ahmadi

رزمایش چالش هزاره 2002 و به کار گیری استراتژی های نامتقارن

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

شاید مهم‌ترین اتفاقی که باعث شد آمریکایی‌ها نسبت به قایق‌های تندروی سپاه حساس بشوند رزمایش Millennium Challenge 2002 باشه. این رزمایش که قبل از حمله‌ی آمریکا به عراق انجام شده بود، توانایی تاکتیک‌های نامتقارن ایران (شامل قایق‌های تندرو، موشک‌های ساحل به دریا و هوا به دریا، قایق‌های پر از مواد منفجره به علاوه‌ی زیردریایی‌های کوچک و بی‌سرنشین و مین‌های دریایی که در این رزمایش ظاهراً استفاده نشد) در مقابله با ناوگان آمریکا در خلیج فارس را تا حدودی ثابت کرد. شواهد زیادی موجود است مبنی بر این که نیروهای نظامی آمریکا از قبل از آن رزمایش و به خصوص پس از آن این تهدید را جدی گرفته‌اند و با جدیت برای کشف راه‌های مقابله با آن تلاش می‌کنند. در این زمینه مقالات زیادی پس از این رزمایش نوشته شده که من تلاش می‌کنم در این تاپیک آن‌ها را گردآوری و ترجمه کنم. ظاهراً تا به حال لااقل در میلیتاری مطلب کاملی درباره‌ی این رزمایش - که با هزینه‌ی ۲۵۰ میلیون دلاریش ظاهراً بزرگ‌ترین رزمایش تاریخ از این نوع بوده - نوشته نشده.

اول توضیح ویکی‌پدیا را برای این رزمایش ترجمه می‌کنم:
«چالش هزاره‌ی ۲۰۰۲ یک رزمایش مهم (احتمالاً بزرگ‌ترین رزمایش از نوع خود در تاریخ) بود که توسط نیروهای مسلح آمریکا در میانه‌ی سال ۲۰۰۲ اجرا شد. این تمرین که از ۲۴ جولای تا ۱۵ آگوست اجرا شد و ۲۵۰ میلیون دلار هزینه داشت، شامل هم تمرین‌های واقعی و هم شبیه‌سازی‌های کامپیوتری بود. این رزمایش قرار بود آزمایشی از «تحول» آینده‌ی نیروی نظامی آمریکا باشد - گذاری به سمت فناوری‌های جدید که جنگ شبکه‌محور را ممکن می‌سازد و جنگ‌افزار و تاکتیک‌های قدرتمندتری فراهم می‌کند. دو طرف جنگ شبیه‌سازی شده آمریکا، تحت عنوان «آبی» و یک دشمن ناشناس در خاورمیانه، تحت عنوان «قرمز» بودند.
اجرای تمرین
قرمز که توسط سپهبد بازنشسته‌ی سپاه تفنگداران دریایی آمریکا ژنرال پل ک. ون رایپر فرماندهی می‌شد، از روش‌های قدیمی برای فرار کردن از شبکه‌ی نظارتی الکترونیکی پیشرفته‌ی آبی استفاده کرد. ون رایپر از پیک‌های موتوری برای انتقال دستورات به نیروهای خط مقدم و علائم نوری به سبک جنگ جهانی دوم برای ارسال هواپیماها بدون استفاده از ارتباطات رادیویی استفاده کرد.
قرمز یک اولتیماتوم از آبی دریافت کرد که در واقع یک سند تسلیم بود و خواستار پاسخ در ۲۴ ساعت شده بود. با هشیار شدن نسبت به قصد آبی، قرمز در روز دوم رزمایش یک ناوگان از قایق‌های کوچک را به کار گرفت تا مکان ناوگان آبی را مشخص کند. در یک حمله‌ی پیشگیرانه، قرمز حجم عظیمی از موشک‌های کروز را شلیک کرد که حسگرهای الکترونیکی آبی توانایی پاسخگویی به آن‌ها را نداشتند و ۱۶ کشتی جنگی را غرق کرد. این‌ها شامل یک ناو هواپیمابر، ده رزمناو (Cruiser) و پنج تا از شش وسیله‌ی آبی-خاکی بودند. یک پیروزی معادل در جنگی واقعی باعث مرگ بیش از بیست هزار پرسنل نیروی دریایی آمریکا می‌شد. پس از مدت کوتاهی از حملات موشک‌های کروز، بخش قابل توجه دیگری از ناوگان آبی توسط ناوگانی از قایق‌های کوچک قرمز که حملات متعارف و نیز حملات انتحاری انجام دادند و آبی نتوانست به آن خوبی که انتظار می‌رفت آن‌ها را شناسایی کند، «غرق» شد.
در این نقطه، تمرین متوقف شد و کشتی‌های آبی مجدداً «زنده شدند» و قوانین نبرد تغییر داده شد. ژنرال پیتر پیس بعداً برای توجیه این کار گفت: «تو من را در روز اول می‌کشی و من در ۱۳ روز بعدی همانجا می‌نشینم بدون این که کاری انجام دهم، یا مرا به زندگی برمی‌گردانی و می‌توانی برای ۱۳ روز دیگر تجربه کسب کنی. کدام روش بهتر است؟» پس از ریست شدن، به دو طرف دستور داده شد تا برنامه‌های عمل از پیش تعیین شده‌ای را اجرا کنند. این باعث شد برخی مدعی از پیش طراحی شده بودن تمرین و «تلف شدن ۲۵۰ میلیون دلار» شوند. به خاطر نگرانی ژنرال ون رایپر نسبت به این موضوع، وی در میانه‌ی رزمایش از سمت خویش استعفا داد. ون رایپر بعداً نگرانی خود را از این که هدف رزمایش تغییر کرده بود تا دکترین موجود و تصور شکست‌ناپذیری را در نیروهای نظامی آمریکا تقویت کند به جای این که به عنوان یک تمرین آموزشی از آن استفاده شود، ابراز کرد. او در مستند «The Perfect War» ساخته شده توسط شبکه‌های بی‌بی‌سی و دیسکاوری گفت که آنچه وی در رزمایش چالش هزاره مشاهده کرد یادآور همان دیدگاهی بود که وزارت دفاع آمریکا زیرنظر رابرت مک‌نامارا قبل و در طول جنگ ویتنام ابراز می‌کرد، یعنی این که نیروهای نظامی آمریکا قابل شکست دادن نبودند.»




