Antiwar

شهادت ! تبریک یا تاسف؟

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

1-جناب ادیب چند مقوله را قاطی نکنید. مثالی می زنم. شهادت بالاتر یا پذیرفتن ولایت امیر المومنین علیه السلام. مسلما دومی.
جالب این است که هر دو مورد در دنیا معمولا با رنج و ناراحتی همراه هستند و شیعه را به جرم شیعه بودن سر می برند...

اما در آخرت با سعادت ابدی و تبریک همراه هستند...

جالب است بدانید ما برای پذیرفتن ولایت امیر المومنین علیه السلام در شرع دستور داریم که به هم تبریک بگوییم. لهذا در روز غدیر به هم می گوییم: "الحمد لله الذی جعلنا من المتسکین بولایت امیر المومنین و الائمه علیهم السلام"
اما برای شهادت در دنیا تبریک گفتن داریم؟ شرع و روایات بین من و شما قاضی. اگر چیزی یافتید من هم تسلیم می شوم.

2-دوستان به یک نکته دقت کنند ما اگر می جنگیم، می جنگیم که زنده بمانیم نه کشته شویم. شهادت این وسط توفیقی است که خدا باید نصیب کند و شهادت احتیاری وجود ندارد، چون ما اختیارا نمی توانیم مرگ خود را رقم بزنیم و باید تا آخرین قطره ی خون سعی کنیم جان خود را حفظ کنیم. طوری در میدان جنگ برخورد و رفتار کردن که زورکی کشته شویم نه تنها ممکن است شهادت حساب نشود چه بسا هلاکت هم در آن باشد.
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام


متاسفانه شما تفسیر نادرست از بیانات امیرالمومنین دارید !

خواهشا نهج البلاغه نوشته شده استاد محمد دشتی مطالعه بشه !!!

کسانیکه به نهج البلاغه مسلط نیستند متاسفانه صرفا با دیدن یک جمله یا خواندن یک خطبه فکر میکنند فهمیدن حضرت علی چی میگه ! این درحالیست که در خطبه ای دیگر امام علی مساله ای مطرح میکنند که کاملا خطبه قبلی رو میبره زیر سوال


و متاسفانه این به خاطر صرفا خواندن نهج البلاغه و نه تعمق در این مساله هست !


چند نفر توی این سایت هستند که حداقل یک بار کامل نهج البلاغه را خوانده باشند ؟؟؟؟ ایا کسی هست ؟


اگر نیست بهتره برید بخوانید و ترجیحا ویراستاری استاد دشتی باشه !


به هرحال متاسفانه دقت نکردید چی شده تو نهج البلاغه !


یک توضیح چند جمله ای میدم و انشاالله بقیه دوستان پیگیری ش کنند !


میگن یکی رفت مراسم تشییع جنازه بعد خلاصه یکی اومد کنارش وایساد وه زعم خودش از خوبی های مرده میگفت مثلا میگفت :
آره از اول تا آخر عمرش آزارش به یک مورچه هم نرسید سرش به کار خودش بود و فلان و بهمان

آخرشم گفت خدا رحمت ش کنه

این طرف هم میگه والا خدارحمت ش نکنه انشاالله !

یهو طرف میگه :» چی ی ی ؟

میگه آخه کسیکه تو کل عمرش آزارش به یه مورچه هم نرسیده منظور و هدف ش از ورود به دنیا چی بوده ؟ هر انسانی میاد که بین حق و باطل انتخاب کنه و در این راه حرکت کنه ! کسیکه میخاد کسی از دستش ناراضی نباشه قطعا نفهمیده هدف دنیا و امثالهم



خلاصه ، برادران ، مرگی که ما میخواهیم هدف دارد و بی هدف نیست

کسیکه میگه خدایا شهادت را نصیب ما بگردان، نه اینکه خودش رو بندازه رو مین تا بشه شهید !!!

نخیرم !


کسیکه شهادت رو از خدا طلب میکنه یعنی برای رسیدن به هدف والایی که لیاقت میخواد زندگی خودش رو باید تنظیم کنه و این تنظیم جز از عهده سعادتی که اسلام برای ما انگاشته ممکن و میسور نخواهد بود و در این راه شخص قدم برمیدارد


برادران ارجمندم کی میگه طلب شهادت گناهه ؟


امام خامنه ای ؟ امام خمینی ؟ این چه مثالی است شما میزنید ؟؟؟؟؟ به قول حضرت علی علیه السلام از یک گفته درست قصد باطل میکنید !

امام خامنه ای و امام خمینی کاملا منظورشون از طلب شهادت و مرگ زودرس چیز دیگری بوده و هست



اللهم مستشهدین بین یدیه پس چی هست ؟


برادران ، قرار نیست کسی با طلب شهادت مرگ زودرس داشته باشه ....






واقعا خوب شد بحث کشید اینجا ، مشکلات عقیدتی و فکری خودمون رو داریم مطرح میکنیم مسایلی که باید مطرح بشوند


دوست عزیزم ، کسیکه در ارتفاعات جاسوسان عملیات میکنه اگر ترس مردن و مرگ داشته باشه شکست میخوره
دوست عزیزم، کسیکه در ارتفاعات جاسوسان عملیات میگه اگر عشق به کشتن دادن خودش رو داشته باشه شکست میخوره



در هر دو حال بالا اشتباه هست !!!

طرز تلقی شما از واژه شهادت اشتباه هست کاملا

کسیکه از خدا شهادت میخواهد یعنی:

آماده است در هر لحظه از دنیا پر بکشد در عین حال از تک تک ثانیه هایی که در زندگی داره استفاده میکنه برای رسیدن به یک ایده آل اسلامی و سعادت الهی


اینو حضرت علی علیه السلام هم در نهج البلاغه گفته که متاسفانه به خاطر اینکه ما میریم یک خطبه رو میخوانیم یا اصلا میشنویم !!!! نمیفهمیم چی به چی هست !!!!!




دوستان حضرت علی علیه السلام در همانجایی که در مدح دنیا می گوید ادامه می دهد در دیگر خطبه ها و حکمت هایشان که :

دنیا دار ماندن نیست و با این دید که هر لحظه خواهید مرد ، در دنیا زندگی کنید تا از تک تک فرصت های الهی شدن استفاده کامل ببرید !



برادرانم خواهرانم .... کسیکه طلب شهادت میکنه :


راه خود را در راه خدا قرار میدهد و در این راه نه می ترسد نه الکی خود را به کشتن میدهد !!! بلکه با ایمان کامل به هدف تا آخرین قطره خون خواهد ایستاد ، حضرت عباس خود را به کشتن داد ؟ خیر! عباس تا آخرین قطره خون مدافع حرم اهل بیت بود و وقتی که وقتش رسید پر کشید ....


