Recommended Posts

7 minutes قبل , Ghalam گفت:

 

عزیز دلم ، شما فرض کن ما اصلا سپاه نداشتیم و بخش مهندس ارتش مسئول انجام این کارها بود ، در دنیای بی قانونی که من می بینم ، اگه آمریکا ارتش رو هم تروریستی اعلان کنه هیچکس کاری نمی کنه ...

 

اون زمانی که ما می گفتیم بمب اتم ، برای چنین روزهایی بود ، فرض کن موشک های سپاه پاسداران مجهز به کلاهک هسته ای بودن ، اونوقت می دیدید که آیا آمریکا اصلا جرات می داشت که حتی در محافل خصوصیشون دم از « تروریستی نامیدن سپاه » بزنه یا نه ...

 

بزرگترین گل به خودی 30 سال اخیر ایران ، حرام اعلان کردن سلاح هسته ای بود که هم از لحاظ دیپلماسی دست ما رو بست ، هم از نظر نظامی ....

کدوم کشور دنیا یه ارگان نظامی حکومتی میاد پروژه های اقتصادی دست میگیره که ما انجام دادیم همون شما بودجه قرارگاه ختمو نگاه کن اصلن برو بودجه مملکتو یه نگاه بنداز کجای دنیا اینجوری بودجه میبندن اینم نتیجه عملکردمون والا چینم با آمریکا سر دریای جنوب کلی داستان داره ولی با یه برنامه درست و حساب شده هم مملکتشو درست میگردونه هم برا آمریکا شاخو شونه میکشه هم برنامه هاشو تو دریای جنوب پیش میبره و برای پیشرفتشم نیازی به بمبای اتم تو انبارش نداره بلکه قدرت و فکر اقتصادیشه که کارشو تو دنیا پیش میبره بعد از برجام اینهمه ارز و سرمایه وارد مملکت شد چیکار کردیم چه گلی به سر این مملکت زدیم 

دوست من گل به خودی و یا در واقع بگم خیانت به آب و خاک و این انقلابو اون مسئولی کرد که برای رای گرفتن یه صندلی هزار جور دقل بازی در آورد از کنار صندلی جیب خودشو هفت جدو آبادشو پر کرد تمام بی سوادای فامیلو گزاشت پستای مدیریتی توله هاشو با پول و سرمایه این ملت فرستاد آمریکا بعد دهنشو تا اونجا که جا داشت باز کردو مرگ بر آمریکا گفت

بله برادر سیب ما از داخل کرم خورده 

  • Upvote 10
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
4 minutes قبل , ldmdff گفت:

کدوم کشور دنیا یه ارگان نظامی حکومتی میاد پروژه های اقتصادی دست میگیره که ما انجام دادیم همون شما بودجه قرارگاه ختمو نگاه کن اصلن برو بودجه مملکتو یه نگاه بنداز کجای دنیا اینجوری بودجه میبندن اینم نتیجه عملکردمون والا چینم با آمریکا سر دریای جنوب کلی داستان داره ولی با یه برنامه درست و حساب شده هم مملکتشو درست میگردونه هم برا آمریکا شاخو شونه میکشه هم برنامه هاشو تو دریای جنوب پیش میبره و برای پیشرفتشم نیازی به بمبای اتم تو انبارش نداره بلکه قدرت و فکر اقتصادیشه که کارشو تو دنیا پیش میبره بعد از برجام اینهمه ارز و سرمایه وارد مملکت شد چیکار کردیم چه گلی به سر این مملکت زدیم 

دوست من گل به خودی و یا در واقع بگم خیانت به آب و خاک و این انقلابو اون مسئولی کرد که برای رای گرفتن یه صندلی هزار جور دقل بازی در آورد از کنار صندلی جیب خودشو هفت جدو آبادشو پر کرد تمام بی سوادای فامیلو گزاشت پستای مدیریتی توله هاشو با پول و سرمایه این ملت فرستاد آمریکا بعد دهنشو تا اونجا که جا داشت باز کردو مرگ بر آمریکا گفت

بله برادر سیب ما از داخل کرم خورده 

 

شما تاریخ رو بخون ....

یکی از امپراطوری های معروف جهان که نیروهای نظامیش وظیفه ساخت راه ها و بنادر و پل ها رو بر عهده داشت ، امپراطوری روم بود ( یکی از عوامل موفقیت ارتش روم ، همین قدرت مهندسیش بود ، به خصوص اگه سرگذشت سزار در اروپا و پیروزی هاش رو مشاهده کنید ، می بینید که مهمترین عامل پیروزیش ، توان بالاتر مهندسی ارتش روم بر قبایل بدوی آن زمان بود ) ...

علاوه بر این در همین آمریکایی فعلی ، بخش مهندسی و فنی ارتش آمریکا در هرجایی که نیاز باشه دست به اقدامات مهندسی و فنی می زنه ...

اصولا هیچ جایی که کمی تعقل و تفکر داشته باشند نمی گذارند هزاران دستگاه سنگین راه سازی و ساختمانی یک ارتش بی کار بنشینه ....

 

این انحصار فعلی هم به خاطر انحصارگرایی مطلق  و فساد موجود در دولت و  حکومت هست که اجازه ی قدرت گرفتن بخش های مردمی در اقتصاد رو نمی ده ... شما بخوای یک مغازه بزنی ، به عنواین مختلف ازت پول می گیرند و بهت می گند باید در دوره هایی شرکت کنی که هیچ حاصلی به جزء ریختن پول به حساب برگزار کننده هاش ندارند .... شما اگه یک شرکت معمولی هم بزنی ، به خاطر بوروکراسی و اصل بودن روابط بر اصول  ، امکان اینکه بتونی یک پروژه ی ساده ی برنامه نویسی رو بدون داشتن رابطه در ارگان های دولتی بگیری ، تقریبا محاله ...

 

این وسط سپاه به عنوان یک ارگان حکومتی ، مسلما رشد می کنه چه اینکه اگه به ارتش هم همین اجازه رو بدهند ، مسلما به سرعت همین رشد رو می کنه ...  رشد سپاه به خاطر انحصارگرایی حکومت و ساختار غلط هست ...

 

این انحصار گرایی رو در بخش خودرو هم می بینیم ، اگه همین حالا سپاه یا وزارت دفاع کارخانه ساخت و تولید خودرو به راه بندازند ، به خاطر انحصار و فسادی که در کشور هست ، می تونند در عرض 2 سال یک هیمنه ی سنگین روی بخش خودرو می زنند ...

 

علاوه بر این زمانی که دولت ها هر 8 سال عوض می شوند و با عوض شدنشون مدیران به صورت اتوبوسی عوض می شوند ، مسلما باعث شده که مدیران میانی و پائین رده ی دولتی برای حفظ موقعیت و منافع خودشون میل به دادن سرویس به نهادهایی کنند که پایداری و ثبات دارند و یکی از این نهادها ، سپاه هست ...

 

پس مشکل کار ساختمانی یا فرهنگی کردن سپاه نیست ، مشکل در بسته بودن حکومت و انحصاری بودن اقتصاد و روابط غلط حاکم میان اعضای اصلی حکومت و دولت هست ... سپاه هم خوب یا بعد ، یکی از عوامل این حکومت هست ...

 

پی نوشت :

شما اگه با پیمانکارهایی که کار خرد انجام داده باشند ، کار کرده باشید ، می دونید خیلی کثیف کاری و دزدی می کنند و اکثرا هم سواد لازم رو ندارند و فقط پول و رابطه دارند ... شما یا تنه ت به تنه ی این ها نخورده یا خورده و ازشون نفع می بری وگرنه اینقدر از بخش خصوصی اونم در بحث راه سازی و ساختمانی ایران ، تعریف نمی کردی ...

