mehran

جنگنده-رهگیر/شناسایی میگ-25 فاکس بت (Mikoyan MiG-25/Foxbat)

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

یادمون باشه روسها خیلی خطرناکن .... میرزا کوچکخان زیبا میگه که روس روسیاه icon_cheesygrin

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

براي اين كه بينيد يك مطلب تكراريه يا نه سرچ نكن برو تو اون انجمن موضوعات رو ببين سرچ كمكي نميكنه در ضمن اينقدر رو كشورهاي بيگانه و توليداتشون تعصب نداشته باشين اقاي Mr_Fox چرا اينقدر به هواپيماهاي امريكايي تعصب داري؟ اگر ما نصف اين تعصب بيجا رو نسبت به كشور خودمون داشتيم الان اوضامون بهتر نبود يادتون باشه روسيه هم دلش براي ما نمي سوزه همش به خاطر پول و منافعشه اتش بس icon_cheesygrin

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1- دوستان، خواهشاً احترام همديگه رو حفظ بفرمايين. 2- دوستمون به شوخي مطلبي رو فرمودن. والا هركس كه وارد سايت و عضو اون شده، قوانين رو پذيرفته. پس همه بايد تابع قوانين باشيم. 3- در مباحث نظامي، اشكالي براي ايجاد تاپيك‌هاي مختلف وجود نداره؛ به شرط اينكه تكراري نباشه. مي‌شه درمورد تمامي هواپيماها مطلب نوشت و تاپيك ايجاد كرد؛ چرا كه خودش يه آرشيو ارزشمند مي‌شه. البته به شرط اينكه منابع هم ذكر بشه و مطالب، سطحي نباشه. 4- هنوز افسانه‌ي فاكس بت، بدن امريكا رو به لرزه مي‌اندازه!! حقيقتاً جنگنده‌ي عجيب و غريبي بود؛ با تمامي مشكلات. ضمن اينكه دوستان يادشون نره! اين هنر نبود كه در زمان جنگ، ما با تامكت‌هاي نسل 4مون، جنگنده‌هاي نسل 3 روسي رو مي‌زديم!! شاهكار نبود كه ميافتاديم به جون ميگ - 21 هاي عراق!! اتفاقاً برعكسش هنر بود كه يه ميگ - 23 عراقي، تامكت ما رو رهگيري و منهدم كرد!! پس خواهشاً اينقدر يكطرفه حرف نزنين كه جنگنده‌هاي امريكايي برتر از روسي هستن و چنين و چنان. اگه هم به فرض همچين ادعايي دارين، بايد سر مدل به مدل و در حالت‌هاي مختلف بحث بفرمايين؛ نه صرفاً با يه حرف كلي ...!! 5- در تاپيك‌ها، فقط درمورد موضوع تاپيك بحث بفرماييد؛ نه امر ديگه‌اي. پيغام خصوصي، براي همچين مورادي پيش‌بيني شده است.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

براي اين كه بينيد يك مطلب تكراريه يا نه سرچ نكن
برو تو اون انجمن موضوعات رو ببين
سرچ كمكي نميكنه
در ضمن اينقدر رو كشورهاي بيگانه و توليداتشون تعصب نداشته باشين
اقاي Mr_Fox
چرا اينقدر به هواپيماهاي امريكايي تعصب داري؟
اگر ما نصف اين تعصب بيجا رو نسبت به كشور خودمون داشتيم الان اوضامون بهتر نبود
يادتون باشه روسيه هم دلش براي ما نمي سوزه همش به خاطر پول و منافعشه
اتش بس icon_cheesygrin


عزیز من ، کجای حرف من بوی تعصّب میده.
من که از میگ 29 و... تعریف کردم (با نام بردنم)
جناب آقا مصطفی یک چیز میگی آ.
اف 14 داریم تا اف 14 و میگ 25 داریم تا میگ 25.
همونطور که اف 16 داریم تا اف16.
اف 16 بلاک 15 رو مگه میشه با بلاک 60 مقایسه کرد؟!
تازه عراق چند بار نیروی هوایی اش رو باز سازی کرد.
میگ هایش را یا به تاریخ جنگ ارتقاع داد یا جدید خرید.فرانسه هم که علناً میراژ بهش داد.
آواکس هم که داشتند.
ما در مقابل او نها کور بودیم.
یک آواکس تا 300 مایل هدف رو میبینه در صورتی که اف 14 تا 200 مایل.(فکر کنم تا 200 مایل).
ببین یک آواکس در 360 درجه هدف رو میبینه در صورتی که رادار جنگنده ها تا 60 درجه یا کم یا بیشتر.
یعنی یک اف 14 اگه پشتش به میراژ باشه از فاصله دور نمیبینه(البته اف 14 هم رادارش به هواپیماهای پشت سر حسّاس است فقط نمیدونم چرا این حرف جایی گفته نشد!!!)
ولی آواکس نه در هر زاویه و ارتفاعی که هدف باشه میبینه.
یادت نره که میشه میگ 25 رو هم میشه با ارتقاع نسل 4 کرد.
یک سوال.
شما میگی میگ ها نسل 3 است و اف 14 نسل 4.
بعد از نابودی نیروی هوایی عراق (بار اوّل) آیا صدّام دوباره رفت تجهیزات و هواپیماهای نسل 3 خرید؟!
چند مورد تو جنگ فینیکس استفاده شد؟!
او اوایل که مشکل قطعه و... ندشتیم از فونیک استفاده میکردیم.
ولی وقتی که اوضاع خراب شد فقط در صورتی از فونیکس استفاده میکردیم که خیلی حیاطی بود.و با اجازه رسمی فرمانده پایگاه.
پس 80 درصد جنگ از فونیکس استفاده نکردیم.
چرا بار سوّم که عراق تمام تجهیزاتش رو نو و به روز کرد در حالی که ما از اسپارو های قدیمی استفاده میکردیم بازهم از اف 14 فرار میکردند؟!
نگو داری احساس صحبت میکنی.چون من سوال کردم .فقط سوال.حتّی اگه احساسی هم باشه جوابد منطقی برایش وجود داره.
شما میگی اف 14 های ما هنر نکردند.یعنی ما با اف 4 فاتح جنگ بودیم و اصلاً نیاز به اف 14 نداریم.(بر این اساس که چی؛ اف 14 های ما کار مهمّی نکردند پس اف 4 ها هم ازپسشان بر میامدند.)

هنوز افسانه‌ي فاكس بت، بدن امريكا رو به لرزه مي‌اندازه!! حقيقتاً جنگنده‌ي عجيب و غريبي بود؛ با تمامي مشكلات


ول کن جان من.
به ما میگی برو مطالعه کن.ولی خودت یک حرف هایی میزنی.
کجا تن آمریکا رو به لرزه در میاره.آره اون موقع که هیچّی در موردش نمیدونستن درسته ولی نه حالا.
اگه بگی میگ 31 باز یک چیزی.
موفّق یاشی Mr.Fox

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
Mr_Fox عزيز. شما يه طوري صحبت مي‌كني كه آدم تعجب مي‌كنه. مثل اين مي‌مونه كه هانكل‌هاي آلمان تو جنگ جهاني دوم رو با ايگل‌هاي امريكايي مقايسه كني يا اينكه بگي اونا ترسي نداشتن!! دوست من! فاكس بت، در زمان خودش بي‌نظير بود. بارها تلاش شد كه رهگيري بشن، ولي هربار ناكام‌تر بودن! حالا نمي‌دونم شما منظورتون چيه! لابد وقتي امريكا، فاكس بت مي‌ديد، حيفش مي‌اومد بزنه!! نمي‌دونم شما ترس رو در چي مي‌گي؟ در غير اين كه خودشون به اين مسئله اعتراف كردن؟! من بي‌سواد! من نادان. ولي حداقل اينا، چيزي نيست كه جايي نوشته نشده باشه! ضمناً تا اونجايي كه يادمه، ميگ 21 و ميگ 23، جزو هواپيماهاي نسل سه حساب مي‌شن و همين ميگ 23 بود كه يه تامكت ما رو زد! اين، ربطي به آواكس و ميراژ نداشت كه شما فرمودين! ضمن اينكه بنده بحثم سر تامكت نبود. بد نيست مطلب رو درست‌تر مي‌خوندين! بحث ما، بحث جنگ جنگنده‌هاي هم‌نسل و مقايسه‌ي اون‌ها با هم هست؛ نه با نسل‌هاي متفاوت! موفق باشيد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

خیلی ببخشیدا که وارد دعواتون شدم ولی روسیه هم همونقدر که به ما تجهیزات داد همونقدر هم امتیاز گرفت . البته از پشتیبانی های روسیه در زمینه انرژی هسته ای هم نباید گذشت . ولی در کل چون ما مشکلمون از زمان شاه شروع می شه به این وضع در اومدیم که باید کشوری مثل روسیه باید بهمون کمک نظامی بکنه چون اگر تو همون زمان شاه انقدر خرید نمی کردیم و به جای اون همه هزینه یه شرکت تولیدی جنگنده درست می کردیم و یا چیزی که ما رو از وابستگی به غرب در بیاره دیگه از صحبت ها نبود اگر همون موقع یک همچین کاری می شد الان ما جنگنده هامون در حد روسیه بود . icon_cheesygrin

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بعد از نابودی نیروی هوایی عراق (بار اوّل) آیا صدّام دوباره رفت تجهیزات و هواپیماهای نسل 3 خرید؟!

