Recommended Posts

رویارویی هواپیمای ایرانی و بالگرد آمریکایی

شبکه خبری سی‌ان‌ان بر اساس اطلاعات رسیده به منابع خود مدعی شد که یک فروند هواپیمای شناسایی ایرانی از فاصله‌ای بسیار نزدیک به یک بالگرد آمریکایی گذشته است.

به گزارش خبرگزرای فارس، شبکه خبری سی‌ان‌ان بر اساس اطلاعات رسیده به منابع خود مدعی شد که یک فروند هواپیمای شناسایی ایرانی از فاصله‌ای بسیار نزدیک به یک بالگرد آمریکایی گذشته است.

بر اساس این گزارش، مقامات نظامی آمریکا تاکنون این موضوع را مخفی نگاه داشته‌اند و معتقداند که مانور خلبانی ایرانی، می‌توانسته به حادثه‌ای خطرناک منجر شود.

یک مقام آگاه و البته بی‌نام آمریکایی به سی‌ان‌ان گفته: «فکر می‌کنیم (فرماندهان) محلی دستور این کار را داده‌اند.»

بر اساس روایت رسیده به این شبکه خبری آمریکایی، یک فروند بالگرد مسلح MH-60R از عرضه ناو یواس‌اس‌کارل‌وینسون به پروزا درمی‌آید و لحظاتی بعد، با یک هواپیمای شناسایی ایرانی مواجه می‌شود.

خلبان بالگرد آمریکایی که در تمام مدت ماجرا با ناو در تماس بوده، می گوید که هواپیمای ایرانی دو بار نزدیک می‌شود و در نزدیکی بالگرد دور می‌زند؛ خلبان آمریکایی گفته که هواپیما یک نوبت تا فاصله 50 یاردی (46 متری) نزدیک شده است.

خدمه ناو یواس‌اس‌کارل‌وینسون از این واقعه عکس گرفته‌اند ولی ارتش آمریکا قصدی برای انشتار آنها ندارد.

خبرنگار سی‌ان‌ان می‌گوید که برای اطلاع از روایت ایرانی‌ها از این ماجرا به مقامات مربوطه در این کشور رجوع کرده ولی پاسخی نگرفته است.

رویارویی ایرانیان با ناوها و پرنده‌های نظامی بیگانه آمریکایی در خلیج‌فارس بی‌سابقه نیست.

در تاریخ 12 تیر سال 1367، یک فروند هواپیمای مسافربری ایرانی با 290 سرنشین (از جمله 66 کودک) در حال پرواز بر فراز خلیج‌فارس بود که ناو یواس‌اس وینسنس متعلق به نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا دو موشک هدایت شونده به سمت آن شلیک کرد و همه سرنشینان آن را کشت.

این حادثه از نظر میزان تلفات انسانی، هفتمین جنایت مرگبار هوایی تاریخ است.

آمریکا هرگز عذرخواهی نکرد و هیچ‌کدام از خدمه ناو وینسنس تحت پیگرد قرار نگرفتند؛ حتی ویلیام راجرز فرمانده ناو جنگی آمریکا در پایان خدمت خود مدال شجاعت گرفت.
 

http://www.tabnak.ir/fa/news/486937/%D8%B1%D9%88%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D9%88%DB%8C%DB%8C-%D9%87%D9%88%D8%A7%D9%BE%DB%8C%D9%85%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%88-%D8%A8%D8%A7%D9%84%DA%AF%D8%B1%D8%AF-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7%DB%8C%DB%8C

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 تحریم‌ مجدد بانک تجارت و 32 شرکت کشتیرانی توسط اتحادیه اروپا

 

اتحادیه اروپا تحریم‌های مربوط به بانک تجارت و 32 شرکت کشتیرانی ایرانی را پس از بررسی در یکی از دادگاه‌های این اتحادیه باز گرداند.
 تنها چند روز پس از تفاهم اولیه ایران و کشورهای 1+5 در لوزان سوییس در مورد چارچوب اولیه توافق هسته‌ای، این اقدام اتحادیه اروپا در واقع به نوعی نشان دهنده آن است که 28 کشور عضو این اتحادیه تا زمانی که توافق هسته‌ای با ایران قطعی شود تحریم‌ها را لغو نخواهند کرد.
پیش‌تر نیز دادگاه اتحادیه اروپا با وجود مشکلات قانونی در ماه ژانویه دارایی‌های بانک تجارت و 40 شرکت کشتیرانی ایرانی دیگر را مسدود کرده بود.
این در حالی است که نام هشت شرکت کشتیرانی ایرانی در فهرست جدید منتشر شده که روز چهارشنبه انتشار یافت وجود ندارد و بنا به اعلام اتحادیه اروپا این تحریم‌ها به سرعت عملی خواهد شد.
بنا به اعلام اتحادیه اروپا یکی از دلایل مسدود نگه داشتن دارایی‌های بانک تجارت همکاری این بانک با دولت ایران در فراهم کردن منابع مالی و خدمات در بحث تجارت و گسترش صنعت نفت و گاز ایران است.
شرکت‌های کشتیرانی نیز به دلیل آن که مالک آن‌ها جمهوری اسلامی ایران است به فهرست تحریم‌ها بازگشتند.

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

تصمیم جدید آلمان برای فروش زیر دریایی به اسرائیل

 

