Aspahbod

سامانه فالانکس بومی (کمند) ، ایده پردازی ، طراحی و تولید (گذشته ، حال و آینده )

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

7 hours قبل , Lord-Soldier گفت:

 

ناورد عزیز

مگر راه سی (؟) و سی رم چی بوده؟ منظورت اینه که بکارگیری گسترده بشه؟ یا منظورت اینه که مثل سامانه سی رم توپ نداشته باشه و فقط موشک باشه؟

  سلام. 

اینکه بن مایه این سامانه شباهتی به رم نداره ولی از  نظر تئوری ساخت شباهت منطقی وجود داره. و اونم تک کاربری بودن این سامانه است. مثلا اگر رم فقط موشک استفاده میکرد اینجا کمند فقط از توپ فتح ۶۳۰ استفاده میکنه. ولی بر آیند نتیجه گیری ها در ایران و آمریکا یکی بود. در آمریکا سی رم و در ایران کمند زمین پایه. ترکیب توپ و موشک استینگر که من پیش بینی میکنم بر خلاف نوشته منابع فارسی تا ۹ کیلومتر و حتی بیشتر هم برد داشته باشه. این سامانه توان دفاع در مقابل طیف وسیعی از مهمات رو به ما میده. موشک استینگر در برابر پهپاد و موشک های کروز. و توپ در مقابل هر دوی این ها و مهمات توپخانه ای حتی در ابعاد توپ و خمپاره!  کمند زمین پایه سامانه بسیار ارزشمندی هست. بقول یکی از کاربر ها در تاپیک مربوطه به معنی واقعی کلمه طوفان شکن...

  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
12 hours قبل , Lord-Soldier گفت:

سایدویندر یه موشک 80 کیلویی با برد حداکثر حدود 30 کیلومتر هست ( و احتمالا در حالت هوا به زمین بیشتر میشه) و سر جنگی 20 کیلویی داره. تبدیل چنین چیزی به موشک ضد تانک چرا عجیبه؟ با توجه به اینکه این نسخه چندین ساله که معرفی شده.

آقا رضای گل و عزیز، اگر ازتون بخوام که اسپم نفرستید ناراحت نمیشید؟

اگر تعجب شما وجه علمی و جنبه ای داره که به درد بقیه هم میخوره، توضیحاتش رو هم با ما به اشتراک بگذارید، وگرنه یک ابراز احساسات خالی، اسپم هست و فایده ای نداره.

سلام و شب به خیر... نخیر ناراحت نمیشم ولی اسپم نبود به جان خودم... خوب این خودش یه سواله که یه موشک هوا به هوای مادون قرمز رو که برای شلیک به اگزوز هواپیمای جت طراحی شده چطور تبدیلش کردن به موشک ضد تانک؟ عجیب نیست از نظر شما؟ حتا اگر هم به صورت عملی چند تا شلیک آزمایشی کرده باشند دلیل نمیشه که بشه همچین شترگاو پلنگی رو عملیاتی ش کرد.... موشکهای ضدتانکی که واقعا برای مبارزه با تانک طراحی شده بودند خیلی شون موقع جنگ واقعی زه زدن....این که دیگه اصلا برای نبرد زرهی هم طراحی نشده... آخه هر چیزی رو که پیشرانه جت داشته باشه که نمیشه به جای موشک ضد تانک به کار گرفت...

من فکر کنم این به اصطلاح شما اسپم نه تنها اضافی نبود بلکه خیلی هم به جا بود و بقیه دوستان بد نیست که بیایند و در اینباره نظر بدهند.....فقط اینکه خیر الکلام قل و دل... یعنی به نظر شما هر چیزی رو برایش دو سه تا پاراگراف 10 خطی بنویسم خوبه؟ با استانداردهای میلیتاری جفت و جور میشه؟

  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
13 hours قبل , Lord-Soldier گفت:

 

سلام و احترام

سایدویندر یه موشک 80 کیلویی با برد حداکثر حدود 30 کیلومتر هست ( و احتمالا در حالت هوا به زمین بیشتر میشه) و سر جنگی 20 کیلویی داره. تبدیل چنین چیزی به موشک ضد تانک چرا عجیبه؟ با توجه به اینکه این نسخه چندین ساله که معرفی شده.

آقا رضای گل و عزیز، اگر ازتون بخوام که اسپم نفرستید ناراحت نمیشید؟

اگر تعجب شما وجه علمی و جنبه ای داره که به درد بقیه هم میخوره، توضیحاتش رو هم با ما به اشتراک بگذارید، وگرنه یک ابراز احساسات خالی، اسپم هست و فایده ای نداره.

 

ناورد عزیز

مگر راه سی (؟) و سی رم چی بوده؟ منظورت اینه که بکارگیری گسترده بشه؟ یا منظورت اینه که مثل سامانه سی رم توپ نداشته باشه و فقط موشک باشه؟

سلام و وقت بخیر

جسارتا کدوم مدل از این موشک منظورتون هست وارهد 20 کیلو با رنج 30  کیلومتر

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
36 minutes قبل , RezaKiani گفت:

سلام و شب به خیر... نخیر ناراحت نمیشم ولی اسپم نبود به جان خودم... خوب این خودش یه سواله که یه موشک هوا به هوای مادون قرمز رو که برای شلیک به اگزوز هواپیمای جت طراحی شده چطور تبدیلش کردن به موشک ضد تانک؟ عجیب نیست از نظر شما؟ حتا اگر هم به صورت عملی چند تا شلیک آزمایشی کرده باشند دلیل نمیشه که بشه همچین شترگاو پلنگی رو عملیاتی ش کرد.... موشکهای ضدتانکی که واقعا برای مبارزه با تانک طراحی شده بودند خیلی شون موقع جنگ واقعی زه زدن....این که دیگه اصلا برای نبرد زرهی هم طراحی نشده... آخه هر چیزی رو که پیشرانه جت داشته باشه که نمیشه به جای موشک ضد تانک به کار گرفت...

من فکر کنم این به اصطلاح شما اسپم نه تنها اضافی نبود بلکه خیلی هم به جا بود و بقیه دوستان بد نیست که بیایند و در اینباره نظر بدهند.....فقط اینکه خیر الکلام قل و دل... یعنی به نظر شما هر چیزی رو برایش دو سه تا پاراگراف 10 خطی بنویسم خوبه؟ با استانداردهای میلیتاری جفت و جور میشه؟

سلم و وقت شما بخیر

با عرض پوزش اگر درست به یادم مانده باشد در دوره ای تخصصی به استفاده امریکا از این موشک در جنگ ویتنام بر علیه خودروهای ویتکونگ اشاره شده بود در صورت نصب یک جی اند سی مناسب امکان اینکار هست و کار راحتی هم هست هر چند از نسخه ام سایدوایندر به بعد در اخر دهه هفتاد این موشک توان درگیری از همه جهت با هدف را به دست اورد

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
8 hours قبل , archersarash گفت:

سلم و وقت شما بخیر

با عرض پوزش اگر درست به یادم مانده باشد در دوره ای تخصصی به استفاده امریکا از این موشک در جنگ ویتنام بر علیه خودروهای ویتکونگ اشاره شده بود در صورت نصب یک جی اند سی مناسب امکان اینکار هست و کار راحتی هم هست هر چند از نسخه ام سایدوایندر به بعد در اخر دهه هفتاد این موشک توان درگیری از همه جهت با هدف را به دست اورد

سلام مجدد و وقت شما به خیر

من هم نگفتم که نمیشه...فقط میگم درصد اصابتش چقدره؟ از 100 تا شلیک چند تاش به هدف می خوره؟

بعدش هم باید ببینیم این جور تغییرات اصلا صرف می کنه یا نه؟ جنگ فقط درباره ی توانایی ها نیست که باید بحث اقتصادی قضیه هم مطرح بشه... چه بسا که خیلی سلاح های خوبی طراحی شدند ولی به خاطر مسائل اقتصادی کنار گذاشته شده اند.... وقتی ماوریک هست چرا باید بریم سراغ سایدویندر؟

  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
7 hours قبل , RezaKiani گفت:

سلام مجدد و وقت شما به خیر

من هم نگفتم که نمیشه...فقط میگم درصد اصابتش چقدره؟ از 100 تا شلیک چند تاش به هدف می خوره؟

بعدش هم باید ببینیم این جور تغییرات اصلا صرف می کنه یا نه؟ جنگ فقط درباره ی توانایی ها نیست که باید بحث اقتصادی قضیه هم مطرح بشه... چه بسا که خیلی سلاح های خوبی طراحی شدند ولی به خاطر مسائل اقتصادی کنار گذاشته شده اند.... وقتی ماوریک هست چرا باید بریم سراغ سایدویندر؟

 

خیلی هم عالی

من دنبال همین بودم! این یعنی سوال خوب و مفید و از شما تشکر می کنم.

