Recommended Posts

2 hours قبل , aminf14 گفت:

رویه رژیم عبری و تیم نتانیاهو در مظلوم نمایی و ایجاد بهانه برای تاکید بر حق دفاع و ایجاد جنگ موقت ( با بهانه ای مثل اون قضیه رایش سوم -لهستان در جنگ جهانی دوم) و در نهایت بهره برداری انتخاباتی خیلی نخ نما شده و انگار که سکنگبین صفرا فزود و نتیجه عکس داشته تا حالا.

اگه به تئوری توطئه باشه ، می تونی از یک زاویه ی دیگه هم بهش نگاه کنی ،

حماس در میانه ی اعتراضات علیه خودش خواهان به وجود اومدن یک جنگ هست که هم بر اعتراضات سرپوش بگذاره و هم در حین نبرد به تصفیه کردن بپردازه ....

 

فقط به موضوع از یک زاویه ی دیگه نگاه کردم ...

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
3 minutes قبل , Ghalam گفت:

اگه به تئوری توطئه باشه ، می تونی از یک زاویه ی دیگه هم بهش نگاه کنی ،

حماس در میانه ی اعتراضات علیه خودش خواهان به وجود اومدن یک جنگ هست که هم بر اعتراضات سرپوش بگذاره و هم در حین نبرد به تصفیه کردن بپردازه ....

 

فقط به موضوع از یک زاویه ی دیگه نگاه کردم ...

زاویه دید شما متینه ولی رژیم عبری در آستانه انتخاباته نه حماس.

 

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
2 minutes قبل , aminf14 گفت:

زاویه دید شما متینه ولی رژیم عبری در آستانه انتخاباته نه حماس.

به چهار پست بالاتر مراجعه کنید ....

 

نقل قول

ظاهرات گسترده در غزه و واکنش حماس به موضع‌گیری‌ها در قبال عملکردش

در این راستا "ائتلاف ملی دموکرات" (شامل جبهه مبارزه مردمی فلسطین، جبهه آزادیبخش ملی،‌ جبهه آزادیبخش عربی و جبهه عربی فلسطین) نشستی را برای بررسی تحولات برگزار کرده و در پایان نشست از حماس خواست به حق تظاهرات مسالمت آمیز احترام بگذارد.

این ائتلاف از حماس خواست سیاست "سرکوب" تظاهرکنندگان را کنار بگذارد و از مردم فلسطین به خاطر تجاوزات دستگاه‌های امنیتی عذرخواهی کند.

این ائتلاف در بیانیه خود تأکید کرد: سیاست سرکوب نقض آشکار آزادی بیان است. ادامه این سیاست حماس را بر سر یک دوراهی قرار می‌دهد یا با مردم باشد و از آن‌ها حمایت کند یا سیاست نظام‌های "مستبد" را در پیش بگیرد که باعث می‌شود غزه وارد بحرانی بزرگ شود.

در این بیانیه آمده است: جنبش مردمی در نوار غزه بیان واقعی و ملموسی از واقعیت بحرانی در این منطقه است. ما از تمامی نهادهای حقوقی و مدنی می‌خواهیم این سیاست را محکوم کنند.

در همین راستا، حماس بیانیه این ائتلاف را محکوم کرد.

سامی ابوزهری، از رهبران جنبش حماس گفت: سیاست تیم اسلو در بحرانی کردن غزه و سپس سوءاستفاده از مشکلات آن در تحقق اهداف خود شکست خورده است.

 

 

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
29 minutes قبل , Ghalam گفت:

به چهار پست بالاتر مراجعه کنید ....

 

 

 

بله اگه پست بنده رو  هم در همین تاپیک  ملاحظه کرده باشید در همین مورده ولی مسئله اینه حماس یا فتح تشکیلات خود گردان هستند و ساختاری ادهوکرات دارن . به شخص خاصی پاسخگو نیستند که بخوان در لفافه جنگ اونارو مشغول و در داخل سرکوب کنند در روز روشنم این کارو انجام میدن چون حامیانشون درد حقوق بشر یا دموکراسی ندارن و صرفا بابت موشک پرانی اونارو تغذیه می کنند ولی رژیم عبری و حزب های مختلفش با گذشت سالیان چه واقعی و چه ظاهری میل زیادی به دموکراسی در خودش نشون داده و چون نمیتونه اون دموکراسی رو نادیده بگیره با این شگردها باعث انگیزش رای دهندگان میشه ( درست مثل فیلم سگ را بجنبان بری لوینسون)

ویرایش شده در توسط aminf14
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بدلیل اینکه به صهیونیست ها ربط داره اینجا میزارم، در ضورت صلاحدید مدیران منتقل بشه به تحولات غزه

.................

حملات راکتی مقاومت به اسرائیل:

https://www.mashreghnews.ir/news/956181/بیش-از-۲۰۰-موشک-به-اسرائیل-شلیک-شد

  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

در مورد تجاوز اخیر به غزه با توجه به مواردی که در چت اشاره شد بهتره یک نگاهی به آمار بندازیم:

 

دو نکته مورد اشارست، یکی تلفات بسیار کم صهیونیستها با توجه به حجم شلیک موشک ها و دیگری توان حماس و جهاد در غزه.

 

در نبرد اخیر بنا به آمار 650 راکت شلیک شد توسط مقاومت که حدودا 150 عدد عنوان شد رهگیری شد و 50 عدد هم اصابت کرد. یک برداشت از این آمار میتونه این باشه که در حقیقت 400 راکت اصولا در موضعی بودند که گنبد آهنین فعال نشده ( یعنی خطای راکتها حالا در هر مرحله ) واین امر قطعا اصلا عجیب نیست. در تصاویر شلیکها همون ابتدا مشخص هست خیلی از راکتها اصطلاحا در حال قیقاج رفتن هستند و بنا به دلایل متعدد طبیعی با مشکل در بدنه، سوخت، تعادل، مرکز ثقل، محل شلیک، نوع شلیک و ... اصولا تنها از روی ناچاری شلیک میشن.

منصفانه است که بپذیریم در شرایط محاصره 360 درجه غزه که حتی مصر شاید سخت گیریش در مرزهاش سخت تر از مرزهای خود صهیونیستهاست، اگر زیرساخت، قطعه، مواد، ماشین آلات ابزار دقیق(!)، نیروی انسانی، کارگاه، لوله و استوانه ای(!) هم موجود باشه نهایتا منجر به ساخت چند ده عدد راکت مورد اطمینان برای شرایط خاص بشه و بقیه در حقیقت بازیافت سازهایی هستند در مضیقه تام و تمام مقاومت غزه.

این امر یعنی نه گنبد آهنین لاکچری و بسیار گسترده شده کار سختی پیش رو داره در مواجهه با در اصل 200 راکتی ( باقی نرم افزاری اصولا رفع تکلیف میشن احتمالا) که اون هم بیشترشون در موقعیت های ویژه و حساس و کاملا زیر رصد و بمباران و توپخانه مجبور به شلیک هستند، نه مقاومت خودش امید که 650 راکت در اصل کار 650 راکت واقعی را کنه.

