امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

[quote]راي در ك هرچه بهتر قدرت شكار اين هواپيما بهتر است بگويم كه (در حالت خوش بينانه) :
يك درگيري هوايي فرض مي كنيم .در ارتفاع ۴۰۰۰ پايي (يا1200 متر) اف ۲۲ در حال نزديك شدن به يك
سايت شليك موشك اسكاد مي باشد . فاصله تا هدف ۲۰۰ مايل(يا 320 كيلومتر) و سرعت ۵۰۰ نات (يا 900 كيلومتربر ساعت ) مي باشد خلبان هواپيما مرتبا مختصات هدف را از طريق هواپيماي آواكس موجود در منطقه
و ماهواره نظامي در يافت مي كند و در همين حال مشغول عبور از بالاي يك سايت دفاع ضدهوايي مي باشد . ارتفاع را براي شليك موشك هارم زياد كرده و كامپيوتر هواپيما مشغول بررسي ميزان تهديد هوايي مي شود و خلبان با خاطري آسوده از حمله هواپيما هاي رهگير موشك هارم ضدرادار را قفل كرده و شليك مي كند . بلافاصله بعد از شليك ماهواره مشغول تصحيح مسير موشك تا رسيدن به هدف مي شود . در همين حال هواپيماي آواكس اخطار نزديك شدن ۵ فروند جنگنده شكاري و فوق العاده پيشرفته و مانور پذير سوخوي ۲۷ را صادر ميكند و با ارسال مختصات هدف و ارتفاع و ساير پارامترهاي ملزوم صحنه رابراي جنگ رپتور باز مي گذارد .
اف ۲۲ بعد از افزايش ارتفاع از طريق ارسال سيگنالهاي فوق صوت شكاريها را كشف مي كند و باسرعت زياد خود را به انها نزديك مي سازد و از لنچ يك موشك امرام را به سوي يكي ازآنها كه كامپيوتر اف۲۲ آن را خطرناكتر تشخيص داده قفل و شليك ميكند و هواپماي بعدي را انتخاب و دومين موشك را شليك مي كند . البته اين در حاليست كه هنوز شكاريهاي سوخو ۲۷ اف۲۲ را كشف نكرده اند .هواپيماهاي ۱و ۲ لحظاتي بعد منهدم ميشوند و رپتور كه حالا به آنها نزديك شده ۳ موشك حرارتي سايدويندر خود را به صورت همزمان به صوي سه جنگنده شليك ميكند كه ۵ ثانبه براي واكنش به هواپيمايي مانند سوخوي ۲۷ ديگر دير شده است و خلبان اف۲۲ از ارتفاع ۳۱۰۰۰ پايي مشغول نظاره سقوط آنهاست. [/quote][quote]

مایل هوائی معادل 1.8 کیلومتره و شما مایل دریائی رو درنظر گرفتید
تو فرض شما بهترین هواپیمای غرب رو با نمونه متوسط شرق مقایسه کردید
آمرام در مدلهای عملیاتی فعلی تا 50 کیلومتر (درمدلهای قدیمی تر32 کیلومتر) برد داره و موشکهای حرارتی 20-30 کیلومتر-(البته آمرام جدید ادعا شده 180 کیلومتر برد داره که احتمالا بیش از 120 کیلومتر نخواهد بود)
رادار سوخو27 با آخرین آپگرید 400 کیلومتر و میگ 31تا 600 کیلومتر افزایش برد پیدا کرده
با توجه به رادارهای زمینی پیشرفته روسی -موقعیت f22 قبلا به اطلاع سوخوها ومیگها رسیده و موشکهای بلند برد ضد تشعشع و یا راداری فعال مثل ناواتورkh172p و r37 استفاده می شوند
درزمان اولیه روشن شدن رادار f22 موشکهای سوخوها به سمت اون شلیک می شوند
با وجود سطح مقطع راداری پائین f22 معادل 0.0001 متر مربع میگ 31 اون رو تو 50 تا 70 کیلومتری میتونه شناسائی کنه که هنوز ازبرد موشک آمرام بیشتره - این درصورتیه که خود میگ31 هم به سیستمهای
پیشرفته پنهانکاری مجهز شده
1-رنگ جاذب رادار و کاهش سطح مقطع راداری
2-ابر پلاسما
با فرض موارد فوق سطح مقطع راداری میگ تا 0.05 و حتی 0.001 میرسه که شناسائی اون رو هم برای f22 بسیار سخت میکنه - این درصورتیه که میگ 31 در ارتفاع 30 کیلومتری پرواز میکنه و موشک آمرام باید حداقل 10 تا15 کیلومتر ارتفاع بگیره و این هم از بردش کم میکنه
تو مقایسه بالا T50 رو اگر بگذارید با سطح مقطع 0.001 مترمربع و رادار قویتر وضعیت بازهم به نفع روسی تغییر میکنه

شفق ما یک نمونه اولیه بوده و متاسفانه به مرحله پرواز نرسید (فقط مرحله تاکسیش رو دیدیم)
باید منتظر شفق 2 وزارت دفاع باشیم

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[color=darkblue]کمتر کشوري هست که به علم طراحي بدنه هاي پيچيده هوافضايي دست يافته باشد ولي ما به تلاش جوانان غيور و مومن و وطن پرست خودمون رو باور داریم ولی اغراق در مورد دانش هوایی چیز خوبی نیست مخصوصا در مواردی مثله مقایسه با جنگنده رپتور که توانایی هایش اظهر من الشمس است !
جنگنده آموزشي تمريني شفق-1 کاملا با جنگنده اي پنهانکار خط مقدمي اف-22 متفاوت هست. بيش از 20 سال هست که آمريکا دارد روي پروژه اف-22 کار ميکند و از پیشرفته ترین دانش های بشری برای ساخت رپتور این جانور شکاری استفاده میکند و همین بس که اف-22 جزو اولين جنگنده هاي نسل جديد آمريکا هست و امکان رقابت برای کشور های نو پا در علم هوانوردی با دانشی که در این جنگنده به کاربرده شده خیلی سخته و با 5 و 6 سال کار روی یک پروژه تحقیاتی نمی توان ان را با یک پروژه عملیاتی مقایسه کرد و این مقایسه یک قیاس مع الفارغ است . اگر کشورمون بتواند یک جنگنده هم ردیف f-14 تامکت درست کند یا همین تامکت های دوست داشتنی خودمون رو مهندسی معکوس کند که جوانگرایی در بین شکاری ها داشته باشیم خیلی کار بزرگی انجام داده .[/color]

دوستان در مقایسه قرار دادن جنگ افزار ها دقت بیشتری کنند که خدای نکرده تاپیک منحرف نشه

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
تنها اطلاعات قابل اعتنايي كه در اين سالها منتشر شده اين است كه سركار خانم مهندس شفيقه باقرين كه به نظر، سَرطراح اين پروژه بودند، به عنوان يكي از مديران ارشد وزارت دفاع، تا قبل از سال 1389 (و يا همان سال) بازنشسته شده اند. كه بنده با منبع و مدرك در لينك زير به آن اشاره كردم :mrgreen:
http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=15453&postdays=0&postorder=asc&highlight=%D8%B4%D9%81%D9%8A%D9%82%D9%87+%D8%A8%D8%A7%D9%82%D8%B1%D9%8A%D9%86&start=15

اصلا معلوم نيست كه پروژه شفق ادامه پيدا كرد يا خير؟ و بنده تعجب مي كنم كه چرا خود مهندس باقرين و يا مسئولان دانشگاه مالك اشتر و يا وزارت دفاع هيچ اطلاع رساني در اين مورد انجام ندادند؟ :mrgreen:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
برادر اصلا اين تاپيك و مقايسه شما از اساس غلط و نادرسته شفق يك طرح تحقيقاتي و اثباتگر فن اوري و يك هواپيماي سبك اموزشي بود كه به جز چند نمونه توليد نشد با رپتور كه جنگنده سنگين است نادرسته و لطفا بقيه برادرها هم احساسي نظر ندن.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
شفق يك طرح هواپيماي اموزشي پيشرفته بود و بر پايه اون ساخت يك هواپيماي جنگنده سبك ولي در همون حد تحقيقاتي و اثباتگر فن اوري ماند.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دوستان به نظر شما درسته یک پروژه تحقیقاتی برای ساخت یک هواگرد آموزشی رو با یک هواپیمای جنگنده به تمام معنا مقایسه کنید ؟ از این مقایسه میخواید به چی برسین ؟ این که یه پروژه تحقیقاتی هواگرد آموزشی از جنگنده ای که به تولید انبوه رسیده و بهترین جنگنده عصر حاظره بهتره ؟
«میگن وقتی میخوای یه چیزی رو تخریب کنی بدون منطق ازش دفاع کن»
موفق باشید

