reza4087

تهاجم ارتجاع عرب ( به رهبری آل سعود ) به یمن / خبر ، گزارش ، تحلیل و ... (1)

Recommended Posts

 

چه ربطي داره؟!! جان كري گفته براي حل قضيه يمن با ظريف صحبت ميكنيم!!

 

 

 ربطش اینه که جناب ظریف حق مذاکره در مسائل یمن و منطقه رو با آمریکا ندارد 

 

وزیر خارجه هست درست ولی با کشور آمریکا طبق سیاست های نظام نباید در این باره مذاکره ای صورت بگیره، مساله عدم مذاکره با آمریکا درباره مسائل منطقه ای حرف صریح رهبری هست:

 

 

"این مذاکراتی که امروز در جریان است که با دولتهای اروپایی و با آمریکا مذاکره میکنند، مذاکره‌ی با آمریکا صرفاً در قضیّه‌ی هسته‌ای است و لاغیر، این را همه بدانند. ما درباره‌‌ی مسائل منطقه‌ای با آمریکا مذاکره‌ای نمیکنیم؛ هدفهای آمریکا در مسائل منطقه‌ای، درست نقطه‌ی مقابل هدفهای ما است. ما در منطقه امنیّت و آرامش میخواهیم، تسلّط ملّتها را میخواهیم؛ سیاست آمریکا در منطقه ایجاد ناامنی است"

 

بیانات مقام معظم رهبری در حرم مطهر رضوی ، 94/1/1

 

...

ضمنا حد خودتون رو بدونید، جنابعالی مرجع تشخیص اینکه مساله ای آف تاپیک هست یا خیر نیستید!

  • Upvote 20
  • Downvote 10

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

دقیقا جناب چکا و ممنون از نقل قولی که قرار دادید، دولت و وزارت خارجه به فرموده رهبر انقلاب اساسا اجازه ندارند بجز موضوع هسته ای در باب مساله دیگری با آمریکا مذاکره کنند.

  • Upvote 8
  • Downvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ضمنا حد خودتون رو بدونید، جنابعالی مرجع تشخیص اینکه مساله ای آف تاپیک هست یا خیر نیستید!

 

شما حد خودت رو بدون و تاپيك رو منحرف نكن و گرنه بحث جور ديگه اي ميشه

ي بار ديگه هم دست به پست من بزني خودت ميدوني

جواب بده ولي پست رو ويرايش نكن

 

نميخواد توو تاپيك يمن راجع به سياست هاي طريف بحث كني، انتقادي داري ي تاپيك بزن براي نقد عملكرد ظريف

تاپيك يمن جاي اين حقد و حسد ها نسبت به عملكرد ظريف نيست

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

دقیقا جناب چکا و ممنون از نقل قولی که قرار دادید، دولت و وزارت خارجه به فرموده رهبر انقلاب اساسا اجازه ندارند بجز موضوع هسته ای در باب مساله دیگری با آمریکا مذاکره کنند.

کیه که گوش بده.....

  • Upvote 2
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

دقیقا جناب چکا و ممنون از نقل قولی که قرار دادید، دولت و وزارت خارجه به فرموده رهبر انقلاب اساسا اجازه ندارند بجز موضوع هسته ای در باب مساله دیگری با آمریکا مذاکره کنند.


راستش رو بخواید اوضاع جبهه های نبرد از اسفند به بعد رو که در نظر بگیرید، باور اینکه به فرمایشات آقا متعهد بوده باشند یک مقدار سخت میشه.
  • Upvote 2
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

راستش رو بخواید اوضاع جبهه های نبرد از اسفند به بعد رو که در نظر بگیرید، باور اینکه به فرمایشات آقا متعهد بوده باشند یک مقدار سخت میشه.

منظورتون رو بیشتر توضیح میدید؟

منظورتون این بوده که تلفات این چند فرمانده بلندپایه مون بر اساس اطلاعات لو داده شده در مذاکرات بوده؟

 

ویرایش : البته این تلفات در سوریه بوده.

ویرایش شده در توسط Lord-Soldier

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

منظورتون رو بیشتر توضیح میدید؟
منظورتون این بوده که تلفات این چند فرمانده بلندپایه مون بر اساس اطلاعات لو داده شده در مذاکرات بوده؟

ویرایش : البته این تلفات در سوریه بوده.

خیر منظور بنده به هیچ عنوان همچین چیزی نبود.

یک احتمال کلی بود مبنی بر اینکه در مذاکرات حساس اخیر با آمریکا شاید غیر از موضوعات هسته ای در موارد دیگری هم بحث یا توافق شده که مثلا باعث رکود عملیاتی در بعضی جبهه ها شده و همچنین جری شدن دشمنان منطقه ای ما در جبهه دیگر شده.

