Recommended Posts

"شيمون پرز" روز يكشنبه در پارلمان رژيم صهيونيستي به عنوان نهمين رئيس اين رژيم سوگند ياد كرد. به گزارش خبرگزاري فرانسه از قدس، پرز ‪ ۸۴‬ساله جانشين "موشه كاتساو" شد كه اخيرا و در پي يك رسوايي جنسي به اجبار كناره‌گيري كرد. كاتساو براساس معامله‌اي جنجالي پذيرفت كه اتهام تجاوز به عنف از مجموعه اتهامات مطروحه عليه وي، در ازاي اعترافش به برخي از اتهامات همچون اذيت و آزار جنسي، حذف شود. "عزر وايزمن" سلف كاتساو نيز سال ‪ ۲۰۰۰‬ميلادي و پس از افشاي رشوه‌گيري ‪ ۴۵۰‬هزار دلاري‌اش از يك ميليونر فرانسوي، مجبور به كناره‌گيري شد. پرز كه دوبار به منصب نخست‌وزيري "اسرائيل" دست يافته و هيچگاه موفق به كسب اكثريت آرا در انتخابات ملي نشده است، پيشتر اعلام كرد كه رياست هفت ساله رژيم صهيونيستي احتمالا آخرين فعاليت سياسي‌اش خواهد بود. فساد دولتمردان اسرائيلي و رسوايي‌هاي مالي و جنسي آنها به علاوه‌ي شكست نظامي رژيم صهيونيستي در يورش سال گذشته‌اش به لبنان و نتايج گزارش اسرائيلي موسوم به "وينوگراد" در ارتباط با علل اين شكست، سرخوردگي و نارضايتي شديد ساكنان فلسطين اشغالي را به دنبال داشته است. "ايهود اولمرت" نخست وزير اسرائيل نيز در كانون تحقيقات مربوط به يك رسوايي مالي قرار دارد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
موعود:در روزهاي اخير شهرهاي صهيونيست‌‌نشين، آرايش شيميايي به خود گرفته‌اند. بنا بر گزارش بازتاب، به تازگي در اين شهرها، تعداد زيادي ماسك ضدشيميايي براي استفاده مردم پخش شده است. همچنين بخش زيادي از مواد ذخيره شيميايي كارخانه استراتژيك «حيفا» به نقاط نامعلومي برده شده است. كارخانه حيفا، همان كارخانه‌اي است كه در زمان جنگ 33 روزه اسرائيل از پيامدهاي انهدام آن با موشك‌هاي حزب‌الله به شدت نگران بود. اين اقدامات پس از دو تحول در دو هفته گذشته انجام مي‌گيرد كه مورد نخست، پرواز هواپيماهاي ارتش اسرائيل در فواصل زياد و تمرين سوخت‌گيري براي آمادگي تعرض به ايران بود و دومي آماده‌باش پدافند هوايي اسرائيل كه دامنه آن حتي به تمرينات پياپي آژير قرمز در شهرك‌ها نيز رسيده است. هنوز انگيزه واقعي رژيم صهيونيستي از اين اقدامات مشخص نيست، اما طبيعتا اين‌گونه تحركات، با هدف آمادگي براي حمله يا اقدام نظامي عليه ديگران و هم‌زمان ايجاد بازدارندگي نسبت به تحركات طرف مقابل انجام مي‌شود. برخي تعيين تسهيلات استثنايي براي يهوديان ايران به اندازه شش برابر يهوديان نقاط ديگر و ارايه وام‌هاي چند هزار دلاري براي خريد مسكن و خودرو را نيز با اين تحركات بي‌ارتباط نمي‌دانند. گفتني است، سال گذشته نيز پيش از آغاز حمله اسرائيل به جنوب لبنان، كه با مقاومت قهرمانانه حزب‌الله لبنان روبه‌رو شد، از مدتي پيش، تلويزيون اسرائيل به پخش مانورهاي نظاميان اين رژيم پرداخت

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بازتاب:در حالي که اين روزها لبنان شاهد جشن و پايکوبي شکست ارتش اسرائيل از گروه چريکي و مردمي حزب‌الله لبنان است، منابع رژيم اسرائيل ضمن ايراد اتهاماتي درباره جنگ لبنان، از آمادگي براي جنگ با ايران خبر دادند. به گزارش خبرنگار «بازتاب»، معاون ستاد کل ارتش اسرائيل در تازه‌ترين کنفرانس مطبوعاتي خود ضمن رد احتمال بروز جنگي در منطقه بين اسرائيل و سوريه گفت، بعيد مي‌داند سوريه قصد داشته باشد در ماه‌هاي پيش رو به اسرائيل حمله کند، اما افزود: تلاش حکومت ايران به هدف بر هم زدن ثبات و آرامش در منطقه را نبايد از نظر دور داشت. کلنل کاپلينسکي در بخش ديگري از سخنان خود در کنفرانس مطبوعاتي، به برنامه‌هاي اتمي جمهوري اسلامي ايران پرداخت و گفت: تلاش حکومت ايران براي دستيابي به سلاح هسته‌اي، از ديدگاه جهانيان يک تغيير و تحول اساسي محسوب مي‌شود و گفت: تشکيلات دفاعي و امنيتي اسرائيل اين روند را با نگراني دنبال مي‌کنند. ارتش اسرائيل براي جبران کمبود تجهيزاتي، يک برنامه پنج ساله تنظيم کرده و به اجراي آن پرداخته است. در روزهاي اخير راديوها و تلويزيون‌هاي اسرائيل بيشترين بخش از برنامه‌هاي خبري خود را به سالگرد دومين جنگ لبنان اختصاص دادند. تلويزيون کانال ده اسرائيل مدعي شد ربودن سربازان اسرائيلي به دستور جمهوري اسلامي ايران صورت گرفته بود. اين تلويزيون تصاويري از ديدار حسن خميني (نوه امام خميني) با بشار اسد رئيس جمهوري سوريه را که ده روز پيش از ماجراي اسارت گرفتن سربازان اسرائيلي انجام شد نشان داد که در آن سيدحسن نصرالله نيز حضور داشت. همچنين تصاويري نشان داده شد که علي لاريجاني دبير شورايعالي امنيت ملي يک روز پيش از اين عمليات با نصرالله ديدن کرد و احتمالا حتي در ساعاتي که اين عمليات رخ داد، او هنوز در بيروت به سر مي‌برد. در همين حال، «اويگدور ليبرمن» وزير سياست‌هاي راهبردي اسرائيل در واکنش به تصميم جمهوري اسلامي ايران پيرامون دادن اجازه به نمايندگان بين المللي براي بازديد از راکتور آب سنگين اراک، آن را وقت کشي دانست. او گفت: جهان نبايد در دام سران تهران بيفتد و لازم است براي عملي کردن تحريم‌هاي گسترده‌تري عليه حکومت ايران همچنان تلاش شود. حکومت اسلامي ايران ادعا مي‌کند که اين توافق نشان شفافيت سازي بيشتري است ولي در واقع مي‌کوشد با اين گونه اقدامات نمادين و بي محتوا، براي خود وقت بخرد. اويگدور ليبرمن، که به تازگي از سفري اروپايي به اسرائيل بازگشته، در مصاحبه‌اي با روزنامه ايتاليايي کوريرا دلا سرا گفت: اسرائيل براي دفاع از خود در برابر حکومت ايران آماده مي‌شود. وي که از او به عنوان وزير امور ايران اسرائيل نام برده مي‌شود، از رومانو پرودي نخست وزير ايتاليا که اخيرا در مصاحبه‌اي با روزنامه اسرائيلي «معاريو» از انرژي هسته‌اي غيرنظامي جمهوري اسلامي ايران با نظر مساعدي نام برده بود، شديدا انتقاد کرده گفت: طرز رفتار ايتاليا و برخي از کشورهاي اروپائي در اين رابطه با مواضع سازشکارانه چمبرلين، نخست وزير انگليس در دوران به قدرت رسيدن هيتلر در اروپا شباهت دارد که توافقنامه سال 1938 را در مونيخ با هيتلر امضا کرد و ظاهرا براي جلوگيري از بروز جنگ جهاني دوم به خواسته‌هاي توسعه طلبانه او تسليم شد. ليبرمن ضمن انتقاد از وزير امور خارجه ايتاليا که گفته بود نگران تحريم اقتصادي عليه ايران مي‌باشد و آن را بي‌تاثير مي‌داند، انتقاد کرد و آن را بيهوده و بي‌دليل ناميد و يادآوري کرد که تحريم‌هاي اقتصادي مشابه عليه ليبي و کره شمالي نتيجه مثبتي داده است. بنابراين نگراني ماسيمو دالما وزير خارجه ايتاليا در اين مورد معنايي ندارد. ليبرمن وزير امور راهبردي اسرائيل که مسئول رسيدگي به تهديدهاي استراتژيک عليه اسرائيل را به عهده دارد، ضمن انتقاد شديد از بعضي از کشورهاي اروپايي مي‌گويد: به جاي شدت بخشيدن به تحريم‌هاي اقتصادي و زير فشار گذاردن رژيم حاکم بر ايران، بعضي کشورهاي اروپايي به ديالوگ و گفت‌وگو با جمهوري اسلامي ادامه داده و عملا اعمال آن رژيم را کم اهميت جلوه مي‌دهند. ليبرمن در اين مصاحبه ابراز عقيده کرد که جدا تلقي کردن استفاده از انرژي هسته‌اي براي مصارف غيرنظامي و نظامي امکان پذير نيست، زيرا جمهوري اسلامي ايران همزمان با غني‌سازي اورانيوم به طراحي و توليد موشک‌هاي دوربردي مانند شهاب 3 و 4 مي‌پردازد که هدف از توليد آنها سوال‌برانگيز است. زيرا اگر ظاهرا نياز اصلي آنان توليد انرژي است، پس چرا همزمان با آن به ساخت موشکهاي باليستيک دست مي‌زنند؟ ليبرمن در پاسخ به پرسش خبرنگار ايتاليايي در مورد احتمال حمله نظامي اسرائيل به ايران گفت: ما قصد حمله به هيچ کشوري را نداريم ولي بايد خود را آماده دفاع کنيم و از اسرائيل و شهروندان آن در مقابل تهديدهاي احتمالي آمادگي کامل داشته باشيم. او مدعي شد: پرزيدنت احمدي نژاد در هر فرصتي ما را تهديد به نابودي مي‌کند و هولوکاست را افسانه مي‌خواند. حکومت ايران حماس را در مقابل اسرائيل ياري مي‌دهد و امکانات خود را در اختيار حزب‌الله لبنان قرار داده تا باعث برانداختن دولت اين کشور شود و در همان حال در پس پرده به حملات تروريستي در افعانستان به جان سربازان نيروهاي ناتو و همچنين سربازان آمريکايي در عراق ياري مي‌رساند. بنابراين طبيعي است که ما نگران اوضاع باشيم و خود را براي روز مبادا آماده کنيم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
:? :D :D اصلا اگر ايران با اسراييل جنگ به خودمون توهين كرديم اسراييل با 4 تا اف 16 يا 4 تا مركاوا :mrgreen: مي خواد با ايران جنگ كنه! احتمال آقاي وزير شام آبگوشت خورده :mrgreen:
آمريكا با اون ادعاش از اين جرىت ها نداره

