nasirirani

ارتباطات و قراردادهای دفاعی ایران و چین( خبرها ، حواشی ، تحلیل ها ، احتمالات ! و .... )

Recommended Posts

 این دو مورد تولید ثروت با چگونگی توزیع و مصرفش  جداست. خب تفکیک وظایف وجود داره. در اینجا وزارت امور خارجه و بازرگانی و .. میتونن تولید ثروت کنند ولی اینکه این ثروت منجر به فساد و تورم و تضاد طبقاتی عنان گسیخته نشه وظیفه قوه قضاییه است.نمیشه چون فردی ممکنه بد غذا بخوره اون رو کلا از غذا خوردن منع کنیم. باید قرارداد بست ولی با چشم باز و تدبیر و استفاده از خرد جمعی و تجربیات گذشته؛ عایدی اون رو هم با شفافیت و پاکدستی در جهت منافع ملی خرج کرد و نه واریز در جیب مبارک

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

تلاش می کنم پاسخ دوستان گرامی که با احترام از بنده پرسش کرده بودند را بدهم:

۱- هر گونه قرار داد دراز مدتی باید برای طرفین بصورت هم سطح به انجام برسد یعنی فناوری در برابر فناوری، منابع خام در برابر منابع خام، نیروی انسانی کارآمد در برابر نیروی انسانی کارآمد، .... یا سبد متوازنی از آنها.در غیر اینصورت قرارداد “پایدار” نخواهد بود و یا سود آن در دراز مدت یک سویه خواهد بود. برای نمونه، بهای مواد خام تابع عوامل بیرونی زیادی است و کم و زیاد می شود و این در حالی است که فناوری همواره در حال تغییر و رشد است.

۲- اصولا” فناوری “خریدنی” نیست بلکه باید توسط دانشمندان و مهندسان “کسب و نهادینه” شود تا بتوانیم از قافله پر سرعت رشد فناوری عقب نمانده و خود را با تغییرات آن در طول زمان سازگار کنیم. مگر ما تامکت ها را با تمامی سیستمهای پشتیبانی و آموزشی از ایالات متحده نخریدیم؟ آیا جنگنده ساز شدیم؟ خرید یا مونتاژ جی-۲۰ یا سوخوی-۳۰ هیچ ارزش پایداری به کشور نخواهد افزود.

۳- سرعت رشد و تغییر فناوری بسیار زیاد است. اگر اکنون یک فناوری را از چین بخریم بسیار پیش از پایان قرارداد بیست و پنج ساله، آن فناوری منسوخ شده خواهد بود! در حالی که تا پایان قرار داد باید نفت و گاز و مواد معدنی و ... و دیگر سرمایه های کشور را به طرف نشسته در آنسوی میز مذاکره دو دستی تقدیم کنیم. 

۴- چین هیچگاه یک تولید کننده “دانش” نبوده است (از آینده خبری ندارم)، بلکه کاربری موفق و اخیرا” با تجربه ای از دانش و همچنین تولیدکننده فناوری شده است (دانش با فناوری یکی نیستند). از دیدگاه اینجانب چین حتی تا پایان ۲۰۳۰ هم تولیدکننده دانش نخواهد شد.

۵- پیش از این عرض شد که این شایعات مربوط به رهن یا واگذاری جزایر ایرانی، حضور چند هزار سرباز چینی در خاک ایران، .... همگی از سوی خود مقامات اطلاعاتی جمهوری اسلامی تولید و انتشار یافته تا مردم عادی و‌ حتی کارشناسان را از اصل موضوع منحرف کنند. اصل موضوع هم چیزی نیست جز این که چه دلیل یا دلایلی باعث شده است که ایران تحت حاکمیت نظام کنونی همچنان در وضعیت عقب مانده اقتصادی و علمی باقی مانده ولی چین در چهار دهه گذشته از اینرو به آنرو شده است.

  • Like 1
  • Upvote 3
  • Downvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
10 hours قبل , eshqali گفت:

من نسبت به این قرارداد دید منفی به اون شکل که گفته می شه ندارم. این قرارداد می تونه مفید واقع بشه. در واقع در مقابل بیگانه ها و اجنبی ها همیشه باید محتاط بود. ما تجربه های مختلفی با کشورهای مختلف داشتیم. من جمله همین چین هند روسیه برخی کشورهای اروپایی و ...

من نسبت به تمام دولت های خارجی دیدم در این نوع قراردادها اینه که تا بتونن از ما می کنن. کارشون همین هست. تا حد ممکن دنبال امتیاز هستن. این نکته مشترک هست.

اما چه چیزی من رو در این نوع قراردادهای خارجی نگران می کنه؟ من بیشتر از چین به خودمون بدبین هستم! دیدهای کوتاه بینانه ای که در مسئولین وجود داره باعث شده خیلی وقت ها به دنبال این باشند که در راه پیشرفت از کشورهای خارجی کمک بگیرن. نظر من این هست که مسئولین خیلی وقت ها دنبال این هستن که بار پیشرفت کشور رو به دوش یک کشور دیگه بندازن. یعنی بعضا فکر می کنن که شما با یک کشور خارجی قرارداد می بندی و دیگه تمام! در ذهنشون هم امارات و ترکیه به عنوان الگو هستن (که اواقعا این کشورها این شکلی نیستن!). اصلا برجام برای همین منعقد شد. مدلی که در ذهن مسئولین بود جذب سرمایه خارجی بسیار کلان (در حد ۱۰۰ میلیارد دلار) و بعد پیشرفت بود.

این نوع طرز تفکر من رو به دوران فتحعلی شاه می بره. دوره ای که تمام امکانات برای پیشرفت بود. ما یک کشور بزرگ بودیم و در اون موقع فاصله زیادی با کشورهای دیگه نداشتیم. اما دیدگاه های حاکمیتی مرتبا دنبال همین کار بودن. دنبال فرانسه بودن تا قراردادی با اون ها ببندن. بعد از خیانت فرانسه به ایران می رن دنبال کشورهای دیگه برای قرارداد. همه اون ها هم از کشور ما مثل یک مهره استفاده کردن. برای اون ها ما یک ابزار بودیم و هستیم. همین الان هم در تاریخ بعد انقلاب همین روند به شکل تقریبی اتفاق افتاده. مرتبا دنبال قرارداد با کشورهای مختلف بودیم. تقریبا همه از ما برای نیل به خواستشون استفاده می کنن. متاسفانه در رابطه با قراردادهای کلان غفلت داشتیم. گاهی خوشبینی بیش از حد و گاهی هم شاید غفلت از موقعیت ها.

تا وقتی که دست روی زانوی خودمون نذاشتیم این قراردادها فایده ای نداره. اصلا فکر کنید خرید نفت ما برگرده به سال ۸۸. مگه اون موقع کشور خیلی وضعیت خوبی داشت؟

کلید پیشرفت دست ماست. توی روح ما! اراده و همت بلند برای پیشرفت کشور. کنار گذاشتن بهانه ها و دوستگی ها. توقع کمتر کار بیشتر. تلاش همیشگی. خدا تمام ابزارهای پیشرفت رو به ما داده: منابع معدنی،‌نیروی انسانی، علم و ثروت. دیگه به خودمون بستگی داره اینده رو چطور شکل بدیم.

 

فتحعلی شاه داشت به توصیه اغا محمدخان عمل می کرد ....

 

لازمه پیشرفت علمی و صنعتی و فرهنگی اینه که مردم درگیر مشکلات معیشتی نباشند تا ذهنشون فضا برای پرورش داشته باشه که در پست قبلی گفته موسس قاجاریه رو ذکر کردم ....

 

در دوران پهلوی یک دوره ده ساله رفاه باعث شد کلا ملت به فکر براندازی نظام چندهزارساله پادشاهی بیافتند و برانداختنش ..

 

مقابله با فساد و سامان دادن به اقتصاد برای ج.ا راحته ولی ....

 

۸۰ درصد پستم رو هم حذف کردم تا راحت بخونیدش ...

  • Like 2
  • Upvote 5
  • Downvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

سلام

طبق عادتی که دارم به جای اینکه  خودم را غرق در خبرهای مختلف کنم  ، خبر و تحلیل ها درباره یک موضوع با اهمیت را (البته از دید خودم) از منابع مختلف بررسی کرده و بعضا خلاصه برداری می کنم . از همین رو مطلب زیر خلاصه بخشی از مطالبی است که در زمینه قرارداد ایران و چین در دو روز اخیر در بخشی از روزنامه های کشور با گرایشات سیاسی مختلف به چاپ رسیده است که آن را برای ضبط شدن در آرشیو میلیتاری و همچنین استفاده و آگاهی دوستان از نظرات مختلف داخل کشور در اینجا قرار می دهم :rose: 

 

عصر اقتصاد شنبه 28 تیر – در مطلب ایران اکنون آمادگی عقد قرارداد خارجی ندارد گفتاری از فرشاد مومنی استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی

درباره سند همکاری های 25 ساله ایران و چین به خاطر آنکه یکی از شاکله‌های وجودی طرف مقابل (چین) به‌کارگیری خشونت است، عقد این قرارداد در وضع فعلی می تواند هزینه ها و مشکلات بسیاری را برای کشور به دنبال داشته باشد.