رسانه های آلمانی از موافقت «شورای امنیت فدرال» این کشور با مجوز صدور یک فروند زیردریایی جدید به رژیم صهیونیستی خبر داد.
«شورای امنیت فدرال» آلمان که بر روند صادرات اقلام نظامی نظارت می کند، در تصمیمی جنجال برانگیز، مجوز تحویل یک زیردریایی دیگر به اسرائیل را تصویب کرده است.
به گزارش روزنامه آلمانی زود دویچه زایتونگ با استناد به گزارش این شورا به «کمیته اقتصادی» پارلمان، رژیم اسرائیل پنجمین زیردریایی از شش زیردریایی را که آلمان وعده داده است، تحویل خواهد گرفت.
در همین حال، شرکت تیسنکروپ (ThyssenKrupp) سپتامبر سال گذشته (2014) به عنوان بخشی از کمک نظامی‌ آلمان به رژیم اسرائیل، چهارمین زیردریایی از آلمان را در اختیار رژیم اسرائیل قرار داد.
آلمان در حالی قرار است پنجمین زیردریایی را به رژیم اسرائیل ارسال کند که روند تحویل زیردریایی های این کشور به رژیم اسرائیل در گذشته، در برخی محافل مورد انتقاد قرار گرفته است چرا که گفته می شود یک سوم از هزینه این طرح بر دوش مالیات دهندگان آلمان است و زیردریایی های ارسالی از قابلیت لازم برای تجهیز با سلاح های هسته ای برخوردارند
رژیم صهیونیستی که گفته می‌شود با داشتن 200 تا 400 کلاهک هسته‌ای، تنها دارنده تسلیحات هسته‌ای در خاورمیانه است، با اتخاذ سیاست «نه تکذیت و نه تایید» از پذیرش رسمی این حقیقت طفره می رود.
تل آویو در راستای سیاست ابهام هسته‌ای خود از پیوستن به هرگونه توافق‌نامه هسته‌ای بین‌المللی به‌ویژه پیمان ان پی تی امتناع کرده و با هرگونه بازرسی معمول بین‌المللی از تاسیسات هسته‌ای در سرزمین های اشغالی مخالفت کرده است.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

توجیه مضحک برای سلاح هسته‌ای اسرائیل

 

"علیرضا نوری زاده" مدیر و مجری تلویزیون ماهواره ای "ایران فردا" که از سوی عربستان سعودی تاسیس و حمایت مالی می شود در اظهار نظری عجیب و مضحکانه به توجیه جنایت‌ها و تولید سلاح های هسته ای توسط رژیم صهیونیستی پرداخت.
وی با اشاره به پیمان عدم تولید و گسترش سلاح های هسته ای گفت: «خاورمیانه باید عاری از سلاح های هسته ای باشد که این مطلب شامل اسرائیل هم می شود اما اسرائیلی که مطمئن باشد کسی نمی خواهد او را نابود کند.»
نوری زاده افزود: «اگر اینگونه شود وامنیت اسرائیل تامین شود، اسرائیا سراغ سلاح هسته ای نخواهد رفت. برای اینکه اسرائیل خیالش از بابت حماس و حزب الله و ایران جمع شود مجبور است سلاح هسته ای داشته باشد!. اسرائیل را ناچار کرده اند که دنبال سلاح هسته ای برود. این مساله از بابت ناچاری اسرائیل است!

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 قراردادهای نظامی رژیم صهیونیستی با کشورهای عرب خلیج فارس

 

یوسی میلمان تحلیل گر مسائل امنیتی روزنامه صهیونیستی معاریو از وجود قراردادهای نظامی میان رژیم اشغالگر قدس با کشورهای عرب حوزه خلیج فارس پرده برداشت.
 میلمان در مقاله خود نوشت: شرکتها و مشاوران امنیتی اسراییلی فعال در زمینه صدور فن آوری پیشرفته اخیرا درصدد عقد قراردادهایی با کشورهای خلیج فارس و ورود به بازارهای آنها برآمده اند.
وی افزود: این در حالی است که گفته می شود ماتی کوخابی بازرگان مشهور صهیونیستی در ابوظبی اخیرا از میزان فعالیت های خود کاسته است.
به گفته میلمان ، کوخابی طی دهه اخیر قراردادهایی با امارات به ارزش چند صد میلیون دلار منعقد کرده است و در میان معامله های وی فن آوری و تجهیزات مربوط به سامانه نظامی دفاعی جهت محافظت از تاسیسات نفتی و گازی امارات و مراقبت از مرزهای این کشور به چشم می خورد.
میلمان خاطرنشان کرد: کوخابی در این معامله ها از مسوولان سابق موساد، شاباک و واحد اطلاعات نظامی از جمله عاموس ملکا رییس سابق واحد اطلاعات نظامی به عنوان یکی از مدیران مهم شرکت کوخابی بهره گرفته است.
وی توضیح داد: برخی از افراد زیر مجموعه کوخابی بطور هفتگی با موافقت وزارت جنگ اسرائیل از تل آویو به ابوظبی سفر کنند. دیوید میدان که اخیرا شرکتی به نام خود تاسیس کرده و آفی لیئومی جزو فعالان در زمینه انعقاد قراردادهای اسراییلی هستند که سعی دارند وارد بازار امارات شوند. این دو تن به همین منظور تاکنون بارها از امارات دیدن کرده اند.
میلمان در ارتباط با لیئومی گفت : او صاحب سهام و مدیر شرکت هواپیماهای بدون خلبان و سازنده تجهیزات نظامی دفاعی است که مقر آن در شهرک یافنه اسراییل واقع شده است.

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 رژیم صهیونیستی با کمک مالی آلمان 4 ناو جنگی خرید

 

 رژیم صهیونیستی با کمک مالی آلمان 4 فروند ناو جنگی تندرو از این کشور خریداری کرد.

کشتی های یادشده ساخت شرکت تیسن کروپ آلمان بوده و 430 میلیون یورو (480 میلیون دلار) ارزش دارد که دولت آلمان 115 میلیون یورو از بهای آن ها را پرداخت می کند.
این ناوها قرار است طی 5 سال آینده تحویل رژیم صهیونیستی شوند.
بر اساس این گزارش، آلمان به بهانه تاوان آن چه هولوکاست نامیده می شود تاکنون کمک های زیادی برای تجهیز نظامی رژیم صهیونیستی ارایه کرده است.
شرکت تیسن کروپ نیز به موجب این قرارداد متعهد شده است که 181 میلیون دلار کالای ساخت رژیم صهیونیستی را خریداری کند.
هدف از خرید این ناوهای جنگی، تامین امنیت مناطق گازی مدیترانه عنوان شده است.
میدان های نفتی مشترک میان رژیم صهیونیستی، فلسطین و لبنان مساحتی بالغ بر 23 هزار متر مربع را در دریای مدیترانه در بر گرفته است که از مساحت خاک فلسطین اشغالی بیشتر است و هنوز بخش عظیمی از آن ها بهره برداری نشده ان

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
هند و رژیم صهیونیستی قرارداد موشکی امضا می‌کنند

 

 

