Recommended Posts

شما همین الان برخلاف مخالفت و اعلام غیرقانونی بودن شهرک سازی ها توسط تمام کشورهای جهان و سازمان ملل به گسترش مناطق تحت اشغال و شهرک سازی های خزنده تون در کرانه باختری ادامه نمیدید ؟ من نمیدونم اگر این گسترش مناطق تحت اشغال نیست پس چیه

 

رژیم صهیونیستی دهه 60 و 70 با اون وضعیت اعراب اصلا در موقعیتی نبود که بخواهد فکر نیل تا فرات را بکند و هدفش از اشغال اون مناطق از مصر و دیگر کشورها هم وادار کردنشون به رسمیت دادن به رژیم صهیونیستی و تثبیت موقعیتش در منطقه بود. در واقع رژیم صهیونیستی با وقاحت طی جنگ های مختلف مناطق کشورهای عربی رو گروگان گرفت تا به رسمیت بشناسنش ! 

 

اما این چیزی رو درباره استراتژی از نیل تا فرات رژیم عوض نمیکنه و بعید نیست همین داعش (که نقشه ی منتشر شده توسط خودش) به آرمان از نیل تا فرات رژیم شباهت فراوانی داره ، در اصل با هدف تحقق رویاهای صهیونیست ها علم شده باشه

 

در مذاکرات اوایل 2000 بین اهود باراک و یاسر عرفات ، اسرائیل تضمین کرد که 95 درصد مناطق اشغالی رو به طور کامل تخلیه کنه هم ارتش اسرائیل و هم شهرکنشین ها . مناطق اشغالی یعنی غزه و کرانه باختری . 5 درصد باقی مانده رو هم Land Swap کنه . یعنی مثلا اسرائیل از یه منطقه در غزه می کشه عقب و خاک خودش رو به غزه می ده از اون طرف به همون اندازه از کرانه باختری رو نگه می داره یا برعکس . مثلا قسمتی از جنوب کرانه باختری رو نگه می داره و به اندازه همون قسمت از خاک اسرائیل در شمال رو به کرانه باختری ی ده یعنی عملا بازگرداندن 100 درصد مناطق اشغالی به فلسطین . در مقابل این همه سال زجر و بدبختی و اوارگی اسرائیل اماده بود که 30 تا 35 میلیارد دلار غرامت به اوارگان و دولت فلسطین پرداخت کنه تقریبا همون اندازه ای که برای عراق بعد از حمله به کویت بریدند و تا امروز هم عراق داره می ده . بیت المقدس هم قرار شد که دوقسمت بشه یه قسمت عربی و یهودی با حق دسترسی کامل به فلسطینی ها به تمام نقاط شهر. مسجد القصا و حرم الشریف هم قرار بود به طور کامل به اعراب داده بشه و فقط قسمت غربی اون که کوتل یا دیوار غربی بود و برای یهودیان مقدس بود در اختیار اسرائیل نگه داشته بشه . قرار شد بیت المقدس پایتخت دو کشور فلسطین و اسرائیل باشه . سر همین قضیه بیت المقدس یاسر عرفات زد زیرش . گفت نه بیت المقدس رو هرگز تقسیم نخواهم کرد . سر اینکه ما با یهود بیت المقدس رو شریک نخواهیم گرفت مذاکرات شکست خورد . شکست مذاکرات بقدری دردناک بود که بندرالسطان سعودی گفت عرفات به فلسطین خیانت نکرد بلکه به تمام جهان اسلام خیانت کرد . برگشت رام الله شروع کرد به فرستادن ادم کش و انتحاری . روزی نبود که بعد از شکست مذاکرات 2000 و 2001 در خیابان های اسرائیل بمب منفجر نمی شد اتوبوس منفجر نمی شد . صد ها اسرائیلی جان خودشون رو در خیابان ها از دست دادند . نتیجه رادیکال تر شدن جامعه اسرائیل شد و به قدرت رسیدن دست راستی ها و کسانی که به دنبال شهرکسازی و ضمیمه کرانه باختری به اسرائیل بودند شد .  همونطور که در پست های پیش گفته بودم من شخصا از شهرکسازی ها بیزارم و بشدت متنفرم . اما قبول کن تا حدی خود فلسطینی ها در بوجود امدن وضعیت موجود نقش داشتند . 

در دهه ی 60 بله اما در اواخر دهه ی 70 که اسرائیل تبدیل به یک قدرت اتمی شد دیگه نه . اگر تاریخ اعراب و اسرائیل رو با منابع بی طرف بخونید جواب اکثر سؤالاتتون رو پیدا می کنید اگر هدف اسرائیل از اشغال سرزمین های همسایگانش به رسمیت شناخته شدن بود قبل از 1967 باید این کار رو می کرد . اما حقیقت ماجرا اینه که این اعراب بودند که جنگ رو اغاز کردند و اسرائیل با استفاده از 

Defensive Conquest که در جوامع بین المللی هم شناخته شده هست خاک کشور های مهاجم رو به تسخیر در اورد . من این فرصت رو داشتم تا خاطرات اقای هاشمی و رضایی رو از روز های جنگ ایران و عراق بخونم . به همون دلیلی که ایران جنگ رو ادامه داد و وارد خاک عراق شد و تصمیم بر اشغال شهر های مهم عراق بود ( حداقل این چیزیه که اقای هاشمی می گه) به همون صورت هم اسرائیل خاک کشور های مهاجم رو اشغال کرد . هدف از گرفتن بصره چه بود ؟ چرا انقدر فرماندهان سپاه و بسیج در طی سال های گذشته انقدر بحث و گفتگو می کنند بر سر گرفتن بصره . خوب بصره اسرائیل صحرای سینا و بلندی های جولان بود . همونگونه که ایران با گرفتن قسمت های مهمی از خاک عراق خواهان به پای میز مذاکره نشاندن صدام حسین و گرفتن ضمانت و خسارات جنگ بود اسرائیل هم به همین گونه عمل کرد و بعد از اینکه این کشور ها با اسرائیل صلح کردند و ضمانت دادند که دیگر حمله ای به این کشور نخواهند کرد اسرائیل هم سرزمین هاشون رو بهشون پس داد . 

البته در مورد ادامه جنگ توسط ایران حرف های گوناگون زیادی شنیدم نمی دونم درسته یا نه . هنوز تحقیقاتم کامل نشده اما شاید شما بتونی راهنمایی کنی . می گن در زمان جنگ توی استان های مرزی کشور در بین جاده ها تابلو نسب شده بود که بیت المقدس 1000 کیلومتر کربلا 500 کیلومتر . نقل شده که مرحوم خمینی گفته راه قدس از کربلا می گذرد . از اقای رفیقدوست هم شنیدم که هدف ادامه جنگ گرفتن بغداد و ساقط کردن حکومت صدام حسین بوده . یعنی به طور کامل اشغال یک سرزمین خارجی . حالا می شه گفت برای دلایل امنیتی یا صدور انقلاب یا گرفتن قدس یا ....... سخنرانی های اقای سعید قاسمی و رائفی پور رو که گوش می کنم خیلی حرف های جالبی شنیده می شه . اقای رائفی پور می گه هدف از ادامه جنگ این بود که عراق رو بگیریم قدرت رو بدیم دست شیعیان سوریه هم که با خودمون بود لبنان هم که با خودمون بود بریم قدس رو بگیریم . ببخشید اما این ارمان های شما که خیلی بیشتر شبیه نیل تا فراته . حالا مال شما قدس تا کربلاست یا قدس تا تهران . 

 

 

سلام

بله انقلاب اسلامی اصلش فقط دید آخر الزمانی بوده و امام خمینی هم با همین اصل انقلاب کرد یعنی مراحل رو خلاصه ایجور چید.1 بیرون کردن شاه 2 تشکیل حکومت 3 دادن پرچم به دست صاحبش .  و گفتن هر مسئولی در جمهوری اسلامی دید آخر الزمانی نداشته باشه خائن هست. ولی دید شیعه و سنی در این مبحث زمین تا آسمون فرق میکنه.

بحثش خیلی طولانیه بنده هم تخصص آخر الزمانی ندارم ولی اگه خواستید خلاصه توضیح میدم

در مورد پس دادن به نظرتون عمق استراتژیک اسرائیل کافی هست؟ با این عمق اولین شکست زمینیشون آخرینش خواهد شد چرا زیادش نمیکنید چون جمعیت کافیشو ندارید مطمئنا در دراز مدت به این سمت هم خواهید رفت و چه بهتر که کشور های لیلیپوتی(کوچیک) توی منطقه باشن تا کشور های بزرگ. توی یه پستتون اشاره به گذشته کرده بودید زمان بنی اسرائیل در زمان داوود(ع) و سلیمان (ع) بقول شما پادشاه سلیمان و داوود طبق نقشه هایی که من دیدم سرزمینشون بزرگ تر از کل فلسطین بوده(البته نیل تا فرات نه ولی از الان بزرگ تر بوده) چه تضمینی هست که فردا ادعای همون ها رو نکنید شماها که از هیچ با انتقال افراد از همه جهان فلسطین رو تقریبا از روی نقشه ورداشتید با استقرار کامل و زیاد کردن جمعیت مطمئنا به فکر بزرگ کردن سرزمینتون خواهید افتاد

 

چقدر حرفاتون شبیه دست راستی های اسرائیلیه . منظور از عمق استراتژیک چیه ؟ اسرائیل تا زمانی که می تونی به صورت نظامی برتری خودش رو حفظ کنه انچنان تهدید نمی شه . جمعیت اسرائیل الان 9 میلیونه کشور فلسطین که بوجود امد ان شا الله این 3 میلیون عرب مهاجرت می کنن تازه می شیم 6 میلیون . همین الان با جمعیت 9 میلیون نفر چیزی نزدیک دو سوم اسرائیل خالی از سکنست . صحرا های نگو رو ده ها ساله دارن بر روش کار می کنن تا قابل سکانت بشه . اگر هم امروز 6 میلیون یهودی دراسرائیل هست بخاطر مهاجرت 1.5 میلیون مهاجر شوروی بود وگرنه جمعیتمون در حد و اندازه لبنان بود . اتفاقا برعکس . Birth rate یهودیان در اسرائیل 1.3 درصده در صورتیکه اعراب اسرائیلی یا پسرعمو هاشون در غزه و کرانه باختری چیزی نزدیک به 2.9 تا 3.2 درصده . دلیل اینکه امروز در اسرائیل بحثه که این کشور فلسطین زود درست بشه بتونیم این ها رو همه بریزیم بیرون دلیلش اینه چون ریت تولدشون بسیار بیشتر از یهودیان هست . 

