Recommended Posts

4 hours قبل , Mosip گفت:

مقام پیشین موساد از همکاری مخفیانه  اسرائیل،  سعودی و  آمریکا برای ایجاد  ناآرامی در ایران و هدایت  رژیم چنج میگوید و اذعان دارد: «نمیگویم راحت است، سپاه و بسیج در ایران قدرتمند اند. اما حتی اگر موفق نشویم، این بهتر است که ایرانیان را با هم وارد جنگ کنیم.»

حالا در این مورد اون وجه عمومیش را که به نظر دوستان زیادی هم اتفاق نظر ندارند از انباشت مشکلات و بحث روانی و ... را اگر کنار بزاریم و از وجه امنیتی بخوایم نگاه کنیم به نظرم آشکار هست دخالت ها که شکل خاصشون بعد از دیماه شاید ردپای خصوصا امارات(بواسطه به نظرم نفوذ بیشتر و رابط های متعددتری که ممکنه به علت تردد زیاد ایرانیان به امارات بوجود اومده باشه و البته دشمنی صریح این روزهای امارات با ما) را و البته عربستان را هم روشن تر کنه.

در همین حادثه اخیر شاهدیم که شروعش چندان منطقی نیست و ناگهانی است و در ادامه مثل گذشته که یک جرقه باعث شروعش شده حوادث ناگهان از روز سوئیچ میکنه به شب و ساعات تا بامداد و شکلش هم تبدیل میشه به نوعی از آنارشیسم خشن همراه با حمله به اماکن خاصی چون بانک و مصلی و ... توسط افراد نقاب پوش و عمدتا جوان.

بعد هم وزیر خارجه آمریکا بیانیه میده و پوشش رسانه ای خاص فضای مجازی را میبینیم که کم کم گسترش میده موضوع را به شهرستان های همجوار و بعد هم بیانیه سناتور امریکایی در توجه دادن رسانه های غربی به موضوع و همینطور ادامه ماجرا.

 

صحبت این نیست که خب طبیعی هست و اعتراض انباشته شده خودش را به شکلی نشون میده ولی به نظرم ساده انگاری هم هست که هم در شکل اتفاقات و هم در بهانه و حمایت و تشدیدش نقش دشمن را نبینیم. از نقل قول دوستمون در بالا هم که متعدد اخیرا از مسئول فعلی و سابق دشمن ابراز داشتند و صریحترنشون هم سخنان بن سلمان بود مبنی بر کشیدن جنگ به داخل ایران. فراموش نکنیم در برخی کانالها و ارتباطی که افراد با ارسال فیلم و عکس باهاشون میگیره راحت میتونه کادرسازی انجام بشه ولو اماتوری برای اهداف خاص در مقاطع خاص. با اطلاعات دقیق از محل سکونت فرد، فعالیتهاش، علایقش و دشمنی هاش و حتی شاید در مراحل بالاتر اطلاعات شخصیش.

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

این صحبتهایی که در مورد حمله به ایران میشه به این خاطره که دیگه کار داعش تمام شده، نیروهای ایران هم در منطقه از نظر نظامی در موضع ضعف هستند بخصوص از نظر حفاظت اطلاعات و همچنین دفاع و پشتیبانی هوایی. بنابراین بسادگی میشود یک شکست بدون حضور نیروی زمینی به ایران در منطقه تحمیل کرد و براحتی هم واکنش های ایران رو پس از حمله بواسطه نبودن آمریکا در برجام و همراهی کشورهای منطقه بخصوص همین اعرابی که براشون کشته دادیم و عمده مردم ایران بر خلاف تصور مسئولان! کنترل کرد تا ایران رو به مرزهای خودش برگردانند و ...

  • Like 1
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
5 hours قبل , Mosip گفت:

مقام پیشین موساد از همکاری مخفیانه  اسرائیل،  سعودی و  آمریکا برای ایجاد  ناآرامی در ایران و هدایت  رژیم چنج میگوید و اذعان دارد: «نمیگویم راحت است، سپاه و بسیج در ایران قدرتمند اند. اما حتی اگر موفق نشویم، این بهتر است که ایرانیان را با هم وارد جنگ کنیم.»


https://m.jpost.com/Middle-East/Ex-Mossad-official-Israel-US-Saudis-can-contribute-to-change-in-Iran-556502/amp?__twitter_impression=true

 

سلام علیکم و رحمت ا.... 

این تحلیل برای چهارشنبه گذشته بود 

امریکایی ها از روز 22 بهمن 57 دنبال regime change بودند......

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
9 minutes قبل , worior گفت:

این صحبتهایی که در مورد حمله به ایران میشه به این خاطره که دیگه کار داعش تمام شده، نیروهای ایران هم در منطقه از نظر نظامی در موضع ضعف هستند بخصوص از نظر حفاظت اطلاعات و همچنین دفاع و پشتیبانی هوایی. بنابراین بسادگی میشود یک شکست بدون حضور نیروی زمینی به ایران در منطقه تحمیل کرد و براحتی هم واکنش های ایران رو پس از حمله بواسطه نبودن آمریکا در برجام و همراهی کشورهای منطقه بخصوص همین اعرابی که براشون کشته دادیم و عمده مردم ایران بر خلاف تصور مسئولان! کنترل کرد تا ایران رو به مرزهای خودش برگردانند و ...

سلام

من فکر می کردم ما به خاطر تامین منافع خودمون اونجا رفته ایم ، تا این که شما باعث شدید ارشاد بشم :):) .

 

پی نوشت : متاسفانه بر خلاف مدتها قبل من این روزها احساس خوبی نسبت به نوشته هاتون ندارم . دو حالت بیشتر نداره : یا سواد شما زیادی بالا رفته یا من کاملا تاریخ گذشته شده ام :) .

ویرایش شده در توسط oldmagina

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بر 28 اردیبهشت 1397 در 23:27 , meysam62 گفت:

پس از سال ٢٠٠٨ و با دستيابى آمريكا به فناورى هاى نوين و پيشرفته اى مانند فناورى شكست هيدروليكى،، امكان توليد و بهره بردارى از ذخاير عظيم نفت شيل براى اين كشور فراهم شد. بهره بردارى از نفت شيل بنا بر گزارش مؤسسه ريستاد انرژى نروژ در سال ١٣٩٥، به يكباره ذخاير نفتى آمريكا را به ٢٦٤ ميليارد بشكه افزايش داد. افزايشى كه با اكتشافات جديد ميادين خشكى و فراساحلى شيل همچنان رو به صعود دارد و توليد حال حاضر ايالات متحده را به مرز ١١ ميليون بشكه در روز رسانده است. 

فکر کنم ذخایر نفت شیل آمریکا خیلی بیشتر از اینهاست. تا اونجایی که یادمه حدود 70 درصد از کل ذخایر نفت شیل تو کشور آمریکاست که با تکنولوژای که تو استخراج اون بدست آورده با بالا رفتن قیمت هر بشکه از حدود 80 دلار استخراج اون اقتصادی خواهد بود... ما هر چی میکشیم از این تکنولوژیه.... ای لعنت به تکنولوژی، لعنت به علم، لعنت به دانش برتر، لعنت به مدیریت صحیح ....