مذاکرات مقامات هند و رژیم صهیونیستی برای توسعه همکاریهای نظامی و خرید سامانه موشکی ادامه دارد و منابع آگاه از امضای قرارداد نهایی در آینده نزدیک خبر دادند. ارتش هند آماده خرید موشکهای سطح به هوای میان برد (MR-SAM) از رژیم صهیونیستی است. این موشکها عمدتا در هند تولید می‌شوند.
رژیم صهیونیستی در 15 سال گذشته بیش از 10 میلیارد دلار سامانه دفاعی به هند فروخته و در میان بزرگترین تامین‌کنندگان تجهیزات دفاعی این کشور قرار گرفته است. هند اکتبر سال گذشته ( مهر 93) با رد پیشنهاد آمریکا، اعلام کرد موشکهای ضد تانک هدایت شونده مورد نیاز ارتش این کشور را از رژیم صهیونیستی خریداری می‌کند. در همین ارتباط 8 هزار و 356 موشک اسپایک و 321 پرتاب‌کننده موشک به ارزش 525 میلیون دلار از این رژیم خریداری کرد

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

توجیه مضحک برای سلاح هسته‌ای اسرائیل

 

"علیرضا نوری زاده" مدیر و مجری تلویزیون ماهواره ای "ایران فردا" که از سوی عربستان سعودی تاسیس و حمایت مالی می شود در اظهار نظری عجیب و مضحکانه به توجیه جنایت‌ها و تولید سلاح های هسته ای توسط رژیم صهیونیستی پرداخت.
وی با اشاره به پیمان عدم تولید و گسترش سلاح های هسته ای گفت: «خاورمیانه باید عاری از سلاح های هسته ای باشد که این مطلب شامل اسرائیل هم می شود اما اسرائیلی که مطمئن باشد کسی نمی خواهد او را نابود کند.»
نوری زاده افزود: «اگر اینگونه شود وامنیت اسرائیل تامین شود، اسرائیا سراغ سلاح هسته ای نخواهد رفت. برای اینکه اسرائیل خیالش از بابت حماس و حزب الله و ایران جمع شود مجبور است سلاح هسته ای داشته باشد!. اسرائیل را ناچار کرده اند که دنبال سلاح هسته ای برود. این مساله از بابت ناچاری اسرائیل است!

 

وقیح ترین انسان نما ها در طول تاریخ همین وطن فروشها هستند. جدا انسان از دیدن این جانورها سردی مزاج می‌گیره.

  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
صادرات تسلیحات رژیم صهیونیستی کاهش یافت

 

 

وزارت جنگ رژیم صهیونیستی حجم فروش تسلیحات این رژیم در سال گذشته میلادی را 5.66 میلیارد دلار اعلام کرد که پایین‌ترین میزان در 7 سال اخیر محسوب می‌شود. این آمار نشان می‌دهد صادرات تسلیحات نظامی رژیم صهیونیستی تا یک میلیارد دلار کاهش یافته است.
رژیم صهیونیستی در سال 2013 (1392) حدود 6.5 میلیارد دلار تسلیحات نظامی به دیگر کشورهای جهان صادر کرد؛ اما به دلیل کاهش بودجه دفاعی و برنامه های ریاضتی در آمریکا و اروپا، این آمار در سال 2014 (1393)، 12.9 درصد کاهش یافت.
وزارت جنگ رژیم صهیونیستی در سالهای 2009 (1388) و 2012 (1391) با 7.4 میلیارد دلار فروش، بالاترین حجم صادرات تجهیزات نظامی را تجربه کرده بود. بیش از یک سوم مشتریان تسلیحات رژیم صهیونیستی در حوزه آسیا – اقیانوسیه بودند و کمتر از یک میلیارد دلار از این صادرات به بازار آمریکای شمالی اختصاص می‌یافت.
با کاهش صادرات نظامی رژیم صهیونیستی به کشورهای آسیا – اقیانوسیه و آمریکای شمالی، مقامات تل‌آویو به سمت بازارهای آفریقایی متمایل شده‌اند، بطوریکه سال گذشته 40 درصد از تسلیحات نظامی این رژیم به کشورهای آفریقایی فروخته شد. رژیم صهیونیستی هنوز در فهرست 10 صادرکننده بزرگ تسلیحات نظامی در جهان قرار دارد؛ اما مقامات وزارت جنگ این رژیم نسبت به از دست دادن این جایگاه نگرانی‌های فراوانی دارند.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 آمریکا تسلیحات پیشرفته در اختیار رژیم صهیونیستی قرار می دهد

 

وزارت دفاع آمریکا با صدور بیانیه ای اعلام کرد که قصد دارد فهرست فروش سلاح به اسراییل را به منظور تصویب در اختیار کنگره قرار دهد.
بر اساس این بیانیه، فهرست یاد شده شامل موشکهای هوشمند، مهمات و تجهیزات نظامی و لجستیکی به ارزش یک میلیارد و 879 میلیون دلار می شود.
در این بیانیه آمده است: آمریکا خود را متعهد به حفظ امنیت اسراییل می داند و کمک به این رژیم جهت ایجاد یک قدرت قوی آماده دفاع از خود برای امنیت ملی آمریکا یک موضوع حیاتی است .
این بیانیه همچنین مدعی شد که تجهیزات مورد درخواست به رژیم اسراییل امکان دفاع از خود را می دهد و قدرت عملیاتی رژیم صهیونیستی را افزایش خواهد داد و باعث تقویت حوزه فعالیت مشترک میان آمریکا و اسراییل خواهد شد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

خبر تکمیلی در مورد قرارداد فروش محصولات نظامی آمریکا و اسرائیل.

 

جزئیات بیشتری در مورد این قرارداد منتشر شده به این ترتیب :

 

14500 عدد تیل کیت بمب های جی دم. (KMU-556C/B)

 

شامل 10500 عدد کیت برای بمب های 2000 پوندی MK-84 هست و 4000 عدد برای بمب های 500 پوندی MK-82.

این کیت که هدایت جی پی اس را به بمب اضافه میکند ، توانایی اصابت دقیق به اهداف را فراهم میکند.

 

12000 عدد بمب چند منظوره شامل سری 82 ، 83 و 84.

 

500 عدد کیت ردیاب لیزری نوک بمب های جی دم که آن را به LASER JDAM تبدیل میکند. DSU-38A/B

این کیت به بمب توانایی هدف قرار دادن اهدافی که به وسیله لیزر مشانه گذاری شده اند را میدهد و بناب راین قابلیت درگیری با اهداف متحرک زمینی و دریایی را دارند.