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
تو کل سایت های نظام مقیسه از این دقیق تر ندیدم:mrgreen: :mrgreen:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]والا چی بگیم العان وضعیت شفق معلوم نیست و ایا اگر شفق هم ساخته شد اون چیزی ککه گفتن هست موتور که همون میگ 29 تشریف داره و میگن ضد راداره حالا ببینیم :mrgreen:[/quote]


از لحاظ سرعت و قدرت مانور و حتی RCS صاعقه برتر و توانمندتر از شفق است
شفق فقط قیافه داشت... تولید انبوه رساندن صاعقه هم آسان تر و هم ارزان تر است... و اگر ایران تصمیمِ به تولید انبوه رساندنه شفق را دشت کمِ کم ۱۰ سل طول می‌‌کشید و هیچ بودجهِ برای ساخته جنگنده دیگر تا ۱۵ سلِ آینده نمی‌‌ماند

شفق توانایی‌ برطرف کردن نیاز‌های فعلی نیرو هوایی را نداشت چه برسه به نیاز‌ها ۱۰ تا ۲۰ سل آینده‌ را

شبیه سازی کردن جنگندهِ ف‌‌-۵ انتخابی عقلانی بوده چون

۱.جنگنده‌هاِ مثله ف‌‌-۲۰، ف/ا-۱۸ و ف‌‌-۱۱۷ همه از خانواده ف‌‌-۵ هستند.

ف‌‌-۲۰ که در اصل یک ف‌‌-۵ بهینه سازی شده با موتوری جدید است که شتاب و قبلیت مانور آن از ف‌‌-۱۶ بر تر بود،

[url=http://images.wikia.com/military/images/b/b1/F-20_5.jpg]http://images.wikia.com[/url]

ف‌‌-۱۷ ک بد ف/ا-۱۸ شد

و ف‌‌-۱۱۷ که از پروژه هو بلو (Have Blue ) ساخته شد و چیزی جز یک ف‌‌-۵ با بدنه جدید نبود

Have Blue
[img]http://home.earthlink.net/~aztecdoug/sitebuildercontent/sitebuilderpictures/have_blue_crop.jpg[/img]

۲.اکثره قطعات صاعقه سل هاست که در کشور تولید می‌‌شود



ولی‌ اگر من وزیره دفاع بودم دستور می‌‌دادم که با استفاده از وسائل موجود در جت ف‌‌-۴ بدنه جدیدی بسازند که هم رادر گریز تر باشد با RCS کمتر (با کم کردن قسمتها عمودی در بدنه، قابلیت حملِ موشک و بمب درون بدنه، پنهان کردن موتور،....) و هم دارای قدرت مانور بهتری باشد و هم دارای سیستم فلای بای وایر بشد و قابلیت نصبِ TVC را در آینده داشته بشد و مجهز به سیستم HOTAS بشد
و در مرورِ زمان وسائل ف‌‌-۴ که در آن استفاده شده را با قطعات ایرانی‌ که دارای قبلیت‌ها بالاتری هستند به دستره سخت میزاشتم که در آینده عوض کنند (قطعاتی مثله موتور، رادر، ویپن سیستم، نویگیشن، سندلی‌ اجیکت،...)

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
من پدر و عموم تو نيروهوايي بودن . واقعا همين پرواز دادن اين هواپيماها هم بعد از اين همه سال تحريم شاهكاره ولي انصافا تو توليد همين صاعقه هم خيلي بيشتر از توليد و تجهيزش به بلوف و نمايشهاي تكراري رو آوردند آقايون نظاميها و وزارت دفاع

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]ولی‌ اگر من وزیره دفاع بودم دستور می‌‌دادم که با استفاده از وسائل موجود در جت ف‌‌-۴ بدنه جدیدی بسازند که هم رادر گریز تر باشد با RCS کمتر (با کم کردن قسمتها عمودی در بدنه، قابلیت حملِ موشک و بمب درون بدنه، پنهان کردن موتور،....) و هم دارای قدرت مانور بهتری باشد و هم دارای سیستم فلای بای وایر بشد و قابلیت نصبِ TVC را در آینده داشته بشد و مجهز به سیستم HOTAS بشد
و در مرورِ زمان وسائل ف‌‌-۴ که در آن استفاده شده را با قطعات ایرانی‌ که دارای قبلیت‌ها بالاتری هستند به دستره سخت میزاشتم که در آینده عوض کنند (قطعاتی مثله موتور، رادر، ویپن سیستم، نویگیشن، سندلی‌ اجیکت،...)[/quote]

به خدا مهنديس وزارت دفاع كه گاو نيستند (‌البته دور از جونشون )‌! :mrgreen:

من و شمايي كه دو روزه داريم تو اين سايت و اون سايت پرسه ميزنيم آخرشم هيچي بارمون نيست ( البته جمع بستن کار درستی نیست ، بنده خودم رو عرض میکنم ) ، مطمئنا کمتر از اون آقای وزیر یا مهندسین اونجا میفهمیم ، مطمئن باش اونا این چیزا رو بهتر از ما میدونند ولی اف 4 آخه بدرد رادارگریز کردن میخوره ؟ لااقل واسه اف 5 میگفتی میشد باور کرد ولی اف 4 ماشالله اینقدر عظمت داره که واسه رادار گریز کردنش اصلا ازش یه جنگنده دیگه در میاد ! :mrgreen:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote][quote]ولی‌ اگر من وزیره دفاع بودم دستور می‌‌دادم که با استفاده از وسائل موجود در جت ف‌‌-۴ بدنه جدیدی بسازند که هم رادر گریز تر باشد با RCS کمتر (با کم کردن قسمتها عمودی در بدنه، قابلیت حملِ موشک و بمب درون بدنه، پنهان کردن موتور،....) و هم دارای قدرت مانور بهتری باشد و هم دارای سیستم فلای بای وایر بشد و قابلیت نصبِ TVC را در آینده داشته بشد و مجهز به سیستم HOTAS بشد
و در مرورِ زمان وسائل ف‌‌-۴ که در آن استفاده شده را با قطعات ایرانی‌ که دارای قبلیت‌ها بالاتری هستند به دستره سخت میزاشتم که در آینده عوض کنند (قطعاتی مثله موتور، رادر، ویپن سیستم، نویگیشن، سندلی‌ اجیکت،...)[/quote]

به خدا مهنديس وزارت دفاع كه گاو نيستند (‌البته دور از جونشون )‌! :mrgreen:

من و شمايي كه دو روزه داريم تو اين سايت و اون سايت پرسه ميزنيم آخرشم هيچي بارمون نيست ( البته جمع بستن کار درستی نیست ، بنده خودم رو عرض میکنم ) ، مطمئنا کمتر از اون آقای وزیر یا مهندسین اونجا میفهمیم ، مطمئن باش اونا این چیزا رو بهتر از ما میدونند ولی اف 4 آخه بدرد رادارگریز کردن میخوره ؟ لااقل واسه اف 5 میگفتی میشد باور کرد ولی اف 4 ماشالله اینقدر عظمت داره که واسه رادار گریز کردنش اصلا ازش یه جنگنده دیگه در میاد ! :mrgreen:[/quote]

اولا که مشکله ما در ساخت جنگنده مهندسان و یا تکنولوژی ما نیست و خوب میدونم که مهندسین ما خوب عقلشان میرسه... مشکله اصلی ما پول چون در حلِ حاضر اکثره بودجه نظامی ما صرفه تولید انبوه موشک بلستیک میشود و سوخت این موشک‌ها بسیار گرانند و تنها قیمت سوختشان میلیون‌ها دلار است

و برا همین من گفتم اگر من وزیر دفاع بودم نه یک مهندسه...

