Recommended Posts

34 minutes قبل , alala گفت:

 

مثلا داره جهان غرب را تهدید میکنه که یا هر چی ما میگیم باشه یا اینکه من حمله میکنم به ایران خودسرانه و بعدش هم که شما معلومه که مجبورید از من حمایت کنید و خواه ناخواه پاتون را به این جنگ باز می کنم!

 

اعتماد به نفسش خیلی بالا رفته این سپهبد. درسته اتوبان منطقه و ضرباتی که به ما زدند خصوصا در یکسال گذشته خب برای هر کسی اعتماد به نفس میاره ولی خب به هر حال ما یک نبرد بدهکار هستیم مستقیم به اینها. :)

 

 

 

در ایران تضاد منافع، پیچیدگی، و جمعیت خیلی بیشتر از سرزمین های اشغالی هست. بخصوص در نحوه تعامل با دنیا.

به این معنی که اگر یک جمعیت 80 میلیونی بخواد اقدامی انجام بده مقداری فشل تر از یک جمعیت 5 میلیونی عمدتا نظامی مثل اسراییل هست.

بنابراین این تصور در اسراییل ایجاد شده که میتونند ضرباتی به ما بزنن و اگر کوچک و پرتعداد باشه، جلوی اقدام گسترده ما رو بگیرن.

 

متاسفانه در ایران افرادی هستن که این رو نادیده میگیرن که اگر اسراییل سالی 20 حمله کوچک به اسم ایران به زیرساخت های سوری داشته باشه بعد از 10 سال میشه بمباران 200 مرکز حساس.

در حالی که گهگاهی آمریکا میاد کنار اسراییل و یه سری حملات مشابه برای جبران کارهایی که اسراییل نمیتونه یدفعه انجام بده مثل شعیرات و یا دوما انجام میده. باقی کارها رو هم تروریست ها دارن میکنند. 

تروریست های سوری تمام تجهیزات زرهی ارتش رو نابود کردن و اسراییل زیرساخت های اساسی نظامی رو داره آرام آرام میزنه، در حالی که اقدامات روسیه و آمریکا زیرساخت های اجتماعی سوریه رو نابود میکنه.

 

 

حالا یه چشم انداز به ماجرای سوریه داشته باشید.

  • Like 2
  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

معمولا چنین تهدیدات آشکاری یک پیوست عملی هم داره.

به نظرم یا در سوریه یا در عراق و حتی عملیات مشابه برخی اقدامات یکسال اخیر در ایران محتمل هست از سوی رژیم صهیونیستی برای اینکه مثا جدیتش را به غرب نشون بده که آماده اقدام عملی است.

 

یکی از نکاتی که در ایران به نظرم فقدانش حس میشه (با توجه به ترور سردار و حوادث بعدش چنین برداشت میشه) نداشتن سناریو (یا لااقل نداشتن کامل) برای اتفاقات و پلن های متفاوت تحمیلی از سمت دشمن هست. موضوعاتی چون سیلوها و مزرعه های موشکی حتما باید برای طراحی سناریوها به کار گرفته بشند و اینکه در برابر هر اقدام احتمالی چه سناریویی موجود خواهد بود که به سرعت بتونه اگر تصمیم گرفته شد به مرحله اجرا در بیاد.

درسته دست ما بسته تر هست در سناریوهای ابهام آمیز و در عمق توسط عوامل مزدور و نیابتی و یا با تکیه بر پوش حضور آمریکا در منطقه ولی لااقل برای اقدامات نظامی حتما باید سناریوی فوری وجود داشته باشه.

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
47 minutes قبل , alala گفت:

ولی لااقل برای اقدامات نظامی حتما باید سناریوی فوری وجود داشته باش

به نظر  وجود دارد چون نظام قابليت زيادي براي  مقاومت در برابر دشمن و گسترش جبهه نبرد در اوج تحريم ها از خود نشان داده است  ولي باب دل ميليتاريست ها نيست ;) --توصيه رهبر چين به رئيس جمهور نظامي پاكستان : اگر در برابر دشمن قوي تر قرار گرفتي انقدر صبر كن ( مثلا20 سال ، 30 سال !) تا با قدرت و در  موقعيت مناسب در برابرش قرار بگيري--

  • Like 1
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
29 minutes قبل , MR9 گفت:

آشنایی با بازوی رسانه ای/ عملیات روانی رژیم عبری

ایدی کوهن

 

حالا ماجرای نطنز میتونسته از ارتباط این شخص در توییتر با اپوزیسیون ایرانی و ارتباطاتی که این اپوزیسیون در ایران دارند بوده باشه که چون چندین ساعتی تا اعلام رسمی فاصله بود این زودتر مطرح کرد.

 

ولی اگر چنین عنصری یا چنین عناصری واقعا رسمی و تحت مدیریت سیستم اطلاعاتی دشمن باشند خیلی راحت با تغذیش توسط برخی اطلاعات محرمانه و ایجاد یک چتر روانی/رسانه ای روش بهره برداری فوق العاده ای میتونند داشته باشند برای دشمن.

 

پیشنهاد میدم اصلا چینین شخصیتی خودمون خلق کنیم. شخصیت سعودی ناشناس تا حدی چنین نقشی داشت ولی خب خیلی اون ماجرا سطحی تر بود.

  • Like 1
  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

وزیر جنگ رژیم صهیونیستی: به روز کردن برنامه های حمله به تاسیسات هسته ای ایران با توجه به شرایط جدید

 

نقل قول

گانتز در مصاحبه با شبکه «فاکس‌نیوز» مدعی شد اگر جامعه جهانی مانع دستیابی ایران به توانمندی ساخت سلاح اتمی نشود، اسرائیل به‌صورت مستقل برای متوقف کردن ایران عمل می‌کند.

