najaf47

تاپیک جامع سردار خیبر ..شهید حاج ابراهیم همت (عکس ، خاطره ، فیلم و ... )

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

ای عزیزان، در شروع حرکت عراق پیش بینی شده بود که در همدان رادار حساسی است و می تواند تمام نیروهای عراقی را که وارد خاک ایران می شوند شناسایی کند. لذا این پیش بینی شده است که قبل از حرکت، یک کودتا در نوژه بشود که شد و رادار از کار بیفتد و حتی این پیش بینی شده بود که برای
تسریع سقوط انقلاب در حرکت نوژه جماران هم هدف باشد، یعنی با حرکت نوژه همدان، در حین آمادگی دولت و ارتش صدام، در نوژه کودتایی شود و هواپیما بلند شود و جماران را بمباران کند و دولت ساقط شود و امام عزیز از بین برود و به دنبال این حرکت ارتش عراق وارد ایران شود و گروگان ها نجات پیدا کنند و انقلاب ایران ساقط گردد. این حرکت به طوری طراحی شده بود که در نوژه پس از انجام کودتا ـ که به حول و قوه الهی حرکت کودتای اینها و حرکت منافقانه اینها در تهران و جماران شکست خوردـ رادار را وصل کنند.
خیانتی دیگر از دولت موقت حرکت بعدی همین لشکر ۹۲ زرهی در جنوب بود ـ که با توجه به خیانت های دولت موقت، در آینده باید تحلیل شود و در مورد آن کتاب ها نوشته و در تاریخ انقلاب آورده شود ـ و آن این بود که در نظام ارتشی ـ آن برادران عزیز که خدمت کرده باشند خبر دارندـ راننده تانک اگر از اهالی قزوین است ممکن است در لشکر ۹۲ زرهی اهواز خدمت کند. حال اگر این شخص را به شهرستان خودش بفرستند مجبور است از لشکر زرهی برود و در
لشکر پیاده خدمت کند. یعنی شخص اگر خدمه تانک است باید برود در شهر خودش.در قسمت پرسنلی کار کند و این را آمریکا دقیقاً همان طور که در ارتش و
سیستم خودش اعمال کرده در ارتش زمان شاه نیز پیاده کرده بود بعد از انقلاب، دولت موقت این را آزاد کرد و این یک خیانت آشکار بود به انقلاب و شهید سپهبد قرنی به این وضع خیلی اعتراض داشت و آن عزیزانی که از دست رفتند و آن افسران مؤمنی که از اول جنگ بودند و بعد شهید شدند، همه اعتراض داشتند به این مطلب که رها کردن نیرویی که در یک واحد تخصّص داشت و سالیان دراز از بودجه مملکت هزینه شده تا آنها مهارت پیدا کنند، اگر اینها را برداریم و بفرستیم شهرستان خودشان، می روند در یک واحد دیگر که در آن تخصّص ندارند و این کار بیهوده ای است و بسیاری از واحدهای ارتش که پس از انقلاب به
هم ریخته بود و تازه می خواستیم آنها را متشکل کنیم به این صورت به هم ریختند. خدمه تانک رفت در شهرستان خودش، در واحد پرسنلی مشغول شد.
این کار در رابطه با لشکر ۹۲ شدت بیشتری گرفت. یعنی قبل از حمله، یک تیپ از این لشکر در »عین خوش« بود و تیپ دیگرش در فکه. روی این لشکر حساب شده بود که در کودتا از آن استفاده شود و چنین شد و شکست طرح کودتا باعث شد که پنجاه درصد کادر این لشکر اخراج شوند و این لشکر کارآیی نظامی خود را از دست بدهد.وضعیت ایران در آغاز تهاجم صدام تمام این زمینه ها برای یک حمله گسترده آماده شده بود و حمله های هوایی پیش بینی شده بود.
خطوط هوایی در نقشه معلوم شده بود. مانند حمله اسرائیل به اعراب، در جنگ هایی که داشت و عراق می خواست در عرض چهل و هشت ساعت نظام ایران را بر هم بزند و باعث سقوط ایران بشود و چه شد که دشمن نتوانست این کار را بکند؟
با توجه به اینکه دو لشکر را به غرب اعزام نمود و با بیش از هشت لشکر به طرف جنوب حرکت کرد. چه عاملی باعث شد که دشمن در کرخه ماند؟ پس از توطئه بنی صدر که نگذاشت برادران ما کالاهایمان را از گمرک خرمشهر عبور دهند و بیست و یک میلیارد دلار کالا در آنجا توسط عراق به غارت رفت و
نگذاشت قطعات فانتوم از پادگان تحویل شود و بسیاری از قطعات فانتوم در آنجا به غارت رفت، بعد از این تفاسیر چرا عراق در بیست کیلومتری اهواز ماند؟ چرا عراق نتوانست کاری از پیش ببرد؟ چرا عراق بی فکری کرد و از قسمت امامزاده عباس با یک گردان حرکت نکرد تا در پل دختر جبهه جنوب را ببندد و جنوب را جدا کند و… وبسیاری از این چراها.
عراق در قسمت جنوب در دو محور، حرکت خودش را برای داخل شدن آغاز کرد؛ یکی محور عین خوش ـ فکه که خودش دو خط را عقبه داشت: یکی عقبه دهلران ـ عین خوش ـ جسر نادری ـ پل کرخه و دیگری فکه ـ چنانه بود. در قسمت خرمشهر جناح اصلی دشمن دو قسمت می شد؛ یکی از سمت شلمچه بود به سمت خرمشهر و یکی از اهواز و عبور از کوشک و طلایه و جفیر و آمدن به سمت اهواز. این محورهایی بود که عراق در روزهای اول حمله، مورد استفاده قرار داد. در مقابل آنها هم نیرویی نبود. یک افسر نیروی هوایی عراق گزارش می کند که: »من با جیپ از کنار کرخه عبور می کردم و رفتم به سمت اندیمشک و به جایی رسیدم که با چشم خود پادگان نیروی هوایی را دیدم و برگشتم.« می گوید:» من پادگان نیروی هوایی را دیدم.« در این پادگان نیروی هوایی چه تجهیزاتی بود و چقدر نیرو بود؟ هیچ. در اندیمشک که بود؟ هیچ کس. این افسر عراقی برای رده های بالای خود گزارش می نویسد و می گوید: » من برای شناسائی پادگان نیروی هوایی رفتم و آنجا را دیدم.« ولی چنین تحلیل می کند که : » به نظر می رسد دشمن کمین گذاشته باشد و این یک نقشه باشد. یعنی به نظر می رسد که دشمن می خواهد نیروهای عراقی به سمت شرق کرخه بروند و از پشت راهشان را ببندد.« لذا نیروهای عراقی در غرب کرخه باقی می مانند و این وضعیت سبب فتح المبین می شود. آنان اگر به سمت شرق کرخه می آمدند، ما یک عملیات جداگانه را باید انجام
می دادیم. در سمت اهواز نیروهای عراقی به راحتی از سمت جفیر عبور می کنند و می آیند به سمت اهواز و پادگان حمید را هم به راحتی می گیرند ولی در پانزده یا بیست کیلومتری اهواز می مانند. یعنی جرأت قدم گذاشتن به داخل شهر را ندارند. در سمت آبادان، آن شهر را محاصره می کنند؛ آن هم نه با یک یا دو لشکر بلکه با هشت لشکر این کار را انجام می دهند. در برابرشان هم هیچ چیز نیست. در طرف ما هر کس دوستانش را بر می داشت و یک تعداد اسلحه می گرفت و به جبهه می رفت و هیچ انسجامی نداشتیم. نه ارتش آمادگی داشت و نه سپاه و نه مردم.
عزل بنی صدر و مردمی شدن جنگ چرا عراق در اطراف آبادان ماند؟ بهتر است قدری روی آن بحث کنیم. »وجعلنا من بین ایدیهم سداً و من خلفهم سداً فاغشیناهم فهم لا یبصرون.« اعجاز الهی در این حرکت دیده می شود. چرا عراق ماند و چرا عراق کار را تمام نکرد؟ شما به این نتیجه خواهید رسید که خداوند بر مظلومیت شیعه که در طول تاریخ اسلام محرومیت کشیده دلش خواهد سوخت. به این نتیجه خواهید رسید که خداوند دلش بر آن خون های پاکی که ریخته شده سوخت و جلوی دشمن را سد کرد و حال آینده سازان باید بنشینند در تاریخ بنویسند. عراق در برابر خود سدی دید و ماند. آن هم با وجود توطئه های بنی صدر برای جلوگیری از بسیج شدن مردم، که ما مرتب بحث میکردیم.