و این هم بگم که ساختن یک بدنه هواپیما جنگی که دارای قبلیته حمل موشک و بمب درون بدنه است با موتورها اف-۵ (ج-۸۵) امکنپزیر نمیباشد چون این موتور‌ها بسیار ضعیفند و بسیار کوچک و ساختن یک بدنه جدید بر اساس این موتور‌ها کاری بسیار بی‌ عقلانه است

ایران توانایی طراحی و ساخته بدنه یک هواپیما جدید با استفاده از قطاعت ف‌‌-۴ مثله موتور، ویپن سیستم، نویگشن، رادر،... را دارد و با تکنولوژی ها جدید مثله فلای بای وایر ساختن فلایت کنترل یک هواپیما بسیار آسانتر از سیستم‌ها هیدرولیکی قدیمی است ولی‌ تولید کردن یک بدنه هواپیما نیاز به بودجه زیادی دارد (گرونترین قسمت چجت بدنه آن است)

خلبانها آمریکای به اف-۴ میگن بقلمو چون همه کار را میتواند انجم دهد ولی‌ هیچ کاری را درست نمتواند انجام دهد

بدنه اف-۴ بسیار بد طراحی شده و یکی از بدترین در دنیا محسوب میشود مدل بال و تیلورن آن باعث تکون خوردن هواپیما در پرواز میشود و نسبت به هواپیما‌ها نسله خودش واقعا خجالت آور است... قدرت مانور آن بسیار کم و در داگ فایت در مقابله اکثره جنگنده‌ها کم می‌‌اره، شتاب آن نسبت به سرعتش کم است، رادر کراس سکشن (RCS) آن بسیا بالاست و شناسایی آن از راه دور آسان و هدفی‌ آسان برای موشک‌ها ضدّ هوایی محسوب می‌‌شود، مصرف سوخت آن بسیار بالاست.... و خیلی از این موارد برمیقرده به طراحی بد بدنه این هواپیما

اف-۴ در زمانه خود چجتِ پر عظمتی‌ نبود دیگه چه برسه به حالا... اف-۴ در نبرد‌ها هوایی در ویتنام در مقابل میگ-۲۱ کم می‌‌آورد با این که خلبانها امریکای بسیار ماهر تر از خلبانها ویتنامی بودن و مجهز به موشک‌ها هوا ب هوا....

بنابر این نظر شما که هواپیما اف-۴ یک جت پر عظمتیست کاملا اشتباه است

ساخت و تولید جنگنده حتا فقط بدنه آن بودجه زیادی لازم دارد و ایران فعلا نمیخواهد بودجه زیادی خرج جنگنده بکننند چون بزرگترین تهدید بر ضدّ ایران از آمریکا و ناتو است و سرمایه گذاری در موشک بلاستیک، موشک ضدّ کشتی و موشک‌ها و سمانه‌ها ضدّ هوایی با صرفه تر است ولی‌ به نظره من این اشتباه است ایران به راحتی‌ میتواند و باید بودجه نظامی خود را زیاد کند و با تمام سرعت و قدرت سعی‌ کند وضعیت نیرو هوایی خود رو بهبود دهد

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مثل این که دوستان فکر کردن جنگنده ساختن الکیه!!!!آمریکایی ها رو که میبینید دارن B2 میسازن تقریبا دویست سالی هست که شروع کردن.دقیقا همون موقعی که شاه های بی لیقت کشور ما یکی پس از دیگری میومدند و میرفتند و فقط فکر خوش گذرانی بودن.ما تازه 30 ساله شروع کردیم!!!! پس نباید زیادی انتظار بیجا داشت :mrgreen:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اینکه در بخش هدف گذاری اینقدر عالی عمل میشه ، جای خوشحالی داره

توی زمینه‌ی ساخت جنگنده میشه با کشورهایی که تجربه دارن مثل چین بیشتر تعامل کردو زمان ساخت و کیفیت محصول رو بهبود بخشید.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
خدا رحم کنه همکاری باچین در زمینه ساخت جنگنده :mrgreen: :mrgreen: :evil:
یحتمل خلبان مفلوک باید با اولین تیک اف غزل خداحافظی رو زیر لب زمزمه کنه

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط hosseingmn
      شايد در زمان کنونی اين موضوع يک خيالپردازی تلقی گردد اما در دهه های ۶۰ و ۷۰ ميلادی ايران يکی از نزديکترين همپيمانان ايالات متحده آمريکا محسوب ميشد . زمانی که در اوائل دهه ۷۰ ميلادی ايران در جستجوی يک هواپيمای شکاری رهگير بود روابط خوب اين کشور با ايالات متحده اين امکان را در اختيار ايران قرار می داد تا بهترين وسائل موجود در زرادخانه آمريکا را انتخاب کند . در عين حال ايرانيها تقاضای مخصوصی داشتند . خلبان رئيسی که در آنزمان با درجه سروانی در نيروی هوائی خدمت ميکرد چنين ميگويد : نيروی هوائی ايران در آن سالها يک سلسله بررسيهائی را تحت عنوان « تقويت ايستگاههای رادار » انجام داد . اما آنچه دراين ميان محسوس بود فقدان راه حلهای پيشنهادی در جهت رفع معضل مناطق کور راداری بود .مناطق کوهستانی ايران بزرگترين معضل نيروی هوائی محسوب ميشود و ما قادر نبوديم حريم هوائی کشور را حتی با وجود شبکه های خوب راداری پوشش مناسب دهيم . در نهايت ما متوجه شديم که تنها راه حل ما جهت رفع اين مشکل , ايستگاههای رادار پرنده که همزمان قادر به دفاع از خود باشند می باشد . بر اين اساس ايران در جستجوی هواپيماهای رادار پرنده و شکاری رهگيرهای محافظ بر آمد . در سال ۱۹۷۲ ما از ۲ طرح جديد برای هواپيماهای شکاری ـ رهگير در ايالات متحده با خبر شديم . اين ۲ نوع جنگنده که مأموريت ويژه رهگيری هواپيماهای دشمن را بر عهده داشتند عبارت بودند از هواپيمای « اف ـ ۱۵ ايگل » ساخت کمپانی مک دانل داگلاس و هواپيمای « اف ـ ۱۴ تامکت » ساخت کمپانی گرومان . هواپيمای اف ـ ۱۵ مجهز به موشکهای هوا به هوای Aim - 7 Sparrow ترکيب مرگباری را در آسمان بوجود ميآورد اما با اينحال توانائی هواپيمای اف ـ ۱۴ راکه به موشکهای دوربرد Aim - 54 Phoenix و رادار Pulse - Doppler AWG - 9 مجهز بود نداشت . اين رادار قدرتمند توانائی شناسائی همزمان ۲۴ هدف و انتخاب ۶ هدف مهمتر از ميان آنها و شليک همزمان به طرف آنها را داشت . همچنين اين هواپيما قادر بود موشکهای Aim - 9 Sidewinder و Aim - 7 Sparrow را از فاصله دورتری نسبت به هواپيمای اف ـ ۱۵ پرتاب کرده و دشمن را مورد اصابت قرار دهد . خلبان سابق نيروی هوائی ايران سرهنگ فرهاد اعتقاد راسخ دارد که تامکت انتخاب بهتری برای ايران بود . او ميگويد « هر دوی اين شکاريها از کابين جاداری برخوردارندکه امکان ديد عالی در اختيار خدمه پروازی قرار می دهد . همچنين اين شکاريها قدرت رهگيری بالائی دارند و قادرند انواع وسائل پرنده متخاصم را تعقيب و منهدم کنند و در اين مورد هيچ محدوديتی ندارند بخصوص شکاری تامکت که هدايت آن بسيار راحت است و قادر به انجام مانورهای هوائی است که در ذهن ما تا آنزمان غير ممکن تصور ميشد . تنها در کمتر از ۱۰۰ ساعت پرواز من قادر بودم تا دماغه هواپيمای خود را تا ۷۵ درجه به سمت بالا هدايت کرده و سپس با گردشی ۱۰۰ درجه ای هدف خويش را با موشکهای سايدويندر و يا توپ قدرتمند ۲۰ ميليمتری M - 61A Vulcan مورد اصابت قرار دهم » . بعدها در مقابل کنگره آمريکا چنين وانمود گشت که حريم هوائی ايران پيوسته از جانب اتحاد جماهير شوروی بوسيله هواپيماهای سريع و بلند پرواز ميگ ـ ۲۵ مورد تجاوز قرار ميگيرد و ايران جهت دفاع از خود به هواپيمای تامکت نياز مبرم دارد . اما چنين استدلالی برای متقاعد کردن کنگره آمريکا ( که با اين قرارداد زياد موافق نبود ) واقعی نبودهر چند که تا امروز اين مسئله در محافل گوناگون بعنوان دليل اصلی مطرح ميگردد . واقعيت اين بود که ايران در آن سالها به دنبال قويترين ومجهزترين هواپيمای شکاری موجود در جهان بود که در نهايت هم آنرا دريافت کرد .