 

در مورد تلفات کم هم با همین احتمال کم هم اگر در تصاویر ویئویی و مصاحبه شهرک نشینان و حتی تبلیغات وزرا ببینیم، هفتاد سال تجاوز و اشغالگری کاملا شهرک نشینان را با سیستم هشدار آژیرها وفق داده و معمولا به پناهگاه ها به شدت وابسته هستند و در برابر احتمال بسیار کم آسیب راکتها هم باز خصوصا در شهرک هایی چون عسقلان با بیشترین هدف قرارگیری، به سرعت و شدت در پناه گاه ها مستقر میشند با پیش هشدارهای تجهیزات متعدد رصد راکتها.

 

پ ن: اگر ترجمه خبر صحیح باشه جالبه در مورد عدم واکنش گنبد به موشکهای خارج از محدوده شهری، رئیس سابق رکن اطلاعات ارتش رژیم صهیونیستی گفته یکی از همین موشک های نادیده گرفته شده منجر به اصابت خودرویی در جاده خارج شهر شده که خب غیرقابل اجتناب بوده. یکی از موارد نقص گنبد را هم نزدیکی منبع شلیک به سامانه قلمداد کرده که گنبد را در واکنش ناکام میزاره.

ویرایش شده در توسط alala
  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

برای من نبرد غزه از چند جهت جالب بود: 

1) اینکه ارتشی مجهز، کارآمد و باتجربه هم اگر گرفتار روزمرگی و دوری از شرایط کامل جن،گی شود گرفتار فترت می شود، به نظرم با محتاط شدن اسرائیل در روحیه تهاجمی ، میل به بازی با افکار عمومی و اقناع آنها و غرق شدن در آرامش زندگی روزانه جنگ ماهیتا برخلاف سالهای اولیه تشکیل اسرائیل است که موتور محرکه پیشرفت و استقلال این رژیم بود و  به کارکردی دقیقا برعکس رسیده، یعنی حتی نتانیاهوی شبه دیوانه هم به نوعی محافظه کاری رسیده تا از اقدامات تمام عیار علیه نیروهای مقاومت چشم بپوشد. این نبردهای یکی دو روزه فاقد تاثیر گذاری برای جلب آرا مردمان سرزمین های اشغالی و در حداقل نتیجه در هم شکستن هیمنه و آوازه شکست ناپذیری یکی از مجهزترین ارتش های دنیاست. بهار عربی یا همان بیداری اسلامی، حرکتی هشدار دهنده است که به خوبی اسرائیل را تحت تاثیر قرار داده که در تلاطم منطقه از ماجراجویی زیاد دست برداشته و گام های همراه با محافظه کاری بردارد.

2) غزه اگر اشتباه نکنم در اصل سرزمینی متعلق به مصر و نواری باریک  و فاقد عمق استراتژیک در خاک سرزمین های اشغالی است. خواسته اصلی مردمان غزه تسهیل در کارهای روزانه مثل رسیدگی به امور کاشت و برداشت و فروش توت فرنگی و ماهیگیری است. با خالی بودن دست مردمان غزه از ثروت و سخت افزارهای جنگی، این موشک و راکت پراکنی ورای نتیجه در نوع خود پیروزی است. پیروزی زنده بودن اراده که در گام اول باعث ایجاد جنگ روانی به خصوص در مورد ناکارامد بودن ماهیت پدافند پر سر و صدای اسرائیل و در درجه بعدی توانایی در کشته و زخمی گرفتن از خصم ( با توجه به حساس بودن رژیم اسرائیل در این مورد)  و مقاومتی شرافتمندانه است حالا چه منجر به صلح و پیروزی شود و چه حتی اشغال غزه و طعنه جالبی است به ارتش های مجهز ولی پوشالی عرب و ترسو بودن و تاسیسات خودگردان  در حفظ غرور و شرافت و  عقب نشینی گام به گام. گاهی با دست خصم کشته شوی خیلی بهتر است که با دست خود گرفتار مرگ و تباهی و خفت شوی! مقاومت غزه هرچقدر خفیف و یا حتی ناکارآمد باشد ( حتی در حد فشفشه پرانی!) از راضی شدن به معامله قرن و تسلیم تمام قد بهتر است.

ویرایش شده در توسط aminf14
  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
9 hours قبل , aminf14 گفت:

برای من نبرد غزه از چند جهت جالب بود:

 

 

درست چند ساعت بعد از نشست کابینه امنیتی رژیم صهیونیستی که خبرش با عنوان تشدید درگیری و فرمان به تهاجم گسترده به غزه و فراخوانی تیپ گولانی و استقرار زرهی و پاسخ با قدرت و این بار با دفعات پیش فرق میکنه و یک بار برای همیشه باید تهدید را از جانب غزه خاموش کرد ما مواجه شدیم با خبر آتش بس که اینبار بدون هیچ پیش شرطی تقریبا و اون هم به فاصله تنها چند ساعت کامل اجرایی شد.

حالا این رابزاریم در کنار نقل سفیر آلمان در سرزمین های اشغالی که عنوان کرده بود شهرک نشینان بسیار از حملات راکتی عصبانی هستند و خبر مربوط به انتخابات که در داخل سرزمین های اشغالی هم حتی مثلا شهرک نشینان عسقلان مورد تمسخر بودند که باز رای دادید به نتانیاهو و باز خواهید دید که مجبورید راکتها را تحمل کنید و وعده های بی بی مبنی بر قطع این تهدید پوچ هست و بشینید تا به وقتش.

حالا شاید انتخاب نتانیاهو یکی از مزیتهاش را نشون بده چون انتظارها ازش بالاست، کلی وعده داده، چند سالی است که مدام روی کار بوده و مثل همه جا هر مشکلی به پای خودش نوشته میشه و بعد در کنار خبر عصبانیت شهرک نشینان و شوک اتش بس ناگهانی بدون هیچ تضمینی که دوباره همین اتفاق با یک جرقه تکرار نشه. (البته باید توج داشت نتانیاهو برای فرار از این چاه و گرفتاری در غزه شاید بخواد جایی دیگه اقدامی کنه تا فعلا بشوره ببره پایین عملکردش در غزه را )

 

وقتی گنبد آهنین مطرح شد و حفاظت اون و تبلیغات وسیع پیرامونش یک نکته به جنگها اضافه شد. گنبد آهنین یک آرامش روانی ای را به همراه خواهد داشت در مرور زمان که قطعش خودش یک تهاجم به افکار عمومی شهرک نشینان خواهد بود. یعنی اگر در یک نبرد مثلا به دلیل کاهش موجودی، مشکل در نقل و انتقالات و اشکال فنی این سامانه در شهرکی کاهش 50 درصدی عملکرد هم داشته باشه دیگه حمله به اون شهرک یک بار عملکردی و روانی  50 درصدی تنها اضافه نخواهد کرد بلکه یک شوک را موجب میشه (به نظرم اینبار در عسقلان این اتفاق افتاد و شاید این توجیه کنه اتش بس ناگهانی را)

 

اگر اطمینان داشتم به اینکه این رژیم تنها متکی به داشته های خودش هست میگفتم این ضعف گنبد اهنین یکی از بزرگ ترین نقاط قوت مقاومت میتونه محسوب بشه در نرخ شلیک و کاهش ذخایر موشکی گنبد اهنین. ولی میدونیم تولید در خاک امریکا و شرکتهای همکار تسلیحاتی در یک برنامه ضربتی و انتقال با یک دالان هوایی هم شده این رژیم هیچگاه در معرض کمبود ذخایر موشکی قرار نمیگیره. ولی خب بحث لجستیک جداست خصوصا برای موشک های دقیق تر و انبارها و محل های ذخیره و بارگذاری.

