Recommended Posts

14 minutes قبل , 00amir گفت:

ماهم مثل شما ناراحتیم و غرورمون جریح دار شده اما این عدم پاسخ گویی ها حتما علتی داره من خیلی فکر کردم  بنظر من شاید مسولین به این نتیجه رسیدن که اسراییل با توجه به احوالات اقتصادی فعلی ایران به دنبال افزایش تنش و در نتیجه یک درگیری همه جانبه با حربالله ست چون میدون پاسخ ما از طریق این گروه داده میشه برای همین هم دندان به جگر میزارن و کاری نمیکنن وگرنه یک خرابکاری ساده نظیر بمب گذاری در جادها یا استفاده از پهباد های انتحاری علیه کاروان های نظامی نباید کاری غیر ممکن باشه

ایشون ناراحت نیست کلا علاقه به این داره که هر وقت چیزی علیه ایران باشه و یا مشکلی علیه ایران پیش بیاید میزان خوشحالی خودش را نشان بدهد. 

دلیلش هم مشخص هست در فضای مجازی امثال این ها زیاد هست

ویرایش شده در توسط mehdipersian
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
نقل قول

منابع رسمی عبری، شامگاه امروز (چهارشنبه)، از سفر «آویو کوخاوی» رئیس ستاد کل ارتش رژیم صهیونیستی به بحرین خبر دادند.

همزمان با اعلام ارتش رژیم صهیونیستی درباره ورود آویو کوخاوی به منامه، خبرگزاری رسمی بحرین (بنا) گزارش داد که «ذیاب بن صقر النعیمی» سپهبد ستاد از رئیس ستاد کل ارتش رژیم صهیونیستی در فرودگاه بین‌المللی بحرین و هیأت همراه او استقبال کرده است.

پایگاه خبری «عرب۴۸» نیز در این خصوص گزارش داد که این سفر به منظور برگزاری چند نشست با مقامات ارشد امنیتی بحرین صورت گرفته است. بنابر این گزارش، «طال کالمان» رئیس بخش ایران در ارتش رژیم صهیونیستی، آویو کوخاوی را در این سفر همراهی می‌کند.

 

قطعا بی ارتباط با جنایت اخیر نیست. حتما قطعه ای از پازل این رژیم در این بازی طراحی شده است. حتما بحرین اینطور وقتی ارتش صهیونیستها را وارد بحرین کرده گمان میکنه امنیتش را ارتقا بخشیده و تضمین کرده. خب پازل بازی بزرگتر میشه فقط.

 

پ ن: به نقل از خبرنگار صهیونیستی گویا بنی گانتر احتمالا در بحرین اشاره مستقیم به هدف قرار دادن دو افسر ایرانی (اسمش را جنایت، اقدام نظامی مستقیم یا ترور یا هر چیز دیگه ای بزاریم) کرده تلویحا و گفته همه کسانی که اقدامات تروریستی(!) علیه ما را تشدید میکنند و کشورهایی که از اونجا اقدام میکنند خودشون را در خطر قرار میدند!

 

هر چه قدر که نگاه میکنم نوع اقدام و بی مقدمه بودنش و حتی اظهارنظرهای بعدش شبیه یک اقدام هدفمند و برنامه ریزی شده میمونه گویا برای تحریک هر چه بیشتر طرف مقابل. طبیعتا اونقدر که ما از بایدی پاسخ میگیم اونها هم اطلاع دارند که شرایط برای پاسخ ندادن ایران سخت هست. و شاید حتی انتظارش را هم یشکند ولی مجموع این حوادث چند روز و حالا هم بعد از جنایت سه روز پیش سفر گانتز بیخ گوش ایران به بحرین و اظهارات تحریک آمیز و مستقیم و تهدیدآمیزش که متفاوت از مواضع گذشته است بعد از چنین عملیات هایی از بحرین اونهم همه و همه مشکوک هست مقداری.

 

نهایتا هدف این هست که ایران سعی کنه پاسخ را در جایی بده که هم هزینه هاش زیاد باشه، هم متناسب باشه و هم آینده پیش روی تشدید احتمالی اقدامات این رژیم را متوجه کل طرفها کنه و البته هم که با تحلیل صحیح سعی بشه در بازی احتمالی روسها و صهیونیستها حرکت نکنیم.

بحرین مدتهاست که گویا عنان از کف داده. خدا لعنت کنه البته باعث و بانی بخشش این جزیره ایرانی را ولی خب حساب های تصفیه نشده زیادن.

جالبه همزمان با اشغال جزیره یمنی و همچنین خبرهایی از رفت و امد و تاسیس پایگاه توسط صهیونیستها به درخواست امارات (لابد فکر میکنه امنیتش را تضمین میکنه چون کسی جرات نداره به صهیونیستها حمله کنه) و ادعای مشاور امارات مبنی بر اینکه خیلی از ساکنین جزیره هم علاقه دارند بشند هشتمین یا نهمین امارت امارات!! طرف اماراتی همراه مصر و عربستان و بحرین بیانیه دادند که حضور فرمانده سپاه در جزیره اشغالی(!) را محکوم میکنیم و تحریک امیزه!

 

 

ویرایش شده در توسط alala
  • Like 1
  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

انتشار گزارش توقیف محموله نفت ایران از سوی آسوشیتدپرس

 

 آسوشیتدپرس گزارشی منتشر کرده و در آن گفته است که محموله دو نفتکش که مظنون به انتقال نفت ایران بوده اند، چند ماه پیش از سوی آمریکا توقیف شده است.

 

 اگرچه این گزارش روز پنجشنبه منتشر شده، اما جزئیات توقیف این محموله‌ها یک ماه پیش در یک پرونده فدرال در آمریکا و پس از آن که دو نفت‌کش تحت مدیریت شرکت‌های یونانی به دستور نهادهای قضائی آمریکا بار خود به ارزش ۳۸ میلیون دلار را در باهاماس و هیوستون تخلیه کردند، ثبت شده بود.

 

 کشتی اول در ۳۱ اکتبر ۲۰۲۰ وارد پایانه جزیره خارک ایران برای بارگیری نفت شده بود و چهار روز بعد از آن، بخشی از نفت خود در دریا را به نفتکش دیگری به نام آرینا منتقل کرد.

 

 این دو نفتکش در نهایت نتوانستد برای نفت خود مشتری پیدا کنند و هر دو کشتی - آرینا و نوستوس - سپس سعی کردند نفت را در یک انبار در ترکیه تخلیه کنند. اما مقامات ایالات متحده آنها را شناسایی کردند و به آنها دستور دادند محموله خود را تخلیه کنند، کاری که نفتکش نوستوس در هیوستون در سال گذشته و آرینا اخیراً در ژانویه در باهاماس انجام دادند.

