Recommended Posts

واریور جان سوال من اینه چرا اینها اینقدر روی بحث مین ها مانور میدن.شاید فکر می کنن بیشتر از هر سلاحی قابلیت پوشش رسانه ای و در عین حال خنثی سازی از طرف خودشون رو داره.
مثلا این موضوع رو بزرگ و بزرگتر میکنن و بعد میگن خوب ما خودمون توان رفع این مشکل رو داریم و به شکلی آمریکا و غرب میشه فرشته نجات.
ولی در معادلاتشون بجز قایق های تندرو و مین دیگه سلاحی رو وارد نمی کنن. :ph34r:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]واریور جان سوال من اینه چرا اینها اینقدر روی بحث مین ها مانور میدن.شاید فکر می کنن بیشتر از هر سلاحی قابلیت پوشش رسانه ای و در عین حال خنثی سازی از طرف خودشون رو داره.
مثلا این موضوع رو بزرگ و بزرگتر میکنن و بعد میگن خوب ما خودمون توان رفع این مشکل رو داریم و به شکلی آمریکا و غرب میشه فرشته نجات.
ولی در معادلاتشون بجز قایق های تندرو و مین دیگه سلاحی رو وارد نمی کنن.[/quote]

فتح عزیز ..

صحبت در مورد مین اساسا اقناع کننده است ، اگر یادت باشه در زمان جنگ نفتکش ها و ماجرای ساموئل بی رابرتز ، نفتکش بریجتون و .... یک تجربه عملی از امکان پذیری مین گذاری تنگه و ممانعت از ورود کشتی به دنیا نمایش داده که هیچ وقت از خاطره ها نخواهد رفت ! در اون شرایط مسئله قدرت آمریکا یا ایران نبود ، بلکه تیر غیب و عملی بودن قدرت مین بود که اثبات شد ، الان هم جو خاطره انگیز اون دوران روی هر گونه تحدیدی سایه میندازه ..

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بسمه تعالی

دوستان با توجه به شرایط اقتصادی و اوضاع خراب اقتصادی مسلما ما تا جایی مشخص میتونیم پیش بریم و به قول معروف کاسه صبر ما هم لبریز میشه و در نهایت شاهد درگیری فیزیکی خواهیم بود که به قول برادر دوست و عزیزمون اوباما ما وقتی اطمینان از نداشتن تسلیحات اتمی حاصل کنیم به ایران حمله میکنیم ، خب با این شرایط مگه ما تنگه استراتژیک هرمز را در اختیار نداریم ، با رونمایی از موشک قاره پیمای هسته ای و مسدود کردن تنگه هرمز عملا چه کاری از دست آمریکا برمیآد ، اگه ما اونا رو اینجوری تحت فشار قرار بدیم و باز شدن تنگه رو منوط به برداشتن تحریم ها کنیم به نظرتون کلک ماجرا کنده نمیشه ؟

دو حالت بیشتر وجود نداره :

1. یا قبول میکنن و تحریم ها رو برمیدارن !!!!

2. میان واسه جنگیدن با ما ؟!!

به نظرتون آمریکا توان تحمل همچین شرایطی رو داره ؟ یا مجبور میشه تحریم ها رو برداره ؟ ایران هسته ای دیگه شوخی نیست یعنی حمله اتمی کردن بهش غیرممکنه میشه ، پس میمونه جنگ متعارف که اگه ما بگیم ، اگه جنگ به جاهای باریک برسه از کلاهک های نامتعارف استفاده میکنیم و ایندفعه خاک آمریکا رو در صورت آسیب دیدن تاسیساتمون مورد حمله قرار میدیم بازم آمریکا پیل حمله رو به تن خودش میماله ؟

دستیابی ما به موشک های قاره پیما هم طبق نظرات کارشناسایی که هر چند وقت یکبار چشممون به فرمایشاتشون میخوره حداکثر تا سال 2015 هست که البته وقتی من بچه بودم حرف از 2012 بود ....!

در مجموع عاقبت ما در صورت رونمایی از موشک بالستیک قاره پیما با کلاهک اتمی و بستن تنگه هرمز چی میشه ؟!!

.....................
...................
.................
...............
.............
...........
.........
.......
.....
...
..
.
  • Upvote 3
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]در مجموع عاقبت ما در صورت رونمایی از موشک بالستیک قاره پیما با کلاهک اتمی و بستن تنگه هرمز چی میشه ؟!![/quote]
سلام دوست من در مورد موشک قاره پیما و کلاهک اتمی من فکر نکنم اتفاق خاصی بیفته هر چی باشه ما قرار نیست تهدیدی اتمی بزرگتر از شوروی سابق یا حتی چین و کره شمالی باشیم با این وضعیت تحریم ها بر علیه ما شدید تر میشه کار به جنگ هم برسه(که مطمئنن وقتی بمب اتمی باشه چنین اتفاقی نمیوفته) برای صاف کردن کشوری مثل آمریکا به تعداد بالایی از بمب اتمی و موشک قاره پیما نیاز هست آمریکا خودش رفته بی 2 رو ساخته اگر موشک قاره پیما اون توانایی رو داشت این همه خر نبودن که خرج کنند موشک های اتمیشون هم دم دسته قبل از اینکه موشک های اتمی قاره پیما ما به آمریکا برسند از خلیج فارس و ترکیه ما رو بمبارون هسته ای کردند.

در مورد قسمت دوم بستن تنگه هرمز اولا که این کار از نظر قوانین بین الملل فکر نکنم توجیهی داشته باشه و موجب محکومیت و انزوای ما در سطح جهان خواهد شد. دوما با بالاتر رفتن قیمت انرژی استفاده از انرژی های پاک و تجدید پذیر مقرون بصرفه تر خواهد شد و سوما کشور ما بشدت نیازمند واردات و صادرات از خلیج همیشه فارس هستش و این حرکت به مانند یک خودکشی خواهد بود اگر هم موفق بشیم به نحوی خودمون بسته بودن تنگه رو دور بزنیم فکر نکنم کشوری پیدا بشه که مایل به تجارت باهامون بشه
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام جناب Komando59
تحلیلی که ارائه دادید تنها تحلیل شما نیست.بلکه سالها نظر بسیاری بوده.مطمئینا هر حرکتی تبعات خاص خودش را دارد.حالا این روش را در پیش بگیریم یا روش دیگر را.تحلیل شما را میتوان در وضعیت غرق کردن یک ناوچه کره جنوبی توسط کره شمالی دید که وقتی با واکنش تند غربی ها مواجه شد و خواستند در شورای امنیت حرکتی انجام دهند کره ای ها تهدید کردن از همه امکاناتشان از جمله اگر لازم باشد سلاح هسته ای استفاده می کنن در نتیجه شما دیدید غرب هیچ واکنش خاصی انجام نداد.حالا فرض کنید کشور غیر اتمی این عمل را انجام می داد.واکنش ها زمین تا اسمان فرق می کرد.چون سلاح اتمی برای حفظ موجودیت است.مهم نیست که شما یک کشور را نابود کنید مهم اینست که خودتون باقی بمانید.
حالا به شما پیشنهاد میکنم شما طور دیگری به قضیه نگاه کنید.بجای اینکه سیاست را بر تامین منافع در کوتاه مدت با بالا بردن سطح تهدید قرار بدهید بیایید همین توان را به طرف مقابل نشان دهید و هدف را تامین منافع بصورت بلند مدت قرار دهید.به نظر کاری که ما اکنون انجام میدهیم همین گونه است.شما از هر کارشناس بپرسید به شما خواهند گفت ایران اکنون تمام امکانات لازم برای ساخت سلاح هسته ای را دارد و فقط فاصله تصمیم سیاسی است.یا در مورد موشک های دوربرد موشکی مثل سیمرغ که سه مرحله ای ایست نشان از یک جهش فناوری در این عرصه دارد.یعنی چندان تفاوتی بین موشکهای نظامی با ماهواره برها نیست مگر انکه اتفاقا ماهواره برها به دلیل حساسیتی که دارند به مراتب ازفناوری بالاتری برخوردارند.در نتیجه میبینید کشورهایی که این توان را دارند توان نظامی بالایی دارند ولی کشورهایی هم هستند که موشک نظامی قدرتمند مثل کره دارند ولی توان پرتاب ماهواره ندارند.خب حالا با بالا بردن سایر توانمندیها به قدرتی غیر قابل چشم پوشی تبدیل می شوید و از سویی امریکائی ها هم دارن تمام برگ های خود را استفاده میکنن .در نتیجه این همان تعبیر رهبر معظم انقلاب است که ما در یک گذرگاه قرار داریم و این وضعیت ادامه پیدا نخواهد کرد.اینکه مثلا برای اولین بار میبینیم امریکائیها تقاضای ایجاد خط مستقیم برای جلوگیری از وقوع حوادث ناخواسته بین ارتش های دو کشور میکنن یا امریکائیها حاضر می شوند مستقیم در مذاکرات شرکت کنن نشان از حرکت عملگرایانه به پذیرفتن جایگاه یک قدرت جدید است.مطمئینا با همین توسعه اقتصادی و علمی تا چند سال اینده جایگاه کشور تثبیت میشود و این رفتارهای تند بیگانگان تعدیل میشود.بخصوص اینکه طرف مقابل ما هم دارای توان بی نهایت نیست همینکه ما به وضوح مشکلات و ورشکستگی های اقتصادی را میبینیم و از طرفی روی تحریم هایی مثل تحریم نفتی کوتاه می ایند و مشتریان اصلی ایران را معاف میکنن باید دید حریف تا کجا توان حفظ تنش با ایران را دارد و حاضر به پرداخت هزینه است.نباید از غربی ها زیاد انتظار داشت وقتی پای منافع اقتصادیشون میاد به مدت طولانی هزینه کنند بخصوص اگر نتایج مناسب را ظرف چند سال نبینند چون هدف تحریم نیست بلکه تحریم یا تهدید وسیله ایست برای دستیابی به اهداف.شما مثلا شوروی را هم نگاه میکیند کسی نمی تونه بگه در اثر تحریم بیگانه از پای درامد چون کسی جرات ورود به فاز تقابل شدید با این کشور را نداشت بلکه مسائل داخلی سبب فروپاشی ان شد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
جناب SHAHDAD میشه بیشتر نظرتون رو توضیح بدین
مثلا اینجاش که میگین این شرایط موقتی خواهد بود

