Recommended Posts

کشتی دوم آزاد شده و به راه خودش ادامه داده است 

 

در شرایط فعلی ما سه جبهه داریم که باید جلو برده شوند 

 

بخش حقوقی: برخورد با این کشتی ها باید از طریق قوه قضاییه باشد و سپاه فقط مجری باشد 

صدور حکم قضایی ، بویژه بر مبنای محیط زیستی و موارد مشابه مواردی قانونی هست که تفسیر توقیف کشتی ها رو از حالت احساسی به حالت قانونی تبدیل می کند 

 

بخش نظامی: این بخش کار خود رو جلو برده و فقط باید مواظب شیطنت و حماقت ترامپ باشد که در پی فرصتی برای تخلیه احساس شکست خود است 

 

بخش دیپلماسی: صدای ما در بیان و توجیه اقدام ایران و گرفتن امتیاز و دور کردن دشمن از مرزهای کشور است 

 

این سه بخش رفتارشون کاملا متفاوت است ولی هدفشون یکی است 

هدف تامین امنیت کشتیرانی ایران در سراسر جهان و دور کردن طمع دشمن از کشور است 

  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

چرا عکس های هوایی از ناور  باکسر اینجا نیست   مسئله به این مهمی

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

سرخط اخبار

 

میرور : کشتی جنگی انگلیس برای کمک به تانکر نفت حرکت کرد اما 10 دقیقه دیر رسید

 

جرمی هانت: اگر نفتکش ما آزاد نشود پاسخ ما سنجیده ولی قاطعانه خواهد بود ، هرچند دولت به گزینه نظامی فکر نمیکند

 

1535 : وزیر خارجه فرانسه برای آزادی سریع نفتکش انگلیسی با ایران تماس گرفت ، همزمان ماکرون در تلاش برای کاهش تنش ها و از سر گیری گفتگو هاست

 

1500 جرمی کوربین (رهبر حزب کارگر): ترامپ را مقصر توقیف نفتکش انگلیسی دانست ، تصمیم ترامپ برای خورج از معاهده اتمی باعث تنش های شب گذشته شد (دیلی میل)

 

1455: تلوزیون ایران برای اولین بار تصاویر نفتکش توقیف شده را نشان داد ، الله مراد عفیفی پور مدیرکل بنادر و دریانوردی هرمزگان اعلام کرد همه خدمه روی کشتی باقی خواهند ماند

 

1415: فیلیپین و هندوستان برای آزادی ملوانان نفتکش انگلیسی توقیف شده در تلاش هستند

 

1255 : رییس کمیسیون تجارت خارجی مجلس عوام : اقدام نظامی علیه ایران انتخاب خوبی نیست

  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
نقل قول

به نقل از سپاه نیوز، سردار سرتیپ دوم پاسدار رمضان شریف سخنگو و مسئول روابط عمومی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در تشریح چرایی و چگونگی توقیف نفتکش انگلیسی در عصر جمعه (۲۸ تیر) در تنگه هرمز اظهار کرد : نفتکش انگلیسی Stena Impero تحت اسکورت ناوچه جنگی بریتانیایی که با بی‌توجهی به قوانین و مقررات دریایی و در مسیر معکوس در حال ورود به تنگه هرمز و برخورد احتمالی با کشتی های دیگر قرار داشت ، با درخواست سازمان بنادر و دریانوردی استان هرمزگان، توسط یگان شناوری منطقه یکم نیروی دریایی سپاه توقیف شد.

وی افزود: نفتکش انگلیسی بر خلاف قوانین و مقررات دریانوردی دستگاه موقعیت یاب خود را خاموش و به جای حرکت به سمت ورودی خلیج فارس در تنگه هرمز از مسیر خروجی در جنوب در حال ورود بود که پس از بی توجهی به هشدارها و تذکرات یگان دریایی سپاه و حتی مقاومت و نیز دخالت ناوچه جنگی نیروی دریایی سلطنتی انگلستان و به پرواز در آوردن ۲ فروند بالگرد و تلاش برای بازداشتن تکاوران دریایی سپاه از اجرای مأموریت خود، با قاطعیت و سرعت عمل نیروهای خودی متوقف و جهت بررسی ها و اقدامات لازم قانونی به لنگرگاه ساحلی هدایت شد

 

اصلا اگر ناو انگلیسی حضور هم نداشت، توقیف و هدایت یک نفت کش غولپیکر توسط چند قایق گشتی خودش از لحاظ فنی هم بسیار مشکل هست (عملیات هلی بورن هم انجام نشده بر خلاف شامورتی بازی! تکاوران انگلیسی بغل ابهای خودشون که بدون مزاحمت روی نفت کش اجاره ای ما برای اجرای نمایش ارتیس بازی! داشتند شو اجرا میکردند) موردی که مثلا نفت کش میتونست با امتناع یا خاموش کردن موتور و تعلل باعث بشه ناوهای بیشتری به موقعیت برسند. پس باید گفت بچه های نیروی دریایی کار بزرگی کردند با این امکانات محدود.

 

حتی عملیات دوم روی نفت کش مصدر میتونسته در تکمیل این عملیات و پراکنده کردن تمرکز ناوگان امریکا و انگلستان از عملیات اصلی بوده باشه. طوریکه به هر حال وقتی با پیگیری برای نفت کش اول خبر نفتکش دوم را هم اطلاع یافتند دیگه ارزشی نداشت ادامه اقداماتشون چون به هر حال یک نفت کش از دست رفته محسوب میشده.

