Aspahbod

سامانه فالانکس بومی (کمند) ، ایده پردازی ، طراحی و تولید (گذشته ، حال و آینده )

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

[quote]به نظر بنده استفاده از دو کالیبر متفاوت یعنی 30 میلیمتر و 20 میلیمتر هردو درناو لازم است
توپ 20 میلیمتری رو با توضیح جناب ALI فکر کنم روشنه
اما توپ 30 میلیمتری بخاطر مقابله با موشکهائییه که دارای بدنه مقاومتر به گلوله باشند باید درنظر گرفت
الان تو جنگنده ها تقویت بدنه درمقابل گلوله داره روال عادی میشه- مثلا سوخو 34 با یک لایه تنگستن برای مقاومت دربرابر گلوله تا 30 میلیمتر نشان از برنامه ریزی برای بقاپذیری بیشتر درمقابل توپهای 23 میلیمتری داره
درباره موشکهای ضد کشتی هم علاوه بر سرعت بیشتر - بدنه تقویت شده با الیاف کربن و .کامپوزیتی مقاوم به گلوله - میتونه کالیبرهای پائین رو به چالش بکشه
یک نکته هم مدنظر باشه- تو بررسی این توپها نیم نگاهی هم به سبکترین توپ 30 میلیمتری دنیا در میگ 29 بیندازید - میشه با استفاده چهارلول از این توپ به نواخت بالائی رسید - البته توپهای گاتلینگ بسیار بهترند اما درنوع جدید توپهای میگ - ادعا شده بعلت کارائی فوق العاده حتی از نواخت تیرش (بدلیل اطمینان از اثابت گلوله) کم شده است[/quote]

این یعنی در مقابل تهدید به صورت همزمان شلیک کنن؟ یا اینکه یه جوری مثلا بتونه خود سیستم تشخیص بده از کدوم اسلحه استفاده کنه؟

ضمنا سوال من در مورد انهدام بوسیله سیستمها انرژی هدایت شده هم بی جواب موند ها!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote] در اون تاپیک هم هیچ سندی دال بر تولید گلوله AHEAD در ایران ارائه نشد و صرفا برخی دوستان گفتند که این گلوله در ایران تولید می شود (بدون سند) و همچنین جناب کیانی هم با استناد به ویکی پدیا گفتند که این گلوله در ایران تولید می شود که چندان معتبر نیست. پس بنابراین باید فرض رو بگیریم بر اینکه این گلوله در ایران تولید نمی شود[/quote]
اصلا نداريم بهتر نيست از همين حالا شروع به ساختش كنيم.در هزينه هم صرفه جويي ميشه نيازي به توپ جديدي هم نيست. به نظرم بايد براي هر نوع تهديدي بايد آماده بود موشك مافوق صوت هم يكيش هست حتي اگه شده بايد يه راه مقابله با موشك خليج فارس داشته باشيم يعني هم زهر هم پادزهر...برد گاتلينگ 20 و 23 كم هست شايد اگه بشه يه كاليبر بزرگتر مخصوص توليد بشه عاليه هم گاتلينگ شما هم گلوله هوشمند هم نواخت نسبتا بالا...
بالا هم گفتم شكر خدا چند نوع گاتلينگ (غربي و شرقي) و انواع توپ ها رو داريم بايد عملي آزمايشاتشون رو پس بدن

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
نمیشه با افزایش طول لوله ی گاتلینگ بردشو زیاد کرد؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]نمیشه با افزایش طول لوله ی گاتلینگ بردشو زیاد کرد؟[/quote]
فكر نكنم تاثير چشمگيري داشته باشه...افزايش تايه حدي؛ اگه بيشتر بشه مشكل فرود بالگرد تو جماران پيدا ميشه :evil:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote][quote][quote]
[color=blue]
اما علیرغم مزایای توپ روسی شیپونوف Gsh-6-23 ، بزرگترین ضعف آن در برابر ولکان ، سرعت دهانه پایین و همچنین پایستگی انرژی پایین تر آن است. سرعت دهانه گلوله 23x115 میلیمتر توپ روسی معادل 715 متر بر ثانیه است در حالیکه سرعت دهانه گلوله های 20x102 میلیمتری پی جی یو 51 در توپ ام 61 ولکان معادل 1050 متر بر ثانیه است. ضمن اینکه افت انرژی گلوله 20 میلیمتری کمتر از گلوله 23 میلیمتری است و به همین خاطر گلوله 20 میلیمتری دارای پایداری بیشتر نسبت به گلوله 23 میلیمتری است. انرژی اولیه این دو گلوله هم تقریبا یکسان است. ( هر دو حدود 86000 الی 88000 ژول در دهانه ) به نظر من به این دلیل توپ شیپونوف Gsh-6-23 به هیچ وجه مناسب استفاده بر روی سامانه های CIWS نیست. بخصوص برای مقابله با موشک های سوپر سونیک.
[/color]

[/quote]
[size=18]
با عرض معذرت از رابطه نیروی مقاوم هوا متناسب با v^2 است بنابر این با اعماض از تفاوت کالیبر
برای توپ شیپونوف Gsh-6-23 با سرعت دهانه ۷۱۵ متر بر ثانیه!!!(این سرعت بیش از ۲۰۰۰
کیلومتر بر ساعت است و مسلما غلط می باشد) نیروی مقاوم هوا بسیار کمتر از توپ ولکان با
سرعت دهانه ۱۰۵۰ متر بر ثانیه !!!! است
کم شدن نیروی هوا به کاهش افت سرعت و انرژی دهانه و افزایش برد منجر میشود البته برای
محاسبه دقیق باید سطح مقطع ایرودینامیکی گلوله لحاظ شود[/size][/quote]

البته من شنیدم رابطه ی مقاوت هوا با سرعت واقعا به اون شکل نیست. یه رابطه ی نماییه. یعنی هر چی سرعت زیاد بشه اون توان هم زیاد میشه. مثلا توی سرعت های نزدیک صوت مقومت هوا با V^3 رابطه داره و اگه سرعت بازم بیشتر بشه به V^4 هم میرسه.[/quote]


رابطه مقاومت سیال برای سیالات ویسکوز مانند آب با v متناسب است گرچه جملات دیگر مانند v^2
هم وجود دارند اما اثر آنها در مقابل جمله اول قابل صرف نظر است ولی چون هوا گرانروی کمتری دارد
جمله اول حذف می شود و جمله v^2 مهمترین جمله می شود سایر جملات هم وجود دارند ولی اهمیت
کمتری دارند
در مورد سرعت های فراصوت هم حدث من این است که هوا مانند آب رفتار می کند و احتمالا جمله Vدوباره ظاهر میشود

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

قضيه ى ارتباط مقاومت هوا در سرعت بالا ٬ به طور قطع و يقين با توان هاى سه و چهار سرعت تناسب داره. اين رو از روى منبعى كه دوسال پيش خوندم عرض مى كنم خدمتتون.

استفاده از مهمات هوشمند در گاتلينگ به نظرتون بسيار بسيار سخت نيست؟! حسابش رو بكنيد: سرعت چرخش گاتلينگ و تغذيه ى فشنگ ها بسيار زياده ٬ از طرفى موشك مورد نظر(مهاجم ٬
هدف سامانه ى CIWS) هم داره با سرعت به ناو نزديك مى شه. بايد در كسر بسيار بسيار كوچكى از ثانيه ٬ احتساب زمان آماده ى شليك شدن فشنگ و رسيدن گلوله رو به موشك
بكنيم و بهش زمان مورد محاسبه براى انفجارش رو منتقل كنيم! حالا نياز به تعدادى ماشين بارى براى بارگيرى باقالى داريم!! broken_heart خداييش با پيشرفت فعلى ما در زمينه هاى مرتبط با
اين قضيه ٬ به شدّت نامحتمل هست كه بتوان اين رو اجرا و پياده كرد!

