Recommended Posts

ستوارت لوی، معاون وزير خزانه داری ايالات متحده روز پنج شنبه گفت وگوهای خود با مقامات اسراییلی را درباره آنچه که « راه های جلوگيری از احتمال دستيابی ايران به جنگ افزار اتمی» اعلام شده، آغاز کرد. به گزارش راديو فردا، آقای لوی، مسوول مبارزه با تروريسم در وزارت خزانه داری آمريکا، نوع مجازات هایی را که قرار است در چارچوب قطعنامه سوم شورای امنيت عليه دولت ايران به مرحله اجرا گذاشته شود، با مقامات اسراییل در میان گذاشته و ديدگاه آنها را در اين باره جويا شده است. استوارت لوی در اولین روز از گفت وگوهای خود در اسراییل با تزيپی ليونی، وزير امور خارجه این کشور دیدار و گفت وگو کرد. مارک رگو، سخنگوی وزارت امور خارجه اسراییل گفت: تل آویو خواهان برقراری مجازات هایی به مراتب موثرتر و گسترده تر از تحريم هایی است که در دو قطعنامه ۱۷۳۷ و ۱۷۴۷ شورای امنيت عليه دولت ايران اعمال شد. اين سخنگوی اسراييلی مدعي شد: اهميت دارد که جهان با يک صدای واحد در برابر دولت ايران موضع بگيرد و جامعه بين المللی بايد از چند دستگی در مواجهه با جمهوری اسلامی خودداری کند. معاون وزیر خزانه داری آمریکا در امور مربوط به مبارزه با تروریسم، پيش از صدور دو قطعنامه پيشين شورای امنيت عليه ايران نيز با مقامات اسراييلی رايزني های گسترده ای انجام داده بود. سازمان موساد اسراييل آنچه را که « سبد تحريم ها» عليه جمهوری اسلامی ايران ناميده، از مدتها پيش تهيه کرده و آن را با مقامات آمريکا در ميان گذاشته است. طبق اين «سبد چند طبقه»، تا هنگامی که جمهوری اسلامی از برنامه های هسته ای خود چشم پوشی نکند و به غنی سازی اورانيوم ادامه دهد، هر بار طبقه ديگری از اين «سبد» گشوده خواهد شد و تحريم های سخت تری عليه دولت ايران آغاز خواهد شد. مقامات اسراييل مدعي هستند: تحريم هایی که در دو قطعنامه اخير علیه ایران اعمال شده است، نتايج خوبی در برداشته است هرچند که دولت جمهوری اسلامی به آن اعتراف نمی کند و نيز رسانه های جمهوری اسلامی را از پرداختن به آثار زيانبار اين تحريم ها به شدت برحذر داشته است. اسراييل و آمريکا از تصميمات اخير بانک های مهم جهان، مانند دويچه بانک آلمان، بانک های سوييسی، انگليسی و ژاپنی در قطع بسياری از مراودات بانکی و تجاری با رژيم ايران ابراز خرسندی عميق کرده اند. اهود اولمرت، نخست وزير اسراييل در سفر اخير به آمريکا در پی مذاکرات با جورج بوش، گفت که تحريم ها می رود که بر ايران اثر بگذارد، و از جمله اين ديدگاه را مطرح کرد که طرح سهميه بندی بنزين درايران، بيانگر هراس دولت جمهوری اسلامی از گسترش تحريم هاست. شائول موفاز، رییس هيات اسراييلی در مذاکرات استراتژيک با آمريکا پيشتر گفته است که سال جاری ميلادی برای تعيين راهکارهای نهایی در مقابله با برنامه های هسته ای ايران «سرنوشت ساز» است. Baztab.com

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
رسانه‌هاي رژيم صهيونيستي امروز (دوشنبه) گزارش دادند: سوريه به عنوان بخشي از تداركات نظامي براي آمادگي جهت جنگ احتمالي با اسراييل، به مجموعه‌اي از موشك‌هاي ضد هوايي مجهز ساخت روسيه دست يافته است. به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) به نقل از خبرگزاري فرانسه، روزنامه‌ي پرتيراژ يديعوت آحارونوت به نقل از يك منبع نظامي نوشت: سوريه هم اكنون مجهز‌ترين ضد هوايي در جهان را داراست. سوريه هم‌چنين موشك‌هاي فوق پيشرفته زمين به هوا را از هند خريداري كرده است. اين موشك‌ها حرف آخر را در فن‌آوري رهگيري هواپيماها مي‌زنند. در اين گزارش آمده است: بر اساس يك ارزيابي، سوري‌ها حدود 200 موشك ضد هوايي در گونه‌هاي مختلف در تلاش براي پاسخگويي به نيروي هوايي اسراييل دارند. راديو رژيم صهيونيستي هم‌چنين اعلام كرد: سوريه به سلاح‌هاي پيشرفته از جمله كلاهك‌هاي شيميايي براي موشك‌هاي زمين به زمين دست يافته است. انتهاي پيام ايسنا

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
خوب خريده كه خريده....به عقيده من تا وقتي كه يك كشوري سلاح دفاعي ميخره هيچ حق اعتراضي بهش نيست...مثل آمريكايي ها كه اومده بودن قد قد ميكردن چرا روسيه به ايران تور ام 1 داده !!! خوب تور ام 1 كه نميتونه به خاك كشور ديگري حمله كنه... فقط دفاعيه... شايد ميدونسته قراره يه غلطي بكنه حمله اي ترتيب بده اف 18 هاي پر زرق و برقشونا تو خطر ميديدن... امان از زور !