وی افزود:در زمینه قرارداد ایران و چین دوگانگی موجود که یا بسیار خوشبینانه است و برخی آن ‌قدر این قرارداد را لازم و ضروری می پندارند که هر کس در مفاد آن تردید ایجاد کند، ضد انقلاب خطاب می شود نادرست است، همچنین از سوی دیگر نگاه بدبینانه به آن که برخی دیگر کلا وجود این قرارداد را مایه ننگ می‌دانند و  نشانه کشور فروشی و سرسپردگی تلقی می‌کنند نیز اشتباه است.

وی با اشاره به تجربه مفاد قرارداد برجام اظهار کرد: اصل برجام به خودی خود چیز بدی نبود و آلان تنها مساله‌ای که در این قرارداد ما را دچار مشکل کرده این است که در نبود ضمانت‌های اجرایی کافی یکی ازطرف‌های قرارداد مفاد آن را نقض کرده است و در اثر آن نقص لطمه‌های بسیار بزرگی به ما وارد شد اما ما نتوانستیم هیچ جریمه‌ای متوجه کشور خاطی کنیم.

مومنی با ریشه‌یابی مسائل پیرامون عقد قرارداد با طرف‌های خارجی ادامه داد: مشکل اصلی که این چند وقت در برابر آن قرار داریم این است که همانند رفتار رئیس جمهوری فعلی در مورد برجام که گمان می کرد نان و آب مردم نیز با به امضا رسیدن برجام رفع می شود اینک طرفداران قرارداد 25 ساله بین ایران و چین انتظار دارند که تمامی تحریم ها به وسیله آن دور زده شود و کشور با یک قرارداد به سمت توسعه پیشرفت حرکت کند که البته اینگونه نیست.

در طول تاریخ تجربه هایی که از عهد صفویه تا پهلوی دوم به دست می‌آید گویای این مورد است که عقد قرارداد با کشورهای خارجی برای ایران هیچ وقت موفقیتی نداشته و فقط  کشور را با دچار مشکلات بیشتر کرده و گرفتاری های مردم را افزایش داده که این امر نشان دهنده آن است که امنیت ملی ایران از کانال های دیگر و آویزان شدن به قدرت های بزرگ تامین نمی‌شود.

این استاد دانشگاه علامه طباطبایی با تشریح شرایط ویژه اقتصادی و سیاسی چین در هژمونی جهانی افزود: چین ممکن است که در این سال ها به یک کارخانه بزرگ در جهان تبدیل شده باشد ولی هنوز با مشکلات تامین انرژی، دسترسی به آبراه های بین المللی، خطوط مواصلاتی جهانی و تجزیه پذیری داخلی روبرو است و از این منظر بسیار آسیب پذیر است و به ضعف ها نیزبه صورت جد امریکا واقف است در نتیجه چین با بستن قراردادها با کشورهای آسیانه میانه و خاورمیانه به دنبال افزایش قدرت چانه زنی خود در هژمونی جهانی است تا مشکلات خود را در زمینه های گوناگون مورد اشاره کاهش دهد.

وی با تاکید بر اینکه بهتر است قبل از توافق با دیگر کشورها آسیب های کشور خودمان را بشناسیم ادامه داد: اگر قراردادهای اقتصادی چه در راستای انتقاال تکنولوژی و چه در راستای جذب سرمایه فیزیکی در شرایط که بستر نهادی ما ضد تولیدی، کج کارکرد و فساد انگیز صورت گیرد مطمئنا به نفع طرف خارجی و به ضرر ما تمام خواهد شد و این مساله جزو اصول تجربه شده دنیا و ایران است.

 

وطن امروز شنبه 28 تیر – در مطلب چینی تحریم شکست به قلم ثمانه اکوان

از ماه‌های آخر دولت اوباما در کاخ سفید سیاستمداران آمریکایی که از جنگ‌های بی‌انتها، هزینه‌ بر و خسته ‌کننده در غرب آسیا خسته شده بودند، از سال‌ها پیش پیشنهاد داده بودند که آمریکا باید با رها کردن منطقه، به فکر نگاه به شرق و استفاده از ظرفیت اقتصادی شرق آسیا برای تقویت سیستم اقتصادی خود باشد.  یک دیدگاه دیگر در کاخ سفید این بود که آمریکا با ایجاد یک نظم خودساخته در خاورمیانه به عنوان منبع بزرگ انرژی دنیا، تمرکز خود را به شرق آسیا و با هدف کنترل چین به عنوان بزرگ‌ترین رقیب اقتصادی ببرد.

روی کار آمدن ترامپ و تلاش او برای به راه انداختن جنگ تجاری با چین و جنگ تعرفه‌ای با تمام کشورهای دنیا (از جمله اروپا و کانادا) قدم بزرگی برای از بین بردن سیاست‌های قبلی بود اما این به معنای توجه نکردن آمریکا به شرق نبود. توجه آمریکا اما به‌ جای اینکه بر همکاری‌های گسترده باشد، طبق معمول به سمت رویه‌های سیاسی رفت.

اگر چه پکن بارها اعلام کرده بود که قصد ندارد از نظر اقتصادی وارد فاز رقابت شدید با آمریکا شود اما راهبرد ایران برای نگاه به شرق و بستن اتحاد اقتصادی بلندمدت با ابرقدرت اقتصادی آینده دنیا، کاری کرد که مواجهه غرب و شرق درست در میانه مسیر یعنی در خاورمیانه و خلیج‌فارس صورت بگیرد.  علت سروصدای شدید آمریکا راجع به قرارداد 25 ساله ایران و چین و تلاش برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی در ایران، دانستن این نکته است که ایران با این قرارداد و استقبال از قراردادهای بلندمدت با کشورهای دیگر، در حال وارد آوردن فشار به آمریکاست و کمپین فشار حداکثری مانند فنری کمانه کرده و این بار به سمت مخالف در حال پرش است.

ایران بدین ترتیب از تقابل و رقابت اقتصادی واشنگتن و پکن بهترین استفاده را کرده و یک ائتلاف راهبردی با ابرقدرت اقتصادی آینده دنیا تعریف کرده که می‌تواند فروش نفت ایران را که از نظر آمریکایی‌ها قرار بود به صفر برسد، تا 25 سال آینده تضمین کند.

ورود چینی‌ها به مسأله سرمایه‌گذاری‌های کلان در ایران، می‌تواند زخمی عمیق در صورت نفاق اروپا به ‌جا بگذارد و کاری کند باقی کشورهای دنیا نیز که احساس می‌کنند از قافله سرمایه‌گذاری در ایران و رسیدن به سودهای کلان بازمانده‌اند، به سمت کشورمان گسیل شوند. بنابراین یکی از فواید قرارداد با چین، ترغیب سایر کشور‌ها به حضور در بازار تجارت ایران است. البته از این حیث نباید از اثرات امنیتی- سیاسی این قرارداد نیز گذشت.

مهم‌ترین نکته اما درکی است که طرف غربی از ایران پیدا خواهد کرد. همان‌طور که پیش ‌از این نیز بارها توسط کارشناسان منطقه‌ای و روابط بین‌الملل مطرح شده، این نکته به‌ طرف غربی و بویژه آمریکایی‌ها یادآوری می‌شود که ایران به ‌واسطه هوشمندی سیاسی و توانایی ذاتی و موقعیت جغرافیایی اساسا قابل منزوی شدن نیست.

 

ستاره صبح شنبه 28 تیر – در گفتگویی به عنوان ریشه‌ها، مزیت‌ها و مخالفت‌ها با توافق 25ساله ایران و چین با فریدون مجلسی، دیپلمات پیشین و تحلیلگر روابط بین‌الملل

من وقتی متن این پیش نویس را خواندم نمی‌توانم اسم قرارداد روی آن بگذارم، زیرا این یک نوع تفاهم‌نامه همکاری برای اجرای مقداری پروژه است.

ما با مشکل تحریم‌ها روبرو هستیم. سیاستمداران ما در درجه اول باید بکوشند تا تحریم‌ها از بین برود؛ به عبارت دیگر باید بیماری تحریم را از بین برد. اقدامات دیگری ازجمله دور زدن تحریم‌ها مُسکّن است و ابزارهایی است تا بتوانیم از عهده برنیامدن در علت اصلی را به این طریق جبران کنیم.

