Recommended Posts

1 ساعت پیش, sasasasa گفت:

 

من نمی فهمم اینکه مکانیزم ماشه فعال شده یعنی چه؟ اینکه عملا سازمان ملل اعلام کند که  قطعنامه های تحریمی ایران برگشته که اعلام نکرده است. اینکه امریکا با تحریم های ثانویه و فشار به کشورها اجازه معامله با ایران را ندهد که قبلا هم بوده و الان هم هست و شاید بیشتر بشود. ولی این به مفهوم فعال شدن مکانیزم ماشه نیست. کلا تحریم های سازمان ملل حتی اگر رسما هم برگردد بدون توافق کشورهای بزرگ اقتصادی دنیا ضمانت اجرایی ندارد. یعنی حتی اگر واقعا برگردند اگر چین همکاری نکند و به ایران اسلحه بفروشد کسی نمی تواند کاری به چین بکند چون کارخانجات اسلحه سازی چین دولتی هستند و دولت چین چنان اقتصاد بزرگی دارد که قابل تحریم نیست. در نهایت اعتبار شورای امنیت خدشه دار میشود. به هر حال فعلا که عملا تحریم ها هم برنگشته

 

یک بحث حقوقی است. آمریکا قبلا تحریمهای یکجانبه یا ثانویه را با توجیهات اشاعه و تروریسم تفسیری خودش عنوان میکرد و کشورها را ملزم میکرد که اجراش کنند. ولی حالا بعد از اعلام یکجانبه که: "من میگم که مکانیسم ماشه فعال شده و تحریمها و قطعنامه ها برگشتند"، عنوان میکنه که اگر کشوری این تحریمها را نقض کنه، من دیگه با عنوان تحریمهای اشاعه ای و تروریسم (که مبنای فراگیری نداشتند از لحاظ حقوقی) کشور ثالث را تنبیه نمیکنم بلکه طبق تفسیر جدید و ذیل قطعنامه های صادره شورای امنیت تنبیه خواهم کرد. حالا این تفسیر حقوقی جدید آمریکا یکسری تبعات داره که جدای از تحریمهای قبلی است که عملا همه چیز ممکن را قبلش تحریم کرده بودند:

 

1.کشورهای متحد آمریکا که با تفسیر آمریکا همراه هستند، من بعد با تفسیر اینکه ما داریم قطعنامه های شورای امنیت را رعایت میکنیم عمل خواهند کرد و ممکنه اگر قبلا محملی برای مزاحمت نداشتند اینبار با این تفسیر که حمایت قوی آمریکا را در پی داره ایجاد مزاحمت برای پرنده ها و ناوگان کشتیرانی ایرانی داشته باشند. (خصوصا کشورهای کوچک که منافعی در تقابل با ایران ندارند ولی جزایر یا مناطق کوچکی در مسیر ناوگان ایران دارند)

 

2.در 5 قطعنامه ای که آمریکا به زور! میگه برگشتند، خصوصا 1929 مواردی از قبیل بازرسی کشتی ها و همچنین بحث تحریم تسلیحات وجود داره که دست آمریکا و کشورهای متحد را با تفسیر جدیدشون برای تقابل باز میکنه.

 

3.در مورد کشورهای بزرگتر هم خصوصا در مورد تحریم تسلیحاتی که هدف اصلی آمریکا از فعال کردن مکانیسم ماشه بود در وجهی، آمریکا بهانه ای نداشت برای تحریمهای شدید و جدی از لحاظ حقوقی، ولی حالا نقض قطعنامه شورای امنیت از لحاظ حقوقی مطرح هست (حتی اگر فقط خودش قبول داشته باشه) که در داخل خود آمریکا دست رییس جمهور را برای تحریمهای شدید علیه شرکتهای بزرگ تسلیحاتی باز میزاره.

 

فراموش نکنیم آمریکا یک بار به این بهانه شرکت سوخو را تحریم کرد که پوتین با تکاپوی زیادی در مدت کمی راضی کرد تا برداشته بشه تحریمها. ( احتمالا با عقب نشینی در همکاری با پروژه های که ب ایران داشت) و حالا هم بحث این نیست که مثلا طی چند سال تحریم یک شرکت بزرگ چینی یا روسی به ضرر کدوم طرف هست، بحث اینه که یک شرکت بزرگ روسی یا چینی ریسک قطع دسترسی به بازار آمریکا را آیا به خاطر یک قرارداد نسیه و محدود با ایران میپذیره ( حتی نه تحریم بلکه فقط ریسک تحریم را که میدونیم در بازار مالی چه بلایی سر ارزش سهام های وابسته و ریسک بازار یک شرکت میتونه داشته باشه)

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

حضور ناو هواپیمابر در این برهه شاید ارتباط با انتخابات آمریکا داشته باشه ( مثلا اطمینان از مهار ایران ) ولی ممکنه مربوط باشه با اقدام احتمالیشون در رابطه با نفتکشهای اعزامی به ونزوئلا ( یک پیروزی نمادین مجدد در آستانه انتخابات برای ترامپ با این تفاوت که اینبار با یک نمایش نظامی مثلا هلی بورن و تصرف هم همراه باشه) و جلوگیری از تلافی ایران در خلیج فارس.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

دادگاه تجدیدنظر انگلیس در پرونده دادخواست بانک مرکزی ونزوئلا برای استرداد نزدیک به ۱ میلیارد دلار طلای این کشور به نفع دولت «نیکلاس مادورو» رأی داد. 

این دادگاه، حکم قبلی دادگاهی که خواستار استرداد این طلا به «خوان گوایدو»، رهبر مخالفان دولت ونزوئلا و رئیس‌جمهور خودخوانده این کشور را باطل کرد.

دیوان عالی بریتانیا چند ماه قبل‌تر با این استدلال که لندن «خوان گوایدو» را به عنوان رئیس‌جمهور موقت ونزوئلا به رسمیت می‌شناسد، خواستار استرداد این طلا به او شد.

دادگاه تجدیدنظر انگلیس، خواستار بررسی مجدد حکم دیوان عالی شد. قضات این دادگاه گفته‌اند بیانیه‌های دولت انگلیس در خصوص خوان گوایدو ممکن است منعکس‌کننده واقعیت میدانی این کشور نبوده باشد

 

پ.ن. به نظر میاد که دست ونزیولا برای پرداخت با طلا بازتر بشه و این فرصت مناسبی برای ماست

 

لینک خبر: https://www.mashreghnews.ir/news/1126859/رأی-دادگاه-انگلیس-به-نفع-دولت-مادورو-در-پرونده-طلای-ونزوئلا

  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بر 14 مهر 1399 در 21:42 , morteza69hb گفت:

دادگاه تجدیدنظر انگلیس در پرونده دادخواست بانک مرکزی ونزوئلا برای استرداد نزدیک به ۱ میلیارد دلار طلای این کشور به نفع دولت «نیکلاس مادورو» رأی داد. 

