reza4087

تهاجم ارتجاع عرب ( به رهبری آل سعود ) به یمن / خبر ، گزارش ، تحلیل و ... (1)

Recommended Posts

هواپيماي ايراني از چه نوع و متعلق به كدوم شركت يا ارگان بوده ؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

الان یه هفته است گارد ملی اینها داره حرکت میکنه به سمت مرز یمن، تا حالا دو دور باید عربستان رو دور زده باشند..

جرئت حمله زمینی ندارند چرا هی خبر پخش میکنند باو..

دلیل ارسال گارد ملی( و در اصلا دور کردن آن از ریاض) که اساسا برای حفظ امنیت داخلی عربستان است و نه امنیت مرزها، ترس از جناح مخالف جنگ سعودیها از جمله متعب بن عبدالله فرمانده گارد ملی است که ملک سلمان و دار و دسته اش ترس از شورش و تکرار کودتا دارند

  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

آقا من هر چی دقت میکنم ، نمیتونم موشک های هوا به هوای ایگل (البته از نوع استرایک) رو ببینم. نه امرم و نه سایدوایندر. فقط 3 تا مخزن سوخت اضافی داره. 2 تا زیر بال هاش و یکی زیر بدنه مرکزی.

این پرنده ناسلامتی اینترسپتر هست و الانم که داره یه پرنده رو رهگیری میکنه. آیا نباید یه سلاحی برای نبرد هوایی داشته باشه ؟

اصلا یه جور دیگه بپرسم. اگر یه پرنده رهگیر رو برای رهگیری یه هواپیما بفرستیم ، یعنی داریم بهش پیام خاصی میدیم یا این فقط یه اتفاق روتین هست که هیچ دلیل خاصی نداره ؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

آقا من هر چی دقت میکنم ، نمیتونم موشک های هوا به هوای ایگل (البته از نوع استرایک) رو ببینم. نه امرم و نه سایدوایندر. فقط 3 تا مخزن سوخت اضافی داره. 2 تا زیر بال هاش و یکی زیر بدنه مرکزی.
این پرنده ناسلامتی اینترسپتر هست و الانم که داره یه پرنده رو رهگیری میکنه. آیا نباید یه سلاحی برای نبرد هوایی داشته باشه ؟
اصلا یه جور دیگه بپرسم. اگر یه پرنده رهگیر رو برای رهگیری یه هواپیما بفرستیم ، یعنی داریم بهش پیام خاصی میدیم یا این فقط یه اتفاق روتین هست که هیچ دلیل خاصی نداره ؟


دوست گرامی، اف 15 عربستانی داره یک هواپیمای ترابری رو رهگیری میکنه، همون گانش کافیه، به موشک احتیاجی نداره.
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

الان من یه سوالی برام پیش اومد

 

اگر برفرض اجازه ای برای این کار یعنی برای گفتگو در مسئله یمن و یا مسایل دیگه صادر شده باشه آیا حتما به شخص شما خبر میدن؟ و یا یه رونوشت از متن اجازه را از کارتابل برای شما ارسال میکنند؟!

 

من نمی دونم دوستان چرا فکر میکنن یه کشور باید همه تصمیماتش را اعم از سیاسی و غیر سیاسی به اطلاع همه برسونه، یه تصمیمی گرفته میشه و یا یه پروسه ای شروع میشه که شاید به اطلاع مردم نرسه و یا بعد یه مدت به اطلاع مردم برسه.

 

البته من نمیگم در این مورد اینطوره ولی این احتمال هم هست، نمیشه به قاطعیت گفت وزیر امور خارجه هست غلط کرده اجازه نداره، مطمئن باشین در صورت لزوم خیلی راحت بهش تذکر داده میشه و یا بدون اینکه ما بدونیم برای گفتگو هماهنگی های لازم با رده های بالا میشه.