اولین مورد مقاله‌ای است که در ۲۰ مارس سال ۲۰۰۳ (درست در روز آغاز حمله‌ی آمریکا به عراق) توسط روزنامه‌ی سن‌فرانسیسکو کرونیکل منتشر شده بود.
http://www.sfgate.com/cgi-bin/article.cgi?f=/c/a/2003/03/20/MN265390.DTL
ترجمه از من:

رزمایش خطری را برای نیروی دریایی آشکار کرد
ولی عراق سلاح‌هایی را که برای غرق کردن ۱۶ تا از ناوگان ۱۳۰تایی آمریکا به کار گرفته شد ندارد

همچنان که ۱۳۰ ناو آمریکا و متحدانش در خلیج فارس تردد می‌کنند، شکست بهت‌آوری که در یک رزمایش اخیر روی این ناوگان تحمیل شد یک سؤال هشیارکننده را به ذهن می‌آورد: آمریکا در خلیج فارس با اقتدار تردد می‌کند یا منتظر ضربه دیدن است؟

پاسخ این سؤال، براساس ادعای سپهبد بازنشسته‌ی سپاه تفنگداران دریایی آمریکا ژنرال پل ون رایپر، این است که الان این طور نیست. اما او به آینده هم امیدی ندارد.

ون رایپر در رزمایشی که در آگوست ۲۰۰۲ تحت عنوان چالش هزاره انجام شد، نقش یک فرمانده دشمن را بازی کرد. این رزمایش که کمتر درباره‌ی آن صحبت شده، براساس یک سناریوی به طرز ترسناکی آشنا طراحی شده بود: یک ناوگان به راهبری آمریکا وارد خلیج فارس شده است تا دیکتاتور یک کشور یاغی را برکنار کند. اما قبل از این که وقت اولتیماتوم آمریکا به اتمام برسد، نیروهای شبیه‌سازی شده‌ی ون رایپر با موشک‌های بالستیک صحنه‌ی نبرد (Theater Ballistic Missile که به موشک‌های بین برد ۳۰۰ تا ۳۵۰۰ کیلومتری گفته می‌شود)، دسته‌های بزرگی از قایق‌های تندروی کوچک تهاجمی و موشک‌های کروز ضدکشتی به کشتی‌های آمریکا حمله کردند.

در زمانی که غبار مجازی فرو نشسته بود، شبیخون ون رایپر ۱۶ کشتی آمریکا را غرق کرده و به بسیاری دیگر آسیب شده بود، که این را تبدیل به بدترین شکست دریایی آمریکا پس از پرل هاربر می‌کرد.

پنتاگون از رزمایش‌ها و شبیه‌سازی‌های کامپیوتری پیچیده از صحنه‌ی نبرد استفاده می‌کند تا از نابودی تجهیرات و آسیب دیدن نفرات جلوگیری کند.

با این که ترسناک به نظر می‌رسد، دشواری شبیه‌سازی شده‌ی به وجود آمده توسط ون رایپر احتمالاً نماینده‌ی آنچه صدام حسین در اختیار دارد نیست، به خصوص به خاطر این که صدام چنین سلاح‌هایی در اختیار ندارد.

اما همسایه‌ی وی، ایران - که رزمایش ظاهراً علیه آن هدف‌گذاری شده بود - یک نیروی هوایی قوی و نیروی دریایی مسلح شده با موشک‌های چینی در اختیار دارد.

ون رایپر می‌گوید: «این، احتمال این را که صدام چنین (حمله‌ی غافلگیرانه‌ای) انجام دهد رد نمی‌کند، ولی حمله‌ی وی نمی‌تواند از حد یک تشنج موضعی بیشتر باشد.»

با این وجود، متخصصان دفاعی می‌گویند رزمایش چالش هزاره روی آنچه که خیلی‌ها «زخم باز نیروی دریایی آمریکا» می‌خوانند نمک پاشید: ناوگروه‌های متشکل از ناو هواپیمابر هرچند ارباب آب‌های آزاد محسوب می‌شوند، در محل‌هایی مثل خلیج فارس که کشتی‌ها مجبورند در آب‌های نزدیک به ساحل عمل کنند می‌توانند یک سیبل آسان برای حمله باشند.

باب ورک، یک متخصص نیروی دریایی در مرکز ارزیابی‌های راهبردی و بودجه‌ای، یک اتاق فکر مستقر در واشنگتن که با برنامه‌ریزان نظامی دولت بوش در ارتباط نزدیک است، می‌گوید: «نیروی دریایی بسیار در این باره نگران است، و این در طرح‌های آن برای گسترش قابل توجه ناوگان به وضوح آشکار است.»

ورک می‌گوید مقامات مهم مانند فرمانده عملیات دریایی، آدمیرال ورن کلارک، گفته بودند که نیروی دریایی امیدوار است تا ۷۰ کشتی به ناوگان فعلی متشکل از ۳۰۵ کشتی خود اضافه کند. ۸۰٪ از این کشتی‌های جدید یک کلاس کاملاً جدید از کشتی‌ها تحت عنوان کشتی رزمی ساحلی (LCS) خواهند بود که یک کشتی بسیار تندروی کوچک و با سلاح‌های کم است که می‌تواند با سرعت تا ۵۰ نات حرکت کند. ولی این کشتی‌ها که فعلاً در مرحله‌ی طراحی‌اند، سال‌ها تا واقعیت فاصله دارند.