و به وسیله تمامی هواپیماهای اسرائیل از جمله لایتنینگ ، قابل حمل و استفاده هستند.

 

4100 عدد بمب SDB معروف. قابل حمل توسط اف-15. اسرائیل تعداد بسیار زیادی را قبلا خریده بود و در جنگ های لبنان و غزه از آن به صورت وسیع استفاده موفق انجام داده بود.

 

50 عدد بمب سوپر بانکرباستر GBU-28 با سرجنگی BLU-113. به گفته منابع مختلف ، اسرائیل قبلا 100 عدد از این نوع بمب را تحویل گرفته بود . این بمب 2200 کیلوگرمی توانایی نفوذ به 30 متر زمین یا 6 متر بتن مسلح را دارد.

 

700 عدد سرجنگی ( بمب ) BLU-109 که قابلیت استفاده در مهمات گوناگون را دارد . شامل جی دم ، جی بی یو و ...

 

این دو سری بمب به همراه 1500 عدد کیت ردیاب هدایت لیزری ارائه شده اند. 

 

3000 عدد موشک ضد تانک هلفایر و احتمالا برای استفاده بر روی بالگردهای آپاچی اسرائیل.

 

250 عدد موشک هوا به هوای امرم-سی. AIM-120 C AMRAAM

 

کمپانی های بوئینگ ، ریثیان ، لاکهیدمارتین و جنرال داینمیکز از این معاملات سود میبرند.

 

http://defense-update.com/20150519_israel_ordnance.html#.VWCyKNKqqkr

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

به گزارش میلیتاری نیوز به نقل از خبرگزاری فارس، روزنامه  انگلیسی «ساندی تایمز»  اخیرا در مطلبی که در روزنامه صهیونیستی «تایمز اسرائیل» ‌نیز انعکاس داشت، به نقل از یک کارشناس نظامی آمریکایی نوشت: اسرائیل می‌تواند با استفاده از بمب‌های الکترومغناطیسی و در جریان یک نبرد نظامی شبکه برق سراسری ایران را از کار بیندازد.

در نقل قولی که ساندی تایمز از این کارشناس آمریکایی آورده وی مدعی شده است که بمب‌های الکترومغناطیسی نوعی ویژه از بمب‌هایی هستند که بر فراز  زمین منفجر شده  و با ایجاد پالس‌های الکترومغناطیسی تمامی وسایل مرتبط با حوزه فن‌آوری را نابود می‌کنند.

این روزنامه همچنین در جایی دیگر نوشت: بکارگیری این فن‌آوری جدید از سوی اسرائیل و علیه تاسیسات هسته‌ای ایران این کشور را به عصر حجر می‌برد.

این در حالی است که «تام کاتن»، نماینده تندرو مجلس سنای آمریکا روز چهارشنبه  هفته جاری گفته بود که بمباران تأسیسات هسته‌ای ایران چند روز وقت می‌گیرد و مانند جنگ عراق نخواهد شد.

این نماینده کنگره که از بیشترین کمک‌های مالی رژیم صهیونیستی برای ورود به مجلس سنا بهره‌منده شده از باراک اوباما، رئیس‌جمهور آمریکا برای توافق با ایران انتقاد کرد.

 

بمب الکترومغناطیسی (به انگلیسی: Electromagnetic pulse) به دسته‌ای از سلاحهای الکترومغناطیسی گفته می‌شود که با انفجار خود پالس بسیار بزرگی را در محیط منتشر می‌کنند که این پالسها با نفوذ به سیستمهای الکترونیکی قادر به تخریب عملکرد آنها می‌باشند. که البته این نوع بمب فاقد خسارات جانی مستقیم است.

فناوری اساسی که تولید پالسهای الکترومغناطیسی در سلاحها توسط آنها صورت می‌گیرد غالباً عبارتند از: مولدهای فشرده سازی شار (Flux Compression Generator)، ژنراتورهای Magnet-Hydrodynamic و دسته‌ای از وسایل پر قدرت مایکروویو که در رأس آنها نوسان ساز با کاتد مجازی یا ویرکتور قرار دارد. البته روش‌های نوین تولید پالسهای الکترومغناطیسی قدرتمند و نیز پالسهای الکترومغناطیسی تولید شده در سیستم استفاده از شتاب دهنده‌های ذرات باردار انرژی می‌باشد که می‌تواند حتی به سیستمهای پوشش دار و حفاظت شده عادی نیز نفوذ کرده و تخریب لازم را روی سیستمهای الکتریکی و الکترونیکی بر جای گذارد.

 

 

لینک منبع نه اسم سایت ؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 

به گزارش میلیتاری نیوز به نقل از خبرگزاری فارس، روزنامه  انگلیسی «ساندی تایمز»  اخیرا در مطلبی که در روزنامه صهیونیستی «تایمز اسرائیل» ‌نیز انعکاس داشت، به نقل از یک کارشناس نظامی آمریکایی نوشت: اسرائیل می‌تواند با استفاده از بمب‌های الکترومغناطیسی و در جریان یک نبرد نظامی شبکه برق سراسری ایران را از کار بیندازد.

در نقل قولی که ساندی تایمز از این کارشناس آمریکایی آورده وی مدعی شده است که بمب‌های الکترومغناطیسی نوعی ویژه از بمب‌هایی هستند که بر فراز  زمین منفجر شده  و با ایجاد پالس‌های الکترومغناطیسی تمامی وسایل مرتبط با حوزه فن‌آوری را نابود می‌کنند.

این روزنامه همچنین در جایی دیگر نوشت: بکارگیری این فن‌آوری جدید از سوی اسرائیل و علیه تاسیسات هسته‌ای ایران این کشور را به عصر حجر می‌برد.

این در حالی است که «تام کاتن»، نماینده تندرو مجلس سنای آمریکا روز چهارشنبه  هفته جاری گفته بود که بمباران تأسیسات هسته‌ای ایران چند روز وقت می‌گیرد و مانند جنگ عراق نخواهد شد.

این نماینده کنگره که از بیشترین کمک‌های مالی رژیم صهیونیستی برای ورود به مجلس سنا بهره‌منده شده از باراک اوباما، رئیس‌جمهور آمریکا برای توافق با ایران انتقاد کرد.

