mostafa_by

بررسی توان نظامی ایران و عراق در جنگ هشت ساله

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

با سلام 

 

ضمن تشکر از جناب مصطفی بابت ادامه این تاپیک 

 

برای تکمیل شدن اطلاعات ، این نکته باید مورد توجه قرار گیرد که در کنار تسلیحات متعارف ، ارتش عراق با ترکیب فناوری غربی و شرقی ، مجموعه صنایعی را در خاک این کشور بنیان گذاری کرد که تقریباً در طول تاریخ قرن بیستم فقط در مقیاس ابرقدرتها قابل مشاهده بود . تعدادی از این زیرساختها :

 

ابوغریب پروژه 600 /الحکم/الرفح/الشریه - کارخانجات شماره 555/الهیثم/الکندی/فلوجه یک و دو سه / جبل الحمرین - بابیلون سوپر گان/تویثه/تاجی/تاج المعاریک/مجموعه شیمیایی المسیب/سلمان پاک/قعقاع /الاثار /الجسیرا  ، که همه موارد فوق الذکر مجموعه های ساخت جنگ افزارهای شیمیایی بشمار می آمدند .

 

علاوه برآن در برنامه موشکهای بالستیک عراق ( 2003-1974) بیشتر از 21 شرکت دولتی عراقی مشارکت داشتند که مشاهده لیست و توانمندی های ایجاد شده در آن ( صرفاً در بازه زمانی 1988-1986 ) جای تعجب بسیاری را ایجاد می کند . 

 

بعنوان مثال شرکت دولتی الرازی ، یکی از مهمترین شرکتهای تحقیقاتی در حوزه لیزرهای نظامی (فناوری فرانسوی- آلمانی- بریتانیایی و آمریکایی ) در عراق بشمار می رفت و یا شرکت الفتح ، که مسئول اصلی در پروژه های تحقیقاتی و ساخت موشکهای سوخت جامد (فناوری آلمانی- بریتانیایی و فرانسوی )  در عراق بود . 

  • Upvote 8

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ارسال میگ-23 ها به یوگوسلاوی برای ارتقاء، ساخت پناهگاه ها و فروش تانک های چیفتن از طرف انگلیسیها، شرکت میراژهای 2000 مصری مجهز به غلاف های هدایت لیزری در جنگ و ... تنها گوشه بسیار کوچکی از کمک های صرفا متعارف به عراق بود ولی حمایت های نامتعارف داستان های بسیاری برای خود دارد.

البته حمایت های خارجی تا به آن حد پیش رفت که بنابر گفته وفیق السامرایی، میتران به عراق قول داده بود در صورت شکستن خط دفاعی بصره و شرایط اضطراری برای عراق، فرانسه یکی از بمب های هسته ای خود را به عراق دهد تا از آن بر علیه ایران استفاده کند.

  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با سلام

 

شرکت میراژهای 2000 مصری مجهز به غلاف های هدایت لیزری در جنگ

 

در ارتباط با شرکت مستقیم میراژهای2000 نیروی هوایی مصر در جنگ با ایران مطلبی را تا حال حاضر مطالعه نکردم . البته شاید یک تداخل اطلاعات باشد ، چرا که در بلند مدت قرار بود تا عراق در مجتمع سعد 16 ، توانایی اورهال کامل میراژهای اف- یک، پس از آن تولید کامل پیشرانه این هواپیما و درنهایت مونتاژ میراژهای 2000 را بدست آورد .

 

در خصوص شرکت میراژهای مصری هم ، یحتمل این پرنده ها از نمونه MIRAGE -5 SD بشمار می آمدند که برای از کارانداختن سامانه های دفاع هوایی ایران (بویژه MIM-23)  به یک غلاف جنگ الکترونیک Selenia AN/ALQ-234 مجهز شده بودند که البته گزارشهای مبهمی در خصوص ساقط شدن یک فروند از این پرنده ها وجود دارد .

 

در خصوص فلاگرها هم یک نکته جالب وجود دارد که علاوه بر این پرنده ها ، تعدادی از فیشبدهای عراقی هم برای ارتقاء به یوگسلاوی ارسال شدند که  علی الظاهر در همانجا باقی ماندند .