اگر عباس از مردن می ترسید اگر عباس زودتر از آنچه که باید خود را فدای راه حسین میکرد .... دیگه نه جانبازی رخ میداد نه تشنه لب شهید شدنی بود ....




خیلی دوست دارم صحبتهای دیگران رو هم بشنوم


کسی دیگری هست که مفهوم شهادت براش جا نیافتاده باشه ؟؟؟؟


لطفا از نهج البلاغه مطلب نزارید ضمنا .... مگر اینکه کل خطبه ها و نامه ها و حکمت ها رو مطالعه ای کرده باشید و سیر تسلسلی اونها رو حفظ بکنید


یا حق

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اگه به من بگن خدا این عمر بیخود و بیمصرف و پوچ منو بگیره در عوض شهادت در رکاب حسین (ع) و خانم زینب کبری (س) رو بهم میده از خوشحالی هنوز شهید نشده روحم از بدن بیرون میاد

آقا آخه این عمر و زندگی فردی مثل من چه ارزشی داره ؟؟؟؟

تا حالا که همش بیخود و بیمصرف گذشته . یعنی میشه خدا این روغن ریخته رو قبول کنه و لیاقت به مثل منم بده

یعنی شهادت فقط لیاقت میخواد باید لایق باشی خدا بهت هدیه بده . اونم کجا شهید بشی و در چه راهی راه دفاع از حرم رسول الله . ای خدا یعنی میشه

زن و بچه و پدر و مادر و این حرف ها هم نداره . مگه تا حالا روزی دست کسی غیر خدا بوده ؟؟؟؟ عمر آدم ها هم مگه غیر از خدا دست کسی بوده ؟؟؟؟

بنظر من اگه فرضا ابوهاجر شهید نمیشد و مثلا بعد از وقایع سوریه از ابو هاجر میپرسیدن نظرت در مورد اینکه شهید میشدی چی هست دودستی برسرش میزد که تا اونجا رفتم و نزدیک شدم ولی لیاقت نداشتم .

[color=#0000cd]اما در مورد علت و چرایی تبریک به مناسبت شهادت :[/color]

[size=4]امیرالمؤمنین‏ علیه السلام برای شهادت اشک می‏ریخت،
و چون در جنگ اُحُد به شهادت نرسید ناراحت بود،
و از رسول خدا صلی الله علیه وآله علّت آن را پرسید و خطاب به پیامبر فرمود:[/size]

[size=4]فَقُلْتُ: یَا رَسُولَ اللَّهِ، أَوَلَیْسَ قَدْ قُلْتَ لِی یَوْمَ أُحُدٍ حَیْثُ اسْتُشْهِدَ مَنِ اسْتُشْهِدَ مِنَ الْمُسْلِمِینَ، وَحِیزَتْ عَنِّی الشَّهَادَةُ، فَشَقَّ ذلِکَ عَلَیَّ، فَقُلْتَ لِی:
«أَبْشِرْ، فَإِنَّ الشَّهَادَةَ مِنْ وَرَائِکَ؟»
فَقَالَ لِی: «إِنَّ ذلِکَ لَکَذلِکَ، فَکَیْفَ صَبْرُکَ إِذَنْ؟»
فَقُلْتُ: یَا رَسُولَ اللَّهِ، لَیْسَ هذَا مِنْ مَوَاطِنِ الصَّبْرِ، وَلکِنْ مِنْ مَوَاطِنِ الْبُشْرَی وَالشُّکْرِ.[/size]

[size=4]«گفتم: ای رسول خدا مگر جز این است که در روز «اُحُد» که گروهی از مسلمانان به شهادت رسیدند، و شهادت نصیب من نشد و سخت بر من گران آمد، تو به من فرمودی، ای علی! مژده باد تو را که شهادت در پی تو خواهد آمد.
پیامبر صلی الله علیه وآله به من فرمود:
(همانا این بشارت تحقّق می‏پذیرد، در آن هنگام صبر تو چگونه است؟)
گفتم: ای رسول خدا چنین موردی جای صبر و شکیبایی نیست [color=#FF0000]بلکه جای مژده شنیدن و شکرگذاری [/color]است[/size]


[size=4]تحف العقول ص ۱۶۲: ابن شعبه حرانی[/size] ویرایش شده در توسط rasoolmr
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام،

برادر حسین عزیز، این مطلب را قبلا می خواستم بگم ولی تردید کردم چون دیدم شاید بر آن فایده ای متصور نباشد و دیدم که چقدر خوب است که بنده به این توصیه ی شما عمل کنم و یک تورقی در احادیث داشته باشم، به هر حال الان خدمتتون میگم چون تکرار شد، صرفا جهت بحث طلبگی:

[quote]اما برای شهادت در دنیا تبریک گفتن داریم؟ شرع و روایات بین من و شما قاضی. اگر چیزی یافتید من هم تسلیم می شوم.[/quote]
این سبک استدلال فقهی شما ناصحیح هست. اگر می خواهید بگید چیزی ممنوعه باید براش حدیث و سند بیارید. اگر می خواهید بگید کاری مذمومه نیاز به حدیث داریم نه برعکسش... اصل بر حلیت و برائت است.
البته در این حد من از شما می پذیرم این استدلال را که تا وقتی که ما در سیره ی ائمه چیزی پیدا نکردیم یا ادله ی دیگر فقهی و شرعی به ما یاری نرسانده برای ما استحبابی هم در مورد تبریک گفتن ثابت نمیشه. بلکه یک عمل مباح و سلیقگی خواهد بود. که خوب انسان مومن سعی می کنه خودش را به سنت ائمه نزدیک کنه. اگر چیز صریحی مبنی بر روشی بود به اون روش و اگر نبود باید از قرائن بفهمه که اگر ایشون بودند احتمالا چه می کردند.
حال آن که ما استدلال های عقلی و غیر مستقیم زیادی خدمتتون ارائه کردیم که تبریک گفتن می تونه سنت حسنه ای باشه،
حالا هم که برادر رسول بزرگواری کردند یک مورد خیلی جالب از روایات پیدا کردند. ازشون ممنونم.
به هر حال من الان بر اون نظر دومی که دادم استوار شدم. باید شرایط باز ماندگان متوفی را سنجید... و این که ما شاد می شویم یا ناراحت احتمالا به سطح درک ما از چیستی و چگونگی دنیا و هستی و ما فیها مربوط است. و البته میزان علقه ی ما به فرد شهید و تحمل دوری او.
==========
برادر ادیب،
یک خواهش از شما دارم. چون انسان فرهیخته ای به نظر میایید. وقتی وارد مباحث فقهی و شرعی میشید. این قدر قاطع نظر ندید. اگر یک فحصی در کتب دینی بکنید می بیند علمای خیلی عظام وقتی می خوان نظر بدن می گن به نظر می رسد این طور باشد. یا وقت می خوان نظر یک شخص دیگه را رد کنند می گند، به نظر بنده فلان مطلب به صواب نزدیک تر است...