ویرایش شده در توسط habdollahi83

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

سخنان امروز وزیر امور خارجه آمریکا و توافق دیروز چین در خصوص تعرفه ها منو یاد روش روانشناسی ترامپ افتادم

رفتار ترامپ شامل 

- زورگویی از فشار نظامی و اقتصادی

- تحقیر و بی ادبی بصورت لفظی در مصاحبه ها

ترامپ بر خلاف صحبت های رسانه ها بصورت رو بازی میکنه و فقط رسانه ها انتظارش رو ندارن و اگرنه ترامپ خواسته هایش رو صریح میگه

برای مثال صحبت چند روز پیش وزیر امور خارجه امریکا که گفت ایران حداقل زندانیان رو آزاد می کرد ( این جمله پس زمینه ذهنی رو خوب نشون میده ) 

 

فکر کنم چنین آدم هایی رو ما تو جامعه خودمون هم دیده باشیم 

 

اما راهکار مقابله با اونها چیه ؟ طبق تجربه و نوشته های روانشناسی در مقابل چنین آدم هایی باید

- سعی نکنید با آنها درگیر شوید، چون هزینه زیادی برای شما ایجاد می شود 

- به هیج عنوان به آنها امتیاز ندهید، چون آنها را مغرور کرده و دنبال امتیاز بیشتر می آیند ( استثنا دارد ولی امتیازی که میگیرید باید خیلی باارزش و مهم باشد که به اونها امتیاز خنثی بدهید )

- سعی کنید با در بازی جنگ لفظی نیفتید، چون ان موقع حس می کنند ارزشمند هستند و انرژی میگیرند

- نشان دهید اهل عمل و ایستادن هستید تا حرف زدن 

- سعی کنید بدون اینکه درگیر شوید عصبانی اش کنید ( با ایجاد هزینه بصورت غیر مستقیم به نحوی که تمرکزش را مدام از دست بدهد )

- نشان دهید درگیری با شما بسیار پر هزینه است 

 

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
16 minutes قبل , arminheidari گفت:

سخنان امروز وزیر امور خارجه آمریکا و توافق دیروز چین در خصوص تعرفه ها منو یاد روش روانشناسی ترامپ افتادم

سلام

نکات خوبی را اشاره کردید.

 

در مورد لیست "باید" های امروز حرف زیاده ولی یک موردی که میشه اشاره کرد چند بند این بایدها لااقل کاملا به نظر بر مبنای خدمات فاکتور صادره برای عربستان هست. عراق و یمن و ... یک بخشی از راهبرد ایران باید فشار بیشتر به این کشورها هم باشه چون به هر حال تا جایی میتونند هزینه کنند برای ترامپ و مقطعی که قدرت هزینه کرد بیشتر را نداشته باشند فشار هم کمتر میشه. حالا از طرق مختلف چون حوثی ها و برای امارات هم شاید بشه راکارهایی پیدا کرد و البته نزدیک شدن به ترک ها هم شاید در مقابله مالی با امارات کارساز باشه.

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

مایک پامپئو، وزیر خارجه آمریکا در طول سخنرانی خود در مجموع 12 خواسته ایالات متحده از ایران را بر شمرد:

  1. ایران باید راکتورهای آب سنگین را تعطیل کند، غنی‌سازی خود را متوقف کرده هرگز بازفرآوری پلوتونیوم را از سر نگیرد
  2. ایران باید به بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اجازه دسترسی آزادانه به تمامی سایت‌ها [نقاط ایران] را بدهد
  3. ایران باید به آژانس فهرست تمامی ابعاد نظامی برنامه هسته‌ای خود را اعلام کند
  4. ایران باید توسعه و پرتاب موشک‌های بالستیک و دارای قابلیت حمل کلاهک هسته‌ای را متوقف کند
  5. ایران باید تمامی شهرونندان آمریکایی زندانی را آزاد کند
  6. ایران باید حمایت از حزب الله، حماس، جهاد اسلامی را متوقف کند
  7. ایران باید تمامی نیروهای تحت فرماندهی خود را از سوریه بیرون بکشد
  8. ایران باید به حاکمیت دولت عراق احترام بگذارد و از خلع سلاح و انحلال نیروهای حشدالشعبی حمایت کند.
  9. ایران باید حمایت نظامی خود از شبه نظامیان حوثی را متوقف کرده و در راستای راه حل سیاسی در یمن همکاری کند
  10. ایران باید حمایت خود از گروه طالبان و دیگر گروه‌های "تروریستی" در افغانستان و منطقه را متوقف کرده و پناه دادن به اعضای القاعده پایان دهد
  11. ایران باید حمایت نیروی قدس سپاه از "تروریست‌ها" و شرکای شبه نظامی آن را متوقف کند
  12. ایران باید رفتار تهدیدآمیز علیه همسایگان خود را متوقف کند. بسیاری از آنها همپیمان آمریکا هستند، این امر از جمله شامل تهدید به نابودی اسرائیل و شلیک موشک‌هایش به عربستان و امارات است، این بند همچنین شامل تهدید علیه حمل‌ونقل بین‌المللی و حملات سایبری است

 

منبع

---------------------------------------------------------

شروطی که پمپئو بر ای ایران گذاشته آدمو رو یاد لیبی و عراق میندازه. هر دو هسته ای رو تعطیل کردند و خلع سلاح شدند. آمریکا هم هیچ کدام از مشوق هایی که قولش رو داده بود انجام نداد. در نهایت هر دو بعد از ضعیف شدن مورد تهاجم نظامی قرار گرفتند.

 

ایران شاهد این سناریو ها بوده و امکان ندارد در مورد مسائل نظامی مذاکره کند. خواسته های 12 گانه بالا در واقع پیشنهادی برای نپذیرفتن از سوی ایران است. هدف فشار اقتصادی به قصد شروع اعتراضات و تغییر حکومت میباشد....