 

eee~0.jpg

 

 

6_2.jpg

  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با سلام 

 

ضمن تشکر از جناب مصطفی بابت ادامه این تاپیک 

 

برای تکمیل شدن اطلاعات ، این نکته باید مورد توجه قرار گیرد که در کنار تسلیحات متعارف ، ارتش عراق با ترکیب فناوری غربی و شرقی ، مجموعه صنایعی را در خاک این کشور بنیان گذاری کرد که تقریباً در طول تاریخ قرن بیستم فقط در مقیاس ابرقدرتها قابل مشاهده بود . تعدادی از این زیرساختها :

 

ابوغریب پروژه 600 /الحکم/الرفح/الشریه - کارخانجات شماره 555/الهیثم/الکندی/فلوجه یک و دو سه / جبل الحمرین - بابیلون سوپر گان/تویثه/تاجی/تاج المعاریک/مجموعه شیمیایی المسیب/سلمان پاک/قعقاع /الاثار /الجسیرا  ، که همه موارد فوق الذکر مجموعه های ساخت جنگ افزارهای شیمیایی بشمار می آمدند .

 

علاوه برآن در برنامه موشکهای بالستیک عراق ( 2003-1974) بیشتر از 21 شرکت دولتی عراقی مشارکت داشتند که مشاهده لیست و توانمندی های ایجاد شده در آن ( صرفاً در بازه زمانی 1988-1986 ) جای تعجب بسیاری را ایجاد می کند . 

 

بعنوان مثال شرکت دولتی الرازی ، یکی از مهمترین شرکتهای تحقیقاتی در حوزه لیزرهای نظامی (فناوری فرانسوی- آلمانی- بریتانیایی و آمریکایی ) در عراق بشمار می رفت و یا شرکت الفتح ، که مسئول اصلی در پروژه های تحقیقاتی و ساخت موشکهای سوخت جامد (فناوری آلمانی- بریتانیایی و فرانسوی )  در عراق بود . 

 

در اینجا یک سوال پیش می آید که اگر این صنایع برای عراق ایجاد شد و این تکنولوژی وارد گردید 

چرا عراق بعد از جنگ با ایران تغییر زیادی نکرد و نتوانست در جنگ خودی نشان دهد با کمک این تسلیحات ؟

دوم بعد از شکست از کویت چرا نتوانست توان نظامی اش را بازیابی کند؟

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

چرا عراق بعد از جنگ با ایران تغییر زیادی نکرد و نتوانست در جنگ خودی نشان دهد با کمک این تسلیحات ؟

 

 

با سلام - ضمن تشکر از توجه شما

 

در مورد سئوال نخست باید به یک نکته اشاره کرد ( چون دلایل متعددی در این زمینه وجود دارند )

 

1- حجم فناوری های حساسی که به عراق داده شد ، بیشتر از تصور دولتهای اروپایی و ایالات متحده بود ، که فقط یک قلم آن جریان ابرتوپ عراق بشمار می آید . بعد از پایان جنگ با ایران ، این حجم عظیم سرمایه گذاری روی صنایع نظامی ، بار سنگینی روی دوش عراق بود و همزمانی آن با کاهش قیمت نفت و بدگمانی صدام به کشورهای عربی ، در نهایت موجب حمله به کویت شد . بنابراین فاصله کم زمانی میان پایان جنگ با ایران و حمله به کویت ، اجازه نداد تا ارتش عراق بطور کامل از سرمایه گذاریهای خودش استفاده کند . ولی همان زیرساختهای بالقوه ، خطر زیادی برای کشورهای فوق الذکر بشمار میرفت و شاید همین مساله علت واکنش شدید در قالب عملیات طوفان صحرا گردید .

