Recommended Posts

5 minutes قبل , Ghalam گفت:

 

کدوم اسرائیل ستیزی افراطی !؟ 

اسرائیل قبلا ارتش ها و پشتوانه ی مالی 15 کشور عرب جلوش بودند تا مجبور شدند رو به بازدارندگی هسته ای بیارند ( چون اگر جنگی می گرفت و در یکی از جبهه ها شکست می خوردند ، عملا فرومی پاشیدند ) ولی حالا نهایتا 15 هزار نیروی حزب الله جلوش هستند و دیگر هیچ ... 

اگر اسرائیل و آمریکا ستیزی بود ، اینهمه از همین به اصطلاح انقلابیون ، بچه ها و نوه هاشون توی آمریکا و غرب نبودند !! 

 

حرف و عمل مسئولین ج.ا غالبا 180 درجه با هم تفاوت داره . 

با سلام

درسته حرف مسولین ما با عملشون یکی نیست ، اما همین حضور ما در سوریه ، لبنان و احیانا سرزمین های اشغالی و حمایت از گروه های داخلی فلسطینی و سیاست علنی اسراییل ستیزی در تمام سطوح که برای همگی این موارد از سرمایه های انسانی ، نظامی و اقتصادی هزینه کردیم ، گواهی بر اسراییل ستیزی افراطی ماست !

  • Upvote 2
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
2 minutes قبل , 951 گفت:

 

برادر من ، ما هم اینجا طرفدار اسراییل نیستیم ، سوالی مطرح کردم که طالب پاسخ روشنی براش هستم .

چه کسی این وظیفه ای که شما میفرمایید را بردوش ما مردم ایران در بعد از انقلاب گذاشته ؟!

 

شما دقیقا کجا این سوال را مطرح کردید؟ هربار یک شاخه ای را پریدن و بعد پریدن به یک شاخه دیگه و پاسخ ها را حالا سخنرانی انقلابی خواندن یا نخواندن کمکی به رسیدن به پاسخهاتون نمیکنه قطعا.

مردم ایران هم از مواضع امام آگاه بودند و هم از سخنرانی های انبوه ایشان و شاگردان و همراهانشون. رایی که به انقلاب داده شد یک رای کامل بوده قاعدتا.

حالا شما بفرمایید چه کسی نزاشته؟!

نقل قول

در مورد ترور کور لطفا سوابق جنبش به اصطلاح آزادی بخش فلسطین و جناب عماد مغنیه را قبل از قدیس شدن یک مطالعه ای بفرمایید تا منظور من از ترور کور را درک نمایید .

شما ادعا دارید برادر، بفرمایید با سند و مدرک؛ ترور کور جناب مغنیه را قبل از قدیس شدنشون! (البته نه به ادعای دشمن طبیعتا) را برای دوستان و من تشریح کنید تا بتونیم بحث کنیم. تا مصداقی نباشه که نمیشه بحثی کرد. حتما یک نصداقی که سندش را دیدید دارید در ذهن که به ایشان تهمت ترور کور میزنید. اتفاقا من اخیرا یک کتاب مطالعه میکردم در بابا همین بحث از دید علمای سنی و شیعی و روایات و آیات و احادیث، شاید بشه از بحث هاش در این بحث مدنظر شما هم بهره برد.

نقل قول

در مورد گروه های بند پول فلسطینی هم که شامل همه ی آن گروه ها میشه هم خود به اندازه کافی واقف هستید و حتما هم میدونید که اگر همین حمایت مالی ما ازشون نباشه ، همونطور که در طول این تاریخ 40 ساله بر علیه ماشدند ، ازین ببعد هم میشوند .

 

کدام جوان به خاطر حمایت مالی جانش را حاضر هست فدا کنه. شد که بحث پول و مدافعان حرم. گروه هایی بودند مثل همه جا و در همه جای تاریخ و همه کشورها بنده پول. ارتباطش با تعمیم کل به همه چی میتونه باشه؟

نقل قول

اشغالگری در سرزمین های اسلامی به دفعات و انواع مختلفی حتی در دوران معاصر انجام شده ، چرا ما بقیه مشکلی نداریم ؟

ما با همش مشکل داریم طبیعتا ولی شکل جاریش فعلا در بحث گسترده و عمیقش و البته فزایندش همین هست که جلوش وایسادیم.

نقل قول

برای تقلیل بحث هم کسی را متهم به فضای مجازی زدگی نفرمایید لطفا ، مستحضر باشید همین سایت مطلوب ما هم در فضای مجازی فعالیت میکنه . 

قطعا برای تقلیل نبود. شاید منظورم را بد رسوندم. منظورم بحث های مبتذل شبه اینستاگرامی بود. گمان کردم الان عبارت "فضای مجازی" به همون اشاره میکنه.

نقل قول

در مورد نقش اسراییل در بخشی از خرید های تسلیحاتی در زمان جنگ ، اسنادش در تاپیک های سایت موجوده و نیاز به تبلیغات اینستاگرامی نیست !

( موشکهای تاو - موشکهای آی هاوک و غیره ... )

گویا مطلب را دقیق مطالعه نکردید. خب این موید همون بحث من هست دیگه. بی اعتمادی بخشی از فلسطینی ها به ما دلایل طبیعی و روشنی داره اگر منظورتون از خریدها این هست.

نقل قول

بهر حال نظر ما هر چه باشه ، در این تقابل استراتژیک و موروثی که از بخشی از انقلابیون بما ارث رسیده ، ما در زمینه های اجتماعی ، سیاسی ، نظامی و اقتصادی صرفا بازنده بودیم ! نتیجه همه اینها را هم در دشمنی تمامی همسایگان با ما و افتادنشون در دامن اسراییل و هم مرز شدن پایگاههای نظامی و جاسوسی اسراییل با ایران و اخیرا ترور عزیز ترین فرزندان دانشمند این کشور در دل پایتخت و موارد دیگه میشه مشاهده کرد ! 

نظر شما محترم هست. اتفاقا تاخیر 40 ساله در پیشبرد برنامه های اشغالگر و به ضرب و زور یک ابرقدرت و تمام جهان در برابر تنها یک کشور که از داخل هم تازه بر علیه آرمانهاش به شدت کار میشه، اتفاقا از نظر من دلیل شکست و خشم و دشمنی دشمن هست. چه زخم های زیادی هم خورده باشیم. بسته به زاویه نگاه هست طبیعتا.

نقل قول

روزی یک نفر باید پیدا بشه و جرات کنه و بگه این پادشاه لباسی بر تن نداره ! 

( منظور از پادشاه ، اسراییل ستیزی افراطی ) 

  

جسارتا روزی که سهله، الان سالهاست تازه نه یک نفر که بگردیم تازه پیداش کنیم یا فکر کنیم اون یک نفر خودمون هستیم، میلیون ها نفر و تقریبا تمام جهان!! و خود این اشغالگر حتی قبل از انقلاب و از ابتدای جنایاتش داره میگه این پادشاه لخته! و این راه عاقبتی نداره براتون و همه خفه شید و یا در مقابل این جنایات ما رفتار شما در مبارزه با این جنایات افراطی است!

