Arash

عملياتي خطير با خلباناني خطير

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

[font=arial,helvetica,sans-serif][size=5]در دوران دفاع مقدس، يكي از شاهرگ‌هاي اصلي عراق، شهر موصل بود. در اين شهر، پايگاه هوايي موصل و مخازن سوخت قرار داشت كه بارها مورد تاخت و تاز تيزپروازان نيروي هوايي قرار گرفته بود ولي مخازن سوخت هيچ وقت به طور كامل منهدم نشده بودند و در تمامي حمله‌ها خسارت وارده بسيار جزئي بود. حتي در يك عمليات، هدف همين مخازن بود كه به دليل استتار و مبهم بودن محل قرار گيري، خلبانان نتوانستند محل دقيق هدف را شناسايي كنند. از آنجا كه اين مجموعه براي عراق بسيار مهم بود و در واقع يكي از شاهرگ‌هاي حياتي به حساب مي‌آمد، از سوي دشمن به‌خوبي محافظت مي‌شد؛ به طوري كه سرتاسر اين منطقه توسط موشك‌هاي سام 2، 3 و 6 و پدافند هوايي قدرتمند پوشش داده مي‌شد. در حمله‌هاي پيشين، نيروي هوايي ارتش سه نفر از بهترين خلبانان خود به نام‌هاي سرلشكر خلبان شهيد علي اقبالي دوگاهه، سرلشكر خلبان شهيد اسدالله بربري و سرلشكر شهيد دلحامد را بر فراز موصل از دست داده بود و خلبانان نيروي هوايي به اين منطقه لانه زنبور مي‌گفتند. از سوي فرماندهي نيروي هوايي دستوري ابلاغ شد تا عملياتي طرح‌ريزي و اين مخازن به هر نحو ممكن منهدم شوند. با انهدام اين مجموعه، عراق عملا در سوخت‌رساني به هواپيماها و تجهيزات زميني خود با مشكل روبه‌رو مي‌شد. طرح‌ريزي اين عمليات آغاز شد و طراحان اتاق جنگ نيروي هوايي مشغول طراحي نقشه حمله شدند. در اين عمليات، سه موضوع از اهميت فوق‌العاده‌اي برخوردار بود: اول: برق‌آسا بودن عمليات. دوم: سبك بودن هواپيماهاي شركت‌كننده. سوم: سكوت مطلق راديويي. در كنار اين سه اصل، غافل‌گيري كامل دشمن نيز از اصول بديهي بود.[/size][/font]


[url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/IRIAF_F5E.jpg"]http://gallery.military.ir/albums/userpics/IRIAF_F5E.jpg[/url]

[font=arial,helvetica,sans-serif][size=5]بنابراين براي اجراي اين عمليات بايد نقشه، علائم و مختصات به صورت دقيق محاسبه مي‌شد تا در هر شرايط جوي، خلبانان بتوانند هدف را شناسايي و منهدم كنند. نكته ديگر استفاده از تعداد جنگنده بالا، براي كاهش وزن بود. در عين حال ضرورت داشت هدايت جنگنده‌ها را بهترين و ماهرترين خلبانان نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران بر عهده بگيرند؛ زيرا به دليل حساسيت بالاي منطقه و همچنين محافظت شديد آن احتياط فوق‌العاده از ضروريات بود. طرح عمليات به شرح زير بود: يك فروند اف 4 شناسايي از محل و عكس برداري‌هاي لازم را انجام دهد. سپس چهار فروند اف 5، هر كدام مسلح به چهار بمب در سكوت كامل راديويي هدف را درهم بكوبند. [/size][/font]

[url="http://homepage.tinet.ie/~steven/images/iriaf_f-4f14_jpg.jpg"]http://homepage.tinet.ie/~steven/images/iriaf_f-4f14_jpg.jpg[/url]


