senaps

صابرین، یگان ویژه‌ی همه‌ کاره‌ی سپاه...

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

[quote name='sedmammad' timestamp='1389185445' post='358056']
کتابی هست از دوست تا حدودی توهم توطئه دارمان رضا گلپور به نام : آقای خاتمی هشدار ! چشم های اطلاعاتی ات جانیان بین المللی اند ! ( اسم کتاب همینه !) ... اگر تونستین اونوبخونین ...
[/quote]
لینکی برای دانلودش دارید ؟
ماشالله انقدر اسم کوتاهی دارد تا سرچ میکنیم گوگل هنگ میکنه
البته اسم کتاب فکر میکنم این باشه
آقای خاتمی هشیار باش ! چشم های اطلاعاتیت جانیان بین المللی اند

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[b] " معلمِ" ما تکاور بود[/b]






[img]http://media2.afsaran.ir/siQauv0_265.jpg[/img][img]http://media2.afsaran.ir/siiwqw8_178.jpg[/img]

عکسی که می بینید، "سید محمود موسوی" را هنگام تدریس در یک کلاس ابتدایی در منطقه غرب کشور نشان می دهد. "سید محمود" در سال 1360 در بابل متولد شد. وی در سال های جوانی، به سپاه پاسداران پیوست و یکی از نیروهای "یگان صابرین"(واحد ویژه نیروی زمینی سپاه) گردید.

"سیدمحمود موسوی" در تاریخ 13 شهریور 1390، در نبرد رویارو با مزدوران خارجی در "ارتفاعات جاسوسان" (سردشت) شربت شهادت نوشید و پیکر پاکش در گلزار شهدای "کمانگرکلای مرکزی" به خاک سپرده شد.
  • Upvote 10

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ارسال شده در · مخفی شده توسط Skyhawk، 29 دی 1392 - دلیلی ارایه نشده است
مخفی شده توسط Skyhawk، 29 دی 1392 - دلیلی ارایه نشده است
اصلا چرا صابرین؟ اسم بهتر نبود روش میزاشتن؟ الان یه مشت اسم از عراق و کشورهای عربی ردیف نکنید باز!!!!!!
  • Upvote 1
  • Downvote 12

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
ارسال شده در · مخفی شده توسط Skyhawk، 29 دی 1392 - دلیلی ارایه نشده است
مخفی شده توسط Skyhawk، 29 دی 1392 - دلیلی ارایه نشده است
[quote name='ia65' timestamp='1390124263' post='360251']
اصلا چرا صابرین؟ اسم بهتر نبود روش میزاشتن؟ الان یه مشت اسم از عراق و کشورهای عربی ردیف نکنید باز!!!!!!
[/quote]داداش هر چی که بزارن شما یک گیر میدی مواضع شما هم بر کسی پوشیده نیست اینجا!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
ارسال شده در · مخفی شده توسط Skyhawk، 29 دی 1392 - دلیلی ارایه نشده است
مخفی شده توسط Skyhawk، 29 دی 1392 - دلیلی ارایه نشده است
[quote name='ia65' timestamp='1390124263' post='360251']
اصلا چرا صابرین؟ اسم بهتر نبود روش میزاشتن؟ الان یه مشت اسم از عراق و کشورهای عربی ردیف نکنید باز!!!!!!
[/quote]
فکر کردیم برای گفتن چه نکته ی مهمی تاپیک رو آوردی بالا
جناب پشت بازو اولا نام صابرین عربی نیست و اسلامی هست
اگر با اسلام و اسامی اسلامی مشکل دارید بحث چیز دیگری هست
  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
ارسال شده در · مخفی شده توسط Skyhawk، 29 دی 1392 - دلیلی ارایه نشده است
مخفی شده توسط Skyhawk، 29 دی 1392 - دلیلی ارایه نشده است
[quote name='reza2250' timestamp='1390125327' post='360255']
فکر کردیم برای گفتن چه نکته ی مهمی تاپیک رو آوردی بالا
جناب پشت بازو اولا نام صابرین عربی نیست و اسلامی هست
اگر با اسلام و اسامی اسلامی مشکل دارید بحث چیز دیگری هست
[/quote] من جای معلم عربیت بودم بهت یه 9/75 میدادم تا یه حال اساسی کنی ؟ عربی نیست؟ در کل یه سوال بود شماها چرا به اسلام و 1000 چیز دیگه ربطش میدین ! ای بابا
  • Upvote 2
  • Downvote 8