[b]مطالب ویرایش شد Jackturbo[/b]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دستت درد نکنه خیلی عالی و تاثیر گذار بود . انشاالله همه درس بگیرند .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
خواهش ميكنم، ولى واقعا 21 ميليارد دلار از كمرك! خرمشهر توسط عراق غارت شده؟ خيلى مبلغ بالاييه! انسان از خيانت بعضى ها به مملكت و مردم متحير ميشه! :mrgreen:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
عراق در برابر خود سدی دید و ماند. آن هم با وجود توطئه های بنی صدر برای جلوگیری از بسیج شدن مردم، که ما مرتب بحث می کردیم که اینها در چه واحدی باشند و او نمی گذاشت بسیج شکل بگیرد و سپاه را هم اصلاً قبول نداشت. توطئه های بنی صدر در جنوب و غرب یکی پس از دیگری شروع شد. نمی گذاشت جنگ شکل بگیرد و نمی گذاشت بجنگیم و در تمامی صحبت هایش که در یک جلسه به خاطر دارم، تز او فقط این بود که :» ما زمین می دهیم و زمان می گیریم.« یعنی تز کهنه شده نظامی در جنگ های جهانی که ما زمین را به دست دشمن می دهیم،
خرمشهر را می دهیم بعد منتظر می شویم تا هر وقت آمادگی پیدا کردیم، آن را پس می گیریم و دیگر مهم نیست دشمن با خرمشهر چه می کند و ببینید که چه آبرویی از اینها رفت. به هر حال حرکت بنی صدر جلوگیری و بازدارنده بود و از جهد فی سبیل الله و حرکتی که عاشقان این انقلاب و عاشقان امام و خط ولایت و امامت در ایران اسلامی بتوانند پیاده کنند و بسیج شوند و به جبهه بیایند و دوشادوش سایر برادران رزمنده فی سبیل الله بجنگند و جهاد کنند باز می داشت.
خط بنی صدر و خطوطی که درکنارش از منافقین گرفته شده بود و سایر سازشکارها هم دست به کار بودند و همزمانی حرکت عراق و هماهنگی حرکت عراق با بنی صدر و امثالهم باعث شد که ملّت هوشیار دست بنی صدر را بخواند و با شناخته شدن آن توسط امام آگاه و عزیز و بیدار، بنی صدر بر کنار شد. هنگامی که بنی صدر کنار رفت حرکت جبهه ها آغاز شد و نیروهای مردمی بسیج شدند.
به خاطر دارید که در عملیات های ثامن الائمه و طریق القدس روی هم رفته از ایران سی و پنج میلیون نفری، هزار تا هزار و پانصد تا دوهزار نفر بسیج شدند و در عملیات فتح المبین شصت هزار نفر و در بیت المقدس هشتاد هزار نفر و همین طور این وضع رشد کرد و به محض اینکه بنی صدر کنار رفت،آن خط نجنگیدن و سازش کاری شکست.
یعنی آن خطی که او اعمال می کرد و منافقین در انقلاب اسلامی و جامعه ترویج می کردند، یعنی خط آمریکا شکست. آمریکا که شکست خورد چاره ای نداشت جز این که جنگ را ادامه دهد و گسترش دهد و شلوغش کند و چاره ای نداشت اگر عراق این کار را بکند کمکش کند.
با سقوط بنی صدر آمریکا هیچ چاره ای نداشت جز این که جنگ از شدت نظامی بیشتری برخوردار شود. یعنی اوج حرکت نظامی بر علیه انقلاب بیشتر شود. چرا که آمریکا از حرکت های سیاسی و اقتصادی سودی نبرد. تنها حرکتی که می توانست برای سقوط انقلاب به آمریکا امید دهد، یک حرکت گسترده نظامی بود.
جنگ برای آمریکا امکان پذیر نبود مگر اینکه در کنار عراق دُوَلی )دولت های( را بگذارد که پشتیبانش باشند و خودش هم پشتیبانی کند. کمک های مادی،
تسلیحاتی، همکاری تبلیغاتی و هر گونه کمکی که از دستش بر می آید، بکند تا عراق بتواند این جنگ را ادامه دهد و بتواند انقلاب را زودتر به سقوط بکشاند.
لذا آمریکا در حرکتی که با عنوان جنگ شروع کرد ـ و این سومین حرکت آمریکا برای سقوط انقلاب بود ـ تمام کشورهای عربی خاورمیانه و خلیج فارس و نیز
کشورهای دیگر نظیر انگلیس و فرانسه را وادار به کمک به عراق برای تداوم جنگ نمود.
