arash_slayer

سخنرانیهای دکتر حسن عباسی (صوتی و متنی)

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

ارسال شده در (ویرایش شده) · مخفی شده توسط MR9، 26 اردیبهشت 1395 - دلیلی ارایه نشده است
مخفی شده توسط MR9، 26 اردیبهشت 1395 - دلیلی ارایه نشده است

شما ببین صحبت رو کجا مطرح میکنن و چه کسی داره مطرح میکنه

 

خیلی صحبت ها رو که بعضا اشتباه هم هست برای عوام مطرح میکنن همین الان اکثریت ملت که از علوم نظامی کوچکترین اطلاع و سر رشته ای ندارن ممکنه تمام صحبت های اقای عباسی رو تایید کنن در این زمینه و لذتش رو ببرن

 

ولی وقتی بنده تقریبا تمامی سخرانی های ایشان در زمینه های نظامی (مثل حمله آمریکایی ها به طبس ، درگیری امریکا با ما در خلیج فارس و .................) رو مورد بررسی قرار میدم اشتباهات فاحشی درش میبینم چه از نظر بعد تحلیل تاکتیک نظامی چه ارائه اطلاعات فنی و تجهیزاتی نظامی

خدا خیرت بده

چطوریه خیلی از برنامه ها که می دونیم روش نظارت هست اما رو دروغ های صدا و سیما هیچ نظارتی نیست

اکثر سخن های این شخص محتوای با ارزش ندارن

به جای این که دوستان (از جمله خودم)بیان در مورد کسی که انچنان اهمیتی نداره وقت و انرژی بذارن تو تاپیک های دیگه فعال باشن

ویرایش شده در توسط omid722

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست

سخنرانی دکتر عباسی با عنوان : جمهوری اسلامی یا جمهوری لیبرال، مسئله این است

22 اردیبهشت 95 - دانشگاه علوم پزشکی تهران

 

دانلود از لینک زیر با حجم 110 مگ :

http://dl-abbasi.ir/Amir/1395/Audio/Tehran%20Uni/Jomhori%20Eslami%20Ya%20Jomhori%20Liberal_950222_128Kbps.mp3

 

تقریبا در نیمه دوم سخنرانی 

 

به کتاب اقتصاد توحیدی بنی صدر اشاره می کند و می گوید یک کتاب خوب است که اگر جلد و اسم نویسنده را حذف کنی و فکر می کنی نوشته شاگردان آیت الله مصباح  و (اسم دیگری یادم نیست) است 

در حالی که در سمت مخالف کتاب اقتصاد اسلامی نوشته تشخیص مصلحت بیشتر به دیدگاه های لیبرالی اشاره و زیربنا دارد 

( تعریفی که بنی صدر می کند جالب بود )

 

بعد به مشکل اصل انقلاب اشاره می کند

که آدم های ظاهر حزب اللهی با تفکر لیبرالیسمی است که می گوید مردم مقایسه می کنند با آدم دانشگاهی 6 تیغه که ادعای اسلام را ندارد 

و این جریان متدین ظاهرگرای قشری مسلک که دین را فقط فقط در ظواهر آن می بیند خطر انقلاب است و تهدید غرب در مقابل تهدید این ها چیزی نیست 

و در ادامه می گوید خب فرق تو با سکولارها چیست؟ 

و این بحث را اسم نفاق می گذارد 

 

 

به این صحبت ایشان این جمله را اضافه می کنم که علاوه بر آدم ها ، طرح هایی هم به این صورت ظاهری و اسم اسلامی می آید ولی با نتیجه و عمل غیر اسلامی که با این چه باید کرد

ولی اینکه روی ربا و نفاق دست گذاشت خوشم آمد و اگر حسن عباسی با تمام کارهایش بتواند همین دو مورد را از جامعه ما کم کند کاری بزرگی کرده است

 

در ادامه شروع می کند بحث گفتن حرف حق و حمله ناشی از گفتن آن به فرد و نمونه اش هم حضرت ابراهیم (ع)

در اینجا باید یک پرانتز باز کنم و بگم حرف حق زدن یک چیز است چگونه حرف حق زدن هم مهم است

حرف حق زدن لزوما حرف منجر به تاثیر نیست چرا که خیلی ها حرف درست می زنند ولی حرفی که باعث تغییر شود کم است که در بیشتر موارد تاثیر معکوس را می بینیم یعنی حرف حق سبب قدرت باطل می شود 

برای مثال در مورد حضرت ابراهیم (ع) که بت شکنی کرد و در آتش انداختنش 

شکستن بت ها مهمترین مساله نبود چون دوباره ساخته می شدند آنچه که مهم بود به فکر انداختن مردم در خصوص بت ها بود و صحبت ایشان که بت بزرگ سبب این کار شده است و آیا بت ها از خود قدرتی دارند

این حرکت ابراهیم سبب فکر کردن مردم و دیدن پوشالی بودن قدرت آنها شد که عملا بنیان قدرت را هدف قرار داد 

 

یکی از بحث های نحوه بیان اخلاق است که در گفتن حرف حق باید اخلاق رعایت شود

اخلاق هم بهترین تعریفش این است که آنچه برای خود دوست داری برای دیگران دوست بدار و آنچه برای خود دوست نداری برای دیگران دوست ندار 

الان نمونه بی اخلاقی در فضای سیاسی هم پر است آنهم به نام حرف حق 

 

 

 

صحبت جالب دیگری که می کند بحث استفان هاپکینز است که در علم فیزیک مباحث دارد و خودش می گوید به خدا باور ندارد 

و اساتید فیزیکی که تئوری های او را درس می دهند و جواب این عدم اعتقاد او را نمی دهند و هر شب مراسم مذهبی می روند نفاق می کنند 

چرا که درس های او تاثیر باعث ترویج عدم اعتقاد به خدا می شود و جدایی این دو اشتباه است 

دقیقا مخالف حرفی است که دفعه قبل زدم است می گوید 

 

در خصوص لیبرال به عنوان یک مکتب فکر باید گفت که هر مکتبی که انسان ایجاد کرده باشد برحسب نیازی تولید شده است و بعد تئوریزه شده است و بعد از مدتی دارای تجربه واصلاح نسبت به موضوع شده است 

از این رو دارای مجموعه ای خوب و بد است که عقل سلیم می گوید قسمت های خوب آن جدا شده و قسمت های بد را کنار می گذاریم 

چون قسمت خوب عملا مشکل و نیازی را برطرف می کند که برای ما مفید است شاید بگویند لیبرالی است ولی وقتی کار درستی است چرا نباید انجام دهیم 

اگر تئوریسین های لیبرال بگویند ربا خوب است دلیل نمی شود بقیه نظراتشان هم مثل این حرف اشتباه باشد 

برای مثال در یوگا که از یک طرز فکر هندوهامی آید ما در ایران بخش ورزش آن را گرفته ایم بدون طرز فکر و در بعضی کشور ها مثل ترکیه طرز فکر هندو را هم گرفتند والان آنها دچار ترویج این فکر هندویسم شده اند در حالی که در ایران به عنوان یک ورزش عملا شناخته و تدریس می شود

 

 

بعد در مورد آدم های صحبت می کند که حالا اینجا مثالش زمان جنگ خارج رفتند به بهانه تحصیل و زمان جنگ در جبهه نبودند که این افراد هم ... 

