Recommended Posts

1 ساعت پیش, lordashrafi گفت:

اعلام آمادگی مادورو برای گفت‌وگو با اپوزیسیون ونزوئلا

 مادورو برای گفت‌وگو با نمایندگان اپوزیسیون اعلام آمادگی کرده و از برگزاری انتخابات پیش از موعد نیز سخن گفته است. این در حالی است که دیوان عالی ونزوئلا با صدور فرمانی گوایدو را ممنوع الخروج اعلام کرده است.

 افزون بر آن، گفته می‌شود که مادورو برای برگزاری پیش از موعد انتخابات نیز از خود آمادگی نشان داده است. مادورو گفته است که گفت‌وگو میان نمایندگان دولت با نمایندگان اپوزیسیون باید تحت نظارت بین‌المللی صورت گیرد.

تغییر مواضع دولت مادورو درباره مذاکره با اپوزیسیون و همچنین برگزاری انتخابات در این کشور در شرایطی صورت می‌گیرد که برخی از کشورهای عضو اتحادیه اروپا نیز برای برگزاری انتخابات در ونزوئلا اولتیماتوم تعیین کرده‌اند.

سلام

بعید می دانم انتخابات دردی را دوا کند ، به غیر از اینکه بحران پیچیده تر و عمیق تر شود . مگر اینکه دولت حاکم طرحی در نظر دارد که برای پیاده سازی آن در حال خریدن زمان می باشد و گرنه آخر انتخابات تقلب شد هستش .

ویرایش شده در توسط tiktak
  • Like 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
11 hours قبل , tiktak گفت:

سلام

بعید می دانم انتخابات دردی را دوا کند ، به غیر از اینکه بحران پیچیده تر و عمیق تر شود . مگر اینکه دولت حاکم طرحی در نظر دارد که برای پیاده سازی آن در حال خریدن زمان می باشد و گرنه آخر انتخابات تقلب شد هستش .

با سلام خدمت همه دوستان گرامی

بعید است طرحی داشته باشند چون گزینه دیگری موجود نیست . انتخابات هم با ناظران خارجی برگزار خواهد شد و در صورت پیروزی مادورو همان ناظران گزارشات گسترده تقلب را منتشر خواهند کرد و در صورت پیروزی رقیب خوب صدای مردم شنیده شده است !!! راه دیگر هم اعلام حکومت نظامی و دستگیری مخالفان است که مثل بنزین روی آتش عمل خواهد کرد . البته خود ارتش هم می تواند کودتا کند که سابقه آن در آمریکای لاتین زیاد است

  • Like 1
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

اگر این اتفاقات ونزوئلا در دهه 60 یا 70 رخ داده بود، آمریکا ائتلافی تشکیل میداد و ونزوئلا رو به دو قسمت شرقی غربی یا شمالی جنوبی تقسیم میکرد.

دخالت ها در ونزوئلا مادورو را وادار به به اعمال خشونت خواهد کرد، بالاخره یک عده در میان این دو گروه دست به ترور و تخریب خواهد زد و مادورو برای تبدیل شدن به یک دیکتاتور تمام عیار (هیولای رسانه پسند) بسیار تحت فشار  قرار خواهد گرفت، تا اینکه ارتش یا مستقلا برای آرام کردن اوضاع وارد عمل بشه یا به نفع یک طرف، کدوم طرف؟ بستگی به توافق روسیه و آمریکا دارد، به همین سادگی!...

  • Like 2
  • Upvote 11

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

استقرار یگان‌های دریایی آمریکا در سواحل کلمبیا برخی اخبار و فیلم‌های منتشر شده از ورود نیروهای آمریکا به سواحل کلمبیا جهت کمک به ارتش این کشور در مواجهه با نیروهای وفادار به رئیس جمهور ونزوئلا حکایت دارد / انتخاب     

کلمبیا بخش‌هایی از ارتش خود را به سمت مرز ونزوئلا به حرکت درآورد. ایوان دوک، رئیس جمهور کلمبیا، پیش‌بینی کرد نیکلاس مادورو تا چند ساعت دیگر سرنگون خواهد شد

  • Like 2
  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

سفیر ونزوئلا در عراق نیز به «گوایدو» پیوست

سفیر ونزوئلا در عراق اعلام کرد: دیگر خود را به نیکولاس مادورو دیکتاتور ونزوئلا وفادار نمی‌دانم

 سفیر ونزوئلا در عراق در یک پیام ویدئویی که در پایگاه «Nacional» منتشر شد اعلام کرد جایگاه ما صرفا در کنار مردم، قانون اساسی و پارلمان ونزوئلا است.

سفیر ونزوئلا با ستایش از گوایدو تاکید کرد او حق و وظیفه قانونی حضور در جایگاه ریاست جمهوری را دارد.

گفتنی است پیش از سفیر ونزوئلا، وابسته نظامی ونزوئلا در واشنگتن نیز هفته گذشته قطع همکاری خود را با مادورو اعلام کرده بود

ویرایش شده در توسط lordashrafi
  • Like 1
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
9 hours قبل , lordashrafi گفت:

 سفیر ونزوئلا در عراق در یک پیام ویدئویی که در پایگاه «Nacional» منتشر شد اعلام کرد جایگاه ما صرفا در کنار مردم، قانون اساسی و پارلمان ونزوئلا است.

سفیر ونزوئلا با ستایش از گوایدو تاکید کرد او حق و وظیفه قانونی حضور در جایگاه ریاست جمهوری را دارد.

ورای موضوعات طرفداری از هر جناح خاص

واقعا سوال ایجاد شد برام ، حق و وظیفه چطوری بوجود آمده؟

 

یعنی در قانون اساسی این کشور حق کودتا قانونی شناخته شده و براش آیین نامه اجرایی وجود داره؟

  • Like 1
  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با سلام خدمت همه دوستان گرامی

تاریخ تکرار می شود . در حال مشاهده وقایع چند سال پیش سوریه اینبار در ونزوئلا هستیم . البته در خصوص تکرار تاریخ گفته شده یک بار به صورت کمدی خواهد بود و یک بار به صورت تراژدی . آنچه در سوریه دیدیم که تراژدی محض بود امیدوارم این بار شاهد کمدی آن باشیم !!! 

  • Like 1
  • Upvote 2
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
2 hours قبل , zed گفت:

با سلام خدمت همه دوستان گرامی

تاریخ تکرار می شود . در حال مشاهده وقایع چند سال پیش سوریه اینبار در ونزوئلا هستیم . البته در خصوص تکرار تاریخ گفته شده یک بار به صورت کمدی خواهد بود و یک بار به صورت تراژدی . آنچه در سوریه دیدیم که تراژدی محض بود امیدوارم این بار شاهد کمدی آن باشیم !!! 