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام به تمام دوستان
به نظر من اين كارها تاثير زيادي نخواهد داشت ولي مهم تر از همه اين هست كه مهم ترين بحث براي ايران حفظ پايگاه اصلي و خط اول مقاومت در منطقه يعني كشور سوريه است
اونطور كه من در روايتهاي قبل از ظهور خوندم كشور سوريه توسط سفياني به اشغال در خواهد آمد و ما شاهد انجام نبرد قرقيسيا در سوريه بين خود ارتش هاي اشغالگر خواهيم بود
اينجور كه به نظر ميرسه و خيلي هم خوب نيست صهيونيست ها به دنبال ايجاد حادثه اي شبيه 11 سپتامبر آمريكا و قضيه برجهاي دقلو ولي اينبار در لندن و در خلال برگزاري المپيك هستند
تا با بردن انگشت اتهام به سمت ايران و سوريه و حزب الله به محمور مقاومت يعني سوريه حمله كنند و انجام اين حمله نيز بسيار در المپيك لندن بسيار محتمله
خدا نكنه ما شاهد سقوط سوريه باشيم و .....
نظر دوستان در رابطه با اين بچث چيست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote name='Thundar' timestamp='1343410501' post='262192']
جناب SHAHDAD میشه بیشتر نظرتون رو توضیح بدین
مثلا اینجاش که میگین این شرایط موقتی خواهد بود
[/quote]
سلام
ببینید دوست من ایا تحریم یک وسیله برای رسیدن به اهداف است یا صرفا هدف.یعنی فرضا امریکائیها بعنوان بزرگترین چالش ما صرفا قصد دارن یکسری فشار به ایران وارد کنند یا انکه از این فشارها اهداف کلانتر مثل تعقییر نظام یا پائینتر مثل تعقییر موضع و به انزوا کشیدن را دارند.اگر ما این فرض عقلی را بپذیریم که هدف تحریم نیست بلکه تحریم وسیله ای برای رسیدن به اهداف است اگر طرف تحریم شده بتواند ان را به فرصت تبدیل کند بصورت طبیعی بعد از ناکارامدی تحریم و نیاز طرف مقابل به همکاری ناچارا باید امتیاز بدهد که کنار گذاری تحریم میتواند یکی از همین امتیازها باشد.چون تامین منافعش دیگر با تقابل امکان پذیر نیست در نتیجه باید با تعامل به اهدافش برسد.شما این نظریه را در رویارویی ما به غرب به عینه میبینید که به گفته خودشان همه گزینه ها را روی میز قرار دادند.یک زمانی از برقراری ارتباط با برخی و مذاکرات پیدا و پنهان .گاهی از چراغ سبز نشان دادن به حمله نظامی .گاهی ورود مستقیم در جنگ.و حالا افزایش فشارها بخصوص از زمان بوش.امریکائیها به نسبت کارایی سیاست خودشون را پیش بردن.در نتیجه شما می بینید اصولا اگر چه این روشها را در نظر میگیرند ولی سیاست خارجی امریکا علیه ایران اکنون تکیه بر گروهک ها یا به راه انداختن جنگ نیست چون کشور این موارد را با موفقیت پشت سر گذاشت و اکنون در شرایط مناسبی قرار گرفته.توان کشور به حدی است که پا را از مرزها فراتر گذاشته نیرویی مثل حزب الله را بوجود اورده که در واقع 2000 کیلومتر انطرفتر بغل گوش اسرائیل توسعه داده شده و درهرگونه تحرکی علیه ایران باید ضربه این نیرو به رزیم صهیونیستی را به حساب اورند و...الان رویارویی ما بعد از داماتو و بخصوص بعد از روی کار امدن بوش اقتصادی است حالا باید دید ما پتانسیل ناکارامد جلوه دادن این مورد را داریم یا نه.اینجا است که نظرات متفاوت میشه.برخی اعتقاد دارند کشور در شرایطی نیست که توان تحمل این فشارها و تعقییر شرایط به وضعیت مطلوب را داشته باشد پس گام گذاشتن در این مسیر از ابتدا اشتباه بود.دولت قبلی با همین نگاه وارد مذاکرات شد که خط قرمز ایران شورای امنیت است.ما هر اقدامی لازم است باید انجام دهیم تا وارد فاز تقابلی در محیط بین المللی نشویم نتیجه انهم رسیدن به همین هدف اما عملا با دادن امتیازات متعدد بود.الان هم از این افراد سئوال بپرسید مانورشون روی همین مطلب است که درست است از مواضع مرتبا عقب نشینی میکردیم ولی در عوض جلوی وارد شدن فشار شدید را گرفتیم(اقای روحانی در مصاحبه ای به وضوح به این امر اشاره کردند).حالا نظریه ای که رهبر معظم انقلاب چند روز پیش فرمودن که کاملا مخالف با نظریه این گروه بود و ان اینکه اجمالایعنی دیدن سابقه هسته ای که امتیاز دهی سودی برای ما نداشت و اینکه علاوه بر توان حریف نقاط قوت و ضعف خودمان را هم توجه کنیم. مثلا دارا بودن بزرگترین منابع فسیلی و معدنی-طرف مقابل قدرت گذشته را ندارد و دچار بحران است و در نهایت که ما باید ارمانگرایی همراه با واقع نگری داشته باشیم .تحریم ها اگر یکبار تجربه شد در اینده دیگر دوباره تجربه نخواهد شد و...حالا شما شرایطی را تصور کنید که ما فشار اقتصادی را بگونه ای مدیریت کردیم که نتایجی که در زمینه تسلیحاتی یا علمی بدست اوردیم در عرصه اقتصادی هم بدست اوریم.قدرتی که شکل میگیرد ایا قابل چشم پوشی خواهد بود.اگر ما سیاست را امتیاز دادن و امتیاز گرفتن در نظر بگیریم وقتی غرب با یک قدرت بزرگ روبه رو می شود که ناچار به همکاری با ان است ایا امکان دارد تصور کند بدون دادن امتیاز قادر به گرفتن امتیاز خواهد بود؟؟حالا برای اینکه از این مباحث صرفا نظری کمی دور شویم من یک مثال عینی از تبدیل این تهدید به فرصت را برای شما نقل میکنم.چند سال پیش رفته بودیم به یکی از دانشگاه ها یکی از اساتید که عضو شورای عالی امنیت ملی بود در مورد همین بحث هسته ای ازش سئوال میکردیم اگرچه با اکراه ولی مطالبی را بیان کردن. یک نکته که الان حداقل برای من جالبه بنزین بود. ایشون به صراحت در جایی مطرح میکردن یکی از راهکارهای غرب که مورد توجه است تحریم بنزین است و اشاره میکردن حالا اگر این اتفاق بیافتد ببینید کشوری که بیش از نیمی از بنزین را از خارج وارد میکند چه اشوبی در کشور رخ میدهد.یا حمله البته دقت بکنید بردن کشتیها به اقیانوس هند و زدن اهداف با موشک !