ویرایش شده در توسط alala
  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

عکسهای زیر رو از رویترز گرفتم، در جنگهای قبلی عکسهای بیشتری قرار میداد ولی خب اینبار..... مشخصه میزان خرابی های وارده به صهیونیستها خیلی زیادتر از میزان پوشش داده شده هست و یک بایکوت خبری هدفمند قراره که اونو کمرنگ کنه.

 

 

3.jpg

خسارات وارده به منزل یک صهیونیست در اثر برخورد یک راکت، به پنجره سمت راستی نگاه کنید، کلا با فریمش کنده شده و آمده داخل! و ایضا فن دستگاه تهویه.

 

2.jpg

شلیک چندگانه راکتها، طولانی بودن زمان سوزش موتورها به معنی بیشتر بودن برد این پرتابه ها هست.

 

1.jpg

تصویری از رهگیری موشکهای تامیر بر علیه پرتابه های اعزامی از غزه! شلیک 6 موشک بر علیه 3 پرتابه.

ویرایش شده در توسط MOHAMMAD
  • Like 1
  • Upvote 12

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

همانطور که دوست عزیزمون جناب alala گفتن ، گنبد آهنین در زمینه امنیت روانی ساکنین مناطق اشغالی اهمیت داره ولی در بعد نظامی و استراتژیک آنچنان تاثیر گذار نیست چون موشک های حماس آنچنان تاثیرگذار نیستند 

 

عبور تعداد قابل توجهی از موشک های حماس به معنی ایجاد ترس و شکست گنبد آهنین هست 

که این به معنی فشار بر نتانیاهو هست 

 

از سویی دیگر از نظر هزینه ای هر موشک 300 دلاری حماس در قیاس با موشک های 50 هزار دلاری گنبد آهنین و نسبت شلیک عملا هزینه ای سرسام آور ایجاد میکنه

یعنی به ازای هر 100 موشک حماس نزدیک به 10 میلیون دلار هزینه به حساب اسرائیل شارژ میشه

شاید برای اسرائیل این رقم پولی نباشه ولی به هر حال این رقم در یک جنگ بزرگ ارقام سنگینی خواهد بود 

ارقامی که با عبور موشک های حماس چیز دندان گیری نصیب نتانیاهو نمی کند 

  • Like 1
  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ظاهرا با آتش بس طرفین این نبرد محدود هم با پیروزی قاطع جوانان فلسطینی و خفت و خواری نتانیابو (تنها دو روز پس از صدور این دستور) به پایان رسید:

 

https://ir.sputniknews.com/world/201905054723535-نتانیاهو-حمله-غزه/

 

نبرد به نبرد و جنگ به جنگ اسراییل ضعیفتر میشه و این جوانان مقاومت هستند که دست برتر را دارند.

ویرایش شده در توسط MOHAMMAD
  • Upvote 11
  • Downvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
2 hours قبل , MOHAMMAD گفت:

ظاهرا با آتش بس طرفین این نبرد محدود هم با پیروزی قاطع جوانان فلسطینی و خفت و خواری نتانیابو (تنها دو روز پس از صدور این دستور) به پایان رسید:

 

https://ir.sputniknews.com/world/201905054723535-نتانیاهو-حمله-غزه/

 

نبرد به نبرد و جنگ به جنگ اسراییل ضعیفتر میشه و این جوانان مقاومت هستند که دست برتر را دارند.

 

متاسفانه ویا خوشبختانه اسرائیل در حالی که می تواند یک صلح پایدار رو به عنوان دست بالا در فلسطین ایجاد کند 

به خاطر طمع و تمامیت خواهی با اعمال فشار و زمان دهی می خواهد شرایط فعلی پایدار و نهایی شود 

 

ولی کم کم توانایی های فلسطینی ها بالا می رود و خطر و تهدیدات برای اسرائیل بیشتر می شود

و فقط یک اتحاد فلسطینی ها یا یک ضعف در اسرائیل نیاز هست که کل معادلات بهم بریزد 

  • Like 1
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

هر جنگی قطعا کلی درس و تجربه هم برای صهیونیستها و گنبد آهنین خواهد داشت و هم مقاومت. مقاومت به خاطر محدودیت شدید و نابرابری واضح و شبیه به شوخی باید با برخی تاکتیکها و اقدامات خلاقانه سعی کنه یک برابری نامتقارن نسبی ولو ایجاد کنه.

 

برای زورازمایی با گنبد اهنین تا اینجا به نظر میرسه راهبرد حزب الله و حماس و جهاد متفاوت باید باشه با توجه به جبهات و داشته ها.

 

در مورد غزه، ساخت تعداد زیادی راکت ارزان که طی روزهای اول شهرک های مجاور و نزدیک را هدف قرار بدند منجر به این خواهد شد که اولا یک خط انتقال اجباری برای انتقال ذخایر موشکی به انبارهای این شهرکها تشکیل بشه (با هزینه و ریسک و مسائل فنی خودش ) و بعد در مرحله بعد شاید انتقال باطری های بیشتر از نقاط دیگه و در ادامه به مرور ذخایر موجود صرف هدف قرار دادن این راکتهای ارزان بشه. قطعا هرگونه قطع حمایت از شهرکها یا کاهش رهگیری موجب خشم و حس تبعیض ( همین حالا هم وجود داره) میشه و وتخلیه کلی شهرکها هم که هزینه های خودش را خواهد داشت. راکت ارزان هر چند خطا خواهد داشت ولی چون اینجا کیفیت در راکتهای کوتاه برد فدای کمیت میشه درصد خطا به خاطر بعد مسافتی که راکت طی میکنه پایین تر هست در برابر راکتهای میانبرد که باید بیشتر در کیفیتشون دقت بشه چون خطا در این راکتها یعنی هدر رفت سرمایه اندک.

 

در مرحله بعد که مقاومت احساس کرد حتی یک تعلل در تامین موشک ها ایجاد شده میتونه روی بیاره به موشک های دقیق تر و با حجم سر جنگی بیشتر. موشک بدر-3 جهاد که در این جنگ رونمایی شد اگر اشتباه نکنم یک سر جنگی 250 کیلویی داشت که خب بسیار مخرب هست.

  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
15 hours قبل , arminheidari گفت:

 

متاسفانه ویا خوشبختانه اسرائیل در حالی که می تواند یک صلح پایدار رو به عنوان دست بالا در فلسطین ایجاد کند 

به خاطر طمع و تمامیت خواهی با اعمال فشار و زمان دهی می خواهد شرایط فعلی پایدار و نهایی شود 

 

تا زمانی که اسراییل نابود نشود هرگز صلح پایداری شکل نخواهد گرفت.