  • Upvote 5
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 

صحیح مسلم 41:6985

 صحیح البخاری 4:56:791

 

من واقعا حرفی برای گفتن ندارم!  

 

بدون شرح:

Larousse-Illustre-1934.jpg

Larousse-Elementaire-1934.jpg

Larousse-French-dictionary-from-1939-Pal

Larousse-1934-Flags.jpg

Larousse-1934-Moroccan-and-Palestine-Fla

  • Upvote 11
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

Larousse-1934-Moroccan-and-Palestine-Fla

 
 

 

 

 

یعنی این عکس، ۱۰ سال مزخرفات حضرت استاد، پرفسور، دکتر، مهندس رائفی پور رو انداخت تو سطل زباله و تموم شد رفت پی کارش! :)))

پرچم اسرائيل هم که پرچم فلسطین از اب در اومد!!!! این بندگان خدا یه خورده جهت رنگای اطراف رو عوض کردن و کاری به کار ارمش نداشتن...

  • Upvote 6
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 

البته در مورد ادامه جنگ توسط ایران حرف های گوناگون زیادی شنیدم نمی دونم درسته یا نه . هنوز تحقیقاتم کامل نشده اما شاید شما بتونی راهنمایی کنی . می گن در زمان جنگ توی استان های مرزی کشور در بین جاده ها تابلو نسب شده بود که بیت المقدس 1000 کیلومتر کربلا 500 کیلومتر . نقل شده که مرحوم خمینی گفته راه قدس از کربلا می گذرد . از اقای رفیقدوست هم شنیدم که هدف ادامه جنگ گرفتن بغداد و ساقط کردن حکومت صدام حسین بوده . یعنی به طور کامل اشغال یک سرزمین خارجی . حالا می شه گفت برای دلایل امنیتی یا صدور انقلاب یا گرفتن قدس یا ....... سخنرانی های اقای سعید قاسمی و رائفی پور رو که گوش می کنم خیلی حرف های جالبی شنیده می شه . اقای رائفی پور می گه هدف از ادامه جنگ این بود که عراق رو بگیریم قدرت رو بدیم دست شیعیان سوریه هم که با خودمون بود لبنان هم که با خودمون بود بریم قدس رو بگیریم . ببخشید اما این ارمان های شما که خیلی بیشتر شبیه نیل تا فراته . حالا مال شما قدس تا کربلاست یا قدس تا تهران . 

 

این مسائل یا به سبب نداشتن اگاهی یا با اهداف مغرضانه بیان میشه.مرور اتفاقات روی داده در ان زمان نشان میده عده ای بدون کسب اجازه از امام و بر اساس تفکرات شخصی خود راهی سوریه شدن تا با اسرائیل بجنگند.در این زمان امام که از ابتدا مخالف این روشها بود و نوع تفکر ایشان مبارزه ملتهای منطقه بود با حمایت های صرفا مادی و معنوی ایران نه اعزام نیرو و از طرفی شرایط حساس نبرد با عراق این جمله تاریخی را فرمودند که راه قدس از کربلا میگذرد.این یعنی حتی با حمله اسرائیل به لبنان هم وظیفه اصلی همه رزمندان مقابله با رزیم بعثی عراق است و هیچ بحثی نمیتونه ان را تحت الشعاع قرار بده.

 

مصوبه 1981 اینگونه نبوده دوست من . امروز در جامعه اسرائیل قریب التفاق همه موافق هستند که بلندی های جولان جزو سوریه هست و تحت اشغاله . مصوبه فقط قوانین اسرائیل رو در منطقه به اجرا می زاره . در مذاکرات 1993 و 1998 با سوریه کاملا به این موضوعات اشاره شد . اسرائیل در زمان اهود باراک داشت خودش رو اماده می کرد تا بلندی های جولان رو به سوریه پس بده تقریبا دو سوم نیرو های ارتش اسرائیل از منطقه خارج شده بودند . اما نظام سوریه حاضر نبود با اسرائیل صلح کنه . سرزمین ها رو می خواست اما بدون صلح و مذاکرات با اینکه داشت خوب پیش می رفت اما در دقیقه 90 شکست خورد . زمانی که در سوری تازه انقلاب شده بود بحثی در کنست اسرائیل بود که ما باید خودمون رو اماده کنیم برای مذاکره با دولت بعدی سوریه . یک تیمی رو تشکیل دادند که مامور ارزیابی مخالفان نظام سوریه و رهبران احتمالی اینده سوریه شد . با سفر به ترکیه و اروپا و دیدار با رهبران اپوزوسیون به صورت ناشناس موضع اونها در زمینه بلندی های جولان و رابطه با اسرائیل رو مشخص کردند . مشخص شد که مخالفان نظام سوریه ( نه نیرو های مسلح بلکه رهبریت سیاسی )  به شرط بازگرداندن بلندی های جولان با اسرائیل صلح خواهند کرد . این مسئله به کنست گزارش شد و در اسرائیل هم سر و صدا زیاد به پا کرد . در کنست اسرائیل که سر هیچ چیز موافق نیستند سر این مسئله که بلندی های جولان به نظام اینده سوریه پس داده خواهد شد و در مقابل سوریه با اسرائیل صلح خواهد کرد موافقت قریب التفاق داشتند . 

 

 

علت شکست مذاکرات صلح دوست نبودن سوریها نبود.اتفاقا مرحوم اسد تا مرز سازش هم پیش رفت.علت عدم توافق ان بود که صهیونیست ها اگر چه در مورد بلندی های جولان اماده بودن که امتیاز بدن اما وقتی پای دریاچه طبریا به میان می امد رسما به حکومت اسد اعلام کردن کوچکترین حقی را برای سوریه در این موضوع قائل نیستند.یعنی سوریها که هزاران سال از این امکان بهره میبردن اجازه نداشتن به چند قدمی این دریاچه تحت عنوان اینکه تامین کننده اب شمال اسرائیل است نزدیک شوند!!

  • Upvote 3
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

چقدر حرفاتون شبیه دست راستی های اسرائیلیه . منظور از عمق استراتژیک چیه ؟ اسرائیل تا زمانی که می تونی به صورت نظامی برتری خودش رو حفظ کنه انچنان تهدید نمی شه . جمعیت اسرائیل الان 9 میلیونه کشور فلسطین که بوجود امد ان شا الله این 3 میلیون عرب مهاجرت می کنن تازه می شیم 6 میلیون . همین الان با جمعیت 9 میلیون نفر چیزی نزدیک دو سوم اسرائیل خالی از سکنست . صحرا های نگو رو ده ها ساله دارن بر روش کار می کنن تا قابل سکانت بشه . اگر هم امروز 6 میلیون یهودی دراسرائیل هست بخاطر مهاجرت 1.5 میلیون مهاجر شوروی بود وگرنه جمعیتمون در حد و اندازه لبنان بود . اتفاقا برعکس . Birth rate یهودیان در اسرائیل 1.3 درصده در صورتیکه اعراب اسرائیلی یا پسرعمو هاشون در غزه و کرانه باختری چیزی نزدیک به 2.9 تا 3.2 درصده . دلیل اینکه امروز در اسرائیل بحثه که این کشور فلسطین زود درست بشه بتونیم این ها رو همه بریزیم بیرون دلیلش اینه چون ریت تولدشون بسیار بیشتر از یهودیان هست . 

دقت کردید توی دور باطل افتادیم بحث های 20 صفحه پیش در مورد تشکیل اسرائیل رو دوباره از اول شروع کردید. اون موقع بیشتر بحث عقلی کردم الان بخوایم شروع کنیم و بحث تاریخی کنیم دوباره همونقدر طول میکشه که حداقلش از 1897 که بحث جدی شد باید دوباره شروع کنیم.

 اما در مورد دید آخر الزمانی بازم میگم دید شیعه و امام زمانی ما زمین تا آسسمون با دید مثلا دست راستیهای شما به اخر الزمان فرق داره(اگر چه بیشترین تحریف و جعل حدیث به نسبت به نظرم در همین بُعد آخر الزمانی صورت گرفته) اگر بخوام کامل توضیح بدم باید از آفرینش شروع کنم و در مورد اشرف مخلوقات   این که چرا خدا با معجزه در مورد پیامبر آخرش کارهاشو پیش نبرد مثلا کفار مکه رو با معجزه نابود نکرد چرا جان پیامبر رو در جنگ احد با معجزه حفظ نکرد یا جان امامان رو چرا با معجزه حفظ نکرد(تا اینجا فک کنم به اندازه 2 کتاب مطلب بشه :-/ ) خیلی خلاصه میگم . توی کتب ما یکی از دلایل اصلی غیبت رو یخاف القتل یعنی ترس از کشته شدن امام زمان میدانند(دلایل دیگری هم هست) یعنی قرار نیست جان امام زمان به صورت معجزه حفظ شود این بدین معنی هست که این وظیفه شیعیان امام زمان هست تا این کار رو انجام بدهند با قیام امام زمان هم جهان کفر تمام قدرت خودشون رو برای نابودی قیام حضرت به کار میبرن با این که پیام حضرت صلح هست(صد البته زیر بار هیچ حکومتی نخواهند رفت چون بقیه ی حکومت ها طاغوت هستن ولی به معنی شروع مخاصمه نیست) و برای همه مردم جهان اومدن.(همون معنی ناسی در تورات رو ما میگیم امام) برای حل این مشکل راه حل وجود داره این که تعداد شیعیان در تمامی جهان زیاد باشد(البته به تنهایی کافی نیست دیدیم که حکومت عراق چه بلایی سر انقلاب مردم عراق آورد با این که اکثریت عراق شیعه بود) و حکومت یا حکومت هایی قوی شیعه باشند تا در اول کار کسی جرات دست درازی به سمت امام را نکند (بدون تشکیل حکومت داشتن ارتش و قدرت دفاعی شبیه به جوک است). با این اساس ما انقلاب کردیم این که چقدر موفق بودیم که به دین عمل کنیم مساله دیگری هست ولی اصل هدف هدفی مقدس بود و هست.

میدونم مطلب ناقصه ولی بیش از این پرچونگی از حوصله همه خارجه.


من واقعا حرفی برای گفتن ندارم!  

 

بدون شرح:

Larousse-1934-Moroccan-and-Palestine-Fla

سلام

اون پرچم کدوم کشوره سمت چپ بالای فلسطین؟ سرچ کردم چیزی پیدا نکردم :oops:

ویرایش شده در توسط kid
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

پرچم قدیم مراکشه

 

کتاب به زبان فرانسه هست برای همین بجای Morocco نوشته Maroc

  • Upvote 7
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

در مذاکرات اوایل 2000 بین اهود باراک و یاسر عرفات...