  • Like 1
  • Upvote 7
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
32 minutes قبل , ldmdff گفت:

کدوم کشور دنیا یه ارگان نظامی حکومتی میاد پروژه های اقتصادی دست میگیره که ما انجام دادیم همون شما بودجه قرارگاه ختمو نگاه کن اصلن برو بودجه مملکتو یه نگاه بنداز کجای دنیا اینجوری بودجه میبندن اینم نتیجه عملکردمون والا چینم با آمریکا سر دریای جنوب کلی داستان داره ولی با یه برنامه درست و حساب شده هم مملکتشو درست میگردونه هم برا آمریکا شاخو شونه میکشه هم برنامه هاشو تو دریای جنوب پیش میبره و برای پیشرفتشم نیازی به بمبای اتم تو انبارش نداره بلکه قدرت و فکر اقتصادیشه که کارشو تو دنیا پیش میبره بعد از برجام اینهمه ارز و سرمایه وارد مملکت شد چیکار کردیم چه گلی به سر این مملکت زدیم 

دوست من گل به خودی و یا در واقع بگم خیانت به آب و خاک و این انقلابو اون مسئولی کرد که برای رای گرفتن یه صندلی هزار جور دقل بازی در آورد از کنار صندلی جیب خودشو هفت جدو آبادشو پر کرد تمام بی سوادای فامیلو گزاشت پستای مدیریتی توله هاشو با پول و سرمایه این ملت فرستاد آمریکا بعد دهنشو تا اونجا که جا داشت باز کردو مرگ بر آمریکا گفت

بله برادر سیب ما از داخل کرم خورده 

 

علاوه بر این ، نباید به خاطر یک اقدام دشمن علیه ما ، بخشی از ما خوشحال بشیم و دچار دو دستگی و جنگ داخلی بشیم ...

 

در مورد چین هم باید بگم ، مگه قراره هر روز یک بمب اتم استفاده کنه ، همین که آمریکا می دونه خاک اصلیش در تیر رس بمب های اتم چین هستند ، براش کافی هست تا حد و حدود خودش رو بدونه وگرنه چین داره وسط آب های بین المللی به صورت غیرقانونی جزیره ی مصنوعی می سازه و می گه این جزایر جزء خاک من هستن و تا 13 کیلومتریشون آب های من و آمریکا هیچ غلطی نمی کنه و احتمال از چند وقت دیگه از کشتی های گذری از این مناطق خراج می خواد .... اگه به خاطر بمب های اتمی چین نبود ، آمریکا اصولا اجازه ی چنین کاری به چین رو نمی داد ...

 

ویرایش شده در توسط Ghalam
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
39 minutes قبل , Ghalam گفت:

 

شما تاریخ رو بخون ....

یکی از امپراطوری های معروف جهان که نیروهای نظامیش وظیفه ساخت راه ها و بنادر و پل ها رو بر عهده داشت ، امپراطوری روم بود ( یکی از عوامل موفقیت ارتش روم ، همین قدرت مهندسیش بود ، به خصوص اگه سرگذشت سزار در اروپا و پیروزی هاش رو مشاهده کنید ، می بینید که مهمترین عامل پیروزیش ، توان بالاتر مهندسی ارتش روم بر قبایل بدوی آن زمان بود ) ...

علاوه بر این در همین آمریکایی فعلی ، بخش مهندسی و فنی ارتش آمریکا در هرجایی که نیاز باشه دست به اقدامات مهندسی و فنی می زنه ...

اصولا هیچ جایی که کمی تعقل و تفکر داشته باشند نمی گذارند هزاران دستگاه سنگین راه سازی و ساختمانی یک ارتش بی کار بنشینه ....

 

این انحصار فعلی هم به خاطر انحصارگرایی مطلق  و فساد موجود در دولت و  حکومت هست که اجازه ی قدرت گرفتن بخش های مردمی در اقتصاد رو نمی ده ... شما بخوای یک مغازه بزنی ، به عنواین مختلف ازت پول می گیرند و بهت می گند باید در دوره هایی شرکت کنی که هیچ حاصلی به جزء ریختن پول به حساب برگزار کننده هاش ندارند .... شما اگه یک شرکت معمولی هم بزنی ، به خاطر بوروکراسی و اصل بودن روابط بر اصول  ، امکان اینکه بتونی یک پروژه ی ساده ی برنامه نویسی رو بدون داشتن رابطه در ارگان های دولتی بگیری ، تقریبا محاله ...

 

این وسط سپاه به عنوان یک ارگان حکومتی ، مسلما رشد می کنه چه اینکه اگه به ارتش هم همین اجازه رو بدهند ، مسلما به سرعت همین رشد رو می کنه ...  رشد سپاه به خاطر انحصارگرایی حکومت و ساختار غلط هست ...

 

این انحصار گرایی رو در بخش خودرو هم می بینیم ، اگه همین حالا سپاه یا وزارت دفاع کارخانه ساخت و تولید خودرو به راه بندازند ، به خاطر انحصار و فسادی که در کشور هست ، می تونند در عرض 2 سال یک هیمنه ی سنگین روی بخش خودرو می زنند ...

 

علاوه بر این زمانی که دولت ها هر 8 سال عوض می شوند و با عوض شدنشون مدیران به صورت اتوبوسی عوض می شوند ، مسلما باعث شده که مدیران میانی و پائین رده ی دولتی برای حفظ موقعیت و منافع خودشون میل به دادن سرویس به نهادهایی کنند که پایداری و ثبات دارند و یکی از این نهادها ، سپاه هست ...

 

پس مشکل کار ساختمانی یا فرهنگی کردن سپاه نیست ، مشکل در بسته بودن حکومت و انحصاری بودن اقتصاد و روابط غلط حاکم میان اعضای اصلی حکومت و دولت هست ... سپاه هم خوب یا بعد ، یکی از عوامل این حکومت هست ...

 

پی نوشت :

شما اگه با پیمانکارهایی که کار خرد انجام داده باشند ، کار کرده باشید ، می دونید خیلی کثیف کاری و دزدی می کنند و اکثرا هم سواد لازم رو ندارند و فقط پول و رابطه دارند ... شما یا تنه ت به تنه ی این ها نخورده یا خورده و ازشون نفع می بری وگرنه اینقدر از بخش خصوصی اونم در بحث راه سازی و ساختمانی ایران ، تعریف نمی کردی ...

دوست عزیز بحث ما زمان معاصر هست اون موقع که علمو دانش کلن در انحصار حکومتها بود چه ربطی به الان داره قیاس الان با 2000 سال پیش خنده داره 

الانم کسی ارتش و سپاه و قیاس نمیکنه که بخوایم روبروی هم اینا رو  قرار بدیم . تو دولتهای ما تمامشونو میگم کلن سیستم نظارتی وجود نداره وگرنه خیلی راحت سازمان استاندارد میتونه به همه مسائل کیفیتی رسیدگی کنه و قوه قضاییه میتونه به دزدی های تو پروژه برخورد کنه منتها انقدر دست همه مسئولان تا کتف تو منجلاب و فساد فرو رفته هیچ کس نمیتونه خفت کسی رو بچسبه چون خودشم گند کاریاش ممکنه بیاد رو نمونش همین چند وقت پیش که ابر اختلاس پتروشیمیرو تو بوغو کرنا کردن چی شد خفه شد سکوت مطلق 

درنتیجه این سیستم فاسد هست که به قول شما اجازه رشد سپاه رو میده و با عدم نظارتش اجازه دله دزدی بقیه شرکتها رو صادر میکنه سیستم سیاسی مدیریتی این مملکت فاسده باید قبول کرد واقعیتو 

پی نوشت : بنده با جمعی از همین پیمانکاران خرد برخورد و آشنایی دارم و در وحله اول همیشه از طلبهای عقب موندشون از شهرداری گلایه دارن بعضن تا یک یا دو سال بعد از پروژه پرداخت میشه و در وحله دوم از شرکتهایی که وابسته به شهرداری و یا ارگانهای خاص هستن و بهترین پروژهارو خیلی راحت تصاحب میکنن .