حمله‌ی تروریستی اکتبر ۲۰۰۰ علیه ناوشکن آمریکایی Cole نشان داد که حتی قایق‌های بادی چگونه می‌توانند برای از کار انداختن کشتی‌ها و کشتن ملوان‌ها به کار روند.

این توانایی برای برآشفته کردن، یا حتی شکست نیروی دریایی آمریکا از نگاه برنامه‌ریزان نظامی سایر کشورها دور نمانده است. به عنوان مثال، یک مقاله در مجله‌ی Scientific American تحت عنوان «جنگیدن جنگ‌های آینده» از یک افسر بازنشسته‌ی هندی نقل می‌کند که کشورهای کوچک می‌توانند با هدف قرار دادن کشتی‌های نیروی دریایی آمریکا، با «ماجراجویی کوته‌بینانه»ی آمریکا مقابله کنند.

افسر بازنشسته‌ی هندی، و.ک. نیر گفته است: «امکان از دست دادن یک یا چند ناو هواپیمابر یک ریسک از نظر خسارات اقتصادی و تلفات انسانی کاملاً غیر قابل قبول برای آمریکا خواهد بود.»

با این که حتی شکاکان عراق را برای آسیب زدن به نیروی دریایی آمریکا در این زمان بیش از حد ضعیف می‌دانند، ژنرالی که آن ضربه‌ی غافلگیرکننده را به ناوگان در آن شبیه‌سازی زد، نگران است که اخطار چالش هزاره ممکن است نادیده گرفته شود.




دومین مورد مقاله‌ای است از نیویورک تایمز در سال ۲۰۰۸، که پس از جنجال آمریکا مبنی بر تهدید شدن از سوی چند قایق تندرو سپاه نوشته شده بود.
http://www.nytimes.com/2008/01/12/washington/12navy.html
ترجمه از من:

مواجهه با ایران یادآور شومی از رزمایش سال ۲۰۰۲ بود

در روزهای پس از مواجهه با پنج قایق گشتی ایرانی در تنگه‌ی هرمز، فرماندهان آمریکایی تأیید کردند که مشغول مطالعه‌ی درس‌های فراگرفته از یک شبیه‌سازی شوک‌آور که در آگوست سال ۲۰۰۲ انجام شده بود، بوده‌اند. در آن رزمایش، ناوگان تیم آبی، که نماینده‌ی آمریکا بود، ۱۶ ناو جنگی مهم - شامل یک ناو هواپیمابر، چند رزمناو و وسایل آبی-خاکی - را پس از غرق شدن در ژرفای خلیج فارس بر اثر حمله‌ای از دست داد که شامل تاکتیک‌های هجوم دسته‌جمعی توسط قایق‌های تندروی دشمن بود.

سپهبد پل ون ک. رایپر، افسر بازنشسته‌ی سپاه تفنگداران دریایی آمریکا که در رزمایش به عنوان فرمانده‌ی تیم قرمز (نماینده‌ی نیروهای نظامی یک کشور نام برده نشده در خلیج فارس) نقش‌آفرینی کرد، می‌گوید: «تعداد فراوان آن‌ها بر توانایی ذهنی و الکترونیکی ناوگروه تیم آبی برای مقابله با آن‌ها غلبه کرد. کل قضیه در ۵، یا شاید ۱۰ دقیقه تمام شد

اگر حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ به عموم مردم اثبات کرد که تروریست‌ها چگونه می‌توانند هواپیماهای مسافربری را به موشک‌های کروز پر از گروگان تبدیل کنند، در این صورت رزمایش «چالش هزاره‌ی ۲۰۰۲» برای ژنرال رایپر اخطاری بود به نیروهای مسلح آمریکا مبنی بر این که چگونه یک دشمن می‌تواند تفکر نامتقارن مشابهی را در نبردهای دریایی به کار بگیرد.

ژنرال ون رایپر می‌گوید او در آن زمان ناراحتی خود را از این که درس‌های مهم پیروزی شبیه‌سازی‌شده‌اش در نیروهای نظامی آمریکا به اندازه‌ی کافی پذیرفته نشده بود، ابراز کرده بود. ولی سایر افسران عالی‌رتبه می‌گویند که آن رزمایش و تحلیل‌ها و تمرین‌های بعدی کمک کردند تا روی تهدید قایق‌های کوچک و سریع ایران تمرکز شود، و به فرماندهان کمک کردند تا برای مواجهه‌ی هفته‌ی پیش آماده شوند.

آدمیرال مایک مولن رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا جمعه به خبرنگاران گفت: «از نظر راهبردی روشن است که نیروهای نظامی ایران به کدام سمت رفته‌اند. در سال‌هایی که این جابه‌جایی راهبردی به سمت قایق‌های کوچک و تندروی آن‌ها رخ داده است، ما کاملاً روی آن تمرکز کرده‌ایم.»

در آن شبیه‌سازی، ژنرال ون رایپر موج‌های پیاپی از قایق‌های تندروی نسبتاً ارزان‌قیمت فرستاد تا به ناوگان گران‌قیمت‌تر و پیشرفته‌تری که به خلیج فارس نزدیک می‌شد حمله کنند. نیروهای متشکل از قایق‌های کوچک وی با مسلسل و راکت حمله کردند، و موشک‌های شلیک شده از زمین و هوا نیز به آن‌ها کمک می‌کرد. برخی از آن قایق‌های کوچک از مواد منفجره پر شده بودند تا در حملات انتحاری در کنار ناوهای آمریکایی منفجر شوند. بن‌مایه‌ی این تاکتیک در عمل هفته‌ی گذشته به کار گرفته شد، هرچند در مقیاسی بسیار کوچک‌تر و بدون این که آتشی رد و بدل شده باشد.

