blender

تحلیل و پیگیری تحولات اوکراین

تنش میان روسیه - اوکراین 2022   

44 votes

این نظرسنجی برای رای جدید بسته است
  1. 1. 1- به نظر شما ، وقوع درگیری میان روسیه و اوکراین محتمل است ؟

    • بله
      32
    • خیر
      12
  2. 2. 2- به نظر شما سطح درگیری میان دوطرف در چه مقیاسی خواهد بود ؟

    • گسترده
      7
    • نیمه گسترده
      24
    • محدود
      13
  3. 3. 3- به نظر شما ، حد پیشروی ارتش روسیه در داخل خاک اوکراین تا چه اندازه ای خواهد بود ؟

    • محدود به مناطق همجوار با مرزهای شمالی ، جنوبی و غربی روسیه
      33
    • پیشروی تا پایتخت اوکراین ( کیف )
      8
    • پیشروی تا غربی ترین مرزهای اوکراین
      3


Recommended Posts

اینم جالب بود و میتونن با چند اسکادران سوخو ۳۵ کره شمالی رو هم تو این زمینه به انجام این کار تشویق کنن هم سر به سر امریکا گذاشتن هم تبعات کشته شدن نیرو های روسیه نزد مردم کاهش می یابد تازه میتونن کره شمالی رو هم در منابع به دست امده از اکراین شریک کنند. برخی سال ها کره دچار قحطی میشه و منابع غلات اکراین میتونه  این قحطی ها رو تعدیل کنه البته این مواضع میتونه پیامدی  مثل جنگ جهانی داشته باشه

خبرنگار نظامی روسیه  الکساندر اسلادکوف پیشنهاد کرد روسیه برای شرکت در عملیات ویژه نظامی از کره شمالی نیرو جذب کند.

به گفته وی استخدام 150 تا 200 هزار مزدور کره ای کار دشواری نخواهد بود.

مقام محلی از استان کالوگا: نه تنها کره شمالی بلکه اتیوپی ها، عرب ها، آمریکای لاتین نیز رزمندگان بالقوه ما هستند.

روسیه تعدادی زیادی از کشورهای توسعه یافته غربی دشمن است که آشکارا مزدوران خود را به جبهه می فرستند و مزدوران هرگز تمام نخواهند شد.

 

نظر به رویکرد سختگیرانه در بکار بردن سلاح های قدرتمند (هسته ای) حل وظایف محول شده برای ما بسیار دشوار خواهد بود. من حتی در مورد هزینه تلفات سربازانمان صحبت نمی کنم. تجربه موفقیت نظامی استالین-ژوکوف اغلب خوب است. اما در مورد نیروی انسانی نه. در آن دوره، جمعیت کشور رو به رشد بود و شکاف جمعیتی وجود نداشت. اکنون، ما وضعیتی متفاوت داریم.
و باید با هوشیاری به واقعیت امروز نگاه کنیم. ما به رزمندگان خارجی با انگیزه و متنفر از غرب نیاز داریم. انگیزه کره شمالی و اعراب عالی است، نخبگان سیاسی آنها تقریباً آشکارا اعلام می کنند: پیروزی روسیه پیروزی ماست. شکست روسیه شکست ماست.

 

پس از فروپاشی شوروی مشکل کاهش رشد جمعیت کشور روسیه گریبان این کشور رو گرفت اکنون روسیه میتواند چندین برابر اوکراین سرباز گیری کند اما به هر حال مردم این کشور در نهایت با این موضوع موافق نیستند .روس ها حتی میتونند این سرباز گیری از کره شمالی  را در قالب شرکت های  خصوصی واگنر انجام دهند البته احتمالا مجبور شوند قرار داد نظامی دفاع مشترک با کره شمالی ببندن 

ویرایش شده در توسط iron_man63
  • Like 1
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بر 30 بهمن 1401 در 22:37 , iron_man63 گفت:

پیروزی روسیه پیروزی ماست. شکست روسیه شکست ماست.

