Recommended Posts

اولین شهید انصارالله یمن در غزه

20210530_124501.jpg

شهید حسین محمد الوایلی که در جنگ ۱۲  روزه با صهیونیست ها به شهادت رسید و اجازه رسانه ای شدن این موضوع به تازگی داده شده است. 

 

تشکر دبیرکل جهاد اسلامی فلسطین از حمایت مادی و معنوی مردم یمن

 

«زیاد النخالة» دبیر کل جنبش جهاد اسلامی فلسطین روز شنبه در سخنرانی خطاب به ملت فلسطین و مردم غزه به مناسبت جشن پیروزی مقامت اسلامی فلسطین:
 
من از مردم بزرگ یمن و رهبر بزرگوار ایشان سید عبدالمالک بدرالدین الحوثی بخاطر ابتکار عمل در جمع آوری کمک‌ها بسیار تشکر می‌کنم.

یمنی ها می خواهند غذای خود و فرزندان خود را به ما بدهند درحالی که غذای روزانه خود را پیدا نمی کنند. هر چند در خودشان احتياجى [مبرم] باشد آنها را بر خودشان مقدم مى دارند. 

شما مردم بزرگ یمن تمام محبت مردم فلسطین را دارید. شما به تمام جهان نشان دادید که برادری واقعی چگونه است.

ویرایش شده در توسط mehdipersian
  • Like 2
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست.

 

 

 

انگلستان - ایرلندشمالی / اسرائیل - فلسطین

تکرار تاریخ یا اصرار بر تداوم حماقتی 50 ساله

English_vs_North_Ireland.png

 

 

پاتریک کوکبرن (Patrick Cockburn) خبرنگار ویژه منطقه خاورمیانه که اهل ایرلند شمالی است در اوج درگیری های میان غزه و اسرائیل می گوید

در سال ۱۹۷۶، هنگامی که برای اولین بار پس از سه سال زندگی در ایرلند شمالی برای تحصیلات تکمیلی از اسرائیل بازدید کردم، مشاهده شباهت‌های بین دو کشور مرا بسیار شگفت‌زده کرد.

از این رو، تقارن چندان بی‌معنایی نیست که در روزی که بحران اسرائیل و فلسطین به حالت انفجار رسیده است، در بلفاست گزارشی منتشر شده است از قتل‌عامی که نیم قرن پیش به دست ارتش بریتانیا در آن شهر رخ داد.

Patrick_Cockburn~0.jpg

پاتریک کوکبرن ؛ ژورنالیست ویژه خاورمیانه و نویسنده کتاب «عصر جهاد»

 

موضوع مربوط به حادثه‌ای است که به قتل‌عام بالی مورفی (The Ballymurphy Massacre) معروف شد. در آن حادثه که بین ۹ تا ۱۱ اوت ۱۹۷۱ رخ داد، ۱۰ شهروند کاتولیک در منطقه کارگر‌نشین بالی مورفی در غرب بلفاست با گلوله تفنگ کشته شدند.

دولت بریتانیا و ارتش این کشور سال‌ها ادعا می‌کردند که کشته‌شدگان آن حادثه اعضای مسلح ارتش جمهوری‌خواه ایرلند بودند. ادعای دیگر این بود که آنان در حال پرتاب کوکتل مولوتف بودند.

اما گزارشی که این هفته منتشر شد، مشخص کرد که همه کشته‌شدگان غیرنظامیان بی‌گناه بوده‌اند، و اقدامات ارتش «بلاتوجیه» بوده است. بوریس جانسون بدون قید و شرط برای آن قتل‌ها عذرخواهی کرد.

Ballymurphy_Massacre_1971.jpg

 

یک تشابه مهم بین «انگلیس / ایرلند شمالی» و «اسرائیل / فلسطین» امروز ، این است که در هر دو مورد، در تلاش برای حل مسئله‌ای که سیاسی است، نیروی نظامی در مقیاس بزرگ مورد استفاده قرار گرفت و می‌گیرد، و این امر فقط تشدیدکننده وضعیت بود و هست.

در مورد حادثه قتل‌عام بالی مورفی که در جریان معرفی قانون بازداشت بدون محاکمه رخ داد، موفقیت دولت بریتانیا تنها این بود که از خود مشروعیت‌زدایی کند، نفرت علیه خود را گسترش دهد، و بی‌جیره‌ و‌ مواجب «برای ارتش جمهوری‌خواه ایرلند یارگیری کند» .

 

مانند ایرلند شمالی در نیم قرن پیش، دستگاه‌های امنیتی اسرائیل مدام اعلام می‌کنند که پیروزی‌های بزرگ به دست آورد‌ه‌اند و فرماندهان نیروهای متخاصم را کشته‌اند؛ گویی رهبران محلی شبه‌نظامیان حماس و جهاد اسلامی تکنیسین‌های نظامی بی‌ بدیلی هستند که کسی نمی‌تواند جای‌ آنان را پر کند.!!

 

ntnyhw_trmp_khwshnr.jpg

مثلث ترامپ - کوشنر - نتانیاهو ؛ عامل اصلی بدبختی های امروز اسرائیل

 

بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر [ کم کم باید بگوئیم پیشین ] اسرائیل، می‌گوید که حماس و جهاد اسلامی «هزینه سنگینی برای جنگ‌طلبی خود خواهند پرداخت». بدون شک آنان هزینه‌ای سنگین خواهند پرداخت، اما سنگین‌ترین هزینه را غیرنظامیان ساکن غزه می‌پردازند؛ مانند آخرین درگیری سال ۲۰۱۴ که طی آن ۲۰۰۰ فلسطینی و ۷۳ اسرائیلی در یک «جنگ» ۶6 روزه کشته شدند.

 

از آن زمان تا کنون، از برخی جنبه‌ها اوضاع چندان عوض نشده است. اما این خود مهم است که دونالد ترامپِ طرفدار اسرائیل و ضد فلسطین، نه آن موقع (جنگ 66 روزه) و نه الان (جنگ 11 روزه)، ساکن کاخ سفید نبود.

 

در فاصله زمانی بین این دو جنگ ، ترامپ رئیس جمهور آمریکا شد. او و دامادش جرد کوشنر از این نظریه نتانیاهو هواداری کردند که اسرائیل می‌تواند به صلح پایدار برسد و در عین حال، فلسطینیان را برای همیشه یک ملت شکست‌خورده و در موضع فرودست نگه دارد.

 

این راه‌حل هرگز جوابگو نبود و نیست، اما سرعتی که طی دو ماه گذشته و طی کمتر از یکسال پس از خروج ترامپ از جایگاهش در کاخ سفید، این معضل سر باز کرده است‌ [و نادرستی آن نظریه را آشکار کرده است]، هنوز تعجب‌آور است.

«مسئله فلسطین»، یا آنچه یک دیپلمات بریتانیایی «زهر فلسطین» می‌نامید‌، «همچنان حل‌ ناشده و در وضعیت انفجاری صد سال اخیرش» ، اینک در دستور کار بین‌المللی قرار گرفته است.

 

plys_sry27yl.jpg

 

شاید بزرگترین تأثیر هیاهو و چرخش دوران ترامپ، ایجاد «حسِ تکبرِ خود‌تخریب‌گری» بود که در میان اسرائیلی‌ها در تمام سطوح قدرت به وجود آمد. مقامات اسرائیلی در گسترش شهرک‌سازی در کرانه باختری، بیرون راندن فلسطینیان در محله شیخ جراح در اورشلیم، و دستور پلیس برای پرتاب نارنجک‌های صوتی و استفاده از گاز اشک‌آور در اطراف مسجد الاقصی، بسیار احساس آزادی عمل کرده‌اند.

 

از یک منظر، بحران کنونی شدیدتر و گسترده‌تر از «جنگ»‌های گذشته با محوریت غزه در سپتامبر ۲۰۰۸ یا سال ۲۰۱۴ است. عنصر جدید، فعال شدن دو میلیون عرب فلسطینی/اسرائیلی است که ۲۰ درصد جمعیت اسرائیل را تشکیل می‌دهند.

