Recommended Posts

17 minutes قبل , javadjab گفت:

چند روز پیش هم در هسا بخش سالن مونتاژ پهپادها انفجار بزرگی رخ داد این جواب اون پهپادی بود که نتانیاهو گفت در مرز خودشون با اردن زدنش 

واقعا جنگ بین ما و اسرائیل بشه نیازی به حمله نظامی ندارن با موساد پدرمون رو در میارن

البته این حرف که ما درقلب ایران نفوذکردیم این اوضاع وحملات رو توجیه میکنه 

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
3 hours قبل , MR9 گفت:

 

در واقع ، نشر این نوع خبرها ( بدون اینکه قصد رد احتمال خرابکاری را داشته باشیم )  از سمت ما ، بیشتر ضرر هست و نشردهنده های این نوع تحلیل ها  گرچه نیت آنها ، منحرف کردن مخاطب از علت اصلی این نوع حوادث هست ، ولی عمدتاً اطلاع ندارند که بصورت غیر عمد ، دارند برتری اطلاعاتی حریف را تبلیغ می کنند .  

مسئله نفوذ و برتری اطلاعاتی دشمن و توانایی انجام عملیات در هر جای ممکن برای مردم عادی هم روشن هست کتمان مسئله چیزی رو حل نمی کنه.در تمام رسانه های کشور صحبت از اقتدار نظامی و اشراف اطلاعاتی و توانایی عملیاتی برتری تجهیزات داخلی و غیره هست و انهایی که با شنیدن این اخبار اون رو باور می کنند  تمام مشکلات و معضلات کشور رو تحمل میکنند  به ناگاه با دیدن این مسائل احساس میکنند که اغفال شدند دچار تضاد و نا امیدی میشن مردم اینقدر درک و قدرت تحلیل دارند که این سلسله مسائل رو در قالب خرابکاری از پیش طراحی شده ببینند وظیفه رسانه هست حساسیت موضوع رو نشون بده که با ماستمالی سر و تهش هم نیاد اصطلاحا کارد دیگه به استخون رسیده

ویرایش شده در توسط arjemandi
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 ساعت پیش, javadjab گفت:

چند روز پیش هم در هسا بخش سالن مونتاژ پهپادها انفجار بزرگی رخ داد این جواب اون پهپادی بود که نتانیاهو گفت در مرز خودشون با اردن زدنش 

واقعا جنگ بین ما و اسرائیل بشه نیازی به حمله نظامی ندارن با موساد پدرمون رو در میارن

سلام اون خبر از اساس دروغ رسانه ای بود. 

در واقع کارخانه ی ترقه سازی شاهین شهر منفجر شده بود که رسانه های خارجی ربط به هسا دادند این انفجار را بعدش تازه گفتند خط پهپاد سازی بوده!!!! و تازه به طور غیر مستقیم هم گفتند کار اسرائیل بوده!!! 

این یک دلیل واضح از دروغگویی و بزرگنمایی این یهودی هاست در حالی که در واقع اوضاعشان خراب هست و ضعیف ترین دشمنشان یعنی غزه هم داره حسابشان را میرسه 

برای اینکه روحیه ی خودشان را قوی بکنند این اخبار را توسط مزدوران جهانیشون منتشر میکنند. 

 

ویرایش شده در توسط mehdipersian
  • Upvote 2
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
5 hours قبل , ldmdff گفت:

فرمایشات شما درست ولی همه که صبر استراتژیک پیشه نمیکنن میگن بزنن نزنیم میگن نمیتونه بزنه دفعه بعدی رو محکمتر میزنه . بلایی که سر ما اومد هی صبر هی صبر ولی هر ضربه ای که زدن از دفعه قبلی محکم تر بود ما هم هی صبر هی صبر . اونا قاطع منظورشونو میرسونن عکس ما 

مشکل همین جاست ..صبر استراتژیکی وجود نداره!! این فقط یک پوشش بر روی واقعیته واقعیت این هست که ما هر کاری میکنیم که وارد جنگ مستقیم با امریکا و اسراییل نشیم چون اگر بشیم شکست میخوریم درسته که ما قدرت موشکی قوی داریم اما عیب اینجاست که غیر موشکی چیز دیگه ای نداریم و نمیتونیم برای هر پاسخی ازش استفاده کنیم چون استفاده از موشک یعنی جنگ مستقیم 

  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
11 minutes قبل , arjemandi گفت:

مسئله نفوذ و برتری اطلاعاتی دشمن و توانایی انجام عملیات در هر جای ممکن برای مردم عادی هم روشن هست 

 

بسم ا... 

 

دقت بفرمایید ، ماهیت عملیات اطلاعاتی ، به شکلی هست که نه تنها مردم عادی ، بلکه حتی خود پرسنل سازمان های مرتبط هم با در نظر گرفتن عامل "حیطه بندی اطلاعات "  هم توانایی دسترسی به همه قطعات پازل یک عملیات  را ندارند . پس اگر قرار هست در این زمینه اظهار نظر کنیم ، یک مقداری تخصصی در حد امکان مساله مورد واکاوی قرار بگیرد  . ضمن اینکه در پست قبلی عرض شد که بحث نفوذ ، انکار نشده ...