یک دنیا در برابر ایران برادران رزمنده، برای ادامه جنگ معلوم بود و از قبل هم ثابت شده بود که عراق به تنهایی قادر به حمله به ما و تداوم جنگ نبود. ما را
در یک وضعیت بد اقتصادی قرار داده بودند تا آمریکا قادر به حمله باشد. در آن زمان ذخایر ارزی اقتصاد ما کمتر از دو میلیارد دلار بود. در زمان شروع جنگ، برادران عزیز دولت خدمت امام رفته بودند و گفته بودند که این ارقام فاجعه است.
امام فرمودند: »به خدا توکل کنید.«در شروع جنگ ما از نظر اقتصادی در بدترین وضع بودیم. از نظر نظامی همان گونه بود که خدمت شما گفتیم و از نظر سیاسی هم به واسطه تبلیغات صهیونیستی و آمریکایی و کمونیستی در دنیا کنار زده شده بودیم و وجهه ای نداشتیم. در بین ملت ها بر ضد انقلاب اسلامی و ایران تبلیغ شده بود. لذا همه چیز آماده بود تا عراق بتواند این جنگ را به شدت ادامه دهد. ولی به حول و قوه الهی از آنجا که دست خدا در کار
است و به خاطر اخلاص و اعتقاد به آخرت و دنیای غیب و اینکه تمامی جریانات این جهان و هستی در ید قدرت خداست و خدا قادر است نصرت دهد، پیروزی دهد، شکست دهد، رستگاری دهد یا ذلّت بدهد، خواری دهد و همه چیز به دست خداست و یدالله فوق ایدیهم، همه این توطئه ها یکی پس از دیگری شکست خورد.
پس از سقوط بنی صدر، ارتش و سپاه هماهنگ شدند و حملات یکی پس از دیگری مثل ثامن الائمه و طریق القدس انجام شدند و فتح المبین با آن شکل روحانی و معنوی و آن ابهت و بزرگی که داشت و اصلاً نامش را عملیات نظامی نمی توان گذاشت و در تاریخ اسم آن عملیات را عملیات نظامی نبایدگذاشت. دشمن را گیج و مبهوت کرد و تلفات و خسارات زیادی به آن وارد آورد و قسمت دزفول و شوش آزاد شدند. در آن زمان بحث بود که این عملیات کجا انجام شود. بعضی ها نظر داشتند در اهواز انجام شود و بعضی ها نظر داشتند در خرمشهر و در آخر به این نتیجه رسیدند که این عملیات در خونین شهر انجام شود. در عملیات بیت المقدس و فتح المبین در مجموع نه هزار کیلومتر مربع از خاک جمهوری اسلامی ایران آزاد شد.
آماری که در این زمینه داده می شود و تازه کمترین آمار است، یک چیز که عجیب و تاریخی است و شاید در دنیا سابقه نداشته و آن اینکه کمتر از صد روز فاصله بین این دو عملیات، فتح المبین و بیت المقدس، فاصله بود و این در تاریخ بی سابقه است که هشت لشکر از قسمت دزفول و شوش در عرض کمتر از سه ماه این عملیات را تمام کنند و آن هم عملیاتی با چنان ابهت و چنان حیثیت و چنان عظمت.
عملیاتی که دنیا را تکان داد آزادی خونین شهر که ابداً توسط ما تبلیغ نشد، اینقدر اهیمت و اثر این عملیات شدید بود که در دنیا تکانش را دیدیم. اثر این عملیات در سوریه و لبنان طوری بود که مانند آن را ما در تهران و اصفهان ندیدیم و این به خاطر عظمت عملیات بود. مستشاران روسی و آمریکایی در خونین شهر طرح دفاعی خونین شهر را برای بیست سال ریخته بودند. خاکریز از کارون تا جاده اهواز و از جاده اهواز تا شلمچه، یک خاکریز ممتد شرقی غربی و
کانال ها و میادین متعدد مین سبب این شده بود که دشمن تصور از دست دادن خرمشهر را هم نداشته باشد. خود خونین شهر غیر از گردان های تانک با هفده گردان محافظت می شد. دشمن اصلاً تصور سقوط هم نداشت و بجاست که خدمت شما بسیجیان پاک پاک پاک، این نکته گفته شود که مغزها خسته شده بودند و در مرحله سوم بیت المقدس، همان طور که در صحبت های قبلی خدمت شما گفته شد، نمی دانستیم چه تصمیمی بگیریم.
آیا باید داخل خونین شهر شد یا نه؟ کیفیت ها پایین آمده بود.
ادامه دارد...


