hosseingmn

پرواز 655 ایران ایر، جنایت عمدی ، اشتباه انسانی یا تلفات جانبی جنگ !!!!!

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

به گزارش مشرق، فاجعه ای که 12 تیر1367 به دست نظاميان آمريکايي در آب‌های خلیج فارس رخ داد، لکه ننگی است که هیچ‌گاه از دامان مدعیان حقوق بشر پاک نخواهد شد. متن زیر مروری بر آن حادثه دلخراش است که از نظر شما می‌گذرد:

یکشنبه دوازدهم تیرماه 1367 بندرعباس

هواپیمای ایرباس 300 متعلق به هواپیمای جمهوری اسلامی ایران در فرودگاه بندرعباس به زمین نشست و طبق برنامه پیش‌بینی شده، قرار بود این هواپیما با شماره پرواز 655 با 290 سرنشین (156 مرد، 53 زن، 57 کودک 2 تا 12ساله و هشت کودک زیر دو سال و 42 نفر با ملیت‌های یوگسلاو، پاکستانی، هندی، عرب و 16 خدمه پروازی) در ساعت 10 صبح به مقصد دبی پرواز کند.

ساعت 9صبح (خلیج فارس)
تعدادی از قایق‌های تندروی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که مشغول گشت‌زنی در جنوب قشم بودند، با تهاجم نیروهای آمریکایی مواجه شدند. رزمندگان دریادل اسلام بلافاصله به مقابله با نیروهای آمریکایی مستقر در ناوها می‌پردازند. در جریان این درگیری چند فروند بالگرد آمریکایی برفراز قایق‌های تندرو به پرواز درآمده و به سوی آنها شلیک می‌کنند.

نيروهاي سپاه، همزمان با مقابله با ناوهای آمریکایی به آتش بالگردها نیز پاسخ می‌دهند و در این درگیری یک فروند بالگرد آمریکایی هدف قرار گرفته و به قعر آب‌های نیلگون خلیج‌فارس سقوط می‌کند.

ساعت 10 صبح (بندرعباس)
هواپیمای جمهوری اسلامی ایران پرواز 655 با 15 دقیقه تأخیر در ساعت 10 و 5 دقیقه از برج مراقبت فرودگاه بندرعباس تقاضای پرواز کرد، مدت پرواز تا دوبی 30 دقیقه و حداکثر 14هزار پا تعیین شد. در ساعت 10و 17 دقیقه، هواپیمای ایرباس 300 به پرواز درآمد. دقایق نخستین پرواز و مراحل اوج‌گیری تا ارتفاع 12 هزارپایی مطابق طرح پرواز انجام شد و خلبان به طور پیوسته با برج مراقبت فرودگاه بندرعباس و مرکز کنترل راه های هوایی ایران و امارات تماس داشت.

خلیج فارس
ناو جنگی آمریکایی «وینسنس» که در تاریخ هفتم خرداد از بندر «سن‌دیه‌گو» وارد خلیج‌فارس شده بود، به قصد یک ماجراجویی هوایی به آب‌های مرزی ایران نزدیک شد. «ایچنرمارک» قلب این رزمناو به شمار می‌رفت. وظیفه اصلی آن، کشف هدف‌های پرنده، اعم از موشک، هواپیما و پردازش اطلاعات، تعقیب صدها هدف به طور همزمان و کنترل آتش آنها بود، هم‌چنین این رزمناو به موشک‌های زمین به هوا با برد 408 کیلومتر نیز مجهز بود.
چند لحظه پیش از ورود هواپیمای ایرباس 300 به منطقه کنترل هوایی امارات، در محلی به نام «مولبیت‌» خلبان به مرکز کنترل هوایی کشور اطلاع داد که قصد دارد به 14 هزارپایی صعود کند.