در شهرهایی با جمعیت مختلط مانند لود، یافا، آکر و حیفا، کنیسه‌ها و مساجد، مغازه‌ها، و خودروها مورد حمله قرار گرفته‌اند‌ و مردم ضرب و شتم شده‌اند. برای مثال، در لود، در نزدیکی فرودگاه بن گوریون، جایی که شدیدترین درگیری‌ها رخ داده است، ۴۷ هزار یهودی اسرائیلی و ۲۳ هزار عرب اسرائیلی/فلسطینی زندگی می‌کنند.

 

mena_israel_arms.jpg

 

شباهت بین اسرائیل و ایرلند شمالی فراتر از استفاده گزاف و غیرسازنده از برتری نظامی برای حل یک مشکل سیاسی است. مسئله ریشه در این دارد که هر دو کشور از دو جمعیت متخاصم با اندازه تقریباً مساوی تشکیل‌ شده‌اند که در یک مکان کوچک، مجبورند چفت در چفت هم زندگی‌ کنند.

 

در ایرلند شمالی، جمعیت کاتولیک‌ها و پروتستان‌ها هر یک حدوداً یک میلیون نفر بود. اما در فضای کوچک بین رود اردن و دریای مدیترانه، ۱۴ میلیون نفر جای گرفته‌اند که هفت میلیون نفرشان یهودی اسرائیلی و هفت میلیون نفرشان فلسطینی هستند.

می‌توان این منطقه را با دیوارها و مرزهای مستحکم جداسازی کرد، اما همان گونه که گسترش آتش خشونت از اورشلیم به غزه و از اسرائیل به کرانه باختری در چند روز گذشته نشان داده است، این منطقه اساساً یک واحد سیاسی یگانه است.

 

dywr_Hy27l_dr_sry27yl.jpg

 

در ایرلند شمالی در سال ۱۹۷۱، دولت بریتانیا با استفاده از ارتش آن کشور برای حمایت از آنچه به «دولت نارنجی» شهرت یافت، خطای فاجعه‌باری مرتکب شد. آن سیاست، کاتولیک‌ها را بدل شهروندان درجه دومی کرد که مجبور بودند در کشوری تحت اداره پروتستان‌ها زندگی‌ کنند.

جدا از این که استفاده از خشونت فیزیکی را رد کنند یا نه، معلوم بود که کاتولیک‌ها شهروند درجه دوم بودن را هیچ‌گاه نمی‌پذیرفتند.

 

عزم جامعه کاتولیک در نپذیرفتن خِفَت شهروند درجه دوم بودن، باید از همان آغاز ماجرا برای دولت بریتانیا روشن می‌بود، اما سی سال طول کشید که به این واقعیت گردن نهند. وقتی که سرانجام بریتانیا به این واقعیت تن داد، توافق «جمعه نیک» سال ۱۹۹۸ به دست آمد تا قدرت را بین دو جامعه با هویت، فرهنگ و وفاداری ملی بسیار متفاوت، تقسیم کند.

good_friday_agreement_1998.jpg

امضای توافق «جمعه نیک» در سال 1998

 

آیا این تجربه می‌تواند بین اسرائیل و فلسطینی نیز تکرار شود؟ روزی که چنان شود، یقینا روز خوبی خواهد بود.

 

اما تفاوت‌ها و نیز شباهت‌هایی بین این دو وضعیت وجود دارد. سازش در ایرلند شمالی، به توازن قوای مشخصی بین این دو جامعه احتیاج داشت و نیز به تن دادن به این واقعیت از سوی همه طرف‌های درگیر، به ویژه دولت بریتانیا و جمهوری‌خواهان ایرلند‌، که هیچ یک از طرف‌ها قادر به کسب پیروزی مطلق نیست.

 

آنچه از حصول سازش میان اسرائیل و فلسطینیان جلوگیری کرده است، این است که به نظر می‌رسد توازن قوا به شدت به نفع اسرائیلی‌ها است. آنها نیازی به مصالحه احساس نمی‌کنند، زیرا از برتری کامل نظامی و پشتیبانی ایالات متحده و سایر کشورهای قدرتمند دلگرم هستند.

 

نقاط ضعف فلسطینی‌ها که بعضی از آن‌ها معلول بی‌تدبیری و ضعف خودشان است، از جمله شامل رهبری ضعیف و سازمان‌دهی سیاسی بسیار کم‌توان است. حماس می‌تواند برای نشان دادن سرکشی‌اش موشک‌های زیادی را به سمت اسرائیل شلیک کند، اما این اقدام از نظر سیاسی کار مخربی است، زیرا اسرائیل را قادر می‌سازد که در برابر افکار عمومی بین المللی ؛ اقدامات بسیار خشونت بار و ناقض معاهدات حقوق بشری خود را تدافعی، و بخشی از جنگ علیه تروریسم معرفی کند.

 

Palestina-Gaza.jpg

 

تشکیلات خودگردان فلسطین مستقر در رام الله ۱۵ سال است که انتخاباتی برگزار نکرده است. آخرین تلاش در دو سه ماه گذشته، به شکلی نامعلوم به تعویق افتاد. نمایندگی داشتن این دولت از مردم فلسطین، به شدت زیر سوال رفته است.

 

بهترین استراتژی فلسطینیان، استفاده از جمعیت بزرگ‌شان در یک کارزار جمعی خشونت‌پرهیز برای مطالبه حقوق مدنی و پایان دادن به محدودیت‌های تبعیض‌آمیز است.

Boycott_Isreal.jpg

 

فلسطینی‌ها اما ، برگی فوق‌العاده ارزشمند در اختیار دارند.

برگ برنده آنها این است که تا زمانی که فلسطینی‌ها اعلام باخت کنند، اسرائیل پیروز نخواهد شد. حوادث چند ماه گذشته نشان داد که این امر رخ نخواهد داد.

اسرائیل با ترفند از پی ترفند، بازی نظامی را می‌برد، اما هرگز کسی آن را برنده اعلام نخواهد کرد، زیرا خود را مشغول بازی‌ای کرده است که هیچوقت تمامی ندارد.

 

در تلاش برای حل مسئله ای که سیاسی است ؛ استفاده از نیروی نظامی ، فقط وضع را بدتر می کند.

 

 

===============================

 

پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند.

 

.

ویرایش شده در توسط mehran55
  • Upvote 13

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 hour قبل , mehran55 گفت:

با سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست.

 

 

سلام

  • آنقدر تفاوت ها بزرگ است که شباهت هایی که اصلا هم وجود ندارند به چشم نمی آید . شاید تنها شباهتش حضور کثیف بریتانیا  باشد.
  • مساله فلسطین سیاسی نیست . آن چیزی که این مساله را ایجاد کرده اشغالگری ، نژادپرستی و خوی ددمنشانه یک طرف است.
  • به نظرم مطلب عملا در راستای اهداف اسرائیل و برای کم کردن بار روانی وقایع اخیر در این منطقه نگاشته شده است.
  • ...
  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

صهیونیست ها فقط یک راه برای حل  و هضم فلسطین در اسرائیل دارند.

2 hours قبل , mehran55 گفت:

در تلاش برای حل مسئله ای که سیاسی است ؛ استفاده از نیروی نظامی ، فقط وضع را بدتر می کند.

