F14AA

عملیات اپرا

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

بسم الله الرحمن الرحیم



مسیر رفت و برگشت هواپیماهای اسرائیلی تا قلب عراق



تاریخ: 7ژوئن 1981
محل: راکتور هسته ای ازیراک در عراق

نیروی مهاجم : 8 فروند F 16 A و 6 فروند F 15 A
 

نتیجه: خسارت سنگین راکتور و بدون استفاده شدن آن برای همیشه

در انتهای دهه 70، عراق یک راکتور هسته ای از نوع ازیریس ار فرانسه خریداری کرد. سرویس اطلاعاتی اسرائیل باور داشت که خرید این راکتور برای تهیه پلوتونیوم مورد استفاده در برنامه سلاح های هسته ای عراق است. آنها همچنین باور داشتند که تابستان سال 1981 آخرین فرصت برای نابود کردن راکتور عراق است بدون اینکه به مردم عراق در اثر تشعشعات هسته ای آسیبی واردشود

واکنش نظامی اسرائیل


هنگامی که اسرائیل از یافتن راه حل دیپلماتیک برای مسئله ناتوان شد، تصمیم گرفت تا با استفاده از راه حل نظامی تهدید را مرتفع کند



نقشه عملیات

فاصله بین فرودگاه های اسرائیل تا سایت اتمی عراق بیش از 1000مایل بود و امکان تجدید سلاح برای هواپیماها نبود. هواپیماها مجبور بودند تا برای رسیدن به هدف خود، از حریم هوایی اردن و عربستان سعودی عبورکنند. به علاوه، سرویسهای اطلاعاتی اسرائیل نمی توانستند که محل دقیق مواضع پدافند ضدهوایی عراق را اعلام کنند . پس از کنکاش بیشتر، اسرائیلی ها درنهایت نتیجه گرفتند که یک اسکادران اف16 به همراه یک گروه اف 15 -برای تامین پوشش هوایی اف16ها- از دید نظری می توانند یک "ضربه جراحی گونه" برای نابودی راکتور انجام دهند بدون اینکه نیاز به سوختگیری هوایی داشته باشند.]ارتش اسرائیل درنظرداشت تا قبل از سوختگیری راکتور، آن را منهدم کند تا تاثیرات تشعشعات هسته ای بر مردم غیرنظامی حداقل شود .]با آگاهی از بارگیری میله های سوخت هسته ای نیروگاه در کشتی، کابینه اسرائیل -به ریاست مناخیم بگین- دستور اجرای عملیات را صادرکرد. عملیات در 7ژوئن 1981 آغاز شد.

 