ساعت 10 و 22 دقیقه (خلیج‌فارس)
در این لحظه ناو وینسنس که خود را به بهترین و نزدیکترین موقعیت رسانده بود، به دستور ناخدا «ویل راجرز» فرمانده ناو، موشک استاندارد2 به سوی پرواز 655 شلیک کرد. ناگهان هواپیما از صفحه رادارهای زمینی محو شده و در طوفانی از دود و آتش به پهنه آب‌های نیلگون خلیج‌فارس فرو رفت. با عدم اطلاع از سرنوشت هواپیما، برج مراقبت فرودگاه بندرعباس، در تماس با دبی، پیگیر سرنوشت پرواز 655 شده ولی آنها اظهار بی‌اطلاعی کردند. بلافاصله ستاد تأمین استان هرمزگان وضعیت اضطراری اعلام و فعالیت خود را آغاز کرد.
با شناسایی دقیق محل سقوط، بالگردها و شناورها به موقعیت 26 و 42 عرض شمالی و 56 درجه و 3 دقیقه طول شرقی منتقل شدند.
بلافاصله پس از این جنایت هولناک، مقامات آمریکایی اعلام کردند که یک فروند هواپیمای اف 14 جمهوری اسلامی ایران را مورد هدف قرارداده‌اند. پس از روشن ‌شدن نوع هواپیما، آمریکایی ها سعی کردند تا به نحوی وانمود کنند که در این مورد مرتکب اشتباه شده‌اند، اما شواهد بعدی، این نظر آنان را کاملاً مردود جلوه داد.
مقامات نظامی آمریکا اعلام کردند که هواپیمای ایرباس در خارج از دالان هوایی پرواز می‌کرده و رزمناو آمریکایی نیز هفت‌بار اخطار رادیویی برای هواپیمای ایران مخابره کرده ولی جوابی دریافت نکرده است!
این ادعا به دلایل زیر، غیر قابل قبول بود زیرا:
1ـ قطعات متلاشی‌شده هواپیما و اجساد سرنشینان آن در سطح وسیعی از آب‌های سواحل جنوبی جزیره هنگام، درست در داخل آب‌های ایران پراکنده شده بودند. این محل درست در زیر مرکز دالان هوایی بین‌المللی بندرعباس دوبی (آمبر56) قرار دارد و نشان می‌دهد که هواپیما درست در مسیر پیش‌بینی‌شده درحال پرواز بوده است و همان طور که چهارسال بعد روزنامه «نیویورک‌تایمز» در گزارشی که حاوی چند نکته تازه بود، گفت که ناو وینسنس در آب‌های فلات قاره ایران بوده است نه در آب‌های بین‌المللی و پنتاگون (وزارت دفاع آمریکا) در آن زمان بر این حقیقت سرپوش گذاشته شده است.
دریاسالار «ویلیام کراو» رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح آمریکا در دوره زمامداری ریگان در گفت‌و‌گو با شبکه «بی‌بی‌سی» تأکید کرد: ناو وینسنس بدون هیچ دلیل روشنی با وجود برخورداری از توپ‌ها و موشک‌های دوربرد به کمانه آب‌های ایران آمده بود. این نشان‌دهنده آن است که ناو به عمد برای عمل سوء آماده شده بود.
2ـ هواپیمای مسافربری ایرباس از نظر حجم، شکل، اندازه و توانایی پرواز کاملاً با هواپیمای اف 14 متفاوت است.
3ـ با توجه به ارتباط کلامی و ارتباط ناوبری هر هواپیمای بازرگانی و مسافربری، ناو آمریکایی می‌توانست به راحتی با شنیدن مکالمات خلبان به ماهیت هواپیمای مسافربری پی‌ببرد.
4ـ مقامات ناو آمریکایی ادعا کرده‌اند که سه اخطار روی باند نظامی فرستاده‌اند ولی پاسخی دریافت نکرده‌اند. مسلماً اخطار نظامی ارسال شده به گوش خلبان 655 نرسیده است، ولی سه اخطار روی باند غیرنظامی (اضطراری) را هیچ منبع غیر‌نظامی دریافت نکرده است و از آنجا که کلیه خلبانان دو منطقه همیشه در این باند به گوش هستند، این ادعایی واهی بیش نبود.
مقامات آمریکایی که سرنگونی یک هواپیمای مسافربری کره‌جنوبی در سال 1362 را «بربریت» نامیدند و خواستار تحریم بین‌الملل خطوط هواپیمایی شوروی سابق شدند. پس از ارتکاب جنایت حمله به هواپیمای مسافربری ایران سعی کردند با توسل به تبلیغات کذب و طرح ادعاهای بی‌اساس، فاجعه را کوچک و کشتار 290 انسان بی‌گناه را که در نوع خود در تاریخ هواپیمای غیرنظامی بی‌سابقه است، امری عادی جلوه دهند.
در شهریور 62 یک هواپیمای بوئینگ 747 شرکت هواپیمایی کره‌جنوبی (ک.ال.ال) در حالی‌ که با 269 مسافر از مسیر عادی خود منحرف شده بود و حدود 500 کیلومتر مسافت را زمانی نزدیک به دو ساعت در داخل خاک شوروی سابق طی کرده بود، به دلیل بی‌توجهی به اخطارهای مکرر هواپیماهای شکاری این کشور توسط سیستم دفاع موشکی شوروی سرنگون شد.
در این ماجرا ریگان ابراز عقیده کرد که هیچ مطلبی نمی‌تواند توجیه‌کننده سرنگون ساختن یک هواپیمای غیرمسلح باشد. وی اعلام کرد: شوروی (سابق) با حمله به یک هواپیمای مسافربری، دست به یک عمل تروریستی زده است و یکی از اعضای کمیته امور خارجه مجلس آمریکا، دولت این کشور را به مقابله به مثل ترغیب کرد.
تبلیغات وسیع آمریکا در این خصوص‌، دست کم برای مدت شش‌ماه ادامه داشت. شورای امنیت پیرامون این واقعه و جهت محکوم‌کردن عمل شوروی (سابق) چهاربار تشکیل جلسه داد و متحدان اروپایی آمریکا پیرامون این موضوع شدیداً واکنش نشان دادند.
آمریکا برای رسیدن به اهدافش از به‌کارگیری هیچ وسیله‌ای ابا ندارد؛ حقوق بشر، حقوق بین‌الملل، وجدان بین‌الملل و افکار عمومی در راستای اهداف مذبور توجیه و یا سرکوب می‌شوند. در فاجعه ایرباس‌، اساسی‌ترین حقوق بشر پایمال گردید و حقوق بین‌الملل به بازیچه گرفته شد؛ وجدان بین‌المللی مجبور به سکوت شد و افکارعمومی منحرف گردید؛ سایر دولت های جهان با بی‌تفاوتی خود، میدان را برای ارائه چنین بازی‌ای از سوی آمریکا بازگذاشتند و این گویای این حقیقت تلخ است که حقوق بشر تحریف شد و حقوق بین‌الملل به‌راحتی قابل نقض است. واشنگتن هنوز هم واقعیت نقض حقوق بشر در مورد ایرباس را رد می‌کند. در حالی‌که با تعریف‌های خاص خود حتی در امور داخلی دیگر کشورهای جهان از ایران گرفته تا چین دخالت کرده و هیچ‌گونه انتقادی در مورد اقدامات سبوعانه پنتاگون را نمی‌پذیرد.
فاجعه ایرباس مهم‌ترین مورد نقض حقوق هواپیمای کشوری در تاریخ محسوب می‌شود. فرمانده ناو وینسنس به خاطر جنایتش نشان لیاقت گرفت و پرصداترین محافل سیاسی غرب در مقابل این فاجعه سکوت اختیار کردند و یا آن را در چارچوب اخبار کذب پنتاگون ارزیابی و تحلیل نمودند.
هرگونه کوتاه آمدن یا به فراموش سپردن این حادثه و یا موضع‌گیری نکردن در مقابل چنین حوادثی در عرصه جهانی‌، پیامدهای بسیار دردناکی را برای بشریت خواهد داشت. اگر آن روز، مردم ژاپن «قانون تسلیم زورشدن» را نپذیرفته بودند، پس از آن مردم جهان این همه تاوان تسلیم زورشدن را نمی‌پرداختند، ولی این قانون باید روزی شکسته شود. گویا تحولات امروزه جامعه بشری‌، زمینه مساعدی را در کشورهای تحت ستم برای درهم شکستن این قانون و ساختن نظام نوین برپایه اخلاق و عدالت فراهم ساخته است.
بزرگترین عامل ماندگاری و جاودانگی قیام امام حسین(ع‌) درهمین اصل «تسلیم زور نشدن» بوده است. هرچند او بهای گرانی را برای آن پرداخت‌، اما درس بزرگی به انسانها آموخت‌، درسی که امروزه درچهره انقلاب اسلامی در سراسر جهان خودنمایی می‌کند. انقلابی که با تکیه بر «ارزش‌های دینی واخلاقی» در صدد نجات بشر امروز است و بشر امروز نیز با ناامیدی از تمدن مادی غرب به سوی آن آغوش گشوده است.
در مورد ایرباس، واشنگتن مدعی است همه چیز با قرار پرداخت خسارت پایان یافته است اما پرداخت خسارت شاید بتواند بخشی از ضایعات مادی جنایت را جبران کند، ولی ضایعات معنوی آن جبران ناپذیراست.
نکته آخر اینکه آنها که هنوز چشم به سوی غرب دارند و فکر می‌کنند در سایه تمدن غرب و رابطه با آمریکا، زندگی راحتی خواهند کرد باید بدانند که اساس تمدن غرب بر «تسلیم و ذلت دیگران» پایه‌ریزی شده است و آنها جهان را به ورطه نیستی و نابودی کشانده‌اند. ما نه‌تنها باید به نجات خویش بیندیشیم بلکه باید به نجات همه جهان فکر کنیم و این امر تنها در سایه مبارزه و مقاومت درمقابل این منطق مخرب غرب ممکن است.
حقوق بشر، دموکراسی، صلح و ثبات، علم و فناوری، رشد و توسعه... اینها همه خوبند و شایسته که همه به دنبال آن باشند‌، اما همه اینها امروز به دست سردمداران غرب گرفتارند و وسیله‌ای برای سرکوب جهان سومی‌ها شده است.
وینسنس هرچه بود، ماشین بود و فاقد اراده انگشت «ویل راجرز» فرمانده وینسنس اگرچه ماشه را چکاند اما به تیمارستان روانه شد. او هیچ‌کاره بود‌ و فقط یک آدمک بود. فرمان حمله از واشنگتن صادر شده بود و موشک‌های وینسنس از پنتاگون دستور آتش گرفتند.
بدون شک این روسیاهی‌، همیشه بر چهره کریه آمریکای جنایتکار باقی خواهد ماند و سقوط ایرباس سند محکمی بر این حقیقت است که آمریکا سردمدار تروریسم درعصر ماست و امروز 25 سال پس از آن حادثه غیرانسانی و موحش‌، خوی و خصلت تجاوزگر و خود‌محور آمریکا هیچ تغییری نکرده است.
25 سال از فاجعه‌ای سخت که قلب هر انسانی را به درد می‌آورد گذشته است و ملت ایران همچنان سوگوار کودکان و زنانی است که در حادثه ضدبشری جان باختند.