با تشکر از از تحلیل جالب جناب اشکان،من یه سوالی برام پیش اومده طبق گفته دوستمون شکست روسیه شکست ما و پیروزیش پیروزی ماست حالا اگه هیچکدوم پیروز نشن چی؟ اگه این جنگ فرسایشی همینطور ادامه پیدا کنه ،1سال 2سال و 5سال .... اونموقع به نفع کیه؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
16 minutes قبل , Hoshang20 گفت:

اونموقع به نفع کیه؟

مطمعنا ما ....روسیه چه پیروز بشه چه شکست بخوره اوضاع عوض خواهد شد .....برادر فقط در این شرایط تحریم شدید جنگ است که با دو سر طلایی مثل ما دمخور شده ..هر چند این جنگ تنها پیروزش امریکاست ..

بعد از جنگ میشود در صورت شکست روسیه بعد فروپاشی شوروی و جاش تو بغل غربه و دوباره یک گور چرنومردین دیگه واسه ما ...پیروزیش هم اوضاع مشخصه ...

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بر 30 بهمن 1401 در 22:37 , iron_man63 گفت:

ما به رزمندگان خارجی با انگیزه و متنفر از غرب نیاز داریم. انگیزه کره شمالی و اعراب عالی است، نخبگان سیاسی آنها تقریباً آشکارا اعلام می کنند: پیروزی روسیه پیروزی ماست. شکست روسیه شکست ماست

سلام - لطفا به محتوی متن اصلی توجه فرمایید به گفته نویسنده روسی کره شمالی و اعراب طرفدار روسیه چنین نظری دارند 

2 hours قبل , Hoshang20 گفت:

با تشکر از از تحلیل جالب جناب اشکان،من یه سوالی برام پیش اومده طبق گفته دوستمون شکست روسیه شکست ما و پیروزیش پیروزی ماست حالا اگه هیچکدوم پیروز نشن چی؟ اگه این جنگ فرسایشی همینطور ادامه پیدا کنه ،1سال 2سال و 5سال .... اونموقع به نفع کیه؟

این موضع رسمی کشور ما نیست هرکدام پیروز شوند یا نشوند ما به راه خودمان خواهیم رفت به صورت رسمی ایران از پذیرش  الحاق کریمه به روسیه در گذشته و الحاق شرق اوکراین در جنگ فعلی به روسیه خودداری کرده است 

2 hours قبل , archersarash گفت:

مطمعنا ما ....روسیه چه پیروز بشه چه شکست بخوره اوضاع عوض خواهد شد .....برادر فقط در این شرایط تحریم شدید جنگ است که با دو سر طلایی مثل ما دمخور شده ..هر چند این جنگ تنها پیروزش امریکاست ..

بعد از جنگ میشود در صورت شکست روسیه بعد فروپاشی شوروی و جاش تو بغل غربه و دوباره یک گور چرنومردین دیگه واسه ما ...پیروزیش هم اوضاع مشخصه

هر نتیجه ای در جنگ فعلی حاصل شود ما باید به دنبال منافع کشور خودمان باشیم منتهی اصلا مقصودو مخاطب پست ارسالی جناب iron_man63 ایران نیست 

  • Like 1
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
4 minutes قبل , MF44 گفت:

هر نتیجه ای در جنگ فعلی حاصل شود ما باید به دنبال منافع کشور خودمان باشیم

سلام برادر عزیز و ممنون از شما 

واقعیت جز این نیست ..هر چند اسیب دیدن هر انسان بیگناه باعث رنجش و ناراحتی هست اما در این باغ وحش و حیات وحش بین المللی با توجه به شرایط ما بهترین سود برای ما در بحرانهای جهانی و منطقه ای در دیگر کشورهاست و از دل این اشوبه که با توجه به عدم تمرکز بدخواهان بر روی ما ..میتوان از اب گل الود ماهی گرفت ..البت انشاالله که این مسولین خدووووم ما شرف و توان و دانش این کار را دارند ...

الان بهترین گزینه برای ما شدت بحران شرق اسیا...هند و پاکستان ...پاکستان و طالبان ...قطر و عربستان و امارات ...یمن و اعراب ...چین و امریکا و متحدین ....کره شمالی و شرق اسیا ....هند و چین ...فلسطین و شمال افریقا ..اکراین ...جمهوری خودخوانده باکو و ارمنستان ....و یونان و ترکیه هست ..هر چند این زلزله مهیب ترکیه که باعث اسیب بسیار مردم بیگناه شد عرصه را برای ترکیه تنگ کرده ..اما با توجه به سابقه این سردمداران حریص ترک  هیچ چیز بعید نیست ..پس وجود بحران بیشتر در روابط ترکیه و یونان مطمعنا برای ما بهتر است ...