این دادگاه، حکم قبلی دادگاهی که خواستار استرداد این طلا به «خوان گوایدو»، رهبر مخالفان دولت ونزوئلا و رئیس‌جمهور خودخوانده این کشور را باطل کرد.

دیوان عالی بریتانیا چند ماه قبل‌تر با این استدلال که لندن «خوان گوایدو» را به عنوان رئیس‌جمهور موقت ونزوئلا به رسمیت می‌شناسد، خواستار استرداد این طلا به او شد.

دادگاه تجدیدنظر انگلیس، خواستار بررسی مجدد حکم دیوان عالی شد. قضات این دادگاه گفته‌اند بیانیه‌های دولت انگلیس در خصوص خوان گوایدو ممکن است منعکس‌کننده واقعیت میدانی این کشور نبوده باشد

 

 

به این راحتی نیست. کشورهای غربی در این دست پرونده ها هزاران بهانه و سنگ میندازن جلوی پای احکام حتی دادگاه های خودشون (مثال چیفتن های ما و پولش) که سالیان سال اجرای حکم را به تاخیر میندازه. شاید فقط یک پیروزی رسانه ای و سیاسی باشه. البته در مقابل احکام مضحک دادگاه هاشون ضد کشورهای دیگه بسیار سریع و فی الفور اقدام میکنند. ( مثالش ده ها دادگاه مضحک ضد ایران که نمونه آخرش پرونده این یارو لوینسون هست که 1.4 میلیارد دلار!!! را معلوم نیست به چه نرخی :) حساب کردند بابت شخصی که مسئولان خودشون هم چند بار اعتراف کردند اصلا احتمالا ایران نباشه یا همچین چیزی و در دادگاه شبه محلی! و اتهام واهی بدون هیچ سند و حضوری که جدیدا بعد از نداشت منابع از اموال ایران فعلا در دسترس بهشون از صندوق جریمه های نقض تحریم ایران پرداخت میکنند)

  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

۱.۴۲ میلیارد دلار یکی یه توضیح بده چیا ضربدر چی کردن به این عدد رسیدن؟؟؟

ولی چرا همیشه ثروت‌ما باید اونجا باشه که‌هروقت میخان ازش وردارن؟

چرا زیرساخت و سرمایه نمیشه تو کشور خودمون اخه سرمایه گزاری تو بورس المان؟؟

ویرایش شده در توسط Overdose
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

هواپیمای باربری قشم ایر با ریجستر EP-FAB عازم ونزوئلا شده. (شماره پرواز QFZ9970)

 

normal_ep-fab.jpg

normal_QFZ9970.png

 

نقل قول

 

به گزارش فاکس نیوز، الیوت آبرامز گفته: "انتقال موشک‌های دوربرد از ایران به ونزوئلا برای آمریکا غیرقابل قبول است و واشنگتن چنین اقدامی را نه تحمل خواهد کرد و نه به آن اجازه وقوع خواهد داد."

فاکس نیوز همچنین به نقل از یک مقام ارشد دولت آمریکا که نامش را ذکر نکرده نوشته: "ما همه تلاش خودمان را برای متوقف کردن چنین محموله‌ای از موشک‌های دوربرد به کار خواهیم گرفت و چنانچه آنها به خاک ونزوئلا برسند آنها را منهدم خواهیم کرد."

 

 

https://www.foxnews.com/politics/us-threatens-to-destroy-iranian-missiles-shipped-to-venezuela

 

 

این پرواز با توجه به اظهارات روز گذشته آبرامز قابل توجه می باشد.

آبرامز در حال حاضر نماینده ویژه آمریکا در امور ایران و ونزوئلا هست.

 

این پرواز میتونه حامل پیام باشه همچون ارسال نفت کش ها..

ویرایش شده در توسط shirazz
  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

tajzade.jpg

 

تمام گزارشات و صحبتهای وزارت امور خارجه/شخص وزیر و مقامات ایران را اصلا کنار بزاریم، تمام شواهد و قرائن و شکایات صاحبان اصلی بار و مطالبی که نشون میده ایران در این مورد متفاوت از بار اول (فروش به طرف سوم) عمل کرده را هم کنار بزاریم، دروغ گویی های متعدد ترامپ و تیمش در راستای منافعشون را هم اصلا ندید بگیریم و فرض بگیریم اصلا راست راست هست و ایران در بار دوم یک محموله را با شیوه ای متفاوت فرستاد و توقیف شد و فروخته شد و این مقدار مواد نفتی از دست رفت.

 

آیا واقعا رفتار و کردار و جسارت و شجاعت ایران در ارسال نفت کشهای اول قبل از این واقعه و مهمتر نفت کشهای بعدی بعد از این واقعه با پرچم خودش و البته در کنار تمام تهدیدهای امریکا که ال میکنم و بل میکنم (اتفاقا توسط رسانه های به اصطلاح آزادش به عنوان ابزار بیشتر) بیخ گوش آمریکا برای کشور تحریم شده ای که حتی اقدام به کودتا درش کرده و تهدید نظامی را "تحقیر ایرانیان" در مجموع قلمداد میشه؟

حالا تمام منافع جانبی در شرایط تحریم (نیاز ضروری ایران به طلا و ارز و البته به خاطر تحریم اجبار به کاهش همینطوری تولید نفت و مشتقاتش که خودش چه در دریا بریزه چه در چاه مسدود بشه خسارت هست ) و پیامهای سیاسی و امنیتی و رسانه ای ای و افکار عمومی و حتی تغییر در محاسبات خطرناک دشمن به کنار.

 

اینطوری ادعای مقامات آمریکایی اون هم از جنس تیم ترامپ را "وحی منزل" قلمداد کردن و با کلمات همه پسند و احساسی و لایک خور بالا قضاوت و حمله قطعی به کلیت نظام و تصمیمات و تخطئه ابتکاراتش اگر از ذهن یک سلبریتی، برانداز، اپوزیسیون و رجوی و امثالهم و حتی امثال زیباکلام ها و جوان های سیاسی مقیم فضای مجازی نشت کنه! یک چیزه ولی کسی که خودش در سیستم بوده و هنوز هم کلی از دوستان و همفکرانش در سیستم هستند یک چیز.

 

به قول یکی از فعالان و روزنامه نگاران اصلاحات وقتی کینه جویی از یک شخصی مثل آیت الله خامنه ای بشه محور تمام تحلیلهای یک طرف/شخص/دسته باید گفت «"کینه ورزی" با "سیاستمداری" منافات داره.»

پنهان شدن پشت واژه های همه پسند خصوصا وقتی اون واژه ها روی بورس هستند مصداق دقیق پوپولیسمه و وقتی طرفی باشند که منتقد سینه چاک پوپولیسم در روزگاری نه چندان دور باشند در کنار پوپولیسم باید عبارت آیت الله آملی را هم به کار برد در کنارش متاسفانه.

  • Upvote 14

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 وال استریت ژورنال: ایالات متحده می گوید اسلحه های ایرانی ، دولت مادورو را در ونزوئلا تقویت می کند 

"دریادار کریگ فالر" فرمانده ارشد ارتش ایالات متحده در آمریکای مرکزی و جنوبی از حضور "هشدار دهنده و نگران کننده" نیروهای نخبه قدس سپاه در ونزوئلا خبر داد.