امّا خب طرح تلفيقى(مهمات انفجارى و اصابتى) رو به نظرم اينجورى مى شه پياده كرد: در لحظات اول درگيرى سامانه CIWS (بر مبناى گاتلينگ)با موشك مهاجم ٬ به ازاى هر [مثلاً] 3فشنگ مرمى دار
يك فشنگ ساچمه اى تغذيه بشه. با نزديك شدن هرچه بيشتر موشك و گذشتن از زمان شروع درگيرى ٬ تعداد فشنگ هاى ساچمه اى رو افزايش بديم. ديگه در نزديكى ناو و لحظات پيش از
برخورد موشك به ناو(اگر هنوز موشك منهدم نشده بود) تماماً بايد از فشنگ هاى ساچمه اى استفاده بشه!
يا آن كه اگر به استفاده از مهمات هوشمند خيلى مطمئن بوديم ٬ گاتلينگ به صورت عادى با موشك درگير بشه و از يه توپ ديگر ناو(مثلاً همين فجر 76 ميلى مترى) مهمات هوشمند رو
با بيشينه آهنگ آتش ممكن شليك كنيم!

راستى براى CIWS زمين پايه به نظرم مى تونيم به خوبى به توپ هشت لول ZU-23 تكيه كنيم! فقط سامانه تغذيه فشنگ و در صورت نياز خنك كننده بايد براش ساخته بشه ٬ اونجا هم مى شه گلوله هاى ساچمه اى رو تغذيه كرد و
ديگه هيچ پشه اى توان عبور از اون سد وحشتناك رو نخواهد داشت! ديوار آتشى مى سازه استثنايى كه هيچ استثايى نمى‌تونه ازش رد بشه!! :evil: :evil:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

شاید این عکس ها مفید باشه .سیستم هایی ساخت چین از تلفیق گاتلینگ - موشک و 25 میلیمتری -موشک

LD-2000-TY-90-SPAAGM-2S.jpg
PLA-Type-95-SPAAG-1S.jpg
PLA-Type-95-SPAAG-2S.jpg

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
جناب گوبلز اسم این سیستمی که تصویرش رو قرار دادید چیه؟ و موشک مورد استفاده اش چیه؟ QW-1M?

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]جناب گوبلز اسم این سیستمی که تصویرش رو قرار دادید چیه؟ و موشک مورد استفاده اش چیه؟ QW-1M?[/quote]

جناب Armanmodern

عكس اول : سيستم LD-2000 داراي گاتلينگ و موشک TY-90

عکس دوم و سوم : سیستم Type 95 دارای 4 قبضه توپ 25 میلیمتری با نرخ آتش مجموعا1600 تیر بعلاوه 4 موشک QW-2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
یه سوال : مهمات هوشمند در کالیبر بالا موثر تر و راحت تره یا کالیبر پایین؟

یعنی یک گلوله 76 میلیمتری با مهمات هوشمند بهتر عمل میکنه یا 3 تا گلوله 40 میلیمتری یا 10 تا گلوله 23 میلیمتری هوشمند؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اکثر سیستم هایی که شما معرفی میکنید کالیبر بالا و نرخ شلیک پایینی دارند
ما در مورد سیستمی صحبت میکنیم که بتونه موشکی رو که دارای سطح مقطع پایین سرعت بالا و خیلی نزدیک هست رو مورد کشف رهگیری و انهدام قرار بده دقت کنید که موشک در فاز نهایی خودش هست و ممکنه هر لحظه تغییر مسیر بده از سطح جدا بشه و با یه شیرجه رو سر ناو فرود بیاد
همچین سامانه ای باید اینقدر نرخ آتش و عکس العمل سریعی داشته باشه که بتونه به تموم اینها جواب بده در عین حال سایز و حجم کوچکی رو هم اشغال کنه
توپهای کالیبر بالا مثل اورلیکن و یا 23 میلیمتری برای این کار یه خورده تنبل هستند

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با سلام به نظر دوستان آيا ميشه از سيستم تور ام 1 (برجك كامل آن كه الان روي خودرو زره ايي نصب شده)روي ناو هاي جنگي استفاده كنيم؟يعني همون برجك و سيستم هاشو روي كشتي نصب كنيم؟ حالا چه به صورت دايم و چه به صورت موقت تا ساخت سيستمهاي بهتر و مناسبتر.حتي مثلا رادار جستجو گر اون رو بالاي دكل كشتي نصب كرد تا 360درجه كامل را جستجو كند.هرچند مشكلاتي مثل عدم سازگاري با محيط دريا و عدم درگيري با هدف در 360 درجه كامل را دارد ولي به اين نكته توجه كنيد كه تور ام 1 در حال حاضر پيشرفته ترين و كارآمدترين سيستم دفاع كوتاه برد موجود در ايران است و توانايي بالايي در مقابله با انواع موشكها(كروز-ضد رادار و حتي سلاحهاي هدايت دقيق مثل انواع بمب ها) را دارد. رفع مشكلات اين جابجايي هم فكر نكنم ناممكن باشد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]با سلام به نظر دوستان آيا ميشه از سيستم تور ام 1 (برجك كامل آن كه الان روي خودرو زره ايي نصب شده)روي ناو هاي جنگي استفاده كنيم؟يعني همون برجك و سيستم هاشو روي كشتي نصب كنيم؟ حالا چه به صورت دايم و چه به صورت موقت تا ساخت سيستمهاي بهتر و مناسبتر.حتي مثلا رادار جستجو گر اون رو بالاي دكل كشتي نصب كرد تا 360درجه كامل را جستجو كند.هرچند مشكلاتي مثل عدم سازگاري با محيط دريا و عدم درگيري با هدف در 360 درجه كامل را دارد ولي به اين نكته توجه كنيد كه تور ام 1 در حال حاضر پيشرفته ترين و كارآمدترين سيستم دفاع كوتاه برد موجود در ايران است و توانايي بالايي در مقابله با انواع موشكها(كروز-ضد رادار و حتي سلاحهاي هدايت دقيق مثل انواع بمب ها) را دارد. رفع مشكلات اين جابجايي هم فكر نكنم ناممكن باشد.[/quote]

سیستم دفاع نزدیک (CIWS) با سیستم فاع هوایی کوتاه (SRSAM) برد متفاوتن.با این حال تور یه نسخه دریایی هم داره به اسم کینژال که کولد لانچ و VLS هست و دفاع 360 درجه هم هست،اما کمترین زمان درگیریش 8 ثانیه هست و مشکل اینجاست که به تنهایی خیلی سیستم قابل اطمینانی به شمار نمیره و به همراه یه سیستم گاتلینگ روسی (AK-630) توی لایه بعد استفاده میشه یعنی تور یه لایه بالاتر از CIWS قرار میگیره ولی میشه این دو تا رو با هم لینک کرد (کاری که توی ناو کیرف انجام شده).

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با سلام به نظر دوستان آيا ميشه از سيستم تور ام 1 (برجك كامل آن كه الان روي خودرو زره ايي نصب شده)روي ناو هاي جنگي استفاده كنيم؟يعني همون برجك و سيستم هاشو روي كشتي نصب كنيم؟ حالا چه به صورت دايم و چه به صورت موقت تا ساخت سيستمهاي بهتر و مناسبتر.حتي مثلا رادار جستجو گر اون رو بالاي دكل كشتي نصب كرد تا 360درجه كامل را جستجو كند.هرچند مشكلاتي مثل عدم سازگاري با محيط دريا و عدم درگيري با هدف در 360 درجه كامل را دارد ولي به اين نكته توجه كنيد كه تور ام 1 در حال حاضر پيشرفته ترين و كارآمدترين سيستم دفاع كوتاه برد موجود در ايران است و توانايي بالايي در مقابله با انواع موشكها(كروز-ضد رادار و حتي سلاحهاي هدايت دقيق مثل انواع بمب ها) را دارد. رفع مشكلات اين جابجايي هم فكر نكنم ناممكن باشد.