خدای ناکرده منظورم تهمت به این بزرگی به تیم هسته ای نبوده و نیست. ویرایش شده در توسط GRIPEN
  • Upvote 2
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

راستش رو بخواید اوضاع جبهه های نبرد از اسفند به بعد رو که در نظر بگیرید، باور اینکه به فرمایشات آقا متعهد بوده باشند یک مقدار سخت میشه.

 

 

خیر منظور بنده به هیچ عنوان همچین چیزی نبود.

یک احتمال کلی بود مبنی بر اینکه در مذاکرات حساس اخیر با آمریکا شاید غیر از موضوعات هسته ای در موارد دیگری هم بحث یا توافق شده که مثلا باعث رکود عملیاتی در بعضی جبهه ها شده و همچنین جری شدن دشمنان منطقه ای ما در جبهه دیگر شده.

خدای ناکرده منظورم تهمت به این بزرگی به تیم هسته ای نبوده و نیست.

 

سلام

شکر خدا که منظورتون این نیست !  icon_cheesygrin

 

رکود عملیاتی در عراق که به لطف نخست وزیر محترم عراق و اظهار فضلشون در زمینه عدم دخالت ایران در امور عراق اتفاق افتاده و خوشبختانه مدتی است که دیگر ایرانی ها زیاد در عراق دخالت نمی کنند و البته نتیجه اش این شده است. به زودی با دعوت رسمی توسط رئیس جمهورعراق ، جهت دخالت مجدد در امور عراق ، دوباره وضعیت درست خواهد شد.  :winking:

  • Upvote 4
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

اساتید چقدر احتمال میدن که آمریکا اجازه فروش و صادرات بمب بانکرباستر GBU-28 به عربستان رو داده باشه ؟

برای این پرسیدم که چند سال پیش اگر یادتون باشه یه جنجال خیلی جدی تو آمریکا راه افتاده بود که این بمب به اسراییل فروخته شده و در پی اون چند تا از نمایندگان سنا و کنگره آمریکا اعتراض کرده بودن که چرا صادر شده.

مقامات وزارت دفاع آمریکا هم اون زمان نه تکذیب کردن و نه تایید. خود اسراییلیا هم که طبق معمول لال مونی گرفته بودن.

ولی بعدا معلوم شد که واقعا فروخته اونم 100 تا.

تازه بعدش به کره جنوبی هم فروخت اونم  150 تا.

 

http://www.nti.org/gsn/article/us-approves-sale-earth-penetrator-bombs-south-korea/

http://www.globalsecurity.org/military/systems/munitions/gbu-28.htm

http://www.koreatimes.co.kr/www/news/nation/2011/12/113_100327.html

 

پرنده حاملش یعنی ایگل هم ، که عربستان مثل اسراییل و کره جنوبی داره.

 

حالا اگر بخوایم سطح تهدیدات روبروی کره جنوبی رو حساب کنیم و در کنار پول خرج کردنشون برای تجهیزات نظامی قرار بدیم و دقیقا همین معیار رو برای عربستان در نظر بگیریم ، عربا باید 1500 تاشو خریده باشن icon_eek  جیبشون ته نداره که.

 

 

حالا یمن هم که کوهستانی هست و پایگاه زیر زمینی و زیر کوهی قاعدتا باید زیاد داشته باشه. اگر اهداف با عمق زیاد رو بتونن چند جا بزنن ، خودش میشه یه بار روانی سنگین.

 

راستی از عبدالملک الحوثی کسی خبر داره ؟ من چند وقته تو اخبار ازش سخنرانی ندیدم.

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

جنگنده های رژیم سعودی با حمله به فرودگاه صنعا، مانع از نشستن هواپیمای حامل کمک های پزشکی جمهوری اسلامی در این فرودگاه شدند. حمله به باند فرودگاه به این دلیل رخ داد که ایران برای ارسال کمکهای پزشکی، از دولت دو کشور "عمان" و "یمن" مجوز لازم را گرفته بود و سعودیها نمی توانستند به شکل قانونی مانع از فرود هواپیمای ایران شوند.