 

 

  • Upvote 2
  • Downvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
20 minutes قبل , 951 گفت:

اسراییل بعنوان دشمن داره مارو میبینه چون ما 40 ساله که دشمنی را با اون آغاز کردیم و همچنان هم بر سر دشمنی استمرار میورزیم !

 

توجه نکردید، دشمن دیدن ما از جانب این موجودیت جنایتکار و نژادپرست و افراطی را نه مشکل که پاسخ اون پرسش دونستم. اینکه اگر فقط یک دلیل وجود داشته باشه که راه را به اشتباه نرفتیم همین هست. اگر 40 ساله ما را دشمن میبینه یعنی هم چهل سال پیش قدم درستی برداشتیم و هم حالا در مسیر درستی هستیم (در این رابطه). اصولا اگر یزیدی باشه و میدان کربلایی؛ دشمن ندانستن و ندیدن تو در این معرکه توسط یزید و یزیدیان سرشکستگی و مشکل هست نه دشمن دیدن تو.

  • Upvote 1
  • Downvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
3 minutes قبل , alala گفت:

شما دقیقا کجا این سوال را مطرح کردید؟ هربار یک شاخه ای را پریدن و بعد پریدن به یک شاخه دیگه و پاسخ ها را حالا سخنرانی انقلابی خواندن یا نخواندن کمکی به رسیدن به پاسخهاتون نمیکنه قطعا.

مردم ایران هم از مواضع امام آگاه بودند و هم از سخنرانی های انبوه ایشان و شاگردان و همراهانشون. رایی که به انقلاب داده شد یک رای کامل بوده قاعدتا.

حالا شما بفرمایید چه کسی نزاشته؟!

شما ادعا دارید برادر، بفرمایید با سند و مدرک؛ ترور کور جناب مغنیه را قبل از قدیس شدنشون! (البته نه به ادعای دشمن طبیعتا) را برای دوستان و من تشریح کنید تا بتونیم بحث کنیم. تا مصداقی نباشه که نمیشه بحثی کرد. حتما یک نصداقی که سندش را دیدید دارید در ذهن که به ایشان تهمت ترور کور میزنید. اتفاقا من اخیرا یک کتاب مطالعه میکردم در بابا همین بحث از دید علمای سنی و شیعی و روایات و آیات و احادیث، شاید بشه از بحث هاش در این بحث مدنظر شما هم بهره برد.

کدام جوان به خاطر حمایت مالی جانش را حاضر هست فدا کنه. شد که بحث پول و مدافعان حرم. گروه هایی بودند مثل همه جا و در همه جای تاریخ و همه کشورها بنده پول. ارتباطش با تعمیم کل به همه چی میتونه باشه؟

ما با همش مشکل داریم طبیعتا ولی شکل جاریش فعلا در بحث گسترده و عمیقش و البته فزایندش همین هست که جلوش وایسادیم.

قطعا برای تقلیل نبود. شاید منظورم را بد رسوندم. منظورم بحث های مبتذل شبه اینستاگرامی بود. گمان کردم الان عبارت "فضای مجازی" به همون اشاره میکنه.

گویا مطلب را دقیق مطالعه نکردید. خب این موید همون بحث من هست دیگه. بی اعتمادی بخشی از فلسطینی ها به ما دلایل طبیعی و روشنی داره اگر منظورتون از خریدها این هست.

نظر شما محترم هست. اتفاقا تاخیر 40 ساله در پیشبرد برنامه های اشغالگر و به ضرب و زور یک ابرقدرت و تمام جهان در برابر تنها یک کشور که از داخل هم تازه بر علیه آرمانهاش به شدت کار میشه، اتفاقا از نظر من دلیل شکست و خشم و دشمنی دشمن هست. چه زخم های زیادی هم خورده باشیم. بسته به زاویه نگاه هست طبیعتا.

جسارتا روزی که سهله، الان سالهاست تازه نه یک نفر که بگردیم تازه پیداش کنیم یا فکر کنیم اون یک نفر خودمون هستیم، میلیون ها نفر و تقریبا تمام جهان!! و خود این اشغالگر حتی قبل از انقلاب و از ابتدای جنایاتش داره میگه این پادشاه لخته! و این راه عاقبتی نداره براتون و همه خفه شید و یا در مقابل این جنایات ما رفتار شما در مبارزه با این جنایات افراطی است!

 

 

دوستت گرامی از اینکه وقت میزارین و جمله به جمله پاسخ میدید ، ممنونم .

 

برادر من ، مردم برای اسراییل ستیزی انقلاب نکردند که انقلاب وظیفه ای برای اسراییل ستیزی داشته باشه . دلایل انقلاب روشن بوده و هست ، حالا برای توجیه کارها که نمیشه هر روز به اهداف انقلاب یکی اضافه کرد و یا کم کرد !

 

در مورد آقای مغنیه ، هواپیما ربایی های ایشون چه توجیهی بجز ترور کور داشته ؟!

 

ضمنا این تاپیک در مورد موضوع قفقاز ایجاد و پیگیری شده ، ادامه صحبت در مورد اسراییل  در این تاپیک صحیح نیست . بنظرم ادامه را بحث در تاپیک مرتبط با موضوع دنبال کنیم .

  • Upvote 5
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
هم اکنون, 951 گفت:

دوستت گرامی از اینکه وقت میزارین و جمله به جمله پاسخ میدید ، ممنونم .

برادر من ، مردم برای اسراییل ستیزی انقلاب نکردند که انقلاب وظیفه ای برای اسراییل ستیزی داشته باشه . دلایل انقلاب روشن بوده و هست ، حالا برای توجیه کارها که نمیشه هر روز به اهداف انقلاب یکی اضافه کرد و یا کم کرد !

در مورد آقای مغنیه ، هواپیما ربایی های ایشون چه توجیهی بجز ترور کور داشته ؟!

ضمنا این تاپیک در مورد موضوع قفقاز ایجاد و پیگیری شده ، ادامه صحبت در مورد اسراییل  در این تاپیک صحیح نیست . بنظرم ادامه را بحث در تاپیک مرتبط با موضوع دنبال کنیم .

 

خواهش میکنم. به نظرم اینطور مشخص میشه که قصد جدل نیست و به نتیجه رساندن موضوع هست تا حد امکان.

نقل قول

برادر من ، مردم برای اسراییل ستیزی انقلاب نکردند که انقلاب وظیفه ای برای اسراییل ستیزی داشته باشه . دلایل انقلاب روشن بوده و هست ، حالا برای توجیه کارها که نمیشه هر روز به اهداف انقلاب یکی اضافه کرد و یا کم کرد !

مردم برای مجموعه ای از آرمان ها رای به انقلاب دادند. این آرمان ها (حالا اصلا مباحث دیگه و جدلهای من باب انقلابی های مسلمان و چپ و شریک و سهیم به کنار) قطعا باید در سخنان لیدر اصلی انقلاب جستجو بشه دیگه. من هم موافقم حق نداریم چیزی اضافه کنیم و یا چیزی کم کنیم به مجموعه آرمانهایی که منجر به انقلاب شد. اسراییل ستیزی یکی از همین ارمانها بود که اتفاقا شاید یکی از سریعترین نتایج مشهود در انقلاب را هم نمادوار داشت.