حمله

فروند از فالکون های اسرائیلی هر کدام 2بمب 1000کیلوگرمی را به همراه یک مخزن سوخت خارجی حمل می کردند. 6فروند ایگل پشتیبانی هوایی فالکون ها را تامین می کردنددرساعت15:55 روز 7 ژوئن1981، اسکادرانها فرودگاه نظامی اتزایون در نجوا را ترک کردند. در آن زمان، این پایگاه نزدیکترین فرودگاه اسرائیل به عراق بود. هواپیماها از آسمان اردن، سعودی عبورکرده و پس از ورود به خاک عراق به تاسیسات راکتور ازیراک حمله کردند فالکونها مجبور بودند مخازن سوخت خود را در راه ازیراک رهاکنند. اگرچه این مخازن قابل رهاشدن بودند اما نه در هنگامی که هواپیما به بمبهای بزرگ 1000کیلوگرمی مسلح بودند. امکان داشت که در هنگام رهاشدن مخزنها آنها به محل نصب مهمات برخوردکنند. خوشبختانه -برای خلبان های اسرائیلی- این اتفاق نیافتاد و فالکونها بدون حادثه ای مخازن سوخت خود را بر فراز بیابانهای عربستان سعودی رهاکردند . در ساعت 17:35 پس از رسیدن اسکادران بمب افکنها به بغداد آنها به ارتفاع 40000پا صعود کردند و سپس بر روی هدف خود شیرجه رفتند و بمبهای خود را رهاکردند. بنابر گزارش اسرائیلیها، تمام 16بمب رهاشده به مجموعه راکتور اصابت کردند اگرچه احتمالا 2تا از آنها منفجر نشدند . بازهم بنابر گزارش اسرائیل، پدافند هوایی عراق غافلگیرشده بود و به کندی واکنش نشان داد. هیچکدام از ضدهوایی های عراقی نتوانستند به اسکادران حمله کننده آسیب برسانند.
واکنشهای بین المللی
در آن زمان، حمله اسرائیل به سختی نکوهش شد. اسرائیل پاسخ داد که این عملیات برای دفاع از خود بوده است و بنابر این طبق ماده 51 منشور سازمان ملل متحده قابل دفاع است. بسیاری از منتقدان، ایده دفاع از خود را ردمی کردند. مخصوصا فرانسه، به خاطر خدشه دار شدن وجه بین المللی خود بسیار عصبانی بود و پس از حمله، رابطه دیپلماتیک فرانسه و اسرائیل تحت فشارقرارگرفت.سازمان ملل قطعنامه 487 را تصویب کرد که از اسرائیل دعوت می کرد تا تاسیسات هسته ای خود را تحت نظارت آژانس بین المللی انرژی هسته ای قرار دهد و عراق مستحق است که به صورت مقتضی خسارتهای وارد شده را دریافت کند. اسرائیل به این درخواستها توجهی نکرد.امریکا از قطعنامه ای که اسرائیل را محکوم می کرد حمایت کرد و به صورت موقت از تحویل هواپیماهایی که به اسرائیل قول داده بود خودداری کرد
 نتیجه
راکتور به سختی آسیب دید و برنامه های هسته ای عراق چندین سال به عقب بازگشتند. 10 سرباز عراقی و 1 غیر نظامی فرانسوی که در راکتور کار می کرد کشته شدند. اسرائیل ادعا می کند که این تلفات به خاطر آتش سرگردان ضدهوایی های عراقی بوجود آمده اند نه به دلیل بمباران اسرائیل.هیچکدام از هواپیماهای اسرائیلی آسیب ندیدند و همگی -خالی از سوخت- در اسرائیل فرودآمدند. فرانسه به عراق قول داد که راکتورها را دوباره برایش بسازد؛ اما در سال 1984 از پروژه پا پس کشید.بعضی از عراقیها مدعی هستند که پس از این حمله، برنامه های هسته ای عراق به زیرزمین رفت و گسترده تر شد. سایت ازیراک تا زمان جنگ اول خیلج فارس به صورت مخروبه باقی ماند. در آن زمان، بمبارانهای سنگین آمریکا آن را به کلی منهدم کرد.