نمونه ی دریایی این سیستم با لانچرهای عمودی (تا حدودی مشابه ، اما متفاوت با لانچرهای نمونه ی زمینی) روی ناوهای سنگینتر از 800 تن قابل نصب هست (نمیدونم چندتا ناو با این تناژ داریم) اما مشکل اصلی همونطور که شمام به درستی متوجه شدید رادارهای کشف و جستجو و کنترل آتش مناسب هست ، در نمونه ی دریایی تور ، موسوم به Kinzhal یا کلینوک ، از مجموعه رادار چند کاناله ی 3R95 برای کنترل آتش استفاده میشه که متشکل از دو رادار باند G برای کشف و باند K برای درگیری هست .

http://en.wikipedia.org/wiki/File:Soviet_Udaloy_class_destroyer_Admiral_Vinogradov_(1990).JPEG

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
همونطور که آقا سعید تامکت هم اشاره کردند مهمترین موضوع اینجا چابکیه

به نظر من هم نرخ آتش شاید اونقدرها مهم نباشه، به شرطی که به 1000 برسه. مهمتر از همه زمان درگیری کم، کشف و رهگیری سریع هدف و قابلیتهای مکانیکی خوب برای چرخشه

اینکه توپ روش چی باشه در درجه دوم اهمیته

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط parsneet
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      تاپیک حاضر با محوریت پوشش خبر ها و اطلاعات مسابقات نظامی برگزار شده در ایران و همچنین شرکت تیم های ایرانی در سایر مسابقات بین المللی نظامی می باشد .
       
      مقدمه :
      مسابقات نظامی هر ساله در سراسر جهان با شرکت پرسنل نظامی ( به صورت داخلی و یا بین المللی ) برگزار می گردد . این گونه مسابقات علی رقم اینکه از قواعد و استاندارد متحدی برخوردار نیستند ( منظور نبودن کمیته جامع و قوانین واحده بین المللی در رشته های تخصصی می باشد ) اما تا حدودی پیرو قواعد و ضوابط برگزاری رزمایش های نظامی هستند . ( البته تیم های ورزشی و مسابقات ارتش های جهان (CISM) تا حدودی متفاوت از سایر مسابقات تخصصی هستند که در ذیل به آن اشاره خواهد گردید )
      اساساً هدف از برگزاری این گونه مسابقات تخصصی بالا بردن آمادگی پرسنل و ایجاد حس رقابت و افزایش انگیزش پرسنل نظامی جهت فراگیری مهارت های تخصصی است . و همچنین سنجش توانمندی پرسنل در مقایسه با واحد های مشابه در ارگان های نظامی داخلی و یا ارتش های خارجی دیگر است . پس تا حدودی می توان بیان کرد که تیم های شرکت کننده ( در مسابقات بین المللی ) عموماً از بین کشور های دوست و یا هم پیمان ( و یا حداقل غیر متخاصم ) انتخاب می شوند و برای سنجش توانایی های تخصصی شان گرد هم می آیند . و همچنین حتی گاهی می تواند بیان گر همسویی کشور های شرکت کنند و حامل پیام های خاص برای ارتش های رقیب شان نیز باشند .
       
       
       
      تاریخچه :
      می توان به نوعی اولین مسابقات نظامی ( با تاکید و اولویت دادن به پرسنل نظامی ) را به یونان باستان نسب داد . در رویدادی جشن گونه که عموما" ( و نه اختصاصاً ) پرسنل نظامی در آن شرکت می کردند تا آمادگی جسمانی و مهارت های کار با سلاح در رقابت با حریفان را بسنجند . در ادامه و ظهور امپراطوری روم باستان این نوع مسابقات چهره خشن تر و جدی تری به خود گرفت به گونه ای که مکان های اختصاصی مانند کلوزیوم (Colosseum) و همچنین شرکت کنندگان مخصوص بنام گلادیاتور (Gladiator) برای شرکت در آن تربیت می گردیدند .
      این مسابقات شرحی مفصل دارد ولی به اختصار : برگزاری آن در قرون مختلف تکامل یافته و عموماً شرکت کنندگان آن از بین سربازان قوای شکست خورده در جنگ با امپراطوری روم انتخاب می شدند و در بین خیل عظیم از این سربازان که در مسابقات محلی و ایالات های مستعمره روم برگذار می شد برگزیدگان ( که یقیناً تعداد کمی از آنان بودند) می توانستند آزادی خود را به دست آورند . ولی جنگجویانی نیز بودند که به خاطر بدست آوردن پول و یا شهرت نسبت به شرکت در این مسابقات خونین اقدام می کردند . این مسابقات که به خشونت بی پروا و ضد انسانی اش معروف گشته بود بدون فایده هم البته نبود . ( البته فواید آن از دید فرماندهان نظامی ) باید اشاره کرد که تمامی این مسابقات به نبرد های خونین تن به تن اختصاص نداشت بلکه اکثر این رویداد ها به باز سازی نبرد های روم در مقابل دشمنانش مختص می شد ( یقیناً آن نبردهای که در آن پیروز گردیده بودند تا خاطرات ، تکنیک های رزم و قهرمانان آن را مرور و زنده نگاه دارند ) عده ای از سربازان لباس های قوای دشمن را بر تن می کردند و سربازانی دیگر که نقش نیروهای رومی را داشتند با بکارگیری ارابه و اسب و سلاح های آن دوران در چندین پرده که گاهی تا چند روز نیز ادامه می یافت آن نبرد خاص را باز سازی می کردند . از نحوه یورش قوای مهاجم گرفته تا نبرد های تن به تن ، عبور از رودخانه ، یورش سواره نظام ، محاصره قلعه ها و یقیناً نمایش پیروز مندانه و دلاورانه ارتش رومی بر حریف خود !
       
      در عصر جدید ایده مسابقات نظامی بعد از پایان جنگ جهانی اول شکل گرفت . در سال 1919 پس از جنگ جهانی اول ، بازی های بین متفقین توسط شورای ورزشی نیروهای متفقین ژنرال جان پرشینگ سازماندهی شد و 1500 ورزشکار از 18 کشور را گرد هم آورد تا در 24 رشته ورزشی به رقابت بپردازند. این رویداد در Joinville-le-Pont فرانسه برگزار شد . و طی سالهای بعد در ماه مه 1946 ، پس از جنگ جهانی دوم ، شورای ورزشی نیروهای متفقین توسط سرهنگ هانری دبروس و پنج‌گانه المپیک توسط سرگرد رائول مولت احیا شد و در  7 تا 8 سپتامبر همان سال دومین بازی‌های بین متفقین در برلین (در المپیاستادیون , محل برگزاری بازی های المپیک 1936) برگزار شد .
       


      چند ماه بعد، با پایان دادن به شورای ورزش نیروهای متفقین ، سرهنگ دبروس و سرگرد مولت مسابقات ارتش های جهان (CISM) را در 18 فوریه 1948 تأسیس کردند . اعضای موسس آن بلژیک ، دانمارک ، فرانسه ، لوکزامبورگ و هلند بودند . در سال 1950، آرژانتین و مصر به عضویت آن درآمدند. در سال 1951 ایالات متحده به آن پیوست . در سال 1952 عراق ، لبنان ، پاکستان و سوریه و دو سال بعد برزیل به عضویت آن درآمدند . و همچنین کانادا در سال 1985 وارد آن شد . سپس در سال 1991 با پایان جنگ سرد سازمان رقیب پیمان ورشو کمیته ورزش ارتش متفقین (SKDA) با CISM ادغام شد و خبر از پیوستن 31 کشور و عضو جدید و سایر کشورهای مرتبط با بلوک شوروی را داد. این پیشرفت سریع منجر به رسمیت شناختن توسط نهادهای بین المللی از جمله IOC شد. قبل از سال 1995 CISM هر سال 15 تا 20 مسابقات جهانی را برگزار می کرد. از سال 1995  CISM هر چهار سال یک بار بازی های جهانی نظامی را که یک رویداد چند ورزشی است با شرکت نمایندگانی از ارتشهای 127 کشور دنیا سازماندهی می کند .
       