وی ضمن تکرار ادعاهای بی‌اساس علیه جمهوری اسلامی ایران، گفت: «اگر جهان قبل [از ما] آنها را متوقف کرد، بسیار خوب است. ام

 

جالبه سطح اینگونه تهدیدات که بله! مستقلا اگر اونطوری که ما میخواهیم عمل نکنه جامعه جهانی خودمون حمله میکنیم و ال میکنیم و بل میکنیم شدیدا افزایش پیدا کرده از جانب صهیونیستها و علاوه بر اینکه به راحتی در رسانه ها از حمله مستقیم به یک کشور صحبت میکنند اون هم نه در موضع حملا پیشگیرانه در قبال حملات قریبا الوقوع که خود اون هم بهانه جویی های غربی بود برای پیشبرد اهدافش, بلکه برای حمله به تاسیسات مشروع اتمی یک کشور تحت نظارت سخت ترین بازرسی ها و گزارشهای تماما صلح آمیز؛ بلکه باقی جهان را هم تهدید میکنند که حرف، یک کلام باید چیزی که مدنظر ماست بشه.

 

البته همچنان به نظر من ردگم کنی است این هیاهوها و اصل خطر و ماجرا برای ما گروه های مزدور و تیم های شکل داده شده این رژیم در داخل ایران و احتمال حملات/ترورها/خرابکاری هایی از داخل هست که باید براش فکری کرد. فرض بگیریم خرابکاری نطنز یک حمله بود هیچ بعید نیست که اون هم توسط تجهیزات پیشرفته ای که توسط باند قاچاقچی ها (لنج/کولبر/سوختبر/یا خائنین در گمرکات و نفوذیها) وارد کشور شده و توسط تیم ثانی مونتاژ شده و توسط یک تیم ثالث عملیات کرده، بوده باشه.

 

بماند ایران هم باید طرح ها و ابزارهای خودش را یک بازبینی و اصلاح کلی بکنه در مقام دفاع و پاسخ به تهاجم. (چه ابزارهایی که مثلا در مقابل دفاع موشکی و زرهی الان در خطر اثرگذاری هستند و چه ابزارهای غافلگیرکننده که تغییر دهنده بازی و حتی بازدارنده باشند)

  • Like 1
  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
نقل قول

به نقل از آسوشیتدپرس، آژانس امنیت ملی رژیم صهیونیستی به صهیونیستها درباره سفر به امارات و دیگر کشورهای منطقه هشدار داد.

این هشدار شامل سفر به ابوظبی، دبی و همچنین بحرین می شود که اخیراً با پشت کردن به آرمان فلسطین، به عادی سازی رابطه با رژیم صهیونیستی روی آورده اند.

آژانس امنیت ملی این رژیم مدعی شد: طبق برآوردهای به عمل آمده، ایران در آینده نزدیک علیه اهداف اسرائیلی اقدام خواهد کرد.

همچنین از صهیونیستها خواسته شده که در سفر به ترکیه، جمهوری آذربایجان، گرجستان، اقلیم کردستان عراق، اردن و مصر هم محتاط باشند.

 

بعد از ماجرای ادعایی حمله به کشتی صهیونیستی در دریای مکران و البته چند وقتی سکوت احتمال اقدامی از طرف این رژیم میره که در حقیقت این هم آماده سازی شرایط برای پس از اقدام یا حمله اشون هست. (چون برنامه ریزی سفرها از مدتی قبل انجام میشه ) خاصه اینکه منطقه وسیعی را به عنوان تهدید عنوان کرده و از همه مهمتر هدف قرار گرفتن صهیونیستها را به طور عام مطرح کرده که میتونه ناشی از متفاوت بودن حمله یا اقدام احتمالی/گسترده تر بودنش یا داخل ایران به شکلی واضح و مستقیم بودنش باشه.

 

خصوصا اینکه اوضاع داخلیشون هم که نیاز به شوک داره تا از این روند آشفته فعلی یک طوری نهایتا بعد از چند سال بیرون بیاد و حول یک محور متمرکز بشه تا تثبیت بشه.

 

 

  • Like 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

یکی از مواردی که سایت مشرق به اون اشاره کرده این هست که شاید ایران توانایی برای هدف قرار دادن کشتی در کانال سوئز رو با توجه به برد موشک های ضد کشتی داشته باشد و در صورت انجام تاثیر بسیار مهمی بر اقتصاد جهانی می گذارد. آیا واقعا چنین توانایی ای را داریم؟ و دیگر این که اگر انتقام حمله به کشتی هامون توسط اسرائیل را از یک کشتی اسرائیلی در کانال سوئز بگیریم چطور؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
5 hours قبل , aliman32 گفت:

اگر انتقام حمله به کشتی هامون توسط اسرائیل را از یک کشتی اسرائیلی در کانال سوئز بگیریم چطور؟

نظام چنین کاری نخواهد کرد چون کانال سوئز در خاک مصر واقع شده و این تجاوز به حاکمیت اون کشور است ضمنا یک آبراه مهم برای جهان است و باعث تقابل با تمام جهان خواهد شد و هزینه سیاسی زیادی دارد برای رژیم عبری بدترین ضربات افزایش قدرت حزب الله و حماس و تقویت حضور ایران در سوریه است حمله به کشتی های عبری هم که رسما ;)کار ایران نیست 

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 

نقل قول

به نوشته وبگاه «تایمز اسرائیل» ارتش رژیم اسرائیل قرار است یک هواپیمای جاسوسی جدید را معرفی ‌کند که گفته می‌شود در جمع آوری اطلاعات و شناسایی اهداف بالقوه برای حمله به ایران، عراق ، یمن و دیگر مناطق دور افتاده در خاورمیانه به آن کمک می‌کند.