[font=arial,helvetica,sans-serif][size=5]پايگاه‌هاي مبدا نيز مشخص شد. لازم بود كه كل عمليات با رعايت اصول كامل حفاظتي انجام پذيرد. در مرحله اول عمليات، يك فروند فانتوم شناسايي «آر-اف-4» نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران، از يكي از پايگاه‌هاي نيروي هوايي، جهت شناسايي منطقه با حفظ اصول حفاظتي كامل به پرواز درمي‌آيد. در نزديكي مرز، فانتوم ارتفاع خود را كم مي‌كند و از لابه‌لاي دره‌ها مي‌گذرد و وارد خاك عراق مي‌شود. خلبان با سرعت به سمت هدف پيش مي‌رود و بعد از رسيدن به بالاي هدف، از روي آن عبور و يك‌سري از عكس‌هاي لازم را تهيه مي‌كند. سپس با گردشي دوباره، ارتفاع خود را به پايين‌ترين حد ممكن مي‌رساند و در ارتفاع حدود نه متري از سطح زمين به هدف نزديك مي‌شود و از روي آن مي‌گذرد و مجدداً عكسبرداري مي‌كند. در همين زمان دشمن متوجه هواپيماي ايراني مي‌شود و بي‌امان به سمت آن شليك مي‌كند ولي خوشبختانه مهارت خلبان، مانع اصابت گلوله‌هاي ضدهوايي مي‌شود. بعد از پايان عمليات، خلبان ارتفاع هواپيماي خود را حفظ مي‌كند و با قرار دادن موتور هواپيما در حالت پس سوز (در اين حالت بنزين از لوله‌اي با سوراخ‌هاي ريز به پشت موتور جنگنده پاشيده مي‌شود و آتش مي‌گيرد. در نتيجه سرعت هواپيما افزايش مي‌يابد) با حداكثر سرعت و با ارتفاع كم، مسير خود را به سوي مرزهاي ايران طي مي‌كند. خوشبختانه به دليل ارتفاع كم، سبك بودن و همچنين سرعت بالا، هواپيماهاي دشمن موفق به رهگيري هواپيماي شناسايي نمي‌شوند و خلبان به سلامت در پايگاه خود فرود مي‌آيد. مرحله دوم شامل مشاهده و تجزيه و تحليل عكس‌هاست. در اين مرحله هدف به طور كامل شناسايي و طرح عملياتي كامل مي‌شود. عكس‌هاي گرفته شده، نشان مي‌دهند كه مخازن سوخت در كنار پايگاه و جنوبي شرقي شهر موصل قرار دارند. در طراحي عملياتي تصميم مي‌گيرند تا اين عمليات توسط پايگاه هوايي تبريز انجام پذيرد. از اين رو طرح عمليات به اين پايگاه ارسال مي‌شود. خلبان‌ها انتخاب مي‌شوند