در سوریه مردم مسلمان بودند و عشق شهادت داشتند

اما مردم ونزوئلا عاشق شهادت نیستند

  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 ساعت پیش, majid363 گفت:

در سوریه مردم مسلمان بودند و عشق شهادت داشتند

اما مردم ونزوئلا عاشق شهادت نیستند

با سلام خدمت همه دوستان گرامی

در همان سوریه هم همه مسلمان عاشق شهادت نبودند و خیلی ها به دلیل سیر شدن از زندگی و خیلی های دیگر به دلیل طمع سهیم شدن در نتایج وارد متن وقایع شدند . به عقب نشینی های مکرر ارتش سوریه و رسیدن معارضین تا هفتصد متری کاخ بشار اسد و برآورد دو هفته ای توان حفظ نظام سوریه در آن زمان توجه کنید . در آن سو هم تا داعش و النصره وارد کارزار نشدند خبری از انتحاری و حوری و این حرف ها نبود و مثلا فرودگاه منغ یک سال مقاومت کرد و با اولین انتحاری ها توان مقاومتش را از دست داد و سقوط کرد . اصلا نیازی به این انگیزه ها نیست . مثلا کامیکازه های ژاپنی در جنگ جهانی دوم مسلمان نبودند که عشق شهادت داشته باشند یا قیام بلشویکها و سرنگونی حکومت تزارها کلا از انگیزه های دینی فارغ بود . انگیزه می تواند مادی باشد یا معنوی باشد و انسان ها بر اساس درک خود از شرایط و اعتقاداتشان عمل خواهند کرد . وضع زندگی مردم و فشارهای متعدد می تواند انگیزه قیام برای تغییر وضع موجود را بدهد و صد البته کاتالیزور این وضع تفاوت سطح زندگی مردم و مسئولین یک کشور است . منتهی ما اکنون مرحله به مرحله همان اتفاقات بحران سوریه را شاهد هستیم و باید ببینیم جهان چقدر از آن بحران درس گرفته است . ضمنا همین روال به گونه ای دیگر در خصوص ما در حال تکرار است دیماه پارسال را به خاطر بیاورید . چقدر از هموطنان ما در آن آشوب ها صدمه دیده و حتی جان خود را از دست دادند .

در ونزوئلا هم همین است . در مصر هم همین بود . در تونس هم همین بود . در لیبی هم همین بود . به همین دلیل هم یک الگو در حال تکرار است . اینجا مخالفان رهبری واحد دارند و یک نفر برند این اعتراضات شده است و از سوی قدرت های خارجی حمایت می شود . تلاش برای شکاف در ارتش و بدنه بروکراتیک دولت در حال انجام است . عملیات روانی و رسانه ای انجام می شود . صف بندی ها و درگیری ها شروع شده است . تهدید مرزی در حال پیگیری است و تمام چیزهایی که بهتر از من می دانید .

تفاوت این است که سوریه قبیله ای و مذهبی بود و اینجا چپ و راست داریم و هوادارانشان و البته این وسط شکم که دین و ایمان نمی شناسد . ایران و روسیه و چین و بقیه هم اینقدر دور هستند که دخالت نکنند .    

  • Like 3
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
3 hours قبل , majid363 گفت:

در سوریه مردم مسلمان بودند و عشق شهادت داشتند

اما مردم ونزوئلا عاشق شهادت نیستند

البته این مساله اونجا یه امتیازه

حداقل کمتر کشورشون ویران میشه

 

ویرایش شده در توسط FOCAL
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

  شما در ونزوئلا با یک باند مافیایی طرف هستید که دارن اقتصاد و ثروت مردم ونزوئلا را به غارت میکنن و ضد امریکایی بودن را بهانه کردن. از طرفی دیگر حمایت از چنین دولت و رئیس جمهوری که مطرود اکثریت ملت خود و ملل امریکای لاتین هست هیچ منفعت ملی برای کشور نداره.

بهترین کار همان است که در لفظ از عدم دخالت دیگر کشورها در امور ونزوئلا حمایت کنیم ولی هرگز برای پشتیبانی عملی یا لجستیکی و دیپلماتیک چنین فردی که قطعا به پایان عمر حکومت خود رسیده حمایت نکنیم.

اگر روسیه را می بینید که حمایت می کنه به این خاطر است که امید داره امریکا در سوریه و اکراین به روسیه امتیاز بده تا او هم از حمایت از مادادور دست برداره و وقتی این عمل اتفاق افتاد باز مانند سوریه ایران را تنها بذاره

  • Upvote 7
  • Downvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بر 15 بهمن 1397 در 17:34 , FOCAL گفت:

  شما در ونزوئلا با یک باند مافیایی طرف هستید که دارن اقتصاد و ثروت مردم ونزوئلا را به غارت میکنن و ضد امریکایی بودن را بهانه کردن. از طرفی دیگر حمایت از چنین دولت و رئیس جمهوری که مطرود اکثریت ملت خود و ملل امریکای لاتین هست هیچ منفعت ملی برای کشور نداره.

بهترین کار همان است که در لفظ از عدم دخالت دیگر کشورها در امور ونزوئلا حمایت کنیم ولی هرگز برای پشتیبانی عملی یا لجستیکی و دیپلماتیک چنین فردی که قطعا به پایان عمر حکومت خود رسیده حمایت نکنیم.

اگر روسیه را می بینید که حمایت می کنه به این خاطر است که امید داره امریکا در سوریه و اکراین به روسیه امتیاز بده تا او هم از حمایت از مادادور دست برداره و وقتی این عمل اتفاق افتاد باز مانند سوریه ایران را تنها بذاره

آدم تعجب میکنه که یک تحلیل، ظرفیت این همه اشتباه را داشته باشد، طرف می گفت اون کدوم امامزاده بود که توی مصر، سر منار، پلنگ خوردش؟

باند مافیایی ونزوئلا افراد وابسته به کمپانیهای نفتی آمریکا هستند، مانند جوان سی و چند ساله ای که از آمریکا وارد ونزوئلا می شود و با بودجه خارجی در انتخابات حمایت شده و وارد مجلس می شود، و بعد با لابی خارجی رئیس مجلس شده و ناگهان اعلام می کند من رئیس جمهور هم هستم. اگر میخواستی چرا در انتخابات شرکت نکردی؟

در مورد سوریه هم از این حرفها می زدند که اینها مردم آزادی جوی(!) سوریه هستند و نباید دخالت کنیم، بعدا گندش در اومد که چچنی های افراطی و تونسی های ... و بقیه هستند.

