Recommended Posts

امير جان. مسئله رو بي‌خيال شين بهتره. چون هم سياسي هست و هم اينكه ظاهراً شما مسئله‌ي تقسيم ارضي و دريايي رو با تقسيم گردو يكي مي‌دونين كه اينقدر راحت فتوا صادر مي‌فرمايين.

ياد مظفردين شاه و ناصرالدين شاه بخير
مصطفي جان
شما هم ظاهرا در مورد تقسيم اراضي و .... مثل اونا فكر مي كني
راست مي گي تقسيم!!!!! اراضي و مرزبندي دريايي كه گردوبازي نيست!
بيخيال :mrgreen:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

آقا مصطفي عزيز ، بنده اين مطلب را بدون درنظر گرفتن اين واقعيت كه آيا اصولا به اين بازي اصلاح طلب و اصول گرا و غيره باور دارم يا خير ميزنم ، تفسير فرمايش شما يعني اينكه اصلاح طلبان مجري اميال سياسي آمريكا هستند وگرنه مورد حمايت آمريكا قرار نميگرفتند بله ؟ يعني آقاي خاتمي كسي كه هشت سال سكاندار قواي مجريه كشور بود دانسته يا ندانسته مجري سياستهاي آمريكا است ، اگر اينطوره كه واقعا چشمتان روشن و يا اينكه فرمايشتون رو كمي تعديل ميفرمائيد ، تصور نميكنيد كه پشتيباني آمريكا از به اصطلاح اصلاح طلبان انتخاب ناگزير از بين دو گزينه است ؟ شايد اين انتخاب بر اصل تعديل تشنج سياسي و فراهم آوردن زمينه گفتگو در جهت حل اختلافات باشه ، اين امكان وجود نداره ؟ اينطور قضاوت كردن از شخص دانائي چون شما بعيده ، بعنوان مثال اين بنفع جمهوري اسلامي است كه در شرايط امروز حزب دمكرات در آمريكا به قدرت برسه و مطمعنا در اين راه پول هم خرج ميشه اين رو كه نبايد به حساب حمايت جمهوري اسلامي از دولت آمريكا گذاشت ، البته نيازي نيست كه براي شما مثالي اينچنين بزنم چون اعتقاد دارم شما اين معادلات را بخوبي ميدانيد ونياز به توضيح بنده نيست ، نبايد هر حركت سياسي اعتدالي را با برچسب هاي اين چنين كوبيد ، شاهديم كه سياستهاي تند و به اصطلاح انقلابي چه بلائي به سر كشور ما آورده و اين هنوز آغاز كاره ، غافليد از باجي كه براي خنثي كردن سياستهاي آمريكا به اين و آن داديم ، چند ماه پيش مقاله بلند وبالائي در يكي از روزبنامه هاي آلمان خواندم ، ميدانيد كه قيمت انرژي در اروپا بيداد ميكنه و اين روزنامه از دولت گله ميكرد كه بخش بزرگي از نفتي كه وارد آلمان ميشه را كشورهاي اروپائي با فرصتي كه اختلافات سياسي بين آمريكا و ايران برايشان فراهم كرده با قراردادهائي كه بهاي هر بشكه نفت خام با قيمت نيمه دهه 1990 محاسبه شده به اين كشور ميرسه و بنا بر اين دولت بايد در صد سودش را از فروش اين نفت پائين بياره ، ميدانيد رقم واقعي ضرري كه به كشور وارد ميشه چه ميتونه باشه ، به اضافه سالي يك ميليون بشكه نفت به سوريه ، به اضافه صرف نظر كردن ايران از بسياري از بازارهاي گاز بخاطر گازپروم روسيه ، به اضافه عدم توانائي كشور در نوسازي صنايع نفت و خودداري كمپانيهاي غربي براي سرمايه گذاري در صنعت نفت ايران و به اضافه صدها امتياز ديگر كه به روسيه ، چين ، اروپاي شرقي و غربي و كشورهاي جنبش عدم تعهد در اعضاي حمايتشان از ايران در آژانس اتمي بذل و بخشش كردند ، آيا هيچ وقت يك جمع بندي كرديد كه آينده اين كشور با ادامه اين سياستها چه خواهد بود ؟ بس نيست هر صداي اعتدال و مخالفت رو با انگ آمريكائي واسرائيلي و سلطنت طلبي خفه كردن ؟

نه آقا پرويز گرامي.
بنده همچين عرضي نداشتم. به عقيده‌ي من، اصولگرا و اصلاح‌طلب، هر دو، ايراني محسوب مي‌شن و تفكرشون، خدمت به كشوره. منتها تفاوت نگاه دارن (البته بنده منظور شما از خط اول رو تا حدي گرفتم و شايد بهتر باشه بعداً درموردش، در جايي مناسب‌تر بحث داشته باشيم. چون در اين زمينه، نظريات متفاوت هست و تحليل‌ها هم همچنين).
عرض بنده اين بود كه سياست‌هاي اصلاح طلبان، بيشتر از اصولگرايان، مورد پذيرش امريكا هست. البته موافق نگاه صفر و يكي نيستم و نمي‌گم كه هرچي كه امريكا ازش طرفداري مي‌كنه بده. ولي بايد حواسمون باشه كه اشتباهي نكنيم كه دشمن فعلي (آينده رو نمي‌گم) ازش خوشحال شه! درست مثل اشتباهات ريز و درشت ميخائيل گورباچف كه با به‌به و چه‌چه و احسنت و مرحباي امريكا و انگليس و فرانسه و آلمان غربي همراه بود؛ ولي نتيجتاً ...!! مسلماً گورباچف هم به فكر كشورش بود و دوست داشت كه مشكلات كشور، برطرف بشه و مثلاً خفقان كمتر بشه و آزادي بيشتر و مشكلات اقتصادي برطرف شه. ولي نتيجه‌اي معكوس به همراه داشت!
جناب خاتمي، يكي از رؤساي جمهور محبوب كشور (و البته شخص بنده بودن). ايشون كسي بودن كه بنده در دانشگاه، زماني كه همين طرفداران فعلي ايشون (اصلاح‌طلبان تندرو : يعني تحكيم وحدتي‌ها يا تندروتر از اونا) ازش بد مي‌گفتن، بنده به حمايت از ايشون برخواستم و از سياست‌هاي اقتصادي ايشان گرفته تا سياست‌هاي سياسي و حتي فرهنگي، از ايشون حمايت كردم. مسلماً هم تفكرم غير از اين نيست كه آيت الله خاتمي، همون قدر تفكر خدمت به كشور رو دارن كه رؤساي جمهور و نخست‌وزيران پيشين و پسين داشتن.
مسلماً ايالات متحده هم به دنبال منافعش هست. ممكنه حتي منافع ايالات متحده حكم كنه كه از اصولگرايان حمايت كنه (خودتون دليلش رو بهتر مي‌دونين). پس اين به اين معني نيست كه اون‌ها، مجري دستورات امريكا هستن. ولي مي‌تونه زنگ خطري باشه (عرض كردم مي‌تونه! يعني قطعي نيست) كه شايد اون ها دارن مسير رو اشتباه طي مي‌كنن! فكر نكنم اين تفكر حقير، چندان هم دور از واقعيت باشه. اگه اينطوره، خوشحال مي‌شم بفرمايين تا اگه اشتباه مي‌كنم، عرايضم رو تصحيح كنم.
(شرمنده كه اينقدر جواب‌ها، جلو عقب شد. چون از اينترنت خارج شدم و به نوشتن پاسخ مشغول بودم. به همين خاطرم جواب‌ها جلو عقب شد و چندين پست ارسال شد. ضمناً اگه در پست قبلي، لحنم كمي تند بود، اميدوارم به بزرگي خودتون ببخشيد. مي‌دونين كه حقير منظور بدي نداره.)