نکته اینجا است این بحث ماله زمانیست که تحریم بنزین اصلا مطرح نبود و انچه دولت در مورد روی اوردن به سهمیه بندی و ..مطرح میکرد صرفا بحث اقتصادی و اینکه ما در اینده با این مصرف به چه شرایطی دچار میشویم و...بود.بنابراین کسانیکه در راس کار هستند با توجه به امکاناتی که در اختیار دارند از تحرک طرف مقابل باخبر هستند.در نتیجه بسیار زودتر از تصمیم گیری نهایی حریف تدابیر گام به گام اندیشیده شد ما اکنون میبینیم بحث فشار اوردن با بنزین بطور کلی نا کارامد شده و با بهره برداری از مجتمع های بنزین سازی جدیدی مثل ستاره خلیج فارس یکی از ارزوها که صادرات فراوده با ارزش افزوده بیشتر نسبت به نفت خام بود در حال محقق شدن است یعنی ما صرفا تحریم را رفع نکردیم بلکه از ان برای شکوفایی اقتصادی هم بهره بردیم.حالا این را بگذارید در برابر مرغ.سالهاست که دولت های مختلف سر کار امدن انصافا سازندگی و کارهای فراوانی کردن اما چطور کسی پیشبینی نکرده که وقتی ما بخش اعظم خوراک طیور را از خارج وارد میکنیم بخاطر این وابستگی وقتی مثلا مبادلات پولی با اخلال مواجه بشه یا از فروش خودداری کنن یا بر سر حمل و نقل مشکل بوجود بیارن و..این دان دیر یا با قیمت گران به دست تولید کننده برسه عواقب انهم مشخص است و فشاری که به قشر ضعیف جامعه وارد میشه.یعنی سهل انگاری ما نتنها تحریم را به فرصت تبدیل نکرد بلکه حتی نتونست جلوی فشاری که غرب از پی همین تحریم های مالی و بیمه ای دنبالش بود را بگیره.بنابراین جنگ امروز ما جنگ مدیریت ها است از این گردنه عبور میکنیم اگر توانستیم مثل زمان جنگ تحمیلی ان راطوری مدیریت کنیم که کشوری که بسیاری از مردمش حتی نمی دونستن سوت خمپاره چیه یا دنیا را می گشتن برای تعدادی ار پی جی جنگ را پشت سر بگذارند بدون اینکه بر خلاف چند صد سال اخیرحتی یک وجب از خاکشون را از دست بدهند امروز به اینجا میرسه که علاوه بر تامین تمام نیازهای دفاعی ماهواره پرتاب میکنه. البته ان روی سکه هم مدیریت ناکارامد و عواقبش است که اتفاقا طرف مقابل به این مورد دل بسته.سئوال اینجا است ایا ما در این برهه به طرف مقابل با توسعه سریع می فهمانیم که تقابل راه حل نیست و راه تامین منافعش از تعامل با ما میسر است یا انکه برعکس با ناکارامدی حریف به ما می فهماند به قول خودشون همه راه ها به روم ختم میشه و سرانجام مقاومت عقب ماندگی است.برخی از این می ترسند که مدام مثال کره را میزنن وگرنه انسان های قرن 21 به خوبی می دانند انچه باعث توسعه یا پسرفت یک کشور میشود از درون است بیرون اگر چه تاثیر داره ولی تعیین کننده نیست وگرنه کشوری مثل مصر مبارک که کاملا در شرایط مساعد با بیگانگان بود الان باید یکی از پیشرفته ترین کشورهای جهان میشد!!
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
جناب SHAHDAD تحلیل خوبی بود
ولی یه نکته هست و اون اینه که چرا گروهی از سیاسیون یا اصلا واضح تر بگم اصلاح طلب ها تو سایتها و جرایدشون مدام ایه یاس میخونن که این سیاست هسته ای کشور شده مایه حیات و ممات ملت و اکه این رویه تغییر نکنه اصلا توسعه کشور و رسیدن به اهداف سند چشم انداز 1404 غیرممکن خواهد بود یعنی در واقع دلایل این عده بیشتر سیاسیه یا اینکه واقع دلسوزن
البته تحلیل خودم راجع به تحریم های جدید اینه که فک کنم تحریم تفت ایران دیگه اخرین حربه ای بود که امریکایی ها برا تسلیم ایرن تو مقوله هسته ای تو چنته داشتن بعبارتی بعید میدونم در اینده تحریمی بتونه اثر گذاری حتی یک چندم این تحریم نفتی بذاره بقول سعود الفصیل عربستانی نقطه ضعف ایران اقتصادشه و نقطه ضعف اقتصادش هم نفته یعنی امریکایی ها با تحریم نفت ایران بقول تحلیل گرارنشون اومدن گلوی تنفس اقتصاد ایران رو مسدود کردن تا به خیال خودشون کم کم از پا دربیاد اینجاست که راهبرد اقتصاد مقاومتی که رهبری بهش اشاره کردن نمود بازر پیدا میکنه
در واقع یکی از مهم ترین راهکارهای اقتصاد مقاومتی توسل به شیوه های جدید برا جایگزینی تدریجی نفت خامه مثل توسعه صنایع پایین دستی پتروشیمی یا توسعه صنعت فولاد خام که متاسفانه سالانه بیش 5 میلیارد دلار برا وارداتش هزینه میشه البته شاید هرکدام از راهکارهای فوق تنونه باز هم کمبود صادرات نفت رو جبران کنه ولی اینجور هم نیست که ایران دست بسته باشه بالاخره ما سالانه حداکثر 70 میلیارد دلار صادرات نفت خام داریم که با تحریم های اخیر شاید حداکثر 40 درصد از این 70 میلیلرد کم بشه ولی میشه با یه عزم ملی با لاقل توسعه صنعت پتروسیمی همین نفت خام رو به فراورده باارزشنر تبدیل کرده که براحتی تو بازار صادرات هم فروش میره تازه حساسیت های سیاسی صادرات نفت خام رو هم نداره
در کل بنظرم تا ایران بتونه خودشو کاملا با این تحریم جدید نفتی وقف بده شاید 2 تا 3 سالی طول بکشه ولی قطعا بعد از اون دیگه غرب و امریکاها کلا شمشیرشون برندگی شو از دست میده و اونوقت هست که مذاکره براساس احترام متقابل با امریکا معنا پیدا میکنه چون منطق امریکایی ها زوره و زمانی هم که زورش به کشوری نرسه طبیعتا گفتگو و تعامل بهترین شیوه برا کسب منافعشه مثل مورد چین و روسیه
به امید اون روز
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
به گزارش مشرق به نقل از مهر، امیر دریادار غلامرضا خادم بیغم جانشین فرمانده نیروی دریایی ارتش در گفتگو با شبکه العالم، اظهار داشت: این مسأله قابل پیش بینی نیست که اگر جنگی در منطقه روی دهد، واکنش ایران به چه صورت خواهد بود، این مسأله همچنان برای نیروهای فرامنطقه‌ای و آمریکا مسأله‌ای مبهم است.