روسیه هم هیچوقت «حمایت» نکرده و ما هم دنبالش نبودیم، فقط اشتراک منافع بوده که هنوز هم همون اشتراک منافع هست، البته منافع دیگه ای هم اخیرا ایجاد شده که شاید منافع ما با روسیه همراستا باشه، شاید هم نباشه.

اگر دست آمریکا به نفت ونزوئلا برسه یک ماه بعدش ایران دچار جنگ میشه.

چون قواعد بازی تغییر میکنه و آمریکا از نفت منطقه خاورمیانه بی نیاز میشه اما چین وابستگی شدید به نفت خاورمیانه داره. اینطوری با جنگ و نابودی زیرساختها و ظرفیت تولید و صادرات نفت، چین رو هم کنترل میکنه. و  الان اولویت اول آمریکا چین هست، ایران نیست. آمریکا شده برای کنترل چین حاضره قطعات تامکت هم به ما بده تا در خاورمیانه جنگ شعله ور بشه و شعله ور بمونه.

  • Like 1
  • Upvote 11
  • Downvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
نقل قول

 

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از سی‌ان‌اس نیوز، «الیوت آبرامز» (Elliott Abrams) نماینده ویژه آمریکا در امور ونزوئلا در اقدامی کاملاً مغایر با منشور سازمان ملل متحد در خصوص عدم مداخله در امور داخلی یک کشور مستقل در یک کنفرانس خبری در واشنگتن گفت: فکر می‌ کنم که برای گذار به دموکراسی در ونزوئلا بهتر است «مادورو» (رئیس جمهوری قانونی و منتخب ونزوئلا) از کشور خارج شود!

نماینده ویژه آمریکا در امور ونزوئلا در این خصوص ادامه داد: شماری از کشورها حاضرند میزبان مادورو باشند. او در کشورهائی مانند کوبا و ونزوئلا دارای دوستانی است.

 

 

از زمان ژنرال ضیا و دولت دموکراتیک بوتو در پاکستان (حالا مصداقی از مطالعات اخیر) تا همین حالا هر وقت منافعشون حکم کرده از پست ترین و تروریست ترین دولت و حکام و از دیکتاتوری تاریک و محض حمایت کردند و میکنند و این تنها و تنها قدرت رسانه است که با این وقاحت همچنان دم از دموکراسی و حق مردم میزنند. اون هم در مقام مشمئز کننده حاکم اخلاقی جهان.

واقعا عجیب هست و اگر نبود همین چند قلم از تاریخ شاید واقعا مقهور پروپاگاندای رسانه ما هم باید در کنار خیل عظیم ایرانیان مینشستیم به تحسین "وظیفه اخلاقی" آمریکا در جهان کنونی. تنها باید نگران فضای عمومی تاریخ! بود با امثال ویکی پدیا و تاریخ نگاری جعلی هالیوودیسم خصوصا در اذهان کشورهای غیرانگلیسی زبان که ویکی پدیاشون در حوزه سیاسی مطلق منشا گرفته از رسانه های اپوزیسیون هست و هالیوودیسمش هم منبعث از سیاست ترسیمی حکامشون.

  • Like 3
  • Upvote 11

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 

«جان بولتون» مشاور امنیت ملی کاخ سفید:

ایالات متحده به سرعت در حال حرکت برای انتقال کمک به ونزوئلا و برای کمک به مردم و دولت جدید آن به رهبری خوان گوایدو است. امیدواریم مردم ونزوئلا و نیروهای نظامی را ببینیم که صلح‌آمیز در کنار هم آمده تا اجازه دهند این کمک به ونزوئلا منتقل شود.


خبرگزاری آسوشیتدپرس: برخی از محموله‌ها حاوی ذرت، عدس، آرد و تن ماهی است. کوین ویتاکر، سفیر آمریکا در کلمبیا گفت این فقط شروع ارسال کمک‌های بشردوستانه است و کمک‌های بیشتری در راه خواهد بود. 
ویتاکر در پاسخ به این که اگر مادورو جلوی کاروان را گرفت چه می‌کند گفت: با هر مانعی اقدام درخور خواهیم داشت. همان‌طور که پرزیدنت ترامپ گفته، همه گزینه‌ها روی میز است.

خوان گوایدو: تمامی کمک‌های بشردوستانه به دست مردم ونزوئلا خواهد رسید.
«خوان گوایدو» رهبر مخالفان و رئیس جمهوری موقت #ونزوئلا روز جمعه ۱۹ بهمن در پیامی ویدیوئی به تمامی مردم ونزوئلا اطمینان داد کمک‌های بشردوستانه ارسالی «طبق برنامه زمان‌بندی شده و مشخص»، به دست مردم خواهد رسید.

 «نیکلاس مادورو» اعلام کرد، اجازه نخواهد داد کمک های بشردوستانه آمریکا که «خوآن گوآیدو» رهبر مخالفان و رئیس جمهور موقت #ونزوئلا درخواست داده است، وارد کشور شود!
این کمک ها درحال حاضر در «کوکوتا» مرز با کلمبیا با این کشور جمع آوری شده و مردم ونزوئلا بشدت به این اقلام ضروری غذایی و دارویی نیازمند هستند.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

اگر کمک های بشر! دوستانست که "مردم ونزوئلا  هم به شدت بهش احتیاج دارند"، خب چرا یکهو بعد شورش گوایدو به طور جدی و حتی با پشتوانه قوای نظامی لازم الارسال شدند، اگر هم به قول مادورو یک روش تقویت گوایدوست که مثل مرد بگن تلاشهایی برای مشروعیت و محبوبیت بخشی به گوایدو از طریق شکمهای گرسنه است. صداقت اگر خوبه قطعا برای همه خوبه. مخالف و شورشی و انقلابی هم نمیشناسه.

از طرفی کلی تحریم تحمیل یک کشور کنی، پولهای نفت و حسابهاش را هم مسدود کنی و بعد 20 میلیون دلار براشون کمک پزشکی و غذایی بفرستی هم از اون کارهاست. تازه انقدر زرنگ باشی که با همین برنامه هم از مادورو یک غول بسازی که مردم ونزوئلا ما میخوایم کمکتون کنیم ولی مادورو نمیزاره که!