تا زمانی حتی یک نیروی مقاومت در فلسطین وجود دارد اسراییل هرگز موجودیت این افراد را نخواهد پذیرفت و برای حذف تا آخرین نفر آنها تلاش می کند. این است دلیل عدم شکل گیری چیزی به اسم مثلا صلح بین اسراییل و فلسطینی ها.

  • Like 2
  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 ساعت پیش, MOHAMMAD گفت:

 

تا زمانی که اسراییل نابود نشود هرگز صلح پایداری شکل نخواهد گرفت.

تا زمانی حتی یک نیروی مقاومت در فلسطین وجود دارد اسراییل هرگز موجودیت این افراد را نخواهد پذیرفت و برای حذف تا آخرین نفر آنها تلاش می کند. این است دلیل عدم شکل گیری چیزی به اسم مثلا صلح بین اسراییل و فلسطینی ها.

 با اين نكته كه خود برتر بيني و اپارتايد اسرائيلي ها دليل حذف اونها است 

  • Like 3
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط MR9
      بسم الله الرحمن الرحیم

       



      هفدهم سپتامبر 2010 بود که ژاپن با انتشار استراتژی جدید نظامی خود نخستین «نشانه های جدی» برای خروج از «انزوای نظامی» را نشان داد. ژاپن برای این استراتژی نظامی، رقمی بالغ بر 280 میلیارد دلار برای پنج سال (2010 تا 2014) اختصاص داده و اعلام کرد قصد دارد در این سال ها مواضع دفاعی خود در جنوب و غرب این کشور(مناطق مرزی چین) را تقویت کرده، روی پروژه های موشکی بالستیک سرمایه گذاری کند. در این استراتژی همچنین بر گسترش روابط با همپیمانان کلیدی از جمله آمریکا و افزایش شمار زیر دریایی‌ها و .... تاکید شده است.
       



      اکنون در سال 2014 هستیم و نزدیک به 5 سال از انتشار این استراتژی می گذرد که خبر می رسد، ژاپن برای نخستین بار پس از جنگ جهانی دوم اعلام می کند ضمن شرکت در عملیات نظامی برون‌مرزی، به دنبال فروش تجهیزات نظامی در بازارهای بین المللی است.
      حضور ارتش ژاپن در عملیات جنگی برون مرزی نیز به رغم مخالفت‌های گسترده مردمی و محدودیت های قانونی گویا در حال عملیاتی شدن است. شاهد این ادعا اظهارات اخیر شینزو آبه، نخست وزیر ژاپن است که اخیرا از داشتن یک «ارتش قدرتمند» سخن رانده و گفته این ارتش حق دارد در جنگ های بین المللی حضور داشته باشد.
      طبق اعلام مقامات ژاپنی، این کشور در تلاش است محدودیت‌های قانونی در زمینه صادرات سلاح را نیز برداشته و به بهانه های مختلف از جمله گسترش فعالیت های اقتصادی، به جرگه صادرکنندگان تجهیزات جنگی بپیوندد و از قرار معلوم، آمریکا نخستین بازار ژاپن در این عرصه خواهد بود.
      قانون اساسی ژاپن در سال 1947 نوشته و با فشار نظامیان آمریکایی‌ها به این کشور تحمیل شده است. طبق این قانون، ژاپن اجازه داشتن «ارتش» به معنی مصطلح آن را ندارد و در مقابل می تواند نیروهای محدود نظامی موسوم به «نیروهای دفاع از خود» داشته باشد.
      البته بخشی از این محدودیت ها در ماه آوریل سال جاری( اواخر فروردین) برداشته شد و به احتمال قریب به یقین اواخر ماه جاری میلادی تصمیم نهایی در این زمینه نیز اتخاذ خواهد شد.
      اما سوالاتی که در اینجا مطرح می شود این است که آیا ژاپن حقیقتا به دنبال خروج از انزوای نظامی و احیای امپراتوری سابق است؟ موضع کشورهای غربی، چین و کشورهای آسیایی و همسایه به این تغییر استراتژی چگونه خواهد بود؟



      به نظر می رسد، لا اقل بخشی از پاسخ این سوال را باید در روحیات خاص ژاپنی ها و در تاریخ این کشور جست و جو کرد.
      در طول تاریخ، برخي آيين ها و اعتقادات خاص مذهبي، همواره زمينه رشد افراط گونه روحيات ملي گرايانه و صد البته نظامي گري ژاپني ها بوده است.
      مقامات نظامي ژاپن به خصوص در دهه30 تحت تاثير فيلسوفي با نام «تويوما» به شدت اعتقاد داشتند كه خداوند ملت ژاپن را برگزيده و يكايك مردم اين كشور موظفند براي ايجاد «ژاپن بزرگ» بكوشند. براساس آيين معروف «شينتوي پاك» نیز امپراتور ژاپن خداي تمام دنيا معرفی شده و ملت ژاپن نيز «مأموريت» دارد سايرين را تحت هدايت بي چون و چراي این امپراتور درآورد.
      بحران شديد اقتصادي دهه 30 ژاپن نیز بر دامنه اين اعتقادات افزود و رشد شديد احساسات ملي گرايانه ايده توسعه ارضي و ايجاد جامعه بزرگ به زعامت ژاپن را در بين توده مردم اين كشور لازم و واجب نشان داد.
      ژاپن با چنین زمینه های تاریخی پس از پایان جنگ جهانی اول توانست یکی از پنج قدرت بزرگ نظامی و صنعتی جهان شده و در «شورای جامعه ملل» آن زمان، صاحب کرسی دائم بود.
      این کشور در همان ماه های نخست جنگ جهانی دوم توانست حدود 50 میلیون کیلومتر مربع از کره زمین(یک ششم جهان) را تحت استیلا و کنترل خود درآورد. اما به دنبال حملات ناجوانمردانه اتمی آمریکا، از حرکت باز ایستاد. البته نباید فراموش کرد، عده ای نیز معتقدند، ژاپن پیش از حمله اتمی آمریکا به این کشور شکست خورده بود و آمریکا با حمله به این کشور خواست هژمونی خود را به جهانیان تحمیل کند.


       
      این کشور به هر حال پس از جنگ جهانی دوم دیگر اجازه داشتن ارتش به معنی مصطلح امروز و اختیارات کامل را نداشت و خود نیز با وضع قوانینی، محدودیت هایی در ابعاد بین المللی حوزه نظامی وضع کرد.

      اما اکنون رشد اقتصادی بالا این کشور را از شرایط اسفناک پس از جنگ جهانی خارج کرده است و شرایطی که این کشور را به انزوای نظامی کشاند، دیگر وجود ندارد!
      پاسخ دومی نیز برای تحلیل چرایی اتخاذ چنین رویکردی از سوی چشم بادامی ها وجود دارد و آن چیزی نیست جز منافع اقتصادی و سیاسی.
      «جان ميرشاير» صاحب نظريه «رئاليسم تهاجمي» می گوید، قدرت‌هاي بزرگ هميشه مترصد فرصتي هستند تا قدرت خود را در برابر رقبا فزوني بخشند. وي سپس جمعيت و ثروت را به عنوان «پايه‌هاي اصلي قدرت نظامي» تعريف و تصريح مي كند چنانچه كشوري داراي اين مولفه ها باشد، فرصت لازم براي خروش مقابل قدرت ها را به دست آورده است.
      با توجه به مولفه هایی که در جامعه امروز ژاپن دیده می شود، هیچ بعید نیست که این کشور واقعا قصد خروش مقابل سایر قدرت‌ها را داشته باشد.

