saiedtomcat

تاپیک جامع بررسی بیلان و عملکرد فرمانده نیروی قدس حاج قاسم سلیمانی

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

[size=12][size=24][size=18]شیمون پرز: خاورمیانه، روی انگشت اشاره ژنرال قا[/size]سم سلیمان[/size]ی می چرخد[/size]
مقامات آمريكايي و انگليسي، به شدت از اعتبار و نقش سازنده جمهوري اسلامي در احياي اقتدار و امنيت و ثبات عراق سرآسيمه شده اند و به همين دليل هم مي كوشندكابوس هاي خود را به صورت رعب آور و آميخته با تحريف روايت كنند.
به گزارش جهان به نقل از کیهان به تازگي روزنامه انگليسي گاردين گزارشي را در اين زمينه منتشر كرده كه فارغ از برخي خلاف گويي هاي آن جالب توجه است. اين روزنامه با تمركز بر سردار قاسم سليماني فرمانده سپاه قدس مي نويسد: ژنرال پترائوس مديركنوني سازمان سيا علاقه دارد داستاني را از زماني بازگو كند كه يك ژنرال ۴ ستاره در عراق بود. اوايل سال ۲۰۰۸ زماني كه مجادله بين گروه شبه نظامي شيعه از يك طرف و ارتش آمريكا و عراق از طرف ديگر شعله ور بود، به پترائوس يك تلفن داده شد كه در آن يك اسم ام اس از سردار ايراني بود، آن سردار ايراني از آن به بعد تبديل به الهه انتقام شد.
اين مسيج از فرمانده سپاه قدس، قاسم سليماني آمده بود، و توسط يكي از رهبران عراقي منتقل شده بود، در آن پيغام نوشته شده بود؛ «ژنرال پترائوس! شما بايد مرا بشناسي، من قاسم سليماني هستم، كسي كه سياست هاي ايران را در عراق، لبنان، غزه و افغانستان تدوين مي كند و صد البته سفير ايران در بغداد نيز عضو سپاه قدس است و كسي كه جايگزين او مي شود نيز عضو سپاه قدس است.»
گاردين مي نويسد: پترائوس بشدت نياز داشت كه به او گوشزد شود، بسياري از نظاميان آمريكا كه با عراقي هاي شيعه كار مي كنند، توسط قاسم سليماني و افراد وابسته به سپاه قدس به تحليل برده مي شوند، آنچنان كه تلاش هاي ديپلماسي آمريكا در ساير نقاط خاورميانه به تحليل برده مي شود، خصوصا در لبنان. پترائوس سال گذشته به ارگان تحقيقاتي مربوط به جنگ گفت كه مشكلي كه سليماني براي او درست كرده بوده است، چه بوده است.



