Recommended Posts

5 hours قبل , MR9 گفت:

اگر کار با ان ساده هست و پیچیدگی ندارد لینک دانلودی را معرفی بفرمایید 

سلام

فکر نکنم کار کردن باهاش سخت باشه . مثله پاورپوینت با امکانات بیشتر . از سایت زیر آخرین نسخه اش را می توانید دریافت کنید . البته من از نسخه قدیمی تر استفاده می کنم . نمی دونم این نسخه جدید چرا روی سیستم من اشکال داره . حالا شما نصب کن شاید برای شما درست بود .

Edraw MAx

 

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
2 hours قبل , pckho0r گفت:

هیچ نوع ارتباط اطلاعاتی بین منبع تغذیه سیستم های کامپیوتری (اعم از plc , pc , micro, ...) و پردازنده مرکزی وجود نداره و هر سیگنالی که وارد منبع تغذیه بشه با عبور از فیلترهای LC، EMI  و سپس ترانزیستور های سویچینگ  و inductor ها کاملآ رگوله و صاف میشه.

من خیلی اطلاعات کامپیوتریم قوی نیست ولی در سیستم برق ما برای ارتباط بین پستهای 230 و 400 و نیروگاهها  و همینطور حتی بعضی از پستهای 63 که سیستم dcs دارن و مجهز به plc و تابلو اسکادا هستند برای دریافت اطلاعات و حتی تلفن زدن از خطوط فشار قوی استفاده میکنیم  تجهیزات ساده ای هم داره  یه rtu و if و lmu و یه لاین تراپ که وظیفش جلوگیری از ورود اطلاعات به مسیری غیر از کانال مخابراتی هست . 

یه مثال میزنم یه فالت روی پست برق آ رخ میده که زیرمجموعه پست برق ب هست . اگه فالت ماندگار براشه پست آ برای جلوگیری از آسیب تجهیزات میاد یه پالس به پست ب ارسال میکنه که آقا منو از مدار خارج کن . حالا شما اگه به درون سیستم نفوذ داشته باشی یا فلش آلوده به سیستم زده باشی یا ....  خیلی راحت میشه این پالس رو فرستاد و اگه اطلاعات کافی از شبکه برق کشور داشته باشی برق کل کشور از مدار خارج میشه 

این ساده ترین مثالی بود که میشد زد خیلی کارهای پیچیده تر هم میشه انجام داد که گفتنش بد آموزی داره . تو جاهای دیگه هم همچین حفره های عظیمی داریم که امیدوارم هیچ وقت ضربه ای از این طریق به ما وارد نشود 

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
4 hours قبل , sezar گفت:

من خیلی اطلاعات کامپیوتریم قوی نیست ولی در سیستم برق ما برای ارتباط بین پستهای 230 و 400 و نیروگاهها  و همینطور حتی بعضی از پستهای 63 که سیستم dcs دارن و مجهز به plc و تابلو اسکادا هستند برای دریافت اطلاعات و حتی تلفن زدن از خطوط فشار قوی استفاده میکنیم  تجهیزات ساده ای هم داره  یه rtu و if و lmu و یه لاین تراپ که وظیفش جلوگیری از ورود اطلاعات به مسیری غیر از کانال مخابراتی هست . 

یه مثال میزنم یه فالت روی پست برق آ رخ میده که زیرمجموعه پست برق ب هست . اگه فالت ماندگار براشه پست آ برای جلوگیری از آسیب تجهیزات میاد یه پالس به پست ب ارسال میکنه که آقا منو از مدار خارج کن . حالا شما اگه به درون سیستم نفوذ داشته باشی یا فلش آلوده به سیستم زده باشی یا ....  خیلی راحت میشه این پالس رو فرستاد و اگه اطلاعات کافی از شبکه برق کشور داشته باشی برق کل کشور از مدار خارج میشه 

این ساده ترین مثالی بود که میشد زد خیلی کارهای پیچیده تر هم میشه انجام داد که گفتنش بد آموزی داره . تو جاهای دیگه هم همچین حفره های عظیمی داریم که امیدوارم هیچ وقت ضربه ای از این طریق به ما وارد نشود 

این چیزی که شما میفرمایید ارسال فرامین کنترلی و حفاظتی بر بستر خطوط فشار قوی هست نه ارسال دیتا دقیقا از همین تکنولوژی برای خوندن میزان مصرف کنتورهای برق مشترکین بدون مراجعه اپراتور استفاده میشه. مدولاسیون ارسال سیگنال ها به صورت انالوگ بوده و با توجه به فرکانس پایین شبکه خطوط فشار قوی (۴۰ تا ۵۰۰ کیلوهرتز) نرخ تبادل اطلاعات بسیار پایین هست.

در مورد نحوه انتقال ویروس از فلش و سپس انتقال از طریق خطوط انالوگ و بعد هم اجرا شدن بر بستر SCADA بنده دانش کافی برای درکش رو ندارم!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

حوادث واتش سوزی مکرر پالا یشگاهها وپتروشیمیها درسال گذشته ممکنه در همین رابطه باشد؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 ساعت پیش, shahhed گفت:

حوادث واتش سوزی مکرر پالا یشگاهها وپتروشیمیها درسال گذشته ممکنه در همین رابطه باشد؟

هیچ بعید نیست ولی بیشتر میتونه به دلیل استفاده از تجهیزات الوده ای باشه که به دور از نظارت سیستم های امنیتی وارد کشور و نصب شده یا اینکه توسط مهندسین یا پیمانکاران مزدور سیستم های کنترلی و نظارتی پالایشگاه رو الوده کرده باشند. ایده هک و کنترل از راه دور به نوعی برای گمراه کردن نیروهای امنیتی و مخفی کردن و در امان ماندن افراد مزدور و خائن منتشر میشه!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
4 hours قبل , pckho0r گفت:

مدولاسیون ارسال سیگنال ها به صورت انالوگ بوده و با توجه به فرکانس پایین شبکه خطوط فشار قوی (۴۰ تا ۵۰۰ کیلوهرتز) نرخ تبادل اطلاعات بسیار پایین هست.