 

 

پی نوشت: تصحیح میکنم بچه های سپاه هلی بورن کردند، خوب هم کردند، بغل گوش ناو انگلیسی هم کردند. وو البته همچنان در یک موقعیت دشوار و خودمون میدونیم از لحاظ سخت افزار بسیار بسیار محدود.

 

 

ویرایش شده در توسط alala
  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

اوضاع خیلی پیچیده شده ولی الا ایحال روزگار بدعهدی مطلق غربی ها و انتظار نابجایی مثل تسلیم بد قید و شرطی مثل صدام و معمر قذافی تموم شده.  طرف غربی باید این موردو آویزه گوشش کنه که نباید ملتی که قرنها در پی استعمار و استثمارش بوده رو زیاده از حد تحت فشار گذاشت. در اون صورت ممکنه واکنشی دریافت کنند که سرویس ملکه یا دونالد ترامپ نتونه از پسش بربیاد. تاریخ و تجربه هایی مثل نبرد بر سر جزایر مالویناس و جنگ ویتنام نشون داده این ارتش های تا دندان مجهز هم بسیار ضربه پذیرند. باید به غرور و سرنوشت ملت ها احترام بگذارند و به جاده تعامل و احترام متقابل برگردند ( تجربه ای که تاکنون نداشتند) وگرنه افتضاحی مثل گریه و بغضی شبیه به ملوانان آمریکایی رو هیچ پروپاگاندا و غول رسانه ای نمیتونه جمع و جور کنه.

سر چشمه شاید گرفتن به بیل

چو پر شد نشاید گذشتن به پیل

 

 

ویرایش شده در توسط aminf14
  • Like 2
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
نقل قول

«جرمی هانت» وزیر امور خارجه انگلیس روز شنبه ادعا کرد که اقدام ایران در توقیف نفتکش انگلیسی سوالات بسیار جدی را برای کشتیرانی بین‌المللی و انگلیس در تنگه هرمز ایجاد کرده است.

وی که در جمع خبرنگاران صحبت می‌کرد، گفت که کمیته واکنش اضطراری دولت انگلیس (کبرا) شرایط را مفصل مورد بحث قرار داده و روز دوشنبه بیانیه‌ای درباره اقداماتی که لندن اتخاذ خواهد کرد به پارلمان ارائه خواهد شد.

 

این واقعه علاوه بر تجربیات نظامی خوب هست تجربیاتی هم برای دیپلماتها، دولتمردان و همچنین مجلس ما داشته باشه که طی 24 ساعت دومین کمیته اضطراری شورای امنیتشون را هم تشکیل دادند و قطعا با یک بیانیه پرسروصدا و پرتهدید اقدام خواهند کرد (خود این تا دوشنبه هم یک جور ارعاب هست) تا ایران عقب بشینه. هیچ چیز برای انگلستان در حال حاضر جز بازیابی چهره مخدوش شدش مهم نیست که اون هم با ازادی نفت کشش بدون هیچ هزینه و حتی اقدام متقابلی حاصل میشه تنها. (طوری که وانمود کنه تهدیدات من باعث عقب نشینی ایران شد، اینطور میتونه قدرت نظامی خدشه دار دش را با قدرت سیاسی/امنیتی بازیابی کنه)

 

احتمال داره انگلستان با همکاری اتحادیه اروپا به تهدیدات گسترده ای دست بزنه در سطوح مختلف ولی مثل ماجرای پهپاد ایران خصوصا در زمینه سیاسی باید فکر اونجاهاش را هم کرده باشه و با قدرت بایسته. چند باری عنوان شد عقب نشینی در چنین برهه هایی بدتر از اقدام نکردن هست.

  • Upvote 9

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

در خصوص توقیف کشتی نفت کش انگلیسی یکی از دوستان گفت که

 

نقل قول
  •  از نظر من ما باید قید رسانه های دنیا رو بزنیم. کاملا همسو با دولت هاشون هست و هر نوع ترسیدن از رسانه های غربی و البته فضایی که در اون کشورها وجود داره می تونه منجر به یک نوع عقب نشینی بشه. باید روی عمل ها و عکس العمل های دولت ها حساب کنیم. به نظر من این جوسازی هایی که جهت گیری غلطی هم دارن نمی تونن پایدار بمونن و در یک جایی بالاخره حقیقت به تدریج نمایان می شه. این شامل هر زمینه ای (هسته ای، شورای امنیت ساطمان ملل، تحریم ها و ... ) می شه.
  •  

 

باید بگم رسانه های دنیا، فقط خبرگزاری ها نیستن، بلکه شبکه های اجتماعی هستن 

پس بازی شکلش مثل قدیم نیست که فقط بی بی سی و سی ان ان و فاکس باشن، الان سیستم رسانه داره تغییر شکل میده 

 

در ثانی 

سرمایه های کشور به سه دسته اقتصادی، سیاسی و نظامی-امنیتی تقسیم میشود

افزایش سرمایه با تبدیل به موقع این سرمایه ها به هم و افزایش اونها تولید میشن 

مثل سکه و ارز، خانه و ریال که با تبدیل به موقع اونها به هم میشه به جهش های چند ده برابری رسید 

 

امروز ما سرمایه سیاسی رو تبدیل به سرمایه نظامی و امنیتی کردیم و به دنبالش امنیت اقتصاد و صادرات خودمون رو بیشتر کردیم 

حالا باید به جا این سرمایه رو به اقتصاد تبدیل کنیم و با اقتصاد اون رو به سرمایه سیاسی تبدیل کنیم 

درسته تو هر تبدیل سرمایه به عالی ترین قیمت نمی فروشیم ولی تو جهش ها سود چند برابر می کنیم 

