Recommended Posts

عنوان شد ارتش رژیم صهیونیستی در قوای زمینی و دریایی رزمایش مشترکی را با ناوگان پنجم امریکا داشته. ناوگان پنجم در بحرین مستقر هست. این رزمایش در کجا برگزار شده؟ بحرین به عنوان کشوری بی اختیار؟ نفوذ صهیونیستها به خلیج فارس را شاهد هستیم؟

 

قطعا تصمیم همین هست. عضویت صهیونیستها در سنتکام برای نفوذ و پیشروی چراغ خاموششون در بیخ گوش مرزهای جنوبی ایران و منطقه ( عراق و سوریه و اصولا منطقه نفوذ سنتکام ) هست. برای مقابله و هشدار به کشورهای میزبان باید فکری کرد.

 

پ ن: رزمایش ناگهانی نیروی دریایی سپاه در بامداد امروز با محوریت دفاع از جزیره بوموسی احتمالا با این موضوع ارتباط داره. پرواز هوایپمای ویژه ارتش امارات به سرزمین های اشغالی در این اثنی هم شاید برای شرکت فرماندهان اماراتی در رزمایش موصوف بوده که واکنش سپاه را در پی داشته.

ویرایش شده در توسط alala
  • Like 2
  • Upvote 9

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

فرمانده نیروهای آمریکا در خاورمیانه: ایران 2023، ایران 1983 نیست

IMG_20230809_132556_125.jpg

ژنرال مایکل اریک کوریلا، فرمانده ارشد نیروهای آمریکایی در خاورمیانه، در ماه مارس به قانون گذاران مجلس نمایندگان گفت:

«ایران 2023، ایران 1983 نیست.  در واقع، ایران امروز حتی نسبت به پنج سال پیش هم توانایی نظامی بیشتری دارد.»

 

المانیتور هفته گذشته برای اولین بار گزارش داد که دولت بایدن به پنتاگون چراغ سبز نشان داده است تا با همتایان منطقه ای خود درباره پیشنهاد استقرار تفنگداران دریایی در نفتکش های تجاری گفت و گو کند/وستا نیوز

 

پ. ن:اشاره ی اریک کوریلا به سال 1983 مربوط به آغاز جنگ نفت کش ها در خلیج فارس هست که باعث دخالت مستقیم آمریکا در جنگ ایران و عراق به نفع صدام شد. 

ویرایش شده در توسط mehdipersian
  • Like 1
  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
5 hours قبل , mehdipersian گفت:

فرمانده نیروهای آمریکا در خاورمیانه: ایران 2023، ایران 1983 نیست

همان زمان هم شما بزدلانه در برابر ایران قرار گرفتید https://defapress.ir/fa/news/531499/اگر-من-بودم-می‌زدم

  • Like 2
  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

اعلام شد امریکا 4 سکو؟ و نزدیک به 19 هزار؟ موشک تامیر از صهیونیستها میخره.

 

به نظرم بر خلاف ادعا هدف اصلی این خرید فقط یک چیزه.

 

انباراداری و کمک مالی به حفظ ذخایر موشکی گنبد آهنین برای صهیونیستها و روز مبادا. با پول آمریکا موشکهای خریداری میشه برای صهیونیستها و در انبارهای امریکا در منطقه و خود امریکا نگهداری میشه تا در زمان جنگ و کمبودها توسط پل های هوایی معروف امریکا در کمک به صهیونیستها در جنگها به شکل امن به این رژیم تحویل بشند. عملا عمق کم و وسعت کم این رژیم و تهدیداتی که باهاش روبرو هست اجازه نمیده تعداد زیادی موشک را بتونه در سرزمین های اشغالی دپو کنه و این روش برای بهترین روش هست که هم مالی و هم لجستیکی و انباری ذخایرش را تقویت کنه و خطوط تولید را هم با پول دیگری چند برابر کنه که هزینه هاش هم کمتر پایین تر میاد.

 

حتی در مورد موشک های پیکان و آلمان هم این صادقه. آمریکا که برنامش اینه ولی آلمان حتی اگر برنامش هم نباشه در جنگ فرضی این رژیم کمبود داشته باشه همه خریدهاش را میفرسته دوباره برای این رژیم.

 

مقاومت باید در جنگ بزرگ اول فکری برای فرودگاه های این رژیم کنه و بعد هم جاده هاش و بنادر. چرا جاده ها؟ چون حتی همه فرودگاه های این رژیم هم هدف قرار بگیره فرودگاه های مصر و اردن ( خصوصا اردن و فرودگاه جنوبش همسایه با نقب که عملا درا ختیار این رژیمه) در اختیار این رژیم خواهد بود و دور از دسترس جنگ. باید یک طوری مسیر انتقال را از بین برد یا کند کرد.

  • Like 3
  • Upvote 8

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

واقعا گاهی آدم از کمیت و کیفیت و تعداد و تنوع توطئه هایی که علیه ایران برقرار هست و طرف های درگیر درش سردرد میگیره.

 

حساب کنید توی همین بیانیه اشاره شده به سرویس های اطلاعاتی منطقه که فقط ر همین یک مورد ( که خیلی هم جدی و تخصصی هست و عملا کشوری که دشمنی شدیدی داشته باشه فقط دخیل میشه درش ) همکاری داشتند با سرویسهای موساد و سی ای ای و احتمالا سوریس مثلا کشور امارات میتونسته باشه و حتی ترکیه از اونجایی که بیشتر واردات ما از مبدا گمرکات امارات هست و قبلا که در پوشش و حالا کاملا آشکارا مطمئن باشیم حتی در خود امارات دم و دستگاه خرابکاری در قطعات ارسالی به ایران ( نه فقط نظامی که صنعتی و نیروگاهی و حتی تجاری) دارند.