بله دوست من دوباره نسل سوم خرید به دلیل اینکه جنگنده های نسل چهارم روسیه نسبت به نسل چهارم امریکا کمی دیرتر آماده شد و اگر دقت کنید می بینید که جنگنده های میگ29 عراق خیلی دیر به این کشور تحویل داده شد و از آنها هم استفاده صحیحی به عمل نیامد!! بعد از آن می ماند جنگنده های میراژ که آنها هم عمل کرد نسبتا قابل قبولی در برابر ما داشتند.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

راستی قیمت هر میگ 29 و یا 31 چقدره ؟ :mrgreen: ما می تونیم با از رده خارج کردن تامکت ها و با خرید میگ به اندازه همون تامکت ها نیروی هواییمون رو بهینه سازی تر کنیم چون ما سیستم های پدافندی و ضد هوایی مون خوب هستند ولی جنگندهامون زیاد جالب نیستند منظورم همون تامکت ها هستند . icon_cheesygrin

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مصطفی جان من به شما چنین اهانتی نمیکنم
مصطفی جان شما گفتی آمریکایی ها هنوز هم از میگ 25 میترسن.
من گفتم نه.تا قبل از اینکه یکیشون تو ژاپن بشینه آره چون چیزی در موردش نمیدونستن.
ولی بعدش دیدن نه فقط سرعت بالایی داره دیگه هیچّی نداره.
خوب اگه اینجوری باشه من هم رو اف 16 موترو مشابه میزارم سرعتش بشه 3 ماخ.
نه عزیز من. اشتباه میکنی.
کرکس جان عاقلانه ترین کار اینه که ما میگ 31 تخریم.
اف 14 آ مال سال 1970 است.میگ 31 و اف 14 دی مل دهه 1990 هستند.
الان 2008 است.یعنی 18 سال اونطرفتر.
اگه ما اف 14 هایمان را کاملاً اورهال کرده و به سطح 2008 برسونیم احتیاجی به میگ 31 1990 نداریم.
روسیه رو هم که میشناسید.هواپیمای 20 سال پیش میفروشه یا حداقل 10 سال پیش.
فنّاوری روز نمیده.
کی گفته میگ 31 خرید خوبی است.
این پست ها رو بخونی بعد نظر بدید.

1
2
3
4
5 (به دو خط آخرش توجّه کنید)
6
موفّق باشید Mr.Fox

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
هنگامي كه نيروي هوايي ايالات متحده اقدام به طراحي و ساخت بمب افكن سنگين و دوربرد B-70 نمود، اين بمب‏افكن مافوق‏صوت كه جهت بمباران هسته‏اي اتحاد شوروي ساخته شده بود، قادر بود به راحتي و با سرعت 3 ماخ (به صورت مداوم) و در ارتفاع 70000 فوتي (حدود 21تا 22 كيلومتري سطح زمین) پرواز نمايد. به همين منظور، اتحاد شوروي دست به طراحي جنگنده‏اي شكاري - رهگير زد كه قادر به پرواز با سرعت بسيار زياد و ارتفاع خيلي بالا بود. هرچند پروژة ساخت بمب‏افكن بي70 سرانجام در آمريكا كنار گذاشته شد، ولي برنامة ساخت جنگندهء شکاری - رهگیر MiG-25 Foxbat در شوروي ادامه يافت و سرانجام منجر به ساخت سريعترين و بلندپروازترين جنگندهء جهان گرديد.
ميگ25 فقط براي نبرد دور هوايي در ارتفاع بسيار بالا طراحي شدهبود و در ارتفاع پائين به طرز وحشتناكي ناموفق و شكننده بود. اگرچه ماموريت شناسايي و پدافند هوايي در طراحي مدل‏هاي ميگ25 مد نظر بوده است، ولي برد پروازي اين جنگنده، به دليل بهره‏گيري از موتورهاي غول‏پيكر و پرمصرف توربوجت، همواره محدود مانده است. به همين دليل، بعدها شركت ميگويان گيرويچ دست به ساخت نمونة اصلاح شدة ميگ25 زد كه ميگ31 ناميده مي‏شود. ميگ-31 جنگنده‎اي است با قابليتهاي اصلاح شده در جهت شركت در تمام عملياتهايي كه جنگنده‏هاي شكاري در آن شركت مي‏كنند: هم ارتفاع پائين و هم ارتفاع خيلي بالا. همچنین میگ25 نمی‏تواند بیش از 2 دقیقه با سرعت بیش از 3 ماخ و در ارتفاع بسیار بالا پرواز نماید، زیرا در غیر این صورت، موتورهایش دچار واماندگی (Stall) شده و هواپیما از کنترل خلبان خارج می‎شود، ضمن اينكه پس از چنين پروازي، يا بايد موتورها تعمير اساسي شوند يا با موتور نو تعويض گردند. این نقیصه بنا به ادعای شرکت میگ، در مدل ميگ31 برطرف شده است؛ نکته جالب دیگر این است که خلبانان میگ25 و میگ31 لباسی مشابه لباس فضانوردان می‏پوشند.
ميگ25 تحمل فشار g بيش از 4.5 برابر را نداشت و در صورت قرار گرفتن در موقعيت داگ‏فايت كه مستلزم انجام مانورهاي سنگين بود، نمي‏توانست مانند شکاری‏هاي نسل قبل خود نظير ميگ-19 يا ميگ-21 با دشمن درگير شود؛ انجام مانورهاي سنگين باعث خسارت و نهايتن متلاشي شدن جنگنده مي‏شود و اگر بدنه‏اش نيز متلاشي نشود، جنگ‏افزارهاي نصب شده بر زير بالها – نظير موشكهاي هوا به هوا – كنده مي‏شوند. براي مثال كافي است بدانيد جنگندة «اف4 فانتوم» تا فشار 7 برابر g و شكاري رهگير «اف14 تامکت» تا فشار 9 برابر g را تحمل مي‏كنند؛ بنابراینميگ25 در ارتفاع و سرعت پائين، به راحتي شكار جنگنده‏‎هاي معمولي نظير F-5 و F-4 مي‏شود.
ميگهاي 25 عراقي در زمان جنگ با ايران نيز بارها در نبردهاي هوايي، شكار جنگنده‏هاي ايراني شدند. براي نمونه در يكي از عملياتها يك هواپيماي اف-5 متعلق به پايگاه دوم شكاري تبريز در یک داگ‏فایت به راحتي و با آتش مسلسل، ميگ 25 عراقي را در حومهء تبریز هدف قرار داد و ساقط کرد. اين اتفاق پس از آن رخ داد كه ميگهاي25 عراقي، بارها هواپيماهاي مسافربري و غيرنظامي را كه از طريق مرز تركيه عازم خارج از كشور بودند مورد تحديد قرار داده بودند و در يك مورد نيز هواپيماي حامل وزير خارجة الجزاير را كه از ديدار با مقامات ايراني به كشورش بازمي‏گشت هدف قرار دادند و باعث كشته شدن تمامي سرنشينان آن شدند. همچنین یکی از دلائلی که باعث شد شاه ایران، اقدام به خرید اف-14 بکند، پرواز گاه و بی‏گاه میگهای25 اتحاد شوروی و انجام عملیات جاسوسی و عکسبرداری آنان در فضای ایران بود.
اولين نمايش عمومي
وابستة هوايي ناتو به سال 1967 و به هنگام مراسم روز نيروي هوايي در پايگاه Domodedovo در نزديكي مسكو، مبهوت يك جتگندة دو موتوره كه ميان دو جت ميگ21 پارك شده بود گشت. هيچ كدام از افسران باتجربه‏اي كه در آنجا حضور داشتند چنين جنگندة بزرگي را تا آن موقع نديده بودند، جنگنده‏اي با ابعاد عظيمي چون دو سر بال 45 فوت (14 متر)، طول 78 فوت (24 متر) و ارتفاع 20 فوت (6 متر) نمي‏توانست از ديدگان پنهان بماند. غروب همان روز، افسران عاليرتبة ناتو، اطلاعات محرمانه را گزارش نمودند. آنها هنوز نمي‏دانستند كه شوروي چه نوع هواپيمايي توليد كرده است. آنها اين هواپيما را ميگ23 با نام مستعار Foxbat ناميدند. ولي به سختي مي‏شد باور كرد كه اين ميگ23 جديد، از خانوادة معروف ميگ21 باشد.
در سالهاي بعد، فاكس‏بت بر روي تمام اروپا و آمريكا پرواز كرد بدون آنكه كسي چيزي بداند؛ اما مورد شگفت‏آور ديگر در مورد اين جنگنده، استفاده از يك نوع موشك اصلاح شده (يا موشك كروز) به جاي موتورهاي اين هواپيما بود. در يكي از روزهاي سال 1972 (برابر 1349 خورشيدي) دو فروند فاكس‏بت كه خلبانان روسي هدايت آنها را بر عهده داشتند از پايگاهي در مصر به پرواز درآمدند و با سرعت 2.5 ماخ بر فراز منطقهء شرم‏الشيخ (آن زمان در كنترل اسرائيل بود) پرواز كردند. نيروي هوايي اسرئيل با جنگنده‏های F-4E سعي كرد با آنها درگير شود، اما تصويري كه از دو فروند فاكس‏بت بر روي رادار زميني اسرائيل نقش بسته بود، بدون درنگ از صفحه ناپديد شدند.
فرماندهان ناتو به زودي متوجه شدند اين پرنده، ميگ23 نيست. در سپتامبر 1976 (شهريور 1353) آنها به طور اتفاقي به اين جنگنده دست پيدا كردند و به نكات آن از نزديك پي بردند. ويكتور بلنكو ، خلبان ناراضي روس، با جنگنده‏اش به درون دفاع هوايي ژاپن نفوذ كرد، در حالي كه تنها براي 60 ثانيه پرواز ديگر، سوخت داشت. وي ادعا كرد شكاري‏هاي روس در تعقيبش هستند. مهندسين ناتو جهت جداسازي قطعات ميگ25 (اطلاع از جزئيات فني) به سمت آن هجوم آوردند اما بسيار متعجب گشتند: قطعات اين جنگنده با دست جوشكاري شده بودند؛ به جاي استيل از نيكل استفاده شده بود. بهترين متخصصين ناتو نتوانستند بدانند در جستجوي چه هستند؛ چرا آنها نتوانستند به جزئيات درون آن دست يابند؟ زيرا در آن هنگام مسئولين خشمگين مسكو، خواستار بازگرداندن هواپيمايشان بودند. قطعات ميگ25 به صورت جداشده، در بسته‏بندي به وسيلة هواپيماي باري به مسكو بازگردانده شد. (برخي بر اين عقيده بودند كه مهندسين شوروي، به عمد بلنكو را به پناهندگي در غرب وادار ساختند تا بدين وسيله، با تكنولوژي برتر خود، غرب را بترسانند.)
میگ25 یک جنگندهء شناسایی و جاسوسی تا رهگیری موفق
به دنبال تصمیم کنگرهء ایالات متحده به تاریخ 31 جولای 1960 جهت تامین بودجه به منظور طراحی و ساخت بمب افکن مافوق صوت XB-70 Valkyrie، مقامات بلندپایه اتحاد شوروی دریافتند که فاقد یک رهگیر توانمند جهت حمله به هدفی که دارای سرعتی در حدود 3 ماخ و ارتفاع پروازی در حدود 80 هزار فوت می‏باشد، هستند. میگ-25 در پاسخ به چنین تهدیدی طراحی شد و اولین هواپیمای پیش نمونه به نام Ye-266، نخستین پروازش را به تاریخ آوریل 1965 به انجام رساند. تولید انبوه میگ25 که با کد Foxbat-A شناخته می شد، به سال 1969 آغاز گشت و میگ25 در نهایت به سال 1973 به طور رسمی وارد خدمت گردید.
بعدها آشکار شد که میگ25 با وزنی در حدود 40 تن، یک هواپیمای بسیار عالی جهت ماموریتهای شناسایی به شمار می‏رود و گونهء شناسایی- جاسوسی این هواپیما بر اساس نمونهء دوسرنشینهء جنگندهء میگ25 طراحی و ساخته شد. در مجموع، بیش از 200 نمونه از میگهای25 شناسایی، در گونه‏های مختلف، بین سالهای 1969 تا 1977 ساخته شدند که عمده‏ترین کاربر میگهای25، رژیم بعث عراق بود.