      در سال ۱۹۷۴ ميلادی ايران با اطمينان از توان بالای هواپيمای اف ـ ۱۴ , تعداد ۸۰ فروند از اين نوع هواپيما به همراه ۷۱۴ فروند موشک هوا به هوای Aim - 54 به آمريکا سفارش داد . اين قرارداد به ارزش ۲ ميليارد دلار شامل ساير سلاحها وقطعات يدکی برای مدت ۱۰ سال خدمت فعال و تجهيزات زمينی به همراه کارگاههای تعميراتی وآموزش پرسنل زمينی و کادر پروازی تحت نام « پروژه پادشاه ايرانی » به امضاء رسيد . اين قرارداد بزرگترين قراردادی بود که تا آنزمان بشکل انفرادی با يک شرکت آمريکائی منعقد ميشد .نکته جالب اينجاست که تنها چند ماه پس از امضاء قرارداد , کنگره آمريکا بودجه تکميل اين طرح را حذف و با اينکار شرکت گرومان را عملأ در آستانه ورشکسنگی قرارداد. در اين زمان بانک ملی ايران وامی به مبلغ ۲۵۰ ميليون دلار در اختيار کمپانی گرومان قرار داد تا تکميل پروژه تامکت و تحويل آن به ايران ميسر گردد. در حقيقت بعد از اعطاء اين وام بود که ساير سرمايه گزاران آمريکائی علاقمند به سرمايه گزاری در اين پروژه گشتند و عملأ شرکت گرومان و پروژه تامکت از خطر نابودی نجات يافتند . امروزه اين موضوع يک شوخی تاريخی تلقی ميگردد اما واقعيت اينست که بدون کمک مالی ايران , نيروی دريائی آمريکا هيچگاه قادر به در اختيار گرفتن اين پرنده افسانه ای نميگرديد .
      بدين ترتيب يکی از وقايع نادر در تاريخ هوانوردی مدرن بوقوع پيوست و اين رخداد با گذشت زمان دستمايه شايعات و داستانهای ضد ونقيض گوناگون گرديد . در حقيقت تاريخ واقعی و قدرت حقيقی هواپيماهای اف ـ ۱۴ که در خدمت نيروی هوائی ايران ميباشند تا به امروز به حد زيادی از افکار عمومی جهان پنهان مانده است .به اين موضوع بايد عدم تمايل خلبانان سابق نيروی هوائی ايران ( که اکنون سالهاست در خارج ازکشور زندگی ميکنند ) به حضور در انظار عمومی و ارائه اطلاعات و همچنين پرسنل شاغل در کشور که از درج هرگونه خبر به رسانه های جمعی جلوگيری ميکنند را هم افزود . اين افراد عمومأ از ترس اقدامات تلافی جويانه گروهک تروريستی مجاهدين خلق که در خاک عراق مستقر بوده و از حمايت آمريکا و اسرائيل برخوردار ميباشند وحشت دارند زيرا در ۲۰ سال گذشته تعدادی از خلبانان بدست اين گروه تروريستی به قتل رسيده اند . در مواردی استثنائی و نادر خلبانان ايرانی حاضر به ارائه اطلاعاتی اندک شده اند که البته ناشناس باقی ماندن اين افراد جزو شروط اوليه بوده است .تعدادی از آنان حتی از شناسائی همکاران سابق خود که اکنون در قيد حيات هستند در عکسها و تصاوير عمدأ خودداری می کنند .

      پنهان کاری در مورد اف ـ۱۴ ها عملأ از روزهای اوليه تحويل تامکتها به ايران آغاز گشت . برخلاف گزارشهای دروغين معلم خلبانهای آمريکائی , آموزش پرسنل ايرانی بخوبی و منظم پيش ميرفت . تا پايان سال ۱۹۷۸ تعداد ۱۲۰ نفر خلبان و افسر کنترل تسليحات ( WSO = Weapon System Officer ) دوره های آموزشی را با موفقيت پشت سر گذاشتند . در مرحله بعدی تعداد ۱۰۰ نفر پرسنل بايد به آنان ملحق ميشدند. همزمان تعداد ۲۰۰ نفر تکنسين متخصص تعميرات موتور در شرکت Pratt & withney و متخصص تسليحات در شرکت Hughes دوره آموزشی را گذراندند . سروان جواد در مورد آموزشهای نظامی خود در آمريکا چنين ميگويد : ما در نيروی دريائی آمريکا آموزش ميديديم. معلمين ما در وهله اول خلبانان آمريکائی بودند که در جنگ ويتنام تجربيات گرانبهائی اندوخته بودند . اين خلبانان جزو مجرب ترين خلبانانی بودند که حتی خلبانان نيروی هوائی آمريکا و نيروی هوائی اسرائيل قادر به مبارزه با آنان در جنگهای هوائی نبودندو آنان براستی ما را به نحو احسن آموزش دادند . اين آموزشها ما را دارای چنان مهارتی ساخت که بعدها در سالهای دهه ۹۰ ميلادی ما قادر بوديم هواپيماهای ميگ ـ۲۹ را که از روسيه خريداری شده بود , در جنگهای تمرينی هوائی سرنگون سازيم . در حقيقت اين موضوع يکی از دلايلی بود که ايران از سفارش تعداد بيشتری ميگ ـ ۲۹ خودداری نمود . تنها نقطه ضعف هواپيماهای F - 14 A موتورهای TF - 30 P 414 آن بود . پيچيدگی و غير قابل اعتماد بودن اين توربينها ما را وادار ميساخت که بيشتر وقت خود را به جای تمرکز روی پروازها , صرف فراگيری کار با اين موتورها کنيم .

      سرگرد فرهاد در ادامه چنين ميگويد : موشکهای Aim - 54 سلاحی استثنائی و موثر بود که تا به امروز سلاحی ساخته نشده است که قابل مقايسه با آن باشد . در هنگام آزمايشات گوناگون در ايران اين موشک قبل از اصابت به هدف به ارتفاع غير قابل تصور ۲۴۰۰۰ متری و سرعت ۴.۴ ماخ دست يافت . اين موشک بزرگ و سنگين هيچ محدوديتی در مقابله با اهدافی که چه در ارتفاع بالا و چه در ارتفاع پائين پرواز ميکردند نداشت و قادر به تحمل ۱۷ g فشار بود . ما اين موشکها را از فواصل ۷.۵ تا ۲۱۲ کيلومتری هدف شليک کرديم ونتايج آزمايشات مافوق تصور ما بود . تنها نگهداری و آماده نکهداشتن اين سلاح پيچيده گاهی خواب را بر ما حرام ميکرد .


      اولين زوج تامکت در تاريخ ۱۶ ژانويه سال ۱۹۷۶ ميلادی به ايران تحويل شد . به علت آماده نبودن پايگاه هشتم شکاری اصفهان ( که در آنزمان بنام خلبان جانباخته آن نيرو پايگاه خاتمی و بعدها پايگاه شهيد بابائی نامگزاری شد ) اين هواپيماها تحويل اسکادران ۷۲ شکاری تاکتيکی مستقر در پايگاه هفتم شکاری شيراز شدند . باقی هواپيماهای تحويلی به اسکادران ۷۳ ملحق شدند و تا سال ۱۹۷۷ که اسکادرانهای ۸۱ و ۸۲ شکاری پايگاه هشتم اصفهان تشکيل شد , به خدمت در آن يگان ادامه دادند . تا پايان سال ۱۹۷۸ ايران تعداد ۷۹ فروند شکاری F - 14 A به همراه ۲۷۴ فروند موشک AIM - 54 A و۱۰ فروند موشک ATM - 54 تحويل گرفت . هشتادمين و در حقيقت آخرين تامکت ايران در آمريکا باقی ماند تا آزمايشهای گوناگون و طرحهای تکميلی روی آن اجرا گردد. همزمان نيروی هوائی ايران مذاکراتی را با شرکتهای Grumman و Pratt & withney را آغاز کرد که هدف از آن سفارش ۷۵ فروند ديگر از اين جنگنده چالاک بود . البته ايرانيان مايل به تعويض توربينهای TF - 30 در هواپيماهای موجود و هواپيماهای سفارشی جديد بودند.
      وقوع انقلاب وتغییر سیاست ها