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
ارسال شده در · مخفی شده توسط Skyhawk، 29 دی 1392 - دلیلی ارایه نشده است
مخفی شده توسط Skyhawk، 29 دی 1392 - دلیلی ارایه نشده است
[quote name='ia65' timestamp='1390126329' post='360257']
من جای معلم عربیت بودم بهت یه 9/75 میدادم تا یه حال اساسی کنی ؟ عربی نیست؟ در کل یه سوال بود شماها چرا به اسلام و 1000 چیز دیگه ربطش میدین ! ای بابا
[/quote]
پس طبق فرموده جنابعالی باید کل یگان های سپاه که اسم ائمه و اسامی قرآنی دارند هم اسماشون به تمسخر گرفته بشه
لشکر محمد رسول الله (ص) لشکر ولیعصر(عج) سپاه قدس - سپاه بدر - لشکر حمزه (ع) و ...
جایی مثل سپاه که مبانی اش بر اساس اسلام و دستورات قرآن هستند طبیعی هست همچین اسامی
انتخاب این اسم اتفاقاً بسیار برازنده یگان این عزیزان هست کسانی که شب و روز در حال آماده باش هستند و حتی بعضاً 5-6 ماه هم از خانواده و فرزندان خود خبر ندارند ، از شرق کشور به غرب کشور برده میشن برای ماموریت و چیزی به جز صبر و استقامت نمیتونه روحیه این عزیزان رو حفظ کنه . کسانی که شما و امثال شما بابت دخالتشون در سوریه اونها رو نکوهش می کنید و آنها همچنان صبر میکنند (وَ الَّذِینَ صَبَرُواْ ابْتِغَآءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ)
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
ارسال شده در · مخفی شده توسط Skyhawk، 29 دی 1392 - دلیلی ارایه نشده است
مخفی شده توسط Skyhawk، 29 دی 1392 - دلیلی ارایه نشده است
[quote name='ia65' timestamp='1390124263' post='360251']
اصلا چرا صابرین؟ اسم بهتر نبود روش میزاشتن؟ الان یه مشت اسم از عراق و کشورهای عربی ردیف نکنید باز!!!!!!
[/quote]
دوست عزیز می تونم از شما و امثال شما خواهش کنم این نژاد پرستی و ملیت گرایی تاریخ گذشته که حاصل کار امثال ملکم خان و آخوند زاده و کسروی هست رو که بوی تعفن خودشون و نظراتشون تاریخ معاصر ایران رو برداشته رها کنید؟؟
چطور میشه زبان فارسی رو از عربی جدا کرد در حالی که چنان در هم داخل شدن و در خون و گوشت هم داخل هستن که برداشتن هر کدام از اونها کل ادب وز بان فارسی رو نابود می کنه.

گذشت دوران آخوند زاده که به اسم ایرانیت ملیت و نژاد پاک و..... که توهمی بیش از مقداری سنگ مانده بر جا نبود و فقط ارزش تاریخی دارن بشود خط و زبان و از همه بدتر دین ایرانی درآورد. اونها کسانی بودن که برای جنگ با اسلام دست به دامان افریطه ملی گرایی شدن ولی وقتی همون افراد به غرب می رسیدن کل ملی گرایی و باستان پرستی رو به طاقچه تفکر خودشون می سپردن و می گفتن: از فرق سر تا نوک پا باید فرنگی شد و این اسلام است که موجبات انحطاط و عقب ماندگی ما رو فراهم کرده است.

حالم از این نوع دگم اندیشی روشنفکرانه به هم می خوره توهینب ه کسی نشه و توهین به فردی نشه منظور من هیچ شخص خاصی نیست منظورم این نوع تفکر هست که در پی برتری جویی هست و همیشه خودش رو برتر از دیگران می دونه
این نوای شیطان هست که در گلوی امثال ما به صداا درمیاد که گفت: ان خیر منه.... من از اون برترم.
  • Upvote 5
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
ارسال شده در · مخفی شده توسط Skyhawk، 29 دی 1392 - دلیلی ارایه نشده است
مخفی شده توسط Skyhawk، 29 دی 1392 - دلیلی ارایه نشده است
[quote name='fath' timestamp='1390147911' post='360330']
دوست عزیز می تونم از شما و امثال شما خواهش کنم این نژاد پرستی و ملیت گرایی تاریخ گذشته که حاصل کار امثال ملکم خان و آخوند زاده و کسروی هست رو که بوی تعفن خودشون و نظراتشون تاریخ معاصر ایران رو برداشته رها کنید؟؟
چطور میشه زبان فارسی رو از عربی جدا کرد در حالی که چنان در هم داخل شدن و در خون و گوشت هم داخل هستن که برداشتن هر کدام از اونها کل ادب وز بان فارسی رو نابود می کنه.

گذشت دوران آخوند زاده که به اسم ایرانیت ملیت و نژاد پاک و..... که توهمی بیش از مقداری سنگ مانده بر جا نبود و فقط ارزش تاریخی دارن بشود خط و زبان و از همه بدتر دین ایرانی درآورد. اونها کسانی بودن که برای جنگ با اسلام دست به دامان افریطه ملی گرایی شدن ولی وقتی همون افراد به غرب می رسیدن کل ملی گرایی و باستان پرستی رو به طاقچه تفکر خودشون می سپردن و می گفتن: از فرق سر تا نوک پا باید فرنگی شد و این اسلام است که موجبات انحطاط و عقب ماندگی ما رو فراهم کرده است.