بیغم درخصوص اوضاع فعلی منطقه خلیج فارس و دریای عمان و حضور نظامی نیروهای بیگانه در منطقه، گفت: استکبار جهانی به دنبال آن است که به نوعی منطقه را متشنج نشان دهد و به موضوع ایران هراسی دامن بزند، ولی با توجه به حضور بسیار خوب جمهوری اسلامی ایران در منطقه و ارتباط بسیار خوب ایران با کشورها تا کنون همه این ترفندها خنثی شده است.

وی افزود: استکبار جهانی از زمان پیروزی انقلاب اسلامی ایران همواره به دنبال براندازی این انقلاب بوده و راه‌های مختلفی را در این زمنیه انجام داده، از جمله اینکه همیشه ایران را بعنوان نیروی متخاصم و حتی تهدید کننده کشورهای همسایه در منطقه جلوه دهد.

بیغم خاطرنشان کرد: جمهوری اسلامی ایران در این مدت توانسته است با رفتار بسیار هوشمندانه خود این پیام را برساند که ایران هیچ تهدیدی برای منطقه نیست و در عین حال آماده است که اگر تهدیدی علیه خاک ایران صورت بگیرد آن را به نحو لازم پاسخ دهد، در همین راستا یکی از دلایل تلاش ایران برای تقویت خود در ابعاد مختلف و بخصوص تجهیزات نظامی این است که ما این آمادگی را داشته باشیم.

بیغم با بیان اینکه وضعیت منطقه نسبت به گذشته تغییری نکرده، تأکید کرد: اکنون وضعیت خاصی بر منطقه حاکم نیست و وضعیت مانند سالهای قبل است.

وی با اشاره به اعزام مکرر ناوهای نظامی غرب به منطقه برای ایجاد جو متشنج، خاطرنشان کرد: هر چند وقت یک بار با اعلام اعزام ناوگروه‌های غرب به منطقه، سعی می‌کنند به نوعی این وضعیت را زنده کنند، درحالی که حضور ناوگان های بیگانه در منطقه خلیج فارس و تنگه هرمز سالها است که ادامه دارد و آنها با کشورهای عربی در ارتباطند و در حقیقت سعی می‌کنند از این جوسازی و روابط تجاری با کشورهای منطقه استفاده کنند.

جانشین فرمانده نیروی دریایی ارتش تأکید کرد: همه اینها ترفندهای استکبار است که به نوعی منطقه را متشنج نشان دهد، هر چند وقت یک بار پس از آنکه ترفندهای آنها را خنثی می‌کنیم، آنها به اخبار جدیدی متوسل می‌شوند مانند ارسال ناو با تجهیزات جدید یا زیردریایی اتمی و ...

بیغم با بیان اینکه ایران اشراف خوبی بر منطقه دارد، اظهار داشت: بارها گفته‌ایم که اشراف خوب ما و حضور ما در خلیج فارس، تنگه هرمز، دریای عمان و آبهای آزاد به دلیل آن است که معتقدیم می‌توانیم خودمان امنیت را در منطقه برقرار کنیم.

وی افزود: در صورت همکاری کشورهای منطقه در این زمینه، این کار را بهتر نیز می‌توان انجام داد، چراکه ما نیازی به حضور خارجی‌ها در منطقه نداریم.

بیغم تأکید کرد: جمهوری اسلامی ایران امروز به این توانایی رسیده که بتواند از منافع خود دفاع، و حتی در جهت ایجاد امنیت منطقه حرکت کند.

[b]مسأله خاصی در آرایش جدید نیروهای غربی مشاهده نشده است[/b]

جانشین فرمانده نیروی دریایی ارتش ادامه داد: غربی‌ها یگانهای مشخصی در منطقه دارند که ما کاملا آنها را رصد می کنیم. فعلا هیچ مسأله خاصی درخصوص آرایش جدید نیروهای غربی مشاهده نشده است.

بیغم خاطرنشان کرد: ایجاد درگیری در منطقه زمینه‌هایی را لازم دارد که خوشبختانه این زمینه‌ها وجود ندارد و پیام صلح و دوستی ما در منطقه همچنان برقرار است.

وی درخصوص گزارش اخیر واشنگتن پست از ارزیابی پنتاگون در خصوص عاقلانه نبودن استقرار ناوهای هواپیمابر در منطقه با توجه به توانایی‌های نظامی ایران، گفت: در اینکه نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران امروز پس از گذشت 33 سال از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی در آمادگی کامل به سر می‌برند شکی نیست. این نیروها از تجهیزات به روز و کارآمدی برخوردارند و این مسأله را بارها گفته‌ایم که توانسته‌ایم نیروهای مسلح و تجهیزات خود را به روز نگه داریم تا بتوانیم از منافع خود دفاع کنیم.

بیغم ادامه داد: همیشه هم گفته‌ایم تا زمانی که اتفاقی نیفتاده، هدف ما برقراری روابط خوب با همه کشورها در دنیا است.

[b]نیروی دریایی آمادگی واکنش به هرگونه تهدید در آبهای بین الملی را دارد[/b]

وی با تأکید براینکه جنگ در منطقه به ضرر همه کشورهاست، خاطرنشان کرد: اتفاقاتی که در منطقه ممکن است بیفتد به ضرر همه کشورها است و منافع همه کشورها به خطر خواهد افتاد. بنابراین امیدواریم که کسی شیطنتی نکند و بخواهد با مسائل جزئی باعث بروز جنگ در منطقه شود.

بیغم تأکید کرد: نیروهای مسلح و بخصوص نیروی دریایی جمهوری اسلامی ایران در آبهای داخلی و بین الملی آمادگی واکنش به هرگونه تهدید علیه منافع ایران را دارند.

[b]واکنش ایران در صورت بروز جنگ قابل پیش بینی نیست[/b]

بیغم درخصوص اینکه آیا ایران توانایی بستن تنگه هرمز را دارد، یا خیر، گفت: این مسأله قابل پیش بینی نیست که اگر جنگی در منطقه روی دهد، واکنش ایران به چه صورت خواهد بود و این مسأله همچنان برای نیروهای فرامنطقه‌ای و آمریکا مسأله‌ای مبهم است.

وی ادامه داد: مطمئنا واکنش ایران در بحث تنگه هرمز که یکی از مناطق مهم دنیا برای عبور نفت دنیا است و منافع جمهوری اسلامی ایران هم تا حدودی در این منطقه است و نفت و تجارت ایران نیز از این منطقه باید انجام شود، مبهم است و آنها عکس العمل ما را نمی توانند درک کنند.

بیغم تأکید کرد: ما تجربه بسیار خوبی در دفاع مقدس داریم، زمانی که عراق می خواست از تنگه هرمز برای پشتیبانی جنگ خود استفاده کند، به راحتی توانستیم منطقه را کنترل کنیم و حتی اجازه ندادیم یک کشتی به سوی عراق حرکت کند.

جانشین فرمانده نیروی دریایی ارتش اظهار داشت: البته این عمل با تجهیزات آن زمان صورت گرفت و با توجه به وضعیت فعلی و ارتقای بسیار چشم گیر توان نیروهای مسلح ما، مطمئنا منطقه گسترده‌تری را می توانیم پوشش دهیم. اما ما امیدواریم که کار به جایی کشیده نشود که بخواهیم جنگی در منطقه داشته باشیم.

بیغم در ادامه تأکید کرد: توانایی ایران برای بستن تنگه هرمز، بحثی است که در زمان خود مشخص خواهد شد، ولی مسأله آشکار این است که این توانایی بالا در جمهوری اسلامی ایران وجود دارد که در هر شرایطی بتواند از منافع خود در منطقه دفاع کند.

جانشین فرمانده نیروی دریایی ارتش درپاسخ به این سوال که آیا ایران طرح آماده‌ای برای بستن تنگه هرمز دارد، اظهار داشت: مگر می‌شود که نیروهای مسلح ایران بدون طرح باشند. نه فقط جمهوری اسلامی ایران بلکه در تمام دنیا برای موقعیتهای مختلف طرح‌های مختلف وجود دارد.

وی افزود: ما برای همه شرایطی که خودمان پیش بینی می‌کنیم طرح‌های مختلفی برای اجرا داریم و آن را در جریان رزمایشهای نیروهای مسلح در طول سال تمرین می‌کنیم، این امر نه فقط در جمهوری اسلامی ایران بلکه در همه دنیا مرسوم است.

بیغم درخصوص مانور وسیع آمریکا در سپتامبر آینده با مشارکت 20 کشور، گفت: اینها همه می‌تواند در این جهت باشد که به ما چنگ و دندان نشان دهند، و به نوعی ما را از راهی که در آن پیش می رویم منصرف کنند.