[quote]اللهم مستشهدین بین یدیه پس چی هست ؟[/quote]

در این مورد من دو ترجمه دیدم. یکی ترجمه ای مطابق با نظر شماست یعنی ما را از شهدای زمان ایشان قرار بده و دیگری ترجمه ای است که معتقد است منظور این است که خدایا مارا از شهود و حاضران زمان ایشان قرار بده...

[quote]برادران ارجمندم کی میگه طلب شهادت گناهه ؟[/quote]
بنده گفتم برادر نهی شده. و انواع نهی داریم. عرض نکردم گناه است. حتی نگفتم مکروه هست..
نوع نهی را هم با محل استنادش آوردم که روش امام خمینی بود. فکر می کنم حدیثی هم چندی پیش در این رابطه دیده بودم که متاسفانه نیافتم لذا استناد نمیشه بر آن کرد.
اون چیزی که برای مومن ارزشمند است اجر و جایگاه شهید است. نه مرگ. بنا بر این دعا باید برای رسیدن به آن جایگاه باشد نه پایان زندگی.
مرگ که چیزی نیست حتی دعای بر صبر بر سختی هم نهی شده... این دیگه حدیث دارد خواستید براتون میذارم.
و اینم بگم که کامل بشود مطلب، این نهی ها خیلی وقت ها قابل قیاس نیست. حسنات الابرار سیئات المقربین... ممکنه در مورد برخی شرایط فرق کند.
نهایتا باید تفاوت قائل شد بین شوق شهادت و دعای بر شهادت که اینم خودش بحثی است...

ما بقی فرمایشات شما تعارضی با نوشته ی بنده نداشت. صرفا شما با بیان دیگر همان موضوع را گفتید. با این تفاوت که من با توجه به مخاطبم مطلب را نوشتم.
حقیقتا همه را توصیه می کنم اگر واقعا می خواهند معنی نهج البلاغه را بفهمند و از لذتش بهره مند بشوند به زبان عربی روایی و قرانی سعی کنند تسلط نسبی پیدا کنند. ترجمه ی دشتی عموما حامل کامل معنی و شیوایی بیان نیست.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
البته باید گفت که شهادت یک مقام بسیار بزرگه . یعنی آخرین مراحلی هست که یک بنده میتونه به خدا قرب پیدا کنه

لاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء [color=#ff0000]عند ربهم[/color] یرزقون

مقام عندیت عند رب همون مقام قرب هست

ولی این مقام فقط مختص شهدا ذکر شده نه کسانیکه اجر شهید رو میبرن

مثلا اگر کسی برای کسب روزی حلال از خونه بزنه بیرون و در این راه از دنیا بره اجر شهید داره . ولی همرتبه با خود شهید نیست یعنی اینگونه نیست که مثل شهید عند ربهم یرزقون باشن و زنده باشن و شاهد بر اعمال امت تا روز قیامت و از گواهان روز محشر باشند

شهدا یه چیز دیگه هستن

شهادت مقامی هست که تا لایق نباشه خدا بهش نمیده . البته کسانیکه این مقام و هدیه رو از خدا میگیرن درسته از خودشون لیاقت نشون دادن ولی باز فقط فضل و کرم خداست که بنده رو لایق میکنه . اینقدر بالاست که هر چقدر هم بنده لایق باشه باز دستش کوتاهه و نمیشه گفت مستحقش هست . در نهایت میشه گفت هدیه و کرم و جود خداست که بنده ای رو بسبب اندک لیاقتش این مقام رو میده

درجات الهی رو باید از خدا خواست و دعا کرد و گرنه هیچکدوم لایق نیستیم . دعا کنیم بلکه خدا خودش کرم کرد و بهمون داد ویرایش شده در توسط rasoolmr
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
رسول جان حرف شما بنا به نظر مشهور صحیح هست.
خلافش را هم شنیدم البته.
به هر حال زیاد بهش نپرداختم که وارد این اختلاف نظر نشیم.
خودم عقیدم همین نظر مشهور هست.

[quote]درجات الهی رو باید از خدا خواست و دعا کرد و گرنه هیچکدوم لایق نیستیم . دعا کنیم بلکه خدا خودش کرم کرد و بهمون داد [/quote]
لب کلام همین هست که شما گفتید...
و نکته این که برای این درجات هست که باید دعا کرد... شکل و چگونگیش دست خداونده....
حتی بین شهدا هم درجات داریم.
شهید داریم تا شهید.
و اتفاقا اون طلب مرگ نکردن این جا معنیش مشخص میشه. چون تو همین مدت زندگی هست که فرق شهید با شهید معلوم میشه.
لذا یک مومن در عین این که دنیا براش مثل زندان هست ولی بر بودن درش شوق داره چون تنها فرصتی هست که می تونه درش عبادت پروردگارش رو بکنه.
همون بحثی که کاش عمرم هزاران سال بود و همه ی این هزار سال را در یک سجده به آخر می بردم.... شوق اولیاء الله به دنیا این شکلی است....
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بسم الله

همانطور که سه جهاد اکبر، کبیر، و معمولی داریم، بعید نیست که سه شهادت هم داشته باشیم

شهادت در جهاد اکبر، شهادت در جهاد کبیر، و شهادت معمولی در جنگ فیزیکی. بعید می دونم آخری رو به کسایی بدن که تو دوتای اولی شهید نشده باشند!

البته میشه شوق به این داشت که انسان همه چیزش رو در راه خدا بده، زن و فرزند و جان و غیره. اما در صورتی که رضای خدا و خواست خدا باشه یا به عبارت دیگه وظیفه ایجاب کنه. یک موقع هست که حمایت و محافظت از زن و فرزند (و کسان دیگر) اولی است، مثلا در زمان بعضی از ائمه (سلام خدا بر آنها) که تقیه می کردند. یک زمان هم قیام و شهادت در میدان جنگ.

به طور کلی من فکر می کنم هرچیزی که بر نفس سخت تر باشد اون بهتره! مثلا الان شهادت برای من خیلی آسون تره از ادامه زندگی و جهاد فرهنگی ( جهاد کبیر) و جهاد با نفس. اما اگر این شهادت رو به عنوان راه دررو بخوام حتما هم بش نمی رسم!
مثال حضرت عباس علیه السلام هم جالبه. آخر نیروی ویژه و تکاور و همه این چیزها بوده، عشق شهادت و جانبازی در راه امام، حتی بعضی میگن که میتونسته روی نتیجه جنگ اثر بگذاره، اما آخرش چی؟ جنگ اساسی نمی کنه ( وقتی برای آوردن آب میری خیلی نمی تونی سلاح سنگین با خودت برداری) اما یک کلمه هم حرف نمی زنه که منو بفرست بجنگم!
لذا خود طلب شهادت هم انواع داره. بعضی انواعش درسته و بعضی انواعش غلطه.