 

فقط با راه حل سیاسی به هدف خود خواهند رسید

  • Like 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
8 hours قبل , mehran55 گفت:

در تلاش برای حل مسئله ای که سیاسی است ؛ استفاده از نیروی نظامی ، فقط وضع را بدتر می کند

خیلی زیرکانه و زیرپوستی حق حاکمیت ملت فلسطین بر کشور خودش نادیده گرفته شده و حالا که فلسطین شروع کرده مستقلا و به صورت جدی به رژیم عبری ضربه نظامی بزنه مسئله را سیاسی جلوه بده و در واقع از طرف فلسطینی بخواد حرکت نظامی انجام نده و برگرده به چرخه بی پایان و بی نتیجه مذاکرات !!!!! واقعا این انگلیسی ها پلید هستن 

  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

مهمات ضد زره سازمانی حماس 

کورنت

 

195077658_1603642739840420_7110602013495

 

 194278679_1603642843173743_1352573024496

 

192821840_1603642796507081_8722238755880

 

 

  • Like 2
  • Upvote 12

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

تونل های حماس در سرزمین های اشغالی:

20210613_033649.jpg

فرمانده سرایا القدس در تونل‌های مقاومت: ما نقشه‌های دشمن در هدف گرفتن رزمندگانمان در این تونل‌ها را ناکام گذاشتیم و به دشمن می‌گوییم که آماده آمدن به میدان هستیم.

20210613_033653.jpg

ما در اینجا احساس می‌کنیم خیلی به قدس نزدیکیم و مطابق با مسئولیت خود از ملت فلسطین در برابر رژیم اشغالگر حفاظت می‌کنیم.

20210613_033651.jpg

  • Like 1
  • Upvote 8

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
5 hours قبل , MR9 گفت:

کاربرد سلاح آنتی متریال صیاد علیه پستهای دیده بانی ارتش عبری - غزه

سلام بالاخره به قول معروف دنیا دوار است یک روزی در سوریه مستشاران صهیونیست  و اوکراینی به تروریستها کار با تک تیرانداز را یاد میدادند و تروریستها رجز میخواندند   سه کیلومتر سه کیلومتر ( اشاره به برد سلاح ):angry: حالا صهیونیستها اگر بتوانند ;) باید فاصله مطمئنه را رعایت کنند :cool:

  • Like 3
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ترور رهبران قدس و کشتار غیر نظامیان در حمله ی صهیونیست ها به یک آپارتمان مسکونی

IMG_20220805_204714_104.jpg

 تسیر الجعبری و عبدالله قدوم دیگر عضو گروهان‌های قدس در حمله رژیم صهیونیستی به شهادت رسیدند.

IMG_20220805_204559_481.jpg

سخنگوی ارتش رژیم صهیونیستی ادعا کرده که در این حمله 15 تن از اعضای جهاد اسلامی را هدف قرار داده، اما وزارت بهداشت فلسطین اسامی 8 شهید و 44 زخمی را اعلام کرده که بیشتر آن‌ها هم شهروندان عادی بوده‌اند. این رژیم همچنین ادعا کرده که فرمانده یگان ضدزره گروهان‌های قدس هم هدف قرار گرفته است.

ویرایش شده در توسط mehdipersian
  • Like 1
  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

واقعا ادم دلش به لرزه می افته وقتی میبینه کودکان بیگناه دارن اینطوری پر پر میشن تا کی باید این وضع ادامه داشته باشه این اسراییل تا کشته و تلفات نده سر جاش نمیشینه با حرکات نمادین و نمایشی کاری از پیش نمیره باید مثل خودشون ضربه زد علنی و اشکار که توسط مردم خودشون و دنیا دیده و ثبت بشه

  • Like 2
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

جهاد اسلامی و مقاومت همچنان گویا به توحش و خونخواری این حیوان شک دارند و گمان میکنه فقط بهانه هایی چون سلاح در شهر باعث میشه این رژیم مناطق مسکونی را هدف قرار بده و نمیدونند که این رژیم براش فرقی نمیکنهو اگر منافعش حکم کنه وسط مهدکودک را هم بمباران میکنه و براش فرقی نمیکنه برای ترور یک فرد چند کودک و زن هم کشته بشند که تازه خوشحال تر هم میشه. اصولا گمان میکنند این رژیم برای یک کودک یا نظامی فلسطینی تفاوتی قائل هست که وقتی هدف نسل کشی هست اتفاقا بیشتر خوشحال میشه یک فرمانده ای را در اپارتمانش اگر پیدا کرد هدف قرار بده تا به این بهانه چندین غیرنظامی را بکشه. در حقیقت فرد نظامی در خانش بهانه است چون به این توجیه چند ده فلسطینی را هم میتونه بکشه و این مطلوبش هست.

 

 

امیدوارم حماس هم متوجه برنامه دشمن باشه. هدف قرار دادن فقط جهاد اسلامی یا فقط حماس احتملا با اطلاعاتی است که از درون مقاومت و خصوصا حماس داره. ما یک بار انحراف بخشی از حماس را در مورد سوریه دیدیم. اگر الان هم در حماس گروهی باشند که بگند جهاد وابسته به فلان جاست و پس جنگ ما نیست یعنی رسیدن دشمن به هدفش. تقسیم مقاومت به گروه های کوچک تر و ضعیف تر و از بین بردن هر واحد سر وقت خودش تا برسه به واحد بعد. اینطور تصور میکنه حتی رهبران حماس توجه نکنند به این خط انحرافی خودش باعث اخلتاف و حتی ممکنه تجزیه در حماس بشه و اونوقت مطلوب تر هست چون انشقاق در غزه میتونه برای مقاومت هزینه زا باشه و سابقه قبل و حتما نفوذیهای وابسته به صهیونیستها حتی در دل مقاومت هم مثل خناثان حتما در حال زمزمه و سم پراکنی هستند.

 

البته که جهاد مثل روحیه مقاومت همیشه بدون هیچ منتی در همه جنگها وارد شده حتی وقتی هدف حماس بوده، من مطمئنم حالا هم دستور خواهد داشت اگر حماس تنهاش گذاشت گله ای نکنه چون ممکنه واقعا دخالت حماس خطر بزرگی را از درون سبب بشه و همیشه این مقاومت بوده که کوتاه اومده در همه زمینه ها و سعی کرده منت و درشتی بقیه را به جان بخره ولی خب آیا عبرت گیرنده ای خواهد بود؟ ایا درس خواهند گرفت همه اونهایی که در حال جهاد هستند و مسلمان و روزی واقعا به وحدت بدون اختلاف افکنی های امثال صدر و سعودی و اردوغانیسم و ... فکر میکنند؟

 

پ ن: جهاد اسلامی و اصولا باید مقاومت حواسش باشه که جمع شدن در یک محیط برای تعدادی از اعضای یک گروه همیشه خطرناک هست. در ایران خودمون هم همیشه گفتیم (گوش ندادند عزیزان سر برنامه های مختلف) چه برسه در محیطی مثل غزه با این تعداد جاسوس و محیط بسته. درسته فرماندهی و گرفتن تصمیمات بزرگ نیزامند همفکری است ولی باید راهی، جایی مناسب براش پیدا کرد.

 

پ ن2: اصولا سری قبل مقاومت ابتکار عمل را از دشمن گرفت و بدون مقدمه و غافلگیرانه در حالیکه دشمن فکر نمیکرد به خاطر تعدی به قدس مقاومت در غزه وارد عمل بشه تهاجم کرد ولی اینبار اشتباه مقاومت و جهاد این بود که دو روز بود رسانه ها از تحرکات جها و بیرون اوردن موشکها و احتمال حمله میگفتند در پاسخ به دستگیری یکی از رهبرانش ولی عمل نکرد تا دشمن ابتکار عمل را به دست گرفت و غافلگیرانه حمله کرد.

 

نقل قول

دفتر «اسماعیل هنیه» رئیس دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) طی بیانیه‌ای اعلام کرد که هنیه تماس‌هایی را در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی درباره نحوه تعامل با تجاوز آشکار رژیم صهیونیستی دریافت کرده و وی به همه اعلام کرد که این جنایت محکوم بوده و اشغالگران مسئول پیامدها و نتیجه‌های این تجاوز هستند.

