elo

خاطرات من و دزدان دریایی!

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

سلام ...

اسپسشیال کیمیکال کلینر = تمیز کننده های مخصوص شیمیایی
پالیسی = سیاست ...در اینجا خط مشی
اینترتیمنت = تفریح

و ...


البته روغن ترمز هم خاصیت زد زنگ خوبی داره و باهاش می شه زنگ زدگی رو پاک کرد ....دی

با تشکر ....
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
آقا دستت درد نکنه
من میکوشم که معمولا از این وازه ها استفاده نکنم اما متاسفانه گاهی حواسم نیست و تند تند تایپ میکنم و بعد فراموش میکنم ویرایششون کنم
دستت درد نکنه
سعی میکنم از این به بعد بیشتر حواسم جمع باشه
ممنونم
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote name='elo' timestamp='1366907422' post='308966']
[right][font=Arial","sans-serif][size=3]در سفرهای بعدی اتفاق خاصی نیوفتاد تا آخرین سفر من که رفته بودیم انسوکنا و اونجا در حال تخلیه بار بودیم[/size][/font][/right]
[right][font=Arial","sans-serif][size=3]یکی دیگه از کشتی های ما به مقصد روتردام اومد کنار دست ما برای تخلیه نیمی از بارش (به علت محدودیت آبخور و عمق کانال سویز سوپرتانکرها نمیتونن با بار کامل از سویز رد بشن)[/size][/font][/right]
[right][font=Arial","sans-serif][size=3] ما درابتدای کانال سویز و در بندر انسوکنای تعدادی تانک فورم اجاره ای از مصرداریم و تعدادی هم در انتهای کانال سویز و در بندر اسکندریه مصر( ترمینال نفتی سی دی کریر) [/size][/font][/right]
[right][font=Arial","sans-serif][size=3]سوپرتانکرهامون دو وظعیت تخلیه بار درانسوکنا دارن:[/size][/font][/right]
[right][font=Arial","sans-serif][size=3] یکی اینکه بارشونوبصورت کامل در انسوکنا خالی میکنن و برمیگردن برای بارگیری و کشتی های دیگه امون توی مدیترانه میان و بار رو از ترمینال نفتی سی دی کریر بندر اسکندریه میگیرن و میبرن برای کشورهای مقصد[/size][/font][/right]
[right][font=Arial","sans-serif][size=3]دوم اینکه نیمی از بارشونو خالی کنن تا آبخورشون کمتر بشه بعد با گذشتن از کانال سویز اونطرف و در سی دی کریر مابقی بار( همون بار تخلیه شده خودشونو) رو بگیرن و خودشون به طرف مقصد بارو حمل کنن[/size][/font][/right]
[right][font=Arial","sans-serif][size=3]یک نکته هم بگم که اختلاف مسیر عبور از کانال سویز نسبت به دور زدن افریقا حدود 12 روزه که کلی مبلغ سوخت و کرایه اش میشه ( حتی با لحاظ کردن مبلغ کلان هزینه ترانزیت از سویز و این تخلیه و بارگیری نیمی از کل بار درابتدا و انتهای سویز)[/size][/font][/right]
[right][font=Arial","sans-serif][size=3]خوب اون روز هم یکی از [/size][/font][size=3]D[/size][font=Arial","sans-serif][size=3] کلاسهای ما ( یک کشتی دی کلاس ساخت چین) اومد کنار دست ما برای تخلیه بار تا نیمی از بارشو تخلیه کنه و بعد از سویز بره روتردام هلند.[/size][/font][/right]
[right][font=Arial","sans-serif][size=3]پایین درگیر کارهای تخلیه بار بودیم که یکی از بچه های عرشه پشت واکی تاکی بهم گفت یکی پشت وی اچ اف میخواد باهات صحبت کنه ، رفتم پل فرماندهی، یکی از دوستان همدانشگاهی من بود که دو دوره از من مادونتر بود و الان افسر عرشه اون سوپرتانکردی کلاس بود ، کلی باهم شوخی کردیم و بعد که مشخص شد میخوان بعد از تخلیه بار در رتردام به نروژ برن و بین برگن و سنت جوینز کانادا لاینر بشن ماجرای خاطرات و مخاطرات رو براش گفتم و کلی هم مسخرشون کردم و سر به سرشون گذاشتم[/size][/font][/right]
[right][font=Arial","sans-serif][size=3]گذشت و فردا صبح اونا طی کاروان تشکیل شده به سمت مدیرتانه حرکت کردن ( برای عبور از سویز کشتی ها در دو کاروان ازدو طرف وارد سویز میشن )[/size][/font][/right]
[right][font=Arial","sans-serif][size=3]در حال تخلیه بار بودیم که از تهران خبر دادن که متاسفانه کشتی مورد نظر( همونی که دوست بنده افسر عرشه اش بود) در حال عبور از کانال سویز کنترلش فیل کرده و با کانال برخود داشته و برای تعمیرات مجبوره که برگرده به دبی و ازآب بیرونش بکشن و ببرنش حوضچه خشک!![/size][/font][/right]
[right][font=Arial","sans-serif][size=3]به همین دلیل در حال برگشت از کاناله و برگشتنی مابقی بارشو خالی خواهد کرد!!! از ما خواستند که بعد از تخلیه بار باقیمونده خودمون ، به لنگر بریم تا داکیومنتها و مدارک عبور و بالاخص مدارک بار برامون ارسال بشه تا ما اون بار رو بجای کشتی تصادف کرده حمل کنیم و به رتردام ببریم[/size][/font][/right]
[right][font=Arial","sans-serif][size=3]فک هممون کش اومد و دو دستی زدیم تو سر خودمون ( خاطره اونهمه مصیبت سفر قبلی بین نروژ و کانادا توی ذهن من شروع کرد به رژه رفتن و مو به تنم راست شد)[/size][/font][/right]
[right][font=Arial","sans-serif][size=3]با پایان تخلیه بار طبق دستور رفتیم لنگر و سه روز در لنگر منتظر موندیم، روز چهارم بهمون دستور کشیدن لنگر و حرکت برای عبور از کانال سویز دادن اما[/size][/font][/right]
[right][font=Arial","sans-serif][size=3]هرچی کوشیدیم لنگر بالا نیومد که نیومد!!!!!!![/size][/font][/right]
[right][font=Arial","sans-serif][size=3]وینلسها رو باهم درگیر کردیم هردو وینلس پرت و استاربرد رو درگیر کردیم( دوارهای چپ و راست) اما دندونه های دوار پرت ساید(سمت چپ) که سمت لنگر به آب انداخته شده بود شکست و خورد شد اما لنگر بالا نیومد!!![/size][/font][/right]
[right][font=Arial","sans-serif][size=3]چندین روز کارمون شده بود جوش دادن دندونه و تلاش برای بالا کشیدن لنگر که تکون نمیخورد ، همه تکنیکها و روشها رو استفاده کردیم جواب نداد ، در تماس با تهران گفتن که مشکل از جوشکاری شماست و جوشتون مناسب نیست ، همون روز یک تیم مجهز از تکنیسینهای مصری با کلی دم و دستگاه اومدن رو کشتی اما اونا هم هرچی جوش دادن با اولین تکون برای بالا کشیدن لنگر جوشها بریده و کنده میشد[/size][/font][/right]