 

بمب الکترومغناطیسی (به انگلیسی: Electromagnetic pulse) به دسته‌ای از سلاحهای الکترومغناطیسی گفته می‌شود که با انفجار خود پالس بسیار بزرگی را در محیط منتشر می‌کنند که این پالسها با نفوذ به سیستمهای الکترونیکی قادر به تخریب عملکرد آنها می‌باشند. که البته این نوع بمب فاقد خسارات جانی مستقیم است.

فناوری اساسی که تولید پالسهای الکترومغناطیسی در سلاحها توسط آنها صورت می‌گیرد غالباً عبارتند از: مولدهای فشرده سازی شار (Flux Compression Generator)، ژنراتورهای Magnet-Hydrodynamic و دسته‌ای از وسایل پر قدرت مایکروویو که در رأس آنها نوسان ساز با کاتد مجازی یا ویرکتور قرار دارد. البته روش‌های نوین تولید پالسهای الکترومغناطیسی قدرتمند و نیز پالسهای الکترومغناطیسی تولید شده در سیستم استفاده از شتاب دهنده‌های ذرات باردار انرژی می‌باشد که می‌تواند حتی به سیستمهای پوشش دار و حفاظت شده عادی نیز نفوذ کرده و تخریب لازم را روی سیستمهای الکتریکی و الکترونیکی بر جای گذارد.

 

ما هم به جاش تل آویو و حیفا رو با خاک یکسان خواهیم کرد :)

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بازدید یواشکی
کاریکاتور/ بازرسی با چشمان بسته!
به گزارش فرهنگ نیوز، سید عباس عراقچی معاون امور حقوقی و بین الملل وزارت امور خارجه و عضو ارشد تیم مذاکره کننده درخصوص بازرسی از مراکز نظامی در برنامه گفتگوی ویژه خبری گفت: آنها با اعلام مختصات جغرافیایی که از قبل می گویند چشم بسته به محل مورد نظر آورده شده و با استفاده از جی پی اس جایابی انجام و نمونه برداری انجام می شود و سپس چشم بسته بر می گردد و این مورد در همه کشورها انجام می شود.
 
farhangnews_128393-363499-1432728634.jpg
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

وزیر دفاع اسرائیل موشه یعالون ، در جدیدترین اظهارات خود گفته ، آلمان در چند سال گذشته ، 4 سامانه پاتریوت را به اسرائیل منتقل کرده و این انتقال در غالب کمک های بلاعوض نظامی انجام شده. این 4 سامانه در بخش های مختلف اسرائیل در حال خدمت هستند.

http://missilethreat.com/israel-to-purchase-missile-boats-from-germany-to-protect-its-gas-fields/

http://www.defensenews.com/story/defense/international/mideast-africa/2015/05/12/israel-germany-ties-50-years/27193473/

https://www.defenseworld.net/news/12926/Germany_Delivers_Patriot_Batteries_To_Israel#.VWYnfNKqqko

 

همچنین از خرید 4 فروند ناو جنگی ساخت آلمان خبر داده. هدف اسرائیل از خرید این ناو ها ، حفاظت از تاسیسات گازی در دریا عنوان شده. مبلغ قرارداد 480 میلیون دلار اعلام شده . نوع این کشتی های جنگی مشخص نیست ولی به گفته کارشناسان ، احتمالا از کلاس کوروت BLOHM VOSS 130  میباشد.

http://www.defenseindustrydaily.com/an-lcs-for-israel-04065/

https://www.thyssenkrupp-marinesystems.com/en/blohmvoss-class-130-corvette.html

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط Phantom3
      موشکDelilah یک موشک الکترو اپتیکال می باشد که در اسرائیل و توسط صنایع نظامی این رژیم (IMI) به منظور هدف قرار دادن اهداف متحرک و غیر متحرک ساخته شده است.موشک Delilah نام سری موشک های گوناگون اسرائیل می باشد که توسط IMI ساخته شده اند.این موشک در اصل به عنوان یک تله هوایی ساخته شده بود، اما در دهه 1990 نوع تهاجمی و ضربتی از این موشک عرضه شد که توسط F-16 ها و F-4E های آپگرید شده ، که نقش جنگنده های هجومی را ایفا می کردند ، استفاده می شد.نوع ضد رادار این موشک از نوع هواپرتاب می باشد. این گونه از نیمه دهه 60 میلادی وارد خدمت شد. وظیفه این نمونه یافتن سایت های راداری در هنگامی بود که این رادار ها در حال کار بودند و با این کار آنها را یافته و نابود می کرد.

      Delilah-1
      این گونه از نوع هواپرتاب می باشد و در رده موشک های کروز قرار می گیرد . این موشک دارای یک موتور توربو جت بود و این موتور توربوجت به آن این امکان را می داد تا با درنگ کردن درست به خوبی هدف قرار دادن اهداف متحرک ، اهداف با استتار بسیار خوب را نیز مورد هدف قرار دهد.که این ویژگی این موشک را به یک موشک ایده آل برای نابودی سایت های سام تبدیل کرده است.این موشک دارای بردی برابر 150 کیلومتر است و توانایی نابود اهداف ، چه دریایی و چه زمینی را دارد.هدایت خودکار به کار رفته درآن به خوبی سیستم های هدایتی INS/GPS می باشد که به موشک امکان انجام ماموریت های خود اتکا را می دهد.این موشک توانایی تطبیق با سرهای جنگی گوناگون را دارد و نیز می تواند توسط بسیاری از هواگرد ها حمل شود.این موشک توانایی شلیک از هواگردها ، بالگردها یا لانچر های زمینی را دارد. اندازه جمع و جور این موشک به آن این امکان را می دهد که توسط بالگردهای سیکورسکی UH-60A و SH-60B حمل شود.این موشک سر جنگی کوچک ولی موثر حمل می کند که به آن امکان هدف قرار دادن و نابودی اهداف با کمترین خطر را می دهد.این موشک نخستین بار توسط اسرائیل در جولای و آگوست 2006 ، یعنی درجنگ با لبنان، استفاده شد.این موشک در این جنگ توسط F-16D پرتاب می شد.