 

در این مورد هم به نظر علاوه بر خرابکاری از مبدا شاید حالا که صحبت از نفوذ شده حتی در کارخانه های خصوصی تامین قطعه برای صنایع نظامی هم دستی داشتند و اونها را برای تحویل قطعات معیوب به خدمت گرفته بودند ( از اونجایی که شک به این قطعات کمتر هست در بازرسی ها )

 

و اینکه چنین برنامه هایی چه اثرات مخربی میتونند داشته باشند. فرضا همین مورد ( که حتما ده ها و صدها مورد مشابه هم هست ) علاوه برا سیب به موشک ها حتی میتونسته همونطور که در صحبت ها بود به خطوط تولید کارخانه ها و کارکنان و شهرهای موشکی هم آسیب جدی بزنه. هیچ بعید نیست حادثه های اعلام شده و نشده از همین طریق اب خوردند از شهید طهرانی گرفته تا شهدای اخیر موشکی یمن. کار واقعا سخت هست ازا ونجا که قطعات به هر حال بخشیشون اجبارا خارجی هستند و این رژیم ر هر جایی بخواد حتی در مبدا کارخانه ( مورد زیمنس) میتونه وادار کنه که براش هر کاری که میخواد را بکنند. یا مستقیم یا غیرمستقیم.

 

برای همین بارها اشاره شده مقایسه فرضا صنایع نظامی ترکیه که هر قطعه ای را که میخواد به شکل آکبند و بسته بندی شده با گارانتی و ضمانت و خدمات پس از فروش دم درب کارخانه! خودی تحویل میگیره با ایرانی که نه تنها این شرایط را نداره بلکه باید بعد از عبور از هفت خوان رستم قطعاتی را که از بازار سیاه ( دقیقا عاملی که باعث میشه تامین محدود باشه و خرابکاری توش خیلی راحت ) تهیه میکنه را باز از هفت خوان رستم دیگه ای عبور بده تا ببینه اصلا خراب که هیچ، خرابکار! نباشه یکسان نیست. حالا ترور و حمله مستقیم و غیرمستقیم و خرابکاری انسانی و نفوذ و سایبری ا نلاین و افلاین و ... بماند.

 

حالا حساب کندی که برخی چیزه قابل کشف اند اتفاقی و برخی موارد واقعا حتی قابل کشف هم نیستند. نیاز و ضروری هم به کنار. فرضا قطعات الکترونیکی وریزتراشه ها واقعا شاید قابل کشف نباشه خرابکاری درشون و کارخانه های بزرگ این قطعات مطمئن باشید اگر صهیونیستها بخوان با دستور امریکا حتی خط تولید اختصاصی قطعه معیوب برایا نیها فراهم مکینند تا محصولاتش مختص ایران ساخته و تحویل بشه. در این مورد هم اشاره های عجیبی وجود داشت. از داشتن تایمر زمانی برای خرابکاری قطعات در بازه های زمانی پس از انبارداری ( برای عدم کشف و بیشترین آسیب در لحظه عمل کردن ) تا هوشمندانه آلوده کردن برخی قطعات و نه همشون.

 

واقعا دارند بچه ها معجزه میکنند در این شرایط بدون اغراق. حالا ما هر چه قدر هم که میخواد بشینیم پشت صندلی های گرم و نرممون و از پشت میزها چای و قهوه صرف کنیم و ایراد بگیریم که فلان و بهمان و چرا اون کجه و اون بدرنگه! ( طبیعتا نقد باید وجود داشته باشه به شکل درست و در موارد صحیح ولی از اونطرف منصفانه نقد کردن در مورد ایران یعنی دیدن همه این دره های عمیق پیش روی نیروهای خودمون که تک و تنها وسط این همه توطئه دارند کار میکنند )

 

 

  • Like 4
  • Upvote 7
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
هم اکنون, alala گفت:

واقعا دارند بچه ها معجزه میکنند در این شرایط بدون اغراق. حالا ما هر چه قدر هم که میخواد بشینیم پشت صندلی های گرم و نرممون و از پشت میزها چای و قهوه صرف کنیم و ایراد بگیریم که فلان و بهمان و چرا اون کجه و اون بدرنگه! ( طبیعتا نقد باید وجود داشته باشه به شکل درست و در موارد صحیح ولی از اونطرف منصفانه نقد کردن در مورد ایران یعنی دیدن همه این دره های عمیق پیش روی نیروهای خودمون که تک و تنها وسط این همه توطئه دارند کار میکنند

 

وقتی این حجم از نفوذ و خرابکاری های ریز و درشت در تولیدات و وزارت هست که بعضی وقت ها به عقل هیچ کسی ممکنه نرسه من باشم از این به بعد به پیچ و مهره و واشر ساده هم شک میکنم.

هر قطعه هر چند ساده و بی ارزشی رو که در توانم باشه خودم در سیستم خودم و تحت نظارت کامل میسازم. اون کاهش هزینه هر چند چشم گیر در مقابل خطرات احتمالی چنین خرابکاری هایی واقعاً هیچ ارزشی نداره. اگر آدم بخواد با بدبینی به این قضیه پیش اومده نگاه کنه حتی با وجود اینکه قضیه لو رفته ولی باز هم واقعاً حجم خسارت میتونه بسیار بالا باشه.

هر چند که به عنوان مثال یک موشک از هزاران قطعه ریز و درشت الکترونیکی یا مکانیکی تشکیل شده و ساخت همه اونها کار تقریباً غیر ممکنی هست ولی هر چقدر که درصد داخلی سازی قطعات مصرفی از قطعات پیچیده مهم تا قطعات بی ارزش ساده بالاتر بره، با کاهش نیاز به تامین قطعات خارجی در نتیجه راحت تر میتوان اون تعداد قطعات اندک وارداتی رو تست و بررسی دقیق کرد.

  • Like 3
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
43 minutes قبل , LostSky گفت:

 

وقتی این حجم از نفوذ و خرابکاری های ریز و درشت در تولیدات و وزارت هست که بعضی وقت ها به عقل هیچ کسی ممکنه نرسه من باشم از این به بعد به پیچ و مهره و واشر ساده هم شک میکنم.

هر قطعه هر چند ساده و بی ارزشی رو که در توانم باشه خودم در سیستم خودم و تحت نظارت کامل میسازم. اون کاهش هزینه هر چند چشم گیر در مقابل خطرات احتمالی چنین خرابکاری هایی واقعاً هیچ ارزشی نداره. اگر آدم بخواد با بدبینی به این قضیه پیش اومده نگاه کنه حتی با وجود اینکه قضیه لو رفته ولی باز هم واقعاً حجم خسارت میتونه بسیار بالا باشه.

