Recommended Posts

39 minutes قبل , Goebbels گفت:

اشتباه نکنید صحبت من بودجه نظامی نیست صحبت من کمک نظامی هم نیست. گسترش نفوذ جنبه های مختلفی دارد یک جنبه مهمش حمایت های مالی هست.صحبت من کمک های مالی به دولت سوریه است دولت سوریه از سال 2013 تا الان که 5 سال هست از کجا اورده هزینه کرده؟ (هزینه نظامی+هزینه دولت) از کجا آورده حقوق داده؟

دولتی که تولید نفتش به 8 تا 10 هزار بشکه رسید و حتی کمتر هم شد در مقطعی که در تامین نیاز حداقلی خودش مشکل داشت، توریسمش نابود شد، قطب های صنعت و کشاورزیش نابود شدن ، دارایی ها یا بلوکه شده یا در همان دو سال اول خرج شده از کجا میاره؟ از هوا میاره اقا رضا خرج میکنه؟ یا از پوتین دستی گرفته؟؟؟ وضعیت خیلی مشخصه اگر ما نخوایم خودموم رو به خواب بزنیم. اگر هزار بار دیگه هم سید حسن نصرالله بگه پول ما هم از ایران میاد بازم یک عده تکذیب میکنن!!! نشه حکایت این مسئله

فوری برچسب ساده لوحی و سوء ظن به نظام نزنید (صرف نظر از اینکه سوء ظن به این نظام مسئله کاملا طبیعی و به حقی هست برای ملت و در بحث ما هم نیست)

تصور میکنید سوریه سالی چقدر برای ما هزینه داشته؟ یا دیگر نقاط مثل عراق
 

چند روز پیش خود صداوسیما گزارشی از ارسال کمک به مردم فوعه و کفریا از راه هوایی پخش کرد.

در کمک ما به دولت و مردم سوریه شکی نیست اما ارقام اعلامی نادرست و مبالغه آمیز هستند که نمونه اش رو در پست قبل ذکر کردم.

هدف هم مشخصه! گسترش نارضایتی از طریق برانگیختن احساسات مردم.

در صورت عدم ورود به عراق و سوریه، همین مقدار بودجه رو(هرچقدر که هست)باید در مرز عراق و ترکیه و افغانستان و پاکستان خرج میکردیم.

 

دولت ایران اگر به اون ارقام نجومی ذخایر ارزی دسترسی راحت  و بدون دردسری داشت، هواپیمای نقدی می خرید و معطل فایناس نمیموند.

به نظرم بهتره این بحث رو خاتمه بدیم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
6 minutes قبل , Skyhawk گفت:

چند روز پیش خود صداوسیما گزارشی از ارسال کمک به مردم فوعه و کفریا از راه هوایی پخش کرد.

در کمک ما به دولت و مردم سوریه شکی نیست اما ارقام اعلامی نادرست و مبالغه آمیز هستند که نمونه اش رو در پست قبل ذکر کردم.

هدف هم مشخصه! گسترش نارضایتی از طریق برانگیختن احساسات مردم.

در صورت عدم ورود به عراق و سوریه، همین مقدار بودجه رو(هرچقدر که هست)باید در مرز عراق و ترکیه و افغانستان و پاکستان خرج میکردیم.

به نظرم بهتره این بحث رو خاتمه بدیم.

دولت ایران اگر به اون ارقام نجومی ذخایر ارزی راحت دسترسی داشت هواپیمای نقدی می خرید.

صحبت من رو به کل اشتباه برداشت کردی اقا رضا من نمیگم خوب کردیم خرج کردیم یا بد کردیم خرج کردیم من نقدی به این مسئله وارد نکردم صحبت من چیز دیگریه من اصل مسئله رو بهش پرداختم اصل کمک

سوریه واجب تر از هواپیما بود و کاری نداریم که دولت در خصوص ذخایر ارزی اون دسترسی که شما تصور کنید رو نداره و محدودیت برداشت داره در این خصوص و صد البته هواپیما که عخه :)

همون برجامی که شما روزی 50 بار میبری گوشه رینگ یک مزیتش این بود که مسئله بیمه کشتی شما مرتفع بشه و با نفتکش فلان شرکت و کشور ثالث نفت ببری سواحل سوریه تخلیه کنی و .......

کلا برای شما حامیان حضور در سوریه برجام خیلی خوب بوده انصافا در این یک مورد باید ازش حمایت کنید

ختم کلام حقیر در این تاپیک هم همین پست قرار میگیره

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
7 hours قبل , arminheidari گفت:

آمریکا هم زور دارد و هم پول و هم قدرت لابی گری، پس چرا ترامپ از خشونت استفاده می کند؟

سلام - صبح شما بخیر

پرسش بسیار بسیار جذابی بود و اتفاقاً پاسخ جذابی هم دارد .

دقت بفرمایید ، ما در پارادایم های رزمی ، اصطلاحی داریم با عنوان " پارادایم جنگ موازی " ( parallel warfare)

خلاصه این پارادایم ،(اگر قصد داشته باشیم آن را از حالت نظامی صِرف بیرون بیاوریم ) این هست که:

1- دشمن شما ، همیشه سعی میکند که بر توانمندی های خودش و نقاط ضعف شما متمرکز شود

2- دشمن شما ، با توجه به بند یک ، همیشه برنامه های خودش را به شکلی برنامه ریزی می کند که حداکثر انعطاف پذیری را  داشته باشد ( برای مقابله با رفتار غیر قابل پیش بینی شما )

3- دشمن شما همیشه سعی میکند تا ظرفیت تهاجمی شما را در هرسطحی که باشد ، تخریب کند

4- دشمن شما همواره بر این تلاش هست تا نیّت و اراده شما را برای جنگیدن در هم بکوبد .

مجموع این شرایط در نهایت باعث میشود که به شکل موازی در حالی که شما نمی توانید از نقاط قوت خودتان استفاده کنید ، دشمن می تواند از نقاط ضعف شما بهره برداری نماید .

حالا برمی گردیم به این جدول :

EEE~0.jpg

 

رفتار ساختار تصمیم سازی و تصمیم گیری  ایالات متحده در دوران ترامپ به شکل واضح با ستون سوم ( آخرین ستون در سمت چپ ) قابل تطبیق هست .

