/align]
در صورت موفقیت آمیز بودن این عملیات موشک مهاجم یا در آسمان منهدم می شود یا اینکه به زمین سقوط می کند و احیانا در همان جا منفجر می شود با وجود این کارایی این پدافند به ویژه در برابر کشورهایی با وسعت و عمق استراتژیک زیاد نظیر روسیه چین هند و ایران بسیار محدود است و تنها در مورد کشورهایی کوچک نظیر کره شمالی می تواند موثر واقع شود.
از این رو آمریکا با استقرار ناوهای مجهز به رادار باند X و موشک های رهگیر در دریای ژاپن و در نزدیکی کره شمالی قادر است به مقابله با پرتاب موشکهای بالستیک این کشور بپردازد.
در پدافند مرحله میانی ساماه پدافندی در نقطه ای در مسیر احتمالی پرواز موشک های مهاجم دشمن در خارج از خاک ایالات متحده (نظیر آنچه قرار است در لهستان و جمهوری چک اتقاق بیافتد) مستقر می شود در این مرحله موشک مهاجم که جو خارج شده و در مسیر رسیدن به هدف تعیین شده است توسط رادار باند X مستقر در زمین کشف و توسط موشک های رهگیر مورد هدف قرار می گیرد در این مرحله می توان از ماهواره های مجهز به موشک رهگیر یا سلاح لیزری یا حتی هواپیماهای بلند پرواز نیز برای هدف قرار دادن موشک مهاجم استفاده کرد.
مهمترین ایراد این نوع پدافند این است که ممکن است موشک مهاجم بدون اینکه به طور کامل در خارج از جو منهدم شده باشد در سرزمین کشورهای دوست سرنگون شود و به آنجا آسییب برساند.
در حال حاضر ایالات متحده سامانه هایی از این دست را در آلاسکا گرینلند بریتانیا و ژاپن مستقر کرده است و تا سال 2013 استقرار سامانه پدافندی این کشور در لهستان و جمهوری چک نیز خاتمه می یابد.
بالاخره در پدافند مرحله نهایی سامانه پدافندی مورد نظر در خاک ایالات متحده و در مناطق حساس و مورد هدف این کشور مستقر می شود تا پس از ورود آخرین بخش از موشک مهاجم به جو زمین و قبل از اصابت کلاهک های آن به اهداف تعیین شده آنها را کشف رهگیری و منهدم کند.
پدافند در این مرحله به مراتب دشوارتر از مراحل قبلی است زیرا احتمال هدف قرار نگرفتن تعدادی از کلاهک های پرتاب شده از یک موشک بالستیک دارای چند کلاهک زیاد است به ویژه آنکه در این گونه از موشک ها تعدادی از کلاهک ها فریب دهنده و بعضی واقعی اند.
پدافند چند لایه موشکی دارای 2 عنصر اصلی رادار باند X و موشک رهگیر است. اگر چه گفته شد عناصر دیگری همچون ماهواره ها سنسورها و هواپیماهای بلند پرواز نیز می توانند در تامین داده ها و همچنین هدف قرار دادن موشک بالستیک مهاجم به سامانه پدافند موشکی کمک کنند.
ماهواره های مستقر در فضا می توانند علایم اولیه از پرتاب موشک بالستیک مهاجم را دریافت و مخابره کنند. رادار FBX-T یا رادار متحرک باند X مستقر در پایگاه مقدم در مسیر میانی پروازی ، موشک مهاجم را کشف و رهگیری می کند و در این کار در صورت امکان از داده های حسگر Aegis ناوهای نیروی دریایی مستقر در نزدیکی سواحل کشور مهاجم سود می جوید.
رادار SBX-1 یا رادار دریا پایه باند X در طول مسیر حرکت موشک مهاجم می تواند آن را کشف و رهگیری کند و سرانجام در هر یک از این مراحل موشک رهگیر با اصابت مستقیم به هدف آن را منهدم می کنند.
رادار باند X که قرار است در سرزمین اشغالی فلسطین و همچنین در لهستان مستقر شود از نوع رادار FBX-T است که راداری متحرک دارد. ساخت این رادار یکی از بخش های اصلی برنامه کمپانی ریتیان در زمینه پدافند موشکی است. این نوع رادار برای گسترش نقش رادار در سامانه پدافند موشکی بالستیک طراحی شده است و عنصری مهم در استراتژی چند لایه محسوب می شود.
از جمله قابلیت های رادار FBX-T برخورداری از بسته های نرم افزاری کارآمدی است که از جمله آنها می توان به بسته نرم افزاری (CR-1) و (CR-2) اشاره کرد.
بسته نرم افزاری (CR-1) این رادار را قادر به ارسال پیام های پیچیده و همچنین ایجاد ارتباط با مدیریت جنگ در سامانه پدافند موشک بالستیک موسوم به C2BMC (ارتباط فرماندهی و کنترل مدیریت جنگ) می کند.
این نرم افزار قابلیت های مراقبت و جستجوی سریع در مسیر هدف را فراهم آورده است و مقابله سریع با تهدید را میسر می کند دیگر بسته مهم نرم افزاری رادار FBX-T موسوم به (CR-2) است که به این رادار قابلیت جستجو ردیابی و پردازش الگوریتم های اضافی می بخشد.
رادار باند X از پرتوهای ارتعاشی برای ردیابی موشک های بالستیک استفاده می کند. باند فرکانس این نوع رادار 8-12 مگا هرتز است و وضوح دید بالایی دارد به گونه ای که قادر به ردیابی حرکت یک شی به اندازه پرتقال از فاصله 2900 مایلی (4700کیلومتری) است.
ایالات متحده هدف عمده از استقرار سامانه های پدافند موشکی در سراسر جهان را مقابله با تهدیدات موشکی کشورهای به اصطلاح سرکش عنوان کرد در حالی که روسیه برداشت متفاوتی از این تلاش ها دارد از نظر روسیه توسعه فعالیتهای ناتو به فراتر از مرزهای اروپایی آن گسترش این پیمان به سراسر خاک اروپا و تلاش آن برای عضوگیری از میان کشورهای جدا شده از شوروی سابق نظیر کشورهای بالتیک اوکراین و اخیرا گرجستان تماما در جهت به محاصره در آوردن و کنترل تحرکات نظامی این کشور است.
کارشناسان نظامی نیز بر خلاف ادعای آمریکا که هدف از استقرار رادار باند X در سرزمین اشغالی را کمک به ایجاد صلح میان اعراب و رژیم صهیونیستی عنوان می کند آن را تقویت توان پدافندی این رژیم در برابر تهدیدات موشکی ایران می دانند.