       

       
      رویدادها
      برگزاری مسابقات مرتبط با ارتش های جهان طیف متنوعی را در بر می گیرد و بلوک های سیاسی و جغرافیایی متعدد سعی در برگزاری رویدادهای مشابه زیادی جهت بالا بردن مهارت پرسنل خود دارند . اما به نوعی اهداف برگزاری این چنین مسابقاتی تنها به بالا بردن مهارت ها محدود نمی گردد . بلکه برپایی نمایشگاه های تخصصی تجهیزات تیراندازی و حتی ماشین آلات زرهی و تسلیحات انفرادی و البسه نظامی و ... در حاشیه این مسابقات بیان گر این است که این رویدادها مکانی است تا برنامه ریزان و دست اندرکاران نظامی کشور های مختلف به عرضه و کسب اطلاعات و سنجش آمادگی قوای نظامی پیرامونی خود اقدام نمایند .
       
      به برخی از این رویدادها می توان به اختصار اشاره کرد مانند :
      - مسابقات بین المللی پنج گانه ورزشی ( تیراندازی سرعت و دقت ، میدان موانع ، شنا ۵۰ متر با مانع ، دو صحرانوردی ۸ کیلومتر و پرتاب نارنجک )
      - مسابقات بین المللی نظامی پهپادی ارتش های جهان
      - مسابقات بین‌المللی نظامی غواصی در عمق
      - مسابقات بین‌المللی نظامی جهت یابی
      - مسابقات بین‌المللی نظامی بیاتلون زرهی روسیه
      - مسابقات سراسری امنیت سایبری در آمریکا
      و ...
       

      بازتاب و آثار
      برای بیان تاثیر حضور بین المللی تیم های نظامی و ترتیب دادن این چنین مسابقاتی منعکس کردن دیدگاه بعضی از تحلیل گران غربی شاید مفید باشد به عنوان نمونه :
      «واشنگتن فری بیکن» «جوزف هومیر» تحلیلگر امنیت ملی : روسیه و چین در نمایش قدرت به آمریکا قصد شرکت در یک بازی‌های بین‌المللی در آمریکای لاتین ( ونزوئلا ) تحت عنوان « تک تیرانداز مرز » را دارند . این  بازی‌های نظامی یکی از واضح ترین نشانه‌ها  از شکل گیری یک ائتلاف ضد ایالات متحده در آمریکای لاتین است. روسیه و متحدانش ( ایران و چین ) با حضور در این مسابقات نظامی در ونزوئلا در حال نمایش قدرت هستند . با عادی سازی تحرکات نظامی دشمنان ایالات متحده در دریای کارائیب ، ما در معرض خطر در آمریکای لاتین هستیم .
       
       
      در حال حاضر به نظر می رسد که برگزاری این گونه مسابقات در بین نیرو های نظامی منطقه ای و جهانی در حال افزایش هست . مسابقاتی که هم در رشته های عمومی ( آمادگی جسمانی و ورزشی ) و هم رشته های تخصصی ( تیر اندازی ، زرهی و توپخانه ، پهپادی و ... ) با حضور تیم های چندگانه به جدیت پیگیری می شود . قطعا انتخاب تیم های ورزیده در این گونه رقابت ها باعث افزایش اعتماد به نفس پرسنل و همچنین تبلیغات مثبت برای نیرو های نظامی ما نیز خواهد گردید  . همچنین برگزاری مسابقات کشوری و درون مرزی برای ما موجبات حس رقابت و افزایش انگیزش سازمانی را برای نیروهای مسلح ما در پی خواهد داشت . انشالله 
       

       
       
       
      بن پایه :
      https://www.milsport.one/cism/members-nations
      https://www.ilsf.org/about/recognition/cism/
      https://armedforcessports.defense.gov/CISM/Military-World-Games/
      https://en.wikipedia.org/wiki/Colosseum
      https://freebeacon.com/national-security/iran-russia-china-to-run-war-drills-in-latin-america/
       
      گرد آوری جهت انجمن میلیتاری
       
       
    • توسط mehdipersian
      شناور شهید باقری به بالگرد، موشک و پهپاد مجهز خواهد شد 
      فرمانده نیروی دریایی سپاه:

      شناور شهید باقری که در آینده ساخت آن به اتمام می‌رسد، علاوه بر داشتن یک ناوگروه در داخل خود، باند پرواز هم دارد که پهپاد می‌تواند از روی آن حرکت کرده و به پرواز درآید و در بازگشت هم می‌تواند بر روی آن بنشیند.
      شناور شهید باقری با ۲۴۰ متر طول و ۲۱ متر ارتفاع، مجهز به بالگرد، موشک و پهپاد است.
      این شناور به گونه‌ای در حال ساخت است که از روی عرشه آن حدود ۶۰ پهپاد می‌تواند پرواز کند و بنشیند.
      وستانیوز
       
    • توسط seyedmohammad
      بسمه تعالی
       
       
      نیاز به CRAM  در سازمان رزم نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران
       

       
      مفهوم سامانه های پدافندی برد نزدیک یا CIWS ابتدا برای محافظت از ناوهای نظامی در برابر حملات موشک های کروز شکل گرفت. اولین نسل از این سامانه ها که فالانکس آمریکایی را می توان به عنوان یکی از بهترین و معروف ترین آنها معرفی کرد، از نظر عملکردی بر پایه مقابله با تهدیدات ارتفاع پست در محدوده برد کمتر از 2 کیلومتر طراحی شده بودند، و از نظر پیاده سازی عموما بر پایه سامانه های توپخانه ای نیمه رباتیک نواخت بالا – که استفاده از گاتلینگ برای این منظور عمومیت بیشتری دارد – که به سامانه های کشف و کنترل آتش راداری و اپتیکی مجهز بودند استوار بود. از معروف ترین ادوات توپخانه ای به کار رفته در این سامانه ها می توان به گاتلینگ 20 میلیمتری آمریکایی ولکان که به عنوان توپ بسیاری از جنگنده های آمریکایی نیز استفاده شده است، و توپ گاتلینگ 30 میلیمتری روسی AK630 اشاره کرد که سامانه کمند ایرانی نیز از این توپ روسی بهره می برد. البته نمونه های دیگری نیز در دنیا بر اساس توپ های دیگر ساخته شده است که از جمله آنها می توان به نمونه های مبتنی بر توپ 35 میلیمتری اورلیکن و 40 میلیمتری بوفورس[1] اشاره کرد.
      با ادامه توسعه مفاهیم و نیازهای میدان نبرد دو اتفاق عمده در این حوزه رخ داد. نخست آنکه در کنار سامانه های توپخانه ای و یا حتی به جای سامانه های توپخانه ای از سامانه های موشکی برد کوتاه و اخیرا سامانه های انرژی مستقیم لیزری نیز استفاده شد. مساله دوم این بود که حوزه ماموریتی این سامانه ها از دریا به خشکی نیز گسترش یافت و این گسترش در درجه اول در پی نیاز به دفع تهدیدات برد نزدیک در پایگاه های خط مقدم یا در معرض تهدید بود. اما در خشکی تنها موشک های کروز و بمب های هواپرتاب تهدید این پایگاه ها نبودند. این بار مهمات منحنی زن کالیبر کوچک و متوسط شامل انواع خمپاره ها و توپ ها و نیز راکت های توپخانه ای کوتاه برد نیز به طیف تهدیدات اضافه شده بودند. در مورد راکت ها و موشک های بالستیک اگرچه سامانه های ضد موشکی دیگری نیز همچون پاتریوت پک-2 توان مقابله داشتند، اما اولا این سامانه ها برای هدف قرار دادن راکت هایی چون گراد به صرفه نبودند، دوم انهدام تهدیدات دیگری چون راکت های کوچک 107 میلیمتری و یا گلوله های توپ و خمپاره برای آنها کاری نشدنی بود. خصیصه دیگری که این طیف تهدیدات داشتند این بود که به جهت کوچک و نسباتا ارزان بودند عموما در تعداد بالا شلیک می شدند و سامانه پدافندی در درجه اول باید می توانست این حملات انبوه را به شکل موثر (نسبی) دفع کند، دوم این کار را به صورت مقرون به صرفه انجام دهد. در سال های اخیر می توان طیف دیگری از تهدیدات شامل پهپاد های انتحاری، مهمات هواپایه مینیاتوری و حتی خودرو های انتحاری را به لیست تهدیدات اضافه کرد. اینجا بود که سامانه های CRAM پا به میدان گذاشتند. این سامانه های جدید که عمدتا حاصل بهبود قابلیت های کشف و شناسایی و کنترل آتش سامانه های CIWS توپخانه ای بودند در ادامه علاوه بر مجهز شدن به موشک و سامانه های انرژی مستقیم، پس از عملیاتی شدن در خشکی، به جهت تغییر طیف تهدیدات در دریا و روی ناوهای نظامی نیز مستقر شدند.
       تجربه میدانی آمریکا در مستقر کردن این سامانه ها در پایگاه های خود در عراق نشان داد که آنها توان قابل توجهی در دفع تهدیدات و کاهش سطح خسارات و تلفات دارا هستند، اگر چه در مواردی در برابر شلیک پر تعداد Out number شدند، اما این پایان کار نبود. در اینجا اولا تا همان سطح موجود این سامانه ها حملات را برای مهاجمین دشوار و پر هزینه کرده بودند، دوما به نسبت حجم مهمات شلیک شده میزان خسارات و تلفات را به شکل چشم گیری کاهش داده بودند، به نحوی که در صورت عدم وجود چنین سامانه هایی میزان خسارات و تلفات نیرو های آمریکایی سر به فلک می کشید.
      در ادامه اما روند های دیگری جهت بهبود قابلیت سامانه های فعلی و نیز طراحی سامانه های جدید به نحوی که قابلیت بیشتری برای دفع تهدیدات پر شمار و سوارم داشته باشند پیگیری شده است. استفاده از سامانه های کشف و رهگیری پیشرفته تر و نیز بسط و پیاده سازی مفهوم خشاب عمیق (2) مهم ترین و موثر ترین راهکاری بوده است که در پیش گرفته شده است.
       