[right][font=Arial","sans-serif][size=3]بعد از دو روز اونا هم اعلام کردند که کاری ازشون برنمیاد!!! نهایتا درخواست مرین کرین کردیم و یک جرثقیل دریایی و چند تا غواص اومدن و لنگر رو که زنجیر به شکل بسیار عجیب و وحشتناکی دور و ورش چمبره زده بود و در گل و لای فرو رفته بود رو بالا کشیدن و گذاشتنش رو عرشه کشتی( لحظه بیرون اومدن لنگر با اون زنجیرها ی پیچیده به دورش و اونهمه خزه و ... دقیقا شبیه یه فبلم ترسناک شده بود وحشتناک بود یکدفعه دیدیم یه چیز نامعقوب و کریه و زشت و گنده از آب زد بیرون واقعا صحنه جالبی بود اولش همه یکه خوردیم درکل صحنه جالبی بود، کسانی که صحنه به سطح اومدن یک زیردریایی رو بدون اطلاعشون از نزدیک دیده باشن میفهمن من چی میگم یهو یه چیز بزگ و گنده از زیر آب میزنه بیرون ....) بعد هم با کمک یک جرثقیل دیگه پیچ و گره های زنجیر لنگر رو باز کردیم و مشکل برطرف شد منتها دیگه کشتی شرایط عبور از سویز رو نداشت، چون بدون لنگر اصطلاحا توان دریانوردی استاندارد و ایمن کشتی سلب شده بود ( البته دو یا سه روز قبلش یک کشتی دیگه امون برای گرفتن بار از کانال عبور کرد و رفت اونور مدیتراته و بار رو گرفت به مقصد رتردام)[/size][/font][/right]
[right][font=Arial","sans-serif][size=3]با بالا اومدن لنگرو برطرف شدن پیچش و سیکیور کردنش روی عرشه اصلی ما به سمت خارگ حرکت کردیم و حدودا دو-سه روز بعد از کشتی دی کلاس تصادف کرده که با بدنه پاره و سرعت بسیار پایین در حال رفتن به سمت دبی برای تعمییرات بود گذشته و به مسیرمون ادامه دادیم تا رسیدیم به نقطه بتا و دریافت تکاوران دریایی ، که اعلام شد متاسفانه به علت کثرت کشتیهای برگشتی از مسیر دریای سرخ الان هیچ تکاوری روی کشتی وجود نداره و شما باید بدون نیروی گارد از منطقه دزدان دریای عبور کنید!!!![/size][/font][/right]
[right][font=Arial","sans-serif][size=3]با احتیاط کامل ورود به منطقه ودرخواست حمایت ناوگروه رزمی رو به تهران اعلام کردیم و طبق برنامه و چک لیستهای استاندارد شرکت با هشیاری کامل و بالاترین سرعت ممکنه شروع به طی مسیر کردیم.[/size][/font][/right]
[right][font=Arial","sans-serif][size=3]از تهران خبر رسید که ناوگروه رزمی ارتش در منتها الیه کوریدور حمایتیه و تا ما چندین روز فاصله داره اما با تمام سرعتش به سمت ما حرکت میکنه تا بتونه در میانه های مسیر بهمون برسه!! به خدا توکل کرده و حرکت کردیم[/size][/font][/right]
[right][font=Arial","sans-serif][size=3]روز اول به خوبی و خوشی سپری شد، اما متاسفانه روز دوم با مشکل بسیار بسیار حادی مواجه شدیم ، استرن تیوب کشتی به نشتی افتاد( استرن تیوب یا لوله انتهایی تنها جاییه که مثه مابقی بدنه کشتی که دوجداره و محفظه بسته هستش محفظه بسته نیست ، جاییه که شافت از بدنه کشتی خارج میشه و دارای آب بندیهای بسیار بسیار حساس و با ضریب ایمنی و امنیت بالاییه اما از شانس بد ما در بدترین موقع ممکنه به نشتی افتادند، این نشتی اگر ادامه پیدا میکردو گسترش میافت براحتی میتونست باعث غرق شدن کشتی بشه) [/size][/font][/right]
[right][font=Arial","sans-serif][size=3]باتوجه به نوع و سیستم روغنکاری پیشرفته بکار رفته در این کشتی که سیستم بروزترو کاراتر و با قابلیت مانورپذیری بالاتری نسبت به کشتی های قدیمی تره، ما برای روانکاری این منطقه و آب بندها ( [/size][/font][size=3]SEALING SYSTEM[/size][font=Arial","sans-serif][size=3]) دو سامانه ترکیبی های گرویتی - لو گرویتی و های های گرویتی داشتیم که ما با سویچ کردن به های های گرویتی ( یعنی اون سیستمی که خیلی خیلی بالاتر از خط آبخور بود و جابجایی روغن روانکار سیستم با آب شیرین و همچنین کاهش سرعت، و تریم بای هد کردن کشتی ( تریم بای هد کردن درست مثه یک جنگنده که نوز و دماغه رو به سمت پایین میده) ما هم با تخلیه تانک و مخزن بالاست عقبی ([/size][/font][size=3]AFTER PEAK TANK[/size][font=Arial","sans-serif][size=3] ) و پرکردن تانک تعادل سینه ( همون تانک اما در جلو ) و بازی کردن با مقادیر آبهای تعادل تانکهای تعادل کمی(به مقدار بسیار کمی) به کشتی تریم با هد دادیم ، اینکار بسیار بسیار خطرناک بوده و میتونه کشتی رو دقیقا از وسط به دو نیم کنه و نباید از حد مجازی جلوتر رفت ، ولی چون تا قبل از اون ما تریم بای افت بودیم این تریم باعث شدکه آبخور در قسمت پاشنه و عقب کشتی به حداقل ممکن برسه و نفوذ آب دریا به کشتی به حداقل برسه البته ما با تعویض سیستم به های های گرویتی و استفاده از آب شیرین سعی کردیم جهت نشتی رو معکوس کنیم و بجای نشت از دریا به کشتی سیتم رو اینورت کرده و آب شیرین رو به دریا نشت بدیم تا از خطر آبگرفتگی و غرق شدن دور بشیم،همزمان همه کشتی و موتورخونه رو برای شرایط آب گرفتگی موتورخانه و احیانا از کار افتادن سیستمها اماده کردیم و همه چک لیستهای مربوطه رو مو به مو به اجرا گذاشتیم در ضمن تهران هم در جریان موبه موی اتفاقات قرار گرفت (تیم تخصصی از سرمهندسان و کاپتانان ارشد در تهران تشکیل شده و میکوشیدن که مارو راهنمایی کنند که مرحله ای رو به اشتباه انجام ندیم)[/size][/font][/right]
[right][font=Arial","sans-serif][size=3]البته بعداز انجام دادن اینکار و کاهش از آبخور پاشنه با محدودیت های دیگه ای هم مواجه شدیم:[/size][/font][/right]
[right][font=Arial","sans-serif][size=3]پروانه نباید از آب خارج میشد وباید همیشه درآب میموند اما با اینکار داشت به سطح آب نزدیک میشد، جدای از این موضوع چون سطح بزرگی از سکان از زیر آب خارج میشد بالطبع در کنار سرعت پایین ، توان ری اکشن پایین آبهای پرتاب شده با پروانه کشتی و شکل هد دون شده کشتی ، قدرت مانورمون به حداقل ممکنه و چیزی در حد بسیار بسیار کند رسیده بود[/size][/font][/right]
[right][font=Arial","sans-serif][size=3]تازه اینها در حالی بود که سیتم کنترل خودکار موتور اصلی مدت یک هفته ای میشد که از کار افتاده بود و همه دستورات و کنترلها بصورت دستی و به سبک و سیاق جنگ جهانی دوم صورت میپذیرفت ( گل بود به سبزه هم آراسته شد)[/size][/font][/right]