 

 


دوم بعد از شکست از کویت چرا نتوانست توان نظامی اش را بازیابی کند؟

 

در پاسخ به این سئوال هم ، یک مساله به ذهنم می رسد و آن ، جمله مشهور وفیق السامرایی پس از پایان جنگ با ایران هست . وی درکتابش ادعا می کند که در یک ارزیابی بدین نتیجه رسیدند که عراق بدون کمک خارجی ،حتی قادر به تولید چوب کبریت هم نیست و این مساله  یعنی وابستگی بیش از حد متعارف برای سرپا نگه داشتن ماشین جنگی ارتش عراق ، با قطع کمکها ، موجب دردسر بزرگی شد . در این زمینه مثال و نمونه زیادهست . مثلاً عراق بعلت تحریم قادر به وارد کردن لاستیک برای خودروهای نظامی نبود و لجستیک ارتش عملاً برای مدتی متوقف شد (بعد از جنگ 1991 ) و یا در جریان قیام مردم جنوب عراق ، انبارهای ارتش آنچنان دچار مضیقه شد که برای سرکوب ، این ارتش مجبور به خرید بیشتر از 2000000 تیر مهمات AK-47 به شکل قاچاق از بازار سیاه (احتمالاً اردن )  گردید.

 

 

پی نوشت :

 

1- در مورد کمبود لاستیک یک نکته جالب به ذهن رسید . جایی مطالعه می کردم که به دلیل فوق الذکر سربازان مامور در کویت قادر به رساندن خود در زمان مقرر به واحدهای تابعه نبودند و چندین مورد گزارش در خصوص تنبیه سربازان (بریدن قسمتی از گوش ) به ثبت رسیده است . icon_eek

 

2- کتاب سوداگری مرگ   از تحلیلگر آمریکایی ، کنت تیمرمن ، شرح جالبی در خصوص تجهیز ، تسلیح و پشتیبانی از عراق ارائه داده که علیرغم قدیمی بودن ، مطالعه آن جالب خواهد بود .

  • Upvote 10

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

در آغاز، امام خمینی در کنار آنهایی که مخالف حمله مستقیم به خاک عراق بودند، ایستاد. آقای رفسنجانی می‌گوید: «منطق و استدلال امام خمینی بسیار قوی بود. اول اینکه، او ادعا می‌کرد مردم عراق، نگاه مثبتی به ایران دارند. اگر شما وارد خاک آن کشور شوید، حس عرب گرایی آنها باعث می‌شود آنها در مقابل شما مقاومت کرده و به نیروهای صدام ملحق شوند. ثانیاً، او استدلال می‌کرد که کشورهای عربی که تا کنون حساسیت زیادی به جنگ ایران و عراق نشان نداده‌اند، در این صورت به این جنگ حساس‌تر شده و همکاری نزدیک‌تری با عراق در پیش خواهند گرفت. ثالثاً، جهان و نظام بین المللی هرگز با ورود ما به عراق موافقت نخواهد کرد».

 

https://www.tasnimnews.com/fa/news/1392/05/19/114112/متن-کامل-گزارش-شیوه-تصمیم-سازی-نظامی-ایران-در-اندیشکده-مرکز-تحقیقات-نیروی-دریایی-آمریکا

 

 

به نظر میاد امام خمینی با توجه به زندگی کردن در عراق ، از اوضاع و احوال عراق بیشتر خبر داشت ولی متاسفانه در این فقره ، بهش توجهی نکردند .

ویرایش شده در توسط Ghalam

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
41 minutes قبل , Ghalam گفت:

در آغاز، امام خمینی در کنار آنهایی که مخالف حمله مستقیم به خاک عراق بودند، ایستاد. آقای رفسنجانی می‌گوید: «منطق و استدلال امام خمینی بسیار قوی بود. اول اینکه، او ادعا می‌کرد مردم عراق، نگاه مثبتی به ایران دارند. اگر شما وارد خاک آن کشور شوید، حس عرب گرایی آنها باعث می‌شود آنها در مقابل شما مقاومت کرده و به نیروهای صدام ملحق شوند. ثانیاً، او استدلال می‌کرد که کشورهای عربی که تا کنون حساسیت زیادی به جنگ ایران و عراق نشان نداده‌اند، در این صورت به این جنگ حساس‌تر شده و همکاری نزدیک‌تری با عراق در پیش خواهند گرفت. ثالثاً، جهان و نظام بین المللی هرگز با ورود ما به عراق موافقت نخواهد کرد».