دو پست ادقام شد
موفق باشيد

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
وقتي مطالب رو مطالعه مي‌كردم اين حرف نظرم رو به خودش جلب كرد

اگر ظاهرا نياز اصلي آنان توليد انرژي است، پس چرا همزمان با آن به ساخت موشکهاي باليستيک دست مي‌زنند؟


فكر مي‌كنم آقاي وزير از اين ناراحت بودن كه ايران براي ساخت و توليد سلاح‌هاي بازدارنده تلاش مي‌كنه ، يعني استدلالشون اينه كه اگه كشوري داره برق توليد مي‌كنه يا مي‌خواد توليد كنه حق تحقيق و ترميم و يا حتي داشتن ارتش رو نداره . :?

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
كيهان به نقل از سرباز اسرائيلي: آقايي كه خودش دو دست نداشته، با اسب سفيد آمد و دست هايم را با شمشير قطع كرد! گزارش سفر گروهي ازاعضاي انجمن قلم ايران به لبنان زهره يزدان پناه قره تپه بعد به يك چارچوب آهني اشاره مي كند كه روي تلي از خاك استوار است. مي گويد: «آنجا خانه سيدحسن نصرالله بوده و كوچه اي بوده شبيه به مسيري كه به بيت رهبري و يا جماران منتهي مي شود. اينجا هم همانطور بوده. كنارش هم خانه علامه محمد حسين فضل الله بوده. اينجا را، مربع امني حزب الله مي گفتند. يعني يك مكان مربع شكل، كه دفتر شوراي حزب الله، منزل سيدحسن، منزل علامه فضل الله، دفاتر اداري حزب الله، همه در اينجا بوده كه صددرصد تخريب شده اند. اما جالب اين است كه به رغم اين همه تخريب، اينجا يك شهيد هم نداده است. از بيست و هشت ماه مي هم، بازسازي رسمي اينجا را، آغاز مي كنند.» در خيابان سيدهادي نصرالله هستيم.عكاس ها، مي خواهند عكس بگيرند كه سرو كله يك موتورسوار با لباس سر تا پا مشكي پيدا مي شود. مانع عكس برداري و فيلم برداري مي شود. كارت شناسايي مي خواهد. زينت و احمد با او صحبت مي كنند و كارت شناسايي نشان مي دهند. بهشتي مي گويد: «از نيروهاي انضباط حزب الله است، شما در ضاحيه، نه ارتش لبنان را مي بينيد، نه پليس ملي لبنان را. انضباطش بر عهده نيروهاي انضباط حزب الله است كه لباس شان مشكي است. سعي كنيد از آنها عكس نگيريد. اينجا روي عكس گرفتن از چهره ها، حساس هستند.» موتورسوار حزب اللهي، هنوز مشغول صحبت با احمد است. چشمم به دنبال نيروهاي نامحسوس حزب الله مي گردد كه، سرمدي گفته بود تحت پوشش نامحسوس آنها هستيم. دلم مي خواهد، يكي شان محسوس شوند، بيايند با اين نيروي شان صحبت كنند و قال قضيه را تمام كنند. اما انگار حزب الله، با كسي تعارف ندارد. موتورسوار حزب الله چند مكان را نشان مي دهد و مي گويد كه از آنجاها، عكس و فيلم گرفته نشود. بعد كارت ها را پس مي دهد و با احمد دست مي دهد. خداحافظي مي كند و مي رود. ياد رزمنده هاي خودمان مي افتم. با همين شكل و شمايل و معصوميت، و با همين اقتدار و صلابت. زينب مي گويد: «شبكه المنار در همين منطقه بود. چند بار زدند. اما براي يك لحظه هم، برنامه تلويزيون متوقف نشد.» در خيابان شهيد شيخ راغب، درست روبروي خانه قبلي سيدحسن نصرالله قرار مي گيريم. ميله هاي آهني سياه انتهاي كوچه اي كه اكنون با خاك يكسان شده است را كه مي بينم، ياد حرف بهشتي مي افتم و كوچه اي كه در تهران به بيت رهبري منتهي مي شود، و آن كوچه بلندي كه به حسينيه جماران و بيت امام(ره) مي رسيد. زينب، ساختمان ويرانه اي را نشان مي دهد و مي گويد: «اينجا نه تا ساختمان بود كه همه اش از بين رفت. خانه خاله ام و دو پسرش در اينجا بود. بمباران شد و از بين رفت. خانه خاله ام در جنوب هم بمباران شد. الآن خانه اي در خيابان سيدهادي نصرالله گرفته اند.» بعد مي گويد: «اينجا قبلاً خيلي آباد بوده. خيلي.» بهشتي مي گويد: «حزب الله به كساني كه خانه شان ويران شده بود، كمك كرد تا براي خود، خانه و اسباب و اثاثيه تهيه كنند.» بهشتي، نمونه اي از امدادهاي غيبي را تعريف مي كند. او مي گويد: «يكي از شبكه هاي تلويزيوني اسرائيل كه گمان مي كنم شبكه ده يا يازده بود، اواخر جنگ برنامه اي مي سازد و مي پردازد به سربازهاي مجروح اسرائيلي كه از جنگ لبنان بازگشته و بنا به اظهار آنها، مشكل رواني پيدا كرده بودند. خبرنگارها به تيمارستان و يا درمانگاه رواني اسرائيلي ها مي روند و از دكترها در اين مورد، سؤال مي كنند. دكترها مي گويند: بله، يكي از سربازهاي مجروح اسرائيلي كه دستش هم از مچ قطع شده است، از زماني كه از جنگ لبنان برگشته، مشكل رواني پيدا كرده است. ادعا مي كند كه يك آقايي كه خودش دو دست نداشته، با يك اسب سفيد آمده و دست هاي او را با شمشير قطع كرده است. تلويزيون سرباز مجروح و دست هاي قطع شده او را نشان مي دهد. خبرنگارها سراغ همين سرباز مي روند و از او ماجرا را مي پرسند. او هم، همين مطلب را مي گويد. درحالي كه وقتي محل قطع دست او توسط پزشكان بررسي مي شود، مشخص مي شود كه محل قطع دست آن سرباز اسرائيلي، جاي تير و تركش نبوده، بلكه دقيقاً جاي بريدگي با يك شيء تيز بوده است. اين تصاوير را تلويزيون لبنان، از تلويزيون اسرائيل گرفت و پخش كرد.» از بهشتي مي پرسم: «درباره مقاومت سي وسه روزه لبنان، كتاب هايي هم در بيروت چاپ شده است؟» مي گويد: «بله، حتي فكر مي كنم زينك بندي اش را هم انجام داده بودند. چون واقعاً چند روز نگذشت كه كتاب هايي در اين مورد چاپ شد. امروز عصر، بخشي از كتاب هايي كه درباره لبنان چاپ شده است را در يك كتابفروشي بين المللي خواهيد ديد. عكس، مستند و سياسي و درباره سيدحسن نصرالله بيشتر از موضوع جنگ، كتاب چاپ شده است. حتي مسيحي ها هم، بعد از جنگ سي وسه روزه، نظرشان درباره سيدحسن نصرالله عوض شده است.» گوديني درباره معناي رنگ ها در لبنان از بهشتي سؤال مي كند. بهشتي مي گويد: «همانطور كه قبلاً گفتم رنگ ها در اينجا معني دارد. مثلاً رنگ زرد متعلق به حزب الله و نماد پرچم حزب الله است، آبي آسماني براي جريان المستقبل كه آرم تلويزيون شان هم، همين رنگ است. سبز براي حركت امل و قرمز براي كمونيست هاست. البته نيروهاي انضباط حزب الله، لباس فرم شان مشكي است. كتائبي ها هم، كه رهبرش امين جميل بوده، خيلي پرچم سفيد بالا مي برند، اما چندان الزامي ندارند. رنگ نارنجي هم، متعلق به ميشل عون و حزب طيارالوطن الحر است. ميشل عون بعد از بازگشت از تبعيد به فرانسه، در لبنان اين حزب را تأسيس كرد كه بيشتر مسيحي ها طرفدار اويند.» آرمين، از ميزان نفوذ كمونيست ها در لبنان مي پرسد. بهشتي مي گويد: «كمونيست ها، نفوذ خيلي كمي اينجا دارند.» بهشتي مي گويد: «اين قدر بحث رنگ ها، وارد بحث هاي سياسي شده است، كه شعار معارضين لبنان اينست: ما حكومت رنگها را مي خواهيم. يعني همه رنگ ها باشند.» عبدالرحيمي، هم از آثار جنگ، عكس و فيلم مي گيرد و هم، چپ و راست، از محمد صدرا. احمد، كساني كه براي عكاسي پراكنده شده اند را، صدا مي كند. همه، كم كم سوار ماشين مي شويم. وقتي ماشين حركت مي كند، بهشتي، ساختمان قبلي شبكه المنار را نشان مي دهد كه ويران شده است. زينب مي گويد: «اسرائيل، اين خياباني كه شبكه المنار در آن قرار داشت، حدود هزار بار زد. اما برنامه المنار، لحظه اي قطع نشد.» يكي از خانم ها از زينب مي پرسد: «موقع جنگ سي وسه روزه شما كجا بودي؟» مي گويد: «خانواده من كه در جنوب بودند، من، همراه يكي از فاميل هايمان به كوه لبنان رفتيم و اتاق اجاره كرديم. بعضي از افراد مثل دروزي ها هم، از اين وضعيت سوءاستفاده كرده بودند و قيمت اجاره اتاق ها و حتي بعضي مواد غذايي را گران كرده بودند. مثلاً اجاره اتاق، شبي صددلار و ليمو چهار برابر قيمت.» بهشتي مي گويد: «حزب الله، خيلي به داد مردمي كه در جنگ خسارت ديده بودند، رسيد. بعضي از دولت ها هم كمك مي كردند. مثل قطر و ايران كه در بازسازي كمك مي كنند.» و ما پلاكاردهايي را در خيابان ها مي بينيم كه از ايران و بعضي پلاكاردها هم از قطر تشكر كرده اند. به نقل از سايت مقاومت اسلامي