 

گرچه من اطلاعات زیادی ندارم و از اساتید استفاده می کنم، برای اینکه اسپم نباشه:

 

موشک ماوریک 300 کیلو وزن داره. یعنی 3 الی 4 برابر بیشتر. به همین نسبت تعداد کمتری در هواگرها متیونه حمل بشه. سرجنگی 120 الی 300 پوندی ماوریک برای نابودی یک تانک بیش از حد قوی است. مسئله اقتصاد که فرمودید همینجا وارد می شود.

حالا مسئله اینه که یک موشک جدید طراحی کنیم یا از یک پلتفرم آیرودینامیک که جواب داده استفاده کنیم؟ اگر پلتفرم اثبات شده بتونه نیازهای ما رو برآورده کنه حتما ارزون تر در میاد. توجه دارید که پلتفرم آیرودینامیک غیر از سنسورها و هدفیابی است.

 

اون قضیه ای که می فرمایید هدف رو پیدا می کنه یا نه یا فیل میکنه عموما به الکترونیک قضیه مربوط میشه، که اینجا الکترونیک کلا عوض میشه، یعنی سنسورهای جدید برای پیدا کردن هدف زمینی به جای سنسورهای مادون قرمز هوایی. همچنین مکان سرجنگی هم احتمالا باید با مکان بسته الکترونیک و هدایت عوض بشه. چون معمولا مکان سرجنگی موشکهای هوا به هوا تقریبا در وسط موشک و پشت قسمت هدایت هست.

  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
17 hours قبل , archersarash گفت:

سلام و وقت بخیر

جسارتا کدوم مدل از این موشک منظورتون هست وارهد 20 کیلو با رنج 30  کیلومتر

 

خیلی سر دستی از ویکی پدیا نگاه کردم ولی ظاهرا اشتباه شده، 20 پوند هست نه 20 کیلو :

 

Mass 188 pounds (85.3 kg)[1]
Length 9 feet 11 inches (3.02 m)[1]
Diameter 5 in (127.0 mm)[1]
Warhead WDU-17/B annular blast-frag[1]
Warhead weight 20.8 lb (9.4 kg)[1]
Detonation
mechanism
IR proximity fuze

Engine Hercules/Bermite Mk. 36 Solid-fuel rocket
Wingspan 11 in (279.4 mm)
Operational
range
0.6 to 22 miles (1.0 to 35.4 km)
Maximum speed Mach 2.5+[1]
Guidance
system
Infrared homing (most models)
semi-active radar homing (AIM-9C)
Launch
platform
Aircraft, naval vessels, fixed launchers, and ground vehicles

 

 

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
2 hours قبل , Lord-Soldier گفت:

حالا مسئله اینه که یک موشک جدید طراحی کنیم یا از یک پلتفرم آیرودینامیک که جواب داده استفاده کنیم؟

بازهم سلام مجدد

من خودم به شخصه طراح نیستم و کار طراحی هم نکردم ولی اگر بحث انتخاب باشه حتما چیزی رو انتخاب می کنم که الان در دسترس هست و به قول شما جواب داده.... در تمام زمینه های صنعتی هم توصیه ی من همین هست حالا چه موشکی چه هوافضا چه صنایع خودرو

2 hours قبل , Lord-Soldier گفت:

یعنی سنسورهای جدید برای پیدا کردن هدف زمینی به جای سنسورهای مادون قرمز هوایی. همچنین مکان سرجنگی هم احتمالا باید با مکان بسته الکترونیک و هدایت عوض بشه.

در این صورت مسئله خطارفتن موشک احتمالا حل میشه... چون خودت میدونی که امضا حرارتی یه تانک با امضا حرارتی یه هواپیما خیلی تفاوت داره.... اما بازهم انتخاب سایدویندر برای من مسئله است...ببین اگر بحث مهمات ضد تانک هست خوب ما الان سالها هست که داریم تاو رو میسازیم و ظاهرا هم که تولید بومی ش موفق بوده.... خوب بازم برمیگردیم سر قضیه اقتصادی.....یعنی اگر انتخاب بین سایدویندر و تاو باشه من فکر کنم که تاو بهتر باشه... شاید اگر بحث برد و اینها هم باشه بشه یه بوستر به تاو اضافه کرد و بردش رو اضافه کرد... خلاصه که تصمیم بسیار عجیبی هست.... عموما موشکهای هوا به هوا رو برای اینکه فشار جی زیادی بهشون وارد می شه و مانورهای عجیب غریب می کنند از نظر بدنه پیچیده تر و محکم تر می سازن و خوب همه اینها هزینه رو افزاش میده از طرفی شما میگی که

2 hours قبل , Lord-Soldier گفت:

همچنین مکان سرجنگی هم احتمالا باید با مکان بسته الکترونیک و هدایت عوض بشه

که این هم خودش کلی قضیه طراحی پیش میاره و داستان داره

البته یه مسئله هم هست که ممکن هست چنین پروژه هایی رو تعریف کنند نه برای استفاده عملی بلکه برای اینکه یه تجربه ای کسب بکنند و از موشکهای موجود داشته های علمی اون رو برداشت کنند برای ساخت موشک های آینده که این هدف دیگه اصلا یه قضیه دیگری هست و در بحث ما جایی نداره... در این صورت خوب هر چیزی رو میشه باهاش هر کاری کرد... توی انگلیسی برای کسانی که این کار رو انجام میدن یه اصطلاح وجود داره که معادل فارسی نداره:

tinker

  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

چقدر‌احتمال داره که موشکهای جدید تصویر ساز حرارتی وارد سازمان‌رزم‌نیرو هوایی شده باشه و این نیرو سری ها پایین سایدواندررا به هوانیروز واگذار‌کرده باشه؟

 

 

  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
23 hours قبل , RezaKiani گفت:

بازهم سلام مجدد

من خودم به شخصه طراح نیستم و کار طراحی هم نکردم ولی اگر بحث انتخاب باشه حتما چیزی رو انتخاب می کنم که الان در دسترس هست و به قول شما جواب داده.... در تمام زمینه های صنعتی هم توصیه ی من همین هست حالا چه موشکی چه هوافضا چه صنایع خودرو

در این صورت مسئله خطارفتن موشک احتمالا حل میشه... چون خودت میدونی که امضا حرارتی یه تانک با امضا حرارتی یه هواپیما خیلی تفاوت داره.... اما بازهم انتخاب سایدویندر برای من مسئله است...ببین اگر بحث مهمات ضد تانک هست خوب ما الان سالها هست که داریم تاو رو میسازیم و ظاهرا هم که تولید بومی ش موفق بوده.... خوب بازم برمیگردیم سر قضیه اقتصادی.....یعنی اگر انتخاب بین سایدویندر و تاو باشه من فکر کنم که تاو بهتر باشه... شاید اگر بحث برد و اینها هم باشه بشه یه بوستر به تاو اضافه کرد و بردش رو اضافه کرد... خلاصه که تصمیم بسیار عجیبی هست.... عموما موشکهای هوا به هوا رو برای اینکه فشار جی زیادی بهشون وارد می شه و مانورهای عجیب غریب می کنند از نظر بدنه پیچیده تر و محکم تر می سازن و خوب همه اینها هزینه رو افزاش میده از طرفی شما میگی که

که این هم خودش کلی قضیه طراحی پیش میاره و داستان داره

البته یه مسئله هم هست که ممکن هست چنین پروژه هایی رو تعریف کنند نه برای استفاده عملی بلکه برای اینکه یه تجربه ای کسب بکنند و از موشکهای موجود داشته های علمی اون رو برداشت کنند برای ساخت موشک های آینده که این هدف دیگه اصلا یه قضیه دیگری هست و در بحث ما جایی نداره... در این صورت خوب هر چیزی رو میشه باهاش هر کاری کرد... توی انگلیسی برای کسانی که این کار رو انجام میدن یه اصطلاح وجود داره که معادل فارسی نداره:

tinker

 

برای بررسی این سلاح باید به نیازی که منجر به این کار شده توجه کرد.

امروزه ( یا حتی دیروزه!) یک نیازی در حوزه ضدزره به وجود اومده که در دنیا هم به رسمیت شناخته شده :

برد بالای 20 کیلومتر و کلاهک نسبتا سنگین : طوری که سنگین ترین و حفاظت شده ترین تانکهای آینده رو هم بتونه منهدم کنه.

موشک بریمستون مهمترین نمونه هست و تا حدی هلفایر هم در همین دسته قرار میگیره. خرزنتیمای روسی هم همینطور.

عکسی از فرندلی فایر : موشک هلفایر و تانک آبرامز

https://en.wikipedia.org/wiki/File:Destroyed_M1A1_Abrams.jpg

 

پلتفرم تاو کلا نمیتونه این نیاز رو برطرف کنه، ولو با ارتقا و بوستر و ... چون اصلا برای قابل حمل توسط نیروی پیاده بودن طراحی شده.