  • Upvote 9

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، وزارت جنگ ایالات متحده ی آمریکا، در مورخه ی 28 آگوست 1981، سفارش ساخت ناو جنگی «یو اس اس وینسنس(سی‌جی-۴۹) USS Vincennes (CG-49)» را به صنایع جنگ افزار سازی این کشور داد. این ناو، به تاریخ 14 آوریل 1984، به آب اندازی شد و پس از طی مراحل آزمایشی و تجهیز، در روز، 6 جولای 1985، به ناوگان جنگی نیروی دریایی ایالات متحده پیوست. این ناو جنگی،با 173 متر، طول و 17 متر پهنا، مجهز به مدرن ترین انواع جنگ افزارهای «دریا به زمین»، «دریا به هوا» و «دریا به دریا» بود.
ناو جنگی «یو اس اس وینسنس» که تحت فرماندهی، کاپیتانِ 50 ساله ی آمریکایی «ویلیام سی. راجرز سوم»، از هفتم خرداد ماه1367، در آب های خلیج فارس حضور داشت، به تاریخ 3 ژوئیه ی 1988(12 تیر1367) ، حدود ساعت 10 و 15 دقیقه ی صبح، به حریم آب های ایران وارد شد و راس ساعت 10 و 22 دقیقه، یک فروند موشکِ «استاندارد2» به سوی هواپیمای مسافربری «ایرباس A۳۰۰ »ایرانی (پرواز شماره 655) شلیک کرد. این هواپیما که در ارتفاع 12هزارپایی از سطح دریا، به سوی «دبی» پرواز می کرد، حامل۲۹۰ سرنشین، شامل ۴۶ مسافر غیر ایرانی و ۶۶ کودک بود. بر اثر اصابت موشکِ «استاندارد2» و انفجار هواپیمای مسافربری ایرانی، تمامی سرنشینان آن کشته شدند و بقایای اجساد آنان، در منطقه ی وسیعی از دریا پراکنده شد.
ناو جنگی «یو اس اس وینسنس»، تا 17 سال بعد، در نیروی دریایی ایالات متحده باقی ماند و در 29 ژوئن سال 2005، از رده خارج گردید و به تاریخ 9 جولای 2010 میلادی، در ایالت تگزاس، اوراق شد.
گرچه این آلتِ قتاله ی چند میلیارد دلاری، امروز دیگر وجود ندارد، اما کاپیتان «ویلیام سی. راجرز سوم» با 75 سال سن، هنوز در قید حیات است و نه تنها تاوانی برای کشتارِ تاریخی خود را پرداخت نکرد، بلکه، در پایان سال های خدمت خود به‌خاطر «رفتار بسیار شایسته و انجام خدمات برجسته بین تاریخ آوریل ۱۹۸۷ تا مه ۱۹۸۹ به عنوان افسر فرماندهٔ ناو وینسنس » به دریافت مدالِ «لژیون لیاقت» از دستان رییس جمهور وقت آمریکا مفتخر شد و هر ساله در روزِ «کهنه سرباز» این مدال را بر سینه می آویزد و به آن می بالد.
تصاویر زیر، متعلق است به ناو جنگی «یو اس اس وینسنس»:

360019_317.jpg



360020_887.jpg



منبع

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر



هم‌چنین این رزمناو به موشک‌های زمین به هوا با برد 408 کیلومتر نیز مجهز بود.