منبع : همشهری دیپلماتیک و سایت میلیتاری

------------------------------------------------------
[color=red](متاسفانه عکس را در گالری نتوانستم آپلود کنم مثل اینکه گالری با پسوند gif مشکل دارد)[/color]






[color=brown]عکس به گالری انتقال یافت

Babakim1[/color]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دستت طلا.ولی توضیحاتت برای سطح ما بالا بود. معلومه که شما ادم با سوادی هستین. ادرس مطلب قبلی رو بذارین تا ما بخونیم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بابک عزیز
گالری عکس های متحرک با پسوند gif را نشان نمی دهد الان عکس بالا که متحرک بود ساکن نشان داده شده و مطلب را به خوبی نشان نمی دهد. من خودم عکس را در گالری آپلود نکردم. اگر شما و آقا سعید اجازه دهند من استثنا عکس را با آدرس اصلی بگذارم تا روش کار سیستم دفاع موشکی به خوبی نشان داده شود.
آقای airforce2009 اختیار دارید من سوادی ندارم لینک مقاله قبلی :
http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=4466

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[color=brown]ممنون که تذکر دادی sina12152000 جان . الان هم عکس تو گالریه سایته و هم متحرک . مشکلی نیست . :mrgreen:[/color]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط FLANKER
      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385294.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385295.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385335.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385333.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385300.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385309.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385302.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385304.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385306.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385307.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385334.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385336.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385337.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385338.jpg
    • توسط GHIAM
      با استفاده از طول استند موشک فاتح، تونستم ابعاد موشک فتح را به دست بیاورم. موشک فتح دارای طول 6.5 متر و قطر 40 سانتیمتر است. این موشک نسبت به فاتح110 حدودا 2.30متر کوتاهتر و 20 سانتیمتر قطر کمتری دارد.  
      هیچ گونه اطلاعاتی از جنس موتور و جنس بدنه موشک وجود ندارد. اما احتمالا فتح موشکی با وزن 800-900 کیلوگرم، برد  200 - 300 کیلومتر و سرجنگی 150-200 کیلوگرمی باشد. به نظر میر‌سد سپاه قرار است این موشک را جایگزین نسخه های اولیه فاتح 110 کند. هرچند سرجنگی سبکتری نسبت به فاتح دارد برای زدن اهداف نرم از جمله زیرساخت‌های نفتی، مراکز صنعتی، اهداف غیرمقاوم نظامی و ... بسیار موثر است. 
      با توجه به ابعاد و وزن موشک فتح، می‌توان 4 تیره از این موشک را مانند فجر 5 از روی حامل IVECO پرتاب کرد.  
       