[b]مطالب ویرایش شد Jackturbo[/b]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
در این جبهه محرم موفقیت زیاد بود. منتها ای برادران عزیز، اگر به خاطر داشته باشید در روزهای اول جنگ عراق سوار بر اسب مراد می تاخت و صدام رجز خوانی می کرد، چنان که راننده تانکی هنگام حضور در جیراوند، از مردم جیراوند سؤال می کند که تا تهران چند کیلومتر است و جدی هم سؤال می کند و صدام نیز پس از سخنرانی و مصاحبه در خونین شهر، هنگام سوارشدن که خبرنگارها می گویند: »باز سؤال داریم.« می گوید:» مصاحبه بعدی در اهواز.« یعنی دشمن با این قدرت آمده بود و رجز خوانی می کرد.
در زمانی که تانک های دشمن بی مهابا و وحشیانه به خاک ما تاختند، به ناموس ما تاختند و در خونین شهر و سوسنگرد و قصر شیرین آن جنایات را آفریدند و با آن حرکتی که کردند و آن بی بندوباری ها و آن غارت ها و تجاوزات به ناموس و زن و بچه مردم و به اسارت گرفتن آنها، و از بین بردن حیثیت ما، عراق بر
اسب مراد سوار بود. ای رزمندگان دلاور اسلام، توسط همین بسیجیان حزب الله، صدام از اسب مراد به زیر کشیده شد. یعنی صدام و دولت عراق چنان قدرت نظامی خودش را در سرتاسر مرزهای ما از دست داده که چه در هفتصد و پنجاه کیلومتر مرز غرب و چه در پانصد و پنجاه کیلومتر مرز جنوب ـ از بندر فاو تا دهلران و از دهلران تا پیرانشهر ـ در هر کجا نیروهای رزمنده اسلام اراده کنند، به والله می توانند داخل خاک عراق شوند و در هیچ جا از این هزار و سیصد کیلومتر دولت مزدور عراق و ارتش عراق که آنقدر مطمئن بود و اکنون ضعیف و شکسته و بی روحیه شده ، حتی در یک کیلومتر از این مرز، عراق قادر نیست با یک لشکر حمله کند. یعنی به کلی قدرت آفند و حمله از دولت عراق و ارتش عراق توسط ید شما و توسط یدالله، گرفته شده است.
دولت عراق قسمت اعظم قدرت نظامی اش را ازدست داده، چرا؟ چون شما پنجاه هزار نفر را در مهران اسیر گرفتید... تخلف در فرمان ولایت جایز نیست
ما می جنگیم و باید بجنگیم و چاره ای نیست. به گفته امام تا ظهور امام مهدی )عج( با یک دستمان سلاح و با یک دستمان قرآن باید بگیریم و طبق دستورات ولایت امروز در جامعه انقلاب اسلامی ما دو روند بیشتر نداریم: امامت و امت، امامت و حزب الله والسلام. خط سومی نداریم. در این روند و در این قانون و در این چارچوب، باید اطاعت محض از دستورات ولایت سمبل فکری و عقیدتی و انسجام روحی و معنوی برای یک مؤمن و یک انسان حزب الله باشد و خواهد بود. لذا امام عزیز و ولی فقیه دستور فرموده تا بیت المقدس باید جنگید و در راه بیت المقدس خط رهبری و ولایت این را روشن می کند. یک راهنمائی هم بکنیم. در این راه، خط رهبری به عنوان فرمانده کل قوا به حرکت ما جهت می دهد و می گوید که این بیت المقدس شما راهش از کجاست؟ کربلا. از جاست؟ کربلا. یعنی اینکه ای عزیزان، ای بسیجیان حزب الله، ای امت حزب الله، در این راه نشد و نمی شود و نباید کرد وجود ندارد. ما بایستی بنا به فرمان ولایت، که در آن تخلف نیست به کربلا برسیم و ما به کربلا نخواهیم رسید مگر آنکه از مرزهای ایران عبور کنیم، اول خودمان را به دجله و بعد به حول و قوه الهی به کربلا برسانیم و این راه یا از بغداد خواهیم برد و یا از بصره و این مورد تفاوتی نمی کند. هدف اینست که ما به کربلا برسیم. هدف نظامی ما کجاست؟ کربلا. پس هدف،گرفتن کربلاست و با آزاد کردن این خاک عزیز و پربهای سرور شهیدان، امام حسین، از دست و چنگال خونخواران جهان، از دست بعثی هایی که نه
حیثیت دارند و نه آبرو و هیچ چیز در درونشان ندارند و اسلام را به ذلت کشانده اند و بویی از اسلام نبرده اند، آزاد می شود و باید کربلا را نجات داد. همانطور که حسین با یارانش رفت کربلا را نجات داد.
آمادگی جسمی و آمادگی روحی این تصور که وقتی صحبت از کربلا شد یعنی این که این بار ما به کربلا می رسیم،این نباید باشد. ما باید خودمان را برای سختی ها آماده کنیم. ما باید چون انبیاء و اولیای الهی که زمانی که اراده می کردند بیش از ده سال در مکه و نزدیک به ده سال در مدینه می جنگیدند و تمام عمرشان جنگ بودو جهاد فی سبیل الله و خسته نشدن و نبریدند. و ما ای بسیجیان عزیز، از عملیات و جنگ نمی بریم. از عملیات خسته نمی شویم. خوب دقت کنید،این برادران بسیجی عزیز، ما از عملیات نمی بریم و خسته نمی شویم و تا کربلا می جنگیم به شرط اینکه خودمان را آماده کنیم؛ و ما آماده
نخواهیم شد مگر آنکه به دو جنبه توجه کنیم: آمادگی جسمی و آمادگی روحی. آمادگی روحی مهم تر از آمادگی جسمی است. آمادگی جسمی برای
جنگیدن در راه خدا، برای پیاده روی و شکست داد دشمن و برای غلبه بر دشمن کافر، و آمادگی روحی یعنی پاک کردن درون. امام در صحبت هایشان بارها به این مطلب اشاره داشتند که عمده مسائل، اخلاص و خلوص است و اگر باشد همه چیز هست. یعنی پاک شدن درون، یعنی بیرون راندن هواهای نفسانی از ذات و از قلب و از دل از درون انسان.
پاک شدن به منزله اینکه انسان ایثار پیدا کند، اخلاص پیدا کند، متقی شود و تقوی پیدا کند و جهاد فی سبیل الله در او رشد کند و خودش را انشاءالله برای یک عملیات بزرگ آماده کند و این انشاء الله در شما مصداق پیدا کند. در دعاهایتان و در نمازهای شبانه و راز و نیازهایتان با خدا حرف بزنید و مظلومیت خود را به خدا ثابت کنید تا خدا دلش به حال شما بسوزد. خدا هم رئوف است، هم مهربان است و هم خشم و غضب می کند. برای اینکه لطف و رحمت و آمرزش خداوند شامل حال ما شود، باید اخلاص باشد و برای اینکه ما اخلاص داشته باشیم سرمایه می خواهد که از همه چیزمان بگذریم و برای اینکه از همه
چیزمان بگذریم باید شبانه روز دلمان و وجودمان و همه چیزمان با خدا باشد. اینقدر پاک باشیم که خدا ما را مورد رحمت قرار دهد.
قدم برداریم برای رضای خدا، حرف بزنیم و شعار بدهیم برای رضای خدا بجنگیم فقط برای رضای خدا. همه چیز و همه چیز خواست خدا باشد و اگر چنین شد پیروزی درش هست.
چه بکشیم، چه کشته شویم، پیروزیم و هیچ ناراحتی نداریم و برای ما شکست معنا ندارد. چه بکشیم و چه کشته شویم پیروزیم. اگر این چنین نباشد خدا
غضب خواهد کرد؛ اگر خدای ناکرده یک ذره و یک جو هوای نفس در فرماندهان ما، در فرمانده گردان و غیره و خدای ناکرده در افراد بسیج ما باشد و ما حس کنیم امکانات مادی و این جنگ افزارها و این ابزار و آلات می توانند به ما کمک کنند، اصلاً چنین نیست.
تنگه احد را خالی نکنیم ای عزیزان، نصرت دست خداست و فتح و نصرت و وعده نصرت با خداست. »نصرٌ مِن الله و فتحٌ
قریب. (كلنل عزيز؛ بعلت استفاده از موبايل! ويرايش و اديت براى من ممكن نيست, اميدوارم عذرم را بذيرفته باشين؛ در ضمن از اينكه مطالب من را ويرايش كردين؛ تشكر مى كنم)