شما یه جوری میگی شرکتهای خصوصی دزدی  و اختلاس میکنن که انگار شرکتهای وابسته به ارگانها با صداقت بسیار و بدور از حرام پروژه ها رو انجام میدن اتوبان کمربندی جنوب تهران یکی از همین پروژه ها بود تا چند سال بعد از افتتاح هر موقع ازش عبور میکردی باید یه سر جو بندی سازی میرفتی مثال زیاده فقط آدم باید واقع بینانه نگاه کنه

  • Like 2
  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

در مورد اقدام اخیر ترامپ و تروریستی نامیدن فلان ارگان یه مقدار دیگه زیادی این قضیه جدی گرفته شده و به نظرم جنبه تبلیغاتی پیدا کرده بخصوص این اقدام نمایندگان مجلس و وزیر دفاع و رئیس مجلس و..... اگه قرار بر برخورده خب در جنوب و در خیلی مناطق دیگر، ایالات متحده از محل حضور نیروهای ما بخصوص سپاه خبر داره. این گوی و این میدان. یه گلوله شلیک کنند تا ببینند چه اتفاقی میفته. دو صد گفته چو نیم کردار نیست. قبلا که شاخه گل گردنشون نمی انداختن که الان بخواهیم از این اقدام خیلی تعجب کنیم.

در مورد فعالیت های اقتصادی و... حضور فلان نیرو و اگه گسترده تر نگاه کنیم، اقتصاد دولتی به شرطی ممکنه منجر به فساد نشه که چند شرط رعایت نشه:

1) از قدرتشون برای برداشتن فلان طرح و یکه تازی در پروژه ها و دور زدن امور اداری استفاده نشه.

2) سود و زیان مثل بخش های خصوصی دیگه باشه.

3) نحوه پذیرش نیرو عمومی و بر اساس ضوابط مرسوم باشه و نه براساس معیارهای خاص.

4) در بخش هایی تمرکز وجود داشته که در اون قسمت ها بخش خصوص فعلا قوی و پویا نیست.

5) پاسخگو بودن کامل نسبت به حوزه اختیارات، فعالیت های انجام گرفته، سود حاصله از پروژه ها، مقصد پول های به دست آمده از پروژه

6) هماهنگ با سیستم مالیاتی کشور 

لازم به ذکره که هر فعالیت در حوزه بخش خصوصی در ابتدا به خاطر فشل بودن و نبود قوانین و معیار پایش واضح، تا حدود زیادی ناموفق و درگیر فساد میشه. ولی با پایش مستمر و بهبود فرایندها و حمایت راهکارهای قانونی  ، به تدریج این درصد موفقیت بیشتر میشه. تا جایی که کارایی بالاتر، هزینه تمام امور شده کمتر و بخصوص عدالت اداری بسیار بالاتر میره. اگه اقتصاد دولتی عاقبتی داشت که اتحاد جماهیر شوروی و قبلش سیاست های مائو تسه تونگ ره به جایی می برد که نبرد. جدای از موارد یاد شده ، ما جهاد سازندگی رو داریم. نهادی خوشنام، قدرتمند و بابرکت که در ابتدای انقلاب منشا خدمات زیادی شد. اگه بحث خدمت رسانی و رضای خداست که این ارگان میتونه خیلی فعالیت های عمرانی و... انجام بده، اگه بحث بر سر اینه که یه سفره ای افتاده و کی خودی و محق تر از ماها که ....

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
16 minutes قبل , aminf14 گفت:

در مورد اقدام اخیر ترامپ و تروریستی نامیدن فلان ارگان یه مقدار دیگه زیادی این قضیه جدی گرفته شده و به نظرم جنبه تبلیغاتی پیدا کرده بخصوص این اقدام نمایندگان مجلس و وزیر دفاع و رئیس مجلس و..... اگه قرار بر برخورده خب در جنوب و در خیلی مناطق دیگر، ایالات متحده از محل حضور نیروهای ما بخصوص سپاه خبر داره. این گوی و این میدان. یه گلوله شلیک کنند تا ببینند چه اتفاقی میفته. دو صد گفته چو نیم کردار نیست. قبلا که شاخه گل گردنشون نمی انداختن که الان بخواهیم از این اقدام خیلی تعجب کنیم.

در مورد فعالیت های اقتصادی و... حضور فلان نیرو و اگه گسترده تر نگاه کنیم، اقتصاد دولتی به شرطی ممکنه منجر به فساد نشه که چند شرط رعایت نشه:

1) از قدرتشون برای برداشتن فلان طرح و یکه تازی در پروژه ها و دور زدن امور اداری استفاده نشه.

2) سود و زیان مثل بخش های خصوصی دیگه باشه.

3) نحوه پذیرش نیرو عمومی و بر اساس ضوابط مرسوم باشه و نه براساس معیارهای خاص.

4) در بخش هایی تمرکز وجود داشته که در اون قسمت ها بخش خصوص فعلا قوی و پویا نیست.

5) پاسخگو بودن کامل نسبت به حوزه اختیارات، فعالیت های انجام گرفته، سود حاصله از پروژه ها، مقصد پول های به دست آمده از پروژه

6) هماهنگ با سیستم مالیاتی کشور 

لازم به ذکره که هر فعالیت در حوزه بخش خصوصی در ابتدا به خاطر فشل بودن و نبود قوانین و معیار پایش واضح، تا حدود زیادی ناموفق و درگیر فساد میشه. ولی با پایش مستمر و بهبود فرایندها و حمایت راهکارهای قانونی  ، به تدریج این درصد موفقیت بیشتر میشه. تا جایی که کارایی بالاتر، هزینه تمام امور شده کمتر و بخصوص عدالت اداری بسیار بالاتر میره. اگه اقتصاد دولتی عاقبتی داشت که اتحاد جماهیر شوروی و قبلش سیاست های مائو تسه تونگ ره به جایی می برد که نبرد. جدای از موارد یاد شده ، ما جهاد سازندگی رو داریم. نهادی خوشنام، قدرتمند و بابرکت که در ابتدای انقلاب منشا خدمات زیادی شد. اگه بحث خدمت رسانی و رضای خداست که این ارگان میتونه خیلی فعالیت های عمرانی و... انجام بده، اگه بحث بر سر اینه که یه سفره ای افتاده و کی خودی و محق تر از ماها که ....