 

قرار نیست به شخص بنده چیزی اطلاع داده بشه اما رهبری قبلا به همه اطلاع داده اند و صریح هم اطلاع داده اند! ما قبلا هم سر افغانستان یا عراق با آمریکا مذاکره داشته ایم و این بطور رسمی هم منتشر شده اما الان و در حال حاضر رهبری گفته اند خیر

 

بله به قاطعیت نمیشه چیزی گفت اما قضیه هم به این راحتی تذکر دادن که شما میفرمایید نیست ، کم مورد داشتیم از مذاکرات های خودسرانه و بدون اجازه در اوایل انقلاب؟ 

  • Upvote 7
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ملک سلمان شهزاده مقرن که رو به موت هست را برکنار کرد و محمد بن نایف رو ارتقا داد و جانشین خودش اعلام کرد نایف فرد جوانیه و میتونه دست کم پنجاه سال سلطنت کنه

پسرش رو هم جانشین بن نایف کرده

سعود الفیصل رو هم عوض کردن و سفیرشون در امریکا رو وزیر خارجه اعلام کردن

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

زلزله سیاسی در عربستان/ ولی عهد و وزیر خارجه برکنار شدند

 

71a4ea3224db4f61aa74c957cdaf8ee1_18.jpg

 

براساس دستور پادشاه عربستان، مقرن بن عبدالعزیز از ولی عهدی و معاون نخست وزیر برکنار و محمد بن نایف عبدالعزیز به عنوان ولی عهد، معاون نخست وزیر، وزیر کشور و رییس شورای امور سیاسی و امنیتی برگزیده می‌شود.
 
در حکم ملک سلمان آمده است که مقرن بن عبدالعزیز شخصا خواستار کنار رفتن از مناصب خود بوده است.
 
پادشاه عربستان در حکمی دیگر با ارتقای جایگاه فرزندش، محمد بن سلمان را به عنوان نایب ولی عهد، معاون نخست وزیر و وزیر دفاع و رییس شورای امور اقتصادی و توسعه برگزید.
 
ملک سلمان همچنین در حکمی سعود الفیصل وزیر امور خارجه عربستان را از این مقام به دلیل بیماری کنار گذاشت و عادل جبیر سفیر آن کشور در آمریکا را به جای او منصوب کرد.
 
براساس این حکم، سعود الفیصل به عنوان وزیر مشاور، عضو دولت و مشاور و فرستاده ویژه پادشاه در امور خارجی به کار خود ادامه خواهد داد.
 
پادشاه عربستان در احکامی دیگر، «عبدالعزیز فاتح» را به عنوان وزیر بهداشت و «محمدبن سلیمان الجاسر» را به عنوان وزیر اقتصاد و برنامه ریزی منصوب کرد.
 
محمد بن نایف پسر نایف بن عبدالعزیز ولیعهد متوفی عربستان است که از خاندان سدیری‌ها محسوب می‌شود. وی پس از مرگ «ملک عبدالله» به عنوان جانشین ولیعهد انتخاب شد. برای اولین بار در تاریخ خاندان آل سعودی، جانشین ولیعهد خارج از فرزندان عبدالعزیز بنیانگذار عربستان سعودی انتخاب شد تا جانشینی به نسل دوم منتقل شود و اکنون نیز، پادشاه وی را جانشین خود و پسرش را جانشین ولیعهد کرده است.

 

 

http://www.abna24.com/persian/service/middle/archive/2015/04/29/687144/story.html

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

سلام

 

 

خدایا نمیدونم چرا برخی سعی دارند تریبون رهبری بشن ... رهبری+کادر دیپلماتیک دولت + مشاورین ارشد نظام در تشخیص مصلت و سایر مقام های پشت صحنه و روی صحنه و نیروهای نظامی ما مطمئنا هوشیارتر از چند دانشجوی عزیز هستن که سعی دارن با بکار بردن جهت دار نگرانی های رهبری چهره مقامات دیپلماتیک منتخب ملت(تاکید) رو مخدوش کنن . دیگه همین مونده بود ظریف متهم به خیانت بشه که الحمدلله کوتاهی نشد تو تاپیک

 

 نقل قول بی کم وکاست سخنان رهبر معظم انقلاب :

 

رهبر انقلاب فرمودند: همه بدانند بنده دولت را حمایت و تأیید می‌کنم و از همه توانم برای کمک به دولت استفاده می‌کنم و به مسئولان بلندپایه آن اعتماد دارم.