باز هم مثال سکه و خونه:  ریال رو به سکه و ارز تبدیل می کنن و بعد که نزدیک اوج رسید خونه می خرن و خونه بالا میره و بعد خونه رو ریال می کنن و یه تومن میشه 20 تومن در حالی که سکه شده 4 تومن که اون هم برمیگرده به 3 تومن 

 

حالا هنر تو تبدیل به موقع هست که لزوم یک سیستم هماهنگ و زنده رو میخواد 

همین انگلیس بارها ژست خوب می گرفت ولی به موقعش زشت ترین کارها رو میکرد و افغانستان رو جدا کرد و خرمشهر رو اشغال کرد

بعد دوباره به پول های کسب کرده از ما به حاتم بخشی میکرد

  • Like 1
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

در این مورد وفاق گروه های سیاسی و تعامل و پیشگیری از حرکت به سمت اقدامات هیجانی  برای مصرف داخلی یا احتیاط بیش از حد ( با هدف جلوگیری از ضربه خوردن در محبوبیت داخلی) لازمه. چون شرایط حساس و گاها نیاز به اقدامات با ریسک بالا هست که ممکنه موفق بشه و ممکن هم هست نه. انگلیسیا قبلا سابقه این امر رو داشتن بخصوص در زمان سیاست تعاملی نویل چمبرلین برای کنترل هیتلر و بعدش سیاست تهاجمی وینستون چرچیل که در هر دو مورد صبر و تدبیر زیادی برای رویه شون داشتن ( که اولی ناموفق و دومی موفق بود) پس باید به سمتی رفت که کسی که در این جریان تصمیم گیر یا تصمیم ساز باشه، با ایجاد فضایی درست، تمرکزش بر مسئله جاری و حل اون باشه و نه ایجاد پس لرزه های داخلی و تاثیرات اون در سیاست داخلی. انگلیسی سالها پیش این موردو حل کردن و در ایالات متحده هم تقریبا این مورد جاری و ساریه. به همین خاطر که ورای دسته بندی و تفاوت در دیدگاه های سیاسی ، برنامه کلی و رویه سیاست خارجی شون تقریبا یکسانه.

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
44 minutes قبل , alala گفت:

 

... تجربیاتی هم برای دیپلماتها، دولتمردان و همچنین مجلس ما داشته باشه که طی 24 ساعت دومین کمیته اضطراری شورای امنیتشون را هم تشکیل دادند و قطعا با یک بیانیه پرسروصدا و پرتهدید اقدام خواهند کرد (خود این تا دوشنبه هم یک جور ارعاب هست) ...

 

سلام

اتفاقا این رویکرد به نظرم به درد ما نمی خورد . چرا باید در عصر هجمه رسانه ای به ما ، برای یک همچین مواردی کمیته اضطراری تشکیل بشود و یا اگر تشکیل شد رسانه ایش بکنند .  نکته مهم این است که آستانه تحمل آنها به دلیل تاریخشان بسیار پایین است و یک همچین اتفاقاتی برایشان سنگین تمام می شود و اگر ادامه یابد بسیاری از ذهنیت های مردم دنیا را نسبت به آنها تغییر خواهد داد . حالا به همین نسبت هم بگیرید جامعه شان هم آستانه تحمل پایینی دارد . یعنی اگر روزی بتوانیم فشار را بر روی جامعه آنها ببریم به سرعت واکنش های هیستریک نشان خواهند داد (حالا این را در تقابل با جامعه خودمان بگذاریم حقایق جالبی آشکار خواهد شد) :rose: 

  • Like 1
  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

در مورد اقدامات اخیر یکی از مواردی که باید اشاره بشه این هست که انگلستان واقعا داخل این بازی نبود. همه میدونیم بعد از هفت سال ناگهان نگران سوریه نشده و ناگهان یاد تحریمهای اتحادیه اروپا در مورد سوریه هم نیفتاده و اگر افتاده هم دلیلی نداره و نداشته که تحریمهای اتحادیه اروپا را فرا اتحادیه ای اعمل کنه در این برهه خصوصا. پس مشخصا حالا به هر نیتی یک تصمیم کاملا خصمانه، ضدایرانی، به قصد ضربه و تحقیر و البته در بدترین موقعیت ممکن برای ایران گرفته (جاییکه همین فروش قطره ای نفت ما را هم تحت تاثیر قرار میده در حالیکه در لفظ و علی رغم تعلل یکساله ادعا میکرد از برجام حمایت میکنه) و نفت کش ایران را توقیف کرد. هیچ کس نمیتونه ادعا کنه که ایران حتی ذره ای رفتار/گفتار یا اقدامی داشته که حتی قسمت خیلی خیلی کوچکی از این اقدام انگلستان را بتونه توجیه کنه بوده در این تصمیم خصمانه انگلستان و کاملا شوکه با این اقدام روبرو شد و ناغافل اون هم در صورتیکه طلبکار وعده و دروغ و فریب اروپا بود در ماجرای برجام.

 

پس باید ساده گفته بشه تمام ایرانی ها و خصوصا سیاسیون متفق حواسشون باشه وارد بازی تندروی و صلح طلبی و مذاکره باید میکردیم و این بازی های سپاه برای ما جز خسارت که چیزی نداره و انگلستان که طوریش نمیشه و این ما هستیم که ضرر میکنیم نشند که کاملا روشن میتونه باشه بیانیه و اقدامات ضدایرانی دوشنبه انگلستان دقیقا با بندهای هدفمندش این خط و ربط را پیش خواهد گرفت و بی بی سی و امثالهم هم در این دو روز و بعدش همین خط را دنبال میکنند بدون اینکه کوچکترین اشاره ای کنند انگلستان اقدام خصمانش اصلا چه توجیهی داشت در این مقطع؟! و سعی خواهند کرد در یک هم نوایی هماهنگ داخلی و خارجی اون ضرب المثل مشهور به انگلستان  را ترویج کنند که اگر ضعیف تر هستی و بهت تعرضی شد، سعی کن سخت نگیری و تسلیم سرنوشت بشی، شاید لااقل آسیب کمتری ببینی!!