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
24 minutes قبل , Royal_falcon گفت:

مایک پامپئو، وزیر خارجه آمریکا در طول سخنرانی خود در مجموع 12 خواسته ایالات متحده از ایران را بر شمرد:

  1. ایران باید راکتورهای آب سنگین را تعطیل کند، غنی‌سازی خود را متوقف کرده هرگز بازفرآوری پلوتونیوم را از سر نگیرد
  2. ایران باید به بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اجازه دسترسی آزادانه به تمامی سایت‌ها [نقاط ایران] را بدهد
  3. ایران باید به آژانس فهرست تمامی ابعاد نظامی برنامه هسته‌ای خود را اعلام کند
  4. ایران باید توسعه و پرتاب موشک‌های بالستیک و دارای قابلیت حمل کلاهک هسته‌ای را متوقف کند
  5. ایران باید تمامی شهرونندان آمریکایی زندانی را آزاد کند
  6. ایران باید حمایت از حزب الله، حماس، جهاد اسلامی را متوقف کند
  7. ایران باید تمامی نیروهای تحت فرماندهی خود را از سوریه بیرون بکشد
  8. ایران باید به حاکمیت دولت عراق احترام بگذارد و از خلع سلاح و انحلال نیروهای حشدالشعبی حمایت کند.
  9. ایران باید حمایت نظامی خود از شبه نظامیان حوثی را متوقف کرده و در راستای راه حل سیاسی در یمن همکاری کند
  10. ایران باید حمایت خود از گروه طالبان و دیگر گروه‌های "تروریستی" در افغانستان و منطقه را متوقف کرده و پناه دادن به اعضای القاعده پایان دهد
  11. ایران باید حمایت نیروی قدس سپاه از "تروریست‌ها" و شرکای شبه نظامی آن را متوقف کند
  12. ایران باید رفتار تهدیدآمیز علیه همسایگان خود را متوقف کند. بسیاری از آنها همپیمان آمریکا هستند، این امر از جمله شامل تهدید به نابودی اسرائیل و شلیک موشک‌هایش به عربستان و امارات است، این بند همچنین شامل تهدید علیه حمل‌ونقل بین‌المللی و حملات سایبری است

 

منبع

---------------------------------------------------------

شروطی که پمپئو بر ای ایران گذاشته آدمو رو یاد لیبی و عراق میندازه. هر دو هسته ای رو تعطیل کردند و خلع سلاح شدند. آمریکا هم هیچ کدام از مشوق هایی که قولش رو داده بود انجام نداد. در نهایت هر دو بعد از ضعیف شدن مورد تهاجم نظامی قرار گرفتند.

 

ایران شاهد این سناریو ها بوده و امکان ندارد در مورد مسائل نظامی مذاکره کند. خواسته های 12 گانه بالا در واقع پیشنهادی برای نپذیرفتن از سوی ایران است. هدف فشار اقتصادی به قصد شروع اعتراضات و تغییر حکومت میباشد....

 

این لیست منو یاد لیست کشورهای عربی علیه قطر انداخت 

بیشتر فرار به جلو است و جنگ روانی برای بازی در زمین مورد نظر ایران

به راحتی می توان گفت که با گاو پرزور ولی بی فکر روبرو هستیم 

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
نقل قول

ایران شاهد این سناریو ها بوده و امکان ندارد در مورد مسائل نظامی مذاکره کند. خواسته های 12 گانه بالا در واقع پیشنهادی برای نپذیرفتن از سوی ایران است. هدف فشار اقتصادی به قصد شروع اعتراضات و تغییر حکومت میباشد....

نقل قول

این لیست منو یاد لیست کشورهای عربی علیه قطر انداخت 

بیشتر فرار به جلو است و جنگ روانی برای بازی در زمین مورد نظر ایران

دقیقا به نظر حتی نوع ابرازش به شکلی تحقیرآمیز یا برخی بندها مثلا قراردادن حزب الله در کنار القاعده و اعلام عدم حمایت ایران از حزب الله یا بندهایی که مرز و حدی ندارند و به مثابه یک درخواست سراسری و بی پایان مثل بازرسی از تمام نقاط ایران و یا درخواست قطعی ای مثل عدم غنی سازی که به معنای نابودی یک چرخه بزرگ هسته ای و تکنولوژیکی با سال ها هزینه و زمان و پرورش نیروی متخصص و ساخت و سازها همراه هست تا بندهای دیگه ای که اصلا معلوم نیست صحیح هست و یا اگر صحیح هست مثلا کی میخواد راستی آزماییشون کنه مثل حمایت از القاعده و طالبان و ... برای نوعی جنگ روانی هست.

 

و قطعا با توجه به رخدادهای سلسله وار و اشارت دائم مقامات آمریکایی و تحت فشار گذاشتن اقتصادی ایران هدف براندازی در هدف نهایی و در میان مدت ایجاد آشوب و درگیری در ایران هست. چند باری برخی مقامات اسراییلی و آمریکایی اشاره کردند که گزینه مطلوبشون ایجاد درگیری در ایران هست تا بعد آثار ویرانگر اقتصادی/امنیتی/سیاسی و ... که میتونه یک کشور را تا مرز نابودی پیش ببره پروژه تجزیه قومی و سرزمینی ایران را کلید بزنند و نهایتا هم با تحریک مثلا امارات برای حمله به جزایر و عربستان به زیرساختهای جنوب خیالشون دهه ها از بابت این سرزمین یک بار برای همیشه راحت بشه ( نظر راستگراهای افراطی اسراییل و نئوکانهای حامی فعلیشون در امریکا )

 

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
19 minutes قبل , arminheidari گفت:

به راحتی می توان گفت که با گاو پرزور ولی بی فکر روبرو هستیم 

سلام 

اتفاقاً باید به این گوریل انگوری نارنجی:mrgreen: تبریک گفت ، خیلی هوشمندانه دارد سیاست خودش را پیش می برد . فقط به لیست شروط نگاه کنید ، تمامی  سر پنجه های ما را در منطقه هدف قرارداده تا از استقرار ما در گوشه رینگ نهایت استفاده را ببرد . به هیچ عنوان هم به حداقل ها راضی نیست و دقیق مثل یک قمارباز حرفه ای ، از تمامی کارتهای خودش بخوبی استفاده می کند تا ما را به شکل لیبی منفعل کند و بدون هیچ هزینه ای ، همه چیز را بسته بندی شده تحویل بدهیم و به قول قدیمی ها ، خلاص !!!!!!

فقط دقت کنید که چهره های تندروی کنار این آدم ، چقدر شیک و مجلسی ساکت هستند و بدون و سرو صدا دارند کار خودشان را پیش می برند !!!!! وقتی شما 4 تا مخزن فکر درست و حسابی ( مثل نقش مُهره قلعه در بازی شطرنج )  که سر به تن شان بیارزد و بدون ورود به جریانهای سیاسی حاکمیت ، استراتژی را برای تحت فشار قراردادن ما تعیین و پیشنهاد می کنند ، در کنار خودتان داشته باشید ، به درستی از قدرت ( حتی اگر در مقیاس جهانی اندک باشد ) استفاده خواهید کرد و دقیقاً نقاط ضعف حریف را نشانه و هدف قرار می دهید . 

فقط این افسوس برای ما هست که بستر لازم برای ایجاد این 4 تا مخزن فکر خارج از بازی های سیاسی را در شکل واقعی ( و نه کاریکاتوری ) ایجاد نکردیم که الان باید با آزمون و خطا جلو  برویم .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
19 minutes قبل , alala گفت:

دقیقا به نظر حتی نوع ابرازش به شکلی تحقیرآمیز یا برخی بندها مثلا قراردادن حزب الله در کنار القاعده و اعلام عدم حمایت ایران از حزب الله یا بندهایی که مرز و حدی ندارند و به مثابه یک درخواست سراسری و بی پایان مثل بازرسی از تمام نقاط ایران و یا درخواست قطعی ای مثل عدم غنی سازی که به معنای نابودی یک چرخه بزرگ هسته ای و تکنولوژیکی با سال ها هزینه و زمان و پرورش نیروی متخصص و ساخت و سازها همراه هست تا بندهای دیگه ای که اصلا معلوم نیست صحیح هست و یا اگر صحیح هست مثلا کی میخواد راستی آزماییشون کنه مثل حمایت از القاعده و طالبان و ... برای نوعی جنگ روانی هست.