نقل قولها

در ژوئن1991 ریچارد چنی به سرلشکر دیوید لیری -فرمانده آتی نیروی هوایی اسرائیل- یک عکس ماهواره ای از راکتور منهدم شده ازیراک اهداکرد. او در زیر عکس عبارت زیر را نوشته بود: "برای سرلشکر دیویدلیری به همراه تشکر و قدردانی به خاطر عملیات برجسته ای که در سال 1981 در مقابل برنامه هسته ای عراق انجام داد که کار ما را در عملیات طوفان صحرا راحت ساخت."
پروفسور لوئیس رنه بره: "شهروندان اسرائیل -خواه عرب و خواه یهود- آمریکایی ها و دیگر سربازان شرکت کننده در جنگ خلیج فارس زندگی خود را مدیون شجاعت، مهارت و بصیرت اسرائیل در ژوئن 81 هستند. اگر حمله درخشان به ازیراک انجام نشده بود ممکن بود که موشکهای صدام در سال 91 به کلاهکهای هسته ای مسلح شده بشوند. طعنه آمیز آنکه، سعودی ها وامدار یهودیان شدند. اگر تصمیم بگین برای حفاظت مردم اسرائیل در سال 81 اتخاذ نمی شد، اسکادهای عراقی بذر مرگ را در عربستان سعودی پخش کرده بودند."
اسحاق شامیر:"بازدارندگی توسط کشورهای دیگر-فرانسه و ایتالیا- و حتی آمریکا به دست نیامد. این امر توسط خود اسرائیل و تصمیم نخست وزیر حادث شد.او به تصمیمش عمل کرد و این واقعیت را آشکار ساخت که در جهان امروز هیچ کس از آن تصمیم پشیمان نیست."
سرهنگ اول زیف راز فرمانده اسکادران حمله:"ما تقریبا بر فراز ایلات و عقوبه پرواز کردیم و سپس از جنوب اردن درکنار مرز سعودی حرکت کردیم. این مسیر برای اجتناب از روستاها و شهرها -که ممکن بود حضور ما را آشکارکنند- انتخاب شده بود و پرواز ما تا بغداد بر فراز صحرا ادامه یافت. مسیر ما کوتاه ترین مسیر ممکن تا هدف نبود؛ اما به ما اجازه می داد که از کشف شدن توسط رادارهای عراقی جلوگیری کنیم. در نتیجه ما تا هنگامی که به بالای هدف نرسیدیم، کشف نشده ماندیم. در مسیر رسیدن به هدف، ما در ارتفاع 150 پایی پرواز می کردیم و در بازگشت، در ارتفاع بالا. سوخت ما تمام شده بود و کسی که درگیر رزم هوایی می شد نمی توانست بازگردد.
در حدود 20کیلومتری شرق راکتور، پس سوزهایمان را روشن کردیم تا بیشترین نیرو را از موتور هواپیما بیرون بکشیم. در نقطه اوج پرواز، هواپیما را برگرداندیم، هدف را شناسایی کردیم و با سرعت 600نات و با زاویه 35 درجه به سمت آن شیرجه رفتیم. در ارتفاع 3500 پا بمبهایمان را رهاکردیم و برای اجتناب از آتش ضدهوایی ها فلرزهای خود را رهاکردیم. همه خلبانها در عرض 5 ثانیه بمبهای خود را رهاکردند. شما 16 بمب را پرتاب می کنید اما انفجار 8 تا از آنها شما را به هدفتان می رساند.
شما به 2 بمب 1000کیلوگرمی مسلح می شوید که به فیوزهای تاخیری مجهز شده اند تا مطمئن شوید که انفجار عمیق در هسته راکتور، بیشترین آسیب را به آن وارد می سازد.
راکتور سیستم پدافند هوایی خود را داشت که ترکیبی از مسلسلهای ضدهوایی و موشک بودند. هدف توسط استحکامات مرتفع محاصره شده بود."
سرهنگ لان رمان (بعدها در اثر انفجار شاتل کلمبیا در سال 2003 کشته شد):"ما به صورتی عمیق در خاک عراق نفوذکردیم. درحالیکه از نقاط مشخص شده در روی نقشه عبورمی کردیم، تمام اطراف ما را صحرا پوشانده بود. من سعی داشتم تا بر پرواز با اف16خود متمرکز شوم اما دائم حواس من به هدفی که قراربود به آن حمله کنیم جلب می شد و مسئولیتی که برعهده ما بود. این اولین بار بود که من در زندگی خود را مسئول زندگی تمام افراد بشر می دانستم. چشم انداز تغییرکرد و یک رودخانه آبی در میانه صحرا ظاهرشد. ما به 2500 سال قبل بازگشتیم. من ساختمانها و یک فرودگاه در صحرا دیدم. بعضی در بیسیم می گفتند که "مواظب آتش ضدهوایی ها باش." و آسمان پوشیده از انفجار گلوله ها شد. من پس سوز هواپیمایم را روشن کردم و دماغه هواپیما را بالاکشیدم. فقط در جلوی چشمانم استحکامات زمینی ظاهرشدند. نمی توانی آن را از دست بدهی، گنبد نقره ای راکتور ظاهرشد.
اشکول 8 در بیسیم فریاد زد:" همه افراد چارلی!" چارلی رمزی بود که خلبانها باید با شنیدن آن بمبهایشان را رهامی ساختند.
جالب بود! من حواسم به این بود که چگونه بمبهای خلبانان قبلی به هدف برخورد می کنند و گنبد آن منهدم می شود. هدفگیریها عالی بودند و حال ما در حال پرواز در ارتفاع بالا به سمت پایگاه خود بودیم. من امیدوار بودم که عراقی ها ما را تعقیب نکنند چرا که هواپیماهایمان سوخت نداشتند.
ما از عراوه رد شدیم و به اسرائیل بازگشتیم. فرمانده نیروی هوایی در بیسیم صدا زد:" مجبورید که همین الآن فرودآیید....""]