جانم؟؟؟؟!!!! icon_eek :surprised: موشک پدافندی با برد 408 کیلومتر اونم تو سال 1988!!!!!!
این خبرگزاری معظم مشرق نفرمودن که نوع موشک چی بوده؟؟؟؟ یعنی اصلا فرض میکنیم که یه بنده خدایی عدد رو اشتباهی دیده و یا یکی دیگه اونو اشتباهی تایپ کرده باشه. بالاخره یه نفر از جمله ویراستار علمی یا سردبیر تو اون .... وجود داره که مقاله ها رو یه بررسی نهایی بکنه یا نه؟؟

موشک های پدافندی ناو وینسنس فقط و فقط شامل موشک های استاندارد-2 ام آر بلاکII میشده (SM-2MR BLOCK II) که در اون زمان حداکثر بردی معادل 140 کیلومتر داشتن. حالا این موشک 408 کیلومتری از کجا اومده فقط مشرقیا میدونن احتمالا .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
این متن و کلا شرح این اتفاق باید در جاهایی مثل فیس بوگ قرار بگیره تا جوونای این نسل یه سری چیزایی از سیاست بهتر دستشون بیاد.بعلاوه باید ترجمه بشه و لینکش در سایتهای پرمخاطب آمریکایی مثل یاهو به کرّات قرار داده بشه.فقط تصور کنید اگر بر فرض محال ایران یک هواپیمای مسافربری آمریکا رو با این تعداد مسافر میزد چه قیامتی به پا میکردن.اما ما عرضش رو نداریم که صدای حقانیتمون رو به درستی حتی به گوش همین نسل جوون خودمون برسونیم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر




جانم؟؟؟؟!!!! icon_eek :surprised: موشک پدافندی با برد 408 کیلومتر اونم تو سال 1988!!!!!!
این خبرگزاری معظم مشرق نفرمودن که نوع موشک چی بوده؟؟؟؟ یعنی اصلا فرض میکنیم که یه بنده خدایی عدد رو اشتباهی دیده و یا یکی دیگه اونو اشتباهی تایپ کرده باشه. بالاخره یه نفر از جمله ویراستار علمی یا سردبیر تو اون .... وجود داره که مقاله ها رو یه بررسی نهایی بکنه یا نه؟؟

موشک های پدافندی ناو وینسنس فقط و فقط شامل موشک های استاندارد-2 ام آر بلاکII میشده (SM-2MR BLOCK II) که در اون زمان حداکثر بردی معادل 140 کیلومتر داشتن. حالا این موشک 408 کیلومتری از کجا اومده فقط مشرقیا میدونن احتمالا .


هم‌چنین این رزمناو به موشک‌های زمین به هوا با برد 408 کیلومتر نیز مجهز بود.



اصلا 4 میلیون و 800 کیلومتر تو سال 1889!!!
اصل مطلب درباره کشته شدن 290 نفر آدم بیگناه هست بعد شما چسبیدی به این نکته غلط املایی؟
روشن فکری بازی و افاضات فضل هم حد و حدودی داره برادر گرام!
  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر


اصلا 4 میلیون و 800 کیلومتر تو سال 1889!!!
اصل مطلب درباره کشته شدن 290 نفر آدم بیگناه هست بعد شما چسبیدی به این نکته غلط املایی؟
روشن فکری بازی و افاضات فضل هم حد و حدودی داره برادر گرام!



داداش من این چه طرز صحبت کردنه؟؟؟ مگه من گفتم جون اون شهدای مظلوم ما ارزشی نداره که شما این جوری میگی؟؟ یعنی واقعا به نظر شما به سادگی گذشتن از کناراین اشتباهات مسخره سایت مشرق که مکررا و نان استاپ داره تکرار میشه و هیچ کس هیچی نمیگه، مساوی میشه با ارج نهادن به شهدای این حادثه و گفتن اشتباه به این احمقانه گی میشه روشن فکری بازی و افاضات فضل؟؟

اصلا من از این به بعد هر غلطی تو این مقالات سایت مشرق ببینم به بدترین و تحقیر کننده ترین شکل ممکن بازتابش میدم تا اون 4 نفر آدمی که اون جا نشستن و مقاله مینویسن حساب کار دستشون بیاد.
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر


یک کمی زود باز نشسته و ارواقش نکردند؟؟
شاید می خواستند این لکه ننگ را زود از یاد ها ببرند.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

روایت هنرمندان از حادثه ایرباس655 +فیلم پرویز پرستویی، علی نصیریان، مهتاب کرامتی، پرویز شیخ طادی و رویا تیموریان در مستند «موج زنده» از حمله ناو آمریکایی به هواپیمایی ایرباس ایرانی می‌گویند.

361135_880.jpg


به گزارش سرویس فرهنگی مشرق به نقل از فارس، مستند «موج زنده» به کارگردانی «حبیب احمدزاده» در گونه موضوعی «مستند جنگ» که به شهادت تعدادی از هموطنانمان در حادثه حمله ناو آمریکایی به هواپیمایی ایرباس ایرانی می‌پردازد. در این فیلم مستند، بازیگر معروفی پس از بازی در فیلمی با موضوع شهدای ایرباس، سعی می‌کند تا در واقعیت نیز ماجرا را دنبال کند. پرویز پرستویی، علی نصیریان، حسن پورشیرازی، مهتاب کرامتی، پرویز شیخ طادی و رویا تیموریان به همراه جمعی از هنرمندان و خانواده شهدای این حادثه حضور دارند. بر پایه این گزارش، عوامل تولید فیلم مستند 34 دقیقه‌ای «موج زنده» که با گویندگی «پرویز پرستویی» در سیمافیلم تهیه شده، به این شرح هستند: پژوهشگر و کارگــردان: حبیب احمدزاده، تصویربردار: عادل معمارنیا، صـداگـذار و تدوینگر: مجید شتی، نویسنده گفتار متن: حبیب احمدزاده، گوینده: پرویز پرستویی، مدیر تولید: حمید آخوندی، مجری طرح و تهیه‌کننده: محمدرضا شرف‌الدین، تهیه شده در: سیمافیلم در کارنامه سینمایی «حبیب احمدزاده» که دارای مدرک تحصیلی دکترای پژوهش هنر است،‌ تندیس بهترین فیلم مستند و بهترین فیلمنامه جشن خانه سینما برای کارگردانی فیلم مستند «آخرین تیر آرش» (1383) و نویسندگی فیلمنامه «اتوبوس شب» (1385) به چشم می‌خورد. در ذیل این مستند در دو بخش به صورت کامل می‌آید: http://www.mashreghn...-ایرباس655-فیلم

mohammadarea51 :