روزنامه انگليسي اضافه مي كند: قدرت و وجهه قاسم سليماني به عنوان كسي كه قدرتمندترين بازيگر عرصه منطقه است، در سه سال گذشته كاهش نيافته است و در برخي از مولفه ها، افزايش نيز يافته است. قدرت ارتباط هاي سليماني طي هفته ها مصاحبه با مقامات عراقي مشخص شده است، برخي از مقامات عراقي او را ستايش مي كنند. به گزارش روزنامه مذكور، «وظيفه سپاه قدس حفاظت از انقلاب و صدور آن به كشورهاي اسلامي است. جوامع شيعه نشان داده اند كه بسيار مستعد انقلاب هستند و با سپاه قدس همراهي خواهند داشت. البته سپاه قدس متحدان سني نيز دارد، مانند حماس و غزه».
گاردين نوشت: ۸ سال گذشته ما شاهد جنگ بين متحدين و نمايندگان سپاه قدس با ارتش آمريكا بوده ايم كه نتيجه آن را اكنون مي بينم، چرا كه ارتش آمريكا درحال ترك عراق است.
گاردين آنگاه از قول صالح المطلك (از عناصر بعثي و مستخدم سازمان سيا كه با استخبارات سعودي نيز همكاري مي كند)، نوشت «سليماني قدرتش را مستقيماً از [آيت الله] سيدعلي خامنه اي مي گيرد. تمام مقامات مهم عراقي سليماني را به شكل يك فرشته مي بينند و با او رايزني دارند»
گزارش گاردين حاكي است: يكي از نمايندگان مجلس عراق كه از دستياران ارشد نوري المالكي است، درباره سليماني مي گويد «او فقط يكبار در اين هشت ساله به عراق آمده است، او فردي است كه آرام سخن مي گويد و منطقي و بسيار مودب است، وقتي با او حرف مي زنيد، بسيار ساده برخورد مي كند. تا زماني كه پشتوانه او را نشناسيد، نمي دانيد چه قدرتي دارد، هيچ كسي نمي تواند با او بجنگد».
روزنامه انگليسي معتقد است: سليماني اصلا يك مرد جنگي به نظر نمي رسد، با موهاي جوگندمي، لاغر و با لبخندي مليح! كساني كه او را در سال ۲۰۰۶ و هنگام مسافرتش به بغداد به صورت مخفيانه ديده اند، مي گويند او بدون هيچ محافظي تنها به همراه دو نفري كه او را دعوت كرده بودند، به همه جا مي رفته است. آمريكايي ها تا زماني كه او به ايران بازمي گردد، از حضور او در عراق خبردار نمي شوند. يكي از مقامات بلندپايه رسمي آمريكا مي گويد: «او مانند قيصر سوزو هراس انگيز است، او همه جا هست و هيچ جا نيست»(!) يك نماينده شيعه و رده بالاي مجلس عراق مي گويد «او موفق شده است كه با تمام گروه هاي شيعه عراقي در همه سطوح رابطه برقرار كند. در نشست سال گذشته دمشق كه براساس آن نشست، دولت كنوني عراق شكل گرفت، او در ميان رهبران تركيه و سوريه و عراق و حزب الله حضور داشت و همه را مجاب كرد كه نوري المالكي را براي بار دوم برگزينند.» حتي رئيس جمهور عراق، جلال طالباني او را به صورت مرتب ملاقات مي كند.
گاردين اين را هم متذكر شد كه «حتي كساني كه سليماني را دوست ندارند، او را فردي با هوش مي دانند. بسياري از مقامات آمريكا كه اين چند ساله را صرف متوقف كردن كار افراد وفادار به سليماني كرده اند، مي گويند مايل هستند او را ببينند و معتقدند كه مبهوت كارهاي او شده اند. يكي از مقامات بلند پايه ارتش آمريكا دراين باره مي گويد: من خيلي ساده از او خواهم پرسيد كه از ما چه مي خواهد؟
گرگيجه گرفتن رسانه هاي انگليسي و آمريكايي و انتشار تحليل هايي آميخته با تحريف درباره نفوذ منطقه اي جمهوري اسلامي ايران - با محوريت نظامي نشان دادن اين نفوذ- در حالي است كه اگر سلاح و نظامي گري ابزار نفوذ بود، طبيعتاً اشغالگران آمريكايي بايد بيشترين نفوذ را در عراق و افغانستان مي داشتند. واقعيت ماجرا اين است كه ملت هاي منطقه براي جمهوري اسلامي اعتبار ويژه اي قائلند و آن را حامي و پشتوانه اقتدار و عزت خود- و نه معارض و مزاحم- مي يابند و بسياري از آرمان هاي خود را در سيماي انقلاب اسلامي جست وجو مي كنند و سليماني حامل اين پيام است.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]من دعا مي كنم به انچه مي خواهد برسد[/quote]
ma ham doa mikonim valy na be in zoody

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
انشالله که به ارزوش برسه که مرگ حقه ، حیف آدم با این همه کمالات به بهترین شکل نمیره
انشالله همومن شهید بشیم

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
خدا ایشون رو برای اسلام و نائب امام زمان (عج) ، حضرت ایت الله خامنه ای حفط کند.
ایشون از نسل مردان بی ادعایی هست که دوران دفاع مقدس رو آفریدن.
[b]یاد شهید شوشتری هم گرامی باد([/b] هر وقت سردار سلیمانی رو می بینم یاد ایشون می افتم.)
انشاالله اجر شهادت رو داشته باشن ولی شهید نشن!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
شهادت همچین شخصیتهایی با این همه دشمن که ایران داره به ضرر ایرانه وما هم بیایم به ضرر اقای سلیمانی دعا کنیم: دعا کنیم که هیچ وقت شهید نشه سایشون رو سر این نظام باقی بمونه خار چشم دشمنان ایران باشه

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ولی دوستان باور کنید که خیلی سخته..

دوستان صمیمی ایشان همه شهید شده اند و...

رفیقان رفته اند نوبت به نوبت ، خوش آن روزی که نوبت بر من آید..