 

 

بیشتر شماره 4 مهم است و باید تاکید بشه 

اینکه نیروی پیشگام باشه و طرح هایی رو اجرا کنه که شرکت های خصوصی ریسکش رو نپذیرن یا توانش رو نداشته باشن 

برای مثال در مناطق شرقی کشور و کنار دریا سود توسعه بالا هست ولی بدلیل شرایط کشور کسی به اون سمت متمایل نیست 

خب اگر نیرویی دولتی یا نیمه دولتی روی اونجا تمرکز کنه هم پول کسب می کنه، هم باعث رونق می شه و هم رقابت با بخش خصوصی صورت نمی گیره 

اگر هم منطقه به حد کفایت رسید و فضا برای شرکت های خصوصی مهیا شد زمین و تجهیزات را بفروشه و با سود حاصله در منطقه ای دیگه شروع به کار کنه

 

این امر بویژه درتکنولوژی های نو، مناطق بکر کنار دریا، انرژی نو، فناوری های تولید بسیار طلایی هست

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

فرایش شما صحیحه این برای ابتدای امر و شروع یه فعالیته تا وقتی اون فعالیت رونق بگیره. مواردی که فرمایش کردید بخش خصوصی میتونه فعالیت کنه، به نظرم قسمت هایی میشه این کارو کرد که بعد حفاظتی یا نظامی داره و این امر باعث عدم در غلطیدن نیروهای یک سازمان در روزمرگی و توسعه میشه. چنانچه ارگان یاد شده در قسمت نظامی به نظرم توسعه خوبی پیدا کرده ولی...

عجالتا هر 6 مورد مهمه برای اینکه یه نیرو یا شرگت یا ارگان  چه تعمدا و چه بدون اینکه خودش متوجه باشه در دام فساد اداری و لذت بردن از قدرت مطلق و بدون پاسخگویی و بعد بسط دادن اون رویه غلط به تمام حوزه ها و تبدیل کردنش به معیار نیفته. فرقی هم نداره این نیرو از کدوم سمت باشه، اگه واقعا نخواهیم با شفافیت و صراحت به مقابله با این پدیده بپردازیم با دولتی یا دولت هایی با بدنه بزرگ و فاقد کارایی میفتیم که مجبوره قسمت اعظم درآمد و بودجه شو خرج نیروهایی کنه که فاقد کارکرد لازم هستند. اقتصاد دولتی فطرتا بستری برای فساده.

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

نیویورک تایمز : هشدارهای سناتور رند پل به مایک پمپئو وزیر امور خارجه آمریکا درباره هر گونه تلاش برای دور زدن کنگره به منظور حمله به ایران با واکنش پمپئو روبرو شد. 
مایک پمپئو روز چهارشنبه طی سخنانی در جلسه استماع کنگره آمریکا با بیان اینکه تردیدی نیست میان شبکه القاعده و ایران ارتباطاتی وجود دارد ، در واقع باب توسل به گزینه احتمال ورود به جنگ با ایران را بدون نیاز قبلی به دریافت مجوز صریح در این باره از کنگره باز گذاشت. 
اظهارات پمپئو دو روز بعد از آن بیان شد دولت ترامپ نام سپاه پاسداران را در فهرست سازمان های تروریستی خارجی قرار داد و با این کار به نگرانی ها درباره اقدام نظامی آمریکا علیه این کشور دامن زد. 
سناتور جمهوریخواه رند پل در جلسه استماع کمیته روابط خارجی سنا از پمپئو خواست تا تعهد دهد دولت ترامپ بر اساس مجوز اختیار جنگ که به آمریکا اجازه می داد علیه القاعده و دیگر گروه های افراطی عامل حملات تروریستی یازده سپتامبر به زور و گزینه نظامی متوسل شود، به ایران حمله نخواهد کرد. 
پمپئو با بی اعتنایی به این موضوع گفت ترجیح می دهد این مسئله را به قانونگذاران محول کند. 
سناتور پل که از پاسخ پمپئو آشفته شده بود در جواب گفت : من صریحا به شما می گویم کنگره هیچ قدرت یا اختیاراتی برای ورود به جنگ با ایران به شما نداده است. 
و پمپئو گفت: هیچ تردیدی وجود ندارد که میان القاعده و ایران ارتباط وجود دارد.همین و بس.

  • Like 1
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

باتوجه به اتفاقات و آرایش های ایجاد شده در منطقه و امریکا ترس از جنگ و احتمال درگیری به خوبی در جراید و رسانه های جهان دیده میشه 

شرایط منو به یاد شرایط قبل از جنگ جهانی اول می اندازه که با شروع جنگ مردم به خیابان ها اومدن و خوشحالی کردن 

بدون ایده ای از نتایج هولناک بعدی اش

 

اکنون آرایش امریکا و اسراییل جهت جلو و تحمیل شرایط خودش به ایران هست 

و اگر شد یکم گردخاک به پا کردن و ضعیف نشان دادن توانایی ایران و سپاه 

 

همانطور که دوستان هم در بحث های دیگر تایپک ها گفتن

استراتژی بر مبنای حمله به ایران و عدم امکان پاسخ ایران هست 

مشابه حملات اسراییل که حمله می کند و بعد می گوید اگر بزنید جواب سخت می دهم 

 

با این شرایط باید منتظر حمله از سمت امریکا بود و ما در حالت انفعال قرار گرفته ایم 

 

راهکار ایجاد ترس از جنگ و عواقبش در بین مردم امریکا و جهان و بین دولتمردان غربی امریکایی و اسراییلی است 

 

این اتفاق در سال ۸۶ همزمان با رزمایش پیامبر اعظم ۱ رخ داد 

و قسمت دومش در جنگ اسراییل با لبنان رخ داد 

 

با این شرایط برای پرهیز از جنگ ، یک درگیری در سوریه با اسراییل خیلی موثر هست 

سناریو اولیه 

پاسخ سخت سوریه در جواب حمله اسراییل هست روی منطقه جولان 

در صورت گسترش درگیری زدن پایگاه های هوایی درگیر اسراییلی 

 

در این شرایط اسراییل بین دو انتخاب قرار میگیره 

گسترش درگیری 

یا ورود سازمان ملل و آتش بس

 

در حالت آتش بس انتقاد شدیدی به طرف نتانیاهو میاد و انفعال به سمت اسراییل و امریکا میاد 

در حالت درگیری انرژی جنگ و تمایل به درگیری شدیدا تخلیه میشه 

 

در هر صورت درگیری بزرگ کم رنگ تر میشه 

  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 ساعت پیش, arminheidari گفت:

باتوجه به اتفاقات و آرایش های ایجاد شده در منطقه و امریکا ترس از جنگ و احتمال درگیری به خوبی در جراید و رسانه های جهان دیده میشه 

شرایط منو به یاد شرایط قبل از جنگ جهانی اول می اندازه که با شروع جنگ مردم به خیابان ها اومدن و خوشحالی کردن 

بدون ایده ای از نتایج هولناک بعدی اش

 

 

نکته البته تاریخ مصرف گذشته اینجاست که انفعال ما (خصوصا در حوزه سیاسی و دیپلماتیک و فنی! ) باعث شد طی این دو سال و با هر قدم ترامپ و انفعال کامل ما، هر چه قدر که ایالات متحده هزینه های ما را افزایش داد، زمینه چینی برنامه های بعدی خودش را کرد، شرایط را پله پله مهیا کرد برای قدم های بعدی، ما هر روز بیشتر برگ های داشته را هم از دست بدیم و دقیقا هیچ برگ جدیدی برای اینده و شرایط جدید ایجاد یا ذخیره نکنیم. این ما را در شرایط سختی قرار داده.