 

البته قسمت ترسناکش اینه که تصور کنیم این پروژه کلا برای برطرف کردن نیازی تعریف نشده باشه، بلکه چون داشتیم و بیکار هم بودیم و یه بودجه ای هم بود که باید مصرف! میشد، این رو ساختیم. ولی به هر حال با ترند نیازهای روز نیروهای مسلح پیشرو دنیا هم هماهنگی عجیبی داره لذا بعیده که شانسی اینطور هماهنگ در اومده باشه. احتمالا یه فکری پشتش بوده.

 

پ.ن. فکر کنم کلا تاپیک منحرف شد، ولی بحث خوبی بود و استفاده کردیم.

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
20 hours قبل , Lord-Soldier گفت:

برد بالای 20 کیلومتر

اگر بحث این باشه که از مهمات دور ایستا هوای پرتاب استفاده بشه من فکر کنم کشورهای پیشرفته دارن بی خیال موشک میشن و می رن به سمت استفاده از بمبهای خوشه ای هوشمند نمونه اش BLU108 هست که مقاله شو فک کنم توی آرشیو بتونید پیدا بکنید

 

 

https://www.aparat.com/v/FM4zn/بی_ال_یو_108

20 hours قبل , Lord-Soldier گفت:

کلاهک نسبتا سنگین

در مورد کلاهک سنگین هم فک نکنم با خرج های گود نیاز آنچنانی به کلاهک سنگین باشه.... در ضمن تانکها رو از یه حدی نمی تونند بیشتر زرهشون رو سنگین کنند وتازه اگر هم از زره های کامپموزیت استفاده بکنند بازهم محدودیتهای خودش رو داره....

کافیه تا سنسورهای لازم روی روی بمبلت هاشون نصب کنند تا بمبلتها به جای قسمتهای سخت زره بروند سراغ جاهایی مثل رادیاتور آب تانک یا درپوش موتور و....

موشک دور ایستا و کلاهک سنگین راه کار نیروهای نظامی مثل ما هست که اون هم اگر یه هلفایر قاچاقی بخریم و مهندسی معکوس کنیم مشکل ش حله:D:D:D

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
4 hours قبل , RezaKiani گفت:

اگر بحث این باشه که از مهمات دور ایستا هوای پرتاب استفاده بشه من فکر کنم کشورهای پیشرفته دارن بی خیال موشک میشن و می رن به سمت استفاده از بمبهای خوشه ای هوشمند نمونه اش BLU108

 

در مورد کلاهک سنگین هم فک نکنم با خرج های گود نیاز آنچنانی به کلاهک سنگین باشه...

 

بریمستون : انگلیس

هلفایر : آمریکا

خرزنتیما : روسیه

 

اینها بعد از بمبهای خوشه ای هوشمند ضدزره توسعه داده شدند.

 

استفاده عملیاتی بمبهای خوشه ای تا حالا خیلی محدود بوده در دنیا، اما برعکس استفاده از این موشکها خیلی بیشتره.

فقط یک دلیلش اینه که بمب خوشه ای وزن خیلی بالاتری داره و روی بالگرد و پهپاد نمیشه استفاده اش کرد.

 

کلاهک سنگین هم منظور 10 - 20 کیلو هست، سنگین در مقیاس خرج گود، نه در مقایسه با TALL Boy! :D:D:D

  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

سامانه کمند

 

خبرهایی از توسعه این سامانه در سال‌های اولیه دهه 1390 منتشر شد. فیلم کوتاهی از آزمایش این سامانه در بین دستاوردهای جدید وزارت دفاع نشان داد که این سامانه به طور جدی در دست توسعه قرار دارد. نهایتاً با رونمایی از ناوچه محافظ سهند در سال 1397 سامانه کمند نیز به طور عملیاتی مشاهده شد.

 

14000514140629868233214510.jpg

توپ 6 لوله فتح630 متعلق به سامانه کمند

 

 

کمند در دسته سلاح‌های CIWS قرار گرفته و برای دفاع نقطه ای لایه آخر در برابر تهدیداتی که از سایر لایه های دفاعی واحد شناور عبور کرده اند مورد استفاده قرار می گیرد. سلاح سامانه کمند یک قبضه توپ 6 لوله 30 میلیمتری چرخان (گتلینگ) است که نواخت تیر 4000 تا 5000 تیر بر دقیقه دارد. این سامانه علیه هر هدف شناسایی شده در برد خود قابلیت استفاده دارد یعنی علاوه بر هواگردهای مختلف و موشک کروز علیه شناورهای کوچک و مین های شناور نیز قابل استفاده است.

 

14000514140724994233214610.jpg

سامانه کمند شامل توپ فتح630 و دو سامانه مستقل کشف و ردگیری الکترواپتیک و سامانه هدفگیری چشمی آن روی ناو البرز؛ توپ 35 میلیمتری و سامانه‌های الکترواپتیکی آن با کادر زرد مشخص شده اند

 

 

 

در حالت استاندارد، سامانه کمند از سه سامانه برای هدفگیری خود استفاده می کند. یک سامانه جستجوی اپتیکی همانند IRSS-I-4، یک سامانه ردگیری و قفل و همچنین یک سامانه اپتیکی برای هدفگیری دستی توسط نفر. رادارهای معمولی و آرایه فازی نیز برای افزوده شدن به کمند در نظر گرفته شده و همچنین با توجه به کارایی مطلوب این سامانه، نسخه زمین پایه این سامانه نیز در دست توسعه قرار دارد. همچنین موشک آذرخش نیز به عنوان یک سلاح برد کوتاه موشکی قابلیت افزوده شدن به این مجموعه و تشکیل یک لایه دفاعی موشکی-توپخانه‌ای را دارد.

 

14000514140812837233217810.jpg

اجزا سامانه کمند به ترتیب از بالا به پایین: سامانه کشف، سامانه ردگیری و کنترل آتش، سامانه هدفگیری دستی، توپ فتح630

 

 

 

برد مؤثر کمند 4000 متر و برد نهایی آن 8000 متر و سرعت خروج گلوله از لوله برابر 875 متر بر ثانیه اعلام شده است. این توپ قابلیت چرخش از منفی 12 تا مثبت 88 درجه را در صفحه عمودی (نسبت به افق به عنوان زاویه صفر) و نیز 163 درجه به طرفین را دارد. سرعت زاویه ای این سامانه نیز 50 درجه بر ثانیه در راستای عمودی و 70 درجه بر ثانیه در صفحه افقی است. این سامانه بدون مهمات 2 تن وزن داشته و 2000 گلوله در مخزن آن به صورت خودکار در سلاح تغذیه می شوند. با توجه به اینکه این سامانه تنها در حدود 61 درصد وزن توپ 40 میلیمتری فتح40 را دارد امکان نصب آن از نظر وزنی روی شناورهای رزمی رده پیکان نیز وجود دارد

  • Like 3
  • Upvote 10

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
20 hours قبل , mehdipersian گفت:

 

14000514140724994233214610.jpg

سامانه کمند شامل توپ فتح630 و دو سامانه مستقل کشف و ردگیری الکترواپتیک و سامانه هدفگیری چشمی آن روی ناو البرز؛ توپ 35 میلیمتری و سامانه‌های الکترواپتیکی آن با کادر زرد مشخص شده اند

 

با سلام

چرا با نصب سامانه دفاع نزدیک کمند سامانه اورلیکن رو از روی ناو کلاس الوند جمع آوری نکردند؟

 

با توجه به نصب و بکارگیری سامانه دفاع نزدیک جدید با سامانه های الکترواپتیک کشف و درگیری مختص به خود باز هم اورلیکن با سیستم های کشف و درگیری خود که تقریباً مشابه سامانه سماوات هست روی ناو نصب مونده که میتوانست جای خود رو برای نصب موشک های کروز بیشتر بدهد یا اگر هم فرض بگیریم که هدف داشتن دو سامانه پدافندی بوده می توانستند از یک سامانه پدافندی کمند دیگر (در مجموع دو سامانه) در محل اورلیکن بهره ببرن و سامانه های الکترواپتیک کشف و درگیری رو هم تجمیع کنن شاید اینگونه بهره وری بیشتری بدست می آمد.

مگر اینکه قابلیت هایی در اورلیکن با هدایت سامانه سماوات بوده که نتوانسته اند از آن در مقابل کمند صرف نظر کنند.

  • Like 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط parsneet
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      تاپیک حاضر با محوریت پوشش خبر ها و اطلاعات مسابقات نظامی برگزار شده در ایران و همچنین شرکت تیم های ایرانی در سایر مسابقات بین المللی نظامی می باشد .
       