هر چند که به عنوان مثال یک موشک از هزاران قطعه ریز و درشت الکترونیکی یا مکانیکی تشکیل شده و ساخت همه اونها کار تقریباً غیر ممکنی هست ولی هر چقدر که درصد داخلی سازی قطعات مصرفی از قطعات پیچیده مهم تا قطعات بی ارزش ساده بالاتر بره، با کاهش نیاز به تامین قطعات خارجی در نتیجه راحت تر میتوان اون تعداد قطعات اندک وارداتی رو تست و بررسی دقیق کرد.

 

حجم قطعات استفاده شده در یک صنعت معمولاً آنقدر زیاد که چک کردن همه ی اون ها کار دشوار و پر زحمت و هزینه بری  است. عملا برای چک کردن در این ابعاد نیاز به یک سازمان عریض و طویل در حد و ابعاد خود وزارت دفاع هستیم.  معایب سازمان های عریض طویل هم همین احتمال نفوذ پذیری است. یعنی مجدد در همین سازمان هم زمینه خرابکاری هست و با این تفاوت که عملا افرادی که مجری کار هستند با خیال راحت بیخیال برخی چک های روتین میشن و به خیالشون به سازمان ناظر می سپارند و اهمال کاری به وجود میاد. رویه چک کردنی که در صنایع در پیش گرفته میشه چک کردن تعدادی از قطعات بصورت رندم هست . که حالا این موضوع در نشریه ها و آیین نامه های مربوطه بصورت قاعده مند هست. البته پیدا کردن یک ابزار جاسوسی یا خرابکاری از پیدا کردن قطعه ی معیوب هم سخت تر . البته صنعت هوا فضا معمولا فیلتر های متعددی داره. در همین مورد هم تور همین فیلتر ها باگ رو پیدا کرد. فقط بنظرم باید وسواس داشت و بدبین بود. اینکه کارکنان یک صنعت  خالی از نفوذی باشه راه بر هر نوع خرابکاری بسته میشه. 

  • Like 4
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

سلام 

 اعلام شد که از سال 93 حفاظت اطلاعات ، پس از اخطاری که توسط یک شخص غیر نظامی داده شد ، پی گیر موضوع بوده است و ظاهرا قبل از وارد شدن این قطعات به چرخه تولید از موضوع خبر دار شده اند .

دقیقه 3:54 از اخبار 8:30 https://telewebion.com/episode/0x866a0eb

  • Like 2
  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

واقعا شاید غیرممکن باشه. خصوصا اینکه این رژیم تقریبا هرکاری دلش بخواد میتونه انجام بده و تقریبادر هر شرکتی و محصولی و کشوری نفوذ کنه. برای همین سخت هست کار و عملا امکان خطا همیشه وجود داره ( مثل حملات پهپادی که یکیش هم دربره از تور پدافند خسارت خودش را میزنه و عملا هم امکان سد کردن همه حملات به دلایل مختلف حتی برای کشورهایی با قویترین پدافند هم نیست )

 

برای همین باید حفاظت ها چند لایه باشند. یعنی در این مورد خاص فرضا تولیدات جدید مستقیم به انبارهای استراتژیک نرند ( در این مورد اشاره شد حالا دقیقا شاید نه ولی فرضی مثلا بعد دو ماه عمل میکرد مدار تعبیه شده ) و در انبارهای موقت  به صورت غیرانبوه و جداگانه نگهداری بشند و بعد تست یک یا دو مورد از هر محموله تولیدی در فرضا رزمایش ها و اطمینان از عملکرد به انبارها و شهرهای موشکی استراتژیک منتقل بشند. راهکارهایی از این دست در تمام مراحل تولید و همچنین مثلا بررسی ها در دو گروه متفاوت ( که اگر نفوذی در یکی بود و یا خطایی در دیگری امکان کشف بالاتر باشه ) کمک میتونه بکنه به بالا بردن درصد موفقیت. یا حتی مثلا در نظر گرفتن یک بافر زمانی برای زمان از خرید قطعه تا استفاده از اون ( یعنی قطعات همیشه در یک چرخه زمانی چندین ماهه اول به انبار منتقل بشند و بعد وارد چرخه تولید بشند ) یا در همین بافر زمانی استفاده از چند مورد از قطعات خریداری شده در چند محصول تست و پایلوت و زمان دادن به استفاده گسترده از اون قطعه در خط تولید و ... که اون محصولات پایلوت هم نه در خط تولید اصلی که باید در یک خط مجزای محدود با کارکنان کم تعداد و ... باشه که خرابکاری در صورت عدم کشف به خط تولید و کارکنان آسیب کمتری بزنه...حالا در کنار این نفوذ و خرابکاری در خود خط تولید به طور مستقیم و حملات خرابکارانه داخلی و  ... هم هست.

 

حالا در نظر داشته باشیم با به سدت اوردن نمونه های شاهد و اطلاع از قطعات مورد نیاز برای تولید این پهپاد ها ( حتی اگر ما منبع تامین قطعه را هم حذف کنیم ) در شرایطی که کانال های ما محدود هست الان مطمئنا رفتند سراغ تولید قطعات مشابه معیوب وجایگذاریش در سیستم تجارت جهانی.

 

در مورد همین کانکتور هم اعلام شد که یک قطعه تجاری محسوب میشده و حتی رژیم صهیونیستی برای پایین نگه داشتن مصنوعی قیمتش ( توجیه نداشتن داخلی برای تولید) هزینه سنگینی را متحمل شده.

 

 

نقل قول

هم کاربرد نظامی می‌تواند داشته باشد هم کاربرد غیر نظامی برای همین عرض می‌کنم در بازار وجود دارد، این را اگر ملاحظه بفرمائید این شیارهایی که این سمت هست و این سمت، این یک قطعه‌ی انتقال دهنده است، در واقع انتقال می‌شود گفت سیستم هدایت و عصبی موشکی هست، اگر بخواهیم شبیه سازی بکنیم، کل این بین دو تا سه سانتیمتر قطر این قطعه است که داخل این شیارهایی که وجود دارد شیارهای بسیار ریزی است و این شیارها در واقع داخلش در برخی از البته نه همه این کانکتورها برای اینکه امکان کشفش وجود نداشته باشد در انبوهی از این کانکتورها که در سال‌های گذشته تهیه می‌شد در برخی از این‌ها یک مدار الکتریکی جاسازی کرده بودند که این بتواند ایجاد اختلال بکند و آن انتقال را انجام ندهد، انتقال به صورت طبیعی و طبق فرمان پذیری که در سیستم هدایت و کنترل وجود دارد انجام نشود.