نه صرفا آنالوگ نیست rtu  (اجزاش cpu . مودم و کارتهای ورودی و خروجی آنالوگ و دیجیتال هست )دارای تعدادی ورودی و خروجی دیجیتال هست که در اصل وظیفه اش تبدیل سیگنال ارسالی به سیگنالهای قابل انتقال از طریق کانال مخابراتی هست و lmu هم تطبیق دهنده با کانال مخابراتی هست که میاد برای جلوگیری از انعکاس امواج امپدانس فرستنده و کانال رو با هم تطبیق میده 

برای دیدن مصرف مشترکین هم میان از دستگاه amr یا تجهیزات اندازه گیری هوشمند  در هر دو طرف مصرف کننده استفاده میکنند که با plc به مرکز برق میره و در کل دیجیتال هست 

اساس کار plc هم در کل اینجوری هست فرکانس شبکه برق مشخص هست اگه شما بیای یه سیگنال رو با یه فرکانس خاص بفرستی و گیرنده هم به همون فرکانس حساس باشه میتونی 1000 تا فرمان مختلف رو با 1 خط بفرستی و 1000 تا تجهیز مختلف رو کنترل کنی  . این سیستم در کارخانه های بزرگ که مصرف برق زیادی دارن هم برقرار هست و دیسپاچینگ آنلاین میتونه مصرفشون رو ببینه و در تابستونها رصد کنه که در ساعات اوج کمتر مصرف کنن . در صنعت نفت و گاز هم همینه و برای کنترل شیرها از این سیستم استفاده میشه و ما دقیقا از همینجا ضربه میخوریم اگه قرار باشه بخوریم 

در کل 3 تا سرعت هم داریم 

یکی سرعت 2400bps

سرعت 64kbps

سرعت 1m که در شبکه فشار ضعیف هست 

روش کدگذاری پی ال سی هم به روش ofdm هست و در کشورهایی که برای روشن خاموش کردن و .... از این سیستم در مصارف خانگی استفاده میکردند در آپارتمانها  و خانه های نزدیک به هم خیلی اخلال داشتند که اومدن برای درست شدنش یک آدرس خانه هم به سیگنالشون دادن 

ویرایش شده در توسط sezar

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

55555.jpg

 

بازگشت لایتینیگهای عبری به خط پرواز 

فرد حاضر در میانه تصویر ، سرلشکر  آمیکام نورکین ، فرمانده فعلی IAF

  • Upvote 10

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

منابع خبری روز یکشنبه از آغاز رزمایش هوایی مشترک رژیم صهیونیستی با تعدادی از کشورهای غربی در سرزمین های اشغالی خبر دادند.

به گزارش پایگاه خبری فلسطین الیوم، این رزمایش هوایی با نام «فرشتگان آسمان» با مشارکت آمریکا، ایتالیا، کرواسی، جمهوری چک، کانادا و هلند امروز (یکشنبه) آغاز شده است.
براساس گزارش رسانه های صهیونیستی، در این رزمایش که تا 15 نوامبر (24 آبان) ادامه خواهد داشت، انواع مختلف تمرین های «نجات» شبیه سازی و تمرین می شود.


ازسوی دیگر رزمایش مشترک شش کشور عربی با نام 'درع العرب 1 ' (سپر عرب ) امروز در پایگاه نظامی 'محمد نجیب' مصر آغاز شد.


'تامر الرفاعی' سخنگوی نیروهای مسلح مصر با صدور بیانیه ای اعلام کرد که رزمایش مشترک درع العرب که تا 16 نوامبر( 25 آبان) ادامه می یابد، در پایگاه نظامی نجیب و میدان های آموزشی جنگ در خشکی و دریا برگزار می شود.
این بیانیه افزود: در روزهای گذشته نیروها و تجهیزات کشورهای شرکت کننده در این رزمایش شامل عربستان، امارات، بحرین، اردن و کویت از طریق پایگاه های هوایی و مرزهای دریایی وارد مصر شده است.

http://www.khabaronline.ir/news/822456

 

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
3 hours قبل , shirazz گفت:

منابع خبری روز یکشنبه از آغاز رزمایش هوایی مشترک رژیم صهیونیستی با تعدادی از کشورهای غربی در سرزمین های اشغالی خبر دادند.

به گزارش پایگاه خبری فلسطین الیوم، این رزمایش هوایی با نام «فرشتگان آسمان» با مشارکت آمریکا، ایتالیا، کرواسی، جمهوری چک، کانادا و هلند امروز (یکشنبه) آغاز شده است.
براساس گزارش رسانه های صهیونیستی، در این رزمایش که تا 15 نوامبر (24 آبان) ادامه خواهد داشت، انواع مختلف تمرین های «نجات» شبیه سازی و تمرین می شود.


ازسوی دیگر رزمایش مشترک شش کشور عربی با نام 'درع العرب 1 ' (سپر عرب ) امروز در پایگاه نظامی 'محمد نجیب' مصر آغاز شد.


'تامر الرفاعی' سخنگوی نیروهای مسلح مصر با صدور بیانیه ای اعلام کرد که رزمایش مشترک درع العرب که تا 16 نوامبر( 25 آبان) ادامه می یابد، در پایگاه نظامی نجیب و میدان های آموزشی جنگ در خشکی و دریا برگزار می شود.
این بیانیه افزود: در روزهای گذشته نیروها و تجهیزات کشورهای شرکت کننده در این رزمایش شامل عربستان، امارات، بحرین، اردن و کویت از طریق پایگاه های هوایی و مرزهای دریایی وارد مصر شده است.


http://www.khabaronline.ir/news/822456

 

تعداد کشورهای موجود در این دو رزمایش رو در نظر بگیرید .... تعداد جنگنده های این کشورها و سطح تکنولوژیشون رو هم در نظر بگیرید ....   هدف اصلی رزمایش ( ایران ) رو هم در نظر بگیرید .... 

7 + 6 = 15 کشور .... 

شما فرانسه و انگلیس و اسپانیا و ترکیه و پاکستان رو هم می تونید در کنار اینها حساب کنید .... می خوام ببینم کدوم ارتش با نیروی رزمی متعارفی هم هست که می تونه جلوی اینها رو بگیره !؟ همون آمریکا و یا اسرائیلش به تنهایی جزء بهترین و قدرتمندترین  ارتش های دنیا هستند ... 

 

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
2 hours قبل , Ghalam گفت:

تعداد کشورهای موجود در این دو رزمایش رو در نظر بگیرید .... تعداد جنگنده های این کشورها و سطح تکنولوژیشون رو هم در نظر بگیرید ....   هدف اصلی رزمایش ( ایران ) رو هم در نظر بگیرید .... 

7 + 6 = 15 کشور .... 

شما فرانسه و انگلیس و اسپانیا و ترکیه و پاکستان رو هم می تونید در کنار اینها حساب کنید .... می خوام ببینم کدوم ارتش با نیروی رزمی متعارفی هم هست که می تونه جلوی اینها رو بگیره !؟ همون آمریکا و یا اسرائیلش به تنهایی جزء بهترین و قدرتمندترین  ارتش های دنیا هستند ... 