هواپیمای «گالف استریم» با نام «اورون» مجهز به  مجموعه‌ای از حسگرها و تجهیزات جمع آوری اطلاعات است که به آن اجازه می‌دهد تا اهداف را در هر شرایط آب و هوایی به سرعت پیدا کند. به گفته ارتش رژیم صهیونیستی، این هواپیما طی یک تلاش جمعی توسط ارتش و پیمانکاران تسلیحاتی در 9 سال ساخته شده است.

فرمانده نیروی هوایی رژیم صهیونیستی در این زمینه گفته که این هواپیما برتری و توانایی را برای فعالیت در ردیف‌های دوم و سوم و حرکت بین جبهه ها را مهیا می‌کند. ردیف دوم به کشورهایی گفته می‌شود که با اسرائیل هم مرز نیستند، اما تهدیدی مستقیم برای این رژیم  محسوب می‌شوند مانند عراق و یمن، در حالی که ردیف سوم به کشورهایی چون ایران اشاره دارد.

این منبع خبری نوشت که تعداد هواپیماهای اورون که تحویل ارتش صهیونیستی می‌شود،اطلاعات طبقه بندی محسوب می‌شوند.

 

این رژیم قبلا حداقل یک اسکادران از این پرنده ها در اختیار داشته در این نقش ولی پرنده جدید گویا نسل جدید و البته پیچیده تتری در نقشی جدید هست. خصوصا که اشاره به حلقه سوم شده یعنی ایران که یا برد سنسورها، یا نوع عملیاتها و یا تاکتیک حضورش در آسمان (در تعامل با جتهای تجاری مثلا که از کریدور عراق عبور میکنند) امکانات جدیدی را براش مهیا کرده.

  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

یک مقام ایالات متحده: اسرائیل به آمریکا خبر داد که کشتی ایرانی ساویز را هدف قرار داده است

درپی حمله و انفجار در کشتی ساویز، یک شناور شناسایی و اطلاعات سپاه پاسداران، نیویورک تایمز از قول یک مقام آمریکایی گزارش داد که اسرائیل به مقام‌های آمریکایی خبر داد که به تلافی حملات اخیر به دو کشتی اسرائیلی،  کشتی ساویز را هدف قرار داده است.

ساعاتی پس از وقوع انفجار در یک کشتی نظامی ایران در دریای سرخ، رسانه‌های منطقه‌ای گزارش دادند که این کشتی متعلق به سپاه پاسداران هدف حمله قرار گرفته است و همزمان یک خبرگزاری وابسته به این نیرو آن را حادثه‌ای ناشی از «انفجار یک مین چسبان» اعلام کرد.

به نوشته نیویورک تایمز، یک مقام آمریکایی گفته است که اسرائیل به مقامات آمریکا اطلاع داده است که  به کشتی ایرانی ساویز حمله کرده است. این مقام آمریکایی افزود که مقامات اسرائیلی گفته‌اند «این حمله در واکنش به اقدام ایران در حمله به کشتی‌های اسرائیلی صورت گرفته است».


 

ویرایش شده در توسط alavi373
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ساویز واقعا در موقعیت خطرناکی قرار داشت. ایستاده در یک باریکه و چسبیده به سواحلی که یک طرفش تقریبا محل تردد عوامل اطلاعاتی/نظامی رژیم صهیونیستی به طور مستمر در پوشش های مختلف هست، یک طرفش سواحل عربستان و خود دریای سرخ هم دربست در اختیار رژیم صهیونیستی و عربستان و ائتلاف غربی و امارات و کشورهای آفریقایی هم پیمان صهیونیستها.

 

رسما وسط دره گرگها و شغالها تمام این سالها ایستاده بدون حتی وجود یک پایگاه پشتیبانی نزدیک و یا یک پایگاه پشتیبانی دریایی (حتی عمان هم به بهانه های مختلف و این اواخر کرونا به کشتی های ایران پهلو نمیداد) که البته منجر به پروژه فوری بندر شناور ارتش و سپاه شد در یک بازه چند ماهه و البته طبیعتا ناقص. ولی هر چند دلیرانه بود و هست و انشاء الله خواهد بود حضور امسال ساویز ولی نشان میده شرایط چقدر توسعه دریایی برای ایران مهم هست. و چقدر شناورهای در ابعاد مختلف نظامی/نیمه نظامی/لجستیکی مورد نیاز هست. امیدوارم در بحث بودجه اتفاقات جدی رخ بده با شرایط جدید.

 

پ ن: حالا تحلیل شد در پستهای متعدد این روند یا یک بازی صهیونیستی بوده باشه برای افزایش تعداد حملاتش به کشتی های ایرانی برای به زعم خودش فشار حداکثری یا روند طبیعی تصمیم ایران به واکنش حملات به نفتکهاش بوده در دریای سرخ و مدیترانه به هر حال حمله به ساویز یک گام به جلو بردن این بازی توسط صهیونیستهاست چون حمله از نفتکش به مقصد خاص/به عموم نفتکشها/به کشتی های تجاری حالا رسیده به حمله به کشتی های عملیات و پشتیبانی. باید دید هرچند منابع ما بسیار محدوده در حوزه توان دریایی و لجستیکی (همین یک قلم سواحل دوست) چطور میتونیم اگر این یک بازی یکطرفه نباشه پاسخ درخور بدیم. قطعا اگر بازی باشه که باید پاسخ بدیم و چاره نیست چون اون به کارش ادامه میده/ اگر بازی هم نباشه که ما در مقام پاسخ هستیم و اونها اول شروع کردند حداقل به گفته منابع غربی بدون پاسخ گرفتن  با حملاتشون به  نفتکشهای ما در دریای سرخ و مدیترانه در سالهای اخیر و ادامه روند که منجر به قصد ایران برای پاسخ شد.