 

بنده داستان های قبلی که تعریف کرده بودید رو کار ندارم ، موضوع اینجاست که کار شما در شهرک سازی به هر حال گسترش اشغال تلقی میشه . شما برای اینکه طرف مقابلتون رو مجبور به پذیرش مذاکرات طبق شرایط خودتون کنید اقدام به گسترش غیرقانونی اراضی اشغالی تون کرده اید.

 

حرف شما در مورد defensive Conquest درسته اما فرق اصلی که بین شرایط ایران-عراق و رژیم صهیونیستی-فلسطین وجود داره اینه که ایران اگر در خاک عراق رفت دفاع کننده بود و برای سرجا نشاندن عراق از تجاوزگری هاش وارد خاکش شد اما رژیم صهیونیستی خودش متجاوز و اشغال کننده ی زمین های فلسطین هست و برای اینکه مقدار مطلوبش از مناطق اشغال شده ی فلسطین رو به فلسطینی ها تحمیل کنه ، مقدار بیشتری منطقه رو اشغال کرده و در خاک فلسطین پیشروی میکنه تا طرف مقابل رو مجبور به پذیرش از دست دادن بیت المقدس کنه!

 

نمیدونم واقعا چه شباهتی بین جنگ ایران و عراق و وضعیت خودتون میبینید که انقدر مقایسه میکنید ، ایران برخلاف شما یک کشور مورد تجاوز واقع شده بود که بنابر منشور سازمان ملل حق دفاع از خودش و حمله تا پایتخت طرف رو هم داره و اینکه چرا ایران جنگ رو تا بغداد ادامه نداد مساله دیگری هست. اما شما خودتون اشغالگر و متجاوز به خاک کشور دیگری هستید و همونطور که میدونید بارها توسط ملت های جهان بدلیل گسترش همین اشغالتون محکوم شده اید اما لابی آمریکا نمیذاره اقدام قاطعی در مقابلتون صورت بگیره.

 

با صهیونیست های بی تمدنی که با زور آمده اند و با زور مونده اند فقط با زبان زور باید صحبت کرد ، حالا هرچقدر که شما بخواهید این وحشی ها رو مظلوم و منطقی نشون بدید !

  • Upvote 6
  • Downvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 

 

رژیم صهیونیستی خودش غاصب و اشغال کننده ی زمین های فلسطین هست

 

صدام هم دقیقا همین دیدگاه رو در مورد عربستان(خوزستان) ایران داشت. میگفت فارسها اومدن سرزمین اعراب رو اشغال کردن! هم اقلیت عرب اونجا حضور داره و هم تمام شهرها در کنار اسامی فارسی، اسامی عربی دارن. 

 

 

با صهیونیست های بی تمدنی که با زور آمده اند و با زور مونده اند فقط با زبان زور باید صحبت کرد ، حالا هرچقدر که شما بخواهید این وحشی ها رو مظلوم و منطقی نشون بدید !

 

 

عذر میخوام ولی یه جوری از تمدن حرف میزنید که هرکسی ندونه خیال میکنه این ملت تاریخی! فلسطین بودن که هر سال یه نوبلیست داشتن و تو علوم مختلف بخصوص پزشکی و اقتصاد حرف اول رو میزدن. 

 

راستی نظرتون در مورد روسهای متمدن که اومدن قفقاز رو از دست ما خارج کردن(لابد بدون زورم خارج کردن) و حتی به زبان و خط اهالی قفقاز هم رحم نکردن چیه؟ هنوزم حرکتهای مردم داغستان رو جدایی طلبی میدونید؟

  • Upvote 10
  • Downvote 9

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

صدام هم دقیقا همین دیدگاه رو در مورد عربستان(خوزستان) ایران داشت. میگفت فارسها اومدن سرزمین اعراب رو اشغال کردن! هم اقلیت عرب اونجا حضور داره و هم تمام شهرها در کنار اسامی فارسی، اسامی عربی دارن. 

 

اینکه طی جنگ ها مناطقی بین کشورها (تاکید میکنم ، کشورها) جابجا بشه در همه جای دنیا اتفاق افتاده و چیز عجیب غریبی نیست اما اینکه با تصرف یک منطقه و مهاجرت های گسترده بخوان یک کشور مصنوعی در اونجا درست کنند با این قضایای همسایگی فرق میکند !

 

الان نوبلی که خود این صهیونیست ها درست کرده اند و هر سال هم به هر کی دوست دارند میدهند (مثال مشخصش اهدای صلح نوبل به اوباما !) معیاره !؟ بنده حرف از تاریخ دارم  میزنم ، شاید کشور فلسطین هم قدمت زیادی نداشته باشه و جز این و اون کشور بوده باشه اما قوم ساکن در اون منطقه تاریخ دارند و برخلاف صهیونیست ها یکدفعه 60 سال پیش بلند نشدن برن جایی رو قرق کنند

  • Upvote 4
  • Downvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 

اینکه طی جنگ ها مناطقی بین کشورها (تاکید میکنم ، کشورها) جابجا بشه در همه جای دنیا اتفاق افتاده و چیز عجیب غریبی نیست اما اینکه با تصرف یک منطقه و مهاجرت های گسترده بخوان یک کشور مصنوعی درست کنند با این قضایای همسایگی فرق میکند !

 

 

بله خصوصا اگه یک طرف جنگ همسایه شکوهمند و عزیزمون روسیه بزرگ باشه کاملا هم حلاله! 

در ضمن هسته اولیه کشوراسرائیل در زمان عثمانی و با خرید زمینهای بی ساکن شکل گرفته نه با تصرف. میتونید ببینید که مثلا تل آویو در چه سالی و به چه شکلی ساخته شده. حتی از دید شرعی هم شما حق ندارید اهالی تل آویو رو اشغالگر بدونید چون در قبال زمین به مسلمین پول دادن. همینطور خیلی مناطق نامسکون رو مسکونی کردن. این از بی وجودی اعراب بوده که این همه زمین نامسکون اونجا وجود داشته. 

البته این کشور مصنوعی سابقه ای داره که به پیش از اسلام و تهاجم اعراب برمیگرده! 

 

 

 

الان نوبلی که خود این صهیونیست ها درست کرده اند و هر سال هم به هر کی دوست دارند میدهند (مثال مشخصش اهدای صلح نوبل به اوباما !) معیاره !؟ بنده حرف از تاریخ دارم  میزنم ، شاید کشور فلسطین هم قدمت زیادی نداشته باشه و جز این و اون کشور بوده باشه اما قوم ساکن در اون منطقه تاریخ دارند و برخلاف صهیونیست ها یکدفعه 60 سال پیش بلند نشدن برن جایی رو قرق کنند

 

نوبل رو خود صهیونیستها ساختن؟!

 

بله در مورد جایزه صلح نوبل تا الان خیلی سیاسی عمل شده ولی منظور من نوبلهای علمی بود. مگه چندتا اسرائیلی صلح نوبل رو بردن؟ در مقابل ببینید چقدر نوبل علمی برنده شدن. 

 

اتفاقا اگر یهود ستیزی عمر (که به اسم اسلام تموم شد) رو کنار بگذاریم و با دید تاریخی وارد بشیم، حق اصلی با کسانی هست که در اینجا ریشه داشتن. ادعای اعراب بر اسرائیل دقیقا مثل ادعای اونها بر خلیج فارس هست. این قوم به فرمان خدا وارد سرزمین مقدس شدن و نشانه های شرک کنعانی رو محو کردن. پس در حقیقت مالکیت اینجا رو خداوند به اونها داده بود. در مقابل، این آشوریها، یونانیها، رومیها، بیزانسیها و بعدا اعراب بودن که با زور وارد منطقه شدن. حتی اگر توجیه اعراب رو بپذیریم بازهم حق با اسرائیل خواهد بود. اعراب میکن اینجا مال هر کی بود، بود ما فتحش کردیم پس مال ماست! یهودیها هم میگن اگه به زوره، الان هم ما فتحش کردیم و مال ماست! اون قدری که آثار تاریخی یهودی تو این کشور پیدا میشه آثار مسیحی و اسلامی پیدا نمیشه. در مورد ایران هم همچین چیزی پیش اومد. اعراب به وسیله نیروی نظامی کشور ما رو اشغال کردن و به زور سعی داشتن هویتمون رو عوض کنن واگه نبود مذهب تشیع و حکومتی مثل آل بویه، امروز اثری از ایران نمونده بود و ما هم مثل مصریها توهم عرب بودن داشتیم. اعراب به صرف کشورگشاییهای خلفای سه گانه تمام منطقه رو ملک پدریشون میدونن پس صهیونیستها هم حق دارن به صرف قدرت نظامی و پیروزی در جنگ، حداقل قلمرو تاریخی مذهبیشون رو حق خودشون بدونن. 

 

در ضمن احتمالا شما زیادی تحت تاثیر فیلم بازمانده قرار گرفتید. اینطوری نبود که یه صبح تا ظهر طول بکشه تا اسرائیل ساخته بشه. اونم با کشتار مردم متمدن و پیشرفته فلسطین! یهودیها در فلسطین حضور داشتن و کم شمار هم نبودن. جنگ جهانی دوم انگیزه تاسیس کشور رو براشون قوی تر کرد و اکثر یهودیهای اروپایی رو به مرکز دینیشون کشوند. 

 

 

داستان این پرچمه چیه ؟

 

 

هیچی در تایید وجود کشور فلسطین با پرچم، واحد پول، زبان، مرزهای سیاسی و فرهنگ مشخص ارسال شده. 

 

اعراب قبل از تاسیس اسرائیل چندان اهمیتی برای این منطقه قائل نبودن ولی بعد از 1948، ناگهان همگی مومن و طرفدار قدس شریف شدن! 

 

این ویدیو جالبه حتما ببینید تا متوجه دو نکته بشید:

1-اورشلیم رو نه فلسطینیها که اردنیها کنترل میکردن.

2-این شهر تا زمانی که دست اردن بود رونق چندانی نداشت.

http://www.aparat.com/v/jbqID

  • Upvote 10
  • Downvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

این مسائل یا به سبب نداشتن اگاهی یا با اهداف مغرضانه بیان میشه.مرور اتفاقات روی داده در ان زمان نشان میده عده ای بدون کسب اجازه از امام و بر اساس تفکرات شخصی خود راهی سوریه شدن تا با اسرائیل بجنگند.در این زمان امام که از ابتدا مخالف این روشها بود و نوع تفکر ایشان مبارزه ملتهای منطقه بود با حمایت های صرفا مادی و معنوی ایران نه اعزام نیرو و از طرفی شرایط حساس نبرد با عراق این جمله تاریخی را فرمودند که راه قدس از کربلا میگذرد.این یعنی حتی با حمله اسرائیل به لبنان هم وظیفه اصلی همه رزمندان مقابله با رزیم بعثی عراق است و هیچ بحثی نمیتونه ان را تحت الشعاع قرار بده.