با توجه به این دو موردی که عرض شد ، اینها را با 12 بندی که در تاپیک ارسال گردید، مقایسه کنید

نتایج بلحاظ آکادمیک جذاب ولی در واقعیت امر برای ما دردناک هست

( با ذکر این تبصره که آمریکایی ها روی رفتار غیر هوشمندانه ما حساب ویژه ای بازکردند )

پی نوشت :

1- به شکل عمدی این جداول بارها تکرار میشود که دوستان مباحث را وارد جناح بندی ها نکنند ، چون همه ما سرنشینان یک کشتی هستیم .

2- استفاده از واژه " شما" صرفاً برای نزدیک کردن تحلیل به واقعیت بود و خدای ناکرده قصد جسارتی در بین نبود .

 

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
4 hours قبل , Skyhawk گفت:

بالاترین رقمی که ایران در برجام به صورت نقدی دریافت کرد ۱.۸ میلیارد دلاری بود که اوباما با هواپیما به ایران فرستاد.

رقم ۱۰۰ یا ۱۵۰ میلیارد دلاری که ترامپ ادعا میکنه ظاهرا مربوط به دارایی هایی هست که در خارج از کشور نگه داری میشده و بلوکه شده بود و احتمالا الانم در خارج نگهداری میشه.

اگر غیر از اینه بفرمایید تا ما هم مطلع بشیم.

برادر من این چه طرز پست دادن است؟ انصاف هم خوب چیزی است! شما حتی در پستهای نظامی هم به هیچ عنوان انعطاف پذیر نیستید! بالاخره نمی شه گفت که شما همیشه در همه مسایل درست می گویید و بقیه نادرست! این بحث ۱۵۰ میلیارد دلار نخستین بار توسط پرزیدنت اوباما و پس از توافق برجام در حضور دهها خبرنگار از سراسر جهان بصورت رسمی اعلام و بعدها بارها و بارها توسط مقامات دیگر وزارت خانه های خارجه و بازرگانی دولت او و دولت پس از او اعلام شد و اخبار مربوط به آنها در آرشیو رسانه های داخلی و خارجی موجود است. حتی مقامات ایرانی هم اصل آزاد شدن پولها را تکذیب نکردند که شما می کنید! مقامات ایران مبلغ این پولها را کمتر از ۳۰-۴۰ میلیارد اعلام کردند که همین موضوع تا مدتها موضوع مورد بحث در رسانه های داخلی ایران بود که اختلاف این دو مقدار به کجا رفته است! آنچه گوبلز می گوید به احتمال قریب به یقین درست می باشد و با آنچه موساد و مخالفان دولت اسد گزارش کرده آمد همخوانی دارد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
6 hours قبل , Brave_Heart گفت:

برادر من این چه طرز پست دادن است؟ انصاف هم خوب چیزی است! شما حتی در پستهای نظامی هم به هیچ عنوان انعطاف پذیر نیستید! بالاخره نمی شه گفت که شما همیشه در همه مسایل درست می گویید و بقیه نادرست! این بحث ۱۵۰ میلیارد دلار نخستین بار توسط پرزیدنت اوباما و پس از توافق برجام در حضور دهها خبرنگار از سراسر جهان بصورت رسمی اعلام و بعدها بارها و بارها توسط مقامات دیگر وزارت خانه های خارجه و بازرگانی دولت او و دولت پس از او اعلام شد و اخبار مربوط به آنها در آرشیو رسانه های داخلی و خارجی موجود است. حتی مقامات ایرانی هم اصل آزاد شدن پولها را تکذیب نکردند که شما می کنید! مقامات ایران مبلغ این پولها را کمتر از ۳۰-۴۰ میلیارد اعلام کردند که همین موضوع تا مدتها موضوع مورد بحث در رسانه های داخلی ایران بود که اختلاف این دو مقدار به کجا رفته است! آنچه گوبلز می گوید به احتمال قریب به یقین درست می باشد و با آنچه موساد و مخالفان دولت اسد گزارش کرده آمد همخوانی دارد.

این رقم مربوط به ذخایر ارزی ما هست که الان هم در حساب های خارجی پابرجاست.

منبع هم قرار دادم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

نکته عجیبی که در این رابطه منتشر شده باز موضع عجیب سخنگوی کرملین بوده که گفته ایران بهتره بندهای بایدی! آمریکا را برای یک توافق جدید بررسی کنه، هر چند ما از  برجام هم حمایت می کنیم. گویا در گفتگو با خبرگزاری تاس.

 

دقیقا مشخص نیست در مورد این خبرها هم ما یک بازی رسانه ای داخلی مثل بازی های دیگه را شاهد هستیم و یا یک جنگ روانی متصل به اون یا واقعا روس ها بنا به دلایلی قصد ارسال سیگنالی به ایران را دارند. در فرضی که روس ها قصد پیوستن به فشار به ایران را دارند میتونه چند عامل دخیل باشه از جمله:

تضمین های آمریکایی به روس ها/ فشارهای لابی یهودی به روسیه در رابطه با سوریه و انتقالش توسط روس ها به ما از طریق فشار در قضیه برجام و فشارهای اقتصادی/ توافقات روس ها با ترک ها و مشکل ایران در این بین

 

در مورد رویه ی جدید آمریکا هم میشه بحث کرد ایران چه روالی را باید پیش بگیره. یعنی بهترین راه مقابل این تاکتیک فعلی آمریکا ( که به قول کارشناسان غربی تنها افتتاح یک زمین گلف به نام ترامپ یا تغییر مذهب به مسیحیت در اون مطرح نشده! ) که احتمالا در ادامه ( پنتاگون که پیوست ) ما شاهد تشکیل یک ائتلاف چندین کشوری از جمله اعراب و اسراییل ( ائتلافی که هدف ثانویه ای را هم در رابطه با معامله قرن دنبال میکنه! ) را هم خواهیم بود که هدفش مقابله منطقه ای با ایران ذکر خواهد شد، چه طور باید برخورد بشه. هر چند ایران الان با تعلل از برجام خارج نشد و سعی کرد غرب را حفظ کنه ولی فراموش نکنیم این راهبرد میتونه یا  پازلی از یک فشار از بالا چانه زنی در پایین باشه توسط اروپا و یا اینکه ناخودآگاه اروپا وقتی ببینه شرایطش مهیاست همین قصد را داشته باشه.