 

e4b88ce2afef4886ebb56d24a5df5eaf.jpg

 

e407586ae1621a20a5b7f0c7021967ef.jpg

 

958ae719b3d4cecb550778deb605964c.jpg

 

85326e9f6f4a170704c5ac956b3abe83.jpg

 

fe248c10762c288659366a48a681757b.jpg

 

http://www.abna24.com/persian/service/pictorial/archive/2015/04/28/687067/story.html

ویرایش شده در توسط Yasin313
  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 ربطش اینه که جناب ظریف حق مذاکره در مسائل یمن و منطقه رو با آمریکا ندارد 

 

وزیر خارجه هست درست ولی با کشور آمریکا طبق سیاست های نظام نباید در این باره مذاکره ای صورت بگیره، مساله عدم مذاکره با آمریکا درباره مسائل منطقه ای حرف صریح رهبری هست:

 

الان من یه سوالی برام پیش اومد

 

اگر برفرض اجازه ای برای این کار یعنی برای گفتگو در مسئله یمن و یا مسایل دیگه صادر شده باشه آیا حتما به شخص شما خبر میدن؟ و یا یه رونوشت از متن اجازه را از کارتابل برای شما ارسال میکنند؟!

 

من نمی دونم دوستان چرا فکر میکنن یه کشور باید همه تصمیماتش را اعم از سیاسی و غیر سیاسی به اطلاع همه برسونه، یه تصمیمی گرفته میشه و یا یه پروسه ای شروع میشه که شاید به اطلاع مردم نرسه و یا بعد یه مدت به اطلاع مردم برسه.

 

البته من نمیگم در این مورد اینطوره ولی این احتمال هم هست، نمیشه به قاطعیت گفت وزیر امور خارجه هست غلط کرده اجازه نداره، مطمئن باشین در صورت لزوم خیلی راحت بهش تذکر داده میشه و یا بدون اینکه ما بدونیم برای گفتگو هماهنگی های لازم با رده های بالا میشه.

  • Upvote 6
  • Downvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

رهبری گفتن که اگر آمریکایی ها در این مذاکرات به درستی رفتار کنند(حسن نیت نشان بدهند) شاید در بعضی مسائل دیگر هم بتوان با آنها مذاکره کرد.

 

وزیر امرو خارجه یعنی سیاستمدار مستقل در زمینه مسائل خارجی، و برای عمل(تاکید دارم عمل نه رایزنی!) در راستای سیاست خود از مقامات بلند پایه دستور میگیرد. این جریان رو حاشیه سازی و منفعت طلبی نکنید که جناب ظریف بزرگوارتر از این حرفها هستند.

اگر فکر میکنید جناب ظریف و اطرافیانشون بدرد این کشور نمیخورن میتونید در راستای ریاست جمهوری بعدی تلاش کنید که مقامات بیکار فعلیتون بیان بالا تا وزیر امور خارجه دلچسبتون رو انتخاب کنن(اصلاً بزنه تو گوش وزیر امور خارجه آمریکا)!!! لطفاً حواشی سازی نکنید جنابان مدیران تایپک!

  • Upvote 21
  • Downvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

الان من یه سوالی برام پیش اومد

 

اگر برفرض اجازه ای برای این کار یعنی برای گفتگو در مسئله یمن و یا مسایل دیگه صادر شده باشه آیا حتما به شخص شما خبر میدن؟ و یا یه رونوشت از متن اجازه را از کارتابل برای شما ارسال میکنند؟!

 

من نمی دونم دوستان چرا فکر میکنن یه کشور باید همه تصمیماتش را اعم از سیاسی و غیر سیاسی به اطلاع همه برسونه، یه تصمیمی گرفته میشه و یا یه پروسه ای شروع میشه که شاید به اطلاع مردم نرسه و یا بعد یه مدت به اطلاع مردم برسه.

 

البته من نمیگم در این مورد اینطوره ولی این احتمال هم هست، نمیشه به قاطعیت گفت وزیر امور خارجه هست غلط کرده اجازه نداره، مطمئن باشین در صورت لزوم خیلی راحت بهش تذکر داده میشه و یا بدون اینکه ما بدونیم برای گفتگو هماهنگی های لازم با رده های بالا میشه.

 

دوست گرامی وقتی رهبر انقلاب صریحا و در سخنرانی عمومی میگه ما هیچ مذاکره ای در موضوعات دیگه خصوصا موضوعات منطقه ای با آمریکا نمی کنیم یعنی اینکه چنین اجازه ای وجود نداره.

و آقا هم چند بار صریحا این رو گفتند که مواضع من همینهاییست که عمومی اعلام می کنم و این طور نیست که در عموم یک چیزی بگم بعد در جلسات خصوصی یک چیز دیگر بگویم.