 

دقت کنیم:

اولا قطعه یک قطعه تجاری است که خب معمولا به تعداد زیاد و متنوع خریداری میشه و این یعنی رژیم صهیونیستی هم با نفوذ ( تهیه از محموله های مدنظرش) و هم با گستره وسیع قطعات را آلوده میکرده.

دوم قطعه مکانیکی بوده و کمتر احتمال خرابکاری غیراشکار و غیرقابل کشف در بررسی ظاهری و مکانیکی توش میرفته ولی با جاسازی یک مدار الکتریکی عملا پیچیده ( به خاطر اندازه و شکلش) آلوده شده بوده.

سوم مدار الکتریکی چون  احتمالا اطلاع از تست قطعات ( جاسوسی) وجود داشته طوری طراحی شده بوده که در یک بازه زمانی اصلا وارد عمل نمیشده و بعد از سپری شدن یک زمان معین ( باز نفوذ و اطلاع از زمان خرید قطعه تا وارد تست شدنش ) تازه فعال میشده و پس اصلا در تست ها ( که عملا بعد از خرابکاری های متعدد اگر فرض بگیریم راه اندازی شده بودند اون هم برای همه قطعات و حتی قطعات مکانیکی) خرابکاری قابل تشخیص نبوده و قطعه کاملا سالم بوده.

چهارم اینکه در همه قطعات این مدار تعبیه نشده بوده و به شکل رندم در برخی قطعات وجود داشته که باز در کار تست قطعات و احتمال تشخیص خطا تاثیر داشته و هوشمندانه عمل شده بوده. حساب کنید قطعه ای برای سال ها و تعداد انبوه داشته خریاداری میشده ولی تنها در برخی از اونها این مدار تعبیه میشده و عملا امکان خطا در خط تست محصولات خریداری شده را بالا میبرده چون نهایتا اگر ایرادی هم کشف میشده در همون مرحله اول که البته امکانش به خاطر اون بافر زمانی خیلی کم بوده گذاشته میشده به حساب عیب طبیعی قطعات و درصد اشتباه اپراتور و خرابی قطعه در خط تولید اصلی محصول.

 

نقل قول

یک سوال شاید قابل توجه، تا قبل از این نتانیاهو خیلی در سخنرانی‌هایش آن قابلیت و توان دفاعی ایران را زیر سوال می‌برد و می‌گفت اگر ما حمله بکنیم اصلاً ایران توان پاسخگویی ندارد

 

از حرف های سیاسیون احمق نباید غافل شد. خصوصا وقتی در رقابت قدرت هستند. گاهی کدهایی میشه از حرفهاشون برداشت که به کار میاد. در مورادی اینچنینی که این طور ادعا میشه حتما پشت گرم به اطلاعی هست که داره. در این مورد خاص میشه گفت اطمینان از اینکه فرضا یا با خرابکاری توان هجومی ما در روز موعود کارکرد خودش را نداره یا اینکه خودشون توانی دارند که رو نکردند و در روز موعود میتونه برای ما دردسرساز بشه. پس باید توجه بیشتری داشت.

 

 

پ ن: حالا ببینید کار ما چقدر سخت هست. در موشک و پهپاد گرفته تا نیروی دریایی و هوایی و فضایی که حتی مثا میشه اتش سوزی خارگ بعد بازسازی، فیل شدن های سیمرغ و ... را در نظر گرفت با احتمال خرابکاری تا پالایشگاه ها و پتروشیمی ها و توربین ها و سدها و کارخانه ها و .... که همگی در معرض خرابکاری هستند اون هم به آسانی حتی اگر تحریم نبودیم چون عملا خرید برای ایران زیر ذره بین هست. حالا فراتز فرض کنید مودم ها و تجهیزات شبکه و ... همه میتونند الوده به قطعه معیوب یا جاسوس باشند و ... کار برای ما واقعا بسیار گسترد ه است و بسیار دشوار ولی امیدوار به راهی که تا حالا رفتیم و بعد این هم خواهیم رفت انشاءالله...

 

 

 

 

ویرایش شده در توسط alala
  • Like 4
  • Upvote 5
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

این اظهارات رییس موساد کمی با بدبینی نگاه کنیم قابل تامل هست:

 

نقل قول

داوید بارنع رئیس موساد امروز یکشنبه گفت که اسرائیل نگرانی فروش سلاح‌های پیشرفته روسیه به ایران است.

نقل قول

وی در ادعایی که هیچگونه مدرکی برای آن ارائه نکرده بیان کرد که تلاش‌های ایران برای عرضه موشک به روسیه در میانه جنگ خنثی شده است. وی مدعی شد: احساسی دارم که به زودی توافق‌های بیشتری خنثی خواهد شد.

 

این واژه ای که ترکیه زیاد از اون استفاده میکنه، واژه خاصی است. ترک ها معمولا برای از بین بردن نیروهای پ ک ک از این واژه استفاده میکردند که بعدا بسطش دادند اصولا به هدف قرار دادن نیروهای دشمن.

 

حالا این نگاه بدبینانه من این اظهارات را این طور تعبییر میکنه بدون البته دلیل و فقط به شکل حسی.

به نظر میرسه شاید منظورش از خنثی سازی تحویل موشک ها به روسیه شاید به همون خرابکاری برگرده. یعنی اگر حدس بدبینانه بخواهیم بزنیم زمانیکه موشکها به روسیه برای تحویل اماده میشدند در ایران یا روسیه نمونه های اول نقص در خودشون نشون دادند ککه پس از بررسی های دو طرف شاید اون قطعه خرابکار کشف شده. و عملا ارسال موشک های معیوب منتفی شده. ما قبلا هم در مورد استاکس نت با همکاری و هشدار اولیه روس ها بود که ویروس را کشف کردیم.