       
       
       
      Delilah-2
      این موشک با سرمایه گزاری چین درحال توسعه و ساخت توسط اسرائیل می باشد .این موشک از موتور Bet Shemesh Sorek 4 استفاده می کند که تراستی معادل 800 پوند ایجاد می کند. این ویژگی به موشک این امکان را می دهد که برد بیشتر و سر جنگی بزرگتری داشته باشد.




      Delilah-GL
      این موشک یک موشک زمین پرتاب می باشد که در اصل نوع تغییر یافته موشک کروز Delilah است و بردی معادل 250 کیلومتر دارد که ممکن است برد واقعی آن نباشد ، یعنی امکان دارد این موشک بردی بیش از 300 کیلومتر داشته باشد .
      این موشک با سر انفجاری متعارف 30 کیلوگرمی مسلح می شود اما توانایی حمل انواع دیگری را نیز دارد. این موشک توسط GPS هدایت می شود و توانایی گشت در منطقه جنگی را قبل از تایید هدف دارد.

      مترجم :Phantom3
      استفاده از این مطلب تنها با ذکر نام مترجم و لینک به سایت Military.ir مجاز می باشد.
    • توسط farmandekoll
      F-117 نایت هاوک (شاهین تاریکی) نخستین هواپیمای عملیاتی است که به منظور استفاده از فناوری پنهانکاری طراحی شد. طراحی منحصر بفرد این هواپیمای تک سرنشینه تواناییهای استثنایی را به این هواپیمای تهاجمی می افزاید. اندازه این هواپیما در حدود F-15 ایگل می باشد که دو موتور توربو فن F404 که هرکدام نیرویی معادل 48 کیلو نیوتون (10800 پوند) ایجاد می کنند دارد. هم چنین دارای کنترل با سیم می باشد. قابلیت سوختگیری هوایی برد نایت هاوک را افزوده و آن را به یک سلاح بازدارنده و ترساننده ی ایالات متحده تبدیل کرده است. توانایی حمل انواع سلاح ها با سیستمهای ناوبری و حمله یکپارچه و سیستمهای الکترونیک پروازی ( اویونیک) موثر بودن این هواپیما را در عملیات مختلف اثبات می کند و بار کاری خلبان را کم می کند. کشیدن نقشه های با جزییات ریز برای عملیات روی نقاط با پدافند سنگین و قوی با استفاده از سیستم طراحی نقشه خودکار به ارزشهای این هواپیمای منحصر بفرد می افزاید.اولین F-117 در سال 1982 تحویل داده شد و آخرین تحویل در سال 1990 بود. تصمیم تولید F-117 در سال 1978 گرفته شد. اولین پرواز آن در سال 1981 انجام شد.

      جزییات :


      وظیفه : هواپیمای تهاجمی پنهانکار

      سازنده : لاکهید

      استفاده کننده : نیروی هوایی ایالات متحده

      موتور : دو موتور توربو فن بدون پس سوز F404-GE-F1D2 با قدرت 48 کیلو نیوتن (10800پوند)

      ابعاد : طول 10.08 متر، ارتفاع 3.78 متر، دهنه بال 13.20 متر

      اوزان: وزن خالی آن 13.381 کیلوگرم برآورد شده است، حداکثر وزن برخاست 13.814 کیلوگرم

      اجرا : حداکثر سرعت 0.98 ماخ یا 1040 کیلومتر بر ساعت(656 مایل بر ساعت)، سقف پرواز 15.240 متر برآورد شده است ( 50000 پا)

      سلاحها : تا 2268 کیلوگرم (5000 پوند) انواع بمب های هدایت شونده، موشکهای هوا به زمین، موشکهای زد رادار یا موشکهای هوا به هوای AIM-9 که در یک جایگاه درونی حمل می شوند.