       

      ژاپن اگر چه به لحاظ سیاسی، استقلال لازم را هنوز کسب نکرده و مانند بسیاری از کشورهای غربی دیگر، پیرو سیاست های آمریکا است؛ اما این کشور حداقل در بعد نظامی، تحرکات جدی از خود نشان داده است.
      وجود پایگاه های متعدد نظامی آمریکا در ژاپن، همواره هزینه‌هایی برای توکیو داشته و این کشور با وجود تقاضاهای زیاد مردمی، هرگز نتوانسته آمریکایی ها را از این کشور بیرون کند. این ناتوانی حتی بعضا باعث سقوط رهبران این کشور شده، همان طور که گاهی شعار علیه حضور نظامی آمریکا، باعث روی کار آمدن رهبرانی در این کشور شده است.
      «یوکیو هاتویاما»، نخست وزیر اسبق ژاپن با شعار جمع آوری پایگاه‌های نظامی آمریکا بود که توانست بر رقیب قدرتمند خود پیروز شود. اما همین فرد به دلیل ناتوانی در عمل به وعده انتخاباتی اش، خرداد ماه سال 89 استعفا کرد و جای خود را به «نائوتو کان» داد. «کان» نیز ماه ها جرئت نکرد راجع به پایگاه های آمریکایی که یکی از قدیمی‌ترین و بزرگترین مشکلات مردم کشورش است، صحبتی به میان آورد.
      بنا بر این به نظر می رسد، ژاپن هنوز پیشرفتی را که در حوزه اقتصاد کسب کرده، در حوزه سیاسی به دست نیاورده است.
      «اقتصاد» نیز می تواند یکی از انگیزه های قوی برای ژاپنی ها جهت ورود جدی به عرصه نظامی باشد.
      ژاپن کشوری است که در حوزه اقتصادی جایگاه ویژه ای دارد. تولید ناخالص ملی ژاپن نزدیک به 6 تریلیون دلار و جمعیت این کشور نیز حدود 128 میلیون نفر است. دو فاکتوری که به اعتقاد «میر شایر» برای خروش کافی است!
      همین چند سال پیش بود که خبر رسید، غول خودروسازی آمریکا یعنی جنرال موتورز، جای خود را به تویوتای ژاپن داده است. آمریکا امروز خود یکی از واردکنندگان اصلی محصولات ژاپنی است. ژاپن در عرصه تکنولوژی و تجهیزات الکترونیکی نیز یکی از پیشرفته ترین کشورهای دنیا است.
      کشوری با چنین مختصات اقتصادی و جمعتی طبیعتا نمی تواند خود را محصور نگاه دارد. بنابر این ورود ژاپن به فاز صادرات تجهیزات نظامی را می توان از این منظر به تحلیل نشست.
       
    • توسط crazy-doctor
      بسم رب الشهدا و صدیقین


      سلام
      در انجمن گشتم مطلب کامل و جامعی راجع به شهدای مقاومت اسلامی ( حزب الله -حماس و...) پیدا نکردم در نتیجه این تاپیک را ایجاد کردم تا با کمک شما
      شهدای مقاومت اسلامی را در سال های اخیر به طور اجمالی معرفی بکنیم

      -------------------------------
      شروع میکنیم با

      سردار شهید رانی عدنان بزی یا ان طور که بچه های حزب الله صدا میزنند حاج حاتم



      حاج حاتم از بچه های جنوب لبنان و اهل بنت جبیل متولد 1967 از اعضاب قدیمی حزب الله و فرمانده یکی از محور های مقاومت در جنگ 33 روزه بود .
      ایشون مهندسی مکانیک خونده بود و مدرس مدرسه فنی بنت جبیل که این مدرسه در جنگ 33 روزه سیزده شهید تقدیم اسلام کرد

      حاج حاتم و سید حسن نصر الله
      این شهید بزرگوار مدتی را هم در زندان های رژیم صهیونیستی زندانی بود البته مطمئن نیستم اما احتمال اینکه ایشون از ازاد شده های سال 2000
      ( بعد از عقب نشینی اراذل صهیونیست )باشند هست
      دو روز مانده به پایان جنگ صهیونیست ها هلی بورنی را در روستای غندوریه انجام میدن که هدف اون ملحق شدن به نیروهای لشکر 106 و محاصره جنوب لیطانی بود...اما با پاتک نیرو های حزب الله و در نتیجه تلفات سنگین عقب نشینی میکنند در حین این پاتک این سردار دلاور به شهادت میرسه روحش شاد و شفاعتش در ان دنیا نصیب ما باشد