[right][font=Arial","sans-serif][size=3]درحالی که هرکسی چه در موتور خونه چه در عرشه( برای تغییر تعادل و آبگیری و تخلیه تانکهای تعادل و چکهای پروانه و سکان و درفت و.... ) داشت تو سر خودش میزد و کاری میکرد و به طرفی میدوید وهمه فکر و ذکرمون به گرافهای تنشی و تعادلی و حرکتی کشتی و پارامترهای موتور اصلی و سیستمهای پروپالشن و سکان بو دو هیچکی هم حواسش به بیرون نبود به یکباره یکی از ملوانا داد زد : [/size][/font][/right]
[right][font=Arial","sans-serif][size=3]دزدا![/size][/font][/right]
[right][font=Arial","sans-serif][size=3]شوکه شدیم ! در بدترین شرایط ممکنه و درحالی که ما برای غرق نشدن داشتیم میجنگیدیم یکهو دزدان دریایی مثه عجل معلق نمیدونم از کجا پیداشون شد و چند تا از قایقاشون 0 اگر اشتباه نکنم چهارتا بودن ، چون من موتورخونه بودم دقیقا ندیدم و فقط از بچه ها شنیدم و درست مطمین نیستم که سه تا بودن یا چهارتا)[/size][/font][/right]
[right][font=Arial","sans-serif][size=3]همه خشکمون زد[/size][/font][/right]
[right][font=Arial","sans-serif][size=3]هیچکاری عملا نمیتونستیم بکنیم[/size][/font][/right]
[right][font=Arial","sans-serif][size=3]بدجوری ناخواسته افتاده بودیم تو تله ، هیچکاری از دست هیچکی ساخته نبود همه کپ کرده بودیم باورش شاید سخت باشه اگه بگم هنوز اون خشک شدن دهنم یادم مونده و الان هم مینویسم همون حس رو باز هم تجربه میکنم!!!![/size][/font][/right]
[right][font=Arial","sans-serif][size=3]خیس عرق بودم از بس بالا و پایین دویده بودم به یکباره یخ کردم ، آب دهنم خشک شده بود نمیدونستم باید چیکار کنم آخه خانواده چندتا از بچه ها همراهمون بود و مثه خواهرای خودمون میموندن ، ناموسمون به حساب میومدن و ایرانی هم ناموس پرسته[/size][/font][/right]
[right][font=Arial","sans-serif][size=3]اون لحظه نه فقط من که همه بچه ها همه و همه تنها فکرمون اون خانمهای همکارامون بود که رو کشتی بودن[/size][/font][/right]
[right][font=Arial","sans-serif][size=3]خودمون مهم نبود نهایتش گروگان میگرفتنمون بعد از چند ماه ولمون میکردن حالا کشته هم میدادیم موردی نداشت[/size][/font][/right]
[right][font=Arial","sans-serif][size=3]از هیچکدوم از اونایی که در راه میهن کشته شدن نه بهتر بودیم و نه خونمون رنگینتر بود و نه جونمون عزیزتر[/size][/font][/right]
[right][font=Arial","sans-serif][size=3]منتها همسران همکارانمون همراهمون بود و این یکی رو نمیشد کوتاه اومد مثه خواهرای خودمون میموندن و دفاع از ناموس واجبه اما حالا با دست خالی اون هم در برابر این وحشی های آدم ندیده!!!!! چیکار میتونستیم بکنیم[/size][/font][/right]
[right][font=Arial","sans-serif][size=3]زانوهام سست شده بود اما باید خودمو سر پا نیگر میداشتم ، کمی خودمو جمع و جور کردم ، نباید خودمو میباختم نباید هیچکدوممون خودمونو میباختیم!! باید به فکر چاره بود باید راهکاری پیدا میکردیم تو ذهن هرکدوممون بدون استثنا این چیزها اومد اینکه چطور میشه نزاریم دست اون کثافتهای عوضی به خانومهای ایرانی نرسه[/size][/font][/right]
[right][font=Arial","sans-serif][size=3]دیزل ژنراتور دوم بخاطر شرایط اضطراری که دراون قرار داشتیم روشن و پارال بود پمپ آتشنشانی هم روشن بود همه سیستمها هم در حالت استند بای بودن و نیازی به کار خاصی نبود[/size][/font][/right]
[right][font=Arial","sans-serif][size=3]فقط باید تصمیم میگرفتیم و به سرعت سیستم و کشتی رو برمیگردوندیم به حالت اول تریم بای افت و سرعتو زیاد میکردیم حتی با ریسک ورود آب به موتورخونه و آبگرفتگی موتورخونه[/size][/font][/right]
[right][font=Arial","sans-serif][size=3]رسیده بودیم به اتاق کنترل و در حال همفکری و رایزنی نومیدانه بودیم که از پل فرماندهی خبر دادن یک بالگرد نیروی دریای آمریکا داره میاد طرفمون[/size][/font][/right]
[right][font=Arial","sans-serif][size=3]همونطوری که دزدا یکهویی پیداشون شد !!! بالگرد یو اس نیوی هم همونطور بدون اطلاع پیداش شد [/size][/font][/right]
[right][font=Arial","sans-serif][size=3]در تماس بابالگرد خودش اعلام کرد که وظعیتو تحت نظر دارن و داره میره سمت دزدا، دزدا هم با دیدن بالگرد هر کدومشون یک طرف در رفت !!!!! بالگرد مارو تا حدود یه ربع همراهی میکرد و ما هم اعلام کردیم که دروظعیت اضطراری قرار داریم و نیاز به همراهی یگان رزمی داریم [/size][/font][/right]
[right][font=Arial","sans-serif][size=3]اونا هم گفتن یک ناوشون مارو کاور خواهد کرد البته با فاصله زیاد چون وظیفه اصلیش اسکورت یک کاروان دیگه بود [/size][/font][/right]
[right][font=Arial","sans-serif][size=3]کمی که ناو اونا از ما فاصله اش زیاد شد ( بخاطر اختلاف سرعت زیاد اونا با مایی که لنگ لنگان میرفتیم ) ما رو به یک ناو فرانسوی پاس دادن که داشت به سمت ما میومد[/size][/font][/right]
[right][font=Arial","sans-serif][size=3]اون روز هم با اون ماجراها گذشت تا نزدیکیهای 5 غروب روز سوم ناوگروه رزمی ارتش به ما رسید و با کاهش سرعتشون و حرکتهای حلقوی دور ما( میرفتن جلو دور میزدن برمیگشتن پشت سرما و دوباره همینطور آخه سرعت ما وحشتناک پایین بود) ما رو تا انتهای کریدودر همراهی کردن و بعد ما هم با تشکر از اونا به مسیرمون با همون وضعیت ادامه دادیمو رفتیم دبی ، حوضچه خشکی که برای کشتی تصادف کرده اجاره شده بود رو به ما اختصاص دادن و ما مستقیم رفتیم تو حوضچه و کشتی رو از آب کشیدیم بیرون [/size][/font][/right]
[right][font=Arial","sans-serif][size=3]یعنی دقیقا 6 ماه بعد از اینکه تازه از حوضچه خشک در اومده بودیم دوباره برگشتیم حوضچه خشک !!!![/size][/font][/right]