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
انتخاب: مصاحبه دنيس روس با "دی ولت" آلمان روزنامه « دی ولت» چاپ آلمان، که از جمله نشريات وابسته به بالاترين محافل اقتصادی- سياسی اين کشور می باشد، مصاحبه ای با "دنيس روس" متخصص امريکائی امور خاورميانه کرده است. اين مصاحبه بر محور رابطه استراتژی اسرائيل و تحرک ناچيز در مذاکرات جمهوری اسلامی با اتحاديه اروپا انجام شده است. نقطه نظراتی دراين مصاحبه مطرح شده که به آسانی نبايد از کنار آن گذشت و به همين دليل تقريبا تمامی اين مصاحبه را ترجمه کرده ايم که می خوانيد: س:«بنيامين نتانياهو» رئيس«حزب لهود» اسرائيل اعلام خطر کرده است که عقب نشينی اسرائيل از جنوب لبنان می تواند برای حماس و حزب الله لبنان اين امکان را فراهم آورد تا از اين منطقه جهت حمله به اسرائيل استفاده کنند. نظر خواهی ها در اسرائيل نشان می دهد که اعلام اين نظريه ازطرف «نتانياهو» باعث بالا رفتن ميزان طرفداری ازاو بين اسرائيلی ها شده است. اکنون اين سوال پيش می آيد: امکان به قدرت رسيدن مجدد «نتان ياهو» دراسرائيل چقدر است؟ و آياممکن است دولت او جمهوری اسلامی و مراکز اتمی آن را مورد حمله قرار دهد؟ ج: اگر امروز در اسرائيل انتخابات برگزار شود، «نتانياهو»انتخاب خواهد شد. در عين حال نتايج انتخابات فرضی نشان می دهد که« اهود المرت» و «حزب کار» از نظر افکارعمومی اسرائيل موقعيت ضعيفی دارد. پيروزی «نتانياهو» در عين حال منوط به اين است که«ايهود باراک» بعنوان وزير دفاع فعلی و نخست وزير و قهرمان جنگ آن دوره به دولت او رای اعتماد داده و رهبری او را تائيد کند. حدود 50 % نمايندگان کنست ـ پارلمان اسرائيل ـ صندلی های خود را ممکن است در انتخابات آينده از دست بدهند. بديهی است که«نتان ياهو» در مقايسه با ديگران به موضوع ايران توجه بيشتری نشان خواهد داد. من براين عقيده هستم که مراکز امنيتی اسرائيل معتقدند با حضور«نتانياهو» و يا بدون حضور او، اگر جمهوری اسلامی به بمب اتم دسترسی داشته باشد، موجوديت اسرائيل مورد تهديد کامل قرار خواهد گرفت. س: اما خط قرمز اين موضوع کجاست؟ ج: تهديدات «محمود احمدی نژاد» در اسرائيل کاملا جدی تلقی می شود. بويژه که او اخيرا گفت:«شمارش معکوس جهت نابودی رژيم صهيونيستی آغاز شده است» حتی"علی اکبر رفسنجانی" که بعنوان يک پراگماتيست شناخته می شود، يک سال قبل گفت که برای نابودی اسرائيل يک بمب اتم کافی است. اکثرجريانات سياسی اسرائيل معتقدند که سياستمداران دنيا بايد چه از طريق ديپلماتيک و چه از طريق نظامی بحران آفرينی های جمهوری اسلامی را متوقف کنند. اگرموضوع با مسالمت حل نشود ضرورت اعمال زور در دستور کار قرار خواهد گرفت. برای اسرائيل خط قرمزعدم دسترسی جمهوری اسلامی به موادی است که امکان ساخت سلاح اتمی را فراهم می آورد. جمهوری اسلامی تا 18 ماه ديگر سيستم موشکی خود را توسط روس ها تکميل و مدرن خواهد کرد، آنوقت ديگر حمله هوائی جهت از بين بردن تاسيسات اتمی ايران سخت تر خواهد شد. هر قدر که ما به پايان تکميل سازی و مدرن کردن سيستم موشکی جمهوری اسلامی نزديک تر می شويم، در شرايط حساس تری واقع می شويم، بدون آنکه اقدامی بر عليه آن انجام داده باشيم. عينيت خطر اين اجبار را برای اسرائيل فراهم می کند که خود راسا برای حل مشکل اقدام کرده و به موقع ضربه لازم را فرود آورد. در حال حاضرما مرتبا از خودمان سوال می کنيم، حمله هوائی، آری يا نه؟ مسئله اين است که زمان رسيدن به نتايج مثبت از طرق ديپلماتيک اصلا مشخص نيست. س: بنا براين تا 18 ماه آينده چه اقداماتی بايد انجام شود، تا از آغازاين جنگ جلوگيری به عمل آيد؟ ج: ضروری است در جبهه ديپلماتيک 3 موضوع اعمال شود تا سياست های اروپا جهت محاصره اقتصادی به تحرک بيفتد. اروپائی ها بويژه آلمان و ايتاليا با سياست گارانتی جهت وام اقتصادی عملا راه نجات حمهوری اسلامی را پيش گرفته اند. عربستان سعودی بايد اروپا را تحت فشار قرار دهد و اعلام کند که جمهوری اسلامی دارای سلاح اتمی خطری است بالقوه عليه اعراب. آنها بايد اعلام کنند که جمهوری اسلامی با تکيه بر سلاح اتمی می تواند تمام خاورميانه را مورد تهديد و تجاوز قرار دهد. سعودی ها می توانند در اين رابطه امکانات اقتصادی بی نظير خود را به کار اندازند. دوم اسرائيلی ها در تماس با اروپائی ها بايد رسما به آن ها گوشزد کنند: «اگر شما تصور می کنيد که می توانيد با اين روش ها جلوی يک جنگ را بگيريد، در اشتباه هستيد، ما اسرائيلی ها غير ممکن است با جمهوری اسلامی دارای بمب اتمی در آرامش زندگی کنيم.» سوم آمريکا بايد توسط اروپائی ها زمينه مذاکره با ايران را فراهم آورد. اغلب کشور های اروپائی مايلند تا جهت آغازمذاکره مطابق خواسته آمريکا، جمهوری اسلامی غنی سازی اورانيوم را متوقف کند. من با اين پيش شرط موافق نيستم. اگر اروپائی ها خدمات اقتصادی به جمهوری اسلامی را در عمل متوقف کنند، ديگر احتياج به شرط توقف غنی سازی ضروری