در مخالفت‌ها به‌شدت از مسائلی که ممکن است در رابطه با چین پدید بیاید اظهار نگرانی شده است. چین تاکنون به‌طورکلی به تحریم‌های آمریکا عمل کرده است . ما پروژهای اصولی با چین اجرا نکرده‌ایم؛ صرفا تعدادی پتروشیمی ساخته‌ایم و تولید سیمان را چندین برابر کرده‌ایم، شاهراه‌هایی ساخته‌ایم که زمینه‌ساز توسعه اقتصادی خوبی است ولی کار عمرانی جدیدی نکرده‌ایم. مسئله دیگر مواجهه این تفاهم 25 ساله با اختلافات بین چین و آمریکا و تهدید چین به تحریم توسط ترامپ است. آیا چینی‌ها در پاسخ آن تهدید با ایران سازگاری بیشتری نشان می‌دهند؟

در شرایط فعلی تعریف پروژه‌ها بدون پاسخ گرفتن از چینی‌ها نکته مهمی است آیا این حرکت از لج آمریکا و به دلیل اختلاف با آمریکا است؟ باید منتظر ماند و دید.

عیب این برنامه در این است که در دنیایی که رقیبی وجود ندارد و نمی‌توان برای این پروژه‌ها به‌جایی رجوع کرد، نمی‌توان تصمیم دیگری گرفت. چینی‌ها در بسیاری جهات توانمندی و تکنولوژی قابل اتکایی دارند، اما در چنین شرایطی آیا درخواست‌های دیگری نیز از ایران داشته‌اند؟ ما اطلاعی از این وضعیت نداریم و نمی‌توانیم داوری کنیم؛ اینکه آیا قیمت‌ها مناسب است یا چون در شرایط استیصال هستیم ناچار به تن دادن هستیم.

ضمن آن که مشخص نیست در طول 25 سال آینده چه تحولاتی در عرصه داخلی و بین‌المللی برای ایران رخ دهد. من بعید می‌دانم که این قرارداد حتی اگر به‌صورت 25 ساله نوشته‌شده باشد، به شکل یک امتیاز قاجاری باشد که ایران را از امضای قرارداد با سایر کشورها در آینده بازدارد.

در شرایطی که ما با دنیا ارتباط داشته باشیم، چین و روسیه دو کشور از مهم‌ترین کشورهایی هستند که می‌توانیم و باید با آن‌ها در رابطه باشیم. ما نمی‌توانیم فقط با کشورهای فقیر و ناتوان و کشورهایی که فقط از ایران پول می‌گیرند ارتباط بگیریم و برای کشوری پارلمان بسازیم و به دیگری قرض‌الحسنه بدهیم... باید روابط ما با چین، ژاپن، روسیه، کره جنوبی و... در شرق و همچنین فرانسه، آلمان، انگلیس و... در غرب باشد تا ارزش اقتصادی به همراه بیاورد.

شاید اگر فردا رئیس‌جمهور دیگری در امریکا به قدرت برسد، چین را به بهترین بازار خود مبدل کند و مجدداً منافع آمریکا در ارتباط با کشور بزرگ چین مطرح شود. روسیه در آن دوران کشوری فلک‌زده و عقب‌مانده بود که امروز با ثروتی فراوان به‌سرعت در مسیر صنعتی شدن قرارگرفته و جزو جهان غرب به‌حساب می‌آید. این موارد رقابت و حسادت را بین قدرت‌ها ایجاد کرده است.

بلوک مفهومی در دوران جنگ سرد بود. امروز بلوک وجود ندارد. چین نیز فقط نام کمونیست را یدک می‌کشد. عکس مائو فقط روی پول چین باقی‌مانده است و امروز پادشاهی مشروطه آنجا حکم‌فرمایی می‌کند. ثروتمندان جهان و بانکداران و سرمایه‌داران امروز دنیا در چین قرار دارند. باید دانست که توسعه اقتصادی، توسعه سیاسی را به دنبال می‌آورد. چین و روسیه و اروپا تفاوت دیگری ندارند.

در مورد چین می‌دانیم که با نفتی که از ایران می‌برد می‌توان مبادلاتی داشت ولی در مورد روسیه این‌طور نیست. این مسئله ارتباط با روسیه را سخت می‌کند. چون با صادرات پرتقال و کیوی نمی‌توان واردات صنعتی داشت. بزرگ‌ترین و ارزان‌ترین بزرگراه مستقیم بین ایران و روسیه دریای خزر است که می‌توان از این ظرفیت استفاده کرد.

 

جام جم شنبه 28 تیر – در گفتگویی به عنوان توافق با چین را باید ۳۰ سال قبل امضا می‌کردیم با حمید رضا آصفی

- متاسفانه هنوز در داخل کشور برخی نگرش‌ها وجود دارد که دیر به جمع‌بندی می‌رسد چرا که به اعتقاد بنده چنین قراردادی می‌بایست در سال 68 و در جریان سفر رهبری که در آن مقطع در قامت رئیس جمهور بودند انجام می‌شد یعنی این سند باید حدود 31 سال قبل پیش می‌رفت.

ایران برای خودش دستورالعمل دارد و سیاست نه شرقی نه غربی را در عرصه خارجی دنبال می‌کند و در ذیل این سیاست، علاقه‌مند به گسترش روابط با همه کشورها به جز یکی دو کشور هستیم.

نه تنها با چین بلکه باید با کشورهای دیگر هم چنین قراردادی داشته باشیم و جای نگرانی نیست. چین کشوری است که به گفته برخی در 2025 یا 2030 به عنوان اولین قدرت جهانی خواهد بود، بنابراین نمی‌توان با چنین کشوری سند راهبردی نداشت ضمن این که از این سند هر دو کشور منتفع می‌شوند.

چین که می‌خواهد در چند سال آینده اولین قدرت اقتصادی باشد طبیعی است دنبال شرکای با اعتماد و با نفوذ و مقتدری می‌گردد .

ایران از ابتدا استراتژی همکاری با غرب را داشت، اما آنها نتوانستند از خودشان استقلال نشان دهند و زیر فشار آمریکا البته مقداری هم به صورت ارادی با ایران همکاری نکردند، لذا موضوع گسترش رابطه از نداشتن سلطه متفاوت است.

در مقاله‌ای که طی روزهای اخیر از جوزپ بورل، مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپا منتشر شده جمله‌ای کلیدی وجود دارد مبنی بر این‌که برجام اولین گام برای ما بود که به موضوعات دیگری که نگرانی امنیتی برای ما ایجاد می‌کنند، برسیم.

یعنی برجام آمد که ما را تخلیه قدرت کند، اگر این را بپذیریم طبیعی است که اروپا چنین استراتژی‌ای داشت و صرفا منت می‌گذاشتند و برخی حرف‌ها را در راستای ایران مطرح می‌کردند.

- در هر حال معتقد بودم اروپا نه می‌تواند و نه می‌خواهد که همکاری بیشتری با ایران داشته باشد. از جمله این‌که اینستکس دو سال پیش تدبیر شد، ولی انجام نشد تا وقتی که ایران تعهداتش را کم کرد و اروپا به دلیل نگرانی از این بابت اقدامات کوچکی برای ایران انجام داد.

 

مردم سالاری یکشنبه 29 تیر – در سرمقاله خود با عنوان توافق با شرق باید هوشمندانه باشد به قلم علی اکبر مختاری

موافقان این توافق بر مبنای مصلحت و لزوم همکاری با شرق در برابر دشمنی غرب به جدیت و ارتباط همه جانبه با اردوگاه شرق تاکید دارند. اما مخالفان چنین قراردادی را شبیه به قراردادهای استعماری گذشته می دانند و معتقدند چنین توافقاتی استقلال و اعتبار جمهوری اسلامی را زیر سوال خواهد برد. در عالم واقع عواملی چون تحریمهای سخت ایالات متحده علیه ایران، عدم فروش نفت و رکود بی سابقه حاصل از گسترش پاندمی کرونا و جنگ تجاری بین دولتهای چین و آمریکا، دولت ایران را مجبور به تن دادن با توافقی اقتصادی با دولت چین کرده است.

امپریالیسم اقتصادی رفتار غالب کشورهای صنعتی بخصوص چین است. یقینا در این شرایط سخت که طرف مقابل از حال و روز پریشان ما اطلاع دارد و در این توافق جز منفعت و سود به چیز دیگری نمی اندیشد باید هوشمندانه و با توجه با ملاحظات و جوانب کار تصمیم گیری کنیم و آنچه داده می شود و امتیازی که می ستانیم به سود مملکت و منافع ملی باشد.