 

و قطعا با توجه به رخدادهای سلسله وار و اشارت دائم مقامات آمریکایی و تحت فشار گذاشتن اقتصادی ایران هدف براندازی در هدف نهایی و در میان مدت ایجاد آشوب و درگیری در ایران هست. چند باری برخی مقامات اسراییلی و آمریکایی اشاره کردند که گزینه مطلوبشون ایجاد درگیری در ایران هست تا بعد آثار ویرانگر اقتصادی/امنیتی/سیاسی و ... که میتونه یک کشور را تا مرز نابودی پیش ببره پروژه تجزیه قومی و سرزمینی ایران را کلید بزنند و نهایتا هم با تحریک مثلا امارات برای حمله به جزایر و عربستان به زیرساختهای جنوب خیالشون دهه ها از بابت این سرزمین یک بار برای همیشه راحت بشه ( نظر راستگراهای افراطی اسراییل و نئوکانهای حامی فعلیشون در امریکا )

 

دقیقا

کلید واژه این لیست ، کلمه تحقیر است 

تحقیر که یک رفتار روانشناسی برای اخذ امتیاز یا بازی دادن حریف  است، این روش در کتاب بازی های روانی دقیقا ذکر شده است 

 

امارات و عربستان مسلما برانگیختن ترامپ نقش اساسی دارن و امارات چشم طمع به خاک ما داره و بابت این قضیه داره مدام به آمریکا پول میده

 

19 minutes قبل , MR9 گفت:

سلام 

اتفاقاً باید به این گوریل انگوری نارنجی:mrgreen: تبریک گفت ، خیلی هوشمندانه دارد سیاست خودش را پیش می برد . فقط به لیست شروط نگاه کنید ، تمامی  سر پنجه های ما را در منطقه هدف قرارداده تا از استقرار ما در گوشه رینگ نهایت استفاده را ببرد . به هیچ عنوان هم به حداقل ها راضی نیست و دقیق مثل یک قمارباز حرفه ای ، از تمامی کارتهای خودش بخوبی استفاده می کند تا ما را به شکل لیبی منفعل کند و بدون هیچ هزینه ای ، همه چیز را بسته بندی شده تحویل بدهیم و به قول قدیمی ها ، خلاص !!!!!!

فقط دقت کنید که چهره های تندروی کنار این آدم ، چقدر شیک و مجلسی ساکت هستند و بدون و سرو صدا دارند کار خودشان را پیش می برند !!!!! وقتی شما 4 تا مخزن فکر درست و حسابی ( مثل نقش مُهره قلعه در بازی شطرنج )  که سر به تن شان بیارزد و بدون ورود به جریانهای سیاسی حاکمیت ، استراتژی را برای تحت فشار قراردادن ما تعیین و پیشنهاد می کنند ، در کنار خودتان داشته باشید ، به درستی از قدرت ( حتی اگر در مقیاس جهانی اندک باشد ) استفاده خواهید کرد و دقیقاً نقاط ضعف حریف را نشانه و هدف قرار می دهید . 

فقط این افسوس برای ما هست که بستر لازم برای ایجاد این 4 تا مخزن فکر خارج از بازی های سیاسی را در شکل واقعی ( و نه کاریکاتوری ) ایجاد نکردیم که الان باید با آزمون و خطا جلو  برویم .

 

اتفاقا تمام رفتار ترامپ منو داره یاد بازی روانی میندازه و اصلا لیستش رو قابل ارزش گذاری جدی نمی بینم 

بازی روانی که در اون مهاجم با خشونت و ایجاد ترس و تهدید و تحقیر قصد پیشبرد هدفش رو داره، هدفش هم زانو زدن حریف و عکس افتخار بر روی جنازه شکار است 

و الانم از این روش از اروپا و چین امتیاز گرفته 

و با اعتماد به نفس میخواد این بازی رو تکرار کنه برای ایران 

 

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
17 minutes قبل , arminheidari گفت:

اتفاقا تمام رفتار ترامپ منو داره یاد بازی روانی میندازه

بله - یک بازی روانی کاملا برنامه ریزی شده ، تمامی جملات ، حرکات ، اظهار نظرها ، روی یک برنامه دارد پیش میرود . شک نکنید که ازاین جماعت برنامه ریز و حسابگر ، این موارد هیچ بعید نیست 

فقط حجم کار آکادمیکی که در  10 سال اخیر روی ایران انجام شده و افرادی را که بدلیل فلج بودن ساختار ما در داخل ، از سمت انها جذب شده برای کار  روی مساله ایران را یک بررسی بفرمایید ، فقط با یک واژه برای توصیف ان برای خودمان روبرو می شوید : disaster

 

17 minutes قبل , arminheidari گفت:

اصلا لیستش رو قابل ارزش گذاری جدی نمی بینم 

اتفاقا این لیست برای انها کاملا جدی هست ( از دریچه دید آنها ) . کلید واژه هایی که در رسانه ها مرتب تکرار میشود و سالهاست ذائقه مردم را در دنیا دارد تامین می کند که در زمان خودش ، مثل یک داروی بی حس کننده روی افکار عمومی دنیا نسبت به ماعمل کند . این قضیه برای ما بسیار جدی هست . البته شاید الان زیاد به چشم نیاید ، ولی اگر نحوه برخورد ما حساب شده نباشد ، احتمالا برای دور بعدی همین ها مبنا قرار می گیرند . 

نکته جالب اینجاست که از موقعیت خودشان انقدر مطمئن هستند که راحت خواسته هایشان را مطرح می کنند و هیچ پرده پوشی در کار نیست

17 minutes قبل , arminheidari گفت:

و با اعتماد به نفس میخواد این بازی رو تکرار کنه برای ایران 

البته یک مساله هم وجود دارد ، رفتار چین و اروپا برای پسرعموهای انگلوساکسون انها مستقردر قاره جدید ، بیشتر قابل پیش بینی هست تا رفتار جمهوری اسلامی . به همین دلیل هست که معتقدم برای وارد شدن به این بازی موش و گربه خیلی باید دقت داشت و حساب همه چیز ر ا تا حد ممکن باید کرد .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 ساعت پیش, arminheidari گفت:

اتفاقا تمام رفتار ترامپ منو داره یاد بازی روانی میندازه و اصلا لیستش رو قابل ارزش گذاری جدی نمی بینم 

بازی روانی که در اون مهاجم با خشونت و ایجاد ترس و تهدید و تحقیر قصد پیشبرد هدفش رو داره، هدفش هم زانو زدن حریف و عکس افتخار بر روی جنازه شکار است 

و الانم از این روش از اروپا و چین امتیاز گرفته 

و با اعتماد به نفس میخواد این بازی رو تکرار کنه برای ایران

جالبه بلافاصله پنتاگون هم وارد گود شد و گفت دو برنامه برای مقابله با ایران برنامه ریزی کرده و عن قریب به مقابله با ایران در منطقه خواهد پرداخت و ولی اعلام نمی کنیم این مقابله چه شرایطی خواهد داشت ( تجمیع فشار روانی ) و راهبرد فشار را دنبال کرد و البته عربستان و امارات و بحرین هم سریع وارد گود شدند و درخواستهای خودشون را داشتند ضمن حمایت کامل از امریکا.