      کلیپی گلچین شده وصیت نامه حاج حاتم با زیر نویس فارسی 5mb
      http://crazydoctor.persiangig.com/video/vaseyat-haj hatm.flv
      کلیپ وصیت کامل این شهید 16mb بدون زیر نویس( اصولا زیر نویس لازم نیست کافیه گوش کنید )
      http://crazydoctor.persiangig.com/video/vaseyt kamel-haj hatm.flv
      ----------------------------------------------
      پ.ن جای خالی بخش مقاومت اسلامی در انجمن احساس میشه
      لطفا دوستان در مدیریت زحمت انتقال تاپیک به اسکرول را بکشند ممنون
    • توسط RedArmy
      بررسي جايگاه استراتژيك و توان نظامي عربستان باسلام به نظر من موضوع جالبيه چون اگر تحديدي از سوي عرب ها متوجه ما باشه اين تحديد يا از جانب عربستان يا از جانب مصر و ساير كشورهاي عربي توانايي تحديد مارو ندارند. (با زبان رسمي) شبه جزيره عربستان كشوري است پادشاهي كه توسط آل سعود اداره ميشود . اين كشور مساحتي حدود 2149690 كيلومتر مربع و 27 ميليون نفر جمعيت دارد(جمعيت ما حدود 2.5 برابر عربستان هست واز اين جهت ما برتري داريم) آب وهواي اين كشور گرم وخشك بوده و تمركز جمعيت در مر كز عربستان مي باشد كه اطراف آنرا بيابان ها خشك و طولاني فراگرفته است به همين جهت در طول تاريخ كمتر دشمن خارجي ميل و رغبت براي اشغال و يا نبرد طولاني با اين كشور داشته است.(اين براي ما در صورت جنگ احتمالي مشكل ساز خواهد شد البته براي خود عربستاني هايي كه در اين مناطق ميجنگند نيز مشكل به وجود خواهد آمد). از سال 1932 تا كنون عربستان در هيچ جنگ بزرگ و فراگير شركت نكرده اگرچه در نبردهاي سال 1967 و 1973 بر ضد اسراييل و جنگ اول خليج فارس شركت داشته ولي هرگز در يك نبرد بزرگ به تنهايي شركت نكرده است (به طور كلي عرب ها به ويژه عربستاني ها انسان هايي ترسو هستند و نه جرئت يك جنگ طولاني را دارند و نه توان اين جنگ را ، از اين حيث برتري كامل از آن ماست). با وجود اينكه اين كشور هرگز در جنگ بزرگي درگير نشده ولي اين به معني اين نيست كه عربستان از تجهيز و به خدمت گرفتن يك ارتش كارآمد غافل مانده است. خطر اسراييل براي آنها آنقدر بزرگ بوده كه سالانه ميلياردها دلار صرف خريد تسليحات مي كنند(ممكن است برخي با شنيدن جمله قبلي به خود بگويند مگر عربستان با آمريكا و اسراييل متحد نيست و روابط خوبي با آنها ندارد ، در پاسخ به اين سوال بايد بگويم بزرگترين دشمن اسراييلي ها ، عرب ها هستند حتي دشمني آنها با عرب ها از دشمني با ما جدي تر است به طوري كه در آموزش كودكانشان هم از عربها به عنوان جدي ترين دشمن ياد ميكنند كه بايد نابود شوند ، اين چيزي است كه عربستان و تمام كشورهاي عربي مي دانند و هيچگاه از اسراييل غافل نميشوند مثل استالين كه با آلمان توافق صلح امضا كرد اما آلمان ها باز به شوروي حمله كردند ). بعد از انقلاب اسلامي در ايران ، عربستان همواره ايران و گروهايي چون حزب ا... لبنان را دشمن و رقيب خود مي ديده و همواره با ايران بر سر اينكه چه كسي قدرت اول منطقه و جهان اسلام است كشمكش داشته است( تحديد نظامي از سوي ايران داستاني است كه آمريكا و اسراييل آنرا ساختند و اين عرب ها ساده لوح متسفانه آنرا باور كردند ). اقتصاد عربستان وابسته به نفت است به طوريكه 75 درصد از درآمد اين كشور را فروش نفت تامين مي كند . با بروز جنگ بين آمريكا و عراق در سال 2003 و افزايش سرسام آور قيمت نفت كه تا كنون نيز ادامه داشته ، درآمد عربستان افزايش يافته است وبه تبع آن عربستان توانسته بودجه نظامي خود را به ميزان بسيار زيادي افزايش دهد به طوريكه در سال 2006 به رقم شگفت انگيز 31 ميليارد دلار رسيد(چيزي نزديك به بودجه نظامي روسيه). وزارت دفاع عربستان در سال 1962 تاسيس شده و از بدو تاسيس توسط خاندان سلطنتي فرمانده اي مي شود . اين وزارت خانه مسئول هدايت و ساخت و خريد تجهيزات ارتش را بر عهده دارد. خدمت سربازي در عربستان داوطلبانه بوده و دوره خدمت 3سال با حقوق و مزاياي كامل مي باشد. عربستان از سربازان ماهر و آموزش ديده استفاده مي كند. اكثر افسران در ابتدا در مدارس ارتش تحصيل كرده و سپس وارد دانشكده افسري مي شوند(آموزش پايه اي كاري است كه ارتش هاي بزرگ مثل روسيه انجام مي دهند و ما از اين جهت از عربستاني ها عقب تر هستيم). يونيفرم سازماني ارتش عربستان از يونيفرم ارتش هاي آمريكا و انگلستان متاثر شده است. خلبان هاي نيروي هوايي عربستان توسط مربيان انگليسي آموزش مي بينند (از اين لحلظ به دليل كم بود امكانات باز ما عقب تر هستيم). ارتش عربستان براي آموزش نيروهاي خود از كارشناسان فرانسوي ، آمريكايي و انگليسي استفاده مي كند. نيروي زميني عربستان داراي 70تا73 هزار نفر پرسنل است البته 200 هزار نيروي داوطلب نيز در اين نيرو خدمت مي كنند(نيروي زميني ايران ، قوي ترين نيروي زميني در منطقه است). عربستان داراي تعداد زيادي تانك از جمله 315 تانك پيشرفته آبرامز ام-1 است كه اين كشور بعد از مصر بزرگترين دارنده اين تانك در خاورميانه محسوب مي شود. عربستان در سال 1980 تعدادي موشك دانگ فنگ3 با برد 2400 كيلومتر از چين خريد(از لحاظ برد موشكي عربستان تقريبا با ما برابري ميكند اما ما صاحب تكنولوژي هستيم و به زودي برد موشك هايمان از عربستان بيشتره مي شود). در بعد هوايي در گذشته شايد هواپيماهاي ما توان مقابله با اف-15ها و ساير هواپيماهاي عربستان را داشتند اما اكنون عربستان باخريد هواپيماهاي جديد و پيشرفته نظير 72فروند يوروفايتر از لحاظ هوايي از ما برتر است(ما شايد هواپيما جديد نخريده باشيم اما تسليحات ضد هوايي قوي نظير تور ام-1 و اس-300 داريم كه كشورمان را خوب پوشش مي دهند و از لحاظ پدافند هوايي خيلي از عربستان برتر هستيم هرچند بايد نيروي هوايي خودمان را نيز تقويت كنيم اگر بتوانيم بر روي طرح ميگ-39 سرمايه گذاري كنيم كه به مشكلات مالي برخورد كرده است ، و روس ها با ما همكاري كنند و اين هواپيماي فوق پيشرفته را به ما بدهند توان نيروي هوايي ما بسيار افزايش مي يابد ، لازم به ذكر است كه ميگ-39 يك هواپيماي فوق پيشرفته است كه قابليت هاي آن بسيار بالاتر از يوروفايتر مي باشد). در رابطه با نيروي دريايي عربستان بايد بگويم كه هرچقدر هم كه عربستان قوي باشد ما ابزارهايي داريم كه بتوانيم از خودمان دفاع كنيم و خليج فارس را در كنترل كامل خودمان بگيريم. در كل و با در نظر گرفتن فاكتورهاي مختلف توانايي نظامي ايران از عربستان بالاتر است و در صورت بروز جنگ احتمالي ما بيشتر به عربستان ضربه وارد خواهيم كرد ، دليل برتري ما اين است كه نيروهاي مسلح ما از حداقل امكانات حداكثر استفاده را مي كنند. منتظر نظرات ساير دوستان هستم به ويژه دوست خوبم mostafa_by هستم .
    • توسط hamed_713
      فارخور نام پایگاه نیروی هوایی هند در کشور تاجیکستان است! این پایگاه در 130 کیلومتری جنوب شرقی شهر دوشنبه پایتخت تاجیکستان قرار دارد. این تنها پایگاه نیروی هوایی هند در خارج از این کشور است که تنها دو کیلومتر از مرز بین افغانستان و تاجیکستان فاصله دارد. عهدنامه بین هند و تاجیکستان برای احداث پایگاه در این کشور در سال 2003 امضائ شد و در سال 2004 به تصویب رسید. این پیمان یعنی حضور دائمی نیروهای نظامی هندی در تاجیکستان برای دفع هرگونه تهدید احتمالی خارجی و تامین امنیت کشور به تصویب رسیده است.کار بر روی احداث پایگاه بلافاصله اغاز گردید و اکنون پایگاه در حالت امادگی کامل به سرمیبرد واز اوایل سال 2007 کاملا قابل استفاده است. جزئیاتی از ساخت پایگاه در دسترس نیست اما گمان میرود که مصالح نظامی هندی از اسیای مرکزی تامین شده باشند.تقریبا 70 درصد جنگ افزار های هندی از روسیه و اتحاد جماهیر شوروی پیشین بدست امده است. بر طبق اخبار گوناگون گمان میرود که پس از تکمیل بنا پایگاه میزبان 12 الی 14 فروند جنگنده بمب افکن میگ 29 خواهد بود پایگاه فارخور عمق و برد بیشتری را در اختیار نیروهای نظامی هند فرار میدهد که برای انان موجب ایفای نقش بیشتری در اسیای جنوبی و ظهور ملموسی از حرکت هند برای برجسته سازی قدرت خود در اسیای مرکزی است هدف سیاسیی که در سال 2003-2004 رسما اعلام کرده اند دلائل پنهانی تاسیس این پایگاه میتواند رقابت هند و پاکستان بر روی شبه قاره باشد پرویز مشرف رئیس جمهور پاکستان نگرانی شدید خود از این مساله را به مقامات تاجیکستان ابراز داشت در حقیقت هواپیماهای هندی میتوانند در عرض چند دقیقه خود را به پاکستان برسانند! پایگاه فارخور یکی از نمونه های بارز از تلاش هندی ها برای ارتقای ثبات در افغانستان و بالا بردن توان دهلی نو در فراهم اوردن نفت چه از اسیای جنوبی و چه از اسیای مرکزی است. هند بطور معلوم محدود شدن نقش خود به ناحیه سوق الجیشی جنوب اسیا را نخواهد پذیرفت برنامه هند برای برجسته سازی قدرت خود در اسیای مرکزی تنها برای مصارف نظامی نیست بلکه دسترسی به منابع انرژی اسیای مرکزی برای هند امری حیاتی به شمار میرود. دهلی نو به دنبال دسترسی به نفت و گاز قزاقستان وانجام پروژه های ملیونی مثل خط لوله ایران-افغانستان-پاکستان-هند و دیگری پیوستن ترکمنستان افغانستان پاکستان وهند. هرکدام از این خط لوله ها یا هر دوی اینها میتواند در دستیابی هند به منابع انرژی تاثیر مهم و قابل اطمینانی داشته باشند به شرطی که روابط دوستانه بین هند و پاکستان تقویت گردد هند خواهان توسعه شبکه ی قدرت جدیدی در اسیاست که ایالات اسیا را با ان به مبدائیت شبه قاره یکی میکند این نظریه ای است که از سوی ایالات متحده در گذشته بشدت حمایت شده است. هنگامی که هند از شبکه ای جدید در اسیای مرکزی برای بالا بردن نمودار جامع اقتصادی خود بهره جوید واشنگتن این پروژه را راهی برای مقابله با نفوذ اقتصادی و سیاسی چین در اسیای مرکزی میبیند منبع: نوشته شده توسط محمد- مجله هوايي
    • توسط 00Amin
      ه گزارش فارس، پايگاه اينترنتي "گلوبال ريسرچ " (Global Research) در مقاله‏اي به‏قلم "اوا گولينجر " (Eva Golinger)، وكيل دعاوي و روزنامه‏نگار آمريكايي مقيم ونزوئلا نوشت: "هوگو چاوز " رئيس جمهوري ونزوئلا اخيرا در يك برنامه تلويزيوني و راديويي فاش كرد كه هواپيماهاي بدون سرنشين آمريكايي (UAV) به شكل غيرقانوني وارد مرزهاي هوايي ونزوئلا شده‏اند. رئيس جمهوري ونزوئلا ديده شدن يكي از اين هواپيماها را بر فراز پايگاه نظامي "فورت مارا " (Fort Mara) واقع در استان "زوليا " (Zulia) در نزديكي مرز اين كشور با كلمبيا تائيد كرد. بسياري از سربازان ونزوئلايي هواپيماي بدون سرنشين مذكور را مشاهده كرده و موضوع را به اطلاع فرماندهان خود رسانده‏اند. پس از اين واقعه چاوز دستور داده است كه از اين پس هر يك از اين هواپيماهاي بدون سرنشين كه در قلمرو ونزوئلا ديده شوند بايد فورا سرنگون شوند. وي با تاكيد بر آمريكايي بودن اين هواپيماهاي بدون سرنشين، ايالات متحده را متهم كرد كه در حال برهم زدن آرامش منطقه است.