 

لینک

 

 

پس سعی کنیم حدود رو بدونیم و از رهبری انقلابی تر نشیم. البته لطفا! :rose:

 

با عذر خواهی به جهت دادن پست بی ارتباط با تاپیک و البته در پاسخ عزیزان و دوستان عزیز خودم :rose: :rose: :rose: :rose: :rose:

 

پایدار و موید باشین انشالله در پناه علی مرتضی :rose: talk_to_the_hand

  • Upvote 8
  • Downvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

یمنی ها انگار زدن یکی از بالگردهای عربستانی رو ساقط کردن و واقعا تونستن چند تا پادگان عربستانی رو تصرف کنن ایا واقعیت داره ؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

دوستان اگر براشون امکان داره ، نظرات خودشون رو راجع به این خبر بیان کنن : یک خبر هست ولی 3 تا منبع ازش میذازم.

 

http://www.shiitenews.org/index.php/shiitenews/yemen/yemen-s-ansarullah-forces-repulse-saudi-navy-attack-in-aden-seize-vessel

http://www.presstv.ir/Detail/2015/05/04/409413/Saudi-Arabia-Yemen-Aden-aggression-navy-

http://english.farsnews.com/newstext.aspx?nn=13940214000865

 

 

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
 
به گزارش مشرق، احمد عسیری سخنگوی ائتلاف تحت رهبری عربستان اعلام کرد که حمله همه جانبه به یمن از هم اکنون در پاسخ به حملات علیه نجران آغاز خواهد شد.
 
وی با اشاره به اینکه حملات ادامه خواهد یافت تاکید کرد که هنوز نیروهای ائتلاف برنامه‌ای برای حمله زمینی ندارند.
 
حملات عربستان به یمن در حالی وارد چهلمین و سومین روز خود می‌شود که مقامات نظامی سعودی در تهدیدی بی‌سابقه علیه مردم استان صعده در شمال یمن اعلام کرده‌اند که از ابتدای امشب تمام مکان‌ها برایشان اهداف نظامی است.
 
امروز سخنگوی ائتلاف متجاوز سعودی و مشاور وزیر دفاع عربستان اعلام کرد که مواضع انصارالله در صعده یمن در طول شبانه و روز و بدون وقفه از ساعت 20 به وقت محلی بمباران خواهد شد.
منبع: فارس
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

به جای زدن تحلیل های بی ارزش سیاسی (با عرض پوزش!) یکم به تحولات میدانی بپردازید..

انصارالله رسیده به دروازه های التواهی در جنوب غربی عدن ، اگر بر التواهی مسلط بشند کار منصور هادی یکسره میشه، التواهی اخرین قلعه طرفدارای منصور هادی هست. پیشنهاد صلح 5 روزه عربستان و بمباران سنگین صعده هم در همین راستاست که انصارالله نتونه کار منصور هادی رو یکسره کنه.(مرتضی کجایی!؟ لابد فصل امتحاناتته تو کوئینز لند! :) )
همجنین در مدتی که سایت داون بود طرفدارای هادی کنترل فرودگاه عدن رو به دست گرفتن و عربستان هم 30 نیروی ویژه ی خودش رو با لباس محلی یمنی وارد کارزار کرد، اخه یکی نیست بگه الان مثلا ادای سیل سیکس میخواین دربیارین با لباس محلی پوشیدن احمق ها!؟ اونا که لباس محلی میپوشن ، جولین و MICHو اسکین دارگون تنشون نمیکنند..
عربستان بر خلاف ما رسما هرچی نو و نوار تو انبار داشته وارد کارزار کرده..!
موقعیت محله ی التواهی:

Untitled677.png

التواهی رو که یکی دو روز پیش گرفتن، البته با توجه به خبرهای ارسالی چند منبع متفاوت.