واقعیت اینه ما تبدیل شدیم به چوب دو سر طلا ...هر کی میخواد بگه منم ادمم یه تک پا به ما میزنه ....قلبا از رنج و بحران در روابط انسانها متنفرم ...اما متاسفانه شرایط ما به گونه ای شده که لازمه بازسازی و قدرت گرفتن ما گرفتن ماهی از اب گل الود بحرانهای بین المللیست

  • Like 1
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
هم اکنون, Hoshang20 گفت:

طبق گفته دوستمون شکست روسیه شکست ما و پیروزیش پیروزی ماست حالا اگه هیچکدوم پیروز نشن چی؟ 

خدمتتون عرض کنم همون طور که دوست عزیزم توصیح دادند این دیالوگ متعلق به خبر نگار روس هست که میگه ما به این افراد نیاز داریم که ......

ومثال زده بود کره شمالی واعراب و... این خاصیت رو دارند

اتفاقا از نظر من ما نباید دنبال پیروزی کسی باشیم ناتو ضعیف و روسیه ضعیف دنبال ما میان واگرنه اولین کشوری که مارو تحریم میکرد به خاطر انرژی هسته ای روسیه بود

پس نداشتن پیروز یا حداقل پیروزی کامل به نفع ما و آمریکایی هاست میبینید امریکا و ما قطره چکونی یه چیزی رو میدیم بابت همینه 

جنگ طولانی نابودی اقتصاد اروپا و وابستگی بیشتر اروپا به امریکا

جنگ طولانی روسیه ضعف اقتصاد نابودی تجهیزلت نطامی  روسیه ای که داشت قوی میشد ازدید ارتباط چون شوروی با اروپا ارتباط گسترده نداشت اما روسیه با فرانسه و آلمان نزدیک تر بود تا آمریکا و موارد دیگر که قبلا یا گفتیم یا دوستان گفتند

 

  • Like 2
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
3 hours قبل , archersarash گفت:

واقعیت اینه ما تبدیل شدیم به چوب دو سر طلا ...هر کی میخواد بگه منم ادمم یه تک پا به ما میزنه ....قلبا از رنج و بحران در روابط انسانها متنفرم ...اما متاسفانه شرایط ما به گونه ای شده که لازمه بازسازی و قدرت گرفتن ما گرفتن ماهی از اب گل الود بحرانهای بین المللیست

من کم کم دارم به این نتیجه میرسم که اگه دنیا در آرامش باشه به ضرر ما و اگه به فاک بره به نفع ما تموم میشه متاسفانه

  • Like 1
  • Upvote 5
  • Downvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 

نه عکس ترامپ با رئیس جمهور صربستان اتفاقی ثبت شده

نه تصویر زلنسکی و بایدن

فرقی بین بایدن و ترامپ وجود ندارد

آمریکا همان آمریکای سلطه گر است که به رفیقانش هم رحم نمیکند

اروپا تازه دارد میفهمد نبرد اوکراین از سوی آمریکا به اروپا و روسیه تحمیل شده

زلنسکی صرفا اجرا کننده فرمان است...

 

3725512.jpg?ts=1676969656000

 

 

  • Like 3
  • Upvote 11
  • Downvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بر 30 بهمن 1401 در 10:52 , rahgozare گفت:

در ادامه...