 

نقل قول

 

سلام

اتفاقا این رویکرد به نظرم به درد ما نمی خورد . چرا باید در عصر هجمه رسانه ای به ما ، برای یک همچین مواردی کمیته اضطراری تشکیل بشود و یا اگر تشکیل شد رسانه ایش بکنند .

 

سلام

از جهتی درست میفرمایید ولی حالا سوای از مصداق مشاب،  شاید بیشتر مدنظر تحرک هست. یعنی اگر جلسه ای رسانه ای هم نشه حتی ولی تشکیل بشه، مشورت ها در سطوح سیاسی هم (احتمالا مثل مشورت هایی که در سطوح نظامی برای اقدام متقابل انجام شده) انجام بشه. اقداماتی عملی اتخاذ بشه (به شکل بومی نه حالا مشابه اقدامات طرف خارجی) و این مورد نه در سطح رسانه ای که در سطح سیاسی تفهیم بشه اقدامات ضد ایرانی قرار نیست یک رویه باشه و ما یک استثنا باشیم که هر برخوردی با خودمون را مثل یک موضوع ساده از کنارش رد میشیم.

اقداماتی از قبیل برخی تصمیمات سیاسی و دیپلماتیک و حقوقی مثلا با ضرب العجلهای خاص به شکل هشدارآمیز و عملی قبل از اقدام نظامی مدنظر هست. مثلا در این مورد به نظر میرسه ارسال یک گروه مذاکره کننده با موضع تدافعی به جبل الطارق کاملا نتیجه عکس داشت و حالا ما که از کیفیتش اطلاع نداریم ولی هر چه بوده باعث جری تر شدن دشمن شد. رییس منطقه جبل الطارق با خودنمایی خبر داد که باهاشون مذاکره کردم و بلافاصله دادگاهشون 30 روز دیگه با یک دهن کجی آشکار توقیف را تمدید کرد.

از همین موارد هم درس بگیریم و بدونیم در هر موقعیتی چه طور رفتار کنیم هم خوب هست. من همچنان معتقدم نیاز به تجربه اندوزی داره کشور ما ولی به شرط اینکه در ماجرایی مشابه، اقدامات ضعیف را تکرار نکنیم.

 

ویرایش شده در توسط alala
  • Like 1
  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

کلا رویه باب شده که غرب در یک دستش یه نون گرفته و در دست دیگه اش یه پتک. میگه دستو میبوسی تا نونی برای بخور و نمیر بهت بدم و یا با پتک بزنم تو سرت که فراموش نکنی. این سیاست چماق و هویج و تحقیر ملل مختلف از روش های گوناگون دیگه نخ نما شده، فکر کنم 2500 سال پیش داریوش بزرگ خیلی محترمانه تر تقاضای آب و خاک می کرد از ملل مغلوب...

امثال کشورهایی مثل ایالات متحده یا انگلیس با این سیاست مبتنی بر قانون جنگل حداقل امیدها به تشکیل جامعه ای جهانی مبتنی بر انسانیت، برابری و احترام به فرهنگ های مختلف و استقلالشون رو از بین می بره. بعد از سقوط اتحادیه جماهیر شوروی این ضعف بزرگ غرب که مسئولیتی برای خودش در مورد خوشبختی و کرامت انسانی ابنای بشر قائل نیست، رفته رفته بیشتر به چشم میاد.

ویرایش شده در توسط aminf14
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
14 minutes قبل , alala گفت:

 

پس باید ساده گفته بشه تمام ایرانی ها و خصوصا سیاسیون متفق حواسشون باشه وارد بازی تندروی و صلح طلبی و مذاکره باید میکردیم و این بازی های سپاه برای ما جز خسارت که چیزی نداره و انگلستان که طوریش نمیشه و این ما هستیم که ضرر میکنیم نشند که کاملا روشن میتونه باشه بیانیه و اقدامات ضدایرانی دوشنبه انگلستان دقیقا با بندهای هدفمندش این خط و ربط را پیش خواهد گرفت و بی بی سی و امثالهم هم در این دو روز و بعدش همین خط را دنبال میکنند بدون اینکه کوچکترین اشاره ای کنند انگلستان اقدام خصمانش اصلا چه توجیهی داشت در این مقطع؟! و سعی خواهند کرد در یک هم نوایی هماهنگ داخلی و خارجی اون ضرب المثل مشهور به انگلستان  را ترویج کنند که اگر ضعیف تر هستی و بهت تعرضی شد، سعی کن سخت نگیری و تسلیم سرنوشت بشی، شاید لااقل آسیب کمتری ببینی!!