 

به نظر میاد آمریکا پیش از شیفت کردن تمرکز اصلیش روی چین ، می خواد کار ایران رو از هر طریق ممکن یکسره کنه .... به هر حال شاید زمانی نیاز به تحریم نفتی چین باشه و وجود یک « بازیگر شورشی » در خاورمیانه برای نقشه هاشون خوب نیست .... 

خیالشون از روسیه راحت به نظر میاد ، با پایان پوتین ، روسیه دچار یک خلاء قدرت می شه ... البته روس ها از زمان « پتر کبیر » می خواستند مانند همسایه های غربیشون باشند ... 

ویرایش شده در توسط Ghalam
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

تحریم اخیر به نقل از مفسرین غربی نه برای مقابله با جمهوری اسلامی که با تمامیت ارضی کشور است 

و بصورت متفق القول این تحریم ها مشابه تحریم های عراق قبل از جنگ و اشغال عراق و با هدف تضعیف کلیت کشور و آماده اشغال شدن است 

با این فرق که کشورهای اطراف هر کدوم گوشه چشمی به خاک ما دارند 

 

حمله آمریکا به عراق باعث درس هایی برای ما شد و حداقل سیستم فرماندهی و ارتباطی رو درست کردیم 

ولی اکنون هدف نابودی ریشه ها و توانمندی ها کشور بصورت کور و سراسری هست 

متاسفانه به نظر نمیاد که برای این منظور تو این ده ساله کاری کرده باشیم 

ولی اکنون دیگه وقت اگه و اما نیست و اگر کاری صورت نگیرد خاورمیانه جدید شکل خواهد گرفت 

و ایران نابود و تجزیه می شود 

 

باتوجه به شرایط جهانی در مقابل تحریم ها ما کار زیادی نخواهیم توانست انجام بدیم 

فقط دو دروازه چین و هند برای ما باز است آن هم به سختی 

پس اقدامات ما باید از سه جهت انجام شود 

اول بازگرداندن نفس زندگی به اقتصاد و چرخ زندگی مردم و ایجاد حداقل برای مردم به نحوی که از فشار اقتصادی خارج شوند 

دوم تمرکز بر تولیدات استراتژیک و حیاتی و انتقال اولویت های دسته چندم بر خارج

در این بین میشه از چین یا هند اقدام به وارد کردن موادی چون هندوانه، مواد خام به جای عرض کرد و تمرکز صنایع داخلی رو روی ارتقا شرایط داخلی و محصولات کلیدی مثل گندم، آب و برق جهت داد 

سوم ارتقا سطح دفاعی کشور و ایجاد فشار هوشمندانه برای دفع خطر جنگ و بیش از قبل منافع دشمن رو تهدید کردن 

 

  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
12 minutes قبل , arminheidari گفت:

تحریم اخیر به نقل از مفسرین غربی نه برای مقابله با جمهوری اسلامی که با تمامیت ارضی کشور است 

و بصورت متفق القول این تحریم ها مشابه تحریم های عراق قبل از جنگ و اشغال عراق و با هدف تضعیف کلیت کشور و آماده اشغال شدن است 

با این فرق که کشورهای اطراف هر کدوم گوشه چشمی به خاک ما دارند 

اگر تبلیغات روانی و خائنین پرشمار حاضر در رسانه های سعودی چون اینترنشنال اجازه میدادند مردم لااقل بخشی از این واقعیت را ببینند و درک کنند چه خطری کلیت موجودیت نه تنها کشورشون که خودشون و خانواده را تهدید میکنه ( ناشی از یک کشور تضعیف شده با ده ها کفتار در اطراف برای تجزیه و تسخیر بخشی از خاکش و خطر حمله نظامی رژیم های منتظر فرصت و بعد هم یک جنگ داخلی/تجزیه طلبانه و ... ) شاید کمی جدی تر به این تهدید نگاه میکردند.

و البته قبل از مردم برخی مسئولین سیاسی جناح ها که البته باز بر برخیشون غصه ای نیست چون برای هر آینده ای با انعطاف! کامل برنامه دارند(!)

نقل قول

در این بین میشه از چین یا هند اقدام به وارد کردن موادی چون هندوانه، مواد خام به جای عرض کرد و تمرکز صنایع داخلی رو روی ارتقا شرایط داخلی و محصولات کلیدی مثل گندم، آب و برق جهت داد

حالا موردی مثلا واردات 211 میلیون دلاری سویا از آمریکا قابل درک نیست. 1.اینکه ما در شرایط فعلی باید واردات از کشوری داشته باشیم که بتونیم از پولهای نفت بلوکه شده خرج کنیم در حوزه غذایی نه سرمایه های دیگه ( مگر اینکه چنین دلیلی باعث شده باشه که این واردات را داشته باشیم که با دولت ترامپ بعید هست ) 2. برای مواردی چون استناد درست ما مبنی بر اینکه بر خلاف دروغ امریکا این تحریمها تاثیر مستقیم روی واردات غذایی ما هم داره بهانه دست آمریکا میده که ببینید من خودم دارم مرسولات اینچنینی به ایران صادر میکنم.

نقل قول

سوم ارتقا سطح دفاعی کشور و ایجاد فشار هوشمندانه برای دفع خطر جنگ و بیش از قبل منافع دشمن رو تهدید کردن 

به نظرم بر خلاف ایجاد تصور چماق جنگ روی این تحریمها که پمپئو هم اشاره ای بهش داشت اخیرا که "من مطئن هستم ایران سراغ ادامه برنامه هسته ایش نمیره" که بخشیش بوی تهدید نظامی میده، که اگر ایران اقدامی جز تحمل!! کنه در برابر تحریم، گزینه نظامی روی میز هست؛ ترامپ از درگیر شدن به یک جنگ اون هم در ابعاد غیرقابل پیش بینی جنگ با ایران اجتناب میکنه لااقل در دور اول ( با توجه به روحیاتش بر خلاف معمول حتی در دور دوم چون اعتقاد به ضعف و عمل بر خلاف شعارهاش را نداره )، بنابراین ایران اگر به مرحله ای برسه که بدونه واقعا داره تبدیل به شرایطی میشه کشور که بعد یک مدت زمان معین امکان اختلال جدی هست و بعد خطر گزینه نظامی نه آمریکا که حتی رژیمهای منطقه، باید اقدامات پیشگیرانه تدافعی نظامی/منطقه ای خاصی داشته باشه تا دشمن را در شرایط انتخاب بین جنگ یا کم کردن فشارها قرار بده. در اینصورت شاید بشه برنامه نهایی دشمن را قدری خنثی کرد هر چند برنامه اولیه دشمن با توسل به سلطنت طلبان و منافقین و موج سواری داخلی بیشتر یک فروپاشی داخلی است در ابتدا.