 

برای مثال واکنش به حملات اسراییل در وضعیت فعلی خودش میتونه جرقه درگیری ای باشه که فرض میکنیم امریکا به دنبالش هست ( مگر اینکه تصور کنیم امریکا از یک جنگ همه جانبه احتراز میکنه ) ( هر چند این سناریو در یک رویکرد تدافعی است و چندان نمیتونه مثلا مثل بستن تنگه هرمز دلیل مناسبی برای تبلیغ شروع جنگ از جانب ما باشه )

 

به نظر شاید بشه در مسیرهای دیگه ای جستجو کرد ارسال سیگنال جدیت ایران را ( همونطور که دیروز هوک و بولتن و پمپئو در توییتها و اظهاراتشون هر سه تاکید داشتند که ایران حالا متوجه عزم جدی ما شد - به نظر عزم جدی ایران در خارج شدن از انفعال را هم باید ببینند تا فشارها سیر صعودیش کاهش پیدا کنه )

مثلا جدیت در برنامه هسته ای با ایجاد زیرساختهای معینی که در مرحله اول نیاز نیست در راستای خروج از برجام باشه ( نمایش یک تاسیسات عظیم غنی سازی زیرزمینی اماده شده بدون نصب سانتریفیوژها ولی با زیرساختهای عمرانی کامل - قدم های جدی تر در سایر حوزه ها و حتی موشکی چون چماقی که اروپا با زرنگی بالای سر ما به خاطر برنامه موشکی در شورای امنیت نگه داشته اون هم با این وضعیت فعلی عمل به تعهدات اروپاییها در برجام دیگه نباید باعث انفعال در این حوزه غیربرجامی هم بشه )

یا مثلا همونطور که گفتم از سمت رهبری و مرجعیت زمینه سازی برای اماده سازی اذهان برای اعلام جهاد حتی.

یا یک سلاح تعیین کننده در یمن، ایران یا سوریه، یک اقدام جدی محدود کننده فنی در تنگه هرمز و ...

 

پ ن: عربستان و امارات به عنوان دو بازوی مهم ترامپ ضد ایران قطعا در خور پاسخ هستند برای متوقف کردن روند همکاری فزایندشون. در یک تحلیل امریکا شاید به خاطر صهیونیستها خودش را وارد معرکه ای کنه ولی در مورد این دو کشور خیر. پس ضربات مناسب به این دو رژیم به شکل خلاقانه هم میتونه در برنامه باشه.

ویرایش شده در توسط alala
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با سلام

متاسفانه وجود دولت منفعل در صورت چنین حمله ای از طرف امریکا،برای نظام هزینه سنگین خواهد داشت و شاید حضرات  برای گرو کشی سیاسی از این مقوله بدشون نیاد از این جنگ استقبال کنند و تمام موقعیت بوجود امده را در اذهان عمومی به گردن جناح مختلف انداخته و خود را مبرا از این داستان معرفی کنند که در نهایت دو دستگی بوجود آمده با شکاف بیشتر نمود پیدا کند و این اختلاف عمیق بوجود آمده از طرف دولت مطمینا در دفاع همه جانبه ای که بایستی انجام شود اشکال عمده ایجاد خواهد کرد.

انفعال در مقابل حملات اسراییل از طرف انفعال دولت و تحمیل آن به نیروهای مسلح خواهد بود البته دلایل دیگر نیز بی تاثیر نیستند

  • Upvote 6
  • Downvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
2 hours قبل , alinaderi گفت:

با سلام

متاسفانه وجود دولت منفعل در صورت چنین حمله ای از طرف امریکا،برای نظام هزینه سنگین خواهد داشت و شاید حضرات  برای گرو کشی سیاسی از این مقوله بدشون نیاد از این جنگ استقبال کنند و تمام موقعیت بوجود امده را در اذهان عمومی به گردن جناح مختلف انداخته و خود را مبرا از این داستان معرفی کنند که در نهایت دو دستگی بوجود آمده با شکاف بیشتر نمود پیدا کند و این اختلاف عمیق بوجود آمده از طرف دولت مطمینا در دفاع همه جانبه ای که بایستی انجام شود اشکال عمده ایجاد خواهد کرد.

انفعال در مقابل حملات اسراییل از طرف انفعال دولت و تحمیل آن به نیروهای مسلح خواهد بود البته دلایل دیگر نیز بی تاثیر نیستند

در مورد نحوه واکنش ایران در سوریه بابت حملات اسراییل نمیشه نظر قاطع داد 

چون نمی دونیم دقیقا چه پلنی در حال اجراست

منطق میگه بیکار ننشستن

ولی چیکار کردن؟ 

 

اگه حدس ما در مورد زیرساخت سازی و موشک سازی درست باشه اسراییل خیلی فضا از دست داده و کار اصولی انجام شده

 

ولی باز طرز تفکر ترامپ و نتانیاهو خطرناک و گاو وحشی بی فکر است 

این خطر هست که بلوف های خود را باور کنن و یک جنگ شروع کنن

 

متاسفاته خبر هست توصیه های مقامات نظامی اسراییل و امریکا نادیده گرفته شده و بحث های پوپولیستی حاکم است

 

این هم خبر خوب هست و هم خبر بد برای ما 

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

به نظر دوستان در حمله فرضی اولین نقطه ای که هدف قرار میگیره و تمرکز بر روی اون بسیار زیاد هست کجا خواهد بود..

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
22 minutes قبل , A7A گفت:

به نظر دوستان در حمله فرضی اولین نقطه ای که هدف قرار میگیره و تمرکز بر روی اون بسیار زیاد هست کجا خواهد بود..

 

امریکایی ها با قایق های سپاه شروع می کنن

و اسراییلی ها با هدفی نزدیک فرودگاه دمشق

 

 

 

  • Like 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
26 minutes قبل , arminheidari گفت:

 

امریکایی ها با قایق های سپاه شروع می کنن

و اسراییلی ها با هدفی نزدیک فرودگاه دمشق

 

 

اگر هدف نطنز و فردو و اراک باشه ( و ما همین توان محدود پدافندی ای را که داریم نداشتیم و باید با تمام محدودیتها، قدردان بود فعالیتهای فشرده ای که منجر به یک جهش در حوزه پدافند شد ( هر چند به قول خود سردار حاجی زاده در کمیت هنوز راه دراز در پیش هست ) از همون نمایشگاه خاص که قبلش هیچ کس هیچ تصویر و تصوری غیر از هاگ ها و اس-200 نداشت از پدافند ایران و البته به ثمر رساندن خرید اس-300 ) شاید با چند حرکت ایذایی و یک برنامه فریب مستقیم نفوذ و ضربه به این مراکز را هدف قرار میدادند.

 

به نظرم حالا هم اگر فرض یک حمله محدود باشه ( و البته تیم بولتن و پمپئو این باور را به ترامپ القا کنند که ایران واکنشی نخواهد داشت مثل سوریه و حملات نتانیاهو و پنتاگون را در عمل انجام شده مثلا قرار بدند یا اصلا مجاب کنند ) و بعد نمایشی و صف شکنی و قدرت نمایی و استفاده سیاسی و البته امکان سنجی برای ضربه های اساسی تر آینده مد نظر باشه ما شاهد یک حمله وسیع موشکی خواهیم بود ضد این تاسیسات (فارغ از انهدام کامل یا خیر ) که در این مورد هم مهم هست ایران چقدر تونسته باشه بر خلاف سوریه ( به قول شما با زمین بازی متفوت تر که برای ما مبهم هست ) این نکته را به دشمن تفهیم کرده باشه که یک حمله فقط پاسخ پدافندی و صد البته آفندی محدود را در پی نخواهد داشت. ( اصولا شکستن خط قرمز حمله به ایران اگر یک پاسخ حداقلی را شاهد باشه و به نظر من حتی آمریکا هم بهش راضی باشه و ادامه نده بدترین سناریو برای ایران خواهد بود و ادامه تجاوزات را هم اگر در پی نداشته باشه ولی بسیار زهر دار خواهد شد )

 

فراموش نکنیم صهیونیستها در سوریه چه طور شروع کردند (محموله های مبهم در مسیرها، جاده ها، کمپهای ادعایی در کوهستان، ذخیره گاه مهمات، پادگان ها تا فرودگاه و تاسیسات صنعتی دمشق ) ، هر چند در اونجا عوامل دیگه هم دخیل بود و فقط پلن قدم به قدمی مطرح نبود، بحث حفظ توازن برای فرسایش دو طرف، فشار روسها و ... هم بود.