       
       
       
      خلا های داخلی، بسط و همپوشانش مفاهیم
       
      در این حوزه در همان شکل کلاسیک مساله که سامانه های  CIWS بودند در نیروهای مسلح ما ضعف وجود دارد، به نحوی که باید اذعان داشت در صورتی که عملیات مانتیس دقیقا به همان شکل و کیفیت چند دهه قبل علیه ناوگان نیروی دریایی اجرا شود، حتی در سال 1400 نیز دقیقا همان نتایج قبل به دست می آید و نیروی دریایی حتی توان نیم ساعت پایداری در میدان نبرد را ندارد، ولی با توجه به گسترش مفاهیم نبرد می توان خلا ها و نیازهای دیگری را نیز در حوزه های دیگر مشاهده کرد و از راهکار توسعه یک سامانه پدافندی برد نزدیک به تمامی آن خلا ها - بر خلاف رویه عمومی موجود در تمامی بخش های نیروهای مسلح، که شامل موازی کاری های پر هزینه، و عملیاتی سازی های ناقص و حتی صرفا نمایشی است - یک پاسخ موثر، انطباق پذیر، مقرون به صرفه و کاملا عملیاتی ارائه کرد.
       
      حوزه های نیاز را می توان به طور کلی در دسته بندی های زیر گروه بندی کرد:
       
      ·        حفاظت از ناوهای نظامی در برابر انواع تهدیدات سطحی و هوایی، از سرعت زیر صوت تا مافوق صوت، خصوصا حملات سوارم.
       شایان ذکر است که در حوزه پدافند دریاپایه این یادداشت صرفا در دفاع برد نزدیک یا به طوردقیق تر " تهدید نزدیک شونده" تمرکز دارد در حالی که در بخش پدافند برد کوتاه (که با برد نزدیک متفاوت است)، و برد متوسط نیز ناوگان موجود چیزی در چنته ندارند.
       
       
       
      ·        حفاظت از پایگاه های خط مقدم و در تیرس دشمن.
       در این بین برخی پایگاه هایی که نسبتا در عمق خاک قرار داشته اما پیش بینی می شود هدف حملات پر تعداد و سوارم قرار گیرند، مانند پایگاه های موشکی و هوایی مهم نیز در این دسته قرار می گیرند.
       
      ·        حفاظت از زیرساخت ها و تاسیسات حیاتی و استراتژیک کشور.
       تجربه حملات خمپاره ای سازمان تروریستی منافقین در قلب تهران و همچنین برخی تهدیدات اخیر رژیم صهیونیستی بر علیه مراکز هسته ای ، تهدیداتی را برجسته میکند. تهدیدات بر علیه مراکز سیاسی و کاملا در تیررس بودن تاسیسات و زیر ساخت های اطراف شهرهای بزرگ و نیز رعایت نشدن اصول پدافند غیر عامل در زیرساخت های استراتژیک که در نواحی مرزی قرار دارند مانند پارس جنوبی، در این دسته قرار می گیرند. . به رغم پهنه ی وسیع جغرافیایی برخی از مهم ترین و استراتژیک ترین تاسیسات کشور در نقاط مرزی (جنوب) واقع هستند نه در "عمق استراتژیک" کشور.بایستی توجه داشت در واقع همیشه و در همه موارد داشتن پهنه ی جغرافیایی وسیع فراهم آورنده ی عمق استراتژیک لازم در همه سطوح نیست. حمله به این تاسیسات نه تنها نیاز به عملیات های پر ریسک عمقی ندارد، بلکه در مواردی مانند تاسیسات پارس جنوبی عدم رعایت اصول پدافند غیر عامل این تاسیسات را به شدت آسیب پذیر ساخته است. از جمله دیگر موارد این دست تاسیسات استراتژیک می توان به پایانه ی نفتی خارک اشاره کرد، با وجود توسعه ترمینال های نفتی جایگزین خارک در طی جنگ و بعد از آن، همچنان خارک اصلی ترین پایانه صادرات نفت خام کشور است و آسیب دیدن آن ضربه سنگینی به صادرات نفت و اقتصاد ملی ایران وارد می سازد. همچنین پارس جنوبی گذشته از تولید 70 درصد گاز کشور، طی سالهای اخیر و برنامه تبدیل سوخت نیروگاه های برق سیکل ترکیبی از مایع به گاز و توسعه نیروگاه های گازی، اصلی ترین تامین کننده سوخت نیروگاه های برق کشور محسوب می شود و اخلال در روند تولید آن به معنای خاموشی وسیع در ایران است. بر خلاف پالایشگاه جم که در جانمایی آن اصول پدافند غیر عامل تا حد زیادی رعایت شده است و با قرار گرفتن در میان رشته کوه ها از تیررس مستقیم آتش دشمن در امان مانده است، اما در مورد تاسیسات پارس جنوبی جانمایی آن به جهت سهولت ترابری تجاری به قیمت آن تمام شده تا دهه ها میلیارد دلار تاسیسات گران قیمت در بی دفاع ترین شکل ممکن جلو تر از ارتفاعاتی که می توانست پناه آنها باشد قرار گیرند و در خط آتش مستقیم ساده ترین حملاتی از سوی ساحل قرار بگیرند که به راحتی می توانند فاجعه آفرین باشند.
       