 روز چهارشنبه فرمانده ارشد ارتش ایالات متحده در آمریکای مرکزی و جنوبی گفت: ایران اسلحه و عوامل شبه نظامی را برای کمک به رئیس جمهور ونزوئلا نیکولاس مادورو فرستاده است. 

دریاسالار کریگ فالر ، رئیس فرماندهی جنوب ایالات متحده ، با اشاره به حضور "هشدار دهنده و نگران کننده" پرسنل نظامی از نخبگان قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران ، به خبرنگاران گفت: ما شاهد نفوذ ایران در آنجا هستیم. تهران از این نیرو برای حمایت از رئیس جمهور سوریه ، بشار اسد و سایر متحدان خارجی خود هم استفاده کرده است. 

دریادار فالر افزود، هزاران کوبایی عضو سرویس اطلاعاتی و نیروی حفاظتی و امنیتی ونزوئلا هستند که از آقای مادورو محافظت می کند. وی افزود: صدها روس همچنین در ارائه پشتیبانی برای "آماده نگه داشتن عناصر اصلی ارتش مادورو به اندازه کافی" موثر بوده اند. 

اظهارات دریادار فالر در مورد ایران در حالی است كه تنش بین واشنگتن و تهران افزایش یافته و نمونه ای نادر است كه یك مقام ارشد ارتش آمریكا علناً ایران را به حمل اسلحه به ونزوئلا متهم كرده است. 

وی گفت ، ایالات متحده تلاش زیادی انجام داده است تا بتواند بین محموله های بشردوستانه و محموله هایی که شامل تحریم های بین المللی با هدف افزایش قدرت آقای مادورو هستند ، تفاوت قائل شود.

 وی ادامه داد: ما از آنچه می بینیم نگران هستیم ... این فقط حمل و نقل نفت نیست ، بلکه حمل اسلحه نیز هست.ما امسال شاهد افزایش در آن بودیم. ما با دقت تغییرات را مشاهده می کنیم. 

دریادار فالر به نوع اسلحه ها اشاره ای نکرد.

 در ماه سپتامبر ، وزارت امور خارجه آمریکا یك واحد دفاعی ایرانی را كه گفته بود با رژیم مادورو ارتباط دارد ، تحریم كرد.   

 ایران و ونزوئلا مدتهاست که روابط دیپلماتیک مشترک دارند ، اما تحریم های اقتصادی دولت ترامپ علیه دو کشور آنها را تشویق به تقویت روابط کرد. ایران که از فشار حداکثری آمریکایی ها متضرر شده است ، ناامید از فروش محصولات نفتی خود شده است. تحریم های ایالات متحده و بین المللی علیه ونزوئلا این کشور را نیز به خریدار مشتاق محصولات ایرانی تبدیل کرده است.

@siyasat_online

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
نقل قول

رسانه‌های محلی ونزوئلا از وقوع انفجار در خط لوله انتقال گاز در این کشور خبر دادند.

به نوشته خبرگزاری «اسپوتنیک»، مقام‌های ونزوئلا می‌گویند این انفجار تروریستی عصر جمعه (به وقت محلی) در شهر «اِل تِجِرو» واقع در ایالت موناگاس رخ داده است.

«طارق العیسمی» وزیر نفت این کشور نیز خبر داد که بر اثر این انفجار تروریستی، فعالیت تأسیسات نیروگاه گاز «اِل تِجیدو» در شمال ونزوئلا متوقف شده است.

هنوز گزارشی از تلفات یا مصدومان این حادثه منتشر نشده است.

 

انفجار مهیب و بسیار مخربی بود.

 

جالب اینه که با ما (غرب و خاصه امریکا) باش، تروریست رسمی باش، زیرساختهای یک کشور را نابود کن، از هر روش تروریستی و ضد منافع ملی کشورت و زیرساختهاش استفاده کن و کشورت را ویران کن ولی اسمت میشه آزادی خواه و دموکرات و مبارز و طرف مقابلت هم میشه حتما دیکتاتور .

از اونطرف به کشورت با اعلام رسمی حمله نظامی شده، کشورت بخشهاییش اشغال شده و هر روز تحت محاصره یک کشور خارجی جنگنده هاش از پایتخت کشور اشغالگر بلند بشند بیان از فرودگاه تا بندرت را بمباران کنند و یک پاسخ نصفه و نیمه هر چند ماه یکبار که میدی شورای امنیت تشکیل جلسه میده و اقدامت را محکوم میکنه که چرا به اون کشور حمله کننده پاسخ دادی و چون موشکت از مرز رد شده اقدامت تروریستی بوده.

 

 

  • Like 1
  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

‏به ادعای روزنامه کلمبیایی سمانا بر اساس یک سری "اسناد لو رفته" ایران تسلیحات قابل توجهی‌ به ونزوئلا منتقل کرده است.

در بین این تسلیحات، تسلیحاتی که از مبدا آمریکا هم هستند دیده میشوند. در واقع ونزوئلا در قالب برنامه دفاعی خود تسلیحاتی از کشور‌های ایران، روسیه، چین و حتی ‏از مبدا آمریکا در بازار سیاه خریداری کرده است.

ونزوئلا به تازگی یک زرادخانه قدرتمند از ایران از جمله موشک، بمب، رادار و سیستم های دفاع هوایی به دست آورده است.

در 21 ژوئن گذشته، یک هواپیمای باری بوئینگ 747-200F شرکت هواپیمایی ایرانی فارس ایر قشم، تحت کنترل ماهان ایر، در بزرگترین پایگاه نظامی ونزوئلا، ال لیبرتادور (بائل)،‏واقع در پالو سیاه ماراکای، از ایران فرود آمد.

این یک فصل مهم در مسابقه تسلیحاتی است که مادورو چهار سال پیش آن را طراحی‌ کرد.‏

آژانس های اطلاعاتی حداقل 12 تا 17 پرواز مشابه این پرواز را شناسایی كرده اند. در مجموع 1050 موشک، 400 بمب، 500 راکت، 30 کانتینر و 35 رادار ارسال شده ا‌ند. همه این تسلیحات در قالب بخشی از عملیات موسوم به عملیات سپر بولیواری 2021 است.

  • Upvote 8

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
11 hours قبل , vilayatmadar گفت:

‏به ادعای روزنامه کلمبیایی سمانا بر اساس یک سری "اسناد لو رفته" ایران تسلیحات قابل توجهی‌ به ونزوئلا منتقل کرده است.

در بین این تسلیحات، تسلیحاتی که از مبدا آمریکا هم هستند دیده میشوند. در واقع ونزوئلا در قالب برنامه دفاعی خود تسلیحاتی از کشور‌های ایران، روسیه، چین و حتی ‏از مبدا آمریکا در بازار سیاه خریداری کرده است.

ونزوئلا به تازگی یک زرادخانه قدرتمند از ایران از جمله موشک، بمب، رادار و سیستم های دفاع هوایی به دست آورده است.

