iranianarmy

جهنم سرد مسکو

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

سلام دوستان من می خوام مقاله ای رو درباره نبرد مسکو برای شما در احتمالا 5 قسمت بنویسم اگر دوستان علاقه مند هستند مقاله رو شروع کنم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
این مقاله در مجله جنگ افزار چاپ شده بود که اگر زحمت تایپ آنرا بکشید خیلی خوبه و دوستانی که مجله رو نخریدن میتونن مقاله رو بخونن.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دوست من,سعید جان-هر کسی که مطلب اول رو بخونه و جواب شما رو به اون رو هم بخونه از اینکه شما یک چنین پاسخی داید یه لبخندی هم شده میزنه. باید اعتراف کرد شما کاملا به روز و دارای دانش بالایی در زمینه ی نظامی هستید,و از اینکه شما مدیر این سایت هستید من به شخصه بسیار خوشحال هستم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
قسمت اول:
جنگ جهانی دوم: یک رسوایی دیگر برای بشر متمدن.
در مورد این جنگ فیلمها و کتابهای زیادی نوشته و تولید شده اما هیچ کدام نمی توانند عمق فاجعه را مشخص کنند.مسئله طنز آمیز این جنگ این است که امپراتوری که هیتلر
به دنبال آن بود با همان سرعتی که رشد کرد از هم پاشید و خطوط مرزی هیچ تغییری با اول جنگ نکرد.همه بزرگترین اشتباه هیتلر را حمله به شوروی می دانند اما واقعا هیتلر
میخواست به شوروی حمله کند یا آنکه مجبوذر به این کار شد؟ ادوارد راژینسکی در کتابی به نام نخستین زندگینامه استالین بر پایه اسناد جدید تکان دهنده پرونده های مخفی روسیه چاپ سال 1995 شواهدی را عرضه می کند مبنی بر اینکه استالین می خواست به آلمان حمله کند ولی هیتلر با پی بردن به این نقشه پیش دستی کرد .

http://isurvived.org/Pictures_iSurvived-4/HITLER-generals_MACRO.GIF

با آغاز اشغال اروپا توسط آلمان در سال 1939 شوروی طی پیمان عدم تجاوز در بهار 1939 بین شوروی و آۀمان که بین وزیر امور خارجه شوروی ویا چسلاو مولوتف و ریبنتروپ وزیر امور
خارجه آلمان بسته شد هیتلر و استالین این تضمین را دادند که به یکدیگر حمله نکنند.همچنین بر اساس این پیمان شوروی و آۀمان شروع به تقسیم اورپای شرقی بین خود کردند
و برای نمونه آنها توافق کردند بخش غربی لهستان توسط آلمان و بخش شرقی آن توسط ارتش شوروی اشغال شود همچنین در عوض یوگسلاوی و یونان برای آلمان ارتش شوروی
نیز فنلاند لیتوانی و استونی که بعد از جنگ جهانی اول از این کشور جدا شده بود را اشغال می کرد. راژینسکی حتی پا را از این فراتر نهاد و مدارکی را ارائه کرده بود که طبق آن در اکتبر 1939استالین و هیتلر در یک ایستگاه راه آهن در لهستان دو تکه شده دیدار کردند و حتی یکی از کارکنان خطوط راه آهن لهستان در سال 1972 فاش کرد که در روز 17 اکتبر سال 1939 این دو رهبر در ایستگاه راه آهن (لووف) سوار بر قطار زرهی خود با یکدیگر دیدار کردند.

http://www.superbastards.com/hitler-stalin.jpg

همچنین در سال 1979 مدرکی ار بایگانی وزارت امور خارجه آمریکا فاش شد که در آن ادگار هوور رئیس وقت FBI در 19 ژوئیه 1940 طی نامه به آدلف برل معاون وزیر امور خارجه
آمریکا خبر از دیدار استالین و هیتلر در روز 17 اکتبر سال 1939 در ایستگاه راه آهن شهر لووف در لهستان داده است. راژینسکی کتابچه فهرست های ملاقات های استالین که
بعد از فروپاشی شوروی در آرشیو ریاست جمهوری روسیه در دسترس عموم قرار داده شد متوجه شد استالین در روزهای 17و18 اکتبر در کرملین حضور نداشته در حالی که
این دوروز کاری و وسط هفته بوده است (تمامی این مطالب در کتابی از راژینسکی در مورد استالین که به فارسی نیز ترجمه شده آمده است) اگر این مطلب صحت داشته
باشد بید دیدار این دو دیکتاتور نامی جهان در آن کوپ قطار در آن شب تاریخی به یاد ماندنی و دیدنی باشد.