با حرفتون اصلا موافق نیستم که سهم ایران از خزر باید کم بشه
کاری نداره
کشورهایی که در جنوب غربی دریای خزر هستن زمان اشغالشون تموم شده و طبق قرارداد باید به ایران بازگردن
و دیگه قرار نیست که نمیخوان بیان سهم از خزر هم بخوان

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
يادم مياد كه يكي از سياستمدارانمون گفت سرگي لاوورف در مناقشه اي كه با كشورهاي سابق شوروي در حاشيه درياي كاسپين و از ترس حضور آمريكا در اين دريا در شوراي امنيت پيش آمده بود گفت (( ما به قرارداد 50 به 50 شوروي با ايران پايبنديم)) حالا نميدانم چطور اينطور شد و برخي از عزيزان ميهن پرست از اين كم شدن سهم دفاع ميكنند

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
البته اگر از اون اول كه خاتمي مقداري از خليج مورد مناقشه با پاكستان رو ارزونيشون نميكرد كه نميدونم واسه چي بود وچي به جاش گرفت اعتراض ميكرديم الان دولت مردان عزيزمون اينقدر راحت از حقمون نميگزشتن :mrgreen:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
امير تامكت دوست عزيز.......موضوع مرز خشكي با درياي خزره.....ايران تنها 13 درصد مرز آبي با درياي خزر داره يعني از كل ساحل درياي خزر تنها 13 درصدش در ايران قرار گرفته...پس طبق عقل و منطق بين المللي با توجه به نقشه درياي خزر بايد 13 درصد از درياي خزر مال ايران باشه اما ما چون زورمون زياده و گردنمونم كلفته ميگيم 20 درصد يك كلام......بازي رياضي نيست كه مثلا بگن چند تا كشوريم حالا 100 تقسيم بر تعداد كشورها :mrgreen: حالا شما فرض كن تركمنستان بشه 10 كشور دوباره هر كشور با توجه به مرز آبي كه با درياي خزر دارن سهمي هم از درياي خزر ميبره......ديگه اينقدر ها هم پيچيده نيست.... در ثاني ايران همچنان روي 20 درصد ايستاده....اگرم الان مي بينيد شفاف اعلام نمي كنه براي اينكه به راي روسيه احتياج داريم پس اعلام ميكنه ما آماده مذاكره هستيم و با اين موضع اينقدر همسايهامون بازي ميديم كه از بار بحران روابط ايران و امريكا كاسته بشه بعد از اون ديگه مرغ تنها يه پا داره.... دوست عزيز نمي شه كه همزمان با همه دشمن بود همه چيز به نوبت اول آمريكا بعد اسراييل بعد ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ در جواب دوست بزرگوارم آقا پرويز هم بايد بگم كه در همون اجلاس سزان عربي كه شما اشاره كرديد معمر قذافي رييس جمهور ليبي به شدت به بعصي از كشورهاي عربي و دبير كل اتحاديه عرب نسبت به پيگيري مسعله جزلير سه گانه اعتراض كرد و اين موضوع را ترفندي از جانب دشمنان در راستاي مبارزه با ايران دانست....همچنين جالب اين جاست كه كشور مدعي امارات تشريف داره ...يكي از نزديكترين متحدان آمريكا و اسراييل....بهشت اپوزوسيون ايران .... جايگاه امن ضد انقلاب...كساني كه ادعاي وطن پرستيشون گوش فلك رو كر كرده.... پس اين تبريك بيشتر شايسته شما و همفكرهاي شماست نه ج.ا.ايران

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
توضيحات درمورد تقسيم درياي خزر رو دوست خوبم son_of_persia فرمودن.
فكر كنم ديگه در اين مورد به اندازه‌ي كافي بحث شده باشه.
همه هم نظريات خودشون رو مطرح فرمودن.
ديگه ان شاء الله هرچي خيره، صورت بپذيره.

------------------------------------------

در آخر، سخن حضرت امام (ره) در روز 12 بهمن 1357 كه سالار عزيز هم اشاره‌اي بهش فرمودن رو قرار مي‌دم :

ملت در صد سال پیش از این، صدوپنجاه سال پیش از این، یك ملتی بوده، یك سرنوشتی داشته است و اختیاری داشته ولی او اختیار ماها را نداشته است كه یك سلطانی را بر ما مسلط كند. ما فرض می كنیم كه این سلطنت پهلوی، اول كه تاسیس شد به اختیار مردم بود و مجلس موسسان را هم به اختیار مردم تاسیس كردند و این اسباب این می شود كه - بر فرض اینكه این امر باطل، صحیح باشد- فقط رضاخان سلطان باشد، آن هم بر آن اشخاصی كه در آن زمان بودند و اما محمد رضا سلطان باشد بر این جمعیتی كه الان بیشتر شان، بلكه الا بعض قلیلی از آنها ادارك آنوقت را نكرده اند، چه حقی داشتند ملت در آن زمان، سرنوشت ما را در این زمان معین كنند؛ بنابر این سلطنت محمدرضا اولا كه چون سلطنت پدرش خلاف قانون بود و با زور و با سرنیزه تاسیس شده بود مجلس، غیر قانونی است، پس سلطنت محمدرضا هم غیر قانونی است و اگر چنانچه سلطنت رضاشاه فرض بكنیم كه قانونی بوده، چه حقی آنها داشتند كه برای ما سرنوشت معین كنند هر كسی سرنوشتش با خودش است، مگر پدرهای ما ولی ما هستند؟ مگر آن اشخاصی كه درصد سال پیش از این، هشتاد سال پیش از این بودند، می توانند سرنوشت یك ملتی را كه بعدها وجود پیدا كنند، آنها تعیین بكنند؟ این هم یك دلیل كه سلطنت محمدرضا سلطنت قانونی نیست. علاوه بر این، این سلطنتی كه در آنوقت درست كرده بودند و مجلس موسسان هم ما فرض كنیم كه صحیح بوده است، این ملتی كه سرنوشت خودش با خودش باید باشد، در این زمان می گوید كه ما نمی خواهیم این سلطان را. وقتی كه اینها رای دادند به اینكه ما سلطنت رضاشاه را، سلطنت محمدرضاشاه را، رژیم سلطنتی را نمی خواهیم، سرنوشت اینها با خودشان است. این هم یك راه است از برای اینكه سلطنت او باطل است.