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اين خيلي خوبه كه طرف روسي، حداقل براي نيروهاي هوايي اسرائيل، فكري كرده. اسرائيل با وجود توان نيروي زرهي‌اش، به شدت به نيروي هوايي‌اش متكي‌ هست. فكر كنم اين قضيه، به خوبي در جنگ رمضان، ثابت شد! بخصوص اينكه اگه اسرائيل، قصد حمله به سوريه رو داشته باشه (كه اون موقع، احتمالاً ايران رو در كنار سوريه، در نبرد خواهيم ديد)، اگه اين پدافندها بتونه مانع از حملات نيروي هوايي اسرائيل بشه، ايرانيا مي‌تونن به خوبي از پس نيروهاي زرهي اسرائيل بربيان! نمي‌دونم در اين زمينه، ايران چيكار كرده. ولي اميدوارم ديدي رو كه مقامات سوري، براي امنيت كشورشون داشتن رو ايران هم داشته باشه و فقط به لطف و مدد الهي، تكيه نداشته باشه!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دوستان همه اطلاع دارند كه مطابق توافقات صورت گرفته تمامي موارد نظامي و تا حدودي سياسي ايران و سوريه به همديگر گره خورده ( عجب دوستي :| ) لذا ايران بدليل تحريمها از طريق سوريه و حتي براي خود سوريه نيز خريد مي كند . مطابق اطلاعات موجود قراره مطابق تز سران سپاه در جنگ پيش رو ( زمانش با خداست ) با آمريكا و اسرائيل ارتش سوريه وظيفه زمين گير كردن نيروي هوايي اسرائيل را خواهد داشت و به قول آقا مصطفي ايران نيز با توجه به جنگ 33 روزه لبنان نشان داده از پس نيروي زرهي و زميني اسرائيل برخواهد آمد . البته اگه مايل بوديد اين قضيه را بيشتر ميشه باز كرد . :|

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ايران و سوريه توافقات نظامي زيادي با هم به امضاء رسوندن ، اگه ايران مورد تعرض كشوري قرار بگيره سوريه هم پاش به جنگ باز ميشه و همين طور برعكس ، پس قدرتمند شدن سوريه به نفع ماست ، به همين خاطر مقامات آمريكايي و اسرائيلي از اين امر واهمه دارن و مي‌دونن در صورت بروز جنگ بين ايران و متحدان آمريكا سوريه هم ساكت نمي‌شينه

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[align=center]نماينده جنبش حزب‌الله در ايران : جنگ 33 روزه رويارويي لبنان با قدرت‌هاي نظامي جهان بود [/align]


[align=center]تصویر[/align]

[align=center]خبرگزاري فارس: نماينده جنبش حزب الله در جمهوري اسلامي ايران گفت: جنگ 33 روزه لبنان و رژيم اشغالگر قدس همانند جنگ تمامي دنيا مقابل جنبش مقاومت حزب الله لبنان بود. [/align]

به گزارش خبرگزاري فارس از اصفهان، محمدعبدالله صفي الدين، پيش ازظهر امروز در همايش بزرگداشت مقاومت لبنان در جنگ 33 روزه در اصفهان افزود: امريكا جنگ 33روزه اسرائيل عليه لبنان را طراحي كرد و اسرائيل نيز در ميان حمايت هاي بي دريغ اتحاديه اروپا و حتي برخي از كشورهاي اسلامي آن را به نمايش گذارد اما سرانجام اين جنگ، چيزي جز شكست براي امريكا، اسرائيل و جامعه جهاني به همراه نداشت.
وي پيروزي جنبش حزب الله لبنان در جنگ با رژيم اشغالگر قدس را يكي از سه رويداد مهم يكصد سال اخير جهان اسلام برشمرد و اظهار داشت: پيروزي حزب الله لبنان در مقابل تجاوز اسرائيل، پس از تشكيل انتفاضه فلسطين و پيروزي انقلاب اسلامي ايران، مهمترين رويداد جهان اسلام طي يكصد سال اخير به حساب مي آيد.
نماينده جنبش حزب الله در جمهوري اسلامي ايران علت اصلي موفقيت حزب الله در جنگ با اسرائيل را اطاعت جوانان لبنان از ولي امر مسلمين و اداي تكليف شرعي دانست و تصريح كرد: بسياري از جوانان، مردان و زنان لبناني، ايستادگي و مقاومت در برابر ارتش بي رحم و غاصب اسرائيل را نوعي تكليف براي خود تلقي كردند و با نهايت قدرت در مقابل حملات و تهاجم گسترده اين ارتش خونخوار ايستادگي و مقاومت نمودند.
وي جنگ ميان حزب الله لبنان و اسرائيل را يكي از عجيب ترين جنگ هاي تمامي دوران تاريخ برشمرد و ادامه داد: اسرائيل با تمامي توان و نيروي خود در مقابل جوانان و شيعيان لبنان به مبارزه پرداخته بود و حتي در بازه زماني خاصي از جنگ، نسبت به استفاده از پيشرفته ترين و ناشناخته ترين سلاح هاي جنگي اقدام كرد اما با كمك و ياري پروردگار متعال، حزب الله لبنان موفق شد اسرائيل را در لبنان زمينگير كند.
صفي الدين حمايت مردم لبنان از حزب الله را عامل ديگري در پيروزي حزب‌الله برشمرد و تاكيد كرد: مردم لبنان از مسلمانان گرفته تا مسيحيان در مقابل تهاجم رژيم غاصب صهيونيستي ايستادگي كردند و با تمام وجود از جان و مال و خانواده خود به منظور دفاع از لبنان گذشتند.
وي هدف رژيم صهيونيستي و امريكا از طراحي و اجراي جنگ 33روزه لبنان و اسرائيل را نابودي و از بين بردن شيعيان عنوان كرد و گفت: بيش از هشتاد درصد از مواضع و مناطق شيعه نشين جنوب لبنان در هجوم اسرائيل ويران شد و همين امر نيز نشان دهنده آن است كه اسرائيل هدفي جز نابودي شيعيان را دنبال نمي كند.
نماينده جنبش حزب الله در جمهوري اسلامي ايران پيروزي حزب الله لبنان در اين جنگ را عاملي سرنوشت ساز براي جهان اسلام خواند و افزود: ماموريت رژيم صهيونيستي ايجاد رعب و وحشت در جهان اسلام بود اما به نتيجه دلخواه خود نرسيد و اكنون هيچ دولت و حكومت اسلامي اسرائيل را تهديدي جدي به حساب نمي آورد.
وي اظهار داشت: هم اكنون اسرائيل به مانند مرده اي است كه با اكسيژن و كمك هاي امريكا و هم پيمانانش تنفس مي كند و اين امر نيز به معني آن است كه رژيم اشغالگر قدس هيچ اختيار و قدرتي از خويش نداشته و به كشورهاي غربي و حتي برخي از كشورهاي اسلامي وابسته شده است.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
شكست براي آمريكا ، اسرائيل و جامعه جهاني !!! ابر قدرت نظامي جديدي بنام لبنان !!!؟ چو خوب ميشه واقعيات رو زير نقاب لاف زني و عوامفريبي پنهان كرد ، ويراني لبنان ، حقانيت اسرائيل براي گرفتن 30 ميليارد دلار كمك نظامي كه اين كشور در صورت عدم وقوع اين جنگ خوابش رو نميديد ،عقب راندن حزب اله و وگذاري حفاظت از مرزهاي اسرائيل به نيروهاي بين المللي ، هزاران كشته از مردم لبنان ، صدها ميليون دلار هزينه باز سازي روي دوش ملت ايران ، كشوري كه دومين ذخاير نفت وگاز جهان رو داره و بنا بر آمار خود دولت بيش از ده ميليون مردمش زير خط فقر زندگي ميكنند ، چه نتيجه اي براي ملت لبنان داشت ؟ اسرائيل چند صد ميليون دلار هزينه كرد و 30 ميليارد دلار كاسبي كرد ، مهم اينه كه بشه شعار داد و لاف زد و مردم رو سر كار گذاشت . اگر اين پيروزي است پس شكست رو چگونه ميشه توصيف كرد .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