این جا باز یک پرانتز باز می کنم 

قبل از گفتن این صحبت به صورت عام باید در نظر داشت که جای هر کس آنجا در خدمت به کشورش است که اگر نبود کسی نباشد جایش را بگیرد و کار با پیش ببرد

برای یک مثال یک متخصص را هرگز به خط اول نمی برند چرا که حضورش در عقبه می تواند باعث اقدامی شود که جان صدها سرباز را حفظ کند 

از این رو به جای اینکه  بگوییم چرا در زمان جنگ خط نبودی یا جبهه نبودی که از ایران دفاع کنی باید بگوییم در زمان جنگ چه کاری می کردی که به کشورت و اسلام خدمت برسانی 

چرا که همان کشاورزی که نان رزمندگان را تامین می کرد در دفاع از این کشور سهم داشته و کسی که درس خوانده و بعد از جنگ آمده و برای کشوراش سازندگی کرده است 

خیلی از افرادی که اکنون در خط اول علم کشور داریم در زمان جنگ مشغول تحصیل بودند ولی امروز در جنگ بزرگتری در حال خدمت هستند 

 

 

در دقیقه  80 به بعد به دولت قبل می تازد و کلا می برش زیر سوال 

زیاد در این مورد صحبت نمی کنم چون تو سایت دعوا می شود 

ولی خلاصه حرفش اینکه خروجی و تفاوت شرایط در اول و آخر یک دولت بیانگر واقعیت آن دولت است نه حرف های پشت تریبونش

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

شما ببین صحبت رو کجا مطرح میکنن و چه کسی داره مطرح میکنه

 

خیلی صحبت ها رو که بعضا اشتباه هم هست برای عوام مطرح میکنن همین الان اکثریت ملت که از علوم نظامی کوچکترین اطلاع و سر رشته ای ندارن ممکنه تمام صحبت های اقای عباسی رو تایید کنن در این زمینه و لذتش رو ببرن

 

ولی وقتی بنده تقریبا تمامی سخرانی های ایشان در زمینه های نظامی (مثل حمله آمریکایی ها به طبس ، درگیری امریکا با ما در خلیج فارس و .................) رو مورد بررسی قرار میدم اشتباهات فاحشی درش میبینم چه از نظر بعد تحلیل تاکتیک نظامی چه ارائه اطلاعات فنی و تجهیزاتی نظامی (این یک مورد که رسما فاجعه است)

با سلام خدمت همه دوستان گرامی

چه خوب می شود اگر دوستان زحمت بکشند صحبت های ایشان را به صورت مستدل نقد بفرمایند . البته یک زمانی هم بین جناب عباسی و سپاه شکر آب شده بود و کلا دکتر بودن ایشان زیر سوال رفت . به هر حال خوب است صحبت های ایشان نقد شود تا امثال من هم روشن شوند .

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با سلام خدمت همه دوستان گرامی

چه خوب می شود اگر دوستان زحمت بکشند صحبت های ایشان را به صورت مستدل نقد بفرمایند . البته یک زمانی هم بین جناب عباسی و سپاه شکر آب شده بود و کلا دکتر بودن ایشان زیر سوال رفت . به هر حال خوب است صحبت های ایشان نقد شود تا امثال من هم روشن شوند .

 

هر صحبتی شایستگی نقد رو نداره چون شما باید وقت بزاری زحمت بکشی به چیزی جواب بدی که برخی مواقع حقیقتا سطحش پایینه و مصداق اتلاف وقت و انرژی

 

یک زمانی هست که یک حرف از روی تخصص مطرح میشه در نتیجه اگر اشتباه هم باشه ارزش نقد داره چون شما در جایگاه تصحیحش قرار گرفتید

 

ولی یک زمانی هست که صحبت از روی تخصص نیست نقدش هم میشه اتلاف وقت

 

وقتی فلانی میاد میگه ما با فلان ناو و فلان ناو درگیر بودیم و یک دفعه ما میبینیم که ناو DDG-51 مطرح میشه (که اون موقع اصلا عملیاتی نبوده) دیگه تا اخرش رو باید خوند و این صحبت مشخصا ارزش نقد نداره دیگه چون پایه کار مشکل داره. حالا طرف صحبتش رو گذاشته بر مبنای ناوی که اصلا در عملیات نبوده و یک ساعت صحبت کرده دیگه نمیشه جمعش کرد

 

صرفا تلنگری میزنیم و از کنارش رد میشیم

 

من میرم دنبال اینکه ببینم حسن عباسی در زمینه نظامی چه تخصصی داره و اصلا تخصص داره یا نه وقتی این برام مشخص شد (و دریافتم که تخصصی در کار نیست و صرفا یکسری تجربیات حضور در دفاع مقدس هست اونم در عرصه زمینی) دیگه وقتم رو برای نقدش در این حوزه نمیزارم در حوزه های دیگه صحبت عباسی مثل علوم انسانی هم من سواد و اشراف کافی ندارم که بخوام نقد کنم

  • Upvote 12

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

قبول دارم بعضا خود دکتر هم زیاده روی کرده اما،

وقتی میشینیم و مسائل تخصصی مورد بحث آقای عباسی رو به هیچ میگیریم بوسیله پیدا کردن گافهای تکنیکی(جزئی و در اینجا بی اهمیت) عملا داریم به سرمایه این کشور آتش میزنیم.

مگر ایشون ویکی پدیا هست که بخواد اطلاعات عمومی و کلی در همه زمینه ها داشته باشه.

طبیعتا نگید چرا در همه زمینه ها اظهار نظر میکنه که بحث علوم استراتژیک حیطه بندیش متفاوت از ذهنیت عمومی ما هست.

امیدوارم جلسات ایشون رو کامل ببینید.

سایت کلبه کرامت برید و دانلود کنید.

چندین جلسه که دیدید بعد بیایید و قضاوت کنید.

به خصوص 100 جلسه اول توصیه میشود.

(در ضمن شان سخنرانیهای ایشون جدا از کلاسهای ایشون هست)

اونوقت متوجه میشید که چه کسی با سواد و چه کسی بی سواد هست.

یا علی...

  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

قبول دارم بعضا خود دکتر هم زیاده روی کرده اما،

وقتی میشینیم و مسائل تخصصی مورد بحث آقای عباسی رو به هیچ میگیریم بوسیله پیدا کردن گافهای تکنیکی(جزئی و در اینجا بی اهمیت) عملا داریم به سرمایه این کشور آتش میزنیم.

مگر ایشون ویکی پدیا هست که بخواد اطلاعات عمومی و کلی در همه زمینه ها داشته باشه.

 

 

شما در یک زمینه یا نباید  مصداقی و با جزئیات صحبت کنید یا اگر صحبت کردید باید دقیق باشید ، یک ساعت سخنرانی میکنید اگر از روی تخصص باشه میرید دنبال کوچکترین جزئیات با دقت

 

وقتی اطلاع ندارید مجبور نیستید وارد جزئیات بشید و یک تحلیل کلی ارائه میکنید

 

عباسی میاد تا شماره سریال ناو ها رو هم مطرح میکنه  یا از مشکل فنی فلان بالگرد درطبس میگه در نتیجه داره مصداقی و با جزئیات صحبت میکنه

 

البته اشتباهات نظامی ایشان به این موارد ختم نمیشه کوچکترین مواردش این هست یا مثلا در بحث استراتژی دریایی آمریکا (سلسه مباحث درگیری در خلیج فارس) مطرح میکنن که اون زمان (جنگ تحمیلی) امریکا به دنبال مقابله و استراتژی مهار دریایی در سه عرصه با ایران و شوروی و چین بود در حالی که رویارویی و استراتژی مقابله دریایی امریکا با شوروی بود و چین و ایران اصلا مطرح نبودن و قدرت محدودی داشتن اونم در آب های سرزمینی تنها استراتژی مهار شوروی مطرح بود در دریا مشخصا ایشان از استراتژی دریایی آمریکا هم بی اطلاع هستن در اون دوره ، تازه چند سالی هست که استراتژی مهار دریایی چین به جهت برهم خوردن توازن دریایی شرق آسیا داره مطرح میشه این یک مورد در زمینه استراتژی نظامی که ایشان زیاد ادعاش رو دارن