در 21 ژوئن گذشته، یک هواپیمای باری بوئینگ 747-200F شرکت هواپیمایی ایرانی فارس ایر قشم، تحت کنترل ماهان ایر، در بزرگترین پایگاه نظامی ونزوئلا، ال لیبرتادور (بائل)،‏واقع در پالو سیاه ماراکای، از ایران فرود آمد.

این یک فصل مهم در مسابقه تسلیحاتی است که مادورو چهار سال پیش آن را طراحی‌ کرد.‏

آژانس های اطلاعاتی حداقل 12 تا 17 پرواز مشابه این پرواز را شناسایی كرده اند. در مجموع 1050 موشک، 400 بمب، 500 راکت، 30 کانتینر و 35 رادار ارسال شده ا‌ند. همه این تسلیحات در قالب بخشی از عملیات موسوم به عملیات سپر بولیواری 2021 است.

سلام 

خبر زیاد منطقی به نظر نمیاد ، ما که حتی برای فلسطینی ها کارگاه تولید موشک میزنیم ، صرف نمی کرد اینهمه موشک منتقل کنیم ، طبیعی تر این بود که یک کارگاه میزدیم و فقط وسایل حساس رو منتقل می کردیم :)

ویرایش شده در توسط oldmagina
  • Like 1
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
11 hours قبل , vilayatmadar گفت:

 

آژانس های اطلاعاتی حداقل 12 تا 17 پرواز مشابه این پرواز را شناسایی كرده اند. در مجموع 1050 موشک، 400 بمب، 500 راکت، 30 کانتینر و 35 رادار ارسال شده ا‌ند. همه این تسلیحات در قالب بخشی از عملیات موسوم به عملیات سپر بولیواری 2021 است.

 

thumb_IMG_20211010_102926_935.jpg

 

برای درک بهتر اهمیت همکاری های نظامی ایران با کوبا و ونزوئلا همین یک عکس کفایت میکند . این اقدام گام بلند ایران پس از اقدامات ژئوپلیتیک در خاورمیانه است. اهرم فشار جدی اینبار در کنار خاک امریکا شکل میگیرد. امری که در زمان شوروی و ریاست جمهوری کندی میسر نشد و نهایت بحران موشکی کوبا را رقم زد.
این منطقه از آنجا اهمیت دارد که از یک سوی در نزدیکی بسیار به آمریکاست و از سوی دیگر آب های خلیج مکزیک و دریایی کارائیب و کانال پاناما را در بر گرفته است. همینطور بصورت سنتی مردم این مناطق به شدت با امریکا و اروپایی ها دچار اختلاف عقیده هستند. و بازار های طلایی امریکای جنوبی و مرکزی هم بسیار مساعد تجارت است. و تمام اینها را بگذارید کنار معادن با ارزش و مورد نیاز ما و محصولات کشاورزی خاص ...
 

  • Upvote 9

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط MR9
      بسم الله الرحمن الرحیم

       



      هفدهم سپتامبر 2010 بود که ژاپن با انتشار استراتژی جدید نظامی خود نخستین «نشانه های جدی» برای خروج از «انزوای نظامی» را نشان داد. ژاپن برای این استراتژی نظامی، رقمی بالغ بر 280 میلیارد دلار برای پنج سال (2010 تا 2014) اختصاص داده و اعلام کرد قصد دارد در این سال ها مواضع دفاعی خود در جنوب و غرب این کشور(مناطق مرزی چین) را تقویت کرده، روی پروژه های موشکی بالستیک سرمایه گذاری کند. در این استراتژی همچنین بر گسترش روابط با همپیمانان کلیدی از جمله آمریکا و افزایش شمار زیر دریایی‌ها و .... تاکید شده است.
       



      اکنون در سال 2014 هستیم و نزدیک به 5 سال از انتشار این استراتژی می گذرد که خبر می رسد، ژاپن برای نخستین بار پس از جنگ جهانی دوم اعلام می کند ضمن شرکت در عملیات نظامی برون‌مرزی، به دنبال فروش تجهیزات نظامی در بازارهای بین المللی است.
      حضور ارتش ژاپن در عملیات جنگی برون مرزی نیز به رغم مخالفت‌های گسترده مردمی و محدودیت های قانونی گویا در حال عملیاتی شدن است. شاهد این ادعا اظهارات اخیر شینزو آبه، نخست وزیر ژاپن است که اخیرا از داشتن یک «ارتش قدرتمند» سخن رانده و گفته این ارتش حق دارد در جنگ های بین المللی حضور داشته باشد.
      طبق اعلام مقامات ژاپنی، این کشور در تلاش است محدودیت‌های قانونی در زمینه صادرات سلاح را نیز برداشته و به بهانه های مختلف از جمله گسترش فعالیت های اقتصادی، به جرگه صادرکنندگان تجهیزات جنگی بپیوندد و از قرار معلوم، آمریکا نخستین بازار ژاپن در این عرصه خواهد بود.
      قانون اساسی ژاپن در سال 1947 نوشته و با فشار نظامیان آمریکایی‌ها به این کشور تحمیل شده است. طبق این قانون، ژاپن اجازه داشتن «ارتش» به معنی مصطلح آن را ندارد و در مقابل می تواند نیروهای محدود نظامی موسوم به «نیروهای دفاع از خود» داشته باشد.
      البته بخشی از این محدودیت ها در ماه آوریل سال جاری( اواخر فروردین) برداشته شد و به احتمال قریب به یقین اواخر ماه جاری میلادی تصمیم نهایی در این زمینه نیز اتخاذ خواهد شد.
      اما سوالاتی که در اینجا مطرح می شود این است که آیا ژاپن حقیقتا به دنبال خروج از انزوای نظامی و احیای امپراتوری سابق است؟ موضع کشورهای غربی، چین و کشورهای آسیایی و همسایه به این تغییر استراتژی چگونه خواهد بود؟



      به نظر می رسد، لا اقل بخشی از پاسخ این سوال را باید در روحیات خاص ژاپنی ها و در تاریخ این کشور جست و جو کرد.
      در طول تاریخ، برخي آيين ها و اعتقادات خاص مذهبي، همواره زمينه رشد افراط گونه روحيات ملي گرايانه و صد البته نظامي گري ژاپني ها بوده است.
      مقامات نظامي ژاپن به خصوص در دهه30 تحت تاثير فيلسوفي با نام «تويوما» به شدت اعتقاد داشتند كه خداوند ملت ژاپن را برگزيده و يكايك مردم اين كشور موظفند براي ايجاد «ژاپن بزرگ» بكوشند. براساس آيين معروف «شينتوي پاك» نیز امپراتور ژاپن خداي تمام دنيا معرفی شده و ملت ژاپن نيز «مأموريت» دارد سايرين را تحت هدايت بي چون و چراي این امپراتور درآورد.
      بحران شديد اقتصادي دهه 30 ژاپن نیز بر دامنه اين اعتقادات افزود و رشد شديد احساسات ملي گرايانه ايده توسعه ارضي و ايجاد جامعه بزرگ به زعامت ژاپن را در بين توده مردم اين كشور لازم و واجب نشان داد.
      ژاپن با چنین زمینه های تاریخی پس از پایان جنگ جهانی اول توانست یکی از پنج قدرت بزرگ نظامی و صنعتی جهان شده و در «شورای جامعه ملل» آن زمان، صاحب کرسی دائم بود.
      این کشور در همان ماه های نخست جنگ جهانی دوم توانست حدود 50 میلیون کیلومتر مربع از کره زمین(یک ششم جهان) را تحت استیلا و کنترل خود درآورد. اما به دنبال حملات ناجوانمردانه اتمی آمریکا، از حرکت باز ایستاد. البته نباید فراموش کرد، عده ای نیز معتقدند، ژاپن پیش از حمله اتمی آمریکا به این کشور شکست خورده بود و آمریکا با حمله به این کشور خواست هژمونی خود را به جهانیان تحمیل کند.