به هر حال در صورت تذکر هم پشتوانه اجرایی نداره مگر در مواردی که خیلی حاد بشه و هزینه کردن از مقام رهبری انقلاب برای رفع اون اشتباه لازم باشه، مثل رفع پلمب تأسیسات هسته ای در دولت آ.خاتمی. گذشته از این منش و سیره رهبری امام خامنه ای همراه با سعه صد هست. یعنی اگر دولتی که مردم انتخاب کردند بخواد اشتباه هم بکنه و مسیر غلطی رو بره، آقا بش اجازه میده مگر کار به جاهای باریک بکشه. مثل بچه ای که پدر و مادر برای تربیتش اجازه می دهند اشتباه هم بکنه و مثلا به بخاری داغ دست بزنه تا بفهمه که همچین چیزی هم هست، اما اگر بخواد با سر بپره تو آتیش دیگه میگیرنش.

  • Upvote 5
  • Downvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
روایت خلبان ایرانی از تلاش جنگنده‌های سعودی برای فرود آوردن هواپیما در عربستان/بمباران باند فرودگاه صنعا در پیش پای هواپیمای ایرانی

خلبان هواپیمای ایرانی حامل کمک‌های بشردوستانه برای مردم یمن که با ممانعت خشن جنگنده‌های سعودی از فرود نتوانست بار پرنده خود را به دست مردم یمن برساند می‌گوید که خلبانان سعودی قصد داشته‌اند هواپیما را در خاک عربستان فرود بیاورند.

13931217000182_PhotoA.jpg
  •  

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس، کاپیتان «بهزاد صداقت» خلبان هواپیمای باری ایرانی که دیروز سه‌شنبه قصد داشت محموله کمک‌های امدادی خود را به دست مردم یمن برساند، لحظات نزدیک شدن جنگنده‌های سعودی به سمت هواپیمای خود و جزئیات ممانعت از فرود در صنعا و درخواست سعودی‌ها برای فرود در عربستان را بازگو کرد.

صداقت که از مسقط پایتخت عمان با بخش خبری 22:30 شبکه 2 سیمای جمهوری اسلامی ایران سخن می‌گفت، شروع بحران را اینگونه توصیف کرد که «15 دقیقه پس از ورود به حریم هوایی یمن، از طرف دولت سعودی پیغام دادند که شما اجازه فرود در فرودگاه صنعا را ندارید.»

کاپیتان ایرانی در پاسخ به برج مراقبت سعودی می گوید:‌ «ما در فضای یمن هستیم و این قضیه ارتباطی به عربستان ندارد؛ محموله هواپیمای ما نیز مشخص است و در صنعا آماده پاسخ‌گویی هستیم.» کاپیتان صداقت برای ایجاد اطمینان از صداقت ایرانی‌ها در ثبت و اعلام بار هواپیما به طرف سعودی در آن‌سوی خط بیسیم می‌گوید:‌«در فرودگاه صنعا می‌توانید (بار هواپیما را) بازرسی کنید.»

طرف سعودی پس از شنیدن این سخنان، تهدید می‌کند که در صورت ادامه مسیر فعلی، جنگنده به پرواز درمی‌آید.

کاپیتان صداقت گفت که «لحظاتی بعد جنگنده‌های سعودی در آسمان پدیدار شدند و در حالی که بسیار نزدیک به هواپیمای ایرانی پرواز می‌کردند، از ما خواستند در فرودگاهی در عربستان به زمین بنشینیم.»

به گفته صداقت، با بی‌اعتنایی کادر پرواز ایرانی به خواسته‌های خلبانان جنگنده‌های عربستان، مسیر ادامه می‌یابد و با نزدیک شدن به صنعا، اتفاقات دیگری رخ می‌دهد؛ کاپیتان صداقت گفته که «نزدیک صنعا ارتباط رادیویی ما هم با برج مراقبت ایران قطع شد و در حالی که برای فرود آماده می‌شدیم، دیدیم که در جلوی چشم ما، باند فرودگاه صنعا هدف چند فروند موشک و بمب قرار گرفت.»

کاپیتان ایرانی گفت:‌«وقتی شرایط را اینطور دیدیم، منصرف شدیم و بازگشتیم.»

پنج‌شنبه 3 ازدیبهشت امسال بود که یک فروند هواپیمای باری ایرانی دیگر که قصد داشت کمک‌های امدادی به مردم جنگ‌زده یمن برساند، با ممانعت جنگنده‌های سعودی از فرود در باند فرودگاه صنعا بازماند؛ آن هواپیما پیش از رسیدن به فرودگاه صنعا از حریم هوایی عربستان عبور کرده بود و برای این کار هم طبق روال معمول، از عربستان مجوز گرفته بود.