پس در این شرایط ارتقا توان دفاعی و خصوصا بر طرف کردن ضعفها در برابر روش و شیوه حملات آمریکایی ها در چند بعد شناخته شده، هر چند نسبی و برای یک درگیری واقعی میتونه اعتماد به نفس استفاده از این گزینه را هم در مرحله آخر بالاتر ببره.

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
40 minutes قبل , alala گفت:

صور چماق جنگ روی این تحریمها که پمپئو هم اشاره ای بهش داشت اخیرا که "من مطئن هستم ایران سراغ ادامه برنامه هسته ایش نمیره" که بخشیش بوی تهدید نظامی میده، که اگر ایران اقدامی جز تحمل!! کنه در برابر تحریم، گزینه نظامی روی میز هست؛ ترامپ از درگیر شدن به یک جنگ اون هم در ابعاد غیرقابل پیش بینی جنگ با ایران اجتناب میکنه لااقل در دور اول ( با توجه به روحیاتش بر خلاف معمول حتی در دور دوم چون اعتقاد به ضعف و عمل بر خلاف شعارهاش را نداره )، بنابراین ایران اگر به مرحله ای برسه که بدونه واقعا داره تبدیل به شرایطی میشه کشور که بعد یک مدت زمان معین امکان اختلال جدی هست و بعد خطر گزینه نظامی نه آمریکا که حتی رژیمهای منطقه، باید اقدامات پیشگیرانه تدافعی نظامی/منطقه ای خاصی داشته باشه تا دشمن را در شرایط انتخاب بین جنگ یا کم کردن فشارها قرار بده. در اینصورت شاید بشه برنامه نهایی دشمن را قدری خنثی کرد هر چند برنامه اولیه دشمن با توسل به سلطنت طلبان و منافقین و موج سواری داخلی بیشتر یک فروپاشی داخلی است در ابتدا.

 

ما عراق و لیبی رو داشتیم ، سال 92 تا 94 هم توی همین انجمن در مورد توافق هسته ای همین بحث ها رو می کردیم و دقیقا خودم یکی از افرادی بودم که می گفتم :

« هیچ تضمینی برای اجرای این توافق از طرف آمریکا و غرب وجود نداره . »

و علاوه بر اون می گفتم :

« غرب به محض اینکه برنامه ی هسته ای ما رو متوقف کرد ، ازش خارج می شه و تحریم ها رو بر می گردونه . » 

و

« بعد از هسته ای ، نوبت موشکی و .... هست . »  

و

« کی می خواد کمپانی های اروپایی رو مجبور کنه که به جای آمریکا با ایران رابطه داشته باشند !؟ » 

ترس ما برنامه ی هسته ی یا ج.ا نبود ، ترس ما کلیت کشور و تمامیت ارزی بود و حالا حاصل برجام شده به خطر افتادن کلیات کشور ....  امثال من که شق القمر نمی کردن ، کمی داده های تاریخی و سرنوشت عراق و لیبی به علاوه ی روابط حاکم بر دنیای موجود رو کنار هم گذاشتیم ( این اطلاعات رو هم از ویکیپدیا گرفتیم !!! ) و نتیجه گیری کردیم و هشدار دادیم ولی نصیب ما هم از اون موقع تا حالا شده فحش و « امل ، افراطی ، کسی که از جایی حقوق می گیره ، بی شناسنامه ، و .... » و حتی توی این سایت هم چندبار از تایپیک هسته ای و برجام اخراج شدیم تا عزیزان بدون هیچ صدای منتقدی برای برجام ننگین رپورتاژ آگهی بروند .... 

 

حالا در ادامه ی سال 92 تا 94 می گم که : « موندن در برجام و نساختن بمب اتم ، دقیقا بازی با شرایطی هست که غرب دیده ، آمریکا به تحریم هاش ادامه می ده و اروپا هم به صورت صوری در برجام می مونه تا ما کنترل بشویم ولی در عمل هیچ سودی برای ما نخواهد داشت . » تنها راه نجات ، انجام یک عمل رادیکال و برهم زدن قواعد بازی هست .... خودتون منظورم رو خوب می دونید ... .اگه ما امروز برجام رو کنسل کنیم و بمب اتم رو بسازیم ، نفت به حدود 100 تا 120 دلار می رسه ولی اگه صبر کنیم ، همین چهارتا کشور باقی مانده هم نفت ما رو کاملا جایگزین می کنند و اینگونه ما در سال 1399 و 1400 دیگه عملا ورشکستیم و دیگه هیچ غلطی نمی تونیم بکنیم  .... 

 

از مدیران تقاضا دارم تایپیک های مربوط به برنامه ی هسته ای رو دوباره در دسترس قرار بدهند تا ادامه ی بحث در آنجا دنبال بشه .... 

 

 

 

  • Like 1
  • Upvote 2
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
32 minutes قبل , alala گفت:

اگر تبلیغات روانی و خائنین پرشمار حاضر در رسانه های سعودی چون اینترنشنال اجازه میدادند مردم لااقل بخشی از این واقعیت را ببینند و درک کنند چه خطری کلیت موجودیت نه تنها کشورشون که خودشون و خانواده را تهدید میکنه ( ناشی از یک کشور تضعیف شده با ده ها کفتار در اطراف برای تجزیه و تسخیر بخشی از خاکش و خطر حمله نظامی رژیم های منتظر فرصت و بعد هم یک جنگ داخلی/تجزیه طلبانه و ... ) شاید کمی جدی تر به این تهدید نگاه میکردند.

و البته قبل از مردم برخی مسئولین سیاسی جناح ها که البته باز بر برخیشون غصه ای نیست چون برای هر آینده ای با انعطاف! کامل برنامه دارند(!)

حالا موردی مثلا واردات 211 میلیون دلاری سویا از آمریکا قابل درک نیست. 1.اینکه ما در شرایط فعلی باید واردات از کشوری داشته باشیم که بتونیم از پولهای نفت بلوکه شده خرج کنیم در حوزه غذایی نه سرمایه های دیگه ( مگر اینکه چنین دلیلی باعث شده باشه که این واردات را داشته باشیم که با دولت ترامپ بعید هست ) 2. برای مواردی چون استناد درست ما مبنی بر اینکه بر خلاف دروغ امریکا این تحریمها تاثیر مستقیم روی واردات غذایی ما هم داره بهانه دست آمریکا میده که ببینید من خودم دارم مرسولات اینچنینی به ایران صادر میکنم.