نيست و جمهوری اسلامی ناچار اين عمل را انجام خواهد داد. خيلی از اروپائی ها نگران اين هستند که در صورت اعمال فشار های اقتصادی بيشتر اروپا بر جمهوری اسلامی امکان مذاکره جمهوری اسلامی و آمريکا فراهم شود و در عين حال آمريکا فرصتی برای حضور هيئت های اروپائی در جلسات فراهم نکند. آمريکا در اين رابطه بايد اعتماد اروپائی ها راجلب کند. س: بوش و پوتين اعلام کردند که در رابطه با مسئله ايران می خواهند همکاری مشترک داشته باشند. ج: اين موضوع البته می تواند مثبت باشد. جمهوری اسلامی روی مهره روسيه به عنوان يک امکان، جهت خنثی کردن محاصره اقتصادی حساب می کند. هر قدر روس ها به هيئت های اروپائی و آمريکائی در اين ارتباط نزديکتر باشند به همان اندازه محاصره اقتصادی سازمان ملل می تواند موثرترباشد. س: فکر می کنيد که محاصره اقتصادی شديد جمهوری اسلامی را از ادامه اقدامات اتمی خود باز می دارد؟ ج: جناح حاکم در ايران بر اين باور است که بدون ترديد می تواند بر انزوا و محاصر اقتصادی غلبه کند. می دانيد که آن ها با دستگير و آزاد کردن ملوانان انگليسی در چند ماه گذشته احساس قهرمانی می کنند. بايد توجه داشت که بروز يک جنگ می تواند به بحران اقتصادی و نا آرامی های اجتماعی منتهی شود. توجه کنيد که فقط سهميه بندی بنزين در ماه گذشته چه نا آرامی مهمی را در ايران بوجود آورد. ما در مسيری قرار داريم که ظاهرا به راه های خشونت آميز منتهی می شود. البته ما مايل نيستم که چنين اتفاقی بيفتد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اين مطلب چه ربطي به اخبار نظامي داره :? :D اين مطلب فقط باعث ايجاد اختلاف ميشه :D :mrgreen: :mrgreen:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
تمام اسرائیل در تیررس موشک های حزب الله قرار دارد دبیرکل حزب الله لبنان بر آمادگی کامل مبارزان لبنانی برای دفع هرگونه تجاوز از سوی رژیم صهیونیستی تاکید کرد و گفت : تمام فلسطین اشغالی در تیررس موشک های حزب الله قرار دارد. سید حسن نصرالله در گفتگو با شبکه تلویزیونی الجزیره، تصریح کرد: موشکهای ما قادرند تمام نقاط فلسطین اشغالی را هدف قرار دهند. وی افزود: اماکنی را که جنگنده های رژیم صهیونیستی در نخستین روزهای جنگ در لبنان بمباران کردند شامل انبار موشکهای حزب الله نبود در واقع این انبارها هدف بمباران رژیم صهیونیستی قرار نگرفتند. نصرالله خاطرنشان کرد: سوریه تابستان سال گذشته آمادگی داشت که با رژیم صهیونیستی وارد جنگ شود. من به خوبی می دانم که سوری ها از طریق واسطه به اسرائیل پیام داه بودند که در صورت هجوم به مرزهای غربی سوریه و لبنان سکوت نخواهند کرد. وی در پاسخ به این پرسش که آیا حزب الله قصد داشت دایره جنگ با اسرائیل را گسترش دهد، گفت: حزب الله قصد انجام چنین کاری را نداشت، زیرا در این امر مصلحتی نمی دید. دبیرکل حزب الله درباره هدف قرار دادن ناو جنگی رژیم صهیونیستی موسوم به ساعر 2 که در نخستین روزهای جنگ انجام شد اظهار داشت: رژیم صهیونیستی سلاحی که با استفاده از آن ناو جنگی آنها را هدف قرار دادیم، نمی شناخت، لذا از پیش نیز نمی دانست ما چنین سلاحی را در اختیار داریم. وی افزود: من از طریق یک افسر اتاق عملیات حزب الله با هیئت مامور برای بمباران ناو جنگی اسرائیل در تماس بودم که اعلام انهدام این ناو با سخنرانی من همزمان شود به عبارتی دیگر این از جمله غافلگیری هایی بود که من در بحبوحه جنگ متعهد شده بودم آن را (اعلام انهدام ناو جنگی اسرائیل در خلال سخنرانی خود) انجام دهم. دبیرکل حزب الله در ادامه، شایعه پنهان شدنش در سفارت ایران یا سوریه در جریان جنگ اخیر را تکذیب کرد. وی درباره آمادگی مبارزان حزب الله برای عملیات به اسارت درآوردن 2 نظامی رژیم صهیونیستی گفت: مبارزان این حزب به مدت 3 ماه در انتظار بودند که یک گشتی رژیم صهیونیستی در نزدیکی شهرک زرعیت عبور کند تا این عملیات انجام شود. نصرالله تصریح کرد: اسرائیلی ها پس از اسارت 2 نظامی شان اقدام فوری انجام ندادند، بلکه در ابتدا تنها به حرکت درآوردن 3 تانکشان که یکی از آنها با بمب و دیگری با موشک مبارزان ما انهدام شدند و سومی نیز آسیب دید اکتفا کردند. به گفته وی، فرماندهی حزب الله پس از عملیات به اسارت گرفتن 2 نظامی اسرائیلی، مراکز فرماندهی و منازل رهبران حزب را تخلیه کردند. وی درباره صحت اظهارات وزیر امور خارجه فرانسه پس از برگزاری نشست گروه های لبنانی در پاریس که گفته بود از نمایندگان حزب الله در این نشست شنیده است 2 نظامی اسرائیلی در قید حیات هستند، گفت: من صحت این خبر را تکذیب می کنم زیرا فقط من اختیار سخن گفتن درباره این 2 نظامی را دارم. دبیرکل حزب الله در پایان درباره تاثیر سخنرانی های وی در جهان عرب و اسلام که در خلال جنگ 33 روزه انجام شد، اظهار داشت: من قصد ندارم یک رهبر عربی، اسلامی یا حتی لبنانی و یا شیعی باشم، بلکه هدف من از این سخنرانی ها، تنها کسب رضای خدا است آويا