 

حالا اینکه پنتاگون با این خبر اعلامی و کنفرانس خبری در عراق و افغانستان و لبنان که خیر ولی در سوریه میخواد مستقیم وارد بشه به رویارویی نظامی با ایران ( کمک به اسراییل در بمباران مواضع در وصرت پاسخ ایران به حملات اسراییل و یا حملات مستقیم به نقاطی مثلا در مرزهای عراق و سوریه و ... ) یا راهبرد فشار سیاسی از طریق روس ها را دنبال میکنه را باید دید.

 

به نظرم حتی ممکنه در پرونده کره شمالی ( چون فشار راستگراهای افراطی صهیونیستی و یهودیان منتفذ وجود نداره به دلیل عدم تهدید مستقیم کره شمالی برای اونها ) آمریکا امتیازاتی را هم واگذار بکنه و یک توافق موقت صوری در باطن و در ظاهر یک توافق مثلا جدی را داشته باشه. می بینیم که بعد از چرخش ناگهانی کره شمالی ( که میتونه دلایل چراغ سبزی از سمت چین و ایالات متحده به کره شمالی داشته باشه ) حالا تمام ظرفیت فشار روی ایران هست.

 

پ ن: در کنار تمام این هیاهوها و یکی از اصلی ترین لابی های شکل دهنده به اونها ( صهیونیستها ) در نظر داشته باشیم که گویا ترامپ ماه آینده قرار هست معامله-قرن را هم اعلام کنه و همچنین در مجلس امریکا طرحی در دست بررسی است که حاکمیت اسراییل بر بلندی های جولان را هم به رسمیت میشناسه. چیزی که هست به نظر یک طیف از حضور شاید تنها 4 ساله ترامپ میخواد حداکثر استفاده را ببره تمام امتیازات لازم را کسب کنه که حتی با عوض شدن دولت آمریکا هم تقریبا همشون به همین صورت باقی میمونه.

 

 

ویرایش شده در توسط alala
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
2 hours قبل , Royal_falcon گفت:

مایک پامپئو، وزیر خارجه آمریکا در طول سخنرانی خود در مجموع 12 خواسته ایالات متحده از ایران را بر شمرد:

  1. ایران باید راکتورهای آب سنگین را تعطیل کند، غنی‌سازی خود را متوقف کرده هرگز بازفرآوری پلوتونیوم را از سر نگیرد
  2. ایران باید به بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اجازه دسترسی آزادانه به تمامی سایت‌ها [نقاط ایران] را بدهد
  3. ایران باید به آژانس فهرست تمامی ابعاد نظامی برنامه هسته‌ای خود را اعلام کند
  4. ایران باید توسعه و پرتاب موشک‌های بالستیک و دارای قابلیت حمل کلاهک هسته‌ای را متوقف کند
  5. ایران باید تمامی شهرونندان آمریکایی زندانی را آزاد کند
  6. ایران باید حمایت از حزب الله، حماس، جهاد اسلامی را متوقف کند
  7. ایران باید تمامی نیروهای تحت فرماندهی خود را از سوریه بیرون بکشد
  8. ایران باید به حاکمیت دولت عراق احترام بگذارد و از خلع سلاح و انحلال نیروهای حشدالشعبی حمایت کند.
  9. ایران باید حمایت نظامی خود از شبه نظامیان حوثی را متوقف کرده و در راستای راه حل سیاسی در یمن همکاری کند
  10. ایران باید حمایت خود از گروه طالبان و دیگر گروه‌های "تروریستی" در افغانستان و منطقه را متوقف کرده و پناه دادن به اعضای القاعده پایان دهد
  11. ایران باید حمایت نیروی قدس سپاه از "تروریست‌ها" و شرکای شبه نظامی آن را متوقف کند
  12. ایران باید رفتار تهدیدآمیز علیه همسایگان خود را متوقف کند. بسیاری از آنها همپیمان آمریکا هستند، این امر از جمله شامل تهدید به نابودی اسرائیل و شلیک موشک‌هایش به عربستان و امارات است، این بند همچنین شامل تهدید علیه حمل‌ونقل بین‌المللی و حملات سایبری است

 

منبع

---------------------------------------------------------

شروطی که پمپئو بر ای ایران گذاشته آدمو رو یاد لیبی و عراق میندازه. هر دو هسته ای رو تعطیل کردند و خلع سلاح شدند. آمریکا هم هیچ کدام از مشوق هایی که قولش رو داده بود انجام نداد. در نهایت هر دو بعد از ضعیف شدن مورد تهاجم نظامی قرار گرفتند.

 

ایران شاهد این سناریو ها بوده و امکان ندارد در مورد مسائل نظامی مذاکره کند. خواسته های 12 گانه بالا در واقع پیشنهادی برای نپذیرفتن از سوی ایران است. هدف فشار اقتصادی به قصد شروع اعتراضات و تغییر حکومت میباشد....

یحتمل یک نرمش قهرمانه دیگه در راه است. بعد از 180 درجه چرخش از پاره پاره کردن و آتش زدن متقابل برجام در صورت پاره کردن برجام توسط آمریکایی ها به "حالا اگر بقیه مانده ها تظمین بدهند ما می میانیم!!" رسیدیم.
همینک منظر یک نرمش 180 درجه از نوع چوب ترکه اناری باید باشیم
نمیدونم دیگه کدام راکتور را باید تا حلق با بتن پر کنیم و به ریشمان هم بخنند!!
این نرمشهای قهرمانه آدم را یاد ژیمناستهای روس دهه 80 میندازه. خیلی بدنشان انعطاف داشت!!

ویرایش شده در توسط anaKiN

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط Phantom3
      موشکDelilah یک موشک الکترو اپتیکال می باشد که در اسرائیل و توسط صنایع نظامی این رژیم (IMI) به منظور هدف قرار دادن اهداف متحرک و غیر متحرک ساخته شده است.موشک Delilah نام سری موشک های گوناگون اسرائیل می باشد که توسط IMI ساخته شده اند.این موشک در اصل به عنوان یک تله هوایی ساخته شده بود، اما در دهه 1990 نوع تهاجمی و ضربتی از این موشک عرضه شد که توسط F-16 ها و F-4E های آپگرید شده ، که نقش جنگنده های هجومی را ایفا می کردند ، استفاده می شد.نوع ضد رادار این موشک از نوع هواپرتاب می باشد. این گونه از نیمه دهه 60 میلادی وارد خدمت شد. وظیفه این نمونه یافتن سایت های راداری در هنگامی بود که این رادار ها در حال کار بودند و با این کار آنها را یافته و نابود می کرد.