 

  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
3 hours قبل , mehdipersian گفت:

انتشار گزارش توقیف محموله نفت ایران از سوی آسوشیتدپرس

 

 

ما چندین مورد اینطوری فاش شده و احتمالا فاش نشده داریم. (اصولا شاخکهای وکلای انگل های امریکایی (به اسم خانواده قربانیان فلان و بهمان) برای همین هر از چند گاهی جنبش میخوره! و یکهو شکایتی مطرح میشه که ایران اصلا هیچ جای ماجراش نیست چون فهمیدند که منابعی پیدا شده که میتونند روش چنگ بندازند)

 

به نظرم در مذاکرات حتما برای عدالت و همچنین حفاظت از حیثیت کشور هم که شده باید این چندین مورد توقیف ها هم بیاد روی کاغذ و درخواست بشه کل دارایی های حاصل شده از این طریق اون هم به صورت نقد به ایران بازگردانده بشه. شاید عده ای بگند مثلا سود چند روز توافق زودتر از این ارقام بیشتر میشه و نباید توافق احتمالی را معطل این دست موارد کرد ولی به نظرم گاهی برخی نکات از تنها منافع مادی مهمتر هست.

 

  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
4 hours قبل , mehdipersian گفت:

انتشار گزارش توقیف محموله نفت ایران از سوی آسوشیتدپرس

 

یک اخطار کوچک در مورد برجام

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
11 hours قبل , ldmdff گفت:

یک اخطار کوچک در مورد برجام

 

مربوط به امروز نیست. حالا اینکه چرا رویترز و بعد اسوشیتدپرس این خبر را حالا منتشر کردند باید ذیل عملیات روانی بررسی بشه ولی یکی از نفتکشها سال پیش و یکی دیگه ژآنویه امسال محموله هاشون را خالی کردند گویا در انبارهای امریکا و توقیفشون حتی قبل تز از این حرفها بوده.

 

 

نقل قول

به نظرم در مذاکرات حتما برای عدالت و همچنین حفاظت از حیثیت کشور هم که شده باید این چندین مورد توقیف ها هم بیاد روی کاغذ و درخواست بشه کل دارایی های حاصل شده از این طریق اون هم به صورت نقد به ایران بازگردانده بشه. شاید عده ای بگند مثلا سود چند روز توافق زودتر از این ارقام بیشتر میشه و نباید توافق احتمالی را معطل این دست موارد کرد ولی به نظرم گاهی برخی نکات از تنها منافع مادی مهمتر هست.

 

خبر خوشحال کننده اینکه مرندی مشاور تیم ایرانی از وین طی توییتی اتفاقا این موضوع را هم یکی از عوامل دخیل در توقف مذاکرات دونسته و گفته ایالات متحده در کنار چند موضوع از جمله رفع تحریمها و عقب نشینی از درخواست های جدید و ... این مورد را هم باید قبل توافق احتمالی حل کنه. طبیعتا پیشنهاد اینه حل ماجرا هم باید به این صورت باشه که یا پول نفت سرقت شده را به پل امروز حساب کنند پس بدند یا محموله جایزگین همون نفت را تحویل بدند. قیمت 30 دلاری اون روز نفت با 110 دلاری امروز قابل مقایسه نیست.

 

پ ن: ماجرا گویا اینطور بوده که نفتها مدتی بوده که در انبارهای آمریکا تخلیه شده بوده و ایران هم هشدار میداده مصادره اونها به بهانه های مسخره و به نفع شهروندان امریکا یک حرکت مخرب در روند توافق هست ( البته باید این انتقاد را از تیم ایرانی کرد که چرا با اعتماد به امریکا باز روند شتاب هسته ای را احتمالا به بهانه مذاکرات جاری کند کردند در اشتباهی استراتژیک ) ولی آمریکا با این وجود اخیرا این اقدام را کرده و نفتها را مصادره کرده به نفع خودش. تا این موضوع حل نشه ابدا نباید کوتاه اومد حتی به قیمت کل توافق به نظرم. اثرات کوتاه اومدن در چنین اقدامی تبعاتش منحصر به چند میلیون بشکه نفت نیست و در آینده بیشتر خواهد بود.

 

البته با اقدام مخرب روسیه حالا بهانه دست رسانه های فارسی زبان و ایالات متحده افتاده که با مقصر دونستن روسیه و ایران عدم توافق را از گردن خود باز کنند علی رغم اینکه به اذعان صریح تیم ایرانی و حتی برخی مقامات غربی زیاده خواهی، اقدام مخرب آمریکا و عدم تمایل برای رفع همه تحریمها مانع جدی توافق هست نه درخواست پشت تریبون لاوروف. هرچند درخواست لاوروف خصوصا در بخشی که مربوط به خریدهای نظامی ما ( بخش مهمی از انتفاع ما از برجام که مستقیما به خرید از روسیه ارتباط داره) میشه درخواست لازمی برای ما هم هست.

 

 

 

ویرایش شده در توسط alala
  • Like 1
  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

خبر غیررسمی المیادین یعنی اینکه عدم پاسخ دهی ما صهیونیستها را ( که خودشون بارها عنوان کردند تغییر تاکتیک دادند و حملاتشون متوجه درون ایران میشه من بعد) چنان پیش آورده که حالا عملیات مستقیم نظامی را هم در دستور کار قرار دادند بعد عملیات خرابکاری و ترور و استفاده از مزدوران. عملیات مستقیم نظامی. معنای کاملا روشنی داره. خرابکاری هسته ای، ترور، خرابکاری نظامی، خرابکاری ضد اماکن نظامی، ترور مسئولان رسمی و نهایتا قدمش رسیده به اقدام نظامی مستقیم و مستقل توسط خودش. خب این انتهای پله های پیش آمدن هست تا قبل از حمله مستقیم فراگیر مثل روسیه به اکراین مثلا. در این مرحله واقعا دیگه مصلحت سنجی و حساب سود و زیان معنا نداره.

 

این زنگ خطری است برای ایران و نقطه توقف صبر. ایران باید من بعد هر عملیات اینچنینی (که متاسفانه با عدم پاسخگوی در زمان مناسب حالا به این مرحله رسیده) را بلافاصله در مبدا انجامش بدون هیچ ملاحظه ای و در هر کشوری پاسخ بده. اگر هدف در دسترس نبود زیرساختهای اون کشور مبدا هدفی است کاملا مشروع. با جدیت و فوریت و بدون تردید هم باید اقدام بشه. این اخرین خط قرمز موجود بود که عبور کردند ازش. شاید عدم پاسخ به این حمله صریح پاسخ به پرسشی بود که چرا صهیونیستها بی مقدمه پس از سه سال و اینبار بدون بهانه نیروهای ایرانی را در سوریه به شهادت رسوندند. مرحله بعد در صورت عدم پاسخگویی به این دست حملات عملیات فراگیر هست که تکلیفش روشنه.

 

این اقدام ایران خوب بود، هرچند باز فضای رسانه ای دست دشمن بود و هست و البته مثل همیشه خیانت برخی به ظاهر دوستان (کوفیان واژه مناسبی است؟) سر بزنگاه هم جالب بود. یقه دریدن هاشون برای اربیل عزیز(!) بدجور بوی تعفن نفرت و کینه و عقده گشایی ناشی از حقارت میده.