فرمانده و معاون عمليات پايگاه بعد از مطالعه طرح عمليات، مرحوم سرتيپ خلبان محمد دانشپور را يكي از بهترين و ماهرترين خلبانان آن زمان نيروي هوايي بود، به عنوان ليدر يا همان فرمانده دسته پروازي انتخاب مي‌كنند. بعد از اطلاع مرحوم دانشپور از عمليات، نحوه اجراي آن و ديگر جزئيات، از او خواسته مي‌شود كه سه نفر ديگر را خود انتخاب كند. با توجه به حساسيت عمليات، سروان خلبان يدالله شريفي راد، ستوانيكم پرويز ذبيحي و ]سرلشكر شهيد[ ستوانيكم مصطفي اردستاني براي انجام اين عمليات انتخاب مي‌شوند. بعد از موافقت همگي، دانشپور اعلام مي‌كند هيچ‌كس نبايد از موضوع، محل و... عمليات اطلاع داشته باشد. پس مقرر مي‌شود روز بعد يعني جمعه 23 آبان‌ماه 1359 راس ساعت 10 همگي در اتاق بريفينگ (توجيه) پايگاه حضور داشته باشند. شماره‌هاي پروازي در جلسه بريفيگ مشخص مي‌شود: شماره يك: سرهنگ دانشپور رهبر دسته پروازي. شماره دو: ستوان ذبيحي. شماره سه: سروان شريفي. شماره چهار: ستوان اردستاني. آرايش پروازي هم به شرح زير مشخص مي‌شود: ليدر دسته نخست، شماره 2 روي بال چپ، شماره 3 روي بال راست و شماره 4 در امتداد شماره 3 روي بال راست او و هر چهار فروند روي باند قرار مي‌گيرند و با استفاده از علائم، سه فروند ديگر آمادگي خود را به ليدر دسته اعلام مي‌كنند. پس از لحظاتي جنگنده‌ها به پرواز در مي‌آيند و در ارتفاع 12 هزار پايي قرار مي‌گيرند. جنگنده‌ها با ارتفاع كم به سمت شمال به پرواز ادامه مي‌دهند و از مرز عبور مي‌كنند. مسير به‌گونه‌اي است كه جنگنده‌ها بايد در ارتفاع پايين از ميان دره‌ها بگذرند. در اين هنگام جنگنده‌ها در ارتفاعات شمالي عراق در ميان دره‌ها، آرايش خود را نيز به شكل خطي (پشت سرهم) تغيير مي‌دهند. در عين حال در بعضي از نقاط به دليل تنگي دره مجبور مي‌شوند هواپيما را كج كنند تا بال‌ها با صخره برخورد نكنند و پس از عبور از كوه‌ها، با يك گردش خود را در مسير پايگاه قرار مي‌دهند و پس از شناسايي هدف و در حدود سه مايلي پايگاه، ليدر دسته فرمان پاپ (اوج گرفتن و سپس شيرجه زدن بر روي هدف) را صادر مي‌كند و ابتدا خود و به دنبال آن شماره 2 تا ارتفاع نه هزار پايي اوج مي‌گيرد و روي هدف شيرجه مي‌زند. در همين لحظه شماره 3 و 4 نيز شروع به اوج گرفتن مي‌كنند. شماره 1 و 2 هدف‌ها را با دقت هرچه تمام‌تر منهدم مي‌كنند. سپس شماره 3 و به دنبال آن شماره 4 روي هدف شيرجه مي‌روند و بمب‌هاي خود را رها مي‌كنند. عمليات تا اين لحظه كاملا موفق است. مخازن بزرگ نفت همگي منفجر شده‌اند و در آتش مي‌سوزند. جنگنده‌ها با مانورهاي به‌موقع، سعي مي‌كنند كه از مهلكه فرار كنند؛ زيرا پدافند دشمن مانند فردي كه دچار هذيان شده باشد، بي‌هدف به هر سوي تيراندازي مي‌كنند. به همين علت، اولين اشتباه رخ مي‌دهد. جنگنده‌ها طبق قرار قبلي بايد به سمت شمال پرواز مي‌كردند ولي جنگنده شماره 2 به اشتباه به سمت شرق پرواز مي‌كند و براي رهايي از دست پدافند، هواپيماي خود را نيز در حالت پس سوز قرار مي‌دهد. شماره 4 تلاش مي‌كند تا به او برسد و به ناچار سكوت را شكسته و فرياد مي‌زند: - شماره 2 كجا مي‌روي؟ مسير سمت شمال است، اشتباه مي‌روي... در اين لحظه ليدر دسته در راديو اعلام مي‌كند: - سكوت راديويي را حفظ كنيد. شماره 2، شهيد ذبيحي كه متوجه اشتباه شده بود، بي‌درنگ مسير خود را به سمت شمال اصلاح مي‌كند و پروازي جاودانه را از سر مي‌گيرد. او در راه بازگشت متوجه پاسگاه مرزي مي‌شود و به سمت آن شيرجه رفته، شروع به تيراندازي مي‌كند. در همين حال چون به وجد آمده بود، مرتب از طريق راديو فرياد مي‌زند و ابراز خوشحالي مي‌كند. در همين لحظه ناگهان دو شبح از دور مشاهده مي‌شوند و شماره 4 اعلام مي‌كند: - ذبيحي ... هواپيماهاي عراقي ... بزن روي پس سوز و فرار كن! با اعلام شماره 4 (شهيد اردستاني)، شماره 1 و 3 (دانشپور و شريفي) هم چون مهماتي براي مقابله با ميگ‌هاي عراقي نداشتند، باك‌هاي سوخت خارجي را براي سبك شدن هواپيما رها مي‌كنند و هواپيما را در حالت پس سوز قرار مي‌دهند. ذبيحي نمي‌تواند با سرعت لازم واكنش نشان دهد و با تأسف مورد هدف موشك ميگ عراقي قرار مي‌گيرد و همچون قطعه‌اي آتش به زمين برخورد مي‌كند. چون هواپيماي شهيد ذبيحي ارتفاع كمي از سطح زمين داشت، فرصت پريدن از هواپيما را نيز پيدا نمي‌كند و همراه با هواپيمايش به زمين برخورد و پروازي ديگر را آغاز مي‌كند. تعقيب تا تركيه ميگ‌ها با سرعت شروع به تعقيب هواپيماهاي ايراني مي‌كنند. هر سه خلبان به دليل نزديكي ميگ‌ها و همچنين نداشتن سوخت كافي، به سمت مرز تركيه پرواز مي‌كنند. لحظه‌اي بعد دانشپور وارد فضاي خودي مي‌شود و به سوي پايگاه تبريز پرواز مي‌كند، شريفي و اردستاني هم بي‌درنگ از خاك تركيه به سمت ايران گردش مي‌كنند. هرچند از دست ميگ‌هاي عراقي خلاصي پيدا كرده بودند، اما دو خطر آنها را تهديد مي‌كرد. اول هدف قرار گرفتن توسط موشك‌هاي زمين به هواي تركيه و دوم اتمام سوخت به دليل استفاده از پس سوز هواپيماها. به هر حال در ارتفاع كم به مسير ادامه مي‌دهند ولي پي مي‌برند كه با اين حالت هرگز به ايران نخواهند رسيد. از اين رو يكي از خطرها را پذيرفته، ارتفاع را زياد مي‌كنند و به سوي ايران ادامه مسير مي‌دهند. حُسن اين كار آن بود كه در ارتفاع بالا، هواپيما سوخت كم‌تري مصرف مي‌كند. علاوه بر آن در صورت اتمام سوخت، مسافتي بيشتر را مي‌توان طي كرد و امكان زنده ماندن خلبان هنگام خروج اضطراري نيز بيشتر مي‌شود. تا پايگاه تبريز نزديك به 120 مايل راه بود؛ در حالي كه جنگنده‌ها حداكثر براي طي 80 مايل سوخت در اختيار داشتند. با نزديك شدن به مرز هر كدام شرايط اضطراري اعلام مي‌كنند و تصميم مي‌گيرند در نزديك‌ترين پايگاه به مرز فرود بيايند. در تماس با رادار اين كار ميسر مي‌شود و رادار اعلام مي‌كند مي‌توانند در فرودگاه اروميه فرود بيايند. سرانجام دو جنگنده با فاصله زماني كمي از مرز عبور مي‌كنند؛ درحالي كه ميزان سوخت باقي‌مانده آنها فقط حدود 300 پوند بود و كفايت نمي‌كرد. در اين هنگام دانشپور از اردستاني كه به شهيد ذبيحي نزديك‌تر بود، از حال او جويا مي‌شود و به دليل اضطرابي كه در صداي اردستاني حس مي‌كند، از ادامه گفت‌وگو منصرف مي‌شود و مي‌گويد در اروميه فرود بيايد. چون هر لحظه امكان سقوط هواپيما به دليل تمام شدن سوخت مي‌رفت، تقاضا مي‌كنند كه از جهت مخالف روي باند بنشينند كه موافقت مي‌شود. در اين زمان هواپيماي اردستاني فقط 150 پوند و هواپيماي سروان شريفي 100 پوند داشتند و اين در حالي است كه كمترين سوخت لازم براي يك هواپيما 600 پوند است.


