reza4087

تهاجم ارتجاع عرب ( به رهبری آل سعود ) به یمن / خبر ، گزارش ، تحلیل و ... (1)

Recommended Posts

موشك اصابت كرده به پايگاه ملك فهد

IMG_1010.PNGاگر در اين لحظه از فيلم فاصله موشك تا هدف رو تقريبا 500 الي 700 متر در نظر بگيريم  

با توجه به اينكه هر ماخ 330متر بر ثانيه است و در فيلم واضحه كه مسير رو طي سه ثانيه طي ميكنه در اين مرحله سرعتي بين نيم تا هفت دهم ماخ رو ميشه فرض گرفت براي موشك بركان 

حتي اگه بخوايم فاصله رو دست بالا يك كيلومتر هم در نظر بگيريم تازه سرعت به يك ماخ ميرسه

بفرض اينكه موشك سجيل و بقيه موشكهاي ما در مرحله اخر و شيرجه به سمت هدف با كاهش سرعت مواجه بشن باز هم چند برابر اين فسيل يمني كه پاتريوت رو رد كرده سرعت خواهند داشت 

در ثاني من و شما روي يه سري عكس و فيلم و شنيده ها نظر ميديم ،،مهم خوده ژنرال ها و رئساي صعودي هستن كه در متن و جريان  داستان قرار دارند

وقتي محمد بن سلمان چهارنعل ميدوئه ميره مسكو بدون توجه به عصبانيت ارباب امريكايي درخواست خريد اس 400 ميكنه ديگه شما تا اخرشو بخونيد كه پاتريوت چيه چقدر ازش رضايت دارن

  • Upvote 4
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

سلام

دوستان مجدد در سایت بحثی راه افتاد که تمرکزش بر روی احیای نیروی هوایی است.این که نیاز کاملا واضح و مشخص و اصلا بحثی سرش نیست .اما چند تا نکته هست که باید اشاره کرد.اکثرا دوستان تصور میکنند که ۱۰۰ تا سوخو بخریم خب وضعیت عالی میشه(مثال فقط) .اما حقیقت چیز دیگست که قدیم در تاپیک های مختلف اشاره کردم .ما سال ها بیخیال ارتقا پایگاه های هوایی مون شدیم و لاعقل گسترش و بهینه شون نکردیم .برای همین اگر جنگنده ای هم بخریم باید سال ها صرف هماهنگ سازی فرودگاه ها مون کنیم (این کار میتونست در سال هایی که تحریم تسلیحاتی بودیم صورت بگیره که حداقل در زمان  صرفه جویی میشد)مشکل بزرگتر نبود پایگاه های هوایی متناسب با تهدید!!! اما این یعنی چه؟خب یکسری از فرودگاه هامون اساسا خوب جایی هستند که کاری بهشون نداریم .اما باقی پایگاه ها اکثرا برای تهدیدات چند دهه پیش ساخته شدند که باید فکری بحالش کنیم.حتی ما باید تاکتیک جدیدی رو ارائه میدادیم تا فرودگاه های موقت متعدد و پناه گاه های زیر زمینی گسترده رو فراهم میکردیم.اما ایا این اتفاقات افتاده؟!(من اطلاع ندارم...)

نکته ی دیگه اینه که نیروی هوایی در سوخو ۳۰ و... خلاصه نمیشه .امریکا در نبرد خلیج فارس طیف گسترده ای از هواگرد ها رو استفاده کرده .بخش بزرگ این طیف از هواگرد هایی   تشکیل میشد که بطور تخصصی مسئولیت جنگ الکترونیک و اخلال رو بر عهده داشتن .وگرنه یک حمله ی هوایی نیز امکان پذیر نبود(با اغراق!) ما باید تدارک همه ی اینارو دیده باشیم بعد فکر باقی موارد بیوفتیم .وگرنه الان جنگنده ای رو سفارش بدیم ۷ سال بعد بهمون تحویل بدن .و یک ۱۰ سالم بزاریم برای احیای باقی بخش ها؛ اون وقت عمر خدماتی سوخو هامون تموم شده و دوباره روزی از نو میشه .مهمترین نکته پویا بودن و انعطاف پذیری یک نیروی هوایی هست که باید توسعه و ارتقاش با گذر زمان موازی باشه.وقتی دهه های کنار گذاشته میشه .باید کار ۴۰ ساله رو یکساله انجام بدیم و این یعنی فشار سرسام اور و پیچیده شدن اوضاع .امیدوارم دوستان پیچیدگی موضوع رو درک کرده باشند و متوجه باشند که دیگه انچنان کار ساده هم نیست .خیلی کار داریم تا اون خلع جبران شه .ولی چاره ای نیست امیدوارم هر چه زودتر شاهدش باشیم

ویرایش شده در توسط Navard
  • Upvote 5
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

اون از موشک هایی که روانه دیرالزور کردیم که طبق عکس های هوایی یه زمین خاکی رو هدف گرفته بود اینم از موشک هامون تو یمن ....البته پیش بینی این رویداد ها اسون بود

حملات مهلک و کاری فقط توسط نیروی هوایی صورت میگیره این موشک ها مال زمان صدام بود که بدون هیچ پدافندی یه مشت غیر نظامی رو بی هدف میزدن

مورد ناراحت کننده اینه که کم کم صعودی ها وسایرین دارن به قدرت پوشالی موشکی واقف میشن تمام این مسائل  رو اونا رصد میکنن و ما داریم اعتماد به نفس به دشمن میدیم

کاش لااقل همین موشکی به عنوان یک اسلحه پنهان باقی بمونه ......بحث ارتقا نیروهوایی و نظامی رو هم اصلا نکنید بودجه اختصاصی نیروهوایی فقط به شام و ناهار پرسنلش برسه

با این مشروعیت بین المللی هم که ما میجوییم خرید ایرباس ها هم دارن کنسل میکنن   ...متاسفانه چند تا پیروزی نسبی چریکی با پشتیبانی تمام عیار هوایی  و توپخانه روس ها

در عراق و سوریه باز حباب ها رو بزرگ کرده

  • Upvote 8
  • Downvote 15

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
8 minutes قبل , sinagood گفت:

اون از موشک هایی که روانه دیرالزور کردیم که طبق عکس های هوایی یه زمین خاکی رو هدف گرفته بود اینم از موشک هامون تو یمن ....البته پیش بینی این رویداد ها اسون بود