براساس ادعای مقامات پنتاگون و نیروی دریایی آمریکا، پنج قایق گشتی کوچک متعلق به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران به سمت یک ناوگروه متشکل از سه کشتی نیروی دریایی آمریکا یورش بردند، و حین یک نیم ساعت ملتهب، در اطراف و بین یک ناوشکن، رزمناو و فریگیت مانور دادند. مکان این مواجهه محل تلاقی تنگه‌ی باریک هرمز با آب‌های باز خلیج فارس بود، دقیقاً همان باریکه‌ای که توسط ژنرال ون رایپر برای حمله‌ی وی انتخاب شده بود.

در مواجهه‌ی یکشنبه‌ی گذشته، فرمانده یکی از ناوهای جنگی آمریکا یک مسلسل M240 را که می‌تواند ۱۰ گلوله‌ی ضد زره در دقیقه شلیک کند، آماده و روی یک قایق ایرانی که به کمتر از ۱۸۰ متری کشتی آمریکایی رسیده بود، هدف‌گیری کرد. ولی ایرانی‌ها قبل از صدور فرمان شلیک عقب‌نشینی کردند.

در شبیه‌سازی مذکور که توسط فرماندهی ستاد مشترک نیروهای مسلح آمریکا ترتیب داده شده بود، چنین اتفاقی نیفتاد. پیروزی نیرویی که براساس یک کشور خلیج فارس (ترکیبی از ایران و عراق) مدل شده بود، حامیان رزمایش را از آن که بزرگ‌ترین تمرین نظامی تا آن زمان بود و ۱۳۵۰۰ نفر نظامی و غیرنظامی در ۹ دور نبرد در مناطق تمرینی در آن مشارکت داشتند و دو برابر آن تعداد نیز شبیه‌سازی کامپیوتری برای شبیه‌سازی حالت‌های مختلف نبرد انجام شد، متحیر کرد.

حمله‌ی ژنرال ون رایپر از هر کاری که ممکن بود قایق‌های تندروی ایرانی هفته‌ی قبل انجام دهند بسیار پیچیده‌تر بود. طرح کلی رزمایش سال ۲۰۰۲ در آن زمان در رسانه‌ها گزارش شده بود، ولی در مصاحبه‌هایی که از اتفاق هفته‌ی پیش به این سو ژنرال ون رایپر و سایر افسران انجام داده‌اند جزئیات بیشتری از آن شبیه‌سازی مشخص شده است.

در آن رزمایش، تعداد زیادی قایق تندرو و کشتی‌های بزرگ‌تر، برای چند روز ناوگان تیم آبی را [پیش از حمله] تعقیب و تهدید می‌کردند. پدافند تیم آبی همچنین با موشک‌های کروزی مواجه شد که به طور همزمان از زمین و از هوا توسط جنگنده‌ها شلیک شدند، و همچنین با دسته‌ی زنبورمانندی از قایق‌های تندرو که با مسلسل‌های سنگین و راکت‌ها شلیک می‌کردند، و به ناوها می‌چسبیدند تا مواد منفجره‌ی خود را منفجر کنند.

وقتی که تیم قرمز بخش بزرگی از ناوگان آبی را علی‌رغم شلیک توپ‌ها و موشک‌های ناوگان آبی غرق کرد، نشان داد که یک روش ارزان‌قیمت چگونه می‌تواند یک ناوگان بسیار گران‌قیمت را شکست دهد. پس از این که نیروی آبی غرق می‌شد، دستور آغاز مجدد رزمایش داده می‌شد تا این که تیم آبی موفق شد پیروز شود.

در یک مصاحبه‌ی تلفنی، ژنرال ون رایپر به یاد می‌آورد که ایده‌ی حمله‌ی دسته‌ای زنبورمانند از مطالعات سپاه تفنگداران دریایی روی طبیعت گرفته شده بود، که در آن حشرات و حیوانات - از کولونی مورچه‌های ریز گرفته تا دسته‌های گرگ - به صورت گروهی حرکت می‌کنند تا یک طعمه‌ی بزرگ‌تر را شکست دهند.

او می‌گوید: «ربطی به اندازه یا قابلیت‌های هر واحد ندارد، بلکه به این ربط دارد که شما تعداد زیادی داشته باشید و در مدت زمان کوتاهی، از جهت‌های مختلفی حمله کنید.»

با این که واشنگتن و تهران همچنان سر جزئیات مواجهه اختلاف دارند، مقامات آمریکایی می‌گویند که ایرانی‌ها ممکن است به دنبال یک برخورد خشونت‌آمیز در زمانی که پرزیدنت بوش قرار بود به منطقه سفر کند، بوده باشند. یا این که ممکن است آن‌ها به دنبال آزمایش عکس‌العمل آمریکایی‌ها بوده باشند. با این وجود اصلاً معلوم نیست دستور این مواجهه از سوی مقامات عالی‌رتبه در تهران صادر شده باشد.

مقامات پنتاگون جمعه گفتند در ماه گذشته دو مواجهه با قایق‌های کوچک ایرانی رخ داده است. در یکی از آن‌ها یک کشتی نیروی دریایی شلیک‌های اخطار انجام داد و در دیگری یک سوت اخطار به صدا درآمد. هر دو مواجهه پس از این که ایرانی‌ها برگشتند بدون صدمه‌ای پایان یافت.

با این وجود، ملوانان آمریکایی یادشان نرفته است که چگونه یک قایق کوچک که بین کشتی‌ها و قایق‌های سوخت‌گیری و حمل زباله در بندری در یمن پنهان شده بود، در کنار ناوشکن USS Cole در اکتبر ۲۰۰۰ منفجر شد و ۱۷ آمریکایی را کشت و ناو را از کار انداخت.