الگوی صنعتی شدن و تجربه دولت چین در ارتقا یافتن بعنوان اقتصاد برتر دنیا به عنوان نقشه راهی برای توسعه اقتصادی ایران در دستور کار قرار گیرد و در این توافقنامه ما باید متقاضی بهره گیری از تجربیات طرف مقابل در صنعت و ورود تکنولوژی به داخل باشیم و  فقط  امتیاز دهنده و مغلوب نباشیم.

 

 

صبح امروز یکشنبه 29 تیر – در مطلبی با عنوان ریسک شراکت با اژدهای سرخ به قلم علی روغنگران

زمانی که وب سایت انگلیسی «پترولیوم اکونومیست» خبری منتشر و ادعا کرد، قراردادی 25 ساله میان ایران و چین منعقد می‌شود که بر اساس آن، چین در ازای گرفتن امتیازاتی متعهد شده 400 میلیارد دلار در ایران سرمایه‌گذاری کند به بیش از یک سال قبل باز می‌گردد. آن موقع که این خبر انتشار یافت، محمد جواد ظریف ضمن تایید تلویحی چنین توافقی، ماجرای امتیازات و سرمایه‌گذاری 400 میلیاردی درایران را تکذیب کرد. ظریف حتی در مورد واژه توافق هم آن زمان اینگونه گفت: “دراصل، توافقی در کار نیست که بند‌هایی داشته باشد. یک پیشنهاد برای برنامه‌ای 25 ساله است که تازه باید بنشینیم و شروع به نوشتن توافق کنیم.”

ما در ماجرای قرار داد 25 ساله به نظر می‌آید باید به دو دیدگاه، بیش از شایعات در باره مفاد آن توجه کرد. نخست اینکه قرارداد 25 ساله شاید آنچنان که در شبکه‌های اجتماعی در مورد آن سخن گفته می‌شود نه تنها قرار داد بد و سرشار از امتیازدهی نباشد بلکه همان طور که بسیاری از کارشناسان خارج از کشور در مورد آن می‌گویند زنگ خطری برای آمریکا به شمار بیاید. آن طور که میدل ایست آی، اعلام می‌کند توافق ایران و چین در صورتیکه اجرا شود، اقتصاد ایران را تقویت کرده و سیاست این کشور را باثبات‌تر می‌کند. همچنین موقعیت ایران در منطقه را بهبود خواهد بخشید و شاید ترغیب‌کننده دشمنان ایران برای تنش‌زدایی با ایران هم باشد. از سوی دیگر این توافق به نفع چین هم است و احتمالا به ارتقای موقعیت چین در خاورمیانه منجر خواهد شد. در واقع این همکاری، برتری راهبردی آمریکا در خلیج فارس را تضعیف خواهد کرد.

در طول مدت زمان مطرح شدن قرار داد 25 ساله بار‌ها موضوع عدم اطمینان به کشور‌های اروپایی و کارنامه منفی آنان در مورد موضوع برجام مطرح شد. اتفاقی که نشان داد در شرایط کنونی غرب نمی‌تواند تامین کننده درخواست‌های ایران باشد و از همین رو بهتر است تا روی شرق و امپراطوری سرخ حساب باز کرد. در شرایط فعلی شاید منطقی‌ترین راه‌حل بستن این قرار داد باشد، اما آیا این موضوع می‌تواند دلیل خوبی برای عقد یک قرارداد 25 ساله با چین باشد؟ شاید مرور تاریخ چهاردهه روابط ایران و چین بتواند به خوبی بیانگر این باشد که چرا مانند تعهدات اروپایی باید مراقب تعهدات چینی‌ها نیز باشیم.

این موضوع را از یاد نبریم که چین و آمریکا با وجود تمام اختلافاتشان با یکدیگر، توافق تجاری بزرگی را با هم امضا کرده‌اند. در این توافق تجاری قرار است دو طرف از برنامه قبلی خود برای افزایش بیشتر تعرفه‌های وارداتی روی محصولات یکدیگر خودداری کنند. همچنین قرار است چین نیز میزان خرید محصولات کشاورزی از آمریکا را افزایش دهد.

بدیهی است که آن توافق سود آور هر لحظه می‌تواند چین را با آمریکا همسانتر و همراهتر کند. به همین خاطر، بسیاری می‌گویند در همراهی امروز چین با ایران هم چینی‌ها بیشتر به نوعی به دنبال امتیازگیری از آمریکایی‌ها هستند. همه این موارد، اما نه الزاما به معنای نفی قرار داد 25 ساله ایران با چین بلکه به معنای این است که لااقل باید مراقب تعهدات چین در این قرار داد طولانی مدت نیز بود.

 

روزنامه اسکناس یکشنبه 29 تیر – در گفتگویی به عنوان سايه سنگين سياست بر قرارداد ايران و چين با مجیدرضا حریری

قرار دادی وجود ندارد و بنده هم تا اطلاع ثانوی در خصوص برنامه جامع همکاری ایران و چین صحبت نمی کنم، چرا که باید فضای رسانه ای کمی آرام باشد و در حال حاضر موضوع کاملا سیاسی است و نگاه کارشناسی به این قرار داد نمی شود، بنده نگاه کاملا تخصصی و اقتصادی دارم و باید جو سیاسی فروکش کند تا در این باره بتوانیم نقاط قوت و ضعف را بیان کنیم.

قبل از برنامه ششم مبادلات تجاری بین ایران و چین سالی 50 میلیارد دلار بود، ما یک برنامه توسعه مبادلات بین ایران و چین داشته ایم، زمانی که رییس جمهور چین به ایران آمد یک توافق کلی انجام دادیم که طی ده سال آینده یعنی از سال 2016 تا سال 2026 متوسط مبادلات تجاری دو کشور سالی 60 میلیارد دلار شود، یعنی طی ده سال 600 میلیارد دلار صورت بگیرد، این تنها برنامه ای بوده که بین دو کشور صورت گرفته که این برنامه هم به دلیل اتفاقات تحریمی بعد از برجام و مسائل بانکی که ما با «اف ای تی اف» داشته ایم و کاهش جهانی قیمت نفت و مسائل کرونا  انجام نشده است و این ظرفیت هم در حال حاضر وجود ندارد که طی 5 سال آینده این رقم صورت بگیرد.

 

آرمان ملی یکشنبه 29 تیر – در گفتگویی به عنوان ايران حق خود را از اقتصادجهاني مي گيرد با اردشير نوريان دکترای روابط بین‌الملل

هنوز هيچ چيز در خصوص قرارداد ايران و چين قطعي نشده است و فضاسازي‌ها در اين عرصه منطقي نيست زيرا هيچ تفاهمي امضا و نهايي نشده است.

به دليل شرايطي که در عرصه بين‌المللي عليه ايران وجود دارد و با توجه به تحريم‌هايي که عليه کشور وجود دارد و هر روز فشارها بر کشور بيشتر مي‌شود. در همين راستا براي تامين منافع اقتصادي کشور بايد گاهي اوقات زمينه‌هايي در عرصه بين‌الملل ايجاد شود تا به‌واسطه مناسبات خارجي ساير فشارها و کمبودهاي اين عرصه جبران شود. بايد در مقابل اين فشار حداکثري اقداماتي انجام شود که تعادل به مناسبات کشور بازگردد و اين مقوله‌اي است که ضرورت همکاري با کشور چين را مشخص مي‌کند.

با توجه به مناسبات فعلي جهان و به‌خصوص قدرت‌هاي برتر آن و با توجه به تعاملات و اتفاقاتي که در حال رخ دادن است به گفته بسياري از کارشناسان نقطه ثقل جهان از قسمت غرب به‌زودي به شرق منتقل خواهد شد. در همين راستا ايران نبايد در اين عرصه منفعل عمل کرده و از اين اتفاق عقب بماند .

ايران نيازمند يک وزنه تعادل بود تا حيات اقتصادي خود را بار ديگر رونق بخشد و تفاهم اقتصادي با چين مي‌تواند در اين عرصه بهترين راهکار باشد تا اقتصاد ايران بار ديگر احيا شود.

چين يک ظرفيت مهندسي بسيار قوي به‌خصوص در زيرساخت‌ها دارد و توليدات انبوه صنعتي اين کشور سبب شده است که اقتصاد اين کشور به رده دوم جهان برسد و اين امر مي‌تواند بر اقتصاد ايران تاثير مستقيم بگذارد و توليد ايران را نيز رونق دهد و زيرساخت‌هاي اقتصادي را نيز در ايران فعال کند. اين امر در مناطق ويژه اقتصادي مي‌تواند پررنگ‌تر باشد و صادرات ايران را همچون کشور خود محرک‌تر کند .