 

 

 

علت شکست مذاکرات صلح دوست نبودن سوریها نبود.اتفاقا مرحوم اسد تا مرز سازش هم پیش رفت.علت عدم توافق ان بود که صهیونیست ها اگر چه در مورد بلندی های جولان اماده بودن که امتیاز بدن اما وقتی پای دریاچه طبریا به میان می امد رسما به حکومت اسد اعلام کردن کوچکترین حقی را برای سوریه در این موضوع قائل نیستند.یعنی سوریها که هزاران سال از این امکان بهره میبردن اجازه نداشتن به چند قدمی این دریاچه تحت عنوان اینکه تامین کننده اب شمال اسرائیل است نزدیک شوند!!

 

منظورتون لبنانه درسته . این نقل قول متعلق به اون زمانه . اقای میر حسین موسوی در مناظراتشون توضیح دادن در این زمینه . باز هم فرقی در حال موضوع نمی کنه . می شه اینگونه برداشت کرد که بعد از اینکه کربلا رو گرفتیم می ریم به سمت قدس . خوب با گرفتن کربلا که نمی شه رفت قدس باید بغداد رو گرفت ارتش عراق رو خلع کرد با سنی های شرق عراق دست و پنجه نرم کرد و بعد به سوریه بعد به لبنان بعد به قدس . باز هم همون می شه . حالا شاید منظور مرحوم خمینی متافور بوده . اما باز می شه اینگونه برداشت کرد . 

دوست عزیز دریاچه کنرت یا همون طابریا قبل از 1948 به صورت مشترک توسط فلسطین سوریه لبنان مورد استفاده قرار می گرفت . وظیفه حفاظت از این دریاچه هم در دست فلسطین بود این تصمیم رو League of Nations و کشور فرانسه که در اون زمان حاکمیت سوریه رو ددست داشت گرفته شد . سوریه تا قبل از 1917 به نام French Mandate of Syria شناخته می شد که بعد فرانسه تصمیم به تاسیس لبنان کرد یعنی کشوری با اکثریت مسیحی عرب کرد که سوریه هرگز زیر بار نرفت و ده ها سال لبنان رو تحت اشغال قرار داد حتی تا همین چند ده ی قبل در نقشه های سوریه لبنان جزوی از سوریه بود . به هر حال . در جنگ 1948 بود که سوریه این منطقه رو به طور کامل به تصرف خودش در اورد . تا سال 1967 که اسرائیل با اشغال مناطق جولان این دریاچه رو هم به تسخیر دراورد . مذاکرات به خاطر دریای کنرت شکست نخورد بخاطر اختلاف در مورد مرز های 67 شکست خورد . تعریف سوریه از مرز های 67 نه تنها بلندی های جولان بود بلکه 40 مایل مربع از خاک اسرائیل بود . از نظر حافظ الاسد نه تنها بلندی های جولان بلکه 40 مایل مربع دیگر رو می خواست . مذاکرات سر همین تعریفات شکست خورد . 

 

 

اینکه طی جنگ ها مناطقی بین کشورها (تاکید میکنم ، کشورها) جابجا بشه در همه جای دنیا اتفاق افتاده و چیز عجیب غریبی نیست اما اینکه با تصرف یک منطقه و مهاجرت های گسترده بخوان یک کشور مصنوعی در اونجا درست کنند با این قضایای همسایگی فرق میکند !

 

الان نوبلی که خود این صهیونیست ها درست کرده اند و هر سال هم به هر کی دوست دارند میدهند (مثال مشخصش اهدای صلح نوبل به اوباما !) معیاره !؟ بنده حرف از تاریخ دارم  میزنم ، شاید کشور فلسطین هم قدمت زیادی نداشته باشه و جز این و اون کشور بوده باشه اما قوم ساکن در اون منطقه تاریخ دارند و برخلاف صهیونیست ها یکدفعه 60 سال پیش بلند نشدن برن جایی رو قرق کنند

 

تاریخ ؟؟؟ فقط 1400 سال تاریخ قوی یهود در این سرزمینه از زمان موسی تا امپراطوری روم . در تمام این هزاران سال با وجود تمام کشتار و مهاجرت های اجباری ده ها تا صد ها هزار یهودی در این سرزمین ماندند . خوبه در مورد امار عثمانی 1516 هم صحبت کردیم .  ده صفحه با هم بحث کردیم که مهاجرت اصلی یهودیان از 1860 شروع شد تا 1915 یهودیان در فلسطین به زبان عبری تکلم می کردند تلاویو در 1905 خریداری شد تا 1909 کاملا یهودی شده بود .  باز می گی 60 سال پیش بلند شدند اومدن . خود فلسطینی ها اصلیتشون از کجاست ؟ زمین فتح کردند ؟ هر کی ندونه فکر می کنه استرالیا رو فتح کردند . چند بار بگم این سرزمین اسرائیل غرب تا شرقش با ماشین 15 دیقست . 90 درصد جمعیت اسرائیل در همین فاصله نیم ساعته از هم زندگی می کنند . دیگه خودت حساب کن که این سرزمین چقدر بزرگه . کشور مصنوعی لبنانه ، کشور مصنوعی کویته ، کشور مصنوعی بحرینه کشور صنوعی اذربایجانه کشور مصنوعی قطره . خوبه خودت تاریخ این کشور های گوگولی موگولی منطقه رو می دونی . خودت می دونی این کشور ها تا همین چند ده سال پیش وجود خارجی نداشتند و انگلیس و فرانسه نقشه تقسیمشون رو کشیده . من هم ادعای سوپر مشروعیت نکردم گفتم مشروعیت اسرائیل به عنوان یک دولت سکولار به مانند مشروعیت کویت و بحرین و امارات و لبنانه و اذربایجانه . اما به عنوان یک کشور یا یک ملت مشروعیت تاریخی داره . 

خیلی واسم جالبه که یک ایرانی شیعه داره ادعا های پان عربی ناسیونالیتی-عربی جمال عبدالناصر و امویان رو تکرار می کنه . 

  • Upvote 4
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

در ضمن هسته اولیه کشوراسرائیل در زمان عثمانی و با خرید زمینهای بی ساکن شکل گرفته نه با تصرف. میتونید ببینید که مثلا تل آویو در چه سالی و به چه شکلی ساخته شده. حتی از دید شرعی هم شما حق ندارید اهالی تل آویو رو اشغالگر بدونید چون در قبال زمین به مسلمین پول دادن. همینطور خیلی مناطق نامسکون رو مسکونی کردن. این از بی وجودی اعراب بوده که این همه زمین نامسکون اونجا وجود داشته. 

البته این کشور مصنوعی سابقه ای داره که به پیش از اسلام و تهاجم اعراب برمیگرده! 

 

جناب رایش مارشال بهتره اول با جناب آریل حرف هاتون رو هماهنگ کنید که دوباره کاری پیش نیاد ! این حرف های خرید و فلان رو ایشون در صفحات پیش مطرح کردند و ما هم در جوابش گفتیم خرید چند تکه زمین با تاسیس یک کشور تفاوت داره ، تاسیس کشور یعنی حاکمیت سیاسی و قانونی جدا که اصلا ربطی به مالکیت اقتصادی ندارد. کسی نمیتونه بیاد مثلا فلان استان ما رو زمین هاش رو بخره و بعد بگه من میخواهم اینجا کشور تشکیل بدم !

 

در مورد نوبل منظورم تیم کلی و ساختار تصمیم گیری نوبل هست که البته در بخش صلح دیگه سیاسی کاریش انقدر مشهوده که فردی مثل شما هم نمیتونه انکارش کنه 

 

 

ده صفحه با هم بحث کردیم که مهاجرت اصلی یهودیان از 1860 شروع شد تا 1915 یهودیان در فلسطین به زبان عبری تکلم می کردند تلاویو در 1905 خریداری شد تا 1909 کاملا یهودی شده بود .

 

شما بحثت سر زمانشه ؟ باشه به جای 60 سال ، 100 سال پیش بلند شدن قرق کنند !

 

کشور مصنوعی لبنانه ، کشور مصنوعی کویته ، کشور مصنوعی بحرینه کشور صنوعی اذربایجانه کشور مصنوعی قطره . خوبه خودت تاریخ این کشور های گوگولی موگولی منطقه رو می دونی . خودت می دونی این کشور ها تا همین چند ده سال پیش وجود خارجی نداشتند و انگلیس و فرانسه نقشه تقسیمشون رو کشیده . من هم ادعای سوپر مشروعیت نکردم گفتم مشروعیت اسرائیل به عنوان یک دولت سکولار به مانند مشروعیت کویت و بحرین و امارات و لبنانه و اذربایجانه . اما به عنوان یک کشور یا یک ملت مشروعیت تاریخی داره . 

 

بله اونها هم کشور مصنوعی و دست ساخته هستند اما تشکیل اونها تشکیل سیاسی یک کشور بود ، در حالیکه موقع تشکیل رژیم صهیونیستی در زمین های فلسطین کوچ های اجباری فلسطینی ها و تغییر زوری ترکیب قومیتی منطقه برای ساخت یک کشور "یهودی" انجام شد که این کل قضیه رو متفاوت میکنه 

  • Upvote 5
  • Downvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

جناب رایش مارشال بهتره اول با جناب آریل حرف هاتون رو هماهنگ کنید که دوباره کاری پیش نیاد ! این حرف های خرید و فلان رو ایشون در صفحات پیش مطرح کردند و ما هم در جوابش گفتیم خرید چند تکه زمین با تاسیس یک کشور تفاوت داره ، تاسیس کشور یعنی حاکمیت سیاسی و قانونی جدا که اصلا ربطی به مالکیت اقتصادی ندارد. کسی نمیتونه بیاد مثلا فلان استان ما رو زمین هاش رو بخره و بعد بگه من میخواهم اینجا کشور تشکیل بدم !

 

 

بله! خرید از نظر شما حاکمیت نمیاره. حتما باید مثل رفقای روستون به زور سرنیزه از دست طرف دربیارن تا حاکمیتشون رو قبول کنید. جالبه که برای خاک از دست رفته ایران هزار جور توجیه میارید و روسها رو بی تقصیر نشون میدید ولی در مورد کشور نداشته اعراب انقدر مصمم به دفاع هستید.