      Delilah-1
      این گونه از نوع هواپرتاب می باشد و در رده موشک های کروز قرار می گیرد . این موشک دارای یک موتور توربو جت بود و این موتور توربوجت به آن این امکان را می داد تا با درنگ کردن درست به خوبی هدف قرار دادن اهداف متحرک ، اهداف با استتار بسیار خوب را نیز مورد هدف قرار دهد.که این ویژگی این موشک را به یک موشک ایده آل برای نابودی سایت های سام تبدیل کرده است.این موشک دارای بردی برابر 150 کیلومتر است و توانایی نابود اهداف ، چه دریایی و چه زمینی را دارد.هدایت خودکار به کار رفته درآن به خوبی سیستم های هدایتی INS/GPS می باشد که به موشک امکان انجام ماموریت های خود اتکا را می دهد.این موشک توانایی تطبیق با سرهای جنگی گوناگون را دارد و نیز می تواند توسط بسیاری از هواگرد ها حمل شود.این موشک توانایی شلیک از هواگردها ، بالگردها یا لانچر های زمینی را دارد. اندازه جمع و جور این موشک به آن این امکان را می دهد که توسط بالگردهای سیکورسکی UH-60A و SH-60B حمل شود.این موشک سر جنگی کوچک ولی موثر حمل می کند که به آن امکان هدف قرار دادن و نابودی اهداف با کمترین خطر را می دهد.این موشک نخستین بار توسط اسرائیل در جولای و آگوست 2006 ، یعنی درجنگ با لبنان، استفاده شد.این موشک در این جنگ توسط F-16D پرتاب می شد.



       
       
       
      Delilah-2
      این موشک با سرمایه گزاری چین درحال توسعه و ساخت توسط اسرائیل می باشد .این موشک از موتور Bet Shemesh Sorek 4 استفاده می کند که تراستی معادل 800 پوند ایجاد می کند. این ویژگی به موشک این امکان را می دهد که برد بیشتر و سر جنگی بزرگتری داشته باشد.




      Delilah-GL
      این موشک یک موشک زمین پرتاب می باشد که در اصل نوع تغییر یافته موشک کروز Delilah است و بردی معادل 250 کیلومتر دارد که ممکن است برد واقعی آن نباشد ، یعنی امکان دارد این موشک بردی بیش از 300 کیلومتر داشته باشد .
      این موشک با سر انفجاری متعارف 30 کیلوگرمی مسلح می شود اما توانایی حمل انواع دیگری را نیز دارد. این موشک توسط GPS هدایت می شود و توانایی گشت در منطقه جنگی را قبل از تایید هدف دارد.

      مترجم :Phantom3
      استفاده از این مطلب تنها با ذکر نام مترجم و لینک به سایت Military.ir مجاز می باشد.
    • توسط farmandekoll
      F-117 نایت هاوک (شاهین تاریکی) نخستین هواپیمای عملیاتی است که به منظور استفاده از فناوری پنهانکاری طراحی شد. طراحی منحصر بفرد این هواپیمای تک سرنشینه تواناییهای استثنایی را به این هواپیمای تهاجمی می افزاید. اندازه این هواپیما در حدود F-15 ایگل می باشد که دو موتور توربو فن F404 که هرکدام نیرویی معادل 48 کیلو نیوتون (10800 پوند) ایجاد می کنند دارد. هم چنین دارای کنترل با سیم می باشد. قابلیت سوختگیری هوایی برد نایت هاوک را افزوده و آن را به یک سلاح بازدارنده و ترساننده ی ایالات متحده تبدیل کرده است. توانایی حمل انواع سلاح ها با سیستمهای ناوبری و حمله یکپارچه و سیستمهای الکترونیک پروازی ( اویونیک) موثر بودن این هواپیما را در عملیات مختلف اثبات می کند و بار کاری خلبان را کم می کند. کشیدن نقشه های با جزییات ریز برای عملیات روی نقاط با پدافند سنگین و قوی با استفاده از سیستم طراحی نقشه خودکار به ارزشهای این هواپیمای منحصر بفرد می افزاید.اولین F-117 در سال 1982 تحویل داده شد و آخرین تحویل در سال 1990 بود. تصمیم تولید F-117 در سال 1978 گرفته شد. اولین پرواز آن در سال 1981 انجام شد.

      جزییات :


      وظیفه : هواپیمای تهاجمی پنهانکار

      سازنده : لاکهید

      استفاده کننده : نیروی هوایی ایالات متحده

      موتور : دو موتور توربو فن بدون پس سوز F404-GE-F1D2 با قدرت 48 کیلو نیوتن (10800پوند)

      ابعاد : طول 10.08 متر، ارتفاع 3.78 متر، دهنه بال 13.20 متر

      اوزان: وزن خالی آن 13.381 کیلوگرم برآورد شده است، حداکثر وزن برخاست 13.814 کیلوگرم

      اجرا : حداکثر سرعت 0.98 ماخ یا 1040 کیلومتر بر ساعت(656 مایل بر ساعت)، سقف پرواز 15.240 متر برآورد شده است ( 50000 پا)

      سلاحها : تا 2268 کیلوگرم (5000 پوند) انواع بمب های هدایت شونده، موشکهای هوا به زمین، موشکهای زد رادار یا موشکهای هوا به هوای AIM-9 که در یک جایگاه درونی حمل می شوند.