    • توسط onin
      در ۲۵ فوريه ۵(۱۹۲۵ اسفند ۱۳۰۴) اولين خلبان ايراني كه كلنل احمدخان نخجوان نام داشت يك هواپيماي برژت -۱۹ را با پرچم و نشان ايران از فرانسه به پايگاه قلعه مرغي تهران پرواز داد. كلنل نخجوان در فرانسه دوره ديده بود و فقط ۲۰۰ ساعت پرواز داشت. بدين ترتيب در اين تاريخ اولين هواپيماي نيروي هوايي ايران با خلباني يك ايراني مرزهاي بين المللي را درنورديد و به فضاي پروازي ايران رسيد. در اين زمان ديگر خلبانان ايراني تحت نظارت يك استاد خلبان آلماني به نام «شفر» در ايران دوره مي ديدند. خريد هواپيما قسمت آسان كار بود. آموزش خلبانان براي پرواز كردن با آنها، نفرات پشتيباني زميني براي نگهداري و تعمير آنها و ساختن فرودگاه ها قسمت سخت كار بود كه زمان هم مي برد. در همين دوره زماني نيروي هوايي ايران از قالب يك اداره كوچك در ستاد فرماندهي ارتش خارج شده و به يك نيروي جداگانه تبديل شده بود كه «نيروي هوايي ارتش شاهنشاهي ايران» نام گرفته بود؛ اولين فرمانده نيروي هوايي ايران هم كسي نبود به جز كلنل احمدخان نخجوان. در سال ۱۹۲۴ (۱۳۰۳) اولين گروه از دانشجويان دوره خلباني و تكنسين پرواز به روسيه و فرانسه فرستاده شدند. بعدها در سال ۱۹۲۹ (۱۳۰۸) ايران ۱۵ خلبان داشت كه شش نفر از آنها در مدرسه پرواز ايستر فرانسه و ۹ نفر ديگر در مدرسه پرواز سباستوپول روسيه آموزش خلباني ديده بودند. در اين سال IIAF مخفف Imperial Iranian Air Force داراي ۳۳ فروند هواپيما از ۹ مدل مختلف بود. طي ۱۵ سال به يعني تا آغاز جنگ جهاني دوم بيش از ۳۰۰ هواپيما از ۱۸ مدل مختلف در اختيارنيروي هوايي ايران بود. در همان زمان هشت پايگاه هوايي كه مدارس آموزش خلباني و يك مركز آموزش تعميرات و نگهداري را شامل مي شدند ساخته شده بود. يك كارخانه مونتاژ هواپيما به نام «شهباز» هم ساخته شده بود كه قادر بود سه مدل مختلف هواپيما را مونتاژ كند. در سال ۱۹۴۱ (سوم شهريور ۱۳۲۰) بي طرفي ايران در جنگ جهاني دوم نقض شد و نيروهاي هوايي و دريايي انگليس و روسيه از شمال و جنوب به ايران حمله كردند. نيروي هوايي جوان ايران كه به تازگي به ساختن ساختارهاي اساسي خود مشغول شده بود، تحت هيچ شرايطي توانايي رويارويي با اين نيروي عظيم و توانمند را نداشت. با اين وجود تعدادي از پرسنل جوان اين نيرو تصميم به مقابله با بيگانه گرفتند و با كنترل پادگان قلعه مرغي دو هواپيما از اين پادگان به خلباني سروان وثيق و استوار شوشتري كه با شليك ضدهوايي مواجه شده و به ناچار آسمان تهران را ترك كردند. نيروهاي ائتلاف انگليس و روسيه كنترل دو پايگاه هوايي ايران را در دست گرفتند. آنها به ترتيب در مهرآباد و قلعه مرغي مستقر شدند. از نيروي هوايي جوان ايران تقريباً هيچ چيز باقي نماند. پس از پايان جنگ ارتش بريتانيا ايران را ترك گفت اما ارتش روسيه از ترك ايران سر باز مي زد و كنترل شمال ايران را در اختيار داشت. سه ماه پس از اين اتفاق نيروهاي سرخ روسيه ايران را ترك گفتند. پس از اين نيروي هوايي ايران هميشه به عنوان نيروي برتر در خاورميانه شناخته مي شود. موقعيت استراتژيك ايران توسط آمريكا ناديده گرفته نشد و آمريكا از اوايل دهه ۱۹۶۰ شروع به فروش تعداد زيادي از هواپيماهاي پيشرفته خود به ايران كرد. در سال ۱۹۶۵ ميلادي ايران اولين هواپيماجت خود با نام اف - ۸۴ جي جت ثاندر دريافت كرد. در سال ۱۹۶۵ هواپيماهاي اف-۵ فريدم توسط ايران خريداري شدند و به دنبال آن در سال ۱۹۶۸ اف-۴ فانتوم هم به ايران فروخته شد. در سال ۱۹۷۰ ايران داراي قوي ترين نيروي نظامي در منطقه بود. قبول فروش هواپيماهاي فوق پيشرفته اف-۱۴ اي تام كت به همراه موشك هاي پيشرفته اي آي ام - ۵۴ فينيكس از سوي آمريكا به ايران نشان دهنده روابط بسيار گرم بين ايران و آمريكا بود. در پي وقوع انقلاب اسلامي در سال ۱۹۷۹ دكترين و استراتژي نظامي ايران تغيير يافت و ايران ديگر به خريد تسليحات پيشرفته و گرانقيمت علاقه نشان نداد و همين باعث ايجاد نوعي تغيير قدرت در منطقه شد. ايران ديگر نه تنها دوست صميمي آمريكا نبود، كه به خاطر سياست هاي امپرياليستي و ضد انساني آمريكايي به دشمن اصلي آن تبديل شد. آمريكا و ديگر كشورهاي غربي تحريمي نظامي عليه ايران اتخاذ كردند. كمك هاي آمريكا قطع شده بود و نيروي هوايي ايران از فرار و بركناري افسران زمان شاه رنج مي برد كه همين امر به پايين آمدن سطح سرويس دهي در نيروي هوايي منجر شده بود. به دليل تحريم تسليحاتي ايران و نرسيدن قطعات مورد نياز، آمار عملياتي نيروي هوايي ايران سريعاً رو به كاهش بود. پس از انقلاب نيروي هوايي به «نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران» كه خود ارتشيان به آن «نهاجا» مي گويند تغيير نام داد. نام انگليسي آن هم Islamic Republic of Iran Air Force است كه به اختصار IRIAF خوانده مي شود. در همين اوضاع و احوال عراق با مناسب يافتن فرصت درصدد برآمد تا با حمله به ايران قسمت هاي وسيعي از خاك ايران را ضميمه قلمرو خود كند؛ به همين خاطر در ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ (۳۱ شهريور ۱۳۵۹) با يورشي عظيم به خاك ايران از طريق هوا، زمين و دريا جنگ تحميلي هشت ساله را عليه ايران آغاز كرد. جنگ با حمله هوايي نيروهاي عراقي به شش پايگاه نيروي هوايي ايران و چهار پادگان آغاز شد و همزمان چند لشكر و تيپ مستقل عراق در چهار محور از طول ۷۰۰ كيلومتر مرز مشترك با ايران به عمق خاك ايران يورش بردند. اولين حمله هوايي عراق چندان موفقيت آميز نبود. دلايل آن را مي توان به برنامه ريزي ناكافي و نادرست عمليات، نداشتن اطلاعات كافي از اهداف و استفاده نامناسب از بمب هاي جي پي(بمب هايي كه هدف خاصي ندارند و براي انهدام كلي به كار مي روند) برشمرد. در مهرآباد يك هواپيماي اف-۴ اي در هنگام جابه جايي براي در امان ماندن از حملات دشمن دچار سانحه شد و از همدان هم گزارش هايي در مورد خسارت يك