[b]مطالب ویرایش شد. Jackturbo[/b]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[b]بسم رب الشهدا و الصدیقین[/b]
[b]
مادر شهید همّت نقل می کند:

پس از انجام کارهای مقدّماتی در دی ماه ۱۳۶۰ بود که ابراهیم با یک دست لباس سپاه و همسرش نیز با یک لباس ساده سر سفره عقد حاضر شدند و آقای روحانی، امام جمعه اصفهان، خطبه عقد آنها را خواند. با مهریه ی یک جلد کلام الله مجید، یک جلد نهج البلاغه و بیست و هفت تومان پول.

همان شب دست زنش را گرفت و او را به خانه خودمان آورد، عجب شبی بود. من و پدرش توی اتاق نشسته بودیم که متوجه صدای گریه اش شدیم. زار زار گریه می کرد، با خودم گفتم: «آخه چی شده؟ مگه امشب شب زفاف نیست؟» به پدرش گفتم: «چرا اینقدر بی تابی می کند؟» او هم متحیر مانده بود.

دلم طاقت نیاورد، بلند شدم و رفتم از لای در نگاه کردم. دیدم رختخواب را جمع کرده یک گوشه، سجاده اش پهن است و مشغول راز و نیاز با خدای خویش است. خانمش هم کناری نشسته بود و نمی دانم قرآن یا مفاتیح بود که در دامنش بود.

هر کاری کردم رویم نشد در را باز بکنم و به او بگویم: «مادر التماس دعا، منو هم دعا کن». ساعت یازده شب بود، تا پنج صبح ناله می زد و من صدایش را می شنیدم که می گفت: «العفو، العفو، الهی العفو.» صدای ضجه های او قلبم را می سازند.

تا خود صبح گریه کرد، طوری که صبح با چشمهای قرمز و متورّم آمد و صبحانه خورد. بعد هم با همسرش به گلزار شهدای شهرضا رفتند و پس از آنکه دیداری با شهدا تازه کردند، برای زیارت به قم و از آنجا به پاوه رفتند، زیرا عملیاتی در پیش بود و باید هر چه زودتر خودش را می رساند.

دوستان آیا آغاز زندگی مشترک ما نیز شبهاتی به شهدا دارد؟[/b]

[url=http://ghebleyetehran.blogfa.com/author-ghebleyetehran.aspx]منبع[/url]

***************
[url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/493169_0hqd21AD.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_493169_0hqd21AD.jpg[/img][/url]
اگه چون منی بخواد در وصف این خاطره بگه همون بهتر که خفه خون بگیره و نگه. اما بد نیست عین کلام دوستی رو نقل کنم که میگفت:
قوی‌ترین حس مادی یه مرد، نماز شب رو ازش نگرفت!
این (شهید) یکی از اون ادمایی بود که دلشون خدایی شد و واسه همه دلبری کردن، دل همه رو خریدن...