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اگه اشتباه نكنم قبلا با اين مطلب برخورد كرده بودم قديمي به نظر مياد

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با تشکر از شما به خاطر این تاپیکی که ایجاد کردین و مطلب با ارزشی که در سایت قرار دادین

ولی دوره ی شناورهای تندرو و توانایی بستن تنگه هرمز و بیچاره کردن آمریکا در صورت استفاده از خلیج فارس برای حمله به ایران گذشته است .... به این معنی که ما از این فاز گذر کردیم و وارد فاز بعدی شدیم .... خلیج فارس عملا به نیروی دریایی سپاه واگذار شده و ارتش تقریبا از آن خارج شده و از تنگه هرمز تا جاسک مستقر شده است ..... همانطور که می دانید شناورهای سپاه از نظر ابعاد به هیچ وجه برای استفاده در آبهای وسیع و دوردست مفید نیستند ..... در حقیقت تجهیزات نیروی دریایی سپاه مخصوصا تجهیزات شناوری آنها که نهایتا از نظر اندازه به ناوچه های موشک انداز چینی این نیرو ختم می شود ، این نیرو را تبدیل به یک نیروی تاکتیکی و برای عملیات محدود شده در خلیج فارس تبدیل کرده و ما بقی وظایف نیروی دریایی ما به نیروی دریایی ارتش واگذار شده است .... این درست است که نیروی های مسلح ما ماهیت استراتژیکی ندارند و این توانایی را ندارند که در هر کجا و هر زمان دست به عملیات بزنند ولی اگر بخواهیم سطح نیروهای خودی را نسبت به هم بسنجیم ، نیروی دریایی ارتش از مابقی نیروها کسترده تر است و وظایف استراتژیک تری را هم به عهده دارد .... این که رهبر معظم انقلاب بر روی ناو جماران دست خود را بالا بردند و اعلام کردند که پرسنل این نیرو باید از تنگه ی هرمز به این طرف را در دست خود بگیرند (( نقل به مضمون )) به این معنی است که اگر سپاه بخواهد سطح توانایی های خود را تا به همین حد نگه دارد ، از خلیج فارس خارج نخواهد شد و آن نیروی دریایی استراتژیکی که در نظر دوستان است همان نیروی دریایی ارتش خواهد بود .... ورود مستقیم رهبری در این نیرو هم به همین دلیل است .... یعنی این که از این به بعد مرز درگیری ما با دشمنان روز به روز و با توانمندتر شدن نیروی دریایی ارتش از مرزهای سرزمینی و آبی ما دور تر خواهد شد ..... ناو هواپیما بر و بالگردبر هم که برنامه ریزی برای ساخت آن در سالهای آینده از الان آغاز شده به همین دلیل است

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
Ehsan_Animator

از ابراز لطفتان ممنونم. بله حق با شماست. به طور کلی با قوی‌تر شدن کشورها از نظر نظامی، آن‌ها محل درگیری با دشمنانشان را به محل دورتری از خاک خود می‌کشانند. (مثال بارزش خود آمریکا) برای ما هم همین اتفاق دارد می‌افتد و از آنجا که به قول آمریکایی‌ها ما از تاکتیک‌های Anti-access/Area Denial یا همان ضددسترسی در خلیج فارس استفاده می‌کنیم، این محل‌ها برای آمریکایی‌ها در جنگ احتمالی تا حدودی منطقه‌ی ممنوعه خواهد بود.

ولی به هر حال ما نباید از نوآوری‌های آمریکا غافل شویم. آن‌ها دارند دو راهبرد کلی برای مقابله با تاکتیک‌های نامتقارن ما توسعه می‌دهند: یکی استفاده از شناورهای متعددتر و کوچک‌تر و چابک‌تر (مثل خود ما) در کنار شناورهای بزرگ، و دوم شبکه کردن ناوهای مختلف و هواگردهای اطراف آن‌ها برای پیدا کردن توانایی مقابله‌ی همزمان با تعداد زیادی موشک و قایق تندرو. من چند تا مقاله از مراکز تحقیقاتی نظامی آمریکا و سایر کشورهای ناتو پیدا کردم که موضوعشان مقابله با قایق‌های تندروی ایران بود. اگر فرصت کنم به امید خدا آن‌ها را هم اینجا ترجمه می‌کنم.

ولی به طور کلی پیش‌یینی شما درست است. اگر ما از پیشرفت‌های آمریکا غافل نشویم، بعید است آن‌ها بتوانند برتری نظامی در خلیج فارس را از ما «پس بگیرند». به خصوص که ما چون کشور در حال توسعه‌ای هستیم، سرعت رشد ما از سرعت رشد آن‌ها بیشتر است. بنابراین به مرور شکاف توانایی نظامی ما با آمریکا کم خواهد شد هرچند هیچ وقت به صفر نخواهد رسید (به خاطر جمعیت و مساحت بیشتر آمریکا). ولی به هر حال بازدارندگی غیرقابل نفوذی در برابر زیاده‌طلبی آمریکا ایجاد خواهد کرد و به امید خدا به اخراج همیشگی آمریکا از خاورمیانه منجر خواهد شد.
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ممنون از مطلب خوبتون! من قبلا در مورد چنین رزمایشی خونده بودم اما به طور خاص اسمش و زمانش رو نمیدوستم! به نظرم امریکا دیگه دست از سر خلیج فارس برداشته و توهم عملیات نظامی در خلیج فارس رو از سرش خارج کرده... و قطعا قبل از هرگونه عملیات نظامی نیروهاش رو از خلیج فارس بیرون میکشه...

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
پایگاه مطالعاتی گلوبال ریسرچ گزارش داد
[b]دست برتر ایران در تنگه هرمز/مرگ 20000 سرباز آمریکا در روز نخست جنگ[/b]

خبرگزاری فارس: پایگاه مطالعاتی گلوبال ریسرچ با اشاره به رویارویی احتمالی ایران و آمریکا در تنگه هرمز تصریح کرد ایران از دست برتر در این تنگه برخوردار است و ۲۰ هزار نظامی آمریکایی در روز نخست جنگ با ایران کشته می شوند.