وی تأکید کرد: نظر شخصی من این است که با توجه به ارتقای توانایی و قدرت روز افزون نظامی جمهوری اسلامی ایران و همچنین قدرت نظامی نیروهای مسلح، ممکن است آنها احساس کرده باشند که طرح‌ها و برنامه‌های قبلی آنها برای حضور در منطقه و یا جنگ نیاز به تجدیدنظر داشته باشد، زیرا ملاکهای آنها چیز دیگری بوده و امروز چیز دیگری می‌بینند. این مرسوم است که آنها بخواهند هر چند وقت یکبار تاکتیک‌های جدیدی خودشان را مورد ارزیابی قرار دهند.

جانشین فرمانده نیروی دریایی ارتش درباره خبرهای منتشر شده مبنی بر ساخت پایگاه سری راداری در قطر بعنوان سپر موشکی علیه موشکهای بالستیک ایران، گفت: این هم یکی از همان مواردی است که آن را بعنوان تاکتیک جدیدی از سوی آمریکا علیه ارتقای توان نظامی جمهوری اسلامی ایران می‌بینیم.

وی ادامه داد: ما نشان داده‌ایم هیچ تهدیدی برای کشورهای منطقه و حتی کشورهای دورتر نیستیم، در بازدیدهایی که از قطر داشتیم و روابطی که داشته و داریم، همواره بحث صلح و دوستی و همکاری با یکدیگر مطرح بوده است.

بیغم تأکید کرد: آنها (قطری‌ها) می دانند که ما هیچگاه تهدیدی برای آنها نبوده‌ایم و طبیعتا حالا اگر چنین سیستمی را در آنجا کار گذاشته‌اند این امر چیزی بیشتر از بار مالی و حضور بیشتر نیروهای فرامنطقه‌ای و متشنج کردن منطقه نیست و هدف استکبار آن است که از آب گل آلود ماهی بگیرد.

[b]حضور در اقیانوس اطلس توانمندی جمهوری اسلامی ایران را نشان می‌دهد[/b]

بیغم درباره تصمیم برای ارسال نیروهایی به اقیانوس اطلس، گفت: این امر پیرو فرمایشات مقام معظم رهبری است، که نیروی دریایی راهبردی جمهوری اسلامی ایران این توانایی و حق را دارد که در آبهای آزاد و بین المللی تا جایی که به آبهای کشورهای دیگر وارد نشده و منافع آنها را مورد خطر قرار نداده، می تواند حضور داشته باشد.

وی تأکید کرد: در کنار بحث حضور در آبهای بین المللی و آبهای ازاد که در حقیقت نشان از توانمندی‌های جمهوری اسلامی ایران در بحث تجهیزات و نیروی انسانی دارد، موضوع آموزش مطرح می‌شود. ما به طور سالانه بحث آموزش کارکنان را داریم و حضور در اقیانوس اطلس نیز در همین راستا است که هم جنبه خوبی برای دانشجویان ما دارد و هم اینکه حضور و توانمندی جمهوری اسلامی ایران را نشان می‌دهد.

بیغم درخصوص اینکه آیا این اقدام به معنای نزدیک شدن به آبهای آمریکا و افزایش تشنج‌ها است، اظهار داشت: جمهوری اسلامی ایران به دنبال منافع در آبها و مناطق دیگر دنیا نیست و این برخلاف عرف و راهبرد ایران است.

وی گفت: آبهای آزاد محل عبور همه کشتی های دنیا از جمله جمهوری اسلامی ایران است و بعید است که این تصور حتی در نیروهای مسلح ما وجود داشته باشد که اعزام چند کشتی به آبهای وسیع اقیانوس اطلس تهدیدی برای کشور آمریکا باشد، درحالی که ما در طول مسیر از سواحل بسیاری از کشورها در آبهای بین المللی با فاصله ایمن و مطابق با موازین و مقررات دریانوردی عبور می‌کنیم و هیچ حساسیتی هم ایجاد نمی‌شود.

[b]سوخت هسته ای برای ناوها[/b]

بیغم درباره امکان استفاده از سوخت هسته‌ای برای ناوها و یا زیردریای‌ها در آینده، گفت: بحث سوخت هسته‌ای در واقع استفاده صلح آمیز از انرژی هسته‌ای است. این فن‌آوری امروز در کشور وجود دارد و اگر قرار باشد ناوهای بزرگتری بسازیم که عمر طولانی‌تری در دریا داشته باشند، باید سوخت های بهتر و مطمئن‌تری داشته باشند.

وی ادامه داد: مطرح شدن بحث رانش هسته‌ای و یا استفاده از اورانیوم غنی شده برای ایجاد سیستم رانش به معنای آن است که این توانایی در کشور وجود دارد که بتوان این سیستم رانشی را برای کشتی ها درست کرد، کمااینکه خیلی از کشورهای دنیا آن را دارند و مشکل خاصی هم به وجود نیامده است.

بیغم تأکید کرد: این امر هنوز در سیاست جمهوری اسلامی ایران و نیروی دریای نیست و اگر نیاز شد که استفاده شود، ما به دلیل آنکه این تکنولوژی را داریم، به کار خواهیم گرفت. اما فعلا این سیاست وجود ندارد و ما به همین سیستم‌هایی که فعلا داریم و ساخت و سازهایی که در بحث ناوشکن‌ها و زیر سطحی‌ها انجام می‌دهیم اکتفا می‌کنیم و با توجه به تاکتیک و راهبرد نظامی، این سیستم‌ها فعلا در منطقه جوابگو است.

http://www.mashreghnews.ir/fa/news/144673/%D9%86%D9%82%D8%B4%D9%87-%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF-%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%B4-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D9%86%DA%AF%D9%87-%D9%87%D8%B1%D9%85%D8%B2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[b] [url="http://www.tabnak.ir/fa/news/271549/%D9%86%D8%B8%D8%B1-%D8%B1%D8%B6%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D9%85%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%B1-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7-%D8%AF%D8%B1-%D8%AE%D9%84%DB%8C%D8%AC-%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3"]نظر رضایی درباره مانور آمریکا در خلیج فارس[/url][/b]


فرمانده پشين سپاه در واكنش به اخبار منتشر شده درباره برگزاري مانور مشترك آمريكا به همراه 24 كشور ديگر در خليج‌فارس گفت: آمريكا به دنبال ايجاد تفرقه ميان ايران و همسايگانش است.

محسن رضايي در گفتگو با ايسنا، در اين رابطه اظهار كرد: خطي كه آمريكا دنبال مي‌كند، ايجاد تفرقه بين ايران و همسايگانش است و از راه‌هاي مختلف تلاش مي‌كند از وحدت كشورهاي منطقه جلوگيري كند.

وي افزود: آمريكا براي توجيه فلسفه وجودي خود در منطقه به بهانه نياز دارد و در نتيجه براي بقاي خود ميان كشورهاي منطقه درگيري و تفرقه ايجاد مي‌كند.

دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام در پاسخ به اين پرسش كه "آيا آمريكا به هدف خود دست مي‌يابد؟" گفت: ايران به طور كامل سياست‌هاي تفرفه‌افكن آمريكا را خنثي مي‌كند و تلاش خواهد كرد از سقوط كشورهاي منطقه در اين دام جلوگيري كند. ايران دوستي خود با كشورهاي منطقه را با جديت ادامه خواهد داد.

به گزارش ايسنا، چندي پيش روزنامه نيويورك تايمز از برگزاري «بزرگترين مانور تاريخي خاورميانه در خليج‌فارس با حضور 25 كشور از جمله آمريكا و استقرار سامانه دفاع موشكي اين كشور در قطر» در اواخر سپتامبر خبر داده بود.

به نوشته اين روزنامه، «اين مانور بر مين‌روبي خليج‌فارس تمركز دارد و حاوي اين پيام براي ايران است كه ائتلاف جهاني بوجود آمده به هيچ‌وجه اجازه نخواهد داد تنگه هرمز بسته شود.»


http://www.tabnak.ir/fa/news/271549/%D9%86%D8%B8%D8%B1-%D8%B1%D8%B6%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D9%85%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%B1-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7-%D8%AF%D8%B1-%D8%AE%D9%84%DB%8C%D8%AC-%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
خوب همونطور که می بینیم به جز مین و قایق تندرو
دارن برای مقابله با حمله موشکی سپر موشکی در چند کشور که اخری قطر بوده ایجاد می کنن
قسمتی هوشمندانش این هست که این کار با بودجه کشورهای عربی انجام میشه
البته خط اول سپر موشکی ناوها امریکا و بریتانیا و.... هستن که توان هدف قرار دادن موشک های کروز و بالستیک رو دارن

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[right]ایران می تواند از طریق زیردریایی های کوچک و قایق های تندرو ، مین گذاری و شلیک موشک های ضد کشتی از طریق سکوهای مستقر در ساحل دریا، ضربات نابودگری را به کشتی های جنگی بریتانیا و آمریکا وارد کند.[/right]
[right]کشتی های جنگی، ناوهای هواپیمابر، کشتی های مین روب و زیردریایی هایی از 25 کشور جهان یک مانور نظامی در منطقه تنگه هرمز برگزار می کنند.