 

از عباسی بزرگتر و مهمتر سرمایه های مملکت مغزهایی هستن که در میدان کار و عمل هستن و نه در میدان حرف پشت تریبون،  امثال طهرانی مقدم ها ، ناظری ها و ........... هستن که کم داریم امثال عباسی زیاد داریم منتهی تریبون ندارن یک موردشون عباسی هست که تریبون بهش دادن همین الانش عباسی شاگردانی داره از خودش با سواد تر و مطلع تر در حوزه های مشخص

 

حالا فرمودید 100 سخنرانی یا 100 جلسه اول که البته اینجا صحبت اثبات خود در شناخت عباسی بی معنی هست و جایی نداره که من بگم مثلا شما 100 تا دیدی من 200 تا دیدم ولی :

 

اگر بخوایم واقعا ایشان رو بشناسیم یک چیزی حداقل در حدود 300 400 فایل تصویری و صوتی از ایشان هست باید این ها رو با موضوعیت مشخص دنبال کنیم (به عنوان مثال بنده سلسله مباحث درگیری ایران و آمریکا در خلیج فارس رو مرور کردم که  از جلسات عمومی ایشان هست در اندیشکده یقین)

  • Upvote 13
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

شما در یک زمینه یا نباید  مصداقی و با جزئیات صحبت کنید یا اگر صحبت کردید باید دقیق باشید ، یک ساعت سخنرانی میکنید اگر از روی تخصص باشه میرید دنبال کوچکترین جزئیات با دقت

 

وقتی اطلاع ندارید مجبور نیستید وارد جزئیات بشید و یک تحلیل کلی ارائه میکنید

 

عباسی میاد تا شماره سریال ناو ها رو هم مطرح میکنه  یا از مشکل فنی فلان بالگرد درطبس میگه در نتیجه داره مصداقی و با جزئیات صحبت میکنه

 

البته اشتباهات نظامی ایشان به این موارد ختم نمیشه کوچکترین مواردش این هست یا مثلا در بحث استراتژی دریایی آمریکا (سلسه مباحث درگیری در خلیج فارس) مطرح میکنن که اون زمان (جنگ تحمیلی) امریکا به دنبال مقابله و استراتژی مهار دریایی در سه عرصه با ایران و شوروی و چین بود در حالی که رویارویی و استراتژی مقابله دریایی امریکا با شوروی بود و چین و ایران اصلا مطرح نبودن و قدرت محدودی داشتن اونم در آب های سرزمینی تنها استراتژی مهار شوروی مطرح بود در دریا مشخصا ایشان از استراتژی دریایی آمریکا هم بی اطلاع هستن در اون دوره ، تازه چند سالی هست که استراتژی مهار دریایی چین به جهت برهم خوردن توازن دریایی شرق آسیا داره مطرح میشه این یک مورد در زمینه استراتژی نظامی که ایشان زیاد ادعاش رو دارن

 

از عباسی گنده تر و مهمتر سرمایه های مملکت مغزهایی هستن که در میدان کار و عمل هستن و نه در میدان حرف پشت تریبون،  امثال طهرانی مقدم ها ، ناظری ها و ........... هستن که کم داریم امثال عباسی زیاد داریم منتهی تریبون ندارن یک موردشون عباسی هست که تریبون بهش دادن همین الانش عباسی شاگردانی داره از خودش با سواد تر و مطلع تر

 

حالا فرمودید 100 سخنرانی یا 100 جلسه اول که البته اینجا صحبت اثبات خود در شناخت عباسی بی معنی هست و جایی نداره که من بگم مثلا شما 100 تا دیدی من 200 تا دیدم ولی :

 

اگر بخوایم واقعا ایشان رو بشناسیم یک چیزی حداقل در حدود 300 400 فایل تصویری و صوتی از ایشان هست باید این ها رو با موضوعیت مشخص دنبال کنیم (به عنوان مثال بنده سلسله مباحث درگیری ایران و آمریکا در خلیج فارس رو مرور کردم که  از جلسات عمومی ایشان هست در اندیشکده یقین)

 

با قسمتهایی از صحبتهای شما موافقم و با قسمتهایی چندان موافقت ندارم اما

حرف بنده این هست که ایشون مباحث بعضا بسیار عمیق و قابل استفاده ای دارند که نادیده انگاشته شده.

قبول دارم در تحلیلهای نظامی تکنیکی و تاکتیکییشون گاف زیاده و در سطح راهبردی هم بعضا اشکالات و اشتباهاتی هست اما باید کل نگر بود و کلیت مباحث ایشون رو دید.

دلیل اینکه از صد جلسه اول اسم بردم برای اینکه ایشون اونجا مبانی مباحثشون رو مطرح میکنند.

در بحث فرهنگ، امنیت و ... انقدر حرف دارند که انسان متحیر میشه.

البته ایشون تنها نیستند و چندین تیم قدرتمند داره پشت سرش کار میکنه.

و یکی از مهمترین دلایل اینکه ایشون قابل استفاده هستند همین بس که (همانطور که خودتون گفتید) شاگردهایی دارند که از خودشون سرتر هستند.

حالا چه اهمیتی داره که کی چی گفت.

مهم اینه که ما در این موقعیت بتونیم استفاده بکنیم از ایشون...(به خصوص در بخشهایی که میدونیم نظر جدی دارند و خوب روش کار کرده اند)

ویرایش شده در توسط morteza-iri
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

نکته ای باید مد نظر باشد این هست که باید محتوای هر صحبت را با عنوان ان سنجید و از دید کل نگاه نکرد...مثلا وقتی من دارم از نحوه تولید نفت صحبت می کنم شما نمی توانید مسایل ارزش فعلی نفت میزان تقاضا توان تبدیل نفت به دیگر کالاها و غیره را وسط بکشید...پس هر موضوع باید جای خود باشد...یکی از نقص هایی که من در این تاپیک می بینم ...

 

جالبه برخی می گند دکتر فلان سواد رو نداره فلان سر رشته رو نداره...سوال اینجاست شما دارید!؟ ... بسیاری از صحبت هایی که من از دوستان می بینم به دلیل اشتباه در برداشت و نبود اگاهی به موضوع اصلی است و برداشت از نگاهی دیگر است... اینکه برخی خود را در جایگاه نقد دکتر می بینند هم خودش نعمتی است.

 

 

در خصوص لیبرال به عنوان یک مکتب فکر باید گفت که هر مکتبی که انسان ایجاد کرده باشد برحسب نیازی تولید شده است و بعد تئوریزه شده است و بعد از مدتی دارای تجربه واصلاح نسبت به موضوع شده است 

از این رو دارای مجموعه ای خوب و بد است که عقل سلیم می گوید قسمت های خوب آن جدا شده و قسمت های بد را کنار می گذاریم 

چون قسمت خوب عملا مشکل و نیازی را برطرف می کند که برای ما مفید است شاید بگویند لیبرالی است ولی وقتی کار درستی است چرا نباید انجام دهیم 

اگر تئوریسین های لیبرال بگویند ربا خوب است دلیل نمی شود بقیه نظراتشان هم مثل این حرف اشتباه باشد 

برای مثال در یوگا که از یک طرز فکر هندوهامی آید ما در ایران بخش ورزش آن را گرفته ایم بدون طرز فکر و در بعضی کشور ها مثل ترکیه طرز فکر هندو را هم گرفتند والان آنها دچار ترویج این فکر هندویسم شده اند در حالی که در ایران به عنوان یک ورزش عملا شناخته و تدریس می شود 

 

 

 

 لیبرالیسم به معنای آزادی‏خواهی‏ است. ازادی مبتنی بر فرد گرایی و تکیه بر عقل بدون در نظر گرفتن وحی از عناصر اصلی تفکر لیبرالیستی می‌باشد. بیایید به مطالعه تطبیقی اسلام با لیبرالیسم بپردازیم:

 

۱ ـ آزادی فرد از نظر اسلام در چارچوب عقل و شرع معنا می یابد ، اما از نظر لیبرالیسم فرد تا آنجا که به آزادی جامعه و دیگران ضرر نرساند ، آزاد است ، حتی اگر این آزادی با فطرت و عقل مغایر باشد . از نظر این مکتب اگر فردی بخواهد به جسم و جان خود لطمه ای وارد کند ، آزاد است ، اما اسلام چنین اجازه ای به افراد نمی دهد .