 

 

 

دقیقا همین خط پیش گرفته شده و اینطور دارن مانور میدن 

حتی انتخاب مفسرین و کارشناسها هم بر همین اساس هست

  • Like 2
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 hour قبل , arminheidari گفت:

 

دقیقا همین خط پیش گرفته شده و اینطور دارن مانور میدن 

حتی انتخاب مفسرین و کارشناسها هم بر همین اساس هست

 

بیخود نیست، سالیان سال در هندوستان و مستعمره هاشون و حتی شاید ایران، اینطور اقدامات وحشیانشون تداوم داشته. تخدیر و تهدید و ارعاب و منفعل کردن مردمان کشورها و مستعمرات با این روشها که شما که کاری از دستتون بر نمیاد (گاهی با چاشنی نمایش قدرت) به سرنوشت تقدیمی توسط ما گردن بنهید! و مشغول همین یک تکه نون و نعمت زنده بودن باشید و کاری نداشته باشید منابعتون غارت میشه، ثروتهاتون به جیب کمپانیهای ما میره و یا حاکمانتون از ما دستور میگیرند.

 

متاسفانه نمونش در بین ایرانیها هم زیاد دیده میشه. اتم و موشک و افزایش عمق استراتژیک و چیزهایی از این دست به چه درد میخوره، چیزی باشیم که اونا میخوان و عوضش راحت باشیم. (البته به شکل جدید استعمار و استعمار فکری و اجتماعی و رسانه ای) احتمالا موقع تجاوز روسها و بعدتر متفقین و جنگ نفت مصدق و ... هم همین خط به حکم زمان و ابزار روز ترویج داده میشده.

ویرایش شده در توسط alala
  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

این گزینه ها و بازی رسانه ای بی بی سی و امثالهم راه به جایی نمی بره. شخصیتی مثل بهزاد نبوی که نماینده طیفی گسترده از چپ هاست، مذاکره و تعامل بیشتر رو رد کرده چون طیف های سیاسی دونستن که اینجا جای رقابت سیاسی نیست بلکه پای آبرو و حیثیت ما در میانه و هیچ منفعتی ارزش این رو نداره که از غرور ملی بگذریم. این حرکات ایالات متحده و انگلستان آزمایشی برای سنجش واکنش ماست، اگه بعد مدتها منطق همراه با احترام، در مقابل هر زورگویی کوتاه اومده و پرچم تسلیم رو بالا ببریم و واکنشی در خور و متناسب با گستاخی غرب نشون ندیم، باید منتظر قضایای خطرناک و ویران کننده تری برای  خودمون باشیم.

ویرایش شده در توسط aminf14
  • Like 1
  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط FLANKER
      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385294.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385295.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385335.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385333.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385300.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385309.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385302.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385304.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385306.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385307.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385334.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385336.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385337.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385338.jpg
    • توسط Navard
      سخنی با خوانندگان محترم:
      در مطلب پیش رو سعی بر این شده که به مختصری از شرایط فرهنگی و اجتماعی و تاریخی اعراب پیش از اسلام پرداخته شود. در این نوشته اصل بر رعایت صداقت تاریخی و امانت است و در گرداوری آن از منابع با عقاید گوناگون کمک گرفته شده است. گرد آوری مطالب تاریخی هیچ گاه خالی از اشتباه نیست، علی الخصوص که این مطالب در رابطه با مسائل حساسیت بر انگیز مذهبی باشد. در نتیجه از دوستان خواننده این مطلب درخواست میشود درصورت وجود اشتباه، به منظور تکمیل و اصلاح این مطلب بنده را یاری کنند.
       

      پیشگفتار:
      سرنوشت پیامبران و قومشان و نتایجی که از آن کسب کرده اند را میتوان یکی از مهمترین نشانه های حقانیت آن ها به حساب آورد. این نتایج بعضا چنان معجزه آسا و خیره کننده هستند که در حالت معمول موارد مشابهی برای آنها یافت نمی شود. برای نمونه مسیح (ع) در دل امپراطوری قدرتمند روم شرقی به پیامبری رسید. در سرزمینی که تعداد نامعلوم خدا توسط مردم پرستیده میشد و پیامی که آورد چنان در دل ها رسوخ کرد که در مدت کمتر از چند سده مسیحیت در سه قاره گسترش یافت! از حبشه در آفریقا گرفته تا امپراطوری قدرتمندی چون روم که روزی دشمن مسیحیت بود و همچنین طیف کثیری از اقوام در خاورمیانه و ...! در اسلام نیز ما با چنین پیشرفت معجزه آسایی رو به رو هستیم. محمد (ص) در سن چهل سالگی در جامعه ای بدوی به پیامبری برگزیده شد که جز غارت و ستیز دستاوردی نداشتند و هر روز به بهانه ای با یکدیگر در جنگ بودند و شعرا و نام آوران عرب روزگاری برای بدست آوردن شرافت، خود را به پای پادشاهان ایران و روم می انداختند. در شبه جزیره عربستان اگر در جایی تمدنی دیده میشد به پاس قرابت با ایران یا روم بود. و از دست آورد هایشان در آن ادوار، جز پاره ای از روایات افسانه گونه چیزی بجا نمانده است. در چنین محلی که محمد(ص) شدیدا زیر فشار فرهنگی و البته فشار عوامل ثروت و قدرت  در مدت کمتر از سیزده سال توانست بنیان نخستین حکومت اسلامی را در یثرب بنا نهد که تا پایان عمر ایشان این حکومت به چنان وسعت و قدرتی رسید که در سرحدات خود به تقابل با روم شرقی می‌پرداخت.
       