      با شروع ناآراميها در ايران که از طرف احزاب کمونيستی و نيروهای مذهبی در ايران آغاز گشت , اوضاع سياسی در ايران رو به وخامت گذاشت . در تابستان ۱۹۷۸ اين فعاليتها شديدتر و بحران سراسر ايران را فرا گرفت به نحوی که نيروهای مسلح دچار چند دستگی در داخل خود شدند . در فوريه ۱۹۷۹ نيروهای انقلابی قدرت را در دست گرفتند و شاه مدتها بود که از ايران خارج شده بود . در نتيجه اين تغييرات و روی کار آمدن دولت موقت اسلامی , روابط ايران و آمريکا دچار تغييرات اساسی گشت . بعد از پيروزی انقلاب چندين هزار مستشار نظامی آمريکائی مجبور شدند تنها ظرف چند روز خاک ايران را ترک کرده و با ايران وداعی هميشگی کنند. دولت انقلابی جديد به سرعت قراردادهای نظامی منعقد شده در رژيم سابق که ارزشی درحدود ۱۲ ميليارد دلار را داشت بطور يکجانبه فسخ کرد . در ميان اقلام سفارش شده ميتوان از ۷۵ فروند جنگنده اف ـ ۱۴ جديد و ۵۰۰ فروند موشک فونيکس به همراه ۳۰۰ فروند شکاری سبک اف ـ ۱۶ و رادارهای پرنده آواکس نام برد .دولت آمريکا در آن زمان به خاطر ترس از آينده سياسی ايران و شرايط ژئوپولتيک منطقه از تحويل سلاحهايی که آماده تحويل به ايران بودند نيز جلوگيری کرد که از ميان آنها يک محموله شامل ۴۰ فروند موشک فونيکس و ۳ محموله قطعات يدکی هواپيمای اف ـ ۱۴ ميتوان اشاره کرد . پنتاگون حتی مذاکراتی را با دولت موقت به منظور استرداد هواپيماهای تامکت آغاز کرد . قراربود اين هواپيماها پس از تعميرات اساسی به انگلستان و يا عربستان سعودی فروخته شود . اين مذاکرات البته ناتمام ماند . در تاريخ ۴ نوامبر ۱۹۸۰ گروهی از دانشجويان مسلمان موسوم به خط امام سفارت آمريکا را اشغال و ۹۰ نفر از پرسنل سفارت وتفنگداران دريائی آمريکا را به گروگان گرفتند . بعد از اين حادثه روابط ديپلماتيک ايران و آمريکا بطور کامل قطع گرديد . سرنوشت گربه های ايرانی بعد از اشغال سفارت آمريکا در حاله ای از ابهام قرار داشت . تعداد زيادی از خلبانان ايرانی کشور خود را برای هميشه ترک کردند و غربت نشينی را برگزيدند . شايعاتی مبنی بر عدم توانائی ايران در به پرواز در آوردن تامکتها به سرعت در محافل خبری پخش شد . علاوه بر اينها اخبار مجعولی دال بر خرابکاری عوامل CIA در ايران و وارد شدن خسارت جدی به اف ـ ۱۴ ها هم در غرب شدت گرفت . اما برخلاف تمام اين شايعات تنها در مجموع ۲۷ نفر از کادر پروازی تامکتها کشور را ترک کردند .


      قبل از پيروزی انقلاب بطور کلی در نيروی هوائی کليه کادر پروازی هواپيماهای اف ـ ۱۴ از ميان افسرانی که بر روی ديگر مدلهای هواپيما ( بطور عمده مدل اف ـ ۴ فانتوم ) تجربه زيادی داشتند و يا از ميان جوانان باهوش و مستعد انتخاب ميشدند . اين افسران جوان که حس وطن دوستی قوی داشتند اکثرأ در ايالات متحده , اسرائيل ويا انگلستان دوره های تخصصی خود را پشت سر گذاشته بودند . شايد به همين علت بود که حکومت جديد به اين افراد با ديده شک و ترديد می نگريست . بلافاصله پس از پيروزی انقلاب تعدادی از خلبانان تامکتها دستگير و زندانی شدند . در ميان اين افراد ميتوان از سپهبد هاشمی نخعی نژاد که معاون ارتشبد طوفانيان ( رئيس پروژه تامکتهای ايران و فرمانده پايگاه هشتم شکاری که با وقوع انقلاب به آمريکا فرار
      کرد ) بود اشاره کرد .اين امير ارتش به همراه سرهنگ ربيعی دردادگاه انقلاب به اعدام محکوم گرديدند . با اين وجود اکثر خلبانان نيروی هوائی مصمم بودند که در کشور خود بمانند وخدمت به وطن را بر فرار ترجيح دادند . سرهنگ جواد که در آنروزها بوسيله يکی از همسايگان خود لو رفته بود و او را دستگير کرده بودند اوضاع آن دوره را چنين ترسيم ميکند : زمانی که نيروهای آمريکائی ايران را ترک کردند به همراه آنان تعدادی از خلبانان و همچنين تعداد زيادتری از تکنسينها نيز جلای وطن کردند. تنها حدود ۱۰۰ نفر از خلبانان و تعدادی در حدود ۸۰ نفر تکنسين باقی ماندند . اين تعداد خلبان در حقيقت کافی بود تا تعداد زيادی تامکت را به پرواز در آوريم ولی برای سرويس و آماده پرواز کردن هواپيماها به هيچ عنوان کافی نبود . در کنار اين مسئله مشکل ديگری گريبان ما را گرفت و آن عدم پروازهای آموزشی و متوقف شدن دوره های آموزشی از اکتبر ۱۹۷۸ تا پائيز ۱۹۷۹ بود . از اين زمان به بعد به آرامی نيروی هوائی که به تازگی تغيير نام داده بود تحت فرماندهی حکومت مرکزی فعاليتهای خود را آغاز کرد . به همين علت پرسنل نيروی هوائی مجبور بودند که مجددأ دوره های آموزشی را تکرار کنند . مشکل ديگروجود افسران جزء بود که از فرماندهان مافوق خود اطاعت نميکردند . اين افراد که به « همافر » معروف بودند بارها و بارها از دستورات مافوق سرپيچی می کردندو فرماندهان خود را «خلبانان شاه » و يا جاسوسان اسرائيل و يا ضد انقلاب خطاب ميکردند. بارها در پايگاهها اتفاق می افتاد که همافران افسران مافوق را به دفتر فرمانده پايگاه ميکشاندندو با طرح اتهاماتی عملأ يگان را به هرج و مرج می کشيدند. گذشت زمان رفته رفته نظم و انضباط را به نيروهای نظامی باز گرداند . يکی از مشکلات نيروی هوائی پس از پيروزی انقلاب از هم گسستن زنجيره کادر وعدم اعتماد پرسنل پروازی به يکديگر بود . در حالی که اکثر افسران مايل به ادامه خدمت به شيوه گذشته بودند , گروهی از آنان که به خلبانان حزب اللهی معروف بودند وابستگی عميق خود را به حکومت مرکزی انکار نميکردند .اين افسران جوان زمان بيشتری را صرف به جا آوردن آداب مذهبی و مراسم دينی ميکردند. يکی از معروفترين اين افراد سروان خلبان عباس بابائی بود . او پس از بازگشت از آمريکا در سال ۱۹۷۸ جزو اولين افسرانی بود که ديگر پرسنل نيروی هوائی را به بيعت با امام خمينی دعوت کرد .


      در بحبوحه انقلاب سيستم کامپيوتری لجستيک نيروی هوائی دچار اشکالات جدی شد و همين امر کمبود لوازم يدکی در نيروی هوائی را بدنبال داشت .کارشناسان معتقد بودند که لوازم يدکی خريداری شده بايد برای سرپانگهداشتن و آماده پروازبودن کليه وسايل پرنده حداقل تا اواسط دهه ۸۰ ميلادی کافی باشد اما موفق به يافتن آنها نميشدند . حداقل در ۲ مورد ناپديد شدن چند نفر از افسران مسئول نگهداری انبارهای عظيم زير زمينی به اثبات رسيده است . اين افراد که رمز ورودی درهای انبارها را در اختيار داشتند بطور مرموزی ناپديد شدندو همين امر باعث شد تا چند سال محل انبار قطعات رادارهای AWG - 9 بسته بماند و دسترسی به آنها ناممکن شود . در مورد خرابکاری آمريکائيها قبل از خروج از ايران سرهنگ جواد ميگويد : تکنسينهای کمپانی هيوز که در اصفهان مستقر بودند در يک مورد قبل از خروج از ايران ۱۶ فروند موشک فونيکس را که در انبارهای زيرزمينی آماده برای سوار شدن بر روی اف ـ ۱۴ هائی که در حالت آماده باش دائم بودند دستکاری کرده و آنها را غير قابل استفاده کردند . البته بعدها با استفاده از قطعات يدکی که بصورت قاچاق از آمريکا وارد شد ما قادر به تعمير مجدد آنها شديم تمام ۱۶ موشک يادشده به حالت عملياتی در آمدند .اما در مورد رادارهای AWG - 9 بر خلاف گزارش منابع غربی هيچ آسيبی به آنها وارد نشد . با توجه به مطالب بالا می توان چنين نتيجه گرفت که تامکتها دوران گذار از انقلاب را با کمترين خسارات سپری کردند . با اينکه در سال ۱۹۸۰ تعداد هواپيماهای آماده پرواز ايران حداکثر به ۸ فروند بالغ ميگشت ولی همين تعداد کم ستون فقرات دفاع هوائی ايران محسوب ميشدند وقادر به حفاظت از حريم هوائی کشور بودند .