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
rainbow جان ممنون
خیلی تاثیر گذار بود

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ممنون

گویا این شهدا متعلق به افسانه ها هستند باورش در عالم واقع سخته

به فرموده امام علی (ع) اسود النهار ، رهبان اللیل شیران روز و زاهدان شب اند

واقعا شاگرد مکتب علی (ع) بودند . حیف بود در بستر بمیرند کمتر از شهادت در حقشون جفا بود .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
حنظله هم شب زفافش شهید شد.

سلام بر او هنگامی که به دنیا آمد هنگامی که شهید شد و هنگامی که برانگیخته میشود. icon_eek

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ممنون . من بيشتر ميگم چه خانم فهميده اي داشت ! چه با گذشت و چقدر خاكي

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]دوستان آیا آغاز زندگی مشترک ما نیز شبهاتی به شهدا دارد؟ [/quote]

؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ icon_eek icon_arrowd icon_eek :mrgreen: :oops:

العفو العفو العفو

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اگر روزی حضرت صاحب الامر(عَجَّلَ اللهُ تَعالی فَرَجَهُ الشَّرِیف) از شما دعوت کند و در منزلی در محله شما منتظرتان باشد آیا شما قبل از تشرّف ، آداب زیارت را بجا می آورید مثلاً غسل زیارت یا پوشیدن لباس پاکیزه و کارهای دیگر را انجام می دهید؟ یا نه بدون معطلی به دیدار حضرت می روید؟

جواب هر کس به اندازه محبّت و معرفت اوست البته از ما انتظار جواب درست نمیره حتّی بعضی از اولیاء خدا اینجا در مرحله عمل جا ماندند قضیه ایی برای روشن شدن جواب براتون نقل می کنم:

مرحوم سالک سوخته میرزا کربلایی احمد(رَحمَۀُ اللهِ عَلَیه) داستانی را نقل می کند: که روزی حضرت ولی عصر (عَجَّلَ اللهُ تَعالی فَرَجَهُ الشَّرِیف) به دو تا از اولیاء خدا اذن تشرّف دادند یکی مرحوم عارف سوخته آقا میرزا تقی (رَحمَۀُ اللهِ عَلَیه) ( یکی از اولیای خداوند که بسیار گمنام زندگی کرد ) و دیگری بخاطر اینکه سوء تفاهم نشود از بردن نامش معذورم

آقا میرزا تقی بدون غسل کردن و سریع بسوی حضرت شتافت ولی آن ولیِ خدا رفت غسل زیارت کند و به خاطر تاخیر به دیدار حضرت موفق نشد و حضرت تشریف برده بودند عاشق سوخته دنبال اینها نیست بلکه وقتی معشوق اذن دیدن داد دنبال این حرفها نیست کشش محبوب او را به دنبال خود می کشد
[color=blue]
[b]نمونه دیگری در مدینه جوانى بود به نام حنظله از قبیله خزرج . در آستانه جنگ احد مقدمه عروسى او با دختر عبدالله پسر اُبى شروع شده بود.
شبى كه رسول خدا(صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم‏) دستور داد مسلمانان براى جنگ ، از مدینه به سوى احد حركت نمایند، حنظله همان شب را از پیامبر(صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم‏) اجازه گرفت مراسم عروسى را انجام دهد و فردایش به سپاه اسلام ملحق گردد.
پیامبر اکرم(صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم‏) اجازه داد. حنظله پس از انجام عمل زفاف ، در حال جنب براى جنگ آماده شد.
نجمه (تازه عروس ) چهار نفر از زنها را حاضر نمود و ایشان را براى وقوع عمل زناشویى شاهد گرفت .
زنها از نجمه پرسیدند: چرا زنها را شاهد گرفتى ؟
در پاسخ گفت :من در خواب دیدم درى از آسمان باز شد حنظله از آن به آسمان داخل گردید، دوباره آسمان به هم متصل شد من فهمیدم كه حنظله شهید خواهد شد این كار را كردم تا بعدا مورد تهمت قرار نگیرم.
حنظله پیش از اذان صبح خود را به رسول الله رساند و نماز صبح را با تیمم خواند.
آنگاه وارد میدان نبرد شد، ناگاه ابوسفیان را دید كه اسبش را میان دو لشكر به جولان آورده است حنظله با یك حمله اسب او را پى كرد، ابوسفیان از اسب سرنگون به زمین افتاد، فریاد زد و از قریش براى نجات خود كمك خواست . سپس پا شد رو به فرار گذاشت . حنظله همچنان در تعقیب او بود كه مردى از كفار به جنگ او آمد حنظله با او جنگید و به شهادت رسید.
پیامبر فرمود: فرشتگان را دیدم حنظله را بین زمین و آسمان با باران ابر سفید در ظرفى از نقره شستشو مى كنند، از آن پس او را حنظله غسیل الملائكه مى نامیدند.

حنظله دعوت معشوق خود را بدون غسل لبیک گفت حتی غسل واجب را انجام نداد این قدرت بالای معرفت این جوان را نشان می دهد یا به یک بیان دیگر امر اهل بیت واجب هست یا آداب زیارت؟ دعوت عام ، آداب زیارت دارد نه دعوت خاص ؛ شما در تاریخ بارها این تاخیرها را از طرف افراد بخاطر نداشتن معرفت بالا می بینید.[/b][/color]

تاخیر یکی از آفات هست و لو آن تاخیر به خاطر آداب خاصی باشد آداب در صورتی صحیح و پسندیده هست که تاخیر در آن صدق نکند وقتی او دعوت کرد تاخیر جایز نیست این همان آفتی بود که بعضی در قضیه کربلا دچار شدند وقتی سیدالشهداء(عَلَیهِ السَلام) طلب یاری کرد بعضی ها معطل کردند و دیر به کربلا رسیدند مثل طایفه بنی اسد که حبیب بن مظاهر آنها را دعوت کرد و با تاخیر آمدند ولی وقتی آمدند کار از کار گذشته بود.