حبیب احمدزاده article-big-100620043719-imageitem-big-1 داستان‌نویس، فیلمنامه نویس و مستندساز معاصر ایرانی است. و همچنین نویسنده کتابهای داستانهای شهر جنگی و شطرنج با ماشین قیامت
کتاب شطرنج با ماشین قیامت
شطرنج با ماشین قیامت، رمانی است از حبیب احمدزاده در مورد جنگ ایران و عراق. این کتاب نوشته سال ۱۳۷۵ است که به سال ۱۳۸۴ توسط انتشارات سوره مهر به چاپ می‌رسد. پال اسپراکمن نایب رئیس مرکز مطالعات دانشگاهی خاورمیانه در دانشگاه راتجرز امریکا این رمان را به انگلیسی ترجمه کرده است. هم اکنون این رمان در رشته زبان و ادبیات فارسی برخی از دانشگاههای آمریکا تدریس می‌شود. برخی جوایز: برنده جایزه ادبی اصفهان (۱۳۸۵)، تنها رمان تقدیر شده در کتاب سال دفاع مقدس(۱۳۸۵) کاندید کتاب سال انجمن نویسندگان و منتقدان مطبوعات کشور(۱۳۸۵) کاندید قلم زرین و کاندید کتاب سال جمهوری اسلامی ایران(۱۳۸۵)