حالم از این نوع دگم اندیشی روشنفکرانه به هم می خوره توهینب ه کسی نشه و توهین به فردی نشه منظور من هیچ شخص خاصی نیست منظورم این نوع تفکر هست که در پی برتری جویی هست و همیشه خودش رو برتر از دیگران می دونه
این نوای شیطان هست که در گلوی امثال ما به صداا درمیاد که گفت: ان خیر منه.... من از اون برترم.
[/quote]
دقیقاً همینه ، اصلاً اگه قرار باشه ما هم مثل اعراب جاهل سنگ ملیتمون رو به سینه بزنیم چه تفاوتی با تفکرات اونها داریم ؟ درحالی که همه میدونیم سفید ترین انسان ها با سیاه ترینشون هیچ تفاوتی نداره

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
ارسال شده در · مخفی شده توسط Skyhawk، 29 دی 1392 - دلیلی ارایه نشده است
مخفی شده توسط Skyhawk، 29 دی 1392 - دلیلی ارایه نشده است
[quote]
دقیقاً همینه ، اصلاً اگه قرار باشه ما هم مثل اعراب جاهل سنگ ملیتمون رو به سینه بزنیم چه تفاوتی با تفکرات اونها داریم ؟ درحالی که همه میدونیم سفید ترین انسان ها با سیاه ترینشون هیچ تفاوتی نداره
[/quote]

یعنی ما ایرانی سفید نداریم؟؟؟

یعنی یه ایرانی که ۷۰۰۰ سال تاریخ و پیشینه و فرهنگ داره، با یه گوسفند با پیشینه‌ي کل کشورش ۵۰۰ سال پیشه فرقی نداره؟!! :|
یعنی ماهایی که امروز تو سرزمین مادریمون زندگی میکنیم، با اعرابی که هزاران سال زیر مجموعه ی کشور ما بودن، فرقی نداریم با هم؟!...

چرا اونوقت؟؟؟ این که ما نژاد برتر هستیم بر کسی پوشیده نیست به نظرم! هرچند اینجا جای بحث در خصوص تاریخ نیست و جای بحث در خصوص صابرین سپاه هستش...
  • Upvote 2
  • Downvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
ارسال شده در · مخفی شده توسط Skyhawk، 29 دی 1392 - دلیلی ارایه نشده است
مخفی شده توسط Skyhawk، 29 دی 1392 - دلیلی ارایه نشده است
[quote][color=#282828][font=tahoma, helvetica, arial, sans-serif][right]یعنی ما ایرانی سفید نداریم؟؟؟[/right][/font][/color]

[color=#282828][font=tahoma, helvetica, arial, sans-serif][right]یعنی یه ایرانی که ۷۰۰۰ سال تاریخ و پیشینه و فرهنگ داره، با یه گوسفند با پیشینه‌ي کل کشورش ۵۰۰ سال پیشه فرقی نداره؟!! [/right][/font][/color] :neutral:
[color=#282828][font=tahoma, helvetica, arial, sans-serif][right]یعنی ماهایی که امروز تو سرزمین مادریمون زندگی میکنیم، با اعرابی که هزاران سال زیر مجموعه ی کشور ما بودن، فرقی نداریم با هم؟!...[/right][/font][/color]

[color=#282828][font=tahoma, helvetica, arial, sans-serif][right]چرا اونوقت؟؟؟ این که ما نژاد برتر هستیم بر کسی پوشیده نیست به نظرم! هرچند اینجا جای بحث در خصوص تاریخ نیست و جای بحث در خصوص صابرین سپاه هستش... [/right][/font][/color][/quote]
برای بعضی ها سناپس جان تاریخ ایران دقیقا 1392 سال بقیه اش اصلا مهم نیست !! اگه یه سری از اون ور بوم افتادن متاسفانه یه سری هم از این ور بوم افتادن اسلام بخشی از هویت ما ایرانی ها هست همونطوری که تاریخ کهن سال کشورمون بخش دیگری ازش هست از هر طرف بوم افتادن اشتباه هست
  • Upvote 2
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
ارسال شده در (ویرایش شده) · مخفی شده توسط Skyhawk، 29 دی 1392 - دلیلی ارایه نشده است
مخفی شده توسط Skyhawk، 29 دی 1392 - دلیلی ارایه نشده است
[quote name='senaps' timestamp='1390150946' post='360353']
یعنی ما ایرانی سفید نداریم؟؟؟

یعنی یه ایرانی که ۷۰۰۰ سال تاریخ و پیشینه و فرهنگ داره، با یه گوسفند با پیشینه‌ي کل کشورش ۵۰۰ سال پیشه فرقی نداره؟!! :neutral:
یعنی ماهایی که امروز تو سرزمین مادریمون زندگی میکنیم، با اعرابی که هزاران سال زیر مجموعه ی کشور ما بودن، فرقی نداریم با هم؟!...