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
رژیم صهیونیستی یک گام مهم دیگر را به سمت ایجاد یک شبکه دفاع موشک بالستیک و مراقبت دوربرد برداشت . این شبکه شامل انواع حسگرها و موشکها و پهپاد ها می باشد و از سال 2000 در دست تکمیل بوده است .یکی از پهپادها ی مورد استفاده در شبکه مزبور تا کنون در چارچوب برنامه ای سری در دست تکمیل بوده .اما به تازگی تصاویری از نخستین پرواز ان در تابستان گذشته منتشر شده است . این در حالی است که صهیونیستها تا کنون تنها به ارایه اطلاعاتی در مورد ابعاد کلی این پهپاد و به ویژه دهنه بال 85 پایی ان و انواع تسلیحات هوا به هوا و هوا به سطح قابل حمل توسط ان اکتفا کرده بودند اما از چندی پیش چند تصویر گرفته شده از فیلم های ویدیویی ازمایش ان نیز منتشر شده است. این پهپاد تا کنون به نام های هرون 2 , ایتان و ماچاتز 2 شناخته میشود.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
برخي از نامزدهاي انتخابات رياست جمهوري آمريكا در كنفرانس مطبوعاتي گروه غيرانتفاعي "پروژه اسرائيل"، مستقيماً و يا از طريق ارسال پيام شركت جسته و از طومار تند اين گروه عليه ايران حمايت كردند. در اين طومار، رژيم صهيونيستي به عنوان نماد صلح طلبي و رييس جمهوري اسلامي ايران به عنوان يك تندرو مذهبي معرفي شده كه درصدد محو اسرائيل از روي نقشه جهان از طريق جنگ مذهبي می باشد. توقف غني سازي اورانيوم در ايران، دسترسي آژانس بين المللي انرژي هسته اي به كليه تاسيسات اتمي اين كشور، منع ايران از حمايت مالي از گروه هاي تروريستي و به رسميت شناختن حق زيست صلح آميز اسرائيل، چهار درخواست اصلي اين طومار اين طومار مي باشد. این گزارش از حزب الله لبنان، حماس و جهاد اسلامي فلسطين به عنوان گروههاي تروريستي ياد كرده كه از حمايت ايران برخوردار بوده و در اروپا و آمريكا داراي هسته هاي تروريستي مي باشند. هيلاري كلينتون، نامزد حزب دمكرات آمريكا در انتخابات رياست جمهوري آينده در حمايت از اين طومار كه خطاب به دبير كل سازمان ملل متحد است، اظهار داشت: كه حمله حزب الله به اسرائيل در تابستان گذشته با سلاح هاي ايران به روشني نفوذ مخرب تهران در وراي مرزهايش را نشان مي دهد. وي افزود: او و سناتور "فرانك لوتنبرگ" (نماينده دمكرات از ايالت نيوجرسي) لايحه اي را در كنگره پيشنهاد كرده اند كه مانع از تخطي شركت هاي چند مليتي مانند "هاليبرتون" و شركت هاي اقماري آنان از قوانين مصوب كنگره آمريكا در مورد تحريم ايران مي شود. "اوباما باراك" نامزد ديگر دموكراتها در انتخابات آينده، در پيامش از ايران به عنوان يك تئوكراسي راديكال كه علناً همسايگانش را تهديد مي كند ياد نموده و مي گويد: لايحه اجرايي نمودن تحريم ها را در كنگره مطرح كرده ام كه مانع سرمايه گذاري هرگونه سرمايه آمريكايي در شركت هايي مي شود كه آنان در صنعت نفت و گاز ايران داراي پروژه هستند. از سوي ديگر، جان ادواردز در پيامي از موضوع مذاكره مستقيم آمريكا با ايران دفاع نموده و مطرح مي سازد كه براي منصرف كردن ايران از پيگيري سلاح هاي هسته اي، سياست چماق و هويج ضروري است. گروه موسوم به پروژه اسرائيل در وب سايت خود ادعا كرده كه طومار مزبور را براي رهبران كشورهاي عضو سازمان ملل متحد، واتيكان، رهبران معروف مانند دالايي لاما ارسال كرده و متجاوز از80 هزار امضا تاكنون از سراسر جهان در حمايت از آن جمع شده است. گفتني است گروه مزبور در اساسنامه خود براينكه گروهي غيرانتفاعي با دفاتري در واشنگتن و بيت المقدس است و هدف آن امنيت و صلح براي رژيم صهيونيستي از طريق تاثير بر افكار عمومي جهانيان است، تأكيد كرده است. منبع:رجا نیوز

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
تصویب لوایح ضد ایرانی در مجلس نمایندگان آمریکا مجلس نمایندگان آمریکا دیشب لوایحی را به تصویب رساند که بر اساس آن از سرمایه گذاران و دولت هایی که سرمایه هایشان را از شرکت های سرمایه گذار در ایران و سودان خارج کنند، حمایت های حقوقی خواهد شد. به گزارش خبرگزاری مهربه نقل از آسوشیتدپرس، طبق این لوایح مدیران شرکت های سرمایه گذاری که سرمایه هایشان را از شرکت های سرمایه گذار بیش از 20 میلیون دلار در بخش انرژی ایران یا شرکت های حامی سیاست های سودان درباره دارفور خارج کنند، مشمول مصونیت در برابر دعاوی حقوقی خواهند شد. لایحه مربوط به ایران با 408 رأی موافق در مقابل 6 رأی منفی و لایحه مربوط به سودان با 418 رأی موافق در برابر یک رأی منفی در جلسه دیشب به تصویب رسید و به مجلس سنا برای تصویب ارائه شده است. طبق هر دو لایحه، دولت آمریکا به صورت دوره ای فهرستی از شرکت هایی را که با بخش انرژی سودان و ایران معامله کنند، به روزرسانی خواهد کرد. همچنین طبق این لوایح با این که شرکت های آمریکایی پیشتر از سرمایه گذاری در بخش انرژی سودان و ایران منع شده اند، اما بسیاری از آمریکایی ها از روابط تجاری با شرکت های خارجی که در این دو کشور سرمایه گذاری کنند، ناآگاه هستند. لوایح به دولت های کشوری و محلی اجازه می دهد سرمایه های شرکت های تحت کنترلشان را از شرکت های موجود در فهرست فوق بیرون بکشند. به گفته "باربارا لی"، نماینده جمهوریخواه و تهیه کننده لایحه مربوط به سودان، 59 دانشگاه و 19 کشور تاکنون اقداماتی برای خارج کردن سرمایه هایشان از شرکت های سرمایه گذار در سودان انجام داده اند. علاوه براین، دولت آمریکا از تمدید یا امضای قرارداد با شرکت های چندملیتی معامله کننده با دولت سودان منع شده است. لایحه مربوط به ایران بر آن دسته از شرکت های بین المللی تمرکز دارد که حداقل 20 میلیون دلار در بخش انرژی ایران سرمایه گذاری کنند، تسلیحات به ایران بفروشند یا اعتباری معادل 20 میلیون دلار یا بیشتر برای دولت ایران را تمدید کنند. علاوه براین، مجلس نمایندگان آمریکا لایحه جداگانه ای را با 415 رأی موافق دربرابر 11 رأی منفی به تصویب رساند که بر اساس آن تحریم های کنونی علیه ایران شامل معاملات با صنایع پتروشیمی و گاز طبیعی نیز خواهد شد و شرکت های اعتباری، بیمه گذاران و سایر مؤسسات مالی به خاطر سرمایه گذاری در صنایع انرژی ایران مشمول تحریم خواهند شد. مهر