حملات مهلک و کاری فقط توسط نیروی هوایی صورت میگیره این موشک ها مال زمان صدام بود که بدون هیچ پدافندی یه مشت غیر نظامی رو بی هدف میزدن

مورد ناراحت کننده اینه که کم کم صعودی ها وسایرین دارن به قدرت پوشالی موشکی واقف میشن تمام این مسائل  رو اونا رصد میکنن و ما داریم اعتماد به نفس به دشمن میدیم

کاش لااقل همین موشکی به عنوان یک اسلحه پنهان باقی بمونه ......بحث ارتقا نیروهوایی و نظامی رو هم اصلا نکنید بودجه اختصاصی نیروهوایی فقط به شام و ناهار پرسنلش برسه

با این مشروعیت بین المللی هم که ما میجوییم خرید ایرباس ها هم دارن کنسل میکنن   ...متاسفانه چند تا پیروزی نسبی چریکی با پشتیبانی تمام عیار هوایی  و توپخانه روس ها

در عراق و سوریه باز حباب ها رو بزرگ کرده

وات د فاز؟

  • Upvote 7
  • Downvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 ساعت پیش, sinagood گفت:

اون از موشک هایی که روانه دیرالزور کردیم که طبق عکس های هوایی یه زمین خاکی رو هدف گرفته بود اینم از موشک هامون تو یمن ....البته پیش بینی این رویداد ها اسون بود حملات مهلک و کاری فقط توسط نیروی هوایی صورت میگیره این موشک ها مال زمان صدام بود که بدون هیچ پدافندی یه مشت غیر نظامی رو بی هدف میزدنمورد ناراحت کننده اینه که کم کم صعودی ها وسایرین دارن به قدرت پوشالی موشکی واقف میشن تمام این مسائل  رو اونا رصد میکنن و ما داریم اعتماد به نفس به دشمن میدیم کاش لااقل همین موشکی به عنوان یک اسلحه پنهان باقی بمونه ......بحث ارتقا نیروهوایی و نظامی رو هم اصلا نکنید بودجه اختصاصی نیروهوایی فقط به شام و ناهار پرسنلش برسه با این مشروعیت بین المللی هم که ما میجوییم خرید ایرباس ها هم دارن کنسل میکنن   ...متاسفانه چند تا پیروزی نسبی چریکی با پشتیبانی تمام عیار هوایی  و توپخانه روس ها در عراق و سوریه باز حباب ها رو بزرگ کرده

 

1 ساعت پیش, hamid5574 گفت:

وات د فاز؟

 

فاز این آقا اینه که مسئولین ما ادعا دارند که اگه 50 درصد قیمت سوخت رو افزایش بدهند ، تورم فقط یک 1 درصد افزایش پیدا میکنه .... همین مسئولین هم ادعا می کنند با موشک می توانند تمامی تهدیدات را دور کنند .... اگه ادعای اولی درست بود ، ادعای دومی  ( موشکی ) هم درست می شه ... گوشمون از ادعاهای مفت ، پره ...

من در یک سایت خارجی یک محاسبه ی ساده انجام دادم و با دلار 4200 تومانی ، بودجه ی ارتش ایران ( شامل نیروی زمینی ، هوایی ، دریایی ، هوانیروز و بخش های پدافندی ) می شه 2 میلیارد و 300 میلیون دلار .... این رو مقایسه کنید با بودجه ی 80 میلیارد دلاری ارتش عربستان ... حالا اگه بنزین بشه 1500 تومان ، ارزش پول ملی باز کمتر می شه و قیمت دلار بالاتر می ره و در نهایت احتمالا بودجه ی ارتش ما برای سال آینده کمتر از 1 میلیارد و 500 میلیون دلار می شه  .... در این شرایط اگه تک تک سربازان ما هم بشوند رستم دستان که ایمانی در حد اباالفضل عباس داشته باشند ، باز در یک جنگ رو در رو ، قتل عام می شند ....اون خدایی که من بهش اعتقاد دارم ، هیچ وقت نمیاد کاری کنه که یک ارتش 80 میلیارد دلاری از یک ارتش 2 میلیارد دلاری شکست بخوره ...

 

تا اونجایی که جا بود ، امثال من از این نظام و تصمیماتش دفاع کردن ولی دیگه فضاحت از حد گذشته و چشم بستن و تائید این رویه ، خیانت به ملت و کشور و دین و دنیا خودمون هست .

 

ویرایش شده در توسط Ghalam
  • Upvote 15
  • Downvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
5 hours قبل , Ghalam گفت:

 

 

 اگه 50 درصد قیمت سوخت رو افزایش بدهند ، تورم فقط یک 1 درصد افزایش پیدا میکنه .... همین مسئولین هم ادعا می کنند با موشک می توانند تمامی تهدیدات را دور کنند .... اگه ادعای اولی درست بود ، ادعای دومی  ( موشکی ) هم درست می شه ... گوشمون از ادعاهای مفت ، پره ...

 

 

خوب رویه فکری جریانی سازنده موشک ها و اقتدار دفاعی با دولت فعلی متفاوت هست. یکیشون میخواد توان دفاعی افزایش پیدا کنه و تقویت بشه یکی میخواد بتن و تعلیق و کاهش بودجه بده. خوب منظور من این هست که نمیشه هر دو رو به یک چشم دید. شاید در روش سرداران و ارتشی های ما نقایصی هست اما لطفا اونها رو با دولت جمع نبندید که ظلم در حق اونهاست. دولت دست اونهارو بسته چه از نظر بودجه چه حتی کار انقلابی بدون بودجه، نتنها خواهان جلوگیری از توسعه توان دفاعی هستند که سنگ اندازی هم می کنند. شما که از من با تجربه ترید. فعلا بودجه تا 1400 همینه

حرف من اینه که سرداران و نظامیان ما از داشته ها خوب استفاده میکنند و به بهترین نحو از داشته ها نگهداری میکنن وگرنه ما الان یک هلیکوپتر و هواپیما نداشتیم. تانکی نمی موند. موشکی تولید نمیشد. همین توان موشکی ما که البته بسیار درخشان هم هست ثمره تلاش اونها و دقت کنید فحش خوردن و طعنه از داخل و بیرون شنیدن هست. اون زحمت کشان و شیرمردان کار میکنند منتها ما مرد سیاسی کاری هستیم. و به جای منفعت کشور در پای صندوق رای به ... فکر میکنیم.