آلمان
در ادامه اين  یادداشت ها حیف است گریزی به رمانتیسم خاص آلمان و ساده انگاری بیش از حدش نزنیم.
از نظر ژرمن ها مسائل به سه بخش کلی تقسیم می شدند: اول تامین انرژی و مواد اولیه ارزان، دوم انتخاب بازار هدف و سوم تامین امنیت.
طبق نقشه قرار بود روسیه گاز ارزان و پاک تر از نفت را به صنایع آلمان برساند تا این کشور با برتری تکنولوژیک، سهم خود را در بازار چین و آسیا بهبود بخشد. بازاری که همین امروز نیمی از بازار جهانی را تشکیل می دهد و با رشد کشورهایی چون هند و اندونزی با سرعتی خیره کننده روز به روز فربه ترمی شود.
می ماند مسئله تامین امنیت که آن هم با برون سپاری به امریکا و چتر هسته ای ناتو حل است. خصوصا که هزینه این برون سپاری به مراتب نسبت به صرف بودجه های کلان برای ارتش و تجهیزات نظامی کمتر است و مابه التفاوت را می توان خرج کمک به ارتقای پرفورمنس صنایع کرد.
همه این ها روی کاغذ بی نقص می نماید ولیکن ساده لوحی آلمان ها آن جا بود که فکر می کردند امریکا مثل یک جنتلمن، کناری نشسته و فقط نظاره می کند!
حال و روز آلمانی ها بعد از جنگ اوکراین، بی شباهت به سردرد فردای مستی در یک جشن نیست. مشکل تامین انرژی چنان بلایی بر سر صنایع آلمان آورده است که بسیاری چاره ای جز کوچ به امریکا نمی بینند، کشوری که گاز را در داخل چهاربرابر ارزان تر از تحویل به بنادر اروپا فاکتور می زند.
از طرفی با الویتی که امریکا با پروبلماتیک چین، ورود به جنگ اقتصادی و کشیدن پای ناتو به دریای چین مشخص کرده، بازار هدف آلمان نیز زیر سوال رفته چنان که اولاف شولتز در سفر اخیرش به چین با فشارهای کسترده ای از سوی امریکا مواجه شد.
امریکا بسیاری از نیروهای خود را از آلمان به پایگاه های خود در لهستان منتقل کرده و ورشو افتخار میزبانی جو بایدن را در اولین سالگرد جنگ به عهده خواهد داشت.
در یکی دو هفته اخیر، نام سیمور هرش روزنامه نگار مشهور برنده جایزه پولیتزر، همان کسی که افشاگری های  کشتار می لای در جنگ ویتنام و زندان ابوغریب در عراق را در کارنامه دارد، باز بر سر زبان ها افتاد. این بار به خاطر افشای عاملیت امریکا با همکاری نروژ در قضیه سابوتاژ و انفجار لوله های گاز نورداستریم 2 و نورد استریم 1 در دریای بالتیک.
البته شهروندان آلمانی چند هفته قبل از مقاله سیمور هرش تا حدود زیادی نسبت به نقش امریکا اطمینان حاصل کرده بودند، یعنی زمانی که کمیسیون تحقیق رسما اعلام کرد: تحقیقات پایان یافت اما نتیجه را نمی توانیم منتشر کنیم چون محرمانه طبقه بندی شده اند.
نتیجه ای که مضمونی جز این نباید داشته باشد که هدف امریکایی ها از این عملیات، محکم کاری و ارسال این دستور به ژرمن ها بوده است که روسیه را برای همیشه از ذهن خود پاک کنید.