شكست براي آمريكا ، اسرائيل و جامعه جهاني !!!
ابر قدرت نظامي جديدي بنام لبنان !!!؟ چو خوب ميشه واقعيات رو زير نقاب لاف زني و عوامفريبي پنهان كرد ، ويراني لبنان ، حقانيت اسرائيل براي گرفتن 30 ميليارد دلار كمك نظامي كه اين كشور در صورت عدم وقوع اين جنگ خوابش رو نميديد ،عقب راندن حزب اله و وگذاري حفاظت از مرزهاي اسرائيل به نيروهاي بين المللي ، هزاران كشته از مردم لبنان ، صدها ميليون دلار هزينه باز سازي روي دوش ملت ايران ، كشوري كه دومين ذخاير نفت وگاز جهان رو داره و بنا بر آمار خود دولت بيش از ده ميليون مردمش زير خط فقر زندگي ميكنند ، چه نتيجه اي براي ملت لبنان داشت ؟ اسرائيل چند صد ميليون دلار هزينه كرد و 30 ميليارد دلار كاسبي كرد ، مهم اينه كه بشه شعار داد و لاف زد و مردم رو سر كار گذاشت . اگر اين پيروزي است پس شكست رو چگونه ميشه توصيف كرد .

اسرائیل و آمریکا برای حمله به لینان اهدافی داشتند که به هیچ کدام نرسیدند و این یعنی شکست.
شکست آمریکا و اسرائیل چیزیست که خود اسرائیلی ها هم به ان اعتراف نمودند.
در ضمن من سخنی از ابر قدرتی لبنان در متن بالا ندیدم.؟؟؟
قرارداد 30 میلیارد دالای هم یک قرارداد فروش سلاح در مدت چندین سال است و نه یک کمک مالی!!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

چه خوب ميشه واقعيات رو زير نقاب لاف زني و عوامفريبي پنهان كرد ، ويراني لبنان ، حقانيت اسرائيل براي گرفتن 30 ميليارد دلار كمك نظامي كه اين كشور در صورت عدم وقوع اين جنگ خوابش رو نميديد ،عقب راندن حزب اله و وگذاري حفاظت از مرزهاي اسرائيل به نيروهاي بين المللي ، هزاران كشته از مردم لبنان ، صدها ميليون دلار هزينه باز سازي روي دوش ملت ايران .

اين هدف نهايي است كه پيروز ميدان را مشخص مي كند نه ويراني يك كشور.متفقين هم در جنگ با آلمان خسارات فراوان ديدند اما نتيجه جنگ ربطي به اين مسايل نداشت!نتيجه شد نابودي رايش سوم وحيات سياسي حزب ناسيونال سوسياليسم.
اينقدرم جوگير شدي بودي وقتي اينارو مينوشتي كه كلي غلط املايي داري :| تازه يجا بجاي ايران گفتي لبنان. :|

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

شكست براي آمريكا ، اسرائيل و جامعه جهاني !!!
.

بله شكست براي اسراييل و امريكا.شكستي كه خود هم به آن معترف هستند!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سي ميليارد دلار كمك نظامي بلاعوض آمريكا به اسرائيله نه فروش اسلحه ، فروش اسلحه بمبلغ بيست ميليارد دلار به عربستان و كشورهاي حاشيه جنوبي خليج فارسه ، اسرائيل هزينه سنگيني رو براي حفاظت از مرزهاش با لبنان متحمل ميشد ، با جنگ لبنان نيروهاي بين المللي حفاظت از اين مرزها رو بعهده گرفتند و در واقع خيال اسرائيل رو راحت كردند ، حزب اله از نوار مرزي دور شد ، اين يعني قرار گرفتن نيروهاي بين المللي در حد فاصل مواضع جديد حزب اله و آبادي هاي اسرائيلي كه قبلا مرتب تهديد ميشدند ، حال حزب اله در قبال امنيت نيروهاي بين المللي هم مسئوله ، صدها پناهگاه و تونلي كه طي ساليان و با صرف مبالغ كلان از سوي حزب اله ساخته شد درست در نواري قرار ميگيره كه نيروهاي بين المللي مستقر ميشن ، حزب اله با استقرار اين نيرو ها موافقت كرده و در واقع مواضع خودش رو در اختيار اونها گذاشته .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