تازه بانی و سردمدار این اقدام انسان دوستانه کی باشه خوبه؟ جان بولتون! :)

  • Like 2
  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط MR9
      بسم الله الرحمن الرحیم

       



      هفدهم سپتامبر 2010 بود که ژاپن با انتشار استراتژی جدید نظامی خود نخستین «نشانه های جدی» برای خروج از «انزوای نظامی» را نشان داد. ژاپن برای این استراتژی نظامی، رقمی بالغ بر 280 میلیارد دلار برای پنج سال (2010 تا 2014) اختصاص داده و اعلام کرد قصد دارد در این سال ها مواضع دفاعی خود در جنوب و غرب این کشور(مناطق مرزی چین) را تقویت کرده، روی پروژه های موشکی بالستیک سرمایه گذاری کند. در این استراتژی همچنین بر گسترش روابط با همپیمانان کلیدی از جمله آمریکا و افزایش شمار زیر دریایی‌ها و .... تاکید شده است.
       



      اکنون در سال 2014 هستیم و نزدیک به 5 سال از انتشار این استراتژی می گذرد که خبر می رسد، ژاپن برای نخستین بار پس از جنگ جهانی دوم اعلام می کند ضمن شرکت در عملیات نظامی برون‌مرزی، به دنبال فروش تجهیزات نظامی در بازارهای بین المللی است.
      حضور ارتش ژاپن در عملیات جنگی برون مرزی نیز به رغم مخالفت‌های گسترده مردمی و محدودیت های قانونی گویا در حال عملیاتی شدن است. شاهد این ادعا اظهارات اخیر شینزو آبه، نخست وزیر ژاپن است که اخیرا از داشتن یک «ارتش قدرتمند» سخن رانده و گفته این ارتش حق دارد در جنگ های بین المللی حضور داشته باشد.
      طبق اعلام مقامات ژاپنی، این کشور در تلاش است محدودیت‌های قانونی در زمینه صادرات سلاح را نیز برداشته و به بهانه های مختلف از جمله گسترش فعالیت های اقتصادی، به جرگه صادرکنندگان تجهیزات جنگی بپیوندد و از قرار معلوم، آمریکا نخستین بازار ژاپن در این عرصه خواهد بود.
      قانون اساسی ژاپن در سال 1947 نوشته و با فشار نظامیان آمریکایی‌ها به این کشور تحمیل شده است. طبق این قانون، ژاپن اجازه داشتن «ارتش» به معنی مصطلح آن را ندارد و در مقابل می تواند نیروهای محدود نظامی موسوم به «نیروهای دفاع از خود» داشته باشد.
      البته بخشی از این محدودیت ها در ماه آوریل سال جاری( اواخر فروردین) برداشته شد و به احتمال قریب به یقین اواخر ماه جاری میلادی تصمیم نهایی در این زمینه نیز اتخاذ خواهد شد.
      اما سوالاتی که در اینجا مطرح می شود این است که آیا ژاپن حقیقتا به دنبال خروج از انزوای نظامی و احیای امپراتوری سابق است؟ موضع کشورهای غربی، چین و کشورهای آسیایی و همسایه به این تغییر استراتژی چگونه خواهد بود؟



      به نظر می رسد، لا اقل بخشی از پاسخ این سوال را باید در روحیات خاص ژاپنی ها و در تاریخ این کشور جست و جو کرد.
      در طول تاریخ، برخي آيين ها و اعتقادات خاص مذهبي، همواره زمينه رشد افراط گونه روحيات ملي گرايانه و صد البته نظامي گري ژاپني ها بوده است.
      مقامات نظامي ژاپن به خصوص در دهه30 تحت تاثير فيلسوفي با نام «تويوما» به شدت اعتقاد داشتند كه خداوند ملت ژاپن را برگزيده و يكايك مردم اين كشور موظفند براي ايجاد «ژاپن بزرگ» بكوشند. براساس آيين معروف «شينتوي پاك» نیز امپراتور ژاپن خداي تمام دنيا معرفی شده و ملت ژاپن نيز «مأموريت» دارد سايرين را تحت هدايت بي چون و چراي این امپراتور درآورد.
      بحران شديد اقتصادي دهه 30 ژاپن نیز بر دامنه اين اعتقادات افزود و رشد شديد احساسات ملي گرايانه ايده توسعه ارضي و ايجاد جامعه بزرگ به زعامت ژاپن را در بين توده مردم اين كشور لازم و واجب نشان داد.
      ژاپن با چنین زمینه های تاریخی پس از پایان جنگ جهانی اول توانست یکی از پنج قدرت بزرگ نظامی و صنعتی جهان شده و در «شورای جامعه ملل» آن زمان، صاحب کرسی دائم بود.
      این کشور در همان ماه های نخست جنگ جهانی دوم توانست حدود 50 میلیون کیلومتر مربع از کره زمین(یک ششم جهان) را تحت استیلا و کنترل خود درآورد. اما به دنبال حملات ناجوانمردانه اتمی آمریکا، از حرکت باز ایستاد. البته نباید فراموش کرد، عده ای نیز معتقدند، ژاپن پیش از حمله اتمی آمریکا به این کشور شکست خورده بود و آمریکا با حمله به این کشور خواست هژمونی خود را به جهانیان تحمیل کند.


       
      این کشور به هر حال پس از جنگ جهانی دوم دیگر اجازه داشتن ارتش به معنی مصطلح امروز و اختیارات کامل را نداشت و خود نیز با وضع قوانینی، محدودیت هایی در ابعاد بین المللی حوزه نظامی وضع کرد.

      اما اکنون رشد اقتصادی بالا این کشور را از شرایط اسفناک پس از جنگ جهانی خارج کرده است و شرایطی که این کشور را به انزوای نظامی کشاند، دیگر وجود ندارد!
      پاسخ دومی نیز برای تحلیل چرایی اتخاذ چنین رویکردی از سوی چشم بادامی ها وجود دارد و آن چیزی نیست جز منافع اقتصادی و سیاسی.
      «جان ميرشاير» صاحب نظريه «رئاليسم تهاجمي» می گوید، قدرت‌هاي بزرگ هميشه مترصد فرصتي هستند تا قدرت خود را در برابر رقبا فزوني بخشند. وي سپس جمعيت و ثروت را به عنوان «پايه‌هاي اصلي قدرت نظامي» تعريف و تصريح مي كند چنانچه كشوري داراي اين مولفه ها باشد، فرصت لازم براي خروش مقابل قدرت ها را به دست آورده است.
      با توجه به مولفه هایی که در جامعه امروز ژاپن دیده می شود، هیچ بعید نیست که این کشور واقعا قصد خروش مقابل سایر قدرت‌ها را داشته باشد.