نقل قول

در مورد آقای مغنیه ، هواپیما ربایی های ایشون چه توجیهی بجز ترور کور داشته ؟!

عرض کردم مصداق روشن همراه با سند و تاریخ و روز و هواپیما یا حادثه مدنظر را بفرمایید. راستش من به لیست طویل اتهامات آمریکا و غرب به مغنیه تا حدودی آشنایی دارم ولی شما دقیق بفرمایید در کدوم مورد این اتهامات (هرچند اثبات نشده طبیعتا)  منظورتون ترور کور هست تا بحث دقیق کنیم. چون حتی بین خود غربی ها هم در اتهاماتشون به شهید روایات متعددی وجود داره چه برسه که این اتهامات گروهی فاسق را غیردقیق بیان کنیم.

گروه های شیعی حتی برای عملیاتهای استشهادی در شروع کار هم با فتوا و حکم شرعی اقدام کردند. بعد هم بفرمایید که در چارچوب اسلام بحث میکنیم و شرع و احکام و فتوا یا غیر. چون در خود فقه هم کلی ممکنه اختلاف نظر باشه که چه چیزی دفاع مشروع هست و چه چیز قتل. (فرض بگیرید در باب کشتن زنان و کودکان و سالمندان در نبرد یا با علم به کشته شدن غیرنظامیان در صورت هدف قرار دادن دشمن)

نقل قول

ضمنا این تاپیک در مورد موضوع قفقاز ایجاد و پیگیری شده ، ادامه صحبت در مورد اسراییل  در این تاپیک صحیح نیست . بنظرم ادامه را بحث در تاپیک مرتبط با موضوع دنبال کنیم .

من هم موافقم. تاپیک زیادی به بیراهه رفت. از دوستان دیگه هم عذرخواهی میکنم و اگر امکانش باشه لطفا مدیری منتقل کنه مباحث را.

  • Upvote 2
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

عجالتا اهداف انقلاب 1979 استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی بود

  • یعنی استقلال ایران از وابستگی به قدرت های خارجی
  • رسیدن به درصد قابل ملاحظه ای آزادی برای پرورش افرادی آزاده و شجاع
  • توجه به جمهوریت و شرکت مردم در نظام و تصمیم گیری های آن
  • و قرار دادن اسلام به عنوان مهم ترین رکن حکومتی و پایه کارهای اجرایی

به نظرم در هر چهار زمینه فعلا ما شرایط مناسبی نداریم که این 4 رکن مهم رو ول کردیم و چسبیدیم به یه آنتاگونیست. آنتاگونیستی به مانند اسنوبال مزرعه حیوانات که همه مشکلات و کاستی هامونو بندازیم گردنش. و حتی در دشمنی منطقی نباشیم، دشمنی ایران با اسرائیل کمی از حالت منطقی و فقط از باب حمایت از مظلوم ( ملت فلسطین) در اومده و حالت پدرکشتگی پیدا کرده؛ چنانچه اکثر کشورهای عرب زبان قافیه رو وا داده و با اسرائیل سازش کردند و این ماییم که فقط داریم هزینه دشمنی با اسرائیل رو میدیم اونهم بدون نیل به نتیجه ای یا ستایش تلاش و هزینه هامون از جانب کشورهای عرب زبان که باید از همه در این زمینه تندتر باشند (ولی نیستند). من با دفاع از مظلوم و حقوق از کف رفته شون مخالفتی ندارم ولی به گونه ای هم نباشه که ما اینقدر روی این مسئله تمرکز کنیم که خطرهای ملموس پیرامونمو ( ترکیه، آذربایجان، امارات، عربستان و...) نبینیم و در این زمینه بدون اینکه نتیجه ای بگیریم هزینه بدیم.

تا حالا این سوال در ذهن شکل گرفته که فردا روزی حماس با اسرائیل به سازش دائمی رسید ما چکار باید بکنیم؟

اگر فردا روزی طرح دو کشوری اسرائیل - فلسطین انجام شد و هر دو طرف راضی بودند ما باید چکار کنیم؟

 

  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

عمل به تکلیف وظیفه است و حق. تا زمانیکه باطلی باشه صرف نظر از مواضع دیگران؛ وظیفه دفاع از حق بر گردن ماست. تسلیم و تصمیم دیگران چنانچه بارها رخ داده توسط دگرانی سلب مسئولیتی از وظیفه ما نمیکنه. پدرکشتگی با "جنایتکار" و "باطل صریح معاصر" هم، قطعا بر ذمه مردمان همون عصر هست و خواهد بود. اصولا حق با باطل نمیتونه پدرکشتگی نداشته باشه. باطل عصر ما صهیونیسم هست. موجودیتی نامشروع؛ اشغالگر؛ جنایتکار و نژادپرست که به طور سیستماتیک و با حمایت وسیع (اکثر ) نماینده ظلم و ظالم هست در عصر ما و تمام این خصوصیات این "ظلم" را از باقی ظلم های فعلی جهان متمایز کرده.

 

اصولا اهداف جمهوری اسلامی و البته آرمان هاش طولی نیستند بلکه عرضی هستند. عقب افتادگی در یک بخش مستلزم توقف در سایر بخش ها نیست. اگر در مقابله با این ظلم (به طوریکه الان بلندترین صدا و تنها ترین کشور (طبق قانون اکثر)  و فعالترین و موثرترین کشور ایران هست) تا این حد موفق بودیم (موفقیت را به اکثریت را جمع کردن نباید سنجید چون طبق تفسیر قرانی هم اکثر! به حق متمایل نیستند عموما) که اینطور از همه سو تحت فشار هستیم فقط و فقط به این "آرمان و فعالیت" که اتفاقا سعی میکنند با تاثیرگذاری از این طریق بر روی آرمانها و اهداف دیگه این مسیر را متوقف کنند و اشتباه تبلیغ کنندش؛ پس مشکل اینجا نیست که این به اهدافش رسیده، باید دید (حتی با اهداف دشمن در توقف این مسیر با ضربه اون اهداف و ارمانها) مشکلاتمون در سایر مسیرها به چه علت بوده؟ یک موردش تشخیص این هست افرادی که (در خلوص، اصالت، انگیزه و اراده و سلامت نفس) در مسیر پدرکشتگی با این ظلم و ظالم جنایتکار فعالیت میکنند را اگر در سایر جبهات داشتیم در اونها هم موفق میشدیم تا این حد. و مشکل بیشتر از خود ماست و آدم هامون.