 

و اما موضوع حساس که باید در نظر گرفته بشه جمله دوم هست که به نظر نوعی تهدید یا خبردهی از آینده است." توافق های بیشتری به زودی خنثی خواهد شد" شاید اشاره به یک خرابکاری در گذشته ی صنایع موشکی، پهپادی یا خرابکاری های پیش رو شامل ترور افراد دخیل یا خرابکاری در زنجیره تولید تا کارخانه های ساخت قطعات و یا هدف قرار دادن افرادی باشه که در این حوزه فعال هستند.

 

باید مراقبت بیشتری کرد. من نگاه بدبینانه داشتم. در نگاه عادی شاید اشارش به تلاش های موساد برای درز دادن معاملات و فشار غرب و در نتیجه پشیمان شدن ایران از فروش موشک ها داره یا منظورش از توافق های بعدی نوعی خرابکاری در روند فروش سلاح روسیه به ایران هست ولی همزمانی اعلاک کشف خرابکاری در موشک ها که بدون مقدمه بود حس میکنم شاید خرابکاری در روندی دیگر شناسایی شده و زود هم اعلام شد تا اونها درز اول خبر را ندند از اونجا که میدونستند در این فرض معامله به خاطر این خرابکاری کنسل شده یا به قول خودشون خنثی شده.

 

نکته مثبتش میتونه این باشه به خاطر این معامله در این فرض البته، خرابکاری در موشک ها در این مرحله کشف شده و نه روز مبادایی که خودمون قرار بوده ازشون استفاده کنیم.

 

ولی همچنان "به زودی توافق‌های بیشتری خنثی خواهد شد." قابل تامل هست و باید حسابی بهش توجه بشه.

 

 

  • Like 4
  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

تهدید رسانه ای. در رسمی ترین خبرگزاری خارجی زده اند ارمیتا گراوند بر اثر درگیری با پلیس اخلاقی کشته شده است.

وزارت خارجه نیازمند تعدادی فعال رسانه ایی هست که مسلط به انگلیسی باشند و رسانه ها را زیر نظر بگیرند و این نوع حوادث را مستند سازی کنند . مسئول ارتباط و رسانه ی سفارتها نیز سپس برای ان خبرگزاری کشور غربی یا خارجی بفرستد. برای بار دوم از نظر حقوقی بروند شکایت کنند.

  • Like 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
54 minutes قبل , bmosavi گفت:

تهدید رسانه ای. در رسمی ترین خبرگزاری خارجی زده اند ارمیتا گراوند بر اثر درگیری با پلیس اخلاقی کشته شده است.

وزارت خارجه نیازمند تعدادی فعال رسانه ایی هست که مسلط به انگلیسی باشند و رسانه ها را زیر نظر بگیرند و این نوع حوادث را مستند سازی کنند . مسئول ارتباط و رسانه ی سفارتها نیز سپس برای ان خبرگزاری کشور غربی یا خارجی بفرستد. برای بار دوم از نظر حقوقی بروند شکایت کنند.

سلام

فعلا کارهای مهمتری داریم که اول باید حساب رو با اونها صاف کنیم :) :) :)

  • Like 1
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

مکان پدافند هوایی و موشکی پایگاه های آمریکایی در منطقه

IMG_20231027_171928_729.jpg

حملات انجام شده به پایگاه های آمریکایی طی تاریخ از 26 مهر تا 4 آبان 1402

IMG_20231028_004950_821.jpg

  • Like 3
  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط Phantom3
      موشکDelilah یک موشک الکترو اپتیکال می باشد که در اسرائیل و توسط صنایع نظامی این رژیم (IMI) به منظور هدف قرار دادن اهداف متحرک و غیر متحرک ساخته شده است.موشک Delilah نام سری موشک های گوناگون اسرائیل می باشد که توسط IMI ساخته شده اند.این موشک در اصل به عنوان یک تله هوایی ساخته شده بود، اما در دهه 1990 نوع تهاجمی و ضربتی از این موشک عرضه شد که توسط F-16 ها و F-4E های آپگرید شده ، که نقش جنگنده های هجومی را ایفا می کردند ، استفاده می شد.نوع ضد رادار این موشک از نوع هواپرتاب می باشد. این گونه از نیمه دهه 60 میلادی وارد خدمت شد. وظیفه این نمونه یافتن سایت های راداری در هنگامی بود که این رادار ها در حال کار بودند و با این کار آنها را یافته و نابود می کرد.

      Delilah-1
      این گونه از نوع هواپرتاب می باشد و در رده موشک های کروز قرار می گیرد . این موشک دارای یک موتور توربو جت بود و این موتور توربوجت به آن این امکان را می داد تا با درنگ کردن درست به خوبی هدف قرار دادن اهداف متحرک ، اهداف با استتار بسیار خوب را نیز مورد هدف قرار دهد.که این ویژگی این موشک را به یک موشک ایده آل برای نابودی سایت های سام تبدیل کرده است.این موشک دارای بردی برابر 150 کیلومتر است و توانایی نابود اهداف ، چه دریایی و چه زمینی را دارد.هدایت خودکار به کار رفته درآن به خوبی سیستم های هدایتی INS/GPS می باشد که به موشک امکان انجام ماموریت های خود اتکا را می دهد.این موشک توانایی تطبیق با سرهای جنگی گوناگون را دارد و نیز می تواند توسط بسیاری از هواگرد ها حمل شود.این موشک توانایی شلیک از هواگردها ، بالگردها یا لانچر های زمینی را دارد. اندازه جمع و جور این موشک به آن این امکان را می دهد که توسط بالگردهای سیکورسکی UH-60A و SH-60B حمل شود.این موشک سر جنگی کوچک ولی موثر حمل می کند که به آن امکان هدف قرار دادن و نابودی اهداف با کمترین خطر را می دهد.این موشک نخستین بار توسط اسرائیل در جولای و آگوست 2006 ، یعنی درجنگ با لبنان، استفاده شد.این موشک در این جنگ توسط F-16D پرتاب می شد.



       
       
       
      Delilah-2
      این موشک با سرمایه گزاری چین درحال توسعه و ساخت توسط اسرائیل می باشد .این موشک از موتور Bet Shemesh Sorek 4 استفاده می کند که تراستی معادل 800 پوند ایجاد می کند. این ویژگی به موشک این امکان را می دهد که برد بیشتر و سر جنگی بزرگتری داشته باشد.