در فراق دوستان دیگر زما چیزی نماند ، هر که رفت از هستی ما پاره ای با خویش برد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
همون بهتر که بگیم خداوند اجر شهدا رو به ایشون بده
خواهش میکنم که در مورد امثال سردار سلیمانی بیشتر اطلاع رسانی کنید
نگذاریم فقط بعد از شهادت این بزرگ مردان، اون ها رو بشناسیم

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بسمه تعالی

با سلام

این عزیز یکی از اوتاد فرماندهان نیروهای مسلح و از یادگاران سالهای حماسه دفاع مقدس و فردی مومن و متقی ست که بر عهد خود با یاران و شهدای دفاع مقدس استوار مانده [b]و مصداق آیه شریفه[color=blue] " و من رجالٍ صدقوا ما عاهدوالله علیه و منهم من قضی نحبة[/color][color=red] و منهم من ینتظر[/color] [color=blue]و ما بدّلوا تبدیلا"[/color][/b] [b]یعنی این بخش آیه: [color=red]" و منهم من ینتظر"[/color] [/b] هستند .در پناه حق ،دست علی یار همه دلیرمردان ایران اسلامی که موجب عزت و سربلندی و افتخار اسلام و ایران و ایرانی و تشیع هستند.

یا علی مدد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]دعا کنیم سردار در رکاب امام زمان در هنگام ظهور شهید شوند[/quote]

واقعا بهترين پست اين تاپيك بود. انشاالله تا آخر به جمهوري اسلامي خدمت كنند و در نهايت

در ركاب امام زمان (عج) به شهادت برسند. البته ديدن پيروزي بر تمام كفار دنيا هم خودش

لطف خاصي بايد داشته باشه.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با سلام به همه دوستان شهادت دوست و شهادت طلب میلیتاری و روان پاک شهدا و امام شهدا و شهیدان زنده و در راس اونا رهبر عظیم و الشان انقلاب
و با سلام به این سردار رشید اسلام قاسم سلیمانی
شهادت آرزوی همه ماست .
بیایید همه برای هم دعا کنیم تا خداوند مرگ ما را شهادت قرار دهد
بیایید همه برای شهادت تلاش کنیم
بیایید قبل از شهادت برای دین و اسلام کاری کنیم تا شهادتمان دارای درجه رفیعی باشد
بیایید اطلاعاتمان را درباره شهادت بالا ببریم تا شهادتمان واقعی باشد
بیایید جهاد اکبر کنیم تا شهادت مان شهادت باشد
بیایید حسینی جهاد اکبر کنیم و آرزو کنیم حسینی شهید بشیم
بیایید برای شهادت شهادت بدهیم و تکلیفمان را روشن کنیم که مسلمان هستیم که شهید بشویم؟
و بیایید.......؟؟!؟؟!؟!؟!!؟؟!؟!
با تشکر

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با سلام
ارزویی شهادت ارزوی به حقی است انشا الله نسیب همه ما شود .اما به این مردان بی اعا نیاز مندیم کسانی بدون ادعا از کیان اسلام دفاع کنند وگنام برای اهل زمین و شناخته شده برای اهل اسمان باشند .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[center][color=#000000][size=6]بسم الله الرحمن الرحیم[/size][/color][/center]


[center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10231/536878_DK1TXseo.jpg[/img][/center]


[center][color=#000000][size=6]ماموریتم به جبهه 15 روزه بود اما تا اخر بر نگشتم[/size][/color][/center]

بدون شك اگر از هر رسانه داخلي و خارجي بپرسند كه كدام چهره ايراني را براي گفت و گو انتخاب مي كنيد، نام او در فهرست خواهد بود. البته شايد هم نباشد! چرا كه اهل رسانه خوب مي دانند او اهل مصاحبه نيست. تعجبي هم ندارد، او فرمانده رزمندگاني است كه پوزه استكبار را خيلي جاها به خاك ماليده اند و آن قدر از دست او كلافه اند كه مقاماتشان علني مي گويند بايد او را ترور كرد و او در جواب آن جنجال به جمله اي كوتاه بسنده كرد؛ شهادت برايم افتخار است.اما سكه سكوت او روي ديگري هم دارد. آخرين دوست نزديك او كه آسماني شد، حاج احمد كاظمي بود. مي گويند آدم ها را به دوستانشان بشناس و حاج احمد هم اهل سكوت بود و هرگز از خود چيزي نگفت. وقتي رفت، دوستش گفت؛ او فاتح خرمشهر بود... . مردان خدا از خود نمي گويند كه جنگ هنر مردان خداست و جنگ با نفس، شريف ترين هنرهاست.و درست به همين دليل است كه همه مان او را دوست داريم و مي خواهيم از او بدانيم. آنچه مي خوانيد گفت و گويي است كه در اولين هفته بزرگداشت دفاع مقدس با برادر [color=#000000]قاسم سليماني[/color] انجام شده است و امروز پس از 23 سال بطور عمومي منتشر مي شود. عنوانش هم مثل آن روزها خاكي و ساده بود؛ مصاحبه با برادر قاسم سليماني فرمانده سپاه هفتم صاحب الزمان.اين شما و اين ناشنيده هايي از مردي كه يك روز كارمند سازمان آب بود و اينك خار چشم صهيونيسم.