جالبی قضیه اینه که وقتی هم بقیه اسرائیل با جنگ به دست یهودیها اومده شما میزنید زیر نظر قبلیتون و میگید اینا چرا به زور گرفتن؟ 

 

وقتی اونجا کشوری وجود نداره هر کسی میتونه بره یک زمین بخره و حتی یک شهر بسازه. چرا؟ چون خود اهالی هم ادعا ندارن که فلسطینی هستن. این از بی شعوری اعراب بوده که اگر انقدر برای کشور عزیزشون نگران بودن از همون ابتدا و در دوره عثمانی هیچ حرکتی نکردن. یهودیها خیلی بیش از فلسطینیها به داشتن حاکمیت سیاسی نزدیک شده بودن. همینکه تقریبا تمام سیستم آموزشی فلسطین در اختیارشون بوده، پرچم داشتن، کیبوتص داشتن و نیروی مسلح دفاعی، به خوبی نشون میده که قبل از اعراب به فکر داشتن کشور مستقل افتاده بودن. همین الان اگه کسی بیاد مثلا پنجاه درصد زمینهای یک استان یا یک شهر ما رو بخره ما نباید مشکوک بشیم؟ اصلا میتونه همچین کاری بکنه؟ معلومه که نه. چون اینجا حاکمیت مرکزی داره، استانهاش ترکیب جمعیتی معینی دارن و زمینها هم ثبت شده هستن. فلسطین دقیقا هیچ کدوم اینها رو نداشت چون یه تیکه زمین بود بین مصر و اردن! 

 

 

در مورد نوبل منظورم تیم کلی و ساختار تصمیم گیری نوبل هست که البته در بخش صلح دیگه سیاسی کاریش انقدر مشهوده که فردی مثل شما هم نمیتونه انکارش کنه  

 

ماشاالله به ماله!

 

بله. در بخش علمی هم همه چیز سیاسی شده. حداقل اونها معاون بازرگانیشون رو دانشمند هسته ای نمیکنن. 

حالا اگه برفرض نوبل صلح رو به برادر پوتین بدن شما راضی میشید؟

  • Upvote 9
  • Downvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

جناب رایش مارشال بهتره اول با جناب آریل حرف هاتون رو هماهنگ کنید که دوباره کاری پیش نیاد ! این حرف های خرید و فلان رو ایشون در صفحات پیش مطرح کردند و ما هم در جوابش گفتیم خرید چند تکه زمین با تاسیس یک کشور تفاوت داره ، تاسیس کشور یعنی حاکمیت سیاسی و قانونی جدا که اصلا ربطی به مالکیت اقتصادی ندارد. کسی نمیتونه بیاد مثلا فلان استان ما رو زمین هاش رو بخره و بعد بگه من میخواهم اینجا کشور تشکیل بدم !

 

در مورد نوبل منظورم تیم کلی و ساختار تصمیم گیری نوبل هست که البته در بخش صلح دیگه سیاسی کاریش انقدر مشهوده که فردی مثل شما هم نمیتونه انکارش کنه 

 

 
 

 

شما بحثت سر زمانشه ؟ باشه به جای 60 سال ، 100 سال پیش بلند شدن قرق کنند !

 
 

 

بله اونها هم کشور مصنوعی و دست ساخته هستند اما تشکیل اونها تشکیل سیاسی یک کشور بود ، در حالیکه موقع تشکیل رژیم صهیونیستی در زمین های فلسطین کوچ های اجباری فلسطینی ها و تغییر زوری ترکیب قومیتی منطقه برای ساخت یک کشور "یهودی" انجام شد که این کل قضیه رو متفاوت میکنه 

 

فلسطین کشور نبود که ما بخوایم استانش رو بخریم بگیم حالا می خوایم کشور بگشاییم . کشوری به نام فلسطین وجود نداشته . سرزمینی بود که از 1516 که به دست عثمانی افتاده تا 1917 که به دست بریتانیا افتاده بار ها و بار ها بین مصر سوریه و اردن تقسیم شده . من از سنجاقک ها برای شما گفتم که اسرائیل یا فلسطین امروزی در صد ها سال حکومت عثمانی به سه قسمت سنجاقک شمالی مرکزی جنوبی تقسیم شد . در 1830 حمله مصر و اشغال فلسطین امروز این سرزمین به چند ولایت متفاوت تقسیم شد . یه ولایت که شمال فلسطین بود شد ولایت بیروت یه ولایت شد ولایت سوریه و یه ولایت هم شد ولایت اورشلیم . این چه کشوری بود که نه ارتش داشت نه پرچم داشت نه پارلمان داشت نه رئیس جمهور داشت نه پول ملی داشت . این چه کشوری بود که حتی بعد از 1947 و قطعنامه شورای امنیت به وجود نیومد ؟ چون فلسطینی که در دست اعراب بود توسط اردن سوریه و مصر تحت اشغال بود . در بین 1948 تا 1967 نزدیک به 20 سال کشوری به نام فلسطین بوجود نیومد ؟ چرا ؟ مشکل بیت المقدس بود ؟ بیت المقدس که دستشون بود . مشکل غزه یا کرانه باختری بود ؟ اون هم دستشون بود . فلسطینی که دستشون بود بسیار بزرگتر از امروز بود . اما در طی 1948 تا 1967 هیچ سعی در تشکیل کشور فلسطین نکردند . می دونی چرا ؟ چون فلسطین در دست اعراب تحت اشغال کامل مصر و اردن بود . هیچ کس در مورد اشغال 20 ساله اردن و مصر در غزه و کرانه باختری حرفی نمی زنه . فلسطین کشور نبود فلسطین نام این ناحیه بود که توسط رومی ها نامگذاری شد . قبل از 1917 هم فلسطین جزوی از اردن حساب می شد و کلمه ای به نام اردن وجود نداشت . به همه سرزمین می گفتند فلسطین . چهار پنجم فلسطین رو دادن به اعراب شد اردن این یک پنجم هم نصف کردن بین یهود و عرب . در سرزمین هایی که دادن به یهودیان قریب به نیمی از جمعیت عرب بودند با این حال اسرائیل گفت من قبول دارم و هیچ کس رو بیرون نکرد . اما اعراب تمام یهودیان اردن و کرانه باختری رو ریختن بیرون . قبل از اینکه تصمیم بگیرن کشور یهودیه اول زبان رسمی رو عبری عربی کردن بعد پول رسمی عبری عربی و تمام تابلو ها رو عبری عربی با مهر تایید به اینکه ما یک کشور دو گانه عبری عربی هستیم . با حقوق کاملا برابر . اون زمین هایی هم که در قطعنامه دادن بسیار اندک و کوچکتر از اسرائیل امروز بود اما اعراب ول کن ماجرا نبودن . این همه سرزمین داشتند بیت المقدس هم داشتند گیر دادن به همین تیکه زمینی که با ماشین تو 15 دیقه می ری و میای . 

تشکیل سیاسی یک کشور چیه ؟ یه کشور یا وجود داره یا نداره . تغییری زورکی قومی رو ما کردیم یا مصری ها در 1830 که امروز قریب به یک چهارم فلسطینی ها اصلیت و ریشه مصری دارن یا سیر عظیمیشون که اصلیت اردنی دارن . اصلا خود یاسر عرفات کجا بدنیا اومده بود ؟ کوچ اجباری ؟ کی قریب به 700 تا 800 هزار یهودی در جهان عرب رو وادار به مهاجرت کرد بعد از 1948 ؟ ما فلسطینی ها رو وادار کوچ اجباری کردیم؟؟؟ پس این 3 میلیون اسرائیلی فلسطینی که الان در اسرائیل دارن زندگی می کنند و تو پارلمان نشستن و حزب دارن و دانشگاه دارن و وزیر دارن و قاضی گردن کلفت در دادگاه عالی اسرائیل دارن از کجا اومدن ؟ دکتر های فلسطینی در اسرائیل یکی از بهترین جراحان هستند نه تنها در اسرائیل بلکه در دنیا . 

من توجیح می کنم؟؟؟  در جنگ 1948 و 1967 چیزی نزدیک به 700 هزار فلسطینی اواره شدن . الان چیزی نزدیک به 8 میلیون سوری اواره شدن 300 هزار نفر کشته شدن صداتون در نمی یاد . به هر نوعی از نظام اسد دفاع می کنید و کارهاش رو توجیح . 

  • Upvote 5
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط MR9
      بسم الله الرحمن الرحیم

       



      هفدهم سپتامبر 2010 بود که ژاپن با انتشار استراتژی جدید نظامی خود نخستین «نشانه های جدی» برای خروج از «انزوای نظامی» را نشان داد. ژاپن برای این استراتژی نظامی، رقمی بالغ بر 280 میلیارد دلار برای پنج سال (2010 تا 2014) اختصاص داده و اعلام کرد قصد دارد در این سال ها مواضع دفاعی خود در جنوب و غرب این کشور(مناطق مرزی چین) را تقویت کرده، روی پروژه های موشکی بالستیک سرمایه گذاری کند. در این استراتژی همچنین بر گسترش روابط با همپیمانان کلیدی از جمله آمریکا و افزایش شمار زیر دریایی‌ها و .... تاکید شده است.
       



      اکنون در سال 2014 هستیم و نزدیک به 5 سال از انتشار این استراتژی می گذرد که خبر می رسد، ژاپن برای نخستین بار پس از جنگ جهانی دوم اعلام می کند ضمن شرکت در عملیات نظامی برون‌مرزی، به دنبال فروش تجهیزات نظامی در بازارهای بین المللی است.
      حضور ارتش ژاپن در عملیات جنگی برون مرزی نیز به رغم مخالفت‌های گسترده مردمی و محدودیت های قانونی گویا در حال عملیاتی شدن است. شاهد این ادعا اظهارات اخیر شینزو آبه، نخست وزیر ژاپن است که اخیرا از داشتن یک «ارتش قدرتمند» سخن رانده و گفته این ارتش حق دارد در جنگ های بین المللی حضور داشته باشد.
      طبق اعلام مقامات ژاپنی، این کشور در تلاش است محدودیت‌های قانونی در زمینه صادرات سلاح را نیز برداشته و به بهانه های مختلف از جمله گسترش فعالیت های اقتصادی، به جرگه صادرکنندگان تجهیزات جنگی بپیوندد و از قرار معلوم، آمریکا نخستین بازار ژاپن در این عرصه خواهد بود.
      قانون اساسی ژاپن در سال 1947 نوشته و با فشار نظامیان آمریکایی‌ها به این کشور تحمیل شده است. طبق این قانون، ژاپن اجازه داشتن «ارتش» به معنی مصطلح آن را ندارد و در مقابل می تواند نیروهای محدود نظامی موسوم به «نیروهای دفاع از خود» داشته باشد.
      البته بخشی از این محدودیت ها در ماه آوریل سال جاری( اواخر فروردین) برداشته شد و به احتمال قریب به یقین اواخر ماه جاری میلادی تصمیم نهایی در این زمینه نیز اتخاذ خواهد شد.
      اما سوالاتی که در اینجا مطرح می شود این است که آیا ژاپن حقیقتا به دنبال خروج از انزوای نظامی و احیای امپراتوری سابق است؟ موضع کشورهای غربی، چین و کشورهای آسیایی و همسایه به این تغییر استراتژی چگونه خواهد بود؟