 

جالبی داستان اینه که شبکه های معاند هم دارن این امر که تحریم ها کور و فراتر از جمهوری اسلامی هست رو میگن

 

در مورد واردات بحث ورود ارز بصورت غیرمستقیم هست 

که با فروشش در کشور بشه درآمد تولید کرد و پول به اقتصاد تزریق کرد، من هندوانه رو مطرح کردم چون هم مشکل آب رو داره و هم کشور چین و هند آب دارند و پول ما پیششون هست 

ولی نه هر نوع کالایی چون تجربه واردات کود انسانی و واردات گندم و شکر که خودش ضربه به اقتصاد هست 

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
8 minutes قبل , Ghalam گفت:

ما عراق و لیبی رو داشتیم ، سال 92 تا 94 هم توی همین انجمن در مورد توافق هسته ای همین بحث ها رو می کردیم و دقیقا خودم یکی از افرادی بودم که می گفتم :

« هیچ تضمینی برای اجرای این توافق از طرف آمریکا و غرب وجود نداره . »

و علاوه بر اون می گفتم :

« غرب به محض اینکه برنامه ی هسته ای ما رو متوقف کرد ، ازش خارج می شه و تحریم ها رو بر می گردونه . » 

و

« بعد از هسته ای ، نوبت موشکی و .... هست . »  

و

« کی می خواد کمپانی های اروپایی رو مجبور کنه که به جای آمریکا با ایران رابطه داشته باشند !؟ » 

ترس ما برنامه ی هسته ی یا ج.ا نبود ، ترس ما کلیت کشور و تمامیت ارزی بود و حالا حاصل برجام شده به خطر افتادن کلیات کشور ....  امثال من که شق القمر نمی کردن ، کمی داده های تاریخی و سرنوشت عراق و لیبی به علاوه ی روابط حاکم بر دنیای موجود رو کنار هم گذاشتیم ( این اطلاعات رو هم از ویکیپدیا گرفتیم !!! ) و نتیجه گیری کردیم و هشدار دادیم ولی نصیب ما هم از اون موقع تا حالا شده فحش و « امل ، افراطی ، کسی که از جایی حقوق می گیره ، بی شناسنامه ، و .... » و حتی توی این سایت هم چندبار از تایپیک هسته ای و برجام اخراج شدیم تا عزیزان بدون هیچ صدای منتقدی برای برجام ننگین رپورتاژ آگهی بروند .... 

 

حالا در ادامه ی سال 92 تا 94 می گم که : « موندن در برجام و نساختن بمب اتم ، دقیقا بازی با شرایطی هست که غرب دیده ، آمریکا به تحریم هاش ادامه می ده و اروپا هم به صورت صوری در برجام می مونه تا ما کنترل بشویم ولی در عمل هیچ سودی برای ما نخواهد داشت . » تنها راه نجات ، انجام یک عمل رادیکال و برهم زدن قواعد بازی هست .... خودتون منظورم رو خوب می دونید ... .اگه ما امروز برجام رو کنسل کنیم و بمب اتم رو بسازیم ، نفت به حدود 100 تا 120 دلار می رسه ولی اگه صبر کنیم ، همین چهارتا کشور باقی مانده هم نفت ما رو کاملا جایگزین می کنند و اینگونه ما در سال 1399 و 1400 دیگه عملا ورشکستیم و دیگه هیچ غلطی نمی تونیم بکنیم  .... 

 

از مدیران تقاضا دارم تایپیک های مربوط به برنامه ی هسته ای رو دوباره در دسترس قرار بدهند تا ادامه ی بحث در آنجا دنبال بشه .... 

 

 

 

در مورد ماندن در برجام نکته شما در مورد عدم همکاری اروپا درست هست 

ولی الان برنامه ریزی ایران روی این مطلب هست که تا دوسال صبر کند و بعد از ترامپ شرایط درست میشه 

این طرز فکر به نظر من به تنهایی اشتباه هست 

و زمانی قابل در نظر گرفتن است که برنامه اصلی تقویت اقتصاد در داخل شروع شده باشد که اگر ترامپ مجدد درآمد چیزی از دست نداده باشیم و دست پر تر و قوی تر از قبل باشیم 

 

 به شخصه باتوجه به شرایط باید قبل از انتخابات ریاست جمهوری از برجام خارج بشیم و بلایی که سر کارتر تو گروگانگیری اومد رو تکرار کنیم

ولی بصورت خیلی سالم و زیرنظر سازمان انرژی اتمی و ظرفیت غنی سازی رو ببریم بالا 

 

 

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط Phantom3
      موشکDelilah یک موشک الکترو اپتیکال می باشد که در اسرائیل و توسط صنایع نظامی این رژیم (IMI) به منظور هدف قرار دادن اهداف متحرک و غیر متحرک ساخته شده است.موشک Delilah نام سری موشک های گوناگون اسرائیل می باشد که توسط IMI ساخته شده اند.این موشک در اصل به عنوان یک تله هوایی ساخته شده بود، اما در دهه 1990 نوع تهاجمی و ضربتی از این موشک عرضه شد که توسط F-16 ها و F-4E های آپگرید شده ، که نقش جنگنده های هجومی را ایفا می کردند ، استفاده می شد.نوع ضد رادار این موشک از نوع هواپرتاب می باشد. این گونه از نیمه دهه 60 میلادی وارد خدمت شد. وظیفه این نمونه یافتن سایت های راداری در هنگامی بود که این رادار ها در حال کار بودند و با این کار آنها را یافته و نابود می کرد.

      Delilah-1
      این گونه از نوع هواپرتاب می باشد و در رده موشک های کروز قرار می گیرد . این موشک دارای یک موتور توربو جت بود و این موتور توربوجت به آن این امکان را می داد تا با درنگ کردن درست به خوبی هدف قرار دادن اهداف متحرک ، اهداف با استتار بسیار خوب را نیز مورد هدف قرار دهد.که این ویژگی این موشک را به یک موشک ایده آل برای نابودی سایت های سام تبدیل کرده است.این موشک دارای بردی برابر 150 کیلومتر است و توانایی نابود اهداف ، چه دریایی و چه زمینی را دارد.هدایت خودکار به کار رفته درآن به خوبی سیستم های هدایتی INS/GPS می باشد که به موشک امکان انجام ماموریت های خود اتکا را می دهد.این موشک توانایی تطبیق با سرهای جنگی گوناگون را دارد و نیز می تواند توسط بسیاری از هواگرد ها حمل شود.این موشک توانایی شلیک از هواگردها ، بالگردها یا لانچر های زمینی را دارد. اندازه جمع و جور این موشک به آن این امکان را می دهد که توسط بالگردهای سیکورسکی UH-60A و SH-60B حمل شود.این موشک سر جنگی کوچک ولی موثر حمل می کند که به آن امکان هدف قرار دادن و نابودی اهداف با کمترین خطر را می دهد.این موشک نخستین بار توسط اسرائیل در جولای و آگوست 2006 ، یعنی درجنگ با لبنان، استفاده شد.این موشک در این جنگ توسط F-16D پرتاب می شد.