       
      این کشور به هر حال پس از جنگ جهانی دوم دیگر اجازه داشتن ارتش به معنی مصطلح امروز و اختیارات کامل را نداشت و خود نیز با وضع قوانینی، محدودیت هایی در ابعاد بین المللی حوزه نظامی وضع کرد.

      اما اکنون رشد اقتصادی بالا این کشور را از شرایط اسفناک پس از جنگ جهانی خارج کرده است و شرایطی که این کشور را به انزوای نظامی کشاند، دیگر وجود ندارد!
      پاسخ دومی نیز برای تحلیل چرایی اتخاذ چنین رویکردی از سوی چشم بادامی ها وجود دارد و آن چیزی نیست جز منافع اقتصادی و سیاسی.
      «جان ميرشاير» صاحب نظريه «رئاليسم تهاجمي» می گوید، قدرت‌هاي بزرگ هميشه مترصد فرصتي هستند تا قدرت خود را در برابر رقبا فزوني بخشند. وي سپس جمعيت و ثروت را به عنوان «پايه‌هاي اصلي قدرت نظامي» تعريف و تصريح مي كند چنانچه كشوري داراي اين مولفه ها باشد، فرصت لازم براي خروش مقابل قدرت ها را به دست آورده است.
      با توجه به مولفه هایی که در جامعه امروز ژاپن دیده می شود، هیچ بعید نیست که این کشور واقعا قصد خروش مقابل سایر قدرت‌ها را داشته باشد.

       

      ژاپن اگر چه به لحاظ سیاسی، استقلال لازم را هنوز کسب نکرده و مانند بسیاری از کشورهای غربی دیگر، پیرو سیاست های آمریکا است؛ اما این کشور حداقل در بعد نظامی، تحرکات جدی از خود نشان داده است.
      وجود پایگاه های متعدد نظامی آمریکا در ژاپن، همواره هزینه‌هایی برای توکیو داشته و این کشور با وجود تقاضاهای زیاد مردمی، هرگز نتوانسته آمریکایی ها را از این کشور بیرون کند. این ناتوانی حتی بعضا باعث سقوط رهبران این کشور شده، همان طور که گاهی شعار علیه حضور نظامی آمریکا، باعث روی کار آمدن رهبرانی در این کشور شده است.
      «یوکیو هاتویاما»، نخست وزیر اسبق ژاپن با شعار جمع آوری پایگاه‌های نظامی آمریکا بود که توانست بر رقیب قدرتمند خود پیروز شود. اما همین فرد به دلیل ناتوانی در عمل به وعده انتخاباتی اش، خرداد ماه سال 89 استعفا کرد و جای خود را به «نائوتو کان» داد. «کان» نیز ماه ها جرئت نکرد راجع به پایگاه های آمریکایی که یکی از قدیمی‌ترین و بزرگترین مشکلات مردم کشورش است، صحبتی به میان آورد.
      بنا بر این به نظر می رسد، ژاپن هنوز پیشرفتی را که در حوزه اقتصاد کسب کرده، در حوزه سیاسی به دست نیاورده است.
      «اقتصاد» نیز می تواند یکی از انگیزه های قوی برای ژاپنی ها جهت ورود جدی به عرصه نظامی باشد.
      ژاپن کشوری است که در حوزه اقتصادی جایگاه ویژه ای دارد. تولید ناخالص ملی ژاپن نزدیک به 6 تریلیون دلار و جمعیت این کشور نیز حدود 128 میلیون نفر است. دو فاکتوری که به اعتقاد «میر شایر» برای خروش کافی است!
      همین چند سال پیش بود که خبر رسید، غول خودروسازی آمریکا یعنی جنرال موتورز، جای خود را به تویوتای ژاپن داده است. آمریکا امروز خود یکی از واردکنندگان اصلی محصولات ژاپنی است. ژاپن در عرصه تکنولوژی و تجهیزات الکترونیکی نیز یکی از پیشرفته ترین کشورهای دنیا است.
      کشوری با چنین مختصات اقتصادی و جمعتی طبیعتا نمی تواند خود را محصور نگاه دارد. بنابر این ورود ژاپن به فاز صادرات تجهیزات نظامی را می توان از این منظر به تحلیل نشست.
       
    • توسط karkas
      [align=center]در پی پرتاب دست کم دو موشک از داخل نوار غزه به شهر سدروت، در جنوب اسرائیل، مقامات اسرائیلی می گویند واکنش به این حمله را مد نظر قرار داده اند. [/align]

      [align=center][/align]



      [align=center]از هنگام به اجرا گذاشته شدن آتش بس توسط حماس و اسرائیل در هفته گذشته، این اولین بار است که آتش بس نقض شده است.

      از تلفات این حمله خبری در دست نیست
      جنبش حماس از سایر گروه های فلسطینی خواسته آتش بس را رعایت کنند. گروه فلسطینی جهاد اسلامی مسئولیت پرتاب موشک را به عهده گرفته است.جهاد اسلامی پیشتر تهدید کرده بود که به حمله اسرائیل به ساحل غربی پاسخ خواهد داد.
      در جریان این حمله نیروهای اسرائیلی به ساختمان یک خوابگاه دانشجویی در شهر نابلس در ساحل غربی یورش برده و دو فلسطینی را به قتل رساندند.
      یکی از کشته شدگان از اعضای گروه فلسطینی جهاد اسلامی بود.
      طبق گزارش های محلی، دومین مقتول پیکارجو نبوده و صرفا یک دانشجو بوده است.
      ارتش اسرائیل می گوید هر دو فلسطینی مسلح بوده اند.
      به گفته ارتش اسرائیل طارق ابوقالی که به جهاد اسلامی تعلق داشته در حال برنامه ریزی برای انفجار بمب بوده ودر اتاقش اسلحه و مواد منفجره کشف شده است.
      خبرگزاری رسمی فلسطینیان اعلام داشته که چندین گلوله به هر دو فلسطینی اصابت کرده و یکی از قربانیان را با شلیک گلوله به سرش از فاصله نزدیک، کشته اند.
      یک سخنگو، اسرائیل را مسئول نقض آش بس دانست و گفت سربازان اسرائیلی همچنین به سوی ماهیگیران فلسطینی در آب های نزدیک به سواحل غزه تیراندازی کرده بودند.
      آتش بسی که بر سر آن توافق شده بود رسما تنها شامل غزه می شود ولی گروه های فلسطینی درخواست کرده بودند که این آتش بس شامل ساحل غربی نیز بشود.
      [/align]