      مقدمه :
      مسابقات نظامی هر ساله در سراسر جهان با شرکت پرسنل نظامی ( به صورت داخلی و یا بین المللی ) برگزار می گردد . این گونه مسابقات علی رقم اینکه از قواعد و استاندارد متحدی برخوردار نیستند ( منظور نبودن کمیته جامع و قوانین واحده بین المللی در رشته های تخصصی می باشد ) اما تا حدودی پیرو قواعد و ضوابط برگزاری رزمایش های نظامی هستند . ( البته تیم های ورزشی و مسابقات ارتش های جهان (CISM) تا حدودی متفاوت از سایر مسابقات تخصصی هستند که در ذیل به آن اشاره خواهد گردید )
      اساساً هدف از برگزاری این گونه مسابقات تخصصی بالا بردن آمادگی پرسنل و ایجاد حس رقابت و افزایش انگیزش پرسنل نظامی جهت فراگیری مهارت های تخصصی است . و همچنین سنجش توانمندی پرسنل در مقایسه با واحد های مشابه در ارگان های نظامی داخلی و یا ارتش های خارجی دیگر است . پس تا حدودی می توان بیان کرد که تیم های شرکت کننده ( در مسابقات بین المللی ) عموماً از بین کشور های دوست و یا هم پیمان ( و یا حداقل غیر متخاصم ) انتخاب می شوند و برای سنجش توانایی های تخصصی شان گرد هم می آیند . و همچنین حتی گاهی می تواند بیان گر همسویی کشور های شرکت کنند و حامل پیام های خاص برای ارتش های رقیب شان نیز باشند .
       
       
       
      تاریخچه :
      می توان به نوعی اولین مسابقات نظامی ( با تاکید و اولویت دادن به پرسنل نظامی ) را به یونان باستان نسب داد . در رویدادی جشن گونه که عموما" ( و نه اختصاصاً ) پرسنل نظامی در آن شرکت می کردند تا آمادگی جسمانی و مهارت های کار با سلاح در رقابت با حریفان را بسنجند . در ادامه و ظهور امپراطوری روم باستان این نوع مسابقات چهره خشن تر و جدی تری به خود گرفت به گونه ای که مکان های اختصاصی مانند کلوزیوم (Colosseum) و همچنین شرکت کنندگان مخصوص بنام گلادیاتور (Gladiator) برای شرکت در آن تربیت می گردیدند .
      این مسابقات شرحی مفصل دارد ولی به اختصار : برگزاری آن در قرون مختلف تکامل یافته و عموماً شرکت کنندگان آن از بین سربازان قوای شکست خورده در جنگ با امپراطوری روم انتخاب می شدند و در بین خیل عظیم از این سربازان که در مسابقات محلی و ایالات های مستعمره روم برگذار می شد برگزیدگان ( که یقیناً تعداد کمی از آنان بودند) می توانستند آزادی خود را به دست آورند . ولی جنگجویانی نیز بودند که به خاطر بدست آوردن پول و یا شهرت نسبت به شرکت در این مسابقات خونین اقدام می کردند . این مسابقات که به خشونت بی پروا و ضد انسانی اش معروف گشته بود بدون فایده هم البته نبود . ( البته فواید آن از دید فرماندهان نظامی ) باید اشاره کرد که تمامی این مسابقات به نبرد های خونین تن به تن اختصاص نداشت بلکه اکثر این رویداد ها به باز سازی نبرد های روم در مقابل دشمنانش مختص می شد ( یقیناً آن نبردهای که در آن پیروز گردیده بودند تا خاطرات ، تکنیک های رزم و قهرمانان آن را مرور و زنده نگاه دارند ) عده ای از سربازان لباس های قوای دشمن را بر تن می کردند و سربازانی دیگر که نقش نیروهای رومی را داشتند با بکارگیری ارابه و اسب و سلاح های آن دوران در چندین پرده که گاهی تا چند روز نیز ادامه می یافت آن نبرد خاص را باز سازی می کردند . از نحوه یورش قوای مهاجم گرفته تا نبرد های تن به تن ، عبور از رودخانه ، یورش سواره نظام ، محاصره قلعه ها و یقیناً نمایش پیروز مندانه و دلاورانه ارتش رومی بر حریف خود !
       
      در عصر جدید ایده مسابقات نظامی بعد از پایان جنگ جهانی اول شکل گرفت . در سال 1919 پس از جنگ جهانی اول ، بازی های بین متفقین توسط شورای ورزشی نیروهای متفقین ژنرال جان پرشینگ سازماندهی شد و 1500 ورزشکار از 18 کشور را گرد هم آورد تا در 24 رشته ورزشی به رقابت بپردازند. این رویداد در Joinville-le-Pont فرانسه برگزار شد . و طی سالهای بعد در ماه مه 1946 ، پس از جنگ جهانی دوم ، شورای ورزشی نیروهای متفقین توسط سرهنگ هانری دبروس و پنج‌گانه المپیک توسط سرگرد رائول مولت احیا شد و در  7 تا 8 سپتامبر همان سال دومین بازی‌های بین متفقین در برلین (در المپیاستادیون , محل برگزاری بازی های المپیک 1936) برگزار شد .
       


      چند ماه بعد، با پایان دادن به شورای ورزش نیروهای متفقین ، سرهنگ دبروس و سرگرد مولت مسابقات ارتش های جهان (CISM) را در 18 فوریه 1948 تأسیس کردند . اعضای موسس آن بلژیک ، دانمارک ، فرانسه ، لوکزامبورگ و هلند بودند . در سال 1950، آرژانتین و مصر به عضویت آن درآمدند. در سال 1951 ایالات متحده به آن پیوست . در سال 1952 عراق ، لبنان ، پاکستان و سوریه و دو سال بعد برزیل به عضویت آن درآمدند . و همچنین کانادا در سال 1985 وارد آن شد . سپس در سال 1991 با پایان جنگ سرد سازمان رقیب پیمان ورشو کمیته ورزش ارتش متفقین (SKDA) با CISM ادغام شد و خبر از پیوستن 31 کشور و عضو جدید و سایر کشورهای مرتبط با بلوک شوروی را داد. این پیشرفت سریع منجر به رسمیت شناختن توسط نهادهای بین المللی از جمله IOC شد. قبل از سال 1995 CISM هر سال 15 تا 20 مسابقات جهانی را برگزار می کرد. از سال 1995  CISM هر چهار سال یک بار بازی های جهانی نظامی را که یک رویداد چند ورزشی است با شرکت نمایندگانی از ارتشهای 127 کشور دنیا سازماندهی می کند .
       
       

       
      رویدادها
      برگزاری مسابقات مرتبط با ارتش های جهان طیف متنوعی را در بر می گیرد و بلوک های سیاسی و جغرافیایی متعدد سعی در برگزاری رویدادهای مشابه زیادی جهت بالا بردن مهارت پرسنل خود دارند . اما به نوعی اهداف برگزاری این چنین مسابقاتی تنها به بالا بردن مهارت ها محدود نمی گردد . بلکه برپایی نمایشگاه های تخصصی تجهیزات تیراندازی و حتی ماشین آلات زرهی و تسلیحات انفرادی و البسه نظامی و ... در حاشیه این مسابقات بیان گر این است که این رویدادها مکانی است تا برنامه ریزان و دست اندرکاران نظامی کشور های مختلف به عرضه و کسب اطلاعات و سنجش آمادگی قوای نظامی پیرامونی خود اقدام نمایند .
       
      به برخی از این رویدادها می توان به اختصار اشاره کرد مانند :
      - مسابقات بین المللی پنج گانه ورزشی ( تیراندازی سرعت و دقت ، میدان موانع ، شنا ۵۰ متر با مانع ، دو صحرانوردی ۸ کیلومتر و پرتاب نارنجک )
      - مسابقات بین المللی نظامی پهپادی ارتش های جهان
      - مسابقات بین‌المللی نظامی غواصی در عمق
      - مسابقات بین‌المللی نظامی جهت یابی
      - مسابقات بین‌المللی نظامی بیاتلون زرهی روسیه
      - مسابقات سراسری امنیت سایبری در آمریکا
      و ...
       

      بازتاب و آثار
      برای بیان تاثیر حضور بین المللی تیم های نظامی و ترتیب دادن این چنین مسابقاتی منعکس کردن دیدگاه بعضی از تحلیل گران غربی شاید مفید باشد به عنوان نمونه :
      «واشنگتن فری بیکن» «جوزف هومیر» تحلیلگر امنیت ملی : روسیه و چین در نمایش قدرت به آمریکا قصد شرکت در یک بازی‌های بین‌المللی در آمریکای لاتین ( ونزوئلا ) تحت عنوان « تک تیرانداز مرز » را دارند . این  بازی‌های نظامی یکی از واضح ترین نشانه‌ها  از شکل گیری یک ائتلاف ضد ایالات متحده در آمریکای لاتین است. روسیه و متحدانش ( ایران و چین ) با حضور در این مسابقات نظامی در ونزوئلا در حال نمایش قدرت هستند . با عادی سازی تحرکات نظامی دشمنان ایالات متحده در دریای کارائیب ، ما در معرض خطر در آمریکای لاتین هستیم .
       