حبیب احدزاده همچنین نویسنده نامه معروف به ویل راجرز هست که این نامه را در ادامه قرارمیدم
«آقای ویل راجرز! افسر ارشد نیروی دریایی آمریکا و ناخدای سابق ناو پاسور وینسنس اوایل غروب دیشب، ناوچه جنگی ما در این سوی کره زمین و در آب‌های خلیج فارس، که شما و نیروهای تحت امرتان، شرجی بودن و رطوبت بالای آن را حتماً هنوز به یاد دارید، آرام و با سرعتی کمتر از دو گره دریایی از مختصات (3،56،42،26) در ساحل جزیره هنگام عبور کرد. در آن لحظات، سکوت همه ما را فراگرفت و صفحه سونار (رادار زیر دریا) امواج الکتریکی برگشتی از قطعات منهدم شده ایرباس را که بر سطح مرجان‌های دریایی آرام گرفته اند، نشان داد. به طور حتم، هنوز اجزایی از یکصد و چند شهید مفقودالاثر غیر نظامی درمیان آنان یافت می‌شود. آقای ویل راجرز، برای هر فردی غیر از شما، شاید توجه به واقعه‌ای که سال‌ها از آن می‌گذرد، کمی عجیب باشد، ولی به طور حتم برای فرد شما، چنین نخواهد بود و اگر تعجبی در کار باشد، این است که چرا یک نظامی ایرانی، هم درجه شما از این سوی کره زمین و هزاران کیلومتر بعدمسافت، تصمیم به چنین تماسی گرفته، تا مکنونات قلبی خود را به شما بازگو کند. آقای ویل راجرز، این گفته را به یاد دارید؟ «من سنگینی این بار را تا پایان عمر به دوش خواهم کشید»، جمله‌ای که فردای انهدام هواپیمای ایرباس، خبرگزاری‌ها از زبان شما بازگو کردند. این کلمات، سال هاست که من را به عنوان یک ناخدای مسلمان شرقی، به فکر واداشته که اگر در آن لحظه فاجعه‌آمیز در موقعیت شما قرار می‌گرفتم و دستور چنین شلیکی را می‌دادم، مسیر تفکرات، وجدان و آسایش روحی من در آینده، به کدامین سمت سوق داده می‌شد؟ برای شما هم که چنین تجربه دهشت زایی را پشت سر گذارده‌اید، به عنوان یک انسان غربی، تنها مجبور به حدس و گمان هستم. آقای ویل راجرز، صراحت و صداقت، مبنای یک گفت‌وگوی واقعی را تشکیل می‌دهد. آیا شما همچون میلیون‌ها انسان دیگر، که برای فرار از رودررویی با مشکلات خرد و کلان به مسکن‌ها پناه می‌برند، برای فراموشی آن لحظه، به زیاده‌روی در مصرف قرص‌های خواب‌آور، الکل و یا حتی موادمخدر پرداخته‌اید؟ و یا نه، دچار تفریط شده و برای نادیده گرفتن مسئولیت بزرگتان در چنین واقعه‌ای، کنج انزوا را برگزیده‌اید و به یاری مکاتب مردم‌گریزی همچون بودائیسم، ذن و... به عالم «نیروانا» پناه برده‌اید؟ و یا شاید همچون یکی دیگر از افراد ارتش آمریکا، که در جنگ ویتنام، دستور بمباران مردم غیرنظامی روستایی را به وسیله بمب‌های ناپالم صادر کرد، کشیش شده و هم‌اکنون در برابر صلیب آهنین و پیکر رنجور حضرت مسیح(ع)، زانوزده و به دعا مشغولید؟! آقای ویل راجرز، اگر آن جمله از صمیم قلب ادا نشده یا با گذشت زمان، به فراموشی نسبی سپرده شده باشد، شما اکنون در کنار خانواده‌تان، به راحتی زندگی می‌کنید و آن مدال شجاعت را که در برگشت از آن ماموریت دردناک، رئیس جمهور ریگان، در جلوی چشمان همگان، در اسکله به سینه‌تان دوخت، در قابی مخصوص در بهترین نقطه منزلتان قرار داده (با آن که هرگز دوست ندارم این جمله را در مورد هیچ انسان دیگری به کار ببرم) و بدان مدال خونین افتخار می‌کنید!... آقای ویل راجرز، سعی خواهم کرد، با مثالی مسئله را برایتان روشن کنم. شما حتما به عنوان یک دریانورد در شبی صاف، ماه و ستارگان چشمک زنش را در آسمان بی‌انتها دیده‌اید که چگونه جشنی آرام و زیبا برپا کرده‌اند، ولی باید این را بپذیرید که بیشتر ملت شما، سال هاست که جهان را تنها از دریچه اینچ‌های تلویزیون رنگی می‌بینند و از این دریچه، تغذیه فکری می‌‌شوند. همین باعث شده است تا جهان با عظمت خداوندی در چشمانشان خوار جلوه کند. آیا ساعتی دچار بی‌برقی شده‌اید؟ تا در شب و با نور فانوس، خانه را روشن کنید و تازه بفهمید که برای نخستین‌بار و پس از مدت‌ها بدون واسطه‌ای به نام تلویزیون، چشم در چشم عزیزانتان دوخته‌اید؟ این نگاه با واسطه به جهان، یکی از دلایل عمده ترس و وحشت شما از مرگ و آینده است، یعنی ارتباط نداشتن صحیح با طبیعت و بالطبع خداوند، به همین علت، لحظه‌ای تنهایی و در خود رفتن را بر نمی‌تابید. این ترس از مرگ و نگاه مادی، که جزو اصلی دیگری از رویای آمریکایی است، خمیر مایه شلیک ناو وینسنس به هواپیمای مسافربری است... لحظه‌ای که نفرات شما در پل فرماندهی وینسنس، از اصابت موشک‌های رها شده هواپیمای مسافربری مطمئن شدند، دقیقا چنین جیغی کشیدند yohoo. آیا این شیهه شباهتی به صدای سواره نظام آمریکا در قتل عام سرخ پوستان و یا به دار کشیدن سیاه پوستان توسط گروه‌های کوکلاس کلان ندارد؟ بله yohoo. آقای ویل راجرز، مجموع این تجربیات، به من و دوستانم آموخت که برخلاف افراط کارانی همچون شما و تفریط‌کاری همچون بودا، تنها به دین و مذهب خود بیاویزیم و پیش از هر شلیک، تفکر کرده و بعد ماشه را بچکانیم، تا پس از هشت سال حضور در جبهه دفاع، که به حق مقدسش می‌شماریم، احتیاج به هیچ قرص خواب‌آوری نداشته باشیم. در زمان جنگ، چهار میلیون داوطلب به جبهه‌ها رهسپار شدند و در زیر سایه توجه به مذهب، کشور مقابل ما نتوانست، حتی یک مورد هتاکی جنسی به نوامیس خود را ابراز نماید و این یکی از بزرگ ترین دستاوردهای بشری در دفاع است، ولی در مقابل، با خروج سربازان آمریکایی از شرق دور، بنابر آمار رسمی دستگاه‌های سازمان ملل، 20.000 فاحشه در کامبوج باقی ماندند و این یک رکورد واقعی توسط ارتش شما بود که برجای ماند. آقای ویل راجرز، اکنون من در ساحل خلیج فارس و به یاد 290 شهید بی‌گناه، که اجساد بیش از صد تن آنان، هنوز در اعماق دریا آرمیده، این مطالب را برای شما می‌نویسم، به گرامیداشت قربانیانی که به یقین، هرگز هالیوود به یادبوشان «تایتانیک» دیگری نخواهد ساخت. من در هر گذر از این مختصات که چشمم به صفحه سونار می‌افتد، به شما فکر می‌کنم و کاری که می‌‌توانید برای کاستن از این بار گران انجام دهید. شاید بپرسید چگونه؟ به نظر من، کافی است، به تک تک افراد نظامی آمریکا، به دور از غریو و هیاهوی شهرها و چراغ نئون و سیاستمداران تو خالی و پرمدعا، آسمان پرستاره و طبیعت، خداوند را نشان داده و تنها ابراز کنید که خدای این طبیعت، بسیار بزرگ تر از آن صفحه تلویزیون و یا رادار است و در زیر سایه این خدا، انسان‌های دیگری نیز هستند که قلب و احساس دارند و دلشان برای ابنای بشر، همچون خود می‌تپد، ولی دوست ندارند، حقیقت زندگی را در لذت‌جویی افراطی فراموش کنند. اگر این گونه پنداشته شود، هرگز ناو دیگری از سان دیه‌گو (مهد ساخت هواپیمای چارلز لیندنبرگ مشهور) به حرکت در نمی‌آید، تا به جای پرواز فراموش نشدنی لیندنبرگ بر فراز اقیانوس، یکی از بزرگ‌ترین فجایع هوایی تاریخ را رقم زند. و بدین ترتیب، یقیناً روزی فرا خواهد رسید که به انجام این رسالت عظیم، سنگینی این بار بر دوش تک تک انسان‌ها قرار گیرد، تا مردی به نام «ویل راجرز» نیز، در زندگی‌‌اش لختی احساس آسودگی وجدان کند. پس به امید آن روز، خداحافظ»

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
یک مستند خارجی می دیدم در مورد حمله به این هواپیما
در این مستند گفته شده بود که آمریکایی ها واقعیت روبروی خود در سیستمهای روبروی خود را انکار کردند و موجب این اتفاق شدند
حال در این مستند گفت علت ترس و فشار روانی از درگیری بوده است
در حالی که خود من احتمال عمد بودن آن به دلایل سیاسی در ذهن دارم

به هر حال و هر دلیلی آمریکایی ها در آن لحظه حقیقت روبروی خود را انکار کردند که این جمله خیلی تامل برانگیز است
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
حیف تاپیک منحرف میشه وگرنه یه چندتا فحش پدر مادر دار به این جناب مفسر میدادم. بدبختی ماست تا اسم فلان پادشاه میاد رگ غیرت گردنشون میزنه بیرون ایران ایران میکنند . اما وقتی که پای دفاع واقعی از ایران میاد . از صدتا دشمن بدتر هستند . فقط بلدند شعاربدند .

حالا مقصر ماهستیم ما چکار کنیم بعضی خودشون نمیخواند شامل جذب حداکثری بشند.


دوستان بحث من رو جناحی و یا غیره قرار ندند. موضوع فقط ایران و حمایت از کشورمون هست اون هم به صورت عملی نه تنها در شعار. ویرایش شده در توسط aminor
  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
یه روز باید انتقام این کار رو از امریکا بگیریم باید....