      زمانی که در اوائل سپتامبر ۱۹۸۰ اولين درگيری مرزی بين ايران و عراق رخ داد رئيس جمهور وقت بنی صدر دستور داد تا تعداد بيشتری هواپيمای اف ـ ۱۴ آماده پرواز گردندو بدين ترتيب تا اواخر اين ماه هر کدام از ۴ پايگاه عملياتی که تامکتها در آنها حضور داشتند ( پايگاه يکم شکاری مهرآباد پايگاه ششم شکاری بوشهر پايگاه هفتم شکاری شيراز و پايگاه هشتم شکاری اصفهان ) صاحب ۶ فروند تامکت آماده پرواز بودند و موشکهای فونيکس هم آماده شده بود . اولين پيروزی تامکت در نيروی هوائی ايران مربوط به قبل از حمله سراسری عراق در ۲۲ سپتامبر ميباشد . در تاريخ ۷ سپتامبر ۱۹۸۰ تعداد ۵ فروند بالگرد ميل ـ ۲۵ عراقی ( مدل صادراتی ميل ـ ۲۴ ) به يک پست مرزی ايران حمله ور شدند .در اين زمان يک فروند تامکت به سرعت به منطقه اعزام و با توپ قدرتمند ولکان يکی از بالگردها را متلاشی کرد . بعد از گذشت ۷ روز از اين واقعه دوباره اف ـ ۱۴ ها وارد صحنه درگيری شدند و برای نخستين بار از موشکهای مرگبار فونيکس خود استفاده کردند . آنهم در زمانی که بين اعضاء دولت مرکزی و فرماندهان نظامی بحث شديدی بر سر هزينه گزاف نگهداری تامکتها و موشکهای فونيکس در جريان بود . اين بحثها زمانی پايان گرفت که سرگرد محمد رضا عطايی يک فروند سوخوی SU - 22 M عراقی را از فاصله ۴۰ کيلومتری مورد اصابت قرارداد بدون اينکه عراقيها متوجه اين موضوع شوند . تا به امروز عراقيها نام خلبان اين سوخو را که سرگرد نوبر عبدالحميد است را بعنوان مفقود شده ثبت کرده اند . عراقيها هيچگاه باور نکردند که خلبان عبدالحميد که فرمانده اسکادران ۴۴ عملياتی بود از چنين فاصله ای می توانست بوسيله يک موشک فونيکس مورد اصابت قرارگيرد .با سرنگون ساختن يک فروند ميگ ـ ۲۱ توسط سروان خلبان عظيمی بفاصله يک روز پس از آن بحث بر سر ضرورت وجود تامکتها برای هميشه فروکش کرد وديگر صدای مخالفی در دستگاه حکومتی وجود نداشت .


      در تاريخ ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ عراق آغازگر جنگی خونين شد . در اين روز عراق با حداقل ۱۸ فروند هواپيمای شکاری بمب افکن فرودگاههای تبريز همدان و دزفول را مورد حمله قرار داد و همزمان پايگاه مهرآباد تهران مورد تهاجم هواپيماهای توپولف ۱۶ و ۲۲ اسکادران ۱۰ نيروی هوائی عراق در ۲ نوبت قرار گرفت . اين حمله گسترده برای ايرانيان با وجود درگيريهای محدود مرزی تا آن تاريخ غافلگيرکننده بود . در طی اين حمله گسترده تنها يک فروند ميگ ـ۲۱ عراقی به خلبانی رائد حميد بر فراز سنندج سرنگون شد . علت سقوط هم مورد اصابت قرار گرفتن هواپيما توسط ترکش بمبهای پرتاب شده توسط خود هواپيما که احتمالأ در ارتفاع پست پرواز ميکرده بوده است . در اين روز هيچکدام از تامکتهای ايران نتوانستند به موقع به پرواز در آيند . اولين هواپيماهائی که به مقابله با عراقيها برخاستند ۲ فروند اف ۴ ئی فانتوم متعلق به اسکادران ۱۱ مستقر در پايگاه يکم شکاری مهرآباد بودند و آنهم در زمانی که موج دوم حمله توپولف های عراقی به تهران صورت گرفت . در اين عمليات يک فروند هواپيمای هرکولس سی ـ ۱۳۰ ايران بر روی زمين هدف قرار گرفت و منهدم شد . خلبانهای ايرانی از سرنگونی تعداد زيادی هواپيمای عراقی گزارش دادندو شاهدان عينی از آتش گرفتن و سقوط تعداد معتنابهی هواپيما خبر دادند . اما واقعيت امر اين بود که تنها يک فروند توپولف ۱۶ به پايگاه خود مراجعت نکرد نام خلبان اين هواپيما بعنوان مفقود الاثر در عراق به ثبت رسيده است . عراقيها بر اين باورند که اين هواپيما در راه بازگشت به عراق به کوه برخورد کرده و هواپيما متلاشی گشته است .

      با توجه به آموزشهای خوب وتجهيزات مدرن , اکثر پرسنل نيروی هوائی ايران از پيروزی سريع وقاطع ايران اطمينان داشتند . سروان جواد خاطره اولين پرواز عملياتی خود را چنين بازگو ميکند : ساعت ۱۳ روز ۲۴ سپتامبر در پايگاه هشتم شکاری اصفهان تعداد ۶ فروند هواپيمای اف ـ ۱۴ جمعی اسکادران ۸۱ در انتظار ابلاغ دستور برای عمليات بودند. مأموريت ما مقابله با هواپيماهای عراقی در صورت حمله آنان به فرودگاه مهرآباد تهران بود و طبق دستور ميبايست در صورت عزيمت از هواپيماهای تانکر در آسمان سوخت دريافت ميکرديم .. اما در اين زمان موشک فونيکس به تعداد کافی نداشتيم .به همين علت چند ساعت بعد با حمله عراقيها تنها ۲ فروندهواپيمای اف ـ ۱۴ مسلح به موشک فونيکس برای انجام مأموريت به پرواز در آمديم . در اين عمليات ما موفق به سرنگونی يک فروند ميگ ـ ۲۱ و متواری ساختن ۴ فروند ميگ ـ ۲۳ شديم . درآن هنگام که به تعقيب ميگهای عراقی مشغول بوديم و به مرزهای مشترک نزديک می شديم , از مرکز به ما خبر دادند که تعداد زيادی هواپيمای عراقی مجددأ به حريم هوائی کشور تجاوز کرده اند . با اين وجود ما موفق به کشف آنها نشديم . تنها چند دسته هواپيمای اف ـ ۵ خودی که از پايگاه دزفول و تعدادی اف ـ ۴ که از پايگاه همدان به پرواز در آمده بودند را شناسائی کرديم . پس از گذشت ۴۰ دقيقه صفحه رادار هواپيمای همراه من موفق به کشف ۸ فروند هواپيمای عراقی شد .ارتفاع خود را به سطح ۷۰۰۰ متری کاهش داديم و خود را به فاصله ۱۲ کيلومتری هدف رسانديم. در اين زمان هر يک از ما يک موشک اسپارو به طرف هواپيماهای عراقی شليک کرديم . خلبانان عراقی هيچ عکس العملی از خود نشان ندادند. موشک اسپارو من يک ميگ ـ ۲۱ عراقی را متلاشی کرد اما موشک هواپيمای همراه من به خطا رفت . به همين خاطر من دستور حمله مجدد دادم . در ارتفاع ۳۵۰۰ متری ضمن استفاده از پس سوز چرخش کمی به سمت راست کرده و به آنان حمله کردم . ۲ هواپيمای ميگ ـ ۲۱ متوجه قصد من شدند و با چرخش سعی داشتند که در پشت سر ما قرار بگيرند.اما آنها فرصتی برای اينکار پيدا نکردند.من با استفاده از حداکثر قدرت موتور دماغه هواپيما را به سمت بالا برده , با زاويه حمله بالا چرخشی ۷۰ درجه ای انجام دادم و تامکت همراه هم به دنبالم آمد . درست در زمانی که من موشک سايدويندر خود را شليک کردم صدای خلبان تامکت همراهم را شنيدم که فرياد زد : Engine Stall . موتور سمت راست او زمانی که در تعقيب هواپيماهای عراقی بود با سرعت ۵۲۰ ناتيکال مايل وزاويه حمله ۴۵ درجه از کار افتاد . هواپيمای او دچار لرزش شديد و افت سريع سرعت تا حد ۸۲ ناتيکال مايل شد . در اين هنگام او بطرز معجزه آسائی قادر به کنترل هواپيما شد و از سقوط حتمی نجات يافت .بعد از فرود در پايگاه ما متوجه شديم که در هنگام مانور هوائی سيستم سوخت رسانی به موتور دچار اشکال شده بود . هدايت شکاری اف ـ ۱۴ در اين حالت ودر چنين ارتفاعی يکی از شاهکارهائی است که فقط خلبانان زبده از عهده آن برمی آيند . آنروز من در نهايت دومين ميگ ـ ۲۱ را گم کردم وتا به امروز هم نميدانم بر سر او چه آمد . بقيه هواپيماها هم به سرعت پا به فرار گزاشتند. پس از فرود در پايگاه خدا را شکر کردم که مأموريت به سلامتی به پايان رسيد .