       
      در حال حاضر به نظر می رسد که برگزاری این گونه مسابقات در بین نیرو های نظامی منطقه ای و جهانی در حال افزایش هست . مسابقاتی که هم در رشته های عمومی ( آمادگی جسمانی و ورزشی ) و هم رشته های تخصصی ( تیر اندازی ، زرهی و توپخانه ، پهپادی و ... ) با حضور تیم های چندگانه به جدیت پیگیری می شود . قطعا انتخاب تیم های ورزیده در این گونه رقابت ها باعث افزایش اعتماد به نفس پرسنل و همچنین تبلیغات مثبت برای نیرو های نظامی ما نیز خواهد گردید  . همچنین برگزاری مسابقات کشوری و درون مرزی برای ما موجبات حس رقابت و افزایش انگیزش سازمانی را برای نیروهای مسلح ما در پی خواهد داشت . انشالله 
       

       
       
       
      بن پایه :
      https://www.milsport.one/cism/members-nations
      https://www.ilsf.org/about/recognition/cism/
      https://armedforcessports.defense.gov/CISM/Military-World-Games/
      https://en.wikipedia.org/wiki/Colosseum
      https://freebeacon.com/national-security/iran-russia-china-to-run-war-drills-in-latin-america/
       
      گرد آوری جهت انجمن میلیتاری
       
       
    • توسط mehdipersian
      شناور شهید باقری به بالگرد، موشک و پهپاد مجهز خواهد شد 
      فرمانده نیروی دریایی سپاه:

      شناور شهید باقری که در آینده ساخت آن به اتمام می‌رسد، علاوه بر داشتن یک ناوگروه در داخل خود، باند پرواز هم دارد که پهپاد می‌تواند از روی آن حرکت کرده و به پرواز درآید و در بازگشت هم می‌تواند بر روی آن بنشیند.
      شناور شهید باقری با ۲۴۰ متر طول و ۲۱ متر ارتفاع، مجهز به بالگرد، موشک و پهپاد است.
      این شناور به گونه‌ای در حال ساخت است که از روی عرشه آن حدود ۶۰ پهپاد می‌تواند پرواز کند و بنشیند.
      وستانیوز
       
    • توسط seyedmohammad
      بسمه تعالی
       
       
      نیاز به CRAM  در سازمان رزم نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران
       

       
      مفهوم سامانه های پدافندی برد نزدیک یا CIWS ابتدا برای محافظت از ناوهای نظامی در برابر حملات موشک های کروز شکل گرفت. اولین نسل از این سامانه ها که فالانکس آمریکایی را می توان به عنوان یکی از بهترین و معروف ترین آنها معرفی کرد، از نظر عملکردی بر پایه مقابله با تهدیدات ارتفاع پست در محدوده برد کمتر از 2 کیلومتر طراحی شده بودند، و از نظر پیاده سازی عموما بر پایه سامانه های توپخانه ای نیمه رباتیک نواخت بالا – که استفاده از گاتلینگ برای این منظور عمومیت بیشتری دارد – که به سامانه های کشف و کنترل آتش راداری و اپتیکی مجهز بودند استوار بود. از معروف ترین ادوات توپخانه ای به کار رفته در این سامانه ها می توان به گاتلینگ 20 میلیمتری آمریکایی ولکان که به عنوان توپ بسیاری از جنگنده های آمریکایی نیز استفاده شده است، و توپ گاتلینگ 30 میلیمتری روسی AK630 اشاره کرد که سامانه کمند ایرانی نیز از این توپ روسی بهره می برد. البته نمونه های دیگری نیز در دنیا بر اساس توپ های دیگر ساخته شده است که از جمله آنها می توان به نمونه های مبتنی بر توپ 35 میلیمتری اورلیکن و 40 میلیمتری بوفورس[1] اشاره کرد.
      با ادامه توسعه مفاهیم و نیازهای میدان نبرد دو اتفاق عمده در این حوزه رخ داد. نخست آنکه در کنار سامانه های توپخانه ای و یا حتی به جای سامانه های توپخانه ای از سامانه های موشکی برد کوتاه و اخیرا سامانه های انرژی مستقیم لیزری نیز استفاده شد. مساله دوم این بود که حوزه ماموریتی این سامانه ها از دریا به خشکی نیز گسترش یافت و این گسترش در درجه اول در پی نیاز به دفع تهدیدات برد نزدیک در پایگاه های خط مقدم یا در معرض تهدید بود. اما در خشکی تنها موشک های کروز و بمب های هواپرتاب تهدید این پایگاه ها نبودند. این بار مهمات منحنی زن کالیبر کوچک و متوسط شامل انواع خمپاره ها و توپ ها و نیز راکت های توپخانه ای کوتاه برد نیز به طیف تهدیدات اضافه شده بودند. در مورد راکت ها و موشک های بالستیک اگرچه سامانه های ضد موشکی دیگری نیز همچون پاتریوت پک-2 توان مقابله داشتند، اما اولا این سامانه ها برای هدف قرار دادن راکت هایی چون گراد به صرفه نبودند، دوم انهدام تهدیدات دیگری چون راکت های کوچک 107 میلیمتری و یا گلوله های توپ و خمپاره برای آنها کاری نشدنی بود. خصیصه دیگری که این طیف تهدیدات داشتند این بود که به جهت کوچک و نسباتا ارزان بودند عموما در تعداد بالا شلیک می شدند و سامانه پدافندی در درجه اول باید می توانست این حملات انبوه را به شکل موثر (نسبی) دفع کند، دوم این کار را به صورت مقرون به صرفه انجام دهد. در سال های اخیر می توان طیف دیگری از تهدیدات شامل پهپاد های انتحاری، مهمات هواپایه مینیاتوری و حتی خودرو های انتحاری را به لیست تهدیدات اضافه کرد. اینجا بود که سامانه های CRAM پا به میدان گذاشتند. این سامانه های جدید که عمدتا حاصل بهبود قابلیت های کشف و شناسایی و کنترل آتش سامانه های CIWS توپخانه ای بودند در ادامه علاوه بر مجهز شدن به موشک و سامانه های انرژی مستقیم، پس از عملیاتی شدن در خشکی، به جهت تغییر طیف تهدیدات در دریا و روی ناوهای نظامی نیز مستقر شدند.
       تجربه میدانی آمریکا در مستقر کردن این سامانه ها در پایگاه های خود در عراق نشان داد که آنها توان قابل توجهی در دفع تهدیدات و کاهش سطح خسارات و تلفات دارا هستند، اگر چه در مواردی در برابر شلیک پر تعداد Out number شدند، اما این پایان کار نبود. در اینجا اولا تا همان سطح موجود این سامانه ها حملات را برای مهاجمین دشوار و پر هزینه کرده بودند، دوما به نسبت حجم مهمات شلیک شده میزان خسارات و تلفات را به شکل چشم گیری کاهش داده بودند، به نحوی که در صورت عدم وجود چنین سامانه هایی میزان خسارات و تلفات نیرو های آمریکایی سر به فلک می کشید.
      در ادامه اما روند های دیگری جهت بهبود قابلیت سامانه های فعلی و نیز طراحی سامانه های جدید به نحوی که قابلیت بیشتری برای دفع تهدیدات پر شمار و سوارم داشته باشند پیگیری شده است. استفاده از سامانه های کشف و رهگیری پیشرفته تر و نیز بسط و پیاده سازی مفهوم خشاب عمیق (2) مهم ترین و موثر ترین راهکاری بوده است که در پیش گرفته شده است.
       
       
       
       
      خلا های داخلی، بسط و همپوشانش مفاهیم
       
      در این حوزه در همان شکل کلاسیک مساله که سامانه های  CIWS بودند در نیروهای مسلح ما ضعف وجود دارد، به نحوی که باید اذعان داشت در صورتی که عملیات مانتیس دقیقا به همان شکل و کیفیت چند دهه قبل علیه ناوگان نیروی دریایی اجرا شود، حتی در سال 1400 نیز دقیقا همان نتایج قبل به دست می آید و نیروی دریایی حتی توان نیم ساعت پایداری در میدان نبرد را ندارد، ولی با توجه به گسترش مفاهیم نبرد می توان خلا ها و نیازهای دیگری را نیز در حوزه های دیگر مشاهده کرد و از راهکار توسعه یک سامانه پدافندی برد نزدیک به تمامی آن خلا ها - بر خلاف رویه عمومی موجود در تمامی بخش های نیروهای مسلح، که شامل موازی کاری های پر هزینه، و عملیاتی سازی های ناقص و حتی صرفا نمایشی است - یک پاسخ موثر، انطباق پذیر، مقرون به صرفه و کاملا عملیاتی ارائه کرد.
       
      حوزه های نیاز را می توان به طور کلی در دسته بندی های زیر گروه بندی کرد:
       
      ·        حفاظت از ناوهای نظامی در برابر انواع تهدیدات سطحی و هوایی، از سرعت زیر صوت تا مافوق صوت، خصوصا حملات سوارم.
       شایان ذکر است که در حوزه پدافند دریاپایه این یادداشت صرفا در دفاع برد نزدیک یا به طوردقیق تر " تهدید نزدیک شونده" تمرکز دارد در حالی که در بخش پدافند برد کوتاه (که با برد نزدیک متفاوت است)، و برد متوسط نیز ناوگان موجود چیزی در چنته ندارند.
       