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر


آقای صادق زیبا کلام خیلی...
لطفا بخوانید... جناب شده اند وکیل مدافع امریکایی ها...

http://www.farsnews....=13920412000692


داره اصلاحات رو انجام میده دیگه!! :mrgreen: چه چیزی بهتره از تاریخ؟؟ :winking: شاید از طریق اصلاح تاریخ بشه راحتر به اعتدال رسید raised_eyebrow
  • Upvote 2
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

دوستان که داعیه جهاد رسانه های سوتی ده رو دارند به گوش!!

زیباکلام گفت: مسئله اساسی این است که در آن چند ثانیه‌ راجرز وقت نداشته که تصمیم بگیرد آیا این هواپیمای تهاجمی دشمن است که به ما نزدیک می‌شود


مردک بیسواد از وجود چیزی به نام رادار!!! کلا بی اطلاع بوده!!
انگاری خود راجرز از دور با چشم غیر مسلح دیده یه شی ناشناسی داره میاد..گفته بزننمش یحتمل اف 14 ایران باشه!!
اینجاست که شعار میگه امل (omol) بودنم آرزوست در این وانفسای روشن فکری!!!

از پاسخ استاد کوشکی بسی مشعوف شدیم در این صحنه :applause: big_hug



*زیبا کلام: شما که 25 سال است دارید دروغ می‌گویید و 24 خرداد از مردم یک تو دهنی هم خردید ولی رویتان کم نشد.
*کوشکی: اگر بنا بر تو دهنی باشد، 34 سال ملت ما به آمریکا و نوکرهای آمریکا و به آنهایی که جنایات آمریکا را ماله‌کشی می‌کنند اردنگی زدند نه تو دهنی. :mrgreen: icon_cheesygrin



دمت گرم استاد کوشکی
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط FLANKER
      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385294.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385295.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385335.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385333.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385300.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385309.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385302.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385304.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385306.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385307.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385334.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385336.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385337.jpg

      http://www.farsnews.net/plarg.php?nn=M385338.jpg
    • توسط GHIAM
      با استفاده از طول استند موشک فاتح، تونستم ابعاد موشک فتح را به دست بیاورم. موشک فتح دارای طول 6.5 متر و قطر 40 سانتیمتر است. این موشک نسبت به فاتح110 حدودا 2.30متر کوتاهتر و 20 سانتیمتر قطر کمتری دارد.  
      هیچ گونه اطلاعاتی از جنس موتور و جنس بدنه موشک وجود ندارد. اما احتمالا فتح موشکی با وزن 800-900 کیلوگرم، برد  200 - 300 کیلومتر و سرجنگی 150-200 کیلوگرمی باشد. به نظر میر‌سد سپاه قرار است این موشک را جایگزین نسخه های اولیه فاتح 110 کند. هرچند سرجنگی سبکتری نسبت به فاتح دارد برای زدن اهداف نرم از جمله زیرساخت‌های نفتی، مراکز صنعتی، اهداف غیرمقاوم نظامی و ... بسیار موثر است. 
      با توجه به ابعاد و وزن موشک فتح، می‌توان 4 تیره از این موشک را مانند فجر 5 از روی حامل IVECO پرتاب کرد.  
       

       
       

       

       
       
       
    • توسط mehdipersian
      شناور شهید باقری به بالگرد، موشک و پهپاد مجهز خواهد شد 
      فرمانده نیروی دریایی سپاه:

      شناور شهید باقری که در آینده ساخت آن به اتمام می‌رسد، علاوه بر داشتن یک ناوگروه در داخل خود، باند پرواز هم دارد که پهپاد می‌تواند از روی آن حرکت کرده و به پرواز درآید و در بازگشت هم می‌تواند بر روی آن بنشیند.
      شناور شهید باقری با ۲۴۰ متر طول و ۲۱ متر ارتفاع، مجهز به بالگرد، موشک و پهپاد است.
      این شناور به گونه‌ای در حال ساخت است که از روی عرشه آن حدود ۶۰ پهپاد می‌تواند پرواز کند و بنشیند.
      وستانیوز
       
    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط mehdipersian
      مرداد گذشته، یک ماهواره سنجش از دور ساخت روسیه برای ایران از پایگاه فضایی بایکونور پرتاب شد و انتظار می‌رود سه ماهواره دیگر نیز در سال‌های آینده به فضا پرتاب شوند. همچنین شواهد قانع‌کننده‌ای وجود دارد که نشان می‌دهد یک شرکت روسی در حال ساخت یک ماهواره ارتباطی برای ایران است که در سال 2024 در مدار زمین ثابت قرار می‌گیرد.
       
      ماهواره ی خیام:

       
       
      مرداد 1394، ایران با دو شرکت روسی در مورد پرتاب ماهواره سنجش از دور ساخت روسیه که توسط ایران اداره می شود، به توافق اولیه دست یافت. ماهواره ایرانی در 18 مرداد 1401 به وسیله ی شرکت روس کاسموس به فضا پرتاب شد. 
       
      مشخصات فنی ماهواره:

      مشخصات فنی ماهواره توسط روسیه و ایران اعلام نشده است ولی می توان از یک حق اختراع منتشر شده توسط شرکت NPK Barl در مرداد 1401 اطلاعات جدیدی بدست آورد. این طرح یک ماهواره سنجش از دور با وضوح بالا را توصیف می کند که دقیقاً شبیه خیام است. دارای یک گذرگاه شش ضلعی و چهار پنل خورشیدی است که با زاویه 45 درجه نسبت به محور طولی ماهواره به سمت پایین امتداد دارند. 
       
      محموله یک تلسکوپ کورش(Korsch) با پنج عنصر نوری است. تلسکوپ کورش یک تلسکوپ آناستیگمات سه آینه ای فشرده است که میدان دید وسیعی را ارائه می دهد. این تلسکوپ تصویربرداری را در یک کانال پانکروماتیک و چهار کانال چند طیفی (نزدیک مادون قرمز، قرمز، سبز و آبی) ارائه می دهد. سه پیکربندی ممکن برای تلسکوپ ارائه شده است که همگی با نسبت کانونی f/11.53 (نسبت کانونی تقسیم فاصله کانونی بر دیافراگم است)میباشند. مقادیر سه پیکربندی عبارتند از:
       
      دهانه / فاصله کانونی
      0.535 متر6.17 متر
      0.75 متر8.65 متر
      1.1 متر12.68 متر
       
      در اولین پیکربندی که در شکل زیر نشان داده شده است، وزن تلسکوپ 125 کیلوگرم و طول آن 1.8 متر است.
       