جیزان هم شده عرصه تازش پیاپی انصارا... و متحدین، اصلا معلوم نیست که این ارتش 100 هزار نفری جرار و قتال عربستان کجای مرز تشریف داره که به این راحتی حوثی ها اونجا جولان میدن. یک فیلم در نت هست که یمنیها با یک توپ ام 198 عربستانی شلیک میکردن، گویا به یک گروه توپخانه یورش برده و بعد از فرار خدمه با همون توپها به سمت جیزان شلیک کرده بودن.

چند عکس هم از اسرای عربستانی بود.

عکسهای متعدد هم از خودروهای نظامی و پلیس منهدم شده در جیزان هست که خود ساکنان محلی گرفتن.

عکس یادگاری حوثی های مسلح کنار تابلوهای راهنمای کنار جاده ای عربستان هم که دیگه فت و فراوان در نت پخش شده.



... ویرایش شده در توسط GRIPEN
  • Upvote 11

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

باز هم هست، انشاءا... فردا ارسلل میکنم.

 

لطفا لینک های هیتلر شده نگذار ( جای دیگه آپلود کن ) . یا اگه میگذاری تو کد بگذار 

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 

 

التواهی رو که یکی دو روز پیش گرفتن، البته با توجه به خبرهای ارسالی چند منبع متفاوت.

 

رویترز و مسلحین هنوز تایید نکردند..! زیاد جدی نیست، اگه سقوط بکنه اون ها هم چاره ای جز تایید ندارند، صبور باشید!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط Navard
      سخنی با خوانندگان محترم:
      در مطلب پیش رو سعی بر این شده که به مختصری از شرایط فرهنگی و اجتماعی و تاریخی اعراب پیش از اسلام پرداخته شود. در این نوشته اصل بر رعایت صداقت تاریخی و امانت است و در گرداوری آن از منابع با عقاید گوناگون کمک گرفته شده است. گرد آوری مطالب تاریخی هیچ گاه خالی از اشتباه نیست، علی الخصوص که این مطالب در رابطه با مسائل حساسیت بر انگیز مذهبی باشد. در نتیجه از دوستان خواننده این مطلب درخواست میشود درصورت وجود اشتباه، به منظور تکمیل و اصلاح این مطلب بنده را یاری کنند.
       

      پیشگفتار:
      سرنوشت پیامبران و قومشان و نتایجی که از آن کسب کرده اند را میتوان یکی از مهمترین نشانه های حقانیت آن ها به حساب آورد. این نتایج بعضا چنان معجزه آسا و خیره کننده هستند که در حالت معمول موارد مشابهی برای آنها یافت نمی شود. برای نمونه مسیح (ع) در دل امپراطوری قدرتمند روم شرقی به پیامبری رسید. در سرزمینی که تعداد نامعلوم خدا توسط مردم پرستیده میشد و پیامی که آورد چنان در دل ها رسوخ کرد که در مدت کمتر از چند سده مسیحیت در سه قاره گسترش یافت! از حبشه در آفریقا گرفته تا امپراطوری قدرتمندی چون روم که روزی دشمن مسیحیت بود و همچنین طیف کثیری از اقوام در خاورمیانه و ...! در اسلام نیز ما با چنین پیشرفت معجزه آسایی رو به رو هستیم. محمد (ص) در سن چهل سالگی در جامعه ای بدوی به پیامبری برگزیده شد که جز غارت و ستیز دستاوردی نداشتند و هر روز به بهانه ای با یکدیگر در جنگ بودند و شعرا و نام آوران عرب روزگاری برای بدست آوردن شرافت، خود را به پای پادشاهان ایران و روم می انداختند. در شبه جزیره عربستان اگر در جایی تمدنی دیده میشد به پاس قرابت با ایران یا روم بود. و از دست آورد هایشان در آن ادوار، جز پاره ای از روایات افسانه گونه چیزی بجا نمانده است. در چنین محلی که محمد(ص) شدیدا زیر فشار فرهنگی و البته فشار عوامل ثروت و قدرت  در مدت کمتر از سیزده سال توانست بنیان نخستین حکومت اسلامی را در یثرب بنا نهد که تا پایان عمر ایشان این حکومت به چنان وسعت و قدرتی رسید که در سرحدات خود به تقابل با روم شرقی می‌پرداخت.
       