Foxbat-B

جنگندهء MiG-25RB یک جت دومنظورهء شناسایی و بمب افکن مافوق صوت ارتفاع بالا محسوب می‏شد و از روی این مدل بود که گونهء MiG-25RBS طراحی و ساخته شد که به دو مدل MiG-25RBSh و MiG-25RBV تقسیم گردید. این گونه‏های مشتق شده بر اساس میگ25 اولیه، به نام Foxbat-B شناخته می‏گشتند و در آنها سامانهء SLAR که شامل یک دوربین پرقدرت عکاسی عمودی و چهار دوربین مورب بود، اضافه می‏گردید.

Foxbat-D

اولین گونهء شناسایی با رادار میگ25 به نام MiG-25RBK معرفی گردید و در کنار آن، گونهء ویژهء شنود و ضبط اصوات رادیویی موسوم به ELINT به نام MiG-25RBF نیز عرضه شد؛ این گونه‏های میگ25 به طور عام به نام Foxbat-D شناخته می‏شدند.در دههء 1970، چهار فروند Foxbat-B به همراه خلبانان و تکنسین‏های فنی روس، به دو کشور دوست و برادر شوروی یعنی الجزائر و ویتنام واگذار شدند؛ اما اولین صادرات رسمی میگ25 به سال 1982 اتفاق افتاد و در جریان آن، تعداد 8 فروند Foxbat-B به هند فروخته شدند. میگهای25 هندی، توسط اسکادران 106 ام مستقر در پایگاه هوایی «اوتار پرادش» (Uttar Pradesh) عملیاتی گشتند و اغلب هدف ماموریتشان، شناسايي و جاسوسي بر فراز کشور پاکستان بود؛ ضمن اینکه جنگنده‏های Foxbat-B به کشورهای عراق، سوریه و لیبی نیز فروخته شدند.

ميگ25: بازنده‏اي بزرگ در نبردهاي هوايي

جنگنده‏های MiG-25B با خلبانان و تکنیسین‏های فنی روس، از اواخر سال 1975 توسط سوریه عملیاتی شدند. به تاریخ 13 فوریه 1981، دو فروند جنگندهء شناسایی اسرائیلی RF-4E که در ارتفاع بالایی بر فراز لبنان عملیات شناسایی انجام می‏دادند، خلبانان میگهای25 سوری را به طمع انداختند تا با آنها درگیر شوند؛ اما در حالی که دو میگ25 سوری در حال صعود ارتفاع و نزدیک شدن به دو RF-4E اسرائیلی بودند، خلبانان اسرائیلی به واسطهء سیستم‏های گیرندهء پیشرفتهء موجود در هواپیمایشان، از حضور میگها آگاه گشته و به وسیلهء رهاسازی فریبنده‏های Chaff و ایجاد اغتشاش به وسیله غلافهاي ضدالکترونیک ECM، رادار میگهای25 را از کار انداختند، با اين اوضاع، بازهم خلبانان سوري سعي كردند تا جنگنده‏هاي اسرائيلي را هدف قرار دهند، اما غافل از اينكه گرفتار دام پيش‏بيني شدهء شكاري‏هاي اسرائيلي گشته‎اند، زيرا دو جنگندهء شكاري F-15A اسرائيلي با كمك راهنمايي‏هاي رادار زميني و همچنين گشت هوايي رادار پرندهء E-2C با دو موشك AIM-7F Sparrow ميگهاي25 سوريه را هدف قرار دادند. يك فروند از ميگهاي25 سوري، در آسمان هدف قرار گرفت و متلاشي شد اما ديگري آسيب ديد ولي توانست از مهلكه فرار كند اما بر طبق گزارش منابع اسرائيلي*، اين واقعه كه به تاريخ 29 جولاي 1981 روي داده است باعث سرنگوني هر دو ميگ25 گشته است. همچنين به تاريخ 31 آگوست 1983، يك ميگ-25 سوري ديگر نيز هدف سامانهء ضدهوايي بهينه‏سازي شدهء Hawk اسرائيلي هدف قرار مي‏گيرد؛ اين خبر نيز توسط خلبان شكاري F-15A اسرائيلي حاضر در منطقه تاييد مي‏گردد.
ميگهاي25 شوروي از اواخر دههء 1970، پروازهاي شناسايي خود را در ارتفاع 65 هزار فوتي و با سرعت 2.5 ماخ بر فراز درياي مازندران آ‎غاز كردند تا بتوانند از پايگاه شكاري خاتمي در نزديكي اصفهان كه به تازگي به عنوان محل استقرار جنگنده‏هاي بسيار پيشرفتهء اف14 تامكت ايراني درنظر گرفته شده بودند، عكاسي كرده و كسب اطلاعات نمايند. با اين حال، اين عمليات روسها به يكباره متوقف گرديد، زيرا تامكتهاي ايران به واسطهء موشكهاي فونيكس ساخت هيوز، به راحتي قادر به حمله و ساقط كردن ميگهاي25 روسي بودند.
در طول جنگ ويرانگر 8 سالهء ايران و عراق، ميگهاي25 شناسايي عراق، پروازهاي شناسايي متعددي را بر فراز ايران به انجام رساندند. ليبي نيز از ميگهاي25 شناسايي خود بر فراز كشور چاد و تونس استفاده مي‏كرد؛ اين هواپيماها از فرودگاه «اوكبا بن نافي» (Okba Ben Nafi) كه توسط ايالات متحده به طور رسمي به نام پايگاه هوايي ويلوس (Wheelus) شناخته مي‎شد، انجام مي‎پذيرفتند.
وضعيت مبهم و افسانه‏اي ميگ-25 فاكس‏بت، با پرواز يك خلبان ميگ25 روسي به نام ويكتور بلنكو با هواپيمايش كه از نوع Foxbat-A بود، آشكار گرديد. اين خلبان روس، با يك فروند MiG-25P به فرودگاهي در جزيرهء هوكايدو ژاپن فرار كرد و به غرب پناهنده شد.

بررسي‏هاي نزديكي كه توسط كارشناسان آمريكايي بر روي ميگ25 مذكور انجام گرفت، نشان‏دهندهء اين بود كه اساس اين هواپيما بر استانداردهاي غربي بنا گشته است، موتورهاي آن عطش فوق‏العاده‏اي براي مصرف سوخت دارند و هواپيما داراي آويونيكي بسيار ابتدايي و دور از انتظار است. اگرچه ميگ25 به راحتي قادر بود به سرعت 3 ماخ دست يابد، اما به طور آشكاري در زمينه انجام مانور در سرعتهاي بالا بسيار ناتوان بود و موتورهاي غول‏پيكر توربوجت R-15BD پس از چنين پرواز پرسرعتي، نياز به تعمير اساسي و يا تعويض پيدا مي‏كردند.
هرچند كه در سال 1991، هند و پاكستان، توافق‏نامه عدم تجاوز به حريم هوايي كشورهاي يكديگر را به امضاء رسانده بودند، اما همانند ساير توافقات بين‏المللي، هنگامي كه يكي از دو طرف درخواست لغو آن را نمايد، طرف ديگر چه كاري از عهده‏اش بر مي‏آيد. به تاريخ مي 1997، آشكار گرديد كه يك فروند MiG-25RB نيروي هوايي هند، پروازي شناسايي بر فراز اسلام‏آباد و پاكستان انجام داده است. اين هواپيما با سرعتي زيرصوت و در ارتفاع حدد 65 هزار فوتي وارد آسمان پاكستان گرديد و توسط رادارهاي پاكستان نيز شناسايي نشد. سپس با عبور از قسمت عمده‏‎اي از فضاي پاكستان، اقدام به عكسبرداري از مناطق استراتژيك حومهء پايتخت نمود و بعد از آن نيز با آسودگي خاطر به پايگاهش در هند بازگشت. شايد با اين اقدام هندي‏ها، دماغ پاكستاني به خاك ماليده شده باشد، زيرا خلبان هندي به هنگام بازگشت، تصميم گرفت با روشن كردن پس‏سوز موتورهاي قدرتمند ميگ25 خود، با سرعتي فراتر از 2 ماخ پرواز نمايد و باعث شكسته شدن ديوار صوتي در اسلام‏آباد و شنيده شدن صدايي بسيار سهمگين در اين شهر شود. تعداد از جنگنده‏هاي اسکرمبل (آمادهء پرواز) F-16A پاكستان، مجهز به موشكهاي سايدوايندر، جهت رهگيري، سريعن به هوا برخاستند، اما به هيچ وجه قادر نشدند به هواپيمايي كه با سرعت بيش از 2 ماخ و در ارتفاعي بالاتر از 65 هزار فوت در حال پرواز بود، نزديك شوند.
در حالي كه ميگهاي25 روسيه از رده خارج مي‏گشتند، تعداد 15 فروند از آنها هنوز در خدمت نيروي هوايي روسيه باقي ماندند كه همگي از نوع MiG-25BSh يا Foxbat-D بودند، كه به سامانهء عكاسي پرقدرت SLAR از نوع Shampol يا Ramrod مجهز بودند.
پس از روسيه، نيروي هوايي هند نيز برآن گرديد تا ميگهاي25 خود را از رده خارج سازد. امروزه تعداد قابل توجهي از ميگهاي25 در خدمت كشورهاي عربي گوناگون نظير الجزائر، سوريه و عراق قرار دارند؛ اگرچه در شرائطي بسيار نامطلوب، تعمير و نگهداري مي‎شوند و تهيه قطعات يدكي براي آنها با دشواري‏هاي بسياري انجام مي‏پذيرد اما كسي از تعداد عملياتي اين هواپيماها آمار دقيقي در اختيار ندارد.
در جريان جنگ دوم خليج فارس، نيروي هوايي عراق بر آن شد تا تعدادي از هواپيماهاي خود را مخفي نمايد كه جنگنده‏هاي MiG-25R نيز از آن جمله بودند؛ اين هواپيماها، زير چندين تن شن و خاك مدفون گشتند. با آشكار شدن مكان مخفي شدهء اين جنگنده‏ها، شماري از آنها در پايگاه هوايي التقدم در غرب بغداد از زير خاك بيرون آورده شدند كه پايان بسيار غم‏انگيزي براي اين هواپيماهاي افسانه‏اي به شمار مي‏رفت. البته با مساعدت نيروي هوايي ايالات متحده، شماري از اين جنگندها، زندگي تازهء خود را در موزهء نيروي هوايي ايالات متحده آغاز كرده‏اند.