حالا با این مطالب می تونی به نتیجه برسی که چرا در زیارت سید الشهداء(عَلَیهِ السَلام) این روایت وارد شده

در کتاب الکامل با اسناد معتبر از مفضل روايت شده که گفت: امام صادق(عَلَیهِ السَلام) فرمود: گاهي زيارت شما بهتر از اين است که زيارت نکنيد و گاهي زيارت نکردن شما بهتر از اين است که زيارت کنيد. مفضل مي گويد: گفتم: پشتم شکست. فرمود: به خدا سوگند برخي از شما با حالتي اندوهگين و غصه دار به سر قبر پدرانشان مي روند، اما براي زيارت حسين با سفره مي آيند؛ هرگز قابل قبول نيست، مگر اينکه با حالتي پريشان و خاک آلود به زيارت او بيايند.

[url=http://mohabateahlebeyt.blogfa.com/post-53.aspx]منبع[/url]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط FLANKER
      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385294.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385295.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385335.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385333.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385300.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385309.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385302.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385304.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385306.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385307.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385334.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385336.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385337.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385338.jpg
    • توسط GHIAM
      با استفاده از طول استند موشک فاتح، تونستم ابعاد موشک فتح را به دست بیاورم. موشک فتح دارای طول 6.5 متر و قطر 40 سانتیمتر است. این موشک نسبت به فاتح110 حدودا 2.30متر کوتاهتر و 20 سانتیمتر قطر کمتری دارد.  
      هیچ گونه اطلاعاتی از جنس موتور و جنس بدنه موشک وجود ندارد. اما احتمالا فتح موشکی با وزن 800-900 کیلوگرم، برد  200 - 300 کیلومتر و سرجنگی 150-200 کیلوگرمی باشد. به نظر میر‌سد سپاه قرار است این موشک را جایگزین نسخه های اولیه فاتح 110 کند. هرچند سرجنگی سبکتری نسبت به فاتح دارد برای زدن اهداف نرم از جمله زیرساخت‌های نفتی، مراکز صنعتی، اهداف غیرمقاوم نظامی و ... بسیار موثر است. 
      با توجه به ابعاد و وزن موشک فتح، می‌توان 4 تیره از این موشک را مانند فجر 5 از روی حامل IVECO پرتاب کرد.  
       

       
       

       

       
       
       
    • توسط mehdipersian
      شناور شهید باقری به بالگرد، موشک و پهپاد مجهز خواهد شد 
      فرمانده نیروی دریایی سپاه:

      شناور شهید باقری که در آینده ساخت آن به اتمام می‌رسد، علاوه بر داشتن یک ناوگروه در داخل خود، باند پرواز هم دارد که پهپاد می‌تواند از روی آن حرکت کرده و به پرواز درآید و در بازگشت هم می‌تواند بر روی آن بنشیند.
      شناور شهید باقری با ۲۴۰ متر طول و ۲۱ متر ارتفاع، مجهز به بالگرد، موشک و پهپاد است.
      این شناور به گونه‌ای در حال ساخت است که از روی عرشه آن حدود ۶۰ پهپاد می‌تواند پرواز کند و بنشیند.
      وستانیوز
       
    • توسط mehdipersian
      مرداد گذشته، یک ماهواره سنجش از دور ساخت روسیه برای ایران از پایگاه فضایی بایکونور پرتاب شد و انتظار می‌رود سه ماهواره دیگر نیز در سال‌های آینده به فضا پرتاب شوند. همچنین شواهد قانع‌کننده‌ای وجود دارد که نشان می‌دهد یک شرکت روسی در حال ساخت یک ماهواره ارتباطی برای ایران است که در سال 2024 در مدار زمین ثابت قرار می‌گیرد.
       
      ماهواره ی خیام:

       
       
      مرداد 1394، ایران با دو شرکت روسی در مورد پرتاب ماهواره سنجش از دور ساخت روسیه که توسط ایران اداره می شود، به توافق اولیه دست یافت. ماهواره ایرانی در 18 مرداد 1401 به وسیله ی شرکت روس کاسموس به فضا پرتاب شد. 
       
      مشخصات فنی ماهواره:

      مشخصات فنی ماهواره توسط روسیه و ایران اعلام نشده است ولی می توان از یک حق اختراع منتشر شده توسط شرکت NPK Barl در مرداد 1401 اطلاعات جدیدی بدست آورد. این طرح یک ماهواره سنجش از دور با وضوح بالا را توصیف می کند که دقیقاً شبیه خیام است. دارای یک گذرگاه شش ضلعی و چهار پنل خورشیدی است که با زاویه 45 درجه نسبت به محور طولی ماهواره به سمت پایین امتداد دارند. 
       
      محموله یک تلسکوپ کورش(Korsch) با پنج عنصر نوری است. تلسکوپ کورش یک تلسکوپ آناستیگمات سه آینه ای فشرده است که میدان دید وسیعی را ارائه می دهد. این تلسکوپ تصویربرداری را در یک کانال پانکروماتیک و چهار کانال چند طیفی (نزدیک مادون قرمز، قرمز، سبز و آبی) ارائه می دهد. سه پیکربندی ممکن برای تلسکوپ ارائه شده است که همگی با نسبت کانونی f/11.53 (نسبت کانونی تقسیم فاصله کانونی بر دیافراگم است)میباشند. مقادیر سه پیکربندی عبارتند از:
       
      دهانه / فاصله کانونی
      0.535 متر6.17 متر
      0.75 متر8.65 متر
      1.1 متر12.68 متر
       
      در اولین پیکربندی که در شکل زیر نشان داده شده است، وزن تلسکوپ 125 کیلوگرم و طول آن 1.8 متر است.
       