 

https://www.tasnimnews.com/fa/news/1392/05/19/114112/متن-کامل-گزارش-شیوه-تصمیم-سازی-نظامی-ایران-در-اندیشکده-مرکز-تحقیقات-نیروی-دریایی-آمریکا

 

 

به نظر میاد امام خمینی با توجه به زندگی کردن در عراق ، از اوضاع و احوال عراق بیشتر خبر داشت ولی متاسفانه در این فقره ، بهش توجهی نکردند .

 

 

خارج از بحث تاپیک است : در صورت تشخیص مدیران منتقل شود ....

 

محمد درودیان پژوهشگر تاریخ جنگ ایران و عراق نقش هاشمی رفسنجانی در جنگ را در 5 محور دسته‌بندی می‌کند. او آن 5 محور را «تولید گفتمان رسانه‌ای و سیاسی کشور»، «پشتیبانی از جنگ»، «حضور در ساختار تصمیم‌گیری جنگ»، «تصمیم‌سازی برای ادامه جنگ، فرماندهی و پایان دادن به جنگ» و «هدایت دیپلماسی» می‌داند.

 

 

 

تصمیم‌سازی برای ادامه جنگ، فرماندهی و پایان دادن به جنگ در ادامه نقش سوم هاشمی در جنگ است که موضوع ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر اولین بروز تصمیم‌سازی هاشمی است. هاشمی رفسنجانی و محسن رضایی از موافقان ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر و ورود به خاک عراق بودند. هاشمی در خاطرات خود نگفته است که در جلسه مسئولان با امام خمینی سخن گفته است، اما محسن رضایی می‌گوید او اولین نفر بود که در مقام موافقت سخن گفت و سپس ظهیرنژاد و بنده استدلال‌های نظامی‌مان را بیان کردیم.

 

پس از اینکه امام نظر خود را مبنی بر ادامه جنگ در لب مرز ارائه کردند. ابتدا هاشمی رفسنجانی صحبت کرد. محسن رضایی می‌گوید:

 

"ابتدا آقای هاشمی صحبت کردند و مقام معظم رهبری و آقای موسوی اردبیلی ساکت بودند، ولی معلوم بود که آن دو بزرگوار نظر آقای هاشمی را قبول دارند و آقای هاشمی، از طرف آن‌ها صحبت می‌کند. آقای هاشمی گفت که ما باید برویم و یک نقطه‌ای مثل چاه‌های نفت مجنون را بگیریم که وقتی اعلام آتش‌بس می‌کنیم و پای میز مذاکره می‌رویم، یک چیزی دستمان داشته باشیم تا بتوانیم فشار بیاوریم و حقوقمان را بگیریم. این استدلال آقای هاشمی بود."

 

سپس فرماندهان نظامی نظرات خود را بیان کردند. ابتدا ظهیرنژاد رئیس ستاد مشترک ارتش سخن گفت و استدلال کرد که اگر در کنار مرز عراق بمانیم و وارد خاک عراق نشویم، با منطق جنگ سازگار نیست. دشمن با خیال راحت، خود را تجهیز و آماده می‌کند و با اینکه در مناطق دیگر در خاک ماست، در این مناطق هم دوباره جلو می‌آید.

محسن رضایی نیز نظرات ظهیرنژاد را تایید کرد و گفت:

 

"ما الان از نظر نظامی در توازن نیستیم. ارتش عراق به فاصله پانصد متری از خرمشهر و آبادان است، ولی فاصله‌ی ما با بصره بیست کیلومتر است؛ لذا الان یک نابرابری دفاعی در جنوب ایران هست و مرز را انگلیسی‌ها طوری تعیین کرده‌اند که از نظر دفاعی، مرز جنوب به نفع عراقی‌ها و به ضرر ایران است. لذا اگر آتش‌بس شکسته شود، آن‌ها با خمپاره هم می‌توانند ما را اذیت کنند ولی ما فقط با توپ‌های برد بلند که حداقل ده، یازده کیلومتر از خط فاصله داشته باشد، می‌توانیم بصره را بزنیم تا دوباره آتش‌بس برقرار شود. اگر بخواهد موازنه‌ی قوای دفاعی به وجود بیاید به نفع آن‌ها و به ضرر ما تمام می‌شود."