چرا اونوقت؟؟؟ این که ما نژاد برتر هستیم بر کسی پوشیده نیست به نظرم! هرچند اینجا جای بحث در خصوص تاریخ نیست و جای بحث در خصوص صابرین سپاه هستش...
[/quote]
بحث سیاه و سفید یه مثال بود برادر .
این که به پیشینه کشورمون ببالیم و افتخار کنیم طبیعتاً حق ماست ولی اینکه بخواهیم فخر بفروشیم نه ! چنین حقی نداریم
ببخشید شما با اون انسانی که تو عراق یا عربستان یا سوریه زندگی میکنه چه تفاوتی داری ؟ چشم نداره ؟ گوش و بینی نداره ؟ روح نداره ؟ اصلاً از فضل پدر تو را چه حاصل ؟ خودمون چی هستیم ؟ خودمون کی هستیم ؟ خودمون داریم چیکار میکنیم ؟
«[color=#006600]یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا ان اکرمکم عند الله اتقاکم[/color]» ای مردم! ما شما را به صورت زن و مرد آفریدیم، و شما را گروه گروه گردانیدیم تا یکدیگر را بشناسید. بدون شک [b]بهترین و گرامی­ترین شما نزد خدا با تقواترین شماست[/b]
برادر اگر مسلمان هستیم باید دقیقاً طبق گفته های قرآن و بیانات رهبر عمل کنیم .
آره منم خوشم میاد به کورش افتخار کنم ، به تاریخ کهنم افتخار کنم و همیشه میکنم ولی اینکه اون رو دلیل برتری بر مخلوق خدا بدونم نه . ویرایش شده در توسط Dezchilds
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
ارسال شده در · مخفی شده توسط Skyhawk، 29 دی 1392 - دلیلی ارایه نشده است
مخفی شده توسط Skyhawk، 29 دی 1392 - دلیلی ارایه نشده است
هه هه !!!
این ضدیت وطن پرستی با دین یه مزخرف بیش نیست!! اینم احتمالا کار انگلیساست!!!!
شما میبینی که خودشون تو غرب صبح تا شب مسائل وطن پرستی و اینا رو تبلیغ میکنن و از ابزار وطن پرستی برای وصل کردن همه ی مردمشون استفاده میکنن...
اونوقت ما اینجا نشتیم صبح تا شب ۷ هزار سال تاریخ رو میکوبیم که چی؟! که با اسلام اتحاد ایجاد کنیم!!
اونوقت مثلا یه مسیحی با یه شیعه سر چه چیزی اتحاد باید داشته باشه؟! یا یه کلیمی یا زرتشتی؟؟؟
خنده داره واقعا!!
جالب ترش اینه که صبح تا شب میایم مطرح میکنیم که از فضل پدر تو را چه حاصل!! بنده خدا، اونی که اصلا پدر نداشته از فضل پدر او را چه حاصل؟!!! فیلمایی مثل بت‌من، اسپایدرمن، سوپرمن، ایرون‌من، کت ومن! و هزار تای دیگه روی هیچی ساخته شده!! رو تاریخ نداشته و هزاران میلیارد دلار پول در اورده و هزاران نفر رو برده سر کار!!!!
اونوت رستم و سهراب و ضحاک و شیرین و فرهاد و سیاوش و کاوه و غیره و ذلک با قدمتی چندصد ساله و خود شخص شخیص پادشاهان و فرمانروایان ما چقدر پول ازشون در اوردیم؟! ۲۵ هزار تومن؟؟؟؟ میخوای شرط ببندم همین هم نبوده؟؟؟؟؟

داریم در خصوص میلیارد ها دلار و هزاران کار حرف میزنیم... نه در مورد چارتا سنگ!!! داریم در مورد هزار سال ادبیات حرف میزنیم.....
اقای فتح بر میگرده میگه فارسی بدون عربی هیچه!! من کتاب ادبیات عرب ترجمه کردم برا اشنامون، توش واضح نوشته اعراب اونقدر وحشی بودن که برا زبانشون نوشتنی نداشتن!!!! یعنی زبونشون رو نمیتونستن بنویسن و هر کسی عربی رو هر جور عشقش میکشیده مینوشته تا اسلام میاد و فیلسوفان و ادیبان ایرانی به اونها یاد میدن حرفهاشون رو بنویسن!!!!
اونوقت جناب فتح بر میگرده میگه ادبیات اصلی ما، بدون عربی هیچه!! ادبیات ما بدون عربی هیچی برادر من نه به خاطر اینکه خودش نمیتونه کار خودش رو راه بندازه! بلکه به خاطر اینکه یه نفر اون بیرون از کلاس اول ابتدایی که به بچه ها خوندن و نوشتن یاد میده، کلمات عربی رو میکنه تو مغزشون!!...این کلمات هم همینجوری میان بالا و استفاده میشن...!!!!! مشکل از وطن پرستی ماهاست و نه خود وطن و تاریخش!!...

دیگه کسی یادش نرفته تخریب اثار فرهنگی و تاریخی مملکت به بهانه‌ی ضد اسلامی بودن و .... توسط یه عده معلوم الحال! :)))))

همین الان تو فرانسه چارتا سنگ ایرانی گذاشتن تو یه بخش گنده‌ي موزشون و کلی هم ازش پول در میارن، اونوقت یه عده این سنگا رو مخالف اسلام میدونن، یه عده ناکامل و یه عده میگن سنگا به ما چه!!!! این سنگا به ما همون ربطی دارن که برا انگلیسا و فرانسوی ها و امریکایی ها میخورن....

چطور انگلیس بیاد برا هری پاتر ۲۰۰ ساله‌اش ۱۰ تا فیلم بسازه و چندین هزار شغل ایجاد بکنه! میلیارد ها دلار پول پارو بکنه(فیلم، کارتون، کتاب، انیمه، عروسک و...) فرهنگ بسازه و اونوقت ما با فرهنگ ۵۰۰۰ سالمون و با قهرمان ها و داستان های با طول عمر بیش از ۱۰۰۰ سال هیچ کاری نمیکنیم؟؟؟؟