ویرایش شده در توسط hamid5574
  • Upvote 4
  • Downvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 minute قبل , hamid5574 گفت:

خوب رویه فکری جریانی سازنده موشک ها و اقتدار دفاعی با دولت فعلی متفاوت هست. یکیشون میخواد توان دفاعی افزایش پیدا کنه و تقویت بشه یکی میخواد بتن و تعلیق و کاهش بودجه بده. خوب منظور من این هست که نمیشه هر دو رو به یک چشم دید. شاید در روش سرداران و ارتشی های ما نقایصی هست اما لطفا اونها رو با دولت جمع نبندید که ظلم در حق اونهاست. دولت دست اونهارو بسته چه از نظر بودجه چه حتی کار انقلابی بدون بودجه، نتنها خواهان جلوگیری از توسعه توان دفاعی هستند که سنگ اندازی هم می کنند. شما که از من با تجربه ترید. فعلا بودجه تا 1400 همینه

هر دو میوه ی یک درخت هستند ...

  • Upvote 4
  • Downvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
2 minutes قبل , Ghalam گفت:

هر دو میوه ی یک درخت هستند ...

درخت ها هم هرس میخوان. واسه میوه های کرم زده درختو از ریشه نمیزنن

  • Upvote 5
  • Downvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
11 hours قبل , Ghalam گفت:

 

 

فاز این آقا اینه که مسئولین ما ادعا دارند که اگه 50 درصد قیمت سوخت رو افزایش بدهند ، تورم فقط یک 1 درصد افزایش پیدا میکنه .... همین مسئولین هم ادعا می کنند با موشک می توانند تمامی تهدیدات را دور کنند .... اگه ادعای اولی درست بود ، ادعای دومی  ( موشکی ) هم درست می شه ... گوشمون از ادعاهای مفت ، پره ...

من در یک سایت خارجی یک محاسبه ی ساده انجام دادم و با دلار 4200 تومانی ، بودجه ی ارتش ایران ( شامل نیروی زمینی ، هوایی ، دریایی ، هوانیروز و بخش های پدافندی ) می شه 2 میلیارد و 300 میلیون دلار .... این رو مقایسه کنید با بودجه ی 80 میلیارد دلاری ارتش عربستان ... حالا اگه بنزین بشه 1500 تومان ، ارزش پول ملی باز کمتر می شه و قیمت دلار بالاتر می ره و در نهایت احتمالا بودجه ی ارتش ما برای سال آینده کمتر از 1 میلیارد و 500 میلیون دلار می شه  .... در این شرایط اگه تک تک سربازان ما هم بشوند رستم دستان که ایمانی در حد اباالفضل عباس داشته باشند ، باز در یک جنگ رو در رو ، قتل عام می شند ....اون خدایی که من بهش اعتقاد دارم ، هیچ وقت نمیاد کاری کنه که یک ارتش 80 میلیارد دلاری از یک ارتش 2 میلیارد دلاری شکست بخوره ...

 

تا اونجایی که جا بود ، امثال من از این نظام و تصمیماتش دفاع کردن ولی دیگه فضاحت از حد گذشته و چشم بستن و تائید این رویه ، خیانت به ملت و کشور و دین و دنیا خودمون هست .

 

سلام

اینکه مسئولین چه حرفی میزنند و چی میدونند دو تا چیز جداست ! در ضمن اینکه اسم مسئول را روی یک نفر بزارید بعد فکر کنیم که تمام رفتارهاشون عین هم میشه یک نگاه کاملا سطحی هستش . وقتی آمریکا آمد عراق را گرفت یکسری از این مسئولین نظریه کار ما هم تمومه را داشتند و یکسری نه و شاید عده ای هم یک نظریه فیمابین و ... . نمی دونم سن شما به یادآوری شرایط و جو آن موقع میرسه یا خیر اما مطمئنا اگه نظریه گروه اول عملی می شد صرف نظر از نظام حکومتی ، به احتمال زیاد مرزهای کشور ما اینی که الان هست نمی بود .

 

در مورد محاسبات دلاری شما هم حرفتون موقعی درست است که این پول داخل یک سیستم با مختصات مشابه بره ! که اینجا اینگونه نیست . از نظر من بودجه ی عربستان اگر دو برابر این هم بشه باز هم آن اتفاقی که شما میگید نخواهد افتاد . دلایلش هم بسیار گسترده و پیچیده هست که در این خطوط نمیشه آورد  . اما بدونید کشوری مثل عربستان موقعی واقعا خطرناک میشد که ارتش این کشور به دست افرادی میفتاد که عده ای شان را ما توی نیروهای داعش و این گونه گروه ها دیدیم . واقعیت اینه که بدنه ارتش عربستان را نیروهای ایدئولوگشون تشکیل نداده بنا به خیلی از موارد ، و نخواهد داد . 

در هر حال این رو بدونید که تقابل ها در این جهان تنها محدود به نیروهای نظامی صرف نمیشه و عوامل بسیاری در آن دخیل هستند که عدم قطعیت بسیار گسترده ای به وجود میاره و به این راحتی ها نمیشه نتیجه آن را پیشگویی کرد . عربستان را نباید خیلی زیاد بزرگ کرد و البته نباید خیلی کوچک . عربستان را باید در جایگاه خودش و باشرایط سیاسی ، اجتماعی و نظامی و ... آن کشور دید . همین طور ما و دیگر کشور ها را  و در این راه گول تبلیغات را چه بر له یا علیه کشورها هم باشه نباید خورد . 

 

نکته مهم دیگه اینکه چرا فکر می کنید شما از تمام موارد بازدارنده ما در مقابل دیگران  مطلع هستید ؟ اتفاقا یک بخش بزرگی از بازدارندگی ما خارج از موشک هایمان  و حتی خارج از نیروهای نظامی ما نهفته است . فقط این را بدانید که بزرگترین ضعف های دشمنای ما نه در توان نظامی بلکه در جاهای دیگه هستش (این حرف را خارج از بحث های شعارگونه امروزی که در بعضی جاها بیان میشه تلقی کنید).

 

حالا هم دیگه فکر نکنم بحث درباره کشور صرف ایران در تاپیک تحولات یمن بیش از این درست باشه . درباره موشک های یمن هم مطمئنا این موشک ها دقیقا آن چیزی که در کشور ما وجود داره نیستش  . اما خارج از بحث های نظامی ، تحولات و جنگ هایی که در یمن اتفاق میفتد تنها می تونه موقعی بستر حوادث متفاوتی در آینده بشه که نیروهای درگیر در آن سعی در  تطور و بهبود تصمیمات و عملکرد ها داشته باشند و در غیر اینصورت همان چرخه ای که در حدود نیم قرن گذشته در این کشور وجود داشته اتفاق خواهد افتاد البته با جابه جا شدن های جزئی مرزهای قدرت طرفین .