۲ ـ لیبرالیسم فرد را در پیروی از هوس های شخصی و اباحی گری آزاد می داند . بر این اساس انسان لیبرالیسم ، انسانِ نفس اماره و عقل ِ خود بنیاد است ، اما انسانِ اسلام ، ضمن اشباع عقلایی غرایز ، انسانِ نفس لوّامه و مطمئنه ، انسانِ عقل و انسانِ متکی به وحی است .

۳ ـ از نظر لیبرالیسم ، افراد در نوع پوشش آزادند . اما از نظر اسلام ، انسان ها ( مرد یا زن ) در پوشش خود می بایست ، شرایط خاصی را رعایت نمایند . مثلاً افراد مجاز نیستند عریان در جامعه حاضر شوند . این امور تنها در محدوده ی خصوصی و زندگی شخصی در چارچوب شرع آزاد است .

۴ ـ در مکتب لیبرالیسم افراد در خوردن و آشامیدن آزادند و به عنوان مثال اگر کسی شراب ، مردار ، خون ، نجاست و مانند آن را تناول کند ، منعی وجود ندارد . اما از نظر اسلام محدوده ی حلال و حرام ها مشخص شده ( آیات ۱۷۲ و ۱۷۳ سوره بقره ) و آزادی در خوردن و آشامیدن مشروط به عدم اسراف است .

۵ ـ اسلام آزادی هجو ، بیهوده گویی ، تمسخر و غیبت را مجاز نمی داند ( آیات ۱۱ و ۱۲ سوره حجرات و آیه ۶ سوره لقمان ) ، ولی در مکتب لیبرالیسم اینگونه امور مجاز است .

۶ ـ لیبرالیسم انسان ها را در اخلاق جنسی خود آزاد می گذارد ، در این مکتب زنا و همجنس بازی و انواع انحرافات جنسی آزاد است . اما از نظر اسلام چنین بی بند و باری های جنسی مجازات شدید دنیوی و اخروی دارد ( آیات ۲ و ۳ سوره ی نور ) .

۷ ـ اسلام ، انسان ها را به « امر به معروف و نهی از منکر » توصیه نموده ، نوعی نظارت عمومی و مسئولیت همگانی را برای همه قایل است . از نظر اسلام ، انسان ها نباید نسبت به ناهنجاری های اجتماعی و فردی ، بی تفاوت باشند . اما از نظر لیبرالیسم ، امر به نیکی ها و باز داشتن دیگران از بدی ها با آزادی انسان ها در تضاد است و فضولی در اموردیگران محسوب می شود .

۸ ـ از نظر اسلام ، دین امری جامع و کامل بوده ، به همه ی حوزه های فردی ، اجتماعی ، سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی و … مربوط است . قلمرو دین ، قلمرو حداکثری است و علاوه بر دنیا ، آخرت انسان ها را نیز در بر می گیرد . اما از نظر لیبرالیسم ، دین پدیده ای فردی یا خصوصی همچون ورزش است . قلمرو دین محدود به شخص است نه اجتماع و سیاست و اقتصاد . در این تعریف ، دین رابطه ای است فردی که هر کس آزاد است با خدا داشته باشد یا اینکه الحاد اختیار کند .

۹ ـ لیبرالیسم به سکولاریسم ( جدایی دین از سیاست ) معتقد است . در این مکتب اخلاق از سیاست جدا بوده ، سیاست امری دنیوی محسوب گردیده ، خدا و دین از آن کنار گذاشته می شوند . اما در مکتب اسلام ، دین ، سیاست و اخلاق ، پیوندی ناگسستنی با هم دارند . سیاست پدیده ای دنیایی ـ آخرتی است . هدف از سیاست و حکومت خدمت به مردم ، هدایت ، سعادت ، قسط و عدالت ، رفاه و نه تجمل گرایی ، بندگی خدا و رسیدن به بهشت الهی است . قدرت به عنوان ابزار رسیدن به این اهداف متعالی مورد توجه است . اما در لیبرالیسم ، هدف از سیاست ، کسب قدرت دنیایی ، قدرت طلبی ، رفاه دنیا و لذت پرستی است .

۱۰ ـ از نظر اسلام مشروعیت حکومت الهی است اما از نظر لیبرالیسم ، مشروعیت آن مردمی است . در اسلام مشروعیت حاکم و قانون (شرع ) مستقیم یا غیر مستقیم از خداوند منشأ می گیرد . اما در لیبرالیسم همه ی این امور به مردم ارتباط دارد .

۱۱ ـ لیبرالیسم بر بنیاد اومانیسم استوار بوده ، بنابراین انسان محور است اما در مقابل ، مکتب اسلام خدا محور است . از نظر اسلام انسان اصالت ندارد ، اما در عین حال ، از کرامت بالایی برخوردار بوده ، خداوند همه ی آنچه در آسمان ها و زمین است ، برای او خلق نموده است . انسان اشرف مخلوقات است .

۱۲ ـ اسلام در مقابل اصالت فرد یا جمع ، اصالت را به حق می دهد و متناسب با آن فرد یا جمع را مورد توجه قرار می دهد ، اما لیبرالیسم بر اصالت فرد تأکید دارد .

۱۳ ـ تساهل و تسامح لیبرالی از نظر اسلام پذیرفته نیست . اسلام در مقام پذیرش دین ، اجباری برای افراد ایجاد نمی کند ( آیه ۲۵۶ سوره بقره ـ لا اکراه فی الدین قد تبین الرشد من الغی ) . همچنین دعوت به دین با استفاده از بهترین روش ها یعنی بر اساس حکمت ، پند نیکو و مجادله صورت می گیرد . شریعت اسلام نیز ، شریعتی آسان بوده ، خداوند سخت گیر نیست ( آیه ۱۸۵ سوره بقره ـ یرید الله بکم الیسر و لا یرید بکم العسر ) و فراتر از توان و وسع انسان ها ، افراد را مکلف نمی کند ( آیه ۲۸۶ سوره بقره ـ لا یکلف الله نفسا الا وسعها ) . اندیشه و عقاید تا زمانی که از مسیر حق ، ادب و قانون خارج نشود ، پذیرفته است . اما در عین حال اسلام ، سهل انگاری و سازشکاری در امر دین را مردود می داند و در مقام اجرای قوانین اسلامی یا مجازات مجرمان و اخلال گران در نظم اجتماعی ، معامله و سازش نمی کند .

۱۴ ـ اسلام دین نجات ، زندگی پاک و دعوت کننده ی انسان ها به راه راست است ، آنان را به منبع لایزال رحمت و فیض الهی وصل نموده ، مبشّر آینده ای خوش و سعادت بخش می باشد . اما لیبرالیسم انسان ها را از رحمت و امداد الهی مأیوس نموده ، با دنیا پرستی و مادیگرایی ، افراد را در پیمودن راه فساد و گمراهی آزاد می گذارد . به هر روی لیبرالیسم از نظر اسلام کاملاً مردود و مطرود است 

 

حال بحث اصلی دکتر چیست... دکتر بحثش سر تفکر لیبرال است... این تفکر باعث خانه خرابی می شود...دقت بفرمائید... شما نمی توانید بگوئید مثلا حالا که خدا با ما نیست از شیطان استفاده خوب می کنم و  قسمت بدش را کنار می گذارم...