مشخصات MiG-25

1- نقش هواپیما : جنگنده ی شکاری رهگیر
2- نام کشور سازنده : اتحاد جماهیر شوروی
3- نام کمپانی سازنده : میکویان گورویچ
4- سال ساخت : 1964 (ورود به خدمت:1970)
5- حداکثر سرعت : 3.2 ماخ (در ارتفاع 13 کیلومتری) و 0.85 ماخ در سطح دریا (سریعترین جنگنده ی عملیاتی جهان تا به امروز)
6- سقف پرواز : 20700 متر (با رسیدن به ارتفاع 37650 متری در زمان خودش رکورد جهانی ثبت کرده)
7- وزن : 20 تن (خالی) و 36.72 تن (حداکثر هنگام برخواست)
8- طول هواپیما : 23.82 متر
9- فاصله ی دو نوک بال : 14.02 متر
10- ارتفاع هواپیما : 6.10 متر
11- برد هواپیما : 2575 کیلومتر (خالی)
12- موتور : 2 دستگاه موتور توربو جت R-31 ساخت تومانسکی با پس سوز با کشش فوق العاده ی هرکدام 110 کیلونیوتن (کشش موتور ورسیدن به این سرعت باورنکردنی مدیون پس سوز بسیار قدرتمند موتور آر-31 است)
13- نوع رادار : رادار فاکس فایر (نام ناتو) با برد موثر 100 (در حالی که هنوز از تکنولوژی لامپ خلا استفاده می کرد) و 3 رادار هشدار دهنده ی سایرنا
14- خدمه : یک نفر
15- نرخ اوج گیری : 12480 متر در دقیقه
16- توضیحات :
با دو جفت موشک حرارتی AA-7 ایکس/AA-8 افید و هدایت شونده ی AA-6 اکرید بارگیری می شود.دارای 22 مدل گوناگون و به 10 کشور صادر شده.

بیشتر میگ 25 ها با ورود میگ 31 در شوروی بازنشسته شد.در صورتی که هم اکنون تعداد اندکی در سایر کشورها خدمت می کنند.آخرین فاکس بت از مجموع 1190 فروند در سال 1984 ساخته شد و تا سال 2004 همچنان 217 فروند در دیگر کشورها عملیاتی هستند.تنها شکار هوا به هوا فاکس بت در 17 ژانویه 1991 توسط عراق رقم خورد.MiG-25 در آن زمان یکی از پر افتخارترین(ثبت رکورد های بیشمار) و اسرارآمیز ترین ها (موتور و رادار قدرتمند) در جهان به حساب می آمد.

http://cdn.globalaircraft.org/media/img/planes/lowres/mig-25_1.jpg
http://cdn.globalaircraft.org/media/img/planes/lowres/mig-25_2.jpg
http://cdn.globalaircraft.org/media/img/planes/lowres/mig-25_3.jpg