فرانسه
بعد از گریز به ساده لوحی آلمان،شايد شرط انصاف نباشد اشاره ای به ساده لوحی از نوع فرانسوی نکنیم.
فرانسه تحت رهبری ژنرال دوگل از فردای جنگ جهانی دوم همواره سعی کرد سیاستی مستقل نسبت به مابقی قدرت های بلوک غرب اتخاذ کند. تحت فرمان و برنامه ریزی مناسب شارل دوگل، فرانسه خیلی زود به بمب اتمی دست یافت و با توسعه دانش هسته ای تبدیل به قطب بزرگی در ساخت نیروگاه و صنعت هسته ای در جهان شد. دوگل اگر چه فرانسه را در جنگ سرد در اردوگاه غرب تعریف کرد ولی نسبت به بقیه روابط حسنه ای با شوروی داشت. فرانسه دوگل به عنوان یک پارتنر عضوناتو شد ولی فرماندهی واحد امریکا را نپذیرفت و کلید هسته ای را در جیب خود نگه داشت. استقلالی که از دهه دوهزار با ورود به یورو در بخش مالی و در بخش دفاعی از دوره ریاست جمهوری نیکلا سارکوزی با تمکین فرانسه به فرماندهی واحد ناتو، فاتحه اش خوانده شد.        
اما بعد از دوگل و در زمان ریاست جمهوری ژرژ پمپیدو، همزمان با شوک اول نفتی(1973) فرانسه با یک تصمیم استراتژیک برای کاهش وابستگی به نفت، سرمایه گذاری عظیمی در تکنولوژی و ساخت نیروگاه های هسته ای کرد. چنین تصمیماتی نیاز به یک رویکرد دراز مدت دارند چرا که ساخت نیروگاه، به مدت زمان و همچنین سرمایه هنگفتی نیاز دارد و دیر به سوددهی می رسد.   
به این ترتیب در دهه های هشتاد و نود، فرانسه کم کم تبدیل به کشوری شد با بیشترین سهم تولید برق با منبع هسته ای(حدود 70 درصد) در جهان و صادر کننده اول الکتریسیته در اروپا.
این مزیت باعث می شد که فرانسه تا حدودی ضعف رقابتی اش را با آلمان جبران کند. در واقع با وجود هزینه های مالیاتی و اجتماعی سنگین تر، هنور صنایع پرمصرف انرژی بسیاری پیدا می شدند که به خاطر فاکتور برق ارزان، فرانسه را برای سرمایه گذاری انتخاب کنند.
اما در سوی مقابل ما با آلمانی طرف هستیم که از ابتدای قرن بیستم و در سال هایی که مفهومی به اسم اکولوژی یا محیط زیست تبیین نشده بود، به لطف فیلسوفانی چون هایدگر زودتر از بقیه با اهمیت و همچنین خطرات محیط زیستی آشنا شد چنان که قانون اساسی آلمان نازی اولین قانون اساسی در تاریخ است که تحت تاثیر آرای هایدگر از محیط زیست و حفاظت از آن سخن گفت.
لذا اگر از آلمان به عنوان گهواره تفکر اکولوژیک نام ببریم گذاف نگفته ایم، چنان که بعد از جنگ جهانی دوم شاهد تولد نهضت سبز در این کشور و اولین حزب با اکولوژی به مثابه ایدئولوژی در جهان بودیم.   
نهضت سبزها در آلمان از ابتدا در کنار ترویج صلح جهانی خواستار خلع سلاح اتمی و جلوگیری از ساخت نیروگاه های هسته ای بود. به همین دلیل آلمانی ها همواره برای استفاده از این منبع انرژی با مانع بزرگی به اسم سبزها که روز به روز قوی تر می شدند، روبرو بودند. ویروس سبز کم کم به فرانسه هم سرایت کرد و احزاب سبز فرانسوی هم توانستند سری توی سرها در پارلمان درآورند.
به این ترتیب تحت تاثیر این جریان، فرانسوی ها از ابتدای سال های دو هزار روند ساخت راکتورها را متوقف کردند. از این بدتر بعد از فاجعه سونامی فوکوشیما و آلودگی هسته ای در ژاپن(2011) و تحت فشار آنگلا مرکل که تصمیم به تعطیلی نیروگاه های هسته ای اش گرفته بود مجبور شدند طبق یک برنامه نیروگاه های قدیمی را دیگر مرمت نکرده و تعطیل کنند.
در ادامه و در چهارچوب سیاست بازار آزاد اتحادیه اروپا، شرکت دولتی EDF که مالک شبکه برق رسانی در فرانسه بود مجبور شد با واگذاری پیمان کاری به شرکت های بین المللی بخوانید آلمانی و محاسبه تعرفه کیلووات بر مبنای گاز، به مرز ورشکستگی برسد.
سناریوی انرژتیکی که آنگلا مرکل به فرانسه دیکته کرد بر مبنای حرکت به سمت کربن صفر با پرداخت یارانه و بهره های صفر درصد بانکی جهت سرمایه گذاری بر روی انرژی های تجدید پذیر تعریف می شد. غافل از این که در عمل علاوه بر هزینه های گران تاسیسات انرژی بادی یا خورشیدی، هیچ شبکه تجدید پذیری نمی تواند بدون اسیستانس و اتصال به یک منبع فسیلی به صورت ممتد، منطقه ای را تغذیه کند.
این سیاست منجر به صنعتی زدایی در فرانسه شد. سهم صنعت در اقتصاد این کشور که در ابتدای دهه هشتاد میلادی 28 درصد بود، دو سال پیش به 17 درصد رسید و آخرین آمار حکایت از سقوط آن به 12.5 درصد دارد.
امروز در فرانسه دیگر نه خبری از آلستوم است، نه پژو، نه آلکاتل و نیروگاه های هسته ای در ابوظبی را کره ای ها ارزان تر و بهتر می سازند.
 فرانسوی های ساده لوح با طناب آلمان به ته چاه رفتند چرا که امروز می بینند حتی در بحث صرفا محیط زیستی و در برابر پدیده گازهای گلخانه ای وگرمایش زمین و تغییرات اقلیمی، انرژی هسته ای شان هم از گاز پاک تر بود، هم قابل دسترس تر.