 

نگذاريد الگوهاي لائيك يا ليبراليسم غربي يا ناسيوناليسم افراطي يا گرايشهاي چپ ماركسيستي خود را بر شما تحميل كند.اردوگاه شرق چپ فرو ريخت و بلوك غرب فقط با خشونت و جنگ و خدعه بر سر پا مانده و عاقبت خيري براي آن متصور نيست.گذشت زمان به زيان آنها و به سود جريان اسلام است.هدف نهائي را بايد امت واحده‌ي اسلامي و ايجاد تمدن اسلامي جديد بر پايه‌ي دين و عقلانيت و علم و اخلاق‌ قرار داد(بيانات رهبر معظم انقلاب در نخستين اجلاس بيداري اسلامي 1390/06/26)

 

اینکه بگوییم چون حالا در اسلام هنوز مسایل ریز تئوریزه نشده پس بیاییم از بخش های خوب لیبرال غرب استفاده کنیم درست نیست... لیبرال صرفا برای نابودی بشر امده... نابودی بشر چیست...هیچی...دور شدن از حق... و این هدف لیبرالیسم و دیگر نوچه هایش هست...

بد نیست برخورد قاطعانه رهبر انقلاب با هر نوع تفکر لیبرال را مرور کنیم:

http://www.siasi.porsemani.ir/content/%D9%86%D8%AD%D9%88%D9%87-%D8%A8%D8%B1%D8%AE%D9%88%D8%B1%D8%AF-%D8%B1%D9%87%D8%A8%D8%B1%D9%8A-%D8%A8%D8%A7-%D9%84%D9%8A%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%84%D9%8A%D8%B3%D9%85%D8%9F

 

..............................................................................................................

پ.ن: خداوند به قوم لوط دستور داد تا کار لواط را کنار بگذارند و خدای یکتا را بپرستند... انها گفتند که ما همگی این عمل را می خواهیم...از نظر لیبرال حق مردم این بود که هر چه می خواهند انجام دهند.... اما اسلام می گوید ازادی انسان باید در راستای دستورات حق باشد... لذا چون این خواسته قوم لوط بر خلاف حق بود این قوم نابود شد... همچنین قوم عاد و ثمود و غیره...

ویرایش شده در توسط Argada
  • Upvote 3
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 

با قسمتهایی از صحبتهای شما موافقم و با قسمتهایی چندان موافقت ندارم اما

حرف بنده این هست که ایشون مباحث بعضا بسیار عمیق و قابل استفاده ای دارند که نادیده انگاشته شده.

قبول دارم در تحلیلهای نظامی تکنیکی و تاکتیکییشون گاف زیاده و در سطح راهبردی هم بعضا اشکالات و اشتباهاتی هست اما باید کل نگر بود و کلیت مباحث ایشون رو دید.

دلیل اینکه از صد جلسه اول اسم بردم برای اینکه ایشون اونجا مبانی مباحثشون رو مطرح میکنند.

در بحث فرهنگ، امنیت و ... انقدر حرف دارند که انسان متحیر میشه.

البته ایشون تنها نیستند و چندین تیم قدرتمند داره پشت سرش کار میکنه.

و یکی از مهمترین دلایل اینکه ایشون قابل استفاده هستند همین بس که (همانطور که خودتون گفتید) شاگردهایی دارند که از خودشون سرتر هستند.

حالا چه اهمیتی داره که کی چی گفت.

مهم اینه که ما در این موقعیت بتونیم استفاده بکنیم از ایشون...(به خصوص در بخشهایی که میدونیم نظر جدی دارند و خوب روش کار کرده اند)

 

 

یک مشکلی که درمورد خروجی ایشان مشهود است که البته در ایران شدیدا شایع است

خروجی متناسب با سطح مخاطب نیست 

و همچنین ارائه مطلبش خیلی خیلی می تواند بهتر از این باشد

که عملا بهره وری از نتایج کارهایش را خیلی کم می کند

  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
قبول دارم در تحلیلهای نظامی تکنیکی و تاکتیکییشون گاف زیاده و در سطح راهبردی هم بعضا اشکالات و اشتباهاتی هست اما باید کل نگر بود و کلیت مباحث ایشون رو دید.

 

 

عرض کردم در حوزه نظامی مورد نقد قرار دادم نه سایر مباحث (که پیشتر عرض کردم درش سوادی ندارم خصوصا علوم انسانی)

 

مصداقی نقد کردم حوزه ای که اندک سوادی درش دارم

 

و یکی از مهمترین دلایل اینکه ایشون قابل استفاده هستند همین بس که (همانطور که خودتون گفتید) شاگردهایی دارند که از خودشون سرتر هستند.

 

 

اشتباه نکنید یک وقت این شاگرد ها به واسطه استاد به این سواد نرسیدن و منظور من این نبود ،  خیلی از اینها از قبل پیش زمینه ها داشتن و در برخی مباحث حتی از استادشون هم جلوتر بودن علاقه مند شدن و .............

 

البته شامل شاگردان قدیمی ایشان هست که سرشون به تنشون می ارزه نه طوطی های جدید قفس استاد که کارشون فقط تکرار صحبت های عباسی هست

 

به عنوان مثال یکی از شاگردان ایشان که از دوستان نزدیک بنده هستن در مبحث استراتژی های نظامی آمریکا و متحدانش و آینده پژوهی نظامی خصوصا (که مطالعه در سطح دانشگاهی داشتن و دارن میشه گفت) ، گاها صحبت هایی مطرح میکنن (با ارائه اسناد و مدارک که استادش ارائه نکرده) که بنده تعجب میکنم این ادم در این حوزه چند هزار کیلومتر از استادش جلوتر هست ولی خوب در عین حال شاگردی عباسی رو هم میکنه

 

------

 

مهمترین ایرادی که به حسن عباسی وارده نظر در مباحثی هست که درش تخصص و اشراف درستی نداره و میاد در جایگاه کارشناس اظهار نظر میکنه

  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 

دقت بفرمائید... شما نمی توانید بگوئید مثلا حالا که خدا با ما نیست از شیطان استفاده خوب می کنم و بدش را کنار می گذارم...

اول باید ببینیم لیبرالیسم چیست و در واقع چه اصولی دارد: لیبرالیسم به معنای آزادی‏خواهی‏ است ازادی مبتنی بر فرد گرایی و تکیه بر عقل بدون در نظر گرفتن وحی از عناصر اصلی تفکر لیبرالیستی می‌باشد. 

اصول لیبرالیسم...

1. فردگرایی (اصالت فرد): فردگرایی جوهره و رکن بسیار مهم لیبرالیسم است. فردگرایی، یعنی فرد و حقوق او بر همه چیز مقدم است. اگر دولت هم تشکیل شده است، باید در خدمت خواسته های افراد جامعه باشد. دین، اخلاق، متفکران و... حق ندارند به افراد دستور دهند و مهم فرد و خواسته های اوست.

2. اصالت آزادی: یعنی آزادی فوق همه ارزشهاست. بر اساس این اصل، انسان هر خواسته ای که دارد، اعم از بی بند و باری جنسی و خلاف دین و اخلاق و غیره، باید آنها را محترم شمرد و به او آزادی داد، و ایجاد هرگونه مانع در این راه جایز نیست! به بیان دیگر، هیچ چیز در برابر خواسته های من مهم نیست. مهم آن است که من می خواهم.