درست مطالعه‌اش بفرمايين تا شك و شبهه‌اي باقي نمونه!!
حرف حضرت امام، درمورد تخطي از قانون بود؛ چرا كه مجلس، سواي قدرت قانوني خودش (و به دستور رضا خان)، دولت قاجاريه رو منحل كرد و پهلوي رو جايگزين كرد! جملات، به اندازه‌ي كافي گوياي مطلب هستن.
حداقل بذارين پدران و مادران ما و شما كه به قانون اساسي رأي دادن بميرن، بعد بگيم چه حقي داشتن كه انتخاب كنن!!
اگه اينطور باشه، بايد هر 10، 20 سال يكبار، در هر كشور دنيا، يكبار قانون اساسي رو به تأييد ملت برسونن!! با يه حساب سرانگشتي، امريكا مي‌بايست ... بعله يه 15، 20 باري اين انتخابات رو برگزار مي‌كرد. فرانسه هم يه 30 باري!!!

قانون اساسي، در تمامي دنيا، چه ايران، چه امريكا، چه فرانسه، چه آلمان، چه هلند، چه نروژ، چه سوئد و چه هر كشور ديگه‌اي، يكبار بطور عمومي به رأي گذاشته مي‌شه و در دفعات بعدي، درصورت تغيير مواد و اصول قانون اساسي (حذف يك اصل يا تغيير يا اضافه كردن آن)، موارد تغيير يافته به انتخابات عمومي گذاشته مي‌شه و درصورت تصويب ملت، تغيير حاصله ايجاد مي‌شه!
آخرين نمونه‌اش رو هم در ونزوئلا، چند ماه پيش شاهد بوديم كه تغيير در قانون اساسي و ايجاد امكان رئيس جمهور شدن بيش از دو بار مطرح شد و مردم ونزوئلا اون رو رد كردن و تغيير اعمال نشد!

------------------------------------------------

اميدوارم ديگه بحث و حرف و حديثي باقي نمونه.
ان شاء الله همگي موفق باشيد.
لطفاً ديگه بحث‌هاي سياسي خاتمه پيدا كنه.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

سامان جان لطفا یک بار دیگر پست قبلی بنده را مطالعه کنید و حرف الکی هم از طرف من نزنید! کی گفتم فقط مسلمانان و به مردم نیازمند آفریقا کمک نکنیم! البته این طرز فکر شما و برداشتی که از پست بنده کردید بخاطر سن کم شما هست! سالار جان شما هم اولا پست متوالی ارسال نکنید و ثانیا پست قبلی بنده را یک بار دیگر مطالعه کنید.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

خوب وقطی به وطن اهمیت ندید به کشور های دیگه اون هم غیر مسلمون عمرا اهمیت بدید ضمنان من کل حرف هام رو محترما نه و از روی انتقاد زدم که شما اینطور من رو حقیر کردید icon_cheesygrin

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
11 درصد، 13 درصد، 17 درصد و ... مي دونيد چيه؟ با حرفهاي سه سال اخير اين آقا ابهت و بزرگي ايران در نزد دنياي عرب شكسته، آنقدر خاك تو سر شديم كه جلوي وزير امور خارجه مون ميان و از اين بحث ها مي كنند، و بعضي ها هم در داخل فقط مي خواهند از اين گروه(دولت) حمايت كنند و كاري هم ندارند كه چه كارهايي مي كند، حالا نصف ايران را هم تقديم كرد حتما كارش درست بوده! يه چيزي مي دونه و ميفهمه كه نصف ايران رو داده رفته ديگه! من نمي گم كه سهم ما 50 درصد باشه ولي اين 17 درصدي هم كه الان بيان مي كنند و منافقانه از آن حمايت مي كنند، تركمنچاي ايران امروز ماست! اون شاه اونجوري بحرين رو داد اون يكي آذربايجان و تاجيكستان و ...و اين آدمك هم به گونه اي ديگر... در ضمن آن سخن امام رو كه براي غرب به حساب آورديد ، امام در آن سخنراني هرچند پيش زمينه صحبت دنياي استكبار بود ولي به صورت كلي گفت كه معني و مفهوم آن مستكبرانند، حال به نظر شما اين پادشاه زنباره عربستان مستكبر نيست؟ كه اينگونه اين فرد با او دست مي دهد و دست در دست يك پادشاه زنباره راه ميرود، همينها بودند كه در زمان جنگ به اين صدام ملعون كمك مالي مي كردند، شمشير القادسيه اهدا مي كردند و هزار ويك كار ناجور ديگر (همه ايران اين خاندان و فساد ذاتي آنها را مي شناسند)... شهيد داديم تا ايرانمون تا ابد با متجاوزان و مستكبران و ظالمين كه صد در صد پادشاه عربستان هم جزو آنهاست دشمن باشد و كوتاه نيايد، حال چه گونه در عرض بيست سال شديم دوست اين آقا و خاندانش! رييس جمهورمان دست در دست اين آقا مي دهد، بسان دو برادر كه با هم زاده شده اند! واقعا اون تصاوير اون شب گريه آور بود... چه گونه سياست كشورمون از اسلامگرايي به ضديت با آمريكا تغيير جهت مي دهد و آن را مترادف مي گيرد، و براي اين ضديت از عقايد ماكياوليستي هم بهره مي گيرد! تا انجا كه با هر ظالم و ديكتاتور ديگري عهد دوستي مي بندد، به چه دليل؟ به دليل اينكه در برابر آمريكا از ما حمايت كند!!! حقا در اين بيست سال خون شهدا را پايمال كردند، ايدپولوژيمان را نابود كردند، و همچنين ايمان و اعتقاد جوانانمون را. هنوز نمي فهمم چه گونه ممكن است كه جوانان عهد جاهليت محمد رضا شاهي كه در ميان يك جامعه فاسد بزرگ شده بودند اونهمه متدين و متعهد باشند كه در جنگ ان حماسه ها را بيافرينند، ولي جوانان امروز ايران كه زير صداي نوحه بزرگ شده اند اينگونه؟! اين هم گلي ديگر از اين باغستان... حسابي زديم تو خاكي، و خودمون هم مي دانيم ولي خودمون را به ...زده ايم!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ظاهراً اطلاعات تاريخي دوستمون حرف نداره!
فقط نمي‌دونم اون بابايي كه چند سال پيش مرد و اسمش الكي ملك فهد بود، چه ارتباطي داره به ملك عبدالله!! گويي كه اكثراً مثل همن!