    • توسط onin
      در ۲۵ فوريه ۵(۱۹۲۵ اسفند ۱۳۰۴) اولين خلبان ايراني كه كلنل احمدخان نخجوان نام داشت يك هواپيماي برژت -۱۹ را با پرچم و نشان ايران از فرانسه به پايگاه قلعه مرغي تهران پرواز داد. كلنل نخجوان در فرانسه دوره ديده بود و فقط ۲۰۰ ساعت پرواز داشت. بدين ترتيب در اين تاريخ اولين هواپيماي نيروي هوايي ايران با خلباني يك ايراني مرزهاي بين المللي را درنورديد و به فضاي پروازي ايران رسيد. در اين زمان ديگر خلبانان ايراني تحت نظارت يك استاد خلبان آلماني به نام «شفر» در ايران دوره مي ديدند. خريد هواپيما قسمت آسان كار بود. آموزش خلبانان براي پرواز كردن با آنها، نفرات پشتيباني زميني براي نگهداري و تعمير آنها و ساختن فرودگاه ها قسمت سخت كار بود كه زمان هم مي برد. در همين دوره زماني نيروي هوايي ايران از قالب يك اداره كوچك در ستاد فرماندهي ارتش خارج شده و به يك نيروي جداگانه تبديل شده بود كه «نيروي هوايي ارتش شاهنشاهي ايران» نام گرفته بود؛ اولين فرمانده نيروي هوايي ايران هم كسي نبود به جز كلنل احمدخان نخجوان. در سال ۱۹۲۴ (۱۳۰۳) اولين گروه از دانشجويان دوره خلباني و تكنسين پرواز به روسيه و فرانسه فرستاده شدند. بعدها در سال ۱۹۲۹ (۱۳۰۸) ايران ۱۵ خلبان داشت كه شش نفر از آنها در مدرسه پرواز ايستر فرانسه و ۹ نفر ديگر در مدرسه پرواز سباستوپول روسيه آموزش خلباني ديده بودند. در اين سال IIAF مخفف Imperial Iranian Air Force داراي ۳۳ فروند هواپيما از ۹ مدل مختلف بود. طي ۱۵ سال به يعني تا آغاز جنگ جهاني دوم بيش از ۳۰۰ هواپيما از ۱۸ مدل مختلف در اختيارنيروي هوايي ايران بود. در همان زمان هشت پايگاه هوايي كه مدارس آموزش خلباني و يك مركز آموزش تعميرات و نگهداري را شامل مي شدند ساخته شده بود. يك كارخانه مونتاژ هواپيما به نام «شهباز» هم ساخته شده بود كه قادر بود سه مدل مختلف هواپيما را مونتاژ كند. در سال ۱۹۴۱ (سوم شهريور ۱۳۲۰) بي طرفي ايران در جنگ جهاني دوم نقض شد و نيروهاي هوايي و دريايي انگليس و روسيه از شمال و جنوب به ايران حمله كردند. نيروي هوايي جوان ايران كه به تازگي به ساختن ساختارهاي اساسي خود مشغول شده بود، تحت هيچ شرايطي توانايي رويارويي با اين نيروي عظيم و توانمند را نداشت. با اين وجود تعدادي از پرسنل جوان اين نيرو تصميم به مقابله با بيگانه گرفتند و با كنترل پادگان قلعه مرغي دو هواپيما از اين پادگان به خلباني سروان وثيق و استوار شوشتري كه با شليك ضدهوايي مواجه شده و به ناچار آسمان تهران را ترك كردند. نيروهاي ائتلاف انگليس و روسيه كنترل دو پايگاه هوايي ايران را در دست گرفتند. آنها به ترتيب در مهرآباد و قلعه مرغي مستقر شدند. از نيروي هوايي جوان ايران تقريباً هيچ چيز باقي نماند. پس از پايان جنگ ارتش بريتانيا ايران را ترك گفت اما ارتش روسيه از ترك ايران سر باز مي زد و كنترل شمال ايران را در اختيار داشت. سه ماه پس از اين اتفاق نيروهاي سرخ روسيه ايران را ترك گفتند. پس از اين نيروي هوايي ايران هميشه به عنوان نيروي برتر در خاورميانه شناخته مي شود. موقعيت استراتژيك ايران توسط آمريكا ناديده گرفته نشد و آمريكا از اوايل دهه ۱۹۶۰ شروع به فروش تعداد زيادي از هواپيماهاي پيشرفته خود به ايران كرد. در سال ۱۹۶۵ ميلادي ايران اولين هواپيماجت خود با نام اف - ۸۴ جي جت ثاندر دريافت كرد. در سال ۱۹۶۵ هواپيماهاي اف-۵ فريدم توسط ايران خريداري شدند و به دنبال آن در سال ۱۹۶۸ اف-۴ فانتوم هم به ايران فروخته شد. در سال ۱۹۷۰ ايران داراي قوي ترين نيروي نظامي در منطقه بود. قبول فروش هواپيماهاي فوق پيشرفته اف-۱۴ اي تام كت به همراه موشك هاي پيشرفته اي آي ام - ۵۴ فينيكس از سوي آمريكا به ايران نشان دهنده روابط بسيار گرم بين ايران و آمريكا بود. در پي وقوع انقلاب اسلامي در سال ۱۹۷۹ دكترين و استراتژي نظامي ايران تغيير يافت و ايران ديگر به خريد تسليحات پيشرفته و گرانقيمت علاقه نشان نداد و همين باعث ايجاد نوعي تغيير قدرت در منطقه شد. ايران ديگر نه تنها دوست صميمي آمريكا نبود، كه به خاطر سياست هاي امپرياليستي و ضد انساني آمريكايي به دشمن اصلي آن تبديل شد. آمريكا و ديگر كشورهاي غربي تحريمي نظامي عليه ايران اتخاذ كردند. كمك هاي آمريكا قطع شده بود و نيروي هوايي ايران از فرار و بركناري افسران زمان شاه رنج مي برد كه همين امر به پايين آمدن سطح سرويس دهي در نيروي هوايي منجر شده بود. به دليل تحريم تسليحاتي ايران و نرسيدن قطعات مورد نياز، آمار عملياتي نيروي هوايي ايران سريعاً رو به كاهش بود. پس از انقلاب نيروي هوايي به «نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران» كه خود ارتشيان به آن «نهاجا» مي گويند تغيير نام داد. نام انگليسي آن هم Islamic Republic of Iran Air Force است كه به اختصار IRIAF خوانده مي شود. در همين اوضاع و احوال عراق با مناسب يافتن فرصت درصدد برآمد تا با حمله به ايران قسمت هاي وسيعي از خاك ايران را ضميمه قلمرو خود كند؛ به همين خاطر در ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ (۳۱ شهريور ۱۳۵۹) با يورشي عظيم به خاك ايران از طريق هوا، زمين و دريا جنگ تحميلي هشت ساله را عليه ايران آغاز كرد. جنگ با حمله هوايي نيروهاي عراقي به شش پايگاه نيروي هوايي ايران و چهار پادگان آغاز شد و همزمان چند لشكر و تيپ مستقل عراق در چهار محور از طول ۷۰۰ كيلومتر مرز مشترك با ايران به عمق خاك ايران يورش بردند. اولين حمله هوايي عراق چندان موفقيت آميز نبود. دلايل آن را مي توان به برنامه ريزي ناكافي و نادرست عمليات، نداشتن اطلاعات كافي از اهداف و استفاده نامناسب از بمب هاي جي پي(بمب هايي كه هدف خاصي ندارند و براي انهدام كلي به كار مي روند) برشمرد. در مهرآباد يك هواپيماي اف-۴ اي در هنگام جابه جايي براي در امان ماندن از حملات دشمن دچار سانحه شد و از همدان هم گزارش هايي در مورد خسارت يك