 

فراموش نکنیم با هوشمندی طرف غربی در هر مرحله که گمان میشه درخواست های طرف مقابل وقیحانه و زیاده طلبانست، یکی از طرف ها درخواستی را مطرح میکنه که درخواست قبلی معتدل به نظر میرسه!! ( یک طرف از برجام خارج میشه، برای ما برای حفظش شروط جدید میگذارند؛ تا صحبت از زیاده خواهی این شروط در شرایطی که طرف مقابل نقض کرده توافق را میشه، طرف دیگه شروطی را مطرح میکنه که شروط قبلی را برخی سر دست میگیرند که از جدیدترها بهتره!! )

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
3 hours قبل , alala گفت:

نکته عجیبی که در این رابطه منتشر شده باز موضع عجیب سخنگوی کرملین بوده که گفته ایران بهتره بندهای بایدی! آمریکا را برای یک توافق جدید بررسی کنه، هر چند ما از  برجام هم حمایت می کنیم. گویا در گفتگو با خبرگزاری تاس.

 

دقیقا مشخص نیست در مورد این خبرها هم ما یک بازی رسانه ای داخلی مثل بازی های دیگه را شاهد هستیم و یا یک جنگ روانی متصل به اون یا واقعا روس ها بنا به دلایلی قصد ارسال سیگنالی به ایران را دارند. در فرضی که روس ها قصد پیوستن به فشار به ایران را دارند میتونه چند عامل دخیل باشه از جمله:

تضمین های آمریکایی به روس ها/ فشارهای لابی یهودی به روسیه در رابطه با سوریه و انتقالش توسط روس ها به ما از طریق فشار در قضیه برجام و فشارهای اقتصادی/ توافقات روس ها با ترک ها و مشکل ایران در این بین

 

در مورد رویه ی جدید آمریکا هم میشه بحث کرد ایران چه روالی را باید پیش بگیره. یعنی بهترین راه مقابل این تاکتیک فعلی آمریکا ( که به قول کارشناسان غربی تنها افتتاح یک زمین گلف به نام ترامپ یا تغییر مذهب به مسیحیت در اون مطرح نشده! ) که احتمالا در ادامه ( پنتاگون که پیوست ) ما شاهد تشکیل یک ائتلاف چندین کشوری از جمله اعراب و اسراییل ( ائتلافی که هدف ثانویه ای را هم در رابطه با معامله قرن دنبال میکنه! ) را هم خواهیم بود که هدفش مقابله منطقه ای با ایران ذکر خواهد شد، چه طور باید برخورد بشه. هر چند ایران الان با تعلل از برجام خارج نشد و سعی کرد غرب را حفظ کنه ولی فراموش نکنیم این راهبرد میتونه یا  پازلی از یک فشار از بالا چانه زنی در پایین باشه توسط اروپا و یا اینکه ناخودآگاه اروپا وقتی ببینه شرایطش مهیاست همین قصد را داشته باشه.

 

فراموش نکنیم با هوشمندی طرف غربی در هر مرحله که گمان میشه درخواست های طرف مقابل وقیحانه و زیاده طلبانست، یکی از طرف ها درخواستی را مطرح میکنه که درخواست قبلی معتدل به نظر میرسه!! ( یک طرف از برجام خارج میشه، برای ما برای حفظش شروط جدید میگذارند؛ تا صحبت از زیاده خواهی این شروط در شرایطی که طرف مقابل نقض کرده توافق را میشه، طرف دیگه شروطی را مطرح میکنه که شروط قبلی را برخی سر دست میگیرند که از جدیدترها بهتره!! )

شبيه به مرگ گرفتن تا به تب راضي شدن هست 

ولي باز اين قسمت مهم نيست 

رفتار شناسي ترامپ شايد مهمتر و كليدى تر باشه 

16 hours قبل , MR9 گفت:

سلام - صبح شما بخیر

پرسش بسیار بسیار جذابی بود و اتفاقاً پاسخ جذابی هم دارد .

دقت بفرمایید ، ما در پارادایم های رزمی ، اصطلاحی داریم با عنوان " پارادایم جنگ موازی " ( parallel warfare)

خلاصه این پارادایم ،(اگر قصد داشته باشیم آن را از حالت نظامی صِرف بیرون بیاوریم ) این هست که:

1- دشمن شما ، همیشه سعی میکند که بر توانمندی های خودش و نقاط ضعف شما متمرکز شود

2- دشمن شما ، با توجه به بند یک ، همیشه برنامه های خودش را به شکلی برنامه ریزی می کند که حداکثر انعطاف پذیری را  داشته باشد ( برای مقابله با رفتار غیر قابل پیش بینی شما )

3- دشمن شما همیشه سعی میکند تا ظرفیت تهاجمی شما را در هرسطحی که باشد ، تخریب کند

4- دشمن شما همواره بر این تلاش هست تا نیّت و اراده شما را برای جنگیدن در هم بکوبد .

مجموع این شرایط در نهایت باعث میشود که به شکل موازی در حالی که شما نمی توانید از نقاط قوت خودتان استفاده کنید ، دشمن می تواند از نقاط ضعف شما بهره برداری نماید .

حالا برمی گردیم به این جدول :

EEE~0.jpg

 

رفتار ساختار تصمیم سازی و تصمیم گیری  ایالات متحده در دوران ترامپ به شکل واضح با ستون سوم ( آخرین ستون در سمت چپ ) قابل تطبیق هست .

با توجه به این دو موردی که عرض شد ، اینها را با 12 بندی که در تاپیک ارسال گردید، مقایسه کنید

نتایج بلحاظ آکادمیک جذاب ولی در واقعیت امر برای ما دردناک هست

( با ذکر این تبصره که آمریکایی ها روی رفتار غیر هوشمندانه ما حساب ویژه ای بازکردند )

پی نوشت :

1- به شکل عمدی این جداول بارها تکرار میشود که دوستان مباحث را وارد جناح بندی ها نکنند ، چون همه ما سرنشینان یک کشتی هستیم .

2- استفاده از واژه " شما" صرفاً برای نزدیک کردن تحلیل به واقعیت بود و خدای ناکرده قصد جسارتی در بین نبود .