       
      ·        حفاظت از سامانه های پدافندی برد بلند و برد متوسط
      سامانه های پدافندی برد بلند از جمله گران قیمت ترین و استراتژیک ترین دارایی های پدافند هوایی کشور هستند. علاوه بر این این سامانه های ویژه و گران قیمت در تعداد نسباتا کم در کشور عملیاتی هستند و جایگزینی آنها به سادگی میسر نیست، که همین مورد اهمیت حفاظت از آنها را دوچندان می کند. این سامانه ها در موقعیت جنگی هدف حملات پر تعداد قرار خواهند گرفت و ذخیره موشکی، و محدودیت های مربوط به تعداد درگیری هم زمان با چند هدف این سامانه ها آنها را در برابر حملات انبوه و سوارم آسیب پذیر می سازد و در عین حال نابودی هر یک از آنها گستره وسیعی از آسمان کشور را بی پناه می سازد. همچنین در برابر برخی تهدیدات شلیک موشک های دوربرد گران قیمت اساسا راه حل به صرفه و عاقلانه ای نیست، از این روی نیاز است تا سامانه هایی با برد آتش کمتر، ولی با هزینه آتش کمتر و توان درگیری با اهداف پر تعداد به صورت هم زمان در کنار این سامانه ها قرار داشته باشند. این امر وجود هر دو طیف سامانه های کوتاه برد، و برد نزدیک را در کنار سامانه های برد بلند ضروری می سازد.
       
      ·        حفاظت از خطوط لجستیکی و واحد ها و کاروان های متحرک نظامی به ویژه در زمان پیشروی و اجرای مانور.
      مساله رزم متحرک و لزوم فاصله گرفتن از رزم ایستا، اهمیت یافتن چابکی و قدرت مانور سریع در پهنه میدان نبرد نیاز به سامانه های پدافندی را تقویت می کند که بتوانند با سرعت گسترش یافته و عملیاتی شوند و حتی در حین حرکت توان عملیاتی و اجرای آتش خود را حفظ کنند. در این سناریو بر حسب شرایط مختلف استفاده از سامانه های کوتاه برد، برد نزدیک و یا ترکیبی از هر دوی آنها توصیه می شود.
       
      الزامات طراحی :
       
      با توجه به موارد بالا می توان لیست زیر را به عنوان الزامات طراحی لحاظ نمود: 
       
      ·        متحرک بودن
      ·        طراحی ماجولار و پودمان پذیر
      ·        سرعت استقرار و عملیاتی سازی بالا
      ·        سرعت واکنش زیاد، در حد چند ثانیه
      ·        بهره برداری از انواع سامانه های کشف و رهگیری اکتیو و پسیو
      ·        قابلیت درگیری با تعداد اهداف زیاد (دست کم 8 هدف به صورت هم زمان) که وجود سامانه های برد نزدیک موشکی را در کنار سامانه های توپخانه ای ضروری می سازد
      ·        پوشش آتش و کشف و شناسایی 360 درجه به صورت هم زمان (به لحاظ پیکره بندی الزمات خاص خود را دارد)
      ·        ظرفیت آتش بالا (خشاب عمیق) و بارگذاری مجدد بلوکی
      ·        وزن و ابعاد مناسب
      ·        توان رزم شبکه محور
      ·        مقاومت در برابر اخلال و جنگ الکترونیک
      ·        بهره بردن از مهمات دقیق و موثر
       
       
       
       
        [1] نمونه ای از این توپ روی تعداد محدودی از شناورهای نیروی دریایی قرار دارد که البته از نسخه های قدیمی این سامانه توپخانه ای می باشد و نشانه روی آن به صورت چشمی و توسط خدمه انجام می شود و در عمل از اجرای ماموریت یک سامانه CIWS عاجز است.
      [2]A deep magazine refers to the ability of a system to be fired numerous times before being resupplied. The “deepness” of a magazine will be limited by the number of munitions physically carried by a system or, for directed energy or electronic warfare systems, by the amount of stored energy (e.g., battery power
       
    • توسط kingraptor
      زیردریایی های اتمی و حتی دیزلی از توانایی های مرگباری برخوردارند و در صورت میل به قدرت نمایی، مهار آتش آنها بسیار مشکل است. این جنگ افزارها در طول جنگ جهانی دوم، به دلیل پنهان بودن از دید دشمن، نیروی دریایی انگلیس رابه زانو در آورده بودند. در ژاپن و شمال افریقا نیروهای آلمان نازی با در اختیار داشتن این سلاح ها سلطه خویش را بر دریاها اعمال می کردند.


      --------------------------------------------------------------------------------


      هواپیمای ضد زیردریایی P-3 اوریون


      --------------------------------------------------------------------------------

      شوروی با در اختیار داشتن زیر دریایی های اتمی قادر بود در صورت بروز جنگ، ارتباط اروپای غربی را با آمریکا قطع کند. در جنگ فالکلند پس از انهدام رزم ناو بل گرانوی آرژانتين توسط اژدر یک زیر دریایی انگلیسی، کشتی های جنگی آرژانتين دیگر تا پایان جنگ نقش مهمی را ایفا نکردند. به منظور مقابله با این جنگ افزارها در صحنه جنگهای گذشته و آینده تدابیری اندیشده شده است. پی-3 اوریون از جمله سلاحهایی است که می تواند تا حدود زیادی در مقابل زیردریایی ها، هر قدر هم که پیشرفته باشند عرض اندام کند. هواپیما چند منظوره پی-3 بیش از 30 سال است که به طور پیوسته توليد می شود و تا کنون بیش از 700 فروند آن به خدمت ارتشها، آتش نشانی ها، نیروهای حافظ صلح سازمان ملل و هواشناسی های کشورهای مختلف در آمده اند. از این لحاظ اوریون خود را تا مدت زیادی بی رقیب می دانست. طراحی اولیه بدنه و نحوه اتصال موتورها به هواپیما تا امروز تقریباً بدون هیچ تغییر عمده ای حفظ شده است. همین عدم نیاز به تغییرات گواهی بر بی نقص بودن طراحی اوریون است. اما تجهیزات الکترونیکی این هواپیما همواره در حال تغییر و تکامل بوده اند. از این رو سازنده پی-3 در به کار گیری آنها به درخواست و سلیقه مشتری عمل می کند. انواع پیشرفته تجهیزات، این هواپیما را به سلاحی خطرناک در مقابل زیردریایی ها تبدیل می کند. اوریون با چهار موتور توربو پراپ از نوع T56-A-10 کمی شبیه هرکولس محصول دیگر لاکهید است. با توجه به سابقه طولانی لاکهید در به کار گیری این نوع موتورها می توان به این نکته پی برد که این شرکت به خوبی با مشکلات این موتورها که سایرین را متواری کرده، کنار آمده است. پس از روی کار آمدن موتورهای توربوجت شرکهای هوایی سریعا به استفاده گسترده از آنها روی آوردند ولی لاکهید و نیروی دریایی ایالات متحده به علت ويژگيهای منحصر به فرد این موتورها همچنان در طیف گسترده ایی آنها را به کار می برند. خوشبختانه شرکت توربین الکترا بزودی توانست معایب عمده این موتورها را رفع کند و تا به امروز تامین کننده موتورهای پی-3 باقی مانده است. طراحی اوریون به حدود 40 سال پیش و سال 1957 باز می گردد. نخستین پرواز این هواپیما در 19 آگوست سال 1958 انجام شد پس از چند پرواز آزمایشی، تغییراتی صورت گرفت که عمده ترین آنها کوتاه شدن بدنه به میزان 2/13 متر بود. سپس این هواپیما به تجهیزات متداول آن روزها مجهز شد و به عنوان گشت دریایی، خدمت خود را رسما در نیروی دریایی آمریکا آغاز کرد. در آن زمان تغییرات دیگری برای فروندهای بعدی در نظر گرفته شد. در سال 1962 چند تغییر دیگر به منظور کارآمدتر کردن این سلاح اعمال شده و پی-3 اوریون که پس از گذشت سالها هنوز هم در خدمت ناسا است، متولد شد. نخستین سفارش قطعی برای خرید 7 فروند از این هواپیما مربوط به سال 1960 می باشد. نیروی دریایی آمریکا متقاضی خرید 7 فروند وای پی-3وی-1 با موتور آلیسون-توربین الکترا شد که می توانست انواع بمب های عمق روی معمولی و هسته ای، اژدرهای ضد زیر دریایی و مین و راکت را حمل کند.