      قسمت اول: قبیله و معنای متفاوت آن در بین اعراب
       

       
      اعراب از قبل اسلام در پهنه ی وسیعی از خاورمیانه حضور داشتند. و بر خلاف تصور عموم مردم، فتوحات پس از اسلام به تنهایی سبب استقرار آن ها در این پهنه نشد. در تاریخ موجودیت اعراب با سامی نژاد ها گره خورده است. این حضور آنقدر چشمگیر بود که رومیان و یونانیان مناطق عرب نشین را به سه ناحیه عربستان خوشبخت و عربستان بیابانی و عربستان سنگی تقسیم کرده اند که حدود این مناطق از دریای سرخ و شبه جزیره عربستان شروع شده و از سویی به مرز های روم آن روزگار در شامات رسیده و در سوی دیگر در عراق امروزی به رود فرات ختم می شود. در رابطه با وضعیت اعراب قبل اسلام باید به این موضوع اشاره کرد، پیشینه تاریخی که برای آنها ذکر شده به ۲۰۰ سال قبل از سال عام الفیل محدود می شود. عام الفیل همان سالی است که گفته میشود محمد(ص) در آن دیده به جهان گشود. البته این بدان معنا نیست که اعراب قبل از آن موجودیت خارجی نداشته اند‌. برای مثال در دبیره های هخامنشی از آن ها بعنوان خراج گذاران عصر داریوش بزرگ یاد شده است. اما آنچه از این گفته پیداست، اعراب تهی از پیشینه تاریخی و تمدنی غنی بودند و آنچه در آنها یافت می‌شد در حقیقت از هم نشینی و یا دست درازی دیگر اقوام بود. این همان زمانیست که قرآن از آن به عنوان دوره جاهلی اعراب یاد می‌کند.
       

       
      نگاره ای از سرباز ساتراپی عربیا در مقبره خشایارشا، واقع در نقش رستم که بصورت نمادین به شکل یکی از ستون های شاهنشاهی به نمایش در آمده است.
       
      با نگاهی به زندگی اعراب در آن اعصار می توان دریافت که تفاوت عمده‌ای میان نوع زندگی آنان با زندگی مردم ایران و روم و حتی در نزدیکی آنها با دولت های نچندان نامی حبشه دیده میشد. در آن روزگار ایران و روم حکومت مرکزی داشتند حکومتی که تمام شؤون جامعه را از حیث قانون و عمل به قانون و وادار کردن همه به تابعیت از آن در دست داشتند و تمام زوایای آن جامعه زیر سلطه نظامی واحد قرار گرفته بود، به طوری که در هر گوشه آن وجود حکومت مرکزی احساس می‌شد. این در حالی بود که در جزیرة العرب در هر ناحیه ی آن، مردم بر پایه نسبت خانوادگی مشترک به عنوان یک قبیله گرد آمده بودند و هر یک در جغرافیای حضور خود اعمال قدرت می‌کردند. هیچ قبیله‌ای بر دیگری اعمال نفوذ نداشت مگر در داد و ستد و جنگ! جنگ بین قبایل هم نامنظم بود و بیشتر به دعوایی نامنظم و خانوادگی شباهت داشت. این مطلب نشانگر پراکندگی و تضاد بسیار عمیق بین قبایل است. باید گفت برای وحدت در میان یک امت فرهنگی لازم است که نقاط مشترک آنها را در خود جمع کرده و مردمی را گرد هم بیاورد. در شبه جزیره عربستان چنین تفکر یکنواختی وجود نداشت و هدف واحدی برای آنها مطرح نبود. در کنار کعبه هر قبیله بتی مخصوص به خود داشت و بدین ترتیب حتی در این زمینه هم تضاد و خودبینی دیده می‌شد. شرایط سخت و طاقت فرسای جزیرة العرب بر این اختلاف دامن می‌زد. مناطق حاصلخیز و دارای آب محدود و با فاصله زیاد از هم بودند. راه‌های محدودی وجود داشت که آنها هم زیر سلطه راهزنان دیگر قبایل بوده و تحت نفوذ قدرت های خارجی اداره میشد.
       