 

پ ن: اصولا دهان کفتار که به خون آشنا شد ( ضرباتی که در این سالهای حضور ناگزیر ما در سوریه و البته تجمیع فشارهای همه جانبه مجبور به تحملشون شدیم) سخت میشه عقبش نشوند. گاهی حتی چنان مست خون میشه این حیوان که جانش هم براش اهمیتی نداره برای رسیدن به خون بیشتر. مرگ یا یک ضربه دردناک فقط میتونه عقب بشونش و مدارا کردن باهاش هرچند راهی است به هر حال ولی توحش و چنگ اندازیهاش کمتر نمیشه که بیشتر میشه.

 

نقل قول

«بنیامین نتانیاهو»، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی در یک عملیات روانی جدید گفته هر گونه توافق جدید با ایران الزامی برای این رژیم ایجاد نخواهد کرد.

 

 

 

 

ویرایش شده در توسط alala
  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

این خبر طبیعتا باید در تاپیک یمن باشه ولی از اونجایی که دخالت صهیونیستها به طور مستقیم در یمن به نظرم با توجه به دسترسی چند جانبه به یمن و عادت این رژیم به دست اندازی به کشورهای درگیر جنگ و گروه های بی دفاع یک عادت شناخته شده است فکر کنم این بخش چندان ناشناخته نیست و یمنی ها انشاء الله پاسخ اردوغان و صهیونیستها را یکجا میدند. به هر حال یمنی ها ابایی از آشکارسازی دشمنیشون با این فرقه جنایتکار ندارند خودشون و شجاعت ابرازش را دارند و حتما به فکر تبعات این ابزار در برابر یک رژیم تا بن دندان مسلح در جامعه جهانی استثنا و به معنای واقعی کلمه بدون قلاده و هار ی که کسی کاری به کارش نداره هستند.

 

اما ماجرا به قسمت قرمز برجسته شده این تن برمیگرده:

 

نقل قول

روزنامه “اسرائیل تایمز” اخیرا در گزارشی به نقل از منابعی در ارتش رژیم صهیونیستی نوشت: «جنگنده‌ها و پهپادهای ارتش رژیم صهیونیستی حملات هوایی را به اهدافی در یمن انجام داده‌اند و این عملیاتها نشانگر آمادگی نیروی هوایی اسرائیل در انجام عملیات علیه یمن، در کنار عراق و ایران است
این خبر در حالی انتشار یافت که رسانه‌های دیگر اسرائیلی در روزهای گذشته از تصمیم ارتش اسرائیل مبنی بر تقویت حضور در جنگ یمن به وسیله پهپادهای مدرن خبر داده بودند.

 

این خبر امنیتی (که درز دادن به روزنامه های این رژیم همه در چارچوب برنامه ریزی شده این رژیم امنیتی/نظامی است) در واقع اشاره مستقیمی داره که احتمالا این رژیم در ایران هم حمله هوایی داشته (در عراق که قطعا داشته) و با توجه به موضوع روز این روزها یعنی بحث هسته ای یحتمل تهدید در این راستا و باز احتمالا اشاره به ماجرای نطنز هست.

 

موضوع نطنز از این جهت اهمیت داره (برون داد رسانه ایش به کنار چون به هر حال یک موضوع امنیتی است و ممکن هست تصمیم برای اعلام جزییاتش صلاح دیده نشده باشه) که به نظر یک حمله هوایی بسیار محتمل تر هست یا نهایتا یک حمله ترکیبی چون همه چیز را هم کنار بزاریم ساخت مجموعه بعدی در دل کوه خودش حرفهای بسیاری داره، هرچند ممکن هست یک پیش بینی ساده و رعایت اصول پدافندغیرعامل در مجموعه جدید باشه ولی ممکن هست بی ارتباط با حادثه هم نباشه.

 

از این رو حادثه نطنز میتونه:

1.یک حمله هوایی از طریق آسمان عراق و در پوشش کریدور تجاری شلوغ عراق یا پرنده های آمریکایی همیشه حاضدر در کنار مرزهای ایران و کنار این کریدور باشه. (طبیعتا با مهمات دورایستا چون حتی یک درصد امکان خطا هرگونه حضور جنگنده با سرنشین را در آسمان کشور ایران منتفی میکنه بات وجه به عواقبش)

2.یک حمله پهپادی دوربرد با یک پهپاد پیشرفته بوده باشه

3.یک حمله پهپادی/موشکی از داخل کشور توسط یک گروه مزدور آموزش دیده با ابزار پیشرفته (ماجرای ترور شهید فخری زاده و ورود تجهیزات پیشرفته به کشور و مرزهای مشکل زای جنوب شرق، جنوب و غرب و شمال غرب و قاچاق در پوشش کولبری و لنج و سوختبری کاملا بدون کنترل که اماکانش را کاملا فراهم میکنه برای مونتاژ یک وسیله انفجاری پرنده)

 

حالا هر کدوم از این حملات ممکنه در شرایط خاص اون موقع و ملاحظات پدافند، ترکیبی با یک عملیات سایبری ضد پدافند مجموعه و کشور یا حتی عملیات خائنانه محلی یا نفوذ بوده باشه برای تضمین موفقیتش.

 

به هر حال این اشاره و تهدیدات مکرر اخیر این رژیم ضد تاسیسات هسته ای (و موشکی به طور پنهان) لزوم توجه هر چه بیشتر حتی به روشهای آنالوگ و بصری حفاظت از تاسیسات را گوشزد میکنه و لازم هست با تجهیز کشور و مجموعه ها به ابزارهای پیشرفته تر و تلاش برای بسط بیشتر این ابزارها و همچینن گسترش بیشتر چتر اطلاعاتی و نظامی و راداری و امنیتی مراقب تر باشیم.