 

در پایان امیدوارم بعد از چند سال که بنده عضو اینجا بودم و تقریبا نظری نمیدادم این چند خط نوشته را هم تحمل بفرمایید . از همه دوستانی که توی این چند سال ازشون مطالب مفید صرف نظر گرایشات فکریشان فرا گرفتم تشکر می نمایم .

موفق و پیروز باشید

 

 

  • Upvote 6
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

اساتید به نظرتون بهتر نبود که یمنی هابه جای این حملات جسته گریخته ،یه حمله درست وحسابی با شلیک چند موشک همزمان انجام میدادن.آیا امکانش رو دارن؟؟؟اینجوری هم درصد موفقیت بالاتر میره و هم از بعد روانی کارساز تره

  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 hour قبل , tiktak گفت:

سلام

اینکه مسئولین چه حرفی میزنند و چی میدونند دو تا چیز جداست ! در ضمن اینکه اسم مسئول را روی یک نفر بزارید بعد فکر کنیم که تمام رفتارهاشون عین هم میشه یک نگاه کاملا سطحی هستش . وقتی آمریکا آمد عراق را گرفت یکسری از این مسئولین نظریه کار ما هم تمومه را داشتند و یکسری نه و شاید عده ای هم یک نظریه فیمابین و ... . نمی دونم سن شما به یادآوری شرایط و جو آن موقع میرسه یا خیر اما مطمئنا اگه نظریه گروه اول عملی می شد صرف نظر از نظام حکومتی ، به احتمال زیاد مرزهای کشور ما اینی که الان هست نمی بود .

 

در مورد محاسبات دلاری شما هم حرفتون موقعی درست است که این پول داخل یک سیستم با مختصات مشابه بره ! که اینجا اینگونه نیست . از نظر من بودجه ی عربستان اگر دو برابر این هم بشه باز هم آن اتفاقی که شما میگید نخواهد افتاد . دلایلش هم بسیار گسترده و پیچیده هست که در این خطوط نمیشه آورد  . اما بدونید کشوری مثل عربستان موقعی واقعا خطرناک میشد که ارتش این کشور به دست افرادی میفتاد که عده ای شان را ما توی نیروهای داعش و این گونه گروه ها دیدیم . واقعیت اینه که بدنه ارتش عربستان را نیروهای ایدئولوگشون تشکیل نداده بنا به خیلی از موارد ، و نخواهد داد . 

در هر حال این رو بدونید که تقابل ها در این جهان تنها محدود به نیروهای نظامی صرف نمیشه و عوامل بسیاری در آن دخیل هستند که عدم قطعیت بسیار گسترده ای به وجود میاره و به این راحتی ها نمیشه نتیجه آن را پیشگویی کرد . عربستان را نباید خیلی زیاد بزرگ کرد و البته نباید خیلی کوچک . عربستان را باید در جایگاه خودش و باشرایط سیاسی ، اجتماعی و نظامی و ... آن کشور دید . همین طور ما و دیگر کشور ها را  و در این راه گول تبلیغات را چه بر له یا علیه کشورها هم باشه نباید خورد . 

 

نکته مهم دیگه اینکه چرا فکر می کنید شما از تمام موارد بازدارنده ما در مقابل دیگران  مطلع هستید ؟ اتفاقا یک بخش بزرگی از بازدارندگی ما خارج از موشک هایمان  و حتی خارج از نیروهای نظامی ما نهفته است . فقط این را بدانید که بزرگترین ضعف های دشمنای ما نه در توان نظامی بلکه در جاهای دیگه هستش (این حرف را خارج از بحث های شعارگونه امروزی که در بعضی جاها بیان میشه تلقی کنید).

 

حالا هم دیگه فکر نکنم بحث درباره کشور صرف ایران در تاپیک تحولات یمن بیش از این درست باشه . درباره موشک های یمن هم مطمئنا این موشک ها دقیقا آن چیزی که در کشور ما وجود داره نیستش  . اما خارج از بحث های نظامی ، تحولات و جنگ هایی که در یمن اتفاق میفتد تنها می تونه موقعی بستر حوادث متفاوتی در آینده بشه که نیروهای درگیر در آن سعی در  تطور و بهبود تصمیمات و عملکرد ها داشته باشند و در غیر اینصورت همان چرخه ای که در حدود نیم قرن گذشته در این کشور وجود داشته اتفاق خواهد افتاد البته با جابه جا شدن های جزئی مرزهای قدرت طرفین .

 

در پایان امیدوارم بعد از چند سال که بنده عضو اینجا بودم و تقریبا نظری نمیدادم این چند خط نوشته را هم تحمل بفرمایید . از همه دوستانی که توی این چند سال ازشون مطالب مفید صرف نظر گرایشات فکریشان فرا گرفتم تشکر می نمایم .

موفق و پیروز باشید

 

 

سلام ... عزیز دلم ، مدیریت فعلی نمی خواد بحث های اقتصادی ، سیاسی ، فرهگی و دینی در این سایت بشه برای همین هم مثال پولی من در مورد ارتش بود وگرنه از نظر من ، جمهوری اسلامی در تمامی زمینه ها از عربستان و کشورهای حاشیه ی خلیج فارس ، عقبیم ...

یمنی ها جنگ رو باختند و عربستان اگه زیرک باشه ، همین حالاش جنگ رو تمام شده اعلان می کنه تا یمنی که دیگه زیرساختی نداره به قهقرا بره  ...

البته مسئولین ما به فکر بازسازیش هستند و سعی می کنند باز بیشتر از مردم ایران پول های زور بگیرند تا هزینه ی بازسازی یمن رو تامین کنند ولی باز هم این به نفع عربستان می شه ، عملا ایران خودش رو به فلاکت می رسونه ( مگه فلاکت از این بالاتر هم می شه ؟ اگه ایرانه ، آره می شه ) و به خاطر فسادی هم که داره ، چیزی دست یمنی ها رو نمی گیره ...

 

در مورد زلزله ی اخیر هم ، توهم نزنید ،  هیچ هارپی وجود نداره .