[right][font=Arial","sans-serif][size=3]7-8 روز بعد هم بنده با اتمام ماموریتم و تغییر و تحول با جانشینم از کشتی پیاده شدم منتها اون روزیکه میخواستم صبح ساعت10 از کشتی بریم ساعتهای حدود8 صبح که برای خداحافظی از بچه ها رفتم پایین، سرمهندس هندی بهم گفت حالا که داری میری بالا توی [/size][/font][size=3]AC ROOM[/size][font=Arial","sans-serif][size=3] ( اتاق سامانه های تهویه و تبرید منزلگاه و اکومودیشن) این مهندس برق جدیدمونو( پاکستانی بودن ایشون ) هم همراهت ببر و بهش پنلها رو نشون بده و فنهای یونیت شماره دو رو هم روشن کنید![/size][/font][/right]
[right][font=Arial","sans-serif][size=3]رفتیم اتاق تهویه و تبرید منزلگاه و پنلها رو بهش نشون دادم وتوضیحات مختصری هم درباره نحوه کارکرد سیستم بهش دادم و بهش هم گفتم همیشه برای روشن کردن سیتم اول فن تغذیه ([/size][/font][size=3]SUPPLY FAN[/size][font=Arial","sans-serif][size=3] )[/size][/font][size=3] , [/size][font=Arial","sans-serif][size=3] و بعد فن تخلیه ( [/size][/font][size=3]EXHAUST FAN[/size][font=Arial","sans-serif][size=3])[/size][/font][font=Arial","sans-serif][size=3] رو روشن کن و ایمنی سیتم رو هم براش یاد اوری کردم !!!!!نکات مهم چک و بررسی رو بهش گفتم بعد با واکی تاکی به سرمهندس گفتم که من آماده ام! گفت: استارت بزن![/size][/font][/right]
[right][font=Arial","sans-serif][size=3]دستمو بردم رو شاسی استارت سوپلای فن و .....[/size][/font][/right]
[right][font=Arial","sans-serif][size=3]چشمتون روز بد نبینه[/size][/font][/right]
[right][font=Arial","sans-serif][size=3]گرومپ!!!!!!!!!!!![/size][/font][/right]
[right][font=Arial","sans-serif][size=3]فقط میدونم پرت شدم عقب و دیگه چیزی نفهمیدم !! وقتی بهوش اومدم تو بیمارستان کشتی بودم!!! بعد که کمی حالم خوب شد و رفتیم بررسی وظعیت کردیم!! دیدیم یه اتصالی شده بود و کانتکتور و مانتکتور و خلاصه دل و روده پنل منفجر شده و آتیش گرفته بود ! نقطه برخود سر من به بدنه [/size][/font][size=3]air handling unite [/size][font=Arial","sans-serif][size=3]دچار یه فرورفتگی شده بود اگر سرم کمتر از یه وجب اینورتر خورده بود بجای بدنه عایقسازی سیستم تهویه مطبوع میخورد به یک نبشی بزگ و .....[/size][/font][/right]
[right][font=Arial","sans-serif][size=3]خلاصه این هم آخرین روز کاری بنده توی اون کشتی بسیارخوب بود اونم درحالی که رسما جایگاهموتحویل داده بودم، مدارکمو تحویل گرفته بودم و هیچ وظیفه و مسیولیتی روی کشتی نداشتم و قانون دیگه پرسنل اون کشتی هم نبودم ( سوپرتانکری که براستی کشتی خوبی بود، درسته از لحاظ کاری خیلی اذیتمون کرد اما کشتی خوب و خوش رکابی بود!! دوستان خوبی پیدا کردم، خاطرات خوبی هم ازش بجا موند و خیلی چیزای هم اونجا یاد گرفتم ،یک دانشگاهی بود برای خودش )[/size][/font][/right]
[right][font=Arial","sans-serif][size=3]یادش به خیر[/size][/font][/right]
[right][font=Arial","sans-serif][size=3]یاد همه دوستانم در اون کشتی به خیر[/size][/font][/right]
[/quote]
[right]یعنی اینقدر نیرو کم بود؟که چند تا تکاور ازاد پیدا نمیشد رو کشتی شما باشه؟[/right]
[right]ضمنا تشکر از پست ها و خاطرات زیبا و هیجان انگیزتون[/right]
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اقا خیلی جالب بود.دستتون درد نکنه.انشاء ا... همیشه سالم باشید.
راستی همه کشتیها اینقدر مشکل پیدا میکنن یا این یکی فقط این طوری بود؟
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
IRAF عزیز و دوست داشتنی
مشکل از نبود تکاور نبود
اگر تاپیک رو از اول دنبال کرده باشین دیدن که گفتم که دوتا کشتی یکی درنقطه آلفا و یک بتا بود که بر روی هرکدومشون تعدادی تکاور بسته به ظرفیتشون وجود داشت که کشتیهایی که از خلیج فارس میرفتن از آلفا نفرمیگرفتن و در بتا اونا رو تحویل میدادن و برعکس کشتی های که از دریای سرخ میومدن از بتا میگرفتن و در آلفا اونا رو به کشتی..... تحویلشون میدادن
خوب وقتی کشتی هایی که از دریای سرخ میان زیاد بوده و در عوض کشتی کمی از خلیج فارس اومده این تناسب خودبخود بهم میخوره و بر روی یکی مثلا در این مثال بر روی الفا تجمع نفرات میشه و بر روی بتا کمبودو یا نبود نفرات
وقتی همچین موردی اتفاق افتاد ، برای جلوگیری و تامین کسری هر طرفی که با کمبود نیرو مواجه بود ، از طرف مقابل برای ارسال گارد بر روی کشتی برخلاف روال متدالو 3-4 نفر میدید به یکباره مثلا10 نفر رو میفرستادند تا کمبود نقطه مقابل جبرالن بشه
همچنین افزایش بیش از ظرفیت در یک نقطه جدای از کاهش امار طرف مقابل مشکل اسکان و تغذیه و ساپورت رو هم بوجود می آورد
الان از شیوه تازه تر و بهتر و مفید تری استفاده میشه که اگر اجازه بدین شیوه و تاکتیک جدید رو نگم
  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote name='elo' timestamp='1366909920' post='308983']
IRAF عزیز و دوست داشتنی
مشکل از نبود تکاور نبود
اگر تاپیک رو از اول دنبال کرده باشین دیدن که گفتم که دوتا کشتی یکی درنقطه آلفا و یک بتا بود که بر روی هرکدومشون تعدادی تکاور بسته به ظرفیتشون وجود داشت که کشتیهایی که از خلیج فارس میرفتن از آلفا نفرمیگرفتن و در بتا اونا رو تحویل میدادن و برعکس کشتی های که از دریای سرخ میومدن از بتا میگرفتن و در آلفا اونا رو به کشتی..... تحویلشون میدادن
خوب وقتی کشتی هایی که از دریای سرخ میان زیاد بوده و در عوض کشتی کمی از خلیج فارس اومده این تناسب خودبخود بهم میخوره و بر روی یکی مثلا در این مثال بر روی الفا تجمع نفرات میشه و بر روی بتا کمبودو یا نبود نفرات
وقتی همچین موردی اتفاق افتاد ، برای جلوگیری و تامین کسری هر طرفی که با کمبود نیرو مواجه بود ، از طرف مقابل برای ارسال گارد بر روی کشتی برخلاف روال متدالو 3-4 نفر میدید به یکباره مثلا10 نفر رو میفرستادند تا کمبود نقطه مقابل جبرالن بشه
همچنین افزایش بیش از ظرفیت در یک نقطه جدای از کاهش امار طرف مقابل مشکل اسکان و تغذیه و ساپورت رو هم بوجود می آورد
الان از شیوه تازه تر و بهتر و مفید تری استفاده میشه که اگر اجازه بدین شیوه و تاکتیک جدید رو نگم
[/quote]