به گزارش [url="http://www.asriran.com/"]عصر ایران[/url] به نقل از روزنامه انگلیسی ساندی تلگراف، این مانور نظامی از امروز یکشنبه آغاز و به مدت 12 روز ادامه خواهد داشت.

شناورها و نیروهای نظامی از 25 کشور از جمله آمریکا، بریتانیا، فرانسه، عربستان سعودی و امارات در این تمرین مشارکت می کنند.
ساندی تلگراف این مانور نظامی را بزرگترین تمرین نظامی در نوع خود در منطقه توصیف کرده است.

در این مانور نظامی، چگونگی جلوگیری از هر عملیاتی برای بستن تنگه هرمز و مقابله با مین گذاری در دریا تمرین می شود.
در این برنامه، مجموعه ای از ناوهای هواپیمابر آمریکا حضور دارند که به وسیله حداقل 12 فروند کشتی جنگی از جمله رزمناوهای دارای سکوی پرتاب موشک بالستیک، ناوچه ها و کشتی های هجومی حامل هزاران نیروی تفنگدار دریایی و نیروهای ویژه حمایت می شوند.

نیروهای بریتانیایی شرکت کننده در این مانور متشکل از کشتی های مین روب، شناورهای ویژه جابجایی مواد لجستیک و ناوشکن دیاموند هستند.

ساندی تلگراف می نویسد: در این مانور چگونگی نابودی هواپیماهای جنگی ایران و سکوهای پرتاب موشک این کشور در ساحل و کشتی ها شبیه سازی می شود.

یک منبع دفاعی هم در این باره گفت: قدرت ایران دارای پیچیدگی بالایی نیست اما تهران می تواند از طریق زیردریایی های کوچک، قایق های تندرو ، مین گذاری و شلیک موشک های ضد کشتی از طریق سکوهای مستقر در ساحل دریا، ضربات نابودگری را به کشتی های جنگی بریتانیا و آمریکا وارد کند.

این منبع افزود: بروز چنین جنگی منجر به کشتار بزرگی می شود. ایران می توان ضربات قدرتمندی را به نیروهای آمریکا و بریتانیا وارد کند.

ساندی تلگراف اضافه کرد: سران کشورهای غربی معتقدند ایران به هر حمله نظامی خارجی با مین گذاری یا بستن تنگه هرمز واکنش نشان خواهد داد. بستن تنگه هرمز تاثیرات فاجعه آمیزی برای اقتصاد شکننده بریتانیا، کشورهای اروپایی و ژاپن خواهد داشت که به میزان زیادی به نفت خام و گاز خلیج فارس وابسته هستند.

هم اکنون روزانه 18 میلیون بشکه نفت خام از تنگه هرمز عبور می کند که نزدیک به 35 درصد از کل حمل و نقل دریایی نفت خام جهان است.[/right]

[right]---------------------------------------------------------------------------------------------------------------[/right]
[right][url="http://www.asriran.com/fa/news/232196/%D8%A2%D8%BA%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%B1-25-%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1-%D8%AF%D8%B1-%D8%AA%D9%86%DA%AF%D9%87-%D9%87%D8%B1%D9%85%D8%B2-%D8%B3%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C-%D8%AA%D9%84%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%81-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%85%DB%8C-%D8%AA%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%AF-%D8%B6%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%AA-%D9%86%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%AF%DA%AF%D8%B1%DB%8C-%D9%88%D8%A7%D8%B1%D8%AF-%DA%A9%D9%86%D8%AF"]http://www.asriran.c...بودگری-وارد-کند[/url][/right]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
این همون رزمایش هست که زمستون ترسیدن به تعویق انداختنش الان که اب ها از اسیاب افتاده اومدن نفس کش میکنن fi_lone_ranger
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]
در این مانور نظامی، چگونگی جلوگیری از هر عملیاتی برای بستن تنگه هرمز و مقابله با مین گذاری در دریا تمرین می شود.
در این برنامه، مجموعه ای از ناوهای هواپیمابر آمریکا حضور دارند که به وسیله حداقل 12 فروند کشتی جنگی از جمله [color=#ff0000]رزمناوهای دارای سکوی پرتاب موشک بالستیک،[/color] ناوچه ها و کشتی های هجومی حامل هزاران نیروی تفنگدار دریایی و نیروهای ویژه حمایت می شوند.
[/quote]
جان!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط FLANKER
      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385294.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385295.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385335.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385333.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385300.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385309.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385302.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385304.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385306.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385307.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385334.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385336.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385337.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385338.jpg
    • توسط Navard
      سخنی با خوانندگان محترم:
      در مطلب پیش رو سعی بر این شده که به مختصری از شرایط فرهنگی و اجتماعی و تاریخی اعراب پیش از اسلام پرداخته شود. در این نوشته اصل بر رعایت صداقت تاریخی و امانت است و در گرداوری آن از منابع با عقاید گوناگون کمک گرفته شده است. گرد آوری مطالب تاریخی هیچ گاه خالی از اشتباه نیست، علی الخصوص که این مطالب در رابطه با مسائل حساسیت بر انگیز مذهبی باشد. در نتیجه از دوستان خواننده این مطلب درخواست میشود درصورت وجود اشتباه، به منظور تکمیل و اصلاح این مطلب بنده را یاری کنند.
       

      پیشگفتار:
      سرنوشت پیامبران و قومشان و نتایجی که از آن کسب کرده اند را میتوان یکی از مهمترین نشانه های حقانیت آن ها به حساب آورد. این نتایج بعضا چنان معجزه آسا و خیره کننده هستند که در حالت معمول موارد مشابهی برای آنها یافت نمی شود. برای نمونه مسیح (ع) در دل امپراطوری قدرتمند روم شرقی به پیامبری رسید. در سرزمینی که تعداد نامعلوم خدا توسط مردم پرستیده میشد و پیامی که آورد چنان در دل ها رسوخ کرد که در مدت کمتر از چند سده مسیحیت در سه قاره گسترش یافت! از حبشه در آفریقا گرفته تا امپراطوری قدرتمندی چون روم که روزی دشمن مسیحیت بود و همچنین طیف کثیری از اقوام در خاورمیانه و ...! در اسلام نیز ما با چنین پیشرفت معجزه آسایی رو به رو هستیم. محمد (ص) در سن چهل سالگی در جامعه ای بدوی به پیامبری برگزیده شد که جز غارت و ستیز دستاوردی نداشتند و هر روز به بهانه ای با یکدیگر در جنگ بودند و شعرا و نام آوران عرب روزگاری برای بدست آوردن شرافت، خود را به پای پادشاهان ایران و روم می انداختند. در شبه جزیره عربستان اگر در جایی تمدنی دیده میشد به پاس قرابت با ایران یا روم بود. و از دست آورد هایشان در آن ادوار، جز پاره ای از روایات افسانه گونه چیزی بجا نمانده است. در چنین محلی که محمد(ص) شدیدا زیر فشار فرهنگی و البته فشار عوامل ثروت و قدرت  در مدت کمتر از سیزده سال توانست بنیان نخستین حکومت اسلامی را در یثرب بنا نهد که تا پایان عمر ایشان این حکومت به چنان وسعت و قدرتی رسید که در سرحدات خود به تقابل با روم شرقی می‌پرداخت.
       