این حرف به نظرم خیلی دقیقه :
[quote]دوست عزیزم ، کسیکه در ارتفاعات جاسوسان عملیات میکنه اگر ترس مردن و مرگ داشته باشه شکست میخوره
دوست عزیزم، کسیکه در ارتفاعات جاسوسان عملیات میگه اگر عشق به کشتن دادن خودش رو داشته باشه شکست میخوره[/quote]


یکی درد و یکی درمان پسنده
یکی وصل و یکی هجران پسنده
من از درمان و درد و وصل وهجران
پسندم آنچه را جانان پسنده

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام

یه تاپیک دیگه در رابطه با تبعیت از رهبری در کلام و رفتار شهدا زدم که حالا یه قسمتایی ش به اینجا هم ربط پیدا میکنه ، یکی ش اینکه اصولا برای من کسیکه شهید شده و میدونم انسان صالحی بوده قطعا حرفش بسیار قابل پذیرش تر هست به نسبت دیگرانی که .... !

شهید پاسدار تکاور مجتبی بابایی زاده یه مصاحبه ای در سال 84 داره توش یه قسمت میگه : معتقدم که شهدا منتخبین خدا هستند در بین زمینی ها ... که بنده از روی همین یک پوستر هم کار کردم ...


در کل ، نه در قرآن نه در حدیث هیچ جایی اللهم ارزقنی توفیق الشهاده فی سبیلک نهی نشده و اگر شده منبع ش رو باید چک کرد قطعا !
اما اینکه انسان خودش را حفظ کند تا هنگامیکه خود خدا تصمیم بگیرد برایش یک اصل قطعی است و بحث امام خمینی و دیگران هم دقیقا در این زمینه هست

شهید احمد کاظمی، سالهای سال طلب شهادت داشت ولی موعدش نرسیده بود .... اما دلیل نشد از کل زندگی ش بزنه یا تارک الصلاه بشه ... .بلکه اینقد در راه سعادت و شهادت لیاقت به دست آورد که این لیاقت ایشون رو به قرب الی الله رساند




مشکل ما این هست نمیریم مثلا بحث نهج البلاغه را بخوانیم که ابتدا به ساکن میگه ای اهل کوفه شما فلان و بهمان هستید و از دست شما خدا مرا مرگ دهد ، سپس در جای دیگر داره از کوفیان دفاع میکنه


ما نمیریم تاریخ این خطبه ها و حکمت ها رو نگاه کنیم که در جایی از جنگ برگشتند مثل صفین ! و در جایی میخواهند بروند به جنگی چون جمل ! و بعد میاییم اینجا میگیم حضرت علی فلان جا از کوفیان دفاع کرده پس نگویید ما اهل کوفه نیستیم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! و غیره




در بحث شهادت هم ، چه در قرآن چه در دیگر کتب اسلامی ، بالاترین افتخار هست و بله درجه بندی و طبقه بندی هم داره چرا که جهاد در راه خدا با جهاد صرفا در راه سرزمین و آب و خاک و بی یاد ائمه و امثالهم درجه ش متفاوت هست که من سالها پیش در سایت دانشجو بحثی در این رابطه داشتم


[color=#ff0000]در کل ، وقتی که طلب شهادت میکنی، یعنی خدایا راضی م به رضایت ، یعنی خدایا زندگی کردم به گونه ای که شجاعت در لحظه مردن درراهت را داشته باشم و میدانم در قیامت سربلندم ، چرا که با آرزوی شهادت سعی نمودم لیاقت شهادت را که همانا پیمودن راه سعادت از زبان قرآن است بپیمایم، یعنی خدایا من حاضرم در راه حق و حقیقت و عدالت و الله بی هیچ ترس و واهمه ای به سراغ دشمنان دین ت روم ، نه از مرگ می هراسم و نه از دشمن پس ثابت قدم در راه خویش خواهم ماند ، پس میدانم این روح در کالبد من نعمت توست و تا آخرین قطره ی خون در حفظ این امانت الهی به بهترین و صالح ترین شیوه ها تلاش میکنم[/color]

[color=#ff0000]خدایا چون آرزوی شهادت داشتم ، سعی نمودم بی هدف زندگی ننمایم، خدایا چون آرزوی شهادت داشتم، سعی کردم ارزان جان خویش را نبازم بلکه در واقعه ای چون عاشورای حسینی جان خویش را فدا نمایم نه زودتر نه دیرتر از عاشورا ، خدایا چون آرزوی شهادت داشتم، راه سعادت را اززبان قرآن خواهم پیمود[/color]

[color=#ff0000] [/color]
[color=#ff0000]تا آن هنگامیکه ، توفیق شهادت به بنده اعطا نمایی[/color]



[color=#ff0000]بنده هرکسی رو که با مطالب بالا مشکل داشته باشه از بیخ و بن رد میکنم ![/color]
و هیچ کسی هم در طول تاریخ شیعه و اسلام این مساله رو رد نکرده ! چرا که خداوند اجر شهید حتی شهید قلم ! یعنی کسیکه عالم دینی هست و در راه دین قلم زده و نهایتا کشته میشه یا حتی کسی که میمیمره را هم دارای اجر بالا میداند .... پس این خدا چگونه ممکن است اولیا منتخب ش مخالف شهادت باشند ؟






بگذارید آن قسمتی که مدنظر علماست را بگویم از وبلاگ آقای داوودآبادی و چندباری هم قبلا گفتم ش:


فردی در حین عملیات همراه حاجی داوودآبادی هست ، نرسیده به خط آتشباری عراق شروع میشه اینم هی مدام خودش رو میندازه اینور اونور و حسابی حواس ش هست ترکش نخوره ، ایشون بهش میگه :
چیه ؟ ترسیدی؟ پشت خط که هی میگفتین توفیق الشهاده اینجا کپ کردی؟
اون دلاور بسیجی هم بهش میگه : نه ، اینطور نیست، امام خمینی گفته کسانیکه بیخودی جان شان رو از دست بدن و نرسیده به خط بلایی سرشان بیاد نه شهیدن نه جانباز و .... این روح خداست که در کالبد من هست و باید در جای خودش استفاده بشه


میرسند میدان مین، هر دو تخریب چی شهید میشن .... میگن نیروی شهادت طلب داوطلب میخواهیم .... اولین نفر همین شخص بلند میشه ، ار پی جی زن بوده
با همون کوله ار پی چی میره روی مین و جفت پاش قطع میشه و جرقه مین ها میخوره خرج آر پی جی و خرجی که توی چند ثانیه فولاد رو آب میکنه ، شروع میکنه به سوختن ، کجا ؟ روی پشت این بسیجی


حاجی داوودآبادی میگه از کنارش رد میشدم نشستم دیدم داره یه چیزی رو به سختی میگه


داشت میگفت : یا علی بن ابی طالب





برادر آنتی وار، اینجا رو مصداق عینی هست در رابطه با ارزش جان و طلب شهادت

وگرنه نه امام خمینی نه امام خامنه ای نه هیچ کس دیگری شهادت رو نهی نکردند بلکه با آداب خودش و در راه خودش خواستند ....