حقارتی که سالها شجاعت حاج قاسم در حمایت و دفاع از کشورشون برشون تحمیل کرده و همیشه اینطور بوده. در سرزمین بزدلها شجاعت یک نفر بزدلها را بیشتر رسوا میکنه. برای همین همشون با هر تفاوت دیدگاهی (ملی گرا، سکولار، وابسته ....) متحد میشند علیه اون یک نفر.

 

پ ن: از این به بعد باید گردان های آماده به رزم پهپادهای انتظاری به طور آنی به عملیات های دشمن واکنش نشون بدند. این زد و خورد باید قبل از شروع جلوش گرفته میشد و ادامه خواهد داشت. پس باید گردان های واکنش سریع ( پهپادی مطلوب تر هست چون سر و صدای کمتری داره) آماده باشند تا به هر تعدی درجا واکنش نشون بدند. زودتر هم تکلیف نیروها و پایگاه ها در سوریه مشخص بشه چون نمیشه همیشه به خاطر سوریه و نیروها دست بسته خودمون را نگه داریم. باید حتما امنیتشون تامین بشه.

ولی این حملات مستقیم به درون خاک ایران باید حتما جلوش گرفته بشه.

یکی از دلایل رویگردانی کشورهای منطقه از امریکا و علاقه و نزدیکی به صهیونیستها همین جودی است که صهیونیستها راه انداختند با عملیاتهای تاکتیکی. که ما قدرت مقابله با ایران را تنها داریم و ایران هم جرات واکنش به ما را نداره. این جو باید شکسته بشه. رسانه هم که دست اوناست و فقط با حضور پررنگ در میدان میشه این جو را شکست و کشورهای منطقه را متوجه خطری که در تله صهیونیستها میفتن کرد.

 

 

 

 

ویرایش شده در توسط alala
  • Like 1
  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

#فوری

صدا و سیما: انهدام یک تیم خرابکاری که در تلاش برای خرابکاری در تاسیسات فردو بودند توسط اطلاعات سپاه

 

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

مطلبی اخیرا منتشر شد از نخست وزیر سابق صهیونیستها که اگر درست ترجمه شده باشه و دقیق با این مضمون: ایرانی ها توانمند هستند در حوزه های گوناگون و از جمله ریاضیدانان بسیار خوبی دارند.

 

این را از این جهت گفتم در تاپیک باشه به عنوان هشدار که هرچند این رژیم براش فرقی نداره و در راستای هدفش هر جنایتی را نشون داده حتی کشتن بچه در شکم مادر باشه انجام میده تا بعدها براش تهدید نباشه و اصولا سابقه دیرینه ژنی و تاریخی هم داره در این موجودات وحشی ولی تمرکز و نام بردن از گروهی از دانشمندان ایران میتونه نشانه ای باشه از اینکه احساس خطری می کنند. هرچند شهید شهریاری هم در حوزه ریاضیات بود و اون باز کردن گره کور واقع در مسیر پیشرفت هسته ای ایران و یک نخبه بینظیر بودند که کشور ایران و شاید تاریخ ایران ازش محروم شد و ایندگان ایران ولی مقامات باید مراقبت بیشتری کنند. این رژیم اگر از نخبگان رده اول فارغ بشه و خیالش راحت مطمئن باشید حتی در مورد افرادی که فکر میکنه شاید در اینده خدمتی به علم و پیشرفت ایران کنند هم رحم نخواهد کرد.

 

 

  • Upvote 9

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
نقل قول

مدتی است برخی تجهیزات پروازی و جاسوسی رژیم صهیونیستی به همراه کارشناسان نظامی این رژیم در پایگاه‌های آمریکا در تعدادی از کشورهای منطقه مستقر شده‌ و در پوشش نیروهای آمریکایی اقدامات مستقلی را دنبال می‌کنند.

 این پروژه پس از انتقال رژیم صهیونیستی از حوزه یوروکام به سنتکام که با هدف زمینه‌سازی برای نقش‌آفرینی اطلاعاتی و نظامی تل‌آویو در منطقه پس از خروج آمریکا از غرب آسیا صورت گرفت، اجرا شده است.

 از حضور تجهیزات پروازی و جاسوسی رژیم صهیونیستی در پایگاه‌های آمریکا در برخی کشورهای منطقه، مستندات تصویری دقیقی نیز وجود دارد که تایید کننده اطلاعات میدانی است.

 مسئولین ارشد کشورهایی که کارشناسان پوششی اسرائیل در آنها حضور پیدا کرده‌اند در جریان این شیوه حضور نظامی و اطلاعاتی رژیم صهیونیستی در کشورهای خود هستند اما ترجیح می‌دهند در این خصوص سکوت اختیار کنند.

موضوع حائز اهمیت، حضور پوششی نیروهای نظامی و اطلاعاتی رژیم صهیونیستی در برخی کشورهایی است که روابط نزدیکی با جمهوری اسلامی ایران دارند.

هدف اصلی حضور و فعالیت عوامل رژیم صهیونیستی در برخی کشورهای منطقه، جاسوسی و جمع‌آوری مستقیم اطلاعات از پایگاه‌ها و نقاط حساس جمهوری اسلامی ایران است.

اگرچه این اقدامات تحریک‌آمیز که کشورهای میزبان نیز در قبال آن مسئول هستند زیر رصد نیروهای مسلح ایران قرار دارد لیکن ماهیت این اقدامات موجب افزایش تنش و بی‌ثباتی در منطقه خواهد شد و می‌تواند شرایط غیرقابل پیش‌بینی را به دنبال داشته باشد.

 

 

این اشاره صریح نورنیوز و شورای عالی امنیت ملی چیز پنهانی نیست. مهم اینه چطور باید با این راهبرد ترکیبی ایالات متحده که پایگاه هاش را پوششی برای فعالیت های نظامی صهیونیستها قرار داده تا هم از حملات مصون بمونند و هم در نزدیکترین نقطه به ایران فعالیت و حتی اقدام نظامی کنند و هم مستقلا نفوذ و بسط خودشون را در کشورهایی خاص دنبال کنند مقابله کرد؟ طبیعتا اشاره خاص به کشورهای نزدیک به ایران احتمالا مستقیم به عراق و حتی شاید قطر و ترکیه برگرده.

 

اینطور واکنش نورنیوز یعنی همانطور که اشاره شده در متن خبر فعالیتها از فعالیتهای گذشته که اطلاعاتی/امنیتی/جاسوسی بوده فراتر رفته و اشاره به "تجهیزات پروازی" احتمالا حتی فراتر از پهپادهای جاسوسی/انتحاری میتونه به جنگنده ها و پرنده های جمع آوری سیگنال هم در قالب پرنده  های ایالات متحده  کشیده شده باشه. فرضا جنگنده های اف-35 در نزدیکی مرزهای ایران تمرینات و گشتها و همچنین حساسیت سنجی سامانه های ایرانی را مدام آزمایش کنند و در این میان هدایت تجهیزات پهپادی و شنود و سیگنال را هم بر عهده داشته باشند و با شرایط واقعی یک نبرد احتمالی هم آشنا بشند.