ولي دوست من! خيلي وطن پرستي؟ خيلي عاشق كشوري؟
برو در برابر اونايي بايست كه صبح تا شب دارن اصرار مي‌كنن كه ما ذليل امريكايي‌ها بشيم!
دوست من! اگه به حرف شما و امثال شما بود، انرژي هسته‌اي كه سهله، نفت و گازمون رو هم ازمون گرفته بودن!! جرأت ساخت فشنگ رو هم نداشتيم؛ چه برسه به موشك فضاپيما!!!
براي شما و امثال شما، همه چيز در شعار خلاصه شده و لاغير!! تو ذهنتون، از امريكا بتي ساختين برتر و بدون عيب و ايراد! بتي كه حتي خود امريكايي‌ها هم قبولش ندارن. ولي از ايران عزيزمون، يك موجود ضعيف و نحيف كه هميشه خوار و ذليل هست!!

اونقدر جاهلانه كينه از همسايگان عرب ما به دل دارين كه يادتون رفته كه جنگ ايران و عراق رو زبيگنيو برژينسكي، مشاور امنيت ملي پرزيدنت كارتر طرح‌ريزي كرد و با چراغ سبز واشنگتن بود كه اين جنگ آغاز شد. بعد از سال 61، امريكا بطور رسمي به پشتيباني عراق اومد (قبل از اون از طريق عربستان اين كار رو انجام مي‌داد)!
شما از نوكرها و دست نشانده‌هاي امريكا كه به عراق كمك كردن كينه به دل گرفتين، ولي از امريكايي كه منشاء همه چيز بوده جاهلانه حمايت مي‌كنين و اين، يا از عدم آگاهي شما نشأت گرفته؛ يا بين تفكر و صحبت‌هاي شما، تفاوت‌هاي بسياري هست و امريكا، حتي اگه صدها هزار نفر جوان ما رو به كشتن داده، حقش بوده!!!!

دوست من!
بيا براي يكبار هم كه شده منطقي فكر كن! ايراني‌ها، نه مثل اعراب، نه صهيونيست‌ها، نه امريكايي‌ها و نه هيچ مليت ديگه‌اي هستن! اونقدر سخاوتمند هستن كه حتي با قاتلين فرزندان خودشون هم با محبت رفتار مي‌كنن؛ همون چيزي كه دستور اسلام بوده! نمونه‌اش رو تو زمان جنگ و تفاوت رفتار با اسراي جنگ تحميلي در دو جبهه رو مي‌تونين به سادگي مشاهده بفرمايين!!

اگه ما اونقدر احمق باشيم كه بخوايم با هركس كه به ما بدي كرده، تا آخر عمر عداوت و دشمني بورزيم، فرقي با اون‌ها نداريم! مي‌شيم يه حيوون؛ درست مثل اونا!!!

-----------------------------------------------------

خيلي بده كه براي پايان دادن به بحث‌ها، بايد زور به كار برد!!
من نمي‌دونم! مگه دوستان عزيزمون، فارسي بلد نيستن؟!
مگه من به زبوني، غير از فارسي ساده مطلبم رو نوشتم؟

فكر كنم ديگه در اين مورد به اندازه‌ي كافي بحث شده باشه.
...
لطفاً ديگه بحث‌هاي سياسي خاتمه پيدا كنه.

كمي براي خود، احترام قائل باشين و به قوانين هم پايبند باشين.
ممنون.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
آقاي مصطفي باي ديگه كارمون به جايي رسيده كه بايد با ظالمين هم مدارا كنيم! آنها را ببخشيم، بخشش براي توابين نه اونهايي كه ظالم بودند و هستند. آنقدر عاشقانه از اعراب و اين وهابيان رياض نشين(ملك عبداالله) دفاع مي كنيد كه انگار براي ايران پدري كرده! حالا ملك عبدالله شده، آقاي فرشته ما! تا ما بحث مي كنيم شما هم حرف آمريكا رو وسط مي كشيد، در ادامه همون سياست ضد آمريكايي... ايران! اگر آمريكا در جنگ عراق كمك صدام كرد بيخود كرده، اگر اينكارها رو كرده، پس ظالمه! حالا خيالتون راحت شد، ولي عربستان هم همه نقشه رو مو به مو عمل كرد، سوال من از شما اينه، چرا عربستان كه كمكهاش علني تر و رسانها اي تر از حتي آمريكا بود، براي شما ظالم نيست؟ چرا همه ظالمان دنيا رو به جز يكي بقيه رو دوست داريد ،ديكتاتور هاي دنيا رو دوست داريد؟ حاضريد با وهابيان تشنه به خون امام زمان(عج)، و قاتلين اما حسين(ع) دست آشتي و اتحاد بدهيد ؟ فقط به خاطر سياستهاي ضد آمريكايي! نه؟ اين همون روش ماكياوليستي نيست؟ آمريكا ظالم! آمريكا جنايتكار، بوش بد، قبول! حالا چون اينها بدند ما بايد براي مقابله با اونا بريم با پادشاه عربستان دست دوستي بديم؟ با قذافي رابطه سياسي برقرار كنيم؟ و... حق محوري رو با آمريكا ستيزي اشتباه گرفتيم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
عذر مي‌خوام دوست ژنرال من. يك جمله از دفاع عاشقانه‌ي بنده از ملك عبدالله و عربستان رو نقل قول بفرمايين تا بنده هم از خواب خرگوشي دربيام! دوست من! 52 كشور از عراق حمايت مادي و معنوي كردن كه فقط يكي‌اش امريكا بود! يكي‌اش شوروي بود!! يكي‌اش عربستان بود!!! اگه بنا به اين باشه كه مبنا رو اون بگيريم، پس گور باباي همه‌شون!! چطوره با خودمون ارتباط داشته باشيم و فقط به خودمون دست بديم؟!!! دوست من! كي گفته دست دادن با يك نفر، به معني دوست داشتن اون هست؟ ما حسن نيت‌مون به جهان رو نشون مي‌ديم. با پوتين همون طور دست مي‌ديم كه با شيراك دست مي‌ديم! با ملك عبدالله همون طور دست مي‌ديم كه با سيد حسن نصرالله دست مي‌ديم!! اين دست دادن، نه به معني بندگي هست، نه خفت و خواري!! به ما ارتباطي نداره كه ديگرون عداوت خودشون رو نشون مي‌دن!! اگه همين امروز جرج بوش بياد ايران و با ما بخواد دست بده، مسلماً باهاش دست مي‌ديم!! اگه امريكا حقوق حقه‌ي ملت ما رو بپذيره، ما هم دشمني با امريكا نداريم! اگه امريكا، دست از مداخله در امور سياسي ايران برداره، ايران به امريكا، درست به چشم يه كشور مناسب براي توسعه‌ي تمامي روابط نگاه مي‌كنه. اگه امريكا، دارايي‌هاي ايران رو كه به ناحق تصرف كرده برگردونه، ايران كوچكترين مشكلي با اين كشور نداره!!! نكنه توقع دارين ما بريم التماس كنيم كه تو رو خدا با ما آشتي كنين؟ تو رو خدا ما رو آدم حساب كنين؟؟!!! ولي اگه روزي با امريكا هم آشتي كنيم، اين به اين معني نيست كه زير بار دستورات ناحق اونا بريم و بشيم نوكر و مزدور ايشان!!! امريكا، فرقي با روسيه نداره. فرقي با فرانسه، آلمان، ايتاليان و ساير كشورها نداره. در عالم سياست، دوست و دشمن معني ندارن. تنها منافع هستن كه تعيين كننده‌ي رفتار كشورها در جهان هستن!! اميدوارم توضيحات، كامل و بدون ايراد بوده باشه و باعث ايجاد شبهه براي شما نشده باشه و فكر نكنين بنده، دلم پيش خليفه‌ي عربستان گيره و براي وصال دوست، حاضرم به كوه و صحرا بزنم و بيستون رو از سر راه بردارم!!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر


در عالم سياست، دوست و دشمن معني ندارن. تنها منافع هستن كه تعيين كننده‌ي رفتار كشورها در جهان هستن!!

خب اگه اين روش ما نيز هست پس از جمهوري اسلامي نيز كلمه اسلام را حذف كنيد و خودتون را راحت كنيد!
چون اين تفكر منفعت طلبي صرف باعث ميشه كه وسيله را نيز توجيه شود، و براي رسيدن به آن با هر جنايتكاري دست دوستي بدهيم!(همانگونه كه امروز مي دهيم!) چون منفعت طلبيم(كه تازه اگر منفعت طلبي نيز در ايران حاكم بود باز بهتر از هيچ بود ولي با اين اهدا هاي دريايي و ... در اين سالهاي اخير، منفعت طلبي هم يك آرزوست!) نخير اون چيزي كه در سياست خارجه ما حاكم است، لجبازيست وگرنه آمريكا در اوج ادعا در زمان خانم آلبرايت عذر خواهي ضمني اي از ما كرد كه واقعا (به عنوان يك مسلمان بخشنده به قول شما!) چه نامسلمانانه آن را رد كرديم! در ضمن چيز هايي هم هست كه ما بايد از آنها عذر بخواهيم...
دوست من اگر امام حسين نيز مي خواست منفعت طلبي كند، الان اسلام مرده بود! اگر تمام دنيا هم عليه ما موضع بگيرند، ما را نبايد هراسي باشد. ما مثلا مسلمان آرمانگراييم، نه منفعت طلب دنيا...
در ضمن به آقايان منفعت طلب بگوييد، اين چه منفعت طلبي اي براي مردم است كه پولشان خرج تبهكاران حماسي ميشود؟ آيا از تك تك اين مردم اجازه گرفته اند؟ به آقايان بگوييد اگر بحث، بحث منفعت است، پس منفعت مردم مهم است ، نه اعمال سليقه هاي شخصي، يا لجبازيهاي سياسي...

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
نبايست اينطور در مورد شهدامون صحبت بشه ...................دولت هاي عربي هم تا مي تونن از اين كارها بكنن دستشون به جايي نمي رسه

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اين منفعت طلبي نيست! شايد تفكر شما اين باشه، ولي اين منفعت طلبي نيست. منفعت طلبي، زماني هست كه ما به خاطر دستيابي به دنيا، آخرتمون رو بفروشيم! براي رسيدن به منفعت، برده‌ي شيطان بشيم! از نظر شما، مثلاً معامله‌ي اقتصادي با امريكا، فرانسه، عربستان يا كويت، بردگي شيطان هست؟ فروش دنياست؟ دوست من! اگه مايل به نبرد با جهان هستين، بايد شمشير خود رو به روي تمام جهان (از عربستان وهابي گرفته تا امريكا و اسرائيل) بكشيد! اگر هم مايل به حركت در مسير حق هستين، بايد بدونين كه ارتباط با ديگران، به هيچ‌وجه نه به معني دوستي هست و نه بندگي!! پيامبر اكرم (ص)، با مشركين عهدنامه مي‌بست. گاهي به آن‌ها امتياز مي‌داد. با آن‌ها معامله مي‌كرد. با آن‌ها نشست و برخاست مي‌كرد! با دشمنان يهودي‌اش مدارا مي‌كرد. گناهان اون‌ها رو ناديده مي‌گرفت. در فتح مكه، دستور داد كه به دشمنان، اگه در خانه‌هاي خويش يا در مكه يا در منزل ابوسفيان باشند، آسيبي وارد نشود! كساني كه ساليان سال، به آزار و اذيت حضرت پرداخته بودن!! ما ثابت كرديم كه در مسير خود ثابت قدم هستيم! ما حركت خودمون رو مي‌كنيم و اگه در اين مسير، كشوري قرار بگيره، خودش نابود مي‌شه!! پس از انقلاب، ما كاري به جهان نداشتيم؛ ولي هر بار كه در برابر ما قرار گرفتن، فقط شكست خوردن!! كما اينكه 52 كشور جهان با هم متحد شدن، ولي از پس ما برنيومدن!! پس اگه نياز به نبرد باشه، مي‌جنگيم. اگه هم صلح مي‌كنيم، به معني زير بار ظلم رفتن نيست. چون هيچ‌وقت نرفته و نمي‌ريم. پس شما هم بهتره به جاي اينكه اينقدر به اين فكر كنين داريم با سلام و عليك با روسيه و عربستان، خوار و خفيف مي‌شيم، به حقايق موجود؛ نه چيزي كه متأسفانه برخي دوستان هموطن، ولي شيفته‌ي غرب مي‌انديشن، برسين! به اين كه با وجود مخالفت تمام جهان، ما داريم به انرژي هسته‌اي مي‌رسيم. به استقلال در زمينه‌هاي مختلف و متفاوت مي‌رسيم! به عزت وطني مي‌رسيم! هرچند كه امريكا براي ما شاخ و شونه بكشه! هرچند كه اعراب منطقه، خليج هميشه فارس رو عربي بدونن!! هرچند كه روزي 1000 بار، بگن ايران غاصبه و جزاير سه‌گانه، مال امارات هست!!! عزت، به حرف نيست!! كما اينكه اگه اينطور بود، امروزه همين كشورهاي عربي، عزتمندترين و آبرومندترين كشورها هستن!!!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط parsneet
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      تاپیک حاضر با محوریت پوشش خبر ها و اطلاعات مسابقات نظامی برگزار شده در ایران و همچنین شرکت تیم های ایرانی در سایر مسابقات بین المللی نظامی می باشد .
       