       

      ژاپن اگر چه به لحاظ سیاسی، استقلال لازم را هنوز کسب نکرده و مانند بسیاری از کشورهای غربی دیگر، پیرو سیاست های آمریکا است؛ اما این کشور حداقل در بعد نظامی، تحرکات جدی از خود نشان داده است.
      وجود پایگاه های متعدد نظامی آمریکا در ژاپن، همواره هزینه‌هایی برای توکیو داشته و این کشور با وجود تقاضاهای زیاد مردمی، هرگز نتوانسته آمریکایی ها را از این کشور بیرون کند. این ناتوانی حتی بعضا باعث سقوط رهبران این کشور شده، همان طور که گاهی شعار علیه حضور نظامی آمریکا، باعث روی کار آمدن رهبرانی در این کشور شده است.
      «یوکیو هاتویاما»، نخست وزیر اسبق ژاپن با شعار جمع آوری پایگاه‌های نظامی آمریکا بود که توانست بر رقیب قدرتمند خود پیروز شود. اما همین فرد به دلیل ناتوانی در عمل به وعده انتخاباتی اش، خرداد ماه سال 89 استعفا کرد و جای خود را به «نائوتو کان» داد. «کان» نیز ماه ها جرئت نکرد راجع به پایگاه های آمریکایی که یکی از قدیمی‌ترین و بزرگترین مشکلات مردم کشورش است، صحبتی به میان آورد.
      بنا بر این به نظر می رسد، ژاپن هنوز پیشرفتی را که در حوزه اقتصاد کسب کرده، در حوزه سیاسی به دست نیاورده است.
      «اقتصاد» نیز می تواند یکی از انگیزه های قوی برای ژاپنی ها جهت ورود جدی به عرصه نظامی باشد.
      ژاپن کشوری است که در حوزه اقتصادی جایگاه ویژه ای دارد. تولید ناخالص ملی ژاپن نزدیک به 6 تریلیون دلار و جمعیت این کشور نیز حدود 128 میلیون نفر است. دو فاکتوری که به اعتقاد «میر شایر» برای خروش کافی است!
      همین چند سال پیش بود که خبر رسید، غول خودروسازی آمریکا یعنی جنرال موتورز، جای خود را به تویوتای ژاپن داده است. آمریکا امروز خود یکی از واردکنندگان اصلی محصولات ژاپنی است. ژاپن در عرصه تکنولوژی و تجهیزات الکترونیکی نیز یکی از پیشرفته ترین کشورهای دنیا است.
      کشوری با چنین مختصات اقتصادی و جمعتی طبیعتا نمی تواند خود را محصور نگاه دارد. بنابر این ورود ژاپن به فاز صادرات تجهیزات نظامی را می توان از این منظر به تحلیل نشست.
       
    • توسط karkas
      [align=center]در پی پرتاب دست کم دو موشک از داخل نوار غزه به شهر سدروت، در جنوب اسرائیل، مقامات اسرائیلی می گویند واکنش به این حمله را مد نظر قرار داده اند. [/align]

      [align=center][/align]



      [align=center]از هنگام به اجرا گذاشته شدن آتش بس توسط حماس و اسرائیل در هفته گذشته، این اولین بار است که آتش بس نقض شده است.

      از تلفات این حمله خبری در دست نیست
      جنبش حماس از سایر گروه های فلسطینی خواسته آتش بس را رعایت کنند. گروه فلسطینی جهاد اسلامی مسئولیت پرتاب موشک را به عهده گرفته است.جهاد اسلامی پیشتر تهدید کرده بود که به حمله اسرائیل به ساحل غربی پاسخ خواهد داد.
      در جریان این حمله نیروهای اسرائیلی به ساختمان یک خوابگاه دانشجویی در شهر نابلس در ساحل غربی یورش برده و دو فلسطینی را به قتل رساندند.
      یکی از کشته شدگان از اعضای گروه فلسطینی جهاد اسلامی بود.
      طبق گزارش های محلی، دومین مقتول پیکارجو نبوده و صرفا یک دانشجو بوده است.
      ارتش اسرائیل می گوید هر دو فلسطینی مسلح بوده اند.
      به گفته ارتش اسرائیل طارق ابوقالی که به جهاد اسلامی تعلق داشته در حال برنامه ریزی برای انفجار بمب بوده ودر اتاقش اسلحه و مواد منفجره کشف شده است.
      خبرگزاری رسمی فلسطینیان اعلام داشته که چندین گلوله به هر دو فلسطینی اصابت کرده و یکی از قربانیان را با شلیک گلوله به سرش از فاصله نزدیک، کشته اند.
      یک سخنگو، اسرائیل را مسئول نقض آش بس دانست و گفت سربازان اسرائیلی همچنین به سوی ماهیگیران فلسطینی در آب های نزدیک به سواحل غزه تیراندازی کرده بودند.
      آتش بسی که بر سر آن توافق شده بود رسما تنها شامل غزه می شود ولی گروه های فلسطینی درخواست کرده بودند که این آتش بس شامل ساحل غربی نیز بشود.
      [/align]