ویرایش شده در توسط alala
  • Like 1
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط Phantom3
      موشکDelilah یک موشک الکترو اپتیکال می باشد که در اسرائیل و توسط صنایع نظامی این رژیم (IMI) به منظور هدف قرار دادن اهداف متحرک و غیر متحرک ساخته شده است.موشک Delilah نام سری موشک های گوناگون اسرائیل می باشد که توسط IMI ساخته شده اند.این موشک در اصل به عنوان یک تله هوایی ساخته شده بود، اما در دهه 1990 نوع تهاجمی و ضربتی از این موشک عرضه شد که توسط F-16 ها و F-4E های آپگرید شده ، که نقش جنگنده های هجومی را ایفا می کردند ، استفاده می شد.نوع ضد رادار این موشک از نوع هواپرتاب می باشد. این گونه از نیمه دهه 60 میلادی وارد خدمت شد. وظیفه این نمونه یافتن سایت های راداری در هنگامی بود که این رادار ها در حال کار بودند و با این کار آنها را یافته و نابود می کرد.

      Delilah-1
      این گونه از نوع هواپرتاب می باشد و در رده موشک های کروز قرار می گیرد . این موشک دارای یک موتور توربو جت بود و این موتور توربوجت به آن این امکان را می داد تا با درنگ کردن درست به خوبی هدف قرار دادن اهداف متحرک ، اهداف با استتار بسیار خوب را نیز مورد هدف قرار دهد.که این ویژگی این موشک را به یک موشک ایده آل برای نابودی سایت های سام تبدیل کرده است.این موشک دارای بردی برابر 150 کیلومتر است و توانایی نابود اهداف ، چه دریایی و چه زمینی را دارد.هدایت خودکار به کار رفته درآن به خوبی سیستم های هدایتی INS/GPS می باشد که به موشک امکان انجام ماموریت های خود اتکا را می دهد.این موشک توانایی تطبیق با سرهای جنگی گوناگون را دارد و نیز می تواند توسط بسیاری از هواگرد ها حمل شود.این موشک توانایی شلیک از هواگردها ، بالگردها یا لانچر های زمینی را دارد. اندازه جمع و جور این موشک به آن این امکان را می دهد که توسط بالگردهای سیکورسکی UH-60A و SH-60B حمل شود.این موشک سر جنگی کوچک ولی موثر حمل می کند که به آن امکان هدف قرار دادن و نابودی اهداف با کمترین خطر را می دهد.این موشک نخستین بار توسط اسرائیل در جولای و آگوست 2006 ، یعنی درجنگ با لبنان، استفاده شد.این موشک در این جنگ توسط F-16D پرتاب می شد.



       
       
       
      Delilah-2
      این موشک با سرمایه گزاری چین درحال توسعه و ساخت توسط اسرائیل می باشد .این موشک از موتور Bet Shemesh Sorek 4 استفاده می کند که تراستی معادل 800 پوند ایجاد می کند. این ویژگی به موشک این امکان را می دهد که برد بیشتر و سر جنگی بزرگتری داشته باشد.




      Delilah-GL
      این موشک یک موشک زمین پرتاب می باشد که در اصل نوع تغییر یافته موشک کروز Delilah است و بردی معادل 250 کیلومتر دارد که ممکن است برد واقعی آن نباشد ، یعنی امکان دارد این موشک بردی بیش از 300 کیلومتر داشته باشد .
      این موشک با سر انفجاری متعارف 30 کیلوگرمی مسلح می شود اما توانایی حمل انواع دیگری را نیز دارد. این موشک توسط GPS هدایت می شود و توانایی گشت در منطقه جنگی را قبل از تایید هدف دارد.

      مترجم :Phantom3
      استفاده از این مطلب تنها با ذکر نام مترجم و لینک به سایت Military.ir مجاز می باشد.
    • توسط farmandekoll
      F-117 نایت هاوک (شاهین تاریکی) نخستین هواپیمای عملیاتی است که به منظور استفاده از فناوری پنهانکاری طراحی شد. طراحی منحصر بفرد این هواپیمای تک سرنشینه تواناییهای استثنایی را به این هواپیمای تهاجمی می افزاید. اندازه این هواپیما در حدود F-15 ایگل می باشد که دو موتور توربو فن F404 که هرکدام نیرویی معادل 48 کیلو نیوتون (10800 پوند) ایجاد می کنند دارد. هم چنین دارای کنترل با سیم می باشد. قابلیت سوختگیری هوایی برد نایت هاوک را افزوده و آن را به یک سلاح بازدارنده و ترساننده ی ایالات متحده تبدیل کرده است. توانایی حمل انواع سلاح ها با سیستمهای ناوبری و حمله یکپارچه و سیستمهای الکترونیک پروازی ( اویونیک) موثر بودن این هواپیما را در عملیات مختلف اثبات می کند و بار کاری خلبان را کم می کند. کشیدن نقشه های با جزییات ریز برای عملیات روی نقاط با پدافند سنگین و قوی با استفاده از سیستم طراحی نقشه خودکار به ارزشهای این هواپیمای منحصر بفرد می افزاید.اولین F-117 در سال 1982 تحویل داده شد و آخرین تحویل در سال 1990 بود. تصمیم تولید F-117 در سال 1978 گرفته شد. اولین پرواز آن در سال 1981 انجام شد.

      جزییات :


      وظیفه : هواپیمای تهاجمی پنهانکار

      سازنده : لاکهید

      استفاده کننده : نیروی هوایی ایالات متحده

      موتور : دو موتور توربو فن بدون پس سوز F404-GE-F1D2 با قدرت 48 کیلو نیوتن (10800پوند)

      ابعاد : طول 10.08 متر، ارتفاع 3.78 متر، دهنه بال 13.20 متر

      اوزان: وزن خالی آن 13.381 کیلوگرم برآورد شده است، حداکثر وزن برخاست 13.814 کیلوگرم

      اجرا : حداکثر سرعت 0.98 ماخ یا 1040 کیلومتر بر ساعت(656 مایل بر ساعت)، سقف پرواز 15.240 متر برآورد شده است ( 50000 پا)

      سلاحها : تا 2268 کیلوگرم (5000 پوند) انواع بمب های هدایت شونده، موشکهای هوا به زمین، موشکهای زد رادار یا موشکهای هوا به هوای AIM-9 که در یک جایگاه درونی حمل می شوند.