منبع:http://forum.choogh.com/thread-2548/page-9.html

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بعداز ظهر روز 12 تیر ماه سال 1365 درحالی که گردان پروازی را ترک می نمودم، روی تابلوی مخصوص برنامه های پروازی نام خود را دیدم که بر طبق آن می بایستی از طلوع آفتاب فردا به عنوان لیدر دسته دو فروندی، در آماده باش باشم تا در صورت تجاوز هوایی دشمن به سرعت به پرواز درآییم.
آن روز نسبت به روزهای قبل کمی دیرتر گردان را ترک کردیم؛ زیرا جلسه خاصی جهت توجیه نحوه عملیات درگیری هوایی دو فروند از هواپیماهای خودی با هواپیماهای متجاوز دشمن که چند ساعت قبل اتفاق افتاده بود، تشکیل شده و خلبانان رویدادهای این نبرد را تشریح می نمودند. آرزو می کردم که به جای آنها بود. اصولا بالاترین افتخار برای یک خلبان شکاری، سرنگون نمودن هواپیمای شکاری دشمن در نبردهای هوایی می باشد.
با این افکار به خانه رسیدم و تا پاسی از شب در جست وجوی راه حل های عملی برای کسب توفیق در نبردهای هوایی به سر بردم. ساعت شماطه دار را برای ساعت چهار بامداد تنظیم نمودم و در خیال پرواز فردا خواب چشمانم را در ربود.
با شنیدن صدای زنگ اسکرامبل آماده پرواز شدیم
سحرگاه روز بعد با شنیدن صدای خودروی سرویس مخصوص خلبانان، آماده از خانه خارج شدم و پس از چند دقیقه با دریافت چتر نجات و کلاه پرواز، خود را به اتاق خلبانان آماده رساندم و پس از انجام توجیه و هماهنگی پرواز با خلبان همراه، آمادگی خود را به پست فرماندهی اطلاع دادم. هنوز لحظاتی نگذشته بود که صدای آژیر مخصوص اعلام اسکرامبل برای پرواز فوری هواپیماهای آماده در فضای اتاق طنین افکند. به سرعت خود را به هواپیما رساندم و با کمک پرسنل فنی آماده پرواز شده و پس از روشن کردن سریع هواپیما و آزمایش دستگاه های الکترونیکی، متوجه شدم که یکی از دستگاه ها شرایط استاندارد را ندارد. ناچار بودم هواپیما را تعویض کنم. مجددا پس از چند دقیقه برای پرواز آماده شدم. اکنون از زمان اعلام آژِیر 9 دقیقه گذشته بود و بیم آن داشتم که نتوانم به موقع با هواپیماهای دشمن برخورد کنم؛ لذا سریعا با کسب اجازه پرواز از برج مراقبتف در دل آسمان کبود غوطه ور گشتم به سرعت به پرواز درآمدیم
برج مراقبت ما را به فرکانس رادار هدایت نمود. افسر مسئول رادار سوال کرد:
- آیا آمادگی کامل برای اجرای ماموریت دارید؟
طبیعی بود که پاسخ مثبت می باشد. صدای هیجان زده و غیر عادی افسر کنترل کننده رادار، احساس عجیبی در من به وجود آورد. حدس زدم که هواپیماهای دشمن در حوزه دفاعی ما نفوذ کرده و احتمال درگیری زیاد است. از خلبان شماره 2 خواستم تا موشک ها و مسلسل های هواپیمای خود را سریعا آزمایش و نتیجه را اعلام کند. خودم هم همین کار را کردم و کلید مسلسل را در حالت آماده شلیک قرار دادم.
با یک نگاه سریع آلات دقیق و نشان دهنده های سوخت هواپیما را چک کردم، همه چیز در حالت عادی بود. تنها تعجب من از این بود که چرا کنترلر رادار ما را به ارتفاع 12000 پایی راهنمایی نموده؟ زیرا معمولا برای مقابله با تجاوز هوایی دشمن همیشه در ارتفاعات پایین تر پرواز می کردیم.
آفتاب هنوز به طور کامل در آسمان نتابیده بود و من غرق در افکار درگیری با دشمن بودم. کنترلر رادار اعلام نمود که به سمت شمال پرواز کنیم لذا با یک گردش تاکتیکی خود را در موقعیت رو به شمال قرار دادیم. لحظه ای نگذشته بود که مجددا دستور داد از چپ به سمت جنوب حرکت کنیم. این کار هم با انجام دو گردش 90 درجه تاخیری امکان پذیر شد. هنوز 90 درجه اولی تمام نشده بود که اعلام نمود هدف در 13 مایلی مقابل شما و در ارتفاع بالا درحال پرواز است. به خلبان شماره دو گفتم که هر گاه هدف را دید اطلاع دهد، سپس با استفاده از پس سوز شروع به اوج گیری نمودیم. به خلبان شماره دو تاکید کردم که از من جدا نشود و کاملا مراقب باشد.
هواپیمای دشمن را که یک میگ 25 بود دیدم ولی ...
در همین لحظه هواپیمای دشمن را مشاهده نمودم. فاصله ام با هدف زیاد بود. نمی توانستم از او چشم بردارم. شماره دو را در جریان موقعیت هدف قرار دادم. به دقت دستورالعمل های درگیری هوایی را انجام داده و باک سوخت خارجی هواپیما را رها کردم تا قابلیت مانور بیشتری کسب کنم. کنترلر رادار مرتبا با صدای هیجان زده ای فاصله ما را با دشمن گزارش داده و هر بار تاکید می نمود دقت کنید هدف شما یک هواپیمای میگ25 است. به فکرم رسید که چون هواپیمای دشمن مجهز به سیستم هشدار دهنده پیشرفته ای است، قفل نمودن رادار هواپیمایم روی آن باید در حداقل فاصله و در آخرین لحظات انجام شود تا هرچه ممکن است او دیرتر متوجه حضور ما در اطراف خود گردد. برنامه را به گونه ای تنظیم نمودم که همزمان با انجام قفل راداری بر روی او، موشکم را نیز پرتاب کنم. تمام این موارد را به هواپیمای شماره دو نیز اطلاع دادم.
در یک لحظه مناسب، دشمن را در صفحه رادار قفل نمودم و با دریافت علایم پرتاب موشک حرارتی، دگمه را با انگشت فشردم. موشک رها نشد! فرصت بسیار کم بود و فاصله هر لحظه کم تر می شد. می دانستم که هواپیمای میگ – 25 در ارتفاع بالا قابلیت مانور خوبی دارد و از شتاب زیاد و موتورهای بسیار قوی برخوردار است،
هواپیمای دشمن را مورد هدف قرار دادم
درنگ جایز نبود. به سرعت سوئیچ مسلسل را در اختیار گرفتم. هواپیمای دشمن که اکنون با دریافت علایم هشدار راداری متوجه قفل رادار من شده بود، گردش شدیدی را به راست آغاز نمود. دستگاه نشانه روی را روی او تنظیم نمودم و شروع به شلیک کردم که نتیجه ای حاصل نشد. با یک مانور حساب شده، دستگاه نشانه روی را در فاصله کوتاهی جلوتر از هواپیمای دشمن قرار داده و شلیک رگبار مسلسل را مجددا آغاز نمودم. در این لحظه فراموش نشدنی، آتش و دود فراوانی از بال سمت راست او زبانه کشید. قصد داشتم چنانچه موفق به سرنگونی او نشوم، به هر طریق ممکن اجازه خروج از مرزهای هوایی کشور را به او ندهم. در آن لحظات در چنان وضع روحی بودم که حتی اگر لازم می شد با مورد اصابت قرار دادن او توسط هواپیمای خودم، این کار را می کردم. خیلی هیجان زده بودم. بی اختیار به شماره دو گفتم:
- چه طور بود؟
او هم صادقانه جواب داد:
- از این بهتر ممکن نیست.
کنترلر رادار با خوشحالی این موفقیت را تبریک گفت.
با دست به خلبان عراقی هشدار دادم بیرون بپرد
برای لحظاتی خود را به هواپیمای دشمن که اینک مانند پرنده شکسته بالی پرواز می نمود، نزدیک و نزدیک تر کردم. خلبان دشمن کاملا مرا می دید. حالت پروازش عادی نبود و هواپیما با شیرجه ملایمی به سمت زمین رفته و تدریجا ارتفاع کم می نمود. درحالی که شعله های آتش حدود 15 متر به دنبال او زبانه می کشید، با علامت دست به خلبان عراقی گفتم که خود را نجات دهد ولی او فقط نگاهم می کرد. در همین لحظات بود که کنترلر رادار به ما اطلاع داد یک هواپیمای دیگر دشمن از پشت سر، ما را تعقیب می کند. با یک نگاه سریع به سوخت باقی مانده هواپیما و این که در صورت درگیری فشنگی هم ندارم تا نثار دشمن کنم و چنانچه درگیری هوایی توسعه پیدا کند به هیچ وجه قادر به حمایت و پشتیبانی از هواپیمای شماره دو نخواهم بود، ناچار تصمیم به مراجعت گرفتم. خط دود سیاهی از هواپیمای آسیب دیده دشمن در آسمان مشاهده می شد. ارتفاع ما 29000 پا بود. در اندک زمانی ارتفاع خود را به 5000 پا رساندم و برای نشستن آماده شده و به سمت فرودگاه ادامه مسیر دادیم. وقتی هواپیما را پارک کرده و به اتاق مخصوص آلرت رسیدیم. دوستانم مرا در آغوش فشردند و فرمانده پایگاه نیز به من تبریک گفت و اعلام نمود هواپیمای دشمن سرنگون شده و عملیات وسیعی از سوی دشمن برای یافتن خلبان آن در جریان است.
ساعتی بعد یکی از اساتید پروازم در سال های دور که در مرکز فرماندهی نیروی هوایی خدمت می نمود، تلفنی تماس گرفت و تبریک گفت و اظهار داشت که این انتظار را از تو داشتم. این جمله برای من بسیار غرور آفرین و دوست داشتنی بود. آن روز را هرگز فراموش نمی کنم.
خلبانان f-5e و مصاحبه درباره ماجرای سرنگونی میگ 25 عراقی
رژیم جنایتکار عراق هر گاه طعم تلخ شکست را از رزمندگان کفر ستیز اسلام می چشد، با بکارگیری خلبانان مزدور دیگر کشورها دست به بمباران مناطق مسکونی و اقتصادی کشورمان می زند. طبق اسناد منتشره و به اعتراف فرمانده وقت نیروی هوایی عراق سپهبد حمید شعبان 130 نفر از خلبانان مزدور مصری در حمله به بمباران شهرها و مناطق اقتصادی کشورمان شرکت داشته اند. در این رابطه خلبانان شجاع نیروی هوایی ساکت ننشسته اند و به حملات آنها پاسخ دندان شکنی داده اند و در چندین عملیات برون مرزی، منابع اقتصادی و صنعتی عراق را مورد حمله مکرر هواپیمای خود قرار داده اند و یا هواپیماهای متجاوز عراقی را در آسمان میهن اسلامی سرنگون کرده اند. دو تن از تیزپروازان صحنه نبرد حق علیه باطل مستقر در یکی از پایگاه های نیروی هوایی در غرب کشور، یک فروند هواپیمای دشمن از نوع میگ 25 را به وسیله جنگنده اف 5 شکار کردند که این حماسه را از زبان خودشان نقل می کنیم
خلبان اول
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و درود به رهبر کبیر انقلاب و امت شهید پرور ایران و با سلام به ارواح پاک شهدای جنگ تحمیلی بالاخص شهیدان به خون خفته نیروی هوایی. بایستی عرض کنم در تاریخ 13 تیرماه سال 1365 ماموریت آلرت به عهده من و دوست خلبانم گذاشته شده بود. صبح زود به محض رسیدن به محل کار از ما خواسته شد تا برای مقابله با هواپیمای دشمن که وارد خاک کشورمان شده بود، به پرواز در آئیم. بعد از بلند شدن از زمین رادار از ما خواست که خیلی سریع خود را به هدف برسانیم. چرا که خلبان بزدل دشمن قصد حمله به یک هواپیما از نوع مسافربری را داشت و می خواست با این کار جنایت دیگری را مرتکب شده و فاجعه ای برای مملکت ما بوجود آورد. من با هماهنگی رادار دست به انجام یک سری مانور و تاکتیک هائی زدم و هواپیمای دشمن را با چشم رهگیری کردم تا این که به آن نزدیک شدم هواپیمای دشمن از نوع میگ 25 بود که در مقایسه با هواپیمای من از نظر مانور و ارتفاع پروازی و تجهیزات دیگر فوق العاده پیشرفته بود، ولی من به او مجال فرصت هیچ گونه عمل متقابلی را ندادم. خود را به هواپیمای دشمن رسانده و آن را هدف آتش مسلسل خود قرار دادم. تا این که سرنگون شد.
اهالی شهر خوی با چشم خود هواپیما را که در آسمان می سوخت مشاهده کردند و10دقیقه بعد از این که من به زمین نشستم، از مناطق مختلف زنگ زدند که هواپیما در نزدیکی پل قطور سقوط کرده است. این مسئله را خدمت شما عرض کنم که با توجه به این که هواپیمای دشمن از نوع پیشرفته بود، خلبانان آن تصور می کردند که هواپیمای ما جرات نزدیک شدن به او را ندارد؛ ولی به خواست خدا و با الطاف الهی که همیشه شامل حال ماست، من توانستم با عمل فوق العاده ساده و با مسلسل این هواپیما را سرنگون کنم و امیدوارم که خلبانان عراقی بفهمند که آسمان کشور ما جای این گونه قدرت نمائی ها نیست.
در این هنگام رژیم بزدل عراق که در خود توان مقابله با رزمندگان اسلام را نمی دید، شروع به بمباران شهرها و مناطق مسکونی نموده بود که خلبان این پرواز در این باره می گوید:
با توجه به این که رژِیم عراق تحت سلطه ابر قدرت هاست، بنابراین اراده ای از خود نداشته و هر چه که آنها به این رژِیم دیکته می کنند عینا به آنها عمل می کنند ولی اگر نظر مرا در مورد خلبان های شان بخواهیدف باید بگویم هر ماموریتی که به آنها داده شود کورکورانه قبول می کنند و انجام می دهند و طبق اطلاعاتی که به دست ما رسیده اکثر آنها در موقع انجام ماموریت محوله به فکر مردمی نیستند که در زیر بار ستم رژیم جنایتکار عراق قرار دارند. ولی با تمام این تفاصیل می بینیم هنگامی که خلبانان و افسران ارشد به اسارت رزمندگان در می آیند اظهار ندامت و پشیمانی می نمایند که این خود نشانه تزلزل حزب بعث عراق می باشد.
والسلام
گفت وگو با خلبان دوم
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام به پیشگاه امام امت همیشه در صحنه. در آن روز با توجه به اسکرامبلی (حالت فوق العاده) که داده شده بود، من و همکار خلبانم به ترتیب 1 و 2 از زمین بلند شدیم. از برج به ما گفته شد که هواپیمای هدف درحال رفتن به سمت شمال کشور و در تعقیب یک هواپیمای مسافربری است. افسر کنترل شکاری به ما گفت که من شما را در یک نقطه می گردانم و مانور می دهم که در برگشت بتوانید این هواپیما را رهگیری و ان شالله سرنگون کنید و ما درست طبق دستور العمل های افسر کنترل شکاری عمل می کردیم. به خاطر دارم که دقیقا در ساعت 5:20 دوستم در سمت چپ من بود و ایشان هواپیمای دشمن را در سیزده مایلی و حدودا 7 یا 8 هزار پا از ما بالاتر پیک آپ (در زیر پوشش خود گرفت) کرد. ما با سرعت خوبی که داشتیم توانستیم همزمان با هم و به خوبی به طرف هواپیمای دشمن گردش کنیم. منتهی دوستم با توجه به فاصله نزدیک تری که به هواپیما داشت، هواپیما را رهگیری کرد و زمانی که فشنگ های مسلسل ایشان به هواپیما اصابت کرد، من حدودا چهار یا پنج هزار پا پشت سر ایشان با همان ارتفاع درحال پرواز بودم و دقیقا اصابت فشنگ ها را بر روی هواپیمای میگ 25 عراقی مشاهده کردم. آتش نارنجی رنگ و دود سفیدی در پشت سر هواپیمای دشمن کاملا به چشم می خورد و در برگشت، سوختن و قطعه قطعه شدن هواپیما را مشاهده کردم و ما توانستیم سالم به پایگاه مراجعت کنیم. آن طور که ما بعدا شنیدیم هواپیمای مسافربری سالم در خاک ترکیه به زمین نشست.
از خلبان درباره نقش افسران کنترل شکاری در این ماموریت سوال می شود که پاسخ می دهد:
شاید این اولین باری باشد که من چنین مهارتی را از یک افسر کنترل شکاری می دیدم و این نشان دهنده این مسئله است که برادر سروان هدی کاملا به کارشان وارد و بر اعصاب شان مسلط هستند. کار پرسنل کنترل شکاری و رادار در سطح بسیار عالی بود و به هیچ وجه هیجان زده نشده بودند و دقیقا از موقعیت های ما و هواپیمای دشمن مطلع بودند و حتی دقیقا می دانستند که راه برگشت هواپیمای دشمن در کجاست و ما را در این منطقه با ارتفاع پایین تر نگه داشتند و نگذاشتند که ما با هواپیمای دشمن رو در رو قرار بگیریم؛ چون اگر چنین می شد هواپیمای دشمن با موشک های دوربردی که داشت ما را هدف قرار می داد. در مجموع کار بزرگی که این برادر انجام دادند باعث شد که نه تنها هواپیمای دشمن نتوانست ما را رهگیری کند، بلکه رادارهای آنها نیز نتوانستند ما را تشخیص دهند و ما توانستیم در این ماموریت محوله موفق باشیم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با تشکر --- لینک منبع ؟