       
      در این شرایط دشوار اگر قبیله‌ای قادر بود تا چراگاهی را از چنگ دیگری در آورد این کار را بی درنگ می‌کرد. هیچ قبیله ای از این نظر در امنیت نبود و جنگ های بسیار با دلایل ساده و بعضا نا مأنوس بین آن ها رخ می داد. مشخص است که جنگ یکی از رایج ترین اعمال در بین آن ها بود آن چنان که عده ای برای کسب شهرت و آزمون جنگاوری خود مسیر نزاع را هموار میکردند. این جنگ از سر منع ازدواج یک زوج در دو قبیله می‌توانست شکل بگیرد تا بر سر شرایط تجارت و پاسداری از کاروان ها و ... که البته همانطور که گفته شد هیچ کجای آن به جنگ نمی‌ماند و بیشتر به یاغی گری و غارت و دعوای عشیره ای شباهت داشت. در نتیجه از این حیث قبیله جایگاه ویژه‌ای پیدا میکرد. بقای افراد به بقای قبیله گره خورده بود. هر کسی را با قبیله‌اش می‌شناختند و در نتیجه خدای این مردم هم در حقیقت قبیله آنها بود و بت ها هم نمادی برای اعلام وجود هر قبیله بودند و هرچه بزرگان این قبیله ها می‌گفتند هم، حقیقت تام برای آن ها محسوب می‌شد. با این اوصاف هرچه افراد یک قبیله زیادتر بود افتخار آن هم بیشتر میشد. این افراط تا آنجا پیش رفت که در سوره تکاثر قرآن، خداوند خطاب به مشرکان می گوید که آنها به منظور بزرگ نشان دادن تبار خود حتی دست به شمارش مردگان خود می‌زدند. نعمان در خطاب به پادشاه وقت ایران گفت که جز عرب کسی به نسب خود آگاهی ندارد و جز عرب از هر کسی اجدادش را بپرسی آنها را نمی‌شناسد. در حقیقت گذشتگان و نژاد چیزی نبود که اعراب بتوانند اشتباهی هر چند سهوی را به آنها نسبت دهند. شاید تا اینجا مطلب روشن شده باشد که پیامبر اسلام چه کار دشواری در پیش داشت. بخصوص وقتی بدانیم یکی از مهمترین اقدامات پیامبر مقابله با همین برتری جویی نژادی بوده است‌. عملا هر قدمی که به جهت آگاهی و یا مخالفت با سنت های گذشتگان آنها برداشته میشد، از نظرشان نوعی توهین تلقی میگردید. شاید جالب باشد بدانید که بت پرستی اعراب نیز ریشه در همین افراط دارد! یعقوبی در تحلیل خود از بت پرستی و عوامل آن می‌گوید:«بت پرستی از هنگامی آغاز شد که وقتی یکی از مردم می‌مرد، اقوام او مجسمه‌ای از وی ساخته و به یاد او آن را محترم می‌داشتند فرزندان آنها پس از سال‌ها گمان کردند که این‌ها خدایان آنان هستند» . شاهد این امر می‌تواند سخن مشرکین با پیامبر (ص) باشد که می‌گفتند:
      این بت ها اقوام گذشته هستند که مطیع خدا بوده و ما صورتی از آنها ساخته و عبادتشان می‌کنیم. در مورد سه بت مشهور یعوق و یغوث و نسر گفته شده: از قوم نوح بودن و افرادی صالح بودند و بعدها مجسمه آنان به صورت بت درآمد. در مورد لات نیز گفته شده او در واقع مرد صالحی بوده است که غذا برای حاجیان درست می‌کرده وقتی او مرد، تمثالی از او درست کردند و بر آن بنایی ساخته‌اند و اسمش را بیت الربه نهادند. ابن قیم می‌گوید؛ تعظیم مردگان سبب شد تا کم کم صورت هایی از آنها به شکل بت ساخته شود. زمانی که محمد(ص) مکه را فتح کرد در درون آن ۳۶۰ بت وجود داشت. در حقیقت ما با سرزمینی طرف هستیم که ۳۶۰ اعتقاد و ۳۶۰ تضاد در آن میتوان شمارش کرد!
       

       
       اوضاع اعراب از ابتدا این گونه نبود. اعراب شهر مکه خود را از نسل عدنان می‌دانستند، که در نتیجه نسب آنها به اسماعیل (ع) باز میگشت. از این گفته مشخص است که نخستین اعراب موحد بودند اما به تدریج به سوی شرک گرایش پیدا کردند. از این منظر اعراب مکه در کنار بنی اسرائیل بودند که به دین حضرت ابراهیم گرایش داشتند و در حقیقت ریشه نسبی مشترک در آن ها می توان یافت. در سال‌های مانده به بعثت پیامبر، افرادی در بین اعراب پیدا شده‌اند که خواهان بازگشت به دین ابراهیم بودند. آنها شروع به تبلیغ علیه اعتقادات آن روزگار اعراب کردند. از معروف‌ترین این افراد ورقة بن نوفل بود که در جستجوی دین خدای یگانه به این سو آن سو رفت و در نهایت مسیحیت را پذیرفت. زید بن عمر شخص دیگری بود که به روایت تاریخ در بین اعراب از بازگشت به آئین ابراهیم سخن گفت. بسیاری از رسوم مشرکین مکه همان چیزی بود که ابراهیم به اجدادشان آموخته بود ولی آنها آنرا شرک آلود کرده بودند. برای مثال اعراب جاهلی نیز به رسومی چون ختنه و کفن و دفن میت و ازدواج نکردن با محارم و حج بیت الله الحرام معتقد بودند. آنها حتی شعار معروف تلبیه را نیز داشتند اما آن را به نوعی شرک آمیز کرده بودند. ( تلبیه همان شعار لبیک اللهم لبیک لاشریک ... است که حاجیان در حین طواف خانه خدا می‌گویند). اعراب جاهلی به افرادی از خود که ختنه کرده و به حج می رفتند حنیف میگفتند . این در حالی است که به پیروان حضرت ابراهیم در گذشته حنیف گفته میشد! این بدان معناست که این کلمه از گذشته های دور در بین اعراب زبان به زبان چرخیده و تغییر معنا یافته است.
       
       
      قبیله قریش زادگاه قدرت
       
      قریش نامی آشنا و از پر نفوذترین قبایل در میان عرب بوده و بعد اسلام نیز تا قرن‌ها بر جهان اسلام حکومت کرده است. خلفا تا پیش از امپراتوری عثمانی همیشه قریشی بودند. اعراب کسانی را که از نسل مضر بن کنانه باشند را قریشی می گویند. در علم تبارشناسی عرب نیای مضر بن کنانه به اسماعیل (ع) باز میگردد. قریش در آن دوره از آنجا که امور حج را بر عهده داشت به شهرت و ثروت زیادی رسید. امور کعبه در دوره ای به قصی و هاشم و سپس به عبدالمطلب که همه از نسل مضر بودند سپرده شد. در دوران قصی مراسم حج  شکل جدیدی به خود گرفت و این تغییرات زمینه ساز قدرت یافتن قریش در بین دیگر قبایل عرب گردید. در این ایام مردم عرب از نقاط دور دست به این مکه می آمدند تا هم به تجارت بپردازند و هم خدایان پر تعداد کعبه را پرستش کنند. بنوعی مکه و کعبه آن میعاد گاه اعراب بود. در این شهر بازار هایی بر پا میشد که از غرب و شرق عالم تجار به آن رجوع می کردند. راه تجاری مهمی از روم شرقی به یمن و در نهایت به هند ختم می شد که این مسیر از قطب های اقتصادی آن روزگار محسوب می شد که البته نکته مهم برای ما این است که شهر های مکه و یثرب هم در مسیر آن رونق یافته بودند.
       

