senaps

صابرین، یگان ویژه‌ی همه‌ کاره‌ی سپاه...

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

بله بتل جان... تصاویر از شهدا هستش ولی کلیت یگان همچنان سرپا میباشه به هر صورت! :)...

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote name='senaps' timestamp='1387309667' post='354135']
بله بتل جان... تصاویر از شهدا هستش ولی کلیت یگان همچنان سرپا میباشه به هر صورت! :)...
[/quote]

برادر اينهمه آموزش و اسلحه و لباس استتار و ضد گلوله و تجهيزات براي مردن كه نيست براي نمردن و پيروزيه ... اينهمه تلفات چرا ! اشكال كار در كجاست ؟ :-(
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
این تلفات، یکیش شهید زلفی بودن که در انفجاری تروریستی توسط گروهک ریگی به شهادت رسیدن....

شهید پرورش هم دست تنها با چندین عضو پژاک در گیر میشن که نیروهای پژاک در حین عقب نشینی ایشون رو به شهادت میرسونن...
3 تن از بزگواران در سرما زیر برف 6-7 متری می‌مونن و به شهادت میرسن...(البته اینها از عوامل یگان ویژه نبودن ظاهرا...)
اما اصل شهادت که 12 نفر فرمانده و سایر دوستان هستن، سال 90 در جریان عملیاتی متاسفانه لو میره عملیات و طرف مقابل(عوامل پژاک) شروع میکنن به ریختن اتیش وحشتناک خمپاره و نارنجک و تیربار روی این نیروها...
شرایط درگیری هم به شکلی هستش که تو شیب 40 درجه یا بیشتر نیروها هیچ جانپناهی ندارن که پشتش قایم بشن و بزنن ولی طرف مقابل داخل سنگر هستش و با تیربار سنگین اتیش میریزه و در نهایت هم نیروها متاسفانه همه به شهادت میرسن که بر اساس تصاویر موجود، اکثرا بر اثر انفجار خمپاره و نارنجک به شهادت رسیدن... :(

من چند وقت پیش یه تاپیک زدم در خصوص تجهیزات این نیروها که به دست نیروهای دشمن افتاده بود، متاسفانه کل تجهیزات نابود شده بود بر اثر ترکش و شدت انفجار و از این صحبتا... ویرایش شده در توسط senaps
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote name='BattleMaster' timestamp='1387310349' post='354140']
برادر اينهمه آموزش و اسلحه و لباس استتار و ضد گلوله و تجهيزات براي مردن كه نيست براي نمردن و پيروزيه ... اينهمه تلفات چرا ! اشكال كار در كجاست ؟ :-(
[/quote]
همچین این همه هم نبوده ها
بعدشم اینا با کم گروهی درگیر نبودن
پ.ک.ک که معرف حظورتون هست؟
هر چند وقت یه باری ترکیه باهاشون درگیره
همین که بعد یه هفته درگیری آتش بس یه طرفه دادن خیلیه

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دوستان به نظر میاد که علی رغم آموزش دیده بودن نیروهامون ولی بازم تعداد شهدا و مجروحینمون زیاده دلیلشم صرفا عدم پشتیبانی هوایی و اطلاعاتی لازمه ..........
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[font=tahoma,geneva,sans-serif]یکی از علت های اصلی آمار بالای شهدای این نیرو فرماندهی ضعیف است و این یکی از تفاوت های اساسی صابرین با نوهد است !