       
       
       
      Delilah-2
      این موشک با سرمایه گزاری چین درحال توسعه و ساخت توسط اسرائیل می باشد .این موشک از موتور Bet Shemesh Sorek 4 استفاده می کند که تراستی معادل 800 پوند ایجاد می کند. این ویژگی به موشک این امکان را می دهد که برد بیشتر و سر جنگی بزرگتری داشته باشد.




      Delilah-GL
      این موشک یک موشک زمین پرتاب می باشد که در اصل نوع تغییر یافته موشک کروز Delilah است و بردی معادل 250 کیلومتر دارد که ممکن است برد واقعی آن نباشد ، یعنی امکان دارد این موشک بردی بیش از 300 کیلومتر داشته باشد .
      این موشک با سر انفجاری متعارف 30 کیلوگرمی مسلح می شود اما توانایی حمل انواع دیگری را نیز دارد. این موشک توسط GPS هدایت می شود و توانایی گشت در منطقه جنگی را قبل از تایید هدف دارد.

      مترجم :Phantom3
      استفاده از این مطلب تنها با ذکر نام مترجم و لینک به سایت Military.ir مجاز می باشد.
    • توسط farmandekoll
      F-117 نایت هاوک (شاهین تاریکی) نخستین هواپیمای عملیاتی است که به منظور استفاده از فناوری پنهانکاری طراحی شد. طراحی منحصر بفرد این هواپیمای تک سرنشینه تواناییهای استثنایی را به این هواپیمای تهاجمی می افزاید. اندازه این هواپیما در حدود F-15 ایگل می باشد که دو موتور توربو فن F404 که هرکدام نیرویی معادل 48 کیلو نیوتون (10800 پوند) ایجاد می کنند دارد. هم چنین دارای کنترل با سیم می باشد. قابلیت سوختگیری هوایی برد نایت هاوک را افزوده و آن را به یک سلاح بازدارنده و ترساننده ی ایالات متحده تبدیل کرده است. توانایی حمل انواع سلاح ها با سیستمهای ناوبری و حمله یکپارچه و سیستمهای الکترونیک پروازی ( اویونیک) موثر بودن این هواپیما را در عملیات مختلف اثبات می کند و بار کاری خلبان را کم می کند. کشیدن نقشه های با جزییات ریز برای عملیات روی نقاط با پدافند سنگین و قوی با استفاده از سیستم طراحی نقشه خودکار به ارزشهای این هواپیمای منحصر بفرد می افزاید.اولین F-117 در سال 1982 تحویل داده شد و آخرین تحویل در سال 1990 بود. تصمیم تولید F-117 در سال 1978 گرفته شد. اولین پرواز آن در سال 1981 انجام شد.

      جزییات :


      وظیفه : هواپیمای تهاجمی پنهانکار

      سازنده : لاکهید

      استفاده کننده : نیروی هوایی ایالات متحده

      موتور : دو موتور توربو فن بدون پس سوز F404-GE-F1D2 با قدرت 48 کیلو نیوتن (10800پوند)

      ابعاد : طول 10.08 متر، ارتفاع 3.78 متر، دهنه بال 13.20 متر

      اوزان: وزن خالی آن 13.381 کیلوگرم برآورد شده است، حداکثر وزن برخاست 13.814 کیلوگرم

      اجرا : حداکثر سرعت 0.98 ماخ یا 1040 کیلومتر بر ساعت(656 مایل بر ساعت)، سقف پرواز 15.240 متر برآورد شده است ( 50000 پا)

      سلاحها : تا 2268 کیلوگرم (5000 پوند) انواع بمب های هدایت شونده، موشکهای هوا به زمین، موشکهای زد رادار یا موشکهای هوا به هوای AIM-9 که در یک جایگاه درونی حمل می شوند.