      قسمت اول: قبیله و معنای متفاوت آن در بین اعراب
       

       
      اعراب از قبل اسلام در پهنه ی وسیعی از خاورمیانه حضور داشتند. و بر خلاف تصور عموم مردم، فتوحات پس از اسلام به تنهایی سبب استقرار آن ها در این پهنه نشد. در تاریخ موجودیت اعراب با سامی نژاد ها گره خورده است. این حضور آنقدر چشمگیر بود که رومیان و یونانیان مناطق عرب نشین را به سه ناحیه عربستان خوشبخت و عربستان بیابانی و عربستان سنگی تقسیم کرده اند که حدود این مناطق از دریای سرخ و شبه جزیره عربستان شروع شده و از سویی به مرز های روم آن روزگار در شامات رسیده و در سوی دیگر در عراق امروزی به رود فرات ختم می شود. در رابطه با وضعیت اعراب قبل اسلام باید به این موضوع اشاره کرد، پیشینه تاریخی که برای آنها ذکر شده به ۲۰۰ سال قبل از سال عام الفیل محدود می شود. عام الفیل همان سالی است که گفته میشود محمد(ص) در آن دیده به جهان گشود. البته این بدان معنا نیست که اعراب قبل از آن موجودیت خارجی نداشته اند‌. برای مثال در دبیره های هخامنشی از آن ها بعنوان خراج گذاران عصر داریوش بزرگ یاد شده است. اما آنچه از این گفته پیداست، اعراب تهی از پیشینه تاریخی و تمدنی غنی بودند و آنچه در آنها یافت می‌شد در حقیقت از هم نشینی و یا دست درازی دیگر اقوام بود. این همان زمانیست که قرآن از آن به عنوان دوره جاهلی اعراب یاد می‌کند.
       

       
      نگاره ای از سرباز ساتراپی عربیا در مقبره خشایارشا، واقع در نقش رستم که بصورت نمادین به شکل یکی از ستون های شاهنشاهی به نمایش در آمده است.
       
      با نگاهی به زندگی اعراب در آن اعصار می توان دریافت که تفاوت عمده‌ای میان نوع زندگی آنان با زندگی مردم ایران و روم و حتی در نزدیکی آنها با دولت های نچندان نامی حبشه دیده میشد. در آن روزگار ایران و روم حکومت مرکزی داشتند حکومتی که تمام شؤون جامعه را از حیث قانون و عمل به قانون و وادار کردن همه به تابعیت از آن در دست داشتند و تمام زوایای آن جامعه زیر سلطه نظامی واحد قرار گرفته بود، به طوری که در هر گوشه آن وجود حکومت مرکزی احساس می‌شد. این در حالی بود که در جزیرة العرب در هر ناحیه ی آن، مردم بر پایه نسبت خانوادگی مشترک به عنوان یک قبیله گرد آمده بودند و هر یک در جغرافیای حضور خود اعمال قدرت می‌کردند. هیچ قبیله‌ای بر دیگری اعمال نفوذ نداشت مگر در داد و ستد و جنگ! جنگ بین قبایل هم نامنظم بود و بیشتر به دعوایی نامنظم و خانوادگی شباهت داشت. این مطلب نشانگر پراکندگی و تضاد بسیار عمیق بین قبایل است. باید گفت برای وحدت در میان یک امت فرهنگی لازم است که نقاط مشترک آنها را در خود جمع کرده و مردمی را گرد هم بیاورد. در شبه جزیره عربستان چنین تفکر یکنواختی وجود نداشت و هدف واحدی برای آنها مطرح نبود. در کنار کعبه هر قبیله بتی مخصوص به خود داشت و بدین ترتیب حتی در این زمینه هم تضاد و خودبینی دیده می‌شد. شرایط سخت و طاقت فرسای جزیرة العرب بر این اختلاف دامن می‌زد. مناطق حاصلخیز و دارای آب محدود و با فاصله زیاد از هم بودند. راه‌های محدودی وجود داشت که آنها هم زیر سلطه راهزنان دیگر قبایل بوده و تحت نفوذ قدرت های خارجی اداره میشد.
       

       
      در این شرایط دشوار اگر قبیله‌ای قادر بود تا چراگاهی را از چنگ دیگری در آورد این کار را بی درنگ می‌کرد. هیچ قبیله ای از این نظر در امنیت نبود و جنگ های بسیار با دلایل ساده و بعضا نا مأنوس بین آن ها رخ می داد. مشخص است که جنگ یکی از رایج ترین اعمال در بین آن ها بود آن چنان که عده ای برای کسب شهرت و آزمون جنگاوری خود مسیر نزاع را هموار میکردند. این جنگ از سر منع ازدواج یک زوج در دو قبیله می‌توانست شکل بگیرد تا بر سر شرایط تجارت و پاسداری از کاروان ها و ... که البته همانطور که گفته شد هیچ کجای آن به جنگ نمی‌ماند و بیشتر به یاغی گری و غارت و دعوای عشیره ای شباهت داشت. در نتیجه از این حیث قبیله جایگاه ویژه‌ای پیدا میکرد. بقای افراد به بقای قبیله گره خورده بود. هر کسی را با قبیله‌اش می‌شناختند و در نتیجه خدای این مردم هم در حقیقت قبیله آنها بود و بت ها هم نمادی برای اعلام وجود هر قبیله بودند و هرچه بزرگان این قبیله ها می‌گفتند هم، حقیقت تام برای آن ها محسوب می‌شد. با این اوصاف هرچه افراد یک قبیله زیادتر بود افتخار آن هم بیشتر میشد. این افراط تا آنجا پیش رفت که در سوره تکاثر قرآن، خداوند خطاب به مشرکان می گوید که آنها به منظور بزرگ نشان دادن تبار خود حتی دست به شمارش مردگان خود می‌زدند. نعمان در خطاب به پادشاه وقت ایران گفت که جز عرب کسی به نسب خود آگاهی ندارد و جز عرب از هر کسی اجدادش را بپرسی آنها را نمی‌شناسد. در حقیقت گذشتگان و نژاد چیزی نبود که اعراب بتوانند اشتباهی هر چند سهوی را به آنها نسبت دهند. شاید تا اینجا مطلب روشن شده باشد که پیامبر اسلام چه کار دشواری در پیش داشت. بخصوص وقتی بدانیم یکی از مهمترین اقدامات پیامبر مقابله با همین برتری جویی نژادی بوده است‌. عملا هر قدمی که به جهت آگاهی و یا مخالفت با سنت های گذشتگان آنها برداشته میشد، از نظرشان نوعی توهین تلقی میگردید. شاید جالب باشد بدانید که بت پرستی اعراب نیز ریشه در همین افراط دارد! یعقوبی در تحلیل خود از بت پرستی و عوامل آن می‌گوید:«بت پرستی از هنگامی آغاز شد که وقتی یکی از مردم می‌مرد، اقوام او مجسمه‌ای از وی ساخته و به یاد او آن را محترم می‌داشتند فرزندان آنها پس از سال‌ها گمان کردند که این‌ها خدایان آنان هستند» . شاهد این امر می‌تواند سخن مشرکین با پیامبر (ص) باشد که می‌گفتند:
      این بت ها اقوام گذشته هستند که مطیع خدا بوده و ما صورتی از آنها ساخته و عبادتشان می‌کنیم. در مورد سه بت مشهور یعوق و یغوث و نسر گفته شده: از قوم نوح بودن و افرادی صالح بودند و بعدها مجسمه آنان به صورت بت درآمد. در مورد لات نیز گفته شده او در واقع مرد صالحی بوده است که غذا برای حاجیان درست می‌کرده وقتی او مرد، تمثالی از او درست کردند و بر آن بنایی ساخته‌اند و اسمش را بیت الربه نهادند. ابن قیم می‌گوید؛ تعظیم مردگان سبب شد تا کم کم صورت هایی از آنها به شکل بت ساخته شود. زمانی که محمد(ص) مکه را فتح کرد در درون آن ۳۶۰ بت وجود داشت. در حقیقت ما با سرزمینی طرف هستیم که ۳۶۰ اعتقاد و ۳۶۰ تضاد در آن میتوان شمارش کرد!
       