روحشان شاد . [/font]
  • Upvote 2
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دلیل اینکه همه اینها شهید شده اند اینه که فقط تصاویر شهدا موجوده...
استعداد این نیرو از نوهد بیشتر ولی حیطه عمل نوهد خاص تر هستش...
مانند تفاوت های عملکردی نیوی سیلز و سوکوم و گرین برت و دلتا فورس و گارد امنیت ملی و...
لطفا دوستانی که از شیوه عمل نیروهای ویژه، ساختار فرماندهی و عملیات های آنها اطلاعی ندارند بدون دلیل این نیرو رو ضعیف نشون ندن ! ویرایش شده در توسط mohammaddanger
  • Upvote 4
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
آقا با مقايسه نوهد با صابرين يا نوهد رو دارين تحقير ميکنيد شديد يا صابرين رو داريد خيلى ميبريد بالا ؛ ناسلامتى ما خودمون با چند تا از بچه هاى صابرين سر و کار داشتيم و کيفيتشون و وجنات و خلقياتشون رو ديديم ؛ مثل يک بسيجى ميمونن که آموزش بيشتر ديده و سلاح هاى متنوع ترى داره ؛ کلا " معمولين " ویرایش شده در توسط ortega68
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote name='ortega68' timestamp='1387320208' post='354175']
آقا با مقايسه نوهد با صابرين يا نوهد رو دارين تحقير ميکنيد شديد يا صابرين رو داريد خيلى ميبريد بالا ؛ ناسلامتى ما خودمون با چند تا از بچه هاى صابرين سر و کار داشتيم و کيفيتشون و وجنات و خلقياتشون رو ديديم ؛ مثل يک بسيجى ميمونن که آموزش بيشتر ديده و صلاح هاى متنوع ترى داره ؛ کلا " معمولين "
[/quote]

منم تعجب میکنم خدایی برخی دوستان خیلی شلوغش کردن......اصلا نوهد قابل قیاس با صابرین نیست .....یادمه جناب سردار صفوی چندسال پیش گفت اینا جزو 5 نیروی اول کماندویی دنیا هستن (قصد کوچک کردن صابرین رو نداشتم.....اجرشون با اباعبدالله)
  • Upvote 2
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
فرق بین صابرین با نوهد و دلیل اصلی امار شهادت بالای صابرین در این است که صابرین داخل گود است و نوهد اصلاً در زورخانه نیست. ارتش در استان های ا.غ و س.ب شهید نمی دهد پس لابد خودنه یگان های معمولی ارتش بالاتر از صابرین هستند.
اگر دستور داشته باشی در سرمای زیر سی درجه در مرز بدون امکانات لازمه بمانی یا در برف چند متری تردد کنی باید هر ساعت کلمه شهادتین را تکرار کنی .شرایط اینچنینی بیشتر از انکه نیروی ویژه بخواهد تجهیزات ویژه می خواهد .
در جنگ سی وسه روزه نیروهای ویژه اسراییل هم کمین خورد و تلفات داد .نیروی ویژه ای که پشتیبانی ویژه نداشته باشد در کمین به راحتی تلفات می دهد.
در ضمن در جاسوسان ما با نیرو ویژه ک.ج.ک که همان شاهین های ازاد کردستان است روبرو نشدیم . فرماندهی انزمان شاهین ها با فهمان حسین با نام کد باهوز اردال بود
  • Upvote 6
  • Downvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote name='senaps' timestamp='1387302522' post='354082']
خواهش میشه...
راستش من خیلی گشتم که عملیاتی از نوهد رو پیدا بکنم و چیزی ازشون دستگیرم بشه، ولی متاسفانه نشد که نشد... انگار هیچ عملیاتی نداشتن :(...
به هر صورت، به نظرم میرسه که چون صابرین دوره‌ی غواصی رو هم می‌بینه، بهتر باشه که با SBS های دریادار سیاری مقایسه بشن...

البته چیزی که برا من سوال شده، این هستش که پس یگان ویژه‌ی ذوالفقار( یگان ویژه‌ی دریایی سپاه!) چیکار میکنن پس؟
[/quote] نوهد عملیات داشته و داره بخصوص عملیاتهای کوچک برون مرزی
مطمن باش منتها قرار نیست همه ازش خبردار باشن حداقل از یک موردش که چند سال پیش انجام شد خبر دارم
البته بخاطر رعایت حفاظت اطلاعات از بیانش معذورم ویرایش شده در توسط nasr851
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام
همه ی این ها که گفتید نوهد و نمیدونم sbs و صابرین من نه سر در میارم چیه نه برام فرقی داره
[b]مهم اینه که ایران هم فهمیده باید نیرو های ویژه و عملکرد بالا تشکیل بده ،هر چند کم ومحدوده[/b]
امریکا
army ranger
airforce pararescue
marine recon
special forces diver
navy eod
swcc
airforce combat diver
sapper
special operations aviation regiment
cqt
navy seals
src
green beret
delta force
و .... رو داره ، ما اینجا داریم بحث مکنیم این یا اون!!!