اگه خدایی وجود داره ، من می گم داره بهمون می گه که راهتون غلطه و به جای اینکه این همه حرف مفت بزنید و دزدی کنید و به نام « خدا » فساد کنید ، کمی بندگی کنید و به هم ظلم نکنید تا بخشی از دختران و زنانتون مجبور نباشد به خاطر ناعدالتی و دزدیهاتون به فقر بیافتند و به خاطر فقر به عنوان Prostitute در سایر کشورها فعالیت کنند ...  ( از جمهوری اسلامی بابت اینکه باعث شده به وجود خدا هم شک کنم ، ممنونم !!! )

 

اگه خدایی وجود داره ، دیگه این خدا چطور باید بهمون بفهمونه که داریم راه رو اشتباه می ریم !؟  فقر ، گرد و خاک ، خشکسالی ، فساد اقتصادی ، فساد اخلاقی و زلزله ، سیل ، و ... ما به همه ی این ها مبتلا شدیم ولی خودمون رو اصلاح نمی کنیم .

ویرایش شده در توسط Ghalam
  • Upvote 2
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

در مورد موشک اخیر استنادی که برخی دوستان قدیمی در جای دیگری کردند و من دیدم ( شاید بحث دیگری جای دیگه ای هم بوده که من ندیدم ) حذف بالک ها بود که در نهایت این را مرتبط با موشک قیام دونستند و تاکید دارند که موشک قیام هست. به هر حال تغییری است که شاید دانشش طوری هست که انتقالش برای اجرا بر روی موشک یمنی ها باورپذیرتر باشه تا ارسال موشک قیام با اون ابعاد. اگر فرض بر ارسال قطعات موشک و مونتاژ هم باشه به نظرم انتقال دانش تغییر روی موشک های یمنی سهل تر از انتقال دانش مونتاژ موشک هست بسته به نوع شکل قطعات در ارسال خرد.

 

از طرفی در مورد فیلم منتشره در مورد اصابت هم ویدئویی که هست ( شاید موارد دیگه ای هم باشه ) در یک نما چیزی نزدیک به پنج موشک شلیک میشه که تقریبا پروفایل پروازی یکسانی دارند و به سمت جهتی خاص هستند ولی مشخصا در نیمه ی فیلم کات میخوره به یک زاویه ی دیگه ی دوربین که یک شلیک مجزا را تقریبا از پشت شاهد هستیم که به سمت هدف میره و با یک شیرجه از بالا چیزی را در آسمان هدف قرار میده. به هر حال میشه تحلیل های مختلفی داشت ولی فراموش نکنیم تا به حال هر چیز از برخورد شنیدیم روایت طرف عربستانی بوده که مثلا در یک مورد روزنامه ی آمریکایی روایت دیگه ای داشت ( درست یا غلط ) و در مورد نوع پدافند مستقر فعلی، نوعش، کاربرانش ( جنگ یمن تا به حال گزارشات زیادی بوده که نیروهای امریکایی مستقیم لااقل در بحث مستشاری جنگنده ها و حملات هوایی و تعیین اهداف و سوخت گیری و اطلاعات عملیات و برنامه ریزی دخالت داشتند و عجیب نیست برای دفاع از ریاض هم پدافند را هم مدیریت کنند و یا لااقل بهش کمک کنند که در اینصورت موضوع فراتر از دفاع با چند سامانه ی پاتریوت ورژن قدیمی تر هست ) و احتمالا رادارهای لینک شده باهاش و ... هست لااقل.

 

در مورد ایران هم به قول دوستمون هر چند شاید کمی تلخ هم باشه ولی روبرو شدن با واقعیت و تست موشک ها ولو در محیطی حداقلی کمک بزرگی است در درک شرایط واقعی جنگ های احتمالی آیندمون.

 

و نکته ی آخر خیلی نگذشته که منتقدان برجام و قطعنامه خصوصا به اون بند موشکی معروف که خود در تنظیمش دخالت داشتیم هشدارهایی می دادند. در جلسه ی دیروز حتی روس ها هم در شورای امنیت گویا از ایران خواستند که آزمایش های موشکیش را متوقف کنه بر خلاف همیشه ( الان مگه مثلا متوقف نیست؟! ) و یک اجماع کلی ضد برنامه ی موشکی ایران وجود داشت که یعنی ورود غربی ها و حتی روس ها به مرحله ی بعد یعنی عقیم کردن همین تنها داشته ی دفاعیمون اون هم در حالتی که به شدت و سختی هرگونه خرید نظامی ایران نه تهاجمی که حتی تدافعی را هم منع می کنند و اصلا دورنمایی هم براش قائل نیستند که به نظر یعنی حتی اگر برجام باقی هم بمونه هیچ امیدی به اون مدت زمان 5 ساله با تهدیدهای تحریم های یکجانبه آمریکا نخواهد بود.

ویرایش شده در توسط alala
  • Upvote 7
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
19 minutes قبل , EMP گفت:

در مورد بازدارندگی هم باید گفت که بازدارندگی ایران فقط متکی به چند تا موشک نیست و ما دارای انواع دیگری از بازدارندگی از جمله بازدارندگی ژئوپولیتیک هستیم اما این اصلا کافی نیست که به ما حمله نشود. همین که ماهیگیر ما را در نزدیک کشور دستگیر می کنند و سر می برند و همین که یک سری وحوش می آیند و ایران را تهدید می کنند که گزینه روی میز دارند و یک چتر تهدید دایمی روی سر ما ایجاد می کنند، باعث ریزش سرمایه گذاری خارجی، افسردگی و فرار مغزها و سرمایه های داخلی و هزاران میلیارد یورو خسارت ناشی از عدم پیشرفت می شود. که متاسفانه این روزها دیگر رده تهدید ایران از سطح وزیر جنگ ابر قدرتها و ... به سطح رئیس پلیس های عقب افتاده برخی وحوش اجاره نشین هم تنزل کرده که این یعنی کاهش موازنه بازدارندگی و همین تهدید ها خسارتش کمتر از نابودی سراسری زیر ساختها نیست.
 

سلام علیکم و رحمت ا...