[right]اها ممنون من بد متوجه شدم.از لحاظ توانایی و درگیری،جدا از امکانات،شما تکاورای ارتش رو بهتر دیدن یا سپاه؟[/right]
  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
حاج عباس عزیز دوست خوئب و ارزشمندم

نه خوشبختانه بیشتر کشتیهامون دچار مشکل نمیشن و بعنوان نمونه سه اتفاق بزرگی که بر روی این کشتی افتاد برای اولین بار بود که بنده باهاشون مواجه میشدم
اسکونج فایر
از دست دادن سیستم کنترل موتور اصلی
و این آخری که نشت استرن تیوب بوده در شرکت ما در طول حیاتش فکر کنم فقط دومورد گزارش شده اند
همونطور که در اولین پست مربوط به این کشتی نوشتم
این کشتی برای تعمیرات دوره ای 5 ساله اش از آب بیرون کشیده شده بود و در حین تعمیر با مشکلاتی مواجه شدکه بنده و گروهی دیگر رو برای رفع مشکل پیش اومده بصورت فوری و اضطراری اعزام کردندف بعد از اون مشکلات ، عجله جهت برگردوندن کشتی به چرخه کاری و بار بری ( با اطلاع تعمیرات شیپیارد از این موضوع) باعث شد که کارها عموما سمبل شده و سرهم بندی بشه و اونی که نباید پیش بیاد
معمولا کشتی های بعد از اینکه تعمیرات دوره ایشون رو میگذرونن یک دوماه اول بخاطر مشکلات کوچیک و عدیده همیشه درگیرن مثلا واشرو وگسکت و او رینگی چیزی فراموش شده
پیچ یا پیچهالی شل بسته شده ، قطعه ای اشتباه نصب شده و یا مثلا ولوی جهتش برعکسه و یا تنظیمات به هم خورده و ستینگها تغییر کرده
اما سابقه نداشته یک کشتی پس از تعمیرات دوره ای 5 ساله و بیرون کشیده شدن از آب و به حوض خشک رفتن دوباره بعد از 6 ماه به حوض خشک برعه و از آب بیرون کشیده بشه
متاسفانه عجله و سرسری گرفتن تعمیرات و اون ماجراهای ابتدایی که برای حلش مارو اعزام کردند دست به دست هم داد و کار رو به اینجا کشوند که برنامه به حوض خشک بردن کشتی رو بجای 5 سال بدقیقا 6 ماه بعد اجباری کرد( قانون و منطقا 5 سال بعد از تاریخ بیرون اومدن از حوض خشک دوباره برای تعمیرات دوره ای باید به اونجا بر میگشت نه 6 ماه بعدش)
امیدوارم پاسخ ابهامتونو گرفته باشین
  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام ....
خیلی ممنان ... البته با موزایلم و امکان مثبت دادن ندارم ...
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote name='elo' timestamp='1366912427' post='309005']
[quote name='IRIAF' timestamp='1366910135' post='308985']
[quote name='elo' timestamp='1366909920' post='308983']
IRAF عزیز و دوست داشتنی
مشکل از نبود تکاور نبود
اگر تاپیک رو از اول دنبال کرده باشین دیدن که گفتم که دوتا کشتی یکی درنقطه آلفا و یک بتا بود که بر روی هرکدومشون تعدادی تکاور بسته به ظرفیتشون وجود داشت که کشتیهایی که از خلیج فارس میرفتن از آلفا نفرمیگرفتن و در بتا اونا رو تحویل میدادن و برعکس کشتی های که از دریای سرخ میومدن از بتا میگرفتن و در آلفا اونا رو به کشتی..... تحویلشون میدادن
خوب وقتی کشتی هایی که از دریای سرخ میان زیاد بوده و در عوض کشتی کمی از خلیج فارس اومده این تناسب خودبخود بهم میخوره و بر روی یکی مثلا در این مثال بر روی الفا تجمع نفرات میشه و بر روی بتا کمبودو یا نبود نفرات
وقتی همچین موردی اتفاق افتاد ، برای جلوگیری و تامین کسری هر طرفی که با کمبود نیرو مواجه بود ، از طرف مقابل برای ارسال گارد بر روی کشتی برخلاف روال متدالو 3-4 نفر میدید به یکباره مثلا10 نفر رو میفرستادند تا کمبود نقطه مقابل جبرالن بشه
همچنین افزایش بیش از ظرفیت در یک نقطه جدای از کاهش امار طرف مقابل مشکل اسکان و تغذیه و ساپورت رو هم بوجود می آورد
الان از شیوه تازه تر و بهتر و مفید تری استفاده میشه که اگر اجازه بدین شیوه و تاکتیک جدید رو نگم
[/quote]