       
      دو پیکربندی دیگر منجر به گذرگاه طولانی‌تر می‌شود، اما نیازی به تغییر در جعبه‌های الکترونیکی محموله و آرایه‌های پیکسل CCD ایجاد نمیکند. این تلسکوپ از یک آرایه کانونی کروی و نه مسطح برای کمک به جلوگیری از لکه دار شدن تصاویر استفاده می کند. یک آرایه اسکن الکترونیکی داده‌ها را در باند X با سرعت‌های 480 مگابیت تا 1.5 گیگابیت بر ثانیه به زمین ارسال می‌کند (نرخ بالاتری نسبت به گزارش NPK Barl در فوریه 2021 ).
       
      سازنده محموله نوری مشخص نیست، اما برخلاف تخصص این شرکت در سیستم های زمینی می تواند خود NPK Barl باشد. طی نمایشگاهی در سال 2019، این شرکت تلسکوپ سنجش از دور را به نمایش گذاشت که انتظار می‌رفت ظرف دو سال آینده به فضا پرواز کند. گزارش شده است که وزن آن تنها 46 کیلوگرم است و همچنین کوچکتر از نمونه ثبت اختراع به نظر می رسد، اما تنها ماهواره میزبان ممکنی که در حال حاضر برای آن قابل شناسایی است، خیام است. احتمالاً تنها یک بخش از تلسکوپ به نمایش گذاشته شده است. 

       
      در یکی از نقشه‌های همراه با حق ثبت اختراع(پتنت) ، ماهواره در بالای طبقه فرگات در داخل محفظه محموله موشک سایوز-2-1a قرار دارد (که نشان می‌دهد پرتاب اولیه به وسیله ی این ماهواره بر به جای سایوز-2-1b سنگین تر بود).
       
       اگرچه پتنت‌ها به ندرت به پروژه‌هایی اشاره می‌کنند که به آن‌ها مربوط می‌شود، اما در اینجا ماهواره در واقع متعلق به پروژه 505 نشان داده شده است. همانطور که در نقاشی زیر مشاهده می‌شود، ماهواره‌ها به اندازه‌ای کوچک هستند که سه عدد از آنها در داخل دماغه قرار گیرند.
       
       
       
      کاربرد خیام:
       
      به طور رسمی، خیام تنها کاربردهای غیرنظامی در زمینه هایی مانند کشاورزی، مدیریت منابع طبیعی و نظارت بر محیط زیست خواهد داشت. مدت کوتاهی پس از پرتاب، رئیس سازمان فضایی ایران مدعی شد خیام به دلیل اندازه کوچکش نمی تواند به عنوان یک ماهواره جاسوسی استفاده شود. با این حال، وضوح زمینی گزارش شده آن (0.73 متر) برای انجام کارهای شناسایی ارزشمند کافی است. 
       
      مرکز کنترل ماموریت خیام:
       

       
       
      به گزارش اخبار ایران، مرکز کنترل ماموریت خیام در مرکز فضایی ماهدشت که تقریباً در 60 کیلومتری غرب تهران و نرسیده به شهر کرج قرار دارد. این مرکز در اوایل دهه 1970 برای دریافت اطلاعات از ماهواره های سنجش از دور خارجی تأسیس شد که اولین آنها ماهواره های لندست ایالات متحده بود. همانطور که در تصاویر Google Earth مشاهده می شود، ساخت یک ساختمان جدید در این سایت حدود آوریل 2020 آغاز شد و اکنون کامل شده است. احتمالاً در گزارش تلویزیون ایران که پس از پرتاب خیام از مرکز کنترل مأموریت پخش شد، دو آنتن سهموی در شمال شرقی ساختمان جدید دیده می‌شود.
       

       
      همکاری های روسی/ایرانی بعدی:
       
      خیام پیش بینی می شود حداقل پنج سال فعالیت داشته باشد و قرار است در سال های آینده ماهواره های بیشتری نیز به آن ملحق شوند. پس از پرتاب، حسن سالاریه اعلام کرد که ایران سه ماهواره دیگر از همین نوع را سفارش داده است و افزود: اولین ماهواره در مجموع 40 میلیون دلار هزینه داشته است.
       
      به نظر می رسد که همکاری فضایی بین روسیه و ایران اکنون فراتر از حوزه سنجش از دور است. در هفته‌های اخیر شواهدی به دست آمده است که روسیه در حال ساخت یک ماهواره ارتباطی زمین‌ایستا برای ایران با نام اکواتور (به روسی به معنای «استوا») است. این نام برای اولین بار در سال 2020 در بیوگرافی مختصری از متخصص ISS Reshetnev، تولید کننده پیشرو روسیه در ماهواره های ارتباطی مستقر در نزدیکی کراسنویارسک در سیبری ظاهر شد. در کنار آن بسیاری دیگر از پروژه ها نیز به آن اشاره شد که این شخص در آن مشارکت داشته است و جزئیات بیشتری ارائه نشده است.
       

       
      ایران در نهایت قصد دارد ماهواره‌های ارتباطی زمین‌ایستا را با استفاده از پرتاب‌کننده‌های بومی پرتاب کند، اما به‌نظر نمی‌رسد ماهواره‌هایی که در آینده قابل پیش‌بینی به فضا پرتاب می‌شوند، قادر به قرار دادن محموله با این ویژگی در این نوع مدار باشند. بنابراین، این کشور احتمالاً برای پر کردن جای خالی باقیمانده نیز به روسیه متکی خواهد بود. اگر معامله‌های دیگری در این زمینه هنوز وجود داشته باشد، پشت درهای بسته انجام شده است. 
       
      ________________________________________
      تلخیص و ترجمه از mehdi persian برای میلیتاری
      ________________________________________
      منبع:
      https://www.thespacereview.com/article/4475/1
       
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.