فروند اف-۴ رسيد. اولين عمليات هوايي ايران در پاسخ اين حمله و بلافاصله پس از آن در خاك عراق موفقيت آميز بود. در اين عمليات چهار فروند هواپيماي اف-۴ به پايگاه دريايي الشعبيه در نزديكي بندر ام القصر حمله بردند. اين چهار فروند هواپيما كه ۴۵۰ كيلوگرم بمب بر سر اين پايگاه ريختند عمليات خود را از پايگاه بوشهر شروع كردند. در ميان اهداف چندباطري موشك ضد كشتي وجود داشت. اين عمليات تلافي جويانه نيروي هوايي ايران به قدري سريع بود كه خط پدافند عراق در طول مسير پرواز دچار غافلگيري شده بود. روز بعد در عملياتي غيرقابل باور ۱۴۰ فروند از جنگنده ها و جنگنده بمب افكن هاي ايران به ويژه اف-۴ و اف-۵هاي پايگاه هاي بوشهر، همدان و تبريز توانستند با نفوذ خود به خاك عراق تلفات سنگيني به پايگاه ها و تاسيسات نظامي عراق وارد كنند. در اولين روزهاي جنگ چندين حمله هوايي ديگر به تاسيسات نظامي عراق از قبيل ام القصر انجام شد. در يكي از اين حملات دو فروند اف-۴ كه هر كدام شش بمب جي پي ۳۴۰ كيلوگرمي حمل مي كردند به تاسيسات نظامي دريايي و كشتي هاي موشك انداز عراق حمله بردند. در حدود ۲۰ دقيقه بعد يك فروند هواپيماي آر اف-۴ اي عكس هاي شناسايي از منطقه گرفت كه نشان مي داد كشتي ها و تاسيسات بندري دچار صدمات و خسارات سنگيني شده اند. تاكتيك كلي در طول انجام چنين عمليات هايي رسيدن به هدف از راههاي مختلف، انجام يك پاپ -آپ بيش از رسيدن به هدف و شيرجه زدن روي هدف براي انهدام آن است. در هنگام بازگشت دو اف-۴ يكي از آنها توسط يك موشك سام مورد اصابت قرار گرفت كه باعث آسيب ديدن برخي از سيستم هاي آن شد اما همچنان مي توانست پرواز كند. اما آتش خاموش كن ها كار نكردند و بال راست - محل اصابت موشك - آتش گرفت. باند فرود نزديك ترين پايگاه هوايي هم به دليل هجوم اوليه ارتش عراق براي فرود مناسب نبود و به همين خاطر مجبور به فرود در يك باند ناآماده با سرعت بالا شد. چرخ ها تركيدند و هواپيما در حالي كه سرنشينان آن اجكت كرده بودند از انتهاي باند خارج شد. بعدها اين هواپيما با تعويض بال و ديگر تعميرات دوباره به جنگنده هاي مورد استفاده در جنگ پيوست. اين تعويض بال كه اولين بار در ايران انجام مي شد را مي توان نقطه آغاز انجام كارهاي غيرممكن در نيروي هوايي دانست. در اولين ماههاي جنگ «نهاجا» تلاش هاي خود را به جلوگيري پيشرفت نيروي زميني ارتش عراق معطوف كرده بود. جنگنده هاي ايراني براي اين كار با استفاده از راكت هاي ضد زره دانه به دانه تانك ها و زره پوش هاي عراق را شكار مي كردند و حتي گاهي اوقات تا ارتفاع سه تا چهار متر زمين هم پايين مي آمدند. در مقابل عراق هم از هواپيماهاي ميگ-۲۱ و ميگ-۲۳ براي پوشش نيروي زميني خود استفاده مي كرد كه اين پوشش به ناچار منجر به درگيري هوايي بين ايران و عراق مي شد كه مي توان پيروزي هاي ايران در اين زمينه را بيشتر از عراق دانست. مخصوصاً در اوايل جنگ كه آنها در مقابل هواپيماهاي اف-۱۴ ايران توانايي انجام هيچ عملي را نداشتند كه در اواخر جنگ با خريد ميراژ اف-۱ از فرانسه توانستند كمي جنگ هاي هوايي را متعادل كنند. جنگ تحميلي عليه ايران علاوه بر خسارات و تلفات جانبي بسيار، دستاوردهاي ارزنده اي براي نيروي هوايي ايران داشت. نيروي هوايي در اين هشت سال توانست به تكنولوژي ساخت بسياري از قطعات مورد نياز خود دست يابد و در برخي موارد به خودكفايي برسد.
    • توسط onin
      http://www.pinetreeline.org/planes/B-52-10.jpg هواپیمای بمب افکن B-52، بمب افکنی دور برد و در کلاس سنگین وزن است که می تواند گونه های مختلفی از ماموریت ها را به انجام برساند. این هواپیما قادر به پرواز در سرعت های بسیار بالا، البته زیر سرعت صوت و در ارتفاع بالغ بر 50,000 پا پرواز بوده و توانایی حمل بمب های هسته ای یا اتمی و همچنین بمب های معمولی را نیز دارد. http://www.saceliteguard.com/images/B-52 H dropping M-117 750 pound bombs.jpg هواپیمای بی 52 برای مدت بیش از 35 سال تنها بمب افکن دارای سرنشین سنگین وزن ایالات متحده بوده است. این بمب افکن، قادر به پرتاب و شلیک بیشتر سلاح های موجود است و حتی بدین صورت، بیم آن می رود که پس از به روز ساختن سیستم های اویانیکی و پیشرانه ها و دیگر قمست های آن، این هواپیما تا سال 2045 نیز در خدمت باشد. البته این بمب افکن آمریکایی را BUFF که مخفف عبارت Big Ugly Fat Fellow و به معنای مرد چاق گنده زشت است، نیز می نامند. اولین مدل هواپیمای بی 52 در سال 1954، اولین پرواز خود را انجام داده و مدل B آن نیز در سال 1955 وارد خدمت گشت. به طور کلی 744 بمب افکن بی 52 ساخته شده و آخرین گونه آن نیز که مدل H نامیده می شود، در سال 1962 تحویل شد. این بمب افکن استراتژیکی، دارای بردی برابر با 14,162 کیلومتر است که از این رو، هواپیمایی میان قاره ای یا کانتیننتال گفته می شود. البته این برد، در حالت بدون سوخت گیری هوا به هوا اندازه گیری شده است، و در غیر این صورت، برد این هواپیما، با سوخت گیری هوا به هوا می تواند نا محدود باشد. در این هواپیما، از مدل جی به بعد تغییراتی در شکل بدنه مانند کوتاه تر شدن سکان عمودی یا همان پایدار کننده عمودی آن داده شد. http://www.militarypictures.info/d/294-3/B-52.jpg این بمب افکن سنگین ساخت شرکت بوئینگ بوده و از هشت موتور توربوفن پرات اند ویتنی TF-33 هر یک با قدرت کشش بیش از 7000 کیلوگرم بهره می برد. بالاترین سرعتی که این هواپیما قادر به دستیابی به آن است، حدود 0/8 ماخ بوده که معادل 650 مایل بر ساعت نیز می باشد. هدایت این هواپیمای بمب افکن بر عهده 5 خدمه بوده که سیستم صندلی خدمه ها، از توانایی اجکت یا پرتاب کردن در مواقع خطر نیز برخودار است. لازم به ذکر است که قیمت تمام شده این هواپیمای غول پیکر، حدود هفتاد و چهار میلیون دلار می باشد.
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.