دوستان طوری مقایسه میکنن انگار قراره این دو تا یگان با هم وارد نبرد بشن حالا این که این بهتره یا اون فرقی نداره چون همه اشون میخوان برای امنیت و اعتلای آب و خاک این کشور جونشون رو به خطر بندازن که به فضل خدا همیشه پایدار و موفق باشن چه صابرین و کل سپاه چه نوهد و کل ارتش جمهوری اسلامی
  • Upvote 9

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
من شنیدم نیروهای ویژه حزب الله و صابرین مانور مشترک در ایران برگزار می کنن....

تجهیزات نیروهای صابرین و نیرو ویژه حزب الله هم خیلی شبیه به هم هست...

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بعد از دوره جنگ اول و دوم ، ارتش ها و کشورهای بزرگ دنیا یا ترکیدن یا خیلی بزرگ شدن ، که این پدیده دو وضعیت رو بوجود اورد ..؛

- اول اینکه این ارتشهای بزرگ قادر به رویارویی با یکدیگر نیستند ، و امکان درگیری با هم رو ندارند مگر در یک جنگ بسیار فراگیر یا درگیری هایی با حدود قراردادی .
- دوم ارتش هایی که ترکیدن و یا کشورهایی که از نظر نظامی ضعیف شدن و در اونها خلاء قدرت بوجود آمد (بخصوص خاورمیانه) موجد شکل گیری گروه های کوچک تر نظامی و شبه نظامی شدند ، مثل افغانستان ، هند و پاکستان ، عراق ، لبنان ، چچن ، یوگوسلاوی و ...

خصوصیات این گروه ها ،

- به لحاظ ساختاری عموما در شهر ها و مناطق دارای حفاظ طبیعی به جنگ می پردازند ،
- پایگاه مردمی داشته و عموما ساختاری کامل و مستقل از دولتها دارند ،
- شیوه های جنگی نا متقارن و سلاح های تا نیمه سنگین ،
- از سیستم های زرهی ، پدافندی و جنگ هوایی بهره مند نیستند ،
- گرایش شدیدی به استفاده از روشهای نامتعارف در جنگ دارند ،
- از نظر عددی وضعیت مشخصی ندارند و از نظر رویکرد تهاجمی و یا دفاعی تابع سیاست های خاصی نیستند ، بلکه لحظه ای و غیر سیستمی تصمیم میگیرند ،
- عمده مشکلاتی که ایجاد میکنند ، گروگانگیری و خرابکاری هست ،
- معمولا این گروه ها تشکیلاتی در چند کشور مختلف دارند ،
و ...

جنگ با چنین ساختارهایی از طریق شلیک موشک و حملات هوایی و حمله با تانک امکان پذیر نیست و باعث نابودی این گروه ها نمیشه ، استفاده از تسلیحات متعارف و حتی نا متعارف هم باعث نابودی این گروه ها نمیشه ، ابدا با روشهای مرسوم لشکرکشی جوابگو نخواهد بود ، ...

بلکه باید تک تک اعضای این گروه ها رو از رده های بالای اون شناسایی کنید و به هلاکت برسونید ، تا ساختارهای زیر مجموعه اونها از هم بپاشه ،

اجرای چنین عملیات هایی تنها از عهده نیروهای ویژه در ارتشها بر میاد ، به همین خاطر ارتشهای جهان گرایش شدیدی به افزایش و بهینه سازی این نیروها و حتی تشکیل و سازماندهی چند ملیتی اونها پیدا کردند ، برای نمونه تیتر این خبر جالبه ؛

[url="http://www.defensenews.com/article/20120207/DEFREG02/302070009/U-S-Special-Ops-Grow-DoD-Budget-Shrinks"]http://www.defensenews.com/article/20120207/DEFREG02/302070009/U-S-Special-Ops-Grow-DoD-Budget-Shrinks[/url]
  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط mehdipersian
      شناور شهید باقری به بالگرد، موشک و پهپاد مجهز خواهد شد 
      فرمانده نیروی دریایی سپاه:

      شناور شهید باقری که در آینده ساخت آن به اتمام می‌رسد، علاوه بر داشتن یک ناوگروه در داخل خود، باند پرواز هم دارد که پهپاد می‌تواند از روی آن حرکت کرده و به پرواز درآید و در بازگشت هم می‌تواند بر روی آن بنشیند.
      شناور شهید باقری با ۲۴۰ متر طول و ۲۱ متر ارتفاع، مجهز به بالگرد، موشک و پهپاد است.
      این شناور به گونه‌ای در حال ساخت است که از روی عرشه آن حدود ۶۰ پهپاد می‌تواند پرواز کند و بنشیند.
      وستانیوز
       
    • توسط IRGCAF
      هواپیمای توربوفن An-74 که اولین پرواز خود را در سال 1977 انجام داد، یک هواپیمای سبک ترابری چند منظوره است که برای عمل در مناطق قطبی طراحی شده است. این هواپیما که برای جایگزینی An-26های قدیمی طراحی شده است، برای حمل بار، تجهیزات و مسافر در فواصل کوتاه و متوسط استفاده می‌شود و قابلیت پرواز در تمامی شرایط آب و هوایی از 60- تا 45+ درجه سانتیگراد و در هر ارتفاعی از قطب شمال تا مناطق کوهستانی را دارا می‌باشد. هواپیمای An-74 می‌تواند در تمامی اوقات سال در روز یا شب در مسیرهای محلی یا بین‌المللی مورد استفاده قرار گیرد. این هواپیما قابلیت نشست و برخاست در باندهای کوتاه و از روی زمینهای پر از سنگریزه، یخی و یا پوشیده از برف را دارد.

      An-74 می‌تواند 7.5 تن بار را در ارتفاع 10100 متری با سرعت کروز 550-700 km/h حمل کند. این هواپیما دارای قابلیتهای فوق‌العاده دیگری نیز می‌باشد از جمله هدایت کشتی‌ها در طی مسیر خود، سرویس‌دهی به ایستگاههای شناور، انجام عملیات تحقیقاتی در ارتفاع بالا یا مناطق قطبی، پیدا کردن گروه ماهی‌ها و گشت‌زنی در مناطق یخبندان.

      در ضمن An-74 به آسانی می‌تواند به آمبولانس، هواپیمای آتش‌نشان، هواپیمای حامل چتربازان و ... تبدیل شود. نسبت لیفت به وزن بالای این هواپیما مدیون استفاده از مواد جدید و تکنولوژیهای نوین ساخت می‌باشد.

      تولید این هواپیما در خارکف همچنان ادامه دارد و نمونه جدید آن نیز در حال ساخت است.

      پيشرانه:

      دو دستگاه موتور توربوفن D-36ZMKB ساخت پراگرس با نسبت كنار گذر زياد، هر يك به توان 74/63 كيلو نيوتن.

      ابعاد

      دهانه بال: 98/31 متر
      نسبت منظري بال: 3/10
      طول كلي: 07/28 متر
      ارتفاع: 75/8 متر

      اوزان

      وزن با بيشترين سوخت (بدون بار): 13200 كيلوگرم
      بيشترين وزن برخاست: 34800 كيلوگرم

      سرعت و برد

      بيشترين سرعت در ارتفاع 10100 متري: 700 كيلومتر در ساعت
      برد با بيشترين سوخت و 800 كيلوگرم بار مفيد: 4400 كيلومتر

      Avia.ir
    • توسط MR9
      يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَ يُثَبِّتْ أَقْدامَكُمْ   ای کسانی که ایمان آورده‌اید ، اگر (آیین) خدا را یاری کنید، شما را یاری می‌کند و گامهایتان را استوار می‌دارد.    
      در صورت وقوع هرگونه پیش آمد احتمالی ....
       
      هجدهم  دی ماه سال یکهزار و سیصد و نود هشت .... 
       