[color=#ff0000]یا حق[/color]
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
درسته شهادت حزن انگیز وناراحت کننده است اما باعث بیداری سایرین میشه البته در صورت اطلاع رسانی که صدا سیما نمیکنه
  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote name='rasoolmr' timestamp='1379706947' post='339870'] [color=#0000cd]اما در مورد علت و چرایی تبریک به مناسبت شهادت :[/color] [size=4]امیرالمؤمنین‏ علیه السلام برای شهادت اشک می‏ریخت، و چون در جنگ اُحُد به شهادت نرسید ناراحت بود، و از رسول خدا صلی الله علیه وآله علّت آن را پرسید و خطاب به پیامبر فرمود:[/size] [size=4]فَقُلْتُ: یَا رَسُولَ اللَّهِ، أَوَلَیْسَ قَدْ قُلْتَ لِی یَوْمَ أُحُدٍ حَیْثُ اسْتُشْهِدَ مَنِ اسْتُشْهِدَ مِنَ الْمُسْلِمِینَ، وَحِیزَتْ عَنِّی الشَّهَادَةُ، فَشَقَّ ذلِکَ عَلَیَّ، فَقُلْتَ لِی: «أَبْشِرْ، فَإِنَّ الشَّهَادَةَ مِنْ وَرَائِکَ؟» فَقَالَ لِی: «إِنَّ ذلِکَ لَکَذلِکَ، فَکَیْفَ صَبْرُکَ إِذَنْ؟» فَقُلْتُ: یَا رَسُولَ اللَّهِ، لَیْسَ هذَا مِنْ مَوَاطِنِ الصَّبْرِ، وَلکِنْ مِنْ مَوَاطِنِ الْبُشْرَی وَالشُّکْرِ.[/size] [size=4]«گفتم: ای رسول خدا مگر جز این است که در روز «اُحُد» که گروهی از مسلمانان به شهادت رسیدند، و شهادت نصیب من نشد و سخت بر من گران آمد، تو به من فرمودی، ای علی! مژده باد تو را که شهادت در پی تو خواهد آمد. پیامبر صلی الله علیه وآله به من فرمود: (همانا این بشارت تحقّق می‏پذیرد، در آن هنگام صبر تو چگونه است؟) گفتم: ای رسول خدا چنین موردی جای صبر و شکیبایی نیست [color=#FF0000]بلکه جای مژده شنیدن و شکرگذاری [/color]است[/size] [size=4]تحف العقول ص ۱۶۲: ابن شعبه حرانی[/size] [/quote]

دقت کنید این روایت باز هم مسئله مد نظر ما را پاسخ نمی دهد. بحث این است که بعد از وقوع شهادت باید به بازماندگان چه گفت. این روایت بشارتی به خود شخص است که به یک فیض عظیم نائل خواهد آمد، اما آیا در رویه ائمه و دستوراتشان بعد از شهادت آن شخص به بازماندگان تبریک می گفتند و یا به خاطر از دست رفتن آن شخص ابراز خوشحالی می کردند؟ مثلا پیامبر بعد از شهادت حضرت حمزه به بازماندگانش تبریک گفت یا همدردی کرد و ناراحتی نشان داد. بعد از شهادت امیر المومنین چطور؟ بعد از شهادت امام حسین؟ به نظر من مادام که در دنیاییم محکومیم که به شهید به عنوان چیزی که از دست ما رفته نگاه کنیم و این تبریک ندارد اما بعد اخروی آن امر دیگری است که تبریک و بشارتش برای آخرت است و برای خود شهید از لحظه ای که روحش جدا می شود.

برادر گرامی، جناب آنتی وار، فرمایش شما کاملا متین است. اتفاقا من هم دنبال این هستم که ببینم رفتار و اعمال ائمه در برابر بازماندگان شهدا چگونه بوده. هر چه دقت می کنم در روایات می بینم رویه آن ها "تبریک گفتن" نبوده و برعکس ابراز غم و ناراحتی بوده. اما اینکه فرمودید برای تبریک یا تسلیت "باید شرایط باز ماندگان را سنجید" و باید به سطح فهم و درک بازماندگان از چیستی و دنیا نگاه کرد، اگر اجازه بدهید کمی اعلام مخالفت کنم. مثالی می زنم: مسلما ائمه عقل کل هستند و بالاترین سطح فهم از هستی و چیستی و غیره را دارند. با توجه به این موضوع و علم آن ها به معنای حقیقی شهادت به نظر شما درست است که مثلا به امام سجاد علیه السلام بگوییم: "شهادت پدرت امام حسین مبارک باد"؟ من که زبانم لال می شود از اینکه بخواهم چنین سخنی به زبان بیاورم.
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]وگرنه نه امام خمینی نه امام خامنه ای نه هیچ کس دیگری شهادت رو نهی نکردند بلکه با آداب خودش و در راه خودش خواستند ....[/quote]
icon_eek icon_eek icon_eek
من همچین حرفی زدم؟
باقی موارد هم بی شباهت نیست به این مورد...
بگذریم...

[quote]از دست شما خدا مرا مرگ دهد[/quote]
اگر اشتباه نکنم امیرالمونین می فرمایند خداوند مرا از شما بگیرد...
این طور یادم هست. البته من همه ی نهج البلاغه را حفظ نیستم. شاید جایی فرمودند الان حضور ذهن ندارم.
و البته این جمله فرق می کنه و دلیل گفتنش هم از سوی امیرالمومنین فرق میکنه...
یک جور طلب عذاب هست برای اهل کوفه...
می ترسم بیشتر توضیح بدم دوباره برداشت ناصحیحی بشه...

تند روی برادر من همیشه بده... خصوصا در بحث کردن. باعث میشه فرصت یادگرفتن و یاد دادن را از دست بدیم.
به هر حال... مباحث جالبی عرض کردید.
بهشون فکر می کنم برادر ادیب.