به گزارش گروه اقتصاد بین الملل فارس پایگاه مطالعاتی گلوبال ریسرچ طی گزارشی در خصوص رویارویی احتمالی ایران و آمریکا در منطقه خلیج فارس نوشت: ایران با توجه به قدرت نظامی و موقعیت جغرافیایی خود از دست بالاتر در تنگه هرمز برخوردار است.
این گزاش افزود: علیرغم حضور گسترده نیروی دریایی آمریکا در تنگه هرمز، به دلیل نوع جغرافیای خلیج فارس و توانایی نیروهای دریایی ایران در تسلط بر این پهنه آبی، منافع آمریکا در این منطقه در معرض خطر قرار دارد.
گلوبال ریسرچ در ادامه نوشت: «برتری به معنای شکست ناپذیری نیست. نیروی دریایی آمریکا در تنگه هرمز و خلیج فارس در هر حال آسیب پذیر است.»
گلوبال ریسرچ با ارائه توضیح در خصوص پهنای کم خلیج فارس و موشک های دقیق و اژدرهای جنگی پیشرفته ایران اظهار داشت، این شرایط دامنه عمل نیروی دریایی آمریکا را در این منطقه بسیار محدود می سازد.
این موسسه با اشاره به اینکه حتی قایق های تندروی نیروی دریایی ایران قادر به وارد آوردن ضربات مهلک بر ناوهای جنگی آمریکایی هستند، اظهار داشت: «این قایق ها قادر به پرتاب موشک هستند که می تواند به شکل موثر و قابل توجهی ناوهای آمریکایی را مورد حمله قرار داده و حتی غرق کنند. این قایق ها همچنین به سختی قابل ردیابی و هدف گیری هستند.»
بر اساس این گزارش، نیروی دریایی ایران همچنین اخیرا موشک دوربرد ساحل به دریای قادر و موشک سطح به سطح نور را در آخرین روز رزمایش دریایی ولایت 90 با موفقیت آزمایش کرده است.
موشک قادر با برد 200 کیلومتر و با قدرت تخریب بسیار بالا قادر است، اهدافی همچون قایق ها، ناوها، و اهداف دشمن در نزدیکی ساحل را مورد اصابت قرار دهد.
موشک ضد کشتی نور نیز با برد 120 کیلومتر، قادر به انهدام و غرق کردن اهداف 10 هزار تنی و بالاتر است.
این گزارش فزود حتی مدل های شبیه سازی شده صحنه نبرد توسط پنتاگون نیز نشان داده که جنگ در منطقه خلیج فارس با ایران، برای نیروی دریایی آمریکا فاجعه بار خواهد بود.
این گزارش با اشاره به رزمایش سال 2002 نیروی دریایی آمریکا در خلیج فارس که در فاصله 24 جولای تا 15 آگوست 2002 برگزار شده، تصریح کرد مراحل آماده سازی مقدمات اجرای این رزمایش حدود 2 سال به طول انجامید. «هرچند اعلام شده بود که رزمایش مذکور به منظور شبیه سازی جنگ احتمالی با عراق زمان صدام تدارک دیده شده است، اما هدف اصلی از برگزاری این رزمایش، تمرین رویارویی با ایران در خلیج فارس بوده است. در سناریوی رزمایش چالش هزاره 2002، ایران با شلیک تعداد قابل توجهی موشک به تهاجم نظامی آمریکا پاسخ می داد که باعث بر هم خوردن آرایش نظامی نیروهای آمریکایی و نابودی 16 ناو آمریکایی، شامل یک ناو هواپیمابر، ده رزمناو و 5 کشتی آمفی بی می شد. برآورد هایی که پس از این رزمایش به عمل آمد نشان داد که در صورت وقوع این سناریو به صورت واقعی، بیش از 20 هزار نظامی آمریکایی در روز اول جنگ با ایران کشته خواهند شد.»
گلوبال ریسرچ نوشت: قایق های تندروی ایرانی قابلیت برهم زدن آرایش نظامی نیروهای آمریکایی را دارند، به نحوی که عملیات گسترده این قایق ها می تواند منجر به صدمه دیدن و غرق شدن حجم گسترده ای از ناوگان پنجم دریایی آمریکا شود.
این گزارش در ادامه افزود: تمام جهان به اهمیت تنگه هرمز واقف است و واشینگتن و متحدانش به خوبی از توانایی های نظامی ایران برای بستن تنگه هرمز برای مدت زمان طولانی آگاهی دارند.»
هفته گذشته، ایران اقدام به برگزاری رزمایش ده روزه دریایی نمود که محدوده انجام این رزمایش از منطقه تنگه هرمز و خلیج فارس تا خلیج عدن گسترده شده بود.
برخی از اهداف رزمایش ولایت 90، عبارت بود از: گسترش حضور نیروی دریایی ایران در آبهای بین المللی و مقابله با دزدی دریایی، تروریسم و اختلال در روند تجارت منطقه ای.
در جریان برگزاری این رزمایش، دریاسالار، حبیب الله سیاری، فرمانده نیروی دریایی ایران گفت، نیروهای دریایی ایران در صورت نیاز، قادر به بستن تنگه هرمز هستند. وی اضافه کرد: «بستن تنگه هرمز برای نیروی دریایی ایران بسیار آسان است. ایران تسلط کاملی بر آبراه استراتژیک هرمز دارد.»
اظهارات سیاری یک روز پس از آن بیان شد که محمدرضا رحیمی، معاون اول رئیس جمهور ایران هشدار داده بود که در صورت اعمال تحریم های بیشتر علیه صادرات نفت ایران، این کشور اجازه نخواهد داد حتی یک قطره نفت از تنگه هرمز عبور کند.
گلوبال ریسرچ در پایان اینگونه نتیجه گیری کرد که :« رزمایش دریایی ولایت 90 را می توان پیام روشنی از جانب تهران ارزیابی کرد، مبنی بر اینکه این کشور حتی آمادگی انجام عملیات در خارج از خلیج فارس را دارد و می تواند خط لوله های نفتی ای را که قصد دور زدن تنگه هرمز دارند را نیز هدف قرار دهد.»