      1- تمامی اخبار ، تحلیل ها ، ویدئوها ، لینکها در این تاپیک قرار می گیرد .....
      2- رعایت قوانین انجمن میلیتاری برای همه کاربران لازم الاجراست ....
      3- در خصوص پخش شایعات ، اخبار نادرست و .....  همه کاربران دقت لازم را داشته باشد 
       

       
       
      پی نوشت :
      در صورت وقوع بحران ، عنوان تاپیک تغییر خواهد کرد  ( تغییر عنوان تاپیک ، ساعت 8:35 دقیقه روز 18 دی 1398)
    • توسط SAEID
      عملیات کربلای4 طرح خوبی داشتی و بزرگترین تحرک نظامی ایران با استعداد 250 گردان محسوب میشد اما لو رفتن عملیات همه چیز را خراب کرد! دقیقا مانند عملیات کورسک که اگر لو نمیرفت کار شوروی تمام بود در جنگ تحمیلی هم کربلای4 میتوانست ما را پیروز جنگ کرده و از موضع قدرت با عراق جهت صلح مذاکره میکردیم که نشد!
    • توسط SAEID
      خاطره ای از شهید احمد کاظمی



      در سلول باز شد. نگهبان چشم چرخاند بین زندانیها. انگار دنبال کسی میگشت پیداش نکرد. داد زد: "احمد کاظمی!"

      احمد بلند شد. رفت تا جلوی در. چشم دوخت به نگهبان. نگهبان تعجب کرد. سر تا پای او را نگاه گرفت. زیر لب گفت: "این که بچه است".

      و زل زد به چشمهای احمد. چشمهای درخشان، بینی کشیده و نگاه نافذ او را دید و آرامشی را که داشت. گفت: "پیداست که نمیدانی کجا هستی".

      احمد لبخند زد.

      - چرا میدانم، اما من کاری نکرده ام.

      نگهبان خندید. بلند و کشیده.

      -همه اولش همین را میگویند، همه ...

      و از کنار در رفت کنار.

      - بیفت جلو!

      در راهروی نیمه تاریک که میرفتند، دلسوزانه افزود:

      "من نگهبانی بیش نیستم، اما خودت را اذیت نکن. این جا کاری میکنند که آدم هفت جدش را هم به یاد بیاورد. نمیتوانی چیزی را پنهان کنی."

      احمد چیزی نگفت. تا انتهای راهرو رفتند و پیچیدند. پله هایی پیدا شد. رفتند پائین. نگهبان دری را باز کرد. ناگهان صدای ضجه ای بلند شد. از اتاق بغلی می آمد. احمد، یک آن سر جایش یخ زد. نگهبان از پشت هلش داد.

      - چیزی نیست، عادت میکنی.

      در، پشت سرش بسته شد. اتاق کوچک بود و نیمه تاریک.

      جلوتر میز و صندلی قراضه ای دیده میشد. میدانست که باید نیرویش را ذخیره کند. نشست روی صندلی و منتظر شد. ساعتی گذشت.

      کسی نیامد سراغش. آیا او را فراموش کرده بودند؟ میدانست که چنین نیست. شنیده بود که بعضیها در همان لحظات طاقت فرسای انتظار، میبرند. دوباره صدای جیغی بلند شد. آیا صدا از آن یکی از دوستانش نبود؟ بجز خودش، سه نفر دیگر را هم دیده بود که دستگیر شده اند. وسط عزاداری، مرد تنومندی مچ او را چسبیده بود.

      - یک دقیقه بیا!

      و تا به خودش بیاید، دیده بود که از جمع عزاداران که سینه میزدند و شعار میدادند، بیرون کشیده شده است.

      - شما کی هستی؟

      - بعدا میفهمی.

      و چشم که چرخانده بود، دوستان دیگرش را هم دیده بود که توسط مردان دیگری، احاطه شده بودند.

      در صدایی کرد و باز شد. احمد برگشت. مردی را دید که لباس نظامی نپوشیده بود. معلوم نبود که مال شهربانی "نجف آباد" است یا اینکه از بیرون آمده.

      - خب، کارمان راحت شد، دوستانت هم به همه چیز اعتراف کردند.

      احمد بلند شد و ایستاد، مرد متعجب بود.

      - خوب برای خودت جا خوش کرده ای!

      و چشم دوخت به چشمهای احمد.

      - وقت زیادی ندارم. شهربانی شلوغ است. هر روز دهها نفر را میگیرند و می آوردند اینجا که ما آدمشنا کنیم. زود باش!

      احمد پرسید: "چه کار باید بکنم؟"

      و ناگهان سمت راست صورتش داغ شد و گوشش تیر کشید، آنقدر که فحشهای اولیه مرد را نشنید:

      - ... خودت را زده ای به آن راه؟ فکر کردی با کی طرفی؟ بگو اعلامیه ها را از کی میگرفتید، دستور دیوارنویسی مال کلی بود و خودت را خلاص کن!