      --------------------------------------------------------------------------------


      کابین نسبتاً پیچیده هواپیمای P-3 اوریون


      --------------------------------------------------------------------------------

      ظرفیت سوخت این 7 فروند اولیه از 20631 لیتر در اولین سفارش تا 34826 لیتر در آخرین متفاوت بود، اما همگی 4 مخزن در بالها، هر بال 2 مخزن جداگانه، و یک مخزن بزرگ در امتداد بدنه داشتند که این الگو تاکنون حفظ شده است. استفاده همزمان از دو رادار جداگانه در جلو و عقب هواپیما و ترکیب هر دو رادار برای ارایه تصویری 360 درجه ایی، پی-3 را به مجهزترین سلاح ضد زیر دریایی آن روز تبدیل کرد، اگرچه این طرح به زودی لو رفت و شرکتهای دیگر نیز به استفاده از آن روی آوردند. نخستین پرواز این سفارش هفتگانه در 15 آوریل 1961 انجام شد و تا آوریل سال بعد در مجموع 2521 ساعت در 585 سورتی پرواز با این هواپیماها به صورت آزمایشی و آموزشی انجام شد. بلافاصله پس از ورود این هواپیما به خدمت از آنها در جنگ علیه کوبا استفاده شد. در جنگ ویتنام نیز آمریکاییها از این هواپیما به میزان زیادی استفاده کردند. ماموریت اصلی این هواپیما در آن زمان پوشش راداری شبانه بر فراز خلیج تونکین بود گشتهای متداول روزانه و حمایت از کشتیهای لجستیکی در برابر هجوم احتمالی زیردریاییهای شوروی نیز از ماموریتهای بود که این هواپیما بر عهده داشت. نکته جالب توجه این است که این هواپیماها از پایگاهای داخل خاک فیلیپین به پرواز در می آمدند. از آن هنگام پی-3 به طور منظم در عملیات مشابه برون مرزی مورد استفاده نیروی دریایی آمریکا قرار گرفته و می گیرد و همواره به عنوان کشت ضد زیر دریایی، مین گذار دریایی، راهنمای زیر دریایی های خودی و هدف قرار دهنده اهداف دور به کار گرفته شده است.


      --------------------------------------------------------------------------------


      هواپیمای P-3 اوریون در حال پرواز در معیت یک ناوچه آمریکایی

      --------------------------------------------------------------------------------

      این هواپیماها گاهی برای ایجاد تغییرات آب و هوا و باران زا کردن ابرهای منطقه ای به کار گرفته می شوند. برای این کار پودر یدید نقره را در مقیاسهای زیاد توسط تجهیزات خاصی که در این هواپیما تعبیه شده است در میان ابرها می پاشند. قابلیت شرکت در عملیات جستجو و نجات، عکس برداری و نقشه برداری هوایی و حتی توانایی انجام ماموریتهای ترابری، اوریون را به هواپیمایی چند منظوره بدل نموده است. هم اکنون این هواپیماها در بیش از 30 پایگاه برون مرزی و درون مرزی آمریکا نشست و برخاست می کنند و حتی بارها توسط نیروهای چند ملیتی در مانورهای مشترک به کار گرفته شده اند. آمریکا تنها استفاده کننده از این هواپیماها نیست. اکثر کشورهایی که مرزهای آبی دارند از پی-3 به خوبی استقبال کردند و به میزان رفع نیاز دفاعی از این هواپیما خریده اند. نیوزلند اولین مشتری اوریون با سفارش 5 فروند پی-3 بی مجهز به مولد امواج صوتی کوتاه بود. کانادا 18 فروند و ژاپن که سرانجام در سال 1978 تصمیم به جایگزین کردن این هواپیما به جای نپتون گرفت مشتریان بعدی بودند.

      --------------------------------------------------------------------------------

      هواپیمای P-3 اوریون در حال برخاست


      --------------------------------------------------------------------------------

      ژاپن خط تولید این هواپیما را خریداری کرده و تا کنون بیش از 100 فروند از آن را تولید کرده است. پرتقال اسپانیا و تایلند خریداران دست دوم این هواپیما هستند. هلند، نروژ، ایران و پاکستان نیز هر کدام چند فروند پی-3 در اختیار دارند. انواع مختلف پی-3 اگر چه با قرار گرفتن حروف بزرگ و کوچک و شماره های متفاوت دسته بندی می شوند ولی عمدتاً تفاوت چشمگیری میان مدلهای مختلف مجود ندارد و می توان با تغییرات پیش بینی شده از سوی کارخانه سازنده هر نوع تغییر کاربردی را در انواع آن ایجاد کرد. پی-3 با حوصله ای که در خور هواپیمای توربو پراپ است، وجب به وجب منطقه را بازرسی و شناسایی و به محظ اطلاع از موقعیت زیردریایی مهاجم اقدام به شکار آن می کند. در طول عملکرد سی وچند ساله این سلاح موارد منفی از لحاظ فنی در مورد آن به چشم نمی خورد و همواره در انجام ماموریتهای محوله موفق بوده است. همین امر سبب شده است تا پرسنل زیر دریایی ها از هواپیمای پی-3 اوریون به عنوان کابوسی هولناک یاد کنند.