       
       در بین قریش طایفه بنی هاشم به طور خاص که پیامبر اسلام نیز از آنان بود دارای مقبولیت و شهرت بیشتر گردید. همان طور که گفته شد بعد هاشم، عبدالمطلب زمام امور حج را بر عهده گرفت. وی پدر بزرگ پیامبر اسلام است و او از اعرابیست که قبل اسلام طبق سنت خاندان خود به دین حنفیت معتقد بود و خدای یکتا را می پرستید. عبدالمطلب بعد مرگ والدین محمد(ص) سرپرستی او را پذیرفت و در نتیجه آن محمد(ص) در محیطی با اعتقادات دین حنفیت زندگی میکرد.
       
      از تاریخ چنین بر می‌آید که قریش در میان اعراب به شرافت و عزت معروف بوده و معمولاً با عناوینی چون «آل الله» و «سکان حرم الله» خوانده می‌شدند و مردم آنها را به عنوان بزرگ و شریف قبول کرده بودند. باید افزود که این شهرت در همه طوایف قریش نیست، بلکه تنها در خاندان قصی و بعد از او خاندان هاشم و عبدالمطلب بود چرا که وجود این افراد در نهایت سبب شهرت قریش گردید.
       
      هنگام ظهور پیامبر اسلام در میان طایفه های قریش، از بنی هاشم عباس بن عبدالمطلب مسئولیت آبرسانی به حجاج را بر عهده داشت و از طایفه بنی امیه، ابوسفیان ریاست سپاه قریش را بر عهده داشت. این جبهه بندی در میان قریش تا قرن ها بعد ادامه پیدا کرد. البته باید توجه شود که طوایف دیگر از قریش هم بودند که نقشی در امور حج داشتند اما نقش آنها به پر رنگی دو طایفه نامبرده نبود.
       

       
      دیگر قبایل عرب متوجه عظمت کعبه و نقش آن در فزونی قدرت قبیله قریش شدند در نتیجه برخی از آن ها در مناطق خود نیز کعبه هایی ساختند تا قبیله خود را برای رفتن به مکه بازدارند. این کعبه ها از بسیاری از جهات همچون وجود سنگی مانند حجر الاسود(سنگ سیاه) تا ارکان کعبه به آنچه در مکه بود شباهت داشتند. برای مثال در یمن پرستشگاهی در شهر غَیمان قرار داشت و «حجر الأحمر» یا سنگ سرخ در آن استفاده شده بود و همچنین کعبه ی شهر العَبلات در جنوب مکه، که «حجر الأبیض» یا سنگ سفید داشت!
       
      ادامه دارد ...
       
      این مطلب برای انجمن mililtary.ir  گرداوری شده و هر گونه برداشت از آن با ذکر نام نویسنده و این انجمن بلامانع است. 
       
      نویسنده و گرداورنده: Navard 
       
      منابع و ماخذ:
       
      کتاب تاریخ سیاسی اسلام(جلد1) / نویسنده: رسول جعفریان
      کتاب گنجینه تاریخ ایران(جلد نهم)/ نویسنده: عبدالعظیم رضایی
      کتاب دو قرن سکوت( ویرایش دوم) / نویسنده: عبدالحسین زرین کوب
       
      لینک
       
    • توسط GHIAM
      با استفاده از طول استند موشک فاتح، تونستم ابعاد موشک فتح را به دست بیاورم. موشک فتح دارای طول 6.5 متر و قطر 40 سانتیمتر است. این موشک نسبت به فاتح110 حدودا 2.30متر کوتاهتر و 20 سانتیمتر قطر کمتری دارد.  
      هیچ گونه اطلاعاتی از جنس موتور و جنس بدنه موشک وجود ندارد. اما احتمالا فتح موشکی با وزن 800-900 کیلوگرم، برد  200 - 300 کیلومتر و سرجنگی 150-200 کیلوگرمی باشد. به نظر میر‌سد سپاه قرار است این موشک را جایگزین نسخه های اولیه فاتح 110 کند. هرچند سرجنگی سبکتری نسبت به فاتح دارد برای زدن اهداف نرم از جمله زیرساخت‌های نفتی، مراکز صنعتی، اهداف غیرمقاوم نظامی و ... بسیار موثر است. 
      با توجه به ابعاد و وزن موشک فتح، می‌توان 4 تیره از این موشک را مانند فجر 5 از روی حامل IVECO پرتاب کرد.  
       

       
       

       

       
       
       
    • توسط mehdipersian
      شناور شهید باقری به بالگرد، موشک و پهپاد مجهز خواهد شد 
      فرمانده نیروی دریایی سپاه:

      شناور شهید باقری که در آینده ساخت آن به اتمام می‌رسد، علاوه بر داشتن یک ناوگروه در داخل خود، باند پرواز هم دارد که پهپاد می‌تواند از روی آن حرکت کرده و به پرواز درآید و در بازگشت هم می‌تواند بر روی آن بنشیند.
      شناور شهید باقری با ۲۴۰ متر طول و ۲۱ متر ارتفاع، مجهز به بالگرد، موشک و پهپاد است.
      این شناور به گونه‌ای در حال ساخت است که از روی عرشه آن حدود ۶۰ پهپاد می‌تواند پرواز کند و بنشیند.
      وستانیوز
       
    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.