      مقدمه :
      مسابقات نظامی هر ساله در سراسر جهان با شرکت پرسنل نظامی ( به صورت داخلی و یا بین المللی ) برگزار می گردد . این گونه مسابقات علی رقم اینکه از قواعد و استاندارد متحدی برخوردار نیستند ( منظور نبودن کمیته جامع و قوانین واحده بین المللی در رشته های تخصصی می باشد ) اما تا حدودی پیرو قواعد و ضوابط برگزاری رزمایش های نظامی هستند . ( البته تیم های ورزشی و مسابقات ارتش های جهان (CISM) تا حدودی متفاوت از سایر مسابقات تخصصی هستند که در ذیل به آن اشاره خواهد گردید )
      اساساً هدف از برگزاری این گونه مسابقات تخصصی بالا بردن آمادگی پرسنل و ایجاد حس رقابت و افزایش انگیزش پرسنل نظامی جهت فراگیری مهارت های تخصصی است . و همچنین سنجش توانمندی پرسنل در مقایسه با واحد های مشابه در ارگان های نظامی داخلی و یا ارتش های خارجی دیگر است . پس تا حدودی می توان بیان کرد که تیم های شرکت کننده ( در مسابقات بین المللی ) عموماً از بین کشور های دوست و یا هم پیمان ( و یا حداقل غیر متخاصم ) انتخاب می شوند و برای سنجش توانایی های تخصصی شان گرد هم می آیند . و همچنین حتی گاهی می تواند بیان گر همسویی کشور های شرکت کنند و حامل پیام های خاص برای ارتش های رقیب شان نیز باشند .
       
       
       
      تاریخچه :
      می توان به نوعی اولین مسابقات نظامی ( با تاکید و اولویت دادن به پرسنل نظامی ) را به یونان باستان نسب داد . در رویدادی جشن گونه که عموما" ( و نه اختصاصاً ) پرسنل نظامی در آن شرکت می کردند تا آمادگی جسمانی و مهارت های کار با سلاح در رقابت با حریفان را بسنجند . در ادامه و ظهور امپراطوری روم باستان این نوع مسابقات چهره خشن تر و جدی تری به خود گرفت به گونه ای که مکان های اختصاصی مانند کلوزیوم (Colosseum) و همچنین شرکت کنندگان مخصوص بنام گلادیاتور (Gladiator) برای شرکت در آن تربیت می گردیدند .
      این مسابقات شرحی مفصل دارد ولی به اختصار : برگزاری آن در قرون مختلف تکامل یافته و عموماً شرکت کنندگان آن از بین سربازان قوای شکست خورده در جنگ با امپراطوری روم انتخاب می شدند و در بین خیل عظیم از این سربازان که در مسابقات محلی و ایالات های مستعمره روم برگذار می شد برگزیدگان ( که یقیناً تعداد کمی از آنان بودند) می توانستند آزادی خود را به دست آورند . ولی جنگجویانی نیز بودند که به خاطر بدست آوردن پول و یا شهرت نسبت به شرکت در این مسابقات خونین اقدام می کردند . این مسابقات که به خشونت بی پروا و ضد انسانی اش معروف گشته بود بدون فایده هم البته نبود . ( البته فواید آن از دید فرماندهان نظامی ) باید اشاره کرد که تمامی این مسابقات به نبرد های خونین تن به تن اختصاص نداشت بلکه اکثر این رویداد ها به باز سازی نبرد های روم در مقابل دشمنانش مختص می شد ( یقیناً آن نبردهای که در آن پیروز گردیده بودند تا خاطرات ، تکنیک های رزم و قهرمانان آن را مرور و زنده نگاه دارند ) عده ای از سربازان لباس های قوای دشمن را بر تن می کردند و سربازانی دیگر که نقش نیروهای رومی را داشتند با بکارگیری ارابه و اسب و سلاح های آن دوران در چندین پرده که گاهی تا چند روز نیز ادامه می یافت آن نبرد خاص را باز سازی می کردند . از نحوه یورش قوای مهاجم گرفته تا نبرد های تن به تن ، عبور از رودخانه ، یورش سواره نظام ، محاصره قلعه ها و یقیناً نمایش پیروز مندانه و دلاورانه ارتش رومی بر حریف خود !
       
      در عصر جدید ایده مسابقات نظامی بعد از پایان جنگ جهانی اول شکل گرفت . در سال 1919 پس از جنگ جهانی اول ، بازی های بین متفقین توسط شورای ورزشی نیروهای متفقین ژنرال جان پرشینگ سازماندهی شد و 1500 ورزشکار از 18 کشور را گرد هم آورد تا در 24 رشته ورزشی به رقابت بپردازند. این رویداد در Joinville-le-Pont فرانسه برگزار شد . و طی سالهای بعد در ماه مه 1946 ، پس از جنگ جهانی دوم ، شورای ورزشی نیروهای متفقین توسط سرهنگ هانری دبروس و پنج‌گانه المپیک توسط سرگرد رائول مولت احیا شد و در  7 تا 8 سپتامبر همان سال دومین بازی‌های بین متفقین در برلین (در المپیاستادیون , محل برگزاری بازی های المپیک 1936) برگزار شد .
       


      چند ماه بعد، با پایان دادن به شورای ورزش نیروهای متفقین ، سرهنگ دبروس و سرگرد مولت مسابقات ارتش های جهان (CISM) را در 18 فوریه 1948 تأسیس کردند . اعضای موسس آن بلژیک ، دانمارک ، فرانسه ، لوکزامبورگ و هلند بودند . در سال 1950، آرژانتین و مصر به عضویت آن درآمدند. در سال 1951 ایالات متحده به آن پیوست . در سال 1952 عراق ، لبنان ، پاکستان و سوریه و دو سال بعد برزیل به عضویت آن درآمدند . و همچنین کانادا در سال 1985 وارد آن شد . سپس در سال 1991 با پایان جنگ سرد سازمان رقیب پیمان ورشو کمیته ورزش ارتش متفقین (SKDA) با CISM ادغام شد و خبر از پیوستن 31 کشور و عضو جدید و سایر کشورهای مرتبط با بلوک شوروی را داد. این پیشرفت سریع منجر به رسمیت شناختن توسط نهادهای بین المللی از جمله IOC شد. قبل از سال 1995 CISM هر سال 15 تا 20 مسابقات جهانی را برگزار می کرد. از سال 1995  CISM هر چهار سال یک بار بازی های جهانی نظامی را که یک رویداد چند ورزشی است با شرکت نمایندگانی از ارتشهای 127 کشور دنیا سازماندهی می کند .
       