 

از صبح چند بار دارم متن و جدول رو ميخونم 

يكم نتيجه گيري و بحث رو نوشته تون سخته 

دشمن هميشه سعي در استفاده از قوت خود و ضعف طرف مقابل يعني ما دارد

و به طبع ما هم مي خواهيم ولي شيوه و روش نبرد اين ميزان رو تغيير ميده و به طيفي از جواب ها ميرسونه 

 

در اين ميان تغيير سياست امريكا و بويژه اسراييل در مواضع قديمي خود و رويكرد اعلام صريح و با خشونت و تحقير أميز در اظهارات، نشون ميده ما با يك تغيير سياست عجيب روبرو هستيم 

حتي در طرف خودمون كه سرداران و مقامات كشوري به صراحت حرف ميزدن به سياست قديم دشمن ( عدم تاييد و عدم تكذيب ) در ايجاد ابهام رو أورده اند 

اين تغييرات موقعيت ويژه ايجاد كرده كه هم ميتونه تهديد باشه و هم فرصت 

تهديد از اون جهت كه بخواهيم مشابه طرف مقابل بازي كنيم و توان خود رو تلف كنيم

و فرصت از اين بابت كه دستمون براي مانور و پيش دستي باز شده چون دست ما بسته و دست حريف بازه

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
10 hours قبل , alala گفت:

نکته عجیبی که در این رابطه منتشر شده باز موضع عجیب سخنگوی کرملین بوده که گفته ایران بهتره بندهای بایدی! آمریکا را برای یک توافق جدید بررسی کنه، هر چند ما از  برجام هم حمایت می کنیم. گویا در گفتگو با خبرگزاری تاس.

 

دقیقا مشخص نیست در مورد این خبرها هم ما یک بازی رسانه ای داخلی مثل بازی های دیگه را شاهد هستیم و یا یک جنگ روانی متصل به اون یا واقعا روس ها بنا به دلایلی قصد ارسال سیگنالی به ایران را دارند. در فرضی که روس ها قصد پیوستن به فشار به ایران را دارند میتونه چند عامل دخیل باشه از جمله:

تضمین های آمریکایی به روس ها/ فشارهای لابی یهودی به روسیه در رابطه با سوریه و انتقالش توسط روس ها به ما از طریق فشار در قضیه برجام و فشارهای اقتصادی/ توافقات روس ها با ترک ها و مشکل ایران در این بین

 

 

ممنون از  اظهار نظرتون

منبع اصلی خبر

http://tass.com/politics/1005541

روسها نگران ترک برجام توسط ایران هستند و می خواهند دورنمای مسیر حرکت ایران را بدانند ، به نظر می رسه در ایران، دولت دو دستی دامن برجام را چسبیده اما طیف دیگری از حاکمیت مثل شورای امنیت ملی تصمیم به طلاق برجام دارد.با کمی دقت در اتفاقات این چند ماه متوجه می‌شویم که چه  کسانی لگد پرانی کرده و ساز ناکوک می زنند. 

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
7 hours قبل , arminheidari گفت:

يكم نتيجه گيري و بحث رو نوشته تون سخته

سلام - صبح شما بخیر

بله ، درست می فرمایید ولی برای سهل شدن تحلیل ، همانطوری که خدمت شما عرض کردم ، 12 شرط پمپیئو را با بندهای ذکر شده یک مقایسه تطبیقی بفرمایید ، اگر چه پارادایم رزم موازی ، بیشتر کاربرد نظامی دارد ولی تطبیق ان با شرایط حاضر و استراتژی ترامپ ، چندان سخت نیست . البته قطعاً بعد از برآورد وضعیت از طرف جنابعالی ، بنده در خدمت هستم برای بررسی بیشتر این مورد ، چون علاقه مندم تحلیل جنابعالی را بدانم .

ارادتمند :rose:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 hour قبل , warjo گفت:

ممنون از  اظهار نظرتون

منبع اصلی خبر

http://tass.com/politics/1005541

روسها نگران ترک برجام توسط ایران هستند و می خواهند دورنمای مسیر حرکت ایران را بدانند ، به نظر می رسه در ایران، دولت دو دستی دامن برجام را چسبیده اما طیف دیگری از حاکمیت مثل شورای امنیت ملی تصمیم به طلاق برجام دارد.با کمی دقت در اتفاقات این چند ماه متوجه می‌شویم که چه  کسانی لگد پرانی کرده و ساز ناکوک می زنند. 

نميشه إينو به طور قطع گفت 

حتي غرب و روسيه هم از حركت ايران بي اطلاع هستن 

علت اين صحبت اينه كه ما قبلا اختلاف بين سمت هاي قدرت رو شاهد بديم و هميشه هم پر صدا بود ولي اين بار صداي انچناني نمياد، تعدادي إظهار نظر محدود بوده

اين چيزيه كه براي و حتي غرب عجيب و بي سابقه هست 

1 hour قبل , MR9 گفت:

سلام - صبح شما بخیر

بله ، درست می فرمایید ولی برای سهل شدن تحلیل ، همانطوری که خدمت شما عرض کردم ، 12 شرط پمپیئو را با بندهای ذکر شده یک مقایسه تطبیقی بفرمایید ، اگر چه پارادایم رزم موازی ، بیشتر کاربرد نظامی دارد ولی تطبیق ان با شرایط حاضر و استراتژی ترامپ ، چندان سخت نیست . البته قطعاً بعد از برآورد وضعیت از طرف جنابعالی ، بنده در خدمت هستم برای بررسی بیشتر این مورد ، چون علاقه مندم تحلیل جنابعالی را بدانم .