[right]اها ممنون من بد متوجه شدم.از لحاظ توانایی و درگیری،جدا از امکانات،شما تکاورای ارتش رو بهتر دیدن یا سپاه؟[/right]
[/quote]

سوال سختی پرسیدین
من همون یکبار اون عزیزان رو دیدم ، نه قبل از اون و نه بعد از اون متاسفانه متاسفانه چنان توانایی و نظم و آمادگی رو در هیچکدام از بدنه های سپاه مشاهده نکردم اون برخورد امید زیادی در دل من کاشت که شاید همه بدنه نیروی دریای سپاه بدینگونه اند که در مشاهدات بعدی بنده در بندرعباس و جاسک و شهر خودمون و دو سه جای دیگه متاسفانه موردی حتی با نیمی و یا یک چهارم توانایی اونا مشاهده نکردم
جدای از نابرابری در تجهیزات و جنگ افزار و حتی حق ماموریت( که بدون تعارف بگم دلمو به درد آورد) از لحاظ توان بدنی و آموزش هیچ چیزی کم نداشتن اون گروه از عزیزان سپاهی
بدون رودربایستی بگم من هنوز هم گان میکنم که اون عزیزان از بدنه ندسا نبوده و زا بخشی دیگر از سپاه بوده باشندبه چند دلیل