 

15 minutes قبل , arjemandi گفت:

در تمام رسانه های کشور صحبت از اقتدار نظامی و اشراف اطلاعاتی و توانایی عملیاتی برتری تجهیزات داخلی و غیره هست و انهایی که با شنیدن این اخبار اون رو باور می کنند  تمام مشکلات و معضلات کشور رو تحمل میکنند 

 

در تحلیل این مساله ، دو مورد باید مبناء قرار بگیرد ، اول گستره مخاطب و دوم سطح دسترسی و تحلیل آنها ... بطور قطع برای مخاطب عام ، که سرگرم امور روزانه هست ، باید یک نوع خبر و تحلیل قرار داد و برای مخاطب خاص که از پیش مطالعه دارد یا تخصص شغلی  ، ( با دسترسی های مختلف ) این روند شکل دیگری بخودش می گیرد .. در اینجا و سایر رسانه ، قطعا نوع اول مبناء هست ، چون بنده و شما نه دسترسی اطلاعاتی لازم را داریم و نه تخصص لازم را .. پس احتیاط در تحلیل ( بلحاظ در نظر گرفتن جمیع احتمالات ) ضروری هست .. ضمن اینکه رسانه های خودی همیشه سعی دارند تا روحیه مردم را در سطح قابل قبولی نگه دارند ( نقد مستمر ما در میلیتاری، به نحوه اجرای این مساله و کیفیت آن بیشتر ارتباط پیدا می کند ) 

 

20 minutes قبل , arjemandi گفت:

  به ناگاه با دیدن این مسائل احساس میکنند که اغفال شدند دچار تضاد و نا امیدی میشن مردم اینقدر درک و قدرت تحلیل دارند که این سلسله مسائل رو در قالب خرابکاری از پیش طراحی شده ببینند وظیفه رسانه هست حساسیت موضوع رو نشون بده که با ماستمالی سر و تهش هم نیاد اصطلاحا کارد دیگه به استخون رسیده

 

مسیر بین مخاطب عادی و مخاطبی که مستمر این مسائل را دنبال می کند و سعی دارد یک تحلیل منطقی را داشته باشد درست در همین جا از هم جدا میشود 

برای دسته اول که قطعا این شکل خبرها چندان اهمیتی ندارد و تفاوتی نمی کند ، این دسته عیناً همون اطلاعاتی پراکنده ای را برایش تدوین کردند ، جذب  و تکرار می کند ولی دسته دوم ، بطور قطع سعی دارد که در عین جذب و بررسی این اطلاعات ، مسیر های دیگری را برای سنجش صحت آن تا حد امکان پیدا کند  . 

 

کل بحث این هست ، برای ایجاد یک افق دید تا حد امکان نزدیک به واقعیت امر ، باید همه احتمالات را در نظر گرفت .. به نظرم ، وارد کردن عامل خرابکاری ( تا اینجا و براساس چیزی که اطلاع داریم و نه ان چیزی که حدس زده میشود ) بیشتر دادن آدرس اشتباه هست و پوشاندن ضعف مدیریت در نیروهای مسلح . 

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

اینکه من و دوستان میگم نفوذ اطلاعاتی دشمن در کشور زیاده بر اساس حدس و گمان نیست گفته خود مسولین کشور مون و رسانه ای اسراییلیست (غیر مستقیم از طرف دولتشون) حالا در مورد ناو خارک و انفجار خط تولید پهباد حرفی ندارم اما این همه ترور و بمب گذاری که مسولان تاییدش کردن بنظرم همین ها کافیه که نفوذ رو ثابت کنه اونم در حد بالا ..و از اونجا که این نفوذ ثابت شدست پس میشه به مواردی چون خبر انفجار خط تولید پهباد و اتش گرفتن خارک و پالایشگاه تهرانم مشکوک بود چون طی مدت زمانی کوتاه و پشت سر هم اتفاق افتادن که یکم تصادفی بودن موضوع رو غیر ممکن جلوه میده ضمن اینکه مقامات موساد یکی دو روز قبلش تهدیدات و شاخ و شانه کشیدنی علیه ما داشتن 

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

مشکلات نیروهای مسلح کشور به طور اخص (و به صورت عام کل حاکمیت،)قطعا مجموعه ایی از عواملی که شما فرمودید هست از ضعف مفرط مدیریتی تا بی توجهی نهادهای تصمیم گیر به نیروهای مسلح تا نفوذ و خرابکاری و...ولی مجموعه اتفاقات اخیری که  برای کشور و الخصوص نیروهای مسلح بوجود امده و هیچ بهبودی هم در اون دیده نمیشه القا کننده حس ناتوانی مملکت در مقابل تهدیدات خارجی هست که باعث ایجاد اضطراب در سطح جامعه(که خودش هزار جور گرفتاری داره)و طمع برای دشمنان میشه

ویرایش شده در توسط arjemandi
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

شمال مناطق اشغالی در دست اسرائیل طعمه آتش شد

 

رسانه‌های اسرائیلی بعدازظهر پنج‌شنبه گزارش دادند که آتش سوزی مهیبی منطقه «کریات بیالیک» در شمال فلسطین اشغالی را در خود فرو برده است.

پایگاه اطلاع رسانی یانت وابسته به روزنامه یدیعوت احارانوت دقایقی پیش خبرداد، آتش سوزی بزرگی در این منطقه واقع در نزدیکی حیفا رخ داده است و تا کنون هشت ایستگاه آتش نشانی برای اطفای حریق به این منطقه اعزام شده‌اند.

گستردگی آتش سوزی به حدی است که نیروهای امدادی مجبور شدند تمامی راه‌های منتهی به این منطقه را بسته و از ایستگاه‌های آتش نشانی در حیفا و الخضیره هم درخواست کمک کنند.

مسئولین آتش نشانی در گزار ش‌های اولیه خود اعلام کردند برای جلوگیری از سرایت آتش به مناطق مسکونی  اطراف محل آتش سوزی از طریق هوا در حال پاشیدن فوم بر روی منازل نزدیک هستند.

رسانه‌های عبری زبان به علت وقوع این حادثه اشاره‌ای نکردند.

چند ساعت قبل از آن هم آتش سوزی در منطقه گانوت باعث از بین رفتن کابل‌های انتقال نیرو و توقف قطارها شد.