ببخشید یادم رفت.این مطلب از سایت پایگاه هشتم شکاری گرفته شده

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط SAEID
      معرفی و بررسی کامل رادارهای قدرتمند Zhuk روسی
      Жук Радары

      قسمت اول

      [/align]


      تعریف

      یک سری از رادارهای روسی تمام آب و هوایی هواپایه است که توسط کمپانی NIIR Phazotron برای جنگنده های چند منظوره ای مانند MiG-29 و Su-27 طراحی و ساخته شده است.


      معرفی

      رادارهای باند X پالس داپلر سری N010 ژوک امکان و نوع استفاده را برای جنگنده فراهم میکند، هوا به هوا و هوا به سطح. رادار N010 در حالت هوا به هوا قادر به شناسایی اهداف هوایی و جمع آوری اطلاعاتی درباره آنها مانند مختصات، فاصله و سرعت است. رادار دارای قابلیت نگاه به پائین / شلیک به پائین در برابر اهداف هوایی بوده (حتی هدفهایی که در سطح آب پرواز میکنند) و انواع مختلفی از جستجو را مهیا میکند. این رادار میتواند اهداف را بصورت تک تک یا چند تایی در یک مرحله شناسایی و رهگیری کند در حالیکه مشغول جستجو برای شناسایی اهداف جدید است. رادار ژوک میتواند اهداف را بر اساس کلاس و درجه اهمیت برای منهدم کردن شناسایی کند. یک نوع حالت اسکن در نبرد نزدیک با امکان جستجوی عمودی، زاویه دید HUD و لوله توپ با کیفیت بسیار زیاد برای تعقیب هدف در فاصله دید بصری در این رادار پیش بینی شده است. همچنین رادار N010 توانایی قفل کردن بر روی بالگردهایی را که نزدیک سطح زمین پرواز میکنند و انهدام آنها را دارد.

      رادار N010 ژوک توانایی سازگاری با انواع مختلفی از تسلیحات هوا به هوا از جمله موشکهای هدایت راداری R-77 و R-27 برای هدفگیری، نشانه گذاری و ارتباط رادیویی را دارد و میتواند موشکهای هدایت مادون قرمز R-73 را نیز برای شلیک آماده (یعنی جستجوگر مادون قرمز موشک را بر روی هدف قفل کند) و امکان استفاده از توپ هواپیما را نیز فراهم میکند (یعنی هدفگیری با توپ بوسیله قفل شدن رادار بروی هدف و مشاهده مشخصات در HUD).

      در حالت هوا به زمین رادار N010 توانایی نقشه برداری از عوارض زمین با امکان تهیه نقشه مصنوعی از هدف ، نقشه برداری با امواج ثابت یا متغیر و دقتی تا 3 در 3 متر و زوم دقیق و عکسبرداری دارد. رادار میتواند اهداف را شناسایی و سرعت و فاصله آنها را تشخیص دهد (هم دریایی و هم زمینی). رادار ژوک میتواند عوارض زمینی را در ارتفاع پائین تعقیب کرده و همچنین مناطق آب و هوایی خطرناک را در حین پرواز شناسایی کند.
      رادار تسلیحات هوا به زمین متنوعی شامل موشکهای هوا به سطح Kh-29 و ضد رادار Kh-31 دارد.
      رادار N010 طراحی انعطاف پذیری داشته و مدلهای قبلی آن مانند Zhuk-M و Zhuk-MS امکان ارتقا به سطح رادار پیشرفته Zhuk-A را دارند.


      قابلیت های رادارهای چند منظوره ژوک:

      حالت عملیاتی هوا به هوا:

      امکان نگاه به بالا/پائین و شلیک به بالا/پائین
      شناسایی اهداف هوایی و اندازه گیری فاصله ، سرعت مختصات زاویه ای
      رهگیری اهداف تنها یا در کنار هم
      رهگیری اهداف در کنار هم و حمله به خطرناکترین آنها
      رهگیری و قفل اهداف بصری در داگفایت
      شناسایی و رهگیری بالگردها و بالگردهای نزدیک سطح زمین
      تعیین نوع و کلاس هدف مورد نظر
      تشخیص اهداف نزدیک هم و تعیین ترکیب رزمی آنها
      شناسایی پدیده های خطرناک جوی
      قفل بر روی چندین هدف مجزا با یا بدون اسکن هوایی
      شناسایی و تعقیب اهداف مهم هوایی
      شناسایی و تعقیب و قفل بر روی یک هدف
      قفل بر روی چندین هدف مجزا با یا بدون اسکن هوایی
      کاربرد در نبردهای نزدیک هوایی با اسکن افقی و نمایش در شیشه کاکپیت
      هدفگیری و نشانه گذاری با استفاده از سیستم هلمت نصب شده در کلاه خلبان
      جستجوی ماورای دید خلبان
      تخمین حجم و قدرت هدف های ترکیبی

      حالت عملیاتی هوا به زمین:

      نقشه برداری زمینی با دقت 3 در 3 متر
      توانایی زوم و ثابت نگاه داشتن دوربین بر روی هدف
      رهگیری همزمان چندین هدف زمینی و سطحی
      شناسایی و رهگیری هدفهای متحرک زمینی و سطحی
      اندازه گیری زاویه نسبت به هدفهای بصری زمینی و سطحی
      پشتیبانی از پرواز در ارتفاع پائین و اطلاع دادن به خلبان
      نقشه برداری از عوارض زمین با استفاده از امواج راداری ، استفاده از امواج باریک با اثر دوپلر ، متمرکز کردن همزمان امواج ، بزرگ کردن مقیاس نقشه و تهیه نقشه نهایی.
      مسافت یابی سطحی
      نظارت دریایی و سطحی
      هشدار دهنده نزدیکی به سطح زمین
      اندازه گیری سرعت ناوهای هواپیمابر


      آشنایی با رادارهای مختلف ژوک


      رادار Zhuk
      نسل اول رادارهای ژوک با کد N010 است که برای استفاده در جنگنده MiG-29M و مدل ارتقا یافته MiG-23 طراحی شد. این رادار مخصوص نبردهای هوا به هوا ساخته شده و با لغو شدن طرح MiG-29M امکان استفاده از آن وجود نخواهد داشت.

      مشخصات:
      وزن: 220 کیلوگرم
      قطر آنتن: 680 میلیمتر
      توان خروجی: 5 کیلووات
      زاویه جستجو: 90± افقی و 55+/40- عمودی
      قدرت درگیری: شناسایی همزمان 10 هدف و حمله به 4 تای آنها
      برد هوا به هوا:
      (RCS=5m²) 90 کیلومتر
      (RCS=3m²) 65 کیلومتر


      رادار Zhuk-8-ll
      مدل صادراتی رادار پایه ژوک بوده و برای استفاده در جنگنده چینی F-8-llM ساخته شده است. بجز چند مورد داونگرید در سایر موارد مشابه رادار اصلی است.

      مشخصات:
      وزن: 240 کیلوگرم
      قطر آنتن: 680 میلیمتر
      توان خروجی: 5 کیلووات
      زاویه جستجو: 85± افقی و 55+/40- عمودی
      قدرت درگیری: شناسایی همزمان 10 هدف و حمله به 2 تای آنها
      برد هوا به هوا:
      (RCS=5m²) 90 کیلومتر
      (RCS=3m²) 65 کیلومتر

      لازم به ذکر است که چینی ها یک رادار پالس داپلر بومی (البته با کمک اسرائیل) طراحی و ساخته اند به نام KLJ-1 که برد آن در برابر سطح مقطع راداری 3 متر مربع 75 کیلومتر است.
      با توجه به اینکه رادار ژوک روسی به علت داونگرید توان رزمی کمتری نسبت به رادار چینی دارد ، احتمالا رادار مذکور در جنگنده های جدید اف8 بجای رادار روسی استفاده خواهد شد.