 

در مورد عراق این موضوع حتما بسیار جدی است. خصوصا در پایگاه اربیل و همچنین پایگاه های مرکز و غرب عراق. به نظرم باز هم تعلل ما بوده که چنین گسترش پیدا کرده این پیشروی های صهیونیستها. درسته همپیمانان ما در شرایط سختی قرار دارند و قبلا قدرت رسانه را در اکراین دیدیم و هر حرکت حساب نشده ایران میتونه شرایط را براشون سخت تر کنه و ارزوی برخی سیاستمداران تازه از راه رسیده و هیجانی را مبنی بر حذف حشد الشعبی جامه عمل بپشونه ولی کشوری که خودش را دانسته بستر اقدام نظامی و خرابکاری و امنیتی علیه کشور همسایش میکنه طبیعتا خودش و زیرساختهاش را در معرض خطر قرار میده.

 

 

  • Like 1
  • Upvote 8

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

وزیر جنگ صهیونیستها در سخنانی در رابطه با اصطلاحا طرح ب در صورت عدم توافق در مورد موضوع هسته ای و امکان جایگزینی طرح های امنیتی/جاسوسی/(خرابکاری) به کمک کشورهای منطقه و آمریکا با بازرسی ها که در اونصورت از دست خواهد رفت، اشاره کرده به دنبال یک طرح پدافند هوایی مشترک هم هست با کشورهای منطقه و آمریکا.

 

کشورهای منطقه گویا هنوز یا متوجه نیستند که چطور در دام جنگی میفتن که جنگ اونها نیست و در هر صورت برنده قطعی این معاملشون با صهیونیستها خود صهیونیستها هستند که کشورهای اینها را در خط مقدم یک جنگ بی ارتباط با اونها قرار میده، یا به قدری از ایران ترس دارند/کینه دارند/جهل دارند/امید دارند(به همپیمانی در یک جنگی که یک سرش ارتش افسانه ای شکست ناپذیر(!) صهیونیسم (از منظر اینها) هست که میتونه برای اینها هم تتمه غنائمی داشته باشه) /آتو توسط صهیونیستها دارند/نگران ادامه سلطنتشون هستند که نیاز میبینند با تمام مخاطرات باز هم وارد چنین بازی خطرناکی بشند.

 

تمام گفته های امثال امارات و ... که ابدا نمیزارند تهدیدی از خاکشون متوجه ایران بشه هم با وجود لفاظی های صریح صهیونیستها تنها برای خرید زمان هست تا طرح های مشترکشون را کامل کنند. (طی چند روز گذشته چندین پرواز نظامی مستقیم از امارات به فرودگاه های نظامی صهیونیستها رفت و برگشت وجود داشته ) ایران در حوزه خصوصا پدافند مشترک و تاسیسات اطلاعاتی/امنیتی/نظامی در حوزه خلیج فارس باید بهوش باشه و شاید نیاز باشه به این کشورها چیزی که ممکنه در صورت جنگ رخ بده را زودتر نشون بده. یکبار گفته شد وضعیت سوریه دقیقا میتونه برای امارات و بحرین شبیه سازی بشه. هرچند طبیعتا ما اون اشراف اطلاعاتی (ابزار/پول/مزدور/کمک/همکاری) لازم را نداریم تا لانه های افعی/کفتار را مستقیم شناسایی کنیم و محدودیت هم داریم به خاطر پوشش انسانی/امریکایی/حکومتی این لانه ها در کشورهای هدف ولی باید راهی پیدا کنیم.

 

 

 

 

ویرایش شده در توسط alala
  • Like 1
  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

لو رفتن تصاویر مکان‌های نگهداری تسلیحات هسته‌ای، میکروبی و شیمیایی رژیم صهیونیستی توسط ایران

 

سردبیر ایران دیپلماتیک تایید کرد رژیم صهیونیستی چند روز پیش عکس‌هایی را از مکان‌های نگهداری تسلیحات هسته‌ای، میکروبی و شیمیایی خود را از ایران دریافت کرده است.

IMG_20220419_204448_343.jpg

قبلا اینتل اسکای مدعی شده بود که ایران از طریق واسطه‌های اروپایی به رژیم صهیونیستی پیام داده و عکس و موقعیت همه انبارهای تسلیحاتی بیولوژیکی، شیمیایی و هسته‌ای را ارائه کرده و گفته در اولین برخورد نظامی این نقاط را هدف خواهند گرفت.

 

  • Upvote 9

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

انتقام سپاه پاسداران از بزرگ‌ترین دزدی دریایی آمریکا از سوخت جمهوری اسلامی ایران 

 

نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تعدادی از کشتی‌های متعلق به شرکت‌های مِرسک و یوروتانکر را که با همکاری فردی به نام جورج جیازوگلو دو سال پیش با خیانت به مردم شریف ایران، به صورت داوطلبانه اقدام به تحویل بنزین صادراتی بخش خصوصی به امریکا کرده بودند، طی مجموعه اقدامات اطلاعاتی پیچیده شناسایی و توقیف کرد.

 

اوایل سال ۱۳۹۹ و پیرو منویات رهبر انقلاب مبنی بر توسعه تجارت با کشورهای جهان و رفع فشارهای اقتصادی ناشی از تحریم‌های ظالمانه دولت تروریست امریکا، ۱۳۵ هزار تن بنزین متعلق به شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده‌های نفتی ایران با سرمایه‌گذاری بخش خصوصی (شرکت مبین اینترنشنال) در بورس انرژی خریداری و با مشارکت مدیران وقت شرکت ملی پالایش و پخش به ونزوئلا صادر شد.

 

پس از رسیدن محموله به دریای کارائیب، مسئولان دولت وقت آمریکا با جُرج جیازوگلو، مالک یونانی کشتی‌ها ارتباط برقرار کرده و او را تشویق به تحویل داوطلبانه محموله کشتی‌های مزبور کردند. مستندات موجود حاکی از آن است که شخص برایان هوک با مالک کشتی‌ها تماس گرفته و وعده داده که در صورت تحویل محموله، دولت آمریکا ۲۰ میلیون دلار پاداش به او خواهد داد.

 

در نهایت با خیانت مالک کشتی‌ها و نقض قوانین بین‌المللی توسط دولت آمریکا، محموله مزبور با همکاری دو شرکت یوروتانکر و مِرسک، توقیف و محمود معدنی‌پور، (مدیرعامل شرکت مبین اینترنشنال) در لیست تحریم آمریکا قرار گرفت.