مترجم:رضاکیانی موحد
 

  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

باعث تعجبه كه چرا پدافند عراق با وجود حمله قبلي ايران غافل گير شده و كاري از دستش بر نيومد؟


ضمنا چرا رهگيرهاي عراقي نتوانستند حركتي انجام دهند؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
در چند جا عنوان شده که ایران هم از نظر اطلاعاتی به اسراییل به ذلیل خطراتی که این نیروگاه داشت کمک کرده

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
amirtajik گفت:


در چند جا عنوان شده که ایران هم از نظر اطلاعاتی به اسراییل به ذلیل خطراتی که این نیروگاه داشت کمک کرده


با عرض سلام خدمت شما دوست عزیز
گفته شما به سختی قابل قبوله
تنها در صورتی که این کمک ها قبل از انقلاب توسط رژیم شاه در اختیار اسرائیل قرار گرفته باشه که با گذشت زمان تا سال 1981 کمتر قابل اطمینان و به روز مینموده.

درسته که ما با کشور عراق در حال جنگ بودیم ولی هم زمان با کمک به نیرو های حزب الله با اسرائیل هم رابطه ی دوستانه ای نداشتیم و امام قبل از جنگ هم موضع کشور رو در قبال کشورجعلی اسرائیل بیان کرده و اقدامات زیادی انجام شده بود.
پس لطفا بدون منبع قابل استدلال و قابل اطمنینان چنین موضوعی رو مطرح نکنید
با تشکر

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با سلام


عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد


اگر اسرائیل این کار را انجام نمیداد احتمالا صدام دیوانه مانند حمله شیمیایی به ما حمله هسته ای میکرد

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
alipar گفت:

 


با عرض سلام خدمت شما دوست عزیز
گفته شما به سختی قابل قبوله
تنها در صورتی که این کمک ها قبل از انقلاب توسط رژیم شاه در اختیار اسرائیل قرار گرفته باشه که با گذشت زمان تا سال 1981 کمتر قابل اطمینان و به روز مینموده.

درسته که ما با کشور عراق در حال جنگ بودیم ولی هم زمان با کمک به نیرو های حزب الله با اسرائیل هم رابطه ی دوستانه ای نداشتیم و امام قبل از جنگ هم موضع کشور رو در قبال کشورجعلی اسرائیل بیان کرده و اقدامات زیادی انجام شده بود.
پس لطفا بدون منبع قابل استدلال و قابل اطمنینان چنین موضوعی رو مطرح نکنید
با تشکر

 

 

در چند جا عنوان شده که ایران هم از نظر اطلاعاتی به اسراییل به ذلیل خطراتی که این نیروگاه داشت کمک کرده
 

 


منبع موثقي نيست بيشتر يك نوع احتماله.
چندين بار قبلا تو سايت هم عنوان شده

 

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بيشتر صدام ايران را به همكاري با عراق در انهدام اين راكتور متهم مي كرد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بعضی چیز ها برایشان دلیلی نیست و مدرکی هم برای رد آنها نیست بجز اظهارتی که گاها بدلیل سیاسی متناقض بیان می شود
اما منطقا بحث روی اینچنین مواردی که شایعه و احتمالی در تاریکی می باشند بدون مدرک بیشتر گیج کننده است