      * راه‌اندازي ناوگان چهارم ايالات متحده در آمريكاي لاتين بعد از 60 سال

      اين وكيل دعاوي آمريكايي اضافه كرد: قبلا نيز رئيس جمهوري ونزوئلا هشدار داده بود كه آمريكا از طريق جزاير "آروبا " (Aruba) و "كورازائو " (Curazao) به تهديد نظامي ونزوئلا مبادرت مي‏ورزد. اين جزاير در فاصله 50 مايلي سواحل شمال غربي ونزوئلا قرار داشته و مستعمره هلند محسوب مي‏شوند. در سال 1999 قراردادي بين هلند و ايالات متحده منعقد شد كه به آمريكا اجازه مي‏داد در اين دو جزيره پايگاه نظامي ايجاد كند. اين قرارداد در اصل تصريح مي‏كند كه نيروهاي آمريكايي اجازه دارند عمليات خود بر ضد قاچاقچيان مواد مخدر را از اين جزاير ترتيب دهند. با اين‏حال، پس از سپتامبر 2001، آمريكا از تمامي پايگاه‏هاي نظامي خود در سراسر جهان براي آنچه عمليات ضدتروريستي خوانده مي‏شود، استفاده مي‏كند. در سال‏هاي اخير پايگاه‏هاي نظامي واقع در آروبا و كوروزائو براي عمليات اطلاعاتي و شناسايي عليه ونزوئلا بكار گرفته شده‏اند.
      گولينجر ادامه داد: از سال 2006 واشنگتن اقدام به يكسري تمرينات نظامي پيشرفته كرد كه كورازائو در مركزيت اين تمرين‏ها قرار داشت. طي 5/3 سال گذشته، صدها فروند ناوهاي هواپيمابر، كشتي‏هاي جنگي، هواپيماهاي نظامي، هليكوپترهاي "بلك هاوك "، زيردريايي‏هاي هسته‏اي و هزاران نيروي نظامي آمريكايي در درياي كارائيب به انجام تمرينات نظامي پرداخته‏اند. اين تمرينات نظامي موجب برانگيخته‏شدن نگراني در كشورهاي منطقه شده است. از جمله اين كشورها و بيش از سايرين ونزوئلا در معرض اين تهديدها قرار دارد. ونزوئلا در عرصه ديپلماتيك نيز آماج حملات، انواع دشمني‏ها و تعرضات واشنگتن قرار داشته است.
      در سال 2008، پنتاگون "ناوگان چهارم دريايي " خويش را با هدف دفاع از منافع آمريكا در آمريكاي لاتين باز راه‏اندازي كرد. ناوگان چهارم در سال 1950 و پس از اتمام ماموريت‏هاي مرتبط با جنگ جهاني دوم غيرفعال شده بود. راه‏اندازي مجدد اين ناوگان پس از 60 سال نگراني گسترده‏اي را در ميان كشورهاي آمريكاي لاتين ايجاد كرده و آنان را بر آن داشت تا "شوراي دفاع مشترك " تشكيل داده و خود را در برابر تهديدهاي خارجي آماده كنند. پنتاگون صراحتا پذيرفت كه راه‏اندازي مجدد ناوگان چهارم نيروي دريايي آمريكا با هدف "نشان دادن قدرت ايالات متحده در منطقه " انجام شده و اين پيام را مخابره مي‏كند كه "آمريكا آماده است تا از متحدينش در منطقه دفاع كند. " اين اظهارات مقامات پنتاگون به معناي حمايت ايالات متحده از كلمبيا و تشر زدن به ونزوئلا تلقي شد.
      نويسنده كتاب "بوش عليه چاوز " تصريح كرد: در 30 اكتبر سال 2009 ميلادي، كلمبيا و آمريكا يك توافق همكاري نظامي به امضا رساندند كه بر اساس آن آمريكا مجاز بود 7 پايگاه نظامي در كلمبيا را تحت اختيار خود درآورده و عندالزوم از تمامي تاسيسات نظامي كلمبيا بهره بگيرد. از اين توافقنامه به عنوان بزرگترين توسعه‏طلبي نظامي آمريكا در آمريكاي لاتين ياد مي‏شود. هر چند كه مقامات دو كشور صراحتا ابراز داشتند كه اين توافقنامه در راستاي مبارزه با قاچاق موادمخدر و تروريسم به امضا رسيده است، لكن اسناد رسمي نيروي هوايي ايالات متحده نشان مي‏دهند كه آمريكا از اين پايگاه‏ها براي انجام عمليات نظامي در سراسر منطقه مي‏تواند استفاده كند. اين اسناد همچنين مويد اين نكته بودند كه اين توسعه‏طلبي نظامي با هدف مقابله با تهديد‏هاي دولت‏هاي ضدآمريكايي سر برآورده در منطقه انجام شده است. مطلب ديگري كه در اين اسناد به چشم مي‏خورد اين است كه حضور نظامي در كلمبيا مي‏تواند به عمليات اطلاعاتي و شناسايي كمك كرده و ظرفيت پنتاگون را در رهبري عمليات نظامي در منطقه آمريكاي لاتين افزايش دهد.