 

مشخصا مثل همیشه طرفهای بین المللی و منطقه ای هم همکاری خودشون با صهیونیستها را شروع کردند. وسوسه حماس برای کسب امان نامه و عدم دخالت و در عوض دور موندن از حملات.

 

 

 

ویرایش شده در توسط alala
  • Like 1
  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

سلام

با توجه به عمق کم باریکه غزه ، موشکهای مقاومت بلافاصله بعد از شلیک رهگیری می شوند . اگر فیلمهای شلیک را دیده باشید ، تقریبا همه شلیکها با توجه به ماهیت کاملا بالستیکی که دارند ، در همان مرحله اوج گیری  هدف قرار می گیرند .

تا به حال بیشتر کارهای انجام شده برای انجام مانور در موشکهای بالستیک در گریز از سامانه های مقابله ای به فاز میانی و نهایی اختصاص داشته اند . فکر می کنم حتما باید برای وضعیت خاص غزه هم که شده ، باید به فکر مانور موشک در فاز اوجگیری باشیم. این کار اگر چه کمی سخت به نظر می رسد و می تواند اثر خیلی شدیدی روی دایره خطای احتمالی اصابت موشک داشته باشد ولی می تواند احتمالا در مناطقی مانند باریکه غزه ، موشکها را از سامانه گنبد آهنین عبور دهد.

  • Like 2
  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 

IMG_20220806_111824_637.jpg

گزارش نظامی اسرائیل از جنگ ۱۲ روزه غزه (عملیات نگهبان دیوار ها یا سیف القدس)

 

در جنگ سال ۲۰۲۱ غزه که ۱۲ روز بطول انجامید  اسرائیل ۶۷۵ لانچر گروه های فلسطینی را هدف قرار داد و ۱۵۰۰ عملیات هوایی علیه غزه صورت گرفت. ۲۰۰ نفر از نیروهای نظامی فلسطینی هم کشته شدند که برخی از آنها از مهمترین فرماندهان گروه های حماس و جهاد اسلامی بودند. در حدود ۹۶/۵کیلومتر از تونل های معروف حماس که سال ها ساختشان زمان برده بود نابود شدند.

از سویی به اسرائیل ۴۳۶۰ راکت شلیک شد  که ۹۰ درصد آن ها توسط گنبد آهنین هدف قرار گرفت. ۶۸۰ راکت حماس در اسرائیل فرود آمدند و ۱۳ غیر نظامی اسرائیلی در جریان نبرد کشته شدند. (۳۶۸ راکت اصابت کردند). 


با این اوصاف حماس بخش بزرگی از توان خود را استفاده کرد و بخش بسیار بزرگی از دارایی های نظامی اش را هم از دست داد. از دست رفتن ۹۶ کیلومتر تونل آن هم در شهر محاصره شده ای چون غزه چیزی نیست که براحتی قابل جبران باشد. تولید راکت هایی هم که در جنگ قبل استفاده شدند  در طی نزدیک به ۸ سال صلح صورت گرفته بود(از ۲۰۱۴ تا ۲۰۲۱). در همان زمان پیشبینی می‌شد که مقاومت غزه و علی الخصوص حماس تا چندین سال به حاشیه و گوشه رینگ برود. ضربات اسرائیل در ۲۰۲۱ به غزه مهلک بوده است. این علاوه بر تحلیل هایی است که از وضعیت سیاسی در غزه گفته می شود.

 

IMG_20220806_112941.jpg

 

مناطق هدف قرار گرفته توسط اسرائیل در جنگ ۱۲ روزه غزه 

  • Like 4
  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 ساعت پیش, Navard گفت:

 

IMG_20220806_111824_637.jpg

گزارش نظامی اسرائیل از جنگ ۱۲ روزه غزه (عملیات نگهبان دیوار ها یا سیف القدس)

 

...

سلام.

البته 675 لانچر نابود نشده است بلکه 675 بار به امکانات پرتاب موشک حمله شده است . این امکانات می تواند زمین استقرار یا سکوی پرتاب یا ماشین حمل یا نیروی عمل کننده یا هر جزء دیگر مربوط به سیستم باشد وگرنه این تعداد لانچر موشک را کشورهای بزرگتر هم به زحمت دارا هستند چه برسد به باریکه غزه .

این موضوع جدا از این است که در آمارهای اعلامی از سوی طرفین درگیری همیشه اغراق وجود دارد و قابل اعتماد نیستند .

ویرایش شده در توسط oldmagina
  • Like 1
  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط MR9
      بسم الله الرحمن الرحیم

       



      هفدهم سپتامبر 2010 بود که ژاپن با انتشار استراتژی جدید نظامی خود نخستین «نشانه های جدی» برای خروج از «انزوای نظامی» را نشان داد. ژاپن برای این استراتژی نظامی، رقمی بالغ بر 280 میلیارد دلار برای پنج سال (2010 تا 2014) اختصاص داده و اعلام کرد قصد دارد در این سال ها مواضع دفاعی خود در جنوب و غرب این کشور(مناطق مرزی چین) را تقویت کرده، روی پروژه های موشکی بالستیک سرمایه گذاری کند. در این استراتژی همچنین بر گسترش روابط با همپیمانان کلیدی از جمله آمریکا و افزایش شمار زیر دریایی‌ها و .... تاکید شده است.
       



      اکنون در سال 2014 هستیم و نزدیک به 5 سال از انتشار این استراتژی می گذرد که خبر می رسد، ژاپن برای نخستین بار پس از جنگ جهانی دوم اعلام می کند ضمن شرکت در عملیات نظامی برون‌مرزی، به دنبال فروش تجهیزات نظامی در بازارهای بین المللی است.
      حضور ارتش ژاپن در عملیات جنگی برون مرزی نیز به رغم مخالفت‌های گسترده مردمی و محدودیت های قانونی گویا در حال عملیاتی شدن است. شاهد این ادعا اظهارات اخیر شینزو آبه، نخست وزیر ژاپن است که اخیرا از داشتن یک «ارتش قدرتمند» سخن رانده و گفته این ارتش حق دارد در جنگ های بین المللی حضور داشته باشد.
      طبق اعلام مقامات ژاپنی، این کشور در تلاش است محدودیت‌های قانونی در زمینه صادرات سلاح را نیز برداشته و به بهانه های مختلف از جمله گسترش فعالیت های اقتصادی، به جرگه صادرکنندگان تجهیزات جنگی بپیوندد و از قرار معلوم، آمریکا نخستین بازار ژاپن در این عرصه خواهد بود.
      قانون اساسی ژاپن در سال 1947 نوشته و با فشار نظامیان آمریکایی‌ها به این کشور تحمیل شده است. طبق این قانون، ژاپن اجازه داشتن «ارتش» به معنی مصطلح آن را ندارد و در مقابل می تواند نیروهای محدود نظامی موسوم به «نیروهای دفاع از خود» داشته باشد.
      البته بخشی از این محدودیت ها در ماه آوریل سال جاری( اواخر فروردین) برداشته شد و به احتمال قریب به یقین اواخر ماه جاری میلادی تصمیم نهایی در این زمینه نیز اتخاذ خواهد شد.
      اما سوالاتی که در اینجا مطرح می شود این است که آیا ژاپن حقیقتا به دنبال خروج از انزوای نظامی و احیای امپراتوری سابق است؟ موضع کشورهای غربی، چین و کشورهای آسیایی و همسایه به این تغییر استراتژی چگونه خواهد بود؟