سي ميليارد دلار كمك نظامي بلاعوض آمريكا به اسرائيله نه فروش اسلحه ، فروش اسلحه بمبلغ بيست ميليارد دلار به عربستان و كشورهاي حاشيه جنوبي خليج فارسه ، اسرائيل هزينه سنگيني رو براي حفاظت از مرزهاش با لبنان متحمل ميشد ، با جنگ لبنان نيروهاي بين المللي حفاظت از اين مرزها رو بعهده گرفتند و در واقع خيال اسرائيل رو راحت كردند ، حزب اله از نوار مرزي دور شد ، اين يعني قرار گرفتن نيروهاي بين المللي در حد فاصل مواضع جديد حزب اله و آبادي هاي اسرائيلي كه قبلا مرتب تهديد ميشدند ، حال حزب اله در قبال امنيت نيروهاي بين المللي هم مسئوله ، صدها پناهگاه و تونلي كه طي ساليان و با صرف مبالغ كلان از سوي حزب اله ساخته شد درست در نواري قرار ميگيره كه نيروهاي بين المللي مستقر ميشن ، حزب اله با استقرار اين نيرو ها موافقت كرده و در واقع مواضع خودش رو در اختيار اونها گذاشته .


خوب عزیز دل برادر چند نکته هست اینجا
اولا آمریکا از اول تولید کشور اسرائیل در حال حمایت و کمک به این کشور به طور مخفیانه و آشکار بوده و هست...بنابرین کمک به اسرائیل چه 1 میلیارد دلار و چه 100 میلیارد چیز جدید و شگفت انگیزی نیست و ربطی هم به جنگ اسرائیل نداره و آمریکائیها با این کارها قصد دارند وجه و توازن قوای از دست رفته برای اسرائیل رو تا جائی که میشه جبران کنند.

در مورد قرار گرفتن نیروهای بین المللی در لبه مرزها اینکه این اصلا به عنوان شکست حزب الله محسوب نمی شود چون حزب الله یک نیروی دفاعی است و نه تهاجمی که احتیاج به دسترسی به لبه مرز رو داشته باشه.
و همانطور که اسرائیلی ها هم اعتراف نمودند توان دفاعی حزب الله کاملا بازسازی شده.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

شكست براي آمريكا ، اسرائيل و جامعه جهاني !!!


ميشه لطف كنيد و جامعه‌ي جهاني رو نام ببريد ؟

فكر كنم جامعه‌ي جهاني شما اين باشه : آمريكا و اسرائيل ، اسرائيل و آمريكا ، آمريكاي تنها ، اسرائيل تنها ، اينا هر دوشون و .........

ابر قدرت نظامي جديدي بنام لبنان !!!؟


لبنان گورش كجا بود كه كفن داشته باشه ؟
ابر قدرت جديدي با نام اعقتاد اسلامي و شيعي

چو خوب ميشه واقعيات رو زير نقاب لاف زني و عوامفريبي پنهان كرد


واقعيت چيه ؟ شما ميشه لطف كنيد و توضيح بدين ؟

عقب راندن حزب اله و وگذاري حفاظت از مرزهاي اسرائيل به نيروهاي بين المللي


اگه عقب راندن يك كيلومتري يك گروه كوچك چريكي واسه ارتش چهارم جهان افتخاره پس حفظ ناموس و دين و سرزمين توسط حزب الله چيه ؟

هزاران كشته از مردم لبنان


يعني شما مي‌گي وتن كشك ؟ اگه كورش كبير كه سنگش رو به سينه مي‌زني الان زنده بود به شما چي مي‌گفت ؟

اگر اين پيروزي است پس شكست رو چگونه ميشه توصيف كرد .


اگه شكسته پس پيروزي يعني چي ؟

سي ميليارد دلار كمك نظامي بلاعوض آمريكا به اسرائيله نه فروش اسلحه ، فروش اسلحه بمبلغ بيست ميليارد دلار به عربستان و كشورهاي حاشيه جنوبي خليج فارسه ، اسرائيل هزينه سنگيني رو براي حفاظت از مرزهاش با لبنان متحمل ميشد ، با جنگ لبنان نيروهاي بين المللي حفاظت از اين مرزها رو بعهده گرفتند و در واقع خيال اسرائيل رو راحت كردند ، حزب اله از نوار مرزي دور شد ، اين يعني قرار گرفتن نيروهاي بين المللي در حد فاصل مواضع جديد حزب اله و آبادي هاي اسرائيلي كه قبلا مرتب تهديد ميشدند ، حال حزب اله در قبال امنيت نيروهاي بين المللي هم مسئوله ، صدها پناهگاه و تونلي كه طي ساليان و با صرف مبالغ كلان از سوي حزب اله ساخته شد درست در نواري قرار ميگيره كه نيروهاي بين المللي مستقر ميشن ، حزب اله با استقرار اين نيرو ها موافقت كرده و در واقع مواضع خودش رو در اختيار اونها گذاشته .