 

http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13940208001741

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط Navard
      سخنی با خوانندگان محترم:
      در مطلب پیش رو سعی بر این شده که به مختصری از شرایط فرهنگی و اجتماعی و تاریخی اعراب پیش از اسلام پرداخته شود. در این نوشته اصل بر رعایت صداقت تاریخی و امانت است و در گرداوری آن از منابع با عقاید گوناگون کمک گرفته شده است. گرد آوری مطالب تاریخی هیچ گاه خالی از اشتباه نیست، علی الخصوص که این مطالب در رابطه با مسائل حساسیت بر انگیز مذهبی باشد. در نتیجه از دوستان خواننده این مطلب درخواست میشود درصورت وجود اشتباه، به منظور تکمیل و اصلاح این مطلب بنده را یاری کنند.
       

      پیشگفتار:
      سرنوشت پیامبران و قومشان و نتایجی که از آن کسب کرده اند را میتوان یکی از مهمترین نشانه های حقانیت آن ها به حساب آورد. این نتایج بعضا چنان معجزه آسا و خیره کننده هستند که در حالت معمول موارد مشابهی برای آنها یافت نمی شود. برای نمونه مسیح (ع) در دل امپراطوری قدرتمند روم شرقی به پیامبری رسید. در سرزمینی که تعداد نامعلوم خدا توسط مردم پرستیده میشد و پیامی که آورد چنان در دل ها رسوخ کرد که در مدت کمتر از چند سده مسیحیت در سه قاره گسترش یافت! از حبشه در آفریقا گرفته تا امپراطوری قدرتمندی چون روم که روزی دشمن مسیحیت بود و همچنین طیف کثیری از اقوام در خاورمیانه و ...! در اسلام نیز ما با چنین پیشرفت معجزه آسایی رو به رو هستیم. محمد (ص) در سن چهل سالگی در جامعه ای بدوی به پیامبری برگزیده شد که جز غارت و ستیز دستاوردی نداشتند و هر روز به بهانه ای با یکدیگر در جنگ بودند و شعرا و نام آوران عرب روزگاری برای بدست آوردن شرافت، خود را به پای پادشاهان ایران و روم می انداختند. در شبه جزیره عربستان اگر در جایی تمدنی دیده میشد به پاس قرابت با ایران یا روم بود. و از دست آورد هایشان در آن ادوار، جز پاره ای از روایات افسانه گونه چیزی بجا نمانده است. در چنین محلی که محمد(ص) شدیدا زیر فشار فرهنگی و البته فشار عوامل ثروت و قدرت  در مدت کمتر از سیزده سال توانست بنیان نخستین حکومت اسلامی را در یثرب بنا نهد که تا پایان عمر ایشان این حکومت به چنان وسعت و قدرتی رسید که در سرحدات خود به تقابل با روم شرقی می‌پرداخت.
       
      قسمت اول: قبیله و معنای متفاوت آن در بین اعراب
       

       
      اعراب از قبل اسلام در پهنه ی وسیعی از خاورمیانه حضور داشتند. و بر خلاف تصور عموم مردم، فتوحات پس از اسلام به تنهایی سبب استقرار آن ها در این پهنه نشد. در تاریخ موجودیت اعراب با سامی نژاد ها گره خورده است. این حضور آنقدر چشمگیر بود که رومیان و یونانیان مناطق عرب نشین را به سه ناحیه عربستان خوشبخت و عربستان بیابانی و عربستان سنگی تقسیم کرده اند که حدود این مناطق از دریای سرخ و شبه جزیره عربستان شروع شده و از سویی به مرز های روم آن روزگار در شامات رسیده و در سوی دیگر در عراق امروزی به رود فرات ختم می شود. در رابطه با وضعیت اعراب قبل اسلام باید به این موضوع اشاره کرد، پیشینه تاریخی که برای آنها ذکر شده به ۲۰۰ سال قبل از سال عام الفیل محدود می شود. عام الفیل همان سالی است که گفته میشود محمد(ص) در آن دیده به جهان گشود. البته این بدان معنا نیست که اعراب قبل از آن موجودیت خارجی نداشته اند‌. برای مثال در دبیره های هخامنشی از آن ها بعنوان خراج گذاران عصر داریوش بزرگ یاد شده است. اما آنچه از این گفته پیداست، اعراب تهی از پیشینه تاریخی و تمدنی غنی بودند و آنچه در آنها یافت می‌شد در حقیقت از هم نشینی و یا دست درازی دیگر اقوام بود. این همان زمانیست که قرآن از آن به عنوان دوره جاهلی اعراب یاد می‌کند.
       