       
       
      ·        حفاظت از پایگاه های خط مقدم و در تیرس دشمن.
       در این بین برخی پایگاه هایی که نسبتا در عمق خاک قرار داشته اما پیش بینی می شود هدف حملات پر تعداد و سوارم قرار گیرند، مانند پایگاه های موشکی و هوایی مهم نیز در این دسته قرار می گیرند.
       
      ·        حفاظت از زیرساخت ها و تاسیسات حیاتی و استراتژیک کشور.
       تجربه حملات خمپاره ای سازمان تروریستی منافقین در قلب تهران و همچنین برخی تهدیدات اخیر رژیم صهیونیستی بر علیه مراکز هسته ای ، تهدیداتی را برجسته میکند. تهدیدات بر علیه مراکز سیاسی و کاملا در تیررس بودن تاسیسات و زیر ساخت های اطراف شهرهای بزرگ و نیز رعایت نشدن اصول پدافند غیر عامل در زیرساخت های استراتژیک که در نواحی مرزی قرار دارند مانند پارس جنوبی، در این دسته قرار می گیرند. . به رغم پهنه ی وسیع جغرافیایی برخی از مهم ترین و استراتژیک ترین تاسیسات کشور در نقاط مرزی (جنوب) واقع هستند نه در "عمق استراتژیک" کشور.بایستی توجه داشت در واقع همیشه و در همه موارد داشتن پهنه ی جغرافیایی وسیع فراهم آورنده ی عمق استراتژیک لازم در همه سطوح نیست. حمله به این تاسیسات نه تنها نیاز به عملیات های پر ریسک عمقی ندارد، بلکه در مواردی مانند تاسیسات پارس جنوبی عدم رعایت اصول پدافند غیر عامل این تاسیسات را به شدت آسیب پذیر ساخته است. از جمله دیگر موارد این دست تاسیسات استراتژیک می توان به پایانه ی نفتی خارک اشاره کرد، با وجود توسعه ترمینال های نفتی جایگزین خارک در طی جنگ و بعد از آن، همچنان خارک اصلی ترین پایانه صادرات نفت خام کشور است و آسیب دیدن آن ضربه سنگینی به صادرات نفت و اقتصاد ملی ایران وارد می سازد. همچنین پارس جنوبی گذشته از تولید 70 درصد گاز کشور، طی سالهای اخیر و برنامه تبدیل سوخت نیروگاه های برق سیکل ترکیبی از مایع به گاز و توسعه نیروگاه های گازی، اصلی ترین تامین کننده سوخت نیروگاه های برق کشور محسوب می شود و اخلال در روند تولید آن به معنای خاموشی وسیع در ایران است. بر خلاف پالایشگاه جم که در جانمایی آن اصول پدافند غیر عامل تا حد زیادی رعایت شده است و با قرار گرفتن در میان رشته کوه ها از تیررس مستقیم آتش دشمن در امان مانده است، اما در مورد تاسیسات پارس جنوبی جانمایی آن به جهت سهولت ترابری تجاری به قیمت آن تمام شده تا دهه ها میلیارد دلار تاسیسات گران قیمت در بی دفاع ترین شکل ممکن جلو تر از ارتفاعاتی که می توانست پناه آنها باشد قرار گیرند و در خط آتش مستقیم ساده ترین حملاتی از سوی ساحل قرار بگیرند که به راحتی می توانند فاجعه آفرین باشند.
       

       
      ·        حفاظت از سامانه های پدافندی برد بلند و برد متوسط
      سامانه های پدافندی برد بلند از جمله گران قیمت ترین و استراتژیک ترین دارایی های پدافند هوایی کشور هستند. علاوه بر این این سامانه های ویژه و گران قیمت در تعداد نسباتا کم در کشور عملیاتی هستند و جایگزینی آنها به سادگی میسر نیست، که همین مورد اهمیت حفاظت از آنها را دوچندان می کند. این سامانه ها در موقعیت جنگی هدف حملات پر تعداد قرار خواهند گرفت و ذخیره موشکی، و محدودیت های مربوط به تعداد درگیری هم زمان با چند هدف این سامانه ها آنها را در برابر حملات انبوه و سوارم آسیب پذیر می سازد و در عین حال نابودی هر یک از آنها گستره وسیعی از آسمان کشور را بی پناه می سازد. همچنین در برابر برخی تهدیدات شلیک موشک های دوربرد گران قیمت اساسا راه حل به صرفه و عاقلانه ای نیست، از این روی نیاز است تا سامانه هایی با برد آتش کمتر، ولی با هزینه آتش کمتر و توان درگیری با اهداف پر تعداد به صورت هم زمان در کنار این سامانه ها قرار داشته باشند. این امر وجود هر دو طیف سامانه های کوتاه برد، و برد نزدیک را در کنار سامانه های برد بلند ضروری می سازد.
       
      ·        حفاظت از خطوط لجستیکی و واحد ها و کاروان های متحرک نظامی به ویژه در زمان پیشروی و اجرای مانور.
      مساله رزم متحرک و لزوم فاصله گرفتن از رزم ایستا، اهمیت یافتن چابکی و قدرت مانور سریع در پهنه میدان نبرد نیاز به سامانه های پدافندی را تقویت می کند که بتوانند با سرعت گسترش یافته و عملیاتی شوند و حتی در حین حرکت توان عملیاتی و اجرای آتش خود را حفظ کنند. در این سناریو بر حسب شرایط مختلف استفاده از سامانه های کوتاه برد، برد نزدیک و یا ترکیبی از هر دوی آنها توصیه می شود.
       
      الزامات طراحی :
       
      با توجه به موارد بالا می توان لیست زیر را به عنوان الزامات طراحی لحاظ نمود: 
       
      ·        متحرک بودن
      ·        طراحی ماجولار و پودمان پذیر
      ·        سرعت استقرار و عملیاتی سازی بالا
      ·        سرعت واکنش زیاد، در حد چند ثانیه
      ·        بهره برداری از انواع سامانه های کشف و رهگیری اکتیو و پسیو
      ·        قابلیت درگیری با تعداد اهداف زیاد (دست کم 8 هدف به صورت هم زمان) که وجود سامانه های برد نزدیک موشکی را در کنار سامانه های توپخانه ای ضروری می سازد
      ·        پوشش آتش و کشف و شناسایی 360 درجه به صورت هم زمان (به لحاظ پیکره بندی الزمات خاص خود را دارد)
      ·        ظرفیت آتش بالا (خشاب عمیق) و بارگذاری مجدد بلوکی
      ·        وزن و ابعاد مناسب
      ·        توان رزم شبکه محور
      ·        مقاومت در برابر اخلال و جنگ الکترونیک
      ·        بهره بردن از مهمات دقیق و موثر
       
       
       
       
        [1] نمونه ای از این توپ روی تعداد محدودی از شناورهای نیروی دریایی قرار دارد که البته از نسخه های قدیمی این سامانه توپخانه ای می باشد و نشانه روی آن به صورت چشمی و توسط خدمه انجام می شود و در عمل از اجرای ماموریت یک سامانه CIWS عاجز است.
      [2]A deep magazine refers to the ability of a system to be fired numerous times before being resupplied. The “deepness” of a magazine will be limited by the number of munitions physically carried by a system or, for directed energy or electronic warfare systems, by the amount of stored energy (e.g., battery power
       
    • توسط kingraptor
      زیردریایی های اتمی و حتی دیزلی از توانایی های مرگباری برخوردارند و در صورت میل به قدرت نمایی، مهار آتش آنها بسیار مشکل است. این جنگ افزارها در طول جنگ جهانی دوم، به دلیل پنهان بودن از دید دشمن، نیروی دریایی انگلیس رابه زانو در آورده بودند. در ژاپن و شمال افریقا نیروهای آلمان نازی با در اختیار داشتن این سلاح ها سلطه خویش را بر دریاها اعمال می کردند.