      منبع : بی بی سی

      این هم از دوستی خاله خرسه
      icon_cool
    • توسط RedArmy
      بررسي جايگاه استراتژيك و توان نظامي عربستان باسلام به نظر من موضوع جالبيه چون اگر تحديدي از سوي عرب ها متوجه ما باشه اين تحديد يا از جانب عربستان يا از جانب مصر و ساير كشورهاي عربي توانايي تحديد مارو ندارند. (با زبان رسمي) شبه جزيره عربستان كشوري است پادشاهي كه توسط آل سعود اداره ميشود . اين كشور مساحتي حدود 2149690 كيلومتر مربع و 27 ميليون نفر جمعيت دارد(جمعيت ما حدود 2.5 برابر عربستان هست واز اين جهت ما برتري داريم) آب وهواي اين كشور گرم وخشك بوده و تمركز جمعيت در مر كز عربستان مي باشد كه اطراف آنرا بيابان ها خشك و طولاني فراگرفته است به همين جهت در طول تاريخ كمتر دشمن خارجي ميل و رغبت براي اشغال و يا نبرد طولاني با اين كشور داشته است.(اين براي ما در صورت جنگ احتمالي مشكل ساز خواهد شد البته براي خود عربستاني هايي كه در اين مناطق ميجنگند نيز مشكل به وجود خواهد آمد). از سال 1932 تا كنون عربستان در هيچ جنگ بزرگ و فراگير شركت نكرده اگرچه در نبردهاي سال 1967 و 1973 بر ضد اسراييل و جنگ اول خليج فارس شركت داشته ولي هرگز در يك نبرد بزرگ به تنهايي شركت نكرده است (به طور كلي عرب ها به ويژه عربستاني ها انسان هايي ترسو هستند و نه جرئت يك جنگ طولاني را دارند و نه توان اين جنگ را ، از اين حيث برتري كامل از آن ماست). با وجود اينكه اين كشور هرگز در جنگ بزرگي درگير نشده ولي اين به معني اين نيست كه عربستان از تجهيز و به خدمت گرفتن يك ارتش كارآمد غافل مانده است. خطر اسراييل براي آنها آنقدر بزرگ بوده كه سالانه ميلياردها دلار صرف خريد تسليحات مي كنند(ممكن است برخي با شنيدن جمله قبلي به خود بگويند مگر عربستان با آمريكا و اسراييل متحد نيست و روابط خوبي با آنها ندارد ، در پاسخ به اين سوال بايد بگويم بزرگترين دشمن اسراييلي ها ، عرب ها هستند حتي دشمني آنها با عرب ها از دشمني با ما جدي تر است به طوري كه در آموزش كودكانشان هم از عربها به عنوان جدي ترين دشمن ياد ميكنند كه بايد نابود شوند ، اين چيزي است كه عربستان و تمام كشورهاي عربي مي دانند و هيچگاه از اسراييل غافل نميشوند مثل استالين كه با آلمان توافق صلح امضا كرد اما آلمان ها باز به شوروي حمله كردند ). بعد از انقلاب اسلامي در ايران ، عربستان همواره ايران و گروهايي چون حزب ا... لبنان را دشمن و رقيب خود مي ديده و همواره با ايران بر سر اينكه چه كسي قدرت اول منطقه و جهان اسلام است كشمكش داشته است( تحديد نظامي از سوي ايران داستاني است كه آمريكا و اسراييل آنرا ساختند و اين عرب ها ساده لوح متسفانه آنرا باور كردند ). اقتصاد عربستان وابسته به نفت است به طوريكه 75 درصد از درآمد اين كشور را فروش نفت تامين مي كند . با بروز جنگ بين آمريكا و عراق در سال 2003 و افزايش سرسام آور قيمت نفت كه تا كنون نيز ادامه داشته ، درآمد عربستان افزايش يافته است وبه تبع آن عربستان توانسته بودجه نظامي خود را به ميزان بسيار زيادي افزايش دهد به طوريكه در سال 2006 به رقم شگفت انگيز 31 ميليارد دلار رسيد(چيزي نزديك به بودجه نظامي روسيه). وزارت دفاع عربستان در سال 1962 تاسيس شده و از بدو تاسيس توسط خاندان سلطنتي فرمانده اي مي شود . اين وزارت خانه مسئول هدايت و ساخت و خريد تجهيزات ارتش را بر عهده دارد. خدمت سربازي در عربستان داوطلبانه بوده و دوره خدمت 3سال با حقوق و مزاياي كامل مي باشد. عربستان از سربازان ماهر و آموزش ديده استفاده مي كند. اكثر افسران در ابتدا در مدارس ارتش تحصيل كرده و سپس وارد دانشكده افسري مي شوند(آموزش پايه اي كاري است كه ارتش هاي بزرگ مثل روسيه انجام مي دهند و ما از اين جهت از عربستاني ها عقب تر هستيم). يونيفرم سازماني ارتش عربستان از يونيفرم ارتش هاي آمريكا و انگلستان متاثر شده است. خلبان هاي نيروي هوايي عربستان توسط مربيان انگليسي آموزش مي بينند (از اين لحلظ به دليل كم بود امكانات باز ما عقب تر هستيم). ارتش عربستان براي آموزش نيروهاي خود از كارشناسان فرانسوي ، آمريكايي و انگليسي استفاده مي كند. نيروي زميني عربستان داراي 70تا73 هزار نفر پرسنل است البته 200 هزار نيروي داوطلب نيز در اين نيرو خدمت مي كنند(نيروي زميني ايران ، قوي ترين نيروي زميني در منطقه است). عربستان داراي تعداد زيادي تانك از جمله 315 تانك پيشرفته آبرامز ام-1 است كه اين كشور بعد از مصر بزرگترين دارنده اين تانك در خاورميانه محسوب مي شود. عربستان در سال 1980 تعدادي موشك دانگ فنگ3 با برد 2400 كيلومتر از چين خريد(از لحاظ برد موشكي عربستان تقريبا با ما برابري ميكند اما ما صاحب تكنولوژي هستيم و به زودي برد موشك هايمان از عربستان بيشتره مي شود). در بعد هوايي در گذشته شايد هواپيماهاي ما توان مقابله با اف-15ها و ساير هواپيماهاي عربستان را داشتند اما اكنون عربستان باخريد هواپيماهاي جديد و پيشرفته نظير 72فروند يوروفايتر از لحاظ هوايي از ما برتر است(ما شايد هواپيما جديد نخريده باشيم اما تسليحات ضد هوايي قوي نظير تور ام-1 و اس-300 داريم كه كشورمان را خوب پوشش مي دهند و از لحاظ پدافند هوايي خيلي از عربستان برتر هستيم هرچند بايد نيروي هوايي خودمان را نيز تقويت كنيم اگر بتوانيم بر روي طرح ميگ-39 سرمايه گذاري كنيم كه به مشكلات مالي برخورد كرده است ، و روس ها با ما همكاري كنند و اين هواپيماي فوق پيشرفته را به ما بدهند توان نيروي هوايي ما بسيار افزايش مي يابد ، لازم به ذكر است كه ميگ-39 يك هواپيماي فوق پيشرفته است كه قابليت هاي آن بسيار بالاتر از يوروفايتر مي باشد). در رابطه با نيروي دريايي عربستان بايد بگويم كه هرچقدر هم كه عربستان قوي باشد ما ابزارهايي داريم كه بتوانيم از خودمان دفاع كنيم و خليج فارس را در كنترل كامل خودمان بگيريم. در كل و با در نظر گرفتن فاكتورهاي مختلف توانايي نظامي ايران از عربستان بالاتر است و در صورت بروز جنگ احتمالي ما بيشتر به عربستان ضربه وارد خواهيم كرد ، دليل برتري ما اين است كه نيروهاي مسلح ما از حداقل امكانات حداكثر استفاده را مي كنند. منتظر نظرات ساير دوستان هستم به ويژه دوست خوبم mostafa_by هستم .
    • توسط hamed_713
      فارخور نام پایگاه نیروی هوایی هند در کشور تاجیکستان است! این پایگاه در 130 کیلومتری جنوب شرقی شهر دوشنبه پایتخت تاجیکستان قرار دارد. این تنها پایگاه نیروی هوایی هند در خارج از این کشور است که تنها دو کیلومتر از مرز بین افغانستان و تاجیکستان فاصله دارد. عهدنامه بین هند و تاجیکستان برای احداث پایگاه در این کشور در سال 2003 امضائ شد و در سال 2004 به تصویب رسید. این پیمان یعنی حضور دائمی نیروهای نظامی هندی در تاجیکستان برای دفع هرگونه تهدید احتمالی خارجی و تامین امنیت کشور به تصویب رسیده است.کار بر روی احداث پایگاه بلافاصله اغاز گردید و اکنون پایگاه در حالت امادگی کامل به سرمیبرد واز اوایل سال 2007 کاملا قابل استفاده است. جزئیاتی از ساخت پایگاه در دسترس نیست اما گمان میرود که مصالح نظامی هندی از اسیای مرکزی تامین شده باشند.تقریبا 70 درصد جنگ افزار های هندی از روسیه و اتحاد جماهیر شوروی پیشین بدست امده است. بر طبق اخبار گوناگون گمان میرود که پس از تکمیل بنا پایگاه میزبان 12 الی 14 فروند جنگنده بمب افکن میگ 29 خواهد بود پایگاه فارخور عمق و برد بیشتری را در اختیار نیروهای نظامی هند فرار میدهد که برای انان موجب ایفای نقش بیشتری در اسیای جنوبی و ظهور ملموسی از حرکت هند برای برجسته سازی قدرت خود در اسیای مرکزی است هدف سیاسیی که در سال 2003-2004 رسما اعلام کرده اند دلائل پنهانی تاسیس این پایگاه میتواند رقابت هند و پاکستان بر روی شبه قاره باشد پرویز مشرف رئیس جمهور پاکستان نگرانی شدید خود از این مساله را به مقامات تاجیکستان ابراز داشت در حقیقت هواپیماهای هندی میتوانند در عرض چند دقیقه خود را به پاکستان برسانند! پایگاه فارخور یکی از نمونه های بارز از تلاش هندی ها برای ارتقای ثبات در افغانستان و بالا بردن توان دهلی نو در فراهم اوردن نفت چه از اسیای جنوبی و چه از اسیای مرکزی است. هند بطور معلوم محدود شدن نقش خود به ناحیه سوق الجیشی جنوب اسیا را نخواهد پذیرفت برنامه هند برای برجسته سازی قدرت خود در اسیای مرکزی تنها برای مصارف نظامی نیست بلکه دسترسی به منابع انرژی اسیای مرکزی برای هند امری حیاتی به شمار میرود. دهلی نو به دنبال دسترسی به نفت و گاز قزاقستان وانجام پروژه های ملیونی مثل خط لوله ایران-افغانستان-پاکستان-هند و دیگری پیوستن ترکمنستان افغانستان پاکستان وهند. هرکدام از این خط لوله ها یا هر دوی اینها میتواند در دستیابی هند به منابع انرژی تاثیر مهم و قابل اطمینانی داشته باشند به شرطی که روابط دوستانه بین هند و پاکستان تقویت گردد هند خواهان توسعه شبکه ی قدرت جدیدی در اسیاست که ایالات اسیا را با ان به مبدائیت شبه قاره یکی میکند این نظریه ای است که از سوی ایالات متحده در گذشته بشدت حمایت شده است. هنگامی که هند از شبکه ای جدید در اسیای مرکزی برای بالا بردن نمودار جامع اقتصادی خود بهره جوید واشنگتن این پروژه را راهی برای مقابله با نفوذ اقتصادی و سیاسی چین در اسیای مرکزی میبیند منبع: نوشته شده توسط محمد- مجله هوايي
    • توسط seyedmohammad
      بسمه تعالی شانه  
       