    • توسط onin
      در ۲۵ فوريه ۵(۱۹۲۵ اسفند ۱۳۰۴) اولين خلبان ايراني كه كلنل احمدخان نخجوان نام داشت يك هواپيماي برژت -۱۹ را با پرچم و نشان ايران از فرانسه به پايگاه قلعه مرغي تهران پرواز داد. كلنل نخجوان در فرانسه دوره ديده بود و فقط ۲۰۰ ساعت پرواز داشت. بدين ترتيب در اين تاريخ اولين هواپيماي نيروي هوايي ايران با خلباني يك ايراني مرزهاي بين المللي را درنورديد و به فضاي پروازي ايران رسيد. در اين زمان ديگر خلبانان ايراني تحت نظارت يك استاد خلبان آلماني به نام «شفر» در ايران دوره مي ديدند. خريد هواپيما قسمت آسان كار بود. آموزش خلبانان براي پرواز كردن با آنها، نفرات پشتيباني زميني براي نگهداري و تعمير آنها و ساختن فرودگاه ها قسمت سخت كار بود كه زمان هم مي برد. در همين دوره زماني نيروي هوايي ايران از قالب يك اداره كوچك در ستاد فرماندهي ارتش خارج شده و به يك نيروي جداگانه تبديل شده بود كه «نيروي هوايي ارتش شاهنشاهي ايران» نام گرفته بود؛ اولين فرمانده نيروي هوايي ايران هم كسي نبود به جز كلنل احمدخان نخجوان. در سال ۱۹۲۴ (۱۳۰۳) اولين گروه از دانشجويان دوره خلباني و تكنسين پرواز به روسيه و فرانسه فرستاده شدند. بعدها در سال ۱۹۲۹ (۱۳۰۸) ايران ۱۵ خلبان داشت كه شش نفر از آنها در مدرسه پرواز ايستر فرانسه و ۹ نفر ديگر در مدرسه پرواز سباستوپول روسيه آموزش خلباني ديده بودند. در اين سال IIAF مخفف Imperial Iranian Air Force داراي ۳۳ فروند هواپيما از ۹ مدل مختلف بود. طي ۱۵ سال به يعني تا آغاز جنگ جهاني دوم بيش از ۳۰۰ هواپيما از ۱۸ مدل مختلف در اختيارنيروي هوايي ايران بود. در همان زمان هشت پايگاه هوايي كه مدارس آموزش خلباني و يك مركز آموزش تعميرات و نگهداري را شامل مي شدند ساخته شده بود. يك كارخانه مونتاژ هواپيما به نام «شهباز» هم ساخته شده بود كه قادر بود سه مدل مختلف هواپيما را مونتاژ كند. در سال ۱۹۴۱ (سوم شهريور ۱۳۲۰) بي طرفي ايران در جنگ جهاني دوم نقض شد و نيروهاي هوايي و دريايي انگليس و روسيه از شمال و جنوب به ايران حمله كردند. نيروي هوايي جوان ايران كه به تازگي به ساختن ساختارهاي اساسي خود مشغول شده بود، تحت هيچ شرايطي توانايي رويارويي با اين نيروي عظيم و توانمند را نداشت. با اين وجود تعدادي از پرسنل جوان اين نيرو تصميم به مقابله با بيگانه گرفتند و با كنترل پادگان قلعه مرغي دو هواپيما از اين پادگان به خلباني سروان وثيق و استوار شوشتري كه با شليك ضدهوايي مواجه شده و به ناچار آسمان تهران را ترك كردند. نيروهاي ائتلاف انگليس و روسيه كنترل دو پايگاه هوايي ايران را در دست گرفتند. آنها به ترتيب در مهرآباد و قلعه مرغي مستقر شدند. از نيروي هوايي جوان ايران تقريباً هيچ چيز باقي نماند. پس از پايان جنگ ارتش بريتانيا ايران را ترك گفت اما ارتش روسيه از ترك ايران سر باز مي زد و كنترل شمال ايران را در اختيار داشت. سه ماه پس از اين اتفاق نيروهاي سرخ روسيه ايران را ترك گفتند. پس از اين نيروي هوايي ايران هميشه به عنوان نيروي برتر در خاورميانه شناخته مي شود. موقعيت استراتژيك ايران توسط آمريكا ناديده گرفته نشد و آمريكا از اوايل دهه ۱۹۶۰ شروع به فروش تعداد زيادي از هواپيماهاي پيشرفته خود به ايران كرد. در سال ۱۹۶۵ ميلادي ايران اولين هواپيماجت خود با نام اف - ۸۴ جي جت ثاندر دريافت كرد. در سال ۱۹۶۵ هواپيماهاي اف-۵ فريدم توسط ايران خريداري شدند و به دنبال آن در سال ۱۹۶۸ اف-۴ فانتوم هم به ايران فروخته شد. در سال ۱۹۷۰ ايران داراي قوي ترين نيروي نظامي در منطقه بود. قبول فروش هواپيماهاي فوق پيشرفته اف-۱۴ اي تام كت به همراه موشك هاي پيشرفته اي آي ام - ۵۴ فينيكس از سوي آمريكا به ايران نشان دهنده روابط بسيار گرم بين ايران و آمريكا بود. در پي وقوع انقلاب اسلامي در سال ۱۹۷۹ دكترين و استراتژي نظامي ايران تغيير يافت و ايران ديگر به خريد تسليحات پيشرفته و گرانقيمت علاقه نشان نداد و همين باعث ايجاد نوعي تغيير قدرت در منطقه شد. ايران ديگر نه تنها دوست صميمي آمريكا نبود، كه به خاطر سياست هاي امپرياليستي و ضد انساني آمريكايي به دشمن اصلي آن تبديل شد. آمريكا و ديگر كشورهاي غربي تحريمي نظامي عليه ايران اتخاذ كردند. كمك هاي آمريكا قطع شده بود و نيروي هوايي ايران از فرار و بركناري افسران زمان شاه رنج مي برد كه همين امر به پايين آمدن سطح سرويس دهي در نيروي هوايي منجر شده بود. به دليل تحريم تسليحاتي ايران و نرسيدن قطعات مورد نياز، آمار عملياتي نيروي هوايي ايران سريعاً رو به كاهش بود. پس از انقلاب نيروي هوايي به «نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران» كه خود ارتشيان به آن «نهاجا» مي گويند تغيير نام داد. نام انگليسي آن هم Islamic Republic of Iran Air Force است كه به اختصار IRIAF خوانده مي شود. در همين اوضاع و احوال عراق با مناسب يافتن فرصت درصدد برآمد تا با حمله به ايران قسمت هاي وسيعي از خاك ايران را ضميمه قلمرو خود كند؛ به همين خاطر در ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ (۳۱ شهريور ۱۳۵۹) با يورشي عظيم به خاك ايران از طريق هوا، زمين و دريا جنگ تحميلي هشت ساله را عليه ايران آغاز كرد. جنگ با حمله هوايي نيروهاي عراقي به شش پايگاه نيروي هوايي ايران و چهار پادگان آغاز شد و همزمان چند لشكر و تيپ مستقل عراق در چهار محور از طول ۷۰۰ كيلومتر مرز مشترك با ايران به عمق خاك ايران يورش بردند. اولين حمله هوايي عراق چندان موفقيت آميز نبود. دلايل آن را مي توان به برنامه ريزي ناكافي و نادرست عمليات، نداشتن اطلاعات كافي از اهداف و استفاده نامناسب از بمب هاي جي پي(بمب هايي كه هدف خاصي ندارند و براي انهدام كلي به كار مي روند) برشمرد. در مهرآباد يك هواپيماي اف-۴ اي در هنگام جابه جايي براي در امان ماندن از حملات دشمن دچار سانحه شد و از همدان هم گزارش هايي در مورد خسارت يك