       
       

       

       
       
       
    • توسط mehdipersian
      شناور شهید باقری به بالگرد، موشک و پهپاد مجهز خواهد شد 
      فرمانده نیروی دریایی سپاه:

      شناور شهید باقری که در آینده ساخت آن به اتمام می‌رسد، علاوه بر داشتن یک ناوگروه در داخل خود، باند پرواز هم دارد که پهپاد می‌تواند از روی آن حرکت کرده و به پرواز درآید و در بازگشت هم می‌تواند بر روی آن بنشیند.
      شناور شهید باقری با ۲۴۰ متر طول و ۲۱ متر ارتفاع، مجهز به بالگرد، موشک و پهپاد است.
      این شناور به گونه‌ای در حال ساخت است که از روی عرشه آن حدود ۶۰ پهپاد می‌تواند پرواز کند و بنشیند.
      وستانیوز
       
    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط mehdipersian
      مرداد گذشته، یک ماهواره سنجش از دور ساخت روسیه برای ایران از پایگاه فضایی بایکونور پرتاب شد و انتظار می‌رود سه ماهواره دیگر نیز در سال‌های آینده به فضا پرتاب شوند. همچنین شواهد قانع‌کننده‌ای وجود دارد که نشان می‌دهد یک شرکت روسی در حال ساخت یک ماهواره ارتباطی برای ایران است که در سال 2024 در مدار زمین ثابت قرار می‌گیرد.
       
      ماهواره ی خیام:

       
       
      مرداد 1394، ایران با دو شرکت روسی در مورد پرتاب ماهواره سنجش از دور ساخت روسیه که توسط ایران اداره می شود، به توافق اولیه دست یافت. ماهواره ایرانی در 18 مرداد 1401 به وسیله ی شرکت روس کاسموس به فضا پرتاب شد. 
       
      مشخصات فنی ماهواره:

      مشخصات فنی ماهواره توسط روسیه و ایران اعلام نشده است ولی می توان از یک حق اختراع منتشر شده توسط شرکت NPK Barl در مرداد 1401 اطلاعات جدیدی بدست آورد. این طرح یک ماهواره سنجش از دور با وضوح بالا را توصیف می کند که دقیقاً شبیه خیام است. دارای یک گذرگاه شش ضلعی و چهار پنل خورشیدی است که با زاویه 45 درجه نسبت به محور طولی ماهواره به سمت پایین امتداد دارند. 
       
      محموله یک تلسکوپ کورش(Korsch) با پنج عنصر نوری است. تلسکوپ کورش یک تلسکوپ آناستیگمات سه آینه ای فشرده است که میدان دید وسیعی را ارائه می دهد. این تلسکوپ تصویربرداری را در یک کانال پانکروماتیک و چهار کانال چند طیفی (نزدیک مادون قرمز، قرمز، سبز و آبی) ارائه می دهد. سه پیکربندی ممکن برای تلسکوپ ارائه شده است که همگی با نسبت کانونی f/11.53 (نسبت کانونی تقسیم فاصله کانونی بر دیافراگم است)میباشند. مقادیر سه پیکربندی عبارتند از:
       
      دهانه / فاصله کانونی
      0.535 متر6.17 متر
      0.75 متر8.65 متر
      1.1 متر12.68 متر
       
      در اولین پیکربندی که در شکل زیر نشان داده شده است، وزن تلسکوپ 125 کیلوگرم و طول آن 1.8 متر است.
       

       
      دو پیکربندی دیگر منجر به گذرگاه طولانی‌تر می‌شود، اما نیازی به تغییر در جعبه‌های الکترونیکی محموله و آرایه‌های پیکسل CCD ایجاد نمیکند. این تلسکوپ از یک آرایه کانونی کروی و نه مسطح برای کمک به جلوگیری از لکه دار شدن تصاویر استفاده می کند. یک آرایه اسکن الکترونیکی داده‌ها را در باند X با سرعت‌های 480 مگابیت تا 1.5 گیگابیت بر ثانیه به زمین ارسال می‌کند (نرخ بالاتری نسبت به گزارش NPK Barl در فوریه 2021 ).
       
      سازنده محموله نوری مشخص نیست، اما برخلاف تخصص این شرکت در سیستم های زمینی می تواند خود NPK Barl باشد. طی نمایشگاهی در سال 2019، این شرکت تلسکوپ سنجش از دور را به نمایش گذاشت که انتظار می‌رفت ظرف دو سال آینده به فضا پرواز کند. گزارش شده است که وزن آن تنها 46 کیلوگرم است و همچنین کوچکتر از نمونه ثبت اختراع به نظر می رسد، اما تنها ماهواره میزبان ممکنی که در حال حاضر برای آن قابل شناسایی است، خیام است. احتمالاً تنها یک بخش از تلسکوپ به نمایش گذاشته شده است. 