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
در حالي كه به اعتراف عمده كارشناسان اطلاعاتي و نظامي، يكي از دلايل اصلي پيروزي رزمندگان حزب‌الله بر اسرائيل در جنگ 33 روزه، برتري اطلاعاتي بوده است، منابع اسرائيلي تلاش مي‌كنند اين برتري‌ها را به ايران نسبت دهند. به گزارش سرويس بين‌الملل «بازتاب» به نقل از «عرب‌تايمز»، جنگ اطلاعاتي بين ايران و اسرائيل‌ ‌در شرايطي در حال نزديك شدن به اوج است كه هر دو تلاش‌هايشان را براي جذب نيروهاي عبري زبان و فارسي‌زبان افزايش داده‌اند. روزنامه صهيونيستي «يديعوت آحارنوت» نوشت: مقامات ايران نياز به عبري‌زباناني دارند تا به عنوان مترجم براي آنها كار كرده و در تلاش‌هاي تبليغاتي خود عليه اسرائيل، آنان را به مأموران اطلاعاتي تبديل كند. مهم‌ترين منبع تأمين اين عبري‌زبانان، دانشجويان فلسطيني هستند كه در خارج از فلسطين تحصيل مي‌كنند و يا فعالان مقاومت فلسطين كه براي آموزش‌هاي نظامي به ايران يا لبنان فرستاده مي‌شوند. اين روزنامه مدعي شد: مهم‌ترين مركز آموزش عبري، سفارت ايران در بيروت است كه اعضاي حزب‌الله در مركز فرهنگ آموزش اسلامي اين سفارت، آموزش مي‌بينند. اين سفارت يك كتابخانه بزرگ از روزنامه‌ها و كتاب‌هاي عبري دارد كه حتي كتاب‌هاي كودكان هم در آن يافت مي‌شود. در همينجا بود كه حزب‌الله با كمك فلسطين تعداد زيادي از رزمندگان خود را آموزش داد تا در جريان و پيش از جنگ تابستان گذشته با اسرائيل به جمع‌آوري اطلاعات بپردازند. به گفته «شين بت»، آژانس اطلاعاتي اسرائيل، دانشجويان عرب فلسطيني كه در خارج تحصيل مي‌كنند، يك هدف مناسب براي حزب‌الله هستند چرا كه جذب و آموزش آنان، آسان‌تر است. baztab

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط Phantom3
      موشکDelilah یک موشک الکترو اپتیکال می باشد که در اسرائیل و توسط صنایع نظامی این رژیم (IMI) به منظور هدف قرار دادن اهداف متحرک و غیر متحرک ساخته شده است.موشک Delilah نام سری موشک های گوناگون اسرائیل می باشد که توسط IMI ساخته شده اند.این موشک در اصل به عنوان یک تله هوایی ساخته شده بود، اما در دهه 1990 نوع تهاجمی و ضربتی از این موشک عرضه شد که توسط F-16 ها و F-4E های آپگرید شده ، که نقش جنگنده های هجومی را ایفا می کردند ، استفاده می شد.نوع ضد رادار این موشک از نوع هواپرتاب می باشد. این گونه از نیمه دهه 60 میلادی وارد خدمت شد. وظیفه این نمونه یافتن سایت های راداری در هنگامی بود که این رادار ها در حال کار بودند و با این کار آنها را یافته و نابود می کرد.

      Delilah-1
      این گونه از نوع هواپرتاب می باشد و در رده موشک های کروز قرار می گیرد . این موشک دارای یک موتور توربو جت بود و این موتور توربوجت به آن این امکان را می داد تا با درنگ کردن درست به خوبی هدف قرار دادن اهداف متحرک ، اهداف با استتار بسیار خوب را نیز مورد هدف قرار دهد.که این ویژگی این موشک را به یک موشک ایده آل برای نابودی سایت های سام تبدیل کرده است.این موشک دارای بردی برابر 150 کیلومتر است و توانایی نابود اهداف ، چه دریایی و چه زمینی را دارد.هدایت خودکار به کار رفته درآن به خوبی سیستم های هدایتی INS/GPS می باشد که به موشک امکان انجام ماموریت های خود اتکا را می دهد.این موشک توانایی تطبیق با سرهای جنگی گوناگون را دارد و نیز می تواند توسط بسیاری از هواگرد ها حمل شود.این موشک توانایی شلیک از هواگردها ، بالگردها یا لانچر های زمینی را دارد. اندازه جمع و جور این موشک به آن این امکان را می دهد که توسط بالگردهای سیکورسکی UH-60A و SH-60B حمل شود.این موشک سر جنگی کوچک ولی موثر حمل می کند که به آن امکان هدف قرار دادن و نابودی اهداف با کمترین خطر را می دهد.این موشک نخستین بار توسط اسرائیل در جولای و آگوست 2006 ، یعنی درجنگ با لبنان، استفاده شد.این موشک در این جنگ توسط F-16D پرتاب می شد.



       
       
       
      Delilah-2
      این موشک با سرمایه گزاری چین درحال توسعه و ساخت توسط اسرائیل می باشد .این موشک از موتور Bet Shemesh Sorek 4 استفاده می کند که تراستی معادل 800 پوند ایجاد می کند. این ویژگی به موشک این امکان را می دهد که برد بیشتر و سر جنگی بزرگتری داشته باشد.




      Delilah-GL
      این موشک یک موشک زمین پرتاب می باشد که در اصل نوع تغییر یافته موشک کروز Delilah است و بردی معادل 250 کیلومتر دارد که ممکن است برد واقعی آن نباشد ، یعنی امکان دارد این موشک بردی بیش از 300 کیلومتر داشته باشد .
      این موشک با سر انفجاری متعارف 30 کیلوگرمی مسلح می شود اما توانایی حمل انواع دیگری را نیز دارد. این موشک توسط GPS هدایت می شود و توانایی گشت در منطقه جنگی را قبل از تایید هدف دارد.

      مترجم :Phantom3
      استفاده از این مطلب تنها با ذکر نام مترجم و لینک به سایت Military.ir مجاز می باشد.
    • توسط farmandekoll
      F-117 نایت هاوک (شاهین تاریکی) نخستین هواپیمای عملیاتی است که به منظور استفاده از فناوری پنهانکاری طراحی شد. طراحی منحصر بفرد این هواپیمای تک سرنشینه تواناییهای استثنایی را به این هواپیمای تهاجمی می افزاید. اندازه این هواپیما در حدود F-15 ایگل می باشد که دو موتور توربو فن F404 که هرکدام نیرویی معادل 48 کیلو نیوتون (10800 پوند) ایجاد می کنند دارد. هم چنین دارای کنترل با سیم می باشد. قابلیت سوختگیری هوایی برد نایت هاوک را افزوده و آن را به یک سلاح بازدارنده و ترساننده ی ایالات متحده تبدیل کرده است. توانایی حمل انواع سلاح ها با سیستمهای ناوبری و حمله یکپارچه و سیستمهای الکترونیک پروازی ( اویونیک) موثر بودن این هواپیما را در عملیات مختلف اثبات می کند و بار کاری خلبان را کم می کند. کشیدن نقشه های با جزییات ریز برای عملیات روی نقاط با پدافند سنگین و قوی با استفاده از سیستم طراحی نقشه خودکار به ارزشهای این هواپیمای منحصر بفرد می افزاید.اولین F-117 در سال 1982 تحویل داده شد و آخرین تحویل در سال 1990 بود. تصمیم تولید F-117 در سال 1978 گرفته شد. اولین پرواز آن در سال 1981 انجام شد.