ارادتمند :rose:

سلام صبح شما هم بخير 

حتما 

خيلي علاقته مند شدم ببينم پارادايم رزم نظامي عملا چيه 

و اين مقايسه رو انجام ميدم 

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
4 hours قبل , arminheidari گفت:

نميشه إينو به طور قطع گفت 

حتي غرب و روسيه هم از حركت ايران بي اطلاع هستن 

علت اين صحبت اينه كه ما قبلا اختلاف بين سمت هاي قدرت رو شاهد بديم و هميشه هم پر صدا بود ولي اين بار صداي انچناني نمياد، تعدادي إظهار نظر محدود بوده

اين چيزيه كه براي و حتي غرب عجيب و بي سابقه هست 

سلام صبح شما هم بخير 

حتما 

خيلي علاقته مند شدم ببينم پارادايم رزم نظامي عملا چيه 

و اين مقايسه رو انجام ميدم 

دلیلیش شاید اینه که آچمز شدیم دستمون دیگه رو شده چیزی توش نیست

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
3 hours قبل , arjemandi گفت:

دلیلیش شاید اینه که آچمز شدیم دستمون دیگه رو شده چیزی توش نیست

بعیده ، ما تو شرایط  بدتر از این هم صدامون خیلی متفرق بود 

دوست دارم که این رفتار از پختگی و یکپارچگی بیاد تا سردرگمی 

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

این سخنان مقامات ارشد نظامی ایران هست
 

نقل قول

 


باقری: سر جنگ با هیچ کشوری نداریم

صفوی: استراتژی ما حمله نظامی نیست

 

دوستان الان واقعا زمان مناسبی برای سرشاخ شدن با چندین کشور نیست.

مقامات نظامی هم گویا این موضوع رو بهتر ما میدونن.

در جنگ احتمالی شک نکنید با از بین رفتن زیرساخت های کشور، بازم یک دهه عقب میافتیم.

این اظهارنظرها رو مقایسه کنید با زمان تهدید های هرروزه مبنی بربستن تنگه هرمز..

الان واقعا با کشورهای سروکار داریم که با اصل نظام مخالفن و در اظهارنظرهای علنی اعلام میکنن

و این اتفاقات چندماهه گذشته فقط به دلیل تحریک ایران بوده، امیدوارم در دام اونها نیافتیم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بر 1 خرداد 1397 در 07:58 , MR9 گفت:

دقت بفرمایید ، ما در پارادایم های رزمی ، اصطلاحی داریم با عنوان " پارادایم جنگ موازی " ( parallel warfare)

خلاصه این پارادایم ،(اگر قصد داشته باشیم آن را از حالت نظامی صِرف بیرون بیاوریم ) این هست که:

1- دشمن شما ، همیشه سعی میکند که بر توانمندی های خودش و نقاط ضعف شما متمرکز شود

...

 

EEE~0.jpg

 

رفتار ساختار تصمیم سازی و تصمیم گیری  ایالات متحده در دوران ترامپ به شکل واضح با ستون سوم ( آخرین ستون در سمت چپ ) قابل تطبیق هست .

 

 

سلام

من هر چقدر روی خلاصه پارادایمی که عرض کردید فکر می کنم می بینم که اینها همگی اصول منطقی هر جنگی هستند:mellow:

اما با این حال با توجه به پارادایمی که  مطرح  کردید آیا به نظر شما آمریکایی ها علاوه بر اینکه می خواهند بر سطوح مختلف ساختار ما همزمان تاثیر بگذاراند با انجام جنگ تبلیغاتی و رسانه ای شدید ، بر روی خرد ترین سطح جامعه  هم حساب ویژه ای بازکرده اند ؟(سوال شد یا نظر نمی دونم) . فکر کنم اگر ما بتوانیم خودمان را از زیر فشار رسانه ای آنها خارج کنیم موفقیت بزرگی را کسب کرده ایم .

درباره جدول و ترکیب آن با پارادایمی که فرمودید فکر می کنم منظور شما این است که آمریکایی ها می خواهند روند کنترل ، محدودسازی و سپس نابودی توانایی های ما را در پیش بگیرند به صورتی که این امر منجر به نابودی خود ما گردد(آیا ؟).

با تشکر از شما

 

پ ن . سعی کردم سوال بپرسم اما شبیه نظردادن شد :unsure:.

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط Phantom3
      موشکDelilah یک موشک الکترو اپتیکال می باشد که در اسرائیل و توسط صنایع نظامی این رژیم (IMI) به منظور هدف قرار دادن اهداف متحرک و غیر متحرک ساخته شده است.موشک Delilah نام سری موشک های گوناگون اسرائیل می باشد که توسط IMI ساخته شده اند.این موشک در اصل به عنوان یک تله هوایی ساخته شده بود، اما در دهه 1990 نوع تهاجمی و ضربتی از این موشک عرضه شد که توسط F-16 ها و F-4E های آپگرید شده ، که نقش جنگنده های هجومی را ایفا می کردند ، استفاده می شد.نوع ضد رادار این موشک از نوع هواپرتاب می باشد. این گونه از نیمه دهه 60 میلادی وارد خدمت شد. وظیفه این نمونه یافتن سایت های راداری در هنگامی بود که این رادار ها در حال کار بودند و با این کار آنها را یافته و نابود می کرد.

      Delilah-1
      این گونه از نوع هواپرتاب می باشد و در رده موشک های کروز قرار می گیرد . این موشک دارای یک موتور توربو جت بود و این موتور توربوجت به آن این امکان را می داد تا با درنگ کردن درست به خوبی هدف قرار دادن اهداف متحرک ، اهداف با استتار بسیار خوب را نیز مورد هدف قرار دهد.که این ویژگی این موشک را به یک موشک ایده آل برای نابودی سایت های سام تبدیل کرده است.این موشک دارای بردی برابر 150 کیلومتر است و توانایی نابود اهداف ، چه دریایی و چه زمینی را دارد.هدایت خودکار به کار رفته درآن به خوبی سیستم های هدایتی INS/GPS می باشد که به موشک امکان انجام ماموریت های خود اتکا را می دهد.این موشک توانایی تطبیق با سرهای جنگی گوناگون را دارد و نیز می تواند توسط بسیاری از هواگرد ها حمل شود.این موشک توانایی شلیک از هواگردها ، بالگردها یا لانچر های زمینی را دارد. اندازه جمع و جور این موشک به آن این امکان را می دهد که توسط بالگردهای سیکورسکی UH-60A و SH-60B حمل شود.این موشک سر جنگی کوچک ولی موثر حمل می کند که به آن امکان هدف قرار دادن و نابودی اهداف با کمترین خطر را می دهد.این موشک نخستین بار توسط اسرائیل در جولای و آگوست 2006 ، یعنی درجنگ با لبنان، استفاده شد.این موشک در این جنگ توسط F-16D پرتاب می شد.



       
       
       
      Delilah-2
      این موشک با سرمایه گزاری چین درحال توسعه و ساخت توسط اسرائیل می باشد .این موشک از موتور Bet Shemesh Sorek 4 استفاده می کند که تراستی معادل 800 پوند ایجاد می کند. این ویژگی به موشک این امکان را می دهد که برد بیشتر و سر جنگی بزرگتری داشته باشد.