تنها حد آزادی در نظر لیبرالها آزادی افراد دیگر است. بنابراین، اگر خواست طرف شما موافق با میل و خواست شما باشد، هر رفتاری مجاز است!

3. انسان مداری (امانیسم): یعنی باید تمام چیزها ـ حتی اخلاق و دین ـ بر اساس تمایلات و نیازهای انسان توجیه شود. انسان نباید خود را با دین و اخلاق هماهنگ سازد، بلکه دین و اخلاق باید خود را با او هماهنگ سازند!

4. سکولاریسم: یعنی تفکیک دین از امور زندگی. بر اساس این دیدگاه، دین باید به حاشیه رانده شود. دین حق ندارد در مسائل مهم زندگی دخالت کند.

5. سرمایه داری (کاپیتالیسم): لیبرالیسم به گونه ای با سرمایه داری و اقتصاد بازار آمیخته شده که بسیاری از متفکران به ویژه چپ گرایان معتقدند که لیبرالیسم ایدئولوژی سرمایه داری است.

6. عقل گرایی: یعنی باور به کفایت و بسندگی خرد انسانی. در این تفکر، همه انسانها از نیروی خرد بهره مند هستند. خردمندی و آزادی دو جزء جدایی ناپذیر محسوب می شوند. نفی خرد ورزی آدمی مترادف با نفی آزادی اوست.

حالا مقایسه تطبیقی لیبرالیسم با اسلام را انجام میدهیم:

 آزادی از نظر اسلام در محدوده قانون الهی مطرح است. اسلام با ترویج عقاید گمراه کننده و توهین آمیز به مؤمنین و هر انسان دیگر، توهین به مقدسات و باورهای دینی، توطئه علیه اسلام و حاکمیت دینی، توهین به شخصیتهای الهی و معنوی، مانند: پیامبران و امامان علیهم السلام ، خرید و فروش کالاهای حرام و غصبی، خرید و فروش کتابهای گمراه کننده و غیر اینها کاملا مخالف است.

آزادی تعریف شده در اسلام با توجه و رعایت بعد مادی و معنوی انسان مطرح است؛ اما در لیبرالیسم فقط مصالح مادی و بعد غیرالهی و غیرمعنوی (حیوانی) مورد توجه است.

و همچنین اسلام بر خلاف نظر لیبرالها (که بر انسان مداری تأکید دارند) بر خدامداری تأکید کرده، حق قانون گذاری و حاکمیت را مختص به خداوند می داند و سیاست و حاکمیت را جدای از دین نمی شمارد. بنابراین، هیچ سنخیتی بین اصول و مبانی اسلام با اصول و مبانی لیبرالیسم وجود ندارد.

اسلام آزادی انسان از هر گونه بردگی جسمی و فکری را می پذیرد و تنها راه دستیابی به آزادی و حریّت واقعی را پرستش خداوند می داند...

..............................................................................................................

خداوند به قوم لوط دستور داد تا کار لواط را کنار بگذارند و خدای یکتا را بپرستند... انها گفتند که ما همگی این عمل را می خواهیم...از نظر لیبرال حق مردم این بود که هر چه می خواهند انجام دهند.... اما اسلام می گوید ازادی انسان باید در راستای دستورات حق باشد... لذا چون این خواسته قوم لوط بر خلاف حق بود این قوم نابود شد... همچنین قوم عاد و ثمود و غیره...

 

در مورد جمله اول،

با مثال خودتان : اینکه از شیطان هم آدم چیزی یاد بگیرد کار اشتباهی نیست و بلکه یک نکته است که حتی در قرآن آمده است 

چرا که غرور و تکبر شیطان باعث نابودی او شد و این خودش درس بزرگی برای بشر باید باشد 

یا صبر او در گمراه کردن انسان که واقعا جای تامل دارد 

 

ولی بحث این است که خیلی وسایل و افراد مجموعه ای از خوبی ها و بدی ها دارند ولی اگر بنا باشد فقط دنبال حق محض باشیم فقط خدا می ماند و حتی خودمان هم در دایره خودمان قرار نمی گیریم

الان لیبرالیسم دیروز کومونیست و خیلی موارد دیگر که آمدند و رفتند 

این مکتب ها در مواردی تندروی و کندروی داشته اند و در مواردی توانسته اند خود را با شرایط تطبیق دهند 

لازم به ذکر است که خیلی از مکاتب به نام اسلام هم دست کمی از این مکاتب ندارند چون برداشت انسان از تعالیم انبیا است ولی مکتب غرب براساس نیاز، حدس و تجربه انسان است

حال این ها همه تجاربی هستند که اکنون در اختیار ما هستند و به ما این امکان را می دهند که شناخت خود از برداشت های خود از اسلام و قرآن را بهبود ببخشیم 

 

وقتی قیاس با ایده آل می کنیم شما درست می گویید ولی وقتی می خواهید در مسیر ناشناخته فقط با یک دستورالعمل حرکت کنید  همه چیز فرق می کند 

برای مثال یادگیری یک انسان را مثال می زنم این انسان معلمی داشته است به نام انبیا که کلیدهای مهم زندگی را به او آموخته اند و بعد او را به دنیایی سپرده اند که باید مدام انتخاب کند و هر لحظه در آزمایش جدیدی قرار می گیرد و در معرض خطا است درس های انبیا تا حدی زیادی به او در انتخاب هایش کمک می کند ولی اینکه دیگران چه کرده اند و چه تجربه ای از انتخابشان بدست آورده اند در پیمودن مسیر دنیا به شدت موثر است 

و به تطابق کلید انبیا با شرایط زمانی جدید کمک شایانی می کند 

 

نمی دانم آن مفهومی که در ذهن دارم را درست منتقلل کرده ام یا خیر 

ولی اگر از تجربه دیگران استفاده نکنی مجبور می شوی تجربه کنی 

  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

مهمترین ایرادی که به حسن عباسی وارده نظر در مباحثی هست که درش تخصص و اشراف درستی نداره و میاد در جایگاه کارشناس اظهار نظر میکنه

 

 

 
هر چی گفته درست گفته متاسفانه
 
کسی نیست جوابش رو بده که ما بفهمیم اقیانوس به عمق یک سانت دقیقا کجا معنی پیدا می کنه
 
هیچ کس تاکید می کنم هیچ کس تاکید می کنم هیچ کس توی این سایت نیست که بتونه یک نظر یا حرف از این آدم بیاره بگه این اشتباه هست و درستش می شود این
 
البته اگر قرار نباشه مصداق اشتباه گرفتن این باشه که مثلا سال دو هزار چند گفتی ناو هواپیمابر فلانی این قدر اف چهارده داره ولی این هواپیما شش ماه قبلش بازنشسته شده بود
 
یا مثلا گفتی ناو ساعر اسرائیل غرق شد ولی غرق نشد بلکه جنازش رو بردن کنار ساحل که درستش کنند
 
می دونی مشکل از کجاست
 
مشکل اینجاست که طرف گفته زرت علم اقتصاد در اومده اینم مستنداتش اینم نشانه هاش اینم نظر بزرگان این علم اون ور آب .... حالا طرف نمی تونه جواب بده می گه تو چرا توی هر زمینه اظهار نظر می کنی تو که دکترا نداری تو او وقتی گفتی ناو ساعر غرق شد ولی نشد تو گفته 60 تا اف 14 روی ناو نمی دونم  چی چی بوده ولی 6 ماه قبلش بازنشسته شده بوده
 
 
مشکل اینجاست که نقل اشتباه یک خبر از یک سایت معنیش می شه اقیانوسی به عمق یک سانت
 
البته خودش بارها گفته که صحبت های من به هیچ وجه خالی از اشتباه نیست هر کجا هر کس اشتباهی دید بگه اگه وارد بود بنده حتما اصلاحش می کنم
 