      به نظر می رسد، لا اقل بخشی از پاسخ این سوال را باید در روحیات خاص ژاپنی ها و در تاریخ این کشور جست و جو کرد.
      در طول تاریخ، برخي آيين ها و اعتقادات خاص مذهبي، همواره زمينه رشد افراط گونه روحيات ملي گرايانه و صد البته نظامي گري ژاپني ها بوده است.
      مقامات نظامي ژاپن به خصوص در دهه30 تحت تاثير فيلسوفي با نام «تويوما» به شدت اعتقاد داشتند كه خداوند ملت ژاپن را برگزيده و يكايك مردم اين كشور موظفند براي ايجاد «ژاپن بزرگ» بكوشند. براساس آيين معروف «شينتوي پاك» نیز امپراتور ژاپن خداي تمام دنيا معرفی شده و ملت ژاپن نيز «مأموريت» دارد سايرين را تحت هدايت بي چون و چراي این امپراتور درآورد.
      بحران شديد اقتصادي دهه 30 ژاپن نیز بر دامنه اين اعتقادات افزود و رشد شديد احساسات ملي گرايانه ايده توسعه ارضي و ايجاد جامعه بزرگ به زعامت ژاپن را در بين توده مردم اين كشور لازم و واجب نشان داد.
      ژاپن با چنین زمینه های تاریخی پس از پایان جنگ جهانی اول توانست یکی از پنج قدرت بزرگ نظامی و صنعتی جهان شده و در «شورای جامعه ملل» آن زمان، صاحب کرسی دائم بود.
      این کشور در همان ماه های نخست جنگ جهانی دوم توانست حدود 50 میلیون کیلومتر مربع از کره زمین(یک ششم جهان) را تحت استیلا و کنترل خود درآورد. اما به دنبال حملات ناجوانمردانه اتمی آمریکا، از حرکت باز ایستاد. البته نباید فراموش کرد، عده ای نیز معتقدند، ژاپن پیش از حمله اتمی آمریکا به این کشور شکست خورده بود و آمریکا با حمله به این کشور خواست هژمونی خود را به جهانیان تحمیل کند.


       
      این کشور به هر حال پس از جنگ جهانی دوم دیگر اجازه داشتن ارتش به معنی مصطلح امروز و اختیارات کامل را نداشت و خود نیز با وضع قوانینی، محدودیت هایی در ابعاد بین المللی حوزه نظامی وضع کرد.

      اما اکنون رشد اقتصادی بالا این کشور را از شرایط اسفناک پس از جنگ جهانی خارج کرده است و شرایطی که این کشور را به انزوای نظامی کشاند، دیگر وجود ندارد!
      پاسخ دومی نیز برای تحلیل چرایی اتخاذ چنین رویکردی از سوی چشم بادامی ها وجود دارد و آن چیزی نیست جز منافع اقتصادی و سیاسی.
      «جان ميرشاير» صاحب نظريه «رئاليسم تهاجمي» می گوید، قدرت‌هاي بزرگ هميشه مترصد فرصتي هستند تا قدرت خود را در برابر رقبا فزوني بخشند. وي سپس جمعيت و ثروت را به عنوان «پايه‌هاي اصلي قدرت نظامي» تعريف و تصريح مي كند چنانچه كشوري داراي اين مولفه ها باشد، فرصت لازم براي خروش مقابل قدرت ها را به دست آورده است.
      با توجه به مولفه هایی که در جامعه امروز ژاپن دیده می شود، هیچ بعید نیست که این کشور واقعا قصد خروش مقابل سایر قدرت‌ها را داشته باشد.

       

      ژاپن اگر چه به لحاظ سیاسی، استقلال لازم را هنوز کسب نکرده و مانند بسیاری از کشورهای غربی دیگر، پیرو سیاست های آمریکا است؛ اما این کشور حداقل در بعد نظامی، تحرکات جدی از خود نشان داده است.
      وجود پایگاه های متعدد نظامی آمریکا در ژاپن، همواره هزینه‌هایی برای توکیو داشته و این کشور با وجود تقاضاهای زیاد مردمی، هرگز نتوانسته آمریکایی ها را از این کشور بیرون کند. این ناتوانی حتی بعضا باعث سقوط رهبران این کشور شده، همان طور که گاهی شعار علیه حضور نظامی آمریکا، باعث روی کار آمدن رهبرانی در این کشور شده است.
      «یوکیو هاتویاما»، نخست وزیر اسبق ژاپن با شعار جمع آوری پایگاه‌های نظامی آمریکا بود که توانست بر رقیب قدرتمند خود پیروز شود. اما همین فرد به دلیل ناتوانی در عمل به وعده انتخاباتی اش، خرداد ماه سال 89 استعفا کرد و جای خود را به «نائوتو کان» داد. «کان» نیز ماه ها جرئت نکرد راجع به پایگاه های آمریکایی که یکی از قدیمی‌ترین و بزرگترین مشکلات مردم کشورش است، صحبتی به میان آورد.
      بنا بر این به نظر می رسد، ژاپن هنوز پیشرفتی را که در حوزه اقتصاد کسب کرده، در حوزه سیاسی به دست نیاورده است.
      «اقتصاد» نیز می تواند یکی از انگیزه های قوی برای ژاپنی ها جهت ورود جدی به عرصه نظامی باشد.
      ژاپن کشوری است که در حوزه اقتصادی جایگاه ویژه ای دارد. تولید ناخالص ملی ژاپن نزدیک به 6 تریلیون دلار و جمعیت این کشور نیز حدود 128 میلیون نفر است. دو فاکتوری که به اعتقاد «میر شایر» برای خروش کافی است!
      همین چند سال پیش بود که خبر رسید، غول خودروسازی آمریکا یعنی جنرال موتورز، جای خود را به تویوتای ژاپن داده است. آمریکا امروز خود یکی از واردکنندگان اصلی محصولات ژاپنی است. ژاپن در عرصه تکنولوژی و تجهیزات الکترونیکی نیز یکی از پیشرفته ترین کشورهای دنیا است.
      کشوری با چنین مختصات اقتصادی و جمعتی طبیعتا نمی تواند خود را محصور نگاه دارد. بنابر این ورود ژاپن به فاز صادرات تجهیزات نظامی را می توان از این منظر به تحلیل نشست.
       
    • توسط crazy-doctor
      بسم رب الشهدا و صدیقین


      سلام
      در انجمن گشتم مطلب کامل و جامعی راجع به شهدای مقاومت اسلامی ( حزب الله -حماس و...) پیدا نکردم در نتیجه این تاپیک را ایجاد کردم تا با کمک شما
      شهدای مقاومت اسلامی را در سال های اخیر به طور اجمالی معرفی بکنیم

      -------------------------------
      شروع میکنیم با

      سردار شهید رانی عدنان بزی یا ان طور که بچه های حزب الله صدا میزنند حاج حاتم



      حاج حاتم از بچه های جنوب لبنان و اهل بنت جبیل متولد 1967 از اعضاب قدیمی حزب الله و فرمانده یکی از محور های مقاومت در جنگ 33 روزه بود .
      ایشون مهندسی مکانیک خونده بود و مدرس مدرسه فنی بنت جبیل که این مدرسه در جنگ 33 روزه سیزده شهید تقدیم اسلام کرد

      حاج حاتم و سید حسن نصر الله
      این شهید بزرگوار مدتی را هم در زندان های رژیم صهیونیستی زندانی بود البته مطمئن نیستم اما احتمال اینکه ایشون از ازاد شده های سال 2000
      ( بعد از عقب نشینی اراذل صهیونیست )باشند هست
      دو روز مانده به پایان جنگ صهیونیست ها هلی بورنی را در روستای غندوریه انجام میدن که هدف اون ملحق شدن به نیروهای لشکر 106 و محاصره جنوب لیطانی بود...اما با پاتک نیرو های حزب الله و در نتیجه تلفات سنگین عقب نشینی میکنند در حین این پاتک این سردار دلاور به شهادت میرسه روحش شاد و شفاعتش در ان دنیا نصیب ما باشد