تسلطشون به دو زبان عربی و انگلیس ( تقریبا در ندسا این مورد جزو محالاته ، البته تک و توک بلدن اما نه در اون سطح ، با هم چندین مرحله ردیا رفتیم و از نزدیک باهاشون مراوده داشتم )
عدم تمایلشون به ورود به مباحث سیاسی داخلی ( بچه های ندسا شیفته مباحث داخلی و چپ و راست کردن و اصولگرا و اصلاح طلب کردنن برخلاف این عزیزان )
تسلط عجیب و باورنکردنیشون به مباحث سیاسی خارجی و بین المللی ( در ایم زمینه بچه های ندسا اطلاعتشون خوبه و مایل به بحث هستند منتها نه در حد این عزیزان و نه مثه این بزرگوارنا با علم و با منطق )
نظم و دیسیپلین بسیار ستودنیشون ( چیزی که توی سپاه ، یا دسته کم ندسا که بنده بیشتر با بچه هاشون مرواده داشته و دارم ، فاتحه اش خونده اس متاسفانه)
سطح باورنکردنی و عالی آموزش و تمرینات این عزیزان ( با بچه های بدنه عمومی ندسا بوده و سطح آموزششونو میدونم ف و متاسفم که اینو میگم بسیار ابتدایی و پیش پا افتاده هست اموزششون ، چه در مباحث اکادمیک و چه مباحث عملی)
آمادگیهای عجیب بدنی و استیل بسیار زیبا و ورزشکاری و رزمیشون( اینو هم فقط این عزیزانو در بدنه ندسا اینطوری دیدم و کمتر کسانی رو چنین یکدست دیدم )
صبر ف شکیبایی و بردباریشون و عدم حساسیتهای کذایی( در این مورد هم معمولا بدنه عمومی سپاه و ندسا رو که بنده بیشتر میشناسم ف حساس تر و زود از کوره در رو ترن ف مثلا برای یک فیلم تلویزیونی و یا مثلا شوئی چیزی اونا فوری از کوره در میرن اما این عزیزان انگار نه انگار ، انگاری یک عمره که دارن با این چیزا زندگی میکنن)
لباس پوشیدن و ظاهر و سبک و سیاق زندگی کردنشون ( اینو به جرات میگم و با اطمینان خاطر در همه بدنه سپاه هیچ پاسداری رو با شلوارک و رکابی و پیپ و کاپتان بلک ندیده و حتی نمیتونستم تصور کنم )
درباره اعتقادات و باورهاشون هم زیاد نمیتونم چیزی بگم چون زیاد بحثی پیش نمیومد و به نظر میومد که از لحاظ اعتقادی هم انسانهای بسیار ارسخ و پر و معتقدی هستند و هیچ کاستی در این زمینه ازشون ندیدم و تقریبا تنها خصیصه مشترکشون با بدنه عمومی سپاه همین اعتقادات راسخ و انقلابیشون بود( البته میگم زیاد د راین زمینه وارد بحث نمیشدن ولی به وضوح از رفتارشون مشخص بود)
یک نکته ای در رفتارشون بود که الان که فکر میکنم میبینم نسبت به بقیه بدنه سپاه شاید کمی شاخص تر بود ( البته این فقط برداشت منه اونم در بازسازی خاطرات در ذهنم ) و اون هم اینه که حس میهن پرستی این عزیزان شاید ( شاید ) از بدنه عمومی سپاه بیشتر بود ، شکی نیست که همه ایرانیان در همه ارگانها میهنشونو دوست دارن منتها این حس در ارتش بیشتر از سپاه است و در مقابل همه هم اسلام و انقلابشونو دوست دارن منتها اینبار این حسدرسپاه از ارتش قویتربه نظر میرسه ( البته این فقط برداشت منه)
به نظرمیومد این عزیزان در این زمینه کمی حس میهن پرستیشون نسبت به بقیه بدنه سپاه بیشتر بود ، با حفظ همون حسهای اسلامی و انقلابی