آري برادر! اين است اكسير انقلاب.

[center][size=5][color=#4B0082]لطفا ضمن معرفي خودتان، مقداري از زندگي خصوصيتان بگوييد.[/color][/size][/center]

من قاسم سليماني فرمانده سپاه هفتم صاحب الزمان(عج) كرمان هستم. در سال 1337 در روستاي قنات نمك از توابع كرمان به دنيا آمدم. ديپلم هستم و داراي همسر و دو فرزند، يكي پسر و يكي دختر، مي باشم. قبل از انقلاب در سازمان آب كرمان به استخدام درآمدم، پس از پيروزي انقلاب اسلامي و در اول خرداد سال 1359 به عضويت سپاه پاسداران انقلاب اسلامي درآمدم.


[center][size=5][color=#4B0082]فعاليت اجتماعي شما قبل از جنگ چه بوده و ترتيب ورودتان به جنگ چگونه بوده است؟[/color][/size][/center]


با شروع جنگ و حمله عراق به فرودگاه هاي كشور، مدتي از هواپيماهاي مستقر در فرودگاه كرمان محافظت مي كردم. دو يا سه ماه پس از شروع جنگ در قالب اولين نيروهاي اعزامي از كرمان كه حدود 300 نفر بودند عازم جبهه هاي سوسنگرد شديم و به عنوان فرمانده دسته مشغول به كار شدم. در روزهاي اول ورود به جبهه، دشمن را قادر به انجام هر كاري مي دانستم، اما در اولين حمله اي كه انجام داديم موفق شديم نيروهاي دشمن را از كنار جاده سوسنگرد تا حميديه به عقب برانيم و تلفاتي نيز بر آنها وارد كنيم كه اين امر باعث شد تصور غلطي كه از دشمن در ذهن داشتم از بين برود. يادم مي آيد كه پس از اين حمله، شب ها وارد مواضع عراقي ها مي شديم. دوستي داشتم به نام «محسن چريك» كه بعداً به شهادت رسيد. حتي برخي مواقع با موتور سيكلت خود را به خاكريزهاي عراقي ها مي رساند.


[center][color=#4b0082][size=5]آن موقع كه به جبهه مي آمديد فكر مي كرديد جنگ چند سال طول بكشد؟ آيا مدت هشت سال را انتظار داشتيد؟[/size][/color][/center]


در آن موقع اين حرف ها مطرح نبود، اما هيچ كس هم انتظار نداشت جنگ در همان سال به پايان برسد. اگر كسي هم مي گفت جنگ ممكن است مثلاً شش سال طول بكشد، باور نمي كرديم. ولي در طول جنگ انتظار هشت سال را براي ادامه جنگ داشتيم.

[center][color=#4b0082][size=5]حالت روحيتان را هنگام شركت در عمليات توضيح دهيد.[/size][/color][/center]

شوق و علاقه زيادي به طرح ها و مسائل نظامي داشتم و علاقه مند حضور در جبهه بودم و درست به دليل همين علاقه بود كه با يك ماموريت 15 روزه وارد جبهه شدم و ديگر تا آخر جنگ بازنگشتم.


[center][color=#4b0082][size=5]كدام يك از عمليات ها را به لحاظ شركت خودتان بهتر مي دانيد؟[/size][/color][/center]

بهترين عملياتي كه در آن شركت كردم فتح المبين بود كه آن زمان براي اولين بار به ما ماموريت داده شد كه تيپ تشكيل بدهيم و من كه مجروح هم بودم معاونت فرماندهي محور در جبهه شوش و دشت عباس را به عهده گرفتم. اين عمليات از نظر بازدهي براي من بسيار شيرين و خاطره انگيز است، زيرا با اينكه از نظر سلاح بسيار در مضيقه بوديم اما به همت رزمندگان اسلام توانستيم حدود 3000 عراقي را به اسارت درآوريم.عمليات والفجر هشت نيز گذشته از پيروزي كه به دنبال داشت، از لحاظ آماده سازي و سختي هايي كه بچه ها متحمل شدند بسيار لذت بخش بود. در اين عمليات نقش اساسي به لشگر ثارالله كرمان داده شده بود.