      رادار Zhuk-27
      این رادار برای استفاده در جنگنده سوخو27 طراحی شده و از سیستم شناسایی و هدفگیری مشابه رادار ژوک استفاده میکند ولی توان رزمی آن به مراتب بیشتر از مدل پایه است.

      مشخصات:
      وزن: 300 کیلوگرم
      قطر آنتن: ؟
      توان خروجی: ؟
      زاویه جستجو: 90± افقی و 55+/40- عمودی
      قدرت درگیری:
      شناسایی همزمان 10 هدف هوایی و حمله به 2 الی 4 تای آنها
      برد هوا به هوا:
      200 کیلومتر (RCS=16m²)
      130 کیلومتر (RCS=5m²)
      100 کیلومتر (RCS=3m²)
      برد در حالت نگاه و شلیک به پائین:
      200 کیلومتر (RCS=5m²)
      150 کیلومتر (RCS=3m²)

      حداکثر برد برد این رادار 240 کیلومتر بوده و نکته جالب درباره آن توانایی رهگیری تمامی 10 هدف از فاصله 185 کیلومتری است! به عبارت دیگر برد رهگیری این رادار 77% برد شناسایی آن میباشد که نسبت فوق العاده ای است.

      [align=center][/align]


      رادار Zhuk-M
      مدل پیشرفته رادار ژوک با کد N010M میباشد که به آن امکان نقشه برداری و تعقیب عوارض زمین اضافه شده است. این رادار یکی از بخشهای ارتقا یافته جنگنده MiG-29SMT میباشد و تضمینی است برای صادرات میگ29 به کشورهای مختلف مانند هند.
      کیفیت این رادار با بهبود پردازش سیگنالهای دریافتی افزایش یافته است و برد آن با وجود کوچک و سبکتر بودن از رادار ژوک بیشتر است! Zhuk-M از سیستم پردازشی الکترونیکی استفاده میکند.
      نکته توجه درباره این رادار دقت بسیار زیاد و برد رهگیری 83 الی 85 درصدی برد شناسایی است!

      مشخصات:
      وزن: 180 کیلوگرم
      قطر آنتن: 624 میلیمتر
      توان خروجی: ؟
      زاویه جستجو: 85± افقی و 56+/40- عمودی
      قدرت درگیری:
      شناسایی همزمان 10 هدف هوایی و حمله به 4 تای آنها
      شناسایی چندین هدف زمینی و حمله به 2 تای آنها
      برد هوا به هوا (RCS=5m²):
      در مدل پایه: 120 الی 150 کیلومتر به جلو و 45 الی 50 کیلومتر به عقب
      در مدل نهایی: تا 200 کیلومتر به جلو و بیش از 50 کیلومتر به عقب
      برد هوا به زمین:
      گروه تانک: 25 کیلومتر
      پل ریلی: 120 کیلومتر
      قایق موتوری: 150 کیلومتر
      ناوشکن: 300 کیلومتر

      [align=center][/align]


      رادار Zhuk-MS
      این رادار پیشرفته برای استفاده در جنگنده سوخو27 و مدلهای مشتق شده از آن طراحی شده و نوع صادراتی آن به نیروی هوایی چین برای نصب در جنگنده های Su-30MKK پیشنهاد شده است.
      آنتن این رادار اسکن الکترونیکی آرایه ای شیاردار برنامه ریزی شده است.
      توان شناسایی این رادار نسبت به مدل M افزایش یافته و در برابر هدفهای زمینی کارایی بهتری دارد.
      (برد آن در برابر تانک 5 کیلومتر بیشتر شده است.)

      مشخصات:
      وزن: 255 کیلوگرم
      قطر آنتن: 960 میلیمتر
      توان خروجی: 6 کیلووات
      زاویه جستجو: 85± افقی و 56+/40- عمودی
      قدرت درگیری:
      شناسایی همزمان 10 هدف هوایی و حمله به 4 تای آنها
      شناسایی چندین هدف زمینی و حمله به 2 تای آنها
      برد هوا به هوا:
      190 کیلومتر (RCS=5m²)
      150~ کیلومتر (RCS=3m²)
      برد در حالت نگاه و شلیک به پائین:
      تا 250 کیلومتر (RCS=5m²)

      [align=center][/align]


      رادار Zhuk-F
      بر پایه رادار اصلی ژوک و بصورت آرایه اسکن الکترونیکی غیرفعال (PESA) ساخته شده است.
      برای جنگنده سوخو27 طراحی شده و توان فوق العاده ای در نبردهایی هوایی دارد.
      این رادار به علت غیرفعال بودن توانایی شناسایی اهداف پنهانکار را داشته و فاصله شناسایی سوخو27 توسط رادارهای دشمن را بیشتر کرده است.

      مشخصات:
      وزن: 300 کیلوگرم
      قطر آنتن: ؟
      توان خروجی: ؟
      زاویه جستجو: 70± افقی و 70+/40- عمودی
      قدرت درگیری: شناسایی همزمان 24 هدف و حمله به 8 تای آنها
      برد هوا به هوا (RCS=5m²):
      130 الی 200 کیلومتر

      برد نهایی این رادار اعلام نشده است ولی با توجه به برد آن در برابر هدف مذکور احتمالا برد نهایی این رادار 300 کیلومتر برسد.

      رادار Zhuk-MF
      نسخه ارتقا یافته مدل M با آنتن بزرگتر و غیرفعال PESA است.
      در حالت هوا به زمین کارایی مشابهی با رادار قبلی دارد.

      مشخصات:
      وزن: 285 کیلوگرم
      قطر آنتن: 700 میلیمتر
      توان خروجی: ؟
      زاویه جستجو: 70± افقی و 70± عمودی
      قدرت درگیری:
      شناسایی همزمان 20 هدف هوایی و حمله به 4 تای آنها
      شناسایی چندین هدف زمینی و حمله به 2 تای آنها
      برد هوا به هوا (RCS=5m²):
      110 کیلومتر به جلو و 50 کیلومتر به عقب
      برد هوا به زمین:
      گروه تانک: 25 کیلومتر
      پل ریلی: 120 کیلومتر
      قایق موتوری: 150 کیلومتر
      ناوشکن: 300 کیلومتر


      [align=center][/align]


      رادار Zhuk-MSF
      جدیدترین نسخه ارتقا یافته مدل M بوده و برد شناسایی آن تقریبا 50% بیشتر از مدل پایه است.
      توانائیهای هوا به زمین آن مشابه مدل MS بوده و برد شناسایی تانکها 5 کیلومتر افزایش و به 30 رسیده است.
      از یک آتن غیرفعال PESA با قطر و توان خروجی بیشتر و 16 فرکانس مختلف استفاده میکند.
      این رادار قابلیت نصب و استفاده در رهگیر میگ31 را دارد و از این بابت رقیبی است برای رادار مشهور زاسلون.

      مشخصات:
      وزن: 305 کیلوگرم
      قطر آنتن: 980 میلیمتر
      توان خروجی: 8 کیلووات
      زاویه جستجو: 70± افقی و 70± عمودی
      قدرت درگیری:
      شناسایی همزمان 30 هدف هوایی و حمله به 6 تای آنها
      شناسایی چندین هدف زمینی و حمله به 4 تای آنها
      برد هوا به هوا (RCS=5m²):
      180 کیلومتر به جلو و 60 کیلومتر به عقب
      برد هوا به زمین:
      گروه تانک: 30 کیلومتر
      پل ریلی: 130 کیلومتر
      قایق موتوری: 150 کیلومتر
      ناوشکن: 300 کیلومتر

      توان درگیری این رادار با هدفهای زمینی تا 2 برابر سایر مدلها میباشد.

      [align=center][/align]


      در قسمت بعدی مقاله به بررسی کارایی رادارهای فوق در جنگهای قرن 21 و معرفی چند مدل دیگر از رادارهای ژوک خواهیم پرداخت.

      ادامه دارد ...



      نویسنده: سعید ، سایت میلیتاری
      هرگونه استفاده بدون ذکر نام سایت میلیتاری مجاز نیست.
    • توسط saiedtomcat
      ناگفته‌هایی از سایت سوباشی
      یک سرهنگ بازنشسته پدافند هوایی با بیان اینکه اولین هواپیمای میگ 25 که توسط پدافند هوایی سپاه سرنگون شد در اصفهان و با هدایت سایت سوباشی بود، گفت: نقش رادار و اقدام تاکتیکی بر علیه هواپیماهای دشمن پدافند را سرافرازانه از جنگ خارج کرد.

      به گزارش گروه دفاع و امنیت مشرق، هادی فرخی سرهنگ بازنشسته پدافند هوایی در گفتگو با خبرنگار مهر، در خصوص چگونگی نقش آفرینی مرکز پدافند هوایی در کشوراظهار داشت: مرکز عملیات پدافند هوایی در تهران و مراکز پدافند منطقه ای یا S.D.C ها که در نقاط مختلف کشور از جمله سوباشی همدان مستقر هستند و مراکز کنترل گزارش که تابع آنها هستند شبکه ای را تشکیل می دهند که از 50 سال پیش On Line بودند. یعنی اگر به فرض در گوشه شمال غرب کشور تحرکی دیده می شد، در لحظه به تهران گزارش می شد. یعنی کار در مراکز عملیات منطقه ای مثل همدان یعنی کار 24 ساعته و هفت روز در هفته، چه در جنگ و چه در صلح.

      وی در خصوص عملکرد مرکز پدافند هوایی همدان موسوم به سایت سوباشی عنوان کرد: سایت سوباشی در هشت سال دفاع مقدس وظایف سنگینی داشت که یکی از آنها کنترل عملیاتی و کنترل آتش پدافند هوایی بیش از 37 شهر بود. این رادار وضعیت های مختلف آمادگی را به پدافند این شهرها و مناطق اعلام می کرد. پدافند را هدایت می کرد، اعلام می کرد که چه زمانی مجازند شلیک کنند. هم چنین پروازهای گشت زنی جنگنده های خودی برای دفاع از این شهرها به عهده سایت سوباشی بود.