ازغدی بنده خدا هم می گه
 
رائفی پور هم می گه
 
ولی مشکل جای دیگریست .... انگشت توی زخم چرک کرده بکنی طرف صداش در میاد .... قبول نداره زخم داره اونم چرک کرده .... می گه تو مرض داری
 
باز هم می گم هیچ کس تاکید می کنم هیچ کس تاکید می کنم هیچ کس توی این سایت نیست که بتونه یک نظر یا حرف از این آدم بیاره بگه این اشتباه هست و درستش می شود این
  • Upvote 6
  • Downvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
هر چی گفته درست گفته متاسفانه
 
کسی نیست جوابش رو بده که ما بفهمیم اقیانوس به عمق یک سانت دقیقا کجا معنی پیدا می کنه
 
هیچ کس تاکید می کنم هیچ کس تاکید می کنم هیچ کس توی این سایت نیست که بتونه یک نظر یا حرف از این آدم بیاره بگه این اشتباه هست و درستش می شود این

 

 

 
اینکه تمامی صحبت های یک نفر رو درست بدانیم و بگیم هر چی گفته درست گفته خیلی جالب هست و باعث تاسف البته (اینکه صحبت های یک نفر رو وحی منزل بدانیم  و فاقد ایراد)
 
موردی هست به اسم تایید طوطی وار صرف نظر از اینکه یک دیدگاه منصفانه و بعضا در جای اشتباه ارائه دیدگاه نقادانه داشته باشیم بیایم فقط تایید کنیم
 
اتفاقا هستند در این انجمن به تعداد منتهی عرض کردم پیشتر که صحبت باید ارزش و شایستگی نقد رو داشته باشه  ارزش وقت گذاشتن و جواب دادن رو داشته باشه
 
یک وقت یک فردی میاد و ادعای ابر قدرتی ایران رو مطرح میکنه (مثلا) به صرف داشتن قدرت موشکی خوب این نقد نداره چون حرفش اکیدا بی ارزشه و یک ادعای پوچ
 
شما حرف حساب رو نقد میکنی نه چرت و پرت رو
 
عباسی هم در هر حوزه ای صحبت کرده من کاری ندارم صحبتم صرفا حوزه مشخص و معین نظامی هست
 

 

البته اگر قرار نباشه مصداق اشتباه گرفتن این باشه که مثالا سال دو هزار چند گفتی ناو هواپیمابر فلانی اف چهارده داره ولی این هواپیما شش ماه قبلش بازنشسته شده بود
یا مثلا گفتی ناو ساعر اسرائیل غرق شد ولی غرق نشد بلکه جنازش رو بردن کنار ساحل که درستش کنند

 

 

 
نه دیگه نشد از همان حوزه ای که آن بزرگوار درش ادعا دارن مثال مطرح کردم : استراتژی! چیزی که دکتر خیلی روش مانور میده
 
منتهی یحتمل شما اینقدر گرم دفاع از استاد شدید که صحبت بنده رو به درستی مطالعه نکردید (انشالله که از عصبیت ناشی از نقد بنده نسبت به فرمایشات نظامی استاد نباشه)
 
صرف نظر از اینکه کسی که وارد جزئیات میشه و مصداقی حرف میزنه باید اشراف داشته باشه و پیشتر عرض کردم ایراد مصادیق مختلفی داره نه اون چیزی که شما خوشت میاد
 
مشکل اینجاست که نقل اشتباه یک خبر از یک سایت معنیش می شه اقیانوسی به عمق یک سانت

 

 
دقیقا نقل از یک سایت نیست ایشان ادعاهای عملیاتی زیادی مطرح میکنن خصوصا در جلساتی که با شاگردانشان دارن و عمومی هم نیست بعضا که بهتره بماند (ادعاهای عملیات ویژه و امثالهم و اطلاع از فلان و بهمان)
 
اقیانوس به عمق یک متر یعنی بیای تحلیل استراتژی بکنی بعد از فلان کشوری حرف بزنی که در معادلات اون استراتژی اصلا نمیگنجه و اون موقع قدرتی نداشته یعنی وارد عرصه استراتژی شدی ولی از جهت اشتباه و ناقصش که نشان میده مطالعه ات عمقی نداره
 
البته خودش بارها گفته که صحبت های من به هیچ وجه خالی از اشتباه نیست هر کجا هر کس اشتباهی دید بگه اگه وارد بود بنده حتما اصلاحش می کنم

 

 

 
شدیدا انسان متلکم وحده ای هست و انتقاد شاگردانش روهم حتی در جمع رو میکوبه
 
همه در تریبون عمومی میشن استاد اخلاق و نقد پذیر بایس پشت صحنه رو هم دید و باز طوطی وار قضاوت نکرد
 
ولی مشکل جای دیگریست .... انگشت توی زخم چرک کرده بکنی طرف صداش در میاد .... قبول نداره زخم داره اونم چرک کرده .... می گه تو مرض داری

 

 

 
مشکل این هست که تفکرات اون بنده خدایی که انگشت در زخم چرک کرد مبعضا خودش مصداق چرک و موجبات عفونت زخم هست :winking:
 
----------
 
اینکه عباسی چه دیدگاه سیاسی داره کاری بهش ندارم صحبتم هم مشخص هست برخی دوستان در سایت همه چیز رو با کثافات سیاسی مخلوط میکنن و تفکر سیاست زده خودشون رو به دیگران هم تعمیم میدن
 
صحبت بنده روشن و مشخص بود
 
و اینکه چندی دیگر احتمالا شاهد مطرح شدن ادعایی ها در مورد معصومیت استاد هم خواهیم بود (معاذ الله) هر چند که همین الانش هم هستن از نگاه برخی و هر چی بگن درسته
  • Upvote 11

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 

 
هر چی گفته درست گفته متاسفانه
 
کسی نیست جوابش رو بده که ما بفهمیم اقیانوس به عمق یک سانت دقیقا کجا معنی پیدا می کنه
 
هیچ کس تاکید می کنم هیچ کس تاکید می کنم هیچ کس توی این سایت نیست که بتونه یک نظر یا حرف از این آدم بیاره بگه این اشتباه هست و درستش می شود این
 
البته اگر قرار نباشه مصداق اشتباه گرفتن این باشه که مثلا سال دو هزار چند گفتی ناو هواپیمابر فلانی این قدر اف چهارده داره ولی این هواپیما شش ماه قبلش بازنشسته شده بود
 
یا مثلا گفتی ناو ساعر اسرائیل غرق شد ولی غرق نشد بلکه جنازش رو بردن کنار ساحل که درستش کنند
 
می دونی مشکل از کجاست
 
مشکل اینجاست که طرف گفته زرت علم اقتصاد در اومده اینم مستنداتش اینم نشانه هاش اینم نظر بزرگان این علم اون ور آب .... حالا طرف نمی تونه جواب بده می گه تو چرا توی هر زمینه اظهار نظر می کنی تو که دکترا نداری تو او وقتی گفتی ناو ساعر غرق شد ولی نشد تو گفته 60 تا اف 14 روی ناو نمی دونم  چی چی بوده ولی 6 ماه قبلش بازنشسته شده بوده
 
 
مشکل اینجاست که نقل اشتباه یک خبر از یک سایت معنیش می شه اقیانوسی به عمق یک سانت
 
البته خودش بارها گفته که صحبت های من به هیچ وجه خالی از اشتباه نیست هر کجا هر کس اشتباهی دید بگه اگه وارد بود بنده حتما اصلاحش می کنم
 
ازغدی بنده خدا هم می گه
 
رائفی پور هم می گه
 
ولی مشکل جای دیگریست .... انگشت توی زخم چرک کرده بکنی طرف صداش در میاد .... قبول نداره زخم داره اونم چرک کرده .... می گه تو مرض داری
 