    • توسط onin
      در ۲۵ فوريه ۵(۱۹۲۵ اسفند ۱۳۰۴) اولين خلبان ايراني كه كلنل احمدخان نخجوان نام داشت يك هواپيماي برژت -۱۹ را با پرچم و نشان ايران از فرانسه به پايگاه قلعه مرغي تهران پرواز داد. كلنل نخجوان در فرانسه دوره ديده بود و فقط ۲۰۰ ساعت پرواز داشت. بدين ترتيب در اين تاريخ اولين هواپيماي نيروي هوايي ايران با خلباني يك ايراني مرزهاي بين المللي را درنورديد و به فضاي پروازي ايران رسيد. در اين زمان ديگر خلبانان ايراني تحت نظارت يك استاد خلبان آلماني به نام «شفر» در ايران دوره مي ديدند. خريد هواپيما قسمت آسان كار بود. آموزش خلبانان براي پرواز كردن با آنها، نفرات پشتيباني زميني براي نگهداري و تعمير آنها و ساختن فرودگاه ها قسمت سخت كار بود كه زمان هم مي برد. در همين دوره زماني نيروي هوايي ايران از قالب يك اداره كوچك در ستاد فرماندهي ارتش خارج شده و به يك نيروي جداگانه تبديل شده بود كه «نيروي هوايي ارتش شاهنشاهي ايران» نام گرفته بود؛ اولين فرمانده نيروي هوايي ايران هم كسي نبود به جز كلنل احمدخان نخجوان. در سال ۱۹۲۴ (۱۳۰۳) اولين گروه از دانشجويان دوره خلباني و تكنسين پرواز به روسيه و فرانسه فرستاده شدند. بعدها در سال ۱۹۲۹ (۱۳۰۸) ايران ۱۵ خلبان داشت كه شش نفر از آنها در مدرسه پرواز ايستر فرانسه و ۹ نفر ديگر در مدرسه پرواز سباستوپول روسيه آموزش خلباني ديده بودند. در اين سال IIAF مخفف Imperial Iranian Air Force داراي ۳۳ فروند هواپيما از ۹ مدل مختلف بود. طي ۱۵ سال به يعني تا آغاز جنگ جهاني دوم بيش از ۳۰۰ هواپيما از ۱۸ مدل مختلف در اختيارنيروي هوايي ايران بود. در همان زمان هشت پايگاه هوايي كه مدارس آموزش خلباني و يك مركز آموزش تعميرات و نگهداري را شامل مي شدند ساخته شده بود. يك كارخانه مونتاژ هواپيما به نام «شهباز» هم ساخته شده بود كه قادر بود سه مدل مختلف هواپيما را مونتاژ كند. در سال ۱۹۴۱ (سوم شهريور ۱۳۲۰) بي طرفي ايران در جنگ جهاني دوم نقض شد و نيروهاي هوايي و دريايي انگليس و روسيه از شمال و جنوب به ايران حمله كردند. نيروي هوايي جوان ايران كه به تازگي به ساختن ساختارهاي اساسي خود مشغول شده بود، تحت هيچ شرايطي توانايي رويارويي با اين نيروي عظيم و توانمند را نداشت. با اين وجود تعدادي از پرسنل جوان اين نيرو تصميم به مقابله با بيگانه گرفتند و با كنترل پادگان قلعه مرغي دو هواپيما از اين پادگان به خلباني سروان وثيق و استوار شوشتري كه با شليك ضدهوايي مواجه شده و به ناچار آسمان تهران را ترك كردند. نيروهاي ائتلاف انگليس و روسيه كنترل دو پايگاه هوايي ايران را در دست گرفتند. آنها به ترتيب در مهرآباد و قلعه مرغي مستقر شدند. از نيروي هوايي جوان ايران تقريباً هيچ چيز باقي نماند. پس از پايان جنگ ارتش بريتانيا ايران را ترك گفت اما ارتش روسيه از ترك ايران سر باز مي زد و كنترل شمال ايران را در اختيار داشت. سه ماه پس از اين اتفاق نيروهاي سرخ روسيه ايران را ترك گفتند. پس از اين نيروي هوايي ايران هميشه به عنوان نيروي برتر در خاورميانه شناخته مي شود. موقعيت استراتژيك ايران توسط آمريكا ناديده گرفته نشد و آمريكا از اوايل دهه ۱۹۶۰ شروع به فروش تعداد زيادي از هواپيماهاي پيشرفته خود به ايران كرد. در سال ۱۹۶۵ ميلادي ايران اولين هواپيماجت خود با نام اف - ۸۴ جي جت ثاندر دريافت كرد. در سال ۱۹۶۵ هواپيماهاي اف-۵ فريدم توسط ايران خريداري شدند و به دنبال آن در سال ۱۹۶۸ اف-۴ فانتوم هم به ايران فروخته شد. در سال ۱۹۷۰ ايران داراي قوي ترين نيروي نظامي در منطقه بود. قبول فروش هواپيماهاي فوق پيشرفته اف-۱۴ اي تام كت به همراه موشك هاي پيشرفته اي آي ام - ۵۴ فينيكس از سوي آمريكا به ايران نشان دهنده روابط بسيار گرم بين ايران و آمريكا بود. در پي وقوع انقلاب اسلامي در سال ۱۹۷۹ دكترين و استراتژي نظامي ايران تغيير يافت و ايران ديگر به خريد تسليحات پيشرفته و گرانقيمت علاقه نشان نداد و همين باعث ايجاد نوعي تغيير قدرت در منطقه شد. ايران ديگر نه تنها دوست صميمي آمريكا نبود، كه به خاطر سياست هاي امپرياليستي و ضد انساني آمريكايي به دشمن اصلي آن تبديل شد. آمريكا و ديگر كشورهاي غربي تحريمي نظامي عليه ايران اتخاذ كردند. كمك هاي آمريكا قطع شده بود و نيروي هوايي ايران از فرار و بركناري افسران زمان شاه رنج مي برد كه همين امر به پايين آمدن سطح سرويس دهي در نيروي هوايي منجر شده بود. به دليل تحريم تسليحاتي ايران و نرسيدن قطعات مورد نياز، آمار عملياتي نيروي هوايي ايران سريعاً رو به كاهش بود. پس از انقلاب نيروي هوايي به «نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران» كه خود ارتشيان به آن «نهاجا» مي گويند تغيير نام داد. نام انگليسي آن هم Islamic Republic of Iran Air Force است كه به اختصار IRIAF خوانده مي شود. در همين اوضاع و احوال عراق با مناسب يافتن فرصت درصدد برآمد تا با حمله به ايران قسمت هاي وسيعي از خاك ايران را ضميمه قلمرو خود كند؛ به همين خاطر در ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ (۳۱ شهريور ۱۳۵۹) با يورشي عظيم به خاك ايران از طريق هوا، زمين و دريا جنگ تحميلي هشت ساله را عليه ايران آغاز كرد. جنگ با حمله هوايي نيروهاي عراقي به شش پايگاه نيروي هوايي ايران و چهار پادگان آغاز شد و همزمان چند لشكر و تيپ مستقل عراق در چهار محور از طول ۷۰۰ كيلومتر مرز مشترك با ايران به عمق خاك ايران يورش بردند. اولين حمله هوايي عراق چندان موفقيت آميز نبود. دلايل آن را مي توان به برنامه ريزي ناكافي و نادرست عمليات، نداشتن اطلاعات كافي از اهداف و استفاده نامناسب از بمب هاي جي پي(بمب هايي كه هدف خاصي ندارند و براي انهدام كلي به كار مي روند) برشمرد. در مهرآباد يك هواپيماي اف-۴ اي در هنگام جابه جايي براي در امان ماندن از حملات دشمن دچار سانحه شد و از همدان هم گزارش هايي در مورد خسارت يك