      Delilah-GL
      این موشک یک موشک زمین پرتاب می باشد که در اصل نوع تغییر یافته موشک کروز Delilah است و بردی معادل 250 کیلومتر دارد که ممکن است برد واقعی آن نباشد ، یعنی امکان دارد این موشک بردی بیش از 300 کیلومتر داشته باشد .
      این موشک با سر انفجاری متعارف 30 کیلوگرمی مسلح می شود اما توانایی حمل انواع دیگری را نیز دارد. این موشک توسط GPS هدایت می شود و توانایی گشت در منطقه جنگی را قبل از تایید هدف دارد.

      مترجم :Phantom3
      استفاده از این مطلب تنها با ذکر نام مترجم و لینک به سایت Military.ir مجاز می باشد.
    • توسط farmandekoll
      F-117 نایت هاوک (شاهین تاریکی) نخستین هواپیمای عملیاتی است که به منظور استفاده از فناوری پنهانکاری طراحی شد. طراحی منحصر بفرد این هواپیمای تک سرنشینه تواناییهای استثنایی را به این هواپیمای تهاجمی می افزاید. اندازه این هواپیما در حدود F-15 ایگل می باشد که دو موتور توربو فن F404 که هرکدام نیرویی معادل 48 کیلو نیوتون (10800 پوند) ایجاد می کنند دارد. هم چنین دارای کنترل با سیم می باشد. قابلیت سوختگیری هوایی برد نایت هاوک را افزوده و آن را به یک سلاح بازدارنده و ترساننده ی ایالات متحده تبدیل کرده است. توانایی حمل انواع سلاح ها با سیستمهای ناوبری و حمله یکپارچه و سیستمهای الکترونیک پروازی ( اویونیک) موثر بودن این هواپیما را در عملیات مختلف اثبات می کند و بار کاری خلبان را کم می کند. کشیدن نقشه های با جزییات ریز برای عملیات روی نقاط با پدافند سنگین و قوی با استفاده از سیستم طراحی نقشه خودکار به ارزشهای این هواپیمای منحصر بفرد می افزاید.اولین F-117 در سال 1982 تحویل داده شد و آخرین تحویل در سال 1990 بود. تصمیم تولید F-117 در سال 1978 گرفته شد. اولین پرواز آن در سال 1981 انجام شد.

      جزییات :


      وظیفه : هواپیمای تهاجمی پنهانکار

      سازنده : لاکهید

      استفاده کننده : نیروی هوایی ایالات متحده

      موتور : دو موتور توربو فن بدون پس سوز F404-GE-F1D2 با قدرت 48 کیلو نیوتن (10800پوند)

      ابعاد : طول 10.08 متر، ارتفاع 3.78 متر، دهنه بال 13.20 متر

      اوزان: وزن خالی آن 13.381 کیلوگرم برآورد شده است، حداکثر وزن برخاست 13.814 کیلوگرم

      اجرا : حداکثر سرعت 0.98 ماخ یا 1040 کیلومتر بر ساعت(656 مایل بر ساعت)، سقف پرواز 15.240 متر برآورد شده است ( 50000 پا)

      سلاحها : تا 2268 کیلوگرم (5000 پوند) انواع بمب های هدایت شونده، موشکهای هوا به زمین، موشکهای زد رادار یا موشکهای هوا به هوای AIM-9 که در یک جایگاه درونی حمل می شوند.