      کلیپی گلچین شده وصیت نامه حاج حاتم با زیر نویس فارسی 5mb
      http://crazydoctor.persiangig.com/video/vaseyat-haj hatm.flv
      کلیپ وصیت کامل این شهید 16mb بدون زیر نویس( اصولا زیر نویس لازم نیست کافیه گوش کنید )
      http://crazydoctor.persiangig.com/video/vaseyt kamel-haj hatm.flv
      ----------------------------------------------
      پ.ن جای خالی بخش مقاومت اسلامی در انجمن احساس میشه
      لطفا دوستان در مدیریت زحمت انتقال تاپیک به اسکرول را بکشند ممنون
    • توسط RedArmy
      بررسي جايگاه استراتژيك و توان نظامي عربستان باسلام به نظر من موضوع جالبيه چون اگر تحديدي از سوي عرب ها متوجه ما باشه اين تحديد يا از جانب عربستان يا از جانب مصر و ساير كشورهاي عربي توانايي تحديد مارو ندارند. (با زبان رسمي) شبه جزيره عربستان كشوري است پادشاهي كه توسط آل سعود اداره ميشود . اين كشور مساحتي حدود 2149690 كيلومتر مربع و 27 ميليون نفر جمعيت دارد(جمعيت ما حدود 2.5 برابر عربستان هست واز اين جهت ما برتري داريم) آب وهواي اين كشور گرم وخشك بوده و تمركز جمعيت در مر كز عربستان مي باشد كه اطراف آنرا بيابان ها خشك و طولاني فراگرفته است به همين جهت در طول تاريخ كمتر دشمن خارجي ميل و رغبت براي اشغال و يا نبرد طولاني با اين كشور داشته است.(اين براي ما در صورت جنگ احتمالي مشكل ساز خواهد شد البته براي خود عربستاني هايي كه در اين مناطق ميجنگند نيز مشكل به وجود خواهد آمد). از سال 1932 تا كنون عربستان در هيچ جنگ بزرگ و فراگير شركت نكرده اگرچه در نبردهاي سال 1967 و 1973 بر ضد اسراييل و جنگ اول خليج فارس شركت داشته ولي هرگز در يك نبرد بزرگ به تنهايي شركت نكرده است (به طور كلي عرب ها به ويژه عربستاني ها انسان هايي ترسو هستند و نه جرئت يك جنگ طولاني را دارند و نه توان اين جنگ را ، از اين حيث برتري كامل از آن ماست). با وجود اينكه اين كشور هرگز در جنگ بزرگي درگير نشده ولي اين به معني اين نيست كه عربستان از تجهيز و به خدمت گرفتن يك ارتش كارآمد غافل مانده است. خطر اسراييل براي آنها آنقدر بزرگ بوده كه سالانه ميلياردها دلار صرف خريد تسليحات مي كنند(ممكن است برخي با شنيدن جمله قبلي به خود بگويند مگر عربستان با آمريكا و اسراييل متحد نيست و روابط خوبي با آنها ندارد ، در پاسخ به اين سوال بايد بگويم بزرگترين دشمن اسراييلي ها ، عرب ها هستند حتي دشمني آنها با عرب ها از دشمني با ما جدي تر است به طوري كه در آموزش كودكانشان هم از عربها به عنوان جدي ترين دشمن ياد ميكنند كه بايد نابود شوند ، اين چيزي است كه عربستان و تمام كشورهاي عربي مي دانند و هيچگاه از اسراييل غافل نميشوند مثل استالين كه با آلمان توافق صلح امضا كرد اما آلمان ها باز به شوروي حمله كردند ). بعد از انقلاب اسلامي در ايران ، عربستان همواره ايران و گروهايي چون حزب ا... لبنان را دشمن و رقيب خود مي ديده و همواره با ايران بر سر اينكه چه كسي قدرت اول منطقه و جهان اسلام است كشمكش داشته است( تحديد نظامي از سوي ايران داستاني است كه آمريكا و اسراييل آنرا ساختند و اين عرب ها ساده لوح متسفانه آنرا باور كردند ). اقتصاد عربستان وابسته به نفت است به طوريكه 75 درصد از درآمد اين كشور را فروش نفت تامين مي كند . با بروز جنگ بين آمريكا و عراق در سال 2003 و افزايش سرسام آور قيمت نفت كه تا كنون نيز ادامه داشته ، درآمد عربستان افزايش يافته است وبه تبع آن عربستان توانسته بودجه نظامي خود را به ميزان بسيار زيادي افزايش دهد به طوريكه در سال 2006 به رقم شگفت انگيز 31 ميليارد دلار رسيد(چيزي نزديك به بودجه نظامي روسيه). وزارت دفاع عربستان در سال 1962 تاسيس شده و از بدو تاسيس توسط خاندان سلطنتي فرمانده اي مي شود . اين وزارت خانه مسئول هدايت و ساخت و خريد تجهيزات ارتش را بر عهده دارد. خدمت سربازي در عربستان داوطلبانه بوده و دوره خدمت 3سال با حقوق و مزاياي كامل مي باشد. عربستان از سربازان ماهر و آموزش ديده استفاده مي كند. اكثر افسران در ابتدا در مدارس ارتش تحصيل كرده و سپس وارد دانشكده افسري مي شوند(آموزش پايه اي كاري است كه ارتش هاي بزرگ مثل روسيه انجام مي دهند و ما از اين جهت از عربستاني ها عقب تر هستيم). يونيفرم سازماني ارتش عربستان از يونيفرم ارتش هاي آمريكا و انگلستان متاثر شده است. خلبان هاي نيروي هوايي عربستان توسط مربيان انگليسي آموزش مي بينند (از اين لحلظ به دليل كم بود امكانات باز ما عقب تر هستيم). ارتش عربستان براي آموزش نيروهاي خود از كارشناسان فرانسوي ، آمريكايي و انگليسي استفاده مي كند. نيروي زميني عربستان داراي 70تا73 هزار نفر پرسنل است البته 200 هزار نيروي داوطلب نيز در اين نيرو خدمت مي كنند(نيروي زميني ايران ، قوي ترين نيروي زميني در منطقه است). عربستان داراي تعداد زيادي تانك از جمله 315 تانك پيشرفته آبرامز ام-1 است كه اين كشور بعد از مصر بزرگترين دارنده اين تانك در خاورميانه محسوب مي شود. عربستان در سال 1980 تعدادي موشك دانگ فنگ3 با برد 2400 كيلومتر از چين خريد(از لحاظ برد موشكي عربستان تقريبا با ما برابري ميكند اما ما صاحب تكنولوژي هستيم و به زودي برد موشك هايمان از عربستان بيشتره مي شود). در بعد هوايي در گذشته شايد هواپيماهاي ما توان مقابله با اف-15ها و ساير هواپيماهاي عربستان را داشتند اما اكنون عربستان باخريد هواپيماهاي جديد و