      Delilah-GL
      این موشک یک موشک زمین پرتاب می باشد که در اصل نوع تغییر یافته موشک کروز Delilah است و بردی معادل 250 کیلومتر دارد که ممکن است برد واقعی آن نباشد ، یعنی امکان دارد این موشک بردی بیش از 300 کیلومتر داشته باشد .
      این موشک با سر انفجاری متعارف 30 کیلوگرمی مسلح می شود اما توانایی حمل انواع دیگری را نیز دارد. این موشک توسط GPS هدایت می شود و توانایی گشت در منطقه جنگی را قبل از تایید هدف دارد.

      مترجم :Phantom3
      استفاده از این مطلب تنها با ذکر نام مترجم و لینک به سایت Military.ir مجاز می باشد.
    • توسط farmandekoll
      F-117 نایت هاوک (شاهین تاریکی) نخستین هواپیمای عملیاتی است که به منظور استفاده از فناوری پنهانکاری طراحی شد. طراحی منحصر بفرد این هواپیمای تک سرنشینه تواناییهای استثنایی را به این هواپیمای تهاجمی می افزاید. اندازه این هواپیما در حدود F-15 ایگل می باشد که دو موتور توربو فن F404 که هرکدام نیرویی معادل 48 کیلو نیوتون (10800 پوند) ایجاد می کنند دارد. هم چنین دارای کنترل با سیم می باشد. قابلیت سوختگیری هوایی برد نایت هاوک را افزوده و آن را به یک سلاح بازدارنده و ترساننده ی ایالات متحده تبدیل کرده است. توانایی حمل انواع سلاح ها با سیستمهای ناوبری و حمله یکپارچه و سیستمهای الکترونیک پروازی ( اویونیک) موثر بودن این هواپیما را در عملیات مختلف اثبات می کند و بار کاری خلبان را کم می کند. کشیدن نقشه های با جزییات ریز برای عملیات روی نقاط با پدافند سنگین و قوی با استفاده از سیستم طراحی نقشه خودکار به ارزشهای این هواپیمای منحصر بفرد می افزاید.اولین F-117 در سال 1982 تحویل داده شد و آخرین تحویل در سال 1990 بود. تصمیم تولید F-117 در سال 1978 گرفته شد. اولین پرواز آن در سال 1981 انجام شد.

      جزییات :


      وظیفه : هواپیمای تهاجمی پنهانکار

      سازنده : لاکهید

      استفاده کننده : نیروی هوایی ایالات متحده

      موتور : دو موتور توربو فن بدون پس سوز F404-GE-F1D2 با قدرت 48 کیلو نیوتن (10800پوند)

      ابعاد : طول 10.08 متر، ارتفاع 3.78 متر، دهنه بال 13.20 متر

      اوزان: وزن خالی آن 13.381 کیلوگرم برآورد شده است، حداکثر وزن برخاست 13.814 کیلوگرم

      اجرا : حداکثر سرعت 0.98 ماخ یا 1040 کیلومتر بر ساعت(656 مایل بر ساعت)، سقف پرواز 15.240 متر برآورد شده است ( 50000 پا)

      سلاحها : تا 2268 کیلوگرم (5000 پوند) انواع بمب های هدایت شونده، موشکهای هوا به زمین، موشکهای زد رادار یا موشکهای هوا به هوای AIM-9 که در یک جایگاه درونی حمل می شوند.