 

لهستان را دست کم نگیرید
لهستان در کنار ایران جزو 8 کشوری در جهان طبقه بندی شده که دچار ضعف جغرافیایی هستند. اگر به نقشه های توپولوژیک نگاه کنید، لهستان در دشتی واقع شده که به سادگی از شرق(روسیه) و غرب(آلمان) نفوذ پذیر است و تاوان این ضعف را بارها در تاریخ هفتصد ساله اش پس داده است. ضعفی که مشمول فلات ایران در بخش جنوبی رشته کوه زاگرس نیز می شود.
در واقع قلمرو تمدنی کاتولیک لهستان(در تقابل با ارتودوکسی اسلاوها) به غیر از کشورهای حوزه بالتیک مثل لتونی، استونی و لیتوانی، بخش غربی و کاتولیک نشین اوکراین را هم در برمی گیرد.
لهستانی ها از یک طرف به دلیل زخم های تاریخی، سردمدار روس ستیزی و آتش بیار معرکه در اوکراین هستند و از طرف دیگر مدعی دریافت غرامتی که از سوی آلمان به خاطر حمله و اشغال نازی ها می باید به آن ها پرداخت می شده ولی نشده است.
نکته این که دومین شهر پرجمعیت لهستان بعد از ورشو شهر شیکاگو در امریکاست! شهری که بیشترین مهاجر از نسل های لهستانی را در خود جای داده است. در واقع این دکترین دموکرات های امریکا مبنی بر این که اوکراین کشوری کلیدی در مهار روسیه است و می باید ناتو را به کریمه و اودسا کشاند از سوی یک لهستانی تبار به نام زبیگنیف برژینسکی تئوریزه شده است و لهستانی تبارهای دیگری چون مادلن آلبرایت یا پل ولفوویتز در طراحی نوع تعاملات غرب با مقوله روسیه نقشی تعیین کننده داشته اند.
و به این صورت لهستان اولین کشوری بود که قبل از خشک شدن جوهر امضای سند فروپاشی شوروی به ناتو پیوست. لهستان از همان ابتدای عضویت در اتحادیه اروپا و اخذ وام های هنگفت از بروکسل، همه را صرف خرید جنگنده و تسلیحات امریکایی کرد و خیلی زود به یک پایگاه استراتژیک بالستیک و پدافندی ناتو تبدیل شد.
امروز محور اصلی غرب در جنگ اوکراین خطی است که واشنگتن را به لندن، لندن را به ورشو و ورشو را به کیف وصل می کند، در حالی که برلین و فرانسه در برابر این محور چاره ای جز تمکین نمی بینند.
اما بازی امریکا با کارت لهستان چندان مورد پسند آلمانی ها نیست. دلیل تغییر استراتژی و ورود فعال آلمان به عرصه دفاعی و تخصیص بودجه صد میلیارد دلاری برای ارتش، فقط و فقط از ترس خرس روسی نیست و تهدید دیگر، لهستانی است که اگر با همین فرمان پیش رود می تواند  در آینده برایش شاخ شود.