اولا كه اون تونل‌هايي كه مي‌گي طبق گذارش خبرگذاري‌ها و شبكه‌هاي خبري كه در طول جنگ گذارش‌هاشون رو مي‌شددر تمام شبكه‌ها و سايت‌ها ديد در تمام لبنان گسترده هستند نه در خط مرزي كه اين اشتباه رو رژيم صهيونيستي هم كرد كه به شكر خوردن افتاد . دوما ميشه بپرسم حزب الله چطور شهرك‌ها و دهات رژيم صهيونيستي رو تحديد مي‌كرد ؟ مگه با موشك نبود ؟ مگه شهرهاي مركزي اسرائيل رو هدف قرار نمي‌داد ؟ يعني شما مي‌فرماييد با يك كيلومتر عقب نشيني ديگه حزب الله نميتونه رژيم صهيونيستي رو تحديد كنه ؟ واقع بين باش دوست من

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
احمد آقا ، متاسفانه برداشت شما از عرايض بنده كاملا اشتباه است ، از بالا شروع ميكنم 1- اين نماينده حزب اله بود كه از شكست جامعه جهاني صحبت ميكنه ، اين حرف من نبود 2- بنده وكيل آمريكا و اسرائيل نيستم ، اگر گله اي از اوضاع دارم مقصر اصلي آمريكاست ، اين آمريكا است كه تمام بدبختي هاي امروز منطقه رو با سياست هاي احمقانه خودش موجب شده و بنده درست باندازه شما از سياستهاي آمريكا نفرت دارم . 3- من واقعا از استنباط هاي غلط و مغلطه كردن بعضي از دوستان حيرانم ، ممكنه لطف كنيد و براي خاطر خدا دريكي از نوشته هاي من اسم كورش رو پيدا كنيد ، شما كه از قرار مومن هستيد ، چراتهمت ميزنيد ، من كجا سنگ كورش رو بسينه كوبيدم ، البته باو افتخار ميكنم ولي حتي يك بار در هيچ نوشته اي نام كورش را نياوردم 4- من كجا گفتم وطن كشكه ، از كجاي نوشته من شما چنين استنباطي كرديد . چرا براي كوبيدن كسي كه بدلخواه شما سخن نميگه تا اين حد مغلطه ميكنيد ، شما واقع بين باش دوست من !!!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط Phantom3
      موشکDelilah یک موشک الکترو اپتیکال می باشد که در اسرائیل و توسط صنایع نظامی این رژیم (IMI) به منظور هدف قرار دادن اهداف متحرک و غیر متحرک ساخته شده است.موشک Delilah نام سری موشک های گوناگون اسرائیل می باشد که توسط IMI ساخته شده اند.این موشک در اصل به عنوان یک تله هوایی ساخته شده بود، اما در دهه 1990 نوع تهاجمی و ضربتی از این موشک عرضه شد که توسط F-16 ها و F-4E های آپگرید شده ، که نقش جنگنده های هجومی را ایفا می کردند ، استفاده می شد.نوع ضد رادار این موشک از نوع هواپرتاب می باشد. این گونه از نیمه دهه 60 میلادی وارد خدمت شد. وظیفه این نمونه یافتن سایت های راداری در هنگامی بود که این رادار ها در حال کار بودند و با این کار آنها را یافته و نابود می کرد.

      Delilah-1
      این گونه از نوع هواپرتاب می باشد و در رده موشک های کروز قرار می گیرد . این موشک دارای یک موتور توربو جت بود و این موتور توربوجت به آن این امکان را می داد تا با درنگ کردن درست به خوبی هدف قرار دادن اهداف متحرک ، اهداف با استتار بسیار خوب را نیز مورد هدف قرار دهد.که این ویژگی این موشک را به یک موشک ایده آل برای نابودی سایت های سام تبدیل کرده است.این موشک دارای بردی برابر 150 کیلومتر است و توانایی نابود اهداف ، چه دریایی و چه زمینی را دارد.هدایت خودکار به کار رفته درآن به خوبی سیستم های هدایتی INS/GPS می باشد که به موشک امکان انجام ماموریت های خود اتکا را می دهد.این موشک توانایی تطبیق با سرهای جنگی گوناگون را دارد و نیز می تواند توسط بسیاری از هواگرد ها حمل شود.این موشک توانایی شلیک از هواگردها ، بالگردها یا لانچر های زمینی را دارد. اندازه جمع و جور این موشک به آن این امکان را می دهد که توسط بالگردهای سیکورسکی UH-60A و SH-60B حمل شود.این موشک سر جنگی کوچک ولی موثر حمل می کند که به آن امکان هدف قرار دادن و نابودی اهداف با کمترین خطر را می دهد.این موشک نخستین بار توسط اسرائیل در جولای و آگوست 2006 ، یعنی درجنگ با لبنان، استفاده شد.این موشک در این جنگ توسط F-16D پرتاب می شد.



       
       
       
      Delilah-2
      این موشک با سرمایه گزاری چین درحال توسعه و ساخت توسط اسرائیل می باشد .این موشک از موتور Bet Shemesh Sorek 4 استفاده می کند که تراستی معادل 800 پوند ایجاد می کند. این ویژگی به موشک این امکان را می دهد که برد بیشتر و سر جنگی بزرگتری داشته باشد.




      Delilah-GL
      این موشک یک موشک زمین پرتاب می باشد که در اصل نوع تغییر یافته موشک کروز Delilah است و بردی معادل 250 کیلومتر دارد که ممکن است برد واقعی آن نباشد ، یعنی امکان دارد این موشک بردی بیش از 300 کیلومتر داشته باشد .
      این موشک با سر انفجاری متعارف 30 کیلوگرمی مسلح می شود اما توانایی حمل انواع دیگری را نیز دارد. این موشک توسط GPS هدایت می شود و توانایی گشت در منطقه جنگی را قبل از تایید هدف دارد.