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

دوستان عزیزی که میگن ما قبل از جنگ هم نظر خودمونو راجب اسراءیل اعلام کردیم پس نظرشون راجب رسوایی ایران کنترا چیه؟>

http://fa.wikipedia.org/wiki/ماجرای_ایران–کنترا

  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

دوستان عزیزی که میگن ما قبل از جنگ هم نظر خودمونو راجب اسراءیل اعلام کردیم پس نظرشون راجب رسوایی ایران کنترا چیه؟>



اصل رسوایی نیز به همین مسئله بر میگردد ، ایران پس از اینکه از مبدأ محموله تحویل داده شده خود مطلع شد بسیار عصبانی گشت و خود این مسئله یعنی نارضایتی ایران از محموله و معامله باعث اعتراض سیاست مداران آمریکا ( اونایی که مطلع بودند ) به دستگاه اطلاعاتی این کشور شد !! در واقع کنترا ها به هیچ وجه به اندازه ایران موضوع مهمی نبودند ، مهم عدم رضایت ایران و عدم انجام معامله بود که صد البته نباید از نقش سناتور های خود کامه آمریکایی نیز گذشت ، تعدادی از سناتور های آمریکا که از دولت ( شخص رئیس جمهور ) بخاطر عدم شفاف سازی نسبت به عملیات های اطلاعاتی در مقابل سنا اعتراض میکردند زمینه ساز این رسوایی شدند !
ایران اگر از اول میدونست که مبدأ این محموله کجاست ، این معامله به هیچ وجه شکل نمیگرفت !!
در ضمن ایران از بعد از محموله موشک های هاوک متوجه مبدأ محموله ها شد ، و تا اون زمان به گواه منابع غربی محموله های تسلیحاتی متنوعی بخصوص موشک ها ضد تانک تاو رو دریافت کرده بود !!

  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دوستان امروز داشتم کتاب سفرهاو خاطره هاي دکتر تيجاني نويسنده کتاب مشهور آنگاه هدايت شدم رو ميخوندم! ايشون در قسمت سفر به عراق به اين قضيه اشاره اي کرده!
داستان به طور خلاصه اينه که ايشون در عراق مدتي مهمان يک افسر عراقي شيعه بوده که در بخش رادار در بصره کار ميکرده! اين افسر ميگه من هواپيماهاي عراقي رو در بصره شناسايي کردم!! بعد با مرکز فرماندهي تماس گرفتم و گزارش دادم اما اونا گفتن گوشي رو قطع کن و کاري به اين کارها نداشته باش!
در نهايت اين فرد اينطور نتيجه گرفته بود که صدام با فرانسوي ها و اسرائيلي ها ساخت و پاخت کرده که به اين صورت يه مظلوم نمايي بشه و بتونه عرب هاي حاشيه خليج فارس رو بيشتر بچاپه و انگار فرانسه هم تعهد کرده بود که بعدا دوباره اين رو بازسازي کنه براش!
اين نقل به مضمون از مطلب کتاب هست و درست و غلط و يا پذيرفتنش با دوستانه!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

دوستان امروز داشتم کتاب سفرهاو خاطره هاي دکتر تيجاني نويسنده کتاب مشهور آنگاه هدايت شدم رو ميخوندم! ايشون در قسمت سفر به عراق به اين قضيه اشاره اي کرده!