ابتدا اردستاني و دقايقي بعد سروان شريفي در فرورگاه اروميه فرود مي‌آيند و بعد از سوخت‌گيري، هر دو جنگنده به سمت پايگاه تبريز پرواز مي‌كنند. به محض رسيدن به پايگاه تبريز، دانشپور به استقبال آنها مي‌آيد و به اين دليل كه از موضوع شهيد شدن ذبيحي اطلاع ندارد، مي‌پرسد: - از ذبيحي چه خبر؟ لحظاتي سكوت حكم فرما مي‌شود. ولي اردستاني سكوت را شكسته، شهادت ذبيحي را اعلام و مي‌گويد او سبكبال به سوي معبود خود پركشيده است. پيكر پاك سرلشكر خلبان شهيد پرويز ذبيحي پس از 22 سال، همراه با پيكر پاك تعداد ديگري از خلبانان شجاع ما از جمله شهيدان دوران، اقبالي، بربري، افشين آذر، مهدي ذوقي، جهانشاه‌لو و... به ميهن اسلامي‌مان بازگردانده شد. يادشان گرامي و راهشان پيوسته مستدام و پر رهرو باد.[/size][/font]

[url="http://up.vatandownload.com/images/xo72k2o85ry65pkcbx.jpg"]http://up.vatandownload.com/images/xo72k2o85ry65pkcbx.jpg[/url]

[font=arial,helvetica,sans-serif][size=5]تهيه و تنظيم: سرهنگ اباصلت رسولي
پایگاه اطلاع رسانی ارتش جمهوری اسلامی ایران[/size][/font]
  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.