حالا برترین پیش خدا، با تقوا ترین هست! ولی شیکم گرسنه چطوری میتونه تقوا داشته باشه و دین داشته باشه؟؟؟؟ مگه خدا نگفته از هر روش درستی برا زندگی کردن استفاده کنین؟؟؟؟ چرا باید تاریخمون رو ندیده بگیریم و ازش پول در نیاریم؟؟؟ چه ضدیتی با خدا داره؟
  • Upvote 4
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
ارسال شده در · مخفی شده توسط Skyhawk، 29 دی 1392 - دلیلی ارایه نشده است
مخفی شده توسط Skyhawk، 29 دی 1392 - دلیلی ارایه نشده است
[quote name='senaps' timestamp='1390153421' post='360367']
هه هه !!!
این ضدیت وطن پرستی با دین یه مزخرف بیش نیست!! اینم احتمالا کار انگلیساست!!!!
شما میبینی که خودشون تو غرب صبح تا شب مسائل وطن پرستی و اینا رو تبلیغ میکنن و از ابزار وطن پرستی برای وصل کردن همه ی مردمشون استفاده میکنن...
اونوقت ما اینجا نشتیم صبح تا شب ۷ هزار سال تاریخ رو میکوبیم که چی؟! که با اسلام اتحاد ایجاد کنیم!!
اونوقت مثلا یه مسیحی با یه شیعه سر چه چیزی اتحاد باید داشته باشه؟! یا یه کلیمی یا زرتشتی؟؟؟
خنده داره واقعا!!
جالب ترش اینه که صبح تا شب میایم مطرح میکنیم که از فضل پدر تو را چه حاصل!! بنده خدا، اونی که اصلا پدر نداشته از فضل پدر او را چه حاصل؟!!! فیلمایی مثل بت‌من، اسپایدرمن، سوپرمن، ایرون‌من، کت ومن! و هزار تای دیگه روی هیچی ساخته شده!! رو تاریخ نداشته و هزاران میلیارد دلار پول در اورده و هزاران نفر رو برده سر کار!!!!
اونوت رستم و سهراب و ضحاک و شیرین و فرهاد و سیاوش و کاوه و غیره و ذلک با قدمتی چندصد ساله و خود شخص شخیص پادشاهان و فرمانروایان ما چقدر پول ازشون در اوردیم؟! ۲۵ هزار تومن؟؟؟؟ میخوای شرط ببندم همین هم نبوده؟؟؟؟؟

داریم در خصوص میلیارد ها دلار و هزاران کار حرف میزنیم... نه در مورد چارتا سنگ!!! داریم در مورد هزار سال ادبیات حرف میزنیم.....
اقای فتح بر میگرده میگه فارسی بدون عربی هیچه!! من کتاب ادبیات عرب ترجمه کردم برا اشنامون، توش واضح نوشته اعراب اونقدر وحشی بودن که برا زبانشون نوشتنی نداشتن!!!! یعنی زبونشون رو نمیتونستن بنویسن و هر کسی عربی رو هر جور عشقش میکشیده مینوشته تا اسلام میاد و فیلسوفان و ادیبان ایرانی به اونها یاد میدن حرفهاشون رو بنویسن!!!!
اونوقت جناب فتح بر میگرده میگه ادبیات اصلی ما، بدون عربی هیچه!! ادبیات ما بدون عربی هیچی برادر من نه به خاطر اینکه خودش نمیتونه کار خودش رو راه بندازه! بلکه به خاطر اینکه یه نفر اون بیرون از کلاس اول ابتدایی که به بچه ها خوندن و نوشتن یاد میده، کلمات عربی رو میکنه تو مغزشون!!...این کلمات هم همینجوری میان بالا و استفاده میشن...!!!!! مشکل از وطن پرستی ماهاست و نه خود وطن و تاریخش!!...

دیگه کسی یادش نرفته تخریب اثار فرهنگی و تاریخی مملکت به بهانه‌ی ضد اسلامی بودن و .... توسط یه عده معلوم الحال! :)))))

همین الان تو فرانسه چارتا سنگ ایرانی گذاشتن تو یه بخش گنده‌ي موزشون و کلی هم ازش پول در میارن، اونوقت یه عده این سنگا رو مخالف اسلام میدونن، یه عده ناکامل و یه عده میگن سنگا به ما چه!!!! این سنگا به ما همون ربطی دارن که برا انگلیسا و فرانسوی ها و امریکایی ها میخورن....

چطور انگلیس بیاد برا هری پاتر ۲۰۰ ساله‌اش ۱۰ تا فیلم بسازه و چندین هزار شغل ایجاد بکنه! میلیارد ها دلار پول پارو بکنه(فیلم، کارتون، کتاب، انیمه، عروسک و...) فرهنگ بسازه و اونوقت ما با فرهنگ ۵۰۰۰ سالمون و با قهرمان ها و داستان های با طول عمر بیش از ۱۰۰۰ سال هیچ کاری نمیکنیم؟؟؟؟