حضور همزمان ايران و چين در آسيا يکي ديگر از نقاط قوت اين قرارداد مي‌تواند باشد که به آن جنبه‌هاي استراتژيک نيز اضافه مي‌کند. ايران و چين به نحوي مي‌توانند مکمل‌هاي خوبي براي يکديگر باشند. از يک‌سو ايران منابع عظيم نفت و گاز در اختيار دارد و داراي نيروي انساني متخصصي است که لازمه جدي توسعه است و از سوي ديگر بازار مصرف ايران و اطراف آن نيز به‌شدت منافع اقتصادي زيادي را به همراه دارد. آنچه قابل توجه است ساير کشورهاي قدرتمند آسيا نيز مي‌توانند با پيوستن به اين حرکت آسيا را به نقطه ثقل اقتصادي و سياسي جهان بدل کنند.

 

  • Like 1
  • Upvote 12

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

از نگاه دیگران ...

 

ایران به جزء به عنوان یک « کارت بازی » برای چین ارزشی ندارد . 

چین ایران را ابزاری برای پرت کردن حواس آمریکا از خودش و  « کاهش فشار آمریکا » ، بر خودش می بیند .

با توجه به سابقه سرمایه گذاری و مذاکرات مشابه با پاکستان و اروپای شرقی ، چین احتمالا فقط دنبال بهره برداری سیاسی از این موضوع و استفاده از ایران به عنوان یک کارت بازی در برابر آمریکاست !؟

چین به علت داشتن پروژه های مشترک با عربستان و اسرائیل ، بعید است حاضر به سرمایه گذاری سنگین در ایران بشود ( حداقل به صورت عملیاتی )

 

https://www.youtube.com/watch?v=x--XmKAmJ40

 

 

  • Upvote 3
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
هم اکنون, Ghalam گفت:

از نگاه دیگران ...

 

ایران به جزء به عنوان یک « کارت بازی » برای چین ارزشی ندارد . 

چین ایران را ابزاری برای پرت کردن حواس آمریکا از خودش و  « کاهش فشار آمریکا » ، بر خودش می بیند .

با توجه به سابقه سرمایه گذاری و مذاکرات مشابه با پاکستان و اروپای شرقی ، چین احتمالا فقط دنبال بهره برداری سیاسی از این موضوع و استفاده از ایران به عنوان یک کارت بازی در برابر آمریکاست !؟

چین به علت داشتن پروژه های مشترک با عربستان و اسرائیل ، بعید است حاضر به سرمایه گذاری سنگین در ایران بشود ( حداقل به صورت عملیاتی )

 

https://www.youtube.com/watch?v=x--XmKAmJ40

 

 

 

ارزش ایران برای چین این است که چین سالانه ده ملیون بشکه نفت وارد می کند و الان تمام کشورهای اصلی صاحب نفت بجز روسیه ایران و ونزوئلا کاملا وابسته به امریکا هستند. حتی ارتش امریکا هم در انها حضور دارد. چین احساس می کند ممکن است زمانی امنیت انرژی کشورش به خطر بی افتد. ونزوئلا زیرگوش امریکا است. نمی توان فقط به روسیه هم تکیه کرد. بنابراین فقط ایران می ماند. درست است که تجارت چین با امریکا و اعراب بسیار بیشتر از ایران است. ولی این مسئله برای چین جنبه امنیتی دارد. بحث امنیت با اقتصاد جدا است. بحث امکان عبور جاده ابریشم هم مطرح است. بحث دور کردن تنش با امریکا از دریای چین هم مطرح است. یعنی همان نقش که سوریه برای ما دارد ما هم برای چین داریم. 

اینکه قرار داد 25 ساله چطور پیش برود به نظر من بستگی به سطح تنش چین با امریکا دارد. اگر تنش در همین حد یا بیشتر باشد قطعا اجرایی میشود. اگر هم تنش بخوابد به نظر من در سطح پایین تری اجرایی میشود. چون احتمالا چین هم مثل ما فکر می کند. یعنی به امریکا اعتماد ندارد برای همین کامل ایران را از دست نمی دهد چون ممکن است دوباره در اینده سطح تنش کشورش با امریکا بیشتر شود. امریکا به ما بعنوان اخرین کشور نفتی غیروابسته به امریکا نگاه می کند. اگر پازل تکمیل شود می تواند در اینده به چین و اروپا با استفاده از نفت فشار بیاورد. چین هم همین را می داند. نوصیه می کنم کتاب پرکینز در مورد سیاست امریکا برای تسلط بر نفت جهان را بخوانید

  • Upvote 3
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 بدون بازار آمریکا و متحدانش ، اقتصاد چین فرو می پاشه .... ماه گذشته برای اولین بار واردات نفت چین از ایران نزدیک به صفر شد ....

 

واقعیت ها رو ببینید و براساس اونها تصمیم بگیرید نه بر اساس آرزوهای قلبیتون

  • Upvote 3
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بر 26 مرداد 1399 در 19:21 , Ghalam گفت:

 بدون بازار آمریکا و متحدانش ، اقتصاد چین فرو می پاشه .... ماه گذشته برای اولین بار واردات نفت چین از ایران نزدیک به صفر شد ....

 

واقعیت ها رو ببینید و براساس اونها تصمیم بگیرید نه بر اساس آرزوهای قلبیتون

حقیقت اینه که بدون کالا های چین  و با کمترین فشارش بر جهان بخصوص کشورهای غربی (آمریکا) نابود میشن. همانطور هم که می بینید آمریکا با گذاشتن تعرفه بر روی کالا های چینی بجای اینکه به چین آسیب بزنه به  قشر کم درآمد خودش آسیب زده که نتیجه ناراضی شدن توده مردم آمریکا علیه سبستم حاکم و یک ماه کف خیابوناند و حتی حرف از پایان. اتحاد میزنند

ویرایش شده در توسط Navard
  • Like 1
  • Upvote 7
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 

 

 بحث های جاری در بروزرسانی که کلیت و حساسیت ها یکسان با نگاه های متفاوت به موضوع

 

 

oldmaginaامروز 1:04 AM

 اشکال کار در بیانتان نیست ، بلکه نتیجه عملی که برای رد کل داستان می گیرید ، می شود همان داستان نظر سلبی در مورد موضوع !

 

Overdoseامروز 1:04 AM  

 پاکستان چیزی نداره به چین بده منابعی نداره ۲۴۰میلیون ادم و وسعت کم !! پاکستان گوادر را ۱۰۰ساله اجاره داده و با یک‌اتوبان به بخش غربی چین متصلش کرده

 

oldmaginaامروز 1:03 AM

 آخه اشکال کار این است که اون رفتگان امکانهای دیگری هم دارند ولی متاسفانه انتخابهای کشوری مثل ما محدود است .

 

Overdoseامروز 1:02 AM 

 تو حرفای پایینم صدبار گفتم اگر بخام طبق مثال شما بگم با ورود ویدئو مخالف نیستم بلکه با نحوه استفادش مشکل دارم مثلا دیدن فیلم های مستهجن مفید نیست ومضره درحالی که میشه فیلم های اموزشی هم دید

 

mehran55امروز 1:01 AM

 شاعر میگه " رد پای رفتگان ، هموار سازد راه را " . باید به تجربه قراردادهای مشابه چین با سایر کشورها نگاه کرد و از تجارب شون عبرت گرفت. کشورهائی نظیر سریلانکا ، جیبوتی و ... و از اون مهمتر باید دید اینکه چرا پاکستان با اون همه عمق همکاری با چین ( خصوصا صنعت - نظامی و هسته ای- نظامی ) و داشتن دشمن مشترک ( هند ) و ضعف شدید اقتصادی و نیاز بیشتر از ما به سرمایه گذاری و ... چنین قراردادی با چین نبسته که چین از بندر گوادر اومده سمت بنادر چابهار و جاسک. پرسش های نگران کننده واقعی اینها هستند و نه شعارهای مسئولین چینی و ایرانی.

 

oldmaginaامروز 12:59 AM

 داستان نقد شما به این موضوع مثل استدلال برادران محترم در اون اوایل انقلاب به ویدئو و بعد به ماهواره و بعد به اینترنت پرسرعت و بعد به شبکه های اجتماعی است . متاسفانه نه فقط شما ، بلکه خیلی از دوستان ! در کشور ما عادت کرده اند که سلبی عمل کنند و به خاطر یک امکان ، فرصتها را نابود بکنند ، در صورتی که با کمی کار می توان همان امکان را هم به فرصت مضاعف تبدیل کرد .

 

oldmaginaامروز 12:56 AM

 مگر ما تضمین کرده ایم که همه نیازهایمان را از چین تامین خواهیم کرد که اونا همه نفتشان را از ما تامین بکنند . این قرارداد موضوع با چین بیشتر یک مبنای ایجاد فرصتهای جدید است البته اگر به صورت درست بهره برداری شود . اگر هم بد عمل شود ، بله ممکن است به حرف شما برسیم ولی این دلیل نمی شود که این فرصت را از خودمان بگیریم ، آن هم مخصوصا وقتی که امکان زیادی برای خلق فرصتهای دیگه نداریم .