به نوشته یدیعوت احارانوت ایستگاه‌های ریشون لیستیون ، ریشونیم ، اللد ، جانی اویو ، کفر حباد ، مودعین ، مرکاز و حومه مودیعین تعطیل شده است و حرکت قطار بین اللد و فرودگاه بن گورین (به طرف جنوب) و تل‌آویو به هاگانا (به طرف شمال) تا اطلاع ثانوی متوقف است.

 

پ. ن: تیتر را یک رسانه می تواند تغییر بدهد به:

((آتش سوزی مهیب مشکوک در اسرائیل بعد از تهدید فرمانده ی سپاه ایران)) 

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
6 hours قبل , mehran55 گفت:

بحث من بیشتر حول محور نبرد رسانه ای هست که در این چند سال با بکارگیری تیم های غیر حرفه ای ، بی سواد و نا وارد ، بیش از آنکه از حریف گل بخوریم ، شاهد به ثمر نشستن گل به خودی های متعددی از طرف خودی ها بوده ایم.

گل به خودی هائی که بیش از هر چیز اعتماد عمومی شهروندان خودمان را هدف قرار داده و باعث شده که در مواجه با اخباری مشابه ، شهروندان اصل را بر صحت خبر با منبع خارجی بگذارند تا صحت خبر با منبع داخلی.

به اصطلاح رایج خودمان به پای خود شلیک کرده ایم !

جالب هست که رسانه های دروغگوی خارجی را به طور ناخودآگاه یک منبع معتبر در ذهنتان قرار دادید. 

تا الان آنقدر خبر دروغ علیه ایران منتشر کردند که حسابش از دست در رفته

 

درباره خبر پهپاد سازی شاهین شهر این خبر آنقدر دروغ واضحی هست که تکذیبیه اون هم از طرف چند رسانه ی دیگر غربی اومده تصاویر ماهواره ای هم مشخص هست که دروغگو چه کسی هست. 

 

نکته ی مهم این هست چرا چرت و پرت هایی که از این رسانه ها خارج میشه را  مورد تحلیل  قرار نمیدهیم و دروغ های بی شمار اونها را فاش نمیکنیم تا مردم و "عامه" متوجه دروغگو بودن آنها بشوند تا دیگه با یک چرت نوشته در این رسانه ها  تحت تاثیر قرار نگیریم. 

 

خبر پیدا شدن مواد اتمی در تورقوز آباد هم خیلی مشکوک هست و احتمال اینکه این بازرس های گرامی خودشان این مواد را در توقوزآباد گذاشته باشند و بعد کشفش کنند خیلی بیشتر از چرندیات نتانیاهو هست. 

  • Like 1
  • Upvote 1
  • Downvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

چندتا اینفوگراف درباره ی اسرائیل

 

Chart1-Among-the-highest-military-spenders_2x-100~0.jpg INTERACTIVE_Israel_Military_Chart2-Top-weapons-suppliers.jpg

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

INTERACTIVE_Israel_Military_Chart3-US-aid-to-Israel-and-Palestine-in-2020~0.jpg

INTERACTIVE_Israel_Military_Chart4-Military-aid-to-Israel-over-the-past-20-years~0.jpg

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

INTERACTIVE_Israel_Military_Chart5-US-military-financing~0.jpg

INTERACTIVE_Israel_Military_Chart6-Israel-exporting-on-the-rise~0.jpg

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

INTERACTIVE_Israel_Military_Chart7-Israels-military-importers-and-exporters~0.jpg INTERACTIVE_Israel_Military_Chart8-Countries-with-military-ties-to-Israel~0.jpg

 

 

  • Like 2
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

در مورد جنجال صهیونیستها در مورد قدرت پهپادی ایران (در هماهنگی با برخی فرماندهان ارتش آمریکا) چند هدف دنبال میشه:

 

1.یک باجگیری مجدد در آستانه مذاکرات وین

2.دریافت یک بودجه کلان دیگه مشابه بودجه مربوط به سامانه گنبد آهنین اینبار به بهانه کمک به دفاع اسراییل در برابر پهپادها

3.دریافت کمکهای فنی و همکاری ها با شرکت های نظامی آمریکایی به شکل نامحدود و رایگان

4.دخیل کردن کشورهای عربی برای احتمالا استقرار یک شبکه یکپارچه به منظور هشدار زودهنگام برای دفاع از تل آویو و سرزمین های اشغالی (اعراب با فشار آمریکا چاره ای نخواهند داشت که به سکوی دفاعی این رژیم مبدل بشند)

 

به هر حال این مسیر قطعی است و این رژیم هم بودجه های خودش ار دریافت میکنه و ایران از همین حالا باید به فکر یک سلاح پیش روتر باشه. فعلا کار روی سلاح های مافوق صوت شاید از دسترس ترین گزینه هایی باشه که در جهان عملی است و امکان رسیدن بهش شاید وجود داشته باشه.

 

نقل قول

به نقل از اکسیوس، آمریکا و سرائیل اخیرا درباره «مقابله با تهدیدات موشکی و پهپادی ایران» به توافق رسیده‌اند.

در ادامه گزارش این پایگاه خبری آمریکایی آمده است که اسرائیل در این توافق به آمریکا پیشنهاد داده که یک چارچوب همکاری منطقه‌ای شامل کشورهای عربی برای مقابله با این تهدیدات وضع شود.

بنا به این گزارش، تل آویو همچنین به واشنگتن پیشنهاد داده که منطقه پرواز ممنوع در منطقه هواپیماهای بدون سرنشین ساخت ایران ایجاد شود.

اکسیوس این خبر را در حالی منتشر می‌کند که «آویو کوخاوی» رئیس ستاد مشترک ارتش رژیم صهیونیستی روز چهارشنبه در اولین سفر خود به آمریکا با «مارک میلی» رئیس ستاد مشترک ارتش ایالات متحده و پس از آن با «لوید آستین» وزیر دفاع آمریکا در پنتاگون دیدار و گفت‌وگو کرد.