حالا برترین پیش خدا، با تقوا ترین هست! ولی شیکم گرسنه چطوری میتونه تقوا داشته باشه و دین داشته باشه؟؟؟؟ مگه خدا نگفته از هر روش درستی برا زندگی کردن استفاده کنین؟؟؟؟ چرا باید تاریخمون رو ندیده بگیریم و ازش پول در نیاریم؟؟؟ چه ضدیتی با خدا داره؟
[/quote]
برادر سناپس چرا از این شاخه به اون شاخه میپری ؟ پول و مال چه ربطی به وطن پرستی داره که شما وارد بحثش کردی ؟
انتقاداتی که وارد کردی قطعاً صحیح هست ما باید از مفاخرمون فیلم بسازیم از همین شاهنامه به تنهایی میشه چندین فیلم بسیار زیبا ساخت ، از کورش از داریوش از ...
حالا چرا همچین نمیشه الله اعلم
بنده در مقام حمایت از سیاست های فرهنگی و سینمایی دولت نیستم فقط دارم راهی رو که دین و قرآن جلو پای ما گذاشته بازگو میکنم !
شک نکنید ضدیت وطن پرستی با دین کار انگلیس هست البته بس که این شیاطین درحق ما نقشه های رنگ و وارنگ کشیدن دوستان تصور میکنند دچار توهم توطئه شدیم ولی شما رو ارجاع میدم به صحبت های خود انگلیسی ها ، به طرح های براندازانه خودشون تا بهتر تصمیم گیری کنید !
کی تاریخ و تمدنشو کوبید ؟ شما اگه یک مطلب از بنده پیدا کردی که تاریخ و تمدنمو کوبیده باشم بهم نشون بده .
بــــله ممکنه تو غرب شب تا صبح مسائل وطن پرستی رو مطرح کنند اصلآ اونا باید مطرح کنند اگر نکنند به چی میخواهند افتخار کنند ؟
یک دین و شریعت دارند ؟
اصلاً همین وطنی که شما داری میگی،شما برو تو انگلیس تو ایتالیا یا هر کشور غربی یارو خودش آمریکاییه پدرش انگلیسی مادرش اسپانیایی اونا مجبورن که به وطنشون افتخار کنند ، اونا چیزی به اسم اسلام ندارند وگرنه تا حالا جهان رو گرفته بودند ولی خاک تو سر مسلمون ها که نمیتونند اتحادی بین خودشون ایجاد کنند ، همیشه ملعبه دست دستگاهای امنیتی غربی بودند ...
خواهی قبول کن خواهی قبول نکن ما همه یکسانیم اینو قرآن گفته .
بحث رو ادامه ندید بهتره تاپیک منحرف میشه ، راه راست مشخصه اگه سکولار هستید همچنان عرب وعجم کنید وگرنه به فرمایشات قرآن تمکین کنید .
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
ارسال شده در · مخفی شده توسط Skyhawk، 29 دی 1392 - دلیلی ارایه نشده است
مخفی شده توسط Skyhawk، 29 دی 1392 - دلیلی ارایه نشده است
منم با اسم صابرین زیاد حال نمیکنم.خالدین شاید بهتر بود icon_cheesygrin
ولی به نظرم با مسماترین و قشنگ ترین اسم به نظرم نیروی قدس هست

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط mehdipersian
      شناور شهید باقری به بالگرد، موشک و پهپاد مجهز خواهد شد 
      فرمانده نیروی دریایی سپاه:

      شناور شهید باقری که در آینده ساخت آن به اتمام می‌رسد، علاوه بر داشتن یک ناوگروه در داخل خود، باند پرواز هم دارد که پهپاد می‌تواند از روی آن حرکت کرده و به پرواز درآید و در بازگشت هم می‌تواند بر روی آن بنشیند.
      شناور شهید باقری با ۲۴۰ متر طول و ۲۱ متر ارتفاع، مجهز به بالگرد، موشک و پهپاد است.
      این شناور به گونه‌ای در حال ساخت است که از روی عرشه آن حدود ۶۰ پهپاد می‌تواند پرواز کند و بنشیند.
      وستانیوز
       
    • توسط IRGCAF
      هواپیمای توربوفن An-74 که اولین پرواز خود را در سال 1977 انجام داد، یک هواپیمای سبک ترابری چند منظوره است که برای عمل در مناطق قطبی طراحی شده است. این هواپیما که برای جایگزینی An-26های قدیمی طراحی شده است، برای حمل بار، تجهیزات و مسافر در فواصل کوتاه و متوسط استفاده می‌شود و قابلیت پرواز در تمامی شرایط آب و هوایی از 60- تا 45+ درجه سانتیگراد و در هر ارتفاعی از قطب شمال تا مناطق کوهستانی را دارا می‌باشد. هواپیمای An-74 می‌تواند در تمامی اوقات سال در روز یا شب در مسیرهای محلی یا بین‌المللی مورد استفاده قرار گیرد. این هواپیما قابلیت نشست و برخاست در باندهای کوتاه و از روی زمینهای پر از سنگریزه، یخی و یا پوشیده از برف را دارد.

      An-74 می‌تواند 7.5 تن بار را در ارتفاع 10100 متری با سرعت کروز 550-700 km/h حمل کند. این هواپیما دارای قابلیتهای فوق‌العاده دیگری نیز می‌باشد از جمله هدایت کشتی‌ها در طی مسیر خود، سرویس‌دهی به ایستگاههای شناور، انجام عملیات تحقیقاتی در ارتفاع بالا یا مناطق قطبی، پیدا کردن گروه ماهی‌ها و گشت‌زنی در مناطق یخبندان.

      در ضمن An-74 به آسانی می‌تواند به آمبولانس، هواپیمای آتش‌نشان، هواپیمای حامل چتربازان و ... تبدیل شود. نسبت لیفت به وزن بالای این هواپیما مدیون استفاده از مواد جدید و تکنولوژیهای نوین ساخت می‌باشد.