       
      نگاره ای از سرباز ساتراپی عربیا در مقبره خشایارشا، واقع در نقش رستم که بصورت نمادین به شکل یکی از ستون های شاهنشاهی به نمایش در آمده است.
       
      با نگاهی به زندگی اعراب در آن اعصار می توان دریافت که تفاوت عمده‌ای میان نوع زندگی آنان با زندگی مردم ایران و روم و حتی در نزدیکی آنها با دولت های نچندان نامی حبشه دیده میشد. در آن روزگار ایران و روم حکومت مرکزی داشتند حکومتی که تمام شؤون جامعه را از حیث قانون و عمل به قانون و وادار کردن همه به تابعیت از آن در دست داشتند و تمام زوایای آن جامعه زیر سلطه نظامی واحد قرار گرفته بود، به طوری که در هر گوشه آن وجود حکومت مرکزی احساس می‌شد. این در حالی بود که در جزیرة العرب در هر ناحیه ی آن، مردم بر پایه نسبت خانوادگی مشترک به عنوان یک قبیله گرد آمده بودند و هر یک در جغرافیای حضور خود اعمال قدرت می‌کردند. هیچ قبیله‌ای بر دیگری اعمال نفوذ نداشت مگر در داد و ستد و جنگ! جنگ بین قبایل هم نامنظم بود و بیشتر به دعوایی نامنظم و خانوادگی شباهت داشت. این مطلب نشانگر پراکندگی و تضاد بسیار عمیق بین قبایل است. باید گفت برای وحدت در میان یک امت فرهنگی لازم است که نقاط مشترک آنها را در خود جمع کرده و مردمی را گرد هم بیاورد. در شبه جزیره عربستان چنین تفکر یکنواختی وجود نداشت و هدف واحدی برای آنها مطرح نبود. در کنار کعبه هر قبیله بتی مخصوص به خود داشت و بدین ترتیب حتی در این زمینه هم تضاد و خودبینی دیده می‌شد. شرایط سخت و طاقت فرسای جزیرة العرب بر این اختلاف دامن می‌زد. مناطق حاصلخیز و دارای آب محدود و با فاصله زیاد از هم بودند. راه‌های محدودی وجود داشت که آنها هم زیر سلطه راهزنان دیگر قبایل بوده و تحت نفوذ قدرت های خارجی اداره میشد.
       

       
      در این شرایط دشوار اگر قبیله‌ای قادر بود تا چراگاهی را از چنگ دیگری در آورد این کار را بی درنگ می‌کرد. هیچ قبیله ای از این نظر در امنیت نبود و جنگ های بسیار با دلایل ساده و بعضا نا مأنوس بین آن ها رخ می داد. مشخص است که جنگ یکی از رایج ترین اعمال در بین آن ها بود آن چنان که عده ای برای کسب شهرت و آزمون جنگاوری خود مسیر نزاع را هموار میکردند. این جنگ از سر منع ازدواج یک زوج در دو قبیله می‌توانست شکل بگیرد تا بر سر شرایط تجارت و پاسداری از کاروان ها و ... که البته همانطور که گفته شد هیچ کجای آن به جنگ نمی‌ماند و بیشتر به یاغی گری و غارت و دعوای عشیره ای شباهت داشت. در نتیجه از این حیث قبیله جایگاه ویژه‌ای پیدا میکرد. بقای افراد به بقای قبیله گره خورده بود. هر کسی را با قبیله‌اش می‌شناختند و در نتیجه خدای این مردم هم در حقیقت قبیله آنها بود و بت ها هم نمادی برای اعلام وجود هر قبیله بودند و هرچه بزرگان این قبیله ها می‌گفتند هم، حقیقت تام برای آن ها محسوب می‌شد. با این اوصاف هرچه افراد یک قبیله زیادتر بود افتخار آن هم بیشتر میشد. این افراط تا آنجا پیش رفت که در سوره تکاثر قرآن، خداوند خطاب به مشرکان می گوید که آنها به منظور بزرگ نشان دادن تبار خود حتی دست به شمارش مردگان خود می‌زدند. نعمان در خطاب به پادشاه وقت ایران گفت که جز عرب کسی به نسب خود آگاهی ندارد و جز عرب از هر کسی اجدادش را بپرسی آنها را نمی‌شناسد. در حقیقت گذشتگان و نژاد چیزی نبود که اعراب بتوانند اشتباهی هر چند سهوی را به آنها نسبت دهند. شاید تا اینجا مطلب روشن شده باشد که پیامبر اسلام چه کار دشواری در پیش داشت. بخصوص وقتی بدانیم یکی از مهمترین اقدامات پیامبر مقابله با همین برتری جویی نژادی بوده است‌. عملا هر قدمی که به جهت آگاهی و یا مخالفت با سنت های گذشتگان آنها برداشته میشد، از نظرشان نوعی توهین تلقی میگردید. شاید جالب باشد بدانید که بت پرستی اعراب نیز ریشه در همین افراط دارد! یعقوبی در تحلیل خود از بت پرستی و عوامل آن می‌گوید:«بت پرستی از هنگامی آغاز شد که وقتی یکی از مردم می‌مرد، اقوام او مجسمه‌ای از وی ساخته و به یاد او آن را محترم می‌داشتند فرزندان آنها پس از سال‌ها گمان کردند که این‌ها خدایان آنان هستند» . شاهد این امر می‌تواند سخن مشرکین با پیامبر (ص) باشد که می‌گفتند:
      این بت ها اقوام گذشته هستند که مطیع خدا بوده و ما صورتی از آنها ساخته و عبادتشان می‌کنیم. در مورد سه بت مشهور یعوق و یغوث و نسر گفته شده: از قوم نوح بودن و افرادی صالح بودند و بعدها مجسمه آنان به صورت بت درآمد. در مورد لات نیز گفته شده او در واقع مرد صالحی بوده است که غذا برای حاجیان درست می‌کرده وقتی او مرد، تمثالی از او درست کردند و بر آن بنایی ساخته‌اند و اسمش را بیت الربه نهادند. ابن قیم می‌گوید؛ تعظیم مردگان سبب شد تا کم کم صورت هایی از آنها به شکل بت ساخته شود. زمانی که محمد(ص) مکه را فتح کرد در درون آن ۳۶۰ بت وجود داشت. در حقیقت ما با سرزمینی طرف هستیم که ۳۶۰ اعتقاد و ۳۶۰ تضاد در آن میتوان شمارش کرد!
       