 

میزان خسارت مستقیم وارده ناشی از خیانت مالک یونانی کشتی‌ها به بخش خصوصی بیش از ۳۵۰ میلیون دلار و خسارت ناشی از تحریم پنج شرکت و از بین رفتن زیرساخت‌های کسب‌وکار بیش از ۱۲ میلیارد دلار برآورد شد. این راهزنی در وب‌سایت رسمی وزارت دادگستری آمریکا، بزرگترین توقیف سوخت ایران نام گرفت.  

 

نکته قابل توجه آنکه شخص جورج جیازوگلو به عنوان مالک کشتی‌ها نه‌تنها اقدام به بدعهدی و نقض مفاد قرارداد خود با بخش خصوصی ایران کرده، بلکه بر خلاف توصیه‌ها و تذکرات طرف ایرانی، ضمن تلاش برای فریب و تخریب بخش خصوصی کشور، در کنار دو شرکت یوروتانکر و مِرسک، همکاری قابل توجهی با دولت تروریست آمریکا داشته است.

 

ترک فعل و بی‌توجهی برخی مدیران وزارت نفت در دولت دوازدهم نیز باعث شد دزدی دریایی دولت آمریکا و خیانت مالک کشتی‌ها مورد پیگرد قرار نگیرد. حتی رئیس جمهور وقت کشور در مصاحبه رسمی خود، تعلق‌داشتن محموله مزبور به ایران را منکر شد و از پاسخ به سؤالات خبرنگاران طفره رفت.

 

وجود برخی شائبه‌ها در این پرونده از جمله اتهام برخی مدیران وزارت نفت به درخواست رشوه، افشای اطلاعات طبقه‌بندی شده، همکاری با دول متخاصم و... باعث شد علی‌رغم صدور حکم توقیف کشتی‌ها، مسئله از سوی برخی مدیران فاسد تحریف شود و عملاً اقدامی در خصوص توقیف کشتی‌های متعلق به جورج جیازوگلو یا دو شرکت یوروتانکر و مِرسک (به عنوان معاونان در ارتکاب جرم) صورت نپذیرد.

 

با مجموعه اقدامات اطلاعاتی دستگاه‌های امنیتی (به‌ویژه سازمان اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات) و بررسی بیشتر موضوع توسط مقام محترم قضایی و شناسایی برخی از عوامل داخلی فساد و خیانت در این پرونده، شورای عالی امنیت ملی، به عنوان یکی از ارکان تصمیم‌گیر و تصمیم‌ساز در مقابله با فساد و حمایت از اموال ملت شریف ایران، حکم توقیف کشتی‌های مزبور را به نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ابلاغ کرد و این حکم در ۲۹ اردیبهشت توسط ایشان اجرا شد.

 

اقدام دلاورمردان دریادل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، به ویژه نیروی واکنش سریع نیروی دریایی سپاه، تنها یک پیام را به جهانیان مخابره می‌کند: دفاع از خاک، جان، مال، ناموس و حقوق ملت ایران همواره اصلی‌ترین و مهم‌ترین وظیفه خادمان جان بر کف مردم در سپاه بوده و کوچک‌ترین تعدی به آن‌ها، پاسخی سخت به متعرضان را در هر نقطه از این کره خاکی به همراه خواهد داشت.

 

ارزشمندی این دلاورمردی‌ها زمانی به نتیجهٔ نهایی می‌رسد که در داخل کشور نیز با ورود منابع مالی حاصله به چرخه اقتصادی کشور و تشویق بخش خصوصی برای ایجاد ارزش افزوده تأثیر خود را در معیشت مردم نشان دهد.

 

بازگشت اموال و منابع مالی بخش خصوصی، علاوه بر توان‌بخشی و جلب اعتماد بخش خصوصی به عنوان یک بازوی توانمند و موثر در این برهه اقتصادی، فرصت نمود یافتن این تلاش‌ها را در بهبود وضعیت معیشت مردم فراهم کرده است.

 

بدیهی است که ثمرهٔ نهایی این اقدام با بررسی دقیق ابعاد مختلف پرونده از سوی دستگاه قضایی، احیای حقوق ذی‌حقان، برخورد قاطع با متخلفان و خائنان، جبران خسارات وارده به بخش خصوصی و حمایت از این بخش مشخص خواهد شد./مصاف

 

  • Like 4
  • Upvote 8
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
57 minutes قبل , mehdipersian گفت:

انتقام سپاه پاسداران از بزرگ‌ترین دزدی دریایی آمریکا از سوخت جمهوری اسلامی ایران 

 

نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تعدادی از کشتی‌های متعلق به شرکت‌های مِرسک و یوروتانکر را که با همکاری فردی به نام جورج جیازوگلو دو سال پیش با خیانت به مردم شریف ایران، به صورت داوطلبانه اقدام به تحویل بنزین صادراتی بخش خصوصی به امریکا کرده بودند، طی مجموعه اقدامات اطلاعاتی پیچیده شناسایی و توقیف کرد.

 

با مجموعه اقدامات اطلاعاتی دستگاه‌های امنیتی (به‌ویژه سازمان اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات) و بررسی بیشتر موضوع توسط مقام محترم قضایی و شناسایی برخی از عوامل داخلی فساد و خیانت در این پرونده، شورای عالی امنیت ملی، به عنوان یکی از ارکان تصمیم‌گیر و تصمیم‌ساز در مقابله با فساد و حمایت از اموال ملت شریف ایران، حکم توقیف کشتی‌های مزبور را به نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ابلاغ کرد و این حکم در ۲۹ اردیبهشت توسط ایشان اجرا  شد

 

دقیقا چی شده دیروز اتفاق افتاده؟چنتا کشتی ؟چه سایزی؟ کجا؟اتهامات شواری امنیت ملی و دولت قبل بسیار سنگینه چطور دستگیری و کیفر خواستی نشنیدیم؟

ویرایش شده در توسط arjmandi
  • Like 1
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
11 hours قبل , arjmandi گفت:

دقیقا چی شده دیروز اتفاق افتاده؟چنتا کشتی ؟چه سایزی؟ کجا؟اتهامات شواری امنیت ملی و دولت قبل بسیار سنگینه چطور دستگیری و کیفر خواستی نشنیدیم؟

احتمالا منظور کشتی های توقیف شده ی این چند وقت توسط سپاه هست که بدون جنجال خبری انجام شده

  • Like 1
  • Upvote 2
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط Phantom3
      موشکDelilah یک موشک الکترو اپتیکال می باشد که در اسرائیل و توسط صنایع نظامی این رژیم (IMI) به منظور هدف قرار دادن اهداف متحرک و غیر متحرک ساخته شده است.موشک Delilah نام سری موشک های گوناگون اسرائیل می باشد که توسط IMI ساخته شده اند.این موشک در اصل به عنوان یک تله هوایی ساخته شده بود، اما در دهه 1990 نوع تهاجمی و ضربتی از این موشک عرضه شد که توسط F-16 ها و F-4E های آپگرید شده ، که نقش جنگنده های هجومی را ایفا می کردند ، استفاده می شد.نوع ضد رادار این موشک از نوع هواپرتاب می باشد. این گونه از نیمه دهه 60 میلادی وارد خدمت شد. وظیفه این نمونه یافتن سایت های راداری در هنگامی بود که این رادار ها در حال کار بودند و با این کار آنها را یافته و نابود می کرد.