      -----------------------------------------------------------------------------



      ------------------------------------------------------------------------------

      منبع: Air.blogfa.com
    • توسط mm1368
      ایده انجام عملیات نظامی در دریا – پس از عدم موفقیت عملیات والفجر مقدماتی – با سفر دریایی فرماندهان یگان های زمینی سپاه پاسداران و بررسی وضعیت تعرض به منافع عراق در شمال خلیج فارس طرح شد. این امر موجب شد که فرماندهان لشکرها و تیپ ها به آموزش یگان های خود جهت عملیات در آب بپردازند.
      بر همین اساس، به موازات آماده سازی یگان ها برای عملیات در هور، اندیشه عملیات در دریا علیه منافع عراق بارور شد و در نتیجه ماموریت تعرض به اسکله های نفتی العمیه و البکر به نیروی دریایی سپاه پاسداران (قرارگاه نوح) واگذار گردید.
      به منظور انجام عملیات ایذایی و محدود، طراحی جهت حمله به اسکله الامیة عراق در خلیج فارس تصویب و اجرای این ماموریت به نیروی دریایی سپاه واگذار شد و یکی از یگان های با تجربه نیروی زمینی سپاه از لشکر 14 امام حسین (ع)، برای انجام این عملیات، به قرارگاه نوح مامور گردید و در ساعت 30/1 دقیقه بامداد روز سه شنبه 11/6/1365، با رمز مقدس حسبنا الله و نعم الوکیل آغاز شد.
      اهداف عملیات
      انگیزه اصلی عملیات تصرف و انهدام دو اسکله العمیه و البکر بود. در کنار هدف اصلی، اهداف دیگری نیز دنبال می شد که عبارت بودند از:
      - تکمیل عملیات والفجر 8 با ساقط کردن مهم ترین پایگاه دریایی دشمن و کوتاه کردن دست او از شمال خلیج فارس.
      - ایجاد فضا و منطقه سالم دریایی برای کشتیرانی.
      - اجرای یک عملیات دریایی و نشان دادن حضور مقتدرانه نیروی دریایی سپاه در خلیج فارس.
      منطقه عملیات
      دو اسکله نفتی الامیه و البکر در آب های خلیج فارس و در جنوب شرقی راس البیشه با فاصله 12 کیلومتر ازیکدیگر، در یک راستا – نسبت به خط شمال – واقع شده اند. سواحل جمهوری اسلامی، در شمال این اسکله ها و بندر فاو، خورعبدالله و بوبیان نیز درغرب آن قرار دارند. محل تعبیه این سکوها، نقطه تلاقی آب های اروند رود و خورعبدالله با خلیج فارس است . عمق آب در اطراف این اسکله ها در حال مد، 34 متر و در حالت جزر، بین 30 تا 31 متر است.
      فاصله این دو سکو تا مواضع خودی (در نهر قاسمیه)، به ترتیب، 25 و35 کیلومتر است وطی مسافت میان این اسکله ها تا ام القصر، 3 ساعت به طول می انجامد.
      سکوهای البکر و الامیه، قبل از شروع جنگ، از عمده ترین محل های صدور نفت عراق بودند که کشتی های بزرگ با تناژ بیش از 300 هزار تن، با پهلو گرفتن در کنار این سکوها، بارگیری می کردند و به دلیل موقعیت جغرافیایی خاص این دو اسکله(عمیق بودن آب در این منطقه و ...) یک سوم نفت عراق از این منطقه صادر می شد.
      علاوه بر این، با قرار گرفتن این دو اسکله برسر راه ام القصر و بندر بصره، کشتی های بازرگانی عراق، در کنار آن ها لنگر می انداختند و پس از فرا رسیدن موعد تخلیه و یا بارگیری، راهی بنادر مذکورمی شدند.
      با شروع جنگ و تلاش عراق برای افزایش صدور نفت، فعالیت این سکوها زیاد و در نتیجه، به صورت یکی از اهداف مورد حمله ایران درآمد.
      با وجود همه موانع و مشکلات موجود، تصرف سکوها – به دلیل اهمیت این منطقه برای جمهوری اسلامی مزایای زیر را در بر داشت:
      ارزش سیاسی
      تصرف این دو اسکله، تسلط بر شمال خلیج فارس را به دنبال داشت. و لازم به یادآوری است بعد از عملیات والفجر 8 – که جمهوری اسلامی اعلام کرد بر شمال خلیج فارس مسلط شده است – عراق تعدادی خبرنگار و فیلمبردار به روی اسکله ها آورده بود، تا بدین وسیله نشان دهد که هنوز این منطقه، دارای فعالیت است. هم چنین این عملیات مقارن با تشکیل کنفرانس سران غیر متعهدها در حراره بود و لذا قبل از این که آن را عملیات نظامی صرف محسوب کنیم، می بایستی به عنوان یک عملیات سیاسی نظامی قلمداد کرد.
      زمینه سازی برای تصرف و تهدید ام القصر
      با گذشتن امکانات وسیعی روی اسکله ها، رفتن به سوی ام القصر به راحتی انجام می گرفت. از طرف دیگر، نیروهای خودی می توانستند، روزها در این منطقه مستقر و شب ها جهت انجام عملیات، به سوی بوبیان حرکت و مجدداً به این منطقه باز گردند.
      استعداد دشمن
      ترکیب قوای دشمن روی هر یک از سکوها، شامل یک گروهان تقویت شده از تیپ 440 دریایی بود. گردان 4، حفاظت ازسکوی العمیه و گردان 1، حفاظت از سکوی البکر را بر عهده داشت.
      قوای خودی
      هدایت و فرماندهی عملیات بر عهده قرارگاه نوح (ع) بود که جهت اجرای عملیات یگان های زیر را تحت امر داشت:
      - لشکر 14 امام حسین (ع) با 2 گردان احتیاط.
      - دو ناو تیپ 14 کوثر و 13 امیرالمومنین (ع) به عنوان پشتیبان عملیات.
      طرح عملیات
      براساس طرح مانور عملیات، دو ناو تیپ کوثر و امیرالمومنین (ع) باید دهانه خور عبدالله را برای جلوگیری از پشتیبانی نیروهای دشمن مستقر روی اسکله ها مسدود می کردند. نیروهای غواص لشکر امام حسین (ع) نیز توسط قایق به نقطه رهایی انتقال می یافتند و سپس با تاریک شدن آسمان، از سه محور به سوی اسکله العمیه روانه شده و آن را تصرف می کردند. آن گاه، نیروهای سوار بر شناور وارد عملیات شده و روی اسکله مستقر می شدند. در صورت امکان، اسکله البکر نیز باید مورد هجوم قرار می گرفت.
      شرح عملیات
      حدود ساعت 21 مورخ 10/6/1365 نیروهای غواص به سمت هدف حرکت کردند؛ لیکن به دلیل مشکلاتی همچون مغایرت جهت وزش باد با جهت حرکت غواص ها، قطع تماس آنان با فرماندهی و نیروهای پشتیبانی و ... موجب تاخیر در رسیدن به هدف تعیین شده گردید.
      حدود ساعت 4 بامداد نیروهای غواص محور راست موفق شدند به سمت چپ اسکله العمیه رسیده و خود را به بالای اسکله و روی پَد هلی کوپتر برسانند و با محرز شدن درگیری روی اسکله، رمز عملیات (حسبناالله و نعم الوکیل) توسط فرماندهی قرارگاه قرائت شد. نیروها به سرعت عملیات پاکسازی پَد و آماده کردن محل برای ورود دیگر نیروها را انجام دهند.
      در ساعت 05:30 یکی از گروهان های سوار شناور به اسکله رسید و متقابلاً دشمن نیز که سمت راست اسکله را در اختیار داشت، به سوی قایق های این گروهان شلیک کرد و همین امر موجب شد فشار وارد بر غواص های مستقر در اسکله کاهش یابد.
      با روشن شدن آسمان، نیروهای غواص محورهای دیگر موقعیت خود را یافته و به طرف اسکله حرکت کردند. به این ترتیب، حدود ساعت 8 صبح اسکله العمیه به طور کامل به تصرف درآمد. سپس، اسکله البکر مطابق طرح به آتش کشیده شد.
      نخستین فشار دشمن به العمیه در ساعت 10 با پرتاب یک موشک آغاز شد و به دنبال آن نیروی هوایی عراق به بمباران منطقه پرداخت. پرتاب موشک های دوربرد تا به هنگام شب نیز ادامه یافت؛ به گونه ای که تا صبح روز دوم عملیات، چهار فروند دیگر به سوی اسکله شلیک شد. هم چنین، دشمن توانست حوالی نیمه شب 8 فروند شناور خود را به طرف اسکله بیاورد.
      با فرارسیدن روشنایی روز دوم عملیات، هواپیمای دشمن در منطقه حضور یافته و اسکله را بمباران کردند. سپس، ناوچه های عراقی آرایش گرفته وبا حمایت هلی کوپترها به سمت اسکله پیشروی کردند. فشار روی نیروهای خودی هر لحظه بیشتر می شد و بدیهی بود که بدون عملیات پشتیبانی و تکمیلی – که انجام آن به دلایلی صورت نگرفت – عملیات می بایست در همین حد ایذایی خاتمه یافته و نیروها منطقه را ترک کنند. به همین دلیل نیروها عقب نشستند و نزدیک ظهر اسکله العمیه در حالی که تاسیسات و تجهیزات آن کاملا منهدم شده بود، مجددا به تصرف دشمن درآمد.
      نتایج عملیات
      تلفات و ضایعات وارده به دشمن در این عملیات به شرح ذیل می باشد:
      - کشته شدن 63 نفر.
      - به اسارت درآمدن بیش از 100 نفر.
      - ساقط شدن دو هواپیمای جنگنده.
      - انهدام یک ناوچه.
      - انهدام 15 قبضه ضد هوایی و 2 دستگاه رادار.
      - به غنیمت درآمدن 4 دستگاه رادار.
      ساجد -سایت جامع دفاع مقدس
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.