      منبع : بی بی سی

      این هم از دوستی خاله خرسه
      icon_cool
    • توسط RedArmy
      بررسي جايگاه استراتژيك و توان نظامي عربستان باسلام به نظر من موضوع جالبيه چون اگر تحديدي از سوي عرب ها متوجه ما باشه اين تحديد يا از جانب عربستان يا از جانب مصر و ساير كشورهاي عربي توانايي تحديد مارو ندارند. (با زبان رسمي) شبه جزيره عربستان كشوري است پادشاهي كه توسط آل سعود اداره ميشود . اين كشور مساحتي حدود 2149690 كيلومتر مربع و 27 ميليون نفر جمعيت دارد(جمعيت ما حدود 2.5 برابر عربستان هست واز اين جهت ما برتري داريم) آب وهواي اين كشور گرم وخشك بوده و تمركز جمعيت در مر كز عربستان مي باشد كه اطراف آنرا بيابان ها خشك و طولاني فراگرفته است به همين جهت در طول تاريخ كمتر دشمن خارجي ميل و رغبت براي اشغال و يا نبرد طولاني با اين كشور داشته است.(اين براي ما در صورت جنگ احتمالي مشكل ساز خواهد شد البته براي خود عربستاني هايي كه در اين مناطق ميجنگند نيز مشكل به وجود خواهد آمد). از سال 1932 تا كنون عربستان در هيچ جنگ بزرگ و فراگير شركت نكرده اگرچه در نبردهاي سال 1967 و 1973 بر ضد اسراييل و جنگ اول خليج فارس شركت داشته ولي هرگز در يك نبرد بزرگ به تنهايي شركت نكرده است (به طور كلي عرب ها به ويژه عربستاني ها انسان هايي ترسو هستند و نه جرئت يك جنگ طولاني را دارند و نه توان اين جنگ را ، از اين حيث برتري كامل از آن ماست). با وجود اينكه اين كشور هرگز در جنگ بزرگي درگير نشده ولي اين به معني اين نيست كه عربستان از تجهيز و به خدمت گرفتن يك ارتش كارآمد غافل مانده است. خطر اسراييل براي آنها آنقدر بزرگ بوده كه سالانه ميلياردها دلار صرف خريد تسليحات مي كنند(ممكن است برخي با شنيدن جمله قبلي به خود بگويند مگر عربستان با آمريكا و اسراييل متحد نيست و روابط خوبي با آنها ندارد ، در پاسخ به اين سوال بايد بگويم بزرگترين دشمن اسراييلي ها ، عرب ها هستند حتي دشمني آنها با عرب ها از دشمني با ما جدي تر است به طوري كه در آموزش كودكانشان هم از عربها به عنوان جدي ترين دشمن ياد ميكنند كه بايد نابود شوند ، اين چيزي است كه عربستان و تمام كشورهاي عربي مي دانند و هيچگاه از اسراييل غافل نميشوند مثل استالين كه با آلمان توافق صلح امضا كرد اما آلمان ها باز به شوروي حمله كردند ). بعد از انقلاب اسلامي در ايران ، عربستان همواره ايران و گروهايي چون حزب ا... لبنان را دشمن و رقيب خود مي ديده و همواره با ايران بر سر اينكه چه كسي قدرت اول منطقه و جهان اسلام است كشمكش داشته است( تحديد نظامي از سوي ايران داستاني است كه آمريكا و اسراييل آنرا ساختند و اين عرب ها ساده لوح متسفانه آنرا باور كردند ). اقتصاد عربستان وابسته به نفت است به طوريكه 75 درصد از درآمد اين كشور را فروش نفت تامين مي كند . با بروز جنگ بين آمريكا و عراق در سال 2003 و افزايش سرسام آور قيمت نفت كه تا كنون نيز ادامه داشته ، درآمد عربستان افزايش يافته است وبه تبع آن عربستان توانسته بودجه نظامي خود را به ميزان بسيار زيادي افزايش دهد به طوريكه در سال 2006 به رقم شگفت انگيز 31 ميليارد دلار رسيد(چيزي نزديك به بودجه نظامي روسيه). وزارت دفاع عربستان در سال 1962 تاسيس شده و از بدو تاسيس توسط خاندان سلطنتي فرمانده اي مي شود . اين وزارت خانه مسئول هدايت و ساخت و خريد تجهيزات ارتش را بر عهده دارد. خدمت سربازي در عربستان داوطلبانه بوده و دوره خدمت 3سال با حقوق و مزاياي كامل مي باشد. عربستان از سربازان ماهر و آموزش ديده استفاده مي كند. اكثر افسران در ابتدا در مدارس ارتش تحصيل كرده و سپس وارد دانشكده افسري مي شوند(آموزش پايه اي كاري است كه ارتش هاي بزرگ مثل روسيه انجام مي دهند و ما از اين جهت از عربستاني ها عقب تر هستيم). يونيفرم سازماني ارتش عربستان از يونيفرم ارتش هاي آمريكا و انگلستان متاثر شده است. خلبان هاي نيروي هوايي عربستان توسط مربيان انگليسي آموزش مي بينند (از اين لحلظ به دليل كم بود امكانات باز ما عقب تر هستيم). ارتش عربستان براي آموزش نيروهاي خود از كارشناسان فرانسوي ، آمريكايي و انگليسي استفاده مي كند. نيروي زميني عربستان داراي 70تا73 هزار نفر پرسنل است البته 200 هزار نيروي داوطلب نيز در اين نيرو خدمت مي كنند(نيروي زميني ايران ، قوي ترين نيروي زميني در منطقه است). عربستان داراي تعداد زيادي تانك از جمله 315 تانك پيشرفته آبرامز ام-1 است كه اين كشور بعد از مصر بزرگترين دارنده اين تانك در خاورميانه محسوب مي شود. عربستان در سال 1980 تعدادي موشك دانگ فنگ3 با برد 2400 كيلومتر از چين خريد(از لحاظ برد موشكي عربستان تقريبا با ما برابري ميكند اما ما صاحب تكنولوژي هستيم و به زودي برد موشك هايمان از عربستان بيشتره مي شود). در بعد هوايي در گذشته شايد هواپيماهاي ما توان مقابله با اف-15ها و ساير هواپيماهاي عربستان را داشتند اما اكنون عربستان باخريد هواپيماهاي جديد و پيشرفته نظير 72فروند يوروفايتر از لحاظ هوايي از ما برتر است(ما شايد هواپيما جديد نخريده باشيم اما تسليحات ضد هوايي قوي نظير تور ام-1 و اس-300 داريم كه كشورمان را خوب پوشش مي دهند و از لحاظ پدافند هوايي خيلي از عربستان برتر هستيم هرچند بايد نيروي هوايي خودمان را نيز تقويت كنيم اگر بتوانيم بر روي طرح ميگ-39 سرمايه گذاري كنيم كه به مشكلات مالي برخورد كرده است ، و روس ها با ما همكاري كنند و اين هواپيماي فوق پيشرفته را به ما بدهند توان نيروي هوايي ما بسيار افزايش مي يابد ، لازم به ذكر است كه ميگ-39 يك هواپيماي فوق پيشرفته است كه قابليت هاي آن بسيار بالاتر از يوروفايتر مي باشد). در رابطه با نيروي دريايي عربستان بايد بگويم كه هرچقدر هم كه عربستان قوي باشد ما ابزارهايي داريم كه بتوانيم از خودمان دفاع كنيم و خليج فارس را در كنترل كامل خودمان بگيريم. در كل و با در نظر گرفتن فاكتورهاي مختلف توانايي نظامي ايران از عربستان بالاتر است و در صورت بروز جنگ احتمالي ما بيشتر به عربستان ضربه وارد خواهيم كرد ، دليل برتري ما اين است كه نيروهاي مسلح ما از حداقل امكانات حداكثر استفاده را مي كنند. منتظر نظرات ساير دوستان هستم به ويژه دوست خوبم mostafa_by هستم .
    • توسط hamed_713
      فارخور نام پایگاه نیروی هوایی هند در کشور تاجیکستان است! این پایگاه در 130 کیلومتری جنوب شرقی شهر دوشنبه پایتخت تاجیکستان قرار دارد. این تنها پایگاه نیروی هوایی هند در خارج از این کشور است که تنها دو کیلومتر از مرز بین افغانستان و تاجیکستان فاصله دارد. عهدنامه بین هند و تاجیکستان برای احداث پایگاه در این کشور در سال 2003 امضائ شد و در سال 2004 به تصویب رسید. این پیمان یعنی حضور دائمی نیروهای نظامی هندی در تاجیکستان برای دفع هرگونه تهدید احتمالی خارجی و تامین امنیت کشور به تصویب رسیده است.کار بر روی احداث پایگاه بلافاصله اغاز گردید و اکنون پایگاه در حالت امادگی کامل به سرمیبرد واز اوایل سال 2007 کاملا قابل استفاده است. جزئیاتی از ساخت پایگاه در دسترس نیست اما گمان میرود که مصالح نظامی هندی از اسیای مرکزی تامین شده باشند.تقریبا 70 درصد جنگ افزار های هندی از روسیه و اتحاد جماهیر شوروی پیشین بدست امده است. بر طبق اخبار گوناگون گمان میرود که پس از تکمیل بنا پایگاه میزبان 12 الی 14 فروند جنگنده بمب افکن میگ 29 خواهد بود پایگاه فارخور عمق و برد بیشتری را در اختیار نیروهای نظامی هند فرار میدهد که برای انان موجب ایفای نقش بیشتری در اسیای جنوبی و ظهور ملموسی از حرکت هند برای برجسته سازی قدرت خود در اسیای مرکزی است هدف سیاسیی که در سال 2003-2004 رسما اعلام کرده اند دلائل پنهانی تاسیس این پایگاه میتواند رقابت هند و پاکستان بر روی شبه قاره باشد پرویز مشرف رئیس جمهور پاکستان نگرانی شدید خود از این مساله را به مقامات تاجیکستان ابراز داشت در حقیقت هواپیماهای هندی میتوانند در عرض چند دقیقه خود را به پاکستان برسانند! پایگاه فارخور یکی از نمونه های بارز از تلاش هندی ها برای ارتقای ثبات در افغانستان و بالا بردن توان دهلی نو در فراهم اوردن نفت چه از اسیای جنوبی و چه از اسیای مرکزی است. هند بطور معلوم محدود شدن نقش خود به ناحیه سوق الجیشی جنوب اسیا را نخواهد پذیرفت برنامه هند برای برجسته سازی قدرت خود در اسیای مرکزی تنها برای مصارف نظامی نیست بلکه دسترسی به منابع انرژی اسیای مرکزی برای هند امری حیاتی به شمار میرود. دهلی نو به دنبال دسترسی به نفت و گاز قزاقستان وانجام پروژه های ملیونی مثل خط لوله ایران-افغانستان-پاکستان-هند و دیگری پیوستن ترکمنستان افغانستان پاکستان وهند. هرکدام از این خط لوله ها یا هر دوی اینها میتواند در دستیابی هند به منابع انرژی تاثیر مهم و قابل اطمینانی داشته باشند به شرطی که روابط دوستانه بین هند و پاکستان تقویت گردد هند خواهان توسعه شبکه ی قدرت جدیدی در اسیاست که ایالات اسیا را با ان به مبدائیت شبه قاره یکی میکند این نظریه ای است که از سوی ایالات متحده در گذشته بشدت حمایت شده است. هنگامی که هند از شبکه ای جدید در اسیای مرکزی برای بالا بردن نمودار جامع اقتصادی خود بهره جوید واشنگتن این پروژه را راهی برای مقابله با نفوذ اقتصادی و سیاسی چین در اسیای مرکزی میبیند منبع: نوشته شده توسط محمد- مجله هوايي
    • توسط seyedmohammad
      بسمه تعالی شانه  
       