      مترجم :Phantom3
      استفاده از این مطلب تنها با ذکر نام مترجم و لینک به سایت Military.ir مجاز می باشد.
    • توسط farmandekoll
      F-117 نایت هاوک (شاهین تاریکی) نخستین هواپیمای عملیاتی است که به منظور استفاده از فناوری پنهانکاری طراحی شد. طراحی منحصر بفرد این هواپیمای تک سرنشینه تواناییهای استثنایی را به این هواپیمای تهاجمی می افزاید. اندازه این هواپیما در حدود F-15 ایگل می باشد که دو موتور توربو فن F404 که هرکدام نیرویی معادل 48 کیلو نیوتون (10800 پوند) ایجاد می کنند دارد. هم چنین دارای کنترل با سیم می باشد. قابلیت سوختگیری هوایی برد نایت هاوک را افزوده و آن را به یک سلاح بازدارنده و ترساننده ی ایالات متحده تبدیل کرده است. توانایی حمل انواع سلاح ها با سیستمهای ناوبری و حمله یکپارچه و سیستمهای الکترونیک پروازی ( اویونیک) موثر بودن این هواپیما را در عملیات مختلف اثبات می کند و بار کاری خلبان را کم می کند. کشیدن نقشه های با جزییات ریز برای عملیات روی نقاط با پدافند سنگین و قوی با استفاده از سیستم طراحی نقشه خودکار به ارزشهای این هواپیمای منحصر بفرد می افزاید.اولین F-117 در سال 1982 تحویل داده شد و آخرین تحویل در سال 1990 بود. تصمیم تولید F-117 در سال 1978 گرفته شد. اولین پرواز آن در سال 1981 انجام شد.

      جزییات :


      وظیفه : هواپیمای تهاجمی پنهانکار

      سازنده : لاکهید

      استفاده کننده : نیروی هوایی ایالات متحده

      موتور : دو موتور توربو فن بدون پس سوز F404-GE-F1D2 با قدرت 48 کیلو نیوتن (10800پوند)

      ابعاد : طول 10.08 متر، ارتفاع 3.78 متر، دهنه بال 13.20 متر

      اوزان: وزن خالی آن 13.381 کیلوگرم برآورد شده است، حداکثر وزن برخاست 13.814 کیلوگرم

      اجرا : حداکثر سرعت 0.98 ماخ یا 1040 کیلومتر بر ساعت(656 مایل بر ساعت)، سقف پرواز 15.240 متر برآورد شده است ( 50000 پا)

      سلاحها : تا 2268 کیلوگرم (5000 پوند) انواع بمب های هدایت شونده، موشکهای هوا به زمین، موشکهای زد رادار یا موشکهای هوا به هوای AIM-9 که در یک جایگاه درونی حمل می شوند.