       
      در یکی از نقشه‌های همراه با حق ثبت اختراع(پتنت) ، ماهواره در بالای طبقه فرگات در داخل محفظه محموله موشک سایوز-2-1a قرار دارد (که نشان می‌دهد پرتاب اولیه به وسیله ی این ماهواره بر به جای سایوز-2-1b سنگین تر بود).
       
       اگرچه پتنت‌ها به ندرت به پروژه‌هایی اشاره می‌کنند که به آن‌ها مربوط می‌شود، اما در اینجا ماهواره در واقع متعلق به پروژه 505 نشان داده شده است. همانطور که در نقاشی زیر مشاهده می‌شود، ماهواره‌ها به اندازه‌ای کوچک هستند که سه عدد از آنها در داخل دماغه قرار گیرند.
       
       
       
      کاربرد خیام:
       
      به طور رسمی، خیام تنها کاربردهای غیرنظامی در زمینه هایی مانند کشاورزی، مدیریت منابع طبیعی و نظارت بر محیط زیست خواهد داشت. مدت کوتاهی پس از پرتاب، رئیس سازمان فضایی ایران مدعی شد خیام به دلیل اندازه کوچکش نمی تواند به عنوان یک ماهواره جاسوسی استفاده شود. با این حال، وضوح زمینی گزارش شده آن (0.73 متر) برای انجام کارهای شناسایی ارزشمند کافی است. 
       
      مرکز کنترل ماموریت خیام:
       

       
       
      به گزارش اخبار ایران، مرکز کنترل ماموریت خیام در مرکز فضایی ماهدشت که تقریباً در 60 کیلومتری غرب تهران و نرسیده به شهر کرج قرار دارد. این مرکز در اوایل دهه 1970 برای دریافت اطلاعات از ماهواره های سنجش از دور خارجی تأسیس شد که اولین آنها ماهواره های لندست ایالات متحده بود. همانطور که در تصاویر Google Earth مشاهده می شود، ساخت یک ساختمان جدید در این سایت حدود آوریل 2020 آغاز شد و اکنون کامل شده است. احتمالاً در گزارش تلویزیون ایران که پس از پرتاب خیام از مرکز کنترل مأموریت پخش شد، دو آنتن سهموی در شمال شرقی ساختمان جدید دیده می‌شود.
       

       
      همکاری های روسی/ایرانی بعدی:
       
      خیام پیش بینی می شود حداقل پنج سال فعالیت داشته باشد و قرار است در سال های آینده ماهواره های بیشتری نیز به آن ملحق شوند. پس از پرتاب، حسن سالاریه اعلام کرد که ایران سه ماهواره دیگر از همین نوع را سفارش داده است و افزود: اولین ماهواره در مجموع 40 میلیون دلار هزینه داشته است.
       
      به نظر می رسد که همکاری فضایی بین روسیه و ایران اکنون فراتر از حوزه سنجش از دور است. در هفته‌های اخیر شواهدی به دست آمده است که روسیه در حال ساخت یک ماهواره ارتباطی زمین‌ایستا برای ایران با نام اکواتور (به روسی به معنای «استوا») است. این نام برای اولین بار در سال 2020 در بیوگرافی مختصری از متخصص ISS Reshetnev، تولید کننده پیشرو روسیه در ماهواره های ارتباطی مستقر در نزدیکی کراسنویارسک در سیبری ظاهر شد. در کنار آن بسیاری دیگر از پروژه ها نیز به آن اشاره شد که این شخص در آن مشارکت داشته است و جزئیات بیشتری ارائه نشده است.
       

       
      ایران در نهایت قصد دارد ماهواره‌های ارتباطی زمین‌ایستا را با استفاده از پرتاب‌کننده‌های بومی پرتاب کند، اما به‌نظر نمی‌رسد ماهواره‌هایی که در آینده قابل پیش‌بینی به فضا پرتاب می‌شوند، قادر به قرار دادن محموله با این ویژگی در این نوع مدار باشند. بنابراین، این کشور احتمالاً برای پر کردن جای خالی باقیمانده نیز به روسیه متکی خواهد بود. اگر معامله‌های دیگری در این زمینه هنوز وجود داشته باشد، پشت درهای بسته انجام شده است. 
       
      ________________________________________
      تلخیص و ترجمه از mehdi persian برای میلیتاری
      ________________________________________
      منبع:
      https://www.thespacereview.com/article/4475/1
       
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.