 

هرچند اشاره شده که با تمام این تلاشها این رژیم چون در تکنولوژی/مزدور/اطلاعات/منابع مالی و همکاری های امنیتی و جغرافیایی! و اطلاعاتی ده ها قدم پیش هست هیچ راهی جز یافتن بازدارندگی تهاجمی برای توقف عملیاتهاش وجود نداره که البته کار آسانی نیست.

 

  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 هدف قرار گرفتن کشتی هایپرون اسرائیل

20210413_200159.jpg

این کشتی متعلق به شرکت اسرائیلی "PCC" در سواحل فجیره ، امارات متحده عربی مورد هدف قرار گرفته است. کشتی hyperion  تجاری و حامل خودروهای صادراتی بوده است.

 کشتی اسرائیلی که هدف قرار گرفت شماره 9690559 است. 

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

نابودی ایستگاه جاسوسی، شنود و امنیتی رژیم صهیونیستی

یک منبع امنیتی اعلام کرد که گروهی ناشناس یک مرکز اطلاعاتی ویژه موساد را در شمال عراق هدف قرار دادند که منجر به کشته و زخمی شدن تعدادی از نیروهای این مرکز شد.

گزارش شده است که جزئیات دیگری در مورد این عملیات وجود دارد که بعدا منتشر خواهد شد.

 

  • Like 1
  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط Phantom3
      موشکDelilah یک موشک الکترو اپتیکال می باشد که در اسرائیل و توسط صنایع نظامی این رژیم (IMI) به منظور هدف قرار دادن اهداف متحرک و غیر متحرک ساخته شده است.موشک Delilah نام سری موشک های گوناگون اسرائیل می باشد که توسط IMI ساخته شده اند.این موشک در اصل به عنوان یک تله هوایی ساخته شده بود، اما در دهه 1990 نوع تهاجمی و ضربتی از این موشک عرضه شد که توسط F-16 ها و F-4E های آپگرید شده ، که نقش جنگنده های هجومی را ایفا می کردند ، استفاده می شد.نوع ضد رادار این موشک از نوع هواپرتاب می باشد. این گونه از نیمه دهه 60 میلادی وارد خدمت شد. وظیفه این نمونه یافتن سایت های راداری در هنگامی بود که این رادار ها در حال کار بودند و با این کار آنها را یافته و نابود می کرد.

      Delilah-1
      این گونه از نوع هواپرتاب می باشد و در رده موشک های کروز قرار می گیرد . این موشک دارای یک موتور توربو جت بود و این موتور توربوجت به آن این امکان را می داد تا با درنگ کردن درست به خوبی هدف قرار دادن اهداف متحرک ، اهداف با استتار بسیار خوب را نیز مورد هدف قرار دهد.که این ویژگی این موشک را به یک موشک ایده آل برای نابودی سایت های سام تبدیل کرده است.این موشک دارای بردی برابر 150 کیلومتر است و توانایی نابود اهداف ، چه دریایی و چه زمینی را دارد.هدایت خودکار به کار رفته درآن به خوبی سیستم های هدایتی INS/GPS می باشد که به موشک امکان انجام ماموریت های خود اتکا را می دهد.این موشک توانایی تطبیق با سرهای جنگی گوناگون را دارد و نیز می تواند توسط بسیاری از هواگرد ها حمل شود.این موشک توانایی شلیک از هواگردها ، بالگردها یا لانچر های زمینی را دارد. اندازه جمع و جور این موشک به آن این امکان را می دهد که توسط بالگردهای سیکورسکی UH-60A و SH-60B حمل شود.این موشک سر جنگی کوچک ولی موثر حمل می کند که به آن امکان هدف قرار دادن و نابودی اهداف با کمترین خطر را می دهد.این موشک نخستین بار توسط اسرائیل در جولای و آگوست 2006 ، یعنی درجنگ با لبنان، استفاده شد.این موشک در این جنگ توسط F-16D پرتاب می شد.



       
       
       
      Delilah-2
      این موشک با سرمایه گزاری چین درحال توسعه و ساخت توسط اسرائیل می باشد .این موشک از موتور Bet Shemesh Sorek 4 استفاده می کند که تراستی معادل 800 پوند ایجاد می کند. این ویژگی به موشک این امکان را می دهد که برد بیشتر و سر جنگی بزرگتری داشته باشد.




      Delilah-GL
      این موشک یک موشک زمین پرتاب می باشد که در اصل نوع تغییر یافته موشک کروز Delilah است و بردی معادل 250 کیلومتر دارد که ممکن است برد واقعی آن نباشد ، یعنی امکان دارد این موشک بردی بیش از 300 کیلومتر داشته باشد .
      این موشک با سر انفجاری متعارف 30 کیلوگرمی مسلح می شود اما توانایی حمل انواع دیگری را نیز دارد. این موشک توسط GPS هدایت می شود و توانایی گشت در منطقه جنگی را قبل از تایید هدف دارد.

      مترجم :Phantom3
      استفاده از این مطلب تنها با ذکر نام مترجم و لینک به سایت Military.ir مجاز می باشد.
    • توسط farmandekoll
      F-117 نایت هاوک (شاهین تاریکی) نخستین هواپیمای عملیاتی است که به منظور استفاده از فناوری پنهانکاری طراحی شد. طراحی منحصر بفرد این هواپیمای تک سرنشینه تواناییهای استثنایی را به این هواپیمای تهاجمی می افزاید. اندازه این هواپیما در حدود F-15 ایگل می باشد که دو موتور توربو فن F404 که هرکدام نیرویی معادل 48 کیلو نیوتون (10800 پوند) ایجاد می کنند دارد. هم چنین دارای کنترل با سیم می باشد. قابلیت سوختگیری هوایی برد نایت هاوک را افزوده و آن را به یک سلاح بازدارنده و ترساننده ی ایالات متحده تبدیل کرده است. توانایی حمل انواع سلاح ها با سیستمهای ناوبری و حمله یکپارچه و سیستمهای الکترونیک پروازی ( اویونیک) موثر بودن این هواپیما را در عملیات مختلف اثبات می کند و بار کاری خلبان را کم می کند. کشیدن نقشه های با جزییات ریز برای عملیات روی نقاط با پدافند سنگین و قوی با استفاده از سیستم طراحی نقشه خودکار به ارزشهای این هواپیمای منحصر بفرد می افزاید.اولین F-117 در سال 1982 تحویل داده شد و آخرین تحویل در سال 1990 بود. تصمیم تولید F-117 در سال 1978 گرفته شد. اولین پرواز آن در سال 1981 انجام شد.