      نظير مشکل ياد شده در بالا را ديگر خلبانان تامکت در ساير مأموريتها تجربه کردند ودر بعضی از موارد خسارات سنگينی به آنان وارد شد . در ژانويه ۱۹۸۱ سرگرد هوشيار موفق شد به سختی اف ـ ۱۴ خود را به زمين بنشاند آنهم پس از آنکه موتور سمت راستش از کار افتاد . در ماه مارس ۱۹۸۲ تامکت ديگری هنگام برخاستن از باند دچار آسيب جدی شد . در زمان تيک آف هر ۲ موتور هواپيما دچار POP شدند. در اين حالت مقدار بنزين اضافه در محفظه پس سوزمنفجر شده و کمپرسور به حالت Stall ( واماندگی ) ميافتد. سرتيپ حزين در طول جنگ حداقل ۲ بار از حوادث مشابهی جان سالم بدر برد . همچنين سرتيپ هوشيار در سالهای پس از جنگ ۲ بار اين اتفاق را تجربه کرد .در سال ۲۰۰۴ ميلادی در اثر تلاش متخصصان ايرانی راه حل مشکل ياد شده پيدا شد . کارشناسان نيروی هوائی ايران با کوشش و پشتکار زياد موفق به توليد قطعات يدکی موتور TF - 30 وبهبود سيستم سوخت رسانی آن شدند و با غرور خاصی از اين موفقيت خود ياد ميکنند .



      پس از مشکلات فنی و نارسائی در سازماندهی نيروها در ابتدای جنگ نيروی هوائی ايران خود را به سرعت برای حملات مقابله به مثل آماده کرد . اما با حمله گسترده نيروی زمينی عراق و پيشروی سريع آنها در استان خوزستان نيروی هوائی موفق به انجام اينکار نشد . نيروی زمينی ايران که پس از پيروزی انقلاب به شدت توان خود را از دست داده بود , از بيشترين کمبودها رنج ميبرد و به تنهايی قادر به مقاومت در برابر عراقيها نبود . هفته ها طول کشيد تا نيروهای ذخيره و کمکی به مناطق عملياتی اعزام شدند. در طول اين مدت وظيفه دفاع در برابر حملات نيروی زمينی عراق را نيروی هوائی بر عهده داشت . همزمان با حملات هواپيماهای اف ـ۴ و اف ـ ۵ به مواضع نيروهای عراقی و بمباران آنها ,تامکتها مشغول پاکسازی آسمان از وجود هواپيماهای عراقی بودند و با موفقيت اين وظيفه را به انجام رساندند.

      هر ۲ کشور ايران و عراق در ابتدای جنگ تقريبأ به يک تعداد هواپيمای جنگی داشتند اما از تظر کيفی کارت برنده در دست ايرانيها بود . البته دستيابی به اين برتری مدتی طول کشيد زيرا ايرانيان برای سازماندهی و بسيج نيروهای خود احتياج به زمان داشتند. نيروی هوائی ايران در ابتدای جنگ دارای ۷۷ فروند هواپيمای
      F - 14A و ۱۶۰ فروند F - 4E و ۲۸ فروند F - 4D و ۱۶۰ فروند F - 5 E/F بود که از آنها در نقش شکاری رهگير و شکاری بمب افکن استفاده ميکرد .در طرف مقابل عراقيها هيچ وسيله قابل مقايسه با اين امکانات را نداشتند .توانايی شکاريهای اف ـ۴ و اف ـ ۱۴ در سوختگيری هوائی که به برد و مدت پرواز آنها به مقدار زيادی می افزود , برتری هوائی ايرانيان را بخوبی نشان ميداد . همچنين يک اسکادران هواپيمای تانکر KC - 707 3J9C و بوئينگ KC - 747 2J9 بطور دائم برای سوخترسانی در آسمان آماده بودند . حداقل ۲ فروند بوئينگ ۷۴۷ و يک فروند بوئينگ ۷۰۷ بعنوان مرکز فرماندهی پرنده در طول جنگ بکار برده شدند . برای انجام اين مأموريت اين هواپيماها به تجهيزات مخصوصی مجهز بودند . همچنين يک فروند بوئينگ ۷۰۷ و چهار فروند هرکولس سی ـ ۱۳۰ به تجهيزات شنود و استراق سمع مجهز بودند که بدينوسيله ارتباطات مخابراتی دشمن را تحت کنترل داشتند . همين عامل سبب شد تا خلبانان ايرانی به راحتی تا عمق خاک دشمن نفوذ کرده بدون آنکه مورد شناسائی قرار گيرند . اما در ميان تمام اينها وجود يک سيستم فوق سری در نيروی هوائی ايران از همه مهمتر بود . هاپيماهای اف ـ۴ و اف ـ۱۴ مجهز به سيستم خاصی بودند که آنها را قادر ميساخت سيستم IFF ( شناسائی دوست از دشمن ) عراقيها را مختل کنند . اين سيستم که تحت عنوان ( Combat Tree/ Clear Horizont / Second View ) شناخته ميشد ايرانيها را قادر ميساخت که به راحتی و خيال آسوده در آسمان به شکار و تعقيب هواپيماهای عراقی بپردازند .

      پس از گذشت اندک زمانی ايرانيها متوجه شدند بدون دريافت قطعات يدکی و وسايل جايگزين بايد با حداقل امکانات به دفاع بپردازند زيرا ايالات متحده که اولين تأمين کننده نيروی هوائی ايران بود از ارسال وسايل مورد نياز ايرانيان امتناع ميکرد . از اين رو اصل صرفه جويی در نيروهای مسلح به بالاترين اصل تبديل شد . عراق در طول جنگ از برتری مهمی برخوردار بود و آن عدم نگرانی جهت تأمين لوازم يدکی و وسايل جديد بود . آنها قادر بودند هواپيماهای جديد از فرانسه و اتحاد جماهير شوروی دريافت کنند هر چند که اين هواپيماها قادر به تغيير موازنه به نفع عراقيها نبود . طی سالهای ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۸ ميلادی حدود ۱۰۰۰ نبرد هوائی بين طرفين درگير بوقوع پيوست اما هيچکدام از آنها نقش قابل توجهی در مسير کلی جنگ نداشتند . ايران از اين موضوع بخوبی آگاه بود که خسارات طرف مقابل به راحتی قابل جبران بود و عراق کوچکترين مشکلی در اين زمينه نداشت . سرنگونی هواپيماهای عراقی تنها در حکم هشداری برای نيروی هوائی آنها محسوب ميشد . اکثرأ پس از وقفه ای يک يا ۲ هفته ای مجددأ به حملات خود در مناطق عملياتی ادامه ميدادند .
      پس از آنکه عراقيها متوجه شدند که ايران قادر به جايگزينی هواپيماهای ساقط شده خود نيست , حملات خود را بر روی تامکتها متمرکز کردند . در پايان سال ۱۹۸۲ يک سلسله درگيريهای هوائی بين ايرانيها و طرف مقابل صورت گرفت . اکثر اين درگيريها از نوع « درگيری نزديک هوائی » ( dogfight ) مابين تامکتها و هواپيماهای Mirage F. 1 EQ و MIG - 23 ML صورت گرفت و اين خود حاکی از مشکل ايران در تأمين موشکهای دوربرد هوا به هوا بود . ايرانيها در اين دوره از کمبود شديد قطعات يدکی وتعداد محدود موشکهای فونيکس رنج ميبردند . در سال ۱۹۸۷ کمبود باتری موشکهای فونيکس استفاده از اين سلاح کارآمد را به پائين سطح رساند .