از پست جنابعالی ، استاد گرامی EMP بسیار استفاده کردیم . با این وصف ، نکته بسیار مهمی که در فرمایشات شما بود ( واژه های رنگی شده ) ، بیشتر باید روی آن متمرکز شد ،

معمولاً برای طرح ریزی یک الگو جهت اتخاذ یک استراتژی نظامی مشخص که در شرایط گوناگون ، از انعطاف پذیری کافی برخوردار باشد ، سناریوهای مختلفی را در نظر می گیرند . این سناریوها که یک چهارچوب مشخص هم بلحاظ علمی دارند ( الگوی فون ریبینز ، شوارتز ، گوده و روبلات و... ) بر یک درک درست از شرایط پایه گذاری شده ، حالا بحث اصلی و فارغ از حواشی سیاسی ، این هست که چرا وضعیت به گونه ای جلو رفته که این کاهش موازنه  بازدارندگی بوجود آمده ؟ً!!!!! 

به نظر حضرتعالی ، در یک شرایط نرمال و طبیعی ، کمبود چه چیز هایی باعث شده تا استراتژی نظامی یک سازمان مسلح ( دراینجا ستاد کل نیروهای مسلح ) ، بصورت تک متغییری درآید و این عدم توازن را به چه شکل میشود تبیین کرد ؟؟؟

 

  • Upvote 10

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط Navard
      سخنی با خوانندگان محترم:
      در مطلب پیش رو سعی بر این شده که به مختصری از شرایط فرهنگی و اجتماعی و تاریخی اعراب پیش از اسلام پرداخته شود. در این نوشته اصل بر رعایت صداقت تاریخی و امانت است و در گرداوری آن از منابع با عقاید گوناگون کمک گرفته شده است. گرد آوری مطالب تاریخی هیچ گاه خالی از اشتباه نیست، علی الخصوص که این مطالب در رابطه با مسائل حساسیت بر انگیز مذهبی باشد. در نتیجه از دوستان خواننده این مطلب درخواست میشود درصورت وجود اشتباه، به منظور تکمیل و اصلاح این مطلب بنده را یاری کنند.
       

      پیشگفتار:
      سرنوشت پیامبران و قومشان و نتایجی که از آن کسب کرده اند را میتوان یکی از مهمترین نشانه های حقانیت آن ها به حساب آورد. این نتایج بعضا چنان معجزه آسا و خیره کننده هستند که در حالت معمول موارد مشابهی برای آنها یافت نمی شود. برای نمونه مسیح (ع) در دل امپراطوری قدرتمند روم شرقی به پیامبری رسید. در سرزمینی که تعداد نامعلوم خدا توسط مردم پرستیده میشد و پیامی که آورد چنان در دل ها رسوخ کرد که در مدت کمتر از چند سده مسیحیت در سه قاره گسترش یافت! از حبشه در آفریقا گرفته تا امپراطوری قدرتمندی چون روم که روزی دشمن مسیحیت بود و همچنین طیف کثیری از اقوام در خاورمیانه و ...! در اسلام نیز ما با چنین پیشرفت معجزه آسایی رو به رو هستیم. محمد (ص) در سن چهل سالگی در جامعه ای بدوی به پیامبری برگزیده شد که جز غارت و ستیز دستاوردی نداشتند و هر روز به بهانه ای با یکدیگر در جنگ بودند و شعرا و نام آوران عرب روزگاری برای بدست آوردن شرافت، خود را به پای پادشاهان ایران و روم می انداختند. در شبه جزیره عربستان اگر در جایی تمدنی دیده میشد به پاس قرابت با ایران یا روم بود. و از دست آورد هایشان در آن ادوار، جز پاره ای از روایات افسانه گونه چیزی بجا نمانده است. در چنین محلی که محمد(ص) شدیدا زیر فشار فرهنگی و البته فشار عوامل ثروت و قدرت  در مدت کمتر از سیزده سال توانست بنیان نخستین حکومت اسلامی را در یثرب بنا نهد که تا پایان عمر ایشان این حکومت به چنان وسعت و قدرتی رسید که در سرحدات خود به تقابل با روم شرقی می‌پرداخت.
       
      قسمت اول: قبیله و معنای متفاوت آن در بین اعراب
       

       
      اعراب از قبل اسلام در پهنه ی وسیعی از خاورمیانه حضور داشتند. و بر خلاف تصور عموم مردم، فتوحات پس از اسلام به تنهایی سبب استقرار آن ها در این پهنه نشد. در تاریخ موجودیت اعراب با سامی نژاد ها گره خورده است. این حضور آنقدر چشمگیر بود که رومیان و یونانیان مناطق عرب نشین را به سه ناحیه عربستان خوشبخت و عربستان بیابانی و عربستان سنگی تقسیم کرده اند که حدود این مناطق از دریای سرخ و شبه جزیره عربستان شروع شده و از سویی به مرز های روم آن روزگار در شامات رسیده و در سوی دیگر در عراق امروزی به رود فرات ختم می شود. در رابطه با وضعیت اعراب قبل اسلام باید به این موضوع اشاره کرد، پیشینه تاریخی که برای آنها ذکر شده به ۲۰۰ سال قبل از سال عام الفیل محدود می شود. عام الفیل همان سالی است که گفته میشود محمد(ص) در آن دیده به جهان گشود. البته این بدان معنا نیست که اعراب قبل از آن موجودیت خارجی نداشته اند‌. برای مثال در دبیره های هخامنشی از آن ها بعنوان خراج گذاران عصر داریوش بزرگ یاد شده است. اما آنچه از این گفته پیداست، اعراب تهی از پیشینه تاریخی و تمدنی غنی بودند و آنچه در آنها یافت می‌شد در حقیقت از هم نشینی و یا دست درازی دیگر اقوام بود. این همان زمانیست که قرآن از آن به عنوان دوره جاهلی اعراب یاد می‌کند.
       

       
      نگاره ای از سرباز ساتراپی عربیا در مقبره خشایارشا، واقع در نقش رستم که بصورت نمادین به شکل یکی از ستون های شاهنشاهی به نمایش در آمده است.
       