      Delilah-1
      این گونه از نوع هواپرتاب می باشد و در رده موشک های کروز قرار می گیرد . این موشک دارای یک موتور توربو جت بود و این موتور توربوجت به آن این امکان را می داد تا با درنگ کردن درست به خوبی هدف قرار دادن اهداف متحرک ، اهداف با استتار بسیار خوب را نیز مورد هدف قرار دهد.که این ویژگی این موشک را به یک موشک ایده آل برای نابودی سایت های سام تبدیل کرده است.این موشک دارای بردی برابر 150 کیلومتر است و توانایی نابود اهداف ، چه دریایی و چه زمینی را دارد.هدایت خودکار به کار رفته درآن به خوبی سیستم های هدایتی INS/GPS می باشد که به موشک امکان انجام ماموریت های خود اتکا را می دهد.این موشک توانایی تطبیق با سرهای جنگی گوناگون را دارد و نیز می تواند توسط بسیاری از هواگرد ها حمل شود.این موشک توانایی شلیک از هواگردها ، بالگردها یا لانچر های زمینی را دارد. اندازه جمع و جور این موشک به آن این امکان را می دهد که توسط بالگردهای سیکورسکی UH-60A و SH-60B حمل شود.این موشک سر جنگی کوچک ولی موثر حمل می کند که به آن امکان هدف قرار دادن و نابودی اهداف با کمترین خطر را می دهد.این موشک نخستین بار توسط اسرائیل در جولای و آگوست 2006 ، یعنی درجنگ با لبنان، استفاده شد.این موشک در این جنگ توسط F-16D پرتاب می شد.



       
       
       
      Delilah-2
      این موشک با سرمایه گزاری چین درحال توسعه و ساخت توسط اسرائیل می باشد .این موشک از موتور Bet Shemesh Sorek 4 استفاده می کند که تراستی معادل 800 پوند ایجاد می کند. این ویژگی به موشک این امکان را می دهد که برد بیشتر و سر جنگی بزرگتری داشته باشد.




      Delilah-GL
      این موشک یک موشک زمین پرتاب می باشد که در اصل نوع تغییر یافته موشک کروز Delilah است و بردی معادل 250 کیلومتر دارد که ممکن است برد واقعی آن نباشد ، یعنی امکان دارد این موشک بردی بیش از 300 کیلومتر داشته باشد .
      این موشک با سر انفجاری متعارف 30 کیلوگرمی مسلح می شود اما توانایی حمل انواع دیگری را نیز دارد. این موشک توسط GPS هدایت می شود و توانایی گشت در منطقه جنگی را قبل از تایید هدف دارد.

      مترجم :Phantom3
      استفاده از این مطلب تنها با ذکر نام مترجم و لینک به سایت Military.ir مجاز می باشد.
    • توسط farmandekoll
      F-117 نایت هاوک (شاهین تاریکی) نخستین هواپیمای عملیاتی است که به منظور استفاده از فناوری پنهانکاری طراحی شد. طراحی منحصر بفرد این هواپیمای تک سرنشینه تواناییهای استثنایی را به این هواپیمای تهاجمی می افزاید. اندازه این هواپیما در حدود F-15 ایگل می باشد که دو موتور توربو فن F404 که هرکدام نیرویی معادل 48 کیلو نیوتون (10800 پوند) ایجاد می کنند دارد. هم چنین دارای کنترل با سیم می باشد. قابلیت سوختگیری هوایی برد نایت هاوک را افزوده و آن را به یک سلاح بازدارنده و ترساننده ی ایالات متحده تبدیل کرده است. توانایی حمل انواع سلاح ها با سیستمهای ناوبری و حمله یکپارچه و سیستمهای الکترونیک پروازی ( اویونیک) موثر بودن این هواپیما را در عملیات مختلف اثبات می کند و بار کاری خلبان را کم می کند. کشیدن نقشه های با جزییات ریز برای عملیات روی نقاط با پدافند سنگین و قوی با استفاده از سیستم طراحی نقشه خودکار به ارزشهای این هواپیمای منحصر بفرد می افزاید.اولین F-117 در سال 1982 تحویل داده شد و آخرین تحویل در سال 1990 بود. تصمیم تولید F-117 در سال 1978 گرفته شد. اولین پرواز آن در سال 1981 انجام شد.

      جزییات :


      وظیفه : هواپیمای تهاجمی پنهانکار

      سازنده : لاکهید

      استفاده کننده : نیروی هوایی ایالات متحده

      موتور : دو موتور توربو فن بدون پس سوز F404-GE-F1D2 با قدرت 48 کیلو نیوتن (10800پوند)

      ابعاد : طول 10.08 متر، ارتفاع 3.78 متر، دهنه بال 13.20 متر

      اوزان: وزن خالی آن 13.381 کیلوگرم برآورد شده است، حداکثر وزن برخاست 13.814 کیلوگرم

      اجرا : حداکثر سرعت 0.98 ماخ یا 1040 کیلومتر بر ساعت(656 مایل بر ساعت)، سقف پرواز 15.240 متر برآورد شده است ( 50000 پا)

      سلاحها : تا 2268 کیلوگرم (5000 پوند) انواع بمب های هدایت شونده، موشکهای هوا به زمین، موشکهای زد رادار یا موشکهای هوا به هوای AIM-9 که در یک جایگاه درونی حمل می شوند.