       
       اوضاع اعراب از ابتدا این گونه نبود. اعراب شهر مکه خود را از نسل عدنان می‌دانستند، که در نتیجه نسب آنها به اسماعیل (ع) باز میگشت. از این گفته مشخص است که نخستین اعراب موحد بودند اما به تدریج به سوی شرک گرایش پیدا کردند. از این منظر اعراب مکه در کنار بنی اسرائیل بودند که به دین حضرت ابراهیم گرایش داشتند و در حقیقت ریشه نسبی مشترک در آن ها می توان یافت. در سال‌های مانده به بعثت پیامبر، افرادی در بین اعراب پیدا شده‌اند که خواهان بازگشت به دین ابراهیم بودند. آنها شروع به تبلیغ علیه اعتقادات آن روزگار اعراب کردند. از معروف‌ترین این افراد ورقة بن نوفل بود که در جستجوی دین خدای یگانه به این سو آن سو رفت و در نهایت مسیحیت را پذیرفت. زید بن عمر شخص دیگری بود که به روایت تاریخ در بین اعراب از بازگشت به آئین ابراهیم سخن گفت. بسیاری از رسوم مشرکین مکه همان چیزی بود که ابراهیم به اجدادشان آموخته بود ولی آنها آنرا شرک آلود کرده بودند. برای مثال اعراب جاهلی نیز به رسومی چون ختنه و کفن و دفن میت و ازدواج نکردن با محارم و حج بیت الله الحرام معتقد بودند. آنها حتی شعار معروف تلبیه را نیز داشتند اما آن را به نوعی شرک آمیز کرده بودند. ( تلبیه همان شعار لبیک اللهم لبیک لاشریک ... است که حاجیان در حین طواف خانه خدا می‌گویند). اعراب جاهلی به افرادی از خود که ختنه کرده و به حج می رفتند حنیف میگفتند . این در حالی است که به پیروان حضرت ابراهیم در گذشته حنیف گفته میشد! این بدان معناست که این کلمه از گذشته های دور در بین اعراب زبان به زبان چرخیده و تغییر معنا یافته است.
       
       
      قبیله قریش زادگاه قدرت
       
      قریش نامی آشنا و از پر نفوذترین قبایل در میان عرب بوده و بعد اسلام نیز تا قرن‌ها بر جهان اسلام حکومت کرده است. خلفا تا پیش از امپراتوری عثمانی همیشه قریشی بودند. اعراب کسانی را که از نسل مضر بن کنانه باشند را قریشی می گویند. در علم تبارشناسی عرب نیای مضر بن کنانه به اسماعیل (ع) باز میگردد. قریش در آن دوره از آنجا که امور حج را بر عهده داشت به شهرت و ثروت زیادی رسید. امور کعبه در دوره ای به قصی و هاشم و سپس به عبدالمطلب که همه از نسل مضر بودند سپرده شد. در دوران قصی مراسم حج  شکل جدیدی به خود گرفت و این تغییرات زمینه ساز قدرت یافتن قریش در بین دیگر قبایل عرب گردید. در این ایام مردم عرب از نقاط دور دست به این مکه می آمدند تا هم به تجارت بپردازند و هم خدایان پر تعداد کعبه را پرستش کنند. بنوعی مکه و کعبه آن میعاد گاه اعراب بود. در این شهر بازار هایی بر پا میشد که از غرب و شرق عالم تجار به آن رجوع می کردند. راه تجاری مهمی از روم شرقی به یمن و در نهایت به هند ختم می شد که این مسیر از قطب های اقتصادی آن روزگار محسوب می شد که البته نکته مهم برای ما این است که شهر های مکه و یثرب هم در مسیر آن رونق یافته بودند.
       

       
       در بین قریش طایفه بنی هاشم به طور خاص که پیامبر اسلام نیز از آنان بود دارای مقبولیت و شهرت بیشتر گردید. همان طور که گفته شد بعد هاشم، عبدالمطلب زمام امور حج را بر عهده گرفت. وی پدر بزرگ پیامبر اسلام است و او از اعرابیست که قبل اسلام طبق سنت خاندان خود به دین حنفیت معتقد بود و خدای یکتا را می پرستید. عبدالمطلب بعد مرگ والدین محمد(ص) سرپرستی او را پذیرفت و در نتیجه آن محمد(ص) در محیطی با اعتقادات دین حنفیت زندگی میکرد.
       
      از تاریخ چنین بر می‌آید که قریش در میان اعراب به شرافت و عزت معروف بوده و معمولاً با عناوینی چون «آل الله» و «سکان حرم الله» خوانده می‌شدند و مردم آنها را به عنوان بزرگ و شریف قبول کرده بودند. باید افزود که این شهرت در همه طوایف قریش نیست، بلکه تنها در خاندان قصی و بعد از او خاندان هاشم و عبدالمطلب بود چرا که وجود این افراد در نهایت سبب شهرت قریش گردید.
       
      هنگام ظهور پیامبر اسلام در میان طایفه های قریش، از بنی هاشم عباس بن عبدالمطلب مسئولیت آبرسانی به حجاج را بر عهده داشت و از طایفه بنی امیه، ابوسفیان ریاست سپاه قریش را بر عهده داشت. این جبهه بندی در میان قریش تا قرن ها بعد ادامه پیدا کرد. البته باید توجه شود که طوایف دیگر از قریش هم بودند که نقشی در امور حج داشتند اما نقش آنها به پر رنگی دو طایفه نامبرده نبود.
       

       
      دیگر قبایل عرب متوجه عظمت کعبه و نقش آن در فزونی قدرت قبیله قریش شدند در نتیجه برخی از آن ها در مناطق خود نیز کعبه هایی ساختند تا قبیله خود را برای رفتن به مکه بازدارند. این کعبه ها از بسیاری از جهات همچون وجود سنگی مانند حجر الاسود(سنگ سیاه) تا ارکان کعبه به آنچه در مکه بود شباهت داشتند. برای مثال در یمن پرستشگاهی در شهر غَیمان قرار داشت و «حجر الأحمر» یا سنگ سرخ در آن استفاده شده بود و همچنین کعبه ی شهر العَبلات در جنوب مکه، که «حجر الأبیض» یا سنگ سفید داشت!
       
      ادامه دارد ...
       
      این مطلب برای انجمن mililtary.ir  گرداوری شده و هر گونه برداشت از آن با ذکر نام نویسنده و این انجمن بلامانع است. 
       
      نویسنده و گرداورنده: Navard 
       
      منابع و ماخذ:
       
      کتاب تاریخ سیاسی اسلام(جلد1) / نویسنده: رسول جعفریان
      کتاب گنجینه تاریخ ایران(جلد نهم)/ نویسنده: عبدالعظیم رضایی
      کتاب دو قرن سکوت( ویرایش دوم) / نویسنده: عبدالحسین زرین کوب
       
      لینک
       
    • توسط GHIAM
      با استفاده از طول استند موشک فاتح، تونستم ابعاد موشک فتح را به دست بیاورم. موشک فتح دارای طول 6.5 متر و قطر 40 سانتیمتر است. این موشک نسبت به فاتح110 حدودا 2.30متر کوتاهتر و 20 سانتیمتر قطر کمتری دارد.  
      هیچ گونه اطلاعاتی از جنس موتور و جنس بدنه موشک وجود ندارد. اما احتمالا فتح موشکی با وزن 800-900 کیلوگرم، برد  200 - 300 کیلومتر و سرجنگی 150-200 کیلوگرمی باشد. به نظر میر‌سد سپاه قرار است این موشک را جایگزین نسخه های اولیه فاتح 110 کند. هرچند سرجنگی سبکتری نسبت به فاتح دارد برای زدن اهداف نرم از جمله زیرساخت‌های نفتی، مراکز صنعتی، اهداف غیرمقاوم نظامی و ... بسیار موثر است. 
      با توجه به ابعاد و وزن موشک فتح، می‌توان 4 تیره از این موشک را مانند فجر 5 از روی حامل IVECO پرتاب کرد.  
       

       
       

       

       
       
       
    • توسط mehdipersian
      شناور شهید باقری به بالگرد، موشک و پهپاد مجهز خواهد شد 
      فرمانده نیروی دریایی سپاه:

      شناور شهید باقری که در آینده ساخت آن به اتمام می‌رسد، علاوه بر داشتن یک ناوگروه در داخل خود، باند پرواز هم دارد که پهپاد می‌تواند از روی آن حرکت کرده و به پرواز درآید و در بازگشت هم می‌تواند بر روی آن بنشیند.
      شناور شهید باقری با ۲۴۰ متر طول و ۲۱ متر ارتفاع، مجهز به بالگرد، موشک و پهپاد است.
      این شناور به گونه‌ای در حال ساخت است که از روی عرشه آن حدود ۶۰ پهپاد می‌تواند پرواز کند و بنشیند.
      وستانیوز
       
    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.