پایان قسمت اول.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
فكر كنم توي يك مستند در شبكه خبر نيز در مورد اين موضوع صحبت شد ولي متاسفانه بنده ناقص برنامه رو ديدم مشتاقم كه اين مقاله كامل شود . :|

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ببخشید که یه مقدار دیر دارم ادامه مطلب رو می نویسم. قسمت دوم: ولی ادوارد راژینسکی معتقد است این پیمان عدم تجاوز تنها یک وقت اضافه برای استالین بود .ولادیمیر رزون از افسران ضد اطلاعات KGB (سازمان جاسوسی شوروی) که بعدهابه غرب پناهنده شد می گویداو (رزون) در درسهای آکادمی نظامی مربوط به استراتژیک شنیده بود که اگر دشمن در تدارک حمله ناگهانی باشد باید ابتدا نیروهای خود را در نزدیکیمرز متمرکز نماید و بعد فرودگاه هایش را هرچه نزدیکتر به خط جبهه مستقر سازد.رزون در سخنرانی های مربوط به تاریخ نظامی شنیده بود، استالین به دلیل اعتماد کردن به هیتلر برای جنگ آمادگی نداشت . اگر او مرتکب چنین اشتباه بسیار جدی شده بود پس چرا بهترین واحد های خود را در نزدیکی مرز مستقر کرده و فرودگاه های نظامی را نیز درست در مرز لهستان اشغالی دایر نموده بود.رزون شروع به تحقیق و مطالعه در مورد این موضوع کرد و با شگفتی دریافت که استالین مورد اعتماد هیتلر بعد از انعقاد پیمان بین مولوتف و ریبتروپبا شتابی فراوان تولید تسلیحات را افزایش داده و در آستانه جنگ لشکرهای بیشتر و بیشتری را در مرز مشترک با آلمان متمرکز کرده بود و در واقع از قوانین مربوط به انجام حملهغافلگیر کننده پیروی می کرد رزون از خود پرسید چه نتیجه روشنی می توان گرفت؟ آیا می توان نتیجه گرفت که استالین در ضدد حمله به آلمان بوده است؟ و یا اینکه تنها می خواسته از حمله احتمالی هیتلر جلوگیری کند! انعقاد پیمان با هیتلر در واقع استالین را به انجام فتوحات تازه تری تحریک کرد در حالی که هیتلر سرمست از پیروزیهایش بود و در حال نابود کردن اروپای سرمایه داری بود استالین نیزچرخش 180 درجه دیگری را برنامه ریزی کرد. شروع جنگ بزرگ علیه هیتلر می توانست ، استالین را در صورت پیروزی در این جنگ به آزاد کننده اروپا ناتوان آقا و ارباب کند.ابتدا (اتحاد اروپایی جماهیر سوسیالیست شوروی) تشکیل می شد و بعد همان گونه که کولچیتسکی شاعر روس وعده داده بود فقط یک اتحاد شوروری روی زمین باقی می ماند.همچنین بر اساس شواهد دیگر :در5 ماه می 1941 در جشن فارغ التحصیلی افسران در آکادمی ارتش سرخ استالین آشکارا گفت جنگی در پیش خواهیم داشت و در این جنگ طرفدشمن آلمان خواهد بود خود را برای حمله آماده کنید(نه برای دفاع). از طرفی برخی فرماندهان جنگی ارتش شوروی معتقد بودند که ارتش آلمان در حال صف آرایی در مرزهای مشترک با شوروی بوده و حمله قریب الوقوع ارتش آلمان را پیش بینی می کردند از این رو خواهان پیش دستی برای حمله به ارتش آلمان شده بودند. http://www.hln-store.com/catalog/wwii01.gif

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مطالب بسيار خوبي است دوست عزيز. ولي به نظر من، تا حدي يكطرفه‌ نوشته شده!