به جرات میتونم بگم سطح آموزششون خیلی خیلی خیلی خیلی فراتر از بدنه عمومی سپاه و ندسا بود که بنده رو به این شک انداخت که اینها تفنگداران عادی نیستن
و الله ال اعلم
واما تکاوران ارتشی
بدون تجهیزات و بدون جنگ افرزارهای آنچنانی بسیار مستحکم ، قوی ، منظم و اموزش دیده بودند
در عین کمبود نفرات و تجهیزات تا امروز اجازه ندادن گزندی به یک شناورمون برسه
فکر کنم با اون اختلاف در تجهیزات ، امکانات ، جنگ افزار و حتی حقوق و مزایا این گونه عمل کردن تکاوران ارتشی چیزی در حد شاهکاره

امیدوارم روزی برسه که همه بدنه سپاه به چنان سطحی از آموزش و تجهیزات و جنگ افزار و نظم و دیسیپلین و امادگی برسن که از اون تیم ورزیده و زبده دیدیم
و همچنین
امیدوارم روزی برسه که برای همه رزمندگان ایرانی جدای از لباس و ارگانشون اهمیت برابر و مساوی قایل بشیم و خدای ناکرده در حق کسی اجحاف و کوتاهی نکنیم
امیدوارم اون گروه نمونه ف الگویی باشن برای همه نیروهای نظامیمون و همیشه تیمهای ویزه و تکاوریمون با چنان سطحی از امادگی رزمی ، اموزش ، روحی و تجهیزاتی ببینیم
بیشک اگر به چنان سطحی برسیم هیچ دشمنی توان و جرات نزدیکی به مرزهای ما رو نخواهد داشت


اگر بخوام اونا رو با برادران تکاور ارتش مقایسه بکنم به جرات میتونم بگم شاید در حد SBS ها نبودن ولی هیچ چیزی از تکاوران دریای و کلاه سبزهای ارتش کم نداشتن
یه چیزو از ارتشیها برتر و سرتر داشتن اونم سطح معلومات و اطلاعات سیاست خارجیشون بود که بیشک از خیلی از مثلا تحلیلگران صدا و سیما برتر و بهتر بودن
عجیب اطلاعاتشون مستند ، به روز و علمی و منطقی بود ( در این زمینه فکر کنم در ایران بی رقیب بودند)
[/quote]
[right]بسیار ممنونم.منم امیدوارمسطح نیروها برابر و مساوی بشه به زودی.[/right]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
در این که اون دسته‌ای که شما ازشون تعریف میکنن کی بودن، من میتونم بگم تسک‌فورس بودن و باید تاریخ تقریب رفتشون رو دونست که بدونیم کجا چیکار کردن!!!

در خصوص خرابی ها و درگیری ها، میخواستم بپرسم شما همون کشتی های باری ایرانی هستید که چند بار تو اخبار اونور پخش شد که عمریکایی ها اسکورتتون کردن؟! :(... (یعنی تا حالا این اتفاق افتاده است؟)....

رابطه‌ی کشتی های باری و نیروهای نظامی با هم چطوریه؟! یعنی این دشمنی و مشکلاتی که بین نیروهای نظامی هست، بین خودشون هم هست؟! یعنی مثلا در ارتباطات بیسیمی با هم کل‌کل میکنن یا اصلا ارتباط بی‌سیمی ندارن یا چی؟!
الان ارتش ما مثلا یه کشتی انگلیسی یا امریکایی یا هرجای دیگه اونجا ببینه کمک میکنه یا از کنارش رد میشه؟!‌( وظیفشون چیه؟! دستور چیه؟! حکم جوانمردیه کمکشون یا چی؟!)....!!
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سیناپس جان دوست خوبم
در ابتدای خاطراتم گفته بودم و چند جای دیگه هم اوردم که بنده بر روی کشتی های نفتکش کار میکنم و رابطه کشتیها در دریا ظابطه مند و مبتنی بر احترام متقابله و بارها شده که ناوگروه رزمی ما به امریکایی ها یا مثلا عربستانی و چینی و یونانی و... کمک کرده و متقابلا اونا هم کمک کردن
همین اخرین خاطره ام نوشتم که بالگرد ناو امریکایی از ما دفاع کرد و ناوشون مارو ساپورت کرد
اون مصاحبه ای رو هم که با سردار ناظمی از یک سایت دیگه اوردم و اینجا گذاشتم میتونین ببینین که حتی نیروهای نظامیمون هم در دریاهای بین المللی رفتار و تبادل اطلاعات مبتنی بر احترام متقابل و کمکهای متقابل دارند
در خلیج فارس به جهت پاره ای مسایل استراتژیکی و دفاعی و رزمی و تاریخی این رفتار دوستانه بین یگانهای نظامی کمتر دیده میشه
منتها کشتی های تجاری از این قاعده مستثنی هستند و معمولا بر مبنای قوانین بین المللی رفتار میکنن

اون عزیزان رو هم تارخ تقریب همراهیشون با ما رو میتونین توی همون تاپیک پیدا کنین
بنده متاسفانه همون یکبار دیدمشون و بعد از اون که دیگه سپاه اصلا اونجا نیومد و بعدش هم هرچی ما بیشتر گشتیم
کمتر پیدا کردیم
البته من چیزهای زیادی راجع به بچه های صابرین سپاه دیده ام
منتها هنوز این عزیزان را زیارت نکردم و نمیتونم درموردشون چیزی بگم و اینکه آیا اونا مثلا از صابرین بوده اند یا نه ، با توجه به شنیده ها و خونده هام از صابرین به نظر میرسه که از صابرین قوی تر و بروز تر و اماده تر بودن
چیزی فراتر از اون چیزی که میشنوین و من تعریف میکنم بودن
من هنوز اون حس زیبا و غرور برانگیزی رو که از دیدنشون بهم دست داد از یادم نرفته
امیدوارم بازهم این عزیزان رو ببینیم
و امیدوارم که عزیزان تکاور دریایی ارتش رو هم روزی با این تجهیزات ببینم
به امید اون روز
  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.