    • توسط onin
      در ۲۵ فوريه ۵(۱۹۲۵ اسفند ۱۳۰۴) اولين خلبان ايراني كه كلنل احمدخان نخجوان نام داشت يك هواپيماي برژت -۱۹ را با پرچم و نشان ايران از فرانسه به پايگاه قلعه مرغي تهران پرواز داد. كلنل نخجوان در فرانسه دوره ديده بود و فقط ۲۰۰ ساعت پرواز داشت. بدين ترتيب در اين تاريخ اولين هواپيماي نيروي هوايي ايران با خلباني يك ايراني مرزهاي بين المللي را درنورديد و به فضاي پروازي ايران رسيد. در اين زمان ديگر خلبانان ايراني تحت نظارت يك استاد خلبان آلماني به نام «شفر» در ايران دوره مي ديدند. خريد هواپيما قسمت آسان كار بود. آموزش خلبانان براي پرواز كردن با آنها، نفرات پشتيباني زميني براي نگهداري و تعمير آنها و ساختن فرودگاه ها قسمت سخت كار بود كه زمان هم مي برد. در همين دوره زماني نيروي هوايي ايران از قالب يك اداره كوچك در ستاد فرماندهي ارتش خارج شده و به يك نيروي جداگانه تبديل شده بود كه «نيروي هوايي ارتش شاهنشاهي ايران» نام گرفته بود؛ اولين فرمانده نيروي هوايي ايران هم كسي نبود به جز كلنل احمدخان نخجوان. در سال ۱۹۲۴ (۱۳۰۳) اولين گروه از دانشجويان دوره خلباني و تكنسين پرواز به روسيه و فرانسه فرستاده شدند. بعدها در سال ۱۹۲۹ (۱۳۰۸) ايران ۱۵ خلبان داشت كه شش نفر از آنها در مدرسه پرواز ايستر فرانسه و ۹ نفر ديگر در مدرسه پرواز سباستوپول روسيه آموزش خلباني ديده بودند. در اين سال IIAF مخفف Imperial Iranian Air Force داراي ۳۳ فروند هواپيما از ۹ مدل مختلف بود. طي ۱۵ سال به يعني تا آغاز جنگ جهاني دوم بيش از ۳۰۰ هواپيما از ۱۸ مدل مختلف در اختيارنيروي هوايي ايران بود. در همان زمان هشت پايگاه هوايي كه مدارس آموزش خلباني و يك مركز آموزش تعميرات و نگهداري را شامل مي شدند ساخته شده بود. يك كارخانه مونتاژ هواپيما به نام «شهباز» هم ساخته شده بود كه قادر بود سه مدل مختلف هواپيما را مونتاژ كند. در سال ۱۹۴۱ (سوم شهريور ۱۳۲۰) بي طرفي ايران در جنگ جهاني دوم نقض شد و نيروهاي هوايي و دريايي انگليس و روسيه از شمال و جنوب به ايران حمله كردند. نيروي هوايي جوان ايران كه به تازگي به ساختن ساختارهاي اساسي خود مشغول شده بود، تحت هيچ شرايطي توانايي رويارويي با اين نيروي عظيم و توانمند را نداشت. با اين وجود تعدادي از پرسنل جوان اين نيرو تصميم به مقابله با بيگانه گرفتند و با كنترل پادگان قلعه مرغي دو هواپيما از اين پادگان به خلباني سروان وثيق و استوار شوشتري كه با شليك ضدهوايي مواجه شده و به ناچار آسمان تهران را ترك كردند. نيروهاي ائتلاف انگليس و روسيه كنترل دو پايگاه هوايي ايران را در دست گرفتند. آنها به ترتيب در مهرآباد و قلعه مرغي مستقر شدند. از نيروي هوايي جوان ايران تقريباً هيچ چيز باقي نماند. پس از پايان جنگ ارتش بريتانيا ايران را ترك گفت اما ارتش روسيه از ترك ايران سر باز مي زد و كنترل شمال ايران را در اختيار داشت. سه ماه پس از اين اتفاق نيروهاي سرخ روسيه ايران را ترك گفتند. پس از اين نيروي هوايي ايران هميشه به عنوان نيروي برتر در خاورميانه شناخته مي شود. موقعيت استراتژيك ايران توسط آمريكا ناديده گرفته نشد و آمريكا از اوايل دهه ۱۹۶۰ شروع به فروش تعداد زيادي از هواپيماهاي پيشرفته خود به ايران كرد. در سال ۱۹۶۵ ميلادي ايران اولين هواپيماجت خود با نام اف - ۸۴ جي جت ثاندر دريافت كرد. در سال ۱۹۶۵ هواپيماهاي اف-۵ فريدم توسط ايران خريداري شدند و به دنبال آن در سال ۱۹۶۸ اف-۴ فانتوم هم به ايران فروخته شد. در سال ۱۹۷۰ ايران داراي قوي ترين نيروي نظامي در منطقه بود. قبول فروش هواپيماهاي فوق پيشرفته اف-۱۴ اي تام كت به همراه موشك هاي پيشرفته اي آي ام - ۵۴ فينيكس از سوي آمريكا به ايران نشان دهنده روابط بسيار گرم بين ايران و آمريكا بود. در پي وقوع انقلاب اسلامي در سال ۱۹۷۹ دكترين و استراتژي نظامي ايران تغيير يافت و ايران ديگر به خريد تسليحات پيشرفته و گرانقيمت علاقه نشان نداد و همين باعث ايجاد نوعي تغيير قدرت در منطقه شد. ايران ديگر نه تنها دوست صميمي آمريكا نبود، كه به خاطر سياست هاي امپرياليستي و ضد انساني آمريكايي به دشمن اصلي آن تبديل شد. آمريكا و ديگر كشورهاي غربي تحريمي نظامي عليه ايران اتخاذ كردند. كمك هاي آمريكا قطع شده بود و نيروي هوايي ايران از فرار و بركناري افسران زمان شاه رنج مي برد كه همين امر به پايين آمدن سطح سرويس دهي در نيروي هوايي منجر شده بود. به دليل تحريم تسليحاتي ايران و نرسيدن قطعات مورد نياز، آمار عملياتي نيروي هوايي ايران سريعاً رو به كاهش بود. پس از انقلاب نيروي هوايي به «نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران» كه خود ارتشيان به آن «نهاجا» مي گويند تغيير نام داد. نام انگليسي آن هم Islamic Republic of Iran Air Force است كه به اختصار IRIAF خوانده مي شود. در همين اوضاع و احوال عراق با مناسب يافتن فرصت درصدد برآمد تا با حمله به ايران قسمت هاي وسيعي از خاك ايران را ضميمه قلمرو خود كند؛ به همين خاطر در ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ (۳۱ شهريور ۱۳۵۹) با يورشي عظيم به خاك ايران از طريق هوا، زمين و دريا جنگ تحميلي هشت ساله را عليه ايران آغاز كرد. جنگ با حمله هوايي نيروهاي عراقي به شش پايگاه نيروي هوايي ايران و چهار پادگان آغاز شد و همزمان چند لشكر و تيپ مستقل عراق در چهار محور از طول ۷۰۰ كيلومتر مرز مشترك با ايران به عمق خاك ايران يورش بردند. اولين حمله هوايي عراق چندان موفقيت آميز نبود. دلايل آن را مي توان به برنامه ريزي ناكافي و نادرست عمليات، نداشتن اطلاعات كافي از اهداف و استفاده نامناسب از بمب هاي جي پي(بمب هايي كه هدف خاصي ندارند و براي انهدام كلي به كار مي روند) برشمرد. در مهرآباد يك هواپيماي اف-۴ اي در هنگام جابه جايي براي در امان ماندن از حملات دشمن دچار سانحه شد و از همدان هم گزارش هايي در مورد خسارت يك