      ادامه دارد.........
      به نقل از وبلاگ هوانوردی قرن 21
      مترجم: فریبرز
    • توسط TANK
      تاريخچه هواپيما
      مدل Il-76 که ناتو آن را «کاندید» نامید یک هواپیمای باری است که برای جایگزینی با توربوپراپ های قدیمی تر An-12 تولید شد تا بتواند در پروازهای نظامی و غیر نظامی ایفای نقش کند. پس از طراحی هواپیما در اواخر دهه 1960 اولین ایلیوشین 76 در 25 مارس 1971 به پرواز درآمد. پس از انجام تست های موفق پروازی تولید رسمی Il-76 در سال 1975 آغاز شد و اولین هواپیما در همان سال به آئروفلوت تحویل شد. Il-76 دارای بال های بسیار بلند، چهار موتور، بالچه های سه شکافه لبه فرار، دم T شکل و درب بزرگ در عقب هواپیماست که انجام عملیات بارگیری را آسان می کند. همچنین یکی از معیارهای طراحی Il-76 این بود که نیازی به عملیات زمینی نداشته باشد تا بتواند در فرودگاه و حتی باندهای کوچک نیز کارایی داشته باشد. این نکته به ویژه در ماموریت های نظامی از اهمیت زیادی برخوردار است. انواع مختلفی از Il-76 ساخته شده است. بعضی از این مدلها عبارتند از: Il-76T با ظرفیت حمل سوخت بیشتر، Il-76TD با موتورهای D30KP2 و وزن برخاست بالاتر و وزن بار بیشتر و پرواز در ارتفاع بالاتر، Il-76MF نیز از کشیده شدن مدل پایه به دست آمده است که اولین پروازش را در 1 آگوست 1995 انجام داد. مشتری اصلی این مدل نیروی هوایی روسیه است. ایلیوشین همچنین استفاده از موتورهای غربی CFM56 را برای مدلهای قدرتمندتر در نظر گرفته است. از ایلوشین 76 برای ماموریت های مختلفی همچون آتش نشانی، کنترل و پیش اخطار هوابرد و سوخت رسان نیز استفاده می شود.

      مشخصات فني
      موتور:
      چهار موتور توربوفن آویاویگاتل(سولیف) D30KP
      چهار موتور توربوفن آویاویگاتل PS90AN برای Il-76MF

      بیشترین رانش موتور:
      117.7kN :D30KP معادل 26,455lb
      156.9kN :PS90AN معادل 35,275lb

      عملکرد:
      بیشترین سرعت کروز: 780km/h
      برد: 5,200km معادل 2,805nm با 40 تن بار

      اوزان:
      وزن خالی عملیاتی: 101,000kg معادل 222,665lb
      بیشترین وزن برخاستن: 200,000kg معادل 440,925lb

      ابعاد:
      طول: 53m معادل 174ft
      ارتفاع: 14.76m معادل 48ft
      دهانه بال: 50.50m معادل 165ft
      مساحت بال: 300m² معادل 3,229.2sq ft

      گنجایش:
      خدمه پرواز: شامل 5 نفر از جمله دو خلبان، مهندس پرواز، ناوبر و کاربر ارتباطات رادیویی.
      بار: قادر به حمل 44 تن بار.

      سفارش و تولید:
      بیش از 900 فروند Il-76 ساخته شده است.


      منبع:takeoff
    • توسط hans
      موشک ضد زره صاعقه 2

      دوستان امیدوارم تکراری نباشد من جستجو کردم چیزی پیدا نکردم.
      موشک ضد زره صاعقه 2 بهینه سازی شده ی موشک ضد زره دراگون امریکایی است که توسط مهندسین و متخصصین صنایع دفاع مهندسی معکوس و بهینه شده است و توسط نیروی زمینی ارتش مورد استفاده قرار می گیرد.این موشک از نظر برد بهینه سازی شده است به طوری که برد نهایی دراگون امریکایی 500 متر است ولی برد موشک صاعقه 1000 تا 1090 متر بهینه شده است,همچنین سر جنگیه ان سنگین تر و نافذتر شده است.در اصل باید گفت این موشک مهندسی معکوس شده موشک سوپر دراگون است که اوایل دهه ی 90 بهینه شده بود.

      توضیحی مختصر در باره ی دراگون امریکایی
      این موشک ضد تانک هدایت شونده توسط کمپانی مک دانل داگلاس در امریکا ساخته شده است.سیستم هدایت موشک شامل سیستم دید در شب و سیستم گرما یاب که بر روی لانچر پرتاب نصب شده . همچنین این لانچر مجهز به یک دو پایه و یک باتری میباشد.این موشک قابل شلیک توسط یک نفر است و هدایت ان سیمی است.در دهه ی 90 سوپر دراگون 1 ساخته شد و پس از ان سوپر دراگون 2 که نسبت به نمونه ی اولیه خیلی کارامدتر و توانایی بیشتری دارد.


      دراگون امریکایی

      دراگون امریکایی


      spike-360
      Hans
    • توسط nasirirani
      فرمانده نیروى هوایى ارتش گفت: نخستین پرواز هواپیماى رادارگریز ایران، سوم خرداد در تهران انجام مى شود.

      به گزارش واحد مرکزی خبر ، امیر سرتیپ حسن شاه صفى در حاشیه رژه روز ارتش جمهورى اسلامى ایران در جمع خبرنگاران با اشاره به این که این هواپیما از دید همه رادارها پنهان است افزود: طرح هاى ما در این زمینه وسیع تر است که بعد از تائید و تولید انبوه در اختیار وزارت دفاع قرار مى گیرد.

      وى گفت: بعد از پروازهاى آزمایشى این هواپیما، پرواز با سرنشین اجرا و تولیدات ترکیبى با هواپیماهاى دیگر نیز انجام مى شود و در اختیار وزارت دفاع قرار مى گیرد.

      امیر سرتیپ شاه صفى درباره علت پرواز نکردن 140 فرونده جنگنده در مراسم رژه امروز گفت: شرایط بین المللى براى دید و پرواز باید به اندازه اى باشد که هواپیماها بتوانند همدیگر را ببینند.

      وى با بیان این که به علت گرد و غبار، دید هواپیماها بین 1500 تا دو هزار متر بود افزود: نبود دید چشمى و سرعت بالاى هواپیماها، موجب جلوگیرى از پرواز هواپیماها شد.

      فرمانده نیروى هوایى ارتش با بیان این که در انجام رژه هاى هوایى استفاده از رادار مطرح نیست گفت: همه یگان ها آمادگى رژه هواى داشتند و حتى از زمین هم بلند شدند.

      وى اضافه کرد: هواپیماها در منطقه شرق حرم مطهر نیز قرار گرفتند؛ اما با این وجود لیدر دسته پروازی، رژه هوایى هواپیماها را صلاح نداشت.

      امیر سرتیپ شاه صفى گفت: امروز قرار بود، بیش از 200 هواپیما از جمله 140 جنگنده براى ماموریت هاى مختلف در رژه از زمین بلند شوند که به علت دید کم نتوانستند.

      وى گفت: این رژه به تاریخ دیگرى موکول شد و احتمال دارد در سوم خرداد و یا 31 شهریور این رژه هوایى انجام شود.

      سرتیپ شاه صفى در ادامه با بیان این که نیروى هوائى ارتش در زمینه ساخت هواپیماهاى جنگنده، بمب افکن، شکارى و رهگیر فعالیت مى کند افزود: مهمترین این هواپیماها صاعقه و هواپیماى رادارگریز است و قرار بود یک اسکادران از هواپیماهاى صاعقه پرواز کنند.

      فرمانده نیروى هوایى ارتش گفت: امسال این نیرو چندین مانور مشترک و انفرادى با حضور نیروهاى زمینی، هوائى و سپاه پاسداران برگزار

      http://www.iribnews.ir/Default.aspx?Page=MainContent&news_num=187307





      به بخش اخبار نظامي انتقال يافت.

      Babakim1
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.