=================
[quote]
[right]برادر گرامی، جناب آنتی وار، فرمایش شما کاملا متین است. اتفاقا من هم دنبال این هستم که ببینم رفتار و اعمال ائمه در برابر بازماندگان شهدا چگونه بوده. هر چه دقت می کنم در روایات می بینم رویه آن ها "تبریک گفتن" نبوده و برعکس ابراز غم و ناراحتی بوده. اما اینکه فرمودید برای تبریک یا تسلیت "باید شرایط باز ماندگان را سنجید" و باید به سطح فهم و درک بازماندگان از چیستی و دنیا نگاه کرد، اگر اجازه بدهید کمی اعلام مخالفت کنم. مثالی می زنم: مسلما ائمه عقل کل هستند و بالاترین سطح فهم از هستی و چیستی و غیره را دارند. با توجه به این موضوع و علم آن ها به معنای حقیقی شهادت به نظر شما درست است که مثلا به امام سجاد علیه السلام بگوییم: "شهادت پدرت امام حسین مبارک باد"؟ من که زبانم لال می شود از اینکه بخواهم چنین سخنی به زبان بیاورم.[/right]


[/quote]
حسین عزیز،
خوب که فکر می کنم، حرفتون به نظرم منطقی میاد.

استدلال شما قوی است و بنده الان تردید جدی دارم در نظر سابقم...
خصوصا که مثلا می بینیم وقتی یک بزرگواری مثل جعفرطیار شهید میشن پیامبر اندوه گین میشه و... این واکنش را از پیامبر داریم:

[b]عبدالله فرزند جعفر می گوید: من به یاد دارم که وقتی خبر شهادت پدرم جعفر به مدینه رسید پیامبر اکرم به خانه ما آمدند و تسلیت گفتند و دست مبارک بر سر من و برادرم کشیدند و بر روی ما بوسه زدند در حالی که اشک ایشان روان بود و فرمودند: که جعفر به بهترین ثواب رسید و تا سه روز هر روز به خانه ما می آمدند و ما را تسلی می دادند و به مادرم اسماء بنت عمیس فرمودند: غم مخور که من ولی شمایم در دنیا و آخرت.[/b]

قطعا ما باید مطابق سنت نبوی عمل کنیم
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام

والا در پایان این مباحثه دوستان مون باید یک اعترافی بکنم :

بنده الان کلا زیر رادیکالم !


دیگه دلیل ش بماند برای کسانیکه تاریخ صدر اسلام رو مطالعه خواهند نمود ....!


شخصا اگر اتفاقی برام افتاد و لیاقت پیدا کردم به اونیکه واقعا لیاقت میخواد رسیدن بهش رسیدم ، قطعا قبل از تسلیت بنویسید برام تبریک ! و تمامی شعائر اسلامی رو هم منهای عرف جامعه ایرانی رعایت کنید ، دقیقا و صرفا آداب اسلامی باشه نه کمتر نه بیشتر ....!

این قسمتی از وصیت نامه بنده !

یا حق

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[size=4]سلام [/size]
[size=4]از بحثها استفاده کردم[/size]
[size=4]درباب اصل قضیه شهادت و اینکه این موضوع جای چه وضعیتی را دارد به قرآن رجوع میکنیم [/size]
[size=4]قرآن و حضرت حق از مرگ بعنوان مصیبت یاد کرده است[/size]
[color=#000000][font=Traditional Arabic', 'Traditional Arabic', 'Simplified Arabic', Verdana, Tahoma][size=6]يِا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ شَهَادَةُ بَيْنِكُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ حِينَ الْوَصِيَّةِ اثْنَانِ ذَوَا عَدْلٍ مِّنكُمْ أَوْ آخَرَانِ مِنْ غَيْرِكُمْ إِنْ أَنتُمْ ضَرَبْتُمْ فِي الأَرْضِ [/size][/font][/color][color=#ff0000][font=Traditional Arabic', 'Traditional Arabic', 'Simplified Arabic', Verdana, Tahoma][size=6]فَأَصَابَتْكُم مُّصِيبَةُ الْمَوْتِ[/size][/font][/color][color=#000000][font=Traditional Arabic', 'Traditional Arabic', 'Simplified Arabic', Verdana, Tahoma][size=6] تَحْبِسُونَهُمَا مِن بَعْدِ الصَّلاَةِ فَيُقْسِمَانِ بِاللّهِ إِنِ ارْتَبْتُمْ لاَ نَشْتَرِي بِهِ ثَمَنًا وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى وَلاَ نَكْتُمُ شَهَادَةَ اللّهِ إِنَّا إِذًا لَّمِنَ الآثِمِينَ [/size][/font][/color][color=#176200]﴿۱۰۶﴾ سوره مائده[/color]
[size=5][url="http://library.islamweb.net/newlibrary/display_book.php?flag=1&bk_no=15&ID=1311#docu"][font=Arabic Transparent][color=blue][b][font=Arabic Transparent]وبشر الصابرين الذين إذا أصابتهم مصيبة قالوا إنا لله وإنا إليه راجعون أولئك عليهم صلوات من ربهم[/font][/b][b][font=Arabic Transparent] ورحمة وأولئك هم المهتدون [/font][/b][/color][/font][/url][b][font=Arabic Transparent]} . سوره بقره ایه 126[/font][/b][/size]

[b][font=Arabic Transparent]بنابراین موضوع مرگ مصیبت است و نیاز به صبر و استرجاع دارد[/font][/b]

[b][font=Arabic Transparent]اما موضوع شهادت:[/font][/b]

[color=#000000][font=Traditional Arabic', 'Traditional Arabic', 'Simplified Arabic', Verdana, Tahoma][size=6]إِنَّ اللّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالإِنجِيلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللّهِ فَاسْتَبْشِرُواْ بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُم بِهِ وَذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ [/size][/font][/color][color=#176200]﴿۱۱۱﴾ سوره توبه[/color]
[size=4][color=#000000]اینجا به مومنین بواسطه اینکه جانشان را خداوند خریدار است و به این وسیله شهادت نصیب آنها میشود دستور داده شده است که بواسطه این معامله بشارت دهند خود را[/color][/size]