    • توسط onin
      در ۲۵ فوريه ۵(۱۹۲۵ اسفند ۱۳۰۴) اولين خلبان ايراني كه كلنل احمدخان نخجوان نام داشت يك هواپيماي برژت -۱۹ را با پرچم و نشان ايران از فرانسه به پايگاه قلعه مرغي تهران پرواز داد. كلنل نخجوان در فرانسه دوره ديده بود و فقط ۲۰۰ ساعت پرواز داشت. بدين ترتيب در اين تاريخ اولين هواپيماي نيروي هوايي ايران با خلباني يك ايراني مرزهاي بين المللي را درنورديد و به فضاي پروازي ايران رسيد. در اين زمان ديگر خلبانان ايراني تحت نظارت يك استاد خلبان آلماني به نام «شفر» در ايران دوره مي ديدند. خريد هواپيما قسمت آسان كار بود. آموزش خلبانان براي پرواز كردن با آنها، نفرات پشتيباني زميني براي نگهداري و تعمير آنها و ساختن فرودگاه ها قسمت سخت كار بود كه زمان هم مي برد. در همين دوره زماني نيروي هوايي ايران از قالب يك اداره كوچك در ستاد فرماندهي ارتش خارج شده و به يك نيروي جداگانه تبديل شده بود كه «نيروي هوايي ارتش شاهنشاهي ايران» نام گرفته بود؛ اولين فرمانده نيروي هوايي ايران هم كسي نبود به جز كلنل احمدخان نخجوان. در سال ۱۹۲۴ (۱۳۰۳) اولين گروه از دانشجويان دوره خلباني و تكنسين پرواز به روسيه و فرانسه فرستاده شدند. بعدها در سال ۱۹۲۹ (۱۳۰۸) ايران ۱۵ خلبان داشت كه شش نفر از آنها در مدرسه پرواز ايستر فرانسه و ۹ نفر ديگر در مدرسه پرواز سباستوپول روسيه آموزش خلباني ديده بودند. در اين سال IIAF مخفف Imperial Iranian Air Force داراي ۳۳ فروند هواپيما از ۹ مدل مختلف بود. طي ۱۵ سال به يعني تا آغاز جنگ جهاني دوم بيش از ۳۰۰ هواپيما از ۱۸ مدل مختلف در اختيارنيروي هوايي ايران بود. در همان زمان هشت پايگاه هوايي كه مدارس آموزش خلباني و يك مركز آموزش تعميرات و نگهداري را شامل مي شدند ساخته شده بود. يك كارخانه مونتاژ هواپيما به نام «شهباز» هم ساخته شده بود كه قادر بود سه مدل مختلف هواپيما را مونتاژ كند. در سال ۱۹۴۱ (سوم شهريور ۱۳۲۰) بي طرفي ايران در جنگ جهاني دوم نقض شد و نيروهاي هوايي و دريايي انگليس و روسيه از شمال و جنوب به ايران حمله كردند. نيروي هوايي جوان ايران كه به تازگي به ساختن ساختارهاي اساسي خود مشغول شده بود، تحت هيچ شرايطي توانايي رويارويي با اين نيروي عظيم و توانمند را نداشت. با اين وجود تعدادي از پرسنل جوان اين نيرو تصميم به مقابله با بيگانه گرفتند و با كنترل پادگان قلعه مرغي دو هواپيما از اين پادگان به خلباني سروان وثيق و استوار شوشتري كه با شليك ضدهوايي مواجه شده و به ناچار آسمان تهران را ترك كردند. نيروهاي ائتلاف انگليس و روسيه كنترل دو پايگاه هوايي ايران را در دست گرفتند. آنها به ترتيب در مهرآباد و قلعه مرغي مستقر شدند. از نيروي هوايي جوان ايران تقريباً هيچ چيز باقي نماند. پس از پايان جنگ ارتش بريتانيا ايران را ترك گفت اما ارتش روسيه از ترك ايران سر باز مي زد و كنترل شمال ايران را در اختيار داشت. سه ماه پس از اين اتفاق نيروهاي سرخ روسيه ايران را ترك گفتند. پس از اين نيروي هوايي ايران هميشه به عنوان نيروي برتر در خاورميانه شناخته مي شود. موقعيت استراتژيك ايران توسط آمريكا ناديده گرفته نشد و آمريكا از اوايل دهه ۱۹۶۰ شروع به فروش تعداد زيادي از هواپيماهاي پيشرفته خود به ايران كرد. در سال ۱۹۶۵ ميلادي ايران اولين هواپيماجت خود با نام اف - ۸۴ جي جت ثاندر دريافت كرد. در سال ۱۹۶۵ هواپيماهاي اف-۵ فريدم توسط ايران خريداري شدند و به دنبال آن در سال ۱۹۶۸ اف-۴ فانتوم هم به ايران فروخته شد. در سال ۱۹۷۰ ايران داراي قوي ترين نيروي نظامي در منطقه بود. قبول فروش هواپيماهاي فوق پيشرفته اف-۱۴ اي تام كت به همراه موشك هاي پيشرفته اي آي ام - ۵۴ فينيكس از سوي آمريكا به ايران نشان دهنده روابط بسيار گرم بين ايران و آمريكا بود. در پي وقوع انقلاب اسلامي در سال ۱۹۷۹ دكترين و استراتژي نظامي ايران تغيير يافت و ايران ديگر به خريد تسليحات پيشرفته و گرانقيمت علاقه نشان نداد و همين باعث ايجاد نوعي تغيير قدرت در منطقه شد. ايران ديگر نه تنها دوست صميمي آمريكا نبود، كه به خاطر سياست هاي امپرياليستي و ضد انساني آمريكايي به دشمن اصلي آن تبديل شد. آمريكا و ديگر كشورهاي غربي تحريمي نظامي عليه ايران اتخاذ كردند. كمك هاي آمريكا قطع شده بود و نيروي هوايي ايران از فرار و بركناري افسران زمان شاه رنج مي برد كه همين امر به پايين آمدن سطح سرويس دهي در نيروي هوايي منجر شده بود. به دليل تحريم تسليحاتي ايران و نرسيدن قطعات مورد نياز، آمار عملياتي نيروي هوايي ايران سريعاً رو به كاهش بود. پس از انقلاب نيروي هوايي به «نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران» كه خود ارتشيان به آن «نهاجا» مي گويند تغيير نام داد. نام انگليسي آن هم Islamic Republic of Iran Air Force است كه به اختصار IRIAF خوانده مي شود. در همين اوضاع و احوال عراق با مناسب يافتن فرصت درصدد برآمد تا با حمله به ايران قسمت هاي وسيعي از خاك ايران را ضميمه قلمرو خود كند؛ به همين خاطر در ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ (۳۱ شهريور ۱۳۵۹) با يورشي عظيم به خاك ايران از طريق هوا، زمين و دريا جنگ تحميلي هشت ساله را عليه ايران آغاز كرد. جنگ با حمله هوايي نيروهاي عراقي به شش پايگاه نيروي هوايي ايران و چهار پادگان آغاز شد و همزمان چند لشكر و تيپ مستقل عراق در چهار محور از طول ۷۰۰ كيلومتر مرز مشترك با ايران به عمق خاك ايران يورش بردند. اولين حمله هوايي عراق چندان موفقيت آميز نبود. دلايل آن را مي توان به برنامه ريزي ناكافي و نادرست عمليات، نداشتن اطلاعات كافي از اهداف و استفاده نامناسب از بمب هاي جي پي(بمب هايي كه هدف خاصي ندارند و براي انهدام كلي به كار مي روند) برشمرد. در مهرآباد يك هواپيماي اف-۴ اي در هنگام جابه جايي براي در امان ماندن از حملات دشمن دچار سانحه شد و از همدان هم گزارش هايي در مورد خسارت يك