    • توسط onin
      در ۲۵ فوريه ۵(۱۹۲۵ اسفند ۱۳۰۴) اولين خلبان ايراني كه كلنل احمدخان نخجوان نام داشت يك هواپيماي برژت -۱۹ را با پرچم و نشان ايران از فرانسه به پايگاه قلعه مرغي تهران پرواز داد. كلنل نخجوان در فرانسه دوره ديده بود و فقط ۲۰۰ ساعت پرواز داشت. بدين ترتيب در اين تاريخ اولين هواپيماي نيروي هوايي ايران با خلباني يك ايراني مرزهاي بين المللي را درنورديد و به فضاي پروازي ايران رسيد. در اين زمان ديگر خلبانان ايراني تحت نظارت يك استاد خلبان آلماني به نام «شفر» در ايران دوره مي ديدند. خريد هواپيما قسمت آسان كار بود. آموزش خلبانان براي پرواز كردن با آنها، نفرات پشتيباني زميني براي نگهداري و تعمير آنها و ساختن فرودگاه ها قسمت سخت كار بود كه زمان هم مي برد. در همين دوره زماني نيروي هوايي ايران از قالب يك اداره كوچك در ستاد فرماندهي ارتش خارج شده و به يك نيروي جداگانه تبديل شده بود كه «نيروي هوايي ارتش شاهنشاهي ايران» نام گرفته بود؛ اولين فرمانده نيروي هوايي ايران هم كسي نبود به جز كلنل احمدخان نخجوان. در سال ۱۹۲۴ (۱۳۰۳) اولين گروه از دانشجويان دوره خلباني و تكنسين پرواز به روسيه و فرانسه فرستاده شدند. بعدها در سال ۱۹۲۹ (۱۳۰۸) ايران ۱۵ خلبان داشت كه شش نفر از آنها در مدرسه پرواز ايستر فرانسه و ۹ نفر ديگر در مدرسه پرواز سباستوپول روسيه آموزش خلباني ديده بودند. در اين سال IIAF مخفف Imperial Iranian Air Force داراي ۳۳ فروند هواپيما از ۹ مدل مختلف بود. طي ۱۵ سال به يعني تا آغاز جنگ جهاني دوم بيش از ۳۰۰ هواپيما از ۱۸ مدل مختلف در اختيارنيروي هوايي ايران بود. در همان زمان هشت پايگاه هوايي كه مدارس آموزش خلباني و يك مركز آموزش تعميرات و نگهداري را شامل مي شدند ساخته شده بود. يك كارخانه مونتاژ هواپيما به نام «شهباز» هم ساخته شده بود كه قادر بود سه مدل مختلف هواپيما را مونتاژ كند. در سال ۱۹۴۱ (سوم شهريور ۱۳۲۰) بي طرفي ايران در جنگ جهاني دوم نقض شد و نيروهاي هوايي و دريايي انگليس و روسيه از شمال و جنوب به ايران حمله كردند. نيروي هوايي جوان ايران كه به تازگي به ساختن ساختارهاي اساسي خود مشغول شده بود، تحت هيچ شرايطي توانايي رويارويي با اين نيروي عظيم و توانمند را نداشت. با اين وجود تعدادي از پرسنل جوان اين نيرو تصميم به مقابله با بيگانه گرفتند و با كنترل پادگان قلعه مرغي دو هواپيما از اين پادگان به خلباني سروان وثيق و استوار شوشتري كه با شليك ضدهوايي مواجه شده و به ناچار آسمان تهران را ترك كردند. نيروهاي ائتلاف انگليس و روسيه كنترل دو پايگاه هوايي ايران را در دست گرفتند. آنها به ترتيب در مهرآباد و قلعه مرغي مستقر شدند. از نيروي هوايي جوان ايران تقريباً هيچ چيز باقي نماند. پس از پايان جنگ ارتش بريتانيا ايران را ترك گفت اما ارتش روسيه از ترك ايران سر باز مي زد و كنترل شمال ايران را در اختيار داشت. سه ماه پس از اين اتفاق نيروهاي سرخ روسيه ايران را ترك گفتند. پس از اين نيروي هوايي ايران هميشه به عنوان نيروي برتر در خاورميانه شناخته مي شود. موقعيت استراتژيك ايران توسط آمريكا ناديده گرفته نشد و آمريكا از اوايل دهه ۱۹۶۰ شروع به فروش تعداد زيادي از هواپيماهاي پيشرفته خود به ايران كرد. در سال ۱۹۶۵ ميلادي ايران اولين هواپيماجت خود با نام اف - ۸۴ جي جت ثاندر دريافت كرد. در سال ۱۹۶۵ هواپيماهاي اف-۵ فريدم توسط ايران خريداري شدند و به دنبال آن در سال ۱۹۶۸ اف-۴ فانتوم هم به ايران فروخته شد. در سال ۱۹۷۰ ايران داراي قوي ترين نيروي نظامي در منطقه بود. قبول فروش هواپيماهاي فوق پيشرفته اف-۱۴ اي تام كت به همراه موشك هاي پيشرفته اي آي ام - ۵۴ فينيكس از سوي آمريكا به ايران نشان دهنده روابط بسيار گرم بين ايران و آمريكا بود. در پي وقوع انقلاب اسلامي در سال ۱۹۷۹ دكترين و استراتژي نظامي ايران تغيير يافت و ايران ديگر به خريد تسليحات پيشرفته و گرانقيمت علاقه نشان نداد و همين باعث ايجاد نوعي تغيير قدرت در منطقه شد. ايران ديگر نه تنها دوست صميمي آمريكا نبود، كه به خاطر سياست هاي امپرياليستي و ضد انساني آمريكايي به دشمن اصلي آن تبديل شد. آمريكا و ديگر كشورهاي غربي تحريمي نظامي عليه ايران اتخاذ كردند. كمك هاي آمريكا قطع شده بود و نيروي هوايي ايران از فرار و بركناري افسران زمان شاه رنج مي برد كه همين امر به پايين آمدن سطح سرويس دهي در نيروي هوايي منجر شده بود. به دليل تحريم تسليحاتي ايران و نرسيدن قطعات مورد نياز، آمار عملياتي نيروي هوايي ايران سريعاً رو به كاهش بود. پس از انقلاب نيروي هوايي به «نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران» كه خود ارتشيان به آن «نهاجا» مي گويند تغيير نام داد. نام انگليسي آن هم Islamic Republic of Iran Air Force است كه به اختصار IRIAF خوانده مي شود. در همين اوضاع و احوال عراق با مناسب يافتن فرصت درصدد برآمد تا با حمله به ايران قسمت هاي وسيعي از خاك ايران را ضميمه قلمرو خود كند؛ به همين خاطر در ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ (۳۱ شهريور ۱۳۵۹) با يورشي عظيم به خاك ايران از طريق هوا، زمين و دريا جنگ تحميلي هشت ساله را عليه ايران آغاز كرد. جنگ با حمله هوايي نيروهاي عراقي به شش پايگاه نيروي هوايي ايران و چهار پادگان آغاز شد و همزمان چند لشكر و تيپ مستقل عراق در چهار محور از طول ۷۰۰ كيلومتر مرز مشترك با ايران به عمق خاك ايران يورش بردند. اولين حمله هوايي عراق چندان موفقيت آميز نبود. دلايل آن را مي توان به برنامه ريزي ناكافي و نادرست عمليات، نداشتن اطلاعات كافي از اهداف و استفاده نامناسب از بمب هاي جي پي(بمب هايي كه هدف خاصي ندارند و براي انهدام كلي به كار مي روند) برشمرد. در مهرآباد يك هواپيماي اف-۴ اي در هنگام جابه جايي براي در امان ماندن از حملات دشمن دچار سانحه شد و از همدان هم گزارش هايي در مورد خسارت يك