      تولید این هواپیما در خارکف همچنان ادامه دارد و نمونه جدید آن نیز در حال ساخت است.

      پيشرانه:

      دو دستگاه موتور توربوفن D-36ZMKB ساخت پراگرس با نسبت كنار گذر زياد، هر يك به توان 74/63 كيلو نيوتن.

      ابعاد

      دهانه بال: 98/31 متر
      نسبت منظري بال: 3/10
      طول كلي: 07/28 متر
      ارتفاع: 75/8 متر

      اوزان

      وزن با بيشترين سوخت (بدون بار): 13200 كيلوگرم
      بيشترين وزن برخاست: 34800 كيلوگرم

      سرعت و برد

      بيشترين سرعت در ارتفاع 10100 متري: 700 كيلومتر در ساعت
      برد با بيشترين سوخت و 800 كيلوگرم بار مفيد: 4400 كيلومتر

      Avia.ir
    • توسط MR9
      يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَ يُثَبِّتْ أَقْدامَكُمْ   ای کسانی که ایمان آورده‌اید ، اگر (آیین) خدا را یاری کنید، شما را یاری می‌کند و گامهایتان را استوار می‌دارد.    
      در صورت وقوع هرگونه پیش آمد احتمالی ....
       
      هجدهم  دی ماه سال یکهزار و سیصد و نود هشت .... 
       
      1- تمامی اخبار ، تحلیل ها ، ویدئوها ، لینکها در این تاپیک قرار می گیرد .....
      2- رعایت قوانین انجمن میلیتاری برای همه کاربران لازم الاجراست ....
      3- در خصوص پخش شایعات ، اخبار نادرست و .....  همه کاربران دقت لازم را داشته باشد 
       

       
       
      پی نوشت :
      در صورت وقوع بحران ، عنوان تاپیک تغییر خواهد کرد  ( تغییر عنوان تاپیک ، ساعت 8:35 دقیقه روز 18 دی 1398)
    • توسط SAEID
      عملیات کربلای4 طرح خوبی داشتی و بزرگترین تحرک نظامی ایران با استعداد 250 گردان محسوب میشد اما لو رفتن عملیات همه چیز را خراب کرد! دقیقا مانند عملیات کورسک که اگر لو نمیرفت کار شوروی تمام بود در جنگ تحمیلی هم کربلای4 میتوانست ما را پیروز جنگ کرده و از موضع قدرت با عراق جهت صلح مذاکره میکردیم که نشد!
    • توسط SAEID
      خاطره ای از شهید احمد کاظمی



      در سلول باز شد. نگهبان چشم چرخاند بین زندانیها. انگار دنبال کسی میگشت پیداش نکرد. داد زد: "احمد کاظمی!"

      احمد بلند شد. رفت تا جلوی در. چشم دوخت به نگهبان. نگهبان تعجب کرد. سر تا پای او را نگاه گرفت. زیر لب گفت: "این که بچه است".

      و زل زد به چشمهای احمد. چشمهای درخشان، بینی کشیده و نگاه نافذ او را دید و آرامشی را که داشت. گفت: "پیداست که نمیدانی کجا هستی".

      احمد لبخند زد.

      - چرا میدانم، اما من کاری نکرده ام.

      نگهبان خندید. بلند و کشیده.

      -همه اولش همین را میگویند، همه ...

      و از کنار در رفت کنار.

      - بیفت جلو!

      در راهروی نیمه تاریک که میرفتند، دلسوزانه افزود:

      "من نگهبانی بیش نیستم، اما خودت را اذیت نکن. این جا کاری میکنند که آدم هفت جدش را هم به یاد بیاورد. نمیتوانی چیزی را پنهان کنی."

      احمد چیزی نگفت. تا انتهای راهرو رفتند و پیچیدند. پله هایی پیدا شد. رفتند پائین. نگهبان دری را باز کرد. ناگهان صدای ضجه ای بلند شد. از اتاق بغلی می آمد. احمد، یک آن سر جایش یخ زد. نگهبان از پشت هلش داد.

      - چیزی نیست، عادت میکنی.

      در، پشت سرش بسته شد. اتاق کوچک بود و نیمه تاریک.

      جلوتر میز و صندلی قراضه ای دیده میشد. میدانست که باید نیرویش را ذخیره کند. نشست روی صندلی و منتظر شد. ساعتی گذشت.

      کسی نیامد سراغش. آیا او را فراموش کرده بودند؟ میدانست که چنین نیست. شنیده بود که بعضیها در همان لحظات طاقت فرسای انتظار، میبرند. دوباره صدای جیغی بلند شد. آیا صدا از آن یکی از دوستانش نبود؟ بجز خودش، سه نفر دیگر را هم دیده بود که دستگیر شده اند. وسط عزاداری، مرد تنومندی مچ او را چسبیده بود.

      - یک دقیقه بیا!

      و تا به خودش بیاید، دیده بود که از جمع عزاداران که سینه میزدند و شعار میدادند، بیرون کشیده شده است.

      - شما کی هستی؟

      - بعدا میفهمی.

      و چشم که چرخانده بود، دوستان دیگرش را هم دیده بود که توسط مردان دیگری، احاطه شده بودند.