 

در نهایت با هر برچسبی: شعاری یا سخنرانی انقلابی یا هر عنوان دیگه ولی به قول شهید آوینی: وقتی انسان در می‌یابد که اراده حق در کره زمین باید با دستان او محقق شود، دیگر چگونه دست از تلاش بردارد؟ نه، یاس از جنود شیطان است و مومن هرگز دل به یاس نمی‌بازد. :)

 

خیره انشاء الله

  • Like 1
  • Upvote 1
  • Downvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

این مورد مسئله رو تغییر نمیده، در نظر بگیریم مسئولانی  خداترس و با تدبیر داریم

حال باید چه سیاستی اتخاذ کنیم که موضع ما در مسئله فلسطین و اسرائیل صرفا هزینه زا نباشه

فقط مقاومت برای مقاومت نکنیم

مقاومت برای پیروزی کنیم

به نظر بنده هنوز هم فلسطینی ها مظلومن و رویه اسرائیل تغییری نکرده

کرانه باختری که با سیاست دائمی شهرک سازی اسرائیل داره محو میشه و به اسرائیل می پیونده و دسته دسته کشورهای عربی با اسرائیل سازش می کنند

چه باید کرد؟

 

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

کی به جای ما انتخاب کرد که اینطوری زندگی کنیم؟ 

به بیاناتتون اینم اضافه کنید که تنها کشوری بودیم و هستیم که منافع و اسایش یک ملت رو فدای آرمانی کردیم که کوچکترین منفعتی برای این ملت نداشته و نخواهد داشت

  

21 hours قبل , alala گفت:

مردم برای مجموعه ای از آرمان ها رای به انقلاب دادند.

اسراییل ستیزی یکی از همین ارمانها بود که اتفاقا شاید یکی از سریعترین نتایج مشهود در انقلاب را هم نمادوار داشت.

آرمان های یک ملت جزئی از هویت و فرهنگ اون ملته و این آرمان ها متغیرند و بنا به اقتضای زمان تغییر میکنند 

اگر آزادی قدس قبل و بدو انقلاب برای ملت یک آرمان تعریف شده بود در حال حاضر توده ملت  نه تنها اون رو یک آرمان نمیدونند بلکه مسبب تمامی فشار ها و بدبختی ها عنوان میکنند 

آرمان و آرزوی مردم من یک زندگی ساده بدون  تحریم و تهدید و سایه جنگِ

آرمان نسل من آزادی قدس نیست؛ نان شبِ

  • Like 3
  • Upvote 3
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بر 21 آذر 1399 در 10:01 , alala گفت:

عمل به تکلیف وظیفه است و حق. تا زمانیکه باطلی باشه صرف نظر از مواضع دیگران؛ وظیفه دفاع از حق بر گردن ماست. تسلیم و تصمیم دیگران چنانچه بارها رخ داده توسط دگرانی سلب مسئولیتی از وظیفه ما نمیکنه. پدرکشتگی با "جنایتکار" و "باطل صریح معاصر" هم، قطعا بر ذمه مردمان همون عصر هست و خواهد بود. اصولا حق با باطل نمیتونه پدرکشتگی نداشته باشه. باطل عصر ما صهیونیسم هست. موجودیتی نامشروع؛ اشغالگر؛ جنایتکار و نژادپرست که به طور سیستماتیک و با حمایت وسیع (اکثر ) نماینده ظلم و ظالم هست در عصر ما و تمام این خصوصیات این "ظلم" را از باقی ظلم های فعلی جهان متمایز کرده.

عجالتا به نظرم فرمایش شما تا حدود زیادی شعاری است و جنبه عملی نداره

همه همسایگان که تعریفی ندارن و در طرف باطل می گنجن

  • ترکیه و قطر و اخوان  المسلمین
  • عربستان که معلوم الحاله
  • امارات که سر همین ماجرای ترور شهید فخری زاده اون روشو نشون داد
  • ترکیه که اظهر من الشمس
  • پاکستان که مامن پرورش افراط گرایی شده
  • آذربایجان که شده نوچه اسرائیل
  • بحرین که گفتن نداره
  • عراق که اینهمه کمکشون کردیم و الان طلبکارم شدن

ما داریم رسما توسط همسایگانمون بلعیده میشیم و شما برادر بزرگوار از حق و باطل و عمل به تکلیف میگی؟

ما چوب محبت بیجای خودمون رو می خوریم که محبت از حد گذشت نادان خیال بد کند

کمی به دنبال توسعه داخلی باشیم و مدتی اینقدر دلسوز همسایگان دشمنمون نباشیم

ویرایش شده در توسط aminf14
  • Upvote 5
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 minute قبل , aminf14 گفت:

عجالتا به نظرم فرمایش شما تا حدود زیادی شعاری است و جنبه عملی نداره

همه همسایگان که تعریفی ندارن و در طرف باطل می گنجن

  • ترکیه و قطر و اخوان  المسلمین
  • عربستان که معلوم الحاله
  • امارات که سر همین ماجرای ترور شهید فخری زاده اون روشو نشون داد
  • ترکیه که اظهر من الشمس
  • پاکستان که مامن پرورش افراط گرایی شده
  • آذربایجان که شده نوچه اسرائیل

عراق که اینهمه کمکشون کردیم و الا طلبکارم شدن

ما داریم رسما توسط همسایگانمون بلعیده میشیم و شما برادر بزرگوار از حق و باطل و عمل به تکلیف میگی؟

ما چوب محبت بیجای خودمون رو می خوریم که محبت از حد گذشت نادان خیال بد کند

کمی به دنبال توسعه داخلی باشیم و مدتی اینقدر دلسوز همسایگان دشمنمون نباشیم

 

گستاخ شدن یا طمع کردن همسایگان هیچ ارتباطی با "تکلیف" ما در حوزه موازی نداره. این به خاطر "ترک فعل" هایی است که رخ داده نه به خاطر "انجام فعل" در حوزه های دیگه.

جبهات باطل هم زیاده در هر عصری، پیامبر "عقل" برای شناخت دقیق باطل اکبر هست که اباطیل خرد ذیل همین باطل اکبر هستند که موجودیت یافتند.

 

باقی تاکتیکها و اشتباهات و کاستی ها و خطاها و اهمال ها در ذیل مصداق های مداشاره! همه ذیل بحث کلان "شناخت" و "باطل" و "وظیفه" هستند*. اگر در بحث ها بخواهیم وارد مصادیق بشیم هزاران ساعت بحث از جنبه های گوناگون تاریخی/سیاسی/اجتماعی/... باید صورت بگیره.

به نظر ما در کلان ماجرا** توافق نداریم و برای همین بحث مصداق ها قبل از اختلاف دچار بی مبنایی است.

 

* و ** : مشخصا به جهان بینی آدم ها بازمیگرده این ها. تفاوت در جهان بینی ها، خب قاعدتا به یک وحدت در بحث خردتر هم نخواهد رسید. برای چنین بحث هایی به تجربه قبل تر باید جهان بینی ها را به بحث گذاشت و بعد از توافق بر یک "اساس" و "اصل" (اگر امکانش بود)، جزییات را به بحث نشست. آداب مباحثه معنادار چنین مینمایانه.