       
      قیام مشت زن ها
       
      .
      نیروهای اتحاد هشت ملیتی که برای سرکوب قیام مشت زنها وارد چین شدند . از راست به چپ: ژاپن-ایتالیا-اتریش مجارستان-فرانسه-آلمان-هند(بریتانیا)-استرالیا-آمریکا-بریتانیا
       
       
       
      چکیده : در اواخر قرن نوزدهم، زندگی سنتی و بی ‏آلایش مردم چین زیر نفوذ غرب‏گرایی رو به اضمحلال بود. در سال 1894، چین، شبه جزیره کره را در برابر جنگ با ژاپن از دست داده بود و کشورهای قدرت‏مند آن روز اروپا هم‏چون انگلیس، آلمان و روسیه قسمت‏هایی از سرزمین چین را اشغال کرده بودند. در گرماگرم چنین دوران ضعف و حقارتی بود که تعدادی از نظامیان چینی یک جنبش ناسیونالیستی ضدغربی به نام بوکسورها یا جامعه مشت‏های موزون و هماهنگ علیه خارجیان پدید آوردند که خواه ناخواه افراد بسیار تندرو و متعصبی هم داخل آن بودند. بوکسورها به مبارزه شدید با مبلّغین اروپایی در چین پرداختند. این حوادث که می‏توانست به قطع کامل نفوذ بیگانگان از خاک چین منتهی گردد به مذاق هیچ یک از کشورهای استعماری آن روز سازگار نبود. بنابراین آنان ارتشی از شش کشور ژاپن، انگلیس، روسیه، فرانسه، آلمان وبه بهانه حفظ جان اتباع خویش تشکیل داده و به سرکوب قیام پرداختند. پس از سرکوب جنبش بوکسورها دولت وقت چین مجبور به پرداخت غرامت سنگینی به استعمارگران شد. این رویداد و وقایع بعدی باعث ظهور سون‏یات سن رهبر انقلاب چین، سقوط خاندان امپراتوری منچو و استقرار نظام جمهوری در سال 1912 گردید.  این گروه شماری از دوره دیده های ارتش چین بودند که بعدها گروه مستقلی را در این کشور تشکیل دادند . گفته می شود قیام  یاد شده با اهداف ضد استعماری در  این کشور به وقوع پیوست . 
       