      جزییات :


      وظیفه : هواپیمای تهاجمی پنهانکار

      سازنده : لاکهید

      استفاده کننده : نیروی هوایی ایالات متحده

      موتور : دو موتور توربو فن بدون پس سوز F404-GE-F1D2 با قدرت 48 کیلو نیوتن (10800پوند)

      ابعاد : طول 10.08 متر، ارتفاع 3.78 متر، دهنه بال 13.20 متر

      اوزان: وزن خالی آن 13.381 کیلوگرم برآورد شده است، حداکثر وزن برخاست 13.814 کیلوگرم

      اجرا : حداکثر سرعت 0.98 ماخ یا 1040 کیلومتر بر ساعت(656 مایل بر ساعت)، سقف پرواز 15.240 متر برآورد شده است ( 50000 پا)

      سلاحها : تا 2268 کیلوگرم (5000 پوند) انواع بمب های هدایت شونده، موشکهای هوا به زمین، موشکهای زد رادار یا موشکهای هوا به هوای AIM-9 که در یک جایگاه درونی حمل می شوند.




    • توسط onin
      در ۲۵ فوريه ۵(۱۹۲۵ اسفند ۱۳۰۴) اولين خلبان ايراني كه كلنل احمدخان نخجوان نام داشت يك هواپيماي برژت -۱۹ را با پرچم و نشان ايران از فرانسه به پايگاه قلعه مرغي تهران پرواز داد. كلنل نخجوان در فرانسه دوره ديده بود و فقط ۲۰۰ ساعت پرواز داشت. بدين ترتيب در اين تاريخ اولين هواپيماي نيروي هوايي ايران با خلباني يك ايراني مرزهاي بين المللي را درنورديد و به فضاي پروازي ايران رسيد. در اين زمان ديگر خلبانان ايراني تحت نظارت يك استاد خلبان آلماني به نام «شفر» در ايران دوره مي ديدند. خريد هواپيما قسمت آسان كار بود. آموزش خلبانان براي پرواز كردن با آنها، نفرات پشتيباني زميني براي نگهداري و تعمير آنها و ساختن فرودگاه ها قسمت سخت كار بود كه زمان هم مي برد. در همين دوره زماني نيروي هوايي ايران از قالب يك اداره كوچك در ستاد فرماندهي ارتش خارج شده و به يك نيروي جداگانه تبديل شده بود كه «نيروي هوايي ارتش شاهنشاهي ايران» نام گرفته بود؛ اولين فرمانده نيروي هوايي ايران هم كسي نبود به جز كلنل احمدخان نخجوان. در سال ۱۹۲۴ (۱۳۰۳) اولين گروه از دانشجويان دوره خلباني و تكنسين پرواز به روسيه و فرانسه فرستاده شدند. بعدها در سال ۱۹۲۹ (۱۳۰۸) ايران ۱۵ خلبان داشت كه شش نفر از آنها در مدرسه پرواز ايستر فرانسه و ۹ نفر ديگر در مدرسه پرواز سباستوپول روسيه آموزش خلباني ديده بودند. در اين سال IIAF مخفف Imperial Iranian Air Force داراي ۳۳ فروند هواپيما از ۹ مدل مختلف بود. طي ۱۵ سال به يعني تا آغاز جنگ جهاني دوم بيش از ۳۰۰ هواپيما از ۱۸ مدل مختلف در اختيارنيروي هوايي ايران بود. در همان زمان هشت پايگاه هوايي كه مدارس آموزش خلباني و يك مركز آموزش تعميرات و نگهداري را شامل مي شدند ساخته شده بود. يك كارخانه مونتاژ هواپيما به نام «شهباز» هم ساخته شده بود كه قادر بود سه مدل مختلف هواپيما را مونتاژ كند. در سال ۱۹۴۱ (سوم شهريور ۱۳۲۰) بي طرفي ايران در جنگ جهاني دوم نقض شد و نيروهاي هوايي و دريايي انگليس و روسيه از شمال و جنوب به ايران حمله كردند. نيروي هوايي جوان ايران كه به تازگي به ساختن ساختارهاي اساسي خود مشغول شده بود، تحت هيچ شرايطي توانايي رويارويي با اين نيروي عظيم و توانمند را نداشت. با اين وجود تعدادي از پرسنل جوان اين نيرو تصميم به مقابله با بيگانه گرفتند و با كنترل پادگان قلعه مرغي دو هواپيما از اين پادگان به خلباني سروان وثيق و استوار شوشتري كه با شليك ضدهوايي مواجه شده و به ناچار آسمان تهران را ترك كردند. نيروهاي ائتلاف انگليس و روسيه كنترل دو پايگاه هوايي ايران را در دست گرفتند. آنها به ترتيب در مهرآباد و قلعه مرغي مستقر شدند. از نيروي هوايي جوان ايران تقريباً هيچ چيز باقي نماند. پس از پايان جنگ ارتش بريتانيا ايران را ترك گفت اما ارتش روسيه از ترك ايران سر باز مي زد و كنترل شمال ايران را در اختيار داشت. سه ماه پس از اين اتفاق نيروهاي سرخ روسيه ايران را ترك گفتند. پس از اين نيروي هوايي ايران هميشه به عنوان نيروي برتر در خاورميانه شناخته مي شود. موقعيت استراتژيك ايران توسط آمريكا ناديده گرفته نشد و آمريكا از اوايل دهه ۱۹۶۰ شروع به فروش تعداد زيادي از هواپيماهاي پيشرفته خود به ايران كرد. در سال ۱۹۶۵ ميلادي ايران اولين هواپيماجت خود با نام اف - ۸۴ جي جت ثاندر دريافت كرد. در سال ۱۹۶۵ هواپيماهاي اف-۵ فريدم توسط ايران خريداري شدند و به دنبال آن در سال ۱۹۶۸ اف-۴ فانتوم هم به ايران فروخته شد. در سال ۱۹۷۰ ايران داراي قوي ترين نيروي نظامي در منطقه بود. قبول فروش هواپيماهاي فوق پيشرفته اف-۱۴ اي تام كت به همراه موشك هاي پيشرفته اي آي ام - ۵۴ فينيكس از سوي آمريكا به ايران نشان دهنده روابط بسيار گرم بين ايران و آمريكا بود. در پي وقوع انقلاب اسلامي در سال ۱۹۷۹ دكترين و استراتژي نظامي ايران تغيير يافت و ايران ديگر به خريد تسليحات پيشرفته و گرانقيمت علاقه نشان نداد و همين باعث ايجاد نوعي تغيير قدرت در منطقه شد. ايران ديگر نه تنها دوست صميمي آمريكا نبود، كه به خاطر سياست هاي امپرياليستي و ضد انساني آمريكايي به دشمن اصلي آن تبديل شد. آمريكا و ديگر كشورهاي غربي تحريمي نظامي عليه ايران اتخاذ كردند. كمك هاي آمريكا قطع شده بود و نيروي هوايي ايران از فرار و بركناري افسران زمان شاه رنج مي برد كه همين امر به پايين آمدن سطح سرويس دهي در نيروي هوايي منجر شده بود. به دليل تحريم تسليحاتي ايران و نرسيدن قطعات مورد نياز، آمار عملياتي نيروي هوايي ايران سريعاً رو به كاهش بود. پس از انقلاب نيروي هوايي به «نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران» كه خود ارتشيان به آن «نهاجا» مي گويند تغيير نام داد. نام انگليسي آن هم Islamic Republic of Iran Air Force است كه به اختصار IRIAF خوانده مي شود. در همين اوضاع و احوال عراق با مناسب يافتن فرصت درصدد برآمد تا با حمله به ايران قسمت هاي وسيعي از خاك ايران را ضميمه قلمرو خود كند؛ به همين خاطر در ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ (۳۱ شهريور ۱۳۵۹) با يورشي عظيم به خاك ايران از طريق هوا، زمين و دريا جنگ تحميلي هشت ساله را عليه ايران آغاز كرد. جنگ با حمله هوايي نيروهاي عراقي به شش پايگاه نيروي هوايي ايران و چهار پادگان آغاز شد و همزمان چند لشكر و تيپ مستقل عراق در چهار محور از طول ۷۰۰ كيلومتر مرز مشترك با ايران به عمق خاك ايران يورش بردند. اولين حمله هوايي عراق چندان موفقيت آميز