فروند اف-۴ رسيد. اولين عمليات هوايي ايران در پاسخ اين حمله و بلافاصله پس از آن در خاك عراق موفقيت آميز بود. در اين عمليات چهار فروند هواپيماي اف-۴ به پايگاه دريايي الشعبيه در نزديكي بندر ام القصر حمله بردند. اين چهار فروند هواپيما كه ۴۵۰ كيلوگرم بمب بر سر اين پايگاه ريختند عمليات خود را از پايگاه بوشهر شروع كردند. در ميان اهداف چندباطري موشك ضد كشتي وجود داشت. اين عمليات تلافي جويانه نيروي هوايي ايران به قدري سريع بود كه خط پدافند عراق در طول مسير پرواز دچار غافلگيري شده بود. روز بعد در عملياتي غيرقابل باور ۱۴۰ فروند از جنگنده ها و جنگنده بمب افكن هاي ايران به ويژه اف-۴ و اف-۵هاي پايگاه هاي بوشهر، همدان و تبريز توانستند با نفوذ خود به خاك عراق تلفات سنگيني به پايگاه ها و تاسيسات نظامي عراق وارد كنند. در اولين روزهاي جنگ چندين حمله هوايي ديگر به تاسيسات نظامي عراق از قبيل ام القصر انجام شد. در يكي از اين حملات دو فروند اف-۴ كه هر كدام شش بمب جي پي ۳۴۰ كيلوگرمي حمل مي كردند به تاسيسات نظامي دريايي و كشتي هاي موشك انداز عراق حمله بردند. در حدود ۲۰ دقيقه بعد يك فروند هواپيماي آر اف-۴ اي عكس هاي شناسايي از منطقه گرفت كه نشان مي داد كشتي ها و تاسيسات بندري دچار صدمات و خسارات سنگيني شده اند. تاكتيك كلي در طول انجام چنين عمليات هايي رسيدن به هدف از راههاي مختلف، انجام يك پاپ -آپ بيش از رسيدن به هدف و شيرجه زدن روي هدف براي انهدام آن است. در هنگام بازگشت دو اف-۴ يكي از آنها توسط يك موشك سام مورد اصابت قرار گرفت كه باعث آسيب ديدن برخي از سيستم هاي آن شد اما همچنان مي توانست پرواز كند. اما آتش خاموش كن ها كار نكردند و بال راست - محل اصابت موشك - آتش گرفت. باند فرود نزديك ترين پايگاه هوايي هم به دليل هجوم اوليه ارتش عراق براي فرود مناسب نبود و به همين خاطر مجبور به فرود در يك باند ناآماده با سرعت بالا شد. چرخ ها تركيدند و هواپيما در حالي كه سرنشينان آن اجكت كرده بودند از انتهاي باند خارج شد. بعدها اين هواپيما با تعويض بال و ديگر تعميرات دوباره به جنگنده هاي مورد استفاده در جنگ پيوست. اين تعويض بال كه اولين بار در ايران انجام مي شد را مي توان نقطه آغاز انجام كارهاي غيرممكن در نيروي هوايي دانست. در اولين ماههاي جنگ «نهاجا» تلاش هاي خود را به جلوگيري پيشرفت نيروي زميني ارتش عراق معطوف كرده بود. جنگنده هاي ايراني براي اين كار با استفاده از راكت هاي ضد زره دانه به دانه تانك ها و زره پوش هاي عراق را شكار مي كردند و حتي گاهي اوقات تا ارتفاع سه تا چهار متر زمين هم پايين مي آمدند. در مقابل عراق هم از هواپيماهاي ميگ-۲۱ و ميگ-۲۳ براي پوشش نيروي زميني خود استفاده مي كرد كه اين پوشش به ناچار منجر به درگيري هوايي بين ايران و عراق مي شد كه مي توان پيروزي هاي ايران در اين زمينه را بيشتر از عراق دانست. مخصوصاً در اوايل جنگ كه آنها در مقابل هواپيماهاي اف-۱۴ ايران توانايي انجام هيچ عملي را نداشتند كه در اواخر جنگ با خريد ميراژ اف-۱ از فرانسه توانستند كمي جنگ هاي هوايي را متعادل كنند. جنگ تحميلي عليه ايران علاوه بر خسارات و تلفات جانبي بسيار، دستاوردهاي ارزنده اي براي نيروي هوايي ايران داشت. نيروي هوايي در اين هشت سال توانست به تكنولوژي ساخت بسياري از قطعات مورد نياز خود دست يابد و در برخي موارد به خودكفايي برسد.
    • توسط onin
      http://www.pinetreeline.org/planes/B-52-10.jpg هواپیمای بمب افکن B-52، بمب افکنی دور برد و در کلاس سنگین وزن است که می تواند گونه های مختلفی از ماموریت ها را به انجام برساند. این هواپیما قادر به پرواز در سرعت های بسیار بالا، البته زیر سرعت صوت و در ارتفاع بالغ بر 50,000 پا پرواز بوده و توانایی حمل بمب های هسته ای یا اتمی و همچنین بمب های معمولی را نیز دارد. http://www.saceliteguard.com/images/B-52 H dropping M-117 750 pound bombs.jpg هواپیمای بی 52 برای مدت بیش از 35 سال تنها بمب افکن دارای سرنشین سنگین وزن ایالات متحده بوده است. این بمب افکن، قادر به پرتاب و شلیک بیشتر سلاح های موجود است و حتی بدین صورت، بیم آن می رود که پس از به روز ساختن سیستم های اویانیکی و پیشرانه ها و دیگر قمست های آن، این هواپیما تا سال 2045 نیز در خدمت باشد. البته این بمب افکن آمریکایی را BUFF که مخفف عبارت Big Ugly Fat Fellow و به معنای مرد چاق گنده زشت است، نیز می نامند. اولین مدل هواپیمای بی 52 در سال 1954، اولین پرواز خود را انجام داده و مدل B آن نیز در سال 1955 وارد خدمت گشت. به طور کلی 744 بمب افکن بی 52 ساخته شده و آخرین گونه آن نیز که مدل H نامیده می شود، در سال 1962 تحویل شد. این بمب افکن استراتژیکی، دارای بردی برابر با 14,162 کیلومتر است که از این رو، هواپیمایی میان قاره ای یا کانتیننتال گفته می شود. البته این برد، در حالت بدون سوخت گیری هوا به هوا اندازه گیری شده است، و در غیر این صورت، برد این هواپیما، با سوخت گیری هوا به هوا می تواند نا محدود باشد. در این هواپیما، از مدل جی به بعد تغییراتی در شکل بدنه مانند کوتاه تر شدن سکان عمودی یا همان پایدار کننده عمودی آن داده شد. http://www.militarypictures.info/d/294-3/B-52.jpg این بمب افکن سنگین ساخت شرکت بوئینگ بوده و از هشت موتور توربوفن پرات اند ویتنی TF-33 هر یک با قدرت کشش بیش از 7000 کیلوگرم بهره می برد. بالاترین سرعتی که این هواپیما قادر به دستیابی به آن است، حدود 0/8 ماخ بوده که معادل 650 مایل بر ساعت نیز می باشد. هدایت این هواپیمای بمب افکن بر عهده 5 خدمه بوده که سیستم صندلی خدمه ها، از توانایی اجکت یا پرتاب کردن در مواقع خطر نیز برخودار است. لازم به ذکر است که قیمت تمام شده این هواپیمای غول پیکر، حدود هفتاد و چهار میلیون دلار می باشد.
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.