 

  • Like 1
  • Upvote 2
  • Downvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بر 21 آذر 1399 در 12:06 , alala گفت:

 

گستاخ شدن یا طمع کردن همسایگان هیچ ارتباطی با "تکلیف" ما در حوزه موازی نداره. این به خاطر "ترک فعل" هایی است که رخ داده نه به خاطر "انجام فعل" در حوزه های دیگه. جبهات باطل هم زیاده در هر عصری، پیامبر "عقل" برای شناخت دقیق باطل اکبر هست که اباطیل خرد ذیل همین باطل اکبر هستند که موجودیت یافتند. باقی تاکتیکها و اشتباهات و کاستی ها و خطاها و اهمال ها در ذیل مصداق های مداشاره! همه ذیل بحث کلان "شناخت" و "باطل" و "وظیفه" هستند*. اگر در بحث ها بخواهیم وارد مصادیق بشیم هزاران ساعت بحث از جنبه های گوناگون تاریخی/سیاسی/اجتماعی/... باید صورت بگیره. به نظر ما در کلان ماجرا** توافق نداریم و برای همین بحث مصداق ها قبل از اختلاف دچار بی مبنایی است. * و ** : مشخصا به جهان بینی آدم ها بازمیگرده این ها. تفاوت در جهان بینی ها، خب قاعدتا به یک وحدت در بحث خردتر هم نخواهد رسید. برای چنین بحث هایی به تجربه قبل تر باید جهان بینی ها را به بحث گذاشت و بعد از توافق بر یک "اساس" و "اصل" (اگر امکانش بود)، جزییات را به بحث نشست. آداب مباحثه معنادار چنین مینمایانه.

 

دقیقا ارتباط داره، اسرائیلی ها به زور صاحب خونه رو بیرون کردند و اونهارو مجبور کردند مستاجر باشن. حالا همه اعراب از جمله قسمت اعظم فلسطینیان درست یا غلط، با مسالمت یا فریب یا زور از حقشون گذشتن اونوقت ما باید تمام قد بهاشو بدیم؟ از زمان عقب نشینی یاسر عرفات باید چشمان ما بازتر می بود. حقیقتا دوست گرامی این مطلب مطلبی دینی مذهبی نیست. حرف بر سر سیاست خارجی ایران و حفظ منافع ملیه. نمیشه شکست خورد و مردم تمام قد تحت فشار باشند و بهشون از عمل به تکلیف گفت؟ ما در خاورمیانه زندگی می کنیم و بد یا خوب همسایگان و کشورهای منطقمون همینا هستند. اگر باطل اند در باطلشون متحدن و چیزی که معلومه ما در ایران حول حقی که اشاره می کنید متفق القول و متحد نیستیم. نتیجه هم الان اظهر من الشمسه که چقدر ما د تامی منافعمون عقب ایم و از معادلات منطقه حذف شدیم.

  • Upvote 3
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
هم اکنون, aminf14 گفت:

دقیقا ارتباط داره، اسرائیلی ها به زور صاحب خونه رو بیرون کردند و اونهارو مجبور کردند مستاجر باشن. حالا همه اعراب از جمله قسمت اعظم فلسطینیان درست یا غلط، با مسالمت یا فریب یا زور از حقشون گذشتن اونوقت ما باید تمام قد بهاشو بدیم؟ از زمان عقب نشینی یاسر عرفات باید چشمان ما بازتر می بود. حقیقتا دوست گرامی این مطلب مطلبی دینی مذهبی نیست. حرف بر سر سیاست خارجی ایران و حفظ منافع ملیه. نمیشه شکست خورد و مردم تمام قد تحت فشار باشند و بهشون از عمل به تکلیف گفت؟ ما در خاورمیانه زندگی می کنیم و بد یا خوب همسایگان و کشورهای منطقمون همینا هستند. اگر باطل اند در باطلشون متحدن و چیزی که معلومه ما در ایران حول حقی که اشاره می کنید متفق القول و متحد نیستیم. نتیجه هم الان اظهر من الشمسه که چقدر ما د تامی منافعمون عقب ایم و از معادلات منطقه حذف شدیم.

 

 گفتم که. تفاوت در جهان بینی هاست. همانطور که گفتم "صهیونیسم" در عصر فعلی ما فقط مصداقی (مصداق تام) است از "باطل". وظیفه حکم میکنه در برابر این باطل با تمام قوا بایستیم بدون "با ما بودن" و یا "با ما نبودن" بقیه. "باطلی" است و "حقی" و دیگه هیچ چیز میان این دو نیست. همون ابتدا باید انتخاب کنیم و بعد عمل. حساب سود و زیان این انتخاب به جهان مادی و وجودیمون! اگر به مرحله تردید برسه یعنی یک جای کار میلنگه. ولی خب این جهان بینی ممکنه هزاران مخالف داشته باشه که داره.

گفتم که همه چیز دیگه ذیل این "کلان" ماجراست.

  • Like 1
  • Upvote 2
  • Downvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بر 21 آذر 1399 در 12:18 , alala گفت:

 

 گفتم که. تفاوت در جهان بینی هاست. همانطور که گفتم "صهیونیسم" در عصر فعلی ما فقط مصداقی (مصداق تام) است از "باطل". وظیفه حکم میکنه در برابر این باطل با تمام قوا بایستیم بدون "با ما بودن" و یا "با ما نبودن" بقیه. "باطلی" است و "حقی" و دیگه هیچ چیز میان این دو نیست. همون ابتدا باید انتخاب کنیم و بعد عمل. حساب سود و زیان این انتخاب به جهان مادی و وجودیمون! اگر به مرحله تردید برسه یعنی یک جای کار میلنگه. ولی خب این جهان بینی ممکنه هزاران مخالف داشته باشه که داره.

گفتم که همه چیز دیگه ذیل این "کلان" ماجراست.

سیاست خارجی مبتنی بر منافع ملی و چیزهاییه که سبب قویتر شدن کشور ما میشه نه ایده آل های شخصی

فردا روزی حماس با اسرائیل به سازش همیشگی برسه این شر یا باطل محکومه به اینکه وجه باطل نداشته باشه

روسیه هم باطل هست و قسمتی عظیمی از کشور مارو به یغما برد 

همچنانکه ترکیه

همچنانکه ...

ولی سیاست خارجی جنبه موارد عینی و تامین منافع ملی است و در این سیاست دشمن یا دوست ابدی نداریم بلکه باید با کشوری همراه بود که سبب سربلندی ما میشه و با کشوری در تعارض بود که مارو تهدید میکنه

ویرایش شده در توسط aminf14
  • Like 1
  • Upvote 3
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
4 minutes قبل , alala گفت:

 

 گفتم که. تفاوت در جهان بینی هاست. همانطور که گفتم "صهیونیسم" در عصر فعلی ما فقط مصداقی (مصداق تام) است از "باطل". وظیفه حکم میکنه در برابر این باطل با تمام قوا بایستیم بدون "با ما بودن" و یا "با ما نبودن" بقیه. "باطلی" است و "حقی" و دیگه هیچ چیز میان این دو نیست. همون ابتدا باید انتخاب کنیم و بعد عمل. حساب سود و زیان این انتخاب به جهان مادی و وجودیمون! اگر به مرحله تردید برسه یعنی یک جای کار میلنگه. ولی خب این جهان بینی ممکنه هزاران مخالف داشته باشه که داره.

گفتم که همه چیز دیگه ذیل این "کلان" ماجراست.

با سلام مجدد

دوست گرامی ، هزینه این جهان بینی مطلوب شما را چه کسی باید پرداخت کنه ؟!