فروند اف-۴ رسيد. اولين عمليات هوايي ايران در پاسخ اين حمله و بلافاصله پس از آن در خاك عراق موفقيت آميز بود. در اين عمليات چهار فروند هواپيماي اف-۴ به پايگاه دريايي الشعبيه در نزديكي بندر ام القصر حمله بردند. اين چهار فروند هواپيما كه ۴۵۰ كيلوگرم بمب بر سر اين پايگاه ريختند عمليات خود را از پايگاه بوشهر شروع كردند. در ميان اهداف چندباطري موشك ضد كشتي وجود داشت. اين عمليات تلافي جويانه نيروي هوايي ايران به قدري سريع بود كه خط پدافند عراق در طول مسير پرواز دچار غافلگيري شده بود. روز بعد در عملياتي غيرقابل باور ۱۴۰ فروند از جنگنده ها و جنگنده بمب افكن هاي ايران به ويژه اف-۴ و اف-۵هاي پايگاه هاي بوشهر، همدان و تبريز توانستند با نفوذ خود به خاك عراق تلفات سنگيني به پايگاه ها و تاسيسات نظامي عراق وارد كنند. در اولين روزهاي جنگ چندين حمله هوايي ديگر به تاسيسات نظامي عراق از قبيل ام القصر انجام شد. در يكي از اين حملات دو فروند اف-۴ كه هر كدام شش بمب جي پي ۳۴۰ كيلوگرمي حمل مي كردند به تاسيسات نظامي دريايي و كشتي هاي موشك انداز عراق حمله بردند. در حدود ۲۰ دقيقه بعد يك فروند هواپيماي آر اف-۴ اي عكس هاي شناسايي از منطقه گرفت كه نشان مي داد كشتي ها و تاسيسات بندري دچار صدمات و خسارات سنگيني شده اند. تاكتيك كلي در طول انجام چنين عمليات هايي رسيدن به هدف از راههاي مختلف، انجام يك پاپ -آپ بيش از رسيدن به هدف و شيرجه زدن روي هدف براي انهدام آن است. در هنگام بازگشت دو اف-۴ يكي از آنها توسط يك موشك سام مورد اصابت قرار گرفت كه باعث آسيب ديدن برخي از سيستم هاي آن شد اما همچنان مي توانست پرواز كند. اما آتش خاموش كن ها كار نكردند و بال راست - محل اصابت موشك - آتش گرفت. باند فرود نزديك ترين پايگاه هوايي هم به دليل هجوم اوليه ارتش عراق براي فرود مناسب نبود و به همين خاطر مجبور به فرود در يك باند ناآماده با سرعت بالا شد. چرخ ها تركيدند و هواپيما در حالي كه سرنشينان آن اجكت كرده بودند از انتهاي باند خارج شد. بعدها اين هواپيما با تعويض بال و ديگر تعميرات دوباره به جنگنده هاي مورد استفاده در جنگ پيوست. اين تعويض بال كه اولين بار در ايران انجام مي شد را مي توان نقطه آغاز انجام كارهاي غيرممكن در نيروي هوايي دانست. در اولين ماههاي جنگ «نهاجا» تلاش هاي خود را به جلوگيري پيشرفت نيروي زميني ارتش عراق معطوف كرده بود. جنگنده هاي ايراني براي اين كار با استفاده از راكت هاي ضد زره دانه به دانه تانك ها و زره پوش هاي عراق را شكار مي كردند و حتي گاهي اوقات تا ارتفاع سه تا چهار متر زمين هم پايين مي آمدند. در مقابل عراق هم از هواپيماهاي ميگ-۲۱ و ميگ-۲۳ براي پوشش نيروي زميني خود استفاده مي كرد كه اين پوشش به ناچار منجر به درگيري هوايي بين ايران و عراق مي شد كه مي توان پيروزي هاي ايران در اين زمينه را بيشتر از عراق دانست. مخصوصاً در اوايل جنگ كه آنها در مقابل هواپيماهاي اف-۱۴ ايران توانايي انجام هيچ عملي را نداشتند كه در اواخر جنگ با خريد ميراژ اف-۱ از فرانسه توانستند كمي جنگ هاي هوايي را متعادل كنند. جنگ تحميلي عليه ايران علاوه بر خسارات و تلفات جانبي بسيار، دستاوردهاي ارزنده اي براي نيروي هوايي ايران داشت. نيروي هوايي در اين هشت سال توانست به تكنولوژي ساخت بسياري از قطعات مورد نياز خود دست يابد و در برخي موارد به خودكفايي برسد.
    • توسط onin
      http://www.pinetreeline.org/planes/B-52-10.jpg هواپیمای بمب افکن B-52، بمب افکنی دور برد و در کلاس سنگین وزن است که می تواند گونه های مختلفی از ماموریت ها را به انجام برساند. این هواپیما قادر به پرواز در سرعت های بسیار بالا، البته زیر سرعت صوت و در ارتفاع بالغ بر 50,000 پا پرواز بوده و توانایی حمل بمب های هسته ای یا اتمی و همچنین بمب های معمولی را نیز دارد. http://www.saceliteguard.com/images/B-52 H dropping M-117 750 pound bombs.jpg هواپیمای بی 52 برای مدت بیش از 35 سال تنها بمب افکن دارای سرنشین سنگین وزن ایالات متحده بوده است. این بمب افکن، قادر به پرتاب و شلیک بیشتر سلاح های موجود است و حتی بدین صورت، بیم آن می رود که پس از به روز ساختن سیستم های اویانیکی و پیشرانه ها و دیگر قمست های آن، این هواپیما تا سال 2045 نیز در خدمت باشد. البته این بمب افکن آمریکایی را BUFF که مخفف عبارت Big Ugly Fat Fellow و به معنای مرد چاق گنده زشت است، نیز می نامند. اولین مدل هواپیمای بی 52 در سال 1954، اولین پرواز خود را انجام داده و مدل B آن نیز در سال 1955 وارد خدمت گشت. به طور کلی 744 بمب افکن بی 52 ساخته شده و آخرین گونه آن نیز که مدل H نامیده می شود، در سال 1962 تحویل شد. این بمب افکن استراتژیکی، دارای بردی برابر با 14,162 کیلومتر است که از این رو، هواپیمایی میان قاره ای یا کانتیننتال گفته می شود. البته این برد، در حالت بدون سوخت گیری هوا به هوا اندازه گیری شده است، و در غیر این صورت، برد این هواپیما، با سوخت گیری هوا به هوا می تواند نا محدود باشد. در این هواپیما، از مدل جی به بعد تغییراتی در شکل بدنه مانند کوتاه تر شدن سکان عمودی یا همان پایدار کننده عمودی آن داده شد. http://www.militarypictures.info/d/294-3/B-52.jpg این بمب افکن سنگین ساخت شرکت بوئینگ بوده و از هشت موتور توربوفن پرات اند ویتنی TF-33 هر یک با قدرت کشش بیش از 7000 کیلوگرم بهره می برد. بالاترین سرعتی که این هواپیما قادر به دستیابی به آن است، حدود 0/8 ماخ بوده که معادل 650 مایل بر ساعت نیز می باشد. هدایت این هواپیمای بمب افکن بر عهده 5 خدمه بوده که سیستم صندلی خدمه ها، از توانایی اجکت یا پرتاب کردن در مواقع خطر نیز برخودار است. لازم به ذکر است که قیمت تمام شده این هواپیمای غول پیکر، حدود هفتاد و چهار میلیون دلار می باشد.
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.