      .............................................
       
       
       
      شورش مشتزن‌ها که با نام‌های قیام بوکسورها و جنبش ایهتوان نیز شناخته می‌شود، جنبشی میهن‌پرستانه بود که بین سالهای  1898 تا 1901 رخ داد. این جنبش بر ضد امپریالیسم خارجی و مسیحیت بود. این برپاخاستن در جواب تاثیرگذاری‌های بیگانگان در چین بود که ناراحتی معترضان دلایل گسترده‌ای از تجار تریاک، تهاجم سیاسی و دخالت‌های اقتصادی گرفته تا تبلیغات مبلغین مسیحیت را در برمی‌گرفت.   در چین احساسات عمومی علیه بیگانگان با قراردادهای نابرابری که دولت ضعیف چینگ توان مقاومت در برابر آن‌ها را نداشت بیشتر می‌شد. با بهره‌برداری مبلغین مسیحی از وضعیت دولت چین و غصب زمین‌ها و دارایی‌های روستاییان برای کلیسای خود نارضایتی مردم بیشتر می‌شد. این احساسات عمومی سرانجام منجر به شورشی خشونت‌بار شد.     در قرن نوزده میلادی سراسر چین را گردن زنی، اعدام، شکنجه و گرسنگی فرا گرفته بود. شورشیان مشتزن در سراسر این کشور مردم را در ملاعام گردن می زدند و اعدام می کردند. بعد از اعدام،  تکه های بدن آنها که جدا کرده بودند یا اجسادشان را برای عبرت به دیگران نشان می دادند.     ۷ ژوئیه سال ۱۹۰۰، سیصد هزار چینی میهن دوست که عنوان «مشت زنان (افراد بدون تفنگ)» بر خود گذارده بودند در شهر پکن دست به محاصره سفارتخانه های کشورهای بزرگ و محل سکونت خارجیان و چینی های مسیحی شده زدند و بسیاری را به گروگان گرفتند. این کار چند هفته پیش از آن از شهر Tienstin آغاز شده بود. چینیان از این که میهن آنان همچون گوشت قربانی میان قدرتهای وقت قسمت می شد و از حاکمیت ملی تنها نامی باقی مانده بود خشمگین شده بودند و تحمل آنان پایان یافته بود.        این اقدام باعث شد تا ملکه تزی شی که در ابتدا دودل بود،  با اصرار محافظه‌کاران دربار امپراتوری علیه بیگانگان ،  اعلام جنگ کند. دیپلمات‌ها، مردمان غیرنظامی خارجی، سربازان و مسیحیان چینی در منطقه سفارت‌نشین پکن به محاصره نیروهای ارتش امپراتوری درآمدند که این محاصره ۵۵ روز طول کشید.    مقامات دولت چین در برابر مسئله زنده نگه‌داشتن یا کشتن خارجی‌های این منطقه با یکدیگر دچار اختلاف شدند که باعث درگیری بین این دو گروه شد. رهبری کسانی که درخواست توافق و زنده نگه‌داشتن آنان  را داشتند با شاهزاده چینگ بود. فرمانده ارشد نیروهای چینی، رونگلو، سه سال پس از شورش ادعا کرد که برای محافظت از محاصره‌شدگان تلاش می کرده‌است.   کشورهای بزرگ انگلستان، فرانسه، آلمان، آمریکا، روسیه و ژاپن برای سرکوب مشت زنان نیرو فرستادند و با وجود اخطاریه (اسمی و ظاهری) امپراتور چین به نیروهای خارجی که مداخله نکنند، این نیروها به قلع و قمع وطندوستان چینی دست زدند، و بسیاری از آنان را پس از دستگیر کردن گردن زدند .   محاصره هنگامی پایان یافت که اتحاد هشت ملت نزدیک به ۲۰،۰۰۰ نیروی نظامی به چین فرستادند و پس از شکست دادن ارتش امپراتوری چین، پکن را گرفتند. پروتکل مشت‌زن در تاریخ ۷ سپتامبر ۱۹۰۱ به قیام خاتمه داد و در آن مجازاتهای سنگینی بر دولت چین بسته شد؛ از جمله ۶۷ میلیون پوند جریمه (معادل ۴۵۰ میلیون تایل نقره) که بیشتر از مالیات یکساله دولت چین بود. این جریمه می‌بایست در طول سی سال به هشت کشور شرکت‌کننده در نبرد پرداخت می‌شد.          عکس هایی از این جنایاتی که در چین رخ داد گرفته شده است که بیشتر این عکس ها توسط عکاسان غربی مثل جیمز ریکالتون گرفته شده است.   در این عکس یک زندانی در باران روی زمین زانو زده و منتظر سرنوشت تلخ خود است . بالای سر او جلادی از شورشیان مشت زن ایستاده و شمشیرش را پشت خود پنهان کرده است.       لحظاتی بعد گردن زدن انجام می شود و عکاسی چشم در چشم جلاد شد و از او عکسی یادگاری با سر زندانی گرفت.       در عکس آخر محل اعدام ترک شد. سر زندانی که روی زمین خیس کنار بدن افتاده است:       جیمز ریکالتون عکس های زیادی از شورشیان و جنایات آنها گرفت، عکسهای جیمز سال 1990 در کتابی منتشر شد.   دستگاهی که با آن گردن را می بستند یک نوع تنبیه بدنی در چین قدیم به حساب می آمد که شبیه نمونه ی غربی خود بود. این دستگاه از دو تخته ی بزرگ ساخته شده بود و هدف این وسیله این بود که زندانی نتواند غذا بخورد و برای غذا خوردن متکی به شخص دیگری شود. روی این تخته نام و محل زندگی و جرمی که انجام داده بود را می نوشتند تا دیگران نیز جرم آنها را متوجه شوند..           این عکس ها از اعدام شورشیان توسط ارتش فرانسه ( جزو هشت کشوری بود که به چین برای مبارزه با شورشیان رفتند) گرفته شده است:             لحظه ی اعدام یکی از رهبران شورشیان مشتزن به دست مردم چین:     بعد از گردن زدن این رهبر شورشی ، حتی کودکان نیز برای تماشای این اعدام آمدند:     این رویداد که وسیعا در کتب درسی کودکان چینی آمده است از عوامل نیرومند شدن این کشور بزرگ شده است به گونه ای که چینیان اینک  اطمینان دارند که وطنشان دیگر هیچگاه مقهور و در هم شکسته نخواهد شد.   منبع 
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.