  • Upvote 6
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط Phantom3
      موشکDelilah یک موشک الکترو اپتیکال می باشد که در اسرائیل و توسط صنایع نظامی این رژیم (IMI) به منظور هدف قرار دادن اهداف متحرک و غیر متحرک ساخته شده است.موشک Delilah نام سری موشک های گوناگون اسرائیل می باشد که توسط IMI ساخته شده اند.این موشک در اصل به عنوان یک تله هوایی ساخته شده بود، اما در دهه 1990 نوع تهاجمی و ضربتی از این موشک عرضه شد که توسط F-16 ها و F-4E های آپگرید شده ، که نقش جنگنده های هجومی را ایفا می کردند ، استفاده می شد.نوع ضد رادار این موشک از نوع هواپرتاب می باشد. این گونه از نیمه دهه 60 میلادی وارد خدمت شد. وظیفه این نمونه یافتن سایت های راداری در هنگامی بود که این رادار ها در حال کار بودند و با این کار آنها را یافته و نابود می کرد.

      Delilah-1
      این گونه از نوع هواپرتاب می باشد و در رده موشک های کروز قرار می گیرد . این موشک دارای یک موتور توربو جت بود و این موتور توربوجت به آن این امکان را می داد تا با درنگ کردن درست به خوبی هدف قرار دادن اهداف متحرک ، اهداف با استتار بسیار خوب را نیز مورد هدف قرار دهد.که این ویژگی این موشک را به یک موشک ایده آل برای نابودی سایت های سام تبدیل کرده است.این موشک دارای بردی برابر 150 کیلومتر است و توانایی نابود اهداف ، چه دریایی و چه زمینی را دارد.هدایت خودکار به کار رفته درآن به خوبی سیستم های هدایتی INS/GPS می باشد که به موشک امکان انجام ماموریت های خود اتکا را می دهد.این موشک توانایی تطبیق با سرهای جنگی گوناگون را دارد و نیز می تواند توسط بسیاری از هواگرد ها حمل شود.این موشک توانایی شلیک از هواگردها ، بالگردها یا لانچر های زمینی را دارد. اندازه جمع و جور این موشک به آن این امکان را می دهد که توسط بالگردهای سیکورسکی UH-60A و SH-60B حمل شود.این موشک سر جنگی کوچک ولی موثر حمل می کند که به آن امکان هدف قرار دادن و نابودی اهداف با کمترین خطر را می دهد.این موشک نخستین بار توسط اسرائیل در جولای و آگوست 2006 ، یعنی درجنگ با لبنان، استفاده شد.این موشک در این جنگ توسط F-16D پرتاب می شد.



       
       
       
      Delilah-2
      این موشک با سرمایه گزاری چین درحال توسعه و ساخت توسط اسرائیل می باشد .این موشک از موتور Bet Shemesh Sorek 4 استفاده می کند که تراستی معادل 800 پوند ایجاد می کند. این ویژگی به موشک این امکان را می دهد که برد بیشتر و سر جنگی بزرگتری داشته باشد.




      Delilah-GL
      این موشک یک موشک زمین پرتاب می باشد که در اصل نوع تغییر یافته موشک کروز Delilah است و بردی معادل 250 کیلومتر دارد که ممکن است برد واقعی آن نباشد ، یعنی امکان دارد این موشک بردی بیش از 300 کیلومتر داشته باشد .
      این موشک با سر انفجاری متعارف 30 کیلوگرمی مسلح می شود اما توانایی حمل انواع دیگری را نیز دارد. این موشک توسط GPS هدایت می شود و توانایی گشت در منطقه جنگی را قبل از تایید هدف دارد.

      مترجم :Phantom3
      استفاده از این مطلب تنها با ذکر نام مترجم و لینک به سایت Military.ir مجاز می باشد.
    • توسط farmandekoll
      F-117 نایت هاوک (شاهین تاریکی) نخستین هواپیمای عملیاتی است که به منظور استفاده از فناوری پنهانکاری طراحی شد. طراحی منحصر بفرد این هواپیمای تک سرنشینه تواناییهای استثنایی را به این هواپیمای تهاجمی می افزاید. اندازه این هواپیما در حدود F-15 ایگل می باشد که دو موتور توربو فن F404 که هرکدام نیرویی معادل 48 کیلو نیوتون (10800 پوند) ایجاد می کنند دارد. هم چنین دارای کنترل با سیم می باشد. قابلیت سوختگیری هوایی برد نایت هاوک را افزوده و آن را به یک سلاح بازدارنده و ترساننده ی ایالات متحده تبدیل کرده است. توانایی حمل انواع سلاح ها با سیستمهای ناوبری و حمله یکپارچه و سیستمهای الکترونیک پروازی ( اویونیک) موثر بودن این هواپیما را در عملیات مختلف اثبات می کند و بار کاری خلبان را کم می کند. کشیدن نقشه های با جزییات ریز برای عملیات روی نقاط با پدافند سنگین و قوی با استفاده از سیستم طراحی نقشه خودکار به ارزشهای این هواپیمای منحصر بفرد می افزاید.اولین F-117 در سال 1982 تحویل داده شد و آخرین تحویل در سال 1990 بود. تصمیم تولید F-117 در سال 1978 گرفته شد. اولین پرواز آن در سال 1981 انجام شد.

      جزییات :


      وظیفه : هواپیمای تهاجمی پنهانکار

      سازنده : لاکهید

      استفاده کننده : نیروی هوایی ایالات متحده

      موتور : دو موتور توربو فن بدون پس سوز F404-GE-F1D2 با قدرت 48 کیلو نیوتن (10800پوند)

      ابعاد : طول 10.08 متر، ارتفاع 3.78 متر، دهنه بال 13.20 متر

      اوزان: وزن خالی آن 13.381 کیلوگرم برآورد شده است، حداکثر وزن برخاست 13.814 کیلوگرم

      اجرا : حداکثر سرعت 0.98 ماخ یا 1040 کیلومتر بر ساعت(656 مایل بر ساعت)، سقف پرواز 15.240 متر برآورد شده است ( 50000 پا)

      سلاحها : تا 2268 کیلوگرم (5000 پوند) انواع بمب های هدایت شونده، موشکهای هوا به زمین، موشکهای زد رادار یا موشکهای هوا به هوای AIM-9 که در یک جایگاه درونی حمل می شوند.