       
      قیام مشت زن ها
       
      .
      نیروهای اتحاد هشت ملیتی که برای سرکوب قیام مشت زنها وارد چین شدند . از راست به چپ: ژاپن-ایتالیا-اتریش مجارستان-فرانسه-آلمان-هند(بریتانیا)-استرالیا-آمریکا-بریتانیا
       
       
       
      چکیده : در اواخر قرن نوزدهم، زندگی سنتی و بی ‏آلایش مردم چین زیر نفوذ غرب‏گرایی رو به اضمحلال بود. در سال 1894، چین، شبه جزیره کره را در برابر جنگ با ژاپن از دست داده بود و کشورهای قدرت‏مند آن روز اروپا هم‏چون انگلیس، آلمان و روسیه قسمت‏هایی از سرزمین چین را اشغال کرده بودند. در گرماگرم چنین دوران ضعف و حقارتی بود که تعدادی از نظامیان چینی یک جنبش ناسیونالیستی ضدغربی به نام بوکسورها یا جامعه مشت‏های موزون و هماهنگ علیه خارجیان پدید آوردند که خواه ناخواه افراد بسیار تندرو و متعصبی هم داخل آن بودند. بوکسورها به مبارزه شدید با مبلّغین اروپایی در چین پرداختند. این حوادث که می‏توانست به قطع کامل نفوذ بیگانگان از خاک چین منتهی گردد به مذاق هیچ یک از کشورهای استعماری آن روز سازگار نبود. بنابراین آنان ارتشی از شش کشور ژاپن، انگلیس، روسیه، فرانسه، آلمان وبه بهانه حفظ جان اتباع خویش تشکیل داده و به سرکوب قیام پرداختند. پس از سرکوب جنبش بوکسورها دولت وقت چین مجبور به پرداخت غرامت سنگینی به استعمارگران شد. این رویداد و وقایع بعدی باعث ظهور سون‏یات سن رهبر انقلاب چین، سقوط خاندان امپراتوری منچو و استقرار نظام جمهوری در سال 1912 گردید.  این گروه شماری از دوره دیده های ارتش چین بودند که بعدها گروه مستقلی را در این کشور تشکیل دادند . گفته می شود قیام  یاد شده با اهداف ضد استعماری در  این کشور به وقوع پیوست . 
       