      جزییات :


      وظیفه : هواپیمای تهاجمی پنهانکار

      سازنده : لاکهید

      استفاده کننده : نیروی هوایی ایالات متحده

      موتور : دو موتور توربو فن بدون پس سوز F404-GE-F1D2 با قدرت 48 کیلو نیوتن (10800پوند)

      ابعاد : طول 10.08 متر، ارتفاع 3.78 متر، دهنه بال 13.20 متر

      اوزان: وزن خالی آن 13.381 کیلوگرم برآورد شده است، حداکثر وزن برخاست 13.814 کیلوگرم

      اجرا : حداکثر سرعت 0.98 ماخ یا 1040 کیلومتر بر ساعت(656 مایل بر ساعت)، سقف پرواز 15.240 متر برآورد شده است ( 50000 پا)

      سلاحها : تا 2268 کیلوگرم (5000 پوند) انواع بمب های هدایت شونده، موشکهای هوا به زمین، موشکهای زد رادار یا موشکهای هوا به هوای AIM-9 که در یک جایگاه درونی حمل می شوند.




    • توسط onin
      در ۲۵ فوريه ۵(۱۹۲۵ اسفند ۱۳۰۴) اولين خلبان ايراني كه كلنل احمدخان نخجوان نام داشت يك هواپيماي برژت -۱۹ را با پرچم و نشان ايران از فرانسه به پايگاه قلعه مرغي تهران پرواز داد. كلنل نخجوان در فرانسه دوره ديده بود و فقط ۲۰۰ ساعت پرواز داشت. بدين ترتيب در اين تاريخ اولين هواپيماي نيروي هوايي ايران با خلباني يك ايراني مرزهاي بين المللي را درنورديد و به فضاي پروازي ايران رسيد. در اين زمان ديگر خلبانان ايراني تحت نظارت يك استاد خلبان آلماني به نام «شفر» در ايران دوره مي ديدند. خريد هواپيما قسمت آسان كار بود. آموزش خلبانان براي پرواز كردن با آنها، نفرات پشتيباني زميني براي نگهداري و تعمير آنها و ساختن فرودگاه ها قسمت سخت كار بود كه زمان هم مي برد. در همين دوره زماني نيروي هوايي ايران از قالب يك اداره كوچك در ستاد فرماندهي ارتش خارج شده و به يك نيروي جداگانه تبديل شده بود كه «نيروي هوايي ارتش شاهنشاهي ايران» نام گرفته بود؛ اولين فرمانده نيروي هوايي ايران هم كسي نبود به جز كلنل احمدخان نخجوان. در سال ۱۹۲۴ (۱۳۰۳) اولين گروه از دانشجويان دوره خلباني و تكنسين پرواز به روسيه و فرانسه فرستاده شدند. بعدها در سال ۱۹۲۹ (۱۳۰۸) ايران ۱۵ خلبان داشت كه شش نفر از آنها در مدرسه پرواز ايستر فرانسه و ۹ نفر ديگر در مدرسه پرواز سباستوپول روسيه آموزش خلباني ديده بودند. در اين سال IIAF مخفف Imperial Iranian Air Force داراي ۳۳ فروند هواپيما از ۹ مدل مختلف بود. طي ۱۵ سال به يعني تا آغاز جنگ جهاني دوم بيش از ۳۰۰ هواپيما از ۱۸ مدل مختلف در اختيارنيروي هوايي ايران بود. در همان زمان هشت پايگاه هوايي كه مدارس آموزش خلباني و يك مركز آموزش تعميرات و نگهداري را شامل مي شدند ساخته شده بود. يك كارخانه مونتاژ هواپيما به نام «شهباز» هم ساخته شده بود كه قادر بود سه مدل مختلف هواپيما را مونتاژ كند. در سال ۱۹۴۱ (سوم شهريور ۱۳۲۰) بي طرفي ايران در جنگ جهاني دوم نقض شد و نيروهاي هوايي و دريايي انگليس و روسيه از شمال و جنوب به ايران حمله كردند. نيروي هوايي جوان ايران كه به تازگي به ساختن ساختارهاي اساسي خود مشغول شده بود، تحت هيچ شرايطي توانايي رويارويي با اين نيروي عظيم و توانمند را نداشت. با اين وجود تعدادي از پرسنل جوان اين نيرو تصميم به مقابله با بيگانه گرفتند و با كنترل پادگان قلعه مرغي دو هواپيما از اين پادگان به خلباني سروان وثيق و استوار شوشتري كه با شليك ضدهوايي مواجه شده و به ناچار آسمان تهران را ترك كردند. نيروهاي ائتلاف انگليس و روسيه كنترل دو پايگاه هوايي ايران را در دست گرفتند. آنها به ترتيب در مهرآباد و قلعه مرغي مستقر شدند. از نيروي هوايي جوان ايران تقريباً هيچ چيز باقي نماند. پس از پايان جنگ ارتش بريتانيا ايران را ترك گفت اما ارتش روسيه از ترك ايران سر باز مي زد و كنترل شمال ايران را در اختيار داشت. سه ماه پس از اين اتفاق نيروهاي سرخ روسيه ايران را ترك گفتند. پس از اين نيروي هوايي ايران هميشه به عنوان نيروي برتر در خاورميانه شناخته مي شود. موقعيت استراتژيك ايران توسط آمريكا ناديده گرفته نشد و آمريكا از اوايل دهه ۱۹۶۰ شروع به فروش تعداد زيادي از هواپيماهاي پيشرفته خود به ايران كرد. در سال ۱۹۶۵ ميلادي ايران اولين هواپيماجت خود با نام اف - ۸۴ جي جت ثاندر دريافت كرد. در سال ۱۹۶۵ هواپيماهاي اف-۵ فريدم توسط ايران خريداري شدند و به دنبال آن در سال ۱۹۶۸ اف-۴ فانتوم هم به ايران فروخته شد. در سال ۱۹۷۰ ايران داراي قوي ترين نيروي نظامي در منطقه بود. قبول فروش هواپيماهاي فوق پيشرفته اف-۱۴ اي تام كت به همراه موشك هاي پيشرفته اي آي ام - ۵۴ فينيكس از سوي آمريكا به ايران نشان دهنده روابط بسيار گرم بين ايران و آمريكا بود. در پي وقوع انقلاب اسلامي در سال ۱۹۷۹ دكترين و استراتژي نظامي ايران تغيير يافت و ايران ديگر به خريد تسليحات پيشرفته و گرانقيمت علاقه نشان نداد و همين باعث ايجاد نوعي تغيير قدرت در منطقه شد. ايران ديگر نه تنها دوست صميمي آمريكا نبود، كه به خاطر سياست هاي امپرياليستي و ضد انساني آمريكايي به دشمن اصلي آن تبديل شد. آمريكا و ديگر كشورهاي غربي تحريمي نظامي عليه ايران اتخاذ كردند. كمك هاي آمريكا قطع شده بود و نيروي هوايي ايران از فرار و بركناري افسران زمان شاه رنج مي برد كه همين امر به پايين آمدن سطح سرويس دهي در نيروي هوايي منجر شده بود. به دليل تحريم تسليحاتي ايران و نرسيدن قطعات مورد نياز، آمار عملياتي نيروي هوايي ايران سريعاً رو به كاهش بود. پس از انقلاب نيروي هوايي به «نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران» كه خود ارتشيان به آن «نهاجا» مي گويند تغيير نام داد. نام انگليسي آن هم Islamic Republic of Iran Air Force است كه به اختصار IRIAF خوانده مي شود. در همين اوضاع و احوال عراق با مناسب يافتن فرصت درصدد برآمد تا با حمله به ايران قسمت هاي وسيعي از خاك ايران را ضميمه قلمرو خود كند؛ به همين خاطر در ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ (۳۱ شهريور ۱۳۵۹) با يورشي عظيم به خاك ايران از طريق هوا، زمين و دريا جنگ تحميلي هشت ساله را عليه ايران آغاز كرد. جنگ با حمله هوايي نيروهاي عراقي به شش پايگاه نيروي هوايي ايران و چهار پادگان آغاز شد و همزمان چند لشكر و تيپ مستقل عراق در چهار محور از طول ۷۰۰ كيلومتر مرز مشترك با ايران به عمق خاك ايران يورش بردند. اولين حمله هوايي عراق چندان موفقيت آميز نبود. دلايل آن را مي توان به برنامه ريزي ناكافي و نادرست عمليات، نداشتن اطلاعات كافي از اهداف و استفاده نامناسب از بمب هاي جي پي(بمب هايي كه هدف خاصي ندارند و براي انهدام كلي به كار مي روند) برشمرد. در مهرآباد يك هواپيماي اف-۴ اي در هنگام جابه جايي براي در امان ماندن از حملات دشمن دچار سانحه شد و از همدان هم گزارش هايي در مورد خسارت يك فروند اف-۴ رسيد. اولين عمليات هوايي ايران در پاسخ اين حمله و بلافاصله پس از آن در خاك عراق موفقيت آميز بود. در اين عمليات چهار فروند هواپيماي اف-۴ به پايگاه دريايي الشعبيه در نزديكي بندر ام القصر حمله بردند. اين چهار فروند هواپيما كه ۴۵۰ كيلوگرم بمب بر سر اين پايگاه ريختند عمليات خود را از پايگاه بوشهر شروع كردند. در ميان اهداف چندباطري موشك ضد كشتي وجود داشت. اين عمليات تلافي جويانه نيروي هوايي ايران به قدري سريع بود كه خط پدافند عراق در طول مسير پرواز دچار غافلگيري شده بود. روز بعد در عملياتي غيرقابل باور ۱۴۰ فروند از جنگنده ها و جنگنده بمب افكن هاي ايران به ويژه اف-۴ و اف-۵هاي پايگاه هاي بوشهر، همدان و تبريز توانستند با نفوذ خود به خاك عراق تلفات سنگيني به پايگاه ها و تاسيسات نظامي عراق وارد كنند. در اولين روزهاي جنگ چندين حمله هوايي ديگر به تاسيسات نظامي عراق از قبيل ام القصر انجام شد. در يكي از اين حملات دو فروند اف-۴ كه هر كدام شش بمب جي پي ۳۴۰ كيلوگرمي حمل مي كردند به تاسيسات نظامي دريايي و كشتي هاي موشك انداز عراق حمله بردند. در حدود ۲۰ دقيقه بعد يك فروند هواپيماي آر اف-۴ اي عكس هاي شناسايي از منطقه گرفت كه نشان مي داد كشتي ها و تاسيسات بندري دچار صدمات و خسارات سنگيني شده اند. تاكتيك كلي در طول انجام چنين عمليات هايي رسيدن به هدف از راههاي مختلف، انجام يك پاپ -آپ بيش از رسيدن به هدف و شيرجه زدن روي هدف براي انهدام آن است. در هنگام بازگشت دو اف-۴ يكي از آنها توسط يك موشك سام مورد اصابت قرار گرفت كه باعث آسيب ديدن برخي از سيستم هاي آن شد اما همچنان مي توانست پرواز كند. اما آتش خاموش