    • توسط onin
      در ۲۵ فوريه ۵(۱۹۲۵ اسفند ۱۳۰۴) اولين خلبان ايراني كه كلنل احمدخان نخجوان نام داشت يك هواپيماي برژت -۱۹ را با پرچم و نشان ايران از فرانسه به پايگاه قلعه مرغي تهران پرواز داد. كلنل نخجوان در فرانسه دوره ديده بود و فقط ۲۰۰ ساعت پرواز داشت. بدين ترتيب در اين تاريخ اولين هواپيماي نيروي هوايي ايران با خلباني يك ايراني مرزهاي بين المللي را درنورديد و به فضاي پروازي ايران رسيد. در اين زمان ديگر خلبانان ايراني تحت نظارت يك استاد خلبان آلماني به نام «شفر» در ايران دوره مي ديدند. خريد هواپيما قسمت آسان كار بود. آموزش خلبانان براي پرواز كردن با آنها، نفرات پشتيباني زميني براي نگهداري و تعمير آنها و ساختن فرودگاه ها قسمت سخت كار بود كه زمان هم مي برد. در همين دوره زماني نيروي هوايي ايران از قالب يك اداره كوچك در ستاد فرماندهي ارتش خارج شده و به يك نيروي جداگانه تبديل شده بود كه «نيروي هوايي ارتش شاهنشاهي ايران» نام گرفته بود؛ اولين فرمانده نيروي هوايي ايران هم كسي نبود به جز كلنل احمدخان نخجوان. در سال ۱۹۲۴ (۱۳۰۳) اولين گروه از دانشجويان دوره خلباني و تكنسين پرواز به روسيه و فرانسه فرستاده شدند. بعدها در سال ۱۹۲۹ (۱۳۰۸) ايران ۱۵ خلبان داشت كه شش نفر از آنها در مدرسه پرواز ايستر فرانسه و ۹ نفر ديگر در مدرسه پرواز سباستوپول روسيه آموزش خلباني ديده بودند. در اين سال IIAF مخفف Imperial Iranian Air Force داراي ۳۳ فروند هواپيما از ۹ مدل مختلف بود. طي ۱۵ سال به يعني تا آغاز جنگ جهاني دوم بيش از ۳۰۰ هواپيما از ۱۸ مدل مختلف در اختيارنيروي هوايي ايران بود. در همان زمان هشت پايگاه هوايي كه مدارس آموزش خلباني و يك مركز آموزش تعميرات و نگهداري را شامل مي شدند ساخته شده بود. يك كارخانه مونتاژ هواپيما به نام «شهباز» هم ساخته شده بود كه قادر بود سه مدل مختلف هواپيما را مونتاژ كند. در سال ۱۹۴۱ (سوم شهريور ۱۳۲۰) بي طرفي ايران در جنگ جهاني دوم نقض شد و نيروهاي هوايي و دريايي انگليس و روسيه از شمال و جنوب به ايران حمله كردند. نيروي هوايي جوان ايران كه به تازگي به ساختن ساختارهاي اساسي خود مشغول شده بود، تحت هيچ شرايطي توانايي رويارويي با اين نيروي عظيم و توانمند را نداشت. با اين وجود تعدادي از پرسنل جوان اين نيرو تصميم به مقابله با بيگانه گرفتند و با كنترل پادگان قلعه مرغي دو هواپيما از اين پادگان به خلباني سروان وثيق و استوار شوشتري كه با شليك ضدهوايي مواجه شده و به ناچار آسمان تهران را ترك كردند. نيروهاي ائتلاف انگليس و روسيه كنترل دو پايگاه هوايي ايران را در دست گرفتند. آنها به ترتيب در مهرآباد و قلعه مرغي مستقر شدند. از نيروي هوايي جوان ايران تقريباً هيچ چيز باقي نماند. پس از پايان جنگ ارتش بريتانيا ايران را ترك گفت اما ارتش روسيه از ترك ايران سر باز مي زد و كنترل شمال ايران را در اختيار داشت. سه ماه پس از اين اتفاق نيروهاي سرخ روسيه ايران را ترك گفتند. پس از اين نيروي هوايي ايران هميشه به عنوان نيروي برتر در خاورميانه شناخته مي شود. موقعيت استراتژيك ايران توسط آمريكا ناديده گرفته نشد و آمريكا از اوايل دهه ۱۹۶۰ شروع به فروش تعداد زيادي از هواپيماهاي پيشرفته خود به ايران كرد. در سال ۱۹۶۵ ميلادي ايران اولين هواپيماجت خود با نام اف - ۸۴ جي جت ثاندر دريافت كرد. در سال ۱۹۶۵ هواپيماهاي اف-۵ فريدم توسط ايران خريداري شدند و به دنبال آن در سال ۱۹۶۸ اف-۴ فانتوم هم به ايران فروخته شد. در سال ۱۹۷۰ ايران داراي قوي ترين نيروي نظامي در منطقه بود. قبول فروش هواپيماهاي فوق پيشرفته اف-۱۴ اي تام كت به همراه موشك هاي پيشرفته اي آي ام - ۵۴ فينيكس از سوي آمريكا به ايران نشان دهنده روابط بسيار گرم بين ايران و آمريكا بود. در پي وقوع انقلاب اسلامي در سال ۱۹۷۹ دكترين و استراتژي نظامي ايران تغيير يافت و ايران ديگر به خريد تسليحات پيشرفته و گرانقيمت علاقه نشان نداد و همين باعث ايجاد نوعي تغيير قدرت در منطقه شد. ايران ديگر نه تنها دوست صميمي آمريكا نبود، كه به خاطر سياست هاي امپرياليستي و ضد انساني آمريكايي به دشمن اصلي آن تبديل شد. آمريكا و ديگر كشورهاي غربي تحريمي نظامي عليه ايران اتخاذ كردند. كمك هاي آمريكا قطع شده بود و نيروي هوايي ايران از فرار و بركناري افسران زمان شاه رنج مي برد كه همين امر به پايين آمدن سطح سرويس دهي در نيروي هوايي منجر شده بود. به دليل تحريم تسليحاتي ايران و نرسيدن قطعات مورد نياز، آمار عملياتي نيروي هوايي ايران سريعاً رو به كاهش بود. پس از انقلاب نيروي هوايي به «نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران» كه خود ارتشيان به آن «نهاجا» مي گويند تغيير نام داد. نام انگليسي آن هم Islamic Republic of Iran Air Force است كه به اختصار IRIAF خوانده مي شود. در همين اوضاع و احوال عراق با مناسب يافتن فرصت درصدد برآمد تا با حمله به ايران قسمت هاي وسيعي از خاك ايران را ضميمه قلمرو خود كند؛ به همين خاطر در ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ (۳۱ شهريور ۱۳۵۹) با يورشي عظيم به خاك ايران از طريق هوا، زمين و دريا جنگ تحميلي هشت ساله را عليه ايران آغاز كرد. جنگ با حمله هوايي نيروهاي عراقي به شش پايگاه نيروي هوايي ايران و چهار پادگان آغاز شد و همزمان چند لشكر و تيپ مستقل عراق در چهار محور از طول ۷۰۰ كيلومتر مرز مشترك با ايران به عمق خاك ايران يورش بردند. اولين حمله هوايي عراق چندان موفقيت آميز نبود. دلايل آن را مي توان به برنامه ريزي ناكافي و نادرست عمليات، نداشتن اطلاعات كافي از اهداف و استفاده نامناسب از بمب هاي جي پي(بمب هايي كه هدف خاصي ندارند و براي انهدام كلي به كار مي روند) برشمرد. در مهرآباد يك هواپيماي اف-۴ اي در هنگام جابه جايي براي در امان ماندن از حملات دشمن دچار سانحه شد و از همدان هم گزارش هايي در مورد خسارت يك