چندی پیش نیز فرمانده ستاد مرکزی تروریست‌های آمریکایی در غرب آسیا (سنتکام) به از دست رفتن برتری هوایی ارتش آمریکا در برابر ایران، و دقت موشک‌های ایرانی در هدفگیری اعتراف کرده بود.

 

  • Like 1
  • Upvote 9

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
نقل قول

«آوی کوخاوی»، رئیس ستاد مشترک ارتش رژیم صهیونیستی گفته هدف این رژیم به حداقل رساندن حضور ایران در منطقه خاورمیانه (غرب آسیا) است.

کوخاوی در گفت‌وگو با سایت صهیونیستی «والا» مدعی شد که رژیم صهیونیستی طی یک سال گذشته بودجه‌اش را برای انجام عملیات‌های اطلاعاتی در ایران افزایش داده است.

وی مدعی شد این اقدامات به دکترین «جنگ بین جنگ‌ها» مربوط می‌شوند که یکی از مولفه‌های آن مقابله با فعالیت‌های ایران در سوریه است.

او گفت این فعالیت‌ها «چندین هدف دارند و تنها ضد ایران نیستند. هدف محوری ما به حداقل رساندن حضور ایران در خاورمیانه و به ویژه سوریه است.»

کوخاوی مدعی شد که این عملیات‌ها نتایج نسبتاً خوبی داشته‌اند اگرچه بی‌نقص هم نبوده‌اند.

 

مشخصا بودجه و امکانات و حتی همکاری ها افزایش پیدا کرده (رژیم های عربی و آمریکا و حتی برخی کشورهای همسایه شاید با گروه های خاص)

  • Like 1
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ناوگان پنجم ایالات متحده اعلام کرده برای مقابله با ایران قرار هست یگان های ویژه پهپادی، سطحی و زیرسطحی بدون سرنشین را در خلیج فارس (بحرین) مستقر کنه.

 

افرادی که رادارهای عمومی را رصد میکنند میدونند در این اواخر و خصوصا پس از هر حمله ای در خلیج فارس و دریای عمان به گشتی های معمول و روتین آمریکا به شدت افزوده میشه ( قابل رصدها و هوایی ها و معمولا غیر پهپادها و فقط پرنده های باسرنشین قابل رصد) روزانه حتی همزمان چندین فروند اوریون و اواکس و الینت و پی-ایت و سوخت رسان و ترکیبی و خلاصه هر چی که فکرش را بکنید خصوصا چسبیده به مرزهای دریایی ایران و در امتداد اونها وظیفه گشت زنی مستمر را دارند.

حالا به نظر میرسه قرار هست به شیوه های کم ریسک تر، کم هزینه تر، موثرتر روی بیارند و حتی اشاره کردند که در صورت موفقیت آمیز بودن در این منطقه در سایر مناطق تحت حمایت نیروی دریایی امریکا هم مورد استفاده قرار خواهند گرفت.

 

این کار را برای عملیات های ما سخت میکنه چون ترکیبی از بی سرنشین های زیرسطحی و سطحی و هوایی که به شکل انبوه و با جسارت بیشتر (ریسک پایین) مستمر این منطقه کوچیک را پایش می کنند میتونه علاوه بر مخاطرات ضد سازه های دریایی ایران و بنادر و جزایر، در بعد هجومی در بعد دفاعی هم ما را با چالش هایی مواجه کنه.

 

ما نیاز داریم در مقابله با این شیوه به همین شکل بدون سرنشین ها را توسعه بدیم (سطحی، زیرسطحی، هوایی) و از طرفی در بحث های جنگ الکترونیک و رادار و سونار و سیگنال هم به شدت جزایر و سواحل را تقویت کنیم. اگر بتونیم شیوه های پسیوی را هم توسعه بدیم برای بالا بردن هزینه و از دسترس خارج کردن این ابزارها (تله های سطحی و زیرسطحی غیرجنگی)  میتونه در ادامه عملیات یا تقویتش توسط دشمن تردید ایجاد کنه.

 

  • Like 1
  • Upvote 10

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
نقل قول

وزیر خارجه رژیم جنایتکار صهیونیست که چندین بار اقدامات خرابکارانه علیه برنامه هسته‌ای ایران انجام داده، ادعا کرد: «ایران در آستانه دستیابی به سلاح اتمی است و باید بداند که این امر [از سوی اسرائیل] بی‌پاسخ نخواهد ماند».

 

 

عزیزان مقامات امنیتی و نظامی حواستون باشه که این تهدیدها بیش از اینکه بوی حمله نظامی بده بوی یک اقدام خرابکارانه دیگه میده شاید این بار در شکلی وسیعتر حتی با تلفات انسانی. (هرچند حمله نظامی هم حتما باید امکان وقوعش محتمل باشه و براش آماده بود)

بنابراین مقامات نظامی باید در تدارک یک اقدام بازدارنده باشند (طراحی و آشکار کردنش که در مقابله با این شیوه رژیم صهیونیستی که گمان میکنه براش بی ضرر و موثر هست (استراتژی هزاران زخم کوچک) روشی در کار خواهد بود که این اقدامات این رژیم براش بی هزینه نباشه) و مقامات امنیتی هم باید ببینند درو هله اول میتونند یک طراحی امنیتی مقابله ای داشته باشند برای اقدامات امنیتی این رژیم یا اگر ندارند سعیشون را کنند در یک جبهه دیگه پاسخ بدند و از طرفی هم حواسشون باشه به اقدامات خرابکارانه و گروه های مزدور و نفوذی این رژیم.