      قسمت اول: قبیله و معنای متفاوت آن در بین اعراب
       

       
      اعراب از قبل اسلام در پهنه ی وسیعی از خاورمیانه حضور داشتند. و بر خلاف تصور عموم مردم، فتوحات پس از اسلام به تنهایی سبب استقرار آن ها در این پهنه نشد. در تاریخ موجودیت اعراب با سامی نژاد ها گره خورده است. این حضور آنقدر چشمگیر بود که رومیان و یونانیان مناطق عرب نشین را به سه ناحیه عربستان خوشبخت و عربستان بیابانی و عربستان سنگی تقسیم کرده اند که حدود این مناطق از دریای سرخ و شبه جزیره عربستان شروع شده و از سویی به مرز های روم آن روزگار در شامات رسیده و در سوی دیگر در عراق امروزی به رود فرات ختم می شود. در رابطه با وضعیت اعراب قبل اسلام باید به این موضوع اشاره کرد، پیشینه تاریخی که برای آنها ذکر شده به ۲۰۰ سال قبل از سال عام الفیل محدود می شود. عام الفیل همان سالی است که گفته میشود محمد(ص) در آن دیده به جهان گشود. البته این بدان معنا نیست که اعراب قبل از آن موجودیت خارجی نداشته اند‌. برای مثال در دبیره های هخامنشی از آن ها بعنوان خراج گذاران عصر داریوش بزرگ یاد شده است. اما آنچه از این گفته پیداست، اعراب تهی از پیشینه تاریخی و تمدنی غنی بودند و آنچه در آنها یافت می‌شد در حقیقت از هم نشینی و یا دست درازی دیگر اقوام بود. این همان زمانیست که قرآن از آن به عنوان دوره جاهلی اعراب یاد می‌کند.
       

       
      نگاره ای از سرباز ساتراپی عربیا در مقبره خشایارشا، واقع در نقش رستم که بصورت نمادین به شکل یکی از ستون های شاهنشاهی به نمایش در آمده است.
       
      با نگاهی به زندگی اعراب در آن اعصار می توان دریافت که تفاوت عمده‌ای میان نوع زندگی آنان با زندگی مردم ایران و روم و حتی در نزدیکی آنها با دولت های نچندان نامی حبشه دیده میشد. در آن روزگار ایران و روم حکومت مرکزی داشتند حکومتی که تمام شؤون جامعه را از حیث قانون و عمل به قانون و وادار کردن همه به تابعیت از آن در دست داشتند و تمام زوایای آن جامعه زیر سلطه نظامی واحد قرار گرفته بود، به طوری که در هر گوشه آن وجود حکومت مرکزی احساس می‌شد. این در حالی بود که در جزیرة العرب در هر ناحیه ی آن، مردم بر پایه نسبت خانوادگی مشترک به عنوان یک قبیله گرد آمده بودند و هر یک در جغرافیای حضور خود اعمال قدرت می‌کردند. هیچ قبیله‌ای بر دیگری اعمال نفوذ نداشت مگر در داد و ستد و جنگ! جنگ بین قبایل هم نامنظم بود و بیشتر به دعوایی نامنظم و خانوادگی شباهت داشت. این مطلب نشانگر پراکندگی و تضاد بسیار عمیق بین قبایل است. باید گفت برای وحدت در میان یک امت فرهنگی لازم است که نقاط مشترک آنها را در خود جمع کرده و مردمی را گرد هم بیاورد. در شبه جزیره عربستان چنین تفکر یکنواختی وجود نداشت و هدف واحدی برای آنها مطرح نبود. در کنار کعبه هر قبیله بتی مخصوص به خود داشت و بدین ترتیب حتی در این زمینه هم تضاد و خودبینی دیده می‌شد. شرایط سخت و طاقت فرسای جزیرة العرب بر این اختلاف دامن می‌زد. مناطق حاصلخیز و دارای آب محدود و با فاصله زیاد از هم بودند. راه‌های محدودی وجود داشت که آنها هم زیر سلطه راهزنان دیگر قبایل بوده و تحت نفوذ قدرت های خارجی اداره میشد.
       