      به نظر می رسد، لا اقل بخشی از پاسخ این سوال را باید در روحیات خاص ژاپنی ها و در تاریخ این کشور جست و جو کرد.
      در طول تاریخ، برخي آيين ها و اعتقادات خاص مذهبي، همواره زمينه رشد افراط گونه روحيات ملي گرايانه و صد البته نظامي گري ژاپني ها بوده است.
      مقامات نظامي ژاپن به خصوص در دهه30 تحت تاثير فيلسوفي با نام «تويوما» به شدت اعتقاد داشتند كه خداوند ملت ژاپن را برگزيده و يكايك مردم اين كشور موظفند براي ايجاد «ژاپن بزرگ» بكوشند. براساس آيين معروف «شينتوي پاك» نیز امپراتور ژاپن خداي تمام دنيا معرفی شده و ملت ژاپن نيز «مأموريت» دارد سايرين را تحت هدايت بي چون و چراي این امپراتور درآورد.
      بحران شديد اقتصادي دهه 30 ژاپن نیز بر دامنه اين اعتقادات افزود و رشد شديد احساسات ملي گرايانه ايده توسعه ارضي و ايجاد جامعه بزرگ به زعامت ژاپن را در بين توده مردم اين كشور لازم و واجب نشان داد.
      ژاپن با چنین زمینه های تاریخی پس از پایان جنگ جهانی اول توانست یکی از پنج قدرت بزرگ نظامی و صنعتی جهان شده و در «شورای جامعه ملل» آن زمان، صاحب کرسی دائم بود.
      این کشور در همان ماه های نخست جنگ جهانی دوم توانست حدود 50 میلیون کیلومتر مربع از کره زمین(یک ششم جهان) را تحت استیلا و کنترل خود درآورد. اما به دنبال حملات ناجوانمردانه اتمی آمریکا، از حرکت باز ایستاد. البته نباید فراموش کرد، عده ای نیز معتقدند، ژاپن پیش از حمله اتمی آمریکا به این کشور شکست خورده بود و آمریکا با حمله به این کشور خواست هژمونی خود را به جهانیان تحمیل کند.


       
      این کشور به هر حال پس از جنگ جهانی دوم دیگر اجازه داشتن ارتش به معنی مصطلح امروز و اختیارات کامل را نداشت و خود نیز با وضع قوانینی، محدودیت هایی در ابعاد بین المللی حوزه نظامی وضع کرد.

      اما اکنون رشد اقتصادی بالا این کشور را از شرایط اسفناک پس از جنگ جهانی خارج کرده است و شرایطی که این کشور را به انزوای نظامی کشاند، دیگر وجود ندارد!
      پاسخ دومی نیز برای تحلیل چرایی اتخاذ چنین رویکردی از سوی چشم بادامی ها وجود دارد و آن چیزی نیست جز منافع اقتصادی و سیاسی.
      «جان ميرشاير» صاحب نظريه «رئاليسم تهاجمي» می گوید، قدرت‌هاي بزرگ هميشه مترصد فرصتي هستند تا قدرت خود را در برابر رقبا فزوني بخشند. وي سپس جمعيت و ثروت را به عنوان «پايه‌هاي اصلي قدرت نظامي» تعريف و تصريح مي كند چنانچه كشوري داراي اين مولفه ها باشد، فرصت لازم براي خروش مقابل قدرت ها را به دست آورده است.
      با توجه به مولفه هایی که در جامعه امروز ژاپن دیده می شود، هیچ بعید نیست که این کشور واقعا قصد خروش مقابل سایر قدرت‌ها را داشته باشد.

       

      ژاپن اگر چه به لحاظ سیاسی، استقلال لازم را هنوز کسب نکرده و مانند بسیاری از کشورهای غربی دیگر، پیرو سیاست های آمریکا است؛ اما این کشور حداقل در بعد نظامی، تحرکات جدی از خود نشان داده است.
      وجود پایگاه های متعدد نظامی آمریکا در ژاپن، همواره هزینه‌هایی برای توکیو داشته و این کشور با وجود تقاضاهای زیاد مردمی، هرگز نتوانسته آمریکایی ها را از این کشور بیرون کند. این ناتوانی حتی بعضا باعث سقوط رهبران این کشور شده، همان طور که گاهی شعار علیه حضور نظامی آمریکا، باعث روی کار آمدن رهبرانی در این کشور شده است.
      «یوکیو هاتویاما»، نخست وزیر اسبق ژاپن با شعار جمع آوری پایگاه‌های نظامی آمریکا بود که توانست بر رقیب قدرتمند خود پیروز شود. اما همین فرد به دلیل ناتوانی در عمل به وعده انتخاباتی اش، خرداد ماه سال 89 استعفا کرد و جای خود را به «نائوتو کان» داد. «کان» نیز ماه ها جرئت نکرد راجع به پایگاه های آمریکایی که یکی از قدیمی‌ترین و بزرگترین مشکلات مردم کشورش است، صحبتی به میان آورد.
      بنا بر این به نظر می رسد، ژاپن هنوز پیشرفتی را که در حوزه اقتصاد کسب کرده، در حوزه سیاسی به دست نیاورده است.
      «اقتصاد» نیز می تواند یکی از انگیزه های قوی برای ژاپنی ها جهت ورود جدی به عرصه نظامی باشد.
      ژاپن کشوری است که در حوزه اقتصادی جایگاه ویژه ای دارد. تولید ناخالص ملی ژاپن نزدیک به 6 تریلیون دلار و جمعیت این کشور نیز حدود 128 میلیون نفر است. دو فاکتوری که به اعتقاد «میر شایر» برای خروش کافی است!
      همین چند سال پیش بود که خبر رسید، غول خودروسازی آمریکا یعنی جنرال موتورز، جای خود را به تویوتای ژاپن داده است. آمریکا امروز خود یکی از واردکنندگان اصلی محصولات ژاپنی است. ژاپن در عرصه تکنولوژی و تجهیزات الکترونیکی نیز یکی از پیشرفته ترین کشورهای دنیا است.
      کشوری با چنین مختصات اقتصادی و جمعتی طبیعتا نمی تواند خود را محصور نگاه دارد. بنابر این ورود ژاپن به فاز صادرات تجهیزات نظامی را می توان از این منظر به تحلیل نشست.
       
    • توسط crazy-doctor
      بسم رب الشهدا و صدیقین


      سلام
      در انجمن گشتم مطلب کامل و جامعی راجع به شهدای مقاومت اسلامی ( حزب الله -حماس و...) پیدا نکردم در نتیجه این تاپیک را ایجاد کردم تا با کمک شما
      شهدای مقاومت اسلامی را در سال های اخیر به طور اجمالی معرفی بکنیم

      -------------------------------
      شروع میکنیم با

      سردار شهید رانی عدنان بزی یا ان طور که بچه های حزب الله صدا میزنند حاج حاتم



      حاج حاتم از بچه های جنوب لبنان و اهل بنت جبیل متولد 1967 از اعضاب قدیمی حزب الله و فرمانده یکی از محور های مقاومت در جنگ 33 روزه بود .
      ایشون مهندسی مکانیک خونده بود و مدرس مدرسه فنی بنت جبیل که این مدرسه در جنگ 33 روزه سیزده شهید تقدیم اسلام کرد

      حاج حاتم و سید حسن نصر الله
      این شهید بزرگوار مدتی را هم در زندان های رژیم صهیونیستی زندانی بود البته مطمئن نیستم اما احتمال اینکه ایشون از ازاد شده های سال 2000
      ( بعد از عقب نشینی اراذل صهیونیست )باشند هست
      دو روز مانده به پایان جنگ صهیونیست ها هلی بورنی را در روستای غندوریه انجام میدن که هدف اون ملحق شدن به نیروهای لشکر 106 و محاصره جنوب لیطانی بود...اما با پاتک نیرو های حزب الله و در نتیجه تلفات سنگین عقب نشینی میکنند در حین این پاتک این سردار دلاور به شهادت میرسه روحش شاد و شفاعتش در ان دنیا نصیب ما باشد