 

پ ن: حتما که کار بسیار سخت هست برای ایران. نه یک جهان و کل سیستم اطلاعاتیش با ایران همکاری میکنه (بر خلاف رژیم صهیونیستی)، نه به منابع مالی بی پایان دسترسی داره (تازه تحریم هم هست)، نه به تکنولوژی های روز دسترسی داره و از همه بالاتر نه به این همه مزدور بی جیره و مواجب مفت چه در سطح های عمیق و چه روانی/رسانه ای/امنیتی/اطلاعاتی/سیاسی دسترسی داره که مثل آب خوردن فقط اراده کنه تا براش هر کاری بکنند چه به بهای تطمیع (ویزا، پول، اقامت و ...) چه به بهای تهدید (دسترسی به اطلاعات خصوصی و شبکه های اجتماعیشون و یا تهدیددات جانی توسط سایر مزدورانش در ایران و ...) و چه به هیچ بهایی و مفت (گروهک های تجزیه طلب و مزدور سایر کشورها و برانداز و ...)

 

پ ن2: البته دیگه نسبت به وقاحت دشمنان سِر شدیم. تنها دارنده کلاهک اتمی و بیشترین تجاوزات در منطقه و ادعا میکنه پیشرفت هسته ای ایران (تحت شدیدترین محدودیت ها و نظارت های بین المللی) بی پاسخ نخواهد موند!

ویرایش شده در توسط alala
  • Like 2
  • Upvote 10

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط Phantom3
      موشکDelilah یک موشک الکترو اپتیکال می باشد که در اسرائیل و توسط صنایع نظامی این رژیم (IMI) به منظور هدف قرار دادن اهداف متحرک و غیر متحرک ساخته شده است.موشک Delilah نام سری موشک های گوناگون اسرائیل می باشد که توسط IMI ساخته شده اند.این موشک در اصل به عنوان یک تله هوایی ساخته شده بود، اما در دهه 1990 نوع تهاجمی و ضربتی از این موشک عرضه شد که توسط F-16 ها و F-4E های آپگرید شده ، که نقش جنگنده های هجومی را ایفا می کردند ، استفاده می شد.نوع ضد رادار این موشک از نوع هواپرتاب می باشد. این گونه از نیمه دهه 60 میلادی وارد خدمت شد. وظیفه این نمونه یافتن سایت های راداری در هنگامی بود که این رادار ها در حال کار بودند و با این کار آنها را یافته و نابود می کرد.

      Delilah-1
      این گونه از نوع هواپرتاب می باشد و در رده موشک های کروز قرار می گیرد . این موشک دارای یک موتور توربو جت بود و این موتور توربوجت به آن این امکان را می داد تا با درنگ کردن درست به خوبی هدف قرار دادن اهداف متحرک ، اهداف با استتار بسیار خوب را نیز مورد هدف قرار دهد.که این ویژگی این موشک را به یک موشک ایده آل برای نابودی سایت های سام تبدیل کرده است.این موشک دارای بردی برابر 150 کیلومتر است و توانایی نابود اهداف ، چه دریایی و چه زمینی را دارد.هدایت خودکار به کار رفته درآن به خوبی سیستم های هدایتی INS/GPS می باشد که به موشک امکان انجام ماموریت های خود اتکا را می دهد.این موشک توانایی تطبیق با سرهای جنگی گوناگون را دارد و نیز می تواند توسط بسیاری از هواگرد ها حمل شود.این موشک توانایی شلیک از هواگردها ، بالگردها یا لانچر های زمینی را دارد. اندازه جمع و جور این موشک به آن این امکان را می دهد که توسط بالگردهای سیکورسکی UH-60A و SH-60B حمل شود.این موشک سر جنگی کوچک ولی موثر حمل می کند که به آن امکان هدف قرار دادن و نابودی اهداف با کمترین خطر را می دهد.این موشک نخستین بار توسط اسرائیل در جولای و آگوست 2006 ، یعنی درجنگ با لبنان، استفاده شد.این موشک در این جنگ توسط F-16D پرتاب می شد.



       
       
       
      Delilah-2
      این موشک با سرمایه گزاری چین درحال توسعه و ساخت توسط اسرائیل می باشد .این موشک از موتور Bet Shemesh Sorek 4 استفاده می کند که تراستی معادل 800 پوند ایجاد می کند. این ویژگی به موشک این امکان را می دهد که برد بیشتر و سر جنگی بزرگتری داشته باشد.




      Delilah-GL
      این موشک یک موشک زمین پرتاب می باشد که در اصل نوع تغییر یافته موشک کروز Delilah است و بردی معادل 250 کیلومتر دارد که ممکن است برد واقعی آن نباشد ، یعنی امکان دارد این موشک بردی بیش از 300 کیلومتر داشته باشد .
      این موشک با سر انفجاری متعارف 30 کیلوگرمی مسلح می شود اما توانایی حمل انواع دیگری را نیز دارد. این موشک توسط GPS هدایت می شود و توانایی گشت در منطقه جنگی را قبل از تایید هدف دارد.