[url=http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13901019000486]منبع[/url]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
چرا تو هیچ کدوم از تحلیل هایی که راجع به جنگ احتمالی خلیج فارس2 انجام می شه حرفی از موشک خلیج فارس نیست ؟

نساختیمش؟
نمی شناسنش؟
اونطوری که گفتن وحشتناک نیست ؟
یا کلا از ترس حرفی ازش نمی زنن؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

icon_rolleyes :mrgreen: چه جوری حساب کردن 20000 تا نیرو در روز اول؟؟؟
اگر دوستان حوصله داشتن یه حساب سرانگشتی بکنن تا بفهمیم قضیه چند چنده.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
6 ماه پیش ۱۶۰ تا شناور داشتن توی خلیج فارس خودتون حساب کنین چقدر نیرو توی اونهاست پایگاه های منطقه هم هیچی.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
20000 تا شايد در پايان جنگ باشه اما در روز اول رو بعيد ميدونم .

دوم جريان موشك خليج فارس هم جالبه !! عملا در وار پلن امريكايي ها ديده نميشه !! شايدم سرشون مثل كبك تو برفها كردند. icon_rolleyes

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
چه خبره? مگه نبرد کورسک هست?
اين رقم ميتونه حداکثر تعداد کشته هاي آمريکايي تا پايان جنگ باشه! که البته فکر نکم به اين رقم برسه!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با سلام به دوستان توجه تان رو به مطلب زیر جلب میکنم :



An American defense analyst has outlined several reasons why the US administration should not become involved in military confrontation with Iran.


Adam Lowther, a member of the faculty at the US Air Force's Air University, called on US politicians to consider options before deciding on a military attack against Iran.

1. Iran possesses what is likely the most capable military the US has faced in decades.

Lowther explained that Iran is not like Grenada, Panama, Somalia, Haiti, Bosnia, Serbia, Afghanistan or Iraq that the US invaded, adding that in all of these examples, the US military defeated an adversary incapable of competing with the US.

He also noted that the Iranian military is far more competent and capable and after watching the war in Iraq for a decade has a good understanding of US tactics and strategy.

The analyst said Iran's Navy is skilled in littoral combat and may be capable of closing the Strait of Hormuz for sufficient duration to wreak economic havoc. The recent naval exercises by the Iranian navy illustrate a clear strategy that would seek to close the strait while attempting to sink American combat vessels that enter the area. This would result in a significant loss of commercial shipping and cause the price of oil to skyrocket.

2. Unlike Iraq, Iran's Army and the Iranian Revolutionary Guards Corps will not lay down their arms at the first sight of US ground troops.

Lowther said that Iranian military forces watched Afghanistan and Iraq for lessons on how to defeat the Americans.

3. The Iranian Intelligence Ministry is among the most competent in the world.

According to the writer, the ministry has successfully hunted down anti-Iran elements over the past thirty years.

4. Lebanese resistance movement of Hezbollah can help Iran in a possible US war on Iran.

The defense analyst stated that should the US military attack Iran, Hezbollah, with three decades of experience fighting the Israelis, is likely to launch a series of counter-attacks.

5. Iran's cyber capabilities are impressive and growing.

Lowther wrote that an attack on Iran's nuclear infrastructure is likely to prompt a sustained cyber-attack unlike any we have seen. It will likely target critical data in the public and private sector and seek to wreak havoc, shut down systems, and destroy data.

6. The US military deserves a rest from war after a decade of intense combat operations.

Lowther reminded that how wars in Afghanistan and Iraq have taken their toll on American soldiers, their families, and the equipment they rely on.

7. A "limited attack" on Iran will likely escalate into a wider war, making it difficult for the US military to rest and refit.

The expert said even a focused strike against Iran's nuclear facilities will elicit a response well beyond "limited" US objectives.

The author in the end once again urged the US government to weigh all options before resorting to military conflict against Iran.
7 دليلي که مانع حمله امريکا به ايران است
دوشنبه 19 دی 1390 | 23:13

اشتراک | ارسال | چاپ

جنگنده‌هاي ايراني
يک تحليل‌گر امريکايي مسائل دفاعي هفت دليلي را که با توجه به آن‌ها دولت امريکا نبايد درگير مقابله نظامي با ايران شود بررسي کرده است.


آدام لوثر، عضو هيات علمي دانشکده نيروي هوايي امريکا، از سياستمداران اين کشور خواسته است پيش از تصميم درباره حمله نظامي عليه ايران گزينه‌هاي زير را مورد توجه قرار دهند.

۱. ايران از قدرتمندترين ارتشي برخوردار است که امريکا در ده‌هاي گذشته با آن مواجه شده است.

لوثر تشريح مي‌کند ايران همانند گرانادا، پاناما، سومالي، هائيتي، بوسني، صربستان، افغانستان و عراق نيست که امريکا به آن‌ها حمله کرده است. وي مي‌افزايد در همه اين نمونه‌ها ارتش امريکا بر دشمني پيروز شد که توان رقابت با امريکا را نداشت.

وي همچنين خاطر نشان کرد، ارتش ايران کارآمد‌تر و توانمندتر است و پس از مشاهده نزديک به يک دهه جنگ در عراق درک مناسبي از تاکتيک‌ها و راهبردهاي امريکا دارد.