 

Overdoseامروز 12:50 AM 

 

با این قرار داد مسئولین میتونن شغل های اداری جدیدی ایجاد کنن که کاذب و راحت هست و هزینش نهایت اضافه کردن یسری میز کار به ادارت موجوده و یک سیر بروکراسی باطل ثمرش وبه راحتی با اجناس وارداتی ما به ازای نفت ،خزانه ریالی را پر میکنن یکسری شعارهای پوپولیستی‌ازیک زندگی راحت و یک کشور به باور خودمون مستقل دقیقا شبیه کشورهای عربی بدون تورم با ایجاد شغل اماری و شاخص عالی افتتاح هایی با طرح های بنام خودمون و تورمی پایین ولی بعد از ۲۵ سال شما از درون تهی شدید و مثل یک معتاد به تریاک که در دفعات اولیه بدنتون واکنش خوب داشت ولی بعد مشکلات گریبان گیر شد الان دیگه گرفتارید ....خدماتتون چند برابر رشد داشته در حالی که تولیدی در کار نبوده و این خدمات سرویس دهی به واحد های تولیدی چینی بود......این فوبیای بدبینی به کشور و سیستم نیست بلکه برنامه چینه !! تجهیزات زیرساختی که میخایم همه دنیا خریدارشن چون خلق ثروت دوچندان میکنه!! بازارش را داره اونم کشور های بدون دردسر از نظر جهانی قطعا ما ذباله دان اجناس مصرفی و تامین کننده رایگان و برده نظام جدید تامین‌ارزان انرژی این 

 

Overdoseامروز 12:12 AM 

 منطق حکم میکنه ارتباط بصورت استعماری نباشه و یک سویه آیا طرف چینی هم همه نفت خودش را از ما تامین میکنه؟ ویا یگانه مسیر ابریشم را فقط از ایران عبور داده؟ ........انتقاد من بیشتر به کم و کیف قرارداده نه خود قرارداد !! نوع واردات نوع خدمات نوع محصولات ....بحث نیرو اوردنش و دیگرشایعه هارا زیاد روش تاکید ندارم چون همانطور که هزاران امریکایی را اخراج کردیم اینکار هم به وقتش شدنیه بلکه اجرا قرارداد هست که بعد از۲۵ سال صنعت تولید و خود کفایی وقدرت ما کجاست؟

 

با تشکر از دوست عزیز @arminheidari 

 

 

ویرایش شده در توسط Overdose
  • Upvote 7
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

خب تسنیم متن کامل سند را تا خرداد 99 سال پیش منتشر کرده که با توجه به رفت و برگشتهای متعدد گذشته اون از سال 2016 نهایتا تغییرات چندان زادی نباید تا متن نهایی کرده باشه و البته که تمام فضاسازیهای رسانه های دم دستی غرب و دنباله های فارسیشون مشخص هست به چه خاطر هست و خودش در قضاوت نهایی یکی از عوامل موفق بودن این سند و به نفع منافع ملی ایران بودن این سند (در این شرایط) محسوب میشه. هرچند رسانه های معتبر غربی که از دیدگاه فنی هم به موضوع نگاه کردند تحلیلهاشون مبتنی بر همین اصل منفعت ایران در شرایط فعلی هست.

 

اما اصل سند همانطور که میشد حدس زد یک زیربنای کلی داره که چین حاضر شده امضاش کنه والا طبیعی است که با این شرایط تحریمی ایران کشور محافظه کاری مثل چین خودش را در خطر تحریمها قرار نمیده. که اتفاقا در شرایط فعلی و حتی آینده ایران به نفع ایران هم هست (چماق همیشه بالای سر تحریم و توقعات ضد منافع ملی و سلب حقوق طبیعی ایران و تحریمهای جاری و قبلی و آینده ای که هر روزش به قول خود امریکایی ها با حواشیش میلیون ها و میلیاردها دلار ضرر به ایران میزنه، حتی وقتی برجام بود که حالا تازه بعد از این برجام هم اگر باشه مثل سابق نیست)

 

حالا این زیربنا چیه؟ پیشنهاد تداوم ارائه انرژی و اولیت بخشی به چین. تقریبا در مهمترین بخش سند موضوع اصلی همین هست. چین دنبال یک منبع پایدار میگرده برای انرژی و چون تنوع چندانی وجود نداره در این حوزه (تقریبا تمام کشورها به جز چند کشور محدود تحت تاثیر قدرت امریکا هستند) در ازای تجارت با ایران در شرایط تحریم نیاز به این اولویت تضمین شده داره تا مثل بار پیش با امضای سند جدیدی با غرب زیر توافقات باهاش زده نشه (لااقل به مدت 25 سال)

 

حالا سوال اینجاست برای ایرانی که نفتش و محصولاتش تحریم هست، به قول امریکا روزانه از فریز شدن صادرات این محصولات داره میلیون ها دلار و در مجموع میلیاردها دلار ضرر میکنه و در آینده هم اتفاقا همین بخشش هدف هست برای مطالبات بیشتر ازش، آیا اولویت بخشی بلند مدت (25 ساله) به چین برای خرید محصولاتش یک بازی برد-برد نیست؟ (به واژگان تحلیلی باید دقت کرد، بازی برد-برد با غربی که تضاد منافع با ما داره با بازی برد-برد با چینی که اشتراک منافع لااقل در برخی حوزه ها داره از زمین تا آسمان فرق میکنه. اونجا برد-برد به معنای قربانی شدن حتمی بخشی از حقوق ماست و چون طرف غربی قویتر هست فقط و فقط حقوق ما ولی در مورد چین نهایتا طبق معنای لغوی واژه یک منفعت دو طرفه برای هر دو کشور هست (برای ما برد واقعی چون در شرایطی هستیم که داریم تحمیل ضررهای چند میلیاردی را تحمل میکنیم و تنها گزینه ای هم که برابرمون قرار دادند حراج بخشی از منافع و حقوق ملیمون هست) چرا باید ایران چنین پیشنهادی را رد کنه؟ در شرایط ایده آل بله رقابتی بودن و تنوع فروش محصولات گزینه ایده الی است ولی وقتی هیچ مشتری ای یافت نمیشه و نهایتا مجبور هستیم از طریق بابک ها حراج کنیم چرا نباید در یک روند دو طرفه تضمین شده محصولات را بفروشیم؟

 

در باقی سند هم تقریبا در تمام حوزه های دیگه که این پیشنهادات وجود داره برای اولیت بخشی به چین تماما تاکید شده بر خرید محصولات تولید مشترک. مثلا در بخش هوایی ترغیب شرکتهای ایرانی به خرید محصولات هوایی چین منوط شده به تولیدات مشترک دو کشور و این یعنی خرید به شرط تولید مشترک و از تولیدات مشترک دو کشور. مثل مثلا خرید پاکستان یا هند از چین و روسیه با تولید مشترک در خاک خودشون.

 

البته متاسفانه در این سند فعلی در بخش نظامی خیلی محدود اشاره به همکاری های کلی در اموزش و رزمایش و تجربیات دفاعی و ... شده و در مورد تولیدات مشترک چیزی گفته نشده. و تولیدات متشرک در بخش هوایی غیرنظامی است که اشاره صریح شده.

 

نهایتا بندهای این سند فعلی اتفاقا بسیار هم تقویت کننده منافع ملی بدون در خطر دادن منافع ملی حتی در بعد امتیازات اقتصادی است و اگر خوب و درست و دقیق اجرا بشه یک قدم بزرگ برای هم تحول در رابطه با شرق و غرب و تعادل بخشی به اون، هم خارج شدن از تهدیدات و فشارها برای حراج کردن منافع و حقوق ملی به خواست غرب. اگر از فرصتی که در بند به بند این سند مهیا شده استفاده بشه از اونجاییکه در تمام بندها تاکید و تکیه بر انتقال تکنولوژی و همکاری های مشترک هست کشور گام بزرگی برخ واهد داشت در جهش به سمت هم ورود سرمایه خارجی به کشور و هم تقویت صنعت کشور در حوزه های مختلف اون.