      مترجم :Phantom3
      استفاده از این مطلب تنها با ذکر نام مترجم و لینک به سایت Military.ir مجاز می باشد.
    • توسط farmandekoll
      F-117 نایت هاوک (شاهین تاریکی) نخستین هواپیمای عملیاتی است که به منظور استفاده از فناوری پنهانکاری طراحی شد. طراحی منحصر بفرد این هواپیمای تک سرنشینه تواناییهای استثنایی را به این هواپیمای تهاجمی می افزاید. اندازه این هواپیما در حدود F-15 ایگل می باشد که دو موتور توربو فن F404 که هرکدام نیرویی معادل 48 کیلو نیوتون (10800 پوند) ایجاد می کنند دارد. هم چنین دارای کنترل با سیم می باشد. قابلیت سوختگیری هوایی برد نایت هاوک را افزوده و آن را به یک سلاح بازدارنده و ترساننده ی ایالات متحده تبدیل کرده است. توانایی حمل انواع سلاح ها با سیستمهای ناوبری و حمله یکپارچه و سیستمهای الکترونیک پروازی ( اویونیک) موثر بودن این هواپیما را در عملیات مختلف اثبات می کند و بار کاری خلبان را کم می کند. کشیدن نقشه های با جزییات ریز برای عملیات روی نقاط با پدافند سنگین و قوی با استفاده از سیستم طراحی نقشه خودکار به ارزشهای این هواپیمای منحصر بفرد می افزاید.اولین F-117 در سال 1982 تحویل داده شد و آخرین تحویل در سال 1990 بود. تصمیم تولید F-117 در سال 1978 گرفته شد. اولین پرواز آن در سال 1981 انجام شد.

      جزییات :


      وظیفه : هواپیمای تهاجمی پنهانکار

      سازنده : لاکهید

      استفاده کننده : نیروی هوایی ایالات متحده

      موتور : دو موتور توربو فن بدون پس سوز F404-GE-F1D2 با قدرت 48 کیلو نیوتن (10800پوند)

      ابعاد : طول 10.08 متر، ارتفاع 3.78 متر، دهنه بال 13.20 متر

      اوزان: وزن خالی آن 13.381 کیلوگرم برآورد شده است، حداکثر وزن برخاست 13.814 کیلوگرم

      اجرا : حداکثر سرعت 0.98 ماخ یا 1040 کیلومتر بر ساعت(656 مایل بر ساعت)، سقف پرواز 15.240 متر برآورد شده است ( 50000 پا)

      سلاحها : تا 2268 کیلوگرم (5000 پوند) انواع بمب های هدایت شونده، موشکهای هوا به زمین، موشکهای زد رادار یا موشکهای هوا به هوای AIM-9 که در یک جایگاه درونی حمل می شوند.