نبود. دلايل آن را مي توان به برنامه ريزي ناكافي و نادرست عمليات، نداشتن اطلاعات كافي از اهداف و استفاده نامناسب از بمب هاي جي پي(بمب هايي كه هدف خاصي ندارند و براي انهدام كلي به كار مي روند) برشمرد. در مهرآباد يك هواپيماي اف-۴ اي در هنگام جابه جايي براي در امان ماندن از حملات دشمن دچار سانحه شد و از همدان هم گزارش هايي در مورد خسارت يك فروند اف-۴ رسيد. اولين عمليات هوايي ايران در پاسخ اين حمله و بلافاصله پس از آن در خاك عراق موفقيت آميز بود. در اين عمليات چهار فروند هواپيماي اف-۴ به پايگاه دريايي الشعبيه در نزديكي بندر ام القصر حمله بردند. اين چهار فروند هواپيما كه ۴۵۰ كيلوگرم بمب بر سر اين پايگاه ريختند عمليات خود را از پايگاه بوشهر شروع كردند. در ميان اهداف چندباطري موشك ضد كشتي وجود داشت. اين عمليات تلافي جويانه نيروي هوايي ايران به قدري سريع بود كه خط پدافند عراق در طول مسير پرواز دچار غافلگيري شده بود. روز بعد در عملياتي غيرقابل باور ۱۴۰ فروند از جنگنده ها و جنگنده بمب افكن هاي ايران به ويژه اف-۴ و اف-۵هاي پايگاه هاي بوشهر، همدان و تبريز توانستند با نفوذ خود به خاك عراق تلفات سنگيني به پايگاه ها و تاسيسات نظامي عراق وارد كنند. در اولين روزهاي جنگ چندين حمله هوايي ديگر به تاسيسات نظامي عراق از قبيل ام القصر انجام شد. در يكي از اين حملات دو فروند اف-۴ كه هر كدام شش بمب جي پي ۳۴۰ كيلوگرمي حمل مي كردند به تاسيسات نظامي دريايي و كشتي هاي موشك انداز عراق حمله بردند. در حدود ۲۰ دقيقه بعد يك فروند هواپيماي آر اف-۴ اي عكس هاي شناسايي از منطقه گرفت كه نشان مي داد كشتي ها و تاسيسات بندري دچار صدمات و خسارات سنگيني شده اند. تاكتيك كلي در طول انجام چنين عمليات هايي رسيدن به هدف از راههاي مختلف، انجام يك پاپ -آپ بيش از رسيدن به هدف و شيرجه زدن روي هدف براي انهدام آن است. در هنگام بازگشت دو اف-۴ يكي از آنها توسط يك موشك سام مورد اصابت قرار گرفت كه باعث آسيب ديدن برخي از سيستم هاي آن شد اما همچنان مي توانست پرواز كند. اما آتش خاموش كن ها كار نكردند و بال راست - محل اصابت موشك - آتش گرفت. باند فرود نزديك ترين پايگاه هوايي هم به دليل هجوم اوليه ارتش عراق براي فرود مناسب نبود و به همين خاطر مجبور به فرود در يك باند ناآماده با سرعت بالا شد. چرخ ها تركيدند و هواپيما در حالي كه سرنشينان آن اجكت كرده بودند از انتهاي باند خارج شد. بعدها اين هواپيما با تعويض بال و ديگر تعميرات دوباره به جنگنده هاي مورد استفاده در جنگ پيوست. اين تعويض بال كه اولين بار در ايران انجام مي شد را مي توان نقطه آغاز انجام كارهاي غيرممكن در نيروي هوايي دانست. در اولين ماههاي جنگ «نهاجا» تلاش هاي خود را به جلوگيري پيشرفت نيروي زميني ارتش عراق معطوف كرده بود. جنگنده هاي ايراني براي اين كار با استفاده از راكت هاي ضد زره دانه به دانه تانك ها و زره پوش هاي عراق را شكار مي كردند و حتي گاهي اوقات تا ارتفاع سه تا چهار متر زمين هم پايين مي آمدند. در مقابل عراق هم از هواپيماهاي ميگ-۲۱ و ميگ-۲۳ براي پوشش نيروي زميني خود استفاده مي كرد كه اين پوشش به ناچار منجر به درگيري هوايي بين ايران و عراق مي شد كه مي توان پيروزي هاي ايران در اين زمينه را بيشتر از عراق دانست. مخصوصاً در اوايل جنگ كه آنها در مقابل هواپيماهاي اف-۱۴ ايران توانايي انجام هيچ عملي را نداشتند كه در اواخر جنگ با خريد ميراژ اف-۱ از فرانسه توانستند كمي جنگ هاي هوايي را متعادل كنند. جنگ تحميلي عليه ايران علاوه بر خسارات و تلفات جانبي بسيار، دستاوردهاي ارزنده اي براي نيروي هوايي ايران داشت. نيروي هوايي در اين هشت سال توانست به تكنولوژي ساخت بسياري از قطعات مورد نياز خود دست يابد و در برخي موارد به خودكفايي برسد.
    • توسط onin
      http://www.pinetreeline.org/planes/B-52-10.jpg هواپیمای بمب افکن B-52، بمب افکنی دور برد و در کلاس سنگین وزن است که می تواند گونه های مختلفی از ماموریت ها را به انجام برساند. این هواپیما قادر به پرواز در سرعت های بسیار بالا، البته زیر سرعت صوت و در ارتفاع بالغ بر 50,000 پا پرواز بوده و توانایی حمل بمب های هسته ای یا اتمی و همچنین بمب های معمولی را نیز دارد. http://www.saceliteguard.com/images/B-52 H dropping M-117 750 pound bombs.jpg هواپیمای بی 52 برای مدت بیش از 35 سال تنها بمب افکن دارای سرنشین سنگین وزن ایالات متحده بوده است. این بمب افکن، قادر به پرتاب و شلیک بیشتر سلاح های موجود است و حتی بدین صورت، بیم آن می رود که پس از به روز ساختن سیستم های اویانیکی و پیشرانه ها و دیگر قمست های آن، این هواپیما تا سال 2045 نیز در خدمت باشد. البته این بمب افکن آمریکایی را BUFF که مخفف عبارت Big Ugly Fat Fellow و به معنای مرد چاق گنده زشت است، نیز می نامند. اولین مدل هواپیمای بی 52 در سال 1954، اولین پرواز خود را انجام داده و مدل B آن نیز در سال 1955 وارد خدمت گشت. به طور کلی 744 بمب افکن بی 52 ساخته شده و آخرین گونه آن نیز که مدل H نامیده می شود، در سال 1962 تحویل شد. این بمب افکن استراتژیکی، دارای بردی برابر با 14,162 کیلومتر است که از این رو، هواپیمایی میان قاره ای یا کانتیننتال گفته می شود. البته این برد، در حالت بدون سوخت گیری هوا به هوا اندازه گیری شده است، و در غیر این صورت، برد این هواپیما، با سوخت گیری هوا به هوا می تواند نا محدود باشد. در این هواپیما، از مدل جی به بعد تغییراتی در شکل بدنه مانند کوتاه تر شدن سکان عمودی یا همان پایدار کننده عمودی آن داده شد. http://www.militarypictures.info/d/294-3/B-52.jpg این بمب افکن سنگین ساخت شرکت بوئینگ بوده و از هشت موتور توربوفن پرات اند ویتنی TF-33 هر یک با قدرت کشش بیش از 7000 کیلوگرم بهره می برد. بالاترین سرعتی که این هواپیما قادر به دستیابی به آن است، حدود 0/8 ماخ بوده که معادل 650 مایل بر ساعت نیز می باشد. هدایت این هواپیمای بمب افکن بر عهده 5 خدمه بوده که سیستم صندلی خدمه ها، از توانایی اجکت یا پرتاب کردن در مواقع خطر نیز برخودار است. لازم به ذکر است که قیمت تمام شده این هواپیمای غول پیکر، حدود هفتاد و چهار میلیون دلار می باشد.
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.