فروند اف-۴ رسيد. اولين عمليات هوايي ايران در پاسخ اين حمله و بلافاصله پس از آن در خاك عراق موفقيت آميز بود. در اين عمليات چهار فروند هواپيماي اف-۴ به پايگاه دريايي الشعبيه در نزديكي بندر ام القصر حمله بردند. اين چهار فروند هواپيما كه ۴۵۰ كيلوگرم بمب بر سر اين پايگاه ريختند عمليات خود را از پايگاه بوشهر شروع كردند. در ميان اهداف چندباطري موشك ضد كشتي وجود داشت. اين عمليات تلافي جويانه نيروي هوايي ايران به قدري سريع بود كه خط پدافند عراق در طول مسير پرواز دچار غافلگيري شده بود. روز بعد در عملياتي غيرقابل باور ۱۴۰ فروند از جنگنده ها و جنگنده بمب افكن هاي ايران به ويژه اف-۴ و اف-۵هاي پايگاه هاي بوشهر، همدان و تبريز توانستند با نفوذ خود به خاك عراق تلفات سنگيني به پايگاه ها و تاسيسات نظامي عراق وارد كنند. در اولين روزهاي جنگ چندين حمله هوايي ديگر به تاسيسات نظامي عراق از قبيل ام القصر انجام شد. در يكي از اين حملات دو فروند اف-۴ كه هر كدام شش بمب جي پي ۳۴۰ كيلوگرمي حمل مي كردند به تاسيسات نظامي دريايي و كشتي هاي موشك انداز عراق حمله بردند. در حدود ۲۰ دقيقه بعد يك فروند هواپيماي آر اف-۴ اي عكس هاي شناسايي از منطقه گرفت كه نشان مي داد كشتي ها و تاسيسات بندري دچار صدمات و خسارات سنگيني شده اند. تاكتيك كلي در طول انجام چنين عمليات هايي رسيدن به هدف از راههاي مختلف، انجام يك پاپ -آپ بيش از رسيدن به هدف و شيرجه زدن روي هدف براي انهدام آن است. در هنگام بازگشت دو اف-۴ يكي از آنها توسط يك موشك سام مورد اصابت قرار گرفت كه باعث آسيب ديدن برخي از سيستم هاي آن شد اما همچنان مي توانست پرواز كند. اما آتش خاموش كن ها كار نكردند و بال راست - محل اصابت موشك - آتش گرفت. باند فرود نزديك ترين پايگاه هوايي هم به دليل هجوم اوليه ارتش عراق براي فرود مناسب نبود و به همين خاطر مجبور به فرود در يك باند ناآماده با سرعت بالا شد. چرخ ها تركيدند و هواپيما در حالي كه سرنشينان آن اجكت كرده بودند از انتهاي باند خارج شد. بعدها اين هواپيما با تعويض بال و ديگر تعميرات دوباره به جنگنده هاي مورد استفاده در جنگ پيوست. اين تعويض بال كه اولين بار در ايران انجام مي شد را مي توان نقطه آغاز انجام كارهاي غيرممكن در نيروي هوايي دانست. در اولين ماههاي جنگ «نهاجا» تلاش هاي خود را به جلوگيري پيشرفت نيروي زميني ارتش عراق معطوف كرده بود. جنگنده هاي ايراني براي اين كار با استفاده از راكت هاي ضد زره دانه به دانه تانك ها و زره پوش هاي عراق را شكار مي كردند و حتي گاهي اوقات تا ارتفاع سه تا چهار متر زمين هم پايين مي آمدند. در مقابل عراق هم از هواپيماهاي ميگ-۲۱ و ميگ-۲۳ براي پوشش نيروي زميني خود استفاده مي كرد كه اين پوشش به ناچار منجر به درگيري هوايي بين ايران و عراق مي شد كه مي توان پيروزي هاي ايران در اين زمينه را بيشتر از عراق دانست. مخصوصاً در اوايل جنگ كه آنها در مقابل هواپيماهاي اف-۱۴ ايران توانايي انجام هيچ عملي را نداشتند كه در اواخر جنگ با خريد ميراژ اف-۱ از فرانسه توانستند كمي جنگ هاي هوايي را متعادل كنند. جنگ تحميلي عليه ايران علاوه بر خسارات و تلفات جانبي بسيار، دستاوردهاي ارزنده اي براي نيروي هوايي ايران داشت. نيروي هوايي در اين هشت سال توانست به تكنولوژي ساخت بسياري از قطعات مورد نياز خود دست يابد و در برخي موارد به خودكفايي برسد.
    • توسط onin
      http://www.pinetreeline.org/planes/B-52-10.jpg هواپیمای بمب افکن B-52، بمب افکنی دور برد و در کلاس سنگین وزن است که می تواند گونه های مختلفی از ماموریت ها را به انجام برساند. این هواپیما قادر به پرواز در سرعت های بسیار بالا، البته زیر سرعت صوت و در ارتفاع بالغ بر 50,000 پا پرواز بوده و توانایی حمل بمب های هسته ای یا اتمی و همچنین بمب های معمولی را نیز دارد. http://www.saceliteguard.com/images/B-52 H dropping M-117 750 pound bombs.jpg هواپیمای بی 52 برای مدت بیش از 35 سال تنها بمب افکن دارای سرنشین سنگین وزن ایالات متحده بوده است. این بمب افکن، قادر به پرتاب و شلیک بیشتر سلاح های موجود است و حتی بدین صورت، بیم آن می رود که پس از به روز ساختن سیستم های اویانیکی و پیشرانه ها و دیگر قمست های آن، این هواپیما تا سال 2045 نیز در خدمت باشد. البته این بمب افکن آمریکایی را BUFF که مخفف عبارت Big Ugly Fat Fellow و به معنای مرد چاق گنده زشت است، نیز می نامند. اولین مدل هواپیمای بی 52 در سال 1954، اولین پرواز خود را انجام داده و مدل B آن نیز در سال 1955 وارد خدمت گشت. به طور کلی 744 بمب افکن بی 52 ساخته شده و آخرین گونه آن نیز که مدل H نامیده می شود، در سال 1962 تحویل شد. این بمب افکن استراتژیکی، دارای بردی برابر با 14,162 کیلومتر است که از این رو، هواپیمایی میان قاره ای یا کانتیننتال گفته می شود. البته این برد، در حالت بدون سوخت گیری هوا به هوا اندازه گیری شده است، و در غیر این صورت، برد این هواپیما، با سوخت گیری هوا به هوا می تواند نا محدود باشد. در این هواپیما، از مدل جی به بعد تغییراتی در شکل بدنه مانند کوتاه تر شدن سکان عمودی یا همان پایدار کننده عمودی آن داده شد. http://www.militarypictures.info/d/294-3/B-52.jpg این بمب افکن سنگین ساخت شرکت بوئینگ بوده و از هشت موتور توربوفن پرات اند ویتنی TF-33 هر یک با قدرت کشش بیش از 7000 کیلوگرم بهره می برد. بالاترین سرعتی که این هواپیما قادر به دستیابی به آن است، حدود 0/8 ماخ بوده که معادل 650 مایل بر ساعت نیز می باشد. هدایت این هواپیمای بمب افکن بر عهده 5 خدمه بوده که سیستم صندلی خدمه ها، از توانایی اجکت یا پرتاب کردن در مواقع خطر نیز برخودار است. لازم به ذکر است که قیمت تمام شده این هواپیمای غول پیکر، حدود هفتاد و چهار میلیون دلار می باشد.
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.