    • توسط onin
      در ۲۵ فوريه ۵(۱۹۲۵ اسفند ۱۳۰۴) اولين خلبان ايراني كه كلنل احمدخان نخجوان نام داشت يك هواپيماي برژت -۱۹ را با پرچم و نشان ايران از فرانسه به پايگاه قلعه مرغي تهران پرواز داد. كلنل نخجوان در فرانسه دوره ديده بود و فقط ۲۰۰ ساعت پرواز داشت. بدين ترتيب در اين تاريخ اولين هواپيماي نيروي هوايي ايران با خلباني يك ايراني مرزهاي بين المللي را درنورديد و به فضاي پروازي ايران رسيد. در اين زمان ديگر خلبانان ايراني تحت نظارت يك استاد خلبان آلماني به نام «شفر» در ايران دوره مي ديدند. خريد هواپيما قسمت آسان كار بود. آموزش خلبانان براي پرواز كردن با آنها، نفرات پشتيباني زميني براي نگهداري و تعمير آنها و ساختن فرودگاه ها قسمت سخت كار بود كه زمان هم مي برد. در همين دوره زماني نيروي هوايي ايران از قالب يك اداره كوچك در ستاد فرماندهي ارتش خارج شده و به يك نيروي جداگانه تبديل شده بود كه «نيروي هوايي ارتش شاهنشاهي ايران» نام گرفته بود؛ اولين فرمانده نيروي هوايي ايران هم كسي نبود به جز كلنل احمدخان نخجوان. در سال ۱۹۲۴ (۱۳۰۳) اولين گروه از دانشجويان دوره خلباني و تكنسين پرواز به روسيه و فرانسه فرستاده شدند. بعدها در سال ۱۹۲۹ (۱۳۰۸) ايران ۱۵ خلبان داشت كه شش نفر از آنها در مدرسه پرواز ايستر فرانسه و ۹ نفر ديگر در مدرسه پرواز سباستوپول روسيه آموزش خلباني ديده بودند. در اين سال IIAF مخفف Imperial Iranian Air Force داراي ۳۳ فروند هواپيما از ۹ مدل مختلف بود. طي ۱۵ سال به يعني تا آغاز جنگ جهاني دوم بيش از ۳۰۰ هواپيما از ۱۸ مدل مختلف در اختيارنيروي هوايي ايران بود. در همان زمان هشت پايگاه هوايي كه مدارس آموزش خلباني و يك مركز آموزش تعميرات و نگهداري را شامل مي شدند ساخته شده بود. يك كارخانه مونتاژ هواپيما به نام «شهباز» هم ساخته شده بود كه قادر بود سه مدل مختلف هواپيما را مونتاژ كند. در سال ۱۹۴۱ (سوم شهريور ۱۳۲۰) بي طرفي ايران در جنگ جهاني دوم نقض شد و نيروهاي هوايي و دريايي انگليس و روسيه از شمال و جنوب به ايران حمله كردند. نيروي هوايي جوان ايران كه به تازگي به ساختن ساختارهاي اساسي خود مشغول شده بود، تحت هيچ شرايطي توانايي رويارويي با اين نيروي عظيم و توانمند را نداشت. با اين وجود تعدادي از پرسنل جوان اين نيرو تصميم به مقابله با بيگانه گرفتند و با كنترل پادگان قلعه مرغي دو هواپيما از اين پادگان به خلباني سروان وثيق و استوار شوشتري كه با شليك ضدهوايي مواجه شده و به ناچار آسمان تهران را ترك كردند. نيروهاي ائتلاف انگليس و روسيه كنترل دو پايگاه هوايي ايران را در دست گرفتند. آنها به ترتيب در مهرآباد و قلعه مرغي مستقر شدند. از نيروي هوايي جوان ايران تقريباً هيچ چيز باقي نماند. پس از پايان جنگ ارتش بريتانيا ايران را ترك گفت اما ارتش روسيه از ترك ايران سر باز مي زد و كنترل شمال ايران را در اختيار داشت. سه ماه پس از اين اتفاق نيروهاي سرخ روسيه ايران را ترك گفتند. پس از اين نيروي هوايي ايران هميشه به عنوان نيروي برتر در خاورميانه شناخته مي شود. موقعيت استراتژيك ايران توسط آمريكا ناديده گرفته نشد و آمريكا از اوايل دهه ۱۹۶۰ شروع به فروش تعداد زيادي از هواپيماهاي پيشرفته خود به ايران كرد. در سال ۱۹۶۵ ميلادي ايران اولين هواپيماجت خود با نام اف - ۸۴ جي جت ثاندر دريافت كرد. در سال ۱۹۶۵ هواپيماهاي اف-۵ فريدم توسط ايران خريداري شدند و به دنبال آن در سال ۱۹۶۸ اف-۴ فانتوم هم به ايران فروخته شد. در سال ۱۹۷۰ ايران داراي قوي ترين نيروي نظامي در منطقه بود. قبول فروش هواپيماهاي فوق پيشرفته اف-۱۴ اي تام كت به همراه موشك هاي پيشرفته اي آي ام - ۵۴ فينيكس از سوي آمريكا به ايران نشان دهنده روابط بسيار گرم بين ايران و آمريكا بود. در پي وقوع انقلاب اسلامي در سال ۱۹۷۹ دكترين و استراتژي نظامي ايران تغيير يافت و ايران ديگر به خريد تسليحات پيشرفته و گرانقيمت علاقه نشان نداد و همين باعث ايجاد نوعي تغيير قدرت در منطقه شد. ايران ديگر نه تنها دوست صميمي آمريكا نبود، كه به خاطر سياست هاي امپرياليستي و ضد انساني آمريكايي به دشمن اصلي آن تبديل شد. آمريكا و ديگر كشورهاي غربي تحريمي نظامي عليه ايران اتخاذ كردند. كمك هاي آمريكا قطع شده بود و نيروي هوايي ايران از فرار و بركناري افسران زمان شاه رنج مي برد كه همين امر به پايين آمدن سطح سرويس دهي در نيروي هوايي منجر شده بود. به دليل تحريم تسليحاتي ايران و نرسيدن قطعات مورد نياز، آمار عملياتي نيروي هوايي ايران سريعاً رو به كاهش بود. پس از انقلاب نيروي هوايي به «نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران» كه خود ارتشيان به آن «نهاجا» مي گويند تغيير نام داد. نام انگليسي آن هم Islamic Republic of Iran Air Force است كه به اختصار IRIAF خوانده مي شود. در همين اوضاع و احوال عراق با مناسب يافتن فرصت درصدد برآمد تا با حمله به ايران قسمت هاي وسيعي از خاك ايران را ضميمه قلمرو خود كند؛ به همين خاطر در ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ (۳۱ شهريور ۱۳۵۹) با يورشي عظيم به خاك ايران از طريق هوا، زمين و دريا جنگ تحميلي هشت ساله را عليه ايران آغاز كرد. جنگ با حمله هوايي نيروهاي عراقي به شش پايگاه نيروي هوايي ايران و چهار پادگان آغاز شد و همزمان چند لشكر و تيپ مستقل عراق در چهار محور از طول ۷۰۰ كيلومتر مرز مشترك با ايران به عمق خاك ايران يورش بردند. اولين حمله هوايي عراق چندان موفقيت آميز نبود. دلايل آن را مي توان به برنامه ريزي ناكافي و نادرست عمليات، نداشتن اطلاعات كافي از اهداف و استفاده نامناسب از بمب هاي جي پي(بمب هايي كه هدف خاصي ندارند و براي انهدام كلي به كار مي روند) برشمرد. در مهرآباد يك هواپيماي اف-۴ اي در هنگام جابه جايي براي در امان ماندن از حملات دشمن دچار سانحه شد و از همدان هم گزارش هايي در مورد خسارت يك