       

       
      رویدادها
      برگزاری مسابقات مرتبط با ارتش های جهان طیف متنوعی را در بر می گیرد و بلوک های سیاسی و جغرافیایی متعدد سعی در برگزاری رویدادهای مشابه زیادی جهت بالا بردن مهارت پرسنل خود دارند . اما به نوعی اهداف برگزاری این چنین مسابقاتی تنها به بالا بردن مهارت ها محدود نمی گردد . بلکه برپایی نمایشگاه های تخصصی تجهیزات تیراندازی و حتی ماشین آلات زرهی و تسلیحات انفرادی و البسه نظامی و ... در حاشیه این مسابقات بیان گر این است که این رویدادها مکانی است تا برنامه ریزان و دست اندرکاران نظامی کشور های مختلف به عرضه و کسب اطلاعات و سنجش آمادگی قوای نظامی پیرامونی خود اقدام نمایند .
       
      به برخی از این رویدادها می توان به اختصار اشاره کرد مانند :
      - مسابقات بین المللی پنج گانه ورزشی ( تیراندازی سرعت و دقت ، میدان موانع ، شنا ۵۰ متر با مانع ، دو صحرانوردی ۸ کیلومتر و پرتاب نارنجک )
      - مسابقات بین المللی نظامی پهپادی ارتش های جهان
      - مسابقات بین‌المللی نظامی غواصی در عمق
      - مسابقات بین‌المللی نظامی جهت یابی
      - مسابقات بین‌المللی نظامی بیاتلون زرهی روسیه
      - مسابقات سراسری امنیت سایبری در آمریکا
      و ...
       

      بازتاب و آثار
      برای بیان تاثیر حضور بین المللی تیم های نظامی و ترتیب دادن این چنین مسابقاتی منعکس کردن دیدگاه بعضی از تحلیل گران غربی شاید مفید باشد به عنوان نمونه :
      «واشنگتن فری بیکن» «جوزف هومیر» تحلیلگر امنیت ملی : روسیه و چین در نمایش قدرت به آمریکا قصد شرکت در یک بازی‌های بین‌المللی در آمریکای لاتین ( ونزوئلا ) تحت عنوان « تک تیرانداز مرز » را دارند . این  بازی‌های نظامی یکی از واضح ترین نشانه‌ها  از شکل گیری یک ائتلاف ضد ایالات متحده در آمریکای لاتین است. روسیه و متحدانش ( ایران و چین ) با حضور در این مسابقات نظامی در ونزوئلا در حال نمایش قدرت هستند . با عادی سازی تحرکات نظامی دشمنان ایالات متحده در دریای کارائیب ، ما در معرض خطر در آمریکای لاتین هستیم .
       
       
      در حال حاضر به نظر می رسد که برگزاری این گونه مسابقات در بین نیرو های نظامی منطقه ای و جهانی در حال افزایش هست . مسابقاتی که هم در رشته های عمومی ( آمادگی جسمانی و ورزشی ) و هم رشته های تخصصی ( تیر اندازی ، زرهی و توپخانه ، پهپادی و ... ) با حضور تیم های چندگانه به جدیت پیگیری می شود . قطعا انتخاب تیم های ورزیده در این گونه رقابت ها باعث افزایش اعتماد به نفس پرسنل و همچنین تبلیغات مثبت برای نیرو های نظامی ما نیز خواهد گردید  . همچنین برگزاری مسابقات کشوری و درون مرزی برای ما موجبات حس رقابت و افزایش انگیزش سازمانی را برای نیروهای مسلح ما در پی خواهد داشت . انشالله 
       

       
       
       
      بن پایه :
      https://www.milsport.one/cism/members-nations
      https://www.ilsf.org/about/recognition/cism/
      https://armedforcessports.defense.gov/CISM/Military-World-Games/
      https://en.wikipedia.org/wiki/Colosseum
      https://freebeacon.com/national-security/iran-russia-china-to-run-war-drills-in-latin-america/
       
      گرد آوری جهت انجمن میلیتاری
       
       
    • توسط EBRAHIM
      IRIS و پدید آمدن برنامه فضایی ایران (قسمت اول )

      مدتیست که از رسانه های جهانی،خبرهایی به گوش میرسد که ایران در حال تولید موشکی است که توانایی حمل ماهواره به فضا دارد.آيا چنين چيزي امكان دارد؟آيا اين ماجرا يك بلوف سياسيست يا حقيقت دارد؟
      دوستان از نظرات مفيد خودشون دريق نكنند امیدوارم مبحث جالبی شود.
      با تشكر



      چند نکته قبال از خواندن مقاله :مطمئنا نظرات نویسنده با نظرات مترجم یکی نیست!!!
      در این مقاله موشک IRIS معادل موشک شهاب 3 دی فرض شده که آن هم به نوبه خود معادل موشک نو دونگ کره شمالی را در اختیار گرفته
      موشک IRIS ویا شهاب 3 دی اولین موشک ماهواره بر سبک ایران فرض شده اند (پراکنده بودن اطلاعات اجازه سخن قطعی را نمیدهد )
      موشک شهاب پنج معادل تائه دو پونگ دو کره شمالی فرض شده (البته از سوی نویسنده آن که آمریکایی هستند ) و عنوان اولین ماهواره بر سنگین ایران را بر دوش میکشد
      =============================================