      کلیپی گلچین شده وصیت نامه حاج حاتم با زیر نویس فارسی 5mb
      http://crazydoctor.persiangig.com/video/vaseyat-haj hatm.flv
      کلیپ وصیت کامل این شهید 16mb بدون زیر نویس( اصولا زیر نویس لازم نیست کافیه گوش کنید )
      http://crazydoctor.persiangig.com/video/vaseyt kamel-haj hatm.flv
      ----------------------------------------------
      پ.ن جای خالی بخش مقاومت اسلامی در انجمن احساس میشه
      لطفا دوستان در مدیریت زحمت انتقال تاپیک به اسکرول را بکشند ممنون
    • توسط RedArmy
      بررسي جايگاه استراتژيك و توان نظامي عربستان باسلام به نظر من موضوع جالبيه چون اگر تحديدي از سوي عرب ها متوجه ما باشه اين تحديد يا از جانب عربستان يا از جانب مصر و ساير كشورهاي عربي توانايي تحديد مارو ندارند. (با زبان رسمي) شبه جزيره عربستان كشوري است پادشاهي كه توسط آل سعود اداره ميشود . اين كشور مساحتي حدود 2149690 كيلومتر مربع و 27 ميليون نفر جمعيت دارد(جمعيت ما حدود 2.5 برابر عربستان هست واز اين جهت ما برتري داريم) آب وهواي اين كشور گرم وخشك بوده و تمركز جمعيت در مر كز عربستان مي باشد كه اطراف آنرا بيابان ها خشك و طولاني فراگرفته است به همين جهت در طول تاريخ كمتر دشمن خارجي ميل و رغبت براي اشغال و يا نبرد طولاني با اين كشور داشته است.(اين براي ما در صورت جنگ احتمالي مشكل ساز خواهد شد البته براي خود عربستاني هايي كه در اين مناطق ميجنگند نيز مشكل به وجود خواهد آمد). از سال 1932 تا كنون عربستان در هيچ جنگ بزرگ و فراگير شركت نكرده اگرچه در نبردهاي سال 1967 و 1973 بر ضد اسراييل و جنگ اول خليج فارس شركت داشته ولي هرگز در يك نبرد بزرگ به تنهايي شركت نكرده است (به طور كلي عرب ها به ويژه عربستاني ها انسان هايي ترسو هستند و نه جرئت يك جنگ طولاني را دارند و نه توان اين جنگ را ، از اين حيث برتري كامل از آن ماست). با وجود اينكه اين كشور هرگز در جنگ بزرگي درگير نشده ولي اين به معني اين نيست كه عربستان از تجهيز و به خدمت گرفتن يك ارتش كارآمد غافل مانده است. خطر اسراييل براي آنها آنقدر بزرگ بوده كه سالانه ميلياردها دلار صرف خريد تسليحات مي كنند(ممكن است برخي با شنيدن جمله قبلي به خود بگويند مگر عربستان با آمريكا و اسراييل متحد نيست و روابط خوبي با آنها ندارد ، در پاسخ به اين سوال بايد بگويم بزرگترين دشمن اسراييلي ها ، عرب ها هستند حتي دشمني آنها با عرب ها از دشمني با ما جدي تر است به طوري كه در آموزش كودكانشان هم از عربها به عنوان جدي ترين دشمن ياد ميكنند كه بايد نابود شوند ، اين چيزي است كه عربستان و تمام كشورهاي عربي مي دانند و هيچگاه از اسراييل غافل نميشوند مثل استالين كه با آلمان توافق صلح امضا كرد اما آلمان ها باز به شوروي حمله كردند ). بعد از انقلاب اسلامي در ايران ، عربستان همواره ايران و گروهايي چون حزب ا... لبنان را دشمن و رقيب خود مي ديده و همواره با ايران بر سر اينكه چه كسي قدرت اول منطقه و جهان اسلام است كشمكش داشته است( تحديد نظامي از سوي ايران داستاني است كه آمريكا و اسراييل آنرا ساختند و اين عرب ها ساده لوح متسفانه آنرا باور كردند ). اقتصاد عربستان وابسته به نفت است به طوريكه 75 درصد از درآمد اين كشور را فروش نفت تامين مي كند . با بروز جنگ بين آمريكا و عراق در سال 2003 و افزايش سرسام آور قيمت نفت كه تا كنون نيز ادامه داشته ، درآمد عربستان افزايش يافته است وبه تبع آن عربستان توانسته بودجه نظامي خود را به ميزان بسيار زيادي افزايش دهد به طوريكه در سال 2006 به رقم شگفت انگيز 31 ميليارد دلار رسيد(چيزي نزديك به بودجه نظامي روسيه). وزارت دفاع عربستان در سال 1962 تاسيس شده و از بدو تاسيس توسط خاندان سلطنتي فرمانده اي مي شود . اين وزارت خانه مسئول هدايت و ساخت و خريد تجهيزات ارتش را بر عهده دارد. خدمت سربازي در عربستان داوطلبانه بوده و دوره خدمت 3سال با حقوق و مزاياي كامل مي باشد. عربستان از سربازان ماهر و آموزش ديده استفاده مي كند. اكثر افسران در ابتدا در مدارس ارتش تحصيل كرده و سپس وارد دانشكده افسري مي شوند(آموزش پايه اي كاري است كه ارتش هاي بزرگ مثل روسيه انجام مي دهند و ما از اين جهت از عربستاني ها عقب تر هستيم). يونيفرم سازماني ارتش عربستان از يونيفرم ارتش هاي آمريكا و انگلستان متاثر شده است. خلبان هاي نيروي هوايي عربستان توسط مربيان انگليسي آموزش مي بينند (از اين لحلظ به دليل كم بود امكانات باز ما عقب تر هستيم). ارتش عربستان براي آموزش نيروهاي خود از كارشناسان فرانسوي ، آمريكايي و انگليسي استفاده مي كند. نيروي زميني عربستان داراي 70تا73 هزار نفر پرسنل است البته 200 هزار نيروي داوطلب نيز در اين نيرو خدمت مي كنند(نيروي زميني ايران ، قوي ترين نيروي زميني در منطقه است). عربستان داراي تعداد زيادي تانك از جمله 315 تانك پيشرفته آبرامز ام-1 است كه اين كشور بعد از مصر بزرگترين دارنده اين تانك در خاورميانه محسوب مي شود. عربستان در سال 1980 تعدادي موشك دانگ فنگ3 با برد 2400 كيلومتر از چين خريد(از لحاظ برد موشكي عربستان تقريبا با ما برابري ميكند اما ما صاحب تكنولوژي هستيم و به زودي برد موشك هايمان از عربستان بيشتره مي شود). در بعد هوايي در گذشته شايد هواپيماهاي ما توان مقابله با اف-15ها و ساير هواپيماهاي عربستان را داشتند اما اكنون عربستان باخريد هواپيماهاي جديد و پيشرفته نظير 72فروند يوروفايتر از لحاظ هوايي از ما برتر است(ما شايد هواپيما جديد نخريده باشيم اما تسليحات ضد هوايي قوي نظير تور ام-1 و اس-300 داريم كه كشورمان را خوب پوشش مي دهند و از لحاظ پدافند هوايي خيلي از عربستان برتر هستيم هرچند بايد نيروي هوايي خودمان را نيز تقويت كنيم اگر بتوانيم بر روي طرح ميگ-39 سرمايه گذاري كنيم كه به مشكلات مالي برخورد كرده است ، و روس ها با ما همكاري كنند و اين هواپيماي فوق پيشرفته را به ما بدهند توان نيروي هوايي ما بسيار افزايش مي يابد ، لازم به ذكر است كه ميگ-39 يك هواپيماي فوق پيشرفته است كه قابليت هاي آن بسيار بالاتر از يوروفايتر مي باشد). در رابطه با نيروي دريايي عربستان بايد بگويم كه هرچقدر هم كه عربستان قوي باشد ما ابزارهايي داريم كه بتوانيم از خودمان دفاع كنيم و خليج فارس را در كنترل كامل خودمان بگيريم. در كل و با در نظر گرفتن فاكتورهاي مختلف توانايي نظامي ايران از عربستان بالاتر است و در صورت بروز جنگ احتمالي ما بيشتر به عربستان ضربه وارد خواهيم كرد ، دليل برتري ما اين است كه نيروهاي مسلح ما از حداقل امكانات حداكثر استفاده را مي كنند. منتظر نظرات ساير دوستان هستم به ويژه دوست خوبم mostafa_by هستم .
    • توسط hamed_713
      فارخور نام پایگاه نیروی هوایی هند در کشور تاجیکستان است! این پایگاه در 130 کیلومتری جنوب شرقی شهر دوشنبه پایتخت تاجیکستان قرار دارد. این تنها پایگاه نیروی هوایی هند در خارج از این کشور است که تنها دو کیلومتر از مرز بین افغانستان و تاجیکستان فاصله دارد. عهدنامه بین هند و تاجیکستان برای احداث پایگاه در این کشور در سال 2003 امضائ شد و در سال 2004 به تصویب رسید. این پیمان یعنی حضور دائمی نیروهای نظامی هندی در تاجیکستان برای دفع هرگونه تهدید احتمالی خارجی و تامین امنیت کشور به تصویب رسیده است.کار بر روی احداث پایگاه بلافاصله اغاز گردید و اکنون پایگاه در حالت امادگی کامل به سرمیبرد واز اوایل سال 2007 کاملا قابل استفاده است. جزئیاتی از ساخت پایگاه در دسترس نیست اما گمان میرود که مصالح نظامی هندی از اسیای مرکزی تامین شده باشند.تقریبا 70 درصد جنگ افزار های هندی از روسیه و اتحاد جماهیر شوروی پیشین بدست امده است. بر طبق اخبار گوناگون گمان میرود که پس از تکمیل بنا پایگاه میزبان 12 الی 14 فروند جنگنده بمب افکن میگ 29 خواهد بود پایگاه فارخور عمق و برد بیشتری را در اختیار نیروهای نظامی هند فرار میدهد که برای انان موجب ایفای نقش بیشتری در اسیای جنوبی و ظهور ملموسی از حرکت هند برای برجسته سازی قدرت خود در اسیای مرکزی است هدف سیاسیی که در سال 2003-2004 رسما اعلام کرده اند دلائل پنهانی تاسیس این پایگاه میتواند رقابت هند و پاکستان بر روی شبه قاره باشد پرویز مشرف رئیس جمهور پاکستان نگرانی شدید خود از این مساله را به مقامات تاجیکستان ابراز داشت در حقیقت هواپیماهای هندی میتوانند در عرض چند دقیقه خود را به پاکستان برسانند! پایگاه فارخور یکی از نمونه های بارز از تلاش هندی ها برای ارتقای ثبات در افغانستان و بالا بردن توان دهلی نو در فراهم اوردن نفت چه از اسیای جنوبی و چه از اسیای مرکزی است. هند بطور معلوم محدود شدن نقش خود به ناحیه سوق الجیشی جنوب اسیا را نخواهد پذیرفت برنامه هند برای برجسته سازی قدرت خود در اسیای مرکزی تنها برای مصارف نظامی نیست بلکه دسترسی به منابع انرژی اسیای مرکزی برای هند امری حیاتی به شمار میرود. دهلی نو به دنبال دسترسی به نفت و گاز قزاقستان وانجام پروژه های ملیونی مثل خط لوله ایران-افغانستان-پاکستان-هند و دیگری پیوستن ترکمنستان افغانستان پاکستان وهند. هرکدام از این خط لوله ها یا هر دوی اینها میتواند در دستیابی هند به منابع انرژی تاثیر مهم و قابل اطمینانی داشته باشند به شرطی که روابط دوستانه بین هند و پاکستان تقویت گردد هند خواهان توسعه شبکه ی قدرت جدیدی در اسیاست که ایالات اسیا را با ان به مبدائیت شبه قاره یکی میکند این نظریه ای است که از سوی ایالات متحده در گذشته بشدت حمایت شده است. هنگامی که هند از شبکه ای جدید در اسیای مرکزی برای بالا بردن نمودار جامع اقتصادی خود بهره جوید واشنگتن این پروژه را راهی برای مقابله با نفوذ اقتصادی و سیاسی چین در اسیای مرکزی میبیند منبع: نوشته شده توسط محمد- مجله هوايي
    • توسط 00Amin
      ه گزارش فارس، پايگاه اينترنتي "گلوبال ريسرچ " (Global Research) در مقاله‏اي به‏قلم "اوا گولينجر " (Eva Golinger)، وكيل دعاوي و روزنامه‏نگار آمريكايي مقيم ونزوئلا نوشت: "هوگو چاوز " رئيس جمهوري ونزوئلا اخيرا در يك برنامه تلويزيوني و راديويي فاش كرد كه هواپيماهاي بدون سرنشين آمريكايي (UAV) به شكل غيرقانوني وارد مرزهاي هوايي ونزوئلا شده‏اند. رئيس جمهوري ونزوئلا ديده شدن يكي از اين هواپيماها را بر فراز پايگاه نظامي "فورت مارا " (Fort Mara) واقع در استان "زوليا " (Zulia) در نزديكي مرز اين كشور با كلمبيا تائيد كرد. بسياري از سربازان ونزوئلايي هواپيماي بدون سرنشين مذكور را مشاهده كرده و موضوع را به اطلاع فرماندهان خود رسانده‏اند. پس از اين واقعه چاوز دستور داده است كه از اين پس هر يك از اين هواپيماهاي بدون سرنشين كه در قلمرو ونزوئلا ديده شوند بايد فورا سرنگون شوند. وي با تاكيد بر آمريكايي بودن اين هواپيماهاي بدون سرنشين، ايالات متحده را متهم كرد كه در حال برهم زدن آرامش منطقه است.