[center][color=#4b0082][size=5]به عنوان يكي از كارشناسان جنگ وقتي خبر شهادت يكي از همرزمانتان را مي شنيديد، چه احساسي به شما غالب مي شد؟[/size][/color][/center]

سخت ترين لحظه ها براي كساني كه مسئوليتي در جنگ داشتند، لحظه اي بود كه همرزمان يا دوستان آنان به شهادت مي رسيدند و اين امر وقتي شدت بيشتري مي يافت كه آن شهيد سعيد به عنوان پايه و ستوني براي جنگ مطرح بود. هنگامي كه باقري و بقايي به شهادت رسيدند احساس كرديم كه نقصي در جنگ به وجود آمده است. شهيد باقري، بهشتي جبهه بود و كساني امثال او، اهرم هايي در دست فرماندهان جنگ براي حل مشكلات و رفع فشارهاي دشمن بودند.بعضي مواقع شهادت يكي از فرماندهان به اندازه شهادت يك گردان در من اثر مي گذاشت. شهيد حاج يونس زنگي آبادي از اين گونه افراد بود كه اميد لشگر ثارالله محسوب مي شد. او هميشه مشتاق سخت ترين كارها در جبهه بود.


[center][color=#4b0082][size=5]آيا خاطره اي از اسراي عراقي داريد و تا كنون تا مرز اسارت پيش رفته ايد؟[/size][/color][/center]

در عمليات والفجر هشت وقتي كه هنوز انتهاي راس البيشه سقوط نكرده بود، مطلع شديم كه نيروهاي عراقي از عقب، كنار اسكله قشله پاتك كرده اند. بعد ما متوجه شديم كه يك تيپ عراقي در آنجا در محاصره قرار دارد كه توانستيم همه آنها را به اسارت درآوريم.در روز دوم عمليات كربلاي يك در منطقه مهران، قرار بود از امام زاده حسن به طرف قلاويزان حركت كرده و مهران را آزاد كنيم. لشگر ثارالله و حضرت رسول(ص) در كنار يكديگر با نيروهاي عراقي مي جنگيدند. به اتفاق معاون لشگر حضرت رسول(ص) براي الحاق نيروها، به طرف خط مقدم حركت كرديم. تقريباً هوا روشن شده بود و گرد و خاك، منطقه عمليات را پوشانده بود. همان طور كه با موتور به جلو مي رفتيم جمعيت زيادي را ديديم كه از مقابل به طرف ما مي آمدند، ابتدا تصور كرديم نيروهاي خودمان هستند اما مقداري كه جلو رفتيم فهميديم عراقي هستند. ديگر به فاصله چند متري آنها رسيده بوديم به طوري كه نمي توانستيم با موتور دور بزنيم، لذا بلافاصله موتور را رها كرديم و به طرف خاكريزهاي خودي شروع به دويدن كرديم و خود را به مواضع نيروهايمان رسانديم. البته بعداً همه آنها را به اسارت درآورديم.


[center][color=#4b0082][size=5]حضرت امام قدس سره در سخنراني هايشان درباره جنگ به دو موضوع اشاره داشتند. تفسير و تعبير شما با توجه به مشاهدات و تجربيات نظاميتان در مورد اين دو موضوع چيست؟[/size][/color][/center]


[center]«الف-جنگ يك نعمت است.»
«ب-ما در جنگ ساخته شديم.»
- جبهه تنها جايي بود كه توانست انسان هاي بهشتي صفت تربيت كند. در طول جنگ هنرهاي نهفته جوانان بيدار شد، خلاقيت ها آشكار شد، رزمندگان و فرماندهان خلاق و كارآزموده ساخته شدند و خلاصه وحدت و يكپارچگي در ملت ايجاد شد.[/center]



[center][size=5]_____________________________________________________[/size][/center]

[center][size=5][color=#b22222]منبع :[/color][/size][/center]

[center][url="http://www.mashreghnews.ir/fa/news/156624/%D9%85%D8%A7%D9%85%D9%88%D8%B1%D9%8A%D8%AA%D9%85-%D8%A8%D9%87-%D8%AC%D8%A8%D9%87%D9%87-15-%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%87-%D8%A8%D9%88%D8%AF-%D8%A7%D9%85%D8%A7-%D8%AA%D8%A7-%D8%A2%D8%AE%D8%B1-%D8%AC%D9%86%DA%AF-%D8%A8%D8%B1%D9%86%DA%AF%D8%B4%D8%AA%D9%85"]http://www.mashreghn...آخر-جنگ-برنگشتم[/url][/center]
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.