پيشرفته نظير 72فروند يوروفايتر از لحاظ هوايي از ما برتر است(ما شايد هواپيما جديد نخريده باشيم اما تسليحات ضد هوايي قوي نظير تور ام-1 و اس-300 داريم كه كشورمان را خوب پوشش مي دهند و از لحاظ پدافند هوايي خيلي از عربستان برتر هستيم هرچند بايد نيروي هوايي خودمان را نيز تقويت كنيم اگر بتوانيم بر روي طرح ميگ-39 سرمايه گذاري كنيم كه به مشكلات مالي برخورد كرده است ، و روس ها با ما همكاري كنند و اين هواپيماي فوق پيشرفته را به ما بدهند توان نيروي هوايي ما بسيار افزايش مي يابد ، لازم به ذكر است كه ميگ-39 يك هواپيماي فوق پيشرفته است كه قابليت هاي آن بسيار بالاتر از يوروفايتر مي باشد). در رابطه با نيروي دريايي عربستان بايد بگويم كه هرچقدر هم كه عربستان قوي باشد ما ابزارهايي داريم كه بتوانيم از خودمان دفاع كنيم و خليج فارس را در كنترل كامل خودمان بگيريم. در كل و با در نظر گرفتن فاكتورهاي مختلف توانايي نظامي ايران از عربستان بالاتر است و در صورت بروز جنگ احتمالي ما بيشتر به عربستان ضربه وارد خواهيم كرد ، دليل برتري ما اين است كه نيروهاي مسلح ما از حداقل امكانات حداكثر استفاده را مي كنند. منتظر نظرات ساير دوستان هستم به ويژه دوست خوبم mostafa_by هستم .
    • توسط hamed_713
      فارخور نام پایگاه نیروی هوایی هند در کشور تاجیکستان است! این پایگاه در 130 کیلومتری جنوب شرقی شهر دوشنبه پایتخت تاجیکستان قرار دارد. این تنها پایگاه نیروی هوایی هند در خارج از این کشور است که تنها دو کیلومتر از مرز بین افغانستان و تاجیکستان فاصله دارد. عهدنامه بین هند و تاجیکستان برای احداث پایگاه در این کشور در سال 2003 امضائ شد و در سال 2004 به تصویب رسید. این پیمان یعنی حضور دائمی نیروهای نظامی هندی در تاجیکستان برای دفع هرگونه تهدید احتمالی خارجی و تامین امنیت کشور به تصویب رسیده است.کار بر روی احداث پایگاه بلافاصله اغاز گردید و اکنون پایگاه در حالت امادگی کامل به سرمیبرد واز اوایل سال 2007 کاملا قابل استفاده است. جزئیاتی از ساخت پایگاه در دسترس نیست اما گمان میرود که مصالح نظامی هندی از اسیای مرکزی تامین شده باشند.تقریبا 70 درصد جنگ افزار های هندی از روسیه و اتحاد جماهیر شوروی پیشین بدست امده است. بر طبق اخبار گوناگون گمان میرود که پس از تکمیل بنا پایگاه میزبان 12 الی 14 فروند جنگنده بمب افکن میگ 29 خواهد بود پایگاه فارخور عمق و برد بیشتری را در اختیار نیروهای نظامی هند فرار میدهد که برای انان موجب ایفای نقش بیشتری در اسیای جنوبی و ظهور ملموسی از حرکت هند برای برجسته سازی قدرت خود در اسیای مرکزی است هدف سیاسیی که در سال 2003-2004 رسما اعلام کرده اند دلائل پنهانی تاسیس این پایگاه میتواند رقابت هند و پاکستان بر روی شبه قاره باشد پرویز مشرف رئیس جمهور پاکستان نگرانی شدید خود از این مساله را به مقامات تاجیکستان ابراز داشت در حقیقت هواپیماهای هندی میتوانند در عرض چند دقیقه خود را به پاکستان برسانند! پایگاه فارخور یکی از نمونه های بارز از تلاش هندی ها برای ارتقای ثبات در افغانستان و بالا بردن توان دهلی نو در فراهم اوردن نفت چه از اسیای جنوبی و چه از اسیای مرکزی است. هند بطور معلوم محدود شدن نقش خود به ناحیه سوق الجیشی جنوب اسیا را نخواهد پذیرفت برنامه هند برای برجسته سازی قدرت خود در اسیای مرکزی تنها برای مصارف نظامی نیست بلکه دسترسی به منابع انرژی اسیای مرکزی برای هند امری حیاتی به شمار میرود. دهلی نو به دنبال دسترسی به نفت و گاز قزاقستان وانجام پروژه های ملیونی مثل خط لوله ایران-افغانستان-پاکستان-هند و دیگری پیوستن ترکمنستان افغانستان پاکستان وهند. هرکدام از این خط لوله ها یا هر دوی اینها میتواند در دستیابی هند به منابع انرژی تاثیر مهم و قابل اطمینانی داشته باشند به شرطی که روابط دوستانه بین هند و پاکستان تقویت گردد هند خواهان توسعه شبکه ی قدرت جدیدی در اسیاست که ایالات اسیا را با ان به مبدائیت شبه قاره یکی میکند این نظریه ای است که از سوی ایالات متحده در گذشته بشدت حمایت شده است. هنگامی که هند از شبکه ای جدید در اسیای مرکزی برای بالا بردن نمودار جامع اقتصادی خود بهره جوید واشنگتن این پروژه را راهی برای مقابله با نفوذ اقتصادی و سیاسی چین در اسیای مرکزی میبیند منبع: نوشته شده توسط محمد- مجله هوايي
    • توسط 00Amin
      ه گزارش فارس، پايگاه اينترنتي "گلوبال ريسرچ " (Global Research) در مقاله‏اي به‏قلم "اوا گولينجر " (Eva Golinger)، وكيل دعاوي و روزنامه‏نگار آمريكايي مقيم ونزوئلا نوشت: "هوگو چاوز " رئيس جمهوري ونزوئلا اخيرا در يك برنامه تلويزيوني و راديويي فاش كرد كه هواپيماهاي بدون سرنشين آمريكايي (UAV) به شكل غيرقانوني وارد مرزهاي هوايي ونزوئلا شده‏اند. رئيس جمهوري ونزوئلا ديده شدن يكي از اين هواپيماها را بر فراز پايگاه نظامي "فورت مارا " (Fort Mara) واقع در استان "زوليا " (Zulia) در نزديكي مرز اين كشور با كلمبيا تائيد كرد. بسياري از سربازان ونزوئلايي هواپيماي بدون سرنشين مذكور را مشاهده كرده و موضوع را به اطلاع فرماندهان خود رسانده‏اند. پس از اين واقعه چاوز دستور داده است كه از اين پس هر يك از اين هواپيماهاي بدون سرنشين كه در قلمرو ونزوئلا ديده شوند بايد فورا سرنگون شوند. وي با تاكيد بر آمريكايي بودن اين هواپيماهاي بدون سرنشين، ايالات متحده را متهم كرد كه در حال برهم زدن آرامش منطقه است.