[size=4][color=#000000]اما موضوع خود فرد با موضوع اطرافیان ایشان متفاوت است که جناب حسین به خوبی به موضوع اشاره کردند [/color][/size]
[size=4][color=#000000]روایت جناب رسول هم بسیار مناسب است اما نتیجه همان است که عرض کردم و جناب حسین هم فرمودند و فکر میکنم این جمع بندی مناسب باشد و لذا بطور طبیعی خانواده داغدار نیاز به مرهم دارد و اگر از ابتدای انقلاب این موضوع تبریک و تسلیت توامان آمده است هدف هر دو جنبه موضوع است که خود فرد به سعادت ابدی رسید همانطور که امیرالمومنین درلحظه ضزبت فرمودند فزت ورب الکعبه - اما تسلیت برای نزدیکان اوست که فقدان پدر یا برادر یافرزند را حس میکنند و این عاطفه بشری هیچ درمانی جز گریه و همدردی ندارد - اینکه یک پدر داغدار درمقابل دشمن و منافقین خم به ابرو نیاورد معنی اش این نیست که درونش هیچ احساسی ندارد و قطعا مادرش [/color][/size]
[size=4][color=#000000]اشک بسیار میریزد خصوصا دیدن بدن چاک چاک و پیکر بی سر شهید و یا حتی برخی که به سخت ترین نوع شکنجه شدند و یا سر بریده شدند - این که آن فرد در حین شهادت چه ضجری کشیده است برای خانواده و مادر او کشنده است نقل شده شخصی میهمانی داد و جگر گاوی هم درسر سفره اورد - میهمان که اتفاقا دانا و اهل فضل بود - جگر را که دید -دید درآن نقاط سفیدی دیده میشود که تعجب کرد پرسید این گاو آیا ماده بود - گفتند بله - گفت آیا گوساله ای هم داشته- گفتند بله ولی آن را ذبح کردیم - پرسید ایا آن را درحضور مادرش ذبح کردید گفتند بله- اینجا بود که گریه آن مهمان بلند شد که این ها اثر سوز جگر آن مادر است که فرزندش را درحضورش ذبح کردید-[/color][/size]
[size=4][color=#000000]ببینید جگر عزیز فاطمه چه شد وقتی علی اصغرش اینطور در جلویش ذبح شد(صلی الله علیک یا اباعبد الله) [/color][/size]
[size=4][color=#000000]و ببینید این سلفیهای خونخوار و سلف برحق قاتلین اباعبدالله(درست است سلفی هستند و سلف یعنی جانشین قاتلین ذریه زهرا علیها سلام) چه میکنند [/color][/size]
[size=4][color=#000000]ببینید وقتی درپاراچنار فرزندان را درحضور پدر و مادر دست و پا و بعد سر بریدند و بعد خود این پدر و مادر شیعه را آنها چه کشیدند [/color][/size]
[size=4][color=#000000]آنوقت میتوان به نزدیکان این افراد تبریکی از سر شادی گفت یا منظور تبریک به باطن قضیه و جنبه عرفانیست و لذا نباید زیاد آن را پرمایه دید و لبخند و تبسم زد [/color][/size]
[size=4][color=#000000]والسلام[/color][/size]
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام
یه چیزی من الان یهو یادم افتاد که فکر کنم سبب سوتفاهم شده و اونم اینه :
برادران عزیزم، باور کنید هیچ انسانی نیست که مرگ دوست ، همسر، خواهر، برادر مادر و پدرش رو ببینه و ناراحتی نکنه !
بزارید یه مثال عینی میزنم که دقیقا سوتفاهم رفع بشه
وقتیکه سیدمحمود موسوی شهید شد ، سردار میریان رفت سر مزارش، وقتی که دفن ش میکردند، پرچم ایران روی قبر ایشون بود ، سر گذاشت روی پرچم برای لحظاتی، وقتی که سر برداشت، به قول دوستان انگاری پرچم رو گذاشته بودند چند روز توی سطل آب خیس بخوره ...!
یا وقتی که سردار میریان در رابطه با شهید احمدی پناه حرف میزد افتاد گریه ...
برادرانم، هیچ کسی نگفته گریه نکنیم، ناراحت نشیم ، چرا میشیم اصلا دست خودمون نیست مگه میشه شهید ، این نشانه صدق الهی رو دید و از فراغ و دوری ش گریه نکرد ؟
نه اصلا امکان نداره مگر میشه ؟
انسان برای گربه خانگی ! خودش گریه میکنه که میمیره اینکه شهید هست !
بحث رو دوستان اشتباه متوجه شدند ، ابدا بحث ناراحتی از باب از دست رفتن یک شخص نیست .... حتی انسان باید با یاد اینکه این همرزم ش این دوست ش اصلا نه ، این مادرش این پدرش به رحمت خدا رفته زاری بکنه و از اون بالاتر، اینکه انشاالله این شخص بهشتی بوده با رفتار و اعمالی که ازش دیدیم و بیشتر زاری کنه از بابت اینکه خودش هنوز به وصال یار نرسیده ( وصال یار اینجا یعنی چی ؟ هرکسی میتونه به وصال یار برسه ؟ قطعا خیر!)
ما زندگی انسان های خوب و بد رو نگاه کنیم خواهیم دید تا خدا نخواسته اینا نمردند ...
بحث تبریک بحث این هست که کسی به وصال یار و محبوب ش رسیده و در این میان ما تنها موندیم ، این خودش یک دنیا گریه و زاری هست ، از سوی دیگر ناراحتی اینکه این شخص وقتی بود یک جبهه قدرتمند بود ... و حالا نیست و جاش خالی هست
ولی این دلیل نمیشه که تبریک نگیم ... شخصا سر این قضیه هستم و عقیده م هم هست ... و بارها هم در مراسمات مختلف دیدم :
شهادت امیر سپهبد شهید صیاد را به محضر امام زمان ، مقام عظمای رهبری تسلیت و تبریک عرض میکنیم
نمیدونم منطق شما از کجا اومده ؟؟ و میاد و این احادیث رو هم اصلا نمیدونم برچه مبنایی میگید ؟؟؟؟
بازم میگم :
به قول حضرت علی :
سخن صحیحی است که از آن برداشت باطل دارند( نقل به مضمون)


بازم میگم اگر من بلایی سرم اومد کسی اینجا تبریک نگفت کلا جواب سلام ش هم ندین ! چون ضد وصیت من عمل میکنه ! چشمک

[color=#008000][size=5]چون بحثها کشیده اینجا من حیف م میاد برخی مطالب رو ننویسم ، چون فردا روزی شاید خیلی ها اینجا رو بخوانند بعد عقیده شون عوض بشه ، من چون به درستی عقیده م معتقدم پس سندیت حرفامو میزارم :[/size][/color]


[color=#ff0000]پیام تبریک وتسلیت فرمانده کل سپاه به مناسبت شهادت مصطفی الموسوی[/color]

سرویس دفاع مقدس و انقلاب اسلامی :
فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در پیامی شهادت مصطفی الموسوی از فرمادهان لشکر عاشورا در دوران هشت سال دفاع مقدس را تبریک و تسلیت گفت.

به گزارش فرهنگ نیوز به نقل از روابط عمومی سپاه، سردار سرلشکر محمدعلی جعفری، پارسایی، عشق به خاندان اهل بیت (ع)، رزم و جهاد در هنگام نیاز و خدمت صادقانه و خالصانه در پاسداری از ارزشهای انقلاب اسلامی را از صفات بارز و ویژگی‌های خاص شهید الموسوی دانست و در ادامه خاطرنشان کرد:

اینجانب عروج آن سرباز دلاور و وفادار ولایت را به فرمانده معظم کل قوا حضرت آیت الله‌العظمی خامنه‌ای (مد ظله العالی) و خانواده معزز آن عزیز عرش‌نشین[color=#ff0000] تبریک و تسلیت [/color]عرض می‌نمایم.