داستان به طور خلاصه اينه که ايشون در عراق مدتي مهمان يک افسر عراقي شيعه بوده که در بخش رادار در بصره کار ميکرده! اين افسر ميگه من هواپيماهاي عراقي رو در بصره شناسايي کردم!! بعد با مرکز فرماندهي تماس گرفتم و گزارش دادم اما اونا گفتن گوشي رو قطع کن و کاري به اين کارها نداشته باش!
در نهايت اين فرد اينطور نتيجه گرفته بود که صدام با فرانسوي ها و اسرائيلي ها ساخت و پاخت کرده که به اين صورت يه مظلوم نمايي بشه و بتونه عرب هاي حاشيه خليج فارس رو بيشتر بچاپه و انگار فرانسه هم تعهد کرده بود که بعدا دوباره اين رو بازسازي کنه براش!
اين نقل به مضمون از مطلب کتاب هست و درست و غلط و يا پذيرفتنش با دوستانه!



جسارته بزرگوار.
البته فكر كنم منظور شما از واژه‌ي «هواپيماهاي عراقي»، «هواپيماهاي اسرائيلي» بوده باشه.

ولي موقع خوندن اون كتاب، به ذهنتون خطور نكرد كه اساساً «بصره» چه ارتباطي به اين داستان داره؟
شما در طول اين نقشه، كوچكترين اثري از بصره مي‌بنيين كه اين بنده خدا هواپيماهايي رو كه در ارتفاع پست و خارج از محدوده‌ي رادارها پرواز مي‌كردن رو نه تنها ديده، كه شناسايي هم كرده؟
كه بعد بخواد گزارش هم بده و اونا هم بگن كاري به اين قضيه نداشته باش و قطع كن؟!

ضمن اينكه صدام مغز درازگوش ميل كرده بود كه نيروگاه آماده‌اش رو با هماهنگي خودش نابود كنه؟
شما خودت باشي چنين كاري رو انجام مي‌دي؟!
بعد هم اين چه مظلوم‌نمايي‌اي مي‌شه براي صدام كه بخواد پولي هم از بابتش بگيره؟! اعراب پول بدن كه صدام نيروگاه هسته‌اي بسازه؟!

-------------------------------------------------------

شايد اون افسر اين بنده خدا جناب تيجاني رو سر كار گذاشته باشه. والا فكر كنم تنها شنيدن اين ادعا، براي سنجش صحت يا عدم صحت اون كفايت كنه.
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ژنرال محمد عزیز، شرمنده دستم اشتباهی خورد منفی دادم
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
يكم وب خوني كردم .
///////////////////////////////////////////
حمله براي روز يكشنبه و بعد از ظهر برنامه ريزي شده تا خارجي هاي كمتري كشته شود .
به يك كارشناس فرانسوي به عنوان جاسوس موساد مشكوك هستند كه تجهيزات هدايت بمبها را در راكتور كار گذاشته باشد
/////////////////////////////////////////////

چند تا سوال بي جواب !

- گفته شده ، اسكادران حمله از بالاي سر اقامتگاه شاه حسين اردني عبور كرده و شاه حسين از حمله آگاه شده اما نتوانسته عراقي ها را با خبر كنه ! آيا شاه حسين نيروي هوايي لازم را در اختيار داشته تا بتواند براي بازگشت آنها نقشه بكشد ؟
- به نظر مي آد جنگنده هاي اسرائيلي بمبها را در فاصله 2000 متري از هدف و با سرعت حدود 300 متر بر ثانيه و زاويه 35 درجه رها كرده باشند كه 5 ثانيه هم به طول انجاميده !
- آيا بمب مارك 84 با اين سرعت و زاويه مي تواند چنين مسافتي را طي كند ؟
- چرا پدافند سايت ( حداقل توپها )از عهده هشت هدف موجود در آسمان كه حداقل به مدت 10 ثانيه در تير رس آنها بوده است بر نيامده ؟!
- كسي مي داند نزديكترين فرودگاه به اسيراك براي ارسال جنگنده كدام است ؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بنده در پستم گفتم قضاوت در مورد این پست به عهده خود دوستان!من فقط این رو به عنوان یک تصادف خدمتتون عرض کردم همین!
وگرنه من کجا و تحلیل این گونه مسایل کجا!
من حتی در مورد درست یا غلط بودن هم بحث نکردم!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.