       
       اوضاع اعراب از ابتدا این گونه نبود. اعراب شهر مکه خود را از نسل عدنان می‌دانستند، که در نتیجه نسب آنها به اسماعیل (ع) باز میگشت. از این گفته مشخص است که نخستین اعراب موحد بودند اما به تدریج به سوی شرک گرایش پیدا کردند. از این منظر اعراب مکه در کنار بنی اسرائیل بودند که به دین حضرت ابراهیم گرایش داشتند و در حقیقت ریشه نسبی مشترک در آن ها می توان یافت. در سال‌های مانده به بعثت پیامبر، افرادی در بین اعراب پیدا شده‌اند که خواهان بازگشت به دین ابراهیم بودند. آنها شروع به تبلیغ علیه اعتقادات آن روزگار اعراب کردند. از معروف‌ترین این افراد ورقة بن نوفل بود که در جستجوی دین خدای یگانه به این سو آن سو رفت و در نهایت مسیحیت را پذیرفت. زید بن عمر شخص دیگری بود که به روایت تاریخ در بین اعراب از بازگشت به آئین ابراهیم سخن گفت. بسیاری از رسوم مشرکین مکه همان چیزی بود که ابراهیم به اجدادشان آموخته بود ولی آنها آنرا شرک آلود کرده بودند. برای مثال اعراب جاهلی نیز به رسومی چون ختنه و کفن و دفن میت و ازدواج نکردن با محارم و حج بیت الله الحرام معتقد بودند. آنها حتی شعار معروف تلبیه را نیز داشتند اما آن را به نوعی شرک آمیز کرده بودند. ( تلبیه همان شعار لبیک اللهم لبیک لاشریک ... است که حاجیان در حین طواف خانه خدا می‌گویند). اعراب جاهلی به افرادی از خود که ختنه کرده و به حج می رفتند حنیف میگفتند . این در حالی است که به پیروان حضرت ابراهیم در گذشته حنیف گفته میشد! این بدان معناست که این کلمه از گذشته های دور در بین اعراب زبان به زبان چرخیده و تغییر معنا یافته است.
       