      * راه‌اندازي ناوگان چهارم ايالات متحده در آمريكاي لاتين بعد از 60 سال

      اين وكيل دعاوي آمريكايي اضافه كرد: قبلا نيز رئيس جمهوري ونزوئلا هشدار داده بود كه آمريكا از طريق جزاير "آروبا " (Aruba) و "كورازائو " (Curazao) به تهديد نظامي ونزوئلا مبادرت مي‏ورزد. اين جزاير در فاصله 50 مايلي سواحل شمال غربي ونزوئلا قرار داشته و مستعمره هلند محسوب مي‏شوند. در سال 1999 قراردادي بين هلند و ايالات متحده منعقد شد كه به آمريكا اجازه مي‏داد در اين دو جزيره پايگاه نظامي ايجاد كند. اين قرارداد در اصل تصريح مي‏كند كه نيروهاي آمريكايي اجازه دارند عمليات خود بر ضد قاچاقچيان مواد مخدر را از اين جزاير ترتيب دهند. با اين‏حال، پس از سپتامبر 2001، آمريكا از تمامي پايگاه‏هاي نظامي خود در سراسر جهان براي آنچه عمليات ضدتروريستي خوانده مي‏شود، استفاده مي‏كند. در سال‏هاي اخير پايگاه‏هاي نظامي واقع در آروبا و كوروزائو براي عمليات اطلاعاتي و شناسايي عليه ونزوئلا بكار گرفته شده‏اند.
      گولينجر ادامه داد: از سال 2006 واشنگتن اقدام به يكسري تمرينات نظامي پيشرفته كرد كه كورازائو در مركزيت اين تمرين‏ها قرار داشت. طي 5/3 سال گذشته، صدها فروند ناوهاي هواپيمابر، كشتي‏هاي جنگي، هواپيماهاي نظامي، هليكوپترهاي "بلك هاوك "، زيردريايي‏هاي هسته‏اي و هزاران نيروي نظامي آمريكايي در درياي كارائيب به انجام تمرينات نظامي پرداخته‏اند. اين تمرينات نظامي موجب برانگيخته‏شدن نگراني در كشورهاي منطقه شده است. از جمله اين كشورها و بيش از سايرين ونزوئلا در معرض اين تهديدها قرار دارد. ونزوئلا در عرصه ديپلماتيك نيز آماج حملات، انواع دشمني‏ها و تعرضات واشنگتن قرار داشته است.
      در سال 2008، پنتاگون "ناوگان چهارم دريايي " خويش را با هدف دفاع از منافع آمريكا در آمريكاي لاتين باز راه‏اندازي كرد. ناوگان چهارم در سال 1950 و پس از اتمام ماموريت‏هاي مرتبط با جنگ جهاني دوم غيرفعال شده بود. راه‏اندازي مجدد اين ناوگان پس از 60 سال نگراني گسترده‏اي را در ميان كشورهاي آمريكاي لاتين ايجاد كرده و آنان را بر آن داشت تا "شوراي دفاع مشترك " تشكيل داده و خود را در برابر تهديدهاي خارجي آماده كنند. پنتاگون صراحتا پذيرفت كه راه‏اندازي مجدد ناوگان چهارم نيروي دريايي آمريكا با هدف "نشان دادن قدرت ايالات متحده در منطقه " انجام شده و اين پيام را مخابره مي‏كند كه "آمريكا آماده است تا از متحدينش در منطقه دفاع كند. " اين اظهارات مقامات پنتاگون به معناي حمايت ايالات متحده از كلمبيا و تشر زدن به ونزوئلا تلقي شد.
      نويسنده كتاب "بوش عليه چاوز " تصريح كرد: در 30 اكتبر سال 2009 ميلادي، كلمبيا و آمريكا يك توافق همكاري نظامي به امضا رساندند كه بر اساس آن آمريكا مجاز بود 7 پايگاه نظامي در كلمبيا را تحت اختيار خود درآورده و عندالزوم از تمامي تاسيسات نظامي كلمبيا بهره بگيرد. از اين توافقنامه به عنوان بزرگترين توسعه‏طلبي نظامي آمريكا در آمريكاي لاتين ياد مي‏شود. هر چند كه مقامات دو كشور صراحتا ابراز داشتند كه اين توافقنامه در راستاي مبارزه با قاچاق موادمخدر و تروريسم به امضا رسيده است، لكن اسناد رسمي نيروي هوايي ايالات متحده نشان مي‏دهند كه آمريكا از اين پايگاه‏ها براي انجام عمليات نظامي در سراسر منطقه مي‏تواند استفاده كند. اين اسناد همچنين مويد اين نكته بودند كه اين توسعه‏طلبي نظامي با هدف مقابله با تهديد‏هاي دولت‏هاي ضدآمريكايي سر برآورده در منطقه انجام شده است. مطلب ديگري كه در اين اسناد به چشم مي‏خورد اين است كه حضور نظامي در كلمبيا مي‏تواند به عمليات اطلاعاتي و شناسايي كمك كرده و ظرفيت پنتاگون را در رهبري عمليات نظامي در منطقه آمريكاي لاتين افزايش دهد.

      * اتهامات واهي آمريكا به ونزوئلا

      اين روزنامه‏نگار آمريكايي ساكن كاراكاس، پايتخت ونزوئلا كه در سال 2009 ميلادي برنده جايزه بين‏المللي روزنامه‏نگاري مكزيك نيز شده است، افزود: از سال 2006 به بعد، مقامات آمريكايي از ونزوئلا به عنوان كشوري ياد مي‏كنند كه "به طور كامل در مبارزه با تروريسم همكاري نمي‏كند. " در سال 2005 نيز ونزوئلا از سوي واشنگتن كشوري خوانده شد كه "در مبارزه با موادمخدر همكاري نمي‏كند. "عليرغم آنكه هيچ مدركي در اثبات اين اتهامات خطرناك موجود نيست، ايالات متحده اين اتهامات را مبناي افزايش فشارها بر دولت ونزوئلا قرار داده است. در سال 2008، دولت بوش تلاش كرد تا نام ونزوئلا را در فهرست كشورهاي حامي تروريسم قرار دهد. اين تلاش در مراحل مقدماتي با شكست مواجه شدند چرا كه ونزوئلا همچنان يكي از تامين‏كنندگان نفت آمريكا محسوب مي‏شود. اگر آمريكا ونزوئلا را كشوري حامي تروريسم مي‏خواند، آنگاه مجبور بود كليه روابط خود با اين كشور از جمله خريد نفت از اين كشور را متوقف كند.
      با ‏اين‏حال، ايالات متحده همچنان ونزوئلا را يكي از بزرگترين تهديدها براي منافع خويش در منطقه آمريكاي لاتين مي‏داند. آمريكا به طور خاص در خصوص مسائل اقتصادي نگراني‏هايي در منطقه آمريكاي لاتين دارد. آمريكا نگران آن است كه كشورهاي آمريكاي لاتين با برقراري روابط تجاري با كشورهايي نظير روسيه، چين و ايران، غلبه اقتصادي آمريكا را در اين منطقه به خطر بيندازند. اخيرا، "هيلاري كلينتون "، وزير امور خارجه ايالات متحده آمريكا به كشورهاي آمريكاي لاتين نظير بوليوي، برزيل، نيكاراگوئه و ونزوئلا كه اخيرا روابط خود با ايران را تحكيم كرده‏اند هشدار داد كه "من فكر مي‏كنم كه اگر برخي افراد تمايل دارند با ايران حشر و نشر داشته باشند بايد پيش از آن به تبعات اين امر توجه داشته باشند و ما اميدواريم كه ايشان دوباره به اين مطلب فكر كنند ... . " كلينتون اين سخنان را در جريان بررسي سياست‏هاي آمريكا در خصوص آمريكاي لاتين اظهار داشت.
      گولينجر اضافه كرد: دولت كلمبيا نيز اخيرا اعلام داشته است كه قصد دارد يك پايگاه جديد نظامي در نزديكي مرز ونزوئلا داير كند. سرمايه و تجهيزات مورد نياز اين پايگاه را ايالات متحده تامين خواهد. "گابريل سيلوا " (Gabriel Silva)، وزير دفاع ونزوئلا نيز خبر داده است كه دو گردان نيروي هوايي نيز در مناطق ديگري در نزديكي مرز ونزوئلا مستقر شده‏اند. پايگاه جديد نظامي كه قرار است داير شود در منطقه‏اي به نام "گواجيرا پنينسولا " (Guajira peninsula) قرار خواهد داشت كه با استان زولياي ونزوئلا هم‏مرز است. در اين پايگاه 1000 نيروي نظامي مستقر شده و امكان استقرار نيروهاي مسلح آمريكايي نيز در آن فراهم خواهد شد. اين اعلام جديد دولت كلمبيا نيز نوعي اعلام دشمني به ونزوئلا محسوب مي‏شود.
      اظهارات چاوز در خصوص ورود غيرقانوني هواپيماهاي بدون سرنشين آمريكايي به قلمرو ونزوئلا نيز بر دامنه بحران بين ونزوئلا و كلمبيا خواهد افزود. هواپيماي وارد شده به قلمرو ونزوئلا در طي سال گذشته در پاكستان و افغانستان جهت به قتل رساندن تروريست‏ها بكار گرفته شده است. اين هواپيماهاي بدون سرنشين حامل موشك بوده و مي‏توانند اهداف زميني را در مناطق حساس هدف قرار دهند.
      نويسنده كتاب "بوش عليه چاوز " در بخش پاياني اين گزارش تصريح كرد: ونزوئلا در مواجهه با اين تهديدات خطرناك در شرايط هشدار قرار گرفته است. سخنان چاوز در خصوص ديده شدن هواپيماهاي نظامي بدون سرنشين آمريكا در حالي ايراد شدند كه پليس ملي ونزوئلا در حال آغاز به كار خويش بود. اين پليس اخيرا در راستاي انجام عمليات پيشگيرانه و ارائه خدمات اجتماعي بنياد نهاده شده است.

      لینک
      http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8811150671
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.