      --------------------------------------------------------------------------------


      هواپیمای ضد زیردریایی P-3 اوریون


      --------------------------------------------------------------------------------

      شوروی با در اختیار داشتن زیر دریایی های اتمی قادر بود در صورت بروز جنگ، ارتباط اروپای غربی را با آمریکا قطع کند. در جنگ فالکلند پس از انهدام رزم ناو بل گرانوی آرژانتين توسط اژدر یک زیر دریایی انگلیسی، کشتی های جنگی آرژانتين دیگر تا پایان جنگ نقش مهمی را ایفا نکردند. به منظور مقابله با این جنگ افزارها در صحنه جنگهای گذشته و آینده تدابیری اندیشده شده است. پی-3 اوریون از جمله سلاحهایی است که می تواند تا حدود زیادی در مقابل زیردریایی ها، هر قدر هم که پیشرفته باشند عرض اندام کند. هواپیما چند منظوره پی-3 بیش از 30 سال است که به طور پیوسته توليد می شود و تا کنون بیش از 700 فروند آن به خدمت ارتشها، آتش نشانی ها، نیروهای حافظ صلح سازمان ملل و هواشناسی های کشورهای مختلف در آمده اند. از این لحاظ اوریون خود را تا مدت زیادی بی رقیب می دانست. طراحی اولیه بدنه و نحوه اتصال موتورها به هواپیما تا امروز تقریباً بدون هیچ تغییر عمده ای حفظ شده است. همین عدم نیاز به تغییرات گواهی بر بی نقص بودن طراحی اوریون است. اما تجهیزات الکترونیکی این هواپیما همواره در حال تغییر و تکامل بوده اند. از این رو سازنده پی-3 در به کار گیری آنها به درخواست و سلیقه مشتری عمل می کند. انواع پیشرفته تجهیزات، این هواپیما را به سلاحی خطرناک در مقابل زیردریایی ها تبدیل می کند. اوریون با چهار موتور توربو پراپ از نوع T56-A-10 کمی شبیه هرکولس محصول دیگر لاکهید است. با توجه به سابقه طولانی لاکهید در به کار گیری این نوع موتورها می توان به این نکته پی برد که این شرکت به خوبی با مشکلات این موتورها که سایرین را متواری کرده، کنار آمده است. پس از روی کار آمدن موتورهای توربوجت شرکهای هوایی سریعا به استفاده گسترده از آنها روی آوردند ولی لاکهید و نیروی دریایی ایالات متحده به علت ويژگيهای منحصر به فرد این موتورها همچنان در طیف گسترده ایی آنها را به کار می برند. خوشبختانه شرکت توربین الکترا بزودی توانست معایب عمده این موتورها را رفع کند و تا به امروز تامین کننده موتورهای پی-3 باقی مانده است. طراحی اوریون به حدود 40 سال پیش و سال 1957 باز می گردد. نخستین پرواز این هواپیما در 19 آگوست سال 1958 انجام شد پس از چند پرواز آزمایشی، تغییراتی صورت گرفت که عمده ترین آنها کوتاه شدن بدنه به میزان 2/13 متر بود. سپس این هواپیما به تجهیزات متداول آن روزها مجهز شد و به عنوان گشت دریایی، خدمت خود را رسما در نیروی دریایی آمریکا آغاز کرد. در آن زمان تغییرات دیگری برای فروندهای بعدی در نظر گرفته شد. در سال 1962 چند تغییر دیگر به منظور کارآمدتر کردن این سلاح اعمال شده و پی-3 اوریون که پس از گذشت سالها هنوز هم در خدمت ناسا است، متولد شد. نخستین سفارش قطعی برای خرید 7 فروند از این هواپیما مربوط به سال 1960 می باشد. نیروی دریایی آمریکا متقاضی خرید 7 فروند وای پی-3وی-1 با موتور آلیسون-توربین الکترا شد که می توانست انواع بمب های عمق روی معمولی و هسته ای، اژدرهای ضد زیر دریایی و مین و راکت را حمل کند.


      --------------------------------------------------------------------------------


      کابین نسبتاً پیچیده هواپیمای P-3 اوریون


      --------------------------------------------------------------------------------

      ظرفیت سوخت این 7 فروند اولیه از 20631 لیتر در اولین سفارش تا 34826 لیتر در آخرین متفاوت بود، اما همگی 4 مخزن در بالها، هر بال 2 مخزن جداگانه، و یک مخزن بزرگ در امتداد بدنه داشتند که این الگو تاکنون حفظ شده است. استفاده همزمان از دو رادار جداگانه در جلو و عقب هواپیما و ترکیب هر دو رادار برای ارایه تصویری 360 درجه ایی، پی-3 را به مجهزترین سلاح ضد زیر دریایی آن روز تبدیل کرد، اگرچه این طرح به زودی لو رفت و شرکتهای دیگر نیز به استفاده از آن روی آوردند. نخستین پرواز این سفارش هفتگانه در 15 آوریل 1961 انجام شد و تا آوریل سال بعد در مجموع 2521 ساعت در 585 سورتی پرواز با این هواپیماها به صورت آزمایشی و آموزشی انجام شد. بلافاصله پس از ورود این هواپیما به خدمت از آنها در جنگ علیه کوبا استفاده شد. در جنگ ویتنام نیز آمریکاییها از این هواپیما به میزان زیادی استفاده کردند. ماموریت اصلی این هواپیما در آن زمان پوشش راداری شبانه بر فراز خلیج تونکین بود گشتهای متداول روزانه و حمایت از کشتیهای لجستیکی در برابر هجوم احتمالی زیردریاییهای شوروی نیز از ماموریتهای بود که این هواپیما بر عهده داشت. نکته جالب توجه این است که این هواپیماها از پایگاهای داخل خاک فیلیپین به پرواز در می آمدند. از آن هنگام پی-3 به طور منظم در عملیات مشابه برون مرزی مورد استفاده نیروی دریایی آمریکا قرار گرفته و می گیرد و همواره به عنوان کشت ضد زیر دریایی، مین گذار دریایی، راهنمای زیر دریایی های خودی و هدف قرار دهنده اهداف دور به کار گرفته شده است.


      --------------------------------------------------------------------------------


      هواپیمای P-3 اوریون در حال پرواز در معیت یک ناوچه آمریکایی

      --------------------------------------------------------------------------------

      این هواپیماها گاهی برای ایجاد تغییرات آب و هوا و باران زا کردن ابرهای منطقه ای به کار گرفته می شوند. برای این کار پودر یدید نقره را در مقیاسهای زیاد توسط تجهیزات خاصی که در این هواپیما تعبیه شده است در میان ابرها می پاشند. قابلیت شرکت در عملیات جستجو و نجات، عکس برداری و نقشه برداری هوایی و حتی توانایی انجام ماموریتهای ترابری، اوریون را به هواپیمایی چند منظوره بدل نموده است. هم اکنون این هواپیماها در بیش از 30 پایگاه برون مرزی و درون مرزی آمریکا نشست و برخاست می کنند و حتی بارها توسط نیروهای چند ملیتی در مانورهای مشترک به کار گرفته شده اند. آمریکا تنها استفاده کننده از این هواپیماها نیست. اکثر کشورهایی که مرزهای آبی دارند از پی-3 به خوبی استقبال کردند و به میزان رفع نیاز دفاعی از این هواپیما خریده اند. نیوزلند اولین مشتری اوریون با سفارش 5 فروند پی-3 بی مجهز به مولد امواج صوتی کوتاه بود. کانادا 18 فروند و ژاپن که سرانجام در سال 1978 تصمیم به جایگزین کردن این هواپیما به جای نپتون گرفت مشتریان بعدی بودند.

      --------------------------------------------------------------------------------

      هواپیمای P-3 اوریون در حال برخاست


      --------------------------------------------------------------------------------

      ژاپن خط تولید این هواپیما را خریداری کرده و تا کنون بیش از 100 فروند از آن را تولید کرده است. پرتقال اسپانیا و تایلند خریداران دست دوم این هواپیما هستند. هلند، نروژ، ایران و پاکستان نیز هر کدام چند فروند پی-3 در اختیار دارند. انواع مختلف پی-3 اگر چه با قرار گرفتن حروف بزرگ و کوچک و شماره های متفاوت دسته بندی می شوند ولی عمدتاً تفاوت چشمگیری میان مدلهای مختلف مجود ندارد و می توان با تغییرات پیش بینی شده از سوی کارخانه سازنده هر نوع تغییر کاربردی را در انواع آن ایجاد کرد. پی-3 با حوصله ای که در خور هواپیمای توربو پراپ است، وجب به وجب منطقه را بازرسی و شناسایی و به محظ اطلاع از موقعیت زیردریایی مهاجم اقدام به شکار آن می کند. در طول عملکرد سی وچند ساله این سلاح موارد منفی از لحاظ فنی در مورد آن به چشم نمی خورد و همواره در انجام ماموریتهای محوله موفق بوده است. همین امر سبب شده است تا پرسنل زیر دریایی ها از هواپیمای پی-3 اوریون به عنوان کابوسی هولناک یاد کنند.