فروند اف-۴ رسيد. اولين عمليات هوايي ايران در پاسخ اين حمله و بلافاصله پس از آن در خاك عراق موفقيت آميز بود. در اين عمليات چهار فروند هواپيماي اف-۴ به پايگاه دريايي الشعبيه در نزديكي بندر ام القصر حمله بردند. اين چهار فروند هواپيما كه ۴۵۰ كيلوگرم بمب بر سر اين پايگاه ريختند عمليات خود را از پايگاه بوشهر شروع كردند. در ميان اهداف چندباطري موشك ضد كشتي وجود داشت. اين عمليات تلافي جويانه نيروي هوايي ايران به قدري سريع بود كه خط پدافند عراق در طول مسير پرواز دچار غافلگيري شده بود. روز بعد در عملياتي غيرقابل باور ۱۴۰ فروند از جنگنده ها و جنگنده بمب افكن هاي ايران به ويژه اف-۴ و اف-۵هاي پايگاه هاي بوشهر، همدان و تبريز توانستند با نفوذ خود به خاك عراق تلفات سنگيني به پايگاه ها و تاسيسات نظامي عراق وارد كنند. در اولين روزهاي جنگ چندين حمله هوايي ديگر به تاسيسات نظامي عراق از قبيل ام القصر انجام شد. در يكي از اين حملات دو فروند اف-۴ كه هر كدام شش بمب جي پي ۳۴۰ كيلوگرمي حمل مي كردند به تاسيسات نظامي دريايي و كشتي هاي موشك انداز عراق حمله بردند. در حدود ۲۰ دقيقه بعد يك فروند هواپيماي آر اف-۴ اي عكس هاي شناسايي از منطقه گرفت كه نشان مي داد كشتي ها و تاسيسات بندري دچار صدمات و خسارات سنگيني شده اند. تاكتيك كلي در طول انجام چنين عمليات هايي رسيدن به هدف از راههاي مختلف، انجام يك پاپ -آپ بيش از رسيدن به هدف و شيرجه زدن روي هدف براي انهدام آن است. در هنگام بازگشت دو اف-۴ يكي از آنها توسط يك موشك سام مورد اصابت قرار گرفت كه باعث آسيب ديدن برخي از سيستم هاي آن شد اما همچنان مي توانست پرواز كند. اما آتش خاموش كن ها كار نكردند و بال راست - محل اصابت موشك - آتش گرفت. باند فرود نزديك ترين پايگاه هوايي هم به دليل هجوم اوليه ارتش عراق براي فرود مناسب نبود و به همين خاطر مجبور به فرود در يك باند ناآماده با سرعت بالا شد. چرخ ها تركيدند و هواپيما در حالي كه سرنشينان آن اجكت كرده بودند از انتهاي باند خارج شد. بعدها اين هواپيما با تعويض بال و ديگر تعميرات دوباره به جنگنده هاي مورد استفاده در جنگ پيوست. اين تعويض بال كه اولين بار در ايران انجام مي شد را مي توان نقطه آغاز انجام كارهاي غيرممكن در نيروي هوايي دانست. در اولين ماههاي جنگ «نهاجا» تلاش هاي خود را به جلوگيري پيشرفت نيروي زميني ارتش عراق معطوف كرده بود. جنگنده هاي ايراني براي اين كار با استفاده از راكت هاي ضد زره دانه به دانه تانك ها و زره پوش هاي عراق را شكار مي كردند و حتي گاهي اوقات تا ارتفاع سه تا چهار متر زمين هم پايين مي آمدند. در مقابل عراق هم از هواپيماهاي ميگ-۲۱ و ميگ-۲۳ براي پوشش نيروي زميني خود استفاده مي كرد كه اين پوشش به ناچار منجر به درگيري هوايي بين ايران و عراق مي شد كه مي توان پيروزي هاي ايران در اين زمينه را بيشتر از عراق دانست. مخصوصاً در اوايل جنگ كه آنها در مقابل هواپيماهاي اف-۱۴ ايران توانايي انجام هيچ عملي را نداشتند كه در اواخر جنگ با خريد ميراژ اف-۱ از فرانسه توانستند كمي جنگ هاي هوايي را متعادل كنند. جنگ تحميلي عليه ايران علاوه بر خسارات و تلفات جانبي بسيار، دستاوردهاي ارزنده اي براي نيروي هوايي ايران داشت. نيروي هوايي در اين هشت سال توانست به تكنولوژي ساخت بسياري از قطعات مورد نياز خود دست يابد و در برخي موارد به خودكفايي برسد.
    • توسط onin
      http://www.pinetreeline.org/planes/B-52-10.jpg هواپیمای بمب افکن B-52، بمب افکنی دور برد و در کلاس سنگین وزن است که می تواند گونه های مختلفی از ماموریت ها را به انجام برساند. این هواپیما قادر به پرواز در سرعت های بسیار بالا، البته زیر سرعت صوت و در ارتفاع بالغ بر 50,000 پا پرواز بوده و توانایی حمل بمب های هسته ای یا اتمی و همچنین بمب های معمولی را نیز دارد. http://www.saceliteguard.com/images/B-52 H dropping M-117 750 pound bombs.jpg هواپیمای بی 52 برای مدت بیش از 35 سال تنها بمب افکن دارای سرنشین سنگین وزن ایالات متحده بوده است. این بمب افکن، قادر به پرتاب و شلیک بیشتر سلاح های موجود است و حتی بدین صورت، بیم آن می رود که پس از به روز ساختن سیستم های اویانیکی و پیشرانه ها و دیگر قمست های آن، این هواپیما تا سال 2045 نیز در خدمت باشد. البته این بمب افکن آمریکایی را BUFF که مخفف عبارت Big Ugly Fat Fellow و به معنای مرد چاق گنده زشت است، نیز می نامند. اولین مدل هواپیمای بی 52 در سال 1954، اولین پرواز خود را انجام داده و مدل B آن نیز در سال 1955 وارد خدمت گشت. به طور کلی 744 بمب افکن بی 52 ساخته شده و آخرین گونه آن نیز که مدل H نامیده می شود، در سال 1962 تحویل شد. این بمب افکن استراتژیکی، دارای بردی برابر با 14,162 کیلومتر است که از این رو، هواپیمایی میان قاره ای یا کانتیننتال گفته می شود. البته این برد، در حالت بدون سوخت گیری هوا به هوا اندازه گیری شده است، و در غیر این صورت، برد این هواپیما، با سوخت گیری هوا به هوا می تواند نا محدود باشد. در این هواپیما، از مدل جی به بعد تغییراتی در شکل بدنه مانند کوتاه تر شدن سکان عمودی یا همان پایدار کننده عمودی آن داده شد. http://www.militarypictures.info/d/294-3/B-52.jpg این بمب افکن سنگین ساخت شرکت بوئینگ بوده و از هشت موتور توربوفن پرات اند ویتنی TF-33 هر یک با قدرت کشش بیش از 7000 کیلوگرم بهره می برد. بالاترین سرعتی که این هواپیما قادر به دستیابی به آن است، حدود 0/8 ماخ بوده که معادل 650 مایل بر ساعت نیز می باشد. هدایت این هواپیمای بمب افکن بر عهده 5 خدمه بوده که سیستم صندلی خدمه ها، از توانایی اجکت یا پرتاب کردن در مواقع خطر نیز برخودار است. لازم به ذکر است که قیمت تمام شده این هواپیمای غول پیکر، حدود هفتاد و چهار میلیون دلار می باشد.
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.