       
      قبیله قریش زادگاه قدرت
       
      قریش نامی آشنا و از پر نفوذترین قبایل در میان عرب بوده و بعد اسلام نیز تا قرن‌ها بر جهان اسلام حکومت کرده است. خلفا تا پیش از امپراتوری عثمانی همیشه قریشی بودند. اعراب کسانی را که از نسل مضر بن کنانه باشند را قریشی می گویند. در علم تبارشناسی عرب نیای مضر بن کنانه به اسماعیل (ع) باز میگردد. قریش در آن دوره از آنجا که امور حج را بر عهده داشت به شهرت و ثروت زیادی رسید. امور کعبه در دوره ای به قصی و هاشم و سپس به عبدالمطلب که همه از نسل مضر بودند سپرده شد. در دوران قصی مراسم حج  شکل جدیدی به خود گرفت و این تغییرات زمینه ساز قدرت یافتن قریش در بین دیگر قبایل عرب گردید. در این ایام مردم عرب از نقاط دور دست به این مکه می آمدند تا هم به تجارت بپردازند و هم خدایان پر تعداد کعبه را پرستش کنند. بنوعی مکه و کعبه آن میعاد گاه اعراب بود. در این شهر بازار هایی بر پا میشد که از غرب و شرق عالم تجار به آن رجوع می کردند. راه تجاری مهمی از روم شرقی به یمن و در نهایت به هند ختم می شد که این مسیر از قطب های اقتصادی آن روزگار محسوب می شد که البته نکته مهم برای ما این است که شهر های مکه و یثرب هم در مسیر آن رونق یافته بودند.
       

       
       در بین قریش طایفه بنی هاشم به طور خاص که پیامبر اسلام نیز از آنان بود دارای مقبولیت و شهرت بیشتر گردید. همان طور که گفته شد بعد هاشم، عبدالمطلب زمام امور حج را بر عهده گرفت. وی پدر بزرگ پیامبر اسلام است و او از اعرابیست که قبل اسلام طبق سنت خاندان خود به دین حنفیت معتقد بود و خدای یکتا را می پرستید. عبدالمطلب بعد مرگ والدین محمد(ص) سرپرستی او را پذیرفت و در نتیجه آن محمد(ص) در محیطی با اعتقادات دین حنفیت زندگی میکرد.
       
      از تاریخ چنین بر می‌آید که قریش در میان اعراب به شرافت و عزت معروف بوده و معمولاً با عناوینی چون «آل الله» و «سکان حرم الله» خوانده می‌شدند و مردم آنها را به عنوان بزرگ و شریف قبول کرده بودند. باید افزود که این شهرت در همه طوایف قریش نیست، بلکه تنها در خاندان قصی و بعد از او خاندان هاشم و عبدالمطلب بود چرا که وجود این افراد در نهایت سبب شهرت قریش گردید.
       
      هنگام ظهور پیامبر اسلام در میان طایفه های قریش، از بنی هاشم عباس بن عبدالمطلب مسئولیت آبرسانی به حجاج را بر عهده داشت و از طایفه بنی امیه، ابوسفیان ریاست سپاه قریش را بر عهده داشت. این جبهه بندی در میان قریش تا قرن ها بعد ادامه پیدا کرد. البته باید توجه شود که طوایف دیگر از قریش هم بودند که نقشی در امور حج داشتند اما نقش آنها به پر رنگی دو طایفه نامبرده نبود.
       

       
      دیگر قبایل عرب متوجه عظمت کعبه و نقش آن در فزونی قدرت قبیله قریش شدند در نتیجه برخی از آن ها در مناطق خود نیز کعبه هایی ساختند تا قبیله خود را برای رفتن به مکه بازدارند. این کعبه ها از بسیاری از جهات همچون وجود سنگی مانند حجر الاسود(سنگ سیاه) تا ارکان کعبه به آنچه در مکه بود شباهت داشتند. برای مثال در یمن پرستشگاهی در شهر غَیمان قرار داشت و «حجر الأحمر» یا سنگ سرخ در آن استفاده شده بود و همچنین کعبه ی شهر العَبلات در جنوب مکه، که «حجر الأبیض» یا سنگ سفید داشت!
       
      ادامه دارد ...
       
      این مطلب برای انجمن mililtary.ir  گرداوری شده و هر گونه برداشت از آن با ذکر نام نویسنده و این انجمن بلامانع است. 
       
      نویسنده و گرداورنده: Navard 
       
      منابع و ماخذ:
       
      کتاب تاریخ سیاسی اسلام(جلد1) / نویسنده: رسول جعفریان
      کتاب گنجینه تاریخ ایران(جلد نهم)/ نویسنده: عبدالعظیم رضایی
      کتاب دو قرن سکوت( ویرایش دوم) / نویسنده: عبدالحسین زرین کوب
       
      لینک
       
    • توسط aminor
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      منفک شده از تاپیک تحولات یمن
      1399/11/09
       
      تاپیکهای مرتبط با محوریت حمله به آرامکو
      UAV kent 2.0 concept: عملیات تن ماهی
      سپر صحرا : بررسی شبکه دفاع هوایی ارتش عربستان سعودی
       
       
       منابع یمنی : شلیک موشک قاهر1 به شرکت نفت آرامکو در جیزان عربستان
       

       

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.