فروند اف-۴ رسيد. اولين عمليات هوايي ايران در پاسخ اين حمله و بلافاصله پس از آن در خاك عراق موفقيت آميز بود. در اين عمليات چهار فروند هواپيماي اف-۴ به پايگاه دريايي الشعبيه در نزديكي بندر ام القصر حمله بردند. اين چهار فروند هواپيما كه ۴۵۰ كيلوگرم بمب بر سر اين پايگاه ريختند عمليات خود را از پايگاه بوشهر شروع كردند. در ميان اهداف چندباطري موشك ضد كشتي وجود داشت. اين عمليات تلافي جويانه نيروي هوايي ايران به قدري سريع بود كه خط پدافند عراق در طول مسير پرواز دچار غافلگيري شده بود. روز بعد در عملياتي غيرقابل باور ۱۴۰ فروند از جنگنده ها و جنگنده بمب افكن هاي ايران به ويژه اف-۴ و اف-۵هاي پايگاه هاي بوشهر، همدان و تبريز توانستند با نفوذ خود به خاك عراق تلفات سنگيني به پايگاه ها و تاسيسات نظامي عراق وارد كنند. در اولين روزهاي جنگ چندين حمله هوايي ديگر به تاسيسات نظامي عراق از قبيل ام القصر انجام شد. در يكي از اين حملات دو فروند اف-۴ كه هر كدام شش بمب جي پي ۳۴۰ كيلوگرمي حمل مي كردند به تاسيسات نظامي دريايي و كشتي هاي موشك انداز عراق حمله بردند. در حدود ۲۰ دقيقه بعد يك فروند هواپيماي آر اف-۴ اي عكس هاي شناسايي از منطقه گرفت كه نشان مي داد كشتي ها و تاسيسات بندري دچار صدمات و خسارات سنگيني شده اند. تاكتيك كلي در طول انجام چنين عمليات هايي رسيدن به هدف از راههاي مختلف، انجام يك پاپ -آپ بيش از رسيدن به هدف و شيرجه زدن روي هدف براي انهدام آن است. در هنگام بازگشت دو اف-۴ يكي از آنها توسط يك موشك سام مورد اصابت قرار گرفت كه باعث آسيب ديدن برخي از سيستم هاي آن شد اما همچنان مي توانست پرواز كند. اما آتش خاموش كن ها كار نكردند و بال راست - محل اصابت موشك - آتش گرفت. باند فرود نزديك ترين پايگاه هوايي هم به دليل هجوم اوليه ارتش عراق براي فرود مناسب نبود و به همين خاطر مجبور به فرود در يك باند ناآماده با سرعت بالا شد. چرخ ها تركيدند و هواپيما در حالي كه سرنشينان آن اجكت كرده بودند از انتهاي باند خارج شد. بعدها اين هواپيما با تعويض بال و ديگر تعميرات دوباره به جنگنده هاي مورد استفاده در جنگ پيوست. اين تعويض بال كه اولين بار در ايران انجام مي شد را مي توان نقطه آغاز انجام كارهاي غيرممكن در نيروي هوايي دانست. در اولين ماههاي جنگ «نهاجا» تلاش هاي خود را به جلوگيري پيشرفت نيروي زميني ارتش عراق معطوف كرده بود. جنگنده هاي ايراني براي اين كار با استفاده از راكت هاي ضد زره دانه به دانه تانك ها و زره پوش هاي عراق را شكار مي كردند و حتي گاهي اوقات تا ارتفاع سه تا چهار متر زمين هم پايين مي آمدند. در مقابل عراق هم از هواپيماهاي ميگ-۲۱ و ميگ-۲۳ براي پوشش نيروي زميني خود استفاده مي كرد كه اين پوشش به ناچار منجر به درگيري هوايي بين ايران و عراق مي شد كه مي توان پيروزي هاي ايران در اين زمينه را بيشتر از عراق دانست. مخصوصاً در اوايل جنگ كه آنها در مقابل هواپيماهاي اف-۱۴ ايران توانايي انجام هيچ عملي را نداشتند كه در اواخر جنگ با خريد ميراژ اف-۱ از فرانسه توانستند كمي جنگ هاي هوايي را متعادل كنند. جنگ تحميلي عليه ايران علاوه بر خسارات و تلفات جانبي بسيار، دستاوردهاي ارزنده اي براي نيروي هوايي ايران داشت. نيروي هوايي در اين هشت سال توانست به تكنولوژي ساخت بسياري از قطعات مورد نياز خود دست يابد و در برخي موارد به خودكفايي برسد.
    • توسط onin
      http://www.pinetreeline.org/planes/B-52-10.jpg هواپیمای بمب افکن B-52، بمب افکنی دور برد و در کلاس سنگین وزن است که می تواند گونه های مختلفی از ماموریت ها را به انجام برساند. این هواپیما قادر به پرواز در سرعت های بسیار بالا، البته زیر سرعت صوت و در ارتفاع بالغ بر 50,000 پا پرواز بوده و توانایی حمل بمب های هسته ای یا اتمی و همچنین بمب های معمولی را نیز دارد. http://www.saceliteguard.com/images/B-52 H dropping M-117 750 pound bombs.jpg هواپیمای بی 52 برای مدت بیش از 35 سال تنها بمب افکن دارای سرنشین سنگین وزن ایالات متحده بوده است. این بمب افکن، قادر به پرتاب و شلیک بیشتر سلاح های موجود است و حتی بدین صورت، بیم آن می رود که پس از به روز ساختن سیستم های اویانیکی و پیشرانه ها و دیگر قمست های آن، این هواپیما تا سال 2045 نیز در خدمت باشد. البته این بمب افکن آمریکایی را BUFF که مخفف عبارت Big Ugly Fat Fellow و به معنای مرد چاق گنده زشت است، نیز می نامند. اولین مدل هواپیمای بی 52 در سال 1954، اولین پرواز خود را انجام داده و مدل B آن نیز در سال 1955 وارد خدمت گشت. به طور کلی 744 بمب افکن بی 52 ساخته شده و آخرین گونه آن نیز که مدل H نامیده می شود، در سال 1962 تحویل شد. این بمب افکن استراتژیکی، دارای بردی برابر با 14,162 کیلومتر است که از این رو، هواپیمایی میان قاره ای یا کانتیننتال گفته می شود. البته این برد، در حالت بدون سوخت گیری هوا به هوا اندازه گیری شده است، و در غیر این صورت، برد این هواپیما، با سوخت گیری هوا به هوا می تواند نا محدود باشد. در این هواپیما، از مدل جی به بعد تغییراتی در شکل بدنه مانند کوتاه تر شدن سکان عمودی یا همان پایدار کننده عمودی آن داده شد. http://www.militarypictures.info/d/294-3/B-52.jpg این بمب افکن سنگین ساخت شرکت بوئینگ بوده و از هشت موتور توربوفن پرات اند ویتنی TF-33 هر یک با قدرت کشش بیش از 7000 کیلوگرم بهره می برد. بالاترین سرعتی که این هواپیما قادر به دستیابی به آن است، حدود 0/8 ماخ بوده که معادل 650 مایل بر ساعت نیز می باشد. هدایت این هواپیمای بمب افکن بر عهده 5 خدمه بوده که سیستم صندلی خدمه ها، از توانایی اجکت یا پرتاب کردن در مواقع خطر نیز برخودار است. لازم به ذکر است که قیمت تمام شده این هواپیمای غول پیکر، حدود هفتاد و چهار میلیون دلار می باشد.
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.