      نخستین ظهور موشک ماهواره بر IRIS/IRSL-X-1

      با وجود ادعاهای ایران مبنی بر عدم بالابردن برد شهاب 3 دولت ایران در حال حاضر مشغول به ساخت و توسعه نخستین ماهواره بر خود موسوم به IRIS میباشد .
      پرتابگر ماهواره IRIS در ظاهر دارای ترکیب ساختمانی از موشک بالستیکShahab3 است که در مرحله اول از طراحی
      ان بهره میبرد و در مرحله دوم پرتابگر دارای دوقسمت موتور جامد و نیز محل حمل ماهواره (قسمت سوم) توسط پرتابگر است که قطر این مرحله از مرحله اول کمی بیشتر است و میتواند ماهواره های مخابراتی و علمی را در مدار زمین قرار دهد .
      .پرتابگر IRIS با پیکر بندی انجام شده بر روی آن پرتابگریست ایده آل به عنوان کاوشکر یا موشک اکتشافی که میتواند برای حمل کلاهک جنگی و یا توسعه کلاهک های فضایی قابل بازگشت و یا در نهایت برای ارسال محموله های علمی به فضا مورد استفاده قرار گیرد .البته این پرتابگر درحال حاضر نمیتواند ماهواره ها و یا محموله های با جرم بالا را به سمت مدار پرتاب کند . مگر اینکه مرحله سومی نیز به آن اضافه شود تا تبدیل به یک پرتابگر سنگین گردد .
      با توجه به آزمایش موشک چند مرحله ای شهاب 3 نویسنده بر این عقیده است که در صورتی که پرتاب آز مایشی موشک Shahab-3D نخستین پرواز آزمایشی پرتابگر IRIS باشد در آن صورت پرتابهای موشک های
      Shahab - 5 دومین و سومین مرحله از برنامه ساخت یک پرتابگر ماهواره ای است که ایران ادعا دارد در حال توسعه آن است .
      اولین تصویر از موشک IRIS در یکی از نمایشگاههای هوا و فضای ایرانیان در اندازه یک ماکت یک متری به نمایش گذاشته شد . نویسنده ادعا دارد که تستهای ناموفق پرتابی این موشک علت اصلی به تاخیر افتادن توسعه موشک حامل پرتابگر شهاب 5 تا کنون بوده است ولی با تردید بیان میکند که فقط زمان قادر به روشن ساختن این مطلب میباشد .

      نویسنده مقاله ادعا دارد که اختمال توسعه نوع جدیدی از موشک های بالستیک از روی این نسخه پرتابی با نامهای جدیدتر از Shahab - 3d وجود دارد ، ونیز باتوجه به موتور سوخت جامد مورد استفاده در مرحله فوقانی و نیز تمام اطلاعاتی که از موشک شهاب 3 در اختیار است ، طراحی نمایش داده شده از IRIS یقینا طرحی مناسب با استفاده از طراحی موشک بالستیک شهاب 3 است . هرچند که پرتاب این سیستم آزمایشی پیشرفته که پیش از این در غرب و شرق مورد استفاده قرار گرفته و از متدهای غربی و شرقی نیز برای توسعه استفاده کرده برای ملل چیز چندان غیر عادی نخواهد بود ، ولی به سرعت بخشیدن برای توسعه اولین ماهواره بر سنگین ایران قبل از پرتاب کمک شایانی خواهد کرد .
      نویسنده در ادامه با بیان شباهت موجود بین شهاب 3d و نسخه های دوم و سوم موشک تائه دو پونگ کره شمالی این پرسشها
      را مطرح میکند که آیا شهاب 3D میتواند نسخه اصلاح شده از ماهواره بر ایرانی IRIS باشد که تست نخست خود را سپری کرده است ؟ آیا این موشک همان نسخه بالستیک فضایی از موشک تائه دو پونگ 2 کره شمالی وترکیب ماهواره بر شهاب 5 است و یا اینکه موشک بالستیکی ساخت ایران است ؟
      شاید تاحد زیادی بتوان گفت که ایران در حال همکاری با کره شمالی برای ساخت نسخه دوم و سوم ماهواره بر شهاب 5 است و هر دو در انجام این طرح مشارکت جدی دارند. کره شمالی که در سال های پایانی قرن 20 نسخه جدید و بهسازی شده ای از موشک تائه دو پونگ 1 را آزمایش کرده بود در بین 26 Juan و 2 Julay سال 2001 نخستسن نمونه پرتابی از موشک تائه دو پونگ دو را برای پرتاب بر روی سکوی تاسیسات پرتاب خود قرار داده بود .
      این کاملا واضح است که موشک شهاب 3 دی چند ثانیه پس از پرتاب و قبل از پایان مرحله اول در اولین تست خود در آسمان منفجر شد . با وجود طراحی متناسب موتور سوخت جامد آن و نیز پوشش آیرو دینامیک موشک متاسفانه انفجار باعث جلوگیری از آزمایش این قسمت ها گردید . در کل باید به این نتیجه رسید که در صورت تداوم برای ساخت و تکمیل شهاب 5 گلی به یاد ماندنی برای مردم ایران در بخش فضا به ثمر خواهد رسید .


      ========================================
      اما مشخصات موشک IRIS

      حد اکثر بار قابل حمل توسط کلاهک موشک (کیلوگرم ): 760-987-1,158 بار فضایی و یا کلاهک جنگی .
      حداکثر برد ( کیلومتر ) : 1500
      تعداد مراحل : 2
      قطر موشک (متر ) : 1.32 - 1.35 – 1.85
      ارتفاع موشک : 17.1 متر
      وزن در حالت پرتابی سبک : 16000 کیلوگرم
      وظیفه : برای پرتاب محموله های فضایی علمی و تحقیقاتی و نیز ماهواره ها

      اطلاعات مربوط به مرحله اول موشک
      ارتفاع : 14 متر
      قطر : 1.32 – 1.35 – 1.85 متر
      جرم :15092 کیلوگرم
      تراست : موثر 26051 کیلوگرم بر فوت مربع - واقعی 26,760-26,600 کیلوگرم بر فوت مربع
      زمان سوخت : 110 ثانیه
      نوع سوخت : TM-185 (20% Gasoline + 80% Kerosene)
      نوع اکسید کننده : AK-27I (27% N2O4 + 73% HNO3 + Iodium Inhibitor)
      جرم سوخت :12912 کیلو گرم

      اطلاعات مربوط به مرحله دوم موشک
      ارتفاع : 3 الی 4 متر در کل
      قطر : 1.3 ای 2 متر
      وزن : نا معلوم
      تراست موتور : نامعلوم
      مدت زمان سوخت : 100 ثانیه
      نوع سوخت : جامد

      لطفا اگر کسی تصویری از این پرتابگر داره در تاپک قرار بده

      ادامه دارد ..........
      ======================
      منبع خبر:وبلاگ هوانوردی قرن 21
    • توسط MR9
      آیین معارفه فرمانده جدید سپاه قدس 
       

       
      آیین معارفه فرمانده نیروی قدس سپاه برگزار شد
       
       
      پی نوشت :
       
      1- تاپیک جدید اخبار دفاعی جمهوری اسلامی ایران با مراسم معارفه فرمانده جدید نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
      2- لینک تاپیک نخست در بند ذیل
      2- اخبار دفاعی جمهوری اسلامی ایران I
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.