باز هم می گم هیچ کس تاکید می کنم هیچ کس تاکید می کنم هیچ کس توی این سایت نیست که بتونه یک نظر یا حرف از این آدم بیاره بگه این اشتباه هست و درستش می شود این

 

 

به قول شما انگشت در زخم چرک کرده 

تا جایی که صحبت های ایشان را دنبال کردم  مشکل را می بیند و می گوید 

ولی راه حل درستی و کاربردی تا بحال از ایشان ندیده ام و انچیزهایی هم که شنیدم همه حذفی بود که راهی کاملا اشتباه است

  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

در مورد جمله اول،

با مثال خودتان : اینکه از شیطان هم آدم چیزی یاد بگیرد کار اشتباهی نیست و بلکه یک نکته است که حتی در قرآن آمده است 

چرا که غرور و تکبر شیطان باعث نابودی او شد و این خودش درس بزرگی برای بشر باید باشد 

یا صبر او در گمراه کردن انسان که واقعا جای تامل دارد 

 

ولی بحث این است که خیلی وسایل و افراد مجموعه ای از خوبی ها و بدی ها دارند ولی اگر بنا باشد فقط دنبال حق محض باشیم فقط خدا می ماند و حتی خودمان هم در دایره خودمان قرار نمی گیریم

الان لیبرالیسم دیروز کومونیست و خیلی موارد دیگر که آمدند و رفتند 

این مکتب ها در مواردی تندروی و کندروی داشته اند و در مواردی توانسته اند خود را با شرایط تطبیق دهند 

لازم به ذکر است که خیلی از مکاتب به نام اسلام هم دست کمی از این مکاتب ندارند چون برداشت انسان از تعالیم انبیا است ولی مکتب غرب براساس نیاز، حدس و تجربه انسان است

حال این ها همه تجاربی هستند که اکنون در اختیار ما هستند و به ما این امکان را می دهند که شناخت خود از برداشت های خود از اسلام و قرآن را بهبود ببخشیم 

 

 

نمی دانم آن مفهومی که در ذهن دارم را درست منتقلل کرده ام یا خیر 

ولی اگر از تجربه دیگران استفاده نکنی مجبور می شوی تجربه کنی 

 

ببینید مثال بنده در مورد شیطان  برداشت از معیارهاست نه عبرت گرفتن... 

اگر اشتباه نکنم منظور شما در کلام ساده استفاده مناسب از تجربیات دیگران هست... برای همین هم من مطالعه تطبیقی لیبرال با اسلام رو ارائه دادم و اصول اصلی لیبرال را با اصول اسلام بررسی کردم...مثلا اینکه انسان ازاد باشد و یا رفاه داشته باشد یک چیز بدیهی است و نیازی به وجود مکتب جهت بهره برداری از ان نیست... بحث اصلی از لیبرالیسم روی اصول اصلی ان هست که تقریبا همه مغایر با فطرت انسان هست... 

در مورد حق محض سوال مطرح می شود که این حق محض چیست...برداشت ما از حق در اسلام را اگر به جامعه انسان تعمیم بدهیم یعنی انسان درست زندگی کند و به کمال برسد ... اصولا انسان اگر بر حق نباشد گمراه می شود... صراط الذین  انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم والضالین...

 

 

وقتی قیاس با ایده آل می کنیم شما درست می گویید ولی وقتی می خواهید در مسیر ناشناخته فقط با یک دستورالعمل حرکت کنید  همه چیز فرق می کند 

 

 

این حرف مهمی است...  و اصولا یکی از دغدغه های بشر هست... برای همین هم خداوند برای انسان اسلام اورد و به او اموزش داد و حرام و حلال به او یاد داد  برای اتمام حجت بعد از ختم نبوت برای اون ولی قرار داد و تا امروز این ولایت حضور دارد و برای بهره مندی از ان ولایت فقیه و مرجعیت قرار داد ... خداوند فرمود :

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِي الأَمْرِ مِنكُمْ...

بحث ناشناختگی وقتی مطرح می شود که شما همه اینها را نداشته باشید... اسلام  خود دارنده همه چیز هست... همه معیار ها را در زمینه های اقتصادی فرهنگی اموزشی و سیاسی و اجتماعی مشخص کرده... این ماییم که باید از ان استفاده کنیم... چون نمی توانیم استفاده کنیم دلیل بر ناشناختگی ندارد... 

 

بنده قبلا گفتم علوم انسانی باید اصلاح شوند تا بتوانند از اسلام به عنوان معیاراستفاده کنند...وقتی دانشگاههای ما محل نمایش سیاست زدگی و غرب زدگی هست و علمی تولید نمی کند نتیجه اش همین می شود... وگرنه وقتی ما اسلام را داریم چیزی با نام ناسناختگی معنا ندارد مگر انکه اسلام را نشناسیم و یا جور دیگر به ان نگاه کنیم... مثلا با نگاه اسلام لیبرالی...

 

برای مثال یادگیری یک انسان را مثال می زنم این انسان معلمی داشته است به نام انبیا که کلیدهای مهم زندگی را به او آموخته اند و بعد او را به دنیایی سپرده اند که باید مدام انتخاب کند و هر لحظه در آزمایش جدیدی قرار می گیرد و در معرض خطا است درس های انبیا تا حدی زیادی به او در انتخاب هایش کمک می کند ولی اینکه دیگران چه کرده اند و چه تجربه ای از انتخابشان بدست آورده اند در پیمودن مسیر دنیا به شدت موثر است 

و به تطابق کلید انبیا با شرایط زمانی جدید کمک شایانی می کند 

 

 

باید دید این دیگران دقیقا چه کسانی هستند و چه هدفی دارند...ایا منظور شما از این دیگران صرفا کشورهای غربی هستند که با جنگ افروزی و استعمار و تفرقه و تهاجم فرهنگی روی پا هستند یا کشور های بدبخت افریقایی و غیره...

کشور دموکراتیک کنگو هم یک حکومت لیبرال دارد...با غرب هم رابطه دارد اما نتوانسته رشد کند(رشد از منظر غرب)... یکی از دلایلش این است که این کشور جایی در هژمونی و نگاه صهیونیست ندارد... حالا در مقابل  می توان کره جنوبی را نام برد... انها رشد اقتصادی داشته اند... یکی از دلایلش تلاش بی وقفه خودشان است... انها نگاه تاریخی خود را کنار زدند و با الگوی لیبرال غرب رشد کردند... ایا رشد انها صرفا به خاطر لیبرال بودنشان بود یا تلاش ملی انها ارجحیت داشت! شرایط جهانی به انها کمک نکرد!؟ 

اما سوال اینجاست ایا ما هم می توانیم با این الگو رشد کنیم! شرایطش را داریم و اینکه ایا واقعا رشد ما بسته به این الگو دارد یا مباحث دیگری!؟ 

 

مبحث اصلی کلام شما تا جایی که من متوجه شدم این است که مکتب انبیا را داریم اما چون در این مسیرمکاتب زیاد دیگری هم هست و چون در این مسیر راه های ناشناخته زیادی م هست پس می توانیم از این مکاتب استفاده کنیم و از خوب ان بهره ببریم و بد ان را کنار بگذاریم... درسته!؟

سوال اینجاست که ایا ما توان چنین کاری را داریم!؟ یعنی انقدر رشد کردیم که بتوانیم بدی های یک مکتب را کنار بگذاریم و از خوبی هایش استفاده کنیم!؟ چرا به جای اینکار از اسلام استفاده نکنیم!

  • Upvote 2
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مهمان
این موضوع نسبت به پاسخ بیشتر بسته شده است.

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.