مسلماً جوزف استالين، يك احمق نبود!!! تجربه‌ي فعاليت‌هاي كشورگشايانه‌ي هيتلر قبل از جنگ جهاني (تجربه‌ي راين‌لند، اتريش، سودتنلاند و نهايتاً چكسلواكي؛ در فاصله‌ي كمتر از 3 سال)، همگي نمايانگر اين بود كه اعتماد به هيتلر، مساوي است با حماقت محض!!! هيتلر، به هيچ‌يك از قول‌ و قرارهاي گاهاً حتي شرافتمندانه‌اش، پايبند نبود و تمام فكر و ذكرش، اجراي اهداف خويش‌ (كه در كتاب «نبرد من» در زندان نوشته بود)، اون هم به طور كاملاً بي‌رحمانه و قاطعانه بود و لاغير!!
كتاب نبرد من، اونقدر رك و رو راست نوشته شده بود كه هر سياستمداري كه مطالعه‌اش كرد، اون رو يه سري اراجيف خوند و گفت كه احتمال وقوع اين حوادث، صفر هست! ولي ديديم كه نشد! مسلماً استالين، اگه آماده‌ي نبرد با آلمان نمي‌شد، درست مثل ساير كشورهاي ديگه (منجمله چكسلواكي كه به قرارداد با آلمان و حمايت انگلستان و فرانسه دل خوش كرده بود)، با فضاحت هر چه تمام‌تر، شكست مي‌خورد!
كسي در جاه‌طلبي‌ها و نقشه‌هاي عجيب و غريب استالين براي فتح اروپا، شك نداره! مسلماً استالين اگه قدرتش رو داشت، هيتلر ثاني مي‌شد (گويي كه چيزي نمونده بود كه جنگ جهاني سوم رو راه بياندازه!). ولي در اينكه استالين در سال 1941 مي‌خواست به رايش سوم اعلان جنگ كنه، مي‌شه گفت يه مقدار ساده‌انگاريه!!
اين درست كه استالين، كلي ادوات نظامي و تسليحات آماده كرده بود. مسلماً هم قصدش، فقط دفاع نبود و صد در صد، در آينده‌اي نزديك، جنگ بين شوروي و آلمان شكل مي‌گرفت. اما فقط كافيه كه براي يافتن دليلش، دو تا رهبر رو در نظر داشته باشيم! هر دو، به دنبال منافع خودشون، كشورگشايي، استفاده از منابع اروپا و البته هر دو به يك اندازه، متعهد به انجام تعهدات و احترام به رعايت قوانين و مقررات في ما بين!!!!!!!!!!!!!!
استالين، به هيچ وجه آمادگي جنگ در برابر آلمان رو نداشت. وقتي ورماخت، تاخت و تازش رو به خاك شوروي شروع كرد، شوروي حقيقتاً غافلگير شد! اگه نقشه‌ي احمقانه‌ي هيتلر و تغيير ناگهاني مسير نيروها از مسكو به لنينگراد نبود، پايتخت شوروي نهايتاً ظرف چند هفته سقوط مي‌كرد و فاتحه‌ي اتحاد جماهير شوروي خونده مي‌شد (گويي كه تغيير پايتخت به استالينگراد و ايجاد جبهه‌ي مقاومت در اون شهر، درصورت تصرف مسكو، پيش‌بيني شده بود كه البته در اينجا، جاي بحثش نيست).
شوروي، چيزي نمونده بود كه لنينگراد رو از دست بده. در استالينگراد هم كار به جايي رسيده بود كه سر خونه به خونه، جنگ مي‌شد و ارتش سرخ، بارها و بارها شكست خورد و عقب‌نشيني كرد؛ ولي با مقاومت بي‌نظير روس‌ها (كه كشته‌هاي بيشماري رو دادن)، اين شهر حفظ شد (به قول نيكيتا خروشچف (دبير كل حزب كمونيست پس از استالين) : «استالين، نبرد استالينگراد را نبرد بين شخص خود و هيلتر مي‌ديد! دو رهبر به يك اندازه، در استالينگراد كله‌شقي كردند!!».
در كتاب «نبرد من»، هيتلر صراحتاً اعلام كرده بود كه براي پيشرفت آلمان، بايد منابع و زمين‌هاي كافي در اختيار داشت و براي بدست آوردن اين منابع، بايد روسيه رو به خاك آلمان متصل كنه! حتي اگه شما دقت كرده باشين، مي‌بينين كه مسير حركت قواي هيتلر (پيش از جنگ جهاني)، به سمت همسايگي با شوروي هست. عده‌اي ساده‌لوحانه اشغال اتريش رو در راستاي محاصره‌ي چكسلواكي مي‌دونستن! حال اينكه در تسخير چكسلواكي، حتي يك تير هم شليك نشد (گويي كه عدم مداخله‌ي انگلستان و فرانسه (و يا به عبارت بهتر؛ خيانت اين دو كشور به متحدشون)، عامل مهمي براي اين قضيه شد!)!! پس از اشغال لهستان (درصورت عدم دخالت فرانسه و انگلستان كه خودشون هم آماده‌ي نبرد نبودن :cry: !!!)، آلمان، شوروي رو به سرعت اشغال مي‌كرد. چيزي هم نمونده بود! تجربه نشون داده بود كه پيمان صلح هيلتر با كشوري، بيشتر از دو، سه ماه اعتبار نداره و حقيقتاً هم اگه انگلستان و فرانسه وارد نبرد نمي‌شدن و هيتلر مجبور نمي‌شد كه دو سال به پيمان صلحش وفادار بمونه‌ (توفيق اجباري!!)، شايد نقشه‌ي جهان امروز خيلي تغيير مي‌كرد. مسلماً‌ در سال 1939، اتحاد جماهير شوروي چيز خاصي نداشت و به هيچ وجه توان ايستادگي در برابر ورماخت رو نداشت!!