      در صدایی کرد و باز شد. احمد برگشت. مردی را دید که لباس نظامی نپوشیده بود. معلوم نبود که مال شهربانی "نجف آباد" است یا اینکه از بیرون آمده.

      - خب، کارمان راحت شد، دوستانت هم به همه چیز اعتراف کردند.

      احمد بلند شد و ایستاد، مرد متعجب بود.

      - خوب برای خودت جا خوش کرده ای!

      و چشم دوخت به چشمهای احمد.

      - وقت زیادی ندارم. شهربانی شلوغ است. هر روز دهها نفر را میگیرند و می آوردند اینجا که ما آدمشنا کنیم. زود باش!

      احمد پرسید: "چه کار باید بکنم؟"

      و ناگهان سمت راست صورتش داغ شد و گوشش تیر کشید، آنقدر که فحشهای اولیه مرد را نشنید:

      - ... خودت را زده ای به آن راه؟ فکر کردی با کی طرفی؟ بگو اعلامیه ها را از کی میگرفتید، دستور دیوارنویسی مال کلی بود و خودت را خلاص کن!

      احمد با آرامی مرد را نگاه کرد. گفت: "من نمیدانم چه میگویید. من فقط تو عزاداری بودم، عاشورا بود، مگه شما عزاداری نمیکردید؟"

      یک دفعه پای مرد بالا آمد و بینی احمد داغ شد، بعد شرشر گرم خون را احساس کرد و صدای مبهم مرد را شنید: "پس نمیخواهی حرف بزنی؟"

      ...

      شکنجه، پانزده روز ادامه داشت، اما احمد هیچ چیزی را به گردن نگرفت. برای همین هم مجبور شدند رهایش کنند، به خصوص که هر روز زندانیان جدیدی آورده میشدند و جا کم بود. پسبانی که آن روز لباس شخصی پوشیده بود، در آخرین بازجویی گفت: "فکر نکن ما خریم، ولت میکنیم تا بروی، اما همیشه زیر نظر ما هستی. ساواک هیچ کس را رها نمیکند. بنابراین هر وقت توی خیابان راه میروی، یادت باشد که چشمهای "امیری" دنبالت است".

      و تازه آن موقع بود که احمد، اسم فامیلی پاسبان را فهمیده بود و این را که ساواکی است.

      بیرون که آمد، انگیزه اش برای مبارزه بیشتر شد. سال 56 بود. رژیم سلطنتی آخرین نفسهایش را میکشید. احمد ارتباطش را با انقلابیون بیشتر کرد و همین باعث شد که ساواک دنبال دستگیری مجددش باشد. حالا باید پنهان میشد.

      مدتی از چشمها دور ماند، اما احساس میکرد که وقتش دارد تلف میشود. برای همین هم تصمیم بزرگتری گرفت: پیوستن به مبارزان فلسطینی و دیدن دوره های چریکی.

      به سرعت کارهایش را انجام داد و از طریق دوستانش، عازم پادگان "جمهوریه" سوریه شد، اما مبارزان فلسطینی، طوری نبودند که او تصور کرده بود. همه آنها به یک اندازه مسایل مذهبی را رعایت نمیکردند. دختر و پسر قاطی هم بودند و حدود شرعی مخدوش شده بود. چند بار با مسئولین بحث کرد، اما به هیچ نتیجه ای نرسید. دلسرد شده بود. باید بر میگشت به کشور خودش، جایی که در آن انقلاب به پیروزی رسیده بود و حوادث شگفت انگیزی روی میداد. یکی از این حوادث شگفت انگیز، محاکمه ساواکیها بود. همه میدانستند که احمد شکنجه شده است و از او میخواستند که از عامل شکنجه اش شکایت کند، اما هر چه میکردند، احمد نمیپذیرفت. با این که ماهها خون دماغ میشد و جای بگد پاسبان شهربانی، به این زودیها قصد خوب شدن نداشت. حالا پاسبان امیری خیالش راحت شده بود که از طرف احمد، خطری تهدیدش نمیکند و از عظمت روحی او به شگفت آمده بود، آنقدر که میتوانست سالها بعد، نامه ای برایش بنویسد:

      "من همانی هستم که شما مرا به نام امیری میشناسید. میدانم در حقتان بدی کرده ام و میدانم که شما آنقدر بزرگوار هستید که مرا بخشیده اید و همین به من جسارت میدهد که خواهش دیگری از شما بکنم. اگر میتوانید، به من کمک کنید تا ترتیب انتقال فرزندم به دانشگاه دیگری، داده شود. میدانم که مسئولان دانشگاه شما را میشناسند و حرفتان را گوش میکنند".

      احمد از بازیهای روزگار شگفت زده شده بود. مدتی به نامه شکنجه گرش فکر و لحظاتی را که زیر دست او از درد به خود میپیچید، به یاد آورد، اما آخر سر نامه ای به دانشگاه نوشت و از مسئولان خواست اگر راه قانونی وجود دارد، با انتقال فرزند شکنجه گرش موافقت کنند و آن وقت بود که احساس سبکی و راحتی کامل کرد و دید که خوبی کردن - حتی در حق کسی که بهت بدی کرده - چقدر لذت بخش است.

      از کتاب همشهری نوشته محمدرضا بایرامی
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.