      * راه‌اندازي ناوگان چهارم ايالات متحده در آمريكاي لاتين بعد از 60 سال

      اين وكيل دعاوي آمريكايي اضافه كرد: قبلا نيز رئيس جمهوري ونزوئلا هشدار داده بود كه آمريكا از طريق جزاير "آروبا " (Aruba) و "كورازائو " (Curazao) به تهديد نظامي ونزوئلا مبادرت مي‏ورزد. اين جزاير در فاصله 50 مايلي سواحل شمال غربي ونزوئلا قرار داشته و مستعمره هلند محسوب مي‏شوند. در سال 1999 قراردادي بين هلند و ايالات متحده منعقد شد كه به آمريكا اجازه مي‏داد در اين دو جزيره پايگاه نظامي ايجاد كند. اين قرارداد در اصل تصريح مي‏كند كه نيروهاي آمريكايي اجازه دارند عمليات خود بر ضد قاچاقچيان مواد مخدر را از اين جزاير ترتيب دهند. با اين‏حال، پس از سپتامبر 2001، آمريكا از تمامي پايگاه‏هاي نظامي خود در سراسر جهان براي آنچه عمليات ضدتروريستي خوانده مي‏شود، استفاده مي‏كند. در سال‏هاي اخير پايگاه‏هاي نظامي واقع در آروبا و كوروزائو براي عمليات اطلاعاتي و شناسايي عليه ونزوئلا بكار گرفته شده‏اند.
      گولينجر ادامه داد: از سال 2006 واشنگتن اقدام به يكسري تمرينات نظامي پيشرفته كرد كه كورازائو در مركزيت اين تمرين‏ها قرار داشت. طي 5/3 سال گذشته، صدها فروند ناوهاي هواپيمابر، كشتي‏هاي جنگي، هواپيماهاي نظامي، هليكوپترهاي "بلك هاوك "، زيردريايي‏هاي هسته‏اي و هزاران نيروي نظامي آمريكايي در درياي كارائيب به انجام تمرينات نظامي پرداخته‏اند. اين تمرينات نظامي موجب برانگيخته‏شدن نگراني در كشورهاي منطقه شده است. از جمله اين كشورها و بيش از سايرين ونزوئلا در معرض اين تهديدها قرار دارد. ونزوئلا در عرصه ديپلماتيك نيز آماج حملات، انواع دشمني‏ها و تعرضات واشنگتن قرار داشته است.
      در سال 2008، پنتاگون "ناوگان چهارم دريايي " خويش را با هدف دفاع از منافع آمريكا در آمريكاي لاتين باز راه‏اندازي كرد. ناوگان چهارم در سال 1950 و پس از اتمام ماموريت‏هاي مرتبط با جنگ جهاني دوم غيرفعال شده بود. راه‏اندازي مجدد اين ناوگان پس از 60 سال نگراني گسترده‏اي را در ميان كشورهاي آمريكاي لاتين ايجاد كرده و آنان را بر آن داشت تا "شوراي دفاع مشترك " تشكيل داده و خود را در برابر تهديدهاي خارجي آماده كنند. پنتاگون صراحتا پذيرفت كه راه‏اندازي مجدد ناوگان چهارم نيروي دريايي آمريكا با هدف "نشان دادن قدرت ايالات متحده در منطقه " انجام شده و اين پيام را مخابره مي‏كند كه "آمريكا آماده است تا از متحدينش در منطقه دفاع كند. " اين اظهارات مقامات پنتاگون به معناي حمايت ايالات متحده از كلمبيا و تشر زدن به ونزوئلا تلقي شد.
      نويسنده كتاب "بوش عليه چاوز " تصريح كرد: در 30 اكتبر سال 2009 ميلادي، كلمبيا و آمريكا يك توافق همكاري نظامي به امضا رساندند كه بر اساس آن آمريكا مجاز بود 7 پايگاه نظامي در كلمبيا را تحت اختيار خود درآورده و عندالزوم از تمامي تاسيسات نظامي كلمبيا بهره بگيرد. از اين توافقنامه به عنوان بزرگترين توسعه‏طلبي نظامي آمريكا در آمريكاي لاتين ياد مي‏شود. هر چند كه مقامات دو كشور صراحتا ابراز داشتند كه اين توافقنامه در راستاي مبارزه با قاچاق موادمخدر و تروريسم به امضا رسيده است، لكن اسناد رسمي نيروي هوايي ايالات متحده نشان مي‏دهند كه آمريكا از اين پايگاه‏ها براي انجام عمليات نظامي در سراسر منطقه مي‏تواند استفاده كند. اين اسناد همچنين مويد اين نكته بودند كه اين توسعه‏طلبي نظامي با هدف مقابله با تهديد‏هاي دولت‏هاي ضدآمريكايي سر برآورده در منطقه انجام شده است. مطلب ديگري كه در اين اسناد به چشم مي‏خورد اين است كه حضور نظامي در كلمبيا مي‏تواند به عمليات اطلاعاتي و شناسايي كمك كرده و ظرفيت پنتاگون را در رهبري عمليات نظامي در منطقه آمريكاي لاتين افزايش دهد.

      * اتهامات واهي آمريكا به ونزوئلا

      اين روزنامه‏نگار آمريكايي ساكن كاراكاس، پايتخت ونزوئلا كه در سال 2009 ميلادي برنده جايزه بين‏المللي روزنامه‏نگاري مكزيك نيز شده است، افزود: از سال 2006 به بعد، مقامات آمريكايي از ونزوئلا به عنوان كشوري ياد مي‏كنند كه "به طور كامل در مبارزه با تروريسم همكاري نمي‏كند. " در سال 2005 نيز ونزوئلا از سوي واشنگتن كشوري خوانده شد كه "در مبارزه با موادمخدر همكاري نمي‏كند. "عليرغم آنكه هيچ مدركي در اثبات اين اتهامات خطرناك موجود نيست، ايالات متحده اين اتهامات را مبناي افزايش فشارها بر دولت ونزوئلا قرار داده است. در سال 2008، دولت بوش تلاش كرد تا نام ونزوئلا را در فهرست كشورهاي حامي تروريسم قرار دهد. اين تلاش در مراحل مقدماتي با شكست مواجه شدند چرا كه ونزوئلا همچنان يكي از تامين‏كنندگان نفت آمريكا محسوب مي‏شود. اگر آمريكا ونزوئلا را كشوري حامي تروريسم مي‏خواند، آنگاه مجبور بود كليه روابط خود با اين كشور از جمله خريد نفت از اين كشور را متوقف كند.
      با ‏اين‏حال، ايالات متحده همچنان ونزوئلا را يكي از بزرگترين تهديدها براي منافع خويش در منطقه آمريكاي لاتين مي‏داند. آمريكا به طور خاص در خصوص مسائل اقتصادي نگراني‏هايي در منطقه آمريكاي لاتين دارد. آمريكا نگران آن است كه كشورهاي آمريكاي لاتين با برقراري روابط تجاري با كشورهايي نظير روسيه، چين و ايران، غلبه اقتصادي آمريكا را در اين منطقه به خطر بيندازند. اخيرا، "هيلاري كلينتون "، وزير امور خارجه ايالات متحده آمريكا به كشورهاي آمريكاي لاتين نظير بوليوي، برزيل، نيكاراگوئه و ونزوئلا كه اخيرا روابط خود با ايران را تحكيم كرده‏اند هشدار داد كه "من فكر مي‏كنم كه اگر برخي افراد تمايل دارند با ايران حشر و نشر داشته باشند بايد پيش از آن به تبعات اين امر توجه داشته باشند و ما اميدواريم كه ايشان دوباره به اين مطلب فكر كنند ... . " كلينتون اين سخنان را در جريان بررسي سياست‏هاي آمريكا در خصوص آمريكاي لاتين اظهار داشت.
      گولينجر اضافه كرد: دولت كلمبيا نيز اخيرا اعلام داشته است كه قصد دارد يك پايگاه جديد نظامي در نزديكي مرز ونزوئلا داير كند. سرمايه و تجهيزات مورد نياز اين پايگاه را ايالات متحده تامين خواهد. "گابريل سيلوا " (Gabriel Silva)، وزير دفاع ونزوئلا نيز خبر داده است كه دو گردان نيروي هوايي نيز در مناطق ديگري در نزديكي مرز ونزوئلا مستقر شده‏اند. پايگاه جديد نظامي كه قرار است داير شود در منطقه‏اي به نام "گواجيرا پنينسولا " (Guajira peninsula) قرار خواهد داشت كه با استان زولياي ونزوئلا هم‏مرز است. در اين پايگاه 1000 نيروي نظامي مستقر شده و امكان استقرار نيروهاي مسلح آمريكايي نيز در آن فراهم خواهد شد. اين اعلام جديد دولت كلمبيا نيز نوعي اعلام دشمني به ونزوئلا محسوب مي‏شود.
      اظهارات چاوز در خصوص ورود غيرقانوني هواپيماهاي بدون سرنشين آمريكايي به قلمرو ونزوئلا نيز بر دامنه بحران بين ونزوئلا و كلمبيا خواهد افزود. هواپيماي وارد شده به قلمرو ونزوئلا در طي سال گذشته در پاكستان و افغانستان جهت به قتل رساندن تروريست‏ها بكار گرفته شده است. اين هواپيماهاي بدون سرنشين حامل موشك بوده و مي‏توانند اهداف زميني را در مناطق حساس هدف قرار دهند.
      نويسنده كتاب "بوش عليه چاوز " در بخش پاياني اين گزارش تصريح كرد: ونزوئلا در مواجهه با اين تهديدات خطرناك در شرايط هشدار قرار گرفته است. سخنان چاوز در خصوص ديده شدن هواپيماهاي نظامي بدون سرنشين آمريكا در حالي ايراد شدند كه پليس ملي ونزوئلا در حال آغاز به كار خويش بود. اين پليس اخيرا در راستاي انجام عمليات پيشگيرانه و ارائه خدمات اجتماعي بنياد نهاده شده است.

      لینک
      http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8811150671
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.