فروند اف-۴ رسيد. اولين عمليات هوايي ايران در پاسخ اين حمله و بلافاصله پس از آن در خاك عراق موفقيت آميز بود. در اين عمليات چهار فروند هواپيماي اف-۴ به پايگاه دريايي الشعبيه در نزديكي بندر ام القصر حمله بردند. اين چهار فروند هواپيما كه ۴۵۰ كيلوگرم بمب بر سر اين پايگاه ريختند عمليات خود را از پايگاه بوشهر شروع كردند. در ميان اهداف چندباطري موشك ضد كشتي وجود داشت. اين عمليات تلافي جويانه نيروي هوايي ايران به قدري سريع بود كه خط پدافند عراق در طول مسير پرواز دچار غافلگيري شده بود. روز بعد در عملياتي غيرقابل باور ۱۴۰ فروند از جنگنده ها و جنگنده بمب افكن هاي ايران به ويژه اف-۴ و اف-۵هاي پايگاه هاي بوشهر، همدان و تبريز توانستند با نفوذ خود به خاك عراق تلفات سنگيني به پايگاه ها و تاسيسات نظامي عراق وارد كنند. در اولين روزهاي جنگ چندين حمله هوايي ديگر به تاسيسات نظامي عراق از قبيل ام القصر انجام شد. در يكي از اين حملات دو فروند اف-۴ كه هر كدام شش بمب جي پي ۳۴۰ كيلوگرمي حمل مي كردند به تاسيسات نظامي دريايي و كشتي هاي موشك انداز عراق حمله بردند. در حدود ۲۰ دقيقه بعد يك فروند هواپيماي آر اف-۴ اي عكس هاي شناسايي از منطقه گرفت كه نشان مي داد كشتي ها و تاسيسات بندري دچار صدمات و خسارات سنگيني شده اند. تاكتيك كلي در طول انجام چنين عمليات هايي رسيدن به هدف از راههاي مختلف، انجام يك پاپ -آپ بيش از رسيدن به هدف و شيرجه زدن روي هدف براي انهدام آن است. در هنگام بازگشت دو اف-۴ يكي از آنها توسط يك موشك سام مورد اصابت قرار گرفت كه باعث آسيب ديدن برخي از سيستم هاي آن شد اما همچنان مي توانست پرواز كند. اما آتش خاموش كن ها كار نكردند و بال راست - محل اصابت موشك - آتش گرفت. باند فرود نزديك ترين پايگاه هوايي هم به دليل هجوم اوليه ارتش عراق براي فرود مناسب نبود و به همين خاطر مجبور به فرود در يك باند ناآماده با سرعت بالا شد. چرخ ها تركيدند و هواپيما در حالي كه سرنشينان آن اجكت كرده بودند از انتهاي باند خارج شد. بعدها اين هواپيما با تعويض بال و ديگر تعميرات دوباره به جنگنده هاي مورد استفاده در جنگ پيوست. اين تعويض بال كه اولين بار در ايران انجام مي شد را مي توان نقطه آغاز انجام كارهاي غيرممكن در نيروي هوايي دانست. در اولين ماههاي جنگ «نهاجا» تلاش هاي خود را به جلوگيري پيشرفت نيروي زميني ارتش عراق معطوف كرده بود. جنگنده هاي ايراني براي اين كار با استفاده از راكت هاي ضد زره دانه به دانه تانك ها و زره پوش هاي عراق را شكار مي كردند و حتي گاهي اوقات تا ارتفاع سه تا چهار متر زمين هم پايين مي آمدند. در مقابل عراق هم از هواپيماهاي ميگ-۲۱ و ميگ-۲۳ براي پوشش نيروي زميني خود استفاده مي كرد كه اين پوشش به ناچار منجر به درگيري هوايي بين ايران و عراق مي شد كه مي توان پيروزي هاي ايران در اين زمينه را بيشتر از عراق دانست. مخصوصاً در اوايل جنگ كه آنها در مقابل هواپيماهاي اف-۱۴ ايران توانايي انجام هيچ عملي را نداشتند كه در اواخر جنگ با خريد ميراژ اف-۱ از فرانسه توانستند كمي جنگ هاي هوايي را متعادل كنند. جنگ تحميلي عليه ايران علاوه بر خسارات و تلفات جانبي بسيار، دستاوردهاي ارزنده اي براي نيروي هوايي ايران داشت. نيروي هوايي در اين هشت سال توانست به تكنولوژي ساخت بسياري از قطعات مورد نياز خود دست يابد و در برخي موارد به خودكفايي برسد.
    • توسط onin
      http://www.pinetreeline.org/planes/B-52-10.jpg هواپیمای بمب افکن B-52، بمب افکنی دور برد و در کلاس سنگین وزن است که می تواند گونه های مختلفی از ماموریت ها را به انجام برساند. این هواپیما قادر به پرواز در سرعت های بسیار بالا، البته زیر سرعت صوت و در ارتفاع بالغ بر 50,000 پا پرواز بوده و توانایی حمل بمب های هسته ای یا اتمی و همچنین بمب های معمولی را نیز دارد. http://www.saceliteguard.com/images/B-52 H dropping M-117 750 pound bombs.jpg هواپیمای بی 52 برای مدت بیش از 35 سال تنها بمب افکن دارای سرنشین سنگین وزن ایالات متحده بوده است. این بمب افکن، قادر به پرتاب و شلیک بیشتر سلاح های موجود است و حتی بدین صورت، بیم آن می رود که پس از به روز ساختن سیستم های اویانیکی و پیشرانه ها و دیگر قمست های آن، این هواپیما تا سال 2045 نیز در خدمت باشد. البته این بمب افکن آمریکایی را BUFF که مخفف عبارت Big Ugly Fat Fellow و به معنای مرد چاق گنده زشت است، نیز می نامند. اولین مدل هواپیمای بی 52 در سال 1954، اولین پرواز خود را انجام داده و مدل B آن نیز در سال 1955 وارد خدمت گشت. به طور کلی 744 بمب افکن بی 52 ساخته شده و آخرین گونه آن نیز که مدل H نامیده می شود، در سال 1962 تحویل شد. این بمب افکن استراتژیکی، دارای بردی برابر با 14,162 کیلومتر است که از این رو، هواپیمایی میان قاره ای یا کانتیننتال گفته می شود. البته این برد، در حالت بدون سوخت گیری هوا به هوا اندازه گیری شده است، و در غیر این صورت، برد این هواپیما، با سوخت گیری هوا به هوا می تواند نا محدود باشد. در این هواپیما، از مدل جی به بعد تغییراتی در شکل بدنه مانند کوتاه تر شدن سکان عمودی یا همان پایدار کننده عمودی آن داده شد. http://www.militarypictures.info/d/294-3/B-52.jpg این بمب افکن سنگین ساخت شرکت بوئینگ بوده و از هشت موتور توربوفن پرات اند ویتنی TF-33 هر یک با قدرت کشش بیش از 7000 کیلوگرم بهره می برد. بالاترین سرعتی که این هواپیما قادر به دستیابی به آن است، حدود 0/8 ماخ بوده که معادل 650 مایل بر ساعت نیز می باشد. هدایت این هواپیمای بمب افکن بر عهده 5 خدمه بوده که سیستم صندلی خدمه ها، از توانایی اجکت یا پرتاب کردن در مواقع خطر نیز برخودار است. لازم به ذکر است که قیمت تمام شده این هواپیمای غول پیکر، حدود هفتاد و چهار میلیون دلار می باشد.
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.