 

خلاصه سند اولویت بخشی به چین در صادرات انرژی و خرید محصولات تولید مشترک با انتقال تکنولوژی در عوض سرمایه گذاری چینی ها در حوزه های گوناگون ایران از صنعت گرفته تا بنادر و راه آهن و جاده های ترانزیتی و بخش هوایی و تکنولوژی (مخابرات، الکترونیک، فضایی و ...) و از همه مهمتر بحث اکتشاف نفت و افزایش تولید نفت ایران هست. حالا بخشی از این روند در جزییات فنی میتونه به طرق گوناگون باشه. چرا برای چین مناسب هست چون در بخشی از کار میتونه در ازای دریافت انرژی در ایران سرمایه گذاری کنه در بخشهای مختلفش که هم به معنای کار برای شرکتهای چینی است و هم تنوع سبد سرمایه گذاریهاش. برای ایران هم که از ابتدای تحریمها و تهدیدهای آمریکا و حالا بحث تحریمهای یکجانبه و بازیهای نهادهای سیاسی مثل بانک جهانی و سوییفت و FATF  و ... با رتبه ایران که باعث شده و میشه هیچ شرکت یا طرف خارجی ای (بخش خصوصی) تمایل به سرمایه گذاری نداشته باشه یک فرصت هست تا با جذب سرمایه گذار بخشهای مختلفش از صنعت گرفته تا تکنولوژی و راه آهن و بنادر و ... که سالها به خاطر نبود سرمایه عقب افتادند از توسعه؛ توسعه بده.

 

برای دوستانی که ابهام دارند توصیه میشه اصل سند فعلی را که در حدود 18 صفحه هست مطالعه کنند.

 

 

 

ویرایش شده در توسط alala
  • Like 2
  • Upvote 6
  • Downvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
21 minutes قبل , alala گفت:

عوض سرمایه گذاری چینی ها در حوزه های گوناگون ایران از صنعت گرفته تا بنادر و راه آهن و جاده های ترانزیتی و بخش هوایی و تکنولوژی (مخابرات، الکترونیک، فضایی و ...) و از همه مهمتر بحث اکتشاف نفت و افزایش تولید نفت ایران هست.

 

 

 همین یعنی شرکتهای ایرانی در صف دومن یعنی کارگر ایرانی در صف دومه میدونی چقدر میتونه به شرکتها و کارگران ایرانی ضربه زنه تمام پروژه های خوب و نون و آب دار میره برای چین بعد از چین قرارگاه خاتم سپاه شرکتهای خصوصیم برن بز بچرونن . چین هم با کارگرش میاد یعنی تو این 25 سال نرخ بیکاری قراره برای ایرانیها افزایش پیدا کنه یعنی کاهش قدرت خرید و سطح رفاه مردم بخصوص قشر ضعیفتر جامعه که به دنبالش افزایش نارضایتی بیشتی میاره نمونه کوچیکش رو 98 دیدیم . حالا باید دید چقدر سود داره که یه همچین خطری رو برای نظام دارن میخرن ؟ یه فروش نفت کافیه یا شراکت در سرمایه گذاری ؟ یا شاید من اشتباه میکنم و قراره نیروی کار پروژه های چین در ایران از نیروی ایرانی تامین بشه 

ویرایش شده در توسط ldmdff
  • Upvote 6
  • Downvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 ساعت پیش, ldmdff گفت:

 همین یعنی شرکتهای ایرانی در صف دومن یعنی کارگر ایرانی در صف دومه میدونی چقدر میتونه به شرکتها و کارگران ایرانی ضربه زنه تمام پروژه های خوب و نون و آب دار میره برای چین بعد از چین قرارگاه خاتم سپاه شرکتهای خصوصیم برن بز بچرونن . چین هم با کارگرش میاد یعنی تو این 25 سال نرخ بیکاری قراره برای ایرانیها افزایش پیدا کنه یعنی کاهش قدرت خرید و سطح رفاه مردم بخصوص قشر ضعیفتر جامعه که به دنبالش افزایش نارضایتی بیشتی میاره نمونه کوچیکش رو 98 دیدیم . حالا باید دید چقدر سود داره که یه همچین خطری رو برای نظام دارن میخرن ؟ یه فروش نفت کافیه یا شراکت در سرمایه گذاری ؟ یا شاید من اشتباه میکنم و قراره نیروی کار پروژه های چین در ایران از نیروی ایرانی تامین بشه 

 

سلام

شما چطور از سرمایه گذاری خارجی که همه کشورها جزء امال اقتصادیشون هست و یکی از شاخص های اصلی توسعه اقتصادی کشورهاست چنین نتیجه ای گرفتید؟ سرمایه گذاری چینی ها در صنایع و اقتصاد ایران چطور بیکاری کارگر ایرانی را نتیجه میده؟ و از همه مهمتر چطور بیکاری ای فراتر از وضعیت فعلی را میشه متصور بود وقتی قرار هست با سرمایه گذاری بسیاری از بخشهای راکد صنعت و اقتصاد کشور احیا بشه؟ مضاف بر اینکه در هیچ کجای سند فعلی هیچ انحصاری قائل نشده برای فعالیت شرکتهای خارجی که هر جا هم اشاره ای شده گفتم که تاکید شده مبنی بر استفاده از توان داخلی و مشترک برای ساخت و تلوید و توسعه.

 

من ساده یکبار اشاره کردم، 25 سال تضمین فروش انرژی یعنی یک تضمین (با توان فعلی تولید نفت ایران) 600 میلیارد دلاری برای منابعی که چینی ها قرار هست در ایران سرمایه گذاری کنند. این یعنی طرف چینی فارغ از اتفاقات و با توجه به شرایط ویژه ایران نگرانی از بابت سرمایه هایی که قرار هست در ایران خرج کنه نداره. حالا چه اتفاقی میفته؟ وقتی در صنعت نفت سرمایه گذاری میکنه (40 سال هست که آمریکا تقریبا جلوی هرگونه سرمایه گذاری را گرفته در این بخش به شکل عمده) یعنی نزدیک شدن به آرزوی ایران برای تحقق تولید بیشتر، حالا وقتی تولید از اون 2.5 میلیون فرضا تضمین ما به چین بیشتر بشه یعنی منافعی که داشت باد میخورد در یک چرخه پرسود برمیگرده به کشور.

 

همینوطر در نظر بگیرید توسعه کریدور شرق به غرب که چین به خاطر تحریمها ایران را تقریبا کنار گذاشته بود، وقتی چین در بخش جاده  و ریل این مسیر سرمایه گذاری کنه (فرض این هست تضمین جریان نفت ما به چین تضمین سرمایه گذاری چینی ها هم هست) پس فردا تمام عواید این مسیر ترانزیتی برای ایران خواهد بود. وقتی در بندر جاسک و مثلا توسعش سرمایه گذاری کنه پس فردا عوایدش برای ایران خواهد بود نهایتا و به همین ترتیب.

 

اون نگرانی که شما عنوان میکنید طبیعتا برای این حجم از سرمایه گذاری (600 میلیارد دلار) اگر قرار باشه چین بگه همه کارگرها و نیروی کار در همه بخشها را من از چین میارم نه تنها امکانپذیر نیست بلکه در هیچ جای سند هم حتی اشاره ای نشده (طبیعتا سند موضوعیت داره نه تحلیلهای فضای وب) و اتفاقا هر جا اشاره ای بوده به همکاری مشترک اشاره شده. حال اینکه در هر پروژه ای برای انتقال تکنولوژی یا سرمایه گذاریها به هر حال افراد دخیل باید حضور داشته باشند تا حد معینی از سرمهندسان گرفته تا مدیران و مهندسان و برخی کارگران ماهر که در همه پروژه ها هست طبیعتا.

 

اما وضعیت صنایع ما و بخشهای مختلف کشور که به خاطر نبود سرمایه خوابیده کامل ( بهتر هست دقت بشه همین وضعیت شاغلین ما عمدتا در پروژه های خدماتی و دولتی و صنایع قدیمی ما و بعضا انحصاری مثل خودرو و  ... شاغل هستند و نه در پروژه های عمرانی و جاری ) من مطمئنم حتی بر فرض محال چین کل نیروهای کارگر را از چین هم برداره بیاره ولی در عوض سرمایه گذاری کنه و بخشهای مختلف اقتصاد ایران را خصوصا در زمینه عمرانی راه بندازه مطمئن باشید باز هم وضعیت اشتغال از اینی که هست هم در کوتاه مدت افزایش پیدا میکه (ورود سرمایه برای فعال کردن بخشهای راکد یعنی ورود سرمایه برای بخشی که کارگری درش فعال نیست ولی راه افتادن بخش راکد یعنی افزایش نیاز از سایر بخشهای فعال در حداقل شکل ممکنش)  و هم در میان مدت و بلند مدت  که اصلا طبیعی است و واضح که چه اتفاقی در وضعیت کشور میفته با فعال شدن بخشهای راکد سالها معطل مانده. به رئوس مواردی که قرار هست سرمایه جذبشون بشه دقت کنید در متن سند متوجه میشید که چرا این سند اینهمه مهم هست و باید دعا کنیم صحیح و دقیق اجرا بشه حتما.