اين تحليل‌گر گفت، ايران در نبرد ساحلي مهارت دارد و شايد براي بستن تنگه هرمز براي مدت زماني کافي با هدف گرفتن انتقام ويران‌گر اقتصادي از غرب، از توانايي لازم برخوردار باشد. رزمايش دريايي اخير نيروي دريايي ارتش ايران راهبرد روشني را به نمايش گذاشت که ايران به دنبال بستن تنگه هرمز است، حال آن که تلاش مي‌کند تا در صورت ورود کشتي‌هاي جنگي امريکايي به منطقه آن‌ها را غرق کند.

۲. برخلاف عراق، ارتش ايران و سپاه پاسداران ايران نخستين بار با ديدن نيروي زميني امريکا سلاح‌هاي خود را به زمين نمي‌گذارند.

لوثر در ادامه نوشت، نيروهاي ارتش ايران از جنگ‌هاي افغانستان و عراق آموخته‌اند که چگونه امريکايي‌ها را شکست دهند.

۳. وزارت اطلاعات ايران يکي از کارآمدترين سازمان‌ها اطلاعاتي در جهان است.

به نوشته اين استاد دانشگاه، اين وزرات‌خانه در سي سال گذشته با موفقيت عناصر ضد ايراني را شناسايي و دستگير کرده است.

۴. جنبش مقاومت حزب الله لبنان مي‌تواند به ايران در صورت جنگ احتمالي اين کشور با امريکا کمک کند.

اين تحليل‌گر سياسي تصريح کرد، اگر ارتش امريکا به ايران حمله کند، حزب الله با داشتن سه دهه تجربه نبرد با اسرائيل، ممکن است مجموعه‌اي از حملات متقابل را عليه مواضع امريکا آغاز کند.

۵. توانايي‌هاي سايبري ايران مسحورکننده و در حال افزايش است.

حمله به زيرساخت هسته‌اي ايران ممکن موجب ارتقا حملات سايبري پايدار از سوي ايران برخلاف آن چه که تاکنون مشاهده کرديم، شود. ايران شايد داده‌هاي حياتي امريکا در بخش‌هاي عمومي و خصوصي را هدف قرار دهد و به دنبال انتقام ويران‌گر، از کار انداختن سيستم‌ها و تخريب داده‌ها باشد.

۶. ارتش امريکا پس از يک دهه نبرد نظامي شديد اکنون مستحق استراحت است.

اين تحليل‌گر نظامي خاطر نشان کرد که جنگ‌هاي افغانستان و عراق چه آسيب‌هايي به سربازان امريکايي، خانواده‌هاي آنان و به تجهيزات ارتش اين کشور رسانده است.

۷. "حمله محدود" به ايران ممکن است به جنگي گسترده تبديل شود و آن‌گاه استراحت و تجديد قوا براي ارتش امريکا دشوار خواهد بود.

اين کارشناس تشريح کرد، حتي حمله متمرکز به تاسيسات هسته‌اي ايران، به طور حتم پاسخي فراتر از اهداف "محدود" امريکا در پي خواهد داشت.

نويسنده در پايان بار ديگر از دولت امريکا مي‌خواهد پيش از آغاز منازعه نظامي عليه ايران همه گزينه‌ها را مورد بررسي قرار دهد.
http://www.presstv.ir/detail.fa/220192.html

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
20,000 نفر تلفات در صورت حمله پیش دستانه ایران امکان داره!
هر ناوهواپیمابر رو حساب کنید چه قدر نیرو داره وقتی یهو دو تا خلیج فارس بخوره توش چی میشه!!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اولش که تیتر مطلبو توی سایت فارس دیدم فکر کردم نوشته 2000 تا icon_rolleyes بیشتر به نظر میرسه قضیه ایران هراسیه.
یه سؤال آمریکا چه قدر نیرو توی خلیج فارس و کشورهای حاشیه خلیج فارس داره؟کسی میدونه؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ببخشید اصلاح می کنم ۶ ماه پیش ۱۸۰ شناور داشتن در منطقه.
فقط یک ناو هواپیما بر با احتساب نیروهای تفنگدار دریایی و.... نزدیک به ۴تا ۵ عزار نیرو داره یعنی به استعداد حدودا یک تیپ زمینی.

با احتساب ناوهای هلی کوپتر بر و هواپیما بر دیگر کشورهای متخاصم مثل انگلیس و ناوهای بزرگ و رزم ناوها و.... این رقم رقم بزرگی نیست.

یه تلنگر صحنه برخورد موشک خلیج فارس رو دوباره برین ببینین موج انفجار به شعاق ۲۰۰ متر و دایره مانند مثل یک گنبد کل ناو رو در بر گرفت ناو هم ناو بزرگی بود.
بدن انسان گوشت هست و توان بالایی برای تحمل فشار نداره.
در جزیره مجنون بزرگواری تعریف می کرد دوستان برای شنا و حمام توی آب رفته بودن که یک گلوله توپ ۱۲۰ به داخل آب خورد کسی رو ترکش نگرفت ولی موج انفجار که در فاصله حدود ۲۰ متری بود بدن بچه ها رو ریش ریش کرده بود و گوشت بدنشون عین ماکارونی شده بود و در دم فوت شدن.
دوستی دیگه تعریف می کرد روی تویوتا خمپاره ۱۲۰ به حدود ۱۰ ۲۰ متری ماشین برخورد کرد و یک سرباز روی محافظ لاستیک تویوتا نشسته بود بدون اینکه ترکشی بخوره وقتی رفتیم دیدیم از دهن به بالا به دلیل موج انفجار بریده شده.

غرض اگر موشکی مثل خلیج فارس (که ۱۰۰ درصد در اون تست کلاهکش شاید یک سوم هم نبوده) با اون شتاب به ناوی برخورد کنه و اگر ناو سالم بمونه موج انفجار هر جانداری داخل ناو رو خواهد کشت.

پس می بینید تلفات زدن به آمریکا همچین دور از ذهن هم نیست البته یک روز اغراق هست ولی در هفته اول شدنی هست.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.