      با نگاهی به زندگی اعراب در آن اعصار می توان دریافت که تفاوت عمده‌ای میان نوع زندگی آنان با زندگی مردم ایران و روم و حتی در نزدیکی آنها با دولت های نچندان نامی حبشه دیده میشد. در آن روزگار ایران و روم حکومت مرکزی داشتند حکومتی که تمام شؤون جامعه را از حیث قانون و عمل به قانون و وادار کردن همه به تابعیت از آن در دست داشتند و تمام زوایای آن جامعه زیر سلطه نظامی واحد قرار گرفته بود، به طوری که در هر گوشه آن وجود حکومت مرکزی احساس می‌شد. این در حالی بود که در جزیرة العرب در هر ناحیه ی آن، مردم بر پایه نسبت خانوادگی مشترک به عنوان یک قبیله گرد آمده بودند و هر یک در جغرافیای حضور خود اعمال قدرت می‌کردند. هیچ قبیله‌ای بر دیگری اعمال نفوذ نداشت مگر در داد و ستد و جنگ! جنگ بین قبایل هم نامنظم بود و بیشتر به دعوایی نامنظم و خانوادگی شباهت داشت. این مطلب نشانگر پراکندگی و تضاد بسیار عمیق بین قبایل است. باید گفت برای وحدت در میان یک امت فرهنگی لازم است که نقاط مشترک آنها را در خود جمع کرده و مردمی را گرد هم بیاورد. در شبه جزیره عربستان چنین تفکر یکنواختی وجود نداشت و هدف واحدی برای آنها مطرح نبود. در کنار کعبه هر قبیله بتی مخصوص به خود داشت و بدین ترتیب حتی در این زمینه هم تضاد و خودبینی دیده می‌شد. شرایط سخت و طاقت فرسای جزیرة العرب بر این اختلاف دامن می‌زد. مناطق حاصلخیز و دارای آب محدود و با فاصله زیاد از هم بودند. راه‌های محدودی وجود داشت که آنها هم زیر سلطه راهزنان دیگر قبایل بوده و تحت نفوذ قدرت های خارجی اداره میشد.
       

       
      در این شرایط دشوار اگر قبیله‌ای قادر بود تا چراگاهی را از چنگ دیگری در آورد این کار را بی درنگ می‌کرد. هیچ قبیله ای از این نظر در امنیت نبود و جنگ های بسیار با دلایل ساده و بعضا نا مأنوس بین آن ها رخ می داد. مشخص است که جنگ یکی از رایج ترین اعمال در بین آن ها بود آن چنان که عده ای برای کسب شهرت و آزمون جنگاوری خود مسیر نزاع را هموار میکردند. این جنگ از سر منع ازدواج یک زوج در دو قبیله می‌توانست شکل بگیرد تا بر سر شرایط تجارت و پاسداری از کاروان ها و ... که البته همانطور که گفته شد هیچ کجای آن به جنگ نمی‌ماند و بیشتر به یاغی گری و غارت و دعوای عشیره ای شباهت داشت. در نتیجه از این حیث قبیله جایگاه ویژه‌ای پیدا میکرد. بقای افراد به بقای قبیله گره خورده بود. هر کسی را با قبیله‌اش می‌شناختند و در نتیجه خدای این مردم هم در حقیقت قبیله آنها بود و بت ها هم نمادی برای اعلام وجود هر قبیله بودند و هرچه بزرگان این قبیله ها می‌گفتند هم، حقیقت تام برای آن ها محسوب می‌شد. با این اوصاف هرچه افراد یک قبیله زیادتر بود افتخار آن هم بیشتر میشد. این افراط تا آنجا پیش رفت که در سوره تکاثر قرآن، خداوند خطاب به مشرکان می گوید که آنها به منظور بزرگ نشان دادن تبار خود حتی دست به شمارش مردگان خود می‌زدند. نعمان در خطاب به پادشاه وقت ایران گفت که جز عرب کسی به نسب خود آگاهی ندارد و جز عرب از هر کسی اجدادش را بپرسی آنها را نمی‌شناسد. در حقیقت گذشتگان و نژاد چیزی نبود که اعراب بتوانند اشتباهی هر چند سهوی را به آنها نسبت دهند. شاید تا اینجا مطلب روشن شده باشد که پیامبر اسلام چه کار دشواری در پیش داشت. بخصوص وقتی بدانیم یکی از مهمترین اقدامات پیامبر مقابله با همین برتری جویی نژادی بوده است‌. عملا هر قدمی که به جهت آگاهی و یا مخالفت با سنت های گذشتگان آنها برداشته میشد، از نظرشان نوعی توهین تلقی میگردید. شاید جالب باشد بدانید که بت پرستی اعراب نیز ریشه در همین افراط دارد! یعقوبی در تحلیل خود از بت پرستی و عوامل آن می‌گوید:«بت پرستی از هنگامی آغاز شد که وقتی یکی از مردم می‌مرد، اقوام او مجسمه‌ای از وی ساخته و به یاد او آن را محترم می‌داشتند فرزندان آنها پس از سال‌ها گمان کردند که این‌ها خدایان آنان هستند» . شاهد این امر می‌تواند سخن مشرکین با پیامبر (ص) باشد که می‌گفتند:
      این بت ها اقوام گذشته هستند که مطیع خدا بوده و ما صورتی از آنها ساخته و عبادتشان می‌کنیم. در مورد سه بت مشهور یعوق و یغوث و نسر گفته شده: از قوم نوح بودن و افرادی صالح بودند و بعدها مجسمه آنان به صورت بت درآمد. در مورد لات نیز گفته شده او در واقع مرد صالحی بوده است که غذا برای حاجیان درست می‌کرده وقتی او مرد، تمثالی از او درست کردند و بر آن بنایی ساخته‌اند و اسمش را بیت الربه نهادند. ابن قیم می‌گوید؛ تعظیم مردگان سبب شد تا کم کم صورت هایی از آنها به شکل بت ساخته شود. زمانی که محمد(ص) مکه را فتح کرد در درون آن ۳۶۰ بت وجود داشت. در حقیقت ما با سرزمینی طرف هستیم که ۳۶۰ اعتقاد و ۳۶۰ تضاد در آن میتوان شمارش کرد!
       