حضرت حق روح پر فتوحش را در جنات نعیم مقیم و در جوار مولا و مقتدایش حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) محشور و به همسر گرامی، مادر مکرمه، فرزندان محترم و سایر بستگان صبر و شکیبایی توام با عزت و سعادت عنایت فرماید.

شهید مصطفی الموسوی از فرماندهان لشکر عاشورا در دوران هشت سال دفاع مقدس بود که از نخستین روزهای جنگ تا آخرین روز جنگ در میدان‌های نبرد نقش کلیدی و مهمی را ایفا کرده بود و بعد از سالها تحمل رنج و درد بر اثر جراحات وارده در عملیات‌های بدر و خیبر به یاران شهیدش پیوست.

شهید مصطفی الموسوی بیش از ‪ ۱۰۰‬ترکش دوران دفاع مقدس در بدن مطهرش داشت و رنج جانبازی و درد را تحمل کرد و از چهره‌های شاخص مخابرات دوران دفاع مقدس بود که وظیفه ایجاد مخابرات بی‌سیم در لشکر عاشورا و قرارگاه‌های مختلف را داشت.

سلام و تحیات حضرت حق بر جانباز شهید والامقام مصطفی الموسوی که با ردای سرخ شهادت قامت سبز جان خویش را بیاراست تا جمال زیبای حق را در رفیق اعلی به نظاره بنشیند.






_______________

این یک نمونه هست


واقعا یعنی کسیکه همنشین شهدا بوده و الانم بازوی رهبری هست انسان بی سوادی هست ؟؟ اگر واقعا یکی مثل جعفری بی سواد هست آیا امام خامنه ای هم بی سواد هست :»


[color=#ff0000] پيام تبریک و تسلیت مقام معظم رهبري به مناسبت شهادت شهيد صياد شيرازي[/color]


«من المؤمنين رجال صدقوا ما عاهدوا الله عليه فمنهم من قضي نحبه و منهم من ينتظر و ما بدلوا تبديلا »
امير سرافراز ارتش اسلام و سرباز صادق و فداكار دين و قرآن، نظامي مؤمن و پارسا و پرهيزكار، سپهبد علي صيادشيرازي امروز به دست منافقين مجرم و خونخوار و روسياه به شهادت رسيد.
اين نه اولين و نه آخرين باري است كه دلي نوراني و سرشار از عشق و ايمان و وفاداري به آرمان‏هاي بلند الهي، هدف تير خشم و عناد و عصبيت از سوي زمره جنايتكار و فاسدي كه ادامه حيات خود را در خدمتگزاري به دشمنان اسلام دانسته‏است، قرار مي‏گيرد و دست‏خائن خودفروخته‏اي، نهال ثمربخش انسان والايي را قطع مي‏كند. او مانند ديگر مردان حق از روزي كه قدم در راه انقلاب نهادند، همواره سر و جان خود را براي نثار در راه خدا بر روي دست داشتند.



سرزمين‏هاي داغ خوزستان و گردنه‏هاي برافراشته كردستان سال‏ها شاهد آمادگي و فداكاري اين انسان پاك نهاد و مصمم و شجاع بوده و جبهه‏هاي دفاع مقدس صدها خاطره از رشادت و از خود گذشتگي او حفظ كرده است. خطر مرگ كوچك‏تر از آن است كه بندگان صالح خدا را از راه او بازگرداند و عشق به منال دنيوي حقيرتر از آن است كه در دل نوراني شايستگان جايي بيابد، كوردلان منافق بدانند كه با اين جنايت‏ها روز به روز نفرت ملت ايران از آنان بيشتر خواهد شد و خون مردان پاكدامن و پارسا هم چون صياد شيرازي و شهيد لاجوردي بدنامي و سياهرويي آنان را در تاريخ و در دل اين ملت هميشگي خواهد كرد.

و سردمداران استكبار كه با وجود لاف‏ زني‏هاي ضدتروريستي خود، به اميد آن نشسته ‏اند كه تروريست‏هاي مزدورشان در ايران اسلامي با شهيدكردن مردان استوار و مقاوم انقلاب، راه تسلط بر ايران اسلامي را هموار كنند. بدانند كه خون شهيدان راه حق، ملت مؤمن ما را راسخ‏تر و آشتي‏ ناپذيرتر و مقاوم تر مي‏سازد. رحمت و فضل بيكران الهي بر روح شهيد عزيزمان علي‏ صيادشيرازي و لعنت و نفرين خدا و فرشتگان و بندگان صالحش بر ايادي منفور و مطرود استكبار.

اينجانب شهادت اين بنده برگزيده خدا را به ملت ايران به خصوص به ياران دفاع مقدس و ايثارگران جبهه‏ هاي نور و حقيقت و به خانواده گرامي و فداكار و بازماندگان محترمش [color=#ff0000]تبريك و تسليت[/color] مي‏گويم و صميمي‏ترين درود خود را بر روح پاك او و خون بناحق ريخته او نثار مي‏كنم.












امیدوارم دیگر بحث اضافه تر و خارج از اصولی وجود نداشته باشه ... کمی کمتر باعث شبهه ایجاد شدن بشیم ... ویرایش شده در توسط Ernesto_Rommel
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
جناب ادیب سخنان امام رحمه الله علیه و رهبری از اول انقلاب همین بوده است و کاملا روشن است که جای تبریک کجاست و جای تسلیت کجاست - مهم اینست که بدانیم شنونده هم دوست است و هم دشمن لذا دشمن قطعا باید بداند که
اگر مومن چه بکشد چه کشته شود بهشتیست و تازه این خون شهید ثمراتی دارد که ممکن است هرگز با حضور خود شهید حاصل نشود
یادمان نرفته که امام برای تنها شهیدی که گریه کرد شهید مطهری بود- علیرغم آن بیانیه تند و اعلام تبریک و تسلیت - یعنی دشمن شاد نشود و از طرفی خون ان شهید ثمره اش چنان شد که درخت انقلاب بارور شد و هزاران مومن به صراط مستقیم هدایت شدند
پس تبریک به خود فرد منافاتی با تسلیت به داغداران ندارد ولذا موضوع کاملا روشن است و این ذهن شنونده است که باید روشن باشد و احیانا تبریک عارفانه را با تبریک عامیانه قاطی نکند
انشاءالله شما و ما هردو به فیض شهادت برسیم و هر کسی هم که به خود ما تبریک بگوید جا دارد و مشکلی نیست - بنده قول میدهم درحق شما حتما چنین کنم - اگر زنده بودم
ولی ارزو کنیم این شهادت دررکاب اقا و مولایمان صاحب الزمان باشد
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.