كن ها كار نكردند و بال راست - محل اصابت موشك - آتش گرفت. باند فرود نزديك ترين پايگاه هوايي هم به دليل هجوم اوليه ارتش عراق براي فرود مناسب نبود و به همين خاطر مجبور به فرود در يك باند ناآماده با سرعت بالا شد. چرخ ها تركيدند و هواپيما در حالي كه سرنشينان آن اجكت كرده بودند از انتهاي باند خارج شد. بعدها اين هواپيما با تعويض بال و ديگر تعميرات دوباره به جنگنده هاي مورد استفاده در جنگ پيوست. اين تعويض بال كه اولين بار در ايران انجام مي شد را مي توان نقطه آغاز انجام كارهاي غيرممكن در نيروي هوايي دانست. در اولين ماههاي جنگ «نهاجا» تلاش هاي خود را به جلوگيري پيشرفت نيروي زميني ارتش عراق معطوف كرده بود. جنگنده هاي ايراني براي اين كار با استفاده از راكت هاي ضد زره دانه به دانه تانك ها و زره پوش هاي عراق را شكار مي كردند و حتي گاهي اوقات تا ارتفاع سه تا چهار متر زمين هم پايين مي آمدند. در مقابل عراق هم از هواپيماهاي ميگ-۲۱ و ميگ-۲۳ براي پوشش نيروي زميني خود استفاده مي كرد كه اين پوشش به ناچار منجر به درگيري هوايي بين ايران و عراق مي شد كه مي توان پيروزي هاي ايران در اين زمينه را بيشتر از عراق دانست. مخصوصاً در اوايل جنگ كه آنها در مقابل هواپيماهاي اف-۱۴ ايران توانايي انجام هيچ عملي را نداشتند كه در اواخر جنگ با خريد ميراژ اف-۱ از فرانسه توانستند كمي جنگ هاي هوايي را متعادل كنند. جنگ تحميلي عليه ايران علاوه بر خسارات و تلفات جانبي بسيار، دستاوردهاي ارزنده اي براي نيروي هوايي ايران داشت. نيروي هوايي در اين هشت سال توانست به تكنولوژي ساخت بسياري از قطعات مورد نياز خود دست يابد و در برخي موارد به خودكفايي برسد.
    • توسط onin
      http://www.pinetreeline.org/planes/B-52-10.jpg هواپیمای بمب افکن B-52، بمب افکنی دور برد و در کلاس سنگین وزن است که می تواند گونه های مختلفی از ماموریت ها را به انجام برساند. این هواپیما قادر به پرواز در سرعت های بسیار بالا، البته زیر سرعت صوت و در ارتفاع بالغ بر 50,000 پا پرواز بوده و توانایی حمل بمب های هسته ای یا اتمی و همچنین بمب های معمولی را نیز دارد. http://www.saceliteguard.com/images/B-52 H dropping M-117 750 pound bombs.jpg هواپیمای بی 52 برای مدت بیش از 35 سال تنها بمب افکن دارای سرنشین سنگین وزن ایالات متحده بوده است. این بمب افکن، قادر به پرتاب و شلیک بیشتر سلاح های موجود است و حتی بدین صورت، بیم آن می رود که پس از به روز ساختن سیستم های اویانیکی و پیشرانه ها و دیگر قمست های آن، این هواپیما تا سال 2045 نیز در خدمت باشد. البته این بمب افکن آمریکایی را BUFF که مخفف عبارت Big Ugly Fat Fellow و به معنای مرد چاق گنده زشت است، نیز می نامند. اولین مدل هواپیمای بی 52 در سال 1954، اولین پرواز خود را انجام داده و مدل B آن نیز در سال 1955 وارد خدمت گشت. به طور کلی 744 بمب افکن بی 52 ساخته شده و آخرین گونه آن نیز که مدل H نامیده می شود، در سال 1962 تحویل شد. این بمب افکن استراتژیکی، دارای بردی برابر با 14,162 کیلومتر است که از این رو، هواپیمایی میان قاره ای یا کانتیننتال گفته می شود. البته این برد، در حالت بدون سوخت گیری هوا به هوا اندازه گیری شده است، و در غیر این صورت، برد این هواپیما، با سوخت گیری هوا به هوا می تواند نا محدود باشد. در این هواپیما، از مدل جی به بعد تغییراتی در شکل بدنه مانند کوتاه تر شدن سکان عمودی یا همان پایدار کننده عمودی آن داده شد. http://www.militarypictures.info/d/294-3/B-52.jpg این بمب افکن سنگین ساخت شرکت بوئینگ بوده و از هشت موتور توربوفن پرات اند ویتنی TF-33 هر یک با قدرت کشش بیش از 7000 کیلوگرم بهره می برد. بالاترین سرعتی که این هواپیما قادر به دستیابی به آن است، حدود 0/8 ماخ بوده که معادل 650 مایل بر ساعت نیز می باشد. هدایت این هواپیمای بمب افکن بر عهده 5 خدمه بوده که سیستم صندلی خدمه ها، از توانایی اجکت یا پرتاب کردن در مواقع خطر نیز برخودار است. لازم به ذکر است که قیمت تمام شده این هواپیمای غول پیکر، حدود هفتاد و چهار میلیون دلار می باشد.
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.