---------------------------------------------------

خوب ديگه. پرچونگي كافيه! مثل هميشه رفتم بالاي منبر و يادم رفت بيام پايين :| .
منتظر خوندن ادامه‌ي مطالب مفيدتون هستم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
نگاهی به توان نظامی آلمان و شوروی

ارتش شوروی در خلال پاکسازیهای گسترده استالینی در سال 1937 جزو ارتشهای ضعیف محسوب میشد که حتی نتوانست فنلاند را شکست دهد! این ارتش با از دست دادن هزاران افسر ارشد از ضعف فرماندهی رنج میبرد. ولی این روند با شکست از فنلاند تغییر کرد و به دستور استالین ارتش در مدت دو الی سه سال بازسازی و قدرت سابق را بدست آورد. شوروی در یک ژانویه 1939 توان نظامی زیر را داشت:

بیش از 131 لشکر
2.5 میلیون سرباز
56 هزار توپ و خمپاره انداز
21 هزار تانک
7700 هواپیما

که این تعداد ظرف دو و نیم سال در تاریخ 22 ژوئن 1941 بصورت زیر درآمد:

بیش از 316 لشکر
5.8 میلیون سرباز
117 هزار توپ و خمپاره انداز
26 هزار تانک
18700 هواپیما

توان رزمی شوروی هم در مرزهای غربی بدین صورت بود ( 22 ژوئن 1941 ):

190 لشکر
3.3 میلیون سرباز
60 هزار توپ و خمپاره انداز
16 هزار تانک
10700 هواپیما

در برابر توان نظامی عظیم شوروی که مسلما برای یک جنگ بزرگ تدارک دیده شده بود آلمان در نظر داشت با توان زیر تحت قالب عملیات بارباروسا به شوروی حمله کند:

166 لشکر
4.3 میلیون سرباز
43 هزار توپ و خمپاره انداز
4100 تانک
4800 هواپیما

با یک نگاه ساده و توجه به استراتژی طرفین میتوان به شانس کم آلمان در صورت از دست دادن زمان پی برد. ارتش آلمان تقریبا هیچ اطلاعاتی از استعداد نظامی شوروی نداشت! و تنها نیمی از توان غربی شوروی را کل توان آن تصور میکردند! ژنرالهای آلمانی معتقد بودند شوروی کمتر از 10 هزار تانک دارد اما بعد از حمله مشخص شد شوروی دارای بیش از 20 هزار تانک است! در برابر این رقم وحشتناک ( که در آن زمان غیرقابل تصور بود ) آلمان تنها 5200 تانک داشت که 3350 دستگاه از این تعداد به جبهه شرق فرستاده شد و با کمک متحدان آلمان به 4100 دستگاه رسید. توان زرهی شوروی 5 و هوایی آن 2 برابر آلمان و متحدان بود! با آسودگی خیال استالین از عدم درگیری با ژاپن و گسیل میلیونها نیروی ارتش از خاور دور به مسکو ، استالینگراد و ... آلمان در سراشیبی شکست قرار گرفت.
در 2 دسامبر 1941 لشکر 4 زرهی پانزر موفق شد تا 24 کیلومتری مسکو نفوذ کند اما با دو دشمن بزرگ روبرو شد! اول سرمای بسیار شدید و دوم مواجه با بیش از یک میلیون نفر مدافع شهر! عامل سرما و توان برتر شوروی که چند هفته بیشتر از جمع آوری آن نمیگذشت باعث تلفات 155000 نفری سپاه مرکز آلمان شد و در 5 دسامبر با پاتک سنگین شوروی به استعداد 500000 نفر آلمانها 200 مایل عقب رانده شدند!
نبرد مسکو که از 2 اکتبر 1941 الی 7 ژانویه 1942 ادامه یافت باعث عقب نشینی کامل آلمان از جبهه مرکز و وارد آمدن تلفات سنگین 250000 کشته و 500000 زخمی بدان شد!