 

هاشمی رفسنجانی گفته است: "امام پس از شنیدن سخنان منطقی و تخصصی نظامیان، مخالفت نکردند. البته معمولاً در اینگونه بحث‌ها دخالت نمی‌کردند و به فرماندهان واگذار می‌کردند، که انتخاب کنند؛ ایشان کلیات را می‌گفتند. به هر حال این استدلال، ایشان را قانع کرد و تا این حد پذیرفتند و گفتند: در جاهایی وارد خاک عراق شوید که مردم نیستند تا آسیب نبینند."

البته محسن رضایی عنوان می‌کند که بعد از دو یا سه روز، احمد آقا در یک تماس تلفنی اعلام کرد که امام فرمودند: من موافقم شما وارد خاک عراق بشوید. خود من هم یک اطلاعیه خواهم داد مبنی بر اینکه ما قصد گرفتن خاک عراق را نداریم، ولی شما برای مساله تبلیغات، یک فکری بکنید. مراقب هم باشید که توپ‌هایتان در شهر بصره، روی سر مردم نخورد."

 

 

روایت فوق، روایتی بر اساس گفته‌های مرحوم هاشمی رفسنجانی و محسن رضایی است. سردار محمدحسن محققی از پژوهشگران تاریخ جنگ عنوان کرده است که مشروح مذاکرات آن جلسه تاریخی در اسناد شورای عالی دفاع نیست. مرحوم موسوی اردبیلی رئیس شورای عالی قضایی نیز که با سردار محققی درباره آن جلسه گفتگو کرده، اظهار داشته که چیز خاصی به یاد ندارد. مرحوم ظهیرنژاد نیز در سال 78 دار فانی را وداع گفت و تاکنون روایتی از او درباره آن جلسه منتشر نشده است. از دیگر حاضران جلسه یعنی آیت الله خامنه‌ای نیز تاکنون سخنی درباره آن جلسه منتشر نشده است.

 

 

 

 

ماجرای پایان دادن به جنگ سومین و مهمترین عرصه بروز تصمیم‌سازی هاشمی است که در سال‌های گذشته و با انتشار برخی از اسناد و کتاب‌ها بسیار مورد نقد قرار گرفته است و برخی هاشمی را متهم به نوشاندن جام زهر به امام کرده‌اند. هاشمی گفته است:

 

«وقتی حکم فرماندهی جنگ _ که بعد از آن عملیات خیبر را در جزیره مجنون داشتیم_ به من داده شد، برای خداحافظی خدمت امام رفتم. در آن دیدار به امام گفتم که من با این سیاست می‌روم که جای مهمی از عراق را بگیریم، تا بتوانیم به طرف پایان جنگ برویم. ایشان لبخند مهربانانه‌ای زدند و جوابی ندادند.»

 

 

هاشمی از عملیات خیبر به بعد به فرماندهان می‌گفت عملیات موفقی توسط فرماندهان اجرا شود، سپس خود با اقدامات سیاسی به جنگ پایان خواهد داد. سیدیحیی صفوی در این‌باره می‌گوید:

 

«آقای هاشمی فرماندهان را جمع کرد و گفت: شما باید این عملیات را انجام بدهید، دیگر به شما کاری نداریم. این صحبت را آقای هاشمی نه تنها در سال 62، بلکه در سال 63 و 64 هم به فرماندهان ارتش می‌گفت. ایشان می‌گفت: شما این عملیات را با موفقیت انجام دهید و دیگر به خانه‌هایتان بروید؛ ما جنگ را به روش سیاسی تمام می‌کنیم.»