      -----------------------------------------------------------------------------



      ------------------------------------------------------------------------------

      منبع: Air.blogfa.com
    • توسط mm1368
      ایده انجام عملیات نظامی در دریا – پس از عدم موفقیت عملیات والفجر مقدماتی – با سفر دریایی فرماندهان یگان های زمینی سپاه پاسداران و بررسی وضعیت تعرض به منافع عراق در شمال خلیج فارس طرح شد. این امر موجب شد که فرماندهان لشکرها و تیپ ها به آموزش یگان های خود جهت عملیات در آب بپردازند.
      بر همین اساس، به موازات آماده سازی یگان ها برای عملیات در هور، اندیشه عملیات در دریا علیه منافع عراق بارور شد و در نتیجه ماموریت تعرض به اسکله های نفتی العمیه و البکر به نیروی دریایی سپاه پاسداران (قرارگاه نوح) واگذار گردید.
      به منظور انجام عملیات ایذایی و محدود، طراحی جهت حمله به اسکله الامیة عراق در خلیج فارس تصویب و اجرای این ماموریت به نیروی دریایی سپاه واگذار شد و یکی از یگان های با تجربه نیروی زمینی سپاه از لشکر 14 امام حسین (ع)، برای انجام این عملیات، به قرارگاه نوح مامور گردید و در ساعت 30/1 دقیقه بامداد روز سه شنبه 11/6/1365، با رمز مقدس حسبنا الله و نعم الوکیل آغاز شد.
      اهداف عملیات
      انگیزه اصلی عملیات تصرف و انهدام دو اسکله العمیه و البکر بود. در کنار هدف اصلی، اهداف دیگری نیز دنبال می شد که عبارت بودند از:
      - تکمیل عملیات والفجر 8 با ساقط کردن مهم ترین پایگاه دریایی دشمن و کوتاه کردن دست او از شمال خلیج فارس.
      - ایجاد فضا و منطقه سالم دریایی برای کشتیرانی.
      - اجرای یک عملیات دریایی و نشان دادن حضور مقتدرانه نیروی دریایی سپاه در خلیج فارس.
      منطقه عملیات
      دو اسکله نفتی الامیه و البکر در آب های خلیج فارس و در جنوب شرقی راس البیشه با فاصله 12 کیلومتر ازیکدیگر، در یک راستا – نسبت به خط شمال – واقع شده اند. سواحل جمهوری اسلامی، در شمال این اسکله ها و بندر فاو، خورعبدالله و بوبیان نیز درغرب آن قرار دارند. محل تعبیه این سکوها، نقطه تلاقی آب های اروند رود و خورعبدالله با خلیج فارس است . عمق آب در اطراف این اسکله ها در حال مد، 34 متر و در حالت جزر، بین 30 تا 31 متر است.
      فاصله این دو سکو تا مواضع خودی (در نهر قاسمیه)، به ترتیب، 25 و35 کیلومتر است وطی مسافت میان این اسکله ها تا ام القصر، 3 ساعت به طول می انجامد.
      سکوهای البکر و الامیه، قبل از شروع جنگ، از عمده ترین محل های صدور نفت عراق بودند که کشتی های بزرگ با تناژ بیش از 300 هزار تن، با پهلو گرفتن در کنار این سکوها، بارگیری می کردند و به دلیل موقعیت جغرافیایی خاص این دو اسکله(عمیق بودن آب در این منطقه و ...) یک سوم نفت عراق از این منطقه صادر می شد.
      علاوه بر این، با قرار گرفتن این دو اسکله برسر راه ام القصر و بندر بصره، کشتی های بازرگانی عراق، در کنار آن ها لنگر می انداختند و پس از فرا رسیدن موعد تخلیه و یا بارگیری، راهی بنادر مذکورمی شدند.
      با شروع جنگ و تلاش عراق برای افزایش صدور نفت، فعالیت این سکوها زیاد و در نتیجه، به صورت یکی از اهداف مورد حمله ایران درآمد.
      با وجود همه موانع و مشکلات موجود، تصرف سکوها – به دلیل اهمیت این منطقه برای جمهوری اسلامی مزایای زیر را در بر داشت:
      ارزش سیاسی
      تصرف این دو اسکله، تسلط بر شمال خلیج فارس را به دنبال داشت. و لازم به یادآوری است بعد از عملیات والفجر 8 – که جمهوری اسلامی اعلام کرد بر شمال خلیج فارس مسلط شده است – عراق تعدادی خبرنگار و فیلمبردار به روی اسکله ها آورده بود، تا بدین وسیله نشان دهد که هنوز این منطقه، دارای فعالیت است. هم چنین این عملیات مقارن با تشکیل کنفرانس سران غیر متعهدها در حراره بود و لذا قبل از این که آن را عملیات نظامی صرف محسوب کنیم، می بایستی به عنوان یک عملیات سیاسی نظامی قلمداد کرد.
      زمینه سازی برای تصرف و تهدید ام القصر
      با گذشتن امکانات وسیعی روی اسکله ها، رفتن به سوی ام القصر به راحتی انجام می گرفت. از طرف دیگر، نیروهای خودی می توانستند، روزها در این منطقه مستقر و شب ها جهت انجام عملیات، به سوی بوبیان حرکت و مجدداً به این منطقه باز گردند.
      استعداد دشمن
      ترکیب قوای دشمن روی هر یک از سکوها، شامل یک گروهان تقویت شده از تیپ 440 دریایی بود. گردان 4، حفاظت ازسکوی العمیه و گردان 1، حفاظت از سکوی البکر را بر عهده داشت.
      قوای خودی
      هدایت و فرماندهی عملیات بر عهده قرارگاه نوح (ع) بود که جهت اجرای عملیات یگان های زیر را تحت امر داشت:
      - لشکر 14 امام حسین (ع) با 2 گردان احتیاط.
      - دو ناو تیپ 14 کوثر و 13 امیرالمومنین (ع) به عنوان پشتیبان عملیات.
      طرح عملیات
      براساس طرح مانور عملیات، دو ناو تیپ کوثر و امیرالمومنین (ع) باید دهانه خور عبدالله را برای جلوگیری از پشتیبانی نیروهای دشمن مستقر روی اسکله ها مسدود می کردند. نیروهای غواص لشکر امام حسین (ع) نیز توسط قایق به نقطه رهایی انتقال می یافتند و سپس با تاریک شدن آسمان، از سه محور به سوی اسکله العمیه روانه شده و آن را تصرف می کردند. آن گاه، نیروهای سوار بر شناور وارد عملیات شده و روی اسکله مستقر می شدند. در صورت امکان، اسکله البکر نیز باید مورد هجوم قرار می گرفت.
      شرح عملیات
      حدود ساعت 21 مورخ 10/6/1365 نیروهای غواص به سمت هدف حرکت کردند؛ لیکن به دلیل مشکلاتی همچون مغایرت جهت وزش باد با جهت حرکت غواص ها، قطع تماس آنان با فرماندهی و نیروهای پشتیبانی و ... موجب تاخیر در رسیدن به هدف تعیین شده گردید.
      حدود ساعت 4 بامداد نیروهای غواص محور راست موفق شدند به سمت چپ اسکله العمیه رسیده و خود را به بالای اسکله و روی پَد هلی کوپتر برسانند و با محرز شدن درگیری روی اسکله، رمز عملیات (حسبناالله و نعم الوکیل) توسط فرماندهی قرارگاه قرائت شد. نیروها به سرعت عملیات پاکسازی پَد و آماده کردن محل برای ورود دیگر نیروها را انجام دهند.
      در ساعت 05:30 یکی از گروهان های سوار شناور به اسکله رسید و متقابلاً دشمن نیز که سمت راست اسکله را در اختیار داشت، به سوی قایق های این گروهان شلیک کرد و همین امر موجب شد فشار وارد بر غواص های مستقر در اسکله کاهش یابد.
      با روشن شدن آسمان، نیروهای غواص محورهای دیگر موقعیت خود را یافته و به طرف اسکله حرکت کردند. به این ترتیب، حدود ساعت 8 صبح اسکله العمیه به طور کامل به تصرف درآمد. سپس، اسکله البکر مطابق طرح به آتش کشیده شد.
      نخستین فشار دشمن به العمیه در ساعت 10 با پرتاب یک موشک آغاز شد و به دنبال آن نیروی هوایی عراق به بمباران منطقه پرداخت. پرتاب موشک های دوربرد تا به هنگام شب نیز ادامه یافت؛ به گونه ای که تا صبح روز دوم عملیات، چهار فروند دیگر به سوی اسکله شلیک شد. هم چنین، دشمن توانست حوالی نیمه شب 8 فروند شناور خود را به طرف اسکله بیاورد.
      با فرارسیدن روشنایی روز دوم عملیات، هواپیمای دشمن در منطقه حضور یافته و اسکله را بمباران کردند. سپس، ناوچه های عراقی آرایش گرفته وبا حمایت هلی کوپترها به سمت اسکله پیشروی کردند. فشار روی نیروهای خودی هر لحظه بیشتر می شد و بدیهی بود که بدون عملیات پشتیبانی و تکمیلی – که انجام آن به دلایلی صورت نگرفت – عملیات می بایست در همین حد ایذایی خاتمه یافته و نیروها منطقه را ترک کنند. به همین دلیل نیروها عقب نشستند و نزدیک ظهر اسکله العمیه در حالی که تاسیسات و تجهیزات آن کاملا منهدم شده بود، مجددا به تصرف دشمن درآمد.
      نتایج عملیات
      تلفات و ضایعات وارده به دشمن در این عملیات به شرح ذیل می باشد:
      - کشته شدن 63 نفر.
      - به اسارت درآمدن بیش از 100 نفر.
      - ساقط شدن دو هواپیمای جنگنده.
      - انهدام یک ناوچه.
      - انهدام 15 قبضه ضد هوایی و 2 دستگاه رادار.
      - به غنیمت درآمدن 4 دستگاه رادار.
      ساجد -سایت جامع دفاع مقدس
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.