فروند اف-۴ رسيد. اولين عمليات هوايي ايران در پاسخ اين حمله و بلافاصله پس از آن در خاك عراق موفقيت آميز بود. در اين عمليات چهار فروند هواپيماي اف-۴ به پايگاه دريايي الشعبيه در نزديكي بندر ام القصر حمله بردند. اين چهار فروند هواپيما كه ۴۵۰ كيلوگرم بمب بر سر اين پايگاه ريختند عمليات خود را از پايگاه بوشهر شروع كردند. در ميان اهداف چندباطري موشك ضد كشتي وجود داشت. اين عمليات تلافي جويانه نيروي هوايي ايران به قدري سريع بود كه خط پدافند عراق در طول مسير پرواز دچار غافلگيري شده بود. روز بعد در عملياتي غيرقابل باور ۱۴۰ فروند از جنگنده ها و جنگنده بمب افكن هاي ايران به ويژه اف-۴ و اف-۵هاي پايگاه هاي بوشهر، همدان و تبريز توانستند با نفوذ خود به خاك عراق تلفات سنگيني به پايگاه ها و تاسيسات نظامي عراق وارد كنند. در اولين روزهاي جنگ چندين حمله هوايي ديگر به تاسيسات نظامي عراق از قبيل ام القصر انجام شد. در يكي از اين حملات دو فروند اف-۴ كه هر كدام شش بمب جي پي ۳۴۰ كيلوگرمي حمل مي كردند به تاسيسات نظامي دريايي و كشتي هاي موشك انداز عراق حمله بردند. در حدود ۲۰ دقيقه بعد يك فروند هواپيماي آر اف-۴ اي عكس هاي شناسايي از منطقه گرفت كه نشان مي داد كشتي ها و تاسيسات بندري دچار صدمات و خسارات سنگيني شده اند. تاكتيك كلي در طول انجام چنين عمليات هايي رسيدن به هدف از راههاي مختلف، انجام يك پاپ -آپ بيش از رسيدن به هدف و شيرجه زدن روي هدف براي انهدام آن است. در هنگام بازگشت دو اف-۴ يكي از آنها توسط يك موشك سام مورد اصابت قرار گرفت كه باعث آسيب ديدن برخي از سيستم هاي آن شد اما همچنان مي توانست پرواز كند. اما آتش خاموش كن ها كار نكردند و بال راست - محل اصابت موشك - آتش گرفت. باند فرود نزديك ترين پايگاه هوايي هم به دليل هجوم اوليه ارتش عراق براي فرود مناسب نبود و به همين خاطر مجبور به فرود در يك باند ناآماده با سرعت بالا شد. چرخ ها تركيدند و هواپيما در حالي كه سرنشينان آن اجكت كرده بودند از انتهاي باند خارج شد. بعدها اين هواپيما با تعويض بال و ديگر تعميرات دوباره به جنگنده هاي مورد استفاده در جنگ پيوست. اين تعويض بال كه اولين بار در ايران انجام مي شد را مي توان نقطه آغاز انجام كارهاي غيرممكن در نيروي هوايي دانست. در اولين ماههاي جنگ «نهاجا» تلاش هاي خود را به جلوگيري پيشرفت نيروي زميني ارتش عراق معطوف كرده بود. جنگنده هاي ايراني براي اين كار با استفاده از راكت هاي ضد زره دانه به دانه تانك ها و زره پوش هاي عراق را شكار مي كردند و حتي گاهي اوقات تا ارتفاع سه تا چهار متر زمين هم پايين مي آمدند. در مقابل عراق هم از هواپيماهاي ميگ-۲۱ و ميگ-۲۳ براي پوشش نيروي زميني خود استفاده مي كرد كه اين پوشش به ناچار منجر به درگيري هوايي بين ايران و عراق مي شد كه مي توان پيروزي هاي ايران در اين زمينه را بيشتر از عراق دانست. مخصوصاً در اوايل جنگ كه آنها در مقابل هواپيماهاي اف-۱۴ ايران توانايي انجام هيچ عملي را نداشتند كه در اواخر جنگ با خريد ميراژ اف-۱ از فرانسه توانستند كمي جنگ هاي هوايي را متعادل كنند. جنگ تحميلي عليه ايران علاوه بر خسارات و تلفات جانبي بسيار، دستاوردهاي ارزنده اي براي نيروي هوايي ايران داشت. نيروي هوايي در اين هشت سال توانست به تكنولوژي ساخت بسياري از قطعات مورد نياز خود دست يابد و در برخي موارد به خودكفايي برسد.
    • توسط onin
      http://www.pinetreeline.org/planes/B-52-10.jpg هواپیمای بمب افکن B-52، بمب افکنی دور برد و در کلاس سنگین وزن است که می تواند گونه های مختلفی از ماموریت ها را به انجام برساند. این هواپیما قادر به پرواز در سرعت های بسیار بالا، البته زیر سرعت صوت و در ارتفاع بالغ بر 50,000 پا پرواز بوده و توانایی حمل بمب های هسته ای یا اتمی و همچنین بمب های معمولی را نیز دارد. http://www.saceliteguard.com/images/B-52 H dropping M-117 750 pound bombs.jpg هواپیمای بی 52 برای مدت بیش از 35 سال تنها بمب افکن دارای سرنشین سنگین وزن ایالات متحده بوده است. این بمب افکن، قادر به پرتاب و شلیک بیشتر سلاح های موجود است و حتی بدین صورت، بیم آن می رود که پس از به روز ساختن سیستم های اویانیکی و پیشرانه ها و دیگر قمست های آن، این هواپیما تا سال 2045 نیز در خدمت باشد. البته این بمب افکن آمریکایی را BUFF که مخفف عبارت Big Ugly Fat Fellow و به معنای مرد چاق گنده زشت است، نیز می نامند. اولین مدل هواپیمای بی 52 در سال 1954، اولین پرواز خود را انجام داده و مدل B آن نیز در سال 1955 وارد خدمت گشت. به طور کلی 744 بمب افکن بی 52 ساخته شده و آخرین گونه آن نیز که مدل H نامیده می شود، در سال 1962 تحویل شد. این بمب افکن استراتژیکی، دارای بردی برابر با 14,162 کیلومتر است که از این رو، هواپیمایی میان قاره ای یا کانتیننتال گفته می شود. البته این برد، در حالت بدون سوخت گیری هوا به هوا اندازه گیری شده است، و در غیر این صورت، برد این هواپیما، با سوخت گیری هوا به هوا می تواند نا محدود باشد. در این هواپیما، از مدل جی به بعد تغییراتی در شکل بدنه مانند کوتاه تر شدن سکان عمودی یا همان پایدار کننده عمودی آن داده شد. http://www.militarypictures.info/d/294-3/B-52.jpg این بمب افکن سنگین ساخت شرکت بوئینگ بوده و از هشت موتور توربوفن پرات اند ویتنی TF-33 هر یک با قدرت کشش بیش از 7000 کیلوگرم بهره می برد. بالاترین سرعتی که این هواپیما قادر به دستیابی به آن است، حدود 0/8 ماخ بوده که معادل 650 مایل بر ساعت نیز می باشد. هدایت این هواپیمای بمب افکن بر عهده 5 خدمه بوده که سیستم صندلی خدمه ها، از توانایی اجکت یا پرتاب کردن در مواقع خطر نیز برخودار است. لازم به ذکر است که قیمت تمام شده این هواپیمای غول پیکر، حدود هفتاد و چهار میلیون دلار می باشد.
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.