       
      دو پیکربندی دیگر منجر به گذرگاه طولانی‌تر می‌شود، اما نیازی به تغییر در جعبه‌های الکترونیکی محموله و آرایه‌های پیکسل CCD ایجاد نمیکند. این تلسکوپ از یک آرایه کانونی کروی و نه مسطح برای کمک به جلوگیری از لکه دار شدن تصاویر استفاده می کند. یک آرایه اسکن الکترونیکی داده‌ها را در باند X با سرعت‌های 480 مگابیت تا 1.5 گیگابیت بر ثانیه به زمین ارسال می‌کند (نرخ بالاتری نسبت به گزارش NPK Barl در فوریه 2021 ).
       
      سازنده محموله نوری مشخص نیست، اما برخلاف تخصص این شرکت در سیستم های زمینی می تواند خود NPK Barl باشد. طی نمایشگاهی در سال 2019، این شرکت تلسکوپ سنجش از دور را به نمایش گذاشت که انتظار می‌رفت ظرف دو سال آینده به فضا پرواز کند. گزارش شده است که وزن آن تنها 46 کیلوگرم است و همچنین کوچکتر از نمونه ثبت اختراع به نظر می رسد، اما تنها ماهواره میزبان ممکنی که در حال حاضر برای آن قابل شناسایی است، خیام است. احتمالاً تنها یک بخش از تلسکوپ به نمایش گذاشته شده است. 

       
      در یکی از نقشه‌های همراه با حق ثبت اختراع(پتنت) ، ماهواره در بالای طبقه فرگات در داخل محفظه محموله موشک سایوز-2-1a قرار دارد (که نشان می‌دهد پرتاب اولیه به وسیله ی این ماهواره بر به جای سایوز-2-1b سنگین تر بود).
       
       اگرچه پتنت‌ها به ندرت به پروژه‌هایی اشاره می‌کنند که به آن‌ها مربوط می‌شود، اما در اینجا ماهواره در واقع متعلق به پروژه 505 نشان داده شده است. همانطور که در نقاشی زیر مشاهده می‌شود، ماهواره‌ها به اندازه‌ای کوچک هستند که سه عدد از آنها در داخل دماغه قرار گیرند.
       
       
       
      کاربرد خیام:
       
      به طور رسمی، خیام تنها کاربردهای غیرنظامی در زمینه هایی مانند کشاورزی، مدیریت منابع طبیعی و نظارت بر محیط زیست خواهد داشت. مدت کوتاهی پس از پرتاب، رئیس سازمان فضایی ایران مدعی شد خیام به دلیل اندازه کوچکش نمی تواند به عنوان یک ماهواره جاسوسی استفاده شود. با این حال، وضوح زمینی گزارش شده آن (0.73 متر) برای انجام کارهای شناسایی ارزشمند کافی است. 
       
      مرکز کنترل ماموریت خیام:
       

       
       
      به گزارش اخبار ایران، مرکز کنترل ماموریت خیام در مرکز فضایی ماهدشت که تقریباً در 60 کیلومتری غرب تهران و نرسیده به شهر کرج قرار دارد. این مرکز در اوایل دهه 1970 برای دریافت اطلاعات از ماهواره های سنجش از دور خارجی تأسیس شد که اولین آنها ماهواره های لندست ایالات متحده بود. همانطور که در تصاویر Google Earth مشاهده می شود، ساخت یک ساختمان جدید در این سایت حدود آوریل 2020 آغاز شد و اکنون کامل شده است. احتمالاً در گزارش تلویزیون ایران که پس از پرتاب خیام از مرکز کنترل مأموریت پخش شد، دو آنتن سهموی در شمال شرقی ساختمان جدید دیده می‌شود.
       

       
      همکاری های روسی/ایرانی بعدی:
       
      خیام پیش بینی می شود حداقل پنج سال فعالیت داشته باشد و قرار است در سال های آینده ماهواره های بیشتری نیز به آن ملحق شوند. پس از پرتاب، حسن سالاریه اعلام کرد که ایران سه ماهواره دیگر از همین نوع را سفارش داده است و افزود: اولین ماهواره در مجموع 40 میلیون دلار هزینه داشته است.
       
      به نظر می رسد که همکاری فضایی بین روسیه و ایران اکنون فراتر از حوزه سنجش از دور است. در هفته‌های اخیر شواهدی به دست آمده است که روسیه در حال ساخت یک ماهواره ارتباطی زمین‌ایستا برای ایران با نام اکواتور (به روسی به معنای «استوا») است. این نام برای اولین بار در سال 2020 در بیوگرافی مختصری از متخصص ISS Reshetnev، تولید کننده پیشرو روسیه در ماهواره های ارتباطی مستقر در نزدیکی کراسنویارسک در سیبری ظاهر شد. در کنار آن بسیاری دیگر از پروژه ها نیز به آن اشاره شد که این شخص در آن مشارکت داشته است و جزئیات بیشتری ارائه نشده است.
       

       
      ایران در نهایت قصد دارد ماهواره‌های ارتباطی زمین‌ایستا را با استفاده از پرتاب‌کننده‌های بومی پرتاب کند، اما به‌نظر نمی‌رسد ماهواره‌هایی که در آینده قابل پیش‌بینی به فضا پرتاب می‌شوند، قادر به قرار دادن محموله با این ویژگی در این نوع مدار باشند. بنابراین، این کشور احتمالاً برای پر کردن جای خالی باقیمانده نیز به روسیه متکی خواهد بود. اگر معامله‌های دیگری در این زمینه هنوز وجود داشته باشد، پشت درهای بسته انجام شده است. 
       
      ________________________________________
      تلخیص و ترجمه از mehdi persian برای میلیتاری
      ________________________________________
      منبع:
      https://www.thespacereview.com/article/4475/1
       
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.