 


شاهین اشکان(ارسال براي ميليتاري)

 


 

در آستانه سالگرد جنگ اوکراین(بخش پایانی)
این روزها همان هایی که در ایران مغلوب جنگ ادراکی(Perception) در اتمسفر "انقلاب همین الان" شدند، غرب را برنده جنگ و حمایت ایران از روسیه را، پیوستن به گروه بازندگان تحلیل می کنند. در واقع سطح اعتماد به نفس و قضاوت های بدون فکت این دوستان انگیزه ای شد برای نگارش این سلسله یادداشت ها.
اما حقیقت را می باید در تصادم جنگ ادراکی غرب با جنگ اصطکاکی یا سایشی(Attrition) آن چنان که در میدان شاهدش هستیم، یعنی تحکیم مواضع روس و اجبار به پراکندگی نیروهای اوکراینی در امتداد جبهه ای به طول هفتصد کیلومتر، جست.
صرف نظر از آن چه که در جبهه ها می گذرد، غرب تا همینجا هم بازنده است چون برای نخستین بار سه چهارم کشورهای کره زمین از اوامرش مبنی بر تحریم روسیه سرپیچی کردند به طوری که  به اعتراف خود غربی ها، هیچگاه تا این میزان در اقلیت قرار نگرفته بودند.
آنهایی که پیروزی غرب را تا این حد بدیهی می دانند، خوب است پاسخ دهند که چرا برزیل روی این پیروزی شرط بندی نکرد؟ چرا هند عصای دست روسیه برای دور زدن تحریم شد؟ چرا ترکیه، کشور عضو ناتو، قطعات صنایع نظامی روسیه را تامین می کند؟ چرا کشورهای افریقایی شرکای تاریخی و استعماری فرانسوی را اخراج و با نیروهای واگنر جایگزین می کنند؟ چرا عربستان در اپک پلاس با کارت روسیه بازی می کند؟ افریقای جنوبی، اندونزی، مالزی و ... چرا این همه کشور وارد بازی امریکا نشدند؟
در عالم واقع، اوکراین و اروپا، بازنده های بزرگ هستند در حالی که امریکا خیالش برای دهه ها از پیوند نامیمون آلمان و روسیه، آسوده شد،  بازار جدیدی برای گاز خود دست و پا کرد و صنایع آلمان را با مزیت انرژی ارزان به سمت خود کشاند.
اما درعین حال پاشنه آشیل امریکا یعنی دلار دچار آسیب مهلکی شد چون با انزوایی که جنگ اوکراین، به غرب تحمیل کرد، روند رو به زوال امپراطوری دلار شدت یافت و نظم جدیدی به اسم Friend shoring یعنی نوعی شمع زنی بین کشورهای دوست در حال شکل گیری است. نظمی که در آن ژئوپولیتیک، مبنای مبادلات تجاری است و گروه های کشورهای دوست سعی می کنند با تشویق تجارت فی مابین و استفاده از ارزهای بومی و کانال های مالی موازی، خطرات و خسارات تحریمی در مواقع بحرانی را کاهش دهند.
 

شاهین اشکان(ارسال براي ميليتاري)

 

  • Like 5
  • Upvote 8
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بر 28 بهمن 1401 در 17:29 , arminheidari گفت:

البته روسیه برآرود اشتباهی کرد و مجموع اشتباهاتش در این 20 سال را یکجا پرداخت کرد

 

 

برعکس نظر شما من فکر میکنم که روسها با علم و اطلاع به اینکه درگیری نهایی اجتناب ناپذیر خواهد بود از سال 2014 اقدام به تولید و تجمیع مهمات و جنگ افزار نمودند و در سال گذشته با ذخیره مهمات کافی اقدام به شروع درگیری نمودند.

 

و علم به این موضوع هم داشتند که بدلیل اینکه تجهیزات غربی روز به روز بیشتر«های‌تک» شده‌اند لذا «cost per unit» بیشتری دارند و در یک نبرد شبه فرسایشی اقتصادهای غربی اصلا و ابدا امکان تأمین هزینه های آن را نخواهند داشت فلذا در زمانی نه چندان زیاد زمین گیر می‌شوند، کمی رصد اخبار روز اروپا نشان می‌دهد که فریاد الامان غربی‌ها از افزایش روزمره هزینه‌ها بشدت در حال افزایش است.

ویرایش شده در توسط MOHAMMAD
  • Like 2
  • Upvote 10
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

فکرشو کردید اگه روسها اوکراینو بگیرین بعدا برای خود ما هم شیر میشن ؟ 

  • Like 1
  • Upvote 4
  • Downvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    1 member