      فرخی اضافه کرد: در جنگ شهرها نیروی هوایی عراق با هواپیماهای میگ-25 که در ارتفاع بالا پرواز می کردند روی شهرهای ما چند بمب بی هدف پرتاب می کرد و فرار می کرد تا با کشتن شهروندان بی دفاع روحیه مردم ما را خراب کند. ارتفاع پروازی میگ های 25 به قدری بالا بود که ما نمی توانستیم با آنها درگیر شویم. اولین هواپیمای میگ 25 که توسط پدافند هوایی سپاه سرنگون شد در اصفهان و با هدایت سایت سوباشی بود.

      وی با اشاره به اینکه از کارهای مهم سوباشی هدایت جنگنده هایمان بود، گفت: یعنی هواپیماهای فانتوم اف-4 یا اف-14 را در بعضی جاها و به خصوص شیارهای کوهها نگه می داشتیم به هواپیماهای مهاجم عراقی حمله می کردیم و گریز می کردیم. خلبانان ما با سوخت گیری از هواپیماهای تانکر در هوا بعضی وقت ها تا هفت ساعت برای پوشش هوایی منطقه در آسمان بودند.

      این سرهنگ بازنشسته پدافند هوایی ادامه داد: همچنین بحث آلرت را داشتیم که خلبان داخل هواپیما بر روی باند آماده پرواز بود و به محض اینکه رادار هواپیمای دشمن را کشف می کرد بعد از پنج دقیقه بلند می شد و ما آن را به سمت هواپیمای دشمن هدایت می کردیم.

      وی تصریح کرد: جنگ و گریز در هوا و هدایت هواپیمای خودی با توجه به سرعت بالای دو هواپیما که روی هم بیش از دو برابر سرعت صوت است زیرکی و سریع الانتقالی خاصی را می طلبد. یک لحظه اشتباه یعنی انهدام هواپیمای خودی یا حمله موفق هواپیمای دشمن به شهرها.

      فرخی با بیان اینکه در مورد بمباران مناطق نظامی و حیاتی دشمن هم ما اکیپی بودیم که قبل از حمله خلبانان عمل کننده را توجیه می کردیم، گفت: اگر حمله مثلاً سپیده دم بود ساعت دو یا سه نیمه شب به سایت سوباشی می رفتیم و پشت دستگاه می نشستیم چون اطلاعات حمله را نباید پخش می کردیم و هواپیماهای خودی را هدایت می کردیم بدون اینکه با آنها صحبت کنیم. مثلاً به وسیله شماره هایی که رادیو بیان می کرد و زمانی که بمباران انجام می شد تازه خلبان ما اجازه داشت با ما صحبت کند.

      وی خاطرنشان کرد: در کنار رادار سوباشی ما شبکه دیده بانی مردمی را هم فعال کرده بودیم. چون رادارهای زمینی هر چه قدر هم کامل باشند باز نقاط کور دارند. ما به ادارات مختلف در غرب کشور مراجعه می کردیم، به ایستگاههای آتش نشانی مراجعه می کردیم، مساله را برای اینها توجیه می کردیم و از آنها می خواستیم که اگر هواپیمای مشکوکی دیدند از طریق تلفن به سایت اطلاع دهند. اگر اطلاعات آنها موثق بود از آنها تقدیر می شد. این شبکه خیلی به ما کمک کرد و ما بارها از این اطلاعات جهت سرنگونی هواپیماهای عراقی استفاده کردیم و این هم میهنان را هم با ساعت و سکه طلا مورد تشویق قرار دادیم.

      این سرهنگ بازنشسته پدافند هوایی نقش رادار سوباشی در جنگ را همانند خاری در چشم دشمن دانست و افزود: این رادار در ارتفاع نصب شده بود و احاطه کامل به شیارهای داخل خاک خودمان و عراق داشت. من در چهار سال آخر جنگ تحمیلی به عنوان معاون عملیات در آنجا مشغول به خدمت بودم. بارها هواپیماهای عراقی که از کمک مستشاران روسی و فرانسوی بهره می بردند سعی کردند تا این رادار را مورد هدف قرار دهند که موفق نشدند.

      وی با تاکید براینکه قطع نامه 598 توسط ایران و عراق پذیرفته شده بود و حالت نه جنگ و نه صلح بود، گفت: ما تصورمان این بود که دیگر عراق از مرزهای بین المللی رد نمی شود. منتها نه تنها عراق در زمین و هوا به قطع نامه اعتنا نکرد بلکه منافقین را هم روانه خاک ما کرد.

      فرجی اضافه کرد: پنجم مرداد ماه سال 1367 بود. هواپیماهای عراقی از صبح چندین نوبت سایت سوباشی را بمباران کرده بودند که ناموفق بود چون پدافند کنار سایت امکان بمباران دقیق را به آنها نداده بود. بعد از ظهر یک هواپیمای عراقی از فاصله دور با بمب لیزری دقیقاً اتاق عملیات رادار را هدف قرار داده بودند.

      وی ادامه داد: در آن زمان من در پایگاه همدان بودم. تا آنجا که یادم می آید در ستاد پایگاه بودم و مشغول بررسی نامه ها بودم که به من تلفن زدند گفتند مثل اینکه سوباشی مورد حمله قرار گرفته است. دیده بان ها گزارش داده بودند و تماس تلفنی هم با سوباشی قطع شده است. سه تا ماشین آماده شدیم و سریع حرکت کردیم . فاصله پایگاه همدان تا سایت سوباشی تقریباً 36 کیلومتر است. ما طی 50 دقیقه به سایت رسیدیم.

      این سرهنگ بازنشسته پدافند هوایی با بیان اینکه حقیقتاً آنجا عاشورایی بود و طوری این عزیزان شهید شده بودند که انسان فراموش می کرد زندگی جریان دارد، گفت: چون دورتادور اتاق عملیات دیواره های قطور بتنی بود و بمب از بالا وارد اتاق شده بود موج انفجار از داخل اتاق خارج نشده بود و همه چیز را منهدم کرده بود. تیرآهن های قطور مثل یک کلاف خم شده بود. چون بمب دقیقاً به اتاق عملیات اصابت کرده بود نفراتی که در قسمت های دیگر و پناهگاه بودند هیچ صدمه ای ندیده بودند.

      وی اضافه کرد: آمبولانس و بالگرد به محل آمد. هر کس کاری می کرد. آن قدر آوار زیاد بود که رسیدن به جنازه ها هم سخت بود. همه در حال گریه جنازه ها را در می آوردند و بسته بندی می کردند. بعضی ها بدحال شدند. جنازه هیچ کدام از این عزیزان کامل نبود. جنازه ها را که به موطن اصلیشان فرستادیم روز بعد دو تا دست پیدا شد. دوستان گفتند می توانیم با آزمایشات پزشکی بفهمیم این دست ها مال کدام شهید است اما بنا به فتوای امام که شهید نبش قبر ندارد، این دو دست را به عنوان یادبود شهدای سوباشی در ورودی سایت سوباشی دفن کردیم.

      فرخی با اشاره به اینکه تمام این عزیزان که در اتاق عملیات بودند شهید شدند، گفت: 19 نفر که 18 نفرشان از پدافند هوایی بودند و یک نفرشان رابط نیروی زمینی بود. اینها بهترین های پدافند بودند. در اتاق عملیات باید هشت نفر حضور داشتند اما بقیه از استراحت شیفتشان زده بودند و داخل اتاق عملیات بودند تا اگر از دستشان بر می آید کمکی کنند چون جنگ شهرها از طرف هواپیماهای عراقی فکر همه ما را ناراحت کرده بود و می خواستیم هر کاری از دست ما برمی اید انجام دهیم.

      وی افزود: این بچه هایی که آنجا بودند کسانی بودند که برای ماموریت های خاص آموزش دیده بودند. برای هدایت هواپیماهای اکتشافی. اینها را با هواپیماهای کوچک به سایت های رادار می بردند برای اینکه هواپیماهای اکتشافی را هدایت کنند تا عکس های لازم را بگیرند و مسیرهای حمله جدید را انتخاب کنند و برگردند. این شهدا جوانترینشان 23 سال داشت و صاحب یک بچه 2 ساله بود و مسن ترین آنها شهید عسگری هم دوره من افسر عملیات سایت سوباشی بود.

      این سرهنگ بازنشسته پدافند هوایی با ذکر این نکته که من تقریباً همه آنها را می شناختم، گفت: شهید زمانی، شهید جودکی، شهید جامعه شورانی که از نیروی زمینی بود یا شهید دستنبو که اصلاً از همدان منتقل شده بود. ایشان در معاونت عملیات نیرو با امیر غلامی همکاری می کردند. امیر غلامی ایشان را که افسر راداری خبره ای بودند به تهران آورده بود تا برای بعضی ماموریت ها یا بعضی مشاوره ها پیش ایشان باشد.ایشان افسر شجاع و سریع الانتقالی بود و لحظه ای که رادار مورد هدف قرار گرفت ایشان پشت اسکوپ بود و برای ما نقل شده که در حال هدایت یکی از شکاری های خودی بوده است.

      وی افزود: سالها از آن اتفاق گذشته است، منتها من ندیدم که جایی از این شهدا صحبتی شده باشد. چون هر وقت که صحبت اتاق عملیات رادار بوده عنوان می شده که سری است و نباید مطرح شود.

      فرخی با اشاره به اینکه حمله به سایت سوباشی ضربه بزرگی به ما بود هم از نظر نفرات و هم اینکه ما یکی از مهم ترین رادارهایمان را از دست دادیم، گفت: البته کمتر از بیست و چهار ساعت از این حادثه نگذشته بود که پرسنل پدافند یکی از رادارهای تاکتیکی را از مکان دیگری به سوباشی منتقل کردند تا شبکه راداری ما دچار اختلال نشود.

      وی افزود: الان وقت استفاده از این تجارب و عنوان این رشادت هاست و من عرض می کنم که در آخر جنگ شاید نسبت هواپیماهای عراق به ما ده به یک بود. اما پیروزی ما و نقش رادار و اقدام تاکتیکی بر علیه هواپیماهای دشمن پدافند را سرافرازانه از جنگ خارج کرد.

      متاسفانه هرچی گشتم عکسی پیدا نکردم که مستقیما به سوباشی مربوط باشه
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.