ارتش آلمان زمانی به مسکو رسید که دیگر توان پیشروی نداشت!
مثل مسابقات قویترین مردان که گاها یک متر مانده به خط پایان نمیتونن وزنه رو حمل کنن! :|

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
خیلی خوب بود آقا سعید من مشکلی برام پیش اومده بود یه 2روزی نبودم. ولی من به منون دلایلی که در مقاله آمده فکر می کنم استالین می خواسته به آلمان حمله کنه. ادامه مطلب رو به زودی قرار میدهم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دوستان واقعا باید منو ببخشید چون من قول داده بودم که این مطلب رو تموم کنم حالا ادامه می دم.

قسمت سوم:


ولکوگونوف نویسنده روسی سندی را که توسط ژوکوف رئیس ستاد مشترک ارتش شوروی (همان کسی که برلین را در 1945 اشغال کرد) به استالین
ارائه شده است را در کتابی در مورد استالین منتشر کرده است که به تاریخ 15ماه مه 1945 برمیگردد و در آن آمده است " با توجه به این حقیقت که در
حال حاضر آلمان ارتش خود را کاملا در حال بسیج نگه داشته و خدمات و سرویس های ویژه پشت خط نیز در جای خود مستقر هستند و می توانند در
جلوی ما به صف آیند و ضربه ناگهانی وارد کنند از نظر من برای جلوگیری از چنین حمله ای حائز اهمیت است که تحت هیچ شرایطی اجازه ندهیم که
ابتکار عمل به دست فرماندهان آلمانی بیفتد بلکه باید از آن پیشی بگیریم و در همان حالتی که در حال آرایش قشون می باشند به ارتش آلمان حمله
کنیم و فرصت ندهیم که خط مقدم خود را سازماندهی کنند و شاخه های مختلف آن را نیز هماهنگ کند" .
همچنین در بخش دیگری از این سند 15 صفحه ژوکوف به استالین گفته است : " آلمان و متحدین آن می توانند240 لشکر را علیه ما بکار ببندند.
بنابراین توصیه می شود از طریق استقرار نیروهای خودی و حمله به نیروهای دشمت( آلمان ) مانع اجرای طرح های آن شویم "استالین با امضای
پیمان عدم تجاوز به ارتش خود فرصت مهیا شدن برای یک جنگ بزرگ علیه آلمان را داده بود. چه داستان پیش دستی استالین برای حمله به
آلمان درست باشد یا نباشد و بدون توجه به اینکه دلیل حمله به آلمان ، آرمان سوسیالیستی استالین باشد و یا پیش دستی ژوکوف در حمله به
آلمان، پس چه شد که شوروی مورد حمله ارتش آلمان قرار گرفت و طی 3ماه اول جنگ ارتش روسیه به آن وضع افتضاح دست به عقب نشینی
زد؟



پایان قسمت سوم.


http://mailer.fsu.edu/~akirk/tanks/finland/T34-85.jpg

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
خوشحالم كه مي‌بينم اين تاپيك، هنوز زنده‌اس؛ گويي كه يه 4، 5 ماهي رفته بود به اغماء! منتظر ادامه‌ي مقاله‌ي خوب شما هستم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
من هم خوشحالم که دوباره این تاپیک فعال و به اسکرول اومد. نکته: این تاپیک برام باز نمیشد! آی پی رو عوض کردم و ... ولی باز نشد! آخر سر مجبور شدم با یه ریزه کاری وارد تاپیک بشم و عکسها رو به لینک تبدیل کنم. دلیل اصلی اینکه میگیم از سایتهای دیگه نزارید همین مشکل است.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.