 

حالا بحث مفصلی است که چه فرصت بی نظیری است این سند ولی لازم هست توجه کنیم اولا فعلا این سند یک قرارداد عملی نیست و ثانیا ورای خود سند و توافقات و قراردادهای متعاقبش اصل مهم صحیح اجرا کردن و بهره بردن از فرصت های چنین اسنادی است والا که کشورها معمولا در طول سال کلی سند  و تفاهم نامه و قرارداد امضا میکنند که به علت کهولت! و ناشی گری چیزی جز کاغذ نمیمونه ازشون.

 

پ ن: شما به رویکرد سند نگاه کنید در برخی از حوزه ها فرصت هایی مهیا میکنه که همیشه آرزو بوده برای ما و حتی ممکن هست ما را از همسایگانمون جلو بندازه. حوزه صنعت هوایی و تولید مشترک و یا مشارکت در پروژه های ماهوراه های موقعیت یابی و سنجش از راه دور (مثلا مشارکت ایران در بایدو و ... برای تکمیل و در عوض بهره برداری مستقیم ). حالا بماند که اشاره کردم در بخش صنایع نفت و هوایی و راه آهن و ترانزیت فقط مقایسه با ترکیه نشون میده که چقدر سرمایه گذاری خارجی میتونه شکوفا کنه بخشهای مغفول مانده را.

 

 

ویرایش شده در توسط alala
  • Like 2
  • Upvote 6
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
32 minutes قبل , alala گفت:

 

سلام

شما چطور از سرمایه گذاری خارجی که همه کشورها جزء امال اقتصادیشون هست و یکی از شاخص های اصلی توسعه اقتصادی کشورهاست چنین نتیجه ای گرفتید؟ سرمایه گذاری چینی ها در صنایع و اقتصاد ایران چطور بیکاری کارگر ایرانی را نتیجه میده؟ و از همه مهمتر چطور بیکاری ای فراتر از وضعیت فعلی را میشه متصور بود وقتی قرار هست با سرمایه گذاری بسیاری از بخشهای راکد صنعت و اقتصاد کشور احیا بشه؟ مضاف بر اینکه در هیچ کجای سند فعلی هیچ انحصاری قائل نشده برای فعالیت شرکتهای خارجی که هر جا هم اشاره ای شده گفتم که تاکید شده مبنی بر استفاده از توان داخلی و مشترک برای ساخت و تلوید و توسعه.

 

من ساده یکبار اشاره کردم، 25 سال تضمین فروش انرژی یعنی یک تضمین (با توان فعلی تولید نفت ایران) 600 میلیارد دلاری برای منابعی که چینی ها قرار هست در ایران سرمایه گذاری کنند. این یعنی طرف چینی فارغ از اتفاقات و با توجه به شرایط ویژه ایران نگرانی از بابت سرمایه هایی که قرار هست در ایران خرج کنه نداره. حالا چه اتفاقی میفته؟ وقتی در صنعت نفت سرمایه گذاری میکنه (40 سال هست که آمریکا تقریبا جلوی هرگونه سرمایه گذاری را گرفته در این بخش به شکل عمده) یعنی نزدیک شدن به آرزوی ایران برای تحقق تولید بیشتر، حالا وقتی تولید از اون 2.5 میلیون فرضا تضمین ما به چین بیشتر بشه یعنی منافعی که داشت باد میخورد در یک چرخه پرسود برمیگرده به کشور.

 

همینوطر در نظر بگیرید توسعه کریدور شرق به غرب که چین به خاطر تحریمها ایران را تقریبا کنار گذاشته بود، وقتی چین در بخش جاده  و ریل این مسیر سرمایه گذاری کنه (فرض این هست تضمین جریان نفت ما به چین تضمین سرمایه گذاری چینی ها هم هست) پس فردا تمام عواید این مسیر ترانزیتی برای ایران خواهد بود. وقتی در بندر جاسک و مثلا توسعش سرمایه گذاری کنه پس فردا عوایدش برای ایران خواهد بود نهایتا و به همین ترتیب.

 

اون نگرانی که شما عنوان میکنید طبیعتا برای این حجم از سرمایه گذاری (600 میلیارد دلار) اگر قرار باشه چین بگه همه کارگرها و نیروی کار در همه بخشها را من از چین میارم نه تنها امکانپذیر نیست بلکه در هیچ جای سند هم حتی اشاره ای نشده (طبیعتا سند موضوعیت داره نه تحلیلهای فضای وب) و اتفاقا هر جا اشاره ای بوده به همکاری مشترک اشاره شده. حال اینکه در هر پروژه ای برای انتقال تکنولوژی یا سرمایه گذاریها به هر حال افراد دخیل باید حضور داشته باشند تا حد معینی از سرمهندسان گرفته تا مدیران و مهندسان و برخی کارگران ماهر که در همه پروژه ها هست طبیعتا.

 

اما وضعیت صنایع ما و بخشهای مختلف کشور که به خاطر نبود سرمایه خوابیده کامل ( بهتر هست دقت بشه همین وضعیت شاغلین ما عمدتا در پروژه های خدماتی و دولتی و صنایع قدیمی ما و بعضا انحصاری مثل خودرو و  ... شاغل هستند و نه در پروژه های عمرانی و جاری ) من مطمئنم حتی بر فرض محال چین کل نیروهای کارگر را از چین هم برداره بیاره ولی در عوض سرمایه گذاری کنه و بخشهای مختلف اقتصاد ایران را خصوصا در زمینه عمرانی راه بندازه مطمئن باشید باز هم وضعیت اشتغال از اینی که هست هم در کوتاه مدت افزایش پیدا میکه (ورود سرمایه برای فعال کردن بخشهای راکد یعنی ورود سرمایه برای بخشی که کارگری درش فعال نیست ولی راه افتادن بخش راکد یعنی افزایش نیاز از سایر بخشهای فعال در حداقل شکل ممکنش)  و هم در میان مدت و بلند مدت  که اصلا طبیعی است و واضح که چه اتفاقی در وضعیت کشور میفته با فعال شدن بخشهای راکد سالها معطل مانده. به رئوس مواردی که قرار هست سرمایه جذبشون بشه دقت کنید در متن سند متوجه میشید که چرا این سند اینهمه مهم هست و باید دعا کنیم صحیح و دقیق اجرا بشه حتما.

 

حالا بحث مفصلی است که چه فرصت بی نظیری است این سند ولی لازم هست توجه کنیم اولا فعلا این سند یک قرارداد عملی نیست و ثانیا ورای خود سند و توافقات و قراردادهای متعاقبش اصل مهم صحیح اجرا کردن و بهره بردن از فرصت های چنین اسنادی است والا که کشورها معمولا در طول سال کلی سند  و تفاهم نامه و قرارداد امضا میکنند که به علت کهولت! و ناشی گری چیزی جز کاغذ نمیمونه ازشون.

 

پ ن: شما به رویکرد سند نگاه کنید در برخی از حوزه ها فرصت هایی مهیا میکنه که همیشه آرزو بوده برای ما و حتی ممکن هست ما را از همسایگانمون جلو بندازه. حوزه صنعت هوایی و تولید مشترک و یا مشارکت در پروژه های ماهوراه های موقعیت یابی و سنجش از راه دور (مثلا مشارکت ایران در بایدو و ... برای تکمیل و در عوض بهره برداری مستقیم ). حالا بماند که اشاره کردم در بخش صنایع نفت و هوایی و راه آهن و ترانزیت فقط مقایسه با ترکیه نشون میده که چقدر سرمایه گذاری خارجی میتونه شکوفا کنه بخشهای مغفول مانده را.

 

 

وظعیت فعلی کشور ما نتیجه انحصار هست و ما باید در این 25 سال شرکتهای چینی رو تو اولویت قرار بدیم یعنی تمام نقاط حساس و کلیدی مملکت رو انحصارن در اختیار چین میزاریم حالا شما اسمشو هرچی میخوای بزار سرمایه گذاری خارجی زمانی باید برای شما حیجان انگیز و سود ده باشه که رقابت بر سر پروژه بین چند شرکت باشه نمونش خرید جنگنده هند به شرکتهای دخیل در مزایده نگاه بکنید حالا ما اینجا رقابت نداریم جناب چین دست رو هر پروژه ای بزاره باید براش اولویت رو در نظر بگیریم وقتی رقابت نباشه طرف هر جور دوست داره مارو میچرخونه نمونش ایرانخودرو و سایپا الانم چین یک بازار انحصاری 25 ساله دستش اومده حالی به حولی و اینم در نظر بگیرید وظعیت الان مملکت نتیجه سیاستها و مدیریت های اشتباه مسئولینه قرارداد 25 ساله با چین فقط یه مسکنه که درد رو از بین میبره ولی سرطان با سرعت بیشتری تو بدنه این مملکت پیشرفت میکنه

  • Like 1
  • Upvote 5
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.