      .............................................
       
       
       
      شورش مشتزن‌ها که با نام‌های قیام بوکسورها و جنبش ایهتوان نیز شناخته می‌شود، جنبشی میهن‌پرستانه بود که بین سالهای  1898 تا 1901 رخ داد. این جنبش بر ضد امپریالیسم خارجی و مسیحیت بود. این برپاخاستن در جواب تاثیرگذاری‌های بیگانگان در چین بود که ناراحتی معترضان دلایل گسترده‌ای از تجار تریاک، تهاجم سیاسی و دخالت‌های اقتصادی گرفته تا تبلیغات مبلغین مسیحیت را در برمی‌گرفت.   در چین احساسات عمومی علیه بیگانگان با قراردادهای نابرابری که دولت ضعیف چینگ توان مقاومت در برابر آن‌ها را نداشت بیشتر می‌شد. با بهره‌برداری مبلغین مسیحی از وضعیت دولت چین و غصب زمین‌ها و دارایی‌های روستاییان برای کلیسای خود نارضایتی مردم بیشتر می‌شد. این احساسات عمومی سرانجام منجر به شورشی خشونت‌بار شد.     در قرن نوزده میلادی سراسر چین را گردن زنی، اعدام، شکنجه و گرسنگی فرا گرفته بود. شورشیان مشتزن در سراسر این کشور مردم را در ملاعام گردن می زدند و اعدام می کردند. بعد از اعدام،  تکه های بدن آنها که جدا کرده بودند یا اجسادشان را برای عبرت به دیگران نشان می دادند.     ۷ ژوئیه سال ۱۹۰۰، سیصد هزار چینی میهن دوست که عنوان «مشت زنان (افراد بدون تفنگ)» بر خود گذارده بودند در شهر پکن دست به محاصره سفارتخانه های کشورهای بزرگ و محل سکونت خارجیان و چینی های مسیحی شده زدند و بسیاری را به گروگان گرفتند. این کار چند هفته پیش از آن از شهر Tienstin آغاز شده بود. چینیان از این که میهن آنان همچون گوشت قربانی میان قدرتهای وقت قسمت می شد و از حاکمیت ملی تنها نامی باقی مانده بود خشمگین شده بودند و تحمل آنان پایان یافته بود.        این اقدام باعث شد تا ملکه تزی شی که در ابتدا دودل بود،  با اصرار محافظه‌کاران دربار امپراتوری علیه بیگانگان ،  اعلام جنگ کند. دیپلمات‌ها، مردمان غیرنظامی خارجی، سربازان و مسیحیان چینی در منطقه سفارت‌نشین پکن به محاصره نیروهای ارتش امپراتوری درآمدند که این محاصره ۵۵ روز طول کشید.    مقامات دولت چین در برابر مسئله زنده نگه‌داشتن یا کشتن خارجی‌های این منطقه با یکدیگر دچار اختلاف شدند که باعث درگیری بین این دو گروه شد. رهبری کسانی که درخواست توافق و زنده نگه‌داشتن آنان  را داشتند با شاهزاده چینگ بود. فرمانده ارشد نیروهای چینی، رونگلو، سه سال پس از شورش ادعا کرد که برای محافظت از محاصره‌شدگان تلاش می کرده‌است.   کشورهای بزرگ انگلستان، فرانسه، آلمان، آمریکا، روسیه و ژاپن برای سرکوب مشت زنان نیرو فرستادند و با وجود اخطاریه (اسمی و ظاهری) امپراتور چین به نیروهای خارجی که مداخله نکنند، این نیروها به قلع و قمع وطندوستان چینی دست زدند، و بسیاری از آنان را پس از دستگیر کردن گردن زدند .   محاصره هنگامی پایان یافت که اتحاد هشت ملت نزدیک به ۲۰،۰۰۰ نیروی نظامی به چین فرستادند و پس از شکست دادن ارتش امپراتوری چین، پکن را گرفتند. پروتکل مشت‌زن در تاریخ ۷ سپتامبر ۱۹۰۱ به قیام خاتمه داد و در آن مجازاتهای سنگینی بر دولت چین بسته شد؛ از جمله ۶۷ میلیون پوند جریمه (معادل ۴۵۰ میلیون تایل نقره) که بیشتر از مالیات یکساله دولت چین بود. این جریمه می‌بایست در طول سی سال به هشت کشور شرکت‌کننده در نبرد پرداخت می‌شد.          عکس هایی از این جنایاتی که در چین رخ داد گرفته شده است که بیشتر این عکس ها توسط عکاسان غربی مثل جیمز ریکالتون گرفته شده است.   در این عکس یک زندانی در باران روی زمین زانو زده و منتظر سرنوشت تلخ خود است . بالای سر او جلادی از شورشیان مشت زن ایستاده و شمشیرش را پشت خود پنهان کرده است.       لحظاتی بعد گردن زدن انجام می شود و عکاسی چشم در چشم جلاد شد و از او عکسی یادگاری با سر زندانی گرفت.       در عکس آخر محل اعدام ترک شد. سر زندانی که روی زمین خیس کنار بدن افتاده است:       جیمز ریکالتون عکس های زیادی از شورشیان و جنایات آنها گرفت، عکسهای جیمز سال 1990 در کتابی منتشر شد.   دستگاهی که با آن گردن را می بستند یک نوع تنبیه بدنی در چین قدیم به حساب می آمد که شبیه نمونه ی غربی خود بود. این دستگاه از دو تخته ی بزرگ ساخته شده بود و هدف این وسیله این بود که زندانی نتواند غذا بخورد و برای غذا خوردن متکی به شخص دیگری شود. روی این تخته نام و محل زندگی و جرمی که انجام داده بود را می نوشتند تا دیگران نیز جرم آنها را متوجه شوند..           این عکس ها از اعدام شورشیان توسط ارتش فرانسه ( جزو هشت کشوری بود که به چین برای مبارزه با شورشیان رفتند) گرفته شده است:             لحظه ی اعدام یکی از رهبران شورشیان مشتزن به دست مردم چین:     بعد از گردن زدن این رهبر شورشی ، حتی کودکان نیز برای تماشای این اعدام آمدند:     این رویداد که وسیعا در کتب درسی کودکان چینی آمده است از عوامل نیرومند شدن این کشور بزرگ شده است به گونه ای که چینیان اینک  اطمینان دارند که وطنشان دیگر هیچگاه مقهور و در هم شکسته نخواهد شد.   منبع 
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.