      احمد با آرامی مرد را نگاه کرد. گفت: "من نمیدانم چه میگویید. من فقط تو عزاداری بودم، عاشورا بود، مگه شما عزاداری نمیکردید؟"

      یک دفعه پای مرد بالا آمد و بینی احمد داغ شد، بعد شرشر گرم خون را احساس کرد و صدای مبهم مرد را شنید: "پس نمیخواهی حرف بزنی؟"

      ...

      شکنجه، پانزده روز ادامه داشت، اما احمد هیچ چیزی را به گردن نگرفت. برای همین هم مجبور شدند رهایش کنند، به خصوص که هر روز زندانیان جدیدی آورده میشدند و جا کم بود. پسبانی که آن روز لباس شخصی پوشیده بود، در آخرین بازجویی گفت: "فکر نکن ما خریم، ولت میکنیم تا بروی، اما همیشه زیر نظر ما هستی. ساواک هیچ کس را رها نمیکند. بنابراین هر وقت توی خیابان راه میروی، یادت باشد که چشمهای "امیری" دنبالت است".

      و تازه آن موقع بود که احمد، اسم فامیلی پاسبان را فهمیده بود و این را که ساواکی است.

      بیرون که آمد، انگیزه اش برای مبارزه بیشتر شد. سال 56 بود. رژیم سلطنتی آخرین نفسهایش را میکشید. احمد ارتباطش را با انقلابیون بیشتر کرد و همین باعث شد که ساواک دنبال دستگیری مجددش باشد. حالا باید پنهان میشد.

      مدتی از چشمها دور ماند، اما احساس میکرد که وقتش دارد تلف میشود. برای همین هم تصمیم بزرگتری گرفت: پیوستن به مبارزان فلسطینی و دیدن دوره های چریکی.

      به سرعت کارهایش را انجام داد و از طریق دوستانش، عازم پادگان "جمهوریه" سوریه شد، اما مبارزان فلسطینی، طوری نبودند که او تصور کرده بود. همه آنها به یک اندازه مسایل مذهبی را رعایت نمیکردند. دختر و پسر قاطی هم بودند و حدود شرعی مخدوش شده بود. چند بار با مسئولین بحث کرد، اما به هیچ نتیجه ای نرسید. دلسرد شده بود. باید بر میگشت به کشور خودش، جایی که در آن انقلاب به پیروزی رسیده بود و حوادث شگفت انگیزی روی میداد. یکی از این حوادث شگفت انگیز، محاکمه ساواکیها بود. همه میدانستند که احمد شکنجه شده است و از او میخواستند که از عامل شکنجه اش شکایت کند، اما هر چه میکردند، احمد نمیپذیرفت. با این که ماهها خون دماغ میشد و جای بگد پاسبان شهربانی، به این زودیها قصد خوب شدن نداشت. حالا پاسبان امیری خیالش راحت شده بود که از طرف احمد، خطری تهدیدش نمیکند و از عظمت روحی او به شگفت آمده بود، آنقدر که میتوانست سالها بعد، نامه ای برایش بنویسد:

      "من همانی هستم که شما مرا به نام امیری میشناسید. میدانم در حقتان بدی کرده ام و میدانم که شما آنقدر بزرگوار هستید که مرا بخشیده اید و همین به من جسارت میدهد که خواهش دیگری از شما بکنم. اگر میتوانید، به من کمک کنید تا ترتیب انتقال فرزندم به دانشگاه دیگری، داده شود. میدانم که مسئولان دانشگاه شما را میشناسند و حرفتان را گوش میکنند".

      احمد از بازیهای روزگار شگفت زده شده بود. مدتی به نامه شکنجه گرش فکر و لحظاتی را که زیر دست او از درد به خود میپیچید، به یاد آورد، اما آخر سر نامه ای به دانشگاه نوشت و از مسئولان خواست اگر راه قانونی وجود دارد، با انتقال فرزند شکنجه گرش موافقت کنند و آن وقت بود که احساس سبکی و راحتی کامل کرد و دید که خوبی کردن - حتی در حق کسی که بهت بدی کرده - چقدر لذت بخش است.

      از کتاب همشهری نوشته محمدرضا بایرامی
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.