       
      در این شرایط دشوار اگر قبیله‌ای قادر بود تا چراگاهی را از چنگ دیگری در آورد این کار را بی درنگ می‌کرد. هیچ قبیله ای از این نظر در امنیت نبود و جنگ های بسیار با دلایل ساده و بعضا نا مأنوس بین آن ها رخ می داد. مشخص است که جنگ یکی از رایج ترین اعمال در بین آن ها بود آن چنان که عده ای برای کسب شهرت و آزمون جنگاوری خود مسیر نزاع را هموار میکردند. این جنگ از سر منع ازدواج یک زوج در دو قبیله می‌توانست شکل بگیرد تا بر سر شرایط تجارت و پاسداری از کاروان ها و ... که البته همانطور که گفته شد هیچ کجای آن به جنگ نمی‌ماند و بیشتر به یاغی گری و غارت و دعوای عشیره ای شباهت داشت. در نتیجه از این حیث قبیله جایگاه ویژه‌ای پیدا میکرد. بقای افراد به بقای قبیله گره خورده بود. هر کسی را با قبیله‌اش می‌شناختند و در نتیجه خدای این مردم هم در حقیقت قبیله آنها بود و بت ها هم نمادی برای اعلام وجود هر قبیله بودند و هرچه بزرگان این قبیله ها می‌گفتند هم، حقیقت تام برای آن ها محسوب می‌شد. با این اوصاف هرچه افراد یک قبیله زیادتر بود افتخار آن هم بیشتر میشد. این افراط تا آنجا پیش رفت که در سوره تکاثر قرآن، خداوند خطاب به مشرکان می گوید که آنها به منظور بزرگ نشان دادن تبار خود حتی دست به شمارش مردگان خود می‌زدند. نعمان در خطاب به پادشاه وقت ایران گفت که جز عرب کسی به نسب خود آگاهی ندارد و جز عرب از هر کسی اجدادش را بپرسی آنها را نمی‌شناسد. در حقیقت گذشتگان و نژاد چیزی نبود که اعراب بتوانند اشتباهی هر چند سهوی را به آنها نسبت دهند. شاید تا اینجا مطلب روشن شده باشد که پیامبر اسلام چه کار دشواری در پیش داشت. بخصوص وقتی بدانیم یکی از مهمترین اقدامات پیامبر مقابله با همین برتری جویی نژادی بوده است‌. عملا هر قدمی که به جهت آگاهی و یا مخالفت با سنت های گذشتگان آنها برداشته میشد، از نظرشان نوعی توهین تلقی میگردید. شاید جالب باشد بدانید که بت پرستی اعراب نیز ریشه در همین افراط دارد! یعقوبی در تحلیل خود از بت پرستی و عوامل آن می‌گوید:«بت پرستی از هنگامی آغاز شد که وقتی یکی از مردم می‌مرد، اقوام او مجسمه‌ای از وی ساخته و به یاد او آن را محترم می‌داشتند فرزندان آنها پس از سال‌ها گمان کردند که این‌ها خدایان آنان هستند» . شاهد این امر می‌تواند سخن مشرکین با پیامبر (ص) باشد که می‌گفتند:
      این بت ها اقوام گذشته هستند که مطیع خدا بوده و ما صورتی از آنها ساخته و عبادتشان می‌کنیم. در مورد سه بت مشهور یعوق و یغوث و نسر گفته شده: از قوم نوح بودن و افرادی صالح بودند و بعدها مجسمه آنان به صورت بت درآمد. در مورد لات نیز گفته شده او در واقع مرد صالحی بوده است که غذا برای حاجیان درست می‌کرده وقتی او مرد، تمثالی از او درست کردند و بر آن بنایی ساخته‌اند و اسمش را بیت الربه نهادند. ابن قیم می‌گوید؛ تعظیم مردگان سبب شد تا کم کم صورت هایی از آنها به شکل بت ساخته شود. زمانی که محمد(ص) مکه را فتح کرد در درون آن ۳۶۰ بت وجود داشت. در حقیقت ما با سرزمینی طرف هستیم که ۳۶۰ اعتقاد و ۳۶۰ تضاد در آن میتوان شمارش کرد!
       

       
       اوضاع اعراب از ابتدا این گونه نبود. اعراب شهر مکه خود را از نسل عدنان می‌دانستند، که در نتیجه نسب آنها به اسماعیل (ع) باز میگشت. از این گفته مشخص است که نخستین اعراب موحد بودند اما به تدریج به سوی شرک گرایش پیدا کردند. از این منظر اعراب مکه در کنار بنی اسرائیل بودند که به دین حضرت ابراهیم گرایش داشتند و در حقیقت ریشه نسبی مشترک در آن ها می توان یافت. در سال‌های مانده به بعثت پیامبر، افرادی در بین اعراب پیدا شده‌اند که خواهان بازگشت به دین ابراهیم بودند. آنها شروع به تبلیغ علیه اعتقادات آن روزگار اعراب کردند. از معروف‌ترین این افراد ورقة بن نوفل بود که در جستجوی دین خدای یگانه به این سو آن سو رفت و در نهایت مسیحیت را پذیرفت. زید بن عمر شخص دیگری بود که به روایت تاریخ در بین اعراب از بازگشت به آئین ابراهیم سخن گفت. بسیاری از رسوم مشرکین مکه همان چیزی بود که ابراهیم به اجدادشان آموخته بود ولی آنها آنرا شرک آلود کرده بودند. برای مثال اعراب جاهلی نیز به رسومی چون ختنه و کفن و دفن میت و ازدواج نکردن با محارم و حج بیت الله الحرام معتقد بودند. آنها حتی شعار معروف تلبیه را نیز داشتند اما آن را به نوعی شرک آمیز کرده بودند. ( تلبیه همان شعار لبیک اللهم لبیک لاشریک ... است که حاجیان در حین طواف خانه خدا می‌گویند). اعراب جاهلی به افرادی از خود که ختنه کرده و به حج می رفتند حنیف میگفتند . این در حالی است که به پیروان حضرت ابراهیم در گذشته حنیف گفته میشد! این بدان معناست که این کلمه از گذشته های دور در بین اعراب زبان به زبان چرخیده و تغییر معنا یافته است.
       
       
      قبیله قریش زادگاه قدرت
       
      قریش نامی آشنا و از پر نفوذترین قبایل در میان عرب بوده و بعد اسلام نیز تا قرن‌ها بر جهان اسلام حکومت کرده است. خلفا تا پیش از امپراتوری عثمانی همیشه قریشی بودند. اعراب کسانی را که از نسل مضر بن کنانه باشند را قریشی می گویند. در علم تبارشناسی عرب نیای مضر بن کنانه به اسماعیل (ع) باز میگردد. قریش در آن دوره از آنجا که امور حج را بر عهده داشت به شهرت و ثروت زیادی رسید. امور کعبه در دوره ای به قصی و هاشم و سپس به عبدالمطلب که همه از نسل مضر بودند سپرده شد. در دوران قصی مراسم حج  شکل جدیدی به خود گرفت و این تغییرات زمینه ساز قدرت یافتن قریش در بین دیگر قبایل عرب گردید. در این ایام مردم عرب از نقاط دور دست به این مکه می آمدند تا هم به تجارت بپردازند و هم خدایان پر تعداد کعبه را پرستش کنند. بنوعی مکه و کعبه آن میعاد گاه اعراب بود. در این شهر بازار هایی بر پا میشد که از غرب و شرق عالم تجار به آن رجوع می کردند. راه تجاری مهمی از روم شرقی به یمن و در نهایت به هند ختم می شد که این مسیر از قطب های اقتصادی آن روزگار محسوب می شد که البته نکته مهم برای ما این است که شهر های مکه و یثرب هم در مسیر آن رونق یافته بودند.
       

       
       در بین قریش طایفه بنی هاشم به طور خاص که پیامبر اسلام نیز از آنان بود دارای مقبولیت و شهرت بیشتر گردید. همان طور که گفته شد بعد هاشم، عبدالمطلب زمام امور حج را بر عهده گرفت. وی پدر بزرگ پیامبر اسلام است و او از اعرابیست که قبل اسلام طبق سنت خاندان خود به دین حنفیت معتقد بود و خدای یکتا را می پرستید. عبدالمطلب بعد مرگ والدین محمد(ص) سرپرستی او را پذیرفت و در نتیجه آن محمد(ص) در محیطی با اعتقادات دین حنفیت زندگی میکرد.
       
      از تاریخ چنین بر می‌آید که قریش در میان اعراب به شرافت و عزت معروف بوده و معمولاً با عناوینی چون «آل الله» و «سکان حرم الله» خوانده می‌شدند و مردم آنها را به عنوان بزرگ و شریف قبول کرده بودند. باید افزود که این شهرت در همه طوایف قریش نیست، بلکه تنها در خاندان قصی و بعد از او خاندان هاشم و عبدالمطلب بود چرا که وجود این افراد در نهایت سبب شهرت قریش گردید.
       
      هنگام ظهور پیامبر اسلام در میان طایفه های قریش، از بنی هاشم عباس بن عبدالمطلب مسئولیت آبرسانی به حجاج را بر عهده داشت و از طایفه بنی امیه، ابوسفیان ریاست سپاه قریش را بر عهده داشت. این جبهه بندی در میان قریش تا قرن ها بعد ادامه پیدا کرد. البته باید توجه شود که طوایف دیگر از قریش هم بودند که نقشی در امور حج داشتند اما نقش آنها به پر رنگی دو طایفه نامبرده نبود.
       

       
      دیگر قبایل عرب متوجه عظمت کعبه و نقش آن در فزونی قدرت قبیله قریش شدند در نتیجه برخی از آن ها در مناطق خود نیز کعبه هایی ساختند تا قبیله خود را برای رفتن به مکه بازدارند. این کعبه ها از بسیاری از جهات همچون وجود سنگی مانند حجر الاسود(سنگ سیاه) تا ارکان کعبه به آنچه در مکه بود شباهت داشتند. برای مثال در یمن پرستشگاهی در شهر غَیمان قرار داشت و «حجر الأحمر» یا سنگ سرخ در آن استفاده شده بود و همچنین کعبه ی شهر العَبلات در جنوب مکه، که «حجر الأبیض» یا سنگ سفید داشت!
       
      ادامه دارد ...
       
      این مطلب برای انجمن mililtary.ir  گرداوری شده و هر گونه برداشت از آن با ذکر نام نویسنده و این انجمن بلامانع است. 
       
      نویسنده و گرداورنده: Navard 
       
      منابع و ماخذ:
       
      کتاب تاریخ سیاسی اسلام(جلد1) / نویسنده: رسول جعفریان
      کتاب گنجینه تاریخ ایران(جلد نهم)/ نویسنده: عبدالعظیم رضایی
      کتاب دو قرن سکوت( ویرایش دوم) / نویسنده: عبدالحسین زرین کوب
       
      لینک
       
    • توسط aminor
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      منفک شده از تاپیک تحولات یمن
      1399/11/09
       
      تاپیکهای مرتبط با محوریت حمله به آرامکو
      UAV kent 2.0 concept: عملیات تن ماهی
      سپر صحرا : بررسی شبکه دفاع هوایی ارتش عربستان سعودی
       
       
       منابع یمنی : شلیک موشک قاهر1 به شرکت نفت آرامکو در جیزان عربستان
       

       

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.