       
       اوضاع اعراب از ابتدا این گونه نبود. اعراب شهر مکه خود را از نسل عدنان می‌دانستند، که در نتیجه نسب آنها به اسماعیل (ع) باز میگشت. از این گفته مشخص است که نخستین اعراب موحد بودند اما به تدریج به سوی شرک گرایش پیدا کردند. از این منظر اعراب مکه در کنار بنی اسرائیل بودند که به دین حضرت ابراهیم گرایش داشتند و در حقیقت ریشه نسبی مشترک در آن ها می توان یافت. در سال‌های مانده به بعثت پیامبر، افرادی در بین اعراب پیدا شده‌اند که خواهان بازگشت به دین ابراهیم بودند. آنها شروع به تبلیغ علیه اعتقادات آن روزگار اعراب کردند. از معروف‌ترین این افراد ورقة بن نوفل بود که در جستجوی دین خدای یگانه به این سو آن سو رفت و در نهایت مسیحیت را پذیرفت. زید بن عمر شخص دیگری بود که به روایت تاریخ در بین اعراب از بازگشت به آئین ابراهیم سخن گفت. بسیاری از رسوم مشرکین مکه همان چیزی بود که ابراهیم به اجدادشان آموخته بود ولی آنها آنرا شرک آلود کرده بودند. برای مثال اعراب جاهلی نیز به رسومی چون ختنه و کفن و دفن میت و ازدواج نکردن با محارم و حج بیت الله الحرام معتقد بودند. آنها حتی شعار معروف تلبیه را نیز داشتند اما آن را به نوعی شرک آمیز کرده بودند. ( تلبیه همان شعار لبیک اللهم لبیک لاشریک ... است که حاجیان در حین طواف خانه خدا می‌گویند). اعراب جاهلی به افرادی از خود که ختنه کرده و به حج می رفتند حنیف میگفتند . این در حالی است که به پیروان حضرت ابراهیم در گذشته حنیف گفته میشد! این بدان معناست که این کلمه از گذشته های دور در بین اعراب زبان به زبان چرخیده و تغییر معنا یافته است.
       
       
      قبیله قریش زادگاه قدرت
       
      قریش نامی آشنا و از پر نفوذترین قبایل در میان عرب بوده و بعد اسلام نیز تا قرن‌ها بر جهان اسلام حکومت کرده است. خلفا تا پیش از امپراتوری عثمانی همیشه قریشی بودند. اعراب کسانی را که از نسل مضر بن کنانه باشند را قریشی می گویند. در علم تبارشناسی عرب نیای مضر بن کنانه به اسماعیل (ع) باز میگردد. قریش در آن دوره از آنجا که امور حج را بر عهده داشت به شهرت و ثروت زیادی رسید. امور کعبه در دوره ای به قصی و هاشم و سپس به عبدالمطلب که همه از نسل مضر بودند سپرده شد. در دوران قصی مراسم حج  شکل جدیدی به خود گرفت و این تغییرات زمینه ساز قدرت یافتن قریش در بین دیگر قبایل عرب گردید. در این ایام مردم عرب از نقاط دور دست به این مکه می آمدند تا هم به تجارت بپردازند و هم خدایان پر تعداد کعبه را پرستش کنند. بنوعی مکه و کعبه آن میعاد گاه اعراب بود. در این شهر بازار هایی بر پا میشد که از غرب و شرق عالم تجار به آن رجوع می کردند. راه تجاری مهمی از روم شرقی به یمن و در نهایت به هند ختم می شد که این مسیر از قطب های اقتصادی آن روزگار محسوب می شد که البته نکته مهم برای ما این است که شهر های مکه و یثرب هم در مسیر آن رونق یافته بودند.
       

       
       در بین قریش طایفه بنی هاشم به طور خاص که پیامبر اسلام نیز از آنان بود دارای مقبولیت و شهرت بیشتر گردید. همان طور که گفته شد بعد هاشم، عبدالمطلب زمام امور حج را بر عهده گرفت. وی پدر بزرگ پیامبر اسلام است و او از اعرابیست که قبل اسلام طبق سنت خاندان خود به دین حنفیت معتقد بود و خدای یکتا را می پرستید. عبدالمطلب بعد مرگ والدین محمد(ص) سرپرستی او را پذیرفت و در نتیجه آن محمد(ص) در محیطی با اعتقادات دین حنفیت زندگی میکرد.
       
      از تاریخ چنین بر می‌آید که قریش در میان اعراب به شرافت و عزت معروف بوده و معمولاً با عناوینی چون «آل الله» و «سکان حرم الله» خوانده می‌شدند و مردم آنها را به عنوان بزرگ و شریف قبول کرده بودند. باید افزود که این شهرت در همه طوایف قریش نیست، بلکه تنها در خاندان قصی و بعد از او خاندان هاشم و عبدالمطلب بود چرا که وجود این افراد در نهایت سبب شهرت قریش گردید.
       
      هنگام ظهور پیامبر اسلام در میان طایفه های قریش، از بنی هاشم عباس بن عبدالمطلب مسئولیت آبرسانی به حجاج را بر عهده داشت و از طایفه بنی امیه، ابوسفیان ریاست سپاه قریش را بر عهده داشت. این جبهه بندی در میان قریش تا قرن ها بعد ادامه پیدا کرد. البته باید توجه شود که طوایف دیگر از قریش هم بودند که نقشی در امور حج داشتند اما نقش آنها به پر رنگی دو طایفه نامبرده نبود.
       

       
      دیگر قبایل عرب متوجه عظمت کعبه و نقش آن در فزونی قدرت قبیله قریش شدند در نتیجه برخی از آن ها در مناطق خود نیز کعبه هایی ساختند تا قبیله خود را برای رفتن به مکه بازدارند. این کعبه ها از بسیاری از جهات همچون وجود سنگی مانند حجر الاسود(سنگ سیاه) تا ارکان کعبه به آنچه در مکه بود شباهت داشتند. برای مثال در یمن پرستشگاهی در شهر غَیمان قرار داشت و «حجر الأحمر» یا سنگ سرخ در آن استفاده شده بود و همچنین کعبه ی شهر العَبلات در جنوب مکه، که «حجر الأبیض» یا سنگ سفید داشت!
       
      ادامه دارد ...
       
      این مطلب برای انجمن mililtary.ir  گرداوری شده و هر گونه برداشت از آن با ذکر نام نویسنده و این انجمن بلامانع است. 
       
      نویسنده و گرداورنده: Navard 
       
      منابع و ماخذ:
       
      کتاب تاریخ سیاسی اسلام(جلد1) / نویسنده: رسول جعفریان
      کتاب گنجینه تاریخ ایران(جلد نهم)/ نویسنده: عبدالعظیم رضایی
      کتاب دو قرن سکوت( ویرایش دوم) / نویسنده: عبدالحسین زرین کوب
       
      لینک
       
    • توسط aminor
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      منفک شده از تاپیک تحولات یمن
      1399/11/09
       
      تاپیکهای مرتبط با محوریت حمله به آرامکو
      UAV kent 2.0 concept: عملیات تن ماهی
      سپر صحرا : بررسی شبکه دفاع هوایی ارتش عربستان سعودی
       
       
       منابع یمنی : شلیک موشک قاهر1 به شرکت نفت آرامکو در جیزان عربستان
       

       

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.