 

محمد درودیان :

«اساساً دیدگاه آقای هاشمی ناظر به این بود که جنگ معطوف به اهداف سیاسی است و این تفکر درمورد جنگ مختص آقای هاشمی بود... اینکه آقای هاشمی از کجا به این استراتژی که «زمینی را بگیریم و جنگ را تمام کنیم» رسیده بود، شاید بتوان گفت یکی از دلایلش این بود که آقای هاشمی از قبل از انقلاب یعنی از زمانی که در زندان به سر می‌برد، تحت تأثیر شخصیت امیرکبیر بود. بنابراین، دیدگاهی این شکلی داشته که اصلاً هدف از انقلاب اسلامی توسعه اقتصادی و رشد کشور است.»

 

 

عملیات والفجر 8 در سال 64، عملیات پیروزی برای ایران بود که نیروهای نظامی به اهداف تعیین شده دست یافتند، اما هاشمی موفق نشد در عرصه سیاسی جنگ را به پایان برساند. هاشمی گفته است:

 

«فاو را انتخاب کردیم که آن هم کامل نشد... سیاست ما همچنان ادامه داشت که عملیات کربلای 4 را با این هدف شروع کردیم... که آن هم نشد. عملیات کربلای 5، بخشی از اهداف کربلای 4 را داشت که نسبتاً موفق شدیم... آن سیاست تا آخر برای من بود.»

 

 

محسن رضایی می‌گوید:

 

«اگر به آقای هاشمی بگویید وقتی که عملیات فاو را کردیم، پس چرا جنگ را تمام نکردید؟ می‌گوید: باید شما تا ام القصر می‌آمدید. تا ام‌القصر که دیگر یک عملیات نیست، یک مجموعه عملیات است؛ یعنی می‌شود همین حرفی که ما می‌زدیم.» فرماندهان سپاه معتقد بودند که باید مجموعه عملیات‌هایی برای پایان دادن به جنگ اجرا و مقدمات سقوط صدام فراهم شود، اما هاشمی پشتیبانی دولت از مجموعه عملیات‌ها را ناممکن می‌دانست.

 

 

 

 

https://www.tasnimnews.com/fa/news/1398/03/03/2018213/گزارش-چرا-مسئولان-ارشد-نظام-موافق-ادامه-جنگ-پس-از-فتح-خرمشهر-بودند

https://www.tasnimnews.com/fa/news/1398/07/07/2107288/گزارش-از-وحدت-فرماندهی-تا-اختلاف-در-راهبری-جنگ-نقش-هاشمی-رفسنجانی-در-دفاع-مقدس-چه-بود

 

ویرایش شده در توسط remo
  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

حالا شاید حسین علایی و امثالهم تکذیب کنند ولی فحوای تحرکات از جانب ما برای جنوب عراق برای قطع تماس عراق با خلیج پارس و صادرات نفت ...، قدرت دادن به گروه های شیعه جنوب عراق و استفاده از پتانسیل آنها و خیلی موارد حتی نشوندن قدرتی همسو با ایران و استفاده از ثروت انبوه دولت جنوب عراق  بود که دقیقا همون طور شد که آیت الله خمینی هشدار داده بود و هم اعراب و هم خود مردم عراق بر ضد ما شدن  و علی رغم رفتار و یا تبلیغات جنگ به سمتی نرفت که ما حکم نجات دهنده برای عراقو به ویژه جنوب این کشور را پیدا کنیم. ظهیرنژاد یکی از موافقین بود ولی نه بر اساس استراتژی حمله مبتنی بر موج های انسانی. اینقدر در این تفکر بودیم که متوجه  گذر زمان نشدیم و دیر به سمت شمال عراق و یا دیگر جبهه های ممکن برای ادامه جنگ رفتیم و حتی در اون موارد هم حمایت چندانی از تفکرات شهید صیاد نشد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
17 hours قبل , ahmad0031300 گفت:

به نام خدا 

درباب ظلمی که جهان بر ایران بردu1e2_img_20200925_203207_329.jpg

 

سلام 

همون مورد توان موشکی رو نگاه بکنید ، کل آماری که داده میره زیر سوال :)

 

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.