    • توسط onin
      در ۲۵ فوريه ۵(۱۹۲۵ اسفند ۱۳۰۴) اولين خلبان ايراني كه كلنل احمدخان نخجوان نام داشت يك هواپيماي برژت -۱۹ را با پرچم و نشان ايران از فرانسه به پايگاه قلعه مرغي تهران پرواز داد. كلنل نخجوان در فرانسه دوره ديده بود و فقط ۲۰۰ ساعت پرواز داشت. بدين ترتيب در اين تاريخ اولين هواپيماي نيروي هوايي ايران با خلباني يك ايراني مرزهاي بين المللي را درنورديد و به فضاي پروازي ايران رسيد. در اين زمان ديگر خلبانان ايراني تحت نظارت يك استاد خلبان آلماني به نام «شفر» در ايران دوره مي ديدند. خريد هواپيما قسمت آسان كار بود. آموزش خلبانان براي پرواز كردن با آنها، نفرات پشتيباني زميني براي نگهداري و تعمير آنها و ساختن فرودگاه ها قسمت سخت كار بود كه زمان هم مي برد. در همين دوره زماني نيروي هوايي ايران از قالب يك اداره كوچك در ستاد فرماندهي ارتش خارج شده و به يك نيروي جداگانه تبديل شده بود كه «نيروي هوايي ارتش شاهنشاهي ايران» نام گرفته بود؛ اولين فرمانده نيروي هوايي ايران هم كسي نبود به جز كلنل احمدخان نخجوان. در سال ۱۹۲۴ (۱۳۰۳) اولين گروه از دانشجويان دوره خلباني و تكنسين پرواز به روسيه و فرانسه فرستاده شدند. بعدها در سال ۱۹۲۹ (۱۳۰۸) ايران ۱۵ خلبان داشت كه شش نفر از آنها در مدرسه پرواز ايستر فرانسه و ۹ نفر ديگر در مدرسه پرواز سباستوپول روسيه آموزش خلباني ديده بودند. در اين سال IIAF مخفف Imperial Iranian Air Force داراي ۳۳ فروند هواپيما از ۹ مدل مختلف بود. طي ۱۵ سال به يعني تا آغاز جنگ جهاني دوم بيش از ۳۰۰ هواپيما از ۱۸ مدل مختلف در اختيارنيروي هوايي ايران بود. در همان زمان هشت پايگاه هوايي كه مدارس آموزش خلباني و يك مركز آموزش تعميرات و نگهداري را شامل مي شدند ساخته شده بود. يك كارخانه مونتاژ هواپيما به نام «شهباز» هم ساخته شده بود كه قادر بود سه مدل مختلف هواپيما را مونتاژ كند. در سال ۱۹۴۱ (سوم شهريور ۱۳۲۰) بي طرفي ايران در جنگ جهاني دوم نقض شد و نيروهاي هوايي و دريايي انگليس و روسيه از شمال و جنوب به ايران حمله كردند. نيروي هوايي جوان ايران كه به تازگي به ساختن ساختارهاي اساسي خود مشغول شده بود، تحت هيچ شرايطي توانايي رويارويي با اين نيروي عظيم و توانمند را نداشت. با اين وجود تعدادي از پرسنل جوان اين نيرو تصميم به مقابله با بيگانه گرفتند و با كنترل پادگان قلعه مرغي دو هواپيما از اين پادگان به خلباني سروان وثيق و استوار شوشتري كه با شليك ضدهوايي مواجه شده و به ناچار آسمان تهران را ترك كردند. نيروهاي ائتلاف انگليس و روسيه كنترل دو پايگاه هوايي ايران را در دست گرفتند. آنها به ترتيب در مهرآباد و قلعه مرغي مستقر شدند. از نيروي هوايي جوان ايران تقريباً هيچ چيز باقي نماند. پس از پايان جنگ ارتش بريتانيا ايران را ترك گفت اما ارتش روسيه از ترك ايران سر باز مي زد و كنترل شمال ايران را در اختيار داشت. سه ماه پس از اين اتفاق نيروهاي سرخ روسيه ايران را ترك گفتند. پس از اين نيروي هوايي ايران هميشه به عنوان نيروي برتر در خاورميانه شناخته مي شود. موقعيت استراتژيك ايران توسط آمريكا ناديده گرفته نشد و آمريكا از اوايل دهه ۱۹۶۰ شروع به فروش تعداد زيادي از هواپيماهاي پيشرفته خود به ايران كرد. در سال ۱۹۶۵ ميلادي ايران اولين هواپيماجت خود با نام اف - ۸۴ جي جت ثاندر دريافت كرد. در سال ۱۹۶۵ هواپيماهاي اف-۵ فريدم توسط ايران خريداري شدند و به دنبال آن در سال ۱۹۶۸ اف-۴ فانتوم هم به ايران فروخته شد. در سال ۱۹۷۰ ايران داراي قوي ترين نيروي نظامي در منطقه بود. قبول فروش هواپيماهاي فوق پيشرفته اف-۱۴ اي تام كت به همراه موشك هاي پيشرفته اي آي ام - ۵۴ فينيكس از سوي آمريكا به ايران نشان دهنده روابط بسيار گرم بين ايران و آمريكا بود. در پي وقوع انقلاب اسلامي در سال ۱۹۷۹ دكترين و استراتژي نظامي ايران تغيير يافت و ايران ديگر به خريد تسليحات پيشرفته و گرانقيمت علاقه نشان نداد و همين باعث ايجاد نوعي تغيير قدرت در منطقه شد. ايران ديگر نه تنها دوست صميمي آمريكا نبود، كه به خاطر سياست هاي امپرياليستي و ضد انساني آمريكايي به دشمن اصلي آن تبديل شد. آمريكا و ديگر كشورهاي غربي تحريمي نظامي عليه ايران اتخاذ كردند. كمك هاي آمريكا قطع شده بود و نيروي هوايي ايران از فرار و بركناري افسران زمان شاه رنج مي برد كه همين امر به پايين آمدن سطح سرويس دهي در نيروي هوايي منجر شده بود. به دليل تحريم تسليحاتي ايران و نرسيدن قطعات مورد نياز، آمار عملياتي نيروي هوايي ايران سريعاً رو به كاهش بود. پس از انقلاب نيروي هوايي به «نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران» كه خود ارتشيان به آن «نهاجا» مي گويند تغيير نام داد. نام انگليسي آن هم Islamic Republic of Iran Air Force است كه به اختصار IRIAF خوانده مي شود. در همين اوضاع و احوال عراق با مناسب يافتن فرصت درصدد برآمد تا با حمله به ايران قسمت هاي وسيعي از خاك ايران را ضميمه قلمرو خود كند؛ به همين خاطر در ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ (۳۱ شهريور ۱۳۵۹) با يورشي عظيم به خاك ايران از طريق هوا، زمين و دريا جنگ تحميلي هشت ساله را عليه ايران آغاز كرد. جنگ با حمله هوايي نيروهاي عراقي به شش پايگاه نيروي هوايي ايران و چهار پادگان آغاز شد و همزمان چند لشكر و تيپ مستقل عراق در چهار محور از طول ۷۰۰ كيلومتر مرز مشترك با ايران به عمق خاك ايران يورش بردند. اولين حمله هوايي عراق چندان موفقيت آميز نبود. دلايل آن را مي توان به برنامه ريزي ناكافي و نادرست عمليات، نداشتن اطلاعات كافي از اهداف و استفاده نامناسب از بمب هاي جي پي(بمب هايي كه هدف خاصي ندارند و براي انهدام كلي به كار مي روند) برشمرد. در مهرآباد يك هواپيماي اف-۴ اي در هنگام جابه جايي براي در امان ماندن از حملات دشمن دچار سانحه شد و از همدان هم گزارش هايي در مورد خسارت يك