      * اتهامات واهي آمريكا به ونزوئلا

      اين روزنامه‏نگار آمريكايي ساكن كاراكاس، پايتخت ونزوئلا كه در سال 2009 ميلادي برنده جايزه بين‏المللي روزنامه‏نگاري مكزيك نيز شده است، افزود: از سال 2006 به بعد، مقامات آمريكايي از ونزوئلا به عنوان كشوري ياد مي‏كنند كه "به طور كامل در مبارزه با تروريسم همكاري نمي‏كند. " در سال 2005 نيز ونزوئلا از سوي واشنگتن كشوري خوانده شد كه "در مبارزه با موادمخدر همكاري نمي‏كند. "عليرغم آنكه هيچ مدركي در اثبات اين اتهامات خطرناك موجود نيست، ايالات متحده اين اتهامات را مبناي افزايش فشارها بر دولت ونزوئلا قرار داده است. در سال 2008، دولت بوش تلاش كرد تا نام ونزوئلا را در فهرست كشورهاي حامي تروريسم قرار دهد. اين تلاش در مراحل مقدماتي با شكست مواجه شدند چرا كه ونزوئلا همچنان يكي از تامين‏كنندگان نفت آمريكا محسوب مي‏شود. اگر آمريكا ونزوئلا را كشوري حامي تروريسم مي‏خواند، آنگاه مجبور بود كليه روابط خود با اين كشور از جمله خريد نفت از اين كشور را متوقف كند.
      با ‏اين‏حال، ايالات متحده همچنان ونزوئلا را يكي از بزرگترين تهديدها براي منافع خويش در منطقه آمريكاي لاتين مي‏داند. آمريكا به طور خاص در خصوص مسائل اقتصادي نگراني‏هايي در منطقه آمريكاي لاتين دارد. آمريكا نگران آن است كه كشورهاي آمريكاي لاتين با برقراري روابط تجاري با كشورهايي نظير روسيه، چين و ايران، غلبه اقتصادي آمريكا را در اين منطقه به خطر بيندازند. اخيرا، "هيلاري كلينتون "، وزير امور خارجه ايالات متحده آمريكا به كشورهاي آمريكاي لاتين نظير بوليوي، برزيل، نيكاراگوئه و ونزوئلا كه اخيرا روابط خود با ايران را تحكيم كرده‏اند هشدار داد كه "من فكر مي‏كنم كه اگر برخي افراد تمايل دارند با ايران حشر و نشر داشته باشند بايد پيش از آن به تبعات اين امر توجه داشته باشند و ما اميدواريم كه ايشان دوباره به اين مطلب فكر كنند ... . " كلينتون اين سخنان را در جريان بررسي سياست‏هاي آمريكا در خصوص آمريكاي لاتين اظهار داشت.
      گولينجر اضافه كرد: دولت كلمبيا نيز اخيرا اعلام داشته است كه قصد دارد يك پايگاه جديد نظامي در نزديكي مرز ونزوئلا داير كند. سرمايه و تجهيزات مورد نياز اين پايگاه را ايالات متحده تامين خواهد. "گابريل سيلوا " (Gabriel Silva)، وزير دفاع ونزوئلا نيز خبر داده است كه دو گردان نيروي هوايي نيز در مناطق ديگري در نزديكي مرز ونزوئلا مستقر شده‏اند. پايگاه جديد نظامي كه قرار است داير شود در منطقه‏اي به نام "گواجيرا پنينسولا " (Guajira peninsula) قرار خواهد داشت كه با استان زولياي ونزوئلا هم‏مرز است. در اين پايگاه 1000 نيروي نظامي مستقر شده و امكان استقرار نيروهاي مسلح آمريكايي نيز در آن فراهم خواهد شد. اين اعلام جديد دولت كلمبيا نيز نوعي اعلام دشمني به ونزوئلا محسوب مي‏شود.
      اظهارات چاوز در خصوص ورود غيرقانوني هواپيماهاي بدون سرنشين آمريكايي به قلمرو ونزوئلا نيز بر دامنه بحران بين ونزوئلا و كلمبيا خواهد افزود. هواپيماي وارد شده به قلمرو ونزوئلا در طي سال گذشته در پاكستان و افغانستان جهت به قتل رساندن تروريست‏ها بكار گرفته شده است. اين هواپيماهاي بدون سرنشين حامل موشك بوده و مي‏توانند اهداف زميني را در مناطق حساس هدف قرار دهند.
      نويسنده كتاب "بوش عليه چاوز " در بخش پاياني اين گزارش تصريح كرد: ونزوئلا در مواجهه با اين تهديدات خطرناك در شرايط هشدار قرار گرفته است. سخنان چاوز در خصوص ديده شدن هواپيماهاي نظامي بدون سرنشين آمريكا در حالي ايراد شدند كه پليس ملي ونزوئلا در حال آغاز به كار خويش بود. اين پليس اخيرا در راستاي انجام عمليات پيشگيرانه و ارائه خدمات اجتماعي بنياد نهاده شده است.

      لینک
      http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8811150671
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.