فروند اف-۴ رسيد. اولين عمليات هوايي ايران در پاسخ اين حمله و بلافاصله پس از آن در خاك عراق موفقيت آميز بود. در اين عمليات چهار فروند هواپيماي اف-۴ به پايگاه دريايي الشعبيه در نزديكي بندر ام القصر حمله بردند. اين چهار فروند هواپيما كه ۴۵۰ كيلوگرم بمب بر سر اين پايگاه ريختند عمليات خود را از پايگاه بوشهر شروع كردند. در ميان اهداف چندباطري موشك ضد كشتي وجود داشت. اين عمليات تلافي جويانه نيروي هوايي ايران به قدري سريع بود كه خط پدافند عراق در طول مسير پرواز دچار غافلگيري شده بود. روز بعد در عملياتي غيرقابل باور ۱۴۰ فروند از جنگنده ها و جنگنده بمب افكن هاي ايران به ويژه اف-۴ و اف-۵هاي پايگاه هاي بوشهر، همدان و تبريز توانستند با نفوذ خود به خاك عراق تلفات سنگيني به پايگاه ها و تاسيسات نظامي عراق وارد كنند. در اولين روزهاي جنگ چندين حمله هوايي ديگر به تاسيسات نظامي عراق از قبيل ام القصر انجام شد. در يكي از اين حملات دو فروند اف-۴ كه هر كدام شش بمب جي پي ۳۴۰ كيلوگرمي حمل مي كردند به تاسيسات نظامي دريايي و كشتي هاي موشك انداز عراق حمله بردند. در حدود ۲۰ دقيقه بعد يك فروند هواپيماي آر اف-۴ اي عكس هاي شناسايي از منطقه گرفت كه نشان مي داد كشتي ها و تاسيسات بندري دچار صدمات و خسارات سنگيني شده اند. تاكتيك كلي در طول انجام چنين عمليات هايي رسيدن به هدف از راههاي مختلف، انجام يك پاپ -آپ بيش از رسيدن به هدف و شيرجه زدن روي هدف براي انهدام آن است. در هنگام بازگشت دو اف-۴ يكي از آنها توسط يك موشك سام مورد اصابت قرار گرفت كه باعث آسيب ديدن برخي از سيستم هاي آن شد اما همچنان مي توانست پرواز كند. اما آتش خاموش كن ها كار نكردند و بال راست - محل اصابت موشك - آتش گرفت. باند فرود نزديك ترين پايگاه هوايي هم به دليل هجوم اوليه ارتش عراق براي فرود مناسب نبود و به همين خاطر مجبور به فرود در يك باند ناآماده با سرعت بالا شد. چرخ ها تركيدند و هواپيما در حالي كه سرنشينان آن اجكت كرده بودند از انتهاي باند خارج شد. بعدها اين هواپيما با تعويض بال و ديگر تعميرات دوباره به جنگنده هاي مورد استفاده در جنگ پيوست. اين تعويض بال كه اولين بار در ايران انجام مي شد را مي توان نقطه آغاز انجام كارهاي غيرممكن در نيروي هوايي دانست. در اولين ماههاي جنگ «نهاجا» تلاش هاي خود را به جلوگيري پيشرفت نيروي زميني ارتش عراق معطوف كرده بود. جنگنده هاي ايراني براي اين كار با استفاده از راكت هاي ضد زره دانه به دانه تانك ها و زره پوش هاي عراق را شكار مي كردند و حتي گاهي اوقات تا ارتفاع سه تا چهار متر زمين هم پايين مي آمدند. در مقابل عراق هم از هواپيماهاي ميگ-۲۱ و ميگ-۲۳ براي پوشش نيروي زميني خود استفاده مي كرد كه اين پوشش به ناچار منجر به درگيري هوايي بين ايران و عراق مي شد كه مي توان پيروزي هاي ايران در اين زمينه را بيشتر از عراق دانست. مخصوصاً در اوايل جنگ كه آنها در مقابل هواپيماهاي اف-۱۴ ايران توانايي انجام هيچ عملي را نداشتند كه در اواخر جنگ با خريد ميراژ اف-۱ از فرانسه توانستند كمي جنگ هاي هوايي را متعادل كنند. جنگ تحميلي عليه ايران علاوه بر خسارات و تلفات جانبي بسيار، دستاوردهاي ارزنده اي براي نيروي هوايي ايران داشت. نيروي هوايي در اين هشت سال توانست به تكنولوژي ساخت بسياري از قطعات مورد نياز خود دست يابد و در برخي موارد به خودكفايي برسد.
    • توسط onin
      http://www.pinetreeline.org/planes/B-52-10.jpg هواپیمای بمب افکن B-52، بمب افکنی دور برد و در کلاس سنگین وزن است که می تواند گونه های مختلفی از ماموریت ها را به انجام برساند. این هواپیما قادر به پرواز در سرعت های بسیار بالا، البته زیر سرعت صوت و در ارتفاع بالغ بر 50,000 پا پرواز بوده و توانایی حمل بمب های هسته ای یا اتمی و همچنین بمب های معمولی را نیز دارد. http://www.saceliteguard.com/images/B-52 H dropping M-117 750 pound bombs.jpg هواپیمای بی 52 برای مدت بیش از 35 سال تنها بمب افکن دارای سرنشین سنگین وزن ایالات متحده بوده است. این بمب افکن، قادر به پرتاب و شلیک بیشتر سلاح های موجود است و حتی بدین صورت، بیم آن می رود که پس از به روز ساختن سیستم های اویانیکی و پیشرانه ها و دیگر قمست های آن، این هواپیما تا سال 2045 نیز در خدمت باشد. البته این بمب افکن آمریکایی را BUFF که مخفف عبارت Big Ugly Fat Fellow و به معنای مرد چاق گنده زشت است، نیز می نامند. اولین مدل هواپیمای بی 52 در سال 1954، اولین پرواز خود را انجام داده و مدل B آن نیز در سال 1955 وارد خدمت گشت. به طور کلی 744 بمب افکن بی 52 ساخته شده و آخرین گونه آن نیز که مدل H نامیده می شود، در سال 1962 تحویل شد. این بمب افکن استراتژیکی، دارای بردی برابر با 14,162 کیلومتر است که از این رو، هواپیمایی میان قاره ای یا کانتیننتال گفته می شود. البته این برد، در حالت بدون سوخت گیری هوا به هوا اندازه گیری شده است، و در غیر این صورت، برد این هواپیما، با سوخت گیری هوا به هوا می تواند نا محدود باشد. در این هواپیما، از مدل جی به بعد تغییراتی در شکل بدنه مانند کوتاه تر شدن سکان عمودی یا همان پایدار کننده عمودی آن داده شد. http://www.militarypictures.info/d/294-3/B-52.jpg این بمب افکن سنگین ساخت شرکت بوئینگ بوده و از هشت موتور توربوفن پرات اند ویتنی TF-33 هر یک با قدرت کشش بیش از 7000 کیلوگرم بهره می برد. بالاترین سرعتی که این هواپیما قادر به دستیابی به آن است، حدود 0/8 ماخ بوده که معادل 650 مایل بر ساعت نیز می باشد. هدایت این هواپیمای بمب افکن بر عهده 5 خدمه بوده که سیستم صندلی خدمه ها، از توانایی اجکت یا پرتاب کردن در مواقع خطر نیز برخودار است. لازم به ذکر است که قیمت تمام شده این هواپیمای غول پیکر، حدود هفتاد و چهار میلیون دلار می باشد.
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.