فروند اف-۴ رسيد. اولين عمليات هوايي ايران در پاسخ اين حمله و بلافاصله پس از آن در خاك عراق موفقيت آميز بود. در اين عمليات چهار فروند هواپيماي اف-۴ به پايگاه دريايي الشعبيه در نزديكي بندر ام القصر حمله بردند. اين چهار فروند هواپيما كه ۴۵۰ كيلوگرم بمب بر سر اين پايگاه ريختند عمليات خود را از پايگاه بوشهر شروع كردند. در ميان اهداف چندباطري موشك ضد كشتي وجود داشت. اين عمليات تلافي جويانه نيروي هوايي ايران به قدري سريع بود كه خط پدافند عراق در طول مسير پرواز دچار غافلگيري شده بود. روز بعد در عملياتي غيرقابل باور ۱۴۰ فروند از جنگنده ها و جنگنده بمب افكن هاي ايران به ويژه اف-۴ و اف-۵هاي پايگاه هاي بوشهر، همدان و تبريز توانستند با نفوذ خود به خاك عراق تلفات سنگيني به پايگاه ها و تاسيسات نظامي عراق وارد كنند. در اولين روزهاي جنگ چندين حمله هوايي ديگر به تاسيسات نظامي عراق از قبيل ام القصر انجام شد. در يكي از اين حملات دو فروند اف-۴ كه هر كدام شش بمب جي پي ۳۴۰ كيلوگرمي حمل مي كردند به تاسيسات نظامي دريايي و كشتي هاي موشك انداز عراق حمله بردند. در حدود ۲۰ دقيقه بعد يك فروند هواپيماي آر اف-۴ اي عكس هاي شناسايي از منطقه گرفت كه نشان مي داد كشتي ها و تاسيسات بندري دچار صدمات و خسارات سنگيني شده اند. تاكتيك كلي در طول انجام چنين عمليات هايي رسيدن به هدف از راههاي مختلف، انجام يك پاپ -آپ بيش از رسيدن به هدف و شيرجه زدن روي هدف براي انهدام آن است. در هنگام بازگشت دو اف-۴ يكي از آنها توسط يك موشك سام مورد اصابت قرار گرفت كه باعث آسيب ديدن برخي از سيستم هاي آن شد اما همچنان مي توانست پرواز كند. اما آتش خاموش كن ها كار نكردند و بال راست - محل اصابت موشك - آتش گرفت. باند فرود نزديك ترين پايگاه هوايي هم به دليل هجوم اوليه ارتش عراق براي فرود مناسب نبود و به همين خاطر مجبور به فرود در يك باند ناآماده با سرعت بالا شد. چرخ ها تركيدند و هواپيما در حالي كه سرنشينان آن اجكت كرده بودند از انتهاي باند خارج شد. بعدها اين هواپيما با تعويض بال و ديگر تعميرات دوباره به جنگنده هاي مورد استفاده در جنگ پيوست. اين تعويض بال كه اولين بار در ايران انجام مي شد را مي توان نقطه آغاز انجام كارهاي غيرممكن در نيروي هوايي دانست. در اولين ماههاي جنگ «نهاجا» تلاش هاي خود را به جلوگيري پيشرفت نيروي زميني ارتش عراق معطوف كرده بود. جنگنده هاي ايراني براي اين كار با استفاده از راكت هاي ضد زره دانه به دانه تانك ها و زره پوش هاي عراق را شكار مي كردند و حتي گاهي اوقات تا ارتفاع سه تا چهار متر زمين هم پايين مي آمدند. در مقابل عراق هم از هواپيماهاي ميگ-۲۱ و ميگ-۲۳ براي پوشش نيروي زميني خود استفاده مي كرد كه اين پوشش به ناچار منجر به درگيري هوايي بين ايران و عراق مي شد كه مي توان پيروزي هاي ايران در اين زمينه را بيشتر از عراق دانست. مخصوصاً در اوايل جنگ كه آنها در مقابل هواپيماهاي اف-۱۴ ايران توانايي انجام هيچ عملي را نداشتند كه در اواخر جنگ با خريد ميراژ اف-۱ از فرانسه توانستند كمي جنگ هاي هوايي را متعادل كنند. جنگ تحميلي عليه ايران علاوه بر خسارات و تلفات جانبي بسيار، دستاوردهاي ارزنده اي براي نيروي هوايي ايران داشت. نيروي هوايي در اين هشت سال توانست به تكنولوژي ساخت بسياري از قطعات مورد نياز خود دست يابد و در برخي موارد به خودكفايي برسد.
    • توسط onin
      http://www.pinetreeline.org/planes/B-52-10.jpg هواپیمای بمب افکن B-52، بمب افکنی دور برد و در کلاس سنگین وزن است که می تواند گونه های مختلفی از ماموریت ها را به انجام برساند. این هواپیما قادر به پرواز در سرعت های بسیار بالا، البته زیر سرعت صوت و در ارتفاع بالغ بر 50,000 پا پرواز بوده و توانایی حمل بمب های هسته ای یا اتمی و همچنین بمب های معمولی را نیز دارد. http://www.saceliteguard.com/images/B-52 H dropping M-117 750 pound bombs.jpg هواپیمای بی 52 برای مدت بیش از 35 سال تنها بمب افکن دارای سرنشین سنگین وزن ایالات متحده بوده است. این بمب افکن، قادر به پرتاب و شلیک بیشتر سلاح های موجود است و حتی بدین صورت، بیم آن می رود که پس از به روز ساختن سیستم های اویانیکی و پیشرانه ها و دیگر قمست های آن، این هواپیما تا سال 2045 نیز در خدمت باشد. البته این بمب افکن آمریکایی را BUFF که مخفف عبارت Big Ugly Fat Fellow و به معنای مرد چاق گنده زشت است، نیز می نامند. اولین مدل هواپیمای بی 52 در سال 1954، اولین پرواز خود را انجام داده و مدل B آن نیز در سال 1955 وارد خدمت گشت. به طور کلی 744 بمب افکن بی 52 ساخته شده و آخرین گونه آن نیز که مدل H نامیده می شود، در سال 1962 تحویل شد. این بمب افکن استراتژیکی، دارای بردی برابر با 14,162 کیلومتر است که از این رو، هواپیمایی میان قاره ای یا کانتیننتال گفته می شود. البته این برد، در حالت بدون سوخت گیری هوا به هوا اندازه گیری شده است، و در غیر این صورت، برد این هواپیما، با سوخت گیری هوا به هوا می تواند نا محدود باشد. در این هواپیما، از مدل جی به بعد تغییراتی در شکل بدنه مانند کوتاه تر شدن سکان عمودی یا همان پایدار کننده عمودی آن داده شد. http://www.militarypictures.info/d/294-3/B-52.jpg این بمب افکن سنگین ساخت شرکت بوئینگ بوده و از هشت موتور توربوفن پرات اند ویتنی TF-33 هر یک با قدرت کشش بیش از 7000 کیلوگرم بهره می برد. بالاترین سرعتی که این هواپیما قادر به دستیابی به آن است، حدود 0/8 ماخ بوده که معادل 650 مایل بر ساعت نیز می باشد. هدایت این هواپیمای بمب افکن بر عهده 5 خدمه بوده که سیستم صندلی خدمه ها، از توانایی اجکت یا پرتاب کردن در مواقع خطر نیز برخودار است. لازم